خرید یک کسب و کار که دارای رشد پایدار است، بسیار بهتر از ایجاد کسب و کار جدید با آینده نامعلوم است. این مدل تأثیر بالایی در آینده کسب و کار دارد.
کسب درآمد جالب
یکی از مهمترین انتخابهای شغلی که میتوانید داشته باشید این است که بخواهید کارمند شخص دیگری باشید یا برای خودتان کار کنید. نباید خودتان را گول بزنید؛ اگر میخواهید برای خودتان کار کنید، به این معنا نیست که کسبوکار و شرکت خودتان را راهاندازی کنید. رسیدن به ایده خوب و داشتن پول کافی برای کارآفرین یکشبه شدن، آسان نیست. افراد زیادی هستند که میخواهند کارآفرین شوند یا فکر میکنند که میخواهند کارآفرین شوند. ولی نمیدانند که از کجا شروع کنند.
آیا تا به حال به یک راه حل سوم فکر کردهاید؟ یک کسبوکار را بخرید و رئیس خودتان باشید! این مدل کسبوکار «کارآفرینی از طریق خرید یک شرکت» (Acquisition) نام دارد و سالها است در دانشگاههای جهان تدریس میشود. بهعنوان مثال، خرید یک کسبوکار توانسته است باعث گسترش شرکت ایجنت بتا (Agent Beta) شود. اگر این شرکت این کار را نمیکرد، میبایست به رشد کم قانع میشد. همین شرکت از طریق خرید یک کسبوکار دیگر به نام فلیپا (Flippa) توانست در سبد خدمات خود تنوع ایجاد کند.
مدیران هوشمند، به دنبال شرکتهایی هستند که رشد کردهاند و سودده هستند. این نوع کسبوکار دارای درآمد پایدار است. کسب و کار پایدار، کسبوکاری است که بانکها و سرمایهگذاران به آن علاقه دارند و ریسک بسیار کمی برای سرمایهگذاری دارد که باعث جذاب بودن آن میشود.
چه چیز باعث پایداری کسبوکار میشود؟
مشتریان وفادار باعث پایداری یک کسبوکار میشوند. مشتری که بتواند خریدهای مجدد داشته باشد، برای ادامه حیات یک شرکت بسیار حیاتی است. توسعه سریع پایگاه مشتریان ضامن ادامه رشد کسب و کار نیست. بنابراین صاحبان کسبوکار نباید با این مسئله گمراه شوند. برای خرید یک کسبوکار باید به دنبال شرکتهایی بود که هستهای از مشتریان وفادار دارند که همیشه محصولات و خدمات آنها را خریداری میکنند. ولی آیا مشتریان همیشه ثابت هستند یا تغییر هم میکنند؟ تغییرات دورهای در پایگاه مشتریان نشانه این است که کسب و کار نتوانسته بازار خاص خود را پیدا کند. در نتیجه پول، زمان و منابع به دنبال پیدا کردن مشتری خاص هدر رفته است.
رشد آرام بهتر است یا رشد سریع؟
مورد دیگری که باید به آن اشاره کرد، مدل رشد آرام است. چون وقتی که شما وارد یک کسبوکار جدید میشوید، تمایل ندارید وارد بحرانهایی مثل موجودی انبار بالا، مشکلات سرویس مشتریان، حمل و نقل، انبارداری، آموزش و مشکلاتی از این قبیل شوید که نتیجه رشد بالا است. البته فکر نکنید باید برای خرید، به سراغ یک شرکت سطح پایین بروید که احتمالا هیچگونه پایگاه مشتری در آینده نخواهد داشت.
یکی از مشاوران خبره در زمینه خرید کسبوکار میگوید: «به دنبال خرید شرکتی باشید که طی سالیان گذشته رشد پایداری داشته است و محصول یا خدمت آن شرکت در سالهای آتی، تقاضای پایداری از جانب مشتری داشته باشد.» تأسیس یک شرکت، ریسک خیلی بزرگی است و ساعتها کار مدام میطلبد. شما بدون هیچ پولی شروع میکنید و میبایست به دنبال مشتری باشید که کسبوکارتان رشد کند. شما هیچ پایگاه مشتری ندارید و باید از صفر شروع کنید. کارمندان آموزشدیده و باتجربه ندارید که به شما سرنخ بدهند و کارهای مهم شما را انجام دهند. ولی خرید یک شرکت پایدار، به این معنی است که باید جزئیات کوچکی را تغییر دهید تا به سبک دلخواهتان تبدیل شود و بانکها بتوانند با طیب خاطر، اعتبارات بانکی را به شرکت شما سرازیر کنند.
کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت . استارتآپ .بیزینس . پایداری کسب و کار . خریداستارت آپ . رکود کسب و کار . کسب و کار
منبع :سایت پول یابی, کسب درآمد از اینترنت
کانالهای بازاریابی دیجیتال در کسب درآمد
تاثیر و اهمیت دو کانال خاص یعنی وبسایت و نیز رسانه اجتماعی در رشد و رونق کسب و کارهای کوچک و افزایش کسب درآمد آنها خیره کننده است.
آموزش کسب درآمد از اینستاگرام
بر اساس تحقیقی که اخیرا توسط دریپ انجام شد، وبسایت و رسانههای اجتماعی دو مورد از کانالهای بازاریابی دیجیتال هستند که کسب و کارهای کوچک بیش از همه از آنها استفاده میکنند.
این تحقیق بر اساس یک نظرسنجی از ۱۰۰۳ داوطلب از میان صاحبان و مدیران کسب و کارهای کوچک ایالات متحده انجام گرفت.تقریبا ۷۱ درصد از شرکت کنندگان در این نظرسنجی برای بازاریابی کسب و کار خود به وبسایت خود تکیه کرده بودند و بازاریابی ۶۸ درصد از شرکت کنندگان از طریق رسانه های اجتماعی انجام میگرفت.
کسب درآمد با کانال تلگرام
از میان صاحبان کسب و کاری که در این نظرسنجی شرکت کردند، تنها ۲۸ درصد اعلام کردند که روی تبلیغات دیجیتال سرمایهگذاری کردهاند.
تقریبا چیزی نزدیک به ۵۸ درصد از صاحبان کسب و کارهای کوچک شرکت کننده در این نظرسنجی باور داشتند که معنی صفحه فرود را درک میکنند، و ۵۴ درصد نیز اعتقاد داشتند که میتوانند نرخ تبدیل را تعریف کنند.
کمتر از نیمی از صاحبان کسب و کار میتوانستند عبارات مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)، اتوماسیون بازاریابی (marketing automation)، قیف فروش و بازاریابی درونگرا (inbound marketingg) را تعریف کنند.
تقریبا ۳۹ درصد از صاحبان کسب و کارهای کوچک دقیقا نمی دانستند که از فعالیت های بازاریابی خود چه مقدار بازگشت سرمایه به دست می آورند؛ به عقیده ۳۴ درصد از آنها میزان بازگشت سرمایه حاصل از بازاریابی شان قابل قبول بود. این میزان برای ۲۲ درصد غیرقابل قبول و از نظر ۶ درصد بسیار مثبت بود.
کسب درآمد از اینستاگرام
کسب درآمد از اینترنت .بازاریابی . بازاریابی آنلاین . کانال بازاریابی . کسب و کار کوچک . مدیریت کسب و کار . وب سایت کسب و کار
آموزش کسب درآمد با نرمافزارمحور
هر زمان موفق شوید نرمافزار کاربردی خود را به مشتریان بفروشید در حقیقت اولین گام راهاندازی کسبوکار نرمافزارمحور خود را پشت سر گذاشتهاید. نرمافزارهای مرتبط با محصولات اپل در فروشگاه آیتیونز به فروش میرسند در حالی که نرمافزارهای اندرویدی در فروشگاههای مختلفی همچون گوگل پلی و آمازون در معرض فروش قرار میگیرند. سازندگان برنامههای کاربردی که نرمافزارهای خود را در فروشگاه اپل قرار دادهاند سالانه باید مبلغی را به اپل پرداخت کنند. اما در مجموع سود قابل توجهی عاید توسعهدهندگان میشود، البته به شرطی که نرمافزار خوبی طراحی کرده باشند....
