استرس شغلی ، آموزش کاهش و مدیریت استرس شغلی در محیط کار و زندگی شخصی
قبلا در مطلب تعریف شغل و انواع شغل ها با اینکه به چه کسانی شاغل میگویند آشنا شدیم. اما همراه شغل معمولا استرس شغلی نیز ما را درگیر خود میکند. انواع استرس شغلی در کسب و کار و اهمیت آن زمانی آشکار میشود که ما بدانیم در مقطعی از زمان زندگی می کنیم که، پیوستگی زیادی میان خودمان و عملکردمان وجود دارد. اغلب با عملکردمان یا کاری که انجام می دهیم سنجیده و شناخته میشویم.
امروزه میان زندگی فردی و شغلی مرز مشخصی وجود ندارد، مرزها را جا به جا کرده ایم و درهمه حال به فکر خلق شرایط بهتر و بالا بردن کیفیت سبک زندگیمان هستیم. این امر واضح است که یکی از درگاه های ما برای دستیابی به خواسته هایمان و تجربه لذت تحقق هدف مسیر کسب و کار زندگی ماست.
لازم است تا در این به هم پیوستگی بین خودمان وشغلمان هوشیارانه کاری را انتخاب کنیم و انجام دهیم که نه تنها موجبات اولیه زندگی و سطحی از رفاه را برای ما فراهم می کند بلکه کسب و کار زندگی ما نیز باشد. (در این زمینه توصیه می کنیم مقالهی چگونه شغل مورد علاقه خود را پیدا کنیم را بخوانید.) شغل ما جنبه ای از زندگی ماست که صرف نظر از تامین منابع مالی، دیگر نیازهای اساسی آدمی را مثل اشباع روانی وبدنی، تمایلات اجتماعی واحساسی و دیگر ارزشمندیهای ما را پاسخ می دهد.
با این وجود می تواند منبع فشار روانی نیز باشند. از آنجایی که ما بیشتر زندگی خود را صرف انجام کسب و کار زندگیمان می کنیم لازم است با حفظ آرامش تجربه لذت و انعطاف پذیری شغلی را در خود ایجاد کنیم و از این جهت قصد داریم تا درباب مدیریت استرس شغلی برای دستیابی به حس رها سازی پتانسیل درونی برای کشف نقاط قوت منحصربه فرد و همچنین افزایش کیفیت سبک زندگیمان گفتگو کنیم.
در ابتدا لازم است به صورت کوتاه درباب تعریف استرس شغلی بحث کنیم.
تعریف استرس شغلی
طبق نظر سازمان ملی امنیت و سلامت شغلی ایالات متحده ( NIOSH ) در پاسخ به سوال “استرس شغلی چیست؟” میتوانیم فشار روانی ناشی از کسب و کار راچنین تعریف کنیم:
پاسخ های فیزیکی و احساسی مضری هستند که، وقتی الزامات کار مطابق تواناییها، منابع یا نیازهای کارگر نیست، به وجود میآید. این امر ممکن است به بیماری یا جراحت منجر شود.
به زبان سادهتر انواع استرس شغلی زمانی تجربه می شود که رابطه متقابل میان فرد شاغل و محیط کاری به گونه ای باشد که درخواست های محیط از توانایی و ظرفیت فرد بیشتر باشد. در این شرایط حالتی در فرد شاغل پدید می آید که ترکیبی از واکنش های فیزیکی و گفتگوهای ذهنی استرسزا است.
ارتباط استرس شغلی با عملکرد
عملکردی که فرد دارد، با توجه به ویژگی های شخصی و تجربی او، میزان و شدت فشار روانی حس شده و ایدئولوژی تشکیلات مربوطه شکل میگیرد .
در این شرایط مدیریت استرس شغلی در سطح فردی یا در سطوح بالاتر ( سطح مدیران ) میتواند موجب رفع فشار و حرکت رو به جلو درجهت اهداف سازمانی و اهداف فردی شاغل شود.
زمانی که تنشهای روانی ناشی از کار رخ می دهد، نتیجه آن مثبت یا منفی تحت تاثیر شرایط است و کاملاً واکنشی است یا عکس العمل محسوب می شود.
برای داشتن عملکردی سازنده و مثبت لازم است استرس خود را با روش کارآمد رفع کنیم. برای این منظور به روند بررسی و رفع آن می پردازیم.
استرس به همان میزان که می تواند آسیبزا باشد به شرط مدیریت و هوشیاری به آن، میتواند سازنده و تاثیر گذار نیز باشد. از این جهت تعریف استرس شعلی مفید به میان میآید.
استرس شغلی مفید
استرس شغلی مفید آن مقدار از هیجان پروسه و اتمام کاراست که از قبل از شروع و تا پایان انجام کاری احساس می کنیم که موجب توسعه فردی نیز می شود. این مفهوم نباید با نگرانی اشتباه شود. وقتی استرس وجود نداشته باشد کارکنان دچار تنبلی و کسالت می شوند و وقتی درصد آن افزایش یابد عملکرد و سرعت بالا می رود و کارکنان آمادگی ذهنی برای رویارویی با چالشها را به دست میآورند.
فاکتورهای اساسی برای بررسی استرس شغلی :
شناسایی عوامل و نشانه ها استرس شغلی
شناسایی افراد مستعد به استرس شغلی
شناسایی راهکارهای مدیریت استرس شغلی
عوامل و نشانههای استرس شغلی:
همانطور که گفتیم فشار روانی کاری به دلیل رابطه متقابل میان فرد شاغل و شرایط کاری ایجاد میشود. در این بین عناصر سازنده این رابطه ممکن است منبع ایجاد یا شدتگیری استرس ما باشند.
در مورد دلیل ایجاد تنشهای روانی نظرات و دیدگاه های متفاوتی وجود دارد اما اتفاق نظر
در بارهی مولفههای اصلی آن این دلایل را به سه دسته تقسیم میکند. از این مولفهها با عنوان محرکهای استرسزا یاد میکنیم.
عوامل فردی
عوامل محیطی
عوامل سازمانی
بررسی عوامل فردی:
سوالهای بسیاری در این زمینه وجود دارد که ویژگیهای شخصیتی شاغل اهمیت بیشتری دارد یا شرایط کاری وی؟
در واقع این سوالها مهم است چرا که پاسخ به آنها در شیوههای مربوط به کاهش یا جلوگیری از ایجاد استرس موثرند.
برخی بر این باورند که تفاوتهای فردی شامل شخصیت، مهارتها و تواناییهای منحصر به فرد، طیف تغییرات در ظرفیت و انعطاف پذیری که از مهمترین عوامل این مساله هستند، نقش پررنگتری را ایفا میکنند.
چیزی که برای یک فرد استرسزاست شاید برای فرد دیگری آزاردهنده نباشد. توجه به ایجاد تفاوتهای فردی در خلق راهکارهایی کارآمد در جهت مداخله در تنشهای کاری بسیار مهم هستند.
چند نمونه از شخصیتهایی که ایجاد استرس میکنند
۱-افرادی که موقعیتهای استرسزا را تکرار میکنند:
این افراد در ذهنشان مدام تجربههای استرسزای گذشته را مرور میکنند. ممکن است هر بار راه حلهای بهتری را برای مقابله با آن مسالهی تنشزا را پیدا کنند، اما زمان اکنون را از دست میدهند که در واقع تنها زمانیست که در اختیار دارند تا عملکرد بهتری نسبت به قبل نشان دهند.
ساختار ذهن به گونهای عمل میکند که تفاوتی میان چیزی که به آن فکر میکنیم و اتفاقی که واقعا در حال انجام است نمیگذارد. در نتیجه وقتی به چیزی فکر میکنیم احساسی را در ما ایجاد میکند که تشخیص میدهد در این شرایط باید تجربه کنیم.
توصیهای که به این افراد میکنیم داشتن افکار و گفتگوهای درونی مثبت است. گذشته در گذشته است و آینده جایی است که در حال حاضر مقدماتش را فراهم میکنیم. لازم است زمانی را برای مدیتیشن یا مراقبه و آماده سازی ذهنمان برای دریافت انرژیهای مثبت در نظر بگیریم.
۲-افرادی که آماده اتفاقات ناگواراند:
این افراد در گفتگوهایشان با خودشان پیش از وقوع واقعهای یا انپتمام کاری بدترین حالت ممکن را تجسم میکنند و حتی ممکن است یک مرحله جولوتر رفته و راه حلی برای مساله پیش نیامده و ساختگی خود تعریف کنند. این افراد در حقیقت بازیهای از پیش باخته را شروع و تمام میکنند. حتی اگر به موفقیت هم دست بیابند، نمیتوانند لذت آن را کامل بچشند، زیرا نگرانی شکست و دلهره اتفاقات ناگوار به آنها اجازه لذت بردن از پیروزیهایشان را نمیدهد.
توصیهای که به این افراد میکنیم در سیستم پرسش و پاسخ در ذهنمان بررسی میشود.
ذهن ما بسیار قدرتمند و آماده است، درواقع ذهن ما همانطور که تربیتش میکنیم بار میآید. وقتی خوراک ذهنمان از جنس موفقیت و دلگرمی باشد، تمام تلاش و پتانسیل درونی ما طوری مدیریت میشود که در جهت اهدافمان کارایی داشته باشیم. برعکس اگر خوراک ذهن ما شکست و دلهره باشد به سختی بر تحقق خواستههایمان تمرکز میکند.
لازم است گفتگوهای درونیمان را مدیریت کنیم.
سوالهایی که از خودمان میپرسیم باید از جنبهی حل مساله و راه حل باشند تا اینکه ما را ضعیف یا شکست خورده نشان دهند.
ذهن ما پاسخ هر چیزی که از او بپرسیم را خواهد یافت. لازم است به لحن، کلمات و حتی ترکیب جمله بندیهایمان دقت کنیم که از جنس عشق به خود و اعتماد به نفس و خودباوری باشد.
۳-افرادی که کارهایشانن را به تعویق میاندازند:
این نوع شخصیتها به اضطراب همیشگیشان شناخته میشوند. این افراد مدام در حال انجام کاری هستند، اما همچنان از نداشتن وقت کافی غر میزنند و از نتایج کارهایشان احساس رضایت نمیکنند. احساس کافی نبودن زمان و عدم رسیدن به نتیجه دلخواه نه تنها به این افراد استرس و تنش وارد میکند بلکه میتواند در نقش فرد و تاثیر این نقش در محیط خانواده، گروه همکاران و مراجعین کاری موثر باشد. نتیجه این نوع از مولفه شخصیتی در کار بازدهی پایین و پایین آمدن نمودارهای رشد سازمانی است.
توصیهای که به این افراد میکنیم در یک جمله میتواند خلاصه شود، کاری که الان میتوانی انجام دهی به یک دقیقه بعد موکول نکن.
لازم است برنامهای منظم و هدفمند تهیه کنیم و این برنامه باید انعطاف پذیر و قابل اجرا در زمان تعیین شده باشد، همچنین توجه به تواناییهای فردی و عامل زمان برای تنظیم آن اهمیت دارد.
داشتن یک برنامه هدفمند مرحله اول است. در مرحله بعدی لازم است وقت خود را ارزشمند بدانیم. باید کارها را اولویتبندی کنیم و هر الویت را در زمان خودش انجام دهیم.
۴-افرادی که مدام خود را مقایسه و نقد میکنند:
این افراد دائما در حال مقایسه خود با دیگران و یا خودشان هستند. اتفاقی که میتوانیم در یک مدت مشخص رقم بزنیم، نیازمند زمان و تمرکز و مهارت ماست. اما زمانی که وقت بیشتری داشته باشیم ممکن است نتایج بهتری را حاصل کنیم. این حرف میتواند تنها یک امکان باشد و لزومی ندارد همینطور باشد. هیچکس از آینده خبر قطعی ندارد.
تنها میتوانیم با بررسی عملکردها حدسهایی بزنیم. اما اگر مدام خود را شکنجه دهیم که اگر زمان بیشتری داشتم بهتر عمل میکردم، فقط به خودمان آسیب میزنیم و رسیدن به نتیجه را به تعویق میاندازیم.
سختگیری بیش از حد و غیر منطقی نسبت به خودمان، همچنین انتقادهای نا عادلانه میتواند برای ما ایجاد تنش کند.
توصیهای که به این افراد میکنیم پذیرفتن خود واقعی است.
باید این نکته را بپذیریم که ما در یک زمان خطی حرکت میکنیم و هر کدام یک ظرفیت و توانایی جداگانه داریم، پس نباید خود را با دیگران مقایسه کنیم. همچنین همه ما میتوانیم در طول زمان پیشرفت کنیم و فردای بهتری را ایجاد کنیم که هم سرعت بالاتری را داشته باشیم و هم کیفیت بهتری، اما در حال حاضر نمونهی کاملی از خودمان هستیم پس تمامیت خود را برای کاری که انجام میدهیم میگذاریم. از نتایج خود لازم است راضی باشیم اما همواره جا برای بهتر بودن و دستاوردهای بزرگتر داریم.
به یاد داشته باشید که شما میتوانید مدام پیشرفت کنید.
۵-افرادی که همواره دیر میرسند:
همانطور که گفتیم کمبود زمان از جمله عوامل استرسزاست که در افراد ایجاد تنش و فشار روانی مضاعف میکند. برای برخی از افراد کمبود زمان کم کم تبدیل به یک خصوصیت میشود. این افراد کسانی هستند که در تمام موقعیتهایی که باید حضور داشته باشند دیر میرسند، و همیشه بهانههایی برای توجیه خود دارند.
همه ما ممکن است تجربه دیر رسیده به یک قرار مهم را داشته باشیم و یا برخی از ما در حال حاضر دچار این مساله هستیم. در این حالت دلهرهای در ما پدید میآید، ممکن است حتی سرعت عمل ما را پایین بیاورد و ما را دچار سردرگمی نیز کند.
توصیه مقابله با انواع استرس شغلی ناشی از دیر رسیدن در منظم بودن و ارزشگذاری است.
دیر رسیدن نباید مولفه شخصیتی ما باشد و باید با نظم عادت آن را برطرف کنیم.
برای برطرف کردن این عادت میتوانیم برنامه ریزی زمانی کنیم و در آن شرایط جوی، شدت ترافیک، فاصله زمانی،مقدمات و تجهیزات مورد نیاز و زمان آماده سازی را در نظر بگیریم. باید این کار را برای تمام قرارهایمان انجام دهیم و تمرین کنیم تا تبدیل به یک عادت سازنده گردد. همچنین باید علاوه بر اینکه برای زمان خود ارزش قائلیم برای زمانی که دیگران به ما اختصاص میدهند نیز ارزش بگذاریم. احساس اعتماد به نفس و شرافت در کلام و خود باوری نتیجهای است که از این تجربه خواهیم داشت.
در محیط کسب و کار زمانی که اشخاص با تاخیر وارد میشوند معمولا زمانی را صرف جا آمدن حالشان میکنند و همین باعث میشود تا زمانی را از دست بدهند. این اتفاقات مانند یک دومینو میتواند کل روزشان را تحت تاثیر قرار دهد.
عادت سازنده مدیریت زمان یک مهارت است که در تمام ابعاد زندگی میتواند به ما یاری برساند تا نمونهی کارآمد تری از خودمان را خلق کنیم.
عوامل محیطی:
البته که توجه به ویژگیهای فردی مهم است اما تجربه نشان داده است، اما طبق شواهد تجربی و عملی پر تنش ترین افراد حاصل قرار گیری در شرایط محیطی استرسزا هستند. شرایط پر استرس کاری، شرایطی است که در ان فرد شاغل توانایی و ظرفیت لازم برای اجرای توقعات محیط کاری را ندارد یا هنوز کسب نکرده است.
طبق طحقیقات NIOSH عوامل محیطی پر تنش به صورت مستقیم به روی امنیت و سلامت فرد شاغل اثر میگذارد. برخی از این عوامل را مختصر بررسی میکنیم.
۱-کمبود یا نبود امکانات تجهیزات:
مثل عدم دسترسی به وسایل رفاهی وعدم دسترسی به منابع مورد نیاز کاری
۲-شرایط فیزیکی نامطلوب یا خطرناک:
مثل شلوغی یا سکوت آزاردهنده در محیط، صدای مزاحم یا تکرا شونده، عدم تهویه مناسب و دمای مطلوب محیط، عدم نورپردازی مناسب در فضا، آلودگی هوایا شرایط ارگونومیک، خطرات شغلی و امکان آسیب دیدگی از کار
۳-نگرانیهای محیطی:
مثل عدم حضور به موقع پرسونل، عدم وجود سیستم پیگیری و اصلاح، عدم شفافیت در نوع پرداختها و موقیت شغلی
۴-عوامل اقتصادی:
مثل نداشتن درآمد کافی، عدم تناسب میزان کار و درآمد حاصل از آن و نداشتن بودجه کافی برای زندگی
۵-عوامل تکنولوژیکی:
مثل نداشتن دانش دیجیتال کافی برای کسب و کار مورد نظر و عدم انطباق با سیستمهای جدید و تکنولوژیهای روز در محیط کاری
۶-عوامل اجتماعی:
مثل نوع نگاه و رویکرد های غالب در سیستم ارزشگذاری به مشاغل و رویکردهای حاکم.
عوامل سازمانی:
۱-ساختار سازمان
۲-فرایند های سازمان
۳-خط مشیهای سازمان
۴-عوامل ارتباطی در سازمان
۵-سیستم طراحی وظائف (شامل توجه به حجم کاری، مهارت نیروهای آماده، مدیریت شیفتهای کاری و بررسی مولفه نقشها)
در مبحث مدیریت استرس شغلی در سطح مدیران راهکارهایی برای بهینه کردن عوامل محیطی و سازمانی خواهیم داشت.
مدیریت استرس بهترین راهکار:
شناخت روشهای مدیریت استرس میتواندبه ما کمک کند تا با انجام تمرینهای شخصی و تکرار آنها به سرعت نشانههای استرس در خودمان شناسایی کنیم و در جهت رفع آن بر بیاییم.
باید این نکته را در نظر بگیریم که در شرایط استرسزا و پرتنش تنها مولفهای که قابلیت دخالت سریع و کارامد ما را دارد مدیریت روی خودمان است.
باید تمرکزمان را از عواملی که نمیتوانیم آنها را کنترل کنیم، برداریم و به جای آن بر خودمان و احساساتی که بر ما میگذرد مدیریت داشته باشیم.
در آخر این ما هستیم که قرار است تحت هر شرایطی که پیش آمده و با توجه به تمام فشارها و خواستههایی که از ما دارند، نه تنها دوام بیاوریم بلکه کیفیت خوبی نیز ارائه دهیم.
راهکارهای مدیریت استرس
چگونه استرس را مدیریت کنیم؟
راهکارهای فردی.
راهکارهایی در سطح مدیریت.
راهکارهای فردی برای مقابله با استرس:
دلیل استرس خود را بیابیم:
معمولا زمانی که استرس به سراغ ما میآید، این فکر بر ما غالب میشود که همه چیز در حال آوار شدن بر سرمان است. کم کم فشار را از همه طرف حس میکنیم و ممکن است جملات ما همراه با بار منفی باشند که البته تنها همین کار عمق اتفاقات پیشآمده را در ذهنمان بیشتر میکند.
در این شرایط اکثر ما حالت تدافعی نسبت به موضوعات و اتفاقات اطراف میگیریم. نکته جالب این است که در این شرایط حتی دفاع خوبی هم نخواهیم داشت بلکه تنها آسیب پذیرتر میشویم.
لازم است به جای سختگیری و مقاومت برابر شرایط، دلیل اصلی ایجاد تنش را در وجودمان بیابییم. گاهی اتفاقی ناخوشآیند دلیل ایجاد فشار روانی ماست و حتی ممکن است تنها یک جرقه کوچک باشد که کوهی از بهانهها آن را همراهی میکنن. دلیل هرچه باشد با اندکی حضور در خودمان میتوانیم آن را شناسایی کنیم.
دانستن دلیل اصلی کمک میکند تا راه حل بهتری بیابیم که همسو با اتفاق رخ داده باشد. مثلا اگر دلیل ما تنها انجام نشدن یک گزارش یا نامه اداری است لازم است بدانیم باید از کجا برای رفع ان شروع کنیم و اگر لازم شد در مسیر حمایت بگیریم.
بر چیز هایی که میتوانیم مدیریت کنیم تمرکز کنیم:
نباید به دنبال کنترل افراد یا اتفات باشیم. تنها میتوانیم مهارت مدیریت را در خودمان ایجاد کنیم. نمیتوانیم رفتار رئیس یا وضعیت مالیمان را در این لحظه تغییر دهیم، اما میتوانیم به جای عکسالعمل نشان دادن، عملکردمان را در جهت سازنده مدیریت کنیم. به جای بحث کردن با افراد مختلف در مورد نوع برخوردشاند یا وضعیت اقتصادی روی خودمان تمرکز میکنیم.
اغلب ما ممکن است دچار استرس ناشی از تلاشمان برای کنترل افراد یا اوضاع شده باشیم. لازم است بدانیم این نوع رفتار خودش عامل تنشزاست. خوب است موارد کنترل نشدنی را رها کنیم و روی بهبود اقداماتمان برنامه ریزی کنیم. این بدان معنا نیست که تاثیرگذاری نداشته باشیم بلکه به این معناست که ما تنها مسئول کارهای خودمان هستیم.
در این مرحله پس از شناسایی دلیل استرس روی نقاطی که به عملکردمان برمیگردد تمرکز میکنیم و با بهبود کیفیت عملی و بالا بردن ظرفیت روانی با مدیریت روی خودمان از این تنشها رها میشویم.
کارهای مورد علاقهمان را اجام دهیم:
یکی از بهترین پاکسازیهای ذهنی انجام کار مورد علاقه است. در این حالت ذهن آرام میشود و به راحتی موضوعی میابد که نه تنها میتواند مدیریت کند بلکه این کار را بسیار هم خوب انجام میدهد. خوب است زمانی را برای تفریحات و کارهای شخصی خودمان قرار دهیم. باید در برنامه ریزیهایمان زمانی را فقط برای کارهای معنا داری که ما را شاد میکنند در نظر بگیریم.
مهارت مدیریت زمان را در خودمان ارتقا دهیم:
یکی از عوامل تنشزا برای افراد مساله کمبود زمان است. افراد معمولا میگویند کارهایم زیاد است و زمان از دستم در میرود. شاید همه ما حداقل یک بار این فکر به ذهنمان خطئر کرده باشد که کاش زمان بیشتری داشتیم. این خواسته میتواند واقعی باشد.
به گفته “لائورا واندرکام” نویسنده کتاب ۱۶۸ ساعت از آنچه فکر میکنیم بیشتر زمان داریم. این گفته توسط افرادی ثابت شده که هم کسب و کار دارند و هم از فرزندانشان نگهداری میکنند و علاوه بر این به تفریحات خود نیز میرسند و ساعت خواب خوبی نیز ذارند. در نهایت این افراد را موفق میدانیم. آنها تنها مدیریت زمان را در خود ارتقا دادهاند.
از راهکارهای کارآمد خود لیستی تهیه کنیم:
راهکارهای مقابله با استرس ممکن است برای هر فرد متفاوت باشد زیرا ما شخصیتهای مختلفی داریم. علاوه بر آن باید روشهای گوناگونی را در نظر بگیریم زیرا روش های مدیریت در کاهش استرس برای تمام شرایط یکسان نیست. مثلا روش مدیریت استرس در زمانی که در ترافیک سنگین هستیم با زمانی که لازم است در زمان مشخص شده کارهایی را به اتمام برسانیم متفاوت است.
باید همواره این روشهای خصوصی خودمان را بشناسیم و حتی از آنها لیستی تهیه کنیم.
باید به یاد داشته باشیم که همواره زمانهایی هستند که حال خوبی را تجربه نمیکیم. اگر فراموش کنیم چه چیزی باعث عوض شدن احساس و بهتر شدن حالمان شده دیگر نمیتوانیم در مواقع لزوم آنها را تکرار کنیم.
کارهایی که الان میتوانیم انجام دهیم را به یک دقیقه بعد موکول نکنیم:
میتوانیم برنامههای منظم و انعطاف پذیر زوزانه و هفتهگی تهیه کنیم. باید موارد حذف شدنی را یکی یکی به سرانجام برسانیم. فهرست فعالیتهایی که انجام میدهیم را بنوسیم از خودمان بپرسیم آیا فعالیتی که انجام میدهم لازم است؟ این فعالیت در جهت کدام یک از اهداف من است؟ آیا زمان من صرف تحقق خواستههایم میشود؟ آیا وقتم را برای کسانی میگذارم که بیشترین تاثیر را روی بهبود کیفیت زندگی آنها دارم؟
این قبیل سوالات میتوانند در نوع برنامه ریزی ما موثر باشند.
چرا راهکارهایی در سطح مدیران مهم هستند؟
شناخت روش های فردی بسیار به ما کمک میکند، اما تنها استفاده از آنها میتواند هزینههایی دربر داشته باشد زیرا اثر آنها کوتاه مدت است و در صورت عدم هوشیاری به آنها بازگشت تنش ممکن است. اغلب اهمیت دلایل ریشهای استرس را نادیده میگیرند ئ فقط بر فرد تمرکز میشود نه محیط فرد. از این جهت راهکارهایی در سطح مدیران برای بهبود شرایط محیطی شاغل نیز ارائه میکنیم.
اقدامات کاربردی مدیران در کاهش استرس شغلی:
ازجمله اقدامات لازم مدیران مدیریت سیستماتیک است. لازم است سستمی طراحی شود که افراد با تعاریف اصلی در سازمان یا مجموعه مربوطه آشنا باشند.
تعریف ویژگیهای کسب و کار:
شناخت نحوه عملکرد در سیستم کاری و استراتژی حرکت در مسیر اهدلف سازمانی تاثیر به سزایی در واکنشهای فرد شاغل و سرعت عمل او در کسب وکار دارد. مدیران باید در مورد شرایط کاری، همکاران، روزهای کاری و نحوه انجام کارها شفاف باشند.
راهکاری که برای بهینه کردن این مولفه پیشنهاد میکنیم توجه به چهارگانه آهنگ کار، تکرار کار، نوبت کاری و تقسیم بندی کاری است.
تعریف نقشها و ویژگیهای نقشهای کاری:
افراد باید نقش خود را در سیستم یک سازمان یا مجموعه بدانند و نسبت به مسئولیتهای خود آگاه باشند. شناختی جامع از آنچه فرد شاغل انجام میدهد و چگونگی مسیر انجام کار باید توسط مدیران ارائه شود.
برای بهینه کردن این مورد راهکار چهرگانه تعریف نقش را توصیه میکنیم:
شفافیت نقشها: باید تمامی مسئولیتها و خطوط کاری افراد واضح باشد و به صورتی ساده و قابل فهم برای کارکنان شرح داده شود.
توجه به گرانباری نقشها: وظایف و مسئولیتها بایید به گونهای تعریف شده باشد که فرد مسئول بتواند در مدت زمان مشخص به طور مطلوب به کارهایش رسیدگی کند.
توجه به کمباری نقشها: نقشی که افراد در کسب و کار ایفا میکنند باید با سطح تواناییهای آنها همسو باشد. گاهی کم کاری یا نداشتن کاری برای به سرانجام رساندن موجب فشار کاری در برخی افراد میشود.
توجه به ناسازگاری نقشها: لازم است نقشها به گونهای تدبیرانه توزیع شده باشند که وارد محدوده یکدیگر نشوند. این به معنای کمک نگرفتن از همکاران نیست بلکه به معنای توجه به عدم ورود به حوزه تحت نظارت افراد دیگر است. همچنین نباید این نقشها با یکدیگر در تضاد باشند.
در نظر گرفتن منابع و سیاستهای سازمانی:
همه چیز از بدو ورود به یک سازمان یا مجموعه کاری آغاز میشود. با اندکی تدبیر از ابتدا میتوانیم شرایط را بهینه کنیم.
توصیهای که در این زمینه داریم توجه به ساختارو جو سازمانی، مدیریت منابع انسانی و فناوری و خصوصیات مادی است.
ساختار و جو سازمانی: ساختارهایی که حق انتخاب و ابراز خلاقیت بیشتری به کارکنان خود میدهند استرس کمتری دارند.
مدیریت منابع انسانی: در سیستمی که افراد در سطح توانایی خود ظاهر میشوند و به درخواستهایشان پاسخ به موقع داده میشود، تنشهای روانی کمتری دیده میشود. این افراد احساس آرامش و اطمینان بیشتری در خود و ذر مجموعه دارند.
فناوری و خصوصیات مادی: سیستمهای کارآمد همواره در جهت بالا بردن دانش، آگاهی دیجیتال و سطح مهارتهای افراد کارمند خود حمایتهایی ارائه میدهند. سرمایه گذاری روی نیروی کار موثر یکی از بهترین، پر سودترین و زود بازدهترین سرمایه گذاریهاست.
چرا مدیران باید مدیریت استرس شغلی بدانند؟
محرکهای استرسزا در محیط کاری میتوانند در طولانی مدت و با مداومت شرایط تنشآور پیامدهای فیزیولوژیکی، روانی و رفتاری در فرد شاغل داشته باشند.
افرادی که استرس شغلی زیادی را تحمل میکنند تحت تاثیر فشار روانی، بیشتر انرژی خود را صرف رهایی از آن میکنند، در نتیجه ممکن است توجه کمتری نسبت به کسب و کار خود داشته باشند. در نهایت این آسیبها به فردشاغل و در مرحله بعد به گروه همکاران و در اخر به سازمان مربوطه وارد میشود.
به طور کلی فشار روانی کاری بازدهی و بهرهوری کارکنان را پایین میآورد. راهکارهایی که میتوانیم به مدیران مجموعه ها ارائه دهیم مدیریت هوشمندانه از جنس شفافیت و انعطافپذیری است.
راهکار حرفهای در ریشه کن کردن استرس شغلی و بهینه سازی سیستم:
یکی از راهکارهای کاهش استرس شغلی راهنمایی مشاوران و کارشناسان است. این روش مستقیم ترین راه برای شناسایی و رفع تنش کاری و حتی فردی است. مشاوران و کارشناسان میتوانند از جنبههای مختلف کار و سازمان مربوطه را رصد کنند و استراتژیهای لازم را تدوین کنند.
راهکار های استرس شغلی
استرس شغلی یکی از عوامل تأثیرگذار در شرایط روحی اغلب کارکنان است. در حقیقت کار و زندگی شخصی رابطه بسیار تنگاتنگی با یکدیگر دارند. از همین رو نمیتوان تأثیر استرس در محل کار را در زندگی شخصی نادیده گرفت.
اغلب بیماریها با استرس ارتباط دارند. استرس اغلب به دلایل فیزیکی محیطی و اجتماعی ایجاد میشود. استرس شغلی انواع مختلفی دارد.
این امر میتواند ناشی از ارتقای شغلی یا اخراج از کار باشد. در حقیقت مقدار کم استرس میتواند سبب توسعه فردی شود. اما مقدار زیاد آن سلامتی را به خطر میاندازد. به همین علت است که بحث مدیریت استرس در محل کار به یکی از مباحث بسیار مهم بدل شده است.
در حقیقت عواملی مانند تحریمهای متعدد، وضعیت اقتصادی نا به سامان کشور و بسیاری از عوامل دیگر سبب شدهاند تا افراد همواره با استرسهایی نظیر از دست دادن شغل و … دست و پنجه نرم کنند.
اگر توانایی و نیازهای کارگر نیز مطابق با موقعیت شغلی آن نباشد، به این اضطراب دامن خواهد زد. این عوامل سبب شدهاند تا استرس ناشی از شغل به مقوله بسیار مهمی تبدیل شود.
مقولهای که باید علل آن را یافت و راهکارهایی را برای مدیریت آن ارائه داد. برای مدیریت این موضوع ابتدا باید با تعریف استرس شغل بهخوبی آشنا شد.
استرش شغلی چیست؟
استرس شغلی واکنشهای زیان آور جسمی و روانی توصیف میشوند که میتوانند سلامتی نیروی کار را تحت تأثیر قرار بدهند. وقتی فردی توانایی انجام کای را نداشته باشد و اجرای خواسته کارفرما بیشتر از توانایی او باشد، استرس ایجاد خواهد شد.
همچنین زمانی که فرد برای انجام کاری امکانات لازم را نیز نداشته باشد، استرس ایجاد خواهد شد. این نوع استرس میتواند مسائل زیانباری را در زندگی فرد ایجاد کند.
برای مثال در بسیاری از موارد این استرس سبب شده است تا فرد برای تهیه لوازم مورد نیاز برای کسب و کار خود، دست به دزدی بزند.
بروز چنین رفتارهایی از فرد میتواند دلیل خوبی برای پی بردن به اهمیت مدیریت استرس شغل باشد. البته این نوع رفتارها تنها نمود روانی این نوع استرس هستند.
استرس در محل کار دارای نمود فیزیکی نیز هست و میتواند سبب افزایش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، سختی تنفس و … شود.
تداوم این استرس نیز میتواند سبب خستگی و فقدان انرژی شود. این خستگی و فقدان انرژی میتواند مسائل کوچک و بزرگ را در زندگی شخصی بوجود آورد.
علل استرش شغلی کدام است؟
علل استرس شغلی در حقیقت همان عواملی هستند که سبب ایجاد این مشکل خواهند شد. این عوامل متعدد هستند و در دستههای مختلفی قرار میگیرند.
در حقیقت این نوع استرس تنها ناشی از عوامل اجتماعی نیست. بلکه ویژگیهای فرد یا همان ویژگیهای نقش نیز در این نوع استرس تأثیرگذار هستند.
از دیگر علل این نوع استرس میتوان به ویژگیهای شغل، روابط بین فردی، ساختار سازمان یا محل کار و … اشاره کرد.
ویژگیهای نقش
ویژگیهای نقش یکی از مهمترین علل ایجاد این نوع استرس هستند. برای هر نقش ۴ نوع ویژگی وجود دارد. ابهام، گرانباری، کمباری و ناسازگاری نقش. هر یک از این ۴ ویژگی به نوعی سبب ایجاد استرس در محل کار خواهند شد.
برای مثال ابهام نقش زمانی ایجاد میشود که فرد نقش معینی در یک شغل خاص نداشته باشد. بهنحوی که هدف از انجام آن شغل و حدود مسئولیتهای آن برای فرد مشخص نباشد. البته این مشکل زمانی که اطلاعات لازم برای انجام شغل کافی نباشد نیز ایجاد خواهد شد.
گرانباری نقش نیز به این معنی است که فرد قادر به انجام کاری مشخص که بخشی از کار اصلی آن است نباشد. مثال ساده آن فردی است که بهعنوان کارمند اداری در یک شرکت مشغول شده است، اما هیچ اطلاعاتی از نحوه کارکردن با کامپیوتر ندارد. این امر سبب میشود تا فرد دچار استرس شود.
کمباری نقش نیز یکی دیگر از ویژگیهای نقش است. در این حالت تمام تواناییها و اطلاعات فرد در یک شغل خاص به کار گرفته نمیشود. کارکردن یک برنامه نویس با اطلاعات بهعنوان یک کارگر کافی نت مثال مناسبی برای این ویژگی است. این موضوع مسلماً سبب نارضایتی فرد از شغل و استرس شغلی خواهد شد.
ناسازگاری نقش نیز به این معنی است که برخی از الزامهای شغلی فرد با برخی دیگر از الزامات شغلی آن ناسازگار باشند.
ویژگیهای شغل
ویژگیهای شغل نیز از علل دیگر به وجود آمدن استرس در محل کار هستند. برای مثال تکرار کار یکی از ویژگیهای شغل است. هر چقدر شغل تکراریتر باشد استرس زا تر است.
همچنین آهنگ کار نیز میتواند یکیدیگر از عوامل ایجاد استرس در محل کار باشد. منظور از آهنگ کار سرعت انجام کار است. سرعت انجام کار زمانی سبب استرس میشود که کنترل زیادی بر روی آن انجام گیرد.
از دیگر علل استرس شغل ناشی از ویژگیهای شغل میتوان به کارکردن خارج از زمان کاری و کارکردنهای طولانی و چند شیفتی اشاره کرد.
روابط کاری بین افراد
هر فرد بخش زیادی از زمان زندگی خود را در محیط کار سپری میکند. از همین رو روابط بین فردی در محیط کار میتواند بر روی استرس شغلی تأثیر بگذارد.
برای مثال این استرس در فردی که روابط بهتری با سایر کارکنان در محل کار دارد. کمتر ایجاد خواهد شد. علاوهبر روابط فرد با سایر کارکنان، روابط فرد درون گروههای کار و روابط او با رییس و مدیر عاملان هر بخش نیز در این امر تأثیر دارند.
روش مدیریت منابع انسانی
امور کارکنان مدت مدیدی است که رنگ و بوی تازهای به خود گرفته است. از همین رو نیز نام آن از امور کارکنان به مدیریت منابع انسانی تغییر کرده است.
وظیفه منابع انسانی پرداختن به امور خاص کارکنان نظیر آموزش، حقوق و مزایا و … است. اگر مدیر منابع انسانی کار خود را بهدرستی انجام ندهد، کارکنان ممکن است در فشار روانی بسیار زیادی قرار بگیرند.
شرایط محیطی
شرایط محیطی مناسب برای هر شغل نشان دهنده امنیت شغلی است. اگر شرایط محیطی مناسب مانند تهویه، ارتعاش، نور، صدا و … برای کارکردن محیا نباشد، قطعاً سبب استرس فرد در محیط شغلی خواهد شد.
از علل دیگر استرس شغلی میتوان به تیپ شخصیتی هر فرد، جنسیت فرد و … اشاره کرد. افزایش روز افزون حضور زنان در موقعیتهای شغلی مختلف سبب شده است تا مشکلاتی برای آنها پدید آید. مشکلات مرتبط با مشاغل زنان بسیار بیشتر از مردان است، از همین رو استرس در محل کار بیشتر گریبانگیر زنان است تا مردان.
راهکارهایی برای مدیریت استرس شغلی
بطور کلی استرس شغلی را میتوان ناش از نارضایتی از شغل و شرایط بد کاری دانست. این نوع استرس میتواند عوارض روانی نظیر حساسیت، افسردگی، خستگی، ناکافی، انزوا و حتی خودکشی را برای فرد ایجاد کند.
از عوارض جسمی آن نیز میتوان به بیماریهای قلبی، اختلات جسمی و گوارشی اشاره کرد. این مشکل نحوه کارکردن فرد را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و میتواند سبب رها کردن شغل، افزایش پرتی، کاهش کیفیت کار و … شود.
از همین رو باید با روشهای مدیریت استرس ، جلوی استرس ناشی از شغل را گرفت. برای مدیریت استرس ابتدا باید ماهیت و منبع استرس را بهخوب شناسایی کرد. سپس با استفاده از شرایط فردی و سازمانی در جهت کاهش آنها کوشید.
روشهای فردی برای مدیریت استرس شغلی
مهمترین عواملی که میتوانند به هر فرد برای مدیریت استرس شغلی کمک کنند، روشهای فردی آن هستند. روشهای فردی برای مدیریت استرس در محل کار، روشهایی است که خود فرد با به کار بستن آنها سبب کاهش استرس در محیط کار خواهد شد.
استفاده از تکنیک پذیرش ذهنی
این تکنیک به فرد کمک میکند تا شرایط موجود را بپذیرید و اهداف و ارزشهای خود را بر اساس آن برنامه ریزی کنید. برای مثال شما هرگز نمیتوانید رفتار رییس یا ما فوق خود را تغییر دهید. در عین حال نیز امکان تغییر شغل برای شما وجود ندارد. از همین رو بهترین راه برای مقابله با استرس پذیرش شرایط با استفاده از تکنیکهای پذیرش ذهنی است.
تولید کردن افکار خوب
افکار خوب همواره میتواند موقعیتی را که درون آن هستید تغییر دهد. اگر به بدیها بیندیشید، افکار منفی بر شما غلبه میکند و انرژی شما را به تحیل میبرد. اما افکار شاد همواره انرژی بخش است.
مقابله با ترس از دست دادن موقعیت شغلی
شما هر آن ممکن است به دلایل مختلف موقعیت و حتی موفقیت شغلی خود را از دست بدهید. این واقعیت را بپذیرید. این امر کمک میکند حتی در هنگام مواجهه با چنین رویدادی آن را فانی بدانیم و بتوانیم به موفقیت و موقعیت بهتر دست یابیم.
از تغییر خود شروع کنیم.
بشر همواره در تلاش است تا دیگران را در ایجاد موقعیتهای ناگوار خود مقصر بداند. اما اگر هر فرد بتواند تغییر را از خود شروع کند قطعاً در محیط کاری و موقعیتهای مختلف شغلی نیز با استرس کمتری مواجه خواهد شد.
افکار بیهوده را بیرون بریزید.
برای دور ریختن افکار بیهوده میتوانید از قلم و کاغذ خود کمک بگیرید. این افکار را بر روی کاغذ بیاورید و آنها را دور بریزید. باز اندیشی روش خوبی برای کاهش استرس شغلی است. پذیرش اشتباهات و زود فراموش کردن میتواند در این راه کمک کننده باشد.
خودتان را با خودتان مقایسه کنید.
درست است که عده زیادی در موقعیت مشابه شما شرایط شغلی بهتری دارند. اما همچنان عدهای وجود دارند که موقیعت شغلی آنها بدتر از شماست و حتی شغلی ندارند. از همین رو بهتر است موقعیت شغلی خود را بر حسب توانمندیهای خودتان بسنجید.
خشم در مقابل خلاقیت
شما میتوانید به جای خشم و ناخشنودی از یک کار، آن را با یک ایده خلاقانه کنترل کنید.
کاهش استرس با گفتن حقیقت
دروغگویی همواره عواقب جبران ناپذیری دارد. از همین رو سعی کنید همواره در محیط کاری خود بر اصل حقیقتگویی پایبند باشید. در چنین شرایطی ممکن است استرس آنی به سراغ شما بیاید. اما پس از آن آرامش را تجربه خواهید کرد.
مدیریت زمان
زمان یکی از مهمترین عواملی است که باید به مدیریت آن توجه شود. اغلب افراد برای مدیریت پول برنامهریزی مشخصی دارند. اما به برنامه ریزی روزانه توجهی نشان نمیدهند. برای کاهش استرس شغلی بهتر است که کارهای دشوارتر را در اولویت قرار دهید. این کارها بیشتر روی ذهن تأثیر میگذارند. از همین رو زودتر باید از شر آنها خلاص شد.
حرص نخورید.
حرص خوردن در تمام مراحل زندگی سبب ایجاد استرس خواهد شد. بنابراین اگر در محیط کاری نیز حرص بخورید، مضطربتر هستید.
به حرف مردم اهمیت ندهید.
هیچ وقت به این موضوع فکر نکنید که مردم درباره شما و کسب و کارتان چه میگویند. اگر همواره به حرف مردم بیندیشید همواره دچار استرس شغلی خواهید بود.
راهکارهای سازمانی برای مدیریت استرس شغلی
یکی از کارهایی که هر سازمان باید انجام دهد، تلاش برای مدیریت استرس شغلی کارکنان است. توجه به این عامل سبب میشود تا بازدهی کارکنان یک سازمان بیشتر شود.
برای مدیریت استرس کارکنان در محیط کار بهتر است تا در مورد ماهیت و منابع استرس و اثرات آن بر روی سلامت آنها توضیح داده شود.
همچنین آنان را در جریان نقش مهارت فردی در کاهش استرس قرار داد. بهتر است یک محیط مشاورهای برای مشاوره با کارکنان ترتیب دهیم.
تغییر روش سازمانی به معنی تغییر روش کار، تولید یا تغییر ساختار سازمانی نیز از راهکارهایی است که میتواند بر روی مدیریت استرس شغل، تأثیرگذار باشد.
همچینین باید تلاش شود تا در یک سازمان مسئولیتها متناسب با توانایی فردی کارکنان تقسیم شوند. باید مشاغل را بهگونهای طراحی کرد که در فرد انگیزه و هدف ایجاد کند. بهبود ارتباطات بین کارکنان و تعامل با افراد زیر دست میتواند سبب کاهش استرس در آنها شود.
نتیجه گیری
بطورکلی میتوان استرس را یکی از مهمترین عوامل ایجاد و دامن زدن به مشکلات روحی و جسمی دانست. سپری شدن بخش زیادی از روز در محیط کار سبب میشوند تا افراد همواره درگیر استرس شغلی باشند.
شرایط کار، شرایط محیط کار، میزان دستمزد و توانمندیهای هر فرد از عوامل مهمی هستند که میتوانند این تنشها و اضطراب را در هر فرد ایجاد کنند.
اما با مدیریت صحیح میتوان تنش و استرس محیط کار را به حداقل رساند. کار مدیریت استرس میتواند بهصورت فردی انجام شود. همچنین هر سازمان نیز میتواند برای بازدهی بهتر بر روی مدیریت استرس کارکنان خود مانور دهد.
مسلما هرچقدر افراد از سلامت روان و آرامش شغلی بیشتری برخوردار باشند، عملکرد بهتری هم خواهند داشت؛ بنابراین توجه به این مسئله و شناخت عوامل استرسزا در محیط کار و تلاش برای رهایی از استرس شغلی، اولین قدم در راستای بالابردن بهرهوری هر چهبهتر کارمندان خواهد بود.
منظور از استرس شغلی چیست؟
انواع استرس شغلی متنوع با تعاریف مختلف وجود دارد اما بهطورکلی میتوان گفت، کنش متقابل بین شرایط کاری و ویژگیهای فردی شاغل بهگونهای که خواستههای محیط کار بیش از توان فرد و خارج از تحمل او باشد.
تاریخچه
در قرن پانزدهم میلادی، برای اولينبار واژهی «استرس» به معنای فشار بدنی مورداستفاده قرار گرفت. از حدود سال ۱۸۰۰ ميلادی يک کارخانهدار انگليسی به نام «رابرت اون» برای اولينبار نيازهای نيروی انسانی در سازمان را مورد بررسی قرار داد و بهبود شرایط محیط کار را مطرح کرد. در اواخر قرن ۱۹ ميلادی، معانی استرس يا فشار گسترش يافت و تنش بر روی اعضای بدن يا نيروی ذهنی را هم در برگرفت.
انواع عوامل ایجاد استرس در کار
عوامل فردی: مثل تضاد در نقش، ابهام در نقش، تعارض در هدفهای فردی، اتفاقات غیرمنتظره شخصی و مسائل اقتصادی و… که نقش مهمی در ایجاد انواع استرس شغلی ایفا میکنند.
عوامل سازمانی: از جمله ساختار سازمانی، فرایندهای سازمانی، خطمشیهای سازمانی، عوامل ارتباطی، الزامات شغلی، شرایط فیزیکی سازمان و مراحل حیات سازمان
عوامل محیطی: شامل عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی و عوامل تکنولوژیکی
انواع استرس شغلی
فرسودگی شغلی
خستگی در محیط کار امری عادی است و معمولا با خواب و استراحت برطرف میشود. درواقع خستگی فیزیولوژیک قابل جبران است اما فعالیتهای یکنواخت و طولانی و انجام کار در شرایط نامساعد بهتدریج باعث کوفتگی، اختلالات خواب و آسیبهای روحی و جسمی خواهد شد. درصورتیکه این علائم نادیده گرفته شوند، در نهایت منجر به خستگی مفرط شده که یکی از انواع استرس شغلی است و تمام اعمال جسمی و ذهنی فرد را مختل میکند.
استرس مبنیبر ترس
یکی دیگر از انواع استرس شغلی، از ترس نشئت میگیرد. این استرس میتواند به دلیل ترس ازدستدادن شغل و یا یک رئیس سمی در محیط کار ایجاد شود که تجربهی ناخوشایندی خواهد بود؛ بنابراین یا میتوانید با بالابردن تواناییهای خود، به دنبال فرصتهای شغلی بهتر بگردید یا دربارهی این ترسها با سرپرست واحدتان صحبت کنید و قدمی در راه مدیریت استرس شغلی بردارید.
کارکردن بیش از حد
نشانههای رایج کار کردن بیش از حد شامل عوامل زیر میشود:
بی انرژی بودن
بیخوابی
نادیدهگرفتن خواب
احساس پریشانی و نداشتن تمرکز
ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن
روحیه و حال بد
افزایش یا کاهش وزن
ناتوانی در ایجاد تعادل بین کار و زندگی اجتماعی
چگونه استرس شغلی را کاهش دهیم؟
عوامل استرسزا را بشناسید.
فهرستی از راهکارهای حل این مشکلات تهیه کنید.
یکی از موارد فهرست را انتخاب کرده و برای آن برنامهریزی کنید.
موفقیتهای گذشتهتان را به خود یادآوری کنید.
رویدادهای خوب را در ذهنتان نگهدارید و فهرستی از آنها تهیه کنید.
اگر به فرد رازداری دسترسی دارید، در مسیر مدیریت استرس در محیط کار خود از او کمک بگیرید.
راهکارهای کاهش استرس شغلی کارکنان
راهکارهای کاهش استرس شغلی کارکنان به چه صورت است؟ مدیران ادارات و مشاغل، میتوانند نقش مهمی در جهت رهایی از انواع استرس شغلی ایفا کرده و به کارمندان خود کمک کنند. در ادامه به چند نمونه از موارد کارآمد اشاره میکنیم:
به کارمندان اجازه داشتن یک فضای شخصی کاری را بدهید.
از صندلیهای اداری ارگونومیک استفاده کنید.
یک اتاق استراحت برای کارمندان خود در نظر بگیرید.
آبوهوای مطبوعی را در فضای کاری حفظ کنید.
در نهایت باید اشاره کرد که اگر از مسائل مختلفی در محیط کار خود رنج میبرید، آن را نادیده نگیرید و حتما به دنبال شناخت دقیق انواع استرس شغلی و کنترل آنها باشید.
برخی از سوالات رایج
استرس شغلی چیست؟
پاسخ های فیزیکی و احساسی مضری هستند که، وقتی الزامات کار مطابق تواناییها، منابع یا نیازهای کارگر نیست، به وجود میآید. این امر ممکن است به بیماری یا جراحت منجر شود.
عوامل محیطی تاثیرگذار بر استرس شغلی کدامند؟
کمبود یا نبود امکانات تجهیزات شرایط فیزیکی نامطلوب یا خطرناک نگرانیهای محیطی عوامل اقتصادی عوامل تکنولوژیکی عوامل اجتماعی
علل استرش شغلی کدام است؟
ویژگیهای نقش ویژگیهای شغل روابط کاری بین افراد روش مدیریت منابع انسانی شرایط محیطی
مقاله کامل درباره استرس و اضطراب ، دلایل استرس ،درمان انواع استرس
استرس واقیت زندگی و جزء جدایی ناپذیر از آن است. تلاش برای حذف استرس از زندگی بینتیجه خواهد بود. در واقع استرس میتواند از نقطه نگاهی دیگر معنا بخش باشد، زیرا بدون اندکی هیجان و استرس مسیر زندگی راکد خواهد بود و در پی آن خاموشی ذهن اتفاق میافتد.
از سوی دیگر استرس بیش از حد تعادل بدن را برهم میزند و موجب واکنشهای فیزیکی و روانی در بدن میشود. برای جلوگری از بروز این اختلالات در زندگی، لازم است فشار روانی یا همان استرس را بشناسیم و از نشانههای ایجاد کننده آن مطلع باشیم تا همواره بتوانیم در مواقع لزوم با تشخیص درست و هوشمندانه از آسیبهای احتمالی جلوگیری کنیم.
در این قسمت از (مطالبی پیرامون استرس) قصد داریم تا چیستی، نشانهها، عوامل ایجاد استرس و خصوصا فشار روانی در شغل را بررسی کنیم تا تفاوتهای بین راهکارهای موثر و ناموثر را برای رسیدن به روشی عملی را تشخیص دهیم.
استرس چیست؟
استرس و اضطراب چیست ؟ استرس یک عکس العمل فیزیکی در برابر هر اتفاقی است که بدن نیاز به واکنش دارد. بدن انسان، این واکنش را در احساسات، فیزیک و ذهن فرد ایجاد میکند.