آموزش کسب درآمد با اپلیکیشن موبایل
به طور معمول زمانی که به دنبال تبدیل ایده خود به یک محصول کاربردی هستید، آن هم محصولی که بر اساس فناوریهای روز کار کند با یکسری مشکلات غیر قابل رویت روبرو خواهید. اما کارشناسان حوزه نرمافزار بر این باور هستند که هر کاربری قادر است با اتخاذ سیاستی درست و اختصاص وقت کافی، یک برنامه کاربردی موبایل را طراحی کرده و به درآمدزایی بالایی دست پیدا کند. چاد مورتا توسعهدهنده نرمافزار در این ارتباط میگوید: «اگر همه کارها را به شکل درستی به سرانجام برسانید، آنگاه به درآمد بسیاری دست پیدا خواهید کرد.»
مورتا زمانی که تصمیم گرفت به عنوان توسعهدهنده نرمافزار کار خود را آغاز کند، هیچگونه تجربه قبلی در این زمینه نداشت، اما موفق شد کسبوکار نرمافزارمحور مبتنی بر دستگاههای همراه خود را به شکل خوبی راهاندازی کند. Empire Apps یکی از موفقترین و پولسازترین نرمافزارهایی است که مورتا آنرا طراحی کرده است.
از بازاریابی و تحلیل نمونه کارهای مشابه غافل نشوید
میکا اولسون، یکی از بنیانگذاران شرکت توسعهدهنده نرمافزار Ebbex در این ارتباط گفته است: «در حالی که داشتن یک ایده خوب اصل مهمی در این زمینه به شمار میرود، اما یکسری فعالیتهای دیگر همچون طراحی درست و بازاریابی نیز باید مورد توجه قرار گیرند. رعایت این دو نکته به ویژه در ارتباط با کسبوکارهایی که خطرپذیر هستند باید بیش از اندازه مورد توجه قرار گیرد.»
نیکولاس آکونا یکی دیگر از موسسان شرکت Ebbex به افرادی که به دنبال ساخت نرمافزارهای کاربردی هستند، توصیه کرده است: «ابتدا درباره ایده خود با دوستان و خانوادهتان مشورت کنید. از آنها سوال کنید آیا تمایل دارند از برنامه کاربردی شما استفاده کنند و نظر آنها در رابطه با ایده شما چیست؟ فردی که خود ایدهای را به زبان میآورد ممکن است جنبههای منفی کار خود را مشاهده نکند به واسطه آنکه مجذوب ایده خود شده است.»
کسب درآمد با کامپیوتر و اینترنت( آفیس)
مایک داندل توسعهدهنده نرمافزار میگوید: «در زمان ساخت یک برنامه کاربردی باید توجه ویژهای به رقبای خود داشته باشید. بهتر است نرمافزارهای طراحی شده از سوی رقبا را مورد بررسی قرار دهید، نقاط قوت کارهای آنها را مورد توجه قرار داده و سعی کنید از اشتباهاتی که آنها در زمینه طراحی یا بازاریابی انجام دادهاند، دوری کنید. بهتر است زمانی را صرف یادداشتبرداری ویژگیهای منحصربهفردی کنید که تصور میکنید، باید درون برنامه شما قرار گیرند.»
ایده نرمافزاری خود را به طور کامل تشریح کنید
راندل در این ارتباط گفته است: «تنها به دنبال آن نباشید تا در یک پاراگراف کوتاه برنامه خود را توصیف کنید. باید حداقل چند صفحه در رابطه با برنامه کاربردی خود یادداشتنویسی کنید. در این یادداشت باید نشان دهید که برنامه شما قرار است چه چیزی را ارائه کند، به چه دلیل متمایز از برنامههای دیگر خواهد بود و در نهایت بر اساس چه رویکردی قادر خواهید بود نظر مساعد کاربران را جذب کرده و مشوقهایی را در اختیار آنها قرار دهید.»
زمانی که ایده خود را به خوبی تشریح کردید، نوبت به ساخت برنامه کاربردی میرسد. بعضی از سایتها ممکن است از سوی افرادی طراحی شده باشند که به لحاظ فنی تجربه کمی دارند. اما برای نوشتن برنامههای موبایل موفق به مهارت برنامهنویسی و دانش اولیه نیاز دارید. افرادی که در زمینه برنامهنویسی تخصص کافی ندارند فرآیند ساخت نرمافزار (تبدیل ایده به محصول) را به شرکتهای بزرگ یا برنامهنویسان مستقل واگذار میکنند.
مورتا میگوید: «هزینه برونسپاری ساخت یک نرمافزار بسته به قابلیتهایی که مالک ایده در نظر دارد، در برنامه خود قرار دهد؛ از هزار دلار تا یک میلیون دلار شناور است. با این وجود، با حداقل دانش اولیه نیز میتوانید اینکار را انجام دهید.» مورتا پس از یک تصادف وحشتناک و در مدت زمانی که در بیمارستان استراحت میکرد، به فکر افتاد تا برنامه Fingerprint Security Pro را طراحی کند. او برای ساخت نرمافزار خود کمتر از دو هزار دلار هزینه کرد اما در نهایت موفق شد به سودآوری ۷۰۰ هزار دلاری برسد.
نرمافزار خود را در فروشگاههای پر بازدید و معروف قرار دهید
هر زمان موفق شوید نرمافزار کاربردی خود را به مشتریان بفروشید در حقیقت اولین گام راهاندازی کسبوکار نرمافزارمحور خود را پشت سر گذاشتهاید. نرمافزارهای مرتبط با محصولات اپل در فروشگاه آیتیونز به فروش میرسند در حالی که نرمافزارهای اندرویدی در فروشگاههای مختلفی همچون گوگل پلی و آمازون در معرض فروش قرار میگیرند. سازندگان برنامههای کاربردی که نرمافزارهای خود را در فروشگاه اپل قرار دادهاند سالانه باید مبلغی را به اپل پرداخت کنند. اما در مجموع سود قابل توجهی عاید توسعهدهندگان میشود، البته به شرطی که نرمافزار خوبی طراحی کرده باشند. اولسون میگوید: «البته به این نکته توجه داشته باشید که قرار دادن یک برنامه کاربردی در آیتیونز به معنای آن نیست که در کار خود موفق خواهید شد. طراحی و ساخت یک نرمافزار کاربردی درست همانند راهاندازی یک کسبوکار فیزیکی است. به معنای آنکه باید زمانی را صرف قیمتگذاری کرده، کانالهای ارتباطی با مخاطبان خود را راهاندازی کرده و در نهایت بودجهای را برای بازاریابی و تبلیغات در نظر بگیرید.»
آکونا میگوید: «بهتر است مردم درباره نرمافزار شما اطلاع جامعی داشته باشند تا متقاعد شوند آنرا خریداری کنند. به طور معمول بسیاری از توسعهدهندگان نرمافزار یک نسخه آزمایشی را در اختیار کاربران قرار میدهند تا پیش از خرید نسخه نهایی با کم و کیف محصول آشنا شوند. این رویکرد به شما اجازه میدهد در آینده نرمافزارهای قدرتمندتری را طراحی کنید. به طور معمول برای موفقیت در کار خود ممکن است به ساخت بیش از یک نرمافزار نیاز داشته باشید.»