دقت کنیم، نتایج استرس هم بر روی احساسات دیگرمان اثر میگذارد، هم بر روی جسم و فیزیک ما اثر میگذارد و هم اینکه ذهن ما را درگیر میکند.
فرد در وضعیت استرسزا در یک موقعیت خاص ذهنی یا واقعی دچار تنش میشود. در این حالت باتوجه به ساختار روانی و جسمانی خود و همچنین تجربیات و شناختی که از خود دارد، دارای عمل یا دچار عکسالعمل «کنش یا واکنش» است.
نتایجی که عملکرد او ایجاد میکند بر شدت استرس و پیامدهای حاصل از آن اثر میگذارد.
نکتهی دیگری که در تعریف استرس قابل توجه است، تشخیص استرس مضر و مفید است، که به اختصار به آن میپردازیم.
استرس مضر و مشکلات استرس چیست؟
وقتی که بر اثر اتفاقی، فشار روانی که فرد تجربه میکند بالا برود تا حدی که عملکرد وی را مختل کند «استرس مضر» است.
در این حالت فرد سازنده نیست بلکه نسبت به رخداد پیشآمده تنها عکسالعمل از خود نشان میدهد.
در برخی افراد این عکسالعملها به سرعت و در برخی به کندی انجام میگیرد، و در هر دو حالت سازندگی رخ نمیدهد و فقط موجب به هم ریختگی بیشتر اوضاع و ذهن میگردد.
یکی از پیامدهایی که این نوع از تنش درپی دارد و ممکن است اکثر ما در طول زندگی با آن مواجه شده باشیم احساس بیانگیزگی و به تاخیر انداختن کارهاست.
در طولانی مدت تاثیرات «استرس مضر» بازتاب ذهنی و جسمی و احساسی خواهد داشت و ممکن است باعث بیماریها و آسیبهای اجتماعی جدی گردد.
چهار الگوی پیامد استرس ذهنی:
پیامدهای فشار روانی زیاد را در چهار الگو به اختصار بررسی میکنیم.
پیامدهای الگوی عاطفی در استرس چیست:
موجب احساس عصبانیت (در اکثر مواقع غیر واقعی و تلقینی) و خشم، ناراحتی و آزردگی، افسردگی و اضطراب دائمی و در نهایت ناامیدی و بیانگیزگی میشود.
پیامدهای الگوی شناختی:
موجب عدم تمرکز ذهن، انفعال ذهن، عدم توانایی تصمیمگیری، بیثباتی و ناشکیبایی میشود.
پیامدهای الگوی رفتاری در استرس چیست:
موجب بروز خشونت، پرخاشگری، عدم مسئولیتپذیری و انجام وظایف و رفتارهای خطرناک اجتماعی و فردی میشود.
پیامدهای الگوی جسمانی:
با خستگی و دردهای بدنی شروع میشود و میتواند به انواع میگرنها و ناراحتیهای قلبی منجر شود. همچنین بیخوابی و بیاشتهایی اتفاق میافتد که بسیار آسیب زننده هستند.
استرس مفید و مزیتهای استرس چیست؟
استرس در حد کم مفید است و عامل انگیزه و بالا بردن سرعت عمل در انجام کارها یا انتخاب و تصمیمگیری است.
علاوه بر اینها زمانی که منجر به عملی سازنده میشود، موجب خود باوری و احساس عزت نفس بالا است. عزت نفس عنصری است که توجه به آن و بالا بردن ارزشش در وجودمان خالق موفقیت در زندگی کاری و فردی است.
به طور سادهتر استرس مفید نوعی نیاز جسمی یا ذهنی است که این امکان را برای ما ایجاد میکند تا با خطر مبارزه کنیم یا از آن بگریزیم. مقدار متعادل و منطقی از استرس میتواند باعث بهبود عملکرد در وضعیتهای خاصی باشد، مانند هیجانی که ورزشکاران در وضعیت مسابقات تجربه میکنند، یا استرس آزمون که معمولا باعث میشود سرعت عمل در یادگیری و درک مفاهیم بالا رود.
شاید اکثر ما این تجربه را داشته باشیم که در شب آزمون مطالب بیشتری را فراگرفته باشیم و این کار را با سرعتی بالاتر از شرایط معمولی انجام دادهایم.
به این گونه از تجربه احساس استرس، استرس مفید میگوییم.
دلایل عمده فشار روانی و استرس چیست؟
همانطور که گفتیم استرس یک واکنش فیزیکی نسبت به یک محرک است. این محرک یا عامل تنشزا میتواند از حوادث بیرونی یا از واکنشهای درونی نشات گیرد، یا ترکیبی از هر دو باشد.
از علتهای اصلی پیدایش آن میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم.
تاثیر تغییرات جدی سبک زندگی در استرس چیست:
این تغییرات میتواند فشار روانی ایجاد کند یا حتی بر میزان تفسیرها و دغدعههای ذهنی بیافزاید. از جمله مواردی که میتوان نام برد، مهاجرت یا نقل مکان جغرافیایی، انتقال محل کار، ازدواج، طلاق، اخراج از شغل و برای مادران جدید هم ممکن است اتفاق بیفتد.
نقش فشارهای محیطی در استرس چیست:
استرس شغلی، فشارهای مربوط به مسائل خانوادگی، مشکلات مالی، سابقه مورد حمله جسمی قرار گرفتن و بیماریهای پزشکی سخت.
نقش محرکهای اجتماعی در استرس چیست:
این عوامل در ساختار اجتماعی تنشزا وجود دارند و از عوامل اصلی میزان فشار روانی موجود در یک جامعه و جامعه آماری میانگین به حساب میآیند. مثل ترافیکهای سنگین، اغتشاشات هویتی که جامعه برای برخی افراد به صورت غیر مستقیم میسازد، حوادث محیطی اجتماعی، محدودیتهای فرهنگی، تعارضات و ناکامیهای موجود در لایههای اصلی جوامع.
محدودیتها:
مثل محدودیتهای زمانی، محدودیتهای جنسی، محدویتهای مالی، محدودیتهای مربوط به مرزهای جغرافیایی و نژادی و محدودیتهای جسمی و فیزیکی
ما اغلب فشار روانی را یه منشا خارجی نسبت میدهیم، اما باید این نکته را در نظر بگیریم که حوادث فشارزا نیستند، بلکه نوع دیدگاه و تفسیرهای ذهنی ماست که آنها را تبدیل به مساله یا مشکل میکند.
این موضوع را میتوانیم در تفاوت پاسخهایی که افراد در مواجه با یک اتفاق مشترک دارند، به وضوح دریافت.
احساس استرس در بدن چطور عمل میکند؟
فشار چه مثبت باشد چه منفی، منجر به واکنش فیزیکی در بدن میشود، که روی میزان هورمونهایی که در بدن ترشح میشود اثرگذار است. این هورمونها به صورت مستقیم بر روی کارکرد قلب، ریهها، عضلات بدن و سایر ارگانها و اندامها موثر است.
زمانی که تحت تنش و فشار قرار داریم بدن مرتب در حال تحریک شدن و ترشح هورمونهای ناشی از احساس استرس است و در طولانی مدت موجب فرسایش بدن ما میشود.
اما زمانی که احساس امنیت و آرامش را دوباره تجربه کنیم کارکرد بدن ما به حالت سابق خود برمیگردد.
لازم است با علم به این اتفاقات در بدنمان همه روزه و هر لحظه ممکن است اتفاق بیفتد، استرس را تشخیص دهیم و زمان تاثیرات آن را کم کنیم. برای تحقق این امر میتوانیم به علائم هشدار در بدن توجه کنیم.
علائم هشدار بدن در مواجه با فشار روانی:
علائم هشداری وجود دارند که نشان دهنده شروع مرحله آسیب پذیری بدن هستند. با توجه به بدن خودمان و تمرکز روی سیستم عملکردش میتوانیم از بروز آسیب و پیشرفت آن جلوگیری کنیم.
مرحله اول:
بدن با افزایش ضربان و فشار خون مواجه میشود. ترشح آدرنالین و کشیدگی عضلات اتفاق میافتد. این علائم سعی دارند به ما اخطار قرار گرفتن در موقعیت استرسزا قرار داریم.
مرحله دوم:
ممکن است بدن با مقاومتی که از خود نشان میدهد سرعت عمل را بالا ببرد. در این مرحله توجه به احوالات درونی و گفتگوی درونی بسیار مهم است. باید زمانی را به خود اختصاص دهیم و ذهن را آرام کنیم تا با عکسالعملهای نابهجا باعث استرس بیشتر برای خودمان نباشیم.
در این حالت سیستم ایمنی بدن فعال شده و ممکن است تا مدتی انرژی بیشتری را برای ما مدیریت و حفظ کند.
مثلا برخی از افراد تحت فشار زیاد به یکباره سرعت کار را بالا برده و نتایجی را حاصل میکنند اما در نهایت به خاطر نبودن عنصر تمرکز راضی کننده نیست. این مقاومت در افراد متفاوت است اما در نهایت با ادامه شرایط به آسیب منجر میشود.
مرحله سوم:
فرسودگی اتفاق میافتد. فرسودگی یعنی تحلیل رفتن قوای جسمی و انفعال ذهنی. زمانی که بدن تحت فشار تصمیمهای نادرستش را هم نمیتواند عملی کند. بیانگیزگی، ناامیدی و افسردگی اتفاق میافتد و برای درمان آن باید مدتها زمان صرف کرد و هزینههایی دربر دارد.
در مورد فشار روانی سه عنصر را باید در نظر داشت:
منبع فشار روانی
شناخت نشانهها و علائم
چگونگی مقابله و راهکارهای آن
در مورد امکانات بررسی منشا توضیحاتی داشتیم. همچنین به صورت کوتاه در باره نشانهها بحث کردیم. برای مقابله با استرس باید دو نکته را در نظر بگیریم.
نکات مهم در مقابله با استرس چیست؟
آیا ما تحت فشار روانی قرار داریم؟
درباره این سوال، آزمون خود ارزیابی ترتیب دادیم تا تشخیصمان به واقعیت نزدیک باشد. همچنین بتوانیم حرفهای و منطقی وضعیت خود را بسنجیم.
آزمون خود ارزیابی
گاهی تغییراتی کوچک در احساساتی که به صورت معمول تجربه میکنیم، میتواند ناشی از فشار روانی باشد. با خود ارزیابی میتوانیم از وجود آن آگاه شویم و بیشتر روی خودمان تمرکز کنیم.
در این باره هشت سوال طراحی شده را به دقت بخوانید و منصفانه پاسخ دهید. (دقت کنید که این یک آزمون شخصیتی نیست بلکه نشان دهنده داشتن یا عدم وجود فشار روانی و استرس است.)
آیا تجربه آرامش و شوخ طبعی برایتان ممکن است؟
آیا به راحتی تحت تاثیر محیط و محرکهای عصبی قرار میگیرید؟
آیا راحت به خواب میروید و در طول خواب آرام و بی تنش هستید؟
آیا فکر میکنید مسئولیتهایتان زیاد و بیش از ظرفیت زمانی و توان جسمس و فکریتان است؟
آیا علائم جسمانی دارید که نشان دهنده فشار روانی باشد؟(سر درد، بیخوابی، بیاشتهایی، پریدن پلک و تیکهای عصبی، درد معده و مشکلات گوارشی و…)
آیا انزوا را به حضور در اجتماع ترجیح میدهید؟
آیا در انجام وظایفتان از عدم تمرکز رنج میبرید؟
آیا مصرف سیگار یا داروهای آرامبخش را اخیرا افزایش دادهاید؟
اگر به چهار سوال از هشت سوال ذکر شده پاسخ مثبت دادهاید لازم است در ابتدا دلیل استرس خود را از میان علتهای اصلی ایجاد فشار روانی بیابید و در صدد مقابله با این احوال بربیایید.
فشار روانی در ما از چه درگاهی ایجاد میشود تا تمرین و درمانی هوشمندانه برای رفع آن به کار بریم؟
با بررسی این دو پارامتر گفته شده به راحتی میتوانید تنش و استرس خود را بررسی کنید
بررسی یک علت شایع در ایجاد استرس مضر در زندگی روزمره
امروزه مرز میان «زندگی کاری» و «زندگی شخصی» افراد بسیار کم رنگ است. به طوری که یک فرد بیشتر زمان مفید خود را در محل کار میگذراند یا در حال انجام فعالیتهای کاری در محیط غیر کاری است.
از این جهت یکی از عوامل موفقیت کاری و کسب درآمد بالا از کار و کسب یافتن و انجام دادن شغل زندگی است. شغل زندگی همان کاری است که حاضریم برای انجام آن صبح زود هنگام بیدار شویم و تا انرژی داریم در جهت پیشبرد آن کار کنیم. به عبارتی یکی از بهترین انگیزه بخشها در زندگی داشتن شغل ایدهآل است.
علاوه بر این ساختار اجتماعی، ویژگیهای شخصیتی و اهداف فردی باعث میشود تا فشار کاری برای رسیدن به زندگی دلخواه و تحقق خواسته افزایش یابد. ما معمولا برای پاسخگویی به خواستههای خود و خانوادهمان از درگاه کار و شغل وارد میشویم، بنابراین میتوانیم نتیجهگیری کنیم استرس شغلی یکی از نمونههای روزمره و دائمی از تنش و فشارهای روانیست که میتوانیم با آن مواجه باشیم.
برای بررسی راهکارهای مقابله با آن لازم است استرس شغلی را بشناسیم و عوامل و نشانههای آن را بدانیم.
آزمون مناسب استرس چیست:
یرای تحقق خواستهها و آزاد سازی پتانسیل درونی جهت دستیابی به اهداف داشتن آرامش و البته کمی هیجان پیش برنده در شغل زندگی لازم است.
برای دستیابی یه این منظور میتوانیم با خود شناسی و آگاهی از سطح فشار شغلی خود شروع کنیم و در ادامه مسیر را به درستی طی کنیم. در این مسیر اگر لازم بود مدیریت استرس را بیاموزیم و تمرین کنیم. برای شروع میتوانید آزمون (فشار کاری) را انجام دهید.«این آزمون در محل موسسه قابل انجام خواهد بود.»
انواع استرس چیست؟
استرس به دو دسته منفی و مثبت تقسیم میشود. نمیتوان همیشه گفت که استرس خوب نیست استرس گاهی اوقات میتواند مفید باشد و سبب پیشرفت و ارتقا شما و افزایش انگیزه شما در محل کار، مسابقه و یا هرجای دیگر شود. اما اگر استرس خود را تحمل نکنید و طولانی مدت شود ، می تواند به طور جدی در شغل ، زندگی خانوادگی و سلامتی شما تداخل ایجاد کند.
در ادامه در رابطه با ۰ تا ۱۰۰ استرس و انواعی که دارد صحبت خواهیم کرد. همچنین راهحلهایی را برای درمان هر یک متذکر خواهیم شد تا بتوانید شرایط را بهخوبی تحت کنترل درآورید. انواع استرس چیست؟
استرس نوع مزمن
موضوعی که در رابطه با دو مورد قبلی از انواع استرس وجود دارد، این است که در آنها کمی شور و هیجان دیده میشود؛ اما استرس مزمن اینچنین نیست و هیچ شور و هیجانی ندارد. این استرس بهقدری پیشرفت میکند که میتواند زندگی فرد را از پای درآورد و جسم و روح او را تحت تاثیر بگذارد. باید متذکر شد که این نوع از استرس آهسته و پیوسته در بدن انسان پرورانده میشود و آثار مخربی که دارد را بهآرامی میگذارد.
بهطورمعمول دلیلهایی که میتواند منجر به استرس نوع مزمن شود؛ شامل مواردی چون فقر، ازدواج ناموفق، شرایط بد خانه و خانواده، داشتن شغل نامناسب و … است. اگر فرد در هر یک از شرایط احساس کند که راهی برای نجات از شرایط ندارد و نمیتواند خود را از بدبختی نجات دهد، به این نوع از انواع استرس مبتلا میشود.
گاهی اوقات استرس مزمن ریشه در کودکی افراد دارد و به استرس و اضطرابهایی که در دوران کودکی تجربه کردهاند، مربوط میشود. گاهی اوقات تجربه افراد تلخ و بد است و همین موضوع باعث میشود که آنها گمان کنند دنیا جای خوبی نیست و هیچ امیدی به آینده نداشته باشند. همانطور که میبینید این نوع از استرس مشکلات بسیاری را به همراه دارد و بدتر از انواع استرس قبلی است؛ پس باید حتما درمان شود. انواع استرس چیست؟
استرس نوع عاطفی
یکی از انواع استرس که امروزه بسیار شایع شده؛ نوع عاطفی است. این نوع از استرس اغلب زمانی اتفاق میافتد که فرد مشکلاتی چون شکست، طلاق، از دست دادن فرد عزیز و مهم، دعوا و تنش زناشویی را تجربه کند. حال این فرد با چنین تجاربی بهاحتمالزیاد با مشکل افسردگی مواجه میشود و قطعا مشکلات جدیتری در آینده برای او پیش خواهد آمد.
استرس نوع عاطفی میتواند بر بدن فرد تاثیر بگذارد و مشکلات جدی اعم از تغییرات وزن، کمخوابی، احساس پریشانی، خستگی مزمن و … را به همراه داشته باشد؛ اما از آنجایی که این دست از مسائل اهمیت بالایی دارند، باید نسبت به برطرف کردن این مشکل تدابیری انجام شود.
برای مثال اگر شما با همسر خود مشکل دارید، بهتر است بهجای فکر و خیال در رابطه با مشکل که کمکم به استرس ختم میشود، با او حرف بزنید تا مشکل بهراحتی برطرف شود. حتی اگر نتوانستید مشکل را خودتان برطرف کنید، میتوانید با یک مشاور در ارتباط باشید و از او کمک بخواهید تا درستترین راهکارها جلوی پا شما قرار گیرد. گاهی اوقات مشکل پیش آمده سادهتر از آنچه فکر میکنید برطرف میشود.
استرس نوع فیزیکی
از متداولترین انواع استرس در روانشناسی میتوان به نوع فیزیکی اشاره کرد. این استرس در حقیقت به حوادث و شرایطی مربوط میشود که فرد در یک موقعیت سخت قرار میگیرد که امکان دارد بدنش تضعیف شود. برای مثال میتوان مسافرت اشاره کرد. زمانی که فرد در مسافرت است، زمان خواب، غذا و بسیاری از کارهای دیگر به هم میخورد. همچنین مشکلاتی اعم از مدت زمان طولانی بودن در راه، نداشتن شرایط راحت و قابل قبول همگی از جمله عواملی هستند که میتوانند بدن فرد را تضعیف کنند. این شرایط زمینه را برای استرس فیزیکی آماده میکند و باعث میشود که فرد شرایط سختی را تجربه کند.
استرس نوع پنهان
یکی دیگر از انواع استرس در روانشناسی که بسیار شایع است را میتوان استرس پنهان دانست. این نوع از استرس بدون آنکه فرد مطلع باشد، بدن بیمار را درگیر میکند. در حقیقت تاثیرگذاری این استرس بر ضمیر ناخودآگاه است و فرد در اکثر مواقع از چنین استرسی بیخبر است. همین موضوع باعث شده که شرایط درمان سخت شود؛ زیرا فرد نمیداند که درگیر استرس شده است.
گاهی اوقات ضمیر ناخودآگاه بهقدری درگیر میشود که به یک روانشناس مراجعه میکند و سپس طبق تشخیص روانشناس متوجه ابتلا به این استرس میشود. در ادامه نیز راهکارهایی را در اختیارتان قرار میدهد که بتوانید از طریق آن شرایط خانه، محیط کار و اطراف خود را بهخوبی کنترل کنید و دچار مشکل نشوید.
علت استرس چیست؟
هرکسی محرک استرس متفاوتی دارد. طبق نظرسنجی ها ، استرس کاری در بالای لیست قرار دارد. چهل درصد کارگران آمریکایی اعتراف می کنند که استرس در دفترکار را تجربه کرده اند و یک چهارم آنها می گویند کار بزرگترین منبع استرس در زندگی آنها است.
دلایل استرس چیست:
در شغل خود ناراضی بودن
داشتن یک کار سنگین یا مسئولیت بیش از حد
ساعتهای طولانی کار کردن
داشتن مدیریت ضعیف ، انتظارات نامشخص از کار خود ، یا بدون گفتن در روند تصمیم گیری
کار در شرایط خطرناک
در مورد شانس خود برای پیشرفت یا خطر خاتمه دادن ناامن باشید
مجبور به سخنرانی در مقابل همکاران
در کار با تبعیض یا آزار و اذیت مواجه شوید ، به خصوص اگر شرکت شما پشتیبانی نکند
استرس های زندگی نیز می توانند تأثیر زیادی داشته باشند. نمونه هایی از استرس های زندگی و علائم استرس چیست:
مرگ عزیزی
طلاق
از دست دادن شغل
افزایش تعهدات مالی
ازدواج كردن
انتقال به خانه جدید
بیماری مزمن یا آسیب دیدگی
مشکلات عاطفی (افسردگی ، اضطراب ، عصبانیت ، غم ، احساس گناه ، اعتماد به نفس پایین)
مراقبت از یکی از اعضای خانواده سالخورده یا بیمار
یک رویداد آسیب زا ، مانند یک فاجعه طبیعی ، سرقت ، تجاوز ، یا خشونت علیه شما یا یکی از عزیزانتان
در پاسخ به سوال استرس چیست گاهی اوقات استرس بیش از آنکه از بیرون باشد از درون ناشی می شود. فقط با نگرانی در مورد مسائل می توانید خود را استرس دهید. همه این عوامل می توانند منجر به استرس شوند:
از دیگر عوامل استرس چیست را می توان مواردی نظیر ترس و عدم اطمینان وقتی مرتباً اخبار مربوط به تهدیدات حملات تروریستی ، گرم شدن کره زمین و موادشیمیایی سمی را می شنوید، دانست. این موارد می توانند استرس را در شما ایجاد کنند ، خصوصاً به این دلیل که احساس می کنید هیچ کنترلی بر آن وقایع ندارید.
حتی اگر بلایا به طور معمول وقایع بسیار نادری هستند ، پوشش زنده آنها در رسانه ها ممکن است باعث شود که گویی احتمال وقوع آنها بیش از آنچه در واقعیت هستند ، باشد. دیگر پاسخ به استرس چیست همچنین می تواند ترس ها و نگرانی هایی، از جمله اینکه نگران باشید در پروژه کاری یک پروژه را به پایان نبرید یا در ماه جاری پول کافی برای پرداخت صورتحساب خود نداشته باشید.
موارد مختلف استرس چیست؟
نگرش ها و برداشت ها نگاه شما به جهان یا یک موقعیت خاص می تواند تعیین کند که آیا باعث ایجاد استرس می شود. به عنوان مثال ، اگر دستگاه تلویزیون شما به سرقت رفته باشد و این نگرش را داشته باشید که “مشکلی نیست ، شرکت بیمه من هزینه جدیدی را پرداخت می کند” ، استرس شما بسیار کمتر از این خواهد بود که فکر کنید “تلویزیون من از بین رفته است و من” هرگز آن را پس نخواهم گرفت! اگر دزدها به خانه من برگردند تا دوباره سرقت کنند چه؟
به همین ترتیب ، افرادی که احساس می کنند کار خوبی در محل کار خود انجام می دهند تحت تأثیر یک پروژه بزرگ آینده کمتر از کسانی که نگران بی کفایتی خود هستند ، تحت فشار قرار می گیرند.
انتظارات غیرواقعی نیز می توانند یکی از علل دیگر در پاسخ به سوال استرس چیست است. توجه کنید هیچ کس کامل نیست. اگر شما انتظار دارید که همه کارها را به طور مداوم انجام دهید ، مقصر هستید که وقتی همه چیز مطابق انتظار پیش نمی رود احساس استرس کنید.
تغییر دادن جوابی دیگر برای درک معنی استرس چیست می باشد. هر تغییر اساسی در زندگی می تواند استرس زا باشد – حتی یک اتفاق شاد مانند عروسی یا ارتقا شغل. حوادث ناخوشایندتر مانند طلاق ، شکست اقتصادی بزرگ یا مرگ در خانواده می تواند منابع قابل توجهی از استرس باشد.
سطح استرس شما براساس شخصیت و نحوه پاسخگویی شما به موقعیت ها متفاوت خواهد بود. برخی از افراد همه چیز را همان لحظه پشت سر می گذارند. از نظر آنها ، استرسهای کاری و استرسهای زندگی فقط دست اندازهای جزئی در جاده زندگی هستند. اما برخی دیگر به معنای واقعی کلمه خود را بیمار می کنند.
تأثیرات استرس چیست (بر سلامتی شما)
عوارض استرس و فشار عصبی چیست؟ هنگامی که در یک وضعیت استرس زا هستید ، بدن شما یک پاسخ فیزیکی را شروع می کند. سیستم عصبی شما دوباره شروع به کار می کند و هورمون هایی را ترشح می کند که شما را برای جنگیدن یا بلند شدن آماده می کند. این پاسخ “جنگ یا فرار” نامیده می شود.
به همین دلیل است که وقتی در یک موقعیت استرس زا هستید ، ممکن است متوجه شوید که ضربان قلب شما بالا می رود ، تنفس شما تندتر می شود ، عضلات شما متشنج می شوند و شروع به تعریق می کنید. این نوع استرس کوتاه مدت و موقتی است (استرس حاد) و بدن شما معمولاً به سرعت از آن بهبود می یابد.
دیگر عوارض استرس چیست؟
اما اگر سیستم استرس شما برای مدت طولانی فعال باقی بماند (استرس مزمن) ، می تواند منجر به مشکلات سلامتی جدی تر یا تشدید شود. هجوم مداوم هورمون های استرس می تواند ساییدگی زیادی بر روی بدن شما ایجاد کند و باعث پیرتر شدن سریع آن و مستعد بیماری شود.
اگر مدت کوتاهی استرس داشته باشید ، ممکن است برخی از این علائم جسمی را مشاهده کنید:
سردرد
خستگی
مشکل خوابیدن
مشکل در تمرکز
معده ناراحت
تحریک پذیری
عوارض جدی تر استرس چیست؟
وقتی استرس طولانی مدت می شود و به درستی برطرف نمی شود ، می تواند منجر به تعدادی از بیماری های جدی تر سلامتی شود ، از جمله:
افسردگی
فشار خون بالا
ضربان قلب غیر طبیعی (آریتمی)
سخت شدن عروق (تصلب شرایین)
بیماری قلبی
حمله قلبی
سوزش معده ، زخم ، سندرم روده تحریک پذیر
معده ناراحت – گرفتگی عضلات ، یبوست و اسهال
افزایش یا کاهش وزن
تغییر در میل جنسی
مشکلات باروری
شعله ور شدن آسم یا آرتروز
مشکلات پوستی مانند آکنه ، اگزما و پسوریازیس
کنترل استرس می تواند یک تغییر واقعی در سلامتی شما ایجاد کند. یک مطالعه نشان داد که زنان مبتلا به بیماری قلبی اگر تحت یک برنامه مدیریت استرس قرار بگیرند ، عمر طولانی تری دارند.
۱۶ راههای کاهش انواع استرس (دشمن استرس چیست؟)
تلاش کنید که دید بهتری به زندگی داشته باشید و تمام وقایع را منفی پیشبینی نکنید.
زمانی از تایم روزانه را به انجام امور مورد علاقه خود اختصاص دهید.
برای خود برنامهریزی انجام دهید و سعی کنید تمام شرایط را مطابق با آن برنامه پیش ببرید.
این موضوع را بپذیرید که گاهی اوقات امکان کنترل شرایط را ندارید و باید برخی از مسائل را بپذیرید.
در برنامه غذایی خود از غذاهای سالم و متعادل استفاده کنید.
در جهت کاهش استرس به سمت مصرف سیگار و مشروبات الکلی نروید.
ورزش کردن بهصورت دائم را در برنامه خود قرار دهید. دقت داشته باشید که اگر بدن شما تناسب لازم را داشته باشد، میتواند در برابر استرس مقاومت بهتری داشته باشد.
از خواب کافی غافل نشوید و بهاندازه کافی استراحت کنید. دقت داشته باشید که گاهی اوقات بسیاری از انواع استرس ناشی از بیخوابی است.
توانایی نه گفتن را داشته باشید. بسیاری از شرایط سختی که با آنها مواجه میشوید، به دلیل عدم توانایی در نه گفتن است.
در صورت وجود مشکل از مراجعه به پزشک خودداری نکنید. دقت داشته باشید که بسیاری از استرسها در ابتدا قابل درمان هستند، اما اگر به آنها توجه نکنید، میتوانند مشکلآفرین شوند.
استرس ذهنی سیستم عصبی دلسوز شما را فعال می کند و به بدن شما نشان می دهد که به حالت “جنگ یا گریز” در می آید.در طی این واکنش ، هورمون های استرس ترشح می شوند و علائم جسمی مانند ضربان قلب سریعتر ، تنفس سریعتر و رگ های خونی منقبض را تجربه می کنید.
تمرینات تنفس عمیق می تواند به فعال سازی سیستم عصبی پاراسمپاتیک کمک کند ، که پاسخ آرامش را کنترل می کند. انواع مختلفی از تمرینات تنفس عمیق وجود دارد ، از جمله تنفس دیافراگم ، تنفس شکمی ، تنفس شکمی و تنفس ضربان دار.
هدف از تنفس عمیق این است که آگاهی خود را بر روی نفس خود متمرکز کنید، و آن را کندتر و عمیق تر کنید. هنگامی که از طریق بینی نفس عمیق می کشید ، ریه های شما کاملاً منبسط شده و شکم شما بالا می رود. این کمک می کند ضربان قلب شما کاهش یابد ، و به شما امکان می دهد آرامش بیشتری داشته باشید.
گذراندن اوقات با حیوان خانگی راهی آرامش بخش و لذت بخش یکی از راهکارهای کاهش استرس است.
علائم روانی و عاطفی استرس چیست؟
برخی از علائم روانشناختی و عاطفی که ثابت میکنند تحت فشار قرار گرفتهاید عبارتند از:
افسردگی یا اضطراب
عصبانیت، تحریک پذیری یا بی قراری
احساس خستگی، عدم انگیزه یا عدم تمرکز
مشکل خوابیدن یا خواب زیاد
افکار رقابتی یا نگرانی مداوم
مشکلات حافظه یا تمرکز شما
تصمیم گیریهای بد
چه عواملی میتواند باعث ایجاد استرس در ما شود؟
استرس میتواند ناشی از هرگونه محرک جسمی یا عاطفی و حتی موقعیتی باشد و اصولا افراد با موارد مختلفی از استرس از جمله استرس کار، استرس رابطه یا استرس والدین در طول زندگی خود سر و کار دارند. همانطور که در اواسط این مقاله انواع استرس را به شما معرفی کردیم لازم است تا دوباره ذکر کنم که استرس انواع مختلفی دارد و به مراحل خاصی از زندگی مانند پیری، بارداری و سالهای نوجوانی یا دوران یائسگی نیز مرتبط میشود.
شاید جالب باشد اما کودکان هم حتی میتوانند تحت تاثیر استرس قرار گیرند. حال با توجه به عوامل مختلف و روحی یک فرد استرس میتواند غیرقابل کنترل و یا طاقتفرسا گردد. موارد زیر که در ادامه برایتان ذکر خواهیم کرد نشان دهنده استرس غیرقابل کنترل هستند:
مشکلات اجتماعی و مالی
بیماری جسمی یا روحی
استرس حاصل از شبکههای اجتماعی
سابقه خانوادگی وجود استرس یا اختلاف خانوادگی
استرس چگونه بر بدن تأثیر میگذارد؟
استرس ابتدا بر احساسات یک فرد تأثیر میگذارد و سپس در او علائم روانی ایجاد میکند. علائم اولیه که استرس در یک فرد ایجاد میکند ممکن است شامل احساسات زیر باشد:
اضطراب
عصبی بودن
حواس پرتی
گفت و گویی درونی
نگرانی بیش از حد
فشار درونی
تغییر در الگوی خواب
سپس این حالات عاطفی میتوانند ظاهر فرد را هم تحت تأثیر قرار دهند. ممکن است فرد مبتلا به گونه زیر به نظر برسد:
غیرمعمول مضطرب یا عصبی
پریشان
تحریک پذیر یا عصبانی
در واقع با توجه به سطح استرس موجود در یک فرد و مدت زمانی که این روند قرار است در او ادامه پیدا کند، فرد ممکن است علائم شدید عاطفی یا جسمی بیشتری را در این بازه زمانی تجربه کند مانند موارد زیر:
خستگی بیش از حد
افسردگی
داشتن افکاری در خصوص صدمه زدن به خود یا دیگران
سردرد
حالت تهوع و استفراغ
اسهال
احساس درد یا فشار روی قفسه سینه
بالا رفتن ضربان قلب
سرگیجه یا گرگرفتگی
عجله یا بیقراری
تنگی نفس
احساس خفگی
البته لازم به ذکر است که در اکثر موارد این علائم ذکر شده بسیار جزئی هستند و نمیتوانند صدمات جدی بر یک فرد ایجاد کنند. در صورت شدیدتر یا زیادتر شدن شدت آنها دیگر زمان آن فرا میرسد تا به دنبال کمکهای پزشکی باشید.
در صورت مواجهه با استرس چه زمانی باید با پزشک تماس بگیریم؟
درصورتی که قادر به شناسایی منشا استرس خود نیستید و یا اینکه علائم در شما خیلی پررنگ و قابل مشهود هستند دیگر زمان آن است تا با با پزشک خود تماس بگیرید.
گر با استفاده از کمک دوستان، خانواده و مشاوران خود نتوانستید ریشه و منشاء اصلی استرس خود را شناسایی کنید باید به سراغ یک پزشک بروید.
گاهی در پشت پرده استرسی که از آن رنج میبرید یک دلیل پنهان وجود دارد و به منظور کشف این دلیل لازم است تا از یک مشاور کمک بگیرید و همچنین لازم به ذکر است که بعد از صحبت کردن با یک مشاور، پزشک نیز میتواند شخص مناسبی به منظور درمان علائم استرس شما باشد.
بدانید که هر چه زودتر از یک راهحل مناسب در این راستا کمک بگیرید به نفع شما خواهد بود و باعث میشود تا زودتر از شر این حس مزاحم خلاص شوید. همچنین اگر علائم جسمی دارید که به نظر می رسد ارتباط چندانی با استرس موجود در شما ندارند باید سریعاً به پزشک مراجعه کنید.
اگر استرس شما منجر به بروز هر یک از عوامل زیر شود باید فوراً با اورژانس تماس بگیرید یا به نزدیکترین بیمارستان اطراف خود رجوع کنید:
افکار آسیب رساندن به خودتان
افکار آسیب رساندن به دیگران
درد موجود در قفسه سینه
وجود ضربان قلب سریع
سردرد
تکنیکهای مدیریت استرس
شما همواره میتوانید برای جلوگیری از استرس اقدام کنید و سعی داشته باشید تا بر آن غلبه کنید.حال به منظور مدیریت استرس و کنترل هرچه بهتر آن ما به شما راهکارهایی در ادامه معرفی خواهیم نمود:
اهداف و محدودیتهای واقع بینانهای برای خود تعیین کنید.
حداکثر سعی خود را کنید تا از مسائل ناچیز یا نسبتاً بیاهمیتی که از اطرافیان خود میشنوید ناراحت نشوید.
در کلاسهای مدیریت استرس، مدیریت زمان، یا کنترل خشم شرکت کنید.
فعالیتهایی را که از آنها لذت میبرید را پیدا کنید و زمانی را به منظور تخصص یافتن در آنها اختصاص دهید.
در تمرینات بدنی منظم شرکت کنید.
از مصرف الکل و کافئین اجتناب کنید .
به زندگی نگاه مثبت داشته باشید.
به خاطر کارهای خوبی که هر روز انجام میدهید از خودتان سپاسگذاری کنید.
استرس را بشناسید
استرس یکی از مشکلات بسیار رایج این روزهای زندگی افراد محسوب میشود. استرس بدون توجه به جنسیت و سن ممکن است به هر دلیل به وجود آید و در انواع گوناگون مشاهده شود. در این بین، شما باید با علائم استرس بیش از حد آشنایی داشته باشید تا بتوانید برای درمان استرس شدید اقدامات لازم را انجام دهید. ممکن است این سؤال برای شما ایجاد شود که استرس از چیست؟ دلایل زیادی برای ایجاد استرس وجود دارد؛ بسیاری از مسائل همانند طرز فکر، باور، دیدگاه و مشکلات روحی و گاها جسمی افراد بدین ترتیب باعث بروز انواع استرس میشود.
همچنین بسیاری از فرآیندهای زندگی افراد را مختل میسازد و به همین دلیل است که استرس میتواند در انواع گوناگون و به طور شدید گاها مشاهده شود. شما برای درمان استرس شدید باید هر چه سریعتر وارد عمل شوید؛ چرا که هرچه استرس به قول معروف در سبک زندگی، شخصیت و جسم افراد کهنهتر شود قطعا درمان آن شما را با مشکلات بالاتری روبهرو خواهد کرد. خاطر نشان میکنیم که به واسطه استرس بسیاری از هدفهای زندگی افراد از بین میرود و انسان بدین شکل ممکن است با بی انگیزگی مواجه شود. قطعا این بیانگیزگی میتواند پیامدهای فوقالعاده وحشتناکی داشته باشد.
راه درمان استرس شدید را پیدا کنید
زمانی که شما بتوانید این موضوع را برای خود روشن کنید که استرس از چیست آنگاه علائم استرس بیش از حد را نیز خواهید شناخت. همچنین برای درمان استرس شدید به دنبال راه چاره خواهید بود؛ چرا که اگر استرس درمان نشود صددرصد میتواند به واسطه پیامدهای سنگینی که دارد مشکلات روحی و روانی و حتی جسمی بسیار خطرناکی را برای شما به وجود آورد. توجه داشته باشید بسیاری از افرادی که دچار استرس شدید هستند عموما با یک سری احساسهای آزاردهنده ساعات خود را میگذارند.
این احساسات به ناامیدی منتهی میشود. ناامیدی نیز باعث حرکات وحشتناکی در زندگی میگردد؛ چرا که در این بین شما انواع خشم و عصبانیت را میتوانید در رفتار این گونه افراد احساس کنید.اینچنین است افرادی که استرس شدید دارند را در بسیاری از شرایط به عنوان افراد افسرده میشناسند. چنانچه افراد به دنبال راه درمان نباشند و آن را جدی نگیرند و راه درمان آن را شروع نکنند چه بسا با انواع بیماریهای جسمی روبهرو نشوند و به همین ترتیب ما به این افراد توصیه میکنیم که از استرس خود را بشناسند و به فکر راه درمان باشند.
چنانچه به هر دلیل با علائم استرس بیش از حد روبهرو باشند، هر چه سریعتر باید به درمان استرس شدید اقدام کنند؛ چرا که این روزها با پیشرفت تکنولوژی به راحتی میتوانند راهکارهای مناسبی را برای درمان استرس مورد استفاده قرار دهند.
استرس آنچنان هم بد نیست
زمانی که شما متوجه شوید استرس از چیست راحتتر خواهید توانست به درمان آن اقدام کنید؛ چرا که در این بین بعضی از استرسها مضر نیستند. باید به این نکته کلیدی توجه داشته باشید که چنانچه افراد مقداری استرس را در فرایند زندگی خود دنبال نکنند، نخواهند توانست در زندگی خود نظم لازم را نیز جدی بگیرند. بدین ترتیب انواع فعالیتهای افراد با سرعت عمل قابل توجهی مواجه نخواهد شد. به همین دلیل است که شما نمیتوانید استرس را یک فرایند مطلقا آسیبزا و مضر در نظر بگیرید. با مشخص کردن نوع استرس خود خواهید توانست ماهیت اصلی آن را بشناسید؛ چرا که برخی استرسها و اضطرابها لازمه زندگی هستند تا افراد بتوانند به نحوی به برنامهریزی منظمی بپردازند و طبق آن به اهداف خود فکر کنند.
به چه دلیلی استرس به وجود میآید
توجه داشته باشید که استرس به وسیله علتهای خاصی به وجود میآید. یکی از اینها دلایل سبک زندگی افراد است. به این دلیل که شما با توجه به روشن شدن نوع استرس خود خواهید توانست آن را شناسایی کرده و چنانچه استرس شدیدی داشته باشید به فکر درمان استرس شدید خود باشید. اما مشاهده شده است بسیاری از افراد به خاطر فرایندهای خاصی مانند طلاق و یا حتی گاها ازدواج ممکن است دچار استرس شوند. همچنین به خاطر انواع مشکلات خانوادگی مانند مشکلات مالی با استرسهای شدید و گوناگونی مواجه شوند.
اگر هر چه سریعتر به فکر درمان استرس شدید نباشید این استرسها میتواند عواقب بسیار بدی را به وجود آورد؛ چرا که افراد در جامعه اگر ذهن آرامی نداشته باشند، صد درصد برای جامعه آسیبهای فراوانی را ایجاد خواهند کرد. البته بسیاری از محدودیتها به لحاظ جغرافیایی و یا حتی محدودیتهای مالی میتواند یکی از دلایل استرس به حساب آید؛ چرا که سبک زندگی افراد با یکدیگر متفاوت است.
چنانچه شما نتوانید سبک زندگی خود را مدیریت کنید بدون شک با وجود عوامل استرسزا زندگی شما نخواهد توانست روال عادی خود را به دست گیرد. این چنین است که بسیاری از نکات و باورهای مثبت را نخواهید توانست به شکلی کاملا خاص احساس کنید و همیشه ذهن شما با انواع تنش روبهرو خواهد بود.
همه چیز را جدی نگیرید
اما به این نکته نیز توجه داشته باشید که استرس به واسطه فشارهای بسیار خاص روحی میتواند روی جسم بدن نیز تاثیرات بسیار شدید و مضری را وارد آورد؛ چرا که انواع استرس شدید به راحتی باعث از دست رفتن ثبات و ساختار اصلی بدن میشود و همچنین در برخی از اوقات شما ممکن است با وجود استرس به دردهای خاصی مانند دردهای شدید میگرنی و یا دردهای عضلانی در بدن روبهرو شوید و همان گونه که میدانید تمامی دردها منبع و منشأ خاصی دارند. استرس نیز به عنوان یک منبع اصلی شناخته میشود و بدین ترتیب شما بهتر است درمان استرس شدید را جزء ضرورترین درمانها قرار دهید.
گوشه گیر نباشید
طبق موارد گفته شده برای این که بتوانید به نحو احسن همیشه جوان، سرزنده و شاداب بمانید از انواع استرس که منبع اصلی بسیاری از بیماریها است شدیدا دوری کنید؛ چرا که در غیر این صورت استرس در سبک زندگی شما جز به تباهی چیز دیگری را نخواهد توانست تبدیل کند. پس تا حد امکان برای درمان استرس شدید به دنبال تکنیکها و راهکارهای مناسب باشید. به این دلیل که شما اگر نتوانید این نکته را برای خود روشن کنید که تمامی مسائل و قضای زندگی آنچنان مهم و جدی نیست که شما بخواهید به وسیله آن زندگی را برای خود و اطرافیان تلخ کنید تا حدودی از بروز انواع استرس جلوگیری کردهاید.
به دنبال شغل مناسب باشید
اما یکی از دلایلی که افراد به واسطه آن بسیار به دنبال درمان استرس شدید هستند به خاطر انواع استرس کاری است؛ چراکه این نوع استرس در گروه رایجترین انواع استرس قرار گرفته است. به هر حال راضی نبودن از منبع درآمد باعث میشود که انسان همیشه با مشکلات مالی بسیاری دستوپنجه نرم کند.
به همین دلیل استرس کاری از جمله استرسهای بسیار شایع محسوب میگردد که در برخی از اوقات مشاهده شده است به خاطر وجود ساعتهای کاری طولانی افراد نتوانسته ظرفیت خود را بالا ببرند و این چنین تنها به دنبال درمان استرس شدید بودهاند. البته برخی از سوء تفاهمها و تبعیضهای جنسیتی نیز باعث میشود که انسان به طور ناخودآگاه با استرس روبهرو شود و به همین دلیل همیشه دنبال یک شغل کاملا مناسب برای خود باشید؛ چرا که شغل یکی از مهمترین مسائل بهروز زندگی است که شما بیشتر زمان خود را با آن سپری میکنید، پس اگر رضایت کافی نداشته باشید نخواهید توانست به بازدهی بالا در شغل کار خود فکر کنید.
اعتماد به نفس خود را بالا ببرید
بسیاری از انواع استرسهای شدید نیز به خاطر وجود انواع بیماری به وجود میآید. اما اگر شما روحیه و خونسردی خود برای بروز انواع بیماری حفظ کنید، صددرصد روحیه بالای شما باعث خواهد شد تا روند درمان به شکل مناسب تری طی شود و به درمان سریع نیز منجر خواهد شد. البته نمیتوان اعتماد به نفس پایین را یکی از دلایل استرس به حساب نیاورد؛ چرا که اعتماد به نفس تاثیر بسیاری روی ساختار ذهنی انسان میگذارد و هرگونه پایینبودن اعتماد به نفس بدون شک باعث وجود استرس و اضطراب میگردد.
به همین خاطر سعی کنید، اعتماد به نفس خود را همیشه بالا ببرید و تا حد امکان در سیر اتفاقات گذشته نباشید که دچار احساس گناه شوید؛ چرا که احساس گناه انسان را با ناامیدی روبهرو میکند و این موارد جزء موارد کلیدی برای بروز انواع استرس محسوب میشود.
درمان استرس شدید را جدی بگیرید
چیزی که نمیتوان آن را نادیده گرفت قدرت ذهن و باور است و زمانی که شما قادر نباشید ذهن خود را مدیریت کنید، استرس به شکل ویژه باعث خواهد شد که شما به واسطه عدم تمرکز نتوانید در شغل و زندگی خود موفق باشید. اگر از انواع باور و نگرش منفی دوری کنید صددرصد به انواع استرس شدید دچار نخواهید شد و دیگر لازم نیست به فکر درمان استرس شدید باشید؛ چراکه ماهیت اصلی زندگی با فراز و نشیبهای بسیاری روبهرو است که اگر شما بخواهید این موارد را جدی بگیرید تنها به استرس و اضطراب دامن زدهاید. همانگونه که شاید شما بهتر بدانید استرس میتواند ضربان قلب شما را به شدت بالا آورده و حتی انواع مشکلات گوارشی، سردرد و بیخوابی را به وجود آورد.
جمعبندی
به طور کامل با استرس چیست و عوامل موثر بر درمان سریع استرس آشنا شدیم. اگرچه ممکن است استرس و اضطراب در محل کار و زندگی شخصی شما بوجود آید ، اما روشهای ساده بسیاری برای کاهش فشار وارده وجود دارد. این نکات اغلب شامل دور شدن ذهن از منبع استرس است. ورزش، هوشیاری، موسیقی و صمیمیت جسمی همه می توانند در رفع اضطراب موثر باشند همچنین تعادل کلی کار و زندگی شما را بهبود می بخشند.
برخی از سوالات رایج
استرس چیست؟
استرس یک عکس العمل فیزیکی در برابر هر اتفاقی است که بدن نیاز به واکنش دارد. بدن انسان، این واکنش را در احساسات، فیزیک و ذهن فرد ایجاد میکند.
استرس مضر و مشکلات استرس چیست؟
وقتی که بر اثر اتفاقی، فشار روانی که فرد تجربه میکند بالا برود تا حدی که عملکرد وی را مختل کند «استرس مضر» است.
دلایل عمده فشار روانی و استرس چیست؟
تاثیر تغییرات جدی سبک زندگی در استرس چیست نقش فشارهای محیطی در استرس چیست نقش محرکهای اجتماعی در استرس چیست محدودیتها
گاو بنفش، ایدهای جالب در مورد متمایز بودن است. در دنیایی که از هر محصول میتوان نمونههای فراوانی یافت و رقابت بسیار شدید است، دیده شدن بسیار سخت شده است. ست گودین در این کتاب متمایز بودن را به عنوان یکی از اصلیترین بایدهای بازاریابی مطرح میکند. فروش محصولاتی که مانند گاوی با رنگ بنفش جلب توجه کنند به سرعت افزایش پیدا میکند. به بازار نگاه کنید. بسیاری از محصولات از نظر کیفیت در یک جایگاه قرار دارند اما فروش یک برند خاص یا یک محصول خاص بسیار بالاتر از بقیه است. در بسیاری از موارد آن محصول تبدیل به یک گاو بنفش شده است. یعنی محصولی شده است که جلب توجه میکند و همه در موردش صحبت میکنند.
ضریب هوشی نرمال از اوایل قرن بیستم تبدیل به یک بحث داغ جهانی شد. اولین تستهای مربوط به اندازهگیری ضریب هوشی نرمال آنچنان اهمیت پیدا کرد که تقریباً تمام موفقیت و سعادت انسانها به بهره هوشی آنها نسبت داده میشد.
بسیار طول کشید تا جامعه جهانی به اشتباهات خود درباره ضریب هوشی نرمال افراد پی ببرد. هنوز هم افرادی هستند که موفقیت انسانها را در گرو ضریب بالای هوشی آنان میدانند اما همین افراد اگر جدیدترین منابع موجود در این زمینه را مطالعه کنند، به اشتباه خود پی خواهند برد.
در این مطلب به تعریف ضریب هوشی و هیجانی انسان معمولی و مقایسه این دو در جدول میپردازیم و به سؤال ضریب هوشی چند باید باشد؟ پاسخ میدهیم. پس با ما همراه باشید.
ضریب هوشی چیست؟
مطمئناً همگی ما میخواهیم بدانیم ضریب هوشی چیست و چگونه اندازهگیری میشود. میتوان گفت: ضریب هوشی یا بهره هوشی در جدول معیاری برای قدرت یادگیری و درک انسانها است. هر چقدر IQ یک فرد بالاتر باشد، آن فرد از درک و قدرت یادگیری بالاتری هم برخوردار است. ضریب هوشی در واقع با حروف اختصاری IQ نشان داده میشود که مخفف عبارت «Intelligence Quotient» است.
قبل از پاسخ به سؤال چگونه آی کیو خود را محاسبه کنیم؟ باید به این نکته توجه داشته باشید که بیشتر افراد آیکیو را تنها هوش ریاضی افراد در نظر میگیرند. در قرن بیستم آزمونهای زیادی برای اندازه گیری iq افراد ارائه شد و کتابهای مشهوری نیز در این باره به چاپ رسیدند. امروزه با کشف معیارهای جدید برای موفقیت، آی کیو اهمیت گذشته را از دست داده است. آزمونها و جدول آی کیو براساس افراد با فرهنگهای مختلف، جنسیت و سن و سال با هم تفاوت دارند.
اندازهگیری ضریب هوشی از چه زمانی شروع شد؟
اولین سؤال در مورد هوش و اولین آزمونهای اندازهگیری IQ به دانشمند فرانسوی «آلفرد بینه» برمیگردد. بینه با «تئودور سیمون» دیگر دانشمند فرانسوی در اواخر قرن نوزدهم به تحقیق درباره اندازه هوش انسانها و میزان بهره هوشی در جدول پرداختند.
سؤالی که بینه از خود پرسید، این بود: «یک بچهی پنج ساله چه چیزهایی را باید بفهمد که بتوانیم بگوییم توانایی ذهنی خوبی در یادگیری دارد؟» بینه و سیمون همچنین این سؤالات را در مورد افراد با سنین مختلف پرسیدند.
نتیجه حاصل از آن پرسش این شد که: «ما زمانی میتوانیم بگوییم فردی از توانایی یادگیری خوبی برخوردار است که نسبت به سایر افراد هم سن و سال و خود فهم قابل قبولی نسبت به مسائل مختلف داشته باشد» بنابراین وقتی میتوانیم بگوییم که فهم یک بچه پنج یا هفت ساله خوب است که بتوانند دیگر مسائلی که کودکان پنج یا هفت ساله میفهند را بفهمند.
بینه و همکارش بر همین اساس هوش افرادی که مانند دیگر همسالان خود (بهصورت میانگین) بودند را ۱۰۰ در نظر گرفتند. افرادی که از افراد همسن خود درک بالاتری داشتند، بهره هوشی بالای ۱۰۰ و افرادی که از بقیه کمتر میفهمند در زیر ۱۰۰ قرار میگرفتند.
بینه خود از نتیجه آزمون که طراحی کرده بود راضی نبود؛ او بارها در تحلیلهای خود به این نکته اشاره کرد که آزمون ضریب هوشیاش به پیشینه فرهنگی بستگی دارد. در سال ۱۹۱۶ فردی به نام «لوییس ترمن» یافتههای هوشی بینه را تحت آزمایش و اصلاح قرار داد. در واقع آنچه که امروزه با عنوان بهره هوشی یا IQ میشناسیم، حاصل اصلاحات ترمن روی تحقیقات بینه است.
ترمن تا اواخر عمر خود بارهای بار تست ضریب هوشی را مورد اصلاح و بازبینی قرار داد. آن آزمونهایی که امروزه برای اندازهگیری تست هوش مورد استفاده قرار میگیرند، نمونههای جدیدتری هستند که پس از ترمن توسط سایر محققان ارائه شدهاند و به شکل امروزی درآمدهاند. اگر برای شما هم سؤال شده است که بهره هوشی نرمال یا آی کیو نرمال چند است؟ تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
آیا ضریب هوشی بالا برای موفقیت انسان مهم است؟
در گذشته این چنین تصور میشد که تمام موفقیتهای آینده فرزندان را میتوان از روی میزان بهره هوشی آنها پیشبینی کرد. بعدها تحقیقات ثابت کردند که IQ نمیتواند ارتباط مستقیمی با موفقیت آینده کودکان داشته باشد؛ چراکه بعضی از افراد دارای ضریب هوشی بالا، از زندگی سطح پایینی برخوردار بودند و افراد با ضریب آی کیو پایینتر زندگی بهتری داشتند.
نتیجه همین تحقیقات دانشمندان و روانشناسان را به فکر فرو برد. بنابراین در عصر حاضر این موضوع کاملاً مشخص شده است که iq هیچ تضمینی برای موفقیت آینده یک فرد نیست.
ضریب هوشی چگونه محاسبه میشود؟
اگر شما هم درباره نحوه محاسبه آی کیو سؤال دارید! باید بگوییم آیکیو یک شخص به صورتی محاسبه میشود که در آن سن عقلی (نتیجه آزمونهای محاسبه سن عقلی) تقسیم بر سن تقویمی فرد شده و سپس در عدد ۱۰۰ ضرب میشود. نتیجه به دست آمده از این ضرب و تقسیم، IQ فرد خواهد بود. اگر سن عقلی و تقویمی فرد هردو یک عدد باشند، فرد موردنظر از بهره هوشی متوسط یعنی 100 برخوردار است.
اگر در محاسبه ضریب هوشی سن عقلی از سن تقویمی بیشتر باشد، حاصلضرب و تقسیم از عدد ۱۰۰ بیشتر بوده و آی کیو فرد بالاتر از حد متوسط خواهد بود. اگر احیاناً سن عقلی فرد دیگری کمتر از سن تقویمی وی باشد، نتیجه حاصل شده کمتر از ۱۰۰ بدست خواهد آمد؛ یعنی بهره هوشی وی پایینتر از حد متوسط خواهد بود.
اکنون می توانیم در پاسخ به سؤال IQ یک انسان معمولی چقدر است؟ باید بگوییم در محاسبه آی کیو افرادی که ضریب هوشی آنها بین 85 تا 114 بدست آمده باشد، طبق طبقه بندی بهره هوشی از هوش متوسطی برخوردارند. اگر نتیجه iq کسی بین 115 تا 129 باشد، با توجه به طبقهبندی مذکور فرد باهوش در نظر گرفته میشود. اگر بین 130 تا 145 باشد، فرد باهوش بوده و افراد با IQ بالاتر از 145 بر اساس طبقهبندی، نابغه محسوب میشوند.
آیا ضریب هوشی تغییر می کند؟
تحقیقات نشان داده است که ضریب هوشی افراد در طول زندگی تغییر میکند. البته با توجه به طبقهبندی در طول سالیان بهره هوشی کل انسانهای دنیا نسبت به گذشته تقویت شده است. مثلاً از چندین سال قبل تا به امروز میانگین آی کیو انسانها از ۱۰۰ به ۱۳۰ افزایش پیدا کرده است.
یک محقق اتریشی به نام «جیمز فلاین» در پی مطالعات و تحقیقات خود درباره طبقه بندی آی کیو به این مهم دست پیدا کرده است که: «هرچه اطلاعات در زندگی مردم بیشتر میشود، مردم به همان اندازه باهوشتر میشوند.»
بنابراین به راحتی میتوان به این نتیجه رسید که اگر افراد بهصورت آگاهانه در صدد تلاش برای بالا بردن هوش خود باشند، سرانجام موفق میشوند از یک فرد با هوش متوسط به یک فرد بسیار باهوش تبدیل شوند.
باهوش ترین کشورهای دنیا کدامها هستند؟
براساس آمار ارائه شده از طبقه بندی آی کیو، باهوش ترین مردم جهان، مردم کشورهای آسیای شرقی مانند ژاپن، تایوان، چین، سنگاپور، هنگکنک و کره جنوبی هستند. پس از آن ها نیز کشورهای کانادا، هلند و فنلاند قرار دارند. متاسفانه کشورمان در رتبهبندیهای هوش جهانی جایگاه والایی ندارد. در واقع بر اساس آمار قدیمی ارائه شده، میانگین بهره هوشی مردم کشور ایران در جایگاه ۵۷ جهانی قرار داشت.
باهوش ترین افراد دنیا چه کسانی هستند؟
اگر بخواهیم بیشتر از حد بین المللی زوم کرده و برترین هوش را در افراد جهان بررسی کنیم، میتوانیم به بهره هوشی بالای افراد زیر در طول تاریخ اشاره کنیم:
بهره هوشی ۱۶۰ متعلق به بیل گیتس – مؤسس مایکروسافت و ثروتمندترین مرد جهان
بهره هوشی ۲۰۵ متعلق به لئوناردو داوینچی – نقاش، مجسمهساز، طراح و مهندس ایتالیایی
بهره هوشی ۲۱۰ متعلق به گوته – شاعر، نمایشنامهنویس، کارگردان و سیاستمدار آلمانی
بهره هوشی ۱۸۵ متعلق به گالیله – منجم و ریاضیدان مشهور ایتالیایی
این نمونهها از جمله افرادی بودند که همگی کمابیش با آنها و فعالیتهایشان آشنا هستیم. افراد بسیار زیاد دیگری نیز هستند که در گذشته از بهره هوشی بسیار بالایی برخوردار بودهاند و هنوز هم افراد مشهور زیادی هستند که آیکیو بالایی دارند. گفته میشود پرداختن به هنر و موسیقی میتواند بهره هوشی را تقویت کند.
البته نظر دیگری حاکی از آن است که پرداختن به کارهای موردعلاقه و هیجانانگیز هم میتواند در تقویت آیکیو مؤثر باشد. پرداختن به کارهای موردعلاقه در مورد هرکدام از افراد فوق وجود داشته است، بنابراین شاید دلیل هوش بالای آنها، فعالیتها و کانون توجهشان باشد.
شاید اگر داوینچی نقاش نمیشد، گوته شاعر نمیشد، گالیله به رصد کردن ستارگان مشغول نمیشد یا اگر بیل گیتس برنامه نویسی یاد نمیگرفت، بهره هوشی برتری نصیب آنها نمیشد و ما هم هرگز آنها را نمیشناختیم!
باهوش بودن چقدر اهمیت دارد؟
در گذشته باهوش بودن بسیار حائز اهمیت بود؛ حتی معلمها براساس ضریب هوشی دانشآموزان در مورد آینده آنها قضاوت میکردند. خوشبختانه امروز این چنین نیست و این تستها به اندازه گذشته در نزد مردم مهم نیستند.
لذت باهوش بودن را نمیتوان انکار کرد؛ مطمئناً شخصی که بداند از آی کیوی بالایی برخوردار است، احساس رضایت بیشتری نسبت به خود خواهد داشت مانند رئیس جمهور سابق آمریکا (ترامپ) که بسیار به بهره هوشی بالای خود مینازد و مدام هوش خود را با هوش سایر رؤسای جمهور آمریکا در گذشته مقایسه میکند.
بنابراین باهوش بودن مهم است اما نه به آن اندازه که تمام جنبههای شخصیت ما را در بر بگیرد. نکته مهمتر قابل ارتقا بودن هوش است که میتوان برای تقویت و رشد آن تلاش کرد. البته با اطلاعات عمیق و گسترده ای که در دنیای امروز وجود دارد، افراد بهراحتی میتوانند مهارتهای موردنظر خود را فرا بگیرند، بدون اینکه نگران ضریب هوشی خود باشند.
جدول ضریب هوشی
تستها و جدولهای زیادی طراحی شده است اما در این مطلب صرفاً به معرفی جدول ضریب هوشی استنفود – بینه میپردازیم که توسط لوییس ترمن ارائه شد و بعدها بکامل تر شد.
طبقهبندی ضرایب هوشی براساس آزمون استنفورد – بینه
محدوده بهره هوشی
طبقهبندی بهره هوشی
۱۴۵ – ۱۶۰
بسیار با استعداد
۱۳۰ – ۱۴۴
با استعداد
۱۲۰ – ۱۲۹
برتر
۱۱۰ – ۱۱۹
بالاتر از متوسط
۹۰ – ۱۰۹
متوسط
۸۰ – ۸۹
پایینتر از متوسط
۷۰ – ۷۹
در مرز
۵۵ – ۶۹
دارای اختلال خفیف
۴۰ – ۵۴
دارای اختلال زیاد
ضریب هوشی نرمال چند است؟
اگر برای سؤال ضریب هوشی من چنده ؟ به دنبال یک جواب صریح هستید تا هوش خود را مورد سنجش قرار دهید و بدانید؛ باید عنوان کنیم که بهره هوشی ۱۲۵ برای افراد بسیار ایدهآل است.
اگر ضریب هوشی شما ۱۲۵ یا نزدیک به آن (۱۲۰ الی ۱۳۰) است، شما از بهره هوشی نرمال و خوبی برخوردار هستید و طبیعی است. همانطور که در جدول فوق هم مشاهده میکنید، بهره هوشی بین ۱۲۰ تا ۱۲۹ در حد برتر قرار دارد. در واقع این جدول میتواند دید بسیار وسیعی در اختیارمان قرار دهد.
آزمون ۷ دقیقه ای بدست آوردن ضریب هوشی
آزمونهای زیادی وجود دارند که با انجام آنها میتوانید به سن عقلیتان پی ببرید. بیشتر این آزمونها کمتر از هفت دقیقه زمان میبرند اما قابل اعتماد نیستند. بهتر است برای ارزیابیسن عقلی خود از تستهای استاندارد مانند «تست ریون» استفاده کنید.
در تست ریون یک تصویر به شما نشان داده میشود که قسمتی از آن خالی است. شما باید یک الگو در سایر تصاویر پیدا کنید تا بتوانید در ادامه آنها جای تصویر خالی را حدس بزنید.
این تست در سال ۱۹۳۶ توسط «جان ریون» طراحی شد که همچنان تا به امروز کاربردی باقی مانده است و شما میتوانید به راحتی از آن استفاده کنید. سایتهای زیادی این تصاویر (۶۰ تصویر) را قرار دادهاند که با مراجعه به آنها میتوانید سن عقلی خود را بدست بیاورید.
چه انتقادهایی به ضریب هوشی وارد است؟
با توجه به اینکه سن عقلی در سالهای اخیر توسط برخی از محققان رشد شده است، جایگاه خود را در بین جامعه جهانی تا حد زیادی از دست داده است. مهمترین انتقادهایی که به آی کیو وارد شده است به قرار زیر است:
ضریب هوشی نمیتواند تمام توانایی انسان را اندازه بگیرد
تستهایی که برای اندازهگیری سن عقلی افراد وجود دارد، تنها میتواند قدرت محاسبه افراد را اندازه بگیرد. این در حالی است که عوامل بسیار زیادی از جمله خلاقیت، توان رهبری و مدیریت، هوش کلامی، استعدادهای هنری و…. همگی در موفقیت افراد نقش دارند. پس بهره هوشی نمیتواند معیار اندازهگیری ارزش انسانها باشد.
ضریب هوشی تفاوتهای نژادی و قومیتی را در نظر نمیگیرد
تستهای آی کیو براساس استاندارد خاصی طراحی شدهاند که در آن به تفاوتهای انسانها مانند سطح فرهنگ، مهارتهای ارتباطی ملل مختلف، ارزشها و مهارتهای شناختی بیتوجه است.
این در حالی است که تفاوتهای فرهنگی میتواند تأثیر مستقیمی بر مقدار درک و یادیگری انسانها داشته باشد. به علاوه موضوع «باور» در سالهای گذشته موضوع پیشرفت و عدم پیشرفت انسانها را به شیوهای علمی به اثبات رسانده است. وقتی ملل مختلف عقاید و باورهای مختلفی هم دارند، موفقیت یا عدم موفقیت آنها به باورهایشان برمیگردد حتی اگر بسیار باهوش یا بسیار کند ذهن باشند.
ضریب هوشی موقعیت و شرایط زندگی افراد را در نظر نمی گیرد
این مورد یکی از شدیدترین انتقادهایی است که در سطح جهان به اندازه گیری سن عقلی وارد شده است. نادیده گرفتن مسائل اجتماعی و اقتصادی در محاسبه این شاخص میتواند بزرگترین ضعف این سیستم باشد.
آیا کودکی که دچار سوءتغذیه است، میتواند به اندازه یک کودک مرفه به تستهای هوش خوب پاسخ بدهد؟ آیا شاگردان یک مدرسه بدون هیچ امکانات با شاگردان مدرسهای دیگر که از تمام امکانات آموزشی استفاده میکنند، قابل مقایسه است؟ تستهای اندازه گیری شاخص هوش نمی توانند پاسخی برای اینسوالها داشته باشند.
ضریب هوشی یا هوش هیجانی؟
پس از کاهش اهمیت شاخص هوش یا IQ برای مردم، موضوع EQ (Emotional intelligence) یا هوش هیجانی جذابیت بیشتری برای مردم پیدا کرد. البته با توجه به ویژگیهای این نوع از هوش، جذابیت آن کاملاً منطقی به نظر میرسد.
اما سؤال این است که eq چیست؟ هوشی هیجانی در واقع اندازهگیری سطح اطلاعات و تواناییهای عاطفی افراد است. شاید برایتان جالب باشد بدانید که اگر در گذشته هوش به ریاضیات نسبت داده میشد، در عصر حاضر هوش به احساسات نسبت داده میشود.
اگر بخواهیم بیشتر در مورد ویژگیهای EQ و تقویت هوش هیجانی بدانیم، باید مهارتهای زیر را بررسی کنیم:
خودآگاهی (Self Awareness)
اعتماد به نفس یک فرد، میتواند حاکی از خودآگاهی و هوش اجتماعی بالای وی باشد. علاوه بر آن، خودارزیابی، آگاهی و توجه به احساسات و خلق و خوی خود میتواند هوش هیجانی افراد را بالاتر ببرد.
شناخت نقاط قوت و ضعف نیز از دیگر خاصیتهای خودآگاهی در هوش هیجانی است. افرادی که در مقابله با مشکلات و سختیها دوام میآورند و ناامید نمیشوند، از خودآگاهی بالایی برخوردار هستند که یکی از تکههای اصلی پازل هوش هیجانی است.
کنترل احساسات در شرایط سخت مانند از دست دادن عزیزان، شکستهای عاطفی و …. نیز از خصوصیات خودآگاهی افرادی است که هوش هیجانی بالایی دارند.
مدیریت عواطف (Managing Emotions)
به مدیریت عواطف، خودمدیریتی یا Self Management هم گفته میشود. این مهارت هیجانی به افراد کمک میکند تا بتوانند عصبانیت، استرس، ترس و ناراحتی خود را در برابر دیگران به شیوه درستی کنترل و مدیریت کنند و سبب توسعه فردی در خود شوند.
افرادی که در مواجهه با شرایط دشوار، ضمن حفظ آرامش خود، به فکر ارائه راهحل هستند، مدیریت احساسات قوی دارند که نشان از هوش هیجانی بالای آنها است.
آگاهی اجتماعی (Social Awareness)
آگاهی اجتماعی، در روابط بین فردی نقش بسزایی دارد. فردی که هوش هیجانی بالایی دارد از مهارت آگاهی اجتماعی برخوردار است؛ یعنی میتواند با دیگران همدلی کرده و با ایشان در شرایط دشوار کنار بیاید.
این مهارت بهخصوص در زندگی مشترک افراد نقش بسزایی دارد. البته شناخت احساسات دیگران در کنار شناخت احساسات خود به افراد کمک میکند تا بتوانند روابط خوبی را تجربه کنند.
مهارتهای اجتماعی (Social Skills)
فردی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار است، میتواند به گونهای رفتار کند که هم موجبات رضایت دیگران را مهیا کند و هم خودش راضی و خشنود باشد. اگر فردی تنها در فکر جلب رضایت دیگران باشد، مهارت اجتماعی کافی ندارد.
اگر هم فردی تنها به فکر خودش باشد و عواطف و احساسات دیگران برایش بیاهمیت باشد، باز هم از مهارت اجتماعی کافی برخوردار نیست. بنابراین میتوانیم نتیجه بگیریم که رفتار متعادل یک شخص نشان دهنده مهارت اجتماعی بالای وی است.
چرا هوش هیجانی مهمتر است؟
افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، میتوانند در جامعه ارتباطات بهتری برقرار کرده و موفقیتهای بیشتری کسب کنند. تحقیقات ۷۵ ساله گروهی از دانشمندان غربی نشان میدهد که اصلیترین عامل شادی و خوشحالی انسانها در روابط درست آنها نهفته است.
بنابراین برای دستیابی به مهمترین عامل شادی در زندگی، باید روابط درستی ایجاد کنیم و این روابط درست در سایه هوش هیجانی بالا ایجاد میشوند. در گذشته تصور میشد که ثروت یا شهرت میتواند مهمترین عوامل خوشبختی و رضایت از زندگی افراد باشد اما با کشف هوش هیجانی و اصلیترین عامل خوشبختی انسان، این نظریه کاملاً منسوخ شده است.
در واقع در طول تاریخ معاصر افراد زیادی را دیدهایم که ضمن داشتن شهرت و ثروت دست به خودکشی زدهاند. البته منظور از این بحث داشتن روابط زیاد و دوستان متعدد نیست، در واقع داشتن روابط باکیفیت با افراد نزدیک همان عامل شادی اصلی در زندگی است.
شاخص هوش IQ به تنهایی نمیتواند لیاقت و موفقیت زندگی انسانی را ارزیابی کند. آنچه که بیش از شاخص اندازه گیری هوش اهمیت دارد، هوشهای دیگری هستند که دید گستردهتری از شخصیت و نبوغ انسان را آشکار میکنند. نکته مهم این است که خوشبختانه تمام انواع هوشها قابل ارتقا هستند.
افراد میتوانند در روند آموزش، تلاش و استمرار، به افراد باهوشتر در هر نوع هوشی تبدیل شده و نتایج متفاوتی دریافت کنند.
چه کسی فراتر از IQ رفت و هوشهای چندگانه را ارائه داد؟
نظریه هوشهای چندگانه، بیشتر به یک دانشمند آمریکایی به نام هاوارد گاردنر «Howard Earl Gardner» برمیگردد که دستهبندی متنوعی از انواع هوشها را ارائه کرد. قبل از گاردنر، دانشمندانی چون کارول، کسلر، ریموند کتل، جان هورن و … نیز در مورد متفاوت بودن انواع هوش، نظریههای دیگری را نیز ارائه کرده بودند.
اما آنچه در حال حاضر به عنوان انواع هوشها مطرح است، حاصل نظریه هوشهای چندگانه «Multiple Intelligences» گاردنر است که دید همهجانبهتری در مورد هوشها را به انسان نشان میدهد. هاوارد گاردنر تمام مطالعاتی که در مورد هوش شده بود را پیگیری کرد و سرانجام با در نظر گرفتن تفاوتهای فردی، اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی و معنوی، توانست نظریه هوشهای چندگانه خود را با 7 هوش متنوع به جهانیان ارائه دهد.
البته گاردنر بعدها نظریه خود را تکمیل کرده و هوشهای دیگری را نیز به مدل چندگانه خود اضافه کرد. آنچه در ادامه به شما معرفی میکنیم، مدل کاملتر انواع هوش است که به کمک آنها بهتر میتوانید از خود بپرسید که: «ضریب هوشی من چند است؟ و یا ضریب هوشی انسان معمولی چقدر است؟»
انواع هوش کدامند؟
امیدواریم تا اینجای مطلب جواب سؤال (چگونه میزان ای کیو خود را بفهمیم؟) را گرفته باشید در ادامه خوب است بدانید قطعاً با یک بررسی مختصر میتوان به درست بودن نظریه هوشهای چندگانه پی برد.
برای مثال، همگی ما وقتی در مدرسه بودیم، همکلاسیهایی داشتهایم که ضمن داشتن ضعف زیاد در درسهایی مانند ریاضی و فیزیک، قدرت بالایی در حفظ شعر و تحلیل ادبیات داشتهاند و برعکس. همچنین افرادی را مشاهده کردهایم که با وجود ضعف بسیار در مسائل ریاضی، روابط عالی را با دیگر افراد شکل میدادند.
بنابراین با اطمینان میتوانید ۱۰ هوش متنوع زیر را بررسی کنیم و سپس از خود بپرسیم ضریب هوش من چند است:
هوش منطقی – ریاضی «Logical – Mathematical»
هوش منطقی – ریاضی همان IQ یا شاخص هوش است که سالهای سال نبوغ و ارزش انسانها را تنها از روی آن قضاوت میکردند. اما امروزه میدانیم که تنها با حل مسائل ریاضی و اعداد نمیتوانیم بگوییم که ضریب هوشی من چند است؛ چراکه ۹ هوش دیگر قرار دارد که ممکن است هوش منطقی – ریاضی من بالا نباشد، اما ۸ تای دیگر باشد!
هوش کلامی – زبانی «Verbal – Linguistic»
شیوا سخن گفتن، مجریگری کردن و سخنرانی در یک جمع بزرگ به هوش کلامی – زبانی بالایی نیاز دارد. مطمئناً تمام فرزندانی که در دوران کودکی خود به سرعت مکالمه را فرا میگیرند، از این نوع هوش برخوردارند. پ
هوش تصویری – فضایی «Visual – Spatial»
افراد دیداری که تصاویر را به خوبی درک کرده و خواستار آموزش به کمک تصاویر هستند، هوش بصری – فضایی بالایی دارند. این افراد میتوانند تصاویر سه بعدی را در ذهن خود طراحی، تجزیه و تحلیل کنند.
هوش طبیعتگرا «Naturalistic»
اکنون که به خوبی میدانید شاخص اندازه گیری هوش نرمال انسان چند است؟ بهتر است بدانید هوش طبیعتگرا از آن هوشهایی است که بعداً در لیست هوشهای چندگانه گاردنر قرار گرفت. گاردنر متوجه شد که برخیها در سایر انواع هوش در سطح بالایی قرار ندارند، اما علاقه وافری به طبیعتگردی، جانوران و گیاهان دارند. این افراد میتوانند نبوغ خود را در این موارد به نمایش بگذارند. پس قطعاً این افراد نوعی هوش طبیعتگرایانه دارند.
هوش موسیقی – ریتمی «Musical – Rhythmic»
افرادی که انواع صداها را با زیر، بم، ریتم و طنین درک میکنند و به آن واکنش نشان میدهند، هوش موسیقیایی بالایی دارند. آنها میتوانند موسیقیها را درک کرده و خود تحلیلگر موسیقی یا خالق موسیقی تازهای باشند.
هوش وجودی «Existential»
هوش هستیگرا یا وجودی (Ontological)، به تمایلات ماورائی برمیگردد. افرادی که دوست دارند سؤالات زیادی در مورد خداوند بپرسند و سیر آفرینش و خلقت انسان از ازل تا ابد را مورد بررسی قرار میدهد، هوش وجودی بالایی دارند.
هوش بدنی – جنبشی «Bodily – Kinesthetic»
هوش بدنی- جنبشی که به آن هوش جنبشی – حرکتی (Kinetic/ Motion) هم گفته میشود، به توانایی حفظ تعادل اعضای بدن و استفاده صحیح از بدن در دستکاری محیط و اشیاء اشاره دارد. پس میتوان نتیجه گرفت که افراد دستوپا چلفتی هوش بدنی – جنبشی پایینی دارند.
هوش درونفردی «Intrapersonal»
افرادی که نقاط ضعف و قوت خود را به خوبی میشناسند و از احساسات درونی خود آگاه هستند، هوش درونفردی بالایی دارند. این در حالی است که عده زیادی از افراد، هیچ درکی از درونیات خود ندارد و عملاً تا حد زیادی از هوش درون فردی بیبهرهاند. از مهم ترین دستاوردهای این هوش می توان به عشق ورزیدن به خود اشاره کرد.
هوش میانفردی «Interpersonal»
هوش میانفردی که به آن هوش برونفردی و اجتماعی (External / Social) هم گفته میشود، به نحوه صحیح ارتباط با دیگران اشاره دارد. در واقع افرادی که میتوانند از نقطه نظر دیگران به مسائل نگاه کرده و درک درستی از احساسات، باورها و نگرش دیگر افراد دارند، از هوش میانفردی، برونفردی و اجتماعی بالایی هم برخودارند.
هوش اخلاقی «Moral»
هوش اخلاقی به درک اخلاقیات، تعهد به آن و رفتار در مسیر آن اشاره دارد. افرادی که دارای هوش اخلاقی بالا هستند، بسیار به مسائل اخلاقی پایبند هستند، چراکه آن را به خوبی درک میکنند.
کشف هوشهای چندگانه چه کمکی به انسان کرد؟
طبقه بندی و جدول ضریب هوشی IQ، تنها یکی از هوشهای موجود در جدول گاردنر است که ممکن است فردی در آن ضعف داشته باشد، اما در سایر انواع هوش در رده بالاتری قرار گرفته و تواناییهای دیگری را در وجود خود کشف کرده باشد.
پس کشف و ارائه هوشهای چندگانه به انسانها کمک کرد تا زوایای بیشتری از وجود خود را بشناسند و تنها با یک فاکتور یا استاندارد منطقی و ریاضی ارزششان را اندازه نگیرند. هوشهای چندگانه در ابتدا تنها شامل ۷ نوع هوش بود که به مرور سه هوش دیگر نیز آن اضافه شد.
هیچ بعید نیست که در آینده انواع دیگری از هوشها نیز کشف شده و به جدول گاردنر اضافه شوند. پس هر توانایی که در خود سراغ دارید را محترم بدارید و بدانید که خداوند در وجود تمام انسانها، استعدادها و موهبتهای منحصر به فردی را به ودیعه گذاشته تا مسیر صحیح آفرینش خود را به کمک آن بیابند.
حالا چطور میتوان گفت که ضریب هوشی نرمال چقدر است؟
حالا ممکن است شاخص هوشی ما زیاد در حد خوبی نباشد و پایین تر از IQ طبیعی انسان باشد، اما این دلیل بر ناتوانی ما نیست. بنابراین بهتر است به جای پرسیدk این سؤال؛ از خود بپرسید: «ضریب انواع هوش در من چند است؟» آنگاه پس از انجام تستها یا بررسیهای لازم، قطعاً به این نتیجه میرسید که یکی یا چند مورد از انواع هوشهای شما در حد بالایی قرار دارد.
پس از این به بعد هرگز از خود نپرسید چگونه ضریب هوشی خود را بفهمیم، چراکه در طول این مطلب با دلایل و برهانهای متنوع به شما نشان دادیم که هوش یکی نیست و افراد ممکن است طیفی از انواع هوشهای متنوع باشند. پس طبیعی است که یکی یا چند مورد از این هوشها در وجود شما کمرنگتر یا پررنگتر از بقیه باشند.
نتیجه نهایی
قضاوت کردن در مورد زندگی و آینده انسانها براساس شاخص هوشی آنها بسیار ناعادلانه به نظر میرسید. خوشبختانه در عصر حاضر این موضوع به کلی فراموش شده است. در حال حاضر ضریب هوشی تنها یک معیار برای اندازهگیری درک و قدرت یادگیری افراد است. امروزه در برابر آیکیو، ایکیو یا هوش هیجانی قرار گرفته است که به راحتی با فراگیری مهارتهای فردی و اجتماعی قابل بهبود و ارتقا است.
باید به این نکته اشاره کنیم که فرزندان فردا میتوانند مهارتهای مختلفی همچون : تقویت مهارت های ارتباطی تا بتوانند شادی، آرامش و رضایت بیشتری را در زندگی خود تجربه کنند. پیشنهاد می شود مقاله در خصوص «تقویت حافظه» را مطالعه کنید .
در این مقاله سعی کردیم به تفصیل در مورد ضریب هوشی من چند است و ضریب هوشی طبیعی انسان صحبت کنیم، جدول ضریب هوشی معرفی کردیم تا به کمک آن بتوانید محاسبه ضریب هوشی خود را نجام دهید. شما باید اکنون متوجه شده باشید آی کیو نرمال چند است، ضریب هوشی نرمال چقدر است.
سوالات متداول
بهره هوشی معیاری برای قدرت یادگیری و درک انسانها است. هرچقدر آی کیو یک فرد بالاتر باشد، آن فرد از درک و قدرت یادگیری بالاتری هم برخوردار است. ضریب هوشی در واقع با حروف اختصاری IQ نشان داده میشود که مخفف عبارت «Intelligence Quotient» است.
ضریب هوشی یا آیکیو یک شخص به صورتی محاسبه میشود که در آن سن عقلی (نتیجه آزمونهای محاسبه سن عقلی) تقسیم بر سن تقویمی فرد شده و سپس در عدد 100 ضرب میشود. نتیجه به دست آمده از این ضرب و تقسیم، IQ فرد خواهد بود.
تحقیقات نشان داده است که ضریب هوشی افراد در طول زندگی تغییر میکند. البته در طول سالیان شاخص هوشی کل انسانهای دنیا نسبت به گذشته تقویت شده است
امید به زندگی ، اهمیت و راه های تقویت امید به زندگی
اگر برای شما هم این سؤال پیشآمده که امید به زندگی یعنی چه و منظور از امیدوار بودن چیست؟ باید در جواب بگوییم این اصطلاح به میانگین سالهایی گفته میشود که فرد میخواهد زندگی کند. امید داشتن معمولاً میتواند تحتتأثیر کیفیت زندگی، سابقه سلامتی، ژنتیک، محیط، عوامل مرتبط با سبک زندگی مانند رژیم غذایی و حتی سن و جنسیت آن فرد باشد. در این مقاله در مورد امید به زندگی بهصورت کامل صحبت میکنیم و ۱۶ راه برای افزایش امید در زندگی را بررسی میکنیم.
امید در زندگی همچنین میتواند به میانگین سالهایی که انتظار میرود گروهی از مردم یا جمعیت خاصی زندگی کنند، اشاره داشته باشد. متداولترین معیار امیدواری، متوسط امید داشتن به زندگی هنگام تولد است، یعنی سنی که انتظار میرود یک نوزاد تازهمتولدشده باتوجهبه میزان مرگومیر ناشی از سن در زمان تولد زندگی کند.
بهعنوانمثال، طبق مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC)، میزان امید به زندگی هنگام تولد برای یک فرد متولد سال 2017، 78/6 سال بوده است. بااینحال، همانطور که گفته شد، این میزان میتواند تحتتأثیر عوامل خاصی قرار گیرد.
اگر جنسیت را بهعنوانمثال در نظر بگیریم: امید داشتن به زندگی هنگام تولد برای یک کودک پسر متولد سال ۲۰۱۷، ۷۶.۱ سال است، در حالی که برای نوزادان حدود ۸۱.۱ سال است.
تعریف امید به زندهبودن منعکسکننده شرایط محلی یا موقعیت مکانی هر شخص نیز است. در کشورهای کمتر توسعهیافته و در مقایسه با کشورهای پیشرفته، امید داشتن به زندگی هنگام تولد نسبتاً کم است. در برخی از کشورهای جهان سوم، به دلیل میزان بالای مرگومیر نوزادان (معمولاً به دلیل بیماریهای عفونی یا عدم دسترسی به منبع آب تمیز) این میزان در بدو تولد ممکن است کمتر از امید به زندگی در ۱ سالگی باشد.
اما جدا از هر آنچه تاکنون راجع به آن صحبت کردهایم این نکته را نیز باید ذکر کنم که با مراحل و تغییرات ساده میتوان امیدوار بودن در زندگی را افزایش داد. این مقاله به شما کمک میکند تا به سؤال دلیل زندگی چیست پاسخ بدهید، با افزایش سن امید به زندگی خود را افزایش دهید، سلامتی خود را بهبود ببخشید و احساس خوبی داشته باشید.
اکنون که بهخوبی میدانید امید به زندگی یعنی چه و به چه معناست در ادامه ما شما را با ۱۶ تا از راههای تقویت آن را که با انجام آنها میتوانید میزانش را در خود بالا ببرید آشنا خواهیم کرد: بیایید با سادهترین کار شروع کنیم و یعنی دیدن نور خورشید!
دلایل اهمیت امید به زندگی
داشتن امید به شما کمک میکند تا بتوانید زمانهای سخت را راحتتر پشت سر بگذارید و آن را بسیار قابلتحملتر کنید. این کار با تفکر، احساس و تصور راجع به زندگی موردنظر ایدئال شما به شما کمک خواهد کرد تا اینکه خود را بهبود ببخشید و سبب توسعه فردی در خود شوید و انگیزه و الهامبخش شما برای ادامه زندگی خواهد بود.
امیدواری به شما کمک میکند که بفهمید میخواهید در آینده زندگی شما دقیقاً چه شکلی گردد. امید شما را ترغیب میکند تا بر آنچه میخواهید متمرکز باشید.
برای تعیین اهداف واقعبینانه نیز به امید در زندگی نیاز دارید. بدون این واژه، در واقع شما اهدافی را تعیین نمیکنید یا اهدافی را انتخاب میکنید که دستیابی به آنها چالشبرانگیز نیست و راحت است. با داشتن سطح خوبی از امید، میتوانید برای خود اهدافی واقعبینانهای تعیین کنید و در راه رسیدن ای از حداکثر تلاش خود بهره ببرید.
طبق مطالعات انجام شده افراد امیدوار در مدرسه، دانشگاه یا محل کار حتی بهتر از سایر افراد عمل میکنند. آنها ایدههای بهتر، ابتکار عمل و خلاقیت بیشتری از خود بروز میدهند و در نتیجه آنها موفقتر و شادتر هستند. از یکی از روانشناس مشهور در سطح دنیا به نام شین لوپز نقل شده است که “امید قدرت دارد مواقع بد را موقتی کند”.
یکی دیگر از راههای تقویت امید به زندگی در خود این است که از کتابهای روانشناسی در این زمینه کمک بگیرید.
واقعاً امید داشتن چیست؟ در پاسخ به چنین سؤالی، میتوان گفت: امید چیزی است که همة ما برای ادامه حیات به آن نیاز داریم. بدون امید نمیتوان به آینده، موفقیت، رشد یا خوشبختی فکر کرد. تا به اینجا، ۸ راه را به شما معرفی کردیم که موجبات افزایش امید داشتن به زندگی شما را فراهم میکرد.
اما باتوجهبه روحیه متفاوتی که هر فرد در زندگی دارد، بر آن شدیم تا ۸ راهکار دیگر را نیز به شما معرفی کنیم که اگر از ۸ مورد فوق جواب نگرفتید، بتوانید ۸ مورد زیر را امتحان کرده و به نتیجه و امیدی که در زندگی میخواهید، برسید. آنگاه بهتر میفهمی که امید داشتن در زندگی چیست و چقدر میتواند لذتبخش باشد.
مطمئن باشید در بین تمام راههای تقویت امید به زندگی گفته شده در این مطلب، حتماً یکی یا چند مورد از آنها میتواند برای شما کارساز باشد. فقط کافی است آنها را امتحان کرده و روش متناسب باروحیه و شخصیت خود را پیدا کنید.
۱۶ قدم افزایش امید به زندگی
۱- بیرون بروید
یکی از راههای تقویت امیدواری در زندگی بیرون رفتن از خانه است که میتواند شور زندگی را در شما افزایش دهد. وقتی به بیرون میروید، پوست شما در معرض نور خورشید قرار میگیرد. این قرارگرفتن در معرض نور باعث میشود که سلولهای موجود در پوست شما ویتامین D تولید کنند.
ویتامین دی برای سلامت استخوانها ضروری است و به نظر میرسد در افسردگی، بیماریهای قلبی، درمان استرس مهم باشد. حفظ سطح ویتامین D سادهترین و ارزانترین راه برای بهبود سلامت و افزایش امیدواری در زندگی است.
برخی از افراد تخمین میزنند که 50٪ از بزرگسالان دارای ویتامین D کمی در بدن خود هستند؛ زیرا دیگر مردم کمتر از خانههایشان خارج میشوند. مصرف مکملهای ویتامین D و خوردن غذاهای سرشار از ویتامین D نیز روش مؤثری برای افزایش مقدار این ویتامین دریافتی است.
افراد مسن باید توجه ویژهای به میزان ویتامین D موجود در بدن خود داشته باشند. پس اگر نگران وضعیت سلامتی عزیزان خود هستید آنها را ترغیب به بیرون رفتن از خانه بکنید، این کار نهتنها باعث بهبود سطح ویتامین D میشود ، بلکه میتواند خواب را نیز بهبود بخشد؛ زیرا نور خورشید هورمون دیگری را به نام ملاتونین در بدن تنظیم میکند که چرخه خواب شما را کنترل میکند.
۲- با دوستان خود معاشرت کنید
فقط با معاشرت با دوستان و خانواده میتوانید به میزان قابلتوجهی امیدواری در زندگی را در خود افزایش دهید در واقع این نوع از تعاملات یکی از راههای افزایش امید است. روانشناسی ثابت کرده است که هرچه افراد ارتباط بیشتری داشته باشند، سلامت کلی، امید داشتن و امیدواری به زندگی آنها متقابلاً بیشتر خواهد بود.
داشتن روابط مثبت با همسر، دوستان و خانواده بهترین راه برای برقراری ارتباط است. ما مطمئن نیستیم که چرا روابط در سلامتی و امید نقش دارند. ممکن است افرادی که در روابط مثبت هستند کمتر رفتارهای مخاطرهآمیز از خود بروز دهند و بیشتر مراقب خودشان و رفتارشان باشند.
ممکن است به این دلیل باشد که با داشتن افرادی در اطرافتان که به شما اهمیت میدهند باعث شود که تأثیر استرس را بر سلامتی شما کاهش پیدا کند. پس برای دوستان و خانواده وقت بیشتری بگذارید.
۳- ورزش روزانه داشته باشید
با داشتن یک تعهد محکم در انجام ورزش بهصورت روزانه میتوانید امیدوار بودن به زندگی را در خود بهبود ببخشید. یک مطالعه نشان داده که افرادی که حدود 3 ساعت در هفته به طور سخت و شدید به ورزش میپردازند دارای DNA و سلولهایی هستند که 9 سال جوانتر از افراد بدون ورزش است. سه ساعت در هفته یعنی چه چیزی معادل کمی بیشتر از 30 دقیقه در یک روز است.
سادهترین راه برای ایجاد یک عادت ورزشی تکرار آن بهصورت روزانه است. وقتی به خودتان قول میدهید تا روزانه ورزش کنید، ممکن است هرازگاهی در انجام این کار کوتاهی کنید؛ ولی دوباره به روتین روزانه خود بازخوانید گشت.
ورزش روزانه همچنین میتواند به گونه ای بسیار موثر به بهبود خواب و افزایش دوپامین در شما شود . البته این نکته را هم به یاد داشته باشید، ورزش روزانه به معنای رفتن هر روز به باشگاه نیست. تمرینات خانگی مانند مدیتیشن ، حرکات کششی، وزنه های ازاد و موارد دیگر میتوانند به طرز باورنکردنی در حفظ سلامت و افزایش امید به زندگی شما مفید باشند.
۴- کشیدن نخ دندان بهصورت روزانه
این واقعیت که نخ دندان کشیدن روزانه میتواند امیدواری به زندگی را افزایش دهد در گروه عجیبترین موارد افزایش سطح امیدواری به زندگی قرار دارد. در واقع نخ دندان دو کار انجام میدهد :
از بیماری لثه جلوگیری میکند (که کاملاً واضح است)
از بیماری قلبی (نهچندان واضح) جلوگیری میکند.
جلوگیری از هر دو اینها با هم چیزی است که میتواند سالها به زندگی شما بیفزاید. وقتی شما نخ دندان میکشید، از ملتهب شدن لثهها جلوگیری میکنید. آنچه در هنگام التهاب لثه اتفاق میافتد در اثر این است که در دهان خود یک عفونت باکتریایی مزمن دارید. این موضوع از طریق دو مکانیسم به عروق شما آسیب میرساند.
اولین مورد این است که باکتری به عروق شما راه پیدا میکند و سپس بدن شما یک واکنش ایمنی نسبت به باکتریهای موجود در دهان ایجاد میکند و باعث التهاب میشود که به نوبه خود میتواند عروق شما را باریک کند. این موضوع کار قلب را برای انجاموظیفهاش سختتر میکند و میتواند منجر به بیماری قلبی شود.
۵- استرس خود را کاهش دهید
استرس برای کسانی که میخواهند امید به زندگی خود را افزایش دهند؛ مانند سم عمل میکند. استرس این کار را از دو طریق انجام میدهد، راه اول تأثیر مستقیم و ناسالم استرس بر روی بدن آن هم برای یک دورة طولانی است.
دومین راهی که استرس بهواسطه آن میتواند امید در زندگی شما را کم کند این است که اجازه دهید استرس شما را کنترل کند و باعث ایجاد رفتارهای منفی در شما گردد. این رفتارها شامل راحتی در خوردن و سیگار کشیدن است.
افزایش میزان استرس همچنین بااحساس تحریکپذیری و خوب نخوابیدن ارتباطی مستقیم دارد. پس با تمرکز بر استرس، میتوانید کیفیت زندگی خود را به طرز چشمگیری بهبود ببخشید و درعینحال میزان امید داشتن خود را نیز افزایش دهید. میتوانید از طریق طیف گستردهای از تکنیکهای کاهش استرس، اضطراب خود را کاهش دهید.
۶- از خطرات جلوگیری کنید
یکی از راههای تقویت امیدواری در خود انسان است و آن چیزی نیست جز اینکه از انجام کارهای غیرضروری خطرناک دوری کند. برای جوانان، بزرگترین علت مرگ بیماریها یا مشکلات مربوط به سن نیستند. در واقع بیشترین علت مرگ در جوانان در اثر تصادفات، جراحات و اعمال خشونت است.
وقتی رفتارهای خاصی (مانند سیگارکشیدن) را به این لیست اضافه میکنید (که امید به زندگی را تا ۱۰ سال کوتاه میکند)، لیستی از مواردی را در اختیار داریم که باید از آنها جلوگیری کنیم تا از امیدواری خود محافظت کنید.
این لیست بدین ترتیب است:
کمربند ایمنی را ببند.
رانندگی پرسرعت.
از موقعیتهایی که منجر به آسیب میشود خودداری کنید.
از رابطه جنسی پرخطر پرهیز کنید.
از موقعیتهای خشن اجتناب کنید.
سیگار نکشید (اگر سیگار میکشید سیگار را ترک کنید).
وزنتان را نرمال نگه دارید.
مثبتاندیش بودن
اگر میتوانید این کارها را انجام دهید، شما قادرید تا امید به زندگی خود را افزایش دهید.
۷- بهاندازه کافی بخوابید
هنگام خواب، بدن خود را از فشارهای روحی و روانی روز خلاص میکند. نداشتن استراحت کافی توانایی تفکر شما را مختل میکند، بر سیستم ایمنی بدن شما تأثیر میگذارد و احساسات شما را تحتتأثیر قرار میدهد.
پس برای مقابله با همه این شرایط یک محیط خواب بهینه ایجاد کنید که ساکت، تاریک، خنک و راحت باشد. در واقع تاریکی سیگنالی به مغز میفرستند و میگوید که باید الان پدیدة خواب اتفاق بیفتد، در حالی که دمای اتاق نیز نقشی اساسی دارد.
اگر اتاقی خیلی گرم یا خیلی سرد باشد میتواند مدت زمان خوابیدن و اختلالات خواب را در طول شب افزایش دهد. پس یک ساعت خواب ثابت تنظیم کنید که داشتن هشت تا ۱۰ ساعت خواب بدون وقفه را برای شما تضمین کند. با کنار هم قرار دادن همه این عوامل شانس بیشتری برای لذت بردن از یک زندگی طولانی تر خواهید داشت.
۸- هیدراته بمانید
بدن شما برای کمک به هضم، جذب و انتقال مواد مغذی و همچنین دفع مواد زائد به مقدار زیادی مایعات نیاز دارد. مایعات همچنین بهعنوان ماده خنککنندهای برای حفظ دمای بدن و روانکاری مفاصل، چشمها و مجاری هوا عمل میکنند.
بسیاری از افراد به میزان کافی هیدراته نمیشوند و آب و نوشیدنیهای کافی در طول روز مصرف نمیکنند، اما باید بدانند که فقط نوشیدن آب بیشتر میتواند در زندگی شما تفاوت زیادی ایجاد کند.
برای رفع تشنگی مرتباً آب بنوشید و اطمینان حاصل کنید که در هوای گرم یا در هر شرایطی مایعات بیشتری مصرف میکنید. همچنین میتوانید مایعات دیگری مانند آب، شیر و چای را پای ثابت مصرف روزانه خود قرار دهید، اما همانطور که میدانید باید از کالریهای اضافی آنها هم اطلاعات داشته باشید.
اگر به اعماق وجود خود نگاه کنیم، میتوانیم متوجه شویم که امید زندگیکردن همیشه هست، اما مقدار آن در ما افزایش یا کاهش پیدا میکند. انگار امید زندگی با سرشت ما گرهخورده و جزئی جداییناپذیر از ذات ماست. اما وقتی مقدار این امید کاهش پیدا میکند، ما غمگین، افسرده و بیحال میشویم.
همین موضوع ما را به سمت بداخلاقی و پرخاشگری هم سوق میدهد. اما برای مخلوق ارزشمندی چون انسان که توانایی اختیار به او داده شده، ماندن در یک سطح پایین از امید زندگی، چندان معقول به نظر نمیرسد؛ بنابراین اگر در چنین حالتی قرار گرفتید، با روشهایی که در اینجا معرفی کردهایم، امید خود را تقویت کنید. بخش دیگر راههای افزایش امید به زندگی، بهقرار زیر هستند:
۹- ناامیدی خود را بپذیرید
همانطور که در جواب سؤال امیدبه زندگی چیست و به چه معناست گفتیم، زندگی هرگز خالی از امید نیست، اما وقتی امید زندگی بهشدت کاهش پیدا میکند، اصطلاحاً میگوییم که «ناامید» شدهایم. اما خیلی وقتها ناامید بودن خود را انکار کرده و تظاهر میکنیم که بسیار امیدوار هستیم.
این انکارکردن، هیچ کمکی به ما نمیکند. حتی ممکن است وقتی از خود میپرسیم امیدواری به زندگی چیست و چرا من اینگونه شدهام، حال ما را بدتر هم بکند؛ بنابراین باید هرگاه به ناامیدی دچار شدیمَ، بپذیریم که ناامید شدهایم و به خود جملات امیدوارکننده به زندگی بگویید. پس از پذیرش است که راهحلها ظاهر میشوند و میتوانیم برای رهایی از یک حال بد ناشی از ناامیدی، اقدامات سودمندی انجام دهیم.
۱۰- آموزش ببینید
هر آموزش، راه تازهای را به ما نشان داده و درب دیگری در زندگی را بر روی ما باز میکند. افرادی که بهصورت پیوسته آموزش میبینند، کمتر دچار ناامیدی میشوند. این آموزش میتواند در زمینه تخصصی حرفه یا شغل موردعلاقه شما هم باشد، اما بهترین نوع آموزش که میتواند امید زندگی ما را بهشدت تقویت کند، آموزشهای رشد شخصی است.
وقتی شما درباره معنی self esteem، اعتمادبهنفس و خوددوستی را یاد میگیرید، قطعاً اولین نشانههای این آموزشها، تقویت امید در زندگیتان خواهد بود. اما بهتر است برای دریافت چنین آموزشهایی، یک استاد و منبع قوی را پیدا کنید، چراکه برخی از آموزشهای رشد شخصی، از منابع علمی پیروی نکرده و چندان کاربردی نیستند.
۱۱- ایمان خود را تقویت کنید
شاید بتوان تقویت ایمان را بهترین و عالیترین راه برای افزایش امید در زندگی بهحساب آورد. اگر کمی دقیقتر به رفتارهای خود نگاه کنیم، میبینیم که علت بیشتر ناراحتیها و ناامیدیهای ما در زندگی، ناشی از بیایمانی ماست.
وقتی شغل خود را از دست میدهیم، وقتی دچار یک حادثه یا بیماری میشویم، وقتی یکی از عزیزانمان را از دست میدهیم یا حتی وقتی که ظاهراً بیهیچ دلیل خاصی حالمان بد میشود، به این موضوع ایمان نداریم که اوضاع میتواند در یکچشم برهمزدن تغییر کند، به خداوند و قدرت بینظیرش ایمان نداریم و طبیعی است که در چنان حال بدی باقی بمانیم.
وقتی بدانیم امید به زندگی چیست، بهتر میتوانیم برای تقویت آن اقدام کنیم. فکرکردن به خداوند و فکرکردن به عظمت هستی، میتواند ایمان را تقویت کند. همچنین با اندیشیدن درباره ساختار بدن و ذهن خود، نظم جهان و موفقیت و شانسهایی که تا به امروز تجربه کردهایم و گفتن جملات امیدوارکننده به زندگی به خود، ایمانمان تقویت میشود.
راههای بسیاری زیادی برای تقویت ایمان هست که با جستجو میتوانیم آنها را پیدا کرده و ضمن تقویت ایمان، از تبعات آن که تقویت امید داشتن در زندگی است نیز بهرهمند شویم.
۱۲- دست از کنترل اوضاع بردارید
شمایی که میخواهید بدانید امید در زندگی چیست، باید بر ین موضوع هم احاطه داشته باشید که کنترلکردن تمام زوایای زندگیتان، برعهدهی شما نیست! شما نمیتوانید وقتی بچههایتان از خانه بیرون میروند، کل رفتار آنها در خارج از خانه را زیر نظر بگیرید. نمیتوانید رفتار همسر خود را کنترل کرده یا رفتار رئیستان را تغییر دهید.
بنابراین، باید همهی این چیزها را به خدا سپرده و خود در فکر وظایفی باشید که بر عهدهی شما گذاشته شده. اگر سرکار میروید، مسئولیت خود را بهخوبی انجام دهید، تا جایی که امکان دارد، به بچهها و همسرتان رسیدگی کنید، اما مابقی را به خدا واگذار کرده و کمی هم به خودتان بپردازید.
۱۳- انرژی خود را صرف «تحسین» کنید، نه «انتقاد»
به ما قدرت تکلم داده شده است. ما میتوانیم با همین تکلم، دیگران را تحسین کرده و چراغهای امید را در زندگیشان روشن کنیم. با همین تکلم هم میتوانیم دیگران را سرزنش یا تحقیر کرده و ناامیدی خود را به آنها نیز منتقل کنیم. اما چقدر خوب میشود، اگر از تواناییها و انرژی درونی خود در جهت تحسین و امیدواری در زندگی استفاده کنیم، نه سرزنش و تحقیر.