از فروش نرمافزار چه میزان سود عاید من میشود؟
اولین نکتهای که باید به آن دقت کنید این است که درآمد حاصل از فروش نرمافزار همانند هزینهای که برای ساخت آن صرف میشود، یک رقم شناور است. نوع برنامه کاربردی تعیین کننده میزان فروش است. یک بازی طراحی کردهاید یا یک محصول کاربردی؟ دومین نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید به کمپین شما باز میگردد. گستره کمپین بازاریابی شما تا چه اندازه وسیع بوده است؟ به طور معمول، جایگاه برنامه کاربردی شما ( در فهرست نرمافزارهای پر فروش) در پایان اولین روز فروش میزان درآمد شما را مشخص میکند. عامل سوم دیگری که باید به آن دقت کنید تعداد نظرات مثبتی است که از کاربران دریافت کردهاید. کاربران چه تعداد ستاره به نرمافزار شما دادهاند؟ هر چه تعداد ستارهها بیشتر باشد کاربران بیشتری متقاعد میشوند که محصول شما ارزش خرید کردن را دارد.
راندل میگوید: «نرمافزارهایی را در فروشگاه اپل مشاهده کردم که به سودآوری ۵۰ هزار دلاری رسیدهاند. اما در مقابل نرمافزارهایی نیز وجود داشتهاند که سودآوری آنها به شدت پایین بود.»
مورتا میگوید: «در نهایت به این نکته توجه داشته باشید که بازار برنامههای کاربردی بسیار سودآور است. کاربران سراسر جهان به دنبال آن هستند تا نرمافزارهای کاربردی را خریداری کنند. زمانی که نرمافزارهای خود را طراحی کردم و به فروش رساندم، مشاهده کردم که مردم از کشورهایی که تا پیش از این اسم آنها به گوش من نخورده بود، خواستار نرمافزار من شدند. این حس برای هر توسعهدهندهای حس خوشایندی است.»
کسب درآمد از اینترنت . کسب درآمد از اینترنت. ایده تجاری . ساخت نرمافزار . فروش نرمافزار . کسب و کار . کسب و کار نرمافزار محور . نرمافزار محور
کسب درآمد و برندشدن در اینستاگرام،گرفتن فالور
استفاده از هشتگهای مناسب در کپشن اینستاگرام یکی از عوامل موثر در پروموت کردن پستهای اینستاگرامی است. البته نکتهی مهمی که در ارتباط با انتخاب هشتگ مناسب وجود دارد انتخاب و استفاده از تعداد محدودی هشتگ مرتبط و تخصصی است. اهمیت هشتگ از آنجا ناشی میشود که معمولا مشتریان حرفهای با جستجوی هشتگهای تخصصی به پستهای شما خواهند رسید. بنابراین قبل از انتخاب هشتگهای مناسب بهتر است با بررسی پیجهای رقبا هشتگهای پرطرفدار را انتخاب کنید....
کسب درآمد از اینستاگرام
امروزه شبکهی اجتماعی اینستاگرام با بیش از ۶۰۰ میلیون کاربر در ماه، به یکی از محبوبترین و قدرتمندترین شبکههای اجتماعی موجود تبدیل شده است. زیرا با توجه به گرایش مردم به رسانههای تصویر محور، برندسازی در اینستاگرام به یکی از موثرترین راههای جذب مشتری تبدیل شده است. اما ممکن است برای شما نیز این سوال به وجود آید که برندسازی در اینستاگرام چگونه انجام میگیرد؟ و برای موفقیت در این رسانهی اجتماعی چگونه باید عمل کرد. در ادامه به بررسی عوامل موثر در موفقیت برندسازی در اینستاگرام میپردازیم.
راههای موفقیت برندسازی در اینستاگرام و افزایش فالور
۱) ایجاد یک پروفایل با مشخصات کامل و شفاف
مشخصات وارد شده در پروفایل هر برند مهمترین دارایی آن محسوب میشود. در حقیقت میتوان گفت عکس پروفایل، توضیحات موجود در بیو پیج و لینکهای موجود در قسمت بیو مهمترین عامل در جلب اعتماد مشتری است. بنابراین برای برندسازی در اینستاگرام سعی کنید تصویر لوگوی برند خود را به عنوان عکس پروفایل پیج خود قرار دهید. در ضمن بهتر است این لوگو با لوگوی موجود در سایت رسمی برند شما یکسان باشد. زیرا این لوگو کلیدی برای جلب اعتماد و جذب مشتری بیشتر است. توضیحات موجود در بیو پیج در یک نگاه اطلاعات جامعی را در مورد برند و پیج شما در اختیار مشتریان قرار میدهد. بنابراین سعی کنید جملات کوتاه و جذابی را برای بیو پیج خود انتخاب کنید. این جملات باید هدف کلی برند شما را برای مشتری آشکار کند.
۲) استفاده از عکسهای مرتبط و منسجم
در هر زمینهای فعالیت میکنید برای جلب اعتماد مشتری بهتر است تصاویر منسجم و یک دستی را برای پیج خود تهیه کنید. به منظور یک دست بودن پیجتان میتوانید قالب، تمپلیت و یا تمی را مطابق با رنگ سازمانی برند خودتان تهیه کنید. بنابراین هر تصویری که قرار است داخل پیج قرار گیرد را به کمک این قالب به تصویری مرتبط با پیجتان تبدیل کنید. در صورتی که عکاسی محصولاتتان را خودتان انجام میدهید بهتر است زمینهی یکسانی را برای این محصولات در نظر بگیرید. این کار سبب میشود که مشتریان شما راحتتر به شما اعتماد کنند.
استفاده از هشتگهای مناسب در کپشن اینستاگرام یکی از عوامل موثر در پروموت کردن پستهای اینستاگرامی است. البته نکتهی مهمی که در ارتباط با انتخاب هشتگ مناسب وجود دارد انتخاب و استفاده از تعداد محدودی هشتگ مرتبط و تخصصی است. اهمیت هشتگ از آنجا ناشی میشود که معمولا مشتریان حرفهای با جستجوی هشتگهای تخصصی به پستهای شما خواهند رسید. بنابراین قبل از انتخاب هشتگهای مناسب بهتر است با بررسی پیجهای رقبا هشتگهای پرطرفدار را انتخاب کنید.
۴) استفاده از محتوای ویدئویی
محتوای ویدئویی سبب افزایش تعامل برند شما با مشتریانتان خواهد شد. به اشتراکگذاری ویدئوهای آموزش استفاده از محصول و مراحل تهیهی آن باعث میشود که نام برند شما به عنوان یک برند معتبر در ذهن مشتری ماندگار شود. بنابراین سعی کنید گاهی ویدئوهایی از همکاران و کارمندان خود نیز تهیه کرده و در پیج اینستاگرام خود منتشر کنید. استوری اینستاگرام نیز یکی دیگر از عوامل مهمی است که میتواند سبب افزایش تعامل با مشتریان شما شود.
۵) انتشار پست در بازههای زمانی مشخص
انتشار پست در بازههای زمانی مشخص به نوعی احترام به مخاطب تلقی میشود. بسته به نوع فعالیتهای برند خود میتوانید بازههای زمانی روزانه و هفتگی مشخصی را طبق تقویم محتوایی مشخص برای برند خود در نظر بگیرید. داشتن تقویم محتوایی سبب انسجام فعالیتهای برند شما شده و به دستهبندی ذهن مخاطبان شما کمک خواهد کرد.
تولید محتوای خلاق یک مزیت رقابتی در عصر دیجیتال است. با توجه به عکس محور بودن اینستاگرام احتمالا تولید محتوای خلاق برای آن دشوار خواهد بود. بنابراین بهتر است با استخدام نیروی گرافیک خلاق پستهای خلاقانه بیشتری را تهیه کنید و از طریق این پستها مخاطبان خود را به چالش بکشید.
۷) تبادل با سایر پیجها و تاثیرگذاران
تبادل با تاثیرگذاران و سایر پیجهای مرتبط سبب جذب مخاطبان جدید خواهد شد. زیرا افراد بیشتری با برند شما مواجه میشوند. همین مواجه شدن افراد جدید و به اشتراکگذاری تجربهی مشتریان میتواند وجهه مثبتی به برند شما ببخشد. بنابراین تبادل با پیجهای پرطرفدار مرتبط با محصولات برندتان را به عنوان گامی موثر برای برندسازی در اینستاگرام فراموش نکنید.
کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت .اعتمادسازی در اینستاگرام . افزایش فالور . اینستاگرام . بازاریابی در اینستاگرام . برندسازی . برندسازی در اینستاگرام . فروش در اینستاگرام
راههای درمان افسردگی و ناامیدی در کنکور
یک انگیزه ذاتی در همه ما وجود دارد که بخواهیم مشکلات کسانی که دوستشان داریم را برطرف کنیم. اما باید بدانید که قادر به کنترل افسردگی عزیزتان نیستید. اما میتوانید وضعیت مراقبت از خودتان را کنترل کنید. همانقدر که برای آن فرد مبتلا به افسردگی مهم است که سالم بماند، برای شما هم مهم است. بنابراین حفظ سلامت خودتان هم باید یکی از اولویتهایتان باشد....
خوب خیلی وقت ها شده احساس ضعف و ناتوانی می کنی و حتی حس بی مصرفی ، نه این که فکر کنی تنهایی ، نه منم دقیقاً این حس رو داشتم و می فهمم چی میگی . . .
دوره ی نوجوونی کلاً پر از این چیزای غم انگیز و دلسرد کننده است که یا بعداً میشه عقده یا میشه خاطره و درس عبرت . . .
افسردگی خیلی بین نوجوون ها رایج شده و قطعاً تو هم از این قضیه مستثنی نیستی و احتمالاً گریبان تو هم گرفته ، خصوصاً حالا اگر کنکورم داری که دیگه اضطراب بدترش میکنه . . .
تعریفی که روانپزشک ها از افسردگی می کنند اینه : احساس غم ، دلسردی ، یا نا امیدی غیر منطقی به مدت حداقل 2 هفته در اغلب روزها و اغلب ساعات روز ، به علاوه علایم همراه یک سلسله علایم مشخص مانند :
از دست دادن علاقه به مسائلی که قبلاً برات لذت بخش و سرگرم کننده بوده
بیحوصلگی و دل زدگی از چیز هایی که قبلاً خیلی دوست داشتی
ناتوانی از لذت بردن
احساس ناامیدی های غیر منطقی به توانایی ها خودت
بیحالی ، خستگی ، بیخوابی و بی حوصلگی در انجام کارهای روزانت
خواب زیاد یا ناراحت گوشهگیری اجتماعی ناگهانی
احساس بی ارزش بودن و بی مصرف بودن ( مثلاً میگی من به هیچ دردی نمی خورم یا چه گلی به سر مامان بابام زدم )
بیاشتهایی یا پرخوری ( که دقت کرده باشید خیلی از بچه هایی که کنکور دارند خیلی چاق میشن چون بی تحرک میشن )
از دست دادن میل جنسی عمومی در نوجوونی
مشکل داشتن در تصمیمگیری های عادی روزمره
مشکل داشتن در تمرکز یکباره به یک موضوع خاص
به گریه افتادن بدون توضیح مشخص و با دلایلی غیر منطقی
احساس گناه شدید به خاطر وقایع بیاهمیت یا خیالی که اصلاً معلوم نیستاز کجا آوردیشون
تحریک پذیری سریع نسبت به کوچک ترین حرف یا سخن و بیقراری در مورد چیز های بی اهمیت
افکار خودکشی ( که البته در این مورد توضیحاتی بعداً میدم چون خیلی طولانیه )
دردهای مختلف ، مثل سردرد ، درد قفسه سینه بدون شواهدی از بیماری جسمی ( که این نشان میده قطعاً در سیستم عصبی اختلالی وجود داره )
علت های مختلفی ذکر شده ، اما علل واحدی واقعاً برای افسردگی وجود نداره . . .
بعضی از عوامل زیست شناختی مثل بیماریهای جسمی ، اختلالات هورمونی ، یا بعضی داروها میتوانند نقش داشته باشند .
عوامل اجتماعی و روانی نیز میتوانند نقش داشته باشند .
اختلالات ارثی نیز میتوانند مؤثر باشند . ( این بیشتر در خودکشی دیده شده )
بروز این حالت بیشتر ممکن است با تعداد وقایع ناراحتکننده زندگی فرد ارتباط داشته باشد و معمولاً با یافتن مورد ناراحت کننده می تونیم موضوع رو حل کنیم .
داشتن شخصیتی وسواسی ، منظم و جدی ، تکاملگرا ، یا شدیداً وابسته به شخص یا شی خاصی ، سابقه افسردگی خانوادگی ، وابستگی به الکل ، شکست در کار و ازدواج و یا روابط با دیگران ، مرگ یا فقدان یکی از عزیزان و یا از دست دادن یک چیز
مهم مثل شغل و خونه و سرمایه ، تغییر شغل یا نقل مکان به یک جای جدید ، انجام بعضی از اعمال جراحی مثل برداشتن پستان به علت سرطان ، وجود یک بیماری یا معلولیت ، استفاده از بعضی از داروها مثل رزرپین ، داروهای مسدود کننده بتا آدرنرژیک ،
یا بنزودیازپین ها و دوپامینرژیک ها ( البته خدارو شکر داروخونه بهت نمی ده اینارو ) محرومیت از داروها و مواد محرک مثل کوکائین و آمفتامین ها ( همون شیشه و ریتالین ) ، یا کافئین ( قهوه ) ، بعضی از بیماری ها مثل دیابت ، سرطان لوزالمعده ، و اختلالات
هورمونی دوره نوجوانی و غیره تماماً میتونن افسردگی رو تشدید کنن و تو هم که کنکور داری و اضطراب اگر دچار یکی از موارد بالا باشی به احتمال نود درصد میشه حدس زد دچار یک اختلال افسردگی باشی ، که امیدوارم اینطوری نباشه . . .
عواقب افسردگی معمولاً خودشون محو میشن یا با درون گرایی حل میشن و یا به طور طبیعی بر اثر اتفاقات مثبت داخل زندگی از بین میرن ، اما در بسیاری موارد اینطور نیست ، و حتی اگر اینطور هم باشد باز هم مراجعه به درمانگر واجبه ، چون طول دوره ی افسردگی رو کاهش میده و در برخی موارد که نیاز به کمک تخصصی دارید، از کمک تخصصی بهره مند میشی . . .
درصد بهبودی بالا است ، حتی اگر فرد به هنگام افسردگی ، نسبت به بهبودی خود دید منفی داشته باشد .
موارد معدودی از خودکشی در نوجوونا دیدم ( منظورم تو نیستی ) گفتنش و شنیدنش تلخه ، اما کلاً حقیقت تلخه ، پس آگاهی ازش خوبه چون که می تونیم پیشگیری کنیم .
عوامل ایجاد احتمالی خودکشی و علایم هشداردهنده آن عبارتند از :
گوشهگیری از خانواده و دوستان
عدم توجه به ظاهر خود
به زبان آوردن این که فرد میخواهد « همه چیز را تمام کند » یا اینکه « زیادی است و مزاحم دیگران »
شواهدی از داشتن نقشه برای خودکشی ( مثلاً نوشتن وصیت نامه یا توجه به یک سلاح قتاله )
خوشحالی ناگهانی پس از احساس نومیدی طولانی مدت . . . ( که این مورد وحشتناکه )
راه های کم خرج درمان افسردگی :
اگر دوست یا دوستان خوبی داری باهاشون حرف بزن و سعی کن همرنگ اونا بشی ( اگر دوست خوب نداری که اصلاً هیچی )
به طور منظم ورزش کن که ورزش واقعاً درمان خیلی چیزاس ، ترشح خیلی هورمون ها که کمبودشون موجب افسردگی شده با ورزش جبران میشه
یک رژیم غذایی متعادل داشته باش ولی چربی گیاهی ( روغن آفتابگردان و ذرت ) مصرف نکن ، اما اگر ورزش میکنی روغن حیوانی مصرف بکن که فوق العاده موثره . . .
* علت این امر هم اینه که پیش ساز خیلی از انتقال دهنده های عصبی و حتی هورمون ها کلستروله و در روغن آفتابگردان و ذرت این کلسترول وجود ندارد ، البته اگر ورزش نمی کنید موجب سخت شدن دیواره ی رگ هاتون میشه و بدتر میشه
اگر ورزش می کنید حتماً از روغن حیوانی استفاده کنید و به گفته پروفسور خیر اندیش روغن بز نه تنها چاق نمی کنه ، بلکه لاغر هم میکنه . . .
الکل مصرف نکن ، درسته همون لحظه بهت حال میده ، اما یه سری چیزا رو تو بدنت خراب میکنه که باعث تشدید افسردگی میشه ، فیلمای خارجی رو نبین که همش مشروب میخورن و عین خیالشون نیست .
اینطوری ها هم نیست ، الکل خیلی اعتیاد بدی داره و شدیداً افسردگی ایجاد میکنه . . .
شغل مورد علاقه ات رو انتخاب کن و کار کن . . . ( البته تو که کنکور داری بابا )
در صورت امکان به تعطیلات بروید و هر از گاهی یه استراحتی به خودت بده تا کارهات فرسایشی نشن . . .
احساسات خود را در یک دفتر خاطرات روزانه بنویس .
* این عمل معجزه میکنه ، خیلی خوبه ، من که یه دونه دفتر دارم و احساساتم رو توش می نویسم ، البته شدیداً مراقب باش کسی نخونتش چون یه بار یکی برای منو خوند و ، آره دیگه . . .
سعی کنید مشکلات در روابط با دیگران را حل کنید ( البته بهتر است که در این زمان تصمیمات عمده نگیرید ) .
تا حدی که میتوانید فعالیت خود را حفظ کنید .
مسؤولیت های خود را تا زمان بهبودی به فرد دیگری واگذار کنید .
داروها داروهای ضد افسردگی برای بعضی از افراد که افسردگی طولانی مدت یا نسبتاً شدید دارند .
لیتیم برای مواردی که دورههایی از سرخوشی غیرطبیعی و افسردگی متناوباً رخ میدهند و عارضه ی دوقطبی تجویز می شود .
فعالیتها و علایق روزانه را حفظ کنید حتی اگر حوصله آنها را ندارید .
اگر شما یا یکی از اعضای خانوادهتان علایم افسردگی دارید ، اگر احساس تمایل به خودکشی یا ناامیدی دارید حتماً به روانپزشک مراجعه کنید .
این اختلال میتواند در زندگی عادی شما ایجاد اخلال کند و موجب درد شدیدی ، نه فقط برای کسی که به آن مبتلاست ، بلکه برای همه اطرافیان او شود .
اگر یکی از عزیزانتان دچار افسردگی باشد ، ممکن است احساسات دشواری مثل ناامیدی ، خستگی ، کلافگی ، عصبانیت ، ترس ، گناه و ناراحتی را تجربه کنید .
همه این احساسات کاملاً طبیعی هستند .
کنار آمدن با کسی که دچار افسردگی است ، کار آسانی نیست .
اگر مراقب خودتان نباشید ، واقعاً ممکن است کلافهکننده باشد .
روشهایی برای کمک به چنین عزیزانی وجود دارد. ابتدا سعی کنید اطلاعاتتان درمورد افسردگی را بیشتر کنید و درمورد آن با آن عزیزی که دچار افسردگی است صحبت کنید. اما یادتان نرود که حواستان به سلامت احساسی خودتان هم باشد. فکر کردن و در نظر گرفتن نیازهای خودتان اصلاً خودخواهی نیست کاملاً هم ضروری است. اگر از نظر احساسی قوی باشید، میتوانید دوست افسردهتان را به خوبی حمایت کنید.
درک افسردگی یک دوست یا یکی از اعضای خانواده:
• افسردگی مشکلی جدی است. جدیت این مشکل را شوخی نگیرید. افسردگی انرژی، خوشبینی و انگیزه فرد را میگیرد. فرد افسرده نمیتواند فقط با نیروی اراده خود، خودش را از این ورطه بیرون بکشد.
• علائم افسردگی شخصی نیست. افسردگی، برقراری ارتباط با دیگران، حتی کسانی که دوستشان دارد را برای فرد افسرده مشکل میسازد. علاوه بر این، افراد افسرده معمولاً حرفهای نیشدار به زبان میآورند که در آخر منجر به افسردگی میشود. یادتان باشد این حرفها، حرفهای یک فرد افسرده است نه کسی که دوستش دارید، پس سعی کنید حرفهای او را به خودتان نگیرید.
• پنهان کردن این مشکل به از بین رفتن آن کمک نمیکند. اگر بخواهید بهانه بیاورید، روی مشکل را بپوشانید یا به کسی که افسردگی دارد دروغ بگویید، هیچ تغییر مثبتی ایجاد نخواهد شد. حل کردن این مشکل فقط به شما بستگی ندارد، درواقع کاری هم نمیتوانید بکنید. نباید خودتان را بخاطر افسردگی آن فرد مقصر بدانید یا خودتان را مسئول شادی آن فرد بدانید. بهبودی فقط در دستان خود آن فرد است.
آیا دوست یا عضو خانوادهام افسرده است؟
دوستان و خانواده معمولاً در خط اول دفاع در جنگ علیه افسردگی هستند. به همین دلیل خیلی مهم است که با علائم و نشانههای افسردگی آشنا شوید. این باعث میشود حتی قبل از آن فرد بتوانید افسردگی را در او تشخیص دهید و تاثیر و نگرانی شما به آن فرد انگیزه بیشتری برای بهبودی دهد.
در صورت مشاهده علائم زیر در دوست یا عضو خانوادهتان باشد نگران شوید:
• به نظر میرسد که دیگر هیج چیز برای او فرقی ندارد.
• به طور غیرعادی ناراحت، آسیبپذیر، حساس، خردهگیر و دمدمیمزاج شده است.
• علاقه خود به کار، ارتباطجنسی، سرگرمیها و سایر فعالیتهای لذتبخش را از دست داده است.
• درمورد احساساتی مثل ناامیدی و درماندگی حرف میزند.
• نگرشی منفی به زندگی پیدا کرده است.
• مکرراً از دردهایی مثل سردرد، دلدرد و کمردرد شکایت میکند.
• از دوستان، خانواده و فعالیتهای اجتماعی کنارهگیری کرده است.
• کمتر یا بیشتر از حد طبیعی میخوابد.
• بیشتر یا کمتر از حد طبیعی میخورد و بهتازگی وزن اضافه یا کم کرده است.
• فراموشکار، دودل و بیبرنامه شده است.
• به مشروبات الکلی یا موادمخدر و همچنین انواع داروهای مسکن یا خوابآور روی آورده است.
چطور با آن فرد درمورد افسردگی حرف بزنید
گاهی اوقات خیلی سخت است که بدانید با کسی که دچار افسردگی شده است چطور حرف بزنید. ممکن است بترسید که اگر آن موضوع و نگرانیتان در آن رابطه را مطرح کنید، آن فرد عصبانی یا ناراحت شده و یا نگرانی شما را نادیده بگیرد. احتمالاً نمیدانید چه سوالاتی باید از او بپرسید و چطور از او حمایت کنید.
اگر نمیدانید از کجا باید شروع کنید، توصیههای زیر میتواند به شما کمک کند. اما یادتان باشد که شنوندهای خوب بودن خیلی مهمتر از نصیحت کردن است. نباید سعی کنید آن فرد را «اصلاح» کنید؛ فقط باید خوب به حرفهای او گوش دهید. گاهیاوقات فقط حرفزدن رودررو با آن فرد کمکی قابلتوجه برای او خواهد بود. باید آن فرد را تشویق کنید که درمورد احساساتش حرف بزند و شما نیز بدون قضاوت کردن به حرفهایش گوش دهید.
نباید انتظار داشته باشید که یکبار گفتگو کار را تمام کند. افراد افسرده معمولاً از دیگران کناره گرفته و خودشان را جدا میکنند. باید علاقهتان به شنیدن حرفهای او را بارها و بارها به او نشان دهید. باید مهربان باشید و پشتکار داشته باشید.