آنگاه با دادن چراغ امید به دیگران، چراغهای امید زندگی خودمان نیز روشن خواهند شد. آنگاه دقیقاً میدانیم امید به زندگی چیست و همچنین میتوانیم این امید داشتن در زندگی را به دیگران نیز هدیه کنیم.
۱۴- جملات مثبت را مرور کنید
بسیاری از جملات هستند که با خواندن آنها حس خوبی در ما ایجاد میشود. اما معمولاً فقط گاهی در حین گشتزدن در شبکههای اجتماعی با این جملات برخورد میکنیم و فقط برای چند ثانیه حالمان را خوب کرده و امیدمان را تقویت میکنند. چقدر خوب میشود، اگر این جملات را با خط درشت روی یک کاغذ بزرگ یا یک تابلو بنویسیم و به دیوار اتاقمان نصب کنیم.
آنگاه هر روز آن جملات جلوی چشمانمان هستند و هر بار که آنها را میبینیم، امیدمان جان تازهای میگیرد. مانند جمله: «یاد خدا آرامبخش قلبهاست!»
۱۵- از دیدن تصاویر و اخبار بد، اجتناب کنید
کسی که هر روز به تصاویر خشونت، تصادف، ظلم و …. نگاه میکند، طبیعی است که روحیه ضعیفی داشته و با ناامیدی دستبهگریبان باشد. معمولاً چنان تصاویری را در شبکهها، پیجها و بسترهای خبری مشاهده میکنیم.
اگر میخواهید درک کنید که امید داشتن در زندگی چیست و چگونه میتوانید همیشه امیدوار باشید، کلاً به هیچ اخبار یا تصویری که روحیهتان را آزار میدهد، نگاه نکنید. چراکه این بسترها، در بین تمام اخبار خوب و بدی که جهان وجود دارد، تنها بدیها را به اغراق به شما نشان میدهند!
۱۶- به کارهای موردعلاقهتان مشغول شوید
اکنون که کاملاً درک کردید امیدبه زندگی یعنی چه و منظور از امید داشتن در زندگی چیست؟ باید گفت گاهی مشغول بودن به یک کار طاقتفرسا – کاری که هیچ علاقهای به انجام آن نداریم – نمیگذارد بفهمیم که امیدواری چیست و متأسفانه عده زیادی از افراد جامعه، به کارهایی مشغول هستند که هیچ علاقهای به آن ندارد.
اگر دلیل ناامیدی شما هم همین موضوع است، پس باید در کنار شغل اصلیتان، به فعالیتهای موردعلاقه خود مشغول شوید. یا حتی اگر امکانش برایتان فراهم است، از شغلی که به آن علاقه ندارید، خارج شده و به شغلی مشغول شوید که حقیقتاً از انجام آن لذت میبرید.
نتیجه گیری
امید به زندگی، نوعی سن آماری است که انتظار میرود فرد بر اساس دادههای موجود تا آن سن زندگی کند. از این اصطلاح در دنیای مالی استفادههای زیادی شده است، از جمله بیمه عمر، برنامهریزی بازنشستگی و مزایای تأمین اجتماعی که در همه کشورهای دنیا وجود دارند.
در اکثر کشورها، محاسبات مربوط به این سن از یک سازمان آمار ملی به دست میآید که بر اساس بررسی مقدار زیادی داده به آن دستیافتهاند. در این مقاله ۸ تا از راههای تقویت امید به زندگی (روانشناسی امیدواری) برای شما گفتیم و امیدواریم که خواندن این مطالب و رعایت راهکارهای گفته شده امید داشتن در زندگی خود را به طرز چشمگیری افزایش دهید.
سؤالات متداول
۱۶ قدم اصلی افزایش امید به زندگی کدامند؟
۱. بیرون بروید ۲. با دوستان خود معاشرت کنید ۳. ورزش روزانه داشته باشید ۴. استرس خود را کاهش دهید ۵. کشیدن نخ دندان بهصورت روزانه ۶. از خطرات جلوگیری کنید ۷. بهاندازه کافی بخوابید ۸. هیدراته بمانید ۹. ناامیدی خود را بپذیرید ۱۰. آموزش ببینید ۱۱. ایمان خود را تقویت کنید ۱۲. دست از کنترل اوضاع بردارید ۱۳. انرژی خود را صرف «تحسین» کنید، نه «انتقاد» ۱۴. جملات مثبت را مرور کنید ۱۵. از دیدن تصاویر و اخبار بد، اجتناب کنید ۱۶. به کارهای موردعلاقهتان مشغول شوید
چرا داشتن امیدواری در زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است؟
حال که بهخوبی میدانید امید در زندگی یعنی چه و منظور از آن چیست؟ باید در ادامه مطلب بگوییم داشتن امید داشتن در زندگی به شما کمک میکند تا بتوانید زمانهای سخت را راحتتر پشت سر بگذارید و آن را بسیار قابلتحملتر کنید. این کار با تفکر، احساس و تصور راجع به زندگی موردنظر و ایدهآل به شما کمک خواهد کرد تا آینده خود را بهبود ببخشید و سبب توسعه فردی در خود شوید و انگیزه و الهامبخش شما برای ادامه زندگی خواهد بود.
یکی از راهکارهای مؤثر در تقویت امید به زندگی چیست؟
در این مقاله در مورد امید به زندگی (امیدوار بودن به زندگی) بهصورت کامل صحبت کردیم و در ادامه نیز باید بگوییم که یکی دیگر از راههای تقویت امید در خود این است که از کتابهای روانشناسی امیدواری در زندگی کمک بگیرید.
ممکن است از خود پرسیده باشید، “کارما چیست و چگونه کارما بر زندگی شما تأثیر میگذارد؟” همه شما با کارما کم و بیش آشنا هستید و روزانه این واژه را حتی چندین بار میشنوید. کارما مفهومی است با چند تعاریف، به ویژه در آیین هندو و بودیسم است. گفتههای رایج “آنچه میگذرد به اطرافتان میآید” و “آنچه میکارید، همان چیزی است که درو میکنید” نمونههای عالی از نحوه عملکرد کارما هستند. بیاید بررسی کنیم که علامت کارما چیست و قوانین آن کدامند. اگر مشتاقید که بدانید Karma چیست با ما همراه باشید.
قانون کارما چیست؟
سوال مهم این است که کارما یعنی چه؟ کارما به زبان ساده به عنوان قانون علت و معلول شناخته میشود؛ با کارما، مسیر عمل از خودگذشته یکسان نیست؛ در حالی که اولی به این اصل اشاره دارد که هر علتی دارای اثر مساوی است، دومی مربوط به انجام وظیفه به صورت منفصل است.
رعایت کارما اختیاری نیست، بلکه اجباری است. همه باید این قانون را رعایت کنند. میتوان گفت که این قانون علت و معلول معادل معنوی قانون حرکت نیوتن است که میگوید برای هر عملی، عکسالعملی برابر و مخالف وجود دارد. کارما از آنجایی که طبیعت جهانی دارد، بیطرف است. به نفع یا علیه کسی تعصب ندارد. انواع کارما عبارتند از:
کارمای مسدودکننده معرفت یا گیاناورنیا
کارمای مسدودکننده ادراک یا دارشاناورنیا
کارمای حس آور یا ودانیا
کارمای توهم یا مهنیا
کارمای تعیینکننده طول عمر یا آیو
کارمای سازنده بدن یا نعم
کارمای تعیینکننده موقعیت یا گوترا
کارمای مسدود کننده قدرت یا آنتارای
قانون کارما از کجا منشا می گیرد؟
بعد از بررسی اینکه معنی کارما چیست حالا باید بدانیم که از کجا نشات میگیرد. کارما که یک کلمه سانسکریت است، به معنای عمل، کار یا کردار است و به مجموع تمام اعمالی اطلاق میشود که فرد از طریق ذهن، گفتار یا بدن خود چه در این زندگی و چه در زندگیهای قبلی انجام داده یا بیان کرده است.
کارما همچنین به اصل معنوی علت و معلول اشاره دارد که بیان میکند یک عمل همیشه با پیامدهای خود همراه است. نتیجه یک عمل در ذات خود عمل است. هیچکس نمیتواند از آثار اعمال او فرار کند.
نماد کارما اتفاقاتی است که برای شما رخ میدهد. هر کار خوب یا بدی که فرد از طریق افکار، کلمات یا حواس خود انجام میدهد، پاسخی معادل ایجاد میکند که دیر یا زود، به یک شکل دیگر یا همان شکل به او بازمیگردد. همانطور که کسی بکارد، درو خواهد کرد. این آموزه که به عنوان چرخه کارمایی شناخته میشود، زندگی فرد را برای همیشه اداره میکند.
کارما در مکتب هندوئیسم
مردم هندو به ویژه از هند و نپال مفهوم متفاوتی از کارما دارند. در هندوئیسم، کارما به معنای واقعی کلمه به اصل جهانی کنش و واکنش، علت و معلول اشاره دارد و معتقد است که بر تمام آگاهیها حاکم است. بسیاری از مردم هندو معتقدند که این یک اراده آزاد است که سرنوشت خود را بسازیم.
مطابق با وداهای هندو، اگر ما خوبی را پرورش دهیم، در عوض خیر خواهیم گرفت و اگر بد را پرورش دهیم، در عوض شر خواهیم گرفت. وداهای هندو متون بزرگی هستند که از هند باستان سرچشمه میگیرند که قدیمیترین لایه ادبیات سانسکریت و قدیمیترین کتاب مقدس هندوئیسم را تشکیل میدهند که گفته میشود یکی از خدای تثلیث، برهما را خلق کرده است.
کارما در مذهب بودیسم
اساساً دو مفهوم از بودیسم وجود دارد. کارما و کارمافالا؛ این دو مفهوم توضیح میدهند که چگونه اعمال و کردار ما را به تولد دوباره در سامسارا متصل نگه میدارد، در حالی که مسیر بودایی که در مسیر نجیب هشتگانه توضیح داده شده است، راه خروج از سامسارا را توضیح میدهد. سامسارا در لغت به معنای وجود چرخهای یا حرکت مداوم است.
کارما در مکتب سیکسیم
سوال این است که در کتب سیکسیم کارما چیست؟ قوم سیک به طور برجسته در منطقه پنجاب هند یافت میشود؛ اما جامعه سیک در همه قارههای موجود، به ویژه در کانادا نیز وجود دارند. سیکیسم معتقد است که همه چیز تحت فرماندهی عالی یا هوکام انجام میشود. مردم سیک به دو نوع کارما اعتقاد دارند: دوکریت کارما و سوکریت کارما؛ دوکریت کارما به معنای فکر کردن در برابر فرمان برتر و سوکریت کارما به معنای برعکس یا بهتر است بگوییم در هوکام راه رفتن است.
کارما در مکتب جینیسم
برخی از مردم هند از آیین جین پیروی میکنند که توسط بیست و چهار مروج ایمان که به نام تیرتانکاراس نیز شناخته میشوند، تعلیم داده شدند. برخلاف هندوها که کارما را صرفاً به عنوان یک قانون طبیعت میدانند، جینها کارما را با اشاره به روح به عنوان خاک رس به گلدان میدانند.
کارما در دین اسلام
برداشت کامل از نتایج اعمال همیشه در این زندگی اتفاق نمیافتد؛ اما به همین دلیل است که قضاوت الهی پس از مرگ با عدالت کامل وجود دارد. خداوند متعال میفرماید: «و هر کس [در زندگی] ذرهای نیکی کند، آن را [در روز قیامت] خواهد دید و هر کس ذرهای از کار بد کند، آن را خواهد دید.»
اما در دین اسلام این اعمال نیست، بلکه رحمت و عدالت خداوند است که سرنوشت هر فرد را تعیین میکند.
اهمیت کارما در روانشناسی چیست؟
بیاید بررسی کنیم که کارما چیست و تاثیرات کارما در روانشناسی را با یک داستان بررسی کنیم تا آن را بهتر درک کنید. “اگر کسی قرار است زندگی من را تجربه کند چرا او من هستم؟“
وس نیسکر، کمدین بودایی به شوخی میگوید. زمانی که من یک زن جوان بودم، از مفهوم کارما هم شیفته و هم اذیت میشدم. همه کسانی که میشناختم و زندگیهای گذشتهشان را به یاد میآوردند، در مقطعی یک شاهزاده خانم در مصر یا یک پادشاه اروپای قرون وسطایی بودند (و هرگز یک زن روستایی در اندونزی یا یک چوپان آمریکای جنوبی نبودند).
وقتی مردم ادعا میکردند که در زندگی گذشتهشان کار وحشتناکی انجام دادهاند، من را آزار میدهد؛ زیرا در حال حاضر رنج میبردند. نمیتوانستند باردار شوند، از مشکلات رابطهای مستمر اذیت میشدند یا مبتلا به سرطان یا نوع دیگری از بیماریهای لاعلاج بودند. اصول عمیقتر کارما با من صحبت کرد، اما بیشتر توضیحاتی که میشنیدم سطحی و بیش از حد خطی به نظر میرسید؛ بنابراین من کاری را انجام دادم که هر دانشجوی روحانی و نویسنده جوان کوشا انجام میداد. به هر معلم معنوی یا یوگی که در سفر ملاقات میکردم نزدیک شدم و از آنها پرسیدم: کارما چیست؟
اهمیت کارما در اخلاق مداری
از نظر شما یک فرد اخلاقمدار کیست؟ با شناختی که از کارما پیدا کردیم، فرض کنید که شما فردی اخلاقمدار هستید و به اخلاقیات خود اهمیت میدهید. یک فرد خوشبرخورد با اخلاقی برتر، حال آیا زندگی شما روبهرشد و در مسیر رسیدن به آرامش نخواهد بود؟ قطعاً اخلاقمداری تاثیر بسزایی در کارمای شما خواهد داشت، فقط کافی است کمی به آن فکر کنید.
انواع مختلف کارما چیست؟
حال که پاسخ قانون کارما چیست را یافتید، باید با انواع آن آشنا شوید. در این قسمت از مقاله به بررسی انواع مختلف کارما خواهیم پرداخت تا با ۸ نوع مختلف آن آشنا شوید.
کارمای مسدودکننده معرفت یا گیاناورنیا
در بیان انواع کارما بهتر است با اولین گزینه آشنا شوید. گیان به معنای دانش و آورنیا به معنای لایهای از انسداد است. کارمایی که مانع دانش و قدرت حافظه فرد میشود، کارما گناناوارنیا نامیده میشود. این کارما به مانند حجابی که جلوی رویت چهره را میگیرد مانع شناخت روح میشود.
کارمای مسدودکننده ادراک یا دارشاناورنیا
این کارما شناخت ادراک را از انسان میگیرد. به عبارتی مانند نگهبانان قلعهای عمل میکنند که جلوی مردم را میگیرند تا پادشاه خود را نبینند.
کارمای حس آور یا ودانیا
کارمای حس آور یا ودانیا بسیار خطرناک است. این کارما مانند چشیدن طعم شیرین عسل از روی تیغی برنده است. شاید شیرینی عسل را تجربه کنید، اما زبانتان را خواهد برید.
کارمای توهم یا مهنیا
این کارما به عبارتی کارمای جذب نام میگیرد و به مانند زنبوری که مجذوب یک گل میشود، باعث میشود تا دیگران مجذوب شما شوند و در این توهم بمانند.
کارمای تعیین کننده طول عمر یا آیو
مانند زنجیرهایی که یک زندانی را در قفس زندان نگه میدارد، این کارما انسان را در یک جهان مانند تولد در این دنیا گرفتار میکند.
کارمای سازنده بدن یا نعم
این کارما کمی عجیب بهنظر میرسد. کارمای نعم تعیین کننده این است که هر روح در کدام کالبد یا بدن قرار بگیرد و وارد دنیا شود.
کارمای تعیین کننده موقعیت یا گوترا
تعیین اندازه و ارتفاع سفال بستگی به سفالگر دارد. تعیین کننده جایگاه و مقام انسان هم برعهده کارمای گوترا است که انسان را در چه جایگاهی قرار دهد.
کارمای مسدود کننده قدرت یا آنتارای
وظیفه خزانهدار قصر این است که از خرج اضافی یک خزانه جلوگیری کند. کارمای آنتارای قدرت روح را در بند نگه میدارد. اگر روح فاقد این کارما باشد، قدرتی بیپایان خواهد داشت.
انواع قوانین کارما چیست؟
همه چیز انرژی هستند از جمله جرم، که انرژی متراکم است. انرژی را نمیتوان ایجاد کرد یا از بین برد؛ فقط میتواند از یک شکل انرژی به شکل دیگر تبدیل شود (E=Mc²). افکار، نیت و عواطف، انرژی در حرکت هستند و از طریق آن انرژی کارما آشکار میشود؛ بنابراین زندگی، خوب، بد یا بیتفاوت است. در ادامه 16 قانون کارما بیان شده است. همانطور که در معادله انیشتین E=Mc² است، در اینجا نحوه تبدیل منفی (بد) به مثبت (خوب) نوشته شده است.
قانون نیت
قانون بزرگ یا قانون علت و معلول که برخی به آن قانون نیت میگویند. طبق این قانون، هر انرژی که از خود بیرون میدهید (از طریق نیات، افکار، احساسات، اعمال)، در ادامه دریافت میکنید. هر چه بکارید درو می کنید. اگر دوست دارید مهربانی را به زندگی خود جذب کنید، مهربان باشید. این قانون ساده، در عین حال موثر است.
قانون تحسین
اگر میخواهید اتفاقی در زندگیتان بیفتد باید پس از تحسین، عمل کنید. در حالی که انرژیای که از طریق نیات، افکار و احساسات ایجاد میکنید، قدرتمند و ضروری است، اگر این کار را نکنید، کارساز نخواهد بود. رسیدن به یک هدف، علاوه بر نیت خوب، افکار و احساسات، به کار و سرسختی نیاز دارد.
قانون مسئولیت پذیری
این اشتباه توست، کارما چنین میگوید. قانون این است که شما باید مالک اتفاقاتی باشید که در زندگی برای شما میافتد. در موفقیتها، ذهنیت فرد برای سرزنش دیگران حذف میشود. خوب یا بد، همه چیز تقصیر شما و مسئولیت شماست.
قانون تکرار
گذشته، حال و آینده همه یکی هستند. جایی که در حال حاضر هستید نتیجه همه اقدامات قبلی است. جایی که فردا خواهید بود شامل اقدامات امروز و فردا نیز میشود. همه چیز به همه چیز متصل و مکرر است. نحوه رفتار شما با همه به نوبه خود نحوه برخورد با شماست. چه جالب، اغلب، کسی پیوند کارمایی را جز در گذشته نمیبیند. با این حال، همیشه وجود دارد.
قانون بخشش
خشاز هر دست بدید، از همان دست میگیرید. اگر میخواهید در دنیایی بخشندهتر زندگی کنید، پس بیشتر بخشنده باشید. اگر میخواهید در دنیایی آرامتر زندگی کنید، به ایجاد آرامش برای دیگران کمک و زندگی را برای خود و اطرافیانتان آرامتر کنید.
قانون رهایی
قانون رهایی را برخی مهمترین قانون کارما میدانند. این قانون بیانگر این است که اگر کار مثبتی انجام میدهید، به فکر پاداش آن نباشید. کارهای خوب و مفید ما باید در جهت تسکین روح انجام شوند، نه فقط برای رسیدن به پاداش باشند.
قانون اهمیت
هر کمکی که میکنید یا نمیکنید، چه خوب یا بد، مثبت یا منفی، بر جهان تأثیر میگذارد. با درک این موضوع، باید برای یافتن راههایی برای مشارکت مثبت تلاش کرد. به اشتراک گذاشتن این هدیه باعث تحریک کارمای خوب میشود.
قانون صبر
کارما گاهی آنی است و اغلب اوقات نیست. فرد باید با استواری به اصول کارمایی نیت خوب، افکار خوب، احساسات خوب و اعمال خوب پایبند باشد. اگر فردی در انرژی خروجی خود (نیت، افکار، احساسات، اعمال) متزلزل باشد، زمان بیشتری طول میکشد تا کارما آشکار شود.
قانون تغییر
تاریخ تکرار خواهد شد تا زمانی که شما رییس شد بگیرید که تکرار را متوقف کرده و تغییر کنید. این نیازمند شناخت حلقه و اقدام برای شکستن آن در جهت ایجاد آیندهای جدید و بهتر است.
قانون حضور
اگر در گذشته سکونت داشته باشید، در آن جا زندگی خواهید کرد. در آغوش گرفتن زمان حال به معنای تجربه لحظه است که با تمرکز بر طعم، بینایی، صدا و لامسه به بهترین وجه انجام میشود. حواس ما این امکان را میدهد که اکنون، تنها وجود واقعی را تجربه کنیم.
قانون تمرکز
روی یک چیز تمرکز کنید. هر چه بیشتر روی چیزی تمرکز کنید، مقدار بیشتری از آن را دریافت خواهید کرد. بر روی ارتعاشات بالا مانند عشق، صلح و هماهنگی تمرکز کنید و بیشتر از آنها دریافت خواهید کرد.
قانون اتفاق
قانون اتفاق بنا بر اسمی که دارد، بیانگر این است که هیچ چیز در این هستی، اتفاقی نیست. این قانون در تلاش است تا از هر رویدادی در زندگی، سرنخی را به ما بدهد. سرنخی برای رسیدن به زندگی بهتر و آرامش روحی که ما به دنبال آن هستیم.
قانون مشارکت
در قانون مشارکت کارما آمده است که اثر دسته جمعی یک کار بیشتر از انجام انفرادی آن است. هرچه تعداد افراد دستاندرکا در رویداد بیشتر باشد، انرژی مثبتی که دریافت خواهید کرد،بیشتر خواهد بود.
قانون تواضع
فروتنی یا تواضع، دیدگاه متواضعانه و متعادل نسبت به خود در مقابل احساس هذیانی ناسالم از خودبزرگبینی است. واقعیت فعلی شما نتیجه اعمال گذشته شماست. آیا شما متواضع هستید یا فقط وانمود میکنید که هستید؟ اگر باید به موفقیت خود در رسانههای اجتماعی افتخار کنید، شاخص فروتنی خود را دوباره بررسی کنید. بهتر است فروتنی خود را افزایش دهید.
قانون اندیشه
این قانون برای شما آشنا بنظر میرسد. ذهن جایگاه بزرگی در انسان دارد و به اندیشه و تفکر انسان کمک بسزایی میکند؛ اما افراد زیادی از آن بهره نمیبرند. این قانون بیانگر رخ دادن اتفاقاتی است که شما به آن میاندیشید. اگر تفکرات مثبتی در ذهن پرورش دهید، مطمعن باشید اتفاقات مثبتی نیز انتظار شما را میکشند.
قانون محبت
بازخورد محبت توسط انسانهای مهربان قابل کتمان نیست. ابراز محبت به انسانها، حیوانات، گیاهان و… محبت و آرامش قلبی را به زندگی انسان برمیگرداند. اگر محبت کنید، محبت خواهید دید و زندگی روشنی خواهید داشت.
قوانین کارما چگونه عمل میکنند؟
رایجترین تصور غلط این است که «سرنوشت» به همان شیوه کارما عمل میکند. به هر حال، این چنین نیست. اگر کار بدی انجام میدهید، به این معنی نیست که اتفاق منفی برای شما رخ میدهد تا متعادل شود. کارما نیرویی در درون ماست که میتوانیم از آن برای خوب یا بد استفاده کنیم.
درست مانند جاذبه بر جهان فیزیکی، کارما نیز بر قلمرو الهی حاکم است. نحوه عملکرد کارما از طریق مسئول دانستن ما در قبال اعمال و به طور خاص، برای اهدافمان است. فرآیند کارمایی چیزی بیش از انرژی نیست. این محصول افکار و رفتار عمدی ماست. ما تحت تاثیر انرژیای که در حال حاضر و در آینده تولید میکنیم، خواهیم بود. ربطی به پاداش یا تنبیه افراد ندارد. کارما بیطرف است و ما بر آن قدرت داریم.
سخن پایانی
در این مقاله معنی کارما مورد بررسی قرار گرفت و حتی تمامی ۱۶ قانون کارما بیان شد تا به شکل کامل با آن آشنا شوید. Karma حتی ممکن است که بر تقویت حافظه کوتاه مدت و اینکه سلف استیم چیست نیز تاثیرگذار باشد و شما را به سمت نیکی هدایت کند. امیدواریم این مقاله پاسخ دقیقی به سوالات ذهن شما باشد.
سوالات متداول
۱- آیا کارما به صورت واقعی کار میکند؟
شما مسئول اعمال و عواقب خود هستید. از آنجایی که کارما مبتنی بر قصد است، اتفاقات تصادفی در عدالت کارمایی یا پیامدها به حساب نمیآیند.
۲- آیا کارما هرگز متوقف خواهد شد؟
شما در چرخه کارما که ما آن را چرخ تولد و مرگ مینامیم که هرگز پایان نمییابد، در حال تکامل هستید.
۳- کارما چیست؟
جوابهای متعددی وجود دارد اما قانون Karma را در یک تعریف بسیار ساده میتوان به قانون «علت و معلول» نسبت دارد. به این ترتیب هر کاری که ما در طول زندگی خود انجام میدهیم علت است و معلولی در پی دارد.
۴- قانون کارما برای شادی کدام است؟
کنجکاوی و گرایش ما نسبت به هر قانون یا موضوع تازهای برای دست یافتن به شادی و ثروت بیشتر در زندگی است. که این قانون ها شامل: قانون نیت، قانون تحسین در Karma، قانون رهایی، قانون تغییر، قانون تمرکز در کارما و… میباشد.
۵- دیدگاه اسلام درباره قانون کارما چیست؟
اعتقاد به Karma نقض اراده پرودگار است!
دامن گیر شدن حیات یک جسم در گرو اعمال یک جسم دیگر
توبه کردن در قانون کارما جایی ندارد!
اعتقاد به Karma، اختیار و اراده انسان را زیر سوال میبرد.
آموزش شیوه برنامه ریزی روزانه ، گام های نوشتن برنامه روزانه
برنامه ریزی روزانه در واقع نوعی نقشهبرداری از فعالیتهای روزمره فرد است. برنامه ریزی روزانه میتواند شامل نوشتن یک چک لیست، داشتن لیست کارها، تصمیمگیری در مورد اینکه چه وعدههای غذایی باید بخوریم یا چه مقدار پول میتوانیم هزینه کنیم و سایر مسائل روزمره است که برای ما اهمیت ویژهای دارند.
اگر شما فردی هستید که معمولاً روزهای شلوغی را پشت سر میگذارید و مدیریت زمان برایتان از اهمیت بالایی برخوردار است، آموزش برنامه ریزی روزانه میتواند زندگیتان را متحول کند.
برنامه ریزی روزانه چیست ؟
گاهاً با شلوغ شدن زندگی روزمرهمان این موضوع اهمیت بالایی پیدا میکند که بتوانیم کارهای مورد نظرمان را با نظم و ترتیب انجام دهیم؛ زیرا هرگونه بینظمی و فراموش کردن این عوامل باعث افت بهرهوری و احساس خستگی طاقت فرسا در ما میشود.
از این رو پایبند بودن به اصول برنامه ریزی روزانه یکی از روشهای اثبات شدهای است که در آن افراد قادر به مدیریت مؤثرتر وقت خود هستند. شما با داشتن یک دفتر برنامهریزی که بتوانید روزانه برنامههای مهم خود را در آن یادداشت کنید دیگر امکان فراموش کردن نکات و کارهای مهم در طول روز برایتان به امری غیرممکن تبدیل میشود.
حال که متوجه اهمیت برنامه ریزی روزانه شدید باید بگویم که ما در ادامه این مقاله از دکتر ویز قرار است برای شما ۰ تا ۱۰۰ داشتن یک برنامه ی روزانه مؤثر و فواید انجام این کار را توضیح دهیم.
آموزش برنامه ریزی روزانه
انجام دادن برنامه ریزی روزانه به روش صحیح یکی از مهمترین مواردی است که شما باید به دلیل اهمیت بالایی که دارد، شیوه صحیح کار کردن با آن را یاد بگیرید.
همچنین لازم است بدانید که شما با فراگرفتن این علم و انجام دادن مداوم آن در طول روزهای زندگیتان مطمئناً در کمترین زمان به فردی بسیار موفق تبدیل خواهد شد. شما بهراحتی میتوانید با یادداشت و برنامه ریزی روزانه در اکسل، موبایل و یا حتی یک دفترچه یادداشت ساده امکان فراموش کردن نکات مهم زندگیتان را به صفر برسانید.
در ادامه ما به شما ۱۰ نکته مهم در خصوص نوشتن یک برنامه روزانه مفید و کارآمد را خواهیم گفت.
زود بیدار شوید و ساعتهای مشخصی را برای خواب تعیین کنید
زود بیدار شدن اولین قدم در سازماندهی کردن روز شماست. این نکته را فراموش نکنید که اگر زود بخوابید مسلماً زود هم بیدار خواهید شد. هنگامی که شما زود بخوابید و زود بلند شوید قطعاً میزان انرژی کافی برای انجام مشتاقانه فعالیتهای خود در طول همان روز را خواهید داشت و کمتر احساس خستگی خواهید کرد.
از این رو این موضوع اهمیت پیدا میکند که ساعت مشخصی را برای خوابیدن و بیدار شدن در نظر بگیرید. انجام این کار به شما کمک خواهد کرد تا روز خود را طبق برنامه مشخص شده از پیش طی کنید و سعی کنید برنامهریزیهایتان به گونهای باشد که حتماً ۸ ساعت خواب مفید را در طول روز برای خود در نظر بگیرید.
ادامه دهید، هر چقدر هم که دشوار به نظر برسد
اجازه ندهید که دشواری شروع برنامه ریزی روزانه مانع از ادامه کارتان شود، خود را در یک نبرد یا یک چالش در نظر بگیرید آیا باخت را میپذیرید؟ مطمئناً نه … پس ادامه دهید و در برابر تمام دشواریهای پیش روی خود مقاومت کنید و بدانید که به محض رسیدن به موفقیت از تلاشهای امروزتان راضی خواهید بود.
سرگرمی را نیز در لیست برنامههای خود بگنجانید
این موضوع مهم است که ساعاتی را در برنامه روزانه خود به سرگرمی و خوشگذرانی اختصاص دهید، خصوصاً در برنامه ریزی روزانه برای نوجوانان. این امر باعث میشود تا شما بتوانید بهتر و قویتر روی کارهای جدی که نیاز به تلاش و تمرکز زیادی دارند؛ مانند مطالعه، کار و سایر کارهای ضروری دیگر متمرکز شوید.
میتوانید در ساعات مختص به سرگرمیتان به انجام تفریحاتی مانند؛ فیلمدیدن، رمان خواندن، یادگیری زبان جدید، صحبت با یک دوست و پیادهروی بپردازید. هر کاری که باعث خوشحالی شما در آن لحظه میشود و شما را از استرسی که در طول روز با آن روبرو بودید دور میکند، میتواند برای قرار گرفتن در این لیست مناسب باشد.
چشم اندازی از روز بعد خود را تصور کنید
شما برای رسیدن به هدفی هر چقدر هم که ساده باشد ابتدا باید چشمانداز درستی از آن داشته باشید. اولین کاری که باید برای سازماندهی کردن روز خود انجام دهید ایجاد یک تصویر واضح از کاری است که قصد انجام آن را در آن روز دارید، پس بدون وارد کردن جزئیات و یا نوشتن برنامه تنها یک لیست سریع از هر آنچه که شما میخواهید در روز موردنظر انجام دهید را در ذهنتان تجسم نمایید.
ساعت مشخصی را به استفاده از اینترنت اختصاص دهید
همانطور که میدانید اینترنت این روزها تبدیل به عضوی جدانشدنی از زندگی ما تبدیل شده است، به گونهای که شما به قصد چک کردن پنج دقیقهای اینستاگرام گوشی خود را بر میدارید و ناگهان متوجه میشوید که ساعتها مشغول کار کردن با آن هستید. حال شما باید به منظور جلوگیری از این اتفاق و نوشتن یک برنامه ریزی روزانه دقیق، ساعت مشخصی را به استفاده از این تکنولوژی اختصاص دهید و میزان حق استفاده خود را از آن مشخص نمایید.
روز خود را به مراحل مختلف تقسیم کنید
تقسیم روز به صورت مرحلهای یکی از اقدامات آسان برای سازماندهی کردن هدفمند روز شماست که هدف از انجام این کار پایبند کردن خود به انجام دقیق مسئولیتهای تعیین شده در طی برنامههای روزانه است.
شما میتوانید روز خود را در برنامهتان به روشی مناسب تقسیم بندی کنید، اما این موضوع را نیز در نظر بگیرید که بهتر است که ابتدای روز را به انجام کارهایی مانند، مطالعه و هر آنچه به تمرکز بیشتر نیاز دارند اختصاص دهید زیرا ابتدای روز تمرکز شما بیش از هر ساعت دیگری است؛ پس بهتر است تا مطالعات را در ابتدای روز و پرداختن به سرگرمی و خوشگذرانی را به پایان روز انتقال دهید.
همه چیز را در اطراف تان سر و سامان بدهید
انجام این کار نه تنها زندگی شما را تسهیل میکند بلکه باعث میشود که احساس راحتی و آرامش نیز داشته باشید. بنابراین سعی کنید تا همواره همه چیز را در اطراف خود سازماندهی کنید تا بتوانید خود را جمع کنید و افکار و برنامههای روزانه خود را به درستی و موبهمو اجرا نمایید. همانطور که شما عزیزان میدانید انجام دادن کارهای روزانه در یک محیط آشفته اصلاً کار درستی نیست و باعث پرت شدن حواس شما میشود. پس سازماندهی کردن و نظم بخشیدن به محیط اطرافتان به گونهای مثبت باعث سرعت بخشیدن به انجام اموراتتان میگردد.
نه گفتن را بیاموزیم
یکی از عواملی که مانع برنامه ریزی برای اجرا شما میگردد به تعویق انداختن کارهای روزانه برای فردا بهدلایل غیرضروری است. این بهتعویق انداختنها باعث میشود تا تمام تلاشهایی که در طول روزها و ماهها انجام دادهاید از بین برود، بنابراین باید به دنبال راهی برای مقابله با هرگونه به تعویق افتادن برنامههایتان باشید.
یادتان باشد که همین تعللهای کوچک میتوانند باعث جمع شدن کارهای شما گردند و برنامه شما را به کلی از ریتم روزانه خارج کرده و خراب کنند. گاهی دوستانتان از شما درخواستهای وقتگیری میکنند که شما علیرغم خواسته قلبیتان برای انجام دادن آن کارها در رودربایستی قرار میگیرید و مجبور به قبول کردن آن کارها میشوید، در حالی که غرق در انجام وظایف و مسئولیتهای مرتبط با خود هستید.
بدون شک این رفتار بسیارغلط است، زیرا باعث جمع شدن وظایف شما میگردد. جمع شدن وظایف شما در واقع به این معنی است که مجبور خواهید شد در روزهای آینده تحت فشار و تنش بسیار بالایی اقدام به انجام کارهای عقب افتادهتان بکنید که قطعاً کیفیت کارتان را نیز کاهش خواهد داد، پس از همین حالا یاد بگیرید تا به کارهای غیرضروری «نه» بگویید و بدانید که نه گفتن بهاین معنا نیست که شما به دوستیتان اهمیت نمیدهید و یا آدم بیادب و گستاخی هستید، بلکه به این معنا است که شما کارهای خود را در اولویت قرار میدهید.
اندکی به خودتان سخت بگیرید
چه میشود اگر برای مدت اندکی با خودتان سختگیر باشید، ممکن است در ابتدا احساس ضعف انرژی و عدم اشتیاق کنید و به عقبنشینی کردن فکر نمایید، این احساسات و افکار در ابتدای کار امری کاملاً طبیعی و مورد انتظار هستند و لازم نیست نسبت به آنها نگران باشید.
تمام چیزی که شما باید از خود انتظار داشته باشید و نسبت به آن اندکی سختگیری کنید این است که در برابر این تمایل به تسلیم شدنها مقاومت کنید و به خودتان یادآوری کنید که اگر بتوانید روزهایتان را به طور پیدرپی در قالب یک برنامه مشخص تنظیم کنید میتوانید در سایر جنبههای زندگی نیز به موفقیت برسید. حال این موفقیت میتواند شامل پیشرفت در برنامه ریزی تحصیلی، کاری و یا در هر زمینه دیگر باشد.
در پایان روز به خود پاداش دهید
پاداش دادن به خود یکی دیگر از روشهای مؤثر در ایجاد انگیزه برای ادامه دادن به مسیرتان است، زیرا انجام این کار به شما کمک میکند که در عین سخت بودن آن بتوانید با انگیزه و اشتیاق آن را ادامه دهید و به این زودیها تسلیم خستگی و سختی راه نشوید. همچنین انجام دادن این کار باعث میگردد تا میزان دشواری کار برای شما کاهش پیدا کند و انگیزهتان برای به اتمام رساندن روزانه برنامهتان هر روز بیش از پیش تقویت گردد. پس برای باقی ماندن بر روی برنامه ریزی روزانه خود انجام دادن این کار میتواند بسیار کمک کننده باشد.
اهمیت اصول برنامه ریزی روزانه
۳ نکته ارائه شده در زیر به شما نشان میدهد که چرا برنامه کارهای روزانه برای نوجوانان و بزرگسالان در راه رسیدن به موفقیت از اهمیت بالایی برخوردار است.
برنامهریزی میتواند میزان استرس شما را بسیار کاهش دهد. در اصل نداشتن برنامه ریزی روزانه علت استرس بیش از حد در افراد میشود. در واقع داشتن یک برنامهریزی مناسب از جهتی باعث آرامش خاطر شما میشود که به شما این اعتماد را میدهد که از قبل یک برنامه عملی برای رسیدن به اهدافتان تنظیم کردهاید و اهداف شما ۱۰۰% قابل تحقق هستند.
برنامهریزی به شما کمک میکند تا در برابر موانع پیش رو کاملاً آماده باشید، زیرا بخشی از اهمیت داشتن یک برنامه مناسب در این است که به شما فرصتی میدهد تا هرگونه پیش آمد تصادفی را از قبل در نظر بگیرید و برای مقابله با آن نقشه طراحی کنید.
برنامهریزی همچنین بهعنوان روشی برای ارزیابی پیشرفت شما در حین کار تلقی میگردد. برنامهریزی فعالیتهای روزانه و هفتگی شما را در طی روزها و هفتههای گذشته به وضوح نشان میدهد و به شما این امکان را میدهد تا بررسی کنید که طبق برنامه خود پیش رفتهاید یا خیر؟
معرفی ۶ مزیت نوشتن برنامه روزانه
شاید تاکنون با اصول برنامه ریزی روزانه به طرز صحیح آشنا شده باشید اما ممکن است هنوز مزایای آن را کشف نکرده باشید به همین دلیل در این بخش از مقاله قرار است تا شما را با ۶ تا از مهمترین مزایای برنامه ریزی روزانه آشنا کنیم.
به مدیریت زمان کمک میکند
اگر در طول روز و هنگام انجام دادن فعالیتهایتان گمان میکنید که وقت کافی برای انجام همه آنها ندارید، به این دلیل است که شما مدیریت زمان را به طور مؤثر انجام ندادهاید. این اتفاق زمانی رخ میدهد که شما کارهایتان را با بازیگوشی انجام دادهاید و از انجام یک کار به کار دیگر پریدهاید. استفاده کردن از یک برنامه ریزی روزانه به شما این امکان را میدهد تا هر کاری را در تاریخ و زمان معین و مقرر شده به درستی به انتها برسانید.
بازده بیشتری دریافت کنید
داشتن یک برنامه روزانه صحیح شما را ترغیب میکند تا بهطور مؤثرتر و کارآمدتر کارهای خود را به انتها برسانید و به سمت کارهای تعیین شده بعدیتان در لیست برنامههایتان حرکت نمایید. حال این کارها میتواند شامل نظافت منزل یا کار بر روی پروژهای باشد که در مدرسه یا محل کار به شما محول شده است. شما با استفاده از یک برنامهریزی صحیح میتوانید بهرهوریتان را بهبود ببخشید.
شما را از تنش و استرس نجات میدهد
همانطور که قبلاً نیز برایتان ذکر کردهایم استرس اشکال مختلفی دارد، اما وجه مشترک بیشتر آنها خستگی است. شما به دلیل کمبود وقت و خواستههای زیادتان اغلب ممکن است دچار استرس شغلی شوید، همچنین تأثیرات بیرونی نیز میتوانند در سطح استرس شما تأثیرگذار باشد اما شما با داشتن یک برنامه روزانه که از قبل تعیین شده است میتوانید هر کاری را طبق آنچه که از پیش مشخص شده است انجام دهید و دیگر از شر هر گونه استرس و تنش رهایی پیدا کنید.
فواید زیادی برای سلامتی دارد
برنامهریزی از راههای مختلف میتواند به سلامتی شما کمک نماید، مثلاً شما با پیگیری برنامههای روزانهتان مانند، ورزش و رژیم میتوانید سلامت جسمی خود را کنترل نمایید و یا این که بهطور منظم به دکتر و دندانپزشکی مراجعه کرده و سلامتی عمومیتان را نیز بهبود بخشید.
به شما زمان بیشتری برای انجام فعالیتهای خلاقانه میدهد
از آنجا که شما با پیروی کردن از یک برنامه روزانه خاص دیگر وقت آزاد بیشتری خواهید داشت، میتوانید این وقت آزاد را به انجام امورات هنری و خلاقانهای که به آن علاقهمند هستید اختصاص دهید.
از تاریخچه و سوابقتان نگهداری میکند
شما با داشتن یک برنامه ریزی مرتب و یادداشت کردن روزانه آنها دیگر میتوانید هر موقع که خواستید متوجه شوید در فلان روز دقیقاً چه کاری را انجام دادهاید. برای مثال اگر تاریخ قبلی را برای انجام یک کار فراموش کردهاید میتوانید تنها با یک رجوع ساده به کتاب برنامه ریزیتان از تاریخ دقیق برگزاری آن اطلاع پیدا کنید.
نحوه برنامه ریزی روزانه با اولویت بندی
حالا که فهمیدید برنامه ریزی چه فوایدی دارد و با فواید برنامه ریزی آشنا شدید، وقت آن رسیده است تا دستبهکار شده و این حرفها را عملی کنید. برای داشتن یک برنامه ریزی روزانه مناسب، بهتر است از یک دفتر برنامهریزی استفاده کنید و کارهایی که باید انجام دهید را در آن بنویسید. این روش باعث میشود تا مغز شما کارهای لازم را با نظم و ترتیب سازماندهی کند. برای نوشتن برنامهریزی، باید مراحل زیر را طی کنید.
تعیین وقت
اولین کاری که برای داشتن یک برنامه ریزی روزانه باید داشته باشید، این است که مدتزمان وقت خود را مشخص کنید. باید به این نکته توجه کنید که در طول روز چقدر وقت دارید و چقدر هم کار دارید. این موضوع، به هدف و شغل شما هم بستگی دارد. برای مثال، اگر تمایل دارید که در موقعیت شغلی خود پیشرفت کنید، باید برنامهریزی خود را بهگونهای تنظیم کنید که برای حرفه خود زمان بیشتری اختصاص دهید. اگر قصد دارید به کارهای دیگری برسید، میتوانید زمان کمتری برای شغل خود بگذارید.
اولویتبندی کارها
کار بعدی که برای نوشتن یک برنامه ریزی روزانه باید به آن توجه کنید، اولویتبندی کارهاست. شما باید تعیین کنید که کدام یک از کارهای شما برای شما اهمیت بیشتری دارند. اگر برای نوشتن برنامه ریزی روزانه کارهای مهم خود را در اولویت قرار دهید، موجب میشود تا کیفیت و عملکرد خود را بالا ببرید و باعث موفقیت بیشتر شما خواهد شد. بهعنوانمثال، اگر شما رهبر یک تیم هستید، بهتر است مدتی از روز خود را به حل مشکلات اعضای تیم بپردازید.
نحوه برنامه ریزی روزانه درست این است که به لیست کارهای خود نگاه کرده و آنها را به سه دسته تقسیم کنید. اولین دسته، کارهای مهم، دومین دسته کارهای فوری و ضروری و آخرین دسته هم کارهایی که برای رسیدگی به اعضای تیم میشود. برای برنامه ریزی روزانه این کارها را به ترتیب اولویت انجام دهید؛ یعنی اول کارهای مهم، بعد کارهای فوری و در آخر هم کارهای مربوط به اعضای تیم.
تعیین وقت برای انجام کارها
برای داشتن یک برنامه ریزی روزانه عالی، باید وقت مناسبی برای هر یک از کارهای خود تعیین کنید. برای این موضوع، سعی کنید ساعاتی را انتخاب کنید که بازدهی بیشتری دارید مغز شما توانایی بیشتری دارد. برای مثال، برای انجام کارهای مطالعاتی و فکری، بهتر است انجام این کارها را در اول صبح قرار دهید. البته لازم به ذکر است که در روش برنامه ریزی روزانه هر شخصی با شخص دیگر متفاوت است و بازدهی هرکس در ساعات مختلف روز باهم فرق دارد.
تعیین وقت برای کارهای غیرقابلپیشبینی
اگر میخواهید یک برنامه ریزی روزانه کارآمدی داشته باشید، بهتر است برای انجام کارهای غیرمنتظره و اضطراری هم وقتی تعیین کنید. برای اینکه بدانید که چقدر در روز برای این اتفاقات اختصاص دهید، میتوانید از آموزش برنامه ریزی روزانه کمک بگیرید و از تجربه خود در زندگی استفاده نمایید.
تجزیهوتحلیل فعالیتها
یکی از مهمترین کارهایی که در پایان برنامه ریزی روزانه باید انجام دهید این است که فعالیتهایی که تاکنون یادداشت کردهاید را بهدقت تجزیهوتحلیل کنید. اگر برای این کار دچار مشکل میشود و نمیتوانید این فعالیتها را آنالیز کنید، میتوانید از یک نمونه برنامه ریزی روزانه استفاده کنید و به کمک آن، به برنامهریزی خود سروسامانی دهید.
نتیجهگیری
در طول این مقاله از دکتر ویز سعی کردیم تا برای شما از کلیات برنامه ریزی روزانه صحبت کنیم و صفر تا صد نوشتن یک برنامه روزانه صحیح را به شما آموزش دهیم، همچنین در ادامه این مقاله به شما از فواید و اهمیت و آموزش برنامه ریزی روزانه را گفتیم. نوشتن برنامه روزانه در اکسل، گوشی و یا هر دفتری ممکن است کاری بسیار ساده به نظر بیاید، اما انجام آن میتواند زمینهساز رسیدن شما به اهداف تعیین شدهتان گردد.
برخی از سؤالات رایج:
۱. برای برنامه ریزی روزانه مناسب باید به چه نکاتی توجه کرد؟
۱. زمان خواب منظم داشته باشید. ۲. کارتان را ادامه دهید. ۳. از موانع نترسید. ۴. مسیر واضحی برای خود مجسم کنید.
۲. اهمیت برنامه ریزی روزانه چیست؟
برنامه ریزی روزانه از درگیری ذهن جلوگیری می کند و از طرفی باعث صرفه جویی و دقت در وقت می شود. همچینین کارکرد افراد را در دراز مدت افزایش می دهد.
۳. چگونه برنامه ریزی باعث افزایش عملکرد میشود؟
۱. به مدیریت زمان کمک میکند. ۲. بازده بیشتری را دریافت میکنید. ۳. از استرس دور می شوید. ۴. به سلامت شما کمک میکند.
برنامه ریزی، یکی از مهمترین کارهایی است که انجام آن میتواند زندگی ما را در جهت رسیدن به اهدافمان هدایت کند. بدون یک برنامه ریزی صحیح، رفتن به سوی موفقیت امکانپذیر نخواهد بود. تکنیک های برنامه ریزی زیادی وجود دارد که شما میتوانید از آنها در برنامه خود بهره بگیرید، اما ممکن است هر تکنیکی برای شما مناسب نباشد.
بنابراین هرکس بسته به اهداف، سبک زندگی، شرایط و موقعیت خاص خود میتواند شیوه خاصی از روش برنامهریزی را برای زندگیاش در نظر بگیرد. در این مطلب به بررسی نکات و آموزش برنامه ریزی میپردازیم که میتواند به شما کمک کند تا به برنامه ریزی ایدهآل خود دست پیدا کنید.
برنامهریزی چیست؟
برنامه ریزی یعنی اینکه شما برای انجام کارهای خود برنامه مشخصی داشته باشید و از روی همان برنامه پیش بروید. برنامه ریزی میتواند بهصورت روزانه، هفتگی، ماهانه و یا حتی سالانه انجام شود. اما به طور کلی وقتی در مورد برنامه ریزی صحبت میشود، منظور برنامهریزی روزانه است.
برنامهریزی میتواند برای کار، تحصیل یا هر مورد دیگری انجام شود. البته این برنامه به شیوههای مختلفی هم انجام میشود که کاربردیترین روش آن، یادداشت کردن برنامه روز بعد، شب قبل از خوابیدن است. برخی دیگر از افراد نیز صبح به محض بیدار شدن از خواب، برنامه روز جاری خود را مینویسند.
ممکن است خود شما نیز تابحال از این روشهای برای برنامهریزی استفاده کرده باشید اما به احتمال زیاد، نتیجه موردنظر را دریافت نکردهاید. پس با ما همراه باشید تا نکات برنامهریزی صحیح را در ادامه با شما در میان بگذاریم. همچنین برای مطالعه بیشتر این بحث مقاله «برنامه ریزی روزانه چیست؟ | ۰ تا ۱۰۰ برنامه ریزی روزانه + فواید» را مطالعه کنید.
اهمیت برنامه ریزی کردن در زندگی
هر فردی در طول روز حدود ۱۶ ساعت وقت دارد تا به کارهای روزمره خود رسیدگی کند. برخی از افراد تمام ساعاتی که در اختیار دارند را صرف کار یا تفریح میکنند. این در حالی است که افراد باید بین یک تا چند ساعت از وقت خود را نیز به توسعه فردی، فراگیری مهارتهای تازه و رفتن به سوی اهدافشان صرف کنند.
برنامهریزی همان چیزی است که میتواند فرصت رسیدن به این مهم را در اختیار هرکسی قرار دهد. برنامهریزی به ما کمک میکند تا قدم به قدم به سمت اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خود حرکت کنیم و در نهایت به آنها برسیم. بدون یک برنامهریزی صحیح، رسیدن به هر هدفی دستخوش اتفاقات غیرقابل پیشبینی شده و رسیدن به آنها را بیشتر از پیش به تأخیر میاندازد.
ممکن است تصور کنیم فقط افراد کنکوری به برنامهریزی نیاز دارند، اما این تصور کاملاً اشتباه است. چراکه هرکسی در زندگی اهداف، آمال و رویاهایی دارد که برای رسیدن به آنها به برنامه نیاز دارد. کوچکترین هدف زندگی یک فرد میتواند پیشرفت کاری یا عاطفی باشد که آن هم نیازمند یک برنامه ریزی صحیح است. پس برنامهریزی در هر شرایطی میتواند برای ما کمککننده باشد.
۴ مزایای برنامهریزی کردن
برنامهریزی یکی از مفاهیمی است که تنها میتوان مزیتهای آن را عنوان کرد، چراکه هیچ عیب و ایرادی به آن وارد نیست. برنامه ریزی از هر لحاظ باعث بهبود زندگی ما میشود و از جمله بهترین مزایای آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
رها شدن از سردرگمیهای روزمره
برنامهریزی به ما کمک میکند فعالیتهای روزانه خود را جهتدهی کنیم و هر روز قدم تازهای برای بهبود خود برداریم. برنامهریزی صحیح موجب میشود تا از سردرگمی خلاص شده و در پی دنبال کردن اهداف خاصی باشیم.
استفاده صحیح از انرژی، منابع و امکانات موجود
برنامهریزی کمک میکند تا تمام انرژي و امکاناتی که در زندگی داریم را صرف کارهای نتیجهبخش کرده و از پرداختن به کارهای بیهوده پرهیز کنیم. این در حالی است که اگر برنامهریزی نداشته باشیم، ناخودآگاه درگیر انجام فعالیتهایی میشویم که هیچ کمکی به رشد ما نمیکنند و گاهاً باعث پسرفت ما نیز میشوند.
پی بردن به نقاط قوت و ضعف
وقتی برنامهریزی میکنیم و طبق آن به پیش میرویم، به نقاط ضعف خود در رسیدن به اهدافمان پی میبریم. ممکن است فاصله ما تا رسیدن به یک موفقیت کاری، تنها فراگیری یک مهارت تازه باشد. به کمک برنامهای که داریم، میتوانیم به مرور این مهارت را فراگرفته و با یاری نقاط قوت خود به هدفمان برسیم.
سازماندهی شدن ذهن
ذهن ما روزانه هزاران موضوع متنوع را بررسی و آنالیز میکند. وقتی برنامه نداشته باشیم، ذهن ما در یک جهت نامرتبط به بررسی میپردازند، این در حالی است که برنامهریزی حتی به افکار ما نیز جهت میدهد و باعث میشود تنها به موضوعاتی فکر کنیم که در مسیر بهبود ما قرار دارند.
۱۰ نکته که قبل از برنامه ریزی باید در نظر بگیریم
کمتر کسی پیدا میشود که حداقل یکبار در زندگی خود اقدام به برنامهریزی نکرده باشد. اما معمولاً ما در اجرای برنامههای خود موفق عمل نمیکنیم. این موضوع دلایل مختلفی دارد که در قالب ۱۰ نکته آنها را بیان خواهیم کرد:
آشنا نبودن با ماهیت برنامهریزی
ماهیت اصلی برنامهریزی برای اکثر افراد مشخص نیست. اینکه برنامهریزی باید چگونه باشد و دقیقاً چه کمکی به ما میکند، مشخص نیست. برای پی بردن به مفهوم اصلی برنامهریزی یا «Planning» باید تعاریف موجود را مطالعه کنیم و در نهایت خود تعریفی اختصاصی برای برنامهریزی ارائه دهیم که بتواند برای ما رضایتبخش باشد.
همانطور که میدانید، در سطح وب مقالات و کتابهای برنامه ریزی pdf بسیاری وجود دارد، اما ممکن است هیچکدام از آنها نتوانند شما را به وضوح کافی در زمینه برنامهریزی برسانند. نباید این موضوع شما را بیخیال کند. باید بیشتر مطالعه کنید و خودتان هم بیندیشید تا در نهایت به تعریفی که از برنامهریزی میخواهید دست پیدا کنید.
کمال گرایی
کمال گرایی نه تنها در مورد برنامهریزی، بلکه در هر مورد دیگری میتواند بازدارندهترین عامل ممکن باشد. اکثر افراد میخواهند بر طبق یک برنامه کامل و بدون هیچ عیب و نقصی پیش بروند.
این افراد میدانند اما فراموش میکنند که: «هیچ انسانی در این عالم کامل نیست!» پس نباید با این انتظار خود را از مزایای بینظیر برنامهریزی محروم کنیم. بگذارید برنامهتان ناقص باشد.
هیچ اشکالی ندارد اگر در انتهای روز تمام آیتمهای برنامهتان تیک نخورند. با خودتان دوستانهتر رفتار کنید و به خود فرصت کافی برای اشتباه کردن بدهید. در برخورد با همین نقصها است که میتوانید تجربه کافی کسب کرده و در نهایت به یک برنامه کاملتر برسید.
عدم انعطافپذیری
گاهی چند روز طبق برنامه پیش میرویم، اما همینکه اتفاق ناگهانی رخ میدهد، از دنبال کردن برنامه طفره رفته و انگیزهمان را از دست میدهیم. این موضوع به عدم انعطاف پذیری ما مربوط میشود. اتفاقات ناگهانی و پیشبینی نشده همیشه در زندگی رخ میدهند. بنابراین باید برنامه خود را طوری تنظیم کنیم که اگر یک روز از انجام کارهای خود باز ماندیم، در روزهای آینده بتوانیم جبران کنیم، نه اینکه کلاً برنامه را کنار بگذاریم.
مشخص کردن زمان
اینکه زمان مشخصی برای هر کار در نظر گرفته شود، برای بعضی از افراد محدودیت ایجاد میکند. شما میتوانید تنها عنوان کارها را در برنامه خود بنویسید و زمان انجام آنها را به صورت دقیق تعیین نکنید. در این صورت میتوانید روزانه بعد از اتمام هر کار، کار بعدی برنامهتان را استارت بزنید و در قالب یک ساعت و دقیقه خاص گرفتار نشوید.
یادداشت کردن تمام کارها
یادداشت کردن تمام کارها، اعم از هر کار کوچک و بزرگ مانند مسیر رفتن به سر کار، نهار خوردن و ….. در یک برنامه ضروری نیست. در یک برنامهریزی صحیح، فقط باید مهمترین کارهای شما در روز عنوان شوند. بنابراین نوشتن نهار، مسیرها و …. نباید در برنامه نوشته شوند.
نداشتن هدف
وقتی هدف واضح و مشخصی در زندگیمان نداشته باشیم، علاقهای هم به برنامهریزی نخواهیم داشت. سوخت محرکه عمل به برنامهها، هدفهای ما هستند. به همین خاطر بهتر است ابتدا اهداف خود را مشخص کنید و سپس برای رسیدن به آن اهداف برنامهریزی کنید. این اهداف میتوانند یکماهه، یک ساله یا حتی چندساله باشند. برای این کار، اهداف فراتر از توانایی و بیش از حد بزرگ را انتخاب نکنید، بلکه اهدافی را انتخاب کنید قابل دسترسی باشند.
باورهای محدود کننده
باورهای محدود کننده هم مانند کاملگرایی آفت برنامه بهبود شخصی هستند. باورهای محدودکننده همان افکار و باورهایی هستند که ما را از برنامهریزی کردن یا عمل به آن بازمیدارند. اما جدا از هر چیز ابتدا باید بدانید تعریف باور چیست؟. کسی که باور دارد: «برنامهریزی کردن کار بیهوهای است!»، برنامهریزی نمیکند، حتی اگر برنامهریزی هم کند، به آن عمل نمیکند.
با پی بردن به ماهیت برنامهریزی و رفع کاملگرایی میتوانید باور خود نسبت به برنامهریزی را تغییر دهید تا بتوانید از این به بعد زندگی خود را طبق برنامه به پیش ببرید و شاهد رشد روزافزون خود باشید.
اشتباه گرفتن رویاپردازی با برنامهریزی
گاهی برنامه ما آنچنان رویایی تنظیم میشود که عمل کردن به آن هم در حد یک رویای دستنایافتنی باقی میماند. پس شما شرایط را برای خود سخت نکنید و اولین برنامههای خود را طوری بنویسید که بتوانید به آنها عمل کنید.
دوست نداشتن برنامهریزی
بیشتر افراد از برنامهریزی فراری هستند و نمیتوانند حس خوبی نسبت به آن داشته باشند. دلیل این موضوع این است که معمولاً افراد با برنامهریزی به یاد دوران کنکور میافتند یا برنامهریزی آنها را به مقید به مکانیکی شدن و انجام کارها سر وقت میکند.
با این توصیفات، افراد نمیتوانند حس خوبی نسبت به برنامهریزی داشته باشند و از آن فرار میکنند. البته این حس بد تنها بهبود زندگی افراد را به تأخیر میاندازد.
اگر شما نیز چنین حسی نسبت به برنامه ریزی دارید، بیشتر در مورد آن مطالعه کنید و آن را طور دیگری برای خود تعریف کنید تا بتوانید ارتباط بهتری با برنامهریزی برقرار کرده و از آن بهره بگیرید. (دوست نداشتن برنامهریزی نمیتواند بهانه جالبی برای رشد نکردن باشد)
در ابهام به سر بردن
گاهی شرایط زندگی ما ثبات ندارد و هرآن ممکن است کار، روابط یا کلاً شرایط ما طور دیگری رقم بخورد یا تغییر کند. این عدم ثبات باعث میشود نتوانیم روی یک برنامهریزی منظم حساب کنیم. البته گاهی هم خود انسانها دوست دارند طوری زندگی کنند که شرایط آینده برایشان قابل پیشبینی نباشد و با بینظمی زندگی کنند.
بهرحال این هم یک سبک زندگی است که باعث میشود افراد به دنبال کنترل کردن شرایط نباشد و آزادتر زندگی کنند. (کسی که هدف خاصی را دنبال کند، این شیوه زندگی را نمیپسندد، چون برای نیل به هدفش نیاز به کنترل احساسات و شرایط دارد که با برنامهریزی ممکن میشود.)
توجه به هریک از این نکات میتواند روند برنامهریزی کردن را برای شما راحتتر کند. ممکن است خود شما نیز اسیر یکی از دلایل فوق باشید. پس این نکات را دوباره مرور کنید تا به ضعفهای خود در برنامه ریزی پی ببرید.
آموزش برنامه ریزی با ۵ قدم
با آگاهی به نکات فوق میتوانیم برنامه ریزی جدیدی را آغاز کنیم. آگاهی و اطلاعات، بزرگترین راهنمایان ما برای بهبود شرایط زندگیمان هستند. برنامه ریزی چیزی است که تنها برای افرادی مناسب است که در پی بهتر شدن هستند. بنابراین کسانی که از بینظمی، شرایط موجود و ناموفق بودن لذت میبرند، نمیتوانند توجهی هم به بحث برنامهریزی داشته باشند.
افرادی که اهداف و رسالت خاصی برای زندگی دارند، هرگز با بهانههای واهی از برنامه ریزی کردن فرار نمیکنند، بلکه تمام موانع برنامهریزی نکردن را از سر راه خود برمیدارند تا در نهایت از آن بهترین بهره را ببرند. پنج قدم زیر با در نظر گرفتن نکاتی که عنوان کردیم، میتواند برنامه ریزی خوبی را برای شما ایجاد کند که درصد موفقیت در آن بالاتر از سایر انواع برنامهریزیها است:
نسخه اولیه برنامهتان را بنویسید
بدون کاملگرایی و در سادهترین شکل ممکن یک برنامه برای فردای خود بنویسید. بهتر است برنامهتان نهایتاً هفت آیتم داشته باشد. کنار سه آیتم آن که از بقیه مهمتر هستند را ستاره بگذارید. کارهای ستارهدار حتماً باید انجام شوند، اما بقیه کارها اگر انجام هم نشوند، شما را دچار مشکل نمیکنند.
(برای مثال، برنامهریزی شما میتواند شامل مرتب کردن کمد لباسها، مطالعه، کار، یک تماس اضطرای با ….، شستن ماشین، کمک به درس بچهها و تعمیر یکی از وسایل منزل باشد. در این بین تماس اضطراری، کمک به درس بچهها و رفتن به سر کار، جزو کارهای ستارهدار هستند که باید حتماً انجام شوند!)
برنامه خود را جدی بگیرید
شما و برنامهتان از هرچیزی مهمتر هستید. پس اگر کسی از شما درخواست کرد تا در انجام کاری به او کمک کنید و کمک کردن شما به آن فرد باعث میشد تا از برنامههای اصلی خود جا بمانید، بلافاصله به آن شخص جواب «نه» بدهید. برنامه خود را در اولویت قرار دهید و تا کارهای ستارهدار خود را انجام ندادهاید، کمک به دیگران را در اولویت بعدی قرار دهید.
برنامه را با اهدافتان هماهنگ کنید
وقتی در گوگل به جستجوی مطالب مرتبط با برنامهریزی پرداختهاید و تا این جای این مقاله را مطالعه کردهاید، یعنی شخص ارزشمند و هدفداری هستید؛ پس اهداف خود را با برنامهتان هماهنگ کنید. ببینید با انجام چه کاری، هر روز میتوانید به هدف خود نزدیکتر شوید، آن کار را جزو ستارهدارهای برنامهتان بگذارید. آنگاه بعد از گذشت یک مدت به راحتی به هدف کوتاهمدت خود میرسید و میتوانید اهداف دیگری را برای خود تعیین کنید.
بیخیال ساعت و دقیقه شوید
همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، تعیین ساعت و دقیقه برای انجام کارها، ما را نسبت به برنامه ریزی دلسرد میکند. (مانند اینکه در برنامه خود بنویسیم: ساعت ۸ بیداری، ساعت ۹ ورزش، ساعت ۱۰ مطالعه و ….) بنابراین برای انجام کارها هیچ ساعتی را در نظر نگیرید و طبق روال روزانه خود کارهایتان را سازماندهی کنید.
برنامهتان را ارزیابی کنید
طبق این برنامه ریزی تازه پیش بروید و در آخر روز برنامه خود را بررسی کنید. ببینید چقدر در انجام آن موفق بودهاید، آنگاه برای روز بعد خود یک برنامه بهتر بنویسید. به شما اطمینان میدهم اگر طبق این روال به پیش بروید و هر روز برنامه خود را چک کنید، در نهایت هم حس خوبی نسبت به برنامه ریزی پیدا میکنید و هم از مزایای بیشمار آن بهرهمند میشوید.
اگر نتوانستیم طبق برنامه ریزی پیش برویم، چکار کنیم؟
برای سوال «اگر نتوانستیم طبق برنامه خود عمل کنیم، باید چکار کنیم؟» یک پاسخ وجود دارد: «دوباره برنامه ریزی کنید!» برنامه ریزی چیزی است که تنها به خودتان بستگی دارد و چیزی نیست که کس دیگری بتواند شما را مجبور به انجام آن کند.
پس روشهای و تکنیک های متنوع را امتحان کنید تا در نهایت به فرمول اختصاصی خود برسید. یادتان باشد که برنامه ریزی برای اجرا نوشته میشود، پس اجرای خود را ارزیابی کنید و هربار خود را با برنامه تازهای به چالش بکشید.
یک برنامه ریزی موفق برای همه افراد وجود ندارد. اصطلاحاً گفته میشود: «هرکس متخصص زندگی خودش است!» پس شما هم متخصص زندگی و برنامه زندگی خود هستید. روش برنامه ریزی مختلف را امتحان کنید و ببیند کدام یک با روحیه، علایق، شخصیت و سبک زندگی شما سازگارتر است. شما شخص متفاوتی هستید، پس به یک برنامه متفاوت هم نیاز دارید که فقط خودتان میتوانید آن را تنظیم کنید و لاغیر!
سخن پایانی
هیچ فرد موفقی را نمیتوان پیدا کرد که در زندگی خود برنامه ریزی نداشته باشد. برنامه داشتن، ویژگی مشترک تمام انسانهای موفقی است که روی این کره خاکی زندگی میکنند. با همین تئوری ساده میتوان به اهمیت والای برنامهریزی پی برد. پیشنهاد میکنم همین حالا هر دلیلی برای برنامه ریزی نکردن در زندگی خود دارید را کنار بگذارید و طبق سلیقه خود – به دور از هر برنامه مقیدکننده یا محدود کننده – برای فردای خود برنامه ریزی کنید.
تنها با اقدام به عمل است که میتوانید از بهانهها، اهمالکاریها، محدودیتها و استرس زیاد عبور کنید. چیزی که از شما آدم بهتری میسازد، تلاش مستمر و تسلیمنشدن است. اگر خاطره بدی از برنامهریزی دوران کنکوری خود دارید، آن را فراموش کنید.
این خاطره در لایههای زیرین ذهن شما مانند یک ویروس مخفی کامپیوتری عمل میکند تا شما را از انجام منظم کارهایتان باز دارد. بنابراین اگر حقیقتاً خواستار یک زندگی بهتر و رسیدن به اهداف خود هستید، تکنیک های برنامه ریزی را جزئی از زندگیتان کنید.
برخی از سوالات رایج:
۱. برنامه ریزی چیست؟
به طبقه بندی کردن اهداف و برنامه ها در یک بازه زمانی مشخص برای رسیدن به اهداف در زمینه های مختلف برنامه ریزی می گویند.
۲. مزیت برنامه ریزی چیست؟
۱. به داشتن ذهن منظم کمک می کند ۲. باعث سهولت در کارها می شود ۳. اهداف را واضح و روشن می کند
۳. چه نکاتی را باید در برنامه ریزی در نظر بگیریم؟
۱. آشنا بودن با ماهیت برنامه ریزی ۲. انعطاف پذیر بودن در اجرا کردن برنامه ها ۳. مشخص کردن زمان ۴. داشتن هدف مشخص
در هر شغلی که فعالیت کنید، روزی به صحبت در بین تعدادی شنونده نیاز پیدا میکنید و در آن روز آنچه به آن فکر خواهید کرد، این است که چگونه شنونده را با خود همراه کنم؟ آیا بهتر است از متن سخنرانی کوتاه استفاده کنم؟ یا بهتر است از متن سخنرانی آماده استفاده کنم؟
طبیعت گوش کردن به سخنرانی، درس، گفتمان جلسات و هر صوتی که کمتر شکل دیالوگ و گفتوگوی دو طرفه دارد، برای افراد سخت است. تا به حال چند دانشآموز را دیدهاید که با نهایت علاقه به درس گوش کنند؟ اگر معلم هستید و چنین تجربهای دارید، آیا از خود پرسیدهاید که مشکل از کجا است؟ آیا متن شروع کلاس مجازی شما آن استاندار لازم را برا جذب دانشآموز دارد؟
یا اگر مدیر عامل یک شرکت هستید و جلسات شما کارایی لازم را ندارد، تا به حال سعی کردهاید اشکال کارتان را در نوشتن متن سخنرانی کوتاه و تاثیر گذار بیابید؟ آیا هیچ مطالعهای راجب متن سخنرانی مدیریتی داشته اید؟
مسلم است در این بین مشکلی از جانب شما به عنوان «سخنران» وجود دارد، که باید حل شود. این مشکل ممکن است از لحظه ابتدایی کار وجود داشته باشد که به معنی نداشتن شروعی جذاب است. با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید تا درمورد روشهای شروع سخنرانی و متن سخنرانی کوتاه اطلاعات کاربردی و خوبی بدست آورید.
هدف شما از ارائه سخنرانی و صحبت در بین جمعی از شنوندگان چیست؟
در ابتدا باید ارزش کارتان را مشخص کنید. اگر معلم هستید، یا به ترتیبی هدفی که دنبال میکنید، آموزش یک مطلب است، باید بدانید که هدف بسیار مهمی را دنبال میکنید و نباید بیتوجه از کنار بیعلاقگی شنوندگان رد شوید. شاید در کلاسهای حضوری بتوانید دانشآموزان و دانشجویان خود را مجبور به همراهی کنید، اما درمورد کلاسهای مجازی چطور؟ اگر به خوبی نمیدانید ارزش چیست و چگونه باید آن را بیابید
درمورد متن شروع سخنرانی در جلسات اداری خود نیز باید با همین رویکرد پیش بروید. هدف شما از سخنرانی اداری، رسیدن به یک نتیجه در محیط کار است که زندگی بسیاری به آن وابسته است. اگر نتوانید شنوندگان را در بحث نگه دارید به مشکل خواهید خورد.
چرا باید برای شروع سخنرانی جملات خاصی انتخاب کنیم؟
۱. بالا بردن اعتماد به نفس
اگر شما به صورت ناگهانی سراغ مطالب اصلی بروید، این تصور را ایجاد خواهید کرد، که نگران هستید و میخواهید زودتر کارتان را تمام کنید. این مسئله موجب میشود بی اعتماد به نفس به نظر برسید. بنابراین آرام و آهسته با شروعی خوب، بعد از یک متن سخنرانی ۵ دقیقه ای، بحث اصلی را آغاز کنید و نگذارید ردی از عجله و نگرانی در صدایتان مشهود باشد.
۲. ایجاد اشتیاق در شنونده
شما باید در شنونده اشتیاقی ایجاد کنید که تا انتهای سخنرانی او را همراه شما نگه دارد. اگر درمورد موضوعی تخصصی صحبت میکنید، نباید تمام مدت از اصطلاحات پیچیده استفاده کنید. حتی اگر در جمعی علمی سخنرانی میکنید!
۳. به شنونده نشان دهید در کار خود حرفه ای هستید.
تا به حال شده است دو نفر را که یکی تحصیلات کارشناسی دارد و دیگری دکتری با یکدیگر مقایسه کنید و به این نتیجه برسید که نفر اول در بیان منظور خود موفقتر است؟ اگر چنین است باید این نکته را در یاد داشته باشید، که چون نفر دوم اطلاعات بیشتری دارد، نمیتواند در متن سخنرانی کوتاه منظور خود را بیان کند.
در عوض نفر اول، با فن بیان بهتر، شاید با وجود بیان مطالبی که از نظر تخصصی در مرتبه پایینتری هستند را بهتر بیان کند. بنابراین به تحصیلات و اطلاعات خود اعتماد نکنید، آنچه در سخنرانی به کمک شما میآید بیان حرفهای و متن سخنرانی کوتاه و تأثیرگذار است.
۴. در ذهن شنونده بمانید.
اگر بتوانید سخنرانی خود را با یک متن سخنرانی سه دقیقه ای و خوب آغاز کنید، با کیفیت بالایی ادامه دهید و با یک نتیجهگیری خوب به پایان برسانید، در ذهن شنونده باقی خواهید ماند. حتی متن سخنرانی سه دقیقهای هم میتواند تأثیر خود را در ذهن مخاطب بگذارد.
۵. از استرس خود بکاهید.
استفاده از اذکار شروع سخنرانی میتواند به شما در فراموش کردن استرس و نگرانی کمک کند. به هر حال سخنرانی برای عدهای که تمام حواسشان به شما است، بالقوه دشوار است، بنابراین با یک شروع خوب میتوانید از این استرس بکاهید. شما حتی میتوانید از متن سخنرانی آماده استفاده کنید.
اشتباهات انتخاب جملات آغازین
۱. استفاده از متن های طولانی
شروع سخنرانی نه باید با عجله باشد و نه طولانی. بهترین کار انتخاب متن سخنرانی کوتاه برای زمان شروع است. این متن باید بین شما و شنونده ارتباط صمیمی ایجاد کند و اشتیاق اولیه را به شنونده بدهد. اگر رسیدن به مطلب اصلی را بیش از حد طولانی کنید، شنونده خسته میشود.
۲. نداشتن تسلط کافی
شما با استفاده از متن شروع سخنرانی در جلسات اداری، قرار است اعتماد به نفس خود را نشان دهید. اگر به آنچه میخواهید بگویید تسلط کافی نداشته باشید، یکی از اهداف اصلی را از قلم انداختهاید. بنابراین چند روز پیش از سخنرانی به خوبی آن را تمرین کنید.
۳. معرفی نکردن خود
اگر در جلسات و محفلهایی سخنرانی میکنید، که افراد حاضر در آن شما را نمیشناسند، حتماً در متن شروع سخنرانی، بخش کوچکی را به معرفی خود اختصاص دهید. البته این معرفی باید بسیار کلی باشد و نباید به گونهای باشد که شنونده احساس کند شما از خود راضی هستید و برای تعریف و تمجید از خود به آنجا رفتهاید.
۴. معرفی نکردن موضوع سخنرانی
متن سخنرانی کوتاهی که انتخاب میکنید، باید حتماً در برگیرنده موضوع سخنرانی باشد. اگر در چند دقیقه اول مشخص نشود که هدف شما چیست و به دنبال بیان چه موضوعی هستید، شنونده سردرگم میشود.
انتخاب مطالب جذاب برای سخنرانی کوتاه
تمام آنچه گفتیم، به یک راه حل نیاز دارند و آن انتخاب جملات زیبا برای شروع سخنرانی است. وقتی از صفت «زیبا» استفاده میکنیم، منظورمان تنها اشعار و جملات ادبی نیست، بلکه زیبایی در گفتار به «جذابیت سخن» نیز اطلاق میشود.
برای آن که بتوانید جملات درستی انتخاب کنید، باید اهداف خود را به چند متن سخنرانی های تاثیر گذار تبدیل کنید. در این متنها شروع هر بخش بسیار مهم است. مواردی که در ادامه بیان میکنیم، نمونههایی از بهترین شروعهایی است که میتوانید برای سخنرانی خود انتخاب کنید.
۱. شروع با نام و یاد خداوند
این شیوه یکی از رایجترین روشهای شروع سخنرانی در مجامع داخل ایران یا بعنوان متن شروع سخنرانی در جلسات اداری است و جملات مناسب در بین آثار ادبیات فارسی بسیار یافت میشود.
توجه کنید که چنین عادتی برای سخنرانیهای بینالمللی، باتوجه به فرهنگ سایر ملل معمول نیست. میتوانید از نمونههای زیر برای متن شروع سخنرانی در جلسات استفاده کنید:
«بسم الله الرحمن الرحیم *** هست کلید در گنج حکیم»«نظامی گنجوی»
«به نام آنکه هستی نام از او یافت *** فلک جنبش زمین آرام از او یافت»«نظامی گنجوی»
«به نام خداوند جان و خرد *** کزین برتر اندیشه برنگذرد»«ابولقاسم فردوسی»
«به نام آن که تن را نور جان داد *** خرد را سوی دانایی عنان داد»«امیر خسرو دهلوی»
«به نام خداوند لوح و قلم *** حقیقت نگار وجود و عدم»
۲. استفاده از جملات بزرگان ادبیات و فلسفه
برای متن آماده سخنرانی چنین جملاتی معمولاً برای شنوندگان جذاب است. همه ما اینگونه هستیم، به جملات حکیمانه و این که از طرف افراد صاحب سبک و دانا بیان شده است، علاقه نشان میدهیم.
«هیچ وقت به اندازهای نگران رسیدن نباشید، که حرکت کردن را فراموش کنید.»
«رسیدن به موفقیت آسان است؛ فقط باید هر آنچه درست است را به شکل درست و در زمان درست انجام دهید.»
«تنها آنهایی که قدرت صداقت و از خود گذشتگی را آموخته باشند، میتوانند در زندگی خود عمیقترین شادیها را تجربه کنند.»
«جامعه فرزانگی و سعادت مییابد که خواندن، کار روزانهاش میباشد.»
«راز موفقیت در زندگی را فقط کسانی آموختند که در زندگی موفق نشدند. »
از این دست جملات که به نقل از نیچه، سقراط و بسیاری از نویسندگان و فیلسوفان امروزه به ما رسیده است، بسیار است. کافی است متناسب با موضوع سخنرانی یکی را انتخاب کنید و این متن سخنرانی کوتاهی برای شروع خواهد بود.
۳. استفاده از تکه هایی از آثار ادبی
شنوندگان در متن سخنرانی به چنین جملاتی علاقه دارند، بنابراین استفاده از آنها میتواند مؤثر باشد. این جملات جز متن سخنرانی سه دقیقه ای هم حساب می شوند.
«یکی از اولین شروط سعادت این است که پیوند میان انسان و طبیعت هرگز قطع نشود *** از لئو تولستوی»
«با آن چه که درست است شروع کن نه آن چه که صرفاً قابل قبول است *** از فرانتس کافکا»
«کسانی که در روز رویای خود را میبینند از چیزهای زیادی با خبر هستند و کسانی که فقط شبها رویا پردازی میکنند از آنها آگاه نیستند *** از ادگار آلن پو»
۴. از داستان ها برای شروع استفاده کنید.
در متن سخنرانی کوتاه خود، درمورد هر موضوعی که صحبت میکنید، میتوانید نمونههای بسیاری را به صورت داستان برای شروع سخنرانی استفاده کنید. برای مثال این داستان که نیوتن با برخورد سیب به سرش، به فکر قانون جاذبه افتاد، نه تنها یک حقیقت است، بلکه داستانی است که به عنوان متن شروع کلاس مجازی برای دانشآموزان شروعی خوب است تا با قوانین فیزیکی که نیوتن کشف کرده است آشنا شوند. حال اگر شما در شرکت خود میخواهید درمورد راندمان کار سخنرانی کنید، میتوانید از افراد موفقی مانند ایلان ماسک استفاده کنید و در یک متن سخنرانی دو دقیقه ای؛ داستانی از او تعریف کنید.
۵. از سخنرانی های تد الهام بگیرید.
وب سایت تد، یک بستر فوقالعاده غنی از سخنرانیهایی است که درمورد موضوعات مختلف انجام شده است. اگر به تعدادی از آنها گوش کنید، میبینید که کیفیت بسیار بالایی دارند و جذاب هستند. بنابراین اگر چند مورد را تماشا کنید، میتوانید برای متن سخنرانی کوتاه خود، نمونههایی خوب بیابید.
۶. با تشکر از شنوندگان آغاز کنید.
افراد حاضر در سخنرانی، وقت خود را صرف کردهاند تا به صحبت شما گوش کنند، بنابراین اگر در متن سخنرانی کوتاه خود با تشکری مختصر شروع کنید، به آنها احساس خوبی میدهید، ضمن این که این رفتار موجب میشود برای شما احترام بیشتری قائل شوند.
متشکرم که وقت گرانبهایتان را در اختیار من گذاشتید، تا در مورد موضوع امروز صحبت کنم.
با تشکر از همه شما شنوندگان عزیز که این فرصت را به من دادید.
حضور شما در این محفل، موجب شادمانی است و من از شما کمال تشکر را دارم.
انتخاب متن شروع کلاس مجازی
حضور در کلاس درس همیشه برای دانشآموزان و دانشجویان آزار دهنده است. علاوهبر این اساتید و آموزگاران باید از حضور شاگردان خود در کلاس مطمئن شوند، چرا که قصد دارند کار خود را به نحو احسن به انجام برسند. طبیعی است که تدریس نیاز به مخاطب دارد. اگر در مدت شیوع کرونا کلاسهای آنلاین را تجربه کرده باشید، میدانید که نگه داشتن دانشآموزان و دانشجویان در کلاس کار بسیار سختی است.
پس چگونه باید، این کار را انجام داد؟
انتخاب متن شروع کلاس مجازی، پاسخ این سؤال است. این انتخاب باید به کاراترین شکل ممکن صورت بگیرد.
تشویق کردن شاگردان به فراگیری مطالب، با بیان این موضوع که تیترها تا چه اندازه مهم هستند.
اگر معلم پایههای ابتدایی هستید، باید با جملاتی تشویقی دانش آموزان بازیگوش را متمرکز نگه دارید.
سعی کنید دوستانه صحبت کنید تا در شاگردان حالت تدافعی ایجاد نشود.
تصور کنید کلاس درس حضوری است و از داستان برای شروع مباحث درسی استفاده کنید.
در مقاطع دانشگاهی، جدیت در شروع کلاس پاسخ بهتری میدهد.
شروع سخنرانی؛ تضمین نگهداری مخاطب
زمانی که قرار است برای سخنرانی آماده شوید، را به دو قسمت تقسیم کنید. در بخش اول، باید متن سخنرانی خود را انتخاب کنید. موضوع هر چه که هست، مهمترین بخش، شروع سخنرانی است.
برای آن که بایک شروع خوب، بتوانید شنونده را با خود همراه کنید، از متن سخنرانی کوتاه آغازین استفاده کنید. در این متن بخشی به معرفی شما و بخشی به ایجاد انگیزه به کمک جملات بزرگان، داستانها و تکههایی از آثار ادبی تأمین میشود.
در این مقاله سعی بر آن شد تا در مورد متن شروع سخنرانی در جلسات اداری، متن سخنرانی مدیریتی، متن آماده سخنرانی، متن سخنرانی سه دقیقهای صحبت شود.
متن شروع سخنرانی در جلسات با متن شروع کلاس مجازی و سخنرانی در محافل ادبی و غیره متفاوت است. بنابراین مخاطبان خود را بشناسید و برای موقعیت مناسب متن سخنرانی تهیه کنید.
کلام آخر:
سخنوری مهارتی است که با رعایت نکات و تکنیکهایی و البته کمی استعداد میتواند شما را در هر جمعی بدرخشاند. این مقاله با استفاده از تکنیکهای بهروز دنیا میتواند به شما در متن سخنرانی کوتاه کمک زیادی کند.
مطمئنم که شما هم عبارت «کاریزماتیک» را بسیار شنیدهاید و میخواهید بدانید معنی کاریزما چیست؟ ممکن است شما نیز مانند من در مورد مفهوم این کلمه کنجکاو شده باشید و به دنبال این موضوع رفته باشید، اما معنی کاملی برای آن در دسترستان قرار نگرفته باشد. اگرچه این واژه مرموز است، اما میتواند از نظر هرکس، معنا و مفهوم متفاوتی داشته باشد.
بر همین اساس تصمیم گرفتیم در این مطلب به صورت مفصل به این موضوع بپردازیم که معنی کلمه کاریزما چیست و ویژگی های شخصیت کاریزما چیست؟ در نهایت به شما قول میدهم در این مطلب با بررسی نمونه های جهانی و بهترین تعاریف ارائه شده، به تعریف جامع، انعطافپذیر و همهجانبهای برای این واژه دست پیدا کنیم. پس لطفاً با ما همراه باشید.
افسانه کاریزما چیست؟
«افسانه کاریزما» یا «The Charisma Myth» نام کتابی است که به صورت تخصصی در مورد معنی Charisma نوشته شده است و به صورت مفصل به سؤالات پیرامون آن را پاسخ میدهد. نویسنده این کتاب فردی به نام «اولیویا فاکس» است که تمام تجربیات خود در حیطه انسان شناسی کاریزمایی را در 13 فصل با مخاطبین خود به اشتراک گذاشته است. در این کتاب راهحلهای ساده، گوناگون و کاربردی معرفی شده است که به کمک آنها میتوان کمکم به یک فرد کاملاً کاریزماتیک تبدیل شد.
خوشبختانه این کتاب در زبان فارسی هم تحت عنوان «افسانه Charisma، چگونه هرکسی میتواند در هنر و علم جذابیت شخصی، به مهارت برسد» منتشر شده است.
معنی کاریزما در فارسی، توانایی جلب توجه و تحسین دیگران است. این توانایی میتواند ارتقا یابد، اما برای ابراز به نیروی اراده نیاز دارد. افراد کاریزماتیک، حضور، صمیمیت و قدرت دارند. حالت درونی و ذهنی به افراد کمک میکند تا این صفات را به دیگران منتقل کرده و آنها را با خود همجهت کنند!»
كاريزما چيست؟
اکنون زمان آن رسیده است که بدانیم معنی این واژه چیست؟ Charisma در لغت از واژهی یونانی «خاریسمای» یا «خاریتاس» گرفته شده است که با معانی جذابیت ذاتی، موهبت، برکت و متانت اخلاقی به کار برده میشود؛ و از بعد از جنگ جهانی دوم برای بیان کردن ویژگیهای اخلاقی و رفتاری رهبران بزرگ جهان وارد فرهنگ بیان انگلیسی شد و از آن پس سایر زبانها نیز از این واژه استفاده کردند.
در پاسخ به سؤال معنی کاریزماتیک به چه معناست باید بیان کرد Charisma بیانگر ویژگی های خاصی در افراد خاصی است که به شیوهای ناملموس و غیرقابل تعریف دارای اثرگذاری خارقالعادهای بر روی دیگر افراد جامعه هستند. تمام ویژگیهای برتر انسانی که در یک فرد وجود داشته باشد، میتواند نشانی از خاصیت برجسته آن شخص باشد. اما دستهبندی ویژگیهای کاریزما در بین افراد مختلف با هم تفاوت دارد و همین دستهبندی است که باعث شده تعاریف متفاوتی برای آن مطرح شود.
شاید برخی بخواهند بدانند که از نظر لغت، کاریزما چیست و دقیقاً چه معنایی دارد. Charisma از نظر لغوی، به معنای جذابیت است. این ویژگی میتواند هم مثبت و هم منفی باشد. اینطور نیست که بگوییم هرکسی که شخصیت جذابی دارد، انسان خوبی است. منظور ما در اینجا، توانایی تأثیرگذاری بر دیگران و همچنین جذب کردن سایر افراد است. ویژگیهای خاصی که در فرد وجود دارد و باعث تأثیرگذاری بیشتر وی میشود.
در حال حاضر رایج ترین تعاریف Charisma به قرار زیر هستند:
برقراری ارتباط ساده با دیگران و اثرگذاری بر آنها»
توانایی اینکه بتوانیم سایر افراد را مشتاقانه با خواستههای خود همراه کنیم!»
جذاب بودن از نظر عام و جهت دادن به رفتار دیگران»
«افراد دارای Charisma، اقتدار و انواع اعتماد به نفس را دارند که باعث میشود مورد تأیید و احترام دیگران قرار بگیرند!»
چه افرادی کاریزماتیک هستند؟
شخصیت کاریزماتیک چیست ؟ حتماً شما هم در زندگی خود با افرادی روبهرو شدهاید که در صورت همصحبتی با آنها، احساسات خاصی را تجربه کردهاید؛ مثلاً در کنار آنها احساس آرامش، اقتدار، ارزشمندی یا لذت به شما دست داده است. در چنین موقعیتهایی، بیان کردن دلیل تأثیرگذاری آن افراد به صورت واضح برای شما مشخص نیست؛ نمیتوانید تضمین کنید که کلام، اعتماد، آگاهی، تجربیات یا ظاهر آن فرد دلیل ایجاد چنین احساسهایی در شما شده است.
به همین خاطر در جواب این سؤال می توان گفت که افراد Charismatic کسانی هستند که با معجونی از ویژگیهای خاص مانند اقتدار، هوشمندی، دانش و ….. به صورتی غیر قابل انکار سایر افراد را تحت تأثیر خود قرار میدهند و ایشان را به صورتهای گوناگون مطیع خود میکنند. در کل تاثیرگذار بودن یک ویژگی مثبت و برتر است که همه میخواهند بهصورتی از آن برخوردار باشند.
گاهاً پیش میآید که سلبریتیها را افراد کاریزماتیک معرفی میکنند، اما حقیقت این است که همه سلبریتیها را نمیتوان افراد این گونه در نظر گرفت؛ چون با وجود اینکه تعاریف متفاوتی از این واژه وجود دارد، اما هرکس به کمک حس ششم خود میتواند یک فرد Charismatic را از غیر آن تشخیص دهد. به همین خاطر مشهور بودن یا ثروتمند بودن صرف، نمیتواند دلیل بر وجود جذبه شخصیتی در افراد باشد.
باید بدانید که این افراد در اولینباری که با سایر افراد برخورد میکنند، بسیار مشتاق و مقتدر به نظر میرسند. علاوه بر این، با رفتارهای جذاب خود اعتماد افراد را به خود جلب میکنند. شخصیت کاریزماتیک یکی از بهترین رهبران است و بهراحتی میتواند کاری کند تا سایر افراد از آنها پیروی کنند.
کاریزما اکتسابی است یا انتسابی؟
حالا شاید برای شما سؤال پیش بیاید که ویژگی دیگر شخصیت جذاب چیست؟ و آیا فرد از بدو تولد این ویژگی را داشته، یا بعداً آن را با آموزش و تلاشهای خود کسب کرده است؟ ما در این قسمت، به سؤال پاسخ خواهیم داد. شاید افراد زیادی این ویژگی را از ابتدای تولد خود داشتهاند، اما مهمترین قسمت آن با تلاش کردن و آموزش دیدن انجام میگیرد؛ بنابراین، ویژگی Charisma را میتوان با تمرین و آموزش به دست آورد.
کاریزما، جذابیت یا شعور؟!
از نظر بسیاری از افراد، واژهی «جذابیت» یا «شعور» مترادف Charisma در نظر گرفته میشود. اگرچه این ویژگیها در افراد کاریزماتیک وجود دارند اما برای تعریف کاریزما، زیادی مخفف شدهاند.
چراکه جذابیت که مترادف کاریزما است علیرغم اینکه میتواند یک ویژگی فطری باشد، قابلیت اکتسابی نیز دارد. مطمئناْ همه ما شاهد تغییر رفتار افرادی بودهایم که از یک فرد بسیار خشک، جدی و حواس پرت، به فردی جذاب، بادقت و دوستداشتنی تبدیل شدهاند.
به همین خاطر جذاب بودن یا باشعور بودن نمیتواند برای Charismatic بودن کافی باشد و فقط در معنا مترادف کاریزما است. در ادامه این مطلب، ۱۴ ویژگی برجسته افراد کاریزماتیک را به شما معرفی میکنیم.
چرا کاریزمایتک بودن مهم است؟
انسانها مخلوقاتی اجتماعی هستند که به صورت ذاتی علاقه فراوانی به دیده شدن و تأثیرگذاری در نزد دیگران دارند. هر فرد با ویژگی و قابلیتهای رفتاری متفاوت، میخواهد که به نوعی در دیگران اثر کند. حدود ۹۰ درصد افراد جامعه تحت تأثیر ناتوانیهای فردی، مشکلات اجتماعی و خانوادگی، موقعیت مالی و اجتماعی سطح پایین و دست به گریبان بودن با مشکلاتی از این دست، نیازهای برتر خود را به فراموشی میسپارند.
اما با این وجود همچنان حس تأثیرگذاری و دیده شدن حتی در نزد خانواده، دوستان و همکاران در آنها وجود دارد. در واقع اگر کسی بتواند خاصیتهای Charisma را در خود ایجاد کند، حتی اگر هرگز مشهور نشود، میتواند حداقل روی نزدیکان خود تأثیر بگذارد. اگر یک کاسب کار یا فروشنده قابلیت Charisma داشته باشد، میتواند مخاطبین یا مشتریان بیشتری برای خود ایجاد کند و کسبوکار خود را در حد یک تجارت اعلا گسترش دهد. میتوان گفت: «هر انسانی به صورت ذاتی میخواهد با دارا بودن ویژگیهای برتر انسانی، به عنوان یک فرد Charismatic در جامعه دیده شود!»
آیا ما هم میتوانیم کاریزماتیک باشیم؟
در تفکر عام، این واژه را به عنوان یک ویژگی ذاتی، ژنتیکی و درونی در نظر میگیرند. این تفکر به زمانی برمیگردد که برای اولین بار این واژه در بین مردم رواج پیدا کرده بود و مردم عیسی مسیح (ع) را به عنوان کاریزماتیک ترین فرد عالم می شناختند.
اما در عصر حاضر، دیگر کاریزماتیک بودن به عنوان یک ویژگی ذاتی و ژنتیکی در نظر گرفته نمیشود، با توجه به سطح اطلاعات و تکنولوژیهای برتر موجود در عصر حاضر، تمام قابلیتهای برتر توسط انسان در کوتاهترین زمان ممکن قابل فراگیری هستند. در واقع امروزه به تمام مردم جهان ثابت شده است که رسیدن به درجات برتر اجتماعی، فرهنگی، مالی و …. تنها در گرو کسب دانش و آموزشهای لازم در آن زمینهها قرار دارد.
بر همین اساس میتوانم این خبر خوب را به شما بدهم که: «هرکس که بخواهد میتواند تبدیل به یک شخص کاریزماتیک شود» برای تبدیل شدن به چنین شخصی هم فقط کافیست بارزترین ویژگیهای Charisma را در خود تقویت کنید و توسعه فردی را در خود استارت بزنید. آنگاه با به دست آوردن قدرت تأثیرگذاری، میتوانید کاریزماتیک بودن خود را اثبات کنید.
۱۴ ویژگی و خصوصیت شخصیتی افراد کاریزماتیک
در بین تعاریفی که برای Charisma ارائه شده است، ۱۴ ویژگی زیر جزو قابلیتهای بودهاند که به افراد کاریزماتیک نسبت داده شده است. در واقع این موارد در هر کسی وجود داشته باشند، میتوانند آن فرد را از نظر اجتماعی در جایگاه ویژهای قرار دهند:
۱- داشتن هدف
وقتی کسی هدف بزرگ، مقدس یا معناداری در زندگی خود نداشته باشد، نمیتواند دیگران را در جهت خاصی به حرکت وادارد یا ایشان را برای تمایل به مسیر خاصی هدایت کند. بنابراین تمامی این افراد هدف کاملاً مشخص و معناداری در زندگی خود دارند که برای رسیدن به آن اشتیاق فراوانی دارند، بهطوری که آن اشتیاق در تمام جنبههای زندگی آنها انعکاس پیدا میکند.
۲- اعتماد به نفس
اعتمادبهنفس دیگر ویژگی است که افراد دارای Charisma از آن برخوردار هستند. در واقع اگر کسی اعتمادبهنفس نداشته باشد، بسیار بعید است که بتواند بر دیگران تأثیر گذاشته یا آنها را با خود همراه کند.
۳- عزتنفس
عزت نفس مفهومی کاملاً جدا از اعتمادبهنفس دارد که صرفاً به رابطه درست فرد با دیگر افراد و موجودات جهان مربوط میشود و افراد Charismatic از این ویژگی برخوردار هستند. هیچکس افراد خودخواه و خودشیفته را در زمره کاریزماتیکها قرار نمیدهد. بنابراین افراد دارای Charisma، با داشتن عزت نفس، در قلب و روح دیگران نفوذ میکنند.
۴- نفوذ کلام
«هرآنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند!» کلام نافذ و قدرت تکلم بالا، یکی دیگر از ویژگیهای برتر افرادی است که به آنها Charismatic گفته میشود. شیوه سخن گفتن در روند تأثیرگذاری بر دیگران نقش بسزایی دارد. با اطمینان میتوان گفت که تأثیر کلام، به تنهایی میتواند بخش اعظمی از خاصیت Charisma موردنظر را در یک فرد ایجاد کند.
۵- حواس جمع
کاریزماتیکها حواس جمعی دارند و همه چیز را از نگاه ما میخوانند. آنها دقت و توجه بالایی دارند که به آنها کمک میکند بتوانند حس آرامش، همدردی و همراهی را در بقیه ایجاد کنند.
۶- رهبری
معمولاً رهبران بزرگ جهان، بهترین الگوها برای کاریزماتیک بودن هستند. این افراد با دارا بودن قدرت رهبری و هدایت توانستهاند بر جمع کثیری از مردم یک کشور تأثیر داشته باشند. به همین خاطر قدرت رهبری از دیگر ویژگیهای مهم Charisma در نظر گرفته شده است.
۷- آگاهی
معمولاً افراد Charismatic دارای آگاهی و اطلاعات بالایی در زمینههای اجتماعی هستند و به کمک همین آگاهیها است که میتوانند نفوذ کلام خود را بیشتر کنند و بر دیگران تأثیر عمیقی بگذارند.
۸- خود بودن
نمیتوان با نقش بازی کردن یا ادا درآوردن به یک فرد Charismatic تبدیل شد. خود واقعی بودن باعث ایجاد جذابیت در شخصیت افراد میشود که خود دلیل اصلی کاریزماتیک بودن است.
۹- ثروت
به راحتی میتوان گفت که بیشتر افراد کاریزماتیک، افراد ثروتمندی هستند. در واقع اگر کسی از قدرت نفوذ کلام و بهره بالایی در بین مردم برخوردار باشد، طبیعی است که از ثروت بالایی هم برخوردار باشد. اما این ویژگی به صورت قطع در همه آن ها وجود ندارد. یعنی فردی بدون داشتن این ویژگی هم میتواند به کاریزماتیک بودن فکر کند.
۱۰- شعور
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، باشعور بودن باعث میشود تا در نزد دیگران به عنوان یک فرد دارای Charisma شناخته شویم. بنابراین داشتن یک رفتار متناسب با موقعیتهای مختلف یا به اصطلاح «باشعور بودن»، می تواند از ما یک فرد کاریزماتیک بسازد.
۱۱- برقراری تماس چشمی با دیگران
مهمترین کاری که این افراد انجام میدهند، این است که هنگام صحبت کردن با سایر افراد، مستقیماً در چشمان آنها نگاه میکنند. برقراری تماس چشمی یکی از مهمترین ویژگیهایی است که یک فرد کاریزماتیک دارد و با این روش، باعث تأثیر بیشتر حرف خود بر سایر افراد میشوند.
۱۲- شنونده خوبی بودن
ویژگی دیگر افراد Charismatic، این است که شنوندههای بسیار خوبی هستند. این افراد با اشتیاق به سخنان طرف مقابل خود گوش میکنند. شاید بگویید که دلیل این رفتار افراد کاریزما چیست و چرا از این روش استفاده میکنند. در پاسخ باید بگوییم که این ویژگی، باعث میشود تا طرف مقابل به آنها اعتماد بیشتری داشته باشند. وقتی فردی با اشتیاق به حرفهای شما گوش دهد و تمام توجه وی به سمت شما باشد، شما هم متقابلاً از همصحبتی با او لذت خواهید برد.
۱۳- تحسین دیگران
این فرد وقتی میبینید که شخص دیگری کار خود را بهدرستی انجام میدهد، وی را تحسین میکند. افراد کاریزماتیک با تحسین دیگران، به آنها اعتمادبهنفس بیشتری میدهند و این موضوع باعث میشود تا در سایر افراد تأثیر بگذارند. علاوه بر این، اگر فرد Charismatic بخواهد از شخصی انتقاد کند، در ابتدای امر به رفتار خود توجه کرده و بعد از فکر کردن در درباره این موضوع، انتقاد خود را به نرمی و آرامی بیان میکند. این باعث میشود تا فرد آن انتقاد را بهتر قبول کند.
۱۴- بهخاطر سپردن نام دیگران
یکی از مهمترین ویژگی این افراد این است که نام دیگران را بهخوبی به یاد دارند. اگر شما هنگام ارتباط با شخص دیگری نام او را به زبان بیاورید، موجب میشود تا آن فرد احساس بهتری نسبت به شما داشته باشد. همچنین این ویژگی باعث میشود تا آنها اعتماد بیشتری نسبت به شما داشته باشند و بهراحتی میتوانید تأثیر مثبتی بر آنها بگذارید.
حالا که میدانیم معنی کلمه کاریزماتیک یعنی چی (کاریزما یعنی چی) و ویژگی افراد کاریزماتیک چیست، میتوانیم ما نیز آستینهای خود را بالا بزنیم و با کسب این ویژگیها به رده کاریزماییهای این جهان بپیوندیم. خوشبختانه رسیدن به این درجه کار چندان دور از دسترسی نیست و میتواند برای هر فردی که حقیقتاً آن را بخواهد، محقق شود.
به تازگی دورههای آموزشی نیز تحت عنوان «چگونه کاریزماتیک شویم؟» به صورت مجازی و حضوری در کشورمان برگزار میشود که برای تسلط بر ویژگیهای فوق میتوان از آنها استفاده کرد. بههرحال اگر کمی دقت کنیم، در بین اطرافیان خود نیز میتوانیم چنین افرادی را پیدا کنیم و از ایشان برای رسیدن به این جایگاه الگو بگیریم.
کاریزماتیک ترین افراد تاریخ
بهتر است بگوییم در تاریخ افراد زیادی به عنوان کاریزماتیکترین افراد دنیا در نظر گرفته شدهاند که از جمله آنها میتوان به شخصیتهای زیر اشاره کرد:
«مهاتما گاندی» – رهبر فقید هندوستان در بین سالهای ۱۸۹۳ تا ۱۹۴۸گاندی به عنوان سرشناسترین رهبر هندوستان، نه تنها در بین مردم این کشور، بلکه در بین کل مردم جهان طرفدارن زیادی دارد. او توانست در پی تلاشهای خود کشور هند را از استعمار اروپاییان نجات دهد.
«ناپلئون بناپارت» – امپراطور فرانسه در بین سالهای ۱۸۰۴ تا ۱۸۱۵ناپلئون بناپارت در طول زمان حکومت خود با پیروزیهای گستردهی خود توانست جایگاه فرانسه را به عنوان یکی از قدرتهای غالب اروپا تثبیت کند.
«وینستون چرچیل» – نخستوزیر مشهور انگلستان در بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ – ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۵چرچیل به عنوان مشهورترین چهره سیاسی بریتانیا، در بین مردم این کشور محبوبیت زیادی داشت.
«آدولف هیتلر» – رهبر آلمان در بین سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵برخیها معتقد هستند که هیتلر بیشتر از اینکه یک رهبر باشد، یک سخنران فوقالعاده بوده است که توانسته تنها با سخنرانیهای خود کل مردم آلمان را در مسیر تسخیر جهان با خود همراه کند.