راههایی برای شروع گفتگو:
• اخیراً نگرانت شدهام.
• جدیداً حس میکنم کمی تغییر کردهای و دوست دارم بدانم حال و اوضاعت چطور شده است.
• گفتم حالت را بپرسم چون متوجه شدهام اخیراً ناراحت به نظر میرسی.
سوالاتی که میتوانید بپرسید:
• از کی چنین احساسی پیدا کردهای؟
• آیا اتفاقی افتاده که باعث شده چنین حسی پیدا کنی؟
• چطور میتوانم کمکت کنم؟
• آیا به این فکر کردهای که از کسی کمک بگیری؟
یادتان باشد برای حمایت کردن از این افراد باید به آنها امید و انگیزه بدهید. برای اینکار باید با زبانی به آن فرد صحبت کنید که درک کند و بااینکه در چارچوب فکری افسرده است، به آن واکنش دهد.
چه بگویید که تاثیرگذار باشد:
• تو تنها نیستی. من با توام و هر کاری از دستم بربیاید برایت انجام میدهم.
• شاید الان باور نکنی اما مطمئنم احساس و روحیهات خیلی زود عوض میشود.
• شاید نتوانم درک کنم که دقیقاً چه حسی داری اما من مراقبتم و میخواهم کمکت کنم.
• هرزمان احساس کردی ناامید و دلسرد شدهای، به خودت بگو فقط یک روز، یک ساعت، یا یک دقیقه دیگر طاقت میآوری.
• تو برایم خیلی مهمی. زندگی تو خیلی برای من مهم است.
• به من بگو چه کمکی از دستم برمیآید که برایت انجام دهم.
از گفتن این جملات خودداری کنید:
• فکرت خراب شده، به خودت تلقین میکنی.
• اینجور حسها برای همه ما پیش میآید.
• سعی کن به چیزهای خوب فکر کنی.
• چیزهای زیادی برای زندگی کردن وجود دارد، چرا دوست داری بمیری؟
• من کاری نمیتوانم برای وضعیت تو انجام دهم.
• سعی کن خودت را از این وضعیت بیرون بکشی.
• نباید تا الان بهتر میشدی؟
چطور در عین مراقبت از خودتان، به فرد افسرده کمک کنید
یک انگیزه ذاتی در همه ما وجود دارد که بخواهیم مشکلات کسانی که دوستشان داریم را برطرف کنیم. اما باید بدانید که قادر به کنترل افسردگی عزیزتان نیستید. اما میتوانید وضعیت مراقبت از خودتان را کنترل کنید. همانقدر که برای آن فرد مبتلا به افسردگی مهم است که سالم بماند، برای شما هم مهم است. بنابراین حفظ سلامت خودتان هم باید یکی از اولویتهایتان باشد.
توصیه مهمانداران هواپیما را همیشه به خاطر داشته باشید: قبل از اینکه برای گذاشتن ماسک اکسیژن به کسی کمک کنید، ماسک خودتان را بگذارید. به عبارت دیگر، قبل از اینکه به کمک یک فرد افسرده بروید، باید از سلامت و خوشبختی خودتان مطمئن شوید. اگر خودتان زیر بار فشار ناشی از کمک به آن فرد خرد شوید، هیچ کمکی هم به او نخواهد شد. وقتی نیازهای خودتان برآورده شوند، انرژی لازم برای کمک به آن فرد را نیز پیدا خواهید کرد.
-نکاتی برای مراقبت از خودتان
• به این شرایط سخت مثل ماراتن نگاه کنید؛ برای ادامه راه نیاز به مکمل اضافه نیاز دارید. ایدههای زیر به شما کمک میکند خودتان را قویتر کنید تا بتوانید در مراحل درمان و بهبودی افسردگی به عزیزتان کمک کنید.
• حرفهایتان را بزنید. به احتمال زیاد وقتی عزیزی که دچار افسردگی است با حرفهایش ناراحتتان کند، تصور میکنید نباید چیزی بگویید. اما گفتگوی صادقانه در طولانی مدت کمک زیادی به رابطه شما خواهد کرد. اگر در خاموش فقط تحمل کنید و اجازه بدهید که در دلتان کینه و خشم شکل گیرد، عزیزتان این حسهای منفی را دریافت کرده و حال بدتری پیدا خواهد کرد. قبل ازاینکه احساسات شرایط را برای گفتگو سخت کنند، خیلی آرام و با محبت درمورد احساستان با آن فرد صحبت کنید.
• مرز تعیین کنید. البته که میخواهید کمک کنید اما اگر اجازه دهید زندگی خودتان تحتتاثیر افسردگی عزیزتان قرار گیرد، سلامت خودتان به خطر خواهد افتاد. برای جلوگیری از بروز خشم و خستگی در خودتان، محدوده مشخص برای کارهایی که میخواهید انجام دهید تعیین کنید. شما روانشناس آن فرد نیستید، پس آن مسئولیت را بر عهده نگیرید.
• در جریان روند زندگی خودتان باشید. بااینکه وقتی میخواهید از کسی که دچار افسردگی است مراقبت کنید، شاید نتوانید جلوی بعضی تغییراتی که در زندگی روزمرهتان ایجاد میشود را بگیرید، اما باید سعی کنید قرارها و برنامههایتان با دیگران را بر هم نزنید. اگر این دوست یا نزدیکتان نمیتواند بیرون بیاید یا در برنامه سفری که ترتیب دادهاید شرکت کند، از دوست دیگری بخواهید که شما را همراهی کند.
• از دیگران درخواست حمایت و پشتیبانی کنید. اگر از دیگران درخواست کمک و پشتیبانی کنید، به دوستتان خیانت نکردهاید. شرکت در گروههای حمایتی، صحبت با یک مشاور روانشناس یا اعتماد به دوستی دیگر برای درمیان گذاشتن مسائل کمکتان خواهد کرد که از این دوران سخت راحتتر عبور کنید. لازم نیست جزئیات مربوط به افسردگی آن نزدیکتان را با دیگران درمیان بگذارید که به اعتماد او خیانت شود؛ درعوض میتوانید روی احساسات خودتان متمرکز شوید. دقت کنید که با کسی که به او روی آوردهاید صادق باشید و درمورد احساساتتان قضاوت نکنید!
تشویق فرد افسرده به درخواست کمک
افسردگی چیزی نیست که فقط با نیروی اراده بتوانید آن را از بین ببرید اما حتی اگر افسردگیتان بسیار شدید باشد، کمی کنترل روی آن دارید. رمز بهبودی از افسردگی این است که با هدفهای کوچک شروع به اصلاح کنید. زمان میبرد تا بهتر شوید اما اگر هر روز انتخابهای مثبتی برای خودتان داشته باشید و به حمایت دیگران تکیه کنید، بهبود خواهید یافت.
بااینکه کنترل بهبودی فردی دیگر از افسردگی دست شما نیست، میتوانید با تشویق آن فرد به درخواست کمک شروع کنید. وارد کردن یک فرد افسرده به روند بهبودی کار سختی است. افسردگی انرژی و انگیزه را از بین میبرد، به همین دلیل حتی وقت گرفتن یا پیدا کردن یک دکتر، فرد را دچار دلهره و اضطراب میکند. همچنین افسردگی خط فکری فرد را منفی میکند و ممکن است فرد افسرده تصور کند که هیچ راه نجاتی از این وضعیت ندارد و درمان هم بیفایده است.
بخاطر همین موانع، اینکه فرد افسرده را متقاعد به پذیرفتن مشکلش کنید و کمکش کنید باور کند که مشکلش حلشدنی است، قدم بسیار مهمی در بهبودی او برداشتهاید.
اگر فرد افسرده دربرابر کمک گرفتن از دیگران مقاومت کرد:
• یک معاینه و چکاپ عمومی را به او پیشنهاد دهید. ممکن است آن فرد برای دیدن پزشک عمومی خانوادگیتان کمتر اضطراب پیدا کند تا یک دکتر متخصص روانشناس. ملاقات منظم با دکتر عمومی انتخاب بسیار خوبی است زیرا آن دکتر میتواند علل پزشکی آن افسردگی را نیز تشخیص دهد. اگر دکتر افسردگی را در فرد تشخیص دهد، میتواند او را به یک مشاور یا روانشناس معرفی کند. گاهیاوقات، این توصیه «تخصصی» بسیار بهتر عمل خواهد کرد.
• به فرد افسرده کمک کنید که یک دکتر یا مشاور پیدا کند و در اولین ملاقات او را همراهی کنید. پیدا کردن یک مشاور خوب کار سختی است و معمولاً یک فرایند آزمون و خطاست. برای فرد افسرده که سطح انرژی او پایین آمده است، داشتن کسی که به او برای تماس گرفتن و وقت گرفتن از دکتر کمک کند بسیار عالی است.
• فرد افسرده را تشویق کنید کمی به علائم و نشانههای بیماری در خود فکر کرده و لیستی از آن تهیه کند تا با دکتر درمورد آن صحبت کند. شما هم میتوانید نشانههایی که در او مشاهده کردهاید را بعنوان کسی که از بیرون به وضعیت او نگاه میکند، عنوان کنید.
حمایت از درمان افسردگی او
• یکی از مهمترین کارهایی که میتوانید برای کمک به آن فرد انجام دهید این است که عشق و حمایت بی قید و شرط خودتان را در طول دوره درمان نثار او کنید. برای این کار باید بسیار صبور و مهربان باشید که خیلی وقتها در برخورد با منفیگراییها، دشمنیها و دمدمیمزاجی این افراد کار آسانی نیست.
• هر نوع کمکی که آن فرد به آن نیاز دارد را تامین کنید. به او کمک کنید سر قرارملاقاتهای خود با دکتر حاضر شود، درمورد روشهای درمانی آن تحقیق کند و به برنامه درمانی خود متعهد باشد.
• توقعات واقعگرایانه داشته باشید. نگاه کردن به یکی از عزیزان که با افسردگی دست و پنجه نرم میکند، مخصوصاً اگر روند بهبودی او کند باشد، بسیار سخت است. خیلی مهم است که صبور باشید. حتی با بهترین روشهای درمانی هم بهبودی از افسردگی یکشبه اتفاق نمیافتد.
• الگوی خوبی برای او باشید. فرد افسرده را تشویق کنید تا سبکزندگی سالمتر و پرانگیزهتری را دنبال کند و خودتان الگوی او باشید: نگرشی مثبت به زندگی داشته باشید، خوب غذا بخورید، از مصرف نوشیدنیهای الکلی و موادمخدر دوری کنید، ورزش کنید و به کمک و حمایت دیگران تکیه کنید.
• او را تشویق به فعالیت کنید. از او دعوت کنید همراه شما در فعالیتهای پرهیجان و پرانرژی مثل رفتن به سینما یا شام خوردن در یک رستوران شرکت کند. ورزش نیز بسیار تاثیرگذار است، بنابراین سعی کنید او را به حرکت وادارید. میتوانید با هم به پیادهروی بروید که یکی از سادهترین این فعالیتهاست.
• گاهی حتی انجام کارهای کوچک هم برای فرد افسرده سخت است. در کارهای خانه به او کمک کنید اما تا جایی پیش روید که خودتان خسته نشوید.
"خطر خودکشی جدی است"
در موقعیتهای بحرانی چطور عمل کنید:
اگر تصور میکنید که آن فرد در خطر دست زدن به خودکشی قرار دارد، هیچوقت و تحت هیچ شرایطی او را تنها نگذارید.
حتی میتوانید از مراکز جلوگیری از خودکشی کمک بگیرید.
باور اینکه کسی که دوستش دارید به چیز ترسآوری مثل خودکشی فکر میکند بسیار سخت است اما ممکن است فرد افسرده هیچ راه دیگری پیش پای خود نبیند. افسردگی قدرت قضاوت و تفکر را از فرد میگیرد و یک فرد بسیار منطقی را به جایی میکشاند که تصور کند مرگ تنها راه پایان دادن به این درد است.
وقتی کسی افسرده است، خطر خودکشی کردن او بسیار جدی است.
خیلی مهم است که نشانههای هشداردهنده آن را بدانید:
• حرف زدن درمورد خودکشی، مرگ یا آسیب رساندن به خود
• ابراز تمایل به مرگ
• ابراز احساسات دلسردی و ناامیدی و تنفر از خود
• رفتارها و اعمال خطرناک و مخرب
• انجام دادن و سر و سامان دادن به کارهایش و خداحافظی کردن
• جستجوی قرص، اسلحه یا هر وسیله کشنده دیگر
• حس آرامش ناگهانی بعد از افسردگی
اگر تصور میکنید یکی از دوستان یا اعضای خانوادهتان به خودکشی فکر میکند، درمورد نگرانیتان با او حرف بزنید. به میان آوردن چنین موضوعی برای خیلی افراد آسان نیست اما این یکی از بهترین کارهایی است که میتوانید برای چنین کسی انجام دهید.میگنا دات آی آر شفاف صحبت کردن درمورد فکر خودکشی میتواند زندگی یک نفر را نجات دهد، پس موضوع را با او مطرح کرده و سعی کنید برای کمک گرفتن از متخصص به او کمک کنید.
ترس و اضطراب از کنکور
قبل از پرداختن به موضوع ترس و استرس از آزمون کنکور و اینکه راهکار آنها چیست این نکته را بگویم : همیشه بدونید که اگر شما با مشکلی در مورد کنکور مواجه باشید قطعاً افراد همتای شما هم همان مشکلات را در مورد کنکور دارند ، یا به روی خودشان نمی آورند و یا واقعاً راه حلی پیدا کرده اند که ترجیح می دهند به شما یاد ندهند تا خودشان رتبه ی کنکور بهتری بیاورند..
اصول موفقیت در کنکور دانشگاه
تعریف دگر پنداری : آن چیزی است که بدون اطلاع کامل از درون افراد ، با مشاهده ی رفتار های ظاهری همتایان ( مثلاً همکلاس کنکور ) ، نتیجه گیری قطعی در مورد جهت غلط کار های
خود ، و کاهش اعتماد به نفس خود و قبول کردن درستی مسیر همتایان پنداشته می شود .
تعبیر دگر پنداری را به لحاظ فلسفی به ((حسادت تسلیم شده )) تلقی می کنند .
تعریفش سخته ، و چون از روی کتاب یا مرجع خاصی هم ننوشتم خیلی هم سخت تر شده ، جلوتر بیشتر متوجه می شوید .
تعریف استرس و اضطراب : ترسی که منبع مشخصی در ضمیر ما ندارد .
چند روز پیش بود که برای بیش از صدمین دفعه ، از یک داوطلب کنکور جمله ی زیر را شنیدم :
این همکلاسیام تو کلاس کنکور رو که می بینم همش فکر می کنم ازشون عقب ترم و استرس می گیرم و روحیم خراب میشه
به ستوه اومدم و گفتم یک توضیحاتی در این رابطه بدم تا شاید یک تجدید نظری در سال کنکوری در این روابط داشته باشید . . .
اولاً یک دلیل موجه و خصوصی ( یعنی به کسی نگید ) برای ترس هایتان که صرفاً گردن کنکور می اندازید پیدا کنید .
چون مطمئناً شما کنکوری ها علل متفرقه ی زیادی دارید که لازم هم نیست به من بگید . . . ( حالا بماند )
اینطوری لااقل یک تعبیر خوش و یک نقشه برای حل یک مساله ( مثلاً کنکور ، مابقی حالا بماند ) که ازش ترس دارید جلوی چشمتان می آید . . .
به تعبیر مدرن که استرس را نهایتاً ناشی از وابستگی می داند باید یک نکته ی فنی بگم که سعی کنید وابستگی به کتاب هایتان را کم کنید و آن ها را طوری در خاطر بسپارید که نیازی به وجود فیزیکی آن ها حین کنکور یا کنکور آزمایشی ( که من مخالفشم ) نباشد که همین است که استرس شمارو تشدید کرده است .