«نلسون ماندلا» – اولین رئیس جمهور آفریقای جنوبی در بین سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۹ماندلا یک فرد سیاهپوست بود که توانست با مبارزه در مسیر رفع تبعیض نژادی، محبوبیت بسیاری را در بین مردم آفریقا و حتی در بین مردم کل جهان کسب کند.
تمام افرادی که در طول تاریخ از آنها به عنوان اشخاصی با Charisma بالا یاد میشود، جزو رهبران محبوبی بودهاند که توانستهاند خیل عظیمی از مردم را با عقاید خود همراه کنند. هرکدام از این افراد ویژگیهای شخصیتی منحصر به فردی داشتهاند اما در داشتن ویژگیهای کاریزمایی مشترک بوده اند.
با مطالعه زندگی این افراد میتوان به این نتیجه رسید که برخی از آنها ذاتاً دارای اقتدار بودهاند، اما برخی دیگر افراد ضعیفی بودهاند که از دل ناکامیها توانستهاند به بالاترین درجات نائل شده و افراد زیادی را با عقاید و اهداف خود هماهنگ کنند. از جمله این افراد میتوان گاندی را نام برد که زمانی یک وکیل ضعیف بوده است اما بعدها به یک رهبر بزرگ تبدیل شده است.
کاریزماتیک ترین افراد هالیوود
گفتیم که در بین مردم، سلبریتیها و افراد مشهور صحنه بازیگری و فشن به عنوان افراد جذاب عصر حاضر یاد میشود. اگرچه هر سلبریتی را نمیتوان در ردیف کاریزماییها قرار داد، اما برخی از آنها حقیقتاً افراد کاریزماتیکی هستند.
از جمله این افراد هم میتوان شخصیتهای هالیوودی مانند جرج کلونی، برد پیت، مریل استریپ، کیانور یوز، آنجلینا جولی، نیکولای کاستر والدو، رایان رینولدز، جیسون استاتام، جود لا، تام هاردی، لئوناردو دیکاپریو، مورگان فریمن، مت دمون، هیو جکمن و …. را نام برد.
میتوان گفت در واقع تمام هنرپیشههایی که توانستهاند در بین سالهای فعالیت خود در بین مردم نه تنها شهرت، بلکه محبوبیت کسب کنند، جزو هنرپیشههای کاریزماتیکی هستند که نقشهای ماندگاری را برای سینمای هالیوود ایفا کردهاند و در بین سایر مردم جهان نیز به عنوان کاریزماتیک ترین بازیگران دنیا مطرح شدهاند.
لیست فوق را میتوان تا چندین شخصیت محبوب دیگر نیز ادامه داد. البته این افراد نه تنها در هالیوود، بلکه در تمام نقاط جهان طرفدارن و دوستداران پر و پا قرصی دارند که صفحات مجازی آنها را دنبال میکنند. برخی از شخصیتهای فوق توانستهاند با انجام فعالیتهای انسان دوستانه کاریزماتیک بودن خود را بیشتر از پیش به رخ بکشند.
کاریزماتیک ترین هنرپیشه های ایرانی
اکنون که تا این قسمت از مقاله را مطالعه کردید به خوبی می دانید کاریزماتیک یعنی چه ؟ و معنی کاریزماتیک را درک کردهاید بهتر است به سؤال ویژگی افراد کاریزماتیک چیست پاسخ بدهیم. خوشبختانه کاریزماتیک بودن را تنها نمیتوان به هنرپیشههای خارجی نسبت داد. در بین هنرپیشههای خودمان نیز افرادی وجود دارند که حقیقتاً میتوان مدال Charismatic را با افتخار بر گردن آنها آویخت. از جمله این افراد میتوان بهروز وثوقی، ناصر ملک مطیعی، علی نصیریان، پرویز پرستویی، جمشید هاشمپور، ابولفضل پورعرب، لیلا حاتمی، فرامرز عربنیا، نوید محمدزاده، مهران مدیری، مریلا زارعی، رضا عطاران، شهاب حسینی، فاطمه معتمد آریا و …. را نام برد.
سخن پایانی
هرکسی که بخواهد در زندگی به درجات بالاتر و موفقیتهایی که استحقاق آن را دارد برسد، به ایجاد ویژگیها و عادتهای تازه در خود فکر میکند. شاید کسی وجود داشته باشد که هرگز به معنای کاریزماتیک فکر نکرده باشد و حتی معنی کاریزما در فارسی را هم نداند، اما در پی کسب تجربیات، باورها، عادات، صفات و موقعیتهای ایدهآل، به یک شخص کاملاً کاریزماتیک تبدیل شده باشد.
حالا که به خوبی می دانید معنی کاریزما چیست و شخصیت کاریزماتیک یعنی چی؟ پس برای کاریزماتیک شدن به خود سخت نگیرید. همین که هدف مشخصی داشته باشید و برای رسیدن به آن، سعی کنید هر روز بهتر از دیروزتان باشید، سرانجام در کنار سایر دستاورهای خود، به یک شخص کاریزمایی تبدیل خواهید شد که خود به خود بر دیگران تأثیر بسزایی دارد.
اگر به دنبال کاریزماتیک بودن هستید، کتاب هر آنچه از قدردانی و تشکر باید بدانیم نیز کمک خوبی در این زمینه به شماست.
سوالات متداول
۱- کاریزما چیست؟
Charisma در لغت از واژهی یونانی «خاریسمای» یا «خاریتاس» گرفته شده است که به معنای جذابیت ذاتی، موهبت، برکت و متانت اخلاقی است. کاریزما از بعد از جنگ جهانی دوم برای بیان کردن ویژگیهای اخلاقی و رفتاری رهبران بزرگ جهان وارد فرهنگ بیان انگلیسی شد و از آن پس سایر زبانها نیز از این واژه استفاده کردند.
۲- افسانه کاریزما چیست؟
«افسانه کاریزما» یا «The Charisma Myth» نام کتابی است که به صورت تخصصی در مورد Charisma نوشته شده است. نویسنده این کتاب فردی به نام «اولیویا فاکس» است که تمام تجربیات خود در حیطه انسان شناسی کاریزمایی را در 13 فصل با مخاطبین خود به اشتراک گذاشته است
شناخت تله ها و موانع موفقیت ، انواع تله های ذهنی موفقیت
همه افراد تمایل به کسب موفقیت دارند و میخواهند در هر کاری که شروع میکنند موفقیتهای بالایی کسب کنند، در حال حاضر تله ها و موانع موفقیت فراوان است و میتواند باعث شکست و پسرفت برخی افراد شود. مشکلات فراگیر زیادی وجود دارد که افراد را از موفقیت باز داشته و میتواند مانعی جدی در راه موفقیت آنها به حساب بیاید؛ در صورتیکه شما این موانع و تلهها را شناخته و نسبت به رفع آنها اقدام کنید میتوانید در کمترین زمان به موفقیت غیرقابل باوری دست پیدا کنید.
این موانع میتواند درونی یا اجتماعی باشد، فرقی نمیکند درگیر کدام یک از آسیبها شده باشید در صورتی که راهحل مناسبی برای رفع آنها پیدا نکنید این موانع میتوانند آسیبهای جدی و جبران ناپذیری برای شما به وجود آورده و در درازمدت تاثیرات منفی روی زندگی و آینده شما داشته باشند. شما با شناسایی دقیق مسیر درست و برطرف کردن موانعی که سر راه شما وجود دارد میتوانید در کمترین زمان و با اطمینان فراوان به خواستههایتان برسید.
افرادی که به هر دلیلی درگیر این تله ها و موانع موفقیت شدهاند باید در ابتدا راههای دستیابی به موفقیت را شناخته و سپس برای برطرف کرن آنها راهکار مناسبی پیدا کنند. برای شناخت انواع تلههای موفقیت، یافتن راههای مواجهه با آنها و کسب اطلاعات لازم در مورد برطرف کردن این موانع، میتوانید تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.
منظور از تله ها و موانع ذهنی موفقیت چیست؟
ممکن است موانع زیادی بر سر راه موفقیت افراد وجود داشته باشد که یکی از مهمترین و اصلیترین این موانع را میتوان تلهها و موانع ذهنی و فکری نام برد. این موانع معمولاً برای افرادی که ذهن ضعیف یا متوسطی دارند به وجود میآید به طوری که این افراد محدودیتهای فراوانی در ذهن و فکر خود داشته و این کار میتواند از کسب دستاوردهای بزرگ و موفقیتهای زیاد برای این افراد جلوگیری کند.
تلهها و موانع موفقیت فراوان هستند و وجود یک یا تعدادی از آنها میتواند در جلوگیری از پیشرفت فرد و به جلو رفتن آن تاثیر داشته باشد. به طور معمول داشتن یک ذهن قوی باعث میشود تا شما استعدادهای فوق العاده خود را شناسایی کرده و از موانع کوچک و بزرگ به راحتی عبور کنید؛ ولی افرادی که به هر دلیل دارای ذهنیت ضعیفی هستند پیشرفتی چشمگیری نداشته و تمایلی نیز برای برطرف کردن موانع پیش رو ندارند.
ذهنیت ضعیف این افراد ممکن است به دلیل مشکلات شخصی یا اجتماعی به وجود آمده باشد و در صورتی که این افراد هر چه سریعتر نسبت به برطرف کردن آنها اقدام نکنند میتواند به مشکلات بزرگتر تبدیل شده و پیامدهای منفی برای پیشرفت آنها به وجود بیاورد. نقش قدرت ذهن در زندگی افراد بسیار زیاد است و به عنوان اصلیترین عامل پیشرفت و موفقیت، نباید نادیده گرفته شود.
انواع تله های ذهنی موفقیت
تلهها و موانع موفقیت بسیار زیادند به طوری که بسیاری از آنها میتوانند باعث تغییر دیدگاه و تفکر افراد شده و به همین دلیل موفقیت آنها را تحت فشار قرار میدهند؛ شناخت این تلههای ذهنی میتواند به برطرف کردن آنها و هموار کردن مسیر موفقیت کمک کند. از مهمترین دام های ذهنی موفقیت میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
۱. ترس از تغییر
بسیاری از افراد ترجیح میدهند در نقطه امن خود بمانند و برای پیشگیری از دردسرها و مشکلات احتمالی به سمت موفقیتها نروند، این موضوع یکی از مهمترین موارد جلوگیری از پیشرفت است. افرادی که ترس از تغییر دارند معمولاً در برابر تغییرات ضروری و مهم زندگی مقاومت مقاومت کرده و تمایلی برای آن از خود نشان نمیدهند؛ به عبارتی، ترس از موانع، افراد را محدود کرده و از رشد و پیشرفت آنها در زندگی جلوگیری میکند. این مورد یکی از اصلیترین تلههای زندگی و موانع ذهنی موفقیت به حساب میآید.
۲. باورهای خود محدود کننده
شاید نتوان هیچ عاملی را اندازه خودناباوری و باورهای محدود کننده در عدم موفقیت افراد موثر دانست، افرادی که به خود میگویند نمیتوانند یا نباید کاری را انجام دهند، این باور میتواند باعث فاصله گرفتن آنها از موفقیت و ایجاد تاثیر منفی روی ذهن آنها شود. در حال حاضر بسیاری از روانشناسان باورهای خود محدود کننده را از بزرگترین تلهها و موانع موفقیت مینامند که اگر فرد برای مقابله با آنها کاری انجام ندهد، این باورها میتواند تاثیرات منفی و مخربی روی پیشرفت و موفقیت او داشته باشد. وجود انواع باورهای محدود کننده و نداشتن اعتماد به خود، از دیگر دام های ذهنی موفقیت و تلههای زندگی به حساب میآید.
۳. کمالگرایی
در برخی مواقع کمالگرایی جنبههای مثبتی داشته و باعث میشود افراد کارهای خود را به صورت استاندارد انجام دهند، ولی اگر فرد به کمالگرایی مطلق وسواس پیدا کند، باعث ایجاد مشکلی بزرگ شده و میتواند به یکی از تلهها و موانع موفقیت تبدیل شود. افرادی که میخواهند کارهای خود را با وسواس زیاد و بدون هیچ عیب و نقصی انجام دهند، این کار میتواند سبب جلوگیری از پیشرفت و اتمام صحیح کارها شود. افراد کمالگرا فقط در صورتی از کار خود راضی هستند که تمام جزئیات کار در حد ایده آل و بدون عیب و نقص انجام شود؛ این کار میتواند از احساس لذت و شادی در رسیدن به دستاوردها جلوگیری کرده و یکی از موانع موفقیت شناخته میشود.
۴. عدم داشتن تمرکز
یکی از مشکلاتی که امروزه بیشتر افراد در هر سن و سالی با آن روبرو هستند، عدم داشتن تمرکز است؛ این مشکل نیز یکی از موانع ذهنی موفقیت بوده و میتواند در تمامی افراد در دورههای مختلف زندگی ایجاد شود. عدم وجود تمرکز ذهنی دلایل مختلفی مانند شخصی، خانوادگی و اجتماعی داشته و در افرادی که دغدغههای ذهنی فراوانی دارند ایجاد میشود، در صورتی که این مشکل درمان نشود میتواند تاثیرات منفی زیادی روی زندگی فرد داشته باشد. عدم وجود تمرکز که یکی دیگر از تلهها و موانع موفقیت در افراد به حساب میآید میتواند در اثر اضطراب و استرس شدید نیز ایجاد شده و افراد باید هرچه سریعتر برای درمان آن اقدام کنند.
۵. داشتن افکار منفی
وجود افکار منفی متعدد در مورد عدم موفقیت و شکست خوردن، از دیگر تلهها و موانع موفقیت بوده که ممکن است برای افراد مختلف از نوجوان تا میانسال به وجود بیاید. این تلههای زندگی مانع از پیشرفت بهتره افراد میشود و یکی از موانع جدی در مسیر موفقیت به حساب میآید. در صورت روبرو شدن با افکار منفی و مخرب، باید برای درمان آنها اقدامی صورت بگیرد اگرنه میتواند آسیبهای جبران ناپذیر و خطرناکی برای فرد و آینده او به وجود بیاورد که یکی از آنها عدم تمایل فرد به ریسک کردن و پیشرفت در زندگی است.
۶. ضعف اراده
یکی از موارد چالش برانگیز در مسیر موفقیت، ضعف اراده است، افرادی که اراده قوی ندارند قدرت ذهنی لازم جهت انجام کارهای ضروری و کسب موفقیت را نیز نخواهند داشت. اراده ضعیف باعث تسلیم شدن افراد در مواقع سخت شده و سبب میشود این افراد تمایلی به مقاومت نشان دادن برای رسیدن به اهدافشان نداشته باشند. در حال حاضر بسیاری از روانشناسان ضعف اراده را یکی از مهمترین تلهها و موانع موفقیت ذکر میکنند که از مخرب ترین دام های ذهنی موفقیت بوده و اگر درمان نشود میتواند به یک معضل خطرناک برای رسیدن به اهداف و پیشرفت تبدیل شود.
تله ها و موانع موفقیت چه ویژگیهایی دارند؟
تمامی افراد تمایل دارند به انسانهای موفقی تبدیل شده و در زندگی به اهدافی که در نظر دارند برسند، ممکن است موانع و تلههای فراوانی در راه رسیدن به موفقیتها وجود داشته باشد که با شناخت و رفع آنها میتوان در کمترین زمان و با اطمینان بیشتری به موفقیتها دست پیدا کرد.
تلهها و موانع موفقیت ممکن است ویژگیهای مختلفی داشته باشند، برای مثال برخی از آنها با دلسرد کردن افراد، از پیشرفت و ادامه مسیر جلوگیری میکنند، بعضی از موانع ذهنی بوده و باعث عدم تمایل افراد به جنگیدن و قبول کردن ریسک برای اهدافشان میشوند؛ این موانع و مشکلات باعث ایجاد صدمات جبران ناپذیری برای هر فرد شده و سبب ناامید شدن و هدر دادن زمان میگردد.
موانع موفقیت در طولانی مدت باعث ایجاد تاثیرات منفی روی ذهن و روان فرد میشود و صدای درونی به او میگوید نمیتواند کار خود را به درستی انجام دهد، این تلهها باعث جلوگیری از امیدواری و به کار بردن انگیزه در افراد شده و میتواند شجاعت را به ترس و دلهره به تبدیل کند؛ به همین دلیل افراد باید در موقعیتهای مختلف زندگی تلهها و موانع موفقیت را شناخته و نسبت به برطرف کردن آنها اقدام کنند.
اهمیت شناخت تلههای موفقیت چیست؟
اهمیت شناخت تلههای موفقیت از موارد ضروری به حساب میآید و به افراد کمک میکند تا نسبت به رفع و درمان مشکلات احتمالی اقدام کنند.
در برخی مواقع ممکن است افراد با موانعی بر سر راهشان مواجه شوند که اگر در همان ابتدای کار نسبت به درمان و رفع آن اقدام شود میتواند از ایجاد مشکلات بزرگتر و جدیتر جلوگیری کند؛ برخی از این تلهها در طولانی مدت باعث از بین بردن اعتماد به نفس و ناامید کردن کامل افراد میشود که شناخت آنها در همان ابتدا سبب در طرف کردن و رفع کامل آنها میشود.
افرادی که اقدام به شناخت موانع موفقیت میکنند میتوانند در برابر شکستهای مختلف ایستادگی کرده و انعطاف پذیری خوبی نشان دهند، علاوه بر این شناخت تلهها و موانع موفقیت در ابتدا کار باعث میشود تا شما بتوانید با یک فرد باتجربه مانند مشاور در این باره صحبت کرده و هرچه سریعتر نسبت به درمان آنها اقدام نمایید.
با تله ها و موانع موفقیت چگونه مواجه شویم؟
مسائل و مشکلات مختلف ممکن است برای تمام افراد در هر زمان و موقعیتی اتفاق بیفتد که هر کدام راه حل مخصوص به خود را دارد، در صورت مواجه شدن با هر مشکلی افراد به جای نگرانی و استرس باید هرچه سریعتر نسبت به برطرف کردن آن اقدام کنند. همه انسانها در طول زندگی خود با تلهها و موانع موفقیت روبرو هستند که بهترین کار غلبه بر آنها و پیدا کردن راه صحیح است. موارد زیر از بهترین کارهایی است که شما هنگام مواجه شدن با تلهها و موانع موفقیت میتوانید انجام دهید:
واکنش بیش از اندازه نشان ندهید.
سعی کنید واقعیت را بپذیرید و برای رفع آن چارهای بیندیشید.
تقصیر را گردن دیگران نیندازید.
تغییرات را قبول کنید.
از مقایسه خود با دیگران دست بردارید.
از تجزیه و تحلیل بیش از اندازه مشکل دست بردارید.
از خدمات مشاوره کسب و کار یا کوچینگ کسب و کار استفاده کنید.
دقت به موارد بالا و قبول مشکلات ایجاد شده، میتواند به شما کمک کند تا در کمترین زمان، به تنهایی یا با مشورت کردن با افراد باتجربه در این زمینه، به برطرف کردن اصولی موانع موفقیت بپردازید.
سوالات متداول
۱- دام های ذهنی موفقیت چیست؟
در کنار وجود موانع بیرونی، در برخی مواقع دام های ذهنی موفقیت نیز ایجاد میشود که از پیشرفت و رشد افراد جلوگیری میکند، مهمترین دام های ذهنی موفقیت شامل ترس از تغییر، داشتن افکار منفی، ضعف اراده، باورهای خود محدود کننده، کمالگرایی و عدم داشتن تمرکز هستند که افراد باید هرچه سریعتر برای غلبه بر آنها اقدام کنند.
۲- چگونه بر موانع ذهنی موفقیت غلبه کنیم؟
در مرحله اول افراد باید اطلاعات خود را در بارهی موانع ذهنی موفقیت بالا برده و سپس با کسب اطلاعات لازم و یا صحبت با افراد ماهر و باتجربه، نسبت به برطرف کردن آنها اقدام کنند. غلبه بر این موانع ممکن است نیاز به صرف زمان و وقت کافی داشته باشد و شما با صرف صبر و حوصله و کسب اطلاعات صحیح و اصولی، میتوانید بر آنها غلبه کنید.
۳- اهمیت شناخت موانع ذهنی موفقیت چیست؟
برای غلبه و رفع هر مشکلی، به کارگیری راهحل مخصوص همان مشکل نیاز است؛ شما با شناخت دقیق موانع ذهنی میتوانید برای برطرف کردن آن از راهحل مخصوص و مناسب همان مشکل استفاده کنید. به این منظور باید در ابتدا از وجود مشکل و علت دقیق آن مطمئن شده و پس از کسب اطلاعات دقیق به صورت استاندارد و صحیح برای برطرف کردن آن اقدام کنید.
زندگینامه رابرت کیوساکی ، جملات معروف و کتاب های کیوساکی
رابرت کیوساکی فردی است که به تنهایی توانست نگرش مردم در مورد پول را تغییر دهد. رابرت کیوساکی یا پدر پولدار معتقد است که نحوه نگاه ما به پول است که سبب موفقیت ما میگردد. همه ما از پدر و مادران خود یاد گرفتهایم که به مدرسه برویم، تحصیل کنیم، سپس کار پیدا کنیم و سخت تلاش کنیم تا بتوانیم پولهایمان را پسانداز نماییم. در واقع این نوعی نگرش مالی است که از دوران کودکی در ذهن ما شکل گرفته است.
کمتر افرادی هستند که این حقیقت را درک کنند که به منظور کسب درآمد راههای دیگری نیز وجود دارد. راههای زیادی هستند که با استفاده از آنها میتوانیم به درآمدهای هنگفت برسیم به گونهای که تا پایان عمر خود به راحتی زندگی کنیم.
رابرت کیوساکی نویسنده کتاب پرطرفدار پدر پولدار پدر بی پول است. این کتاب به طریق بسیار عجیبی مشهور شد. این کتاب بیست سال پس از انتشار نزد مردم به محبوبیت رسید. در حال حاضر کتاب پدر پولدار پدر بی پول یکی از پرفروشترین کتاب مالی دنیا است. رابرت کیوساکی در این کتاب هیچگاه به طور کامل و روشن هویت پدر پولدار را فاش نکرد. تاکنون تقریباً ۲۷ میلیون نسخه از مجموعه کتابهای پدر پولدار پدر بی پول به چاپ رسیده است. افرادی که این کتاب را میخوانند اولین سوالی که از خود میپرسند این است که به راستی پدر پولدار چه کسی بود؟؟
ما در ادامه این مقاله قصد داریم تا به بررسی بیوگرافی رابرت کیوساکی بپردازیم؛ و ۱۰ تا از جملات رابرت کیوساکی و همچنین کتاب های کیوساکی را به شما معرفی میکنیم. پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
بیوگرافی رابرت کیوساکی
رابرت کیوساکی در ۸ آوریل ۱۹۴۷ در هیلو، بزرگترین شهر ساحلی جزیره هاوایی متولد شد. او چهارمین نسل از یک خانواده مهاجر ژاپنی است و پدرش یک معلم معمولی در هاوایی بود. رابرت از آکادمی بازرگانی دریایی ایالات متحده آمریکا با مدرک لیسانس فارغ التحصیل گشت. او به سپاه تفنگداران پیوست و در زمان جنگ ویتنام به عنوان خلبان جنگنده هلی کوپتر به کشورش خدمت کرد. کیوساکی به کار در یک فروشگاه زیراکس مشغول شد؛ همانجا بود که برخی از فنون فروش و بازاریابی را یاد گرفت. این فون به او کمک کرد تا در نهایت به یک یک سخنران عمومی موفق تبدیل شود.
کیوساکی پس از چند سال کار در زیراکس، شرکتی را به نام Rippers تأسیس کرد. علی رقم کارکرد خوب کیوساکی در شرکتش اما متاسفانه در نهایت ورشکست شد. وی ناامید نگشت و به راه اندازی شرکت دیگری پرداخت که این شرکت نیز ورشکست شد.
موفقیت بزرگ زندگی او در سال ۱۹۹۷ اتفاق افتاد. او در این سال کتاب “پدر پولدار پدر بیپول” را منتشر کرد. این کتاب برگرفته از دوران کودکی کیوساکی است (اگرچه او به روایت داستانهای خیالی در کتاب اعتراف کرده است). کیوساکی داستان چگونگی اخذ دکترای پدرش را در این کتاب روایت میکند. او میگوید زمانی که پدرش با بی پولی دست و پنجه نرم میکرد پدر یکی از دوستان دبیرستان را رها کرده و یک تاجر موفق شده بود. درسی که کیوساکی از پدر فقیر خود و پدر ثروتمند دوستش آموخته است سبب نوشتن این کتاب شده است.
کیوساکی از موفقیت کتاب خود برای ایجاد یک مارک تجاری استفاده کرد. لازم است بدانید بخشی از محبوبیت اولیه این کتاب به لطف ارتباط وی با یک شرکت بازاریابی بوده است. این شرکت اقدام به تبلیع کتاب او کرد.
ثروت رابرت کیوساکی
بر اساس آخرین آمار ثروت رابرت کیوساکی در تاریخ فوریه 2023، 100 میلیون دلار است. رابرت تورو کیوساکی تاجر و نویسنده آمریکایی اهل هیلو، هاوایی است و بنیانگذار Rich Global LLC و شرکت پدر ثروتمند. او همچنین از خلق بازیهای تختهای و نرمافزاری Cashflow برای آموزش مفاهیم تجاری و مالی به بزرگسالان و کودکان در کنار فعالیتهایش توانست ثروت زیادی به دست آورد.
سایت رابرت کیوساکی
رابرت کیوساکی که بیشتر بهعنوان نویسنده کتاب پدر پولدار – پدر فقیر شناخته میشود، خالق شماره یک کتاب مالی توانسته طرز فکر دهها میلیون نفر در سراسر جهان را در مورد پول به چالش بکشد و تغییر دهد. او یک کارآفرین، مربی و سرمایهگذار است که معتقد است جهان به کارآفرینان بیشتری نیاز دارد که شغل ایجاد کنند.
در سایت richdad.com بسیاری از وبینارها، کلاسها، مقالات، کوچینگها و موارد دیگر رابرت کیوساکی قرار گرفته است و هر شخصی که مایل است دیدگاههایی متفاوتی در پول و سرمایهگذاری پیدا کند، میتواند از این سایت کمک بگیرد.
۱۰ جمله معروف از رابرت کیوساکی
مجموعه کتابهای پرفروش پدر پولدار پدر بیپول کیوساکی به بیش از 50 زبان زنده دنیا ترجمه شده است. این کتب در بیش از 100 کشور دنیا بیش از 27 میلیون نسخه فروخته شده را به ثبت رساندهاند. طبق وب سایت Celebrity Net Worth ارزش خالص رابرت 80 میلیون دلار تخمین زده شده است. در این بخش از مقاله 10 تا از جملات رابرت کیوساکی درباره موفقیت آورده شده است.
تجربیات شما را باهوشتر میکنند
وقتی رابرت کیوساکی اولین ملک خود را به منظور تجارت خریداری کرد از کارت اعتباری خود برای پیش پرداخت استفاده نمود. کارشناسان مالی در خصوص این تجارت به رابرت کیوساکی هشدار داده بودند اما رابرت سخت انان را نپذیرفت. در ادامه این تجارت کیوسکی تنها موفق به کسب درآمد ناچیزی در طول هر ماه می شد. از آن زمان به بعد کیوساکی هربار که قصد سرمایه گذاری داشت، حال در زمینه املاک و چه سایر مشاغل معتقد بود که به دلیل تجربه و شکستهای قبلی خود هوشمندانهتر عمل میکند.
هرچه بیشتر بدهید بیشتر دریافت خواهید کرد
رابرت اعتقاد داشت که هرچه شخص بیشتر ببخشد بیشتر نیز دریافت خواهد کرد. از نظر وی این نگرشی است که میتواند در زندگی یک فرد تحول بیافریند. وی اظهار داشت افرادی که همواره ملاقات میکند معمولاً کسانی هستند که در زندگی پول بیشتری میخواهند اما به بخشش هیچ اعتقادی ندارند. بخشش میتواند معنای دیگری برای تلاش در کار باشد. اگر شما بخواهید نعمت خود را با دیگران تقسیم کنید در نهایت دنیا چیزهای بیشتری به شما میبخشد.
شیوه تفکر خود را تغییر دهید
کیوساکی در یکی از مصاحبههای تلویزیونی خود در خصوص تغییر شیوه تفکر و نگرش این گونه اظهار میدارد. او میگوید حتی زمانی که بی پول بوده است و جمع کنندگان به منظور تسویه حساب نزد او میآمدند هیچ گاه افسرده نمیشده است.
وی میگوید بهجای افسردگی به قبضها به عنوان یک انگیزه نگاه میکرده است. انگیزه که او را وادار میکند تا به بیرون از خانه برود و روشهای بیشتر و بهتری را به منظور درآمدزایی امتحان کند. در نهایت نیز نتیجه بسیار خوبی از این نگرش خود به پول دریافت کرده است.
روی کار خود تمرکز کنید
رابرت کیوساکی معتقد است که تمرکز بهتر از تعویض دائم شغل است. وی یک مخفف اختصاری به عنوان یک قانون شخصی در موفقیت ایجاد کرده است. این مخفف F.O.C.U.S. به معنای تمرکز است. او معتقد است هر شخص باید یک دوره را دنبال کند تا زمانی که موفق شود. وقتی رابرت شروع به سرمایه گذاری در املاک و مستغلات کرد؛ آنقدر در این کار ماند و مرتباً تکرارش کرد تا این که تمامی راز و رمزهای این صنعت را فهمید. پس از رسیدن به اوج مهارت در این کار تصمیم به شروع کار دیگری گرفت. او تمامی حواس خود را در حرفهاش گذاشت و روی آن تمرکز کرد تا این که توانست به مرحله استادی برسد.
شرایط سخت میتواند فرصتهای جدیدی برایتان به همراه داشته باشد
رابرت کیوساکی طی مصاحبهای اظهار داشت که اقتصاد جهان با گذشت زمان بالا و پایین میرود؛ اما حتی در دوران سختی هم فرصتهای جدیدی پیش روی ما قرار میگیرد. ما با شناسایی و دنبال کردن آنها میتوانیم آینده خود را بسازیم. در بحران اخیر املاک در آمریکا رابرت اعلام کرد که توانسته است ۵ زمین گلف را از بانک با قیمتی ارزان خریداری کند. همین اموال قبل از آغاز بحران با هزینه ۲۶۰ میلیون دلاری به وی پیشنهاد میشد.
کسب و کار خود به شیوهای درست طراحی کنید
کیوساکی یادآوری کرد که در یکی از کارهای اولیه تجاری خود نوع جدیدی از کیف پولها را به فروش میرسانده است. با این وجود شرکت به دلیل طراحی بد کسب و کار در نهایت بی پول و ورشکسته شد. بنابراین او اشاره میکند که در یک کار مهم فقط داشتن یک محصول خوب نیست بلکه طراحی یک کسب و کار خوب است. یک طراحی خوب و درست حسابی دائماً به شخصی برای جذب سرمایه نیاز ندارد. یک کسب و کار باید طوری طراحی شود که به طور خودکار برایتان درامد کسب کند.
بدانید که دقیقا برای چه کاری سخت تلاش میکنید
رابرت کیوساکی میگوید که امروزه روشهای زیاد و جدیدی برای کسب درآمد وجود دارد. افراد باید سعی کنند تا با تحقیق کردن درباره چگونگی انجام این کار اطلاعات بیشتری جمع کنند. به عنوان مثال وی توضیح داد که در ایالات متحده حقوق کارمندان تا ۵۰ درصد شامل مالیات میشود. از نظر او این راهی ناکارآمد برای دستیابی به ثروت است. او میگوید خرید و فروش سهام تنها ۲۰ درصد مالیات دارد و در نتیجه کاری بهتر است. او در ادامه توضیح داد که بهترین نوع درآمد، درآمد منفعل است؛ زیرا از آن به هیچ وجه مالیات دریافت نمیشود.
از ضرر کردن نترسید
به گفته رابرت کارآفرینان موفقی مثل هنری فورد، استیو جابز، بیل گیتس و دونالد ترامپ تا کنون ضررهای زیادی را در کار خود تجربه کردهاند. وی اذعان داشت که خودش نیز تاکنون یک میلیون دلار ضرر کرده است. وی توصیه میکند که مردم نباید از چشیدن طعم تجربه ضرر کردن بترسند. او همچنین از وجود سیستم مدرسهای که کودکان را به دلیل عدم موفقیت مجازات میکند ابراز تاسف کرده است. در یک تشبیه او توضیح داد که یک کودک با ایستادن و چندین زمین خوردن راه رفتن را یاد میگیرد. شکستها نیز همانند افتادن کودک بر زمین هستند، شما باید آن را تجربه کنید تا بتوانید راه بروید.
تغییر ذهنیت از فقیر به ثروتمند
حتماً تا کنون این جمله را زیاد شنیدهاید که میگویند ذهن یک فرد فقیر است، این جمله کاملاً درست است؛ زیرا ثروتمند شدن چیزی است که ابتدا در ذهن یک شخص شکل میگیرد. اگر شما ذهنی فقیر داشته باشید در هر شرایطی که قرار بگیرید باز هم رفتاری انجام میدهید که منجر به فقر شما میشود. توصیه رابرت کیوساکی به شما این است که قبل از این که جیبهای خود را پر پول کنید ابتدا ذهن خود را ثروتمند سازید. باید بدانید که ذهن انسان همواره او را به دنبال خود میکشاند و تاثیرات خود را بر زندگی او اعمال میکند. شما با داشتن ذهنی ثروتمند میتوانید از هر چیزی پول بسازید.
صرفه جویی در هزینههای خود را متوقف کنید
رابرت اظهار داشت که پس انداز یک قانون قدیمی است و در این دوران مدرن دیگر عملی نیست. روند طبیعی این است که وقتی پول به ارز تبدیل شود از طریق چاپ بیشتر در بانکها ارزش خود را از دست بدهد. کیوساکی به جای صرفه جویی در پول توصیه میکند که درامد بیشتری داشته باشید. شما با کنترل ارزش کاهشی پول خود میتوانید پول خود را روی چیزهای دیگری مانند نفت یا طلا سرمایه گذاری کنید. قیمت این موارد اغلب افزایش مییابد در حالی که ارزش ارز به طور منظم کاهش پیدا میکند. کیوساکی معتقد است شما از آن پولی که قصد صرفهجویی کردنش دارید میتوانید برای خود درامد دیگری خلق کنید.
رابرت کیوساکی طعم باخت، ورشکستگی و موفقیت را تجربه کرده است. با این حال او معتقد است که اگر افراد تمایل به مطالعه، یادگیری و تلاش داشته باشند میتوانند هر مانعی در سر راه خود را حل کنند. شما با دنبال کردن سه فاکتور یاد شده میتوانید تمامی موانع موجود در راه رسیدن به موفقیت خود را نابود کنید و از نظر مالی به فردی بسیار غنی تبدیل گردید.
معرفی کتابهای رابرت کیوساکی
در حالی که مهارت سخنرانی رابرت کیوساکی عمده درآمد او را میسازد؛ کتابهای او نیز توانستند او را به اوج شهرت برسانند. یکی از معروفترین کتابهای رابرت کیوساکی، کتاب پدر پولدار پدر بیپول است. این کتاب برنده جایزه “کتابی که هرگز از قفس کتابخانه خارج نمیشود” گشته است.
در این بخش قصد داریم تا با شما در خصوص کتابها و آثار رابرت کیوساکی صحبت کنیم.
پدر پولدار پدر بیپول
رابرت در این کتاب پدر خود را به عنوان پدر فقیر معرفی کرده است. او در این کتاب از پدر ثروتمند به عنوان یک مثال برای بررسی تفاوتهای هر پدر استفاده نموده است.
رابرت با نوشتن این کتاب سبب تغییر نگرش مردم در خصوص کسب پول شد. رابرت این موضوع را که به منظور ثروتمند شدن باید درآمد زیادی داشت را قبول ندارد. همچنین میگوید که افراد ثروتمند هیچگاه درهزینههای خود صرفهجویی نمیکنند. رابرت معتقد است که به جای صرفه جویی و پسانداز باید کار دیگری به منظور کسب درآمد پیدا کرد. همانطور که میبینید سخنان و ذهنیت رابرت کیوساکی یک تغییر بزرگ نسبت به هر آنچه است که تاکنون والدین ما درباره پول به ما آموزش دادهاند. در واقع رابرت میگوید که برعکس عمل کنید و پولهای خود را در بانک نگه ندارید. به طور کل کتاب پدر پولدار پدر بیپول جزء آن کتابهایی است که میتواند درسهای زیادی به شما بدهد. رابرت میگوید که افراد فقیر همیشه فقیر خواهند ماند؛ زیرا ذهن فقیری دارند. او معتقد است که نوع نگاه آدمها به پول است که در نهایت آن را فقیر و یا پولدار میکند.
ربع وجه نقد
رابرت کیوساکی در کتاب ربع وجهنقد در خصوص اهمیت ارتقا یافتن از یک کارمند به صاحب یک کسب و کار صحبت میکند. وی همواره معتقد است که سیستم آموزش متعارف بیش از حد طولانی است. رابرت میگوید با توجه به روند طولانی آموزش درآمد حاصل از آن بسیار کم است و اصلاً آن را تایید نمیکند. کتاب ربع وجه نقد از خوانندگان دعوت میکند تا شغل خود را مورد بررسی مجدد قرار دهند.
او میگوید هیچ شغلی آزادی مالی واقعی برای کارمندان خود به همراه نمیآورد. به منظور رهایی از چنین حالتی رابرت کیوساکی در این کتاب برای ما راه حلهای ذکر کرده است. این کتاب تا به امروز توانسته در میان تاثیرگذارترین کتابهای تجاری دنیا قرار بگیرد.
راهنمایی پدر ثروتمند برای سرمایه گذاری: آنچه ثروتمندان در آن سرمایهگذاری میکند
رابرت در این کتاب به توضیح تفاوت میان سرمایهگذاری منفعل و فعال برای ما میپردازد. رابرت در این کتاب به طور کامل اصول سرمایه گذاری، کاهش ریسک و استراتژیهای عملی برای کسب درامد و منفعت را توضیح داده است. کیوسکی در این کتاب تفاوت بین مدیریت و پرورش پول را برایتان روشن میسازد؛ همچنین نکات زیادی را در مورد نحوه انتقال پول از یک سرمایهگذاری منفعل به فعال را ذکر میکند. در واقع اگر سایر کتابهای رابرت کیوساکی را تا کنون دوست داشتید مطالعه این کتاب را شدیداً به شما پیشنهاد میکنیم.
تجارت در قرن بیست و یکم توسط رابرت کیوساکی
در این کتاب رابرت کیوساکی قوانین تجارت در قرن بیست و یکم را به شما میآموزد. کیوساکی در این کتاب درباره بازاریابی شبکهای، نحوه عملکرد آن و چگونگی عملکرد آن در هر شرایطی توضیحاتی را ارائه کرده است.
کیوساکی با کتاب خود به مفهوم بازاریابی چند وجهی نیز اعتبار بخشیده است. وی استدلال خود را در مورد این که چرا این کار برای ثروتمند شدن مناسب است برایتان ذکر نموده است.
ضریب هوش مالی خود را افزایش دهید
این کتاب پس از گذشت ۱۰ سال از انتشار پدر پولدار پدر بیپول منتشر گشت. همانند سایر کتب رابرت کیوساکی این کتاب نیز بر اهمیت آموزش مالی مناسب تمرکز دارد. کیوساکی در این کتاب میگوید که با افزایش ضریب هوش مالی خود میتوانید راحتتر به آرزوهایتان دست پیدا کنید.
در این دنیای پر تلاطم مالی تنها با هوش اقتصادی بیشتر است که میتوان از تمامی مانعها گذر کرد. در ادامه این کتاب وی در خصوص چگونگی رشد کردن در شرایط آشفته بازار این روزا توصیههای فراوانی برای ما ارائه نموده است.
بهترین کتاب های رابرت کیوساکی
رابرت کیوساکی یک اسطوره در دنیای مالی است. میلیونر متولد هاوایی که علاوه بر موفقیت در امور مالی، بیشتر بهخاطر کتاب پدر پولدار – پدر فقیر شناخته شده است. کیوساکی در طول زندگی حرفهای خود بیش از ۱۵ کتاب نوشته است که بیش از ۲۶ میلیون نسخه فروخته است.
ازآنجاییکه قدرتمندترین دارایی همه ما ذهن ماست و اگر بهخوبی آموزش داده شود، میتواند ثروت عظیمی ایجاد کند؛ خواندن کتابهای رابرت کیوساکی میتواند دیدگاه تازهای به شما در خلق جهان مالیتان بدهد.
در ادامه به بررسی کتاب های رابرت کیوساکی و البته معرفی بهترین کتاب رابرت کیوساکی میپردازیم:
ثروتمندان چه میدانند؟
درست است که کتاب پدر پولدار و پدر فقیر بهعنوان معروفترین کتاب رابرت کیوساکی شناخته شده است؛ اما کتابهای بسیاری از این نویسنده وجود دارد که ثروتمندان چه میدانند، یکی از آنهاست.
در این کتاب رابرت کیوساکی به اهمیت و ارزش وقت پی میبرید. همچنین تفاوت رسیدن یا نرسیدن به اهداف مالی را با مصداق ضربالمثل وقت طلاست پی میبرید. کتاب ثروتمندان چه میدانند به شما یاد میدهد که حتی اگر میزان کمی از پول خود را بهصورت پیوسته سرمایهگذاری کنید، در بلندمدت ثروت قابلتوجهی به دست خواهید آورد.
ثروتمندان به چه ميانديشند؟
یکی دیگر از کتاب های رابرت کیوساکی، ثروتمندان به چه میاندیشند، نام دارد. معمولاً وقتی همه ما کوچک هستیم، دیگران بهجای ما تصمیم میگیرند. تأثیر این فرایند را زمانی که بزرگتر و بالغتر میشویم میتوانیم ببینیم.
کنترل امور مالی یکی از تصمیمات مهم در بزرگسالی که می تواند زندگی تازهای را برای ما بسازد. از آنجایی که هر تصمیم بزرگ با تصمیمات کوچکتر شروع می شود؛ می توان نتیجه گرفت شروع به تغییر آینده مالی در زندگی هر شخصی یک نقطه آغاز است.
شانس دوم
کتاب شانس دوم رابرت کیوساکی از سه بخش تشکیل شده است: گذشته، حال و آینده. در این کتاب در قسمت گذشته به بررسی دلایلی که باعث بهوجودآمدن بحرانهایی برایمان شده است، بررسی میشود.
در بخش حال، در مورد موقعیت کنونی و در قسمت آینده، شانس شما برای پولدار شدن و زندگی بهتر نشان داده میشود. کتاب شانس دوم به شما یاد میدهد که چگونه میتوان در بحرانهای مالی و زندگی، فرصتها را یافت و از آنها کمک گرفت.
دانشكده كسب و كار
کتاب دانشکده کسبوکار رابرت کیوساکی به بررسی تمامی معضلات و بخشهای مختلف بازاریابی شبکهای میپردازد تا با تغییر زمینه ذهنی شما، مسیر درست شغلی را نشان دهد.
در این کتاب رابرت کیوساکی (Robert Kiyosaki) با یادگیری درک درستی دررابطهبا موضوع بازاریابی میتوانید درست تصمیم بگیرید.
چهارراه پولسازي
کتاب چهارراه پولسازی مناسب افرادی است که میخواهند خود را رشد بدهند و به سمت دیگر چهارراه حرکت کنند. همانطور که میدانیم تقریباً تمامی افراد آرزو دارند که به موقعیتهای بالاتری منتقل شوند، هرچند که این کار آسان نیست، اما قطعاً با کمک راهکارهای رابرت کیوساکی در این کتاب، ممکن و شدنی است.
فرصتي دوباره
کتاب فرصتی دوباره به قوانین جدیدی درباره پول و ثروت از دیدگاه رابرت کیوساکی میپردازد و تمام مطالبی که راجع به پول باید بدانید، میپردازد.
رابرت کیوساکی در این کتاب اذعان میدارد که با تغییراتی که در دنیای مالی به وجود آمده است، دیگر مردم برای اینکه ثروت خود را افزایش دهند، لازم نیست فقط خانه بخرند و یا در بازار سهام سرمایهگذاری کنند. در واقع میتوان از راههای دیگری ثروتمند شد و آن چیزی نیست جز افزایش هوش مالی!
چگونه بيشترين سود را از سرمایه گذاري دراملاك بدست آوريد
کتاب دیگری از نویسنده بزرگ رابرت کیوساکی با موضوع بررسی فرمول اساسی کتاب پدر پولدار میپردازد. در این کتاب شما یاد میگیرید که به دنبال املاکی باشید که گردش نقدی و پتانسیل زیادی برای افزایش ارزش سرمایه داشته باشد.
این کتاب به ارزش سرمایهگذاری بر روی املاک میپردازد که شامل گردش نقدی، بهرههای بالقوة سرمایه و عوامل دیگری هستند.
چرا ميخواهيم شما ثروتمند شويد
کتاب «چرا میخواهیم شما ثروتمند شوید»، راههای عملی پولدار شدن را نشان میدهند. این کتاب بر اساس آموزههای دو تن از برجستهترین مردان اقتصاد جهان یعنی ترامپ (Donald John Trump) و رابرت کیوساکی (Robert Toru Kiyosaki) نوشته شده است.
رابرت کیوساکی کوشیده تا در مطالب این کتاب، نشان دهد که مانند ثروتمندان فکر کنید و از چالشهای پیشرو در این مسیر نترسید. این کتاب با زبانی ساده، به شما ایدهای را نشان میدهد که بذر تمام موفقیتهای بزرگ است.
در این کتاب رابرت کیوساکی به محیطی که میتواند ثروتمندان خودساخته را برای اجتماع آینده به وجود آورد، پرداخته میشود. این کتاب یکی از بهترین انتخابها از سری کتاب های رابرت کیوساکی در موضوع «ثروتمندان خودساخته» به شمار میرود.
جوان و ثروتمند بازنشسته شويد
رابرت کیوساکی در کتاب «جوان و ثروتمند بازنشسته شوید» راهکارهایی را برای رسیدن به استقلال مالی ارائه میکند. بهعبارتدیگر با خواندن این کتاب شما یاد میگیرید که دیگر مجبور نیستند برای تأمین هزینههای زندگی خود و یا امرارمعاشتان، شبانهروز کار کنید.
افزايش هوش مالي: شاهراه ثروت
کتاب «افزایش هوش مالی، شاهراه ثروت»، نشان میدهد که چطور پولتان را هوشمندانه مدیریت کنید تا به ثروت زیادی برسید. در این کتاب شما راههای ثروتمند شدن، روشهای افزایش و نگهداری از ثروت را یاد میگیرید.
همچنین با خواندن این کتاب، راهحلهایی برای موفقیت در زمان بحران اقتصادی را یاد میگیرید. با آموزشهای لازم شما میتوانید دانش لازم برای ازبینبردن موانع در راه فرصتها را کسب میکنید.
نتیجهگیری
اگر جزء آن دسته از افرادی هستید که به دنبال راه و روش زندگی بزرگان به منظور ایده گرفتن در راستای موفقیتاید؛ مطالعه زندگینامه رابرت کیوساکی یا پدر پولدار میتواند بسیار به شما کمک کند. ما در ادامه این مقاله به ارائه ده تا از برترین جملات رابرت کیوساکی و زندگینامه رابرت کیوسکی پرداختیم. در انتهای مقاله نیزسعی کردیم تا برخی از محبوبترین کتابهای رابرت کیوساکی را به شما معرفی کنیم. استفاده از سخنرانی رابرت کیوساکی به شما کمک میکند بدون تجربه کردن شکستهای پیدرپی در مسیر زندگی موفق شوید.
برخی از سوالات رایج:
۱. چند جمله معروف رابرت کیوساکی را بنویسید؟
۱. تجربیات شما را باهوشتر میکند. ۲. هرچه بیشتر بدهید بیشتر دریافت میکنید. ۳. شیوه تفکر خود را تغییر دهید.
۲. چند نمونه از کتابهای معروف رابرت کیوساکی را نام ببرید؟
۱. پدر پولدار پدر بیپول ۲. ربع وجه نقد ۳. ضریب هوشی نرمال مالی خود را افزایش دهید.
۳. رابرت کیوساکی در کتاب شیوه تفکر خود را تغییر دهید به چه موضوعی پرداخته است؟
او در این کتاب به این مسئله میپردازد زمانی که بیپول بوده هم تفکر مثبت و درستی راجع به پول داشته بر همین اساس از دیگران میخواهد تا ذهنیت خود را تغییر دهند.
۴-ثروت رابرت کیوساکی چقدر است؟
طبق آخرین آمار و پیش بینی های انجام شده، رابرت کیوساکی تا سال ۲۰۲۳ حدود ۱۰۰ میلیون دلار ثروت داشته است.
آموزش پولدار شدن ، بررسی راههای پولدار شدن و ثروتمندی
همه ما به قدرت و ثروت علاقه داریم و میخواهیم به روشهای مختلف آنها را کسب کنیم اما واقعا چطور ثروتمند شویم؟ خیلیها گمان میکنند که ثروتمند شدن یک کار بسیار سخت یا حتی غیرممکن است و به همین دلیل حتی حاضر نیستند در مسیر دست یابی به ثروت کوچکترین گامی بردارند.
درست است که ثروتمند شدن، مانند سایر کارها، نیازمند صرف زمان و انرژی است؛ اما این مسئله باعث نمیشود که کسب ثروت آرزویی محال و دور از ذهن باشد. البته افراد زیادی هستند که برای ثروتمند شدن تلاش میکنند؛ اما با شکست مواجه میشوند یا پیشرفت زیادی ندارند.
این شکست ها به خاطر عدم آگاهی آن ها از راه های ثروتمند شدن یا نداشتن روحیه انجام کار است. اگر شما به دنبال یافتن راهکارهای ثروتمند شدن هستید، این مقاله میتواند اطلاعات خوبی را در اختیار شما قرار دهد. در این مقاله ما ۸ روش تضمینی که پتانسیل ثروتمند کردن شما را دارند را به شما معرفی میکنیم و به پرسش رایج چگونه ثروتمند شویم؟ پاسخ خواهیم داد.
آیا افراد ثروتمند از عادات خاصی در زندگی خود پیروی می کنند؟
در پاسخ به سوال چگونه ثروتمند شویم؟ پاسخ های گوناگونی می توان داد. یکی از پاسخهایی که به این سوال داده میشود الگوبرداری از افراد ثروتمند و موفق دنیا است. افراد ثروتمند طرز فکر و روش زندگی متفاوتی نسبت به سایر افراد دارند. این افراد عادت های خاصی را در خود پروش داده اند
که در مسیر ثروتمند شدن برای آنها بسیار مفید بوده است. زمانی که صحبت از عادتهای خاص ثروتمندان به میان میآید، عامه مردم تصور میکنند که این عادتها به شکل کارهایی خارق العاده و عجیب هستند و اکثر مردم توان انجام دادن آنها را ندارند و به همین دلیل است که همه افراد نمی توانند به موفقیت برسند.
این طرز فکر یک تصور کاملا غلط است و ثروتمندان تنها با انجام عادتهای سادهای زندگی خود را متحول کردهاند. شروع این عادتها کار بسیار آسانی است و به این وسیله شما خواهید توانست مسیر رسیدن به موفقیت را طی کنید و به ثروت زیادی دست پیدا کنید. در صورتی که میخواهید در مورد مردان ثروتمند ایران بدانید،
درواقع در پاسخ به سوال چگونه ثروتمند شویم؟ باید گفت انجام روزانه عادت های کوچک می تواند شما را به ثروتی که می خواهید برساند. در ادامه چند تکنیک ثروتمند شدن را برای شما جمع آوری کرده ایم.
یکی از عادات افراد ثروتمند، ورزش کردن مرتب آن ها است
افراد ثروتمند به صورت روزانه ۲۰ الی ۳۰ دقیقه را به ورزش کردن اختصاص می دهند. این افراد علاوهبر این که از ورزش برای تناسب اندام و سلامتی خود استفاده میکنند؛ همچنین این کار را به قصد ایجاد عملکرد بهتر مغز و تفکر انجام میدهند. در نتیجه ورزش کردن یکی دیگر از پاسخ های سوال چگونه ثروتمند شویم؟ و از اصول بسیار مهم است که باید برای ثروتمند شدن آن را در نظر داشته باشید و جدی بگیرید.
ثروتمندان از یک برنامه تغذیه ای صحیح و سالم پیروی می کنند
یکی دیگر از مواردی که درباره سوال چگونه ثروتمند شویم؟ باید مورد بررسی قرار بگیرد موضوع تغذیه و غذاهایی است که میخورند. ثروتمندان در وعده های غذایی خود از مواد خوراکی مفید، سالم و متناسب با نیاز بدن خود استفاده میکنند. اگر میخواهید برنامه تغذیهای خود را مانند ثروتمندان تنظیم کنید، باید از خوردن غذاهای مضر، چرب و انواع فست فود خودداری کنید.
ثروتمندان لیستی از اهداف خود تهیه کرده و در راستای تحقق بخشیدن به آن ها تلاش می کنند
یکی از کارهای بسیار ساده و پیش پا افتادهای که تفاوت میان عملکرد ثروتمندان و افراد معمولی را مشخص میکند، برنامه ریزیهای آنها است. همان طور که بیان کردیم برای این که بدانیم چطور سرمایه دار شویم؟ باید از افراد ثروتمند الگوبرداری کنیم. افراد ثروتمند هرشب مقداری از زمان خود را به نوشتن اهداف روز بعدشان اختصاص می دهند.
همچنین آن ها برای انجام این کارها از شب قبل برنامه ریزی میکنند و در تلاش هستند که هر یک از این فعالیتها را در زمان تعیین شده به انجام برسانند. این موضوع در نگاه اول ساده به نظر میرسد؛ اما با انجام مرتب و مداوم آن شاهد تاثیرات شگفت انگیزی که در زندگی شما دارد، خواهید بود.
راه های تضمینی و قطعی برای این که بدانیم چگونه پولدار شویم؟
در بخشهای قبلی، بعضی از نکات مربوط به سوال چگونه ثروتمند شویم را ارائه دادیم. همچنین به شما آموختیم که چگونه میتوانید با انجام چند کار ساده، همانند افراد ثروتمند به موفقیت برسید. در ادامه این مقاله، ۸ روش تضمینی و قطعی را برای پاسخ به سوال چگونه ثروتمند شویم؟ به شما معرفی میکنیم که میتوانید با کمی تلاش و کوشش و استفاده از هر یک از این روشها به رویای ثروتمند شدن خود دست پیدا کرده و مالک هر آن چه که میخواهید شوید.
راه کار اول ثروتمند شدن: رویاهای خود را دنبال کنید
بارها در زندگی خود دیدهایم که افراد سعی دارند از روشهای مشابهی که برای دیگران با کسب موفقیت همراه بوده است به موفقیت برسند؛ هر چند به آن کار علاقهای نداشته باشند. برای مثال تعداد بیشماری از دانش آموزان بدون توجه به علاقه و استعداد خود، برای قبولی در رشته پزشکی رقابت میکنند و تعداد زیادی از آنها هیچ گاه در این زمینه موفق نخواهند شد.
در صورتی که انسان های موفق رویاهای خود را دنبال میکنند و برای کسب موفقیت و ثروت دست به کاری میزنند که به آن علاقه دارند. دلیل موفقیت در کار چنین افرادی، ایجاد انگیزه برای انجام کارهایی است که به آنها علاقه دارند. طبیعتا اگر به انجام یک کار علاقهای نداشته باشید، هیچ انگیزهای برای انجام دادن آن کار نخواهید داشت و مسلما اقدامات شما به نتیجه مطلوبی نخواهد رسید.
اگر هنوز نمیدانید که چه رویایی در سر دارید و دوست دارید چه راهی را برای ادامه زندگی خود انتخاب کنید، توصیه میکنیم که زمانی را صرف فکر کردن به این موضوع کرده و رویای خود را پیدا کنید؛ زیرا شما نخواهید توانست در کاری که به انجام آن هیچ علاقهای ندارید موفق شوید و به واسطه آن به ثروت دست پیدا کنید.
راه کار دوم ثروتمند شدن: راه اندازی کسب و کار اختصاصی خودتان
بیشتر ثروتمندان خود ساخته از طریق ایجاد یک کسب و کار اختصاصی به ثروت خود دست پیدا کردهاند. برای ثروتمند شدن کافی است که کسب و کار اختصاصی خود را راه اندازی کنید و محصولات ارزشمندی به مشتریان خود عرضه کنید.
شاید گمان کنید که دیگران مایل نخواهند بود خدمات و اجناس شما را با قیمت خوبی از شما بخرند؛ اما بهتر است بدانید چنانچه شما محصولات خوب، ارزشمند و با کیفیتی را ارائه کنید، خریداران مایل خواهند بود که مبالغ زیادی را در ازای این خدمات به شما ارائه کنند.
فرصتهای شغلی زیادی برای کارآفرینان وجود دارد که میتوانند از آنها بهره ببرند. پس از راه اندازی کسب و کار اختصاصی خود و شروع کارآفرینیتان میتوانید پول زیادی را به دست بیاورید و با سرمایه گذاری این پول در سایر کسب و کارها، ثروت خود را چندین برابر کنید.
اگر فکر میکنید که با شروع کسب و کارتان به درآمد نخواهید رسید و این کار سرابی بیش نیست، بهتر است بدانید که اغلب ثروتمندان جهان کار خود را از صفر آغاز کردهاند تا به ثروت زیادی دست پیدا کردهاند.
راه کار سوم ثروتمند شدن: همواره برای بهبود کارتان تلاش کنید
یکی از نکات ثروتمند شدن این است که در هر حرفهای که مشغول هستید، سعی کنید بهترین باشید. افراد ثروتمند، افرادی هستند که از گذشته تا کنون روی بهتر کردن عملکرد خود تمرکز داشتهاند و تلاش میکنند که کارهای خود را به باکیفیتترین وجه ممکن و متفاوت از سایر رقیبان انجام دهند. برای ثروتمند شدن با هر شغلی که دارید، باید در کار خود متخصص شوید و بهترین باشید.
برای مثال اگر یک کارمند هستید و در یک شرکت مشغول به کار هستید میتوانید روی بهبود عملکرد خود تمرکز کنید و با بهتر انجام دادن کارها در محل کار خود، خودی نشان دهید تا پیشرفت کنید. همین موضوع حتی میتواند سکوی پرتابی برای شما باشد که به وسیله آن روزی بتوانید کسب و کار یا شرکت خودتان را راه اندازی کنید.
راه کار چهارم ثروتمند شدن: همواره به دنبال یادگیری باشید و از اوقات فراغت خود به بهترین وجه ممکن بهره ببرید
یادگیری اصل بسیار مهمی است که به کمک آن می توانید در کار خود استاد و متخصص شوید. برای یادگیری بیشتر و بهتر میتوانید به جای هدر دادن اوقات فراغت خود از این زمان ها برای یادگیری استفاده کنید. به جای اختصاص دادن زمانهای بیکاریتان به چک کردن موبایل و شبکه های اجتماعی از یک فرد متخصص و مربی کمک بگیرید و در این ساعتها یک هنر جدید را بیاموزید یا مهارتهای قبلی خودتان را تقویت کنید.
یادگیری، حتی اگر در زمینههای نامرتبط با کسب و کار شما باشد، میتواند برای شما بسیار مفید واقع شود و سکوی پرتابی را برای رسیدن به موفقیت و ثروت بیشتر برای شما بسازد.
راه کار پنجم ثروتمند شدن: سرمایه گذاری
به جای راکد نگه داشتن پول و سرمایهتان، آن را برای سرمایه گذاری در مشاغل پردرآمد در ایران صرف کنید. وارد کردن ثروت خود به چرخه اقتصادی کشور علاوهبر افزایش ثروت شما میتواند به وضعیت اقتصادی کشور کمک کند. برای مثال شما میتوانید قسمتی از سرمایه خود را در بورس سرمایه گذاری کنید یا این پول را برای خرید ملک استفاده کنید.
مناسب ترین نوع سرمایه گذاری که میتواند با سود دهی بالایی همراه باشد، سرمایه گذاری روی کسب و کارها است. چنان چه میخواهید مبلغی از درآمد خود را به سرمایه گذاری اختصاص دهید، می توانید این سرمایه را صرف توسعه کسب و کار خودتان کنید یا در کسب و کارهایی سرمایه گذاری کنید که سود دهی بالایی دارند.
برای انجام این نوع سرمایه گذاری، حتی میتوانید با افراد متخصصی شریک شوید که ایده سودآوری برای کار دارند، اما سرمایه لازم و کافی برای شروع را در اختیار ندارند.
راه کار ششم ثروتمند شدن: مدیریت مالی را بیاموزید
یکی از بهترین راهها برای جمع آوری ثروت، آموختن مدیریت مالی و برنامه ریزی صحیح برای پول و سرمایه است. برنامه ریزی مالی خود را به گونهای انجام دهید که هیچ گاه مجبور نباشید با بحران های مالی مواجه شوید. به این منظور میتوانید از خریدن کالاهای غیر ضروری و بلا استفاده اجتناب کنید.
هدف از این کار، جلوگیری از ولخرجی و پس انداز پولهایی است که برای شما باقی میماند. توجه داشته باشید که این پولها، هرچند ناچیز باشند، می توانند در دراز مدت کمک مالی زیادی به شما کنند. برای درک بهتر این مسئله میتوانید پولهای خرد و سکهها را در یک قلک جمع آوری کنید و مدتی بعد ببینید که همین پول های خرد یک مبلغ قابل توجه را تشکیل دادهاند.
راه کار هفتم ثروتمند شدن: اطرافیان خود را درست و هوشمندانه انتخاب کنید
این حقیقت وجود دارد که تاثیرپذیری از اطرافیان، بخش اعظمی از تفکرات، گفتار و رفتار ما را تشکیل میدهد. به همین علت لازم است که در انتخاب اطرافیان خود هوشمندانهتر و با دقت بیشتری عمل کنید و با افراد ثروتمند و موفقی که دیدگاه مثبتی به زندگی دارند نشست و برخاست کنید.
هیچ گاه از تاثیری که اطرافیان روی عملکرد و آینده شما دارند قافل نشوید و با افرادی نشست و برخاست کنید که سبک زندگی شادی را انتخاب کردهاند، در کار و زندگی خود موفق هستند و ثروت زیادی را به دست آوردهاند. معاشرت با چنین افرادی می تواند خصوصیات خوب آن ها را به شما منتقل کند و از این طریق، شما را در مسیر رسیدن به ثروت قرار دهد. به همین علت لازم است که در انتخاب افرادی که با آنها وقت زیادی را میگذرانید با دقت بالایی عمل کنید.
راه کار هشتم ثروتمند شدن: ازدواج با یک فرد ثروتمند
ازدواج با افراد ثروتمند یکی از راههای به دست آوردن ثروت برای افرادی است که تمایل زیادی به تلاش و انجام ریسک برای درآمدزایی ندارند. البته افرادی که ثروتمند هستند نیز گاهی از این راه کار استفاده میکنند و با ازدواج با یک فرد ثروتمند دیگر سعی دارند قدرت و ثروت خود را بیشتر کنند.
در هرحال چنان چه شما قصد دارید در مدت زمانی کوتاه و با صرف انرژی کمی به ثروت زیادی برسید، میتوانید از این راه کار به عنوان یک تکنیک ثروتمند شدن استفاده کرده و با یک فرد ثروتمند ازدواج کنید.
آیا با در اختیار داشتن سرمایه کمی می توان ثروتمند شد؟
بله. برای ثروتمند شدن هیچ لزومی ندارد که شما پول و سرمایه زیادی در اختیار داشته باشید و با آن یک کسب و کار پر درآمد و سود آور را راه اندازی کنید.
اغلب افراد ثروتمند کار خود را با دست خالی و سرمایه کمی آغاز کرده و به مرور زمان ثروت زیادی را به دست آورده اند. راه کارهای زیادی وجود دارند که با صرف پول و سرمایه کمی میتوانند شما را به ثروت زیادی برسانند. برای ثروتمند شدن با سرمایه کم یا بدون سرمایه میتوانید به استخدام یک کسب و کار دربیایید.
اگر شما در یک حوزه خاص که در آن استاد هستید فعالیت کنید و برای صاحبان کسب و کارهای مختلف کار کنید، خواهید توانست به مرور زمان در کار خود پیشرفت کرده یا پول زیادی را برای شروع تجارت خودتان پس انداز کنید. به علاوه، مشاغل دیگری وجود دارند که بدون نیاز به هیچ گونه سرمایهای میتوانند برای شما درآمدزا باشند.
مثلا شما میتوانید یک کار اینتزنتی برای خودتان پید کنید یا یک کسب و کار اینترنتی راه بیندازید. برای انجام کارهای اینترنتی میتوانید به وب سایتهای کاریابی اینترنتی مراجعه کنید. شما میتوانید در این وب سایتها یک آگهی نیاز به کار ثبت کنید یا مطابق با تواناییهای خودتان به یکی از آگهیهای نیاز به کار پیام بدهید.
آیا شرط بندی می تواند ما را یک شبه پولدار کند؟
خیلی از افراد وقتی با پرسش چگونه پولدار شویم مواجه میشوند، گمان میکنند که برای ثروتمند شدن یا باید ارث زیادی به آنها برسد یا باید آن قدر خوش شانس باشند که در یک شرط بندی پول زیادی به دست بیاورند. افرادی وجود دارند که با کمی شانس در مسابقات شرط بندی شرکت کردهاند یا به کازینوها رفته اند و ثروت زیادی از طریق شرط بندی به دست آورده اند.
شاید گمان کنید که شما هم میتوانید با شرط بندی در وب سایتهای شرط بندی یا مسابقات ثروتمند شوید. به خاطر داشته باشید که از میان افرادی که در این مسابقات شرکت می کنند، تنها عده کمی آن قدر خوش شانس هستند که بتوانند سرمایه خود را چند برابر کنند.
این امکان وجود دارد که شما از آن دسته آدمهایی باشید که بخت با آنها یار نیست و دارایی خود را در این راه از دست میدهند. بنابراین بهتر است از سایر راهکارهای ثروتمند شدن که در قسمتهای قبلی به آنها اشاره کردیم، برای افزایش ثروت خود استفاده کنید.
آیا پس انداز کردن می تواند ما را به ثروتمند شدن نزدیک کند؟
خیلیها گمان میکنند که پس انداز کردن یک کار بیفایده است و با جمع آوری اندک اندک پول نمیتوان به جایی رسید. در حالی که پس انداز می تواند یک راه کار مناسب برای نزدیک شدن شما به رویای ثروتمند بودن باشد. شما می توانید با پولهایی که به مرور زمان جمع آوری کرده اید در یک کسب و کار سرمایه گذاری کنید، وارد بازارهای بورسی شوید یا یک ملک خریداری کنید. پس انداز کردن یکی الزامات زندگی بشر است که در دنیای امروز نادیده گرفته میشود.
نتیجه گیری
در این مقاله، ۸ راه کار تضمینی در پاسخ به سوال چگونه پولدار یا سرمایه دار شویم را به شما ارائه کردیم. همچنین راه های پولدار شدن و تکنیکهای ثروتمند شدن را در اختیار شما قرار دادیم و به شما درباره طرز فکر و عادتهای افراد ثروتمند توضیح دادیم. اگر می خواهید وضعیت کنونی کسب و کار یا تجارت خود را متحول کنید و درآمدتان را چند برابر کنید، باید ابتدا عادات خود را تغییر داده و متفاوت از قبل زندگی کنید.
عده زیادی از مردم در تلاشند که صاحب پول و ثروت زیادی شوند؛ اما در این راه افرادی به موفقیت میرسند که تفکر، کلام و عملی متفاوت از دیگران داشته باشند. امیدواریم با مطالعه مطالب گفته شده در این مقاله توانسته باشید یک قدم به خواستههایتان نزدیکتر شوید.
برخی از سوالات رایج:
۱. چند راهکار برای ثروتمند شدن بنویسید؟
۱. رویای خود را دنبال کنید. ۲. کسبوکار خودتان را شروع کنید. ۳. هر روز بهتر از دیروز باشید. ۴. مدیریت مالی را بیاموزید.
۲. با سرمایه کم میتوان کسبوکار خود را آغاز کرد؟
بسیاری از افراد بر این باورند که برای آغاز کسبوکار خود احتیاج به سرمایه زیادی دارند اما به این نکته باید توجه شود که برای شروع کسبوکار شخصی احتیاج به سرمایه هنگفت نیست.
۳. چند عادت روزانه افراد ثروتمند را بنویسید؟
۱. ورزش روزانه ۲. برنامه غذایی منظم ۳. برنامه خواب منظم ۴. مدیریت مالی
بررسی دلایل فراموشی در جوانی ، راههای درمان فراموشی در جوانی
علت فراموشی در جوانی یکی از مهمترین نکاتی است که امروز ذهن بسیاری از افراد را به خود درگیر کرده است. احتمالاً شما هم افراد جوان زیادی را مشاهده کردهاید که بسیاری از مسائل را فراموش میکنند. خوب است بدانید که این موضوع نهتنها در ایران، بلکه در اکثر کشورهای جهان وجود دارد. ما در این مقاله، به بررسی علل فراموشی و برخی از راههای درمان آن میپردازیم. اگر شما یا اطرافیان خود با این مشکل دستوپنجه نرم میکنید، هرگز آن را دستکم نرفته و برای حل آن اقدام نمایید.
فراموشی چیست؟
شاید برای شما پیش بیاید که وقتی ما از علت فراموشی در جوانی صحبت میکنیم، دقیقاً منظور چیست؟ فراموشی به معنی اختلال در بهیادآوردن اتفاقات و رویدادهاست. این موضوع میتواند ناشی از تغییراتی در مغز باشد و شاید هم نشانه پیری یا یک بیماری خاص دیگری است. وقتی فردی دچار فراموشی میشود، بهیادآوردن مسائل یا خاطرات جدید برای او بسیار سخت خواهد شد. فراموشی در جوانی معضلی است که بسیار خطرناکتر از فراموشی در کهنسالی میباشد.
۱۵ علت فراموشی در جوانی
در اولین مرحله، باید به دنبال علت فراموشی در جوانی باشید تا بتوانید با آن مقابله کنید. فراموشی علل متفاوتی دارد که در این بخش، به بررسی مهمترین آنها میپردازیم. توجه داشته باشید که در بسیاری مواقع، فراموشی در جوانی قابلدرمان است. اما قبل از درمان، باید به دنبال دلیل آن باشید تا بتوانید بهخوبی آن را درمان کنید.
کمبود خواب
یکی از اصلیترین علت فراموشی در جوانی این است که افراد بهاندازه کافی نمیخوابند. خواب، فاکتور بسیار مهمی در سلامت فرد از همه جوانب است. بسیاری از محققان و پزشکان، کمبود خواب را یکی از اصلیترین دلایل ضعیف شدن حافظه در جوانی میدانند.
مصرف دارو
یکی دیگر از مواردی که باعث فراموشی در سن پایین میشود، استفاده از داروهای متفاوت است. شاید برای شما جالب باشد که بدانید، استفاده مداوم از داروهای ضدافسردگی و آرامبخش، از مهمترین مواردی است که بهعنوان علت فراموشی در جوانی در نظر گرفته میشود. این داروها با حس بیخیالی و گیجی که در فرد ایجاد میکنند، بر حافظه تأثیر گذاشته و باعث ازبینرفتن آن میشوند.
کمکاری تیروئید
خوب است بدانید که در بسیاری مواقع، کمکاری تیروئید باعث ضعیف شدن حافظه در جوانی میشود. حتی این بیماری میتواند موجب اختلال در خواب و حالات روحی شما نیز شود. برای اینکه از این بابت مطمئن شوید، میتوانید به پزشک مراجعه کرده و آزمایش خون بدهید.
مصرف الکل
مصرف بیش از حد الکل بر حافظه فرد تأثیر گذاشته و درواقع علت فراموشی در جوانی میشود. حتی بعد از اینکه اثرات الکل هم از بین رفت، نشانههای منفی آن در شما باقی میماند. پس سعی کنی میزان مصرف الکل را به پایینترین حد ممکن بیاورید و بهجای آن، از سایر نوشیدنیهای سالم استفاده نمایید.
استرس و اضطراب
علت حواس پرتی و فراموشی در جوانی در بسیاری مواقع، به دلیل استرس و اضطراب فراوان میباشد. ازآنجاکه استرس باعث درگیری شدید مغز میشود، بر حافظه افراد تأثیر بسیار منفی گذاشته و باعث فراموشی حتی در افراد جوان میشود. استرس موجب میشود که شما بسیاری از خاطرات خود را فراموش و فقط به موضوع استرس فکر کنید. ازاینرو، سعی کنید با استفاده از انواع روشها، میزان استرس خود را کاهش دهید.
افسردگی
لازم به ذکر است که علت فراموشی در جوانی میتواند افسردگی هم باشد. افسردگی درکل به معنای غم و اندوه شدید، فقدان انگیزه و لذت نبردن از چیزهایی که در گذشته از آنها لذت میبردهاید. در بسیاری مواقع، افسردگی موجب میشود حافظه فرد دچار اختلال شده و درنتیجه، باعث فراموشی در جوانی میشود.
انجام همزمان چند کار
شاید برای شما جالب باشد که بدانید کار کردن همزمان هم یکی دیگر از مواردی است که باعث اختلال و حتی فراموشی میشود. طبق تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۷ انجام شد، متوجه شدیم که تنها ۲.۵% از افراد میتوانند چند کار را به طور همزمان و با نتیجه مطلوب انجام دهند. وقتی چند کار را پشتسرهم انجام بدهید، مغز درگیر استرس و خستگی شدید میشود و یکی از علت فراموشی در جوانی محسوب میشود.
ضربه یا آسیب به سر
یکی دیگر از علل فراموشی در جوانی، ضربه یا آسیب جزئی به سر است. در بسیاری مواقع که در تصادفی به سر افراد ضربهای وارد شده است، مشاهده کردهایم که بعداً دچار فراموشی شدهاند. حتی اگر در این سوانح بیهوش هم نشوید، همچنان به سر آسیب وارد میشود و ممکن است فراموشی رخ دهد.
کمبود ویتامین B12
پزشکان تأیید کردند که کمبود ویتامین B12 هم تا حد زیادی بر مغز و حافظه افراد تأثیر گذاشته و بهنوعی علت فراموشی در جوانی است. این ویتامین، برای بدن بسیار مهم و حیاتی میباشد و باعث سالم نگه داشتن سلولهای عصبی و گلبولهای قرمز خون میشود. خوب است بدانید که اگر ویتامین B12 به اندازه کافی در بدن شما وجود نداشته باشد، بهمرور میتواند باعث اختلال در حافظه و فراموشی شود.
بیماریهای مغزی
کی دیگر از مواردی که باعث اختلال در حافظه و ازبینرفتن آن میشود، انواع بیماریهای مغزی میباشد. این بیماریها میتواند شامل تومور مغزی یا عفونت در مغز باشد. این موارد و اختلالات در مغز، باعث بروش مشکلات بسیاری در مغز شده و سپس حافظه زوال پیدا میکند.
سکته
مهمترین علت فراموش در جوانی میتواند بروز سکته در این افراد باشد. سکته مغزی، تأثیر بسیار بدی بر سلامت ذهن و مغز افراد میگذارد. این امر میتواند موجب شود که در مغز افراد اختلالاتی ایجاد شود و درنتیجه، باعث فراموشی در افراد جوان هم میشود.
بیماری هانتینگتون (بیماری ارثی)
یکی دیگر از مواردی که باعث بروز فراموشی در جوانی میشود، وراثت است. در بسیاری مواقع، افرادی که به بیماری هانتینگتون مبتلا بودند، دچار فراموشی حتی در سن کم هم شدند. هانتینگتون، نوعی بیماری ارثی است که باعث ازبینرفتن دستگاه عصبی مرکزی شده و مشکلات زیادی در مغز افراد میشود.
بیماری پارکینسون
یکی دیگر از بیماریهایی که بهعنوان علت فراموشی در جوانی شناخته میشود، بیماری پارکینسون است. در این بیماری، اختلالات عصبی در مغز ایجاد میشود که منجر به مرتعش شدن اعضای بدن میشود. ازآنجاکه در این بیماری هم مغز دچار مشکل میشود، فراموشی رخ داده و فرد بسیاری از مسائل را فراموش میکند.
استفاده زیاد از وسایل الکترونیکی
شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید استفاده بیش از حد از وسایل الکترونیکی ازجمله گوشی تلفن و رایانه هم میتواند علت فراموشی در جوانی باشد. بسیاری از افراد جوان که مدام در فضای مجازی به سر میبرند، در معرض ابتلا به این بیماری هستند. استفاده زیاد از این تجهیزات، بر مغز تأثیرات بسیار مخربی میگذارد.
مصرف غذاهای ناسالم
یکی از رایجترین علت فراموشی در جوانی این است که بسیاری از جوانان، غذاهای ناسالم را بر غذای سالم و خانگی ترجیح میدهند. این افراد بادی به یاد داشته باشند که مصرف بیش از حد غذاهای ناسالم میتواند منجر به بیماریهای متفاوتی شود که فراموشی، از مهمترین آنهاست.
درمان فراموشی در جوانی
حالا که با علت فراموشی در جوانی آشنا شدید، نوبت به آن میرسد که با راههای درمان آن هم آشنا شوید. در کل، بهتر است که قبل از اینکه در سن پایین دچار فراموشی و زوال عقل شوید، از آن پیشگیری کنید. اگر هم دچار این بیماری شدید، میتوانید با استفاده از برخی راههای درمان حافظه ضعیف که در زیر آمده است، آن را تا حد زیادی درمان نمایید.
در حین کار چندین بار استراحت کنید تا به مغز شما فشار نیاید،
فهرست کارهایی که باید انجام دهید را نوشته و هر بار تنها روی یکی از آنها تمرکز کنید،
هر روز برای مدتی خاص، تلفن همراه خود را خاموش کنید،
به طور منظم ورزش کنید تا اکسیژن کافی به مغز شما برسد،
روزانه بین شش تا هشت ساعت خواب مفید داشته باشید،
به طور مداوم جدول یا پازل حل کنید،
برای درمان فراموشی در جوانی با خانواده یا دوستان خود وقت بگذرانید،
رژیم غذایی سالم و خوبی داشته باشید و بیشتر از میوه و سبزیجات استفاده نمایید.
سخن نهایی
علت فراموشی در جوانی حوزه بسیار گستردهای است که هرکدام بسیار طولانی هستند. ما در این مقاله، برخی از مهمترین و رایجترین دلایل فراموشی در جوانی را بررسی کردیم. اگر شما هم در سن کم با این مسئله دستوپنجه نرم میکنید، باید حتماً از این مقاله استفاده و راههای درمان فراموشی را در نظر بگیرید. اگر فراموشی شما حاد است، حتماً با پزشک متخصص مشورت نمایید.
مقاله جامع لایف استایل ، راهکارهای داشتن یک لایف استایل خوب
سبک زندگی یکی از مهمترین نکاتی است که هر فرد باید به آن توجه کند. اگر فردی بهصورت درست زندگی کند، زندگی سالمتری خواهد داشت و درنتیجه، کیفیت زندگی وی افزایش مییابد. ما در این مقاله،به بررسی تمام جوانب یک لایف استایل خوب خواهیم پرداخت. اگر شما هم میخواهید در این زمینه اطلاعات کافی داشته باشید تا کیفیت زندگی خود را ارتقا دهید، تا پایان مقاله همراه ما باشید.
لایف استایل چیست؟
شاید برای شما سؤال پیش بیاید که لایف استایل چیست و دقیقاً چه مفهومی دارد. این اصطلاح، به روش یا سبک زندگی کردن افراد گفته میشود. سبک زندگی هر شخص، متناسب با علایق، سلایق و نحوه و مدل زندگی کردن او با سایر افراد متفاوت است. سبک زندگی هر شخص، تأثیر بسیار زیادی به مسائل دیگر از جمله عمر، کیفیت زندگی، سلامت و… دارد که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
تأثیر لایف استایل بر عمر
در جوامع مختلف، امید به زندگی هم کاملاً متفاوت است. اما بهطورکلی، زنان عمر بیشتری نسبت به مردان دارند. تحقیقاتی که در ایالات متحده انجام شد، مشخص کرد که امید به زندگی برای زنان بالای ۸۰ سال است، درحالیکه برای مردان، نزدیک به ۷۵ سال میرسد. این موضوع مهم، تا حد زیادی به لایف استایل افراد بستگی دارد که موجب میشود بیشتر یا کمتر عمر کنند.
شاید این حقایق برای شما جالب باشد و فکر کنید که همیشه مردان زودتر از زنان میمیرند. اما این فرضیه درست نیست. زیرا در اغلب مواقع، مردان هم میتوانند با تغییر عادات زندگی خود، عمر بیشتری داشته باشند. آنها میتوانند با ورزش کردن مداوم، سلامت خود را تا سنین بالا هم تضمین کنند. لازم به ذکر است که حدود ۷.% مردان میتوانند با تغییر سبک زندگی خود، بیشتر از قبل از عمر کنند و زندگی باکیفیتی هم داشته باشند.
راهکارهای داشتن یک لایف استایل خوب
همانطور که پیشاز این هم گفتیم، همه افراد میتوانند با تغییر لایف استایل خود، زندگی خوب و باکیفیتی داشته باشند. علاوه بر این، آنها میتوانند بیشتر از سایر افراد هم عمر کنند. در ادامه این مقاله، انواع راهکارهای داشتن یک سبک زندگی عالی و سالم را بررسی خواهیم کرد. اگر شما هم میخواهید با داشتن یک زندگی سالم، زندگی بهتری داشته باشید، تا ادامه مقاله را مطالعه فرمایید.
۱- رژیم غذایی سالم
مهمترین نکتهای که برای داشتن یک لایف استایل خوب باید به آن توجه کنید، استفاده از یک رژیم سالم و مقوی است. به یاد داشته باشید که خوردن غذاهای چرب و مضر، آسیبهای بسیاری بر بدن و سلامتی شما خواهد گذاشت. از سوی دیگر، خوردن غذاهای سالم و مقوی، باعث سالمتر شدن زندگی و کل عمر میشود. پس همیشه تلاش کنید تا عادات غذایی سالمی داشته باشید.
۲- ورزش منظم
یکی دیگر از مسائلی که به داشتن یک سبک زندگی خوب به شما کمک میکند، ورزش کردن بهصورت مداوم و منظم است. همانطور که میدانید، ورزش موجب میشود که بدن شما انعطاف و قوای خوبی داشته باشد. بدن انسان طوری طراحی شده است که بتواند بهراحتی حرکت کند. اگر میخواهید تا پایان عمر خود، بدنی مقاوم و منعطف داشته باشید، سعی کنید ورزش را جز عادات همیشگی خود قرار دهید.
ورزش کردن نهتنها به قوی بدن کمک میکند، بلکه برای سلامتی هم بسیار مفید بوده و باعث افزایش اکسیژنرسانی به مغز میشود.
۳- فعال نگهداشتن مغز
اگر میخواهید که یک سبک زندگی سالم داشته باشید، سعی کنید همیشه مغز خود را به چالش بکشید. شما میتوانید این کار را با استفاده از بازیهای فکری انجام دهید. این بازیها موجب میشوند که مغز شما بیشتر درگیر شده و خون بیشتری در آن جریان یابد. بهاینترتیب، میتوانید بیشتر از سایر افراد عمر کرده و سالمتر هم باشید. همانطور که پیشازاین درباره تأثیر ورزش بر بدن گفتیم، نباید از تأثیر ورزش برای مغز هم غافل شد. زیرا همانطور که بدن انسان به ورزش نیاز دارد، مغز هم نیازمند تحرک و ورزش کردن است.
۴- ایجاد روابط اجتماعی
یکی دیگر از نکات بسیار ضروری برای داشت یک لایف استایل خوب و سالم، این است که با اطرافیان خود مرتباً در ارتباط باشید. اجتماعی بودن و ایجاد روابط اجتماعی، موجب میشود که شما از زندگی خود احساس رضایت بیشتری داشته باشید. ایجاد روابط اجتماعی، به سلامت روح، جسم و عاطفی شما کمک بسزایی میکند. شما میتوانید این روابط اجتماعی را با کارهای ورزشی ادغام کنید. برای مثال، میتوانید با دوستان خود یک تیم ورزشی تشکیل داده و با سایر افراد مسابقه دهید. این امر موجب میشود که زندگی بهتری داشته باشید.
۵- چکآپ بدنی منظم
یکی از راهکارهای مهم داشتن یک سبک زندگی مناسب و سالم، این است که بهصورت منظم و دائم، به پزشک مراجعه کرده و آزمایشات مخصوص را انجام دهید. بهاینترتیب، پزشک میتواند با چکآپ بدن شما مطمئن شود که از نظر جسمی کاملاً سالم هستید و میتوانید بدون هیچگونه مشکلی به ادامه زندگی بپردازید. بسیاری از افراد، از رفتن به دکتر فراری هستند. زیرا آنها گمان میکنند که دکتر آنها را مریضتر میکند. اما مطمئناً اینطور نیست و فقط درصورتیکه مشکلی در بدن شما باشد، پزشک برای رفع آن دارو مینویسد.
۶- از رفتارهای پرخطر خودداری کنید
برای داشتن یک سبک زندگی خوب، سعی کنید تا جایی که امکان دارد از انجام کارهای پرخطر خودداری کنید. سعی کنید هر کاری که زندگی و سبک زندگی سالم شما را به خطر میاندازد، انجام ندهید. همیشه ویتامینهای ضروری برای بدن را مصرف نمایید تا بدن شما همیشه سالم باشد. روزانه از کرم ضدآفتاب استفاده کنید تا پوستی شفاف و سالم داشته باشید. علاوه بر موارد ذکرشده، از مصرف دخانیات هم بهطورجدی خودداری کنید. زیرا این مواد سلامت شما را بسیار تحت خطر قرار میدهد.
۷- لایف استایل افراد موفق
همه مواردی که تاکنون نام بردیم، از مهمترین راهکارهای لایف استایل افراد موفق به شمار میرفت. اکثر افراد موفق در سبک زندگی خود ورزش، غذای سالم، عدم مصرف دخانیات و … را دارند. علاوه بر موارد ذکرشده، این افراد خواب کافی هم داشته و به برنامهریزی برای اهداف خود پایبند هستند. اگر شما هم میخواهید اینچنین باشید، باید از این افراد الگو گرفته و سبک زندگی سالمی پیشه کنید.
سخن نهایی
لایف استایل یکی از مهمترین مسائلی است که تأثیر بسیار عظیمی بر کیفیت زندگی و حتی مدت عمر انسانها دارد. در این مقاله، ما انواع سبک زندگی را بررسی کردیم و برای شما عزیزان توضیح دادیم که باید چهکارهایی انجام دهید تا سبک زندگی خوب و سالمی داشته باشید. فراموش نکنید که یک سبک زندگی مناسب و مفید، به شما کمک میکند تا به اهداف خود در زندگی دست یابید و از زندگی خود رضایت بیشتری داشته باشید. اگر شما هم میخواهید یک لایف استایل سالم داشته باشید، به نکات این مقاله توجه کنید.
مقاله جامع درباره نقشه ذهنی ، کاربرد و انواع نقشه ذهنی
نقشه ذهنی از مواردی است که در دنیای امروز، طرفداران بسیار زیادی دارد. در عصر حاضر، افراد زیادی از این ویژگی منحصربهفرد استفاده میکنند و مزیتهای فراوانی هم دارند. ما در این مقاله، برخی از مهمترین مسائل مربوطه به نقشه ذهنی و کاربردهای آن را بررسی خواهیم کرد. اگر شما هم قصد دارید که با این موضوع مهم و حیاتی آشنا شوید، تا انتهای این مقاله همراه ما باشید و از اطلاعاتی که در اختیار شما قرار خواهد گرفت، نهایت استفاده را ببرید.
نقشه ذهنی چیست؟
احتمالاً اولین سؤالی که در این قسمت به ذهن شما میرسد این است که نقشه ذهنی چیست و دقیقاً چه مفهومی دارد. خوب است بدانید که نقشه ذهنی که از آن به نام تصویرسازی ذهنی هم یاد میشود، نوعی راهکار تصویری است که موجب میشود افکار و ایدههای افراد سازمانیافته شوند. این تصویر، نوعی طرح گرافیکی به شمار میرود که از قدرت بسیار بالایی برخوردار است. این تکنیک باعث میشود که ایده و افکار ذهن شما به ترتیب سازماندهی شوند و تصمیمگیری برای شما راحتتر شود.
کاربردهای نقشه ذهنی
بعد از اینکه با مفهوم نقشه ذهنی آشنا شدید، وقت آن میرسد که کاربردهای آن را هم بدانید. با رسم این تصویر گرافیکی، شما میتوانید زندگی کاری و حتی شخصی بهتری داشته باشید. در ادامه، ما برخی از مهمترین کاربردهای این تصویر ذهنی را برای شما بازگو خواهیم کرد. با مطالعه این کاربردها میتوانید به اهمیت آن پی ببرید.
خلاصهنویسی و یادگیری
اولین و مهمترین کاربرد نقشه ذهنی این است که با استفاده از آن میتوانید خلاصهنویسی کنید. درنتیجه، یادگیری شما هم افزایش مییابد. ساختار نقشه ذهنی بهگونهای است که برای هر فرد منحصربهفرد و خاص میباشد. ازاینرو، شما میتوانید تصویر ذهنی مرتبط با خود را ایجاد کرده و بهترین یادگیری را با آن داشته باشید. با استفاده از این نقشه، شما میتوانید اطلاعات بسیار جامع و طولانی را در مقدار بسیار کمی خلاصه کنید. این امر سبب میشود که توانایی به ذهن سپردن و یادگیری آنها هم افزایش یابد.
هدفگذاری
امکان دیگری که نقشه ذهنی به شما ارائه میدهید این است که به کمک آن، میتوانید هدف خود را بهدرستی تعیین کنید. علاوه بر این، شما این امکان رادارید که موقعیت خود برای رسیدن به هدف را تصویرسازی و تعیین کنید که تا چه حد با آن فاصله دارید. این ویژگی موجب میشود که شما انگیزه زیادی برای رسیدن به اهداف خود داشته باشید. همچنین با استفاده از تصویر ذهنی، میتوانید نتیجه هدف خود را هم تعیین کنید و ببینید که آیا به آن هدف دست پیدا میکنید یا خیر.
سخنرانی
یکی دیگر از کاربردهای نقشه ذهنی که افراد بسیاری به این دلیل به این نقشه روی میآورند، این است که با استفاده از این نقشهها، سخنرانی کردن برای شما راحتتر میشود. این ویژگی برای افرادی که قصد اداره کردن سخنرانیهای بزرگ را دارند، کاربرد بسیاری دارد. وقتی شما قصد دارید برای ک سخنرانی متن خود را آماده کنید، در صورت استفاده از مایند مپ میتوانید کل متن سخنرانی خود را خلاصه کرده و بهراحتی از آن استفاده نمایید.
افزایش خلاقیت
یکی از اصلیترین کاربردهایی که نقشه ذهنی به فرد میدهد این است که باعث افزایش خلاقیت در فرد میشود. این موضوع به این صورت است که با استفاده از تصویرسازی ذهنی، ذهن شما بازتر شده و درنتیجه، خلاقیت شما تا حد زیادی افزایش پیدا میکند. ازآنجاکه در این نقشهها از رنگ و تصاویر متنوعی استفاده میشود، باعث بهبود و ارتقای زیاد خلاقیت خواهد شد. همچنین حافظه بصری شما هم تقویت میشود.
دستهبندی اطلاعات
همانطور که پیشازاین گفتیم، شما با استفاده از نقشه ذهنی میتوانید اطلاعات موجود در ذهن خود را دستهبندی و مرتب کنید. این نقشه از قابلیتهای بالایی برخوردار است که موجب سازماندهی و ترتیببندی ایدهها و افکار شما میشود. با استفاده از تصویر ذهنی، شما از استرس و مشغله و درگیری زیاد فکر، راحت خواهید شد. زیرا افکار شما به بهترین شکل دستهبندی خواهد شد و بهاینترتیب، توانایی شما در جمعبندی مطالب هم افزایش پیدا میکند.
تصمیمگیری
علاوه بر موارد ذکرشده، شما با استفاده از نقشه ذهنی میتوانید راحتتر از پیش تصمیم بگیرید. ازآنجاکه این نقشه، ذهن شما را سازماندهی و مرتب میکند، موجب میشود که همه ایدهها و افکار شما به ترتیب اولویتبندی در کنار هم قرار گیرند. بهاینترتیب، قدرت تصمیمگیری شما هم تا حد بسیار زیادی افزایش پیدا میکند.
برنامهریزی
یکی از بهترین کاربردهایی که نقشه ذهنی برای شما فراهم میکند، توانایی برنامهریزی کردن است. ازآنجاکه این نقشهها در یک تصویر و بهصورت یکجا نمایش داده میشود، موجب میشود که شما با یکبار نگاه کردن، مهمترین اطلاعات را کسب کنید. سپس میتوانید یک برنامهریزی جامع و کامل از زندگی و کار خود داشته باشید. اگر شما هم یک فرد منظم و قانونمند هستید، میتوانید برای انجام برنامهریزیهای خود از این نقشههای محبوب استفاده نمایید.
افزایش ایدهها
شما با استفاده از نقشه ذهنی میتوانید ایدههای خود را گسترش دهید. این نقشهها به شما این امکان را میدهند که ایده و افکار خود را در بهترین شکل و صورت ثبت کرده و سپس با استفاده از خلاقیت خود، آنها را گسترش دهید. علاوه بر این، شما با استفاده از این نقشه خواهید آموخت که تمام جوانب ایدهها و افکار خود را مشخص کرده و آنها را به روش درستی گسترش دهید. شاید برای شما جالب باشد که بدانید در سالهای بسیار دور، حتی انیشتین، گالیله، افلاطون و سایر اندیشمندان بزرگ هم از نقشه ذهنی استفاده میکردند.
توانایی مدیریت
شما با استفاده از یک نمونه نقشه ذهنی میتوانید توانایی مدیریت خود را افزایش دهید. به این صورت که هنگامی که از این نقشهها استفاده میکنید، ذهن شما تمرکز بیشتری خواهد داشت. درنتیجه، شما راحتتر میتوانید انواع پروژههای مالی و حتی شخصی خود را مدیریت کنید.
مزایای نقشه ذهنی
حالا بهترین زمان است تا بدانید که نقشه ذهنی چه مزایایی برای کسبوکار و زندگی شخصی شما دارد. همانطور که پیشازاین هم مطالعه کردید، این نوع نقشه کاربردهای فراوانی دارد که موجی میشود بسیاری از افراد آن را بکار گیرند. علاوه بر این، این نقشهها مزایای بسیاری هم دارند که بهنوعی مثل همان کاربردها شناخته میشوند. از مزایای این تصویر ذهنی، میتوان به یادگیری، تعیین هدف، افزایش خلاقیت و… اشاره کرد.
هوش مالی یکی از مهمترین نکاتی است که قبل از شروع یک کسبوکار باید درباره آن اطلاعات کافی داشته باشید. نهتنها میتوانید در زندگی کاری خود از آن استفاده کنید، بلکه برای زندگی شخصی هم از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله، ما به بررسی هوش مالی و تأثیرات آن بر زندگی شخصی و کاری فرد خواهیم پرداخت. اگر شما هم قصد دارید با این موضوع آشنا شوید، تا پایان با ما همراه باشید.
هوش مالی چیست؟
حالا شاید برای شما سؤال پیش بیاید که هوش مالی چیست و دقیقاً چه مفهومی دارد؟ به طور سنتی، این موضوع در واقع به معنای ردیابی و بررسی مقداری بخش کوچکی از اعداد و هزینهها میباشد. به بیانی دیگر، هوش مالی به معنی استفاده درست از مهارتهای لازم و درک اصول حسابداری یا مالی است. این ویژگی سبب میشود که ثروت فرد تا حد زیادی افزایش یابد. همانطور که قرن بیستم همه چیز تکاملیافته است، تعریف این موضوع هم تا حد زیادی دچار تغییروتحول شده است.
ویژگیهای هوش مالی
در دنیای امروز، مدیران مالی انتظار دارند که در کوتاهترین زمان ممکن، به بررسی جزئی و دقیق دادههای مالی بپردازند. هوش مالی در واقع بهنوعی تفکر و بینش اطلاق میشود که به فرد این امکان را میدهد که امور مالی را به طور دقیق تجزیهوتحلیل نماید. در هوشی که در گذشت از آن بهعنوان مالی یاد میشد، استراتژی و آیندهنگری کافی وجود نداشت. پویا نبودن هم یکی دیگر از ویژگیهای هوش قدیم بوده است. در ادامه این مقاله، برخی از مهمترین ویژگیهای این هوش را بررسی میکنیم
استعداد
یکی از مهمترین عناصر در هوش مالی داشتن استعداد است. توجه داشته باشید که تصمیمگیرندگان مالی باید اصول و روشهای حسابداری و مالی را مثل کف دست خود بدانند. این اصول شامل مطالعه صورتهای مالی، ترازنامهها و گزارش گردش مالی میشود. هرچه این استعداد بیشتر باشد، کسبوکار و شرکت موردنظر هم موفقتر خواهد بود. حتی بهتر است که این استعداد در خارج از بخشهای حسابداری هم باشد.
درک
عملکرد هوش مالی در واقع نتیجهای از حقایق و تفسیر درست آنهاست. تصمیمگیرندگان مالی باید اصول حسابداری موجود را کاملاً درک کنند، سپس بدانند که چه نوع منطق و فرضیاتی درباره این اصول وجود دارد و همچنین این اصول چگونه بر اعداد و رقمها تأثیر میگذارد. به بیانی دیگر، شرکتهای موفق باید به اعداد و ارقام اصول حسابداری خود، به شکل کاملاً عینی توجه کنند تا بتوانند درک درستی از آن داشته باشند.
تجزیهوتحلیل
یکی از مهمترین مسائلی که در هوش مالی اهمیت بسیار زیادی دارد، تجزیهوتحلیل درست دادهها میباشد. به یاد داشته باشید که دادهها و اطلاعات در حالت کلی خام بوده و ارزش زیادی ندارند. ازآنجاکه این دادهها برای تصمیمگیریهای مالی از اهمت بالایی برخوردار هستند، بهتر است شرکتها و کسبوکارها بتوانند این دادهها را به رو درستی تجزیهوتحلیل نمایند.
شما میتوانید با استفاده از یک آنالیز درست و بهجا، تمام اطلاعات و دادهها را جمعآوری، ترکیب و درنهایت، آنها را بهدقت تجزیهوتحلیل نمایید. هرچه کار تجزیهوتحلیل دقیقتر و کارآمدتر باشد، سازمان و شرکت موردنظر هم هوشمندتر و موفقتر عمل خواهد کرد.
چارچوب
یکی از مهمترین مسائل در هوش مالی این است که اصول ما چارچوب کلی و جامعی داشته باشد. توجه کنید که تنها درک یک اصل حسابداری کافی نیست، بلکه باید آنها را در شکل یک چارچوب کلی ارائه داد. این چارچوب باید با عملکرد، فضای رقابتی و استراتژی شرکت متناسب باشد. به بیانی دیگر، ما در این هوش باید بدانیم که هر عدد و رقمی برای شرکتهای مختلف، دقیقاً چه عملکردی دارد.
برای داشتن یک هوش مالی خوب چه کنیم؟
لازم به ذکر است که هوش مالی به این دلیل اهمیت دارد که بیشتر از ۸۰% مشکلات افراد به طور مستقیم یا غیرمستقیم، به پول مربوط میشود. ما در این قسمت از مقاله، قصد داریم برخی از راههایی که باعث افزایش هوش مالی شما میشود را بیان کنیم. به این نکات توجه داشته باشید تا بتوانید در کسبوکار خود موفق شوید.
اولین موضوعی که باید بدانید این است که تفاوت بین سود و بدهی را بهدرستی درک کنید. همانطور که میدانید، سود باعث میشود که پول بیشتری وارد جیب شما شود. از سوی دیگر، بدهی بهعنوان چیزی شناخته میشود که پول را از جیب شما کم میکند. علاوه بر این، باید سعی کنید بدهی خود را کاهش دهید. برای مثال، اگر وامی دارید، سعی کنید تا قسطهای آن را بهموقع پرداخت نمایید. نکته دیگری که باید به آن توجه کنید، درست خرج کردن است. شما باید بدانید که پول خود را در کجا، چه زمانی و برای چه چیزی خرج میکنید.
مورد دیگری که برای داشتن هوش مالی باید در نظر بگیرید، این است که همیشه بیشتر از گذشته سرمایهگذاری کنید. همانطور که میدانید، پولی که سرمایهگذاری شود بیشتر از پولی که پسانداز شده، ارزش دارد. ازاینرو، سعی کنید بهترین راههای سرمایهگذاری را آموخته و پول خود را برای سرمایهگذاری کنار خرج کنید. در آخر هم بعد از اینکه سرمایهگذاری کرید، باید به فکر پسانداز کردن باشید. بسیاری از افراد موفق در این زمینه میگویند که حفظ پول، از بهدستآوردن آن بسیار سختتر و مهمتر است.
اهمیت هوش مالی
حالا نوبت به آن میرسد که از اهمیت بالای این هوش صحبت کنیم. برای اینکه بتوانید در کسبوکار خود موفقیت کافی را کسب کنید، باید به درکی بیشتر از درک اولیه خود از هوش مالی داشته باشید. بهجای اینکه همیشه با سرگردانی ب دنبال پول باشید، سعی کنید با استفاده از خلاقیت خود آن را به دست اورید. اگر بخواهیم رک و راست باشیم، باید به یاد داشته باشید که این هوش است که مشکلات بشر را حل میکند، نه پول.
تأثیرات هوش مالی
همانطور که پیشازاین هم گفتیم، هوش مالی از اهمیت بسیار بالایی در کسبوکار و حتی زندگی روزمره دارد. با استفاده از این هوش، شما میتوانید موقعیتهای بسیار خوبی در اجتماع کسب کنید. در ادامه، برخی از مهمترین تأثیرات و مزایای هوش مالی را بررسی خواهیم کرد.
سرمایه خود را افزایش میدهید
یاد میگیرید که چه کسبوکاری با سرمایه شما مرتبط است
دانش خود نسبت به پول افزایش میدهید
تصمیم میگیرید که با پول خود چه کنید
بهترین راههای سرمایهگذاری را میآموزید
میتوانید سرمایه خود را کنترل کنید
به شما کمک میکند تا به اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خود دست یابید
عملکرد مالی و کاری شما را افزایش میدهد
میتوانید تصویری بهتر و دقیقتر از آینده کاری خود داشته باشید
زندگی نامه دن بیلزریان ، حاشیه ها و موفقیت های Daniel Brandon Bilzerian
دن بیلزریان یکی از افراد مشهوری است که نام کامل او، دنیل برندون بیلزریان (Daniel Brandon Bilzerian) میباشد. بیلزریان یک هنرپیشه، تاجر، پوکر باز و یک شخص معروف در فضای مجازی است. این شخص، در یوتیوب، توییتر، فیسبوک و اینستاگرام طرفداران بسیار زیادی دارد و افراد زیادی او را بهعنوان یک «شاخ مجازی» میشناسند که نزدیک به ۳۰ میلیون فالوور دارد. بیشترین تعداد فالوورهای بیلزریان، به دلیل زندگی تجملگرانه و مرفهانه او میباشد.
بیوگرافی دن بیلزریان
در اینجا قصد داریم بیوگرافی دن بیلزریان را بهاختصار شرح دهیم. دن بیلزریان در هفتم سپتامبر سال ۱۹۸۰ در فلوریدا و در خانوادهای آمریکایی و ارمنی تبار متولد شد. پدر بیلزریان آمریکایی است و این شخص بهنوعی دورگه محسوب میشود. پدر دن، پاول بیلزریان است که یکی از مشهورترین تجار آمریکایی و سرمایهگذاران ریسکپذیر آمریکایی – ارمنی بود که سهامهای فراوانی را در شرکتهای متفاوت خریداری نمود.
پدر دن بیلزریان برای خرید این سهامها هزینه هنگفتی کرد. بهمحض اینکه پاول که از دانشکده تجارت هاروارد فارغالتحصیل شد، شرکت روباتیک خود را تأسیس کرد. شرکت پاول بهمرور پیشرفت کرد تا آنکه درآمدهای هشترقمی برای خود کسب کند. متأسفانه پاول محکوم به کلاهبرداری شد و به همین دلیل هم ثروت و شهرت وی خدشهدار شد. پاول بیلزریان به پرداخت ۱.۵ میلیون دلار پول نقد، جریمه شد و ازاینرو تا حدودی ورشکست بهحساب میآمد.
علاوه بر اینکه پدر دن بیلزریان هزینه زیادی برای پرداخت این جریمه متحمل شد، اما داراییهایی زیادی هم داشت که تمام آنها به پسران وی به ارث رسید. دنیل بیلزریان هیچ واهمهای ندارد که بگوید پدرش همزمان یک کلاهبردار و یک تاجر در والاستریت بوده است.
علاوه بر ثروتی که به او به ارث رسید، مقدار بسیاری زیادی از داراییهای او هم به دلیل تلاشهای خود دن میباشد. همانطور که از صفحه اینستاگرام او هم مشخص است، دن بیلزریان یک زندگی پر زرقوبرق دارد. او عاشق بهرخکشیدن اتومبیل، اسلحهها و خانه و زندگی خود است.
پیشینه تحصیلی دن بیلزریان
دن در فلوریدا در ایالات متحده به دنیا آمده و بزرگ شد. او تحصیلات دبیرستان خود را هم در دبیرستان Gaither گذراند. بعد از مدتی، در سال 1999 به آموزشهای نیروی دریایی ایالات متحده تحتنظر Seal پیوست. آیا تاکنون میدانستید که وقتی شخصی در نیروی دریایی ایالات متحده تحتنظر Seal دوره خود را بگذراند، در نهایت عضو نیروهای القاعده خواهد شد؟ اگر نمیدانستید هم حالا متوجه شدید!
درنهایت، دن بیلزریان بهخاطر شکستگی پا، از نیروی دریایی Seal انصراف داد و از ادامه دادن در این حوزه منصرف شد. بعد از اینکه از این آموزشهای نیروی دریایی انصراف داد، به دانشگاه فلوریدا رفت و در رشته تجارت و جرمشناسی مشغول به تحصیل شد. اطلاعات زیادی در دسترس نیست تا بفهمیم که او دانشگاه خود را به اتمام رسانده است یا نه.
زندگی هنری دن بیلزریان
دن بیلزریان در بسیاری از فیلمها و برنامههای تلویزیونی پرطرفدار، نقشهای کوچک و بزرگ زیادی بازی کرده است. او تقریباً در هرسال فیلمی را بازی کرده و اکران هم میشود. بسیاری از افراد این اعتقاد را دارند که بیلزریان در حوزه بازیگری آنقدر شایستگی دارد که بتواند در کنار بازیگران بزرگی همچون دنزل واشنگتن به بازیگری بپردازد. بازیهای بیلزریان اولینبار در سال ۲۰۱۳ به چشم خورد. در این سال، اولین فیلم دن بیلزریان به نام Lone Survivor که یک فیلم اکشن و جنگی است، اکران شد.
بعد از این سال هم در فیلمهای دیگری نقشآفرینی کرده است که در آنها بسیار موفق بود. برای مثال، در سال 2014 در فیلم The Equalizer که یک فیلم درام و Cat Run 2 که یک فیلم کمدی هستند هم به زیبایی این دو نقش متفاوت را اجرا کرده است. آخرین فیلمی که بیلزریان در آن بازی کرده است، فیلم Extraction است که گلشیفته فراهانی هم در این فیلم با بیلزریان همکاری داشتند. آخرین فیلمی که دن بیلزریان بازی کرده است، فیلمی به نام سگهای جنگی با ژانر درام و کمدی میباشد.
بیلزریان علاوه بر بازیگری، در تهیهکنندگی هم دستی دارد. او در سال ۲۰۱۷، سریال تلویزیونی کارتونی خود را تولید کرد. در سریالی که در ایالات متحده پخش میشود، بیلزریان داستانهایی از زندگی واقعی خود را به اشتراک میگذارد که طرفداران بسیاری دارد.
پوکر بازی دن بیلزریان
دن بیلزریان بهعنوان یک پوکر باز کاملاً حرفهای شناخته میشود و از آن درآمد زیادی کسب میکند. پوکر بازی کردن او به دوران کودکی و برمیگردد؛ وقتی که با برادرش آدام بیلزریان (که او هم یک پوکر باز حرفهای است) بازی میکردند. آنها همیشه باهم رقابت میکردند اما همانطور که مشخص است، اکثر مواقع هم دن برنده میشد.
دن بیلزریان که جیجیپوکر (GGPoker) را هم ترویج داد، روی بازیهای پوکر تا هشت رقم هم شرطبندی میکند و میلیونها دلار پول از این شرطبندیها به دست آورد است. چیزی که بیلزریان را از سایر پوکر بازان متمایز میکند، طرز فکر مثبت او میباشد. به همین دلیل هم او در دنیای پوکر بازی یکی از بهترینهاست. او توانست تنها در یک بازی، مبلغ 750 دلار را به 187000 دلار تبدیل کند.
شرکت دن بیلزریان
دن بیلزریان شرکت خود را در سال ۱۹۸۵ به نام Ignite تأسیس کرد. این شرکت که در تورنتو کانادا واقع شده است، سیگارهای الکترونیکی، روغن کانابیدیول (CBC )، بطریهای آب و ودکا تولید میکند. در سال 2020، شرکت بیلزریان بهخاطر ویروس کووید 19، متحمل ضرر 70 میلیون دلاری شد که تأثیر بدی بر ثروت دن گذاشت. بااینحال، این شرکت با کاهش دادن قیمتها و اشتراکگذاری با عموم مردم، درحالرشد و افزایش درآمد و هزینه است.
خیریه بیلزریان
علاوه بر موارد ذکرشده، دن بیلزریان در کارهای خیریه زیادی هم نقش دارد و بخشی از درآمد خود را به خیریهها پرداخت میکند. بیلزریان یک پروژه خیریه به نام «پروژه رابینهود» ایجاد کرد و ازطریق آن، مبالغ هنگفتی تا ۱۰۰۰۰ دلار را بهازای هر نفر پرداخت کرد. او این پروژه را برای کسانی که نیاز شدیدی به پول دارند بیا دچار معلولیت هستند، اختصاص داد.
حواشی زندگی دن بیلزریان
تا به اینجا زندگی نامه دن بیلزریان را مشاهده کردیم و دیدیم که چقدر در تمام کارهای خود موفقیت کسب کرده است. از سوی دیگر، دن بیلزریان با گرفتن جشنهای متعدد، درگیر حواشی زیادی میشود. سبک زندگی تجملگرانهای دارد و هرساله هزینه هنگفتی برای پارتیها همیشگی خود خرج میکند.
جمعبندی
دن بیلزریان یکی از افراد بسیار موفق در پوکر است که این شخص در اینستاگرام، توییتر، یوتیوب و فیسبوک هم طرفداران بسیار زیادی دارد. این مرد چهلساله، یکی از مولتیمیلیاردرهای جهان شناخته میشود که درآمدهای زیادی ازطریق پوکر بازی و… کسب کرده است.
بهترین جملات تاکیدی مثبت ، فهرست کامل جملات تاکیدی مثبت
جملات تاکیدی مثبت همیشه قدرت خود را به راحتی به نمایش میگذارند؛ چراکه انواع جمله، عبارت و حتی لحن صحبت افراد صددرصد این اختیار را دارد که روند زندگی افراد را به شکل خاصی مدیریت کند. به همین دلیل است که بسیاری یکی از راههای درمان افسردگی را با تلقین جملات مثبت به صورت کاملا تاکیدی میشناسند؛ چرا که ذهن انسان است که میتواند او را به انسانی شاد و یا برعکس انسانی افسرده تبدیل کند.
شما اگر فردی باهوش باشید از تجربههای دیگران درس میگیرد تا هرچه سریعتر به سعادت برسید. بسیاری از افرا پولدار دنیا مانند وارن بافت برای جذب پول، ثروت، سلامتی، عشق، محبت هیچگاه قدرت کلام و ذهن را نادیده نگرفته اند؛ چراکه نوع صحبت افراد و کلماتی که به کار میبرند مهم ترین نکتهای است که در زندگی انسان میتواند موفقیت های بسیاری ایجاد کند.
به قول برایان تریسی” با ارزش ترین دارایی ما توانایی کسب درآمد است، نه پولی که به دست می آوریم. توانایی از دست نمیرود، اما پول و ثروت را ممکن است بارها از دست بدهیم” در این جمله به اهمیت توانایی و احترام به استعداد افراد اشاره شده است و اگر شما روزانه از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید، ذهن شما این قدرت را دارد که بتواند هرآنچه که میخواهید را جذب کند. اگر هنوز برایان تریسی را نمی شناسید
سالیانه تعداد زیادی از افراد تنها به واسطه قدرت ذهن و تمرکز خود، استفاده از ایدهها و راههای خلاقانه به چنان ثروت و درآمدی میرسند که به هیچ عنوان شاید برای دیگران این موضوع قابل باور نباشد؛ به این دلیل این نوع اتفاقات رخ میدهد که این افراد به قانون جذب و اهمیت لحن و صحبت و جملات مثبت پی بردهاند.
توجه به جملات تاکیدی مثبت برای رسیدن به هدف
هدف انسان مهم ترین عاملی است که میتواند به او کمک کند تا در شرایط سخت بتواند با امید و انگیزه بیشتری به روند زندگی خود ادامه دهد و افرادی که هدف ندارند و یا در زندگی به هیچ انگیزهای فکر نمیکنند بدون شک ذهن افسردهای دارند؛ چرا که اگر هدفمندی در زندگی وجود نداشته باشد شما نمیتوانید مسیر خاصی را برای خود در نظر بگیرید و برای آن تلاش کنید. اگر درباره افزایش و مدیریت انگیزه به دنبال اطلاعات بیشتری هستید
برای رسیدن به هرآنچه به آن فکر میکنید، تنها تلاش فیزیکی کافی نیست، بلکه در این بین جملات تاکیدی مثبت یکی از بارزترین و مهمترین ترفندهایی است که میتواند به افراد کمک کند تا با سرعت عمل بیشتری بتوانند به هدف خود فکر کرده و آن نزدیک شوند و تکرار جملات تاکیدی البته از نوع مثبت میتواند ذهن شما را آماده کند تا به هر آنچه که میخواهید برسید. اگر به دنبال تعریف درستی از هدف هستید .
اصول خاص و برنامه ریزی شده وجود دارد که اگر آنها را سعی کنید با تکرار جملات تأکیدی انجام دهید قدرت واقعی را در زندگی احساس خواهید کرد.
همه ما به قدرت ذهن و خصوصا ناخودآگاه باور داریم و به همین خاطر، جملات تاکیدی منفی و مثبت میتواند بر روی باور افراد تاثیر بگذارد. این چنین مسیر زندگی را به نحو کاملا خاص باید مدیریت کرد و توجه داشته باشید که شما چنانچه بخواهید روزانه از جملات ترکیبی منفی استفاده کنید، چیزی جزء افسردگی و البته بیماریهای جسمی نصیب شما نخواهد شد.
اما اگر برعکس از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید آنگاه متوجه مسیر سازنده ذهن خود خواهید شد. این نکته را به خاطر بسپارید که مثبت اندیشی تا چه حد میتواند بر روی عملکرد افراد و همچنین مدیریت ذهن آنها تاثیر بگذارد. زمانی که شما به هر دلیلی با ناراحتی و مشکل خاصی روبرو میشوید تنها کافیست این جمله را برای خود بارها تکرار کنید:” برای چیزی که ۵ سال دیگر ارزشی ندارد، بیشتر از ۵ دقیقه نباید غصه بخورید.”
این جمله از جمله عباراتی است که صددرصد میتواند در لحظه حال شما را مقداری تغییر دهد و از لحاظ منطقی بتوانید تصمیم بگیرید که آیا واقعا غصه خوردن و اذیت آزار روحی برای یک مسئله آنچنان در آن لحظه برای شما مهم است یا خیر.
از جملات تاکیدی مثبت پیچیده و سخت دوری کنید
بسیاری از افراد که از جملات تاکیدی مثبت استفاده میکنند به این نکته بسیار توجه دارند که جملات تاکیدی و انتخاب مثبت آنها به هیچ عنوان جملات سختی نیستند؛ چرا که جملات سخت و پیچیده تنها کاری که میتواند انجام دهد این است که ذهن افراد را خسته میکند و این چنین، از همان ابتدای کار انسان ممکن است دلزده شود و به اهمیت و ضرورت جملات تاکیدی مثبت آگاه نباشد.
کافیست زمانی که احساس میکنید آرامش ذهنی کافی ندارید و یا در تلاطم و جدال در ذهن خود هستید، به این جمله زیبای بودا توجه کنید که می گوید:
” صلح از درون شما آغاز میشود و در بیرون به دنبالش نباشید.” این جمله یکی از جملات تاکیدی مثبت است که بدون هیچ گونه سختی و ساختار خاصی تنها به شما نشان میدهد که همیشه آرامش واقعی را باید در درون خود جستجو کنید و در غیر این صورت، هیچ کس نمیتواند آرامش را به شما هدیه دهد.
کلمات خاص و مهم جملات تاکیدی مثبت را مشخص کنید
سعی کنید همیشه کلمات خاصی را برای جملات تاکیدی مثبت خود در نظر بگیرید؛ چرا که برخی از کلمات حقیقتا چنان قدرتی را به انسان هدیه میدهند که انسان در هر مسیری با هرنوع سختی با تکرار جمله مخصوص به خودش این قدرت را احساس میکند که بتواند دوباره برخیزد و ادامه دهد.
به عنوان مثال قدرت این کلمات را به هیچ وجه نادیده نگیرید و سعی کنید از کلماتی همانند قوی، به آسانی، به راحتی و کلمات اینچنین تا حد امکان در بین جملات تاکیدی مثبت خود زیاد استفاده کنید، آنگاه متوجه خواهید شد که فعالیت مورد نظر شما آنچنان سخت نیست که شما بخواهید به واسطه آن دچار استرس واضطراب شوید. به قول معروف “مهم نیست که چقدر در جاده اشتباه پیش رفتهای، همین الان دور بزن!”
در هر صورت شما تا به حال اگز از قدرت جملات تاکیدی مثبت خبر نداشتهاید، هیچ اشکال ندارد هم اکنون سعی کنید به قدرت کلمات و عبارات آگاه باشید.
جملات تاکیدی مثبت را فراموش نکنید تا خودتان را باور کنید
یوسین بولت این جمله را به عنوان یکی از بهترین جملات تاکیدی مثبت برای ما به یادگار گذاشته است، که همه روزه با خودمان تکرار کنیم” رویاهای خود را باور داشته باش، همه چیز امکان پذیر است” چرا که انسان تنها به امید، رویا و آرزو زنده است و اگر نتواند امید و آرزویی برای خود دست و پا کند، صددرصد انسان افسرده و همیشه منزوی خواهد بود.
پس به همین خاطر سعی کنید ذهن خود را به هیچ وجه دست کم نگیرید و قدرت باور و نگرش مثبت را همیشه برای خود به صورت ثابت شده در نظر بگیرید؛ چرا که بسیاری از افراد موفق تنها به خاطر ذهن باز و دیدگاه مثبتی که دارند توانستهاند هر آنچه را که برای دیگران غیر ممکن است ممکن سازند و در این بین، جملات تاکیدی مثبت باعث می شود تا انسان متوجه شود که زندگی تنها یک روند و عملکرد عادی و تکراری نیست، بلکه شما به واسطه ذهن خود و قدرت کائنات این اختیار را دارید که زندگی را حیرت انگیز تر از آن چیزی که هست باور کنید.
استفاده از جملات تاکیدی مثبت را در لحظات آرام از یاد نبرید
یکی از نکات بسیار مهم و کلیدی توجه به این نکته است که استفاده از جملات تاکیدی مثبت تنها در شرایط سخت و استرس زا نباید مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که اینچنین نمیتواند به یکی از عادتهای ذهنی شما تبدیل گردد.
تا حد امکان سعی کنید در شرایطی که ذهن آرامی دارید از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید. به این دلیل که صددرصد در این شرایط ذهن شما با آرامش بیشتر و بالاتر میتواند پذیرای جملات کاملا کلیدی و بااهمیت باشد و به قدرت اصلی آن پی ببرد. این گونه جملات تاکیدی در ذهن شما به صورت کاملا منسجم نقش میبندد و به همین خاطر، به شما توصیه میکنیم که تکرار و استمرار را به هیچ عنوان از یاد نبرید. به این سبب که هیچ موفقیتی بدون تکرار و تمرین میسر نمیشود.
انواع جملات تاکیدی مثبت
جملات تاکیدی مثبت را شما میتوانید برای جذب ثروت و یا داشتن یک روز آرام و یا حتی برای سپری کردن خوابی راحت به شکلی کامل خاص مورد استفاده قرار دهید. توجه داشته باشید که تکرار جملات مثبت صددرصد میتواند بر روی ذهن شما تاثیر بگذارد و آن را به ذهن ثروتمند تبدیل کند این تأثیر را شما خود به خوبی متوجه خواهید شد.
پس هر روز با خود تکرار کنید که” من شاهکار خلقت خدا هستم، پس لیاقت ثروت را دارم” بسیاری از افراد ثروتمند دنیا همان گونه که در این مقاله با آن بسیار اشاره شده است، توانستهاند به قدرت ذهن خود پی ببرند و این چنین به واسطه ایده، خلاقیت، استعداد و مهارت خاصی که دارند به ثروت هنگفتی برسند.
اما صددرصد داشتن یک روز خوب میتواند مسیر زندگی افراد را به بهترین شکل ممکن هدایت کند و به همین خاطر سعی کنید، برای ترک عادتهای قدیمی که از قضا به هیچ وجه شاید عادت خوب و مناسب نیز نیستند این جمله را با خود تکرار کنید که” هر روز یک عادت جدید میسازم، چون این قدرت من است.” و سعی کنید با تمام وجود به هر آنچه که می گویید اعتقاد داشته باشید.
اما همانگونه که شاید شما بهتر بدانید خواب یکی از مهمترین فرآیندهایی است که در زندگی شدیدا انسان به آن نیاز دارد، که اگر خواب راحت و آسودهای نداشته باشید، صد در صد روز شما نخواهد توانست یک روز پر انرژی به حساب آید. قبل از خواب با خودتان این جمله را تکرار کنید، ” من زیر سایه خداوند بزرگ شدهام و دیگران را می بخشم” چرا که بخشش از جمله کارهایی است که انسان را از تنش و تلاطم ذهنی نجات میدهد.
صددرصد زمانی که ذهن انسان آرامش واقعی را احساس نکند، نخواهد توانست بخاطر فشارهای روحی و ذهنی که دارد شب خواب راحت تری را سپری کند، پس جملات تاکیدی مثبت را قبل از خواب به هیچ عنوان از یاد نبرید.
اهمیت جملات تاکیدی مثبت در کنترل و مدیریت ذهن
شما با استفاده از جملات تاکیدی مثبت که میتوانید یک لیست کامل از این جملات را برای خود تهیه کنید، به راحتی شادی، سلامتی و محبت را میتوانید را برای خود به وجود آورید و آنها را جذب کنید؛ چرا که ذهن به هرچیزی فکر کند در مدت زمان کوتاه متوجه خواهید شد که آن را به سمت خود جذب میکنید. همانطور که زندگی به برنامهریزی نیاز دارد، ذهن شما نیز باید مدیریت و کنترل شود که شما با استفاده از جملات تاکیدی مثبت به کنترل ذهن خود کمک میکنید. اگر درباره این موضوع به دنبال اطلاعات بیشتری هستید
ضمیر ناخودآگاه انسان قدرت ویژهای دارد که اگر شما این قدرت را نادیده بگیرید، شاید تا آخر عمر خود همیشه یک خلاء و کمبود شدید را در زندگی احساس کنید. پس سعی کنید به جای استفاده از جملات منفی همیشه از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید، تا در مسیر زندگی خود به عنوان فردی هدفمند شناخته شوید و شما چنانچه قادر باشید در روز سه مرتبه از جملات تاکیدی بسیار مثبت استفاده کنید. کمکم این روال برای شما به عادت تبدیل میشود و این عادت را باید یکی از عادتهای فوقالعاده عالی در نظر گرفت.
زمانی که شما ذهن خود را با هرنوع جمله منفی و مثبت کنترل میکنید ذهن شما بر روی رفتار و عملکرد شما نیز تاثیر میگذارد و این چنین است که ما دوباره تکرار میکنیم که ذهن انسان قدرت ویژهای دارد که هیچ کس نمی تواند آن را نادیده بگیرد. به قول رابرت کولیر “تکرار مداوم، اعتقاد راسخ به همراه دارد.” و صددرصد شما با تکرار این جمله اهمیت تکرار جملات تاکیدی مثبت را در زندگی خود احساس خواهید کرد.
توجه به جملات تاکیدی مثبت راهی برای جایگزینی عادت های ذهنی منفی
سعی کنید همیشه ذهن خود را از افکار منفی و نگرشهای غیر عادی دور نگه دارید؛ چرا که در هر صورت تنها چیزی که شما را میتواند محدود کند، تنها افکار منفی است که اگر شما به ضرورت جملات تاکیدی مثبت پی ببرید خواهید توانست این افکار را به راحتی از خود دور کنید.
در بسیاری از شرایط برای مقابله با انواع مشکلات و تنشها تنها یک ذهن توانمند میتواند دوام بیاورد؛ جملات تاکیدی و البته مثبت ذهن شما را قوی میکند و هر زمان که شما از جملات این چنینی استفاده میکنید، به اعتماد به نفس ؛ تمرکز و باور مثبت در زندگی خود نزدیک تر میشوید و به همین دلیل سعی کنید همیشه به تمرین داشتن ذهنی توانمند و سالم به واسطه عبارات و جملات تاکیدی البته مثبت و نه منفی توجه داشته باشید. به قول وین دایر ” هر چه به آن فکر کنید در آینده شما پدیدار خواهد شد. پس برای تغییر آیندهتان، از تغییر ذهنتان شروع کنید.”
برخی از سوالات رایج:
۱. کاربرد جملات تأکیدی مثبت چیست؟
۱. افزایش روحیه و انرژی ۲. افزایش قدرت تاب اوری ۳. افزایش خودباوری ۴. افزایش مدیریت و کنترل ذهن
۲. چند نمونه از جملات تأکیدی مثبت را بنویسید؟
۱. من شاهکار خلقت هستم. ۲. من لیاقت افزایش ثروت را دارم. ۳. هر روز یک عادت جدید میسازم ۴. من توانایی اداره زندگی خود را دارم.
۳. استفاده از جملات تأکیدی مثبت چه تأثیری در رسیدن به هدف دارد؟
این جملات در مرحله اول باعث انگیزه در افراد میشود و انگیزه حاصل از این جملات باعث بهبود و پیشرفت افراد در زندگی و مسیرشان میشود.
اهمیت و جایگاه تلاش از نظر افراد موفق جهان، گنج های رسیدن به موفقیت
امام علی علیه السلام در رابطه با تلاش میفرمایند: “هر کس که نهایت تلاش خود را برای رسیدن به هدفی به کار گیرد، به تمام خواستههایش میرسد.”
از قدیم الایام به این نتیجه دست یافتهاند که گوهر موفقیت تلاش و کوشش در زندگی است. بسیاری از شعرا نظیر سعدی، خیام و عطار نیز ابیات زیبایی در رابطه با تلاش و کوشش در زندگی سرودهاند و در فرهنگ غنی فارسی ضرب المثل، اشعار، سخن بزرگانی نظیر دکترعلی شریعتی مهر تاییدی به اهمیت تلاش و کوشش در زندگی در راه رسیدن به موفقیت است.
این روزها کتب روانشناسی زیادی وجود دارد که به منظور موفقیت در زندگی نوشته شده است که در این کتب مراحل دستیابی به موفقیت عنوان شده است. علاوهبر کتب روانشناسی موجود در بازار نیز بسیاری از افراد موفق جهان داستان موفقیت و حاصل تلاش و کوشش در کار و زندگی خود را در صفحات مجازی در اختیار عموم افراد قرار میدهند.
تمامی افراد موفق دنیا برای رسیدن به این جایگاه تنها با تلاش و کوشش در زندگی به موفقیت رسیدهاند.
هر شخصی که قصد موفقیت در امری را داشته باشد باید به اهمیت کار و تلاش در زندگی واقف باشد. برای مثال شخصی که میخواهد در کار خود به موفقیت برسد، درآمد زیادی به دست آورد، موسسه مربوط به کار خود را راه اندازی کند و پرسنلی برای خود داشته باشد در وهله اول بعد از هدف گذاری باید تلاش و پشتکار زیادی داشته باشد تا به جایگاه مد نظر برسد.
در مثالهای دیگر فردی که قصد موفقیت در رشتهای ورزشی را دارد و قصد دارد به مسابقات جهانی راه یافته و موفق عمل کند، قطعا باید تلاش و کوشش داشته باشد به طوری که ساعتهای زیادی را وقف تمرین کند و کسب علم مورد نیاز کند. بنابراین تنها با تلاش و پشتکار است که افراد میتوانند در راه دستیابی به موفقیت قدم برداشته و با استقامت به موفقیت دست یابند.
برای رسیدن به موفقیت در زندگی، کار، ورزش، تحصیل و … علاوهبر تلاش لازم است انگیزه به وجود آید. با مطالعه سرگذشت زندگی افراد موفق جهان انگیزه ایجاد میشود و این مطالعه سرگذشت خود بهترین راهکار برای موفقیت است.
تلاش به چه منظور است؟
تلاش به معنی سعی، کوشش، تقلا، جستوجو و کلمات مشابه دیگر است. تلاش به این معنا است که فردی برای رسیدن به خواست و علاقه، لازم است هر کاری که از دستش بر میآید را انجام دهد. این تلاش و کوشش در زندگی میتواند حرکتی، ذهنی، سرمایهای، علمی، آموزشی و یا همهی موارد گفته شده باشد. در واقع حاصل تلاش و کوششی همه جانبه آن است که فرد را به موفقیت میرساند.
در کتابهای روانشناسی و موفقیت، متخصصین مراحلی را برای پیمودن مسیر موفقیت مشخص کردهاند که اولین و مهمترین آن تلاش و کوشش در کار تعیین شده است. با ماه همراه باشید تا در ادامه به گنجهایی برای رسیدن به موفقیت بپردازیم.
گنج های رسیدن به موفقیت چیست؟
هدف گذاری و جشن در موفقیت
در علم روانشناسی بر این باور هستند که برای رسیدن به موفقیت در مرحله آغازین باید هدف را مشخص کرد. یعنی آن که بدانید قرار است به چه چیزی برسید، شما یک هدف بزرگ و نهایی دارید که همان لحظه موفقیت است. اما باید هدفهای کوچکتری را مشخص کنید.
برای مثال قصد شما موفقیت در کار و افزایش درآمد تا یک سقف فرضی است، بهتر آن است که تا رسیدن به سقف نهایی چندین هدف کوچک را تعیین کنید. سقف درآمد خود را تقسیم کنید و هدف را کوچک کنید، هرگاه به یک پله از هدف را طی کردید و درآمدتان افزایش یافت جشنی برای خود ترتیب دهید.
تلاش و کوشش در موفقیت
اولین و مهمترین پله در راه موفقیت تلاش است. تلاش به آن منظور است که فرد تا رسیدن به موفقیت و قطعیت یافتن موفقیت خود دست از کوشش و تقلا بر ندارد. تلاش کلید اصلی در موفقیت است. پس اگر قصد دارید در موفقیت را به روی خود باز کنید از تلاش و کوشش در زندگی و کار خود غافل نشوید.
تلاش بیشتر است که موجب دستیابی به موفقیت هر چه زودتر میشود. درواقع باید آگاه باشید که هر آنچه خواهان موفقیت والاتری باشید باید برای آن تلاش بیشتر و سختتری کنید. تلاش هیچ سقفی ندارد و شخصی که اهداف بزرگ در سر دارد باید تلاش خود را تا بالاترین حد توان ارتقا دهد. تلاش رمز، کلید، گوهر، گنج و در رسیدن موفقیت است.
تداوم در رسیدن به موفقیت
اما دومین پلهای و یا دومین قدم برای موفقیت بعد از تلاش، تداوم است. اما تداوم به چه معناست؟ یعنی آن که تلاش در کوتاه مدت پاسخگو نیست! شما برای دستیابی به موفقیت باید تلاش کنید و این تلاش را به صورت مداوم داشته باشید.
با تلاش در کوتاه مدت هیچ نتیجهای حاصل نخواهد شد. در این مرحله باید صبر، بردباری و استقامت را بیاموزید و هیچگاه دست از تلاش کردن بر ندارید.
برنامه ریزی در موفقیت
گام بعدی برنامه ریزی است، طراحی برنامهای در راستای موفقیت و میزان تلاش لازمه و اقدامات کاربردی بسیار موثر است. شما اگر بدون داشتن برنامه و مشخص کردن اهداف هر آنچه تلاش و کوشش به خرج دهید نمیتوانید به بازده مورد نظر برسید. داشتن برنامه به شما کمک میکند تا انرژی خود را در مسیر درست موفقیت طی کنید.
رو به رویی با چالش ها در موفقیت
این مرحله برای دستیابی به موفقیت بسیار مهم است. در واقع در مسیر حرکت به سوی یک هدف و یا موفقیت، چالشهای زیادی پیش رو خواهد بود. شما باید قوی باشید و با برنامهریزی صحیح، مداوم تلاش کنید تا مسیری که در آن قدم گذاشتهاید را رها نسازید.
اگر در این مرحله روحیه خود را از دست بدهید یا قوی نباشید تمام تلاش و کوشش در کار، یا زندگی شما به هدر خواهد رفت. پس با شجاعت از هر چالش عبور کنید و مطمئن باشید این چالشها را خیلی زود با پشتکار و عزم راسخ میتوانید پشت سر بگذارید.
انرژی مثبت و شکر گذاری در موفقیت
شکرگذار باشد و برای هر آنچه در مسیر موفقیت انجام میدهید برای داشتن نیرو، ذهن پویا، تلاش و کوشش در کار و حتی زنده بودن شکر گذار خداوند باشید. کلمات شکر گذاری را تکرار کنید و از انرژی خوبی که در اول صبح به سوی خودتان روان میشود روزهای موفقیت خود را بسازید.
تلاش و کوشش در زندگی، تداوم در تلاش، شکرگذاری، هدف گذاری و برنامهریزی، نترسیدن از چالشها و حتی شکست و در کنار آن عناصر دیگری مثل انگیزه، تمرکز، انرژی مثبت، مطالعه، مشاوره از افراد متخصص، به روز کردن اطلاعات و لذت بردن از مسیر موفقیت همگی میتوانند منجر به موفقیت شوند.
قطعا با خواندن زندگینامه افراد موفق دنیا انگیزهای در وجود شما جرقه میخورد. این انگیزه سبب میشود تا شما با اراده بیشتر، تلاش کنید تا به آنچه میخواهید برسید. افرادی که به موفقیتهای بزرگی دست یافتهاند در جهان کم نیستند و این خود نشان دهنده این است که شما نیز اگر به اهمیت کار و تلاش در زندگی پی ببرید، با تلاش کوشش در کار خود به موفقیت دست پیدا میکنید.
همانطور که گفته شد افراد موفق جهان در تمام سخنرانیهای خود اغراق کردهاند که تنها با تلاش و کوشش بوده است که به موفقیت دست یافتهاند. پس شما هم اگر قصد دارید به هر موفقیتی چه زندگی شخصی، کاری، تحصیلی و… دست یابید کافی است تلاش و کوشش خود را به کار گیرید.
میزان موفقیت شما بر اساس تلاش و کوشش که صرف موفقیت میکنید، تعیین خواهد شد. پس اگر افراد زیادی در دنیا به موفقیت رسیدهاند و نام آنها در لیست موفقترینهای دنیا جای گرفته است، تنها تلاش کردهاند و بس و شما هم میتوانید.
تلاش از زبان برخی از افراد موفق دنیا
در این بخش می خواهیم مفهوم تلاش و موفقیت را در کلام برخی از افراد موفق در سراسر جهان معنا کنیم:
وینستون چرچیل در باب تلاش بی چون و چرا تا موفقیت میگوید: “موفقیت به معنای حرکت کردن از شکستی به شکستی دیگر است آن هم بدون از دست دادن اشتیاق.” اگر کمی عمیقتر به این جمله و مفهومش بیندیشیم درمییابیم که در کلام چرچیل تلاش بدون ترس از شکست چقدر زیبا معنی شده است.
آلبرت انیشتین را کسی نیست که نشناسد، بی شک کلام او که خود نمادی از یک انسان پرتلاش و موفق در جهان است و میتواند تاثیر بهسزایی در تفهیم واژه تلاش تا موفقیت بگذارد. او تلاش را اینگ ونه تعریف میکند: “تلاش نکنید که صرفا انسان موفقی باشید، بلکه برای با ارزش بودن تلاش کنید.” در این کلام شیوا به راستی که میتوان به بعد ارزشی و معنوی اهمیتکار و تلاش در زندگی نیز پی برد.
میا آنجلو درباره موفقیت این چنین میگوید: “موفقیت یه این معناست که کاری را که انجام میدهید دوست داشته باشید و خودتان انتخاب کنید که آن را چگونه انجام دهید.” شاید در نگاه اول به درستی مفهوم این جمله در ذهن تان نقش نبندد اما چیزی که میتوان از این کلام ارزشمند دریافت این است که انسان زمانی میتواند حاصل تلاشش را به موفقیت تبدیل کند که عاشق کاری که انجام میدهد باشد و در میانههای راه تحقق اهدافش از سنگ شکنی دیگران زده نشده و مسیری را که به انتهای مثبتش ایمان دارد خود انتخاب کند.
اپرا وینفری درباره تلاش اینگونه می گوید: ” همین که شما برای مهم بودن کاری انجام دهید و براش تلاش زیادی کنید، بی شک موفقیت به دنبال شما خواهد آمد.” این جمله در واقع همان ضرب المثل شیرین پارسی خودمان را معنا میبخشد، از تو حرکت، از خدا برکت. یعنی تو حرکت کن خدا هم این حرکت تو را بینتیجه و منفعت باقی نخواهد گذاشت، هیچ تلاشی در نهایت بدون ثمره نخواهد بود.
از زبان بیل گیتس بزرگ هم تلاش تا موفقیت اینگونه معنا میشود: “موفقیت به این معنی است که ببینید آیا تعداد بی شماری از مردم شما را قبول دارند؟” این که مردم شخصیت شما و به تبع آن کلام و رفتار شما را تایید کرده و قبول داشته باشند نشان از آن دارد که برای رسیدن به این جایگاه تلاش بسیاری کردهاید و در نهایت به این موفقیت دست یافتهاید.
دواین جانسون که خود نیز از جمله انسانهای پر تلاش روزگار است در باب تلاش این گونه میگوید: “کار سخت و مداوم موفقیت را کسب میکند.” از نظر جانسون کار کلید موفیت است. وقتی بی پروا و مداوم به کار مشغول باشید، هر روز موفقتر از دیروز خواهید بود و این روند صعودی تلاش و کوشش در کار شما شاه کلید موفقیت شما خواهد بود.
هنری فورد مخترع آمریکایی نام آشنا نیز درباب تلاش میگوید: “تمام راز یک زندگی توأم با موفقیت، یافتن آن کاری است که شخص باید انجامش دهد و بعد از یافتن آن، اجرایی کردنش مهم است. از نظر هنری فورد صرفا تلاش کردن و حرفش را زدن مهم نیست این که تلاش انسان به بار بنشیند و جامعه عمل بپوشد حائز اهمیت است.
شاید تا این جا متفاوتترین و در عین حال جالب ترین تعرف موفقیت را بتوانیم در کلام ریچارد برانسون ببینیم: “از نظر من موفقیت واقعی را باید با میزان شادی فرد سنجید.” اگر عمیق تر به این کلام بیندیشیم خواهیم دید که کلامش حقیقتی غیر قابل انکار است. یک فرد تا شاد نباشد، تا روح و روانش آماده کار نباشد تا شور و شوقی برای حرکت نداشته باشد موفق نخواهد شد.
در آخر بیایید تعریف تلاش را از زبان والت دیزنی، موسس کمپانی نام آشنای رنگارنگ دیزینی شاهد باشیم: همهی رویاهای ما میتوانند به واقعیت تبدیل شوند، اگر شهامت دنبال کردنشان را داشته باشیم. بی شک تا شهامت نباشد هیچ رویایی به واقعیت مبدل نخواهد شد و این حقیقت را والت دیزنی نیز به خوبی افشا کرده است.
جمع بندی
همانطور که از ابتدای متن تاکید داشتیم هیچ انسانی به موفقیت دست نمییابد مگر آن که تلاشی بی چون و چرا مملو از عشق و علاقه و نشاط همراهش باشد. همه انسانهای موفق که تعریف تلاش و کوشش در کار را نیز در این متن از زبان آنها ارائه نمودیم برای آن که به این نقطه برسند بی وقفه تلاش کردهاند.
در کلام خدا در قرآن و احادیث ائمه اطهار نیز بسیار نمونههای روشنی را میتوان دید که به اهمیت کار و تلاش در زندگی پرداختهاند. بی شک تا حرکتی نباشد برکتی نیز نخواهد بود. از این که با ما تا انتهای این متن همراه بودید سپاسگزاریم.
برخی از سوالات رایج:
۱. نکات ضروری در رسیدن به موفقیت چیست؟
۱. هدفگذاری مشخص ۲. تلاش در راستای رسیدن به هدف ۳. تداوم در دستیابی به هدف ۴. برنامهریزی مشخص
۲. چرا باید تلاش کرد؟
درواقع میتوان گفت تلاش ضروریترین مؤلفه در راه رسیدن به اهداف است. بر همین اساس لازم است تا در هر هدفگذاری از حداکثر تلاش و توان خود استفاده کنیم.
۳. روبهرویی با چالشها چه تأثیری در دستیابی به موفقیت دارد؟
چالشها در اکثر موارد باعث رشد و پیشرفت افراد در مراحل مختلف زندگی میشوند بر همین اساس لازم است تا با چالشها مواجه شد و در راستای برطرفکردن آنها اقدام کرد.
آموزش معرفی خود ، بهترین روش های معرفی خود ، متن مناسب معرفی خود به دیگران
همانطور که میدانید معرفی خود از گذشته تا امروز یکی از ابزارهای قدرتمند بشر برای توسعه موفقیت ارتباط است. برای داشتن ارتباطی مؤثر، معرفیخود بسیار مهم است. داشتن فن بیانی قوی برای معرفیخود به شما کمک میکند تا فردی با ویژگی خاص در دید مخاطبین شناخته شوید. در ادامه مقاله به این موضوع که چگونه خود را معرفی کنیم، میپردازیم.
معرفیخود به عنوان فردی که هستیم گاهی دشوار میشود. این دشواری به سبب قرار گرفتن در موقعیتهای متفاوت است. شما با درنظر گرفتن آن موقعیت میتوانید خود را به دیگران معرفی کنید. وقتی ما انسانها برای اولین بار با فردی مواجه میشویم در ضمیر ناخودآگاهمان شروع به قضاوت میکنیم و ممکن است آن قضاوتها روی حالت بدنی و قدرت کلام ما تأثیر بگذارد.
به همین دلیل معرفی خود به عنوان فردی که هستیم بسیار قابل اهمیت است، دلیل این اهمیت هم این است که اگر خودمان را خوب معرفی کنیم میتوانیم ارتباط قویتری ایجاد کنیم و این ارتباط قوی میتواند ما را در موقعیتهای مناسبی قرار دهد. اگر شما هم به دنبال یک معرفی اصولی و دقیق هستید، میتوانید نمونه متن معرفی خود به فارسی (نمونه متن معرفی خود در سخنرانی) را وب سایتهای مختلف دانلود کنید.
چگونه خود را معرفی کنیم؟
امروزه ارتباطات بسیار گسترده شده است، در گذشته ارتباط بین افراد بیشتر جنبه حضوری داشت، اما امروزه با گسترش یافتن ارتباطات در دنیای مجازی، افراد راحتتر میتوانند ارتباط برقرار کنند و برای برقراری ارتباطات، افراد نیازمند معرفی خود هستند. معرفی کردن خود به عنوان دوست، معلم و . . . امروزه بسیار راحت است. زیرا افراد با شناخت موقعیت و با رعایت مهارتهای کلامی و ظاهر مناسب خود را به مخاطب معرفی میکنند.
اما چگونه خود را معرفی کنیم؟ برای این که خودتان را به دیگران معرفی کنید ابتدا باید این را درنظر بگیرید که شما قرار است به عنوان چه فردی معرفی شوید؛ مثلا به عنوان شاگرد، معلم، رئیس و یا … پس باید موقعیت خودتان را درنظر بگیرید تا هنگام معرفی خود دچار سردرگمی نشوید.
در ادامه با درنظر گرفتن موقعیت مخاطب خود میتوانید از ادبیات و حالت بدنی مناسبی استفاده کنید. داشتن ظاهر مناسب و کلام پرقدرت به شما این امکان را میدهد تا با اعتماد بنفس کامل خودتان را معرفی کنید.
۳ نکته مهم برای معرفی خود
در نمونه متن معرفی خود به فارسی گفته میشود که وقتی شما میخواهید خودتان را به فردی معرفی کنید سعی میکنید به طور تأثیرگذاری معرفی کنید، اما گاهی در معرفی خود دچار شک میشوید که «آیا توانستهام خودم را آنگونه که شایسته است معرفی کنم یا خیر؟»
اگر شما هم میخواهید در برخورد اول با معرفی خود به مخاطب، مخاطب را مجذوب خود کنید و بیشترین تأثیر را روی او بگذارید در ادامه این مقاله به شما ۳ نکته مهم برای معرفی خود به مخاطب تا بیشترین تأثیر را روی او بگذارید، ارائه میگردد.
۱. پوزیشن بدنی
برای معرفی خود (معرفی شخصیت خود) به دیگران به حالت بدنی و نوع ایستادن باید دقت کرد. برای این که شما بهراحتی بتوانید خودتان را به مخاطب معرفی کنید، حتماً باید پوزیشن خاصی را رعایت کنید، این پوزیشن بدنی در شرایط متفاوت و در برخورد با افراد مختلف، متفاوت است.
شما با دانستن این موقعیتها و انتخاب نوع پوزیشن بدنی میتوانید به راحتی خودتان را به دیگران معرفی کنید. با ذکر چند مثال برایتان توضیح خواهیم داد که در موقعیتهای متفاوت چه نوع برخورد بدنی داشته باشید.
چند مثال برای پوزیشن بدنی مناسب هنگام معرفی خود به دیگران :
در ملاقات کاری وقتی شما قرار ملاقات کاری با مدیر یا مسئول را دارید، باید خیلی جدی و رسمی رفتار کنید قدمهای محکم بردارید و علاوهبر این دست دادن با مسئول، باید محکم باشد، اما نه به اندازهای که حس درد منتقل شود.
معرفی خود به عنوان مجری؛ وقتی شما در برنامهای به عنوان مجری و ارائه دهنده مطالب حاضر میشوید، از قبل باید متن سخنرانی را آماده کنید و با تمرین و تکرار بر محتوا مسلط شوید. مسلط شدن بر محتوای ارائهدهنده باعث میشود استرس و هیجانات منفی از شما دور شود.
برای این که ارائه خوبی برای برنامه داشته باشید رعایت ۳ نکات الزامی است.
کلام آرامشبخش؛ داشتن صدای آرام برای معرفی خود برای مخاطبینی که در سالن حضور دارند بسیار مؤثر است.
ارتباط صمیمانه؛ اگر میخواهید خودتان را به عنوان مجری حرفهای معرفی کنید، حتماً ارتباط صمیمانهای با مخاطب برقرار کنید.
ارتباط چشمی؛ برای معرفی خود به مخاطب ارتباط چشمی چند ثانیهای میتواند به شما کمک کند تا راحتتر خودتان را معرفی کنید.
معرفی در جمع صمیمی
در جمعهای دوستانه شما اگر بعنوان یکی از مهمانها دعوت شده باشید میتوانید با لبخند ملایم و سلام و أحوالپرسی گرم، خودتان را به دیگران معرفی کنید.
۲. قدرت کلامی
علاوه بر داشتن نمونه متن معرفی خود به فارسی، در اولین ملاقات حتماً باید از کلامی شیوا و رسا برای معرفی خود استفاده کنید. برای این که نهایت تأثیرگذاری را در کلامتان داشته باشید، حتماً قبل از این که خودتان را معرفی کنید متنی را در ذهنتان آماده کنید تا طبق طبقهبندی ذهنی خودتان را معرفی کنید. اگر درباره قدرت کلام به دنبال اطلاعات بیشتری هستید مطالعه مقاله«هوش کلامی» را به شما پیشنهاد میکنیم.
برای معرفی خود به دیگران هوشمندانه عمل کنید. شاید برای شما این سؤال پیش بیاید که منظور از عملکرد هوشمندانه برای معرفی خود به مخاطب چیست و یا چگونه است؟ منظور این است که خودتان را جوری معرفی کنید که افراد با شناختی که از کلام شما پیدا میکنند به دنبال شما باشند. مثلاً در معرفی سوابق کاری و تحصیلی ابتدا سابقه مثبت را به طور کامل و سابقههای منفی را به صورت جزئی اشاره کنید.
داشتن قدرت کلامی و استفاده از ادبیات مناسب میتواند به شما در معرفی خود کمک کند. قدرت داشتن در کلام با تمرین، تکرار و مطالعه بهدست میآید. اگر تازه وارد جمعی شدهاید و میخواهید رابطه صمیمی ایجاد کنید، میتوانید سر صحبت را باز کنید. برای بازکردن سر صحبت میتوانید از مراسم، آب و هوا و. . . صحبت کنید.
اگر شما فردی درونگرا هستید و ارتباط کلامی برای شما سخت است
ظاهر مناسب
همانطور که میدانید خود ظاهر مناسب، بدون اینکه شما خودتان را معرفی کنید، معرفی شخصیت خود شماست. در صنعت مد و زیبایی همواره بهترین و زیباترین لباس ها به بازار ارائه میشود و شما با درنظر گرفتن موقعیت مناسب میتوانید لباس مناسبی را انتخاب کنید.
شما وقتی که به محلی دعوت میشوید یا قرار کاری برای استخدام دارید، قبل از این که خودتان را معرفی کنید ظاهر شما شخصیت واقعی شمارا نشان میدهد. پس با دقت در نوع پوشش شما میتوانید خود را به مخاطب معرفی کنید.
معرفی خود به مخاطب با کمک نوع پوشش ظاهری
همانطور که در مطالب بالاتر اشاره شد قبل از این که شما خودتان کلامی را به مخاطب بگویید ظاهرتان، شما را به مخاطب معرفی میکند. پس در ادامه همراه ما باشید تا با ذکر چند مثال ظاهری مناسب را برای موقعیتهای مختلف بیان کنیم.
قرار کاری
در قرار کاری توصیه میشود لباس رسمی بپوشید مثل: کت و شلوار یا اسپرت
جلسه
در جلسات معمولاً افراد تیپ رسمی دارند.
مجری
اگر شما به عنوان مجری برنامه هستید حتماً طراح و مدیر برنامه پوشش خاصی برای شما درنظر میگیرد که معمولاً رسمی است.
مراسمات خانوادگی
پوشش در این نوع مراسمات راحت و سلیقهای است.
به عنوان معلم یا مربی
اگر شما در جایی بعنوان معلم یا مربی استخدام شدید حتماً یونیفرم مشخصی برای شما درنظر گرفتهاند.
محل کار
در محل کار پوشش افراد ممکن است شخصی و سلیقهای باشد و یا دارای یونیفرم مشخصی که صاحب کار درنظرگرفته است باشد.
رعایت چند نکته به هنگام معرفی خود به مخاطب
زمانی که شما تصمیم دارید خودتان را به مخاطب معرفی کنید تا تأثیر گذارتر باشد، رعایت کردن این نکات الزامی است.
موقیت مخاطب
برای این که خودتان را به مخاطب معرفی کنید باید موقعیت و شناختی کامل نسبت به مخاطب داشته باشید و یا نمونه متن معرفی خود به دیگران را از وبسایتهای معتبر مطالعه کرده باشید.
زمان مورد نظر برای معرفی خود
معمولاً زمان مشخصی برای معرفی شما درنظر گرفته میشود این زمان گاهی ممکن است کم باشد مثل متن معرفی خود به معلم و شما دچار استرس شوید تا شاید نتوانید خودتان را کامل معرفی کنید. پس پیشنهاد میکنیم قبل از معرفی کردن خود، بهصورت طبقهبندی شده نکات اصلیتر را اول معرفی عنوان کنید تا زمان مشخص شده بتوانید خودتان را معرفی کنید.
هدف از معرفی خود چیست؟
داشتن هدف برای هرکاری باعث میشود تا آن کار راحتتر به سرانجام برسد.
اگر شما در معرفی خود هدف خاصی را درنظر بگیرید خودتان را راحت تر به مخاطب معرفی میکنید که این معرفی قطعاً میتواند تأثیرگذار باشد.
هدف از معرفی خود میتواند ارائه رزومه کاری یا رسالت شخصی باشد.
اگر هدف شما از گفتن رزومه کاری صرفا بهعنوان معرفی شخصیتی باشد، بهتر است روی رزومه مثبت متمرکز شوید. به عبارت دیگر درمورد رسالت شخصی بهتر است به مسائل حاشیهای پرداخته نشود. مطالعه هدف یعنی چه را توصیه میکنیم.
چگونه معرفی خود را قدرتمندانه داشته باشیم؟
در ادامه این مقاله همراه ما باشید تا با دانستن این نکات یک معرفیخود، قدرتمندانه داشته باشید.
من کی هستم؟
با دانستن اینکه شما چه کسی هستید و معرفی خود با نام، نامخانوادگی، سن، تحصیلات و . . . باعث میشود راحتتر خودتان را معرفی کنید.
اما رعایت این نکته که وارد جزئیات نشوید، بسیار حائز اهمیت است. وقتی شما برای مصاحبه کاری میروید و از شما توضیحی برای رزومه میخواهند، شما برای معرفی رزومه ابتدا رزومه مثبت و سپس جزء کوچکی از رزومه منفی را ارائه دهید.
چه کاره هستم؟
پرسیدن این سؤال به شما کمک میکند تا در ذهن خود اطلاعاتی که قرار است به مخاطب برای معرفی خود بدهید طبقهبندی شود، این طبقهبندی باعث میشود شما راحتتر خودتان را معرفی کنید.
هدف من از معرفی خود چیست؟
اگر این سؤال را ابتدا از خودتان بپرسید که هدف از معرفی کردن خودم به مخاطب چیست؟ میتوانید جملات مناسبی را به کار ببرید. مثلاً اگر شما برای استخدام میخواهید خودتان را معرفی کنید هدف فقط استخدام است پس معرفی کردن خانواده و مسائل شخصی الزامی ندارد و ارائه دادن رزومه کاری کفایت میکند.
چگونه خودم را در سخنرانی های بزرگ معرفی کنیم؟
دغدغهی همهی ما سخنرانی کردن در مراسمات بزرگ است. علت این دغدغه ممکن است عدم اعتماد به نفس و یا متمرکز نبودن در سخنرانی و یا تپق زدن باشد.
برای اینکه بتوانید معرفی خود اصولی داشته باشید و ارتباط مؤثری با مخاطبین برقرار کنید در ادامه به این نکات توجه