وابستگی به ورق های کتاب درسی همون وابستگی ای است که استرس سر جلسه رو بالا می بره که ناشی از تقویت نشدن حافظه است .
البته در کنکور های آزمایشی که خودتان از خودتان می گیرید و یا آزمون های خلاقانه ای که برای سنجش علمی خودتان برای خودتان طراحی کرده اید باید طوری رفتار کنید که به هیچ وجه برای یافتن پاسخ در حین آزمون ( حتی آن هایی که خودتان از خودتان می گیرید ) سراغ کتاب نروید و نهایت فشار را به مغز بیاورید تا مجبور شود از حافظه کار بکشد .
خب ایده ی داشتن استرس برای یک کنکوری طبیعی به حساب می آید ، اما ایده ی داشتن حسادت یا دگر پنداری برای یک داوطلب کنکور کاملاً غیر طبیعی و مسدود کننده است و در نهایت قبول نشدن در کنکور را به همراه دارد .
همیشه بدونید که اگر شما با مشکلی در مورد کنکور مواجه باشید قطعاً افراد همتای شما هم همان مشکلات را در مورد کنکور دارند ، یا به روی خودشان نمی آورند و یا واقعاً راه حلی پیدا کرده اند که ترجیح می دهند به شما یاد ندهند تا خودشان رتبه ی کنکور بهتری بیاورند . . .
وقتی شما اضطراب کنکور دارید ، آیا بغل دستی شما اضطراب ندارد ؟
در چند حالت ممکن است اینطور باشد که داوطلب کنکوری بغل دستی شما مشکلات شما را نداشته باشد ، ببینیم :
1 - شخص اینقدر مشکل کنکور را بزرگ پنداشته که خود را تسلیم و مغلوب کنکور تصور می کند یا به تعبیر ادبی ↘
← هر چه پیش آید خوش آید →
* اینجور افراد معمولاً قبل از اینکه بلایی سرشون بیاد خیلی رلکس و آروم هستند ، تا این که در نهایت امر یک شکست ناگهانی آن ها را از پای در می آورد و مجبور می شوند به خودشان بیایند که آن وقت خیلی دیر است و سخت . . .
اینجور تصور ها معمولاً حتی با بالاترین پشتیبانی ها منجر به از دست دادن موقعیت های خوب در کنکور و مراحل دیگر غیر از کنکور می شوند .
مصداقش رو در داوطلبان کنکوری می بینم که بهترین دبیران کنکور تهران با آنها کار می کنند و بهترین پشتیبانی علمی کنکور را دارند ، اما در نهایت شکست می خورند و در کنکور چیز دلخواهشان را نمی گیرند .
نتیجه : توجه شما به این افراد تسلیم شده کم شود و تصور کنید 75 درصد همینطور هستند که برای اینکه یاد عواقب بعد کنکور نیفتند در حال زندگی میکنند و مطالعه را رها می کنند .
2 - عده ی دیگر تنها فکر می کنند که با خواندن خالی مطالب کنکور می توانند در کنکور قبول شوند و سر کلاس با غرور خاص و ژست های درس خون ها احتمالاً یه راهی پیدا می کنند و یک روند روزمره رو برای مطالعه ی کنکور طی می کنند که تصور می کنند به نتیجه میرسه که فقط خودشان را گول می زنند و هزینه هایی که خانواده برای کنکورشان سرمایه گذاری کرده را به فنا می دهند .
این افراد معمولاً به جهت اینکه از قبولی خود در کنکور مطمئن نیستند سعی دارند که کنکوری های مجاور خود را نیز کند و ضعیف کنند تا راهی برای جلو انداختن خود بدست اوردند .
این افراد در نهایت امر بازنده اند ، پس توجه کردن یک کنکوری به رفتار چنین افرادی خیلی خیلی جاهلانه است .
در ادامه بیشتر بحث روانشناختی کنکوری ها در همین مقاله به بحث پیرامون دگر پنداری کنکوری ها بیشتر و مفصل می پردازیم ، که چرا باید این تصور در شمای داوطلب کنکور تداعی شده باشد و قبولی در کنکور شما را تحت تاثیر قرار دهد .
بالاترین انگیزه برای انجام هر کاری ترس است
درسته ترس زیاد از حد خوب نیست ، اما توجه کنید که لازمه ی انگیزه ی اصلی شما ترس است .
در همه ی مراحل ، حالا به غیر از کنکور هم این موضوع صادق است .
کارفرمایی که کارمند و کارگر ازش نترسن ورشکسته میشه و هم کارگر و کارمند بیکار می شوند .
پس عامل ترس ( در کنکور ) خیلی مفیده و نباید اونقدر ها هم بهش منفی نگاه کنیم .
در واقع یک عامل طبیعی لازم تلقی میشه
درخت ها هم وقتی زیاد شوند جنگل با اکسیژن زیاد با حرارت عادی خورشید آتیش می گیره .
دیگه ترس که جای خود دارد ، درخت نباید زیاد بشه وگرنه آتیش سوزی به پا میشه ، ولی نباید کم هم بشه وگرنه سلامتی به خطر می افته . . .
در دو مقاله ی گذشته گفتم دو قانون رعایت بشه با مشکل مواجه نخواهید شد ( 1 - مریض نشو ، 2 - تعادل را بهم نزن )
ترس زیاد از کنکور خوب نیست ، ولی نترسیدن هم خوب نیست .
باید در حدی ترس از کنکور داشته باشید که هدف و انگیزه ی خودتون رو تعریف کنید ، اما اگر تبدیل به بی خیالی بشه بعداً پشیمونی و افسردگی داره و اگر تبدیل به استرس بشه ، هم بعداً و هم الان پشیمونی و افسردگی داره . . .
معمولاً هم کسی که خودش رو گول میزنه خوب می دونه چی سرش میاد ، پس خودتون رو گول نزنید ، سختی هر چیز رو همان مقدار که هست ببینید و ترسناک بودن هر چیز رو همان مقدار که ترسناک هست تلقی کنید ، نه بیشتر .
کنکور ترسناک هست اما مبالغه نکنید و با بیخیالی هم بهش نگاه نکنید .
خدمتتون هم عرض کردم اگر سلامتی شما کامل نباشد به هیچ عنوان سر جلسه ی کنکور خوب عمل نخواهید کرد .
ببینید تصمیمی که در مقامات علمی بالا برای شما گرفته شده اینه که انسان سالم و بی خطر و به دور از خیالات را مثلاً پزشک کنیم تا به جامعه خدمت کند .
ظرفیت کم دانشگاه ها باعث میشه این گزینش ( کنکور ) رو تنگ تر کنند و هر چه انسان سالم تری باشید موفق تر هستید .
تعابیر ماراتن نفس گیر و ورق خوردن سرنوشت هم اغراق آمیز و ترسناکه و باید از این عناوین دوری کنید .
افزایش استرس به تعبیر امروزی یعنی افزایش وابستگی ها . . .
اما یک کنکوری به چه چیز وابسته می شود که برایش اضطراب تولید می کند . . .
وابسته بودن به وجود فیزیکی کتب کنکور و وجود فیزیکی معلم ها این موضوع را تشدید کرده است .
در بازار امروز این موضوع از معقوله های تاجران کنکوری شده که از این اضطراب و وابستگی های کنکوری ها کسب درآمد های زیادی کنند .
به دور از برخی از همکاران شریف برخی از دبیران کنکور را دیده ام که با ایجاد حس نیاز و وابستگی در وجود داوطلب کنکور سعی می کند او را به طور غیر مستقیم مجاب به گرفتن دبیر خصوصی و هزینه های سودمند برای خودش کند .
اگر اضطراب ها بر شما غالب شوند همیشه این حس نیاز و ناتوانی در زندگی موجب سو استفاده ی دیگران از وجود شما خواهد شد و ضربات سنگینی را خواهید دید که جبران آن ها تقریباً محال است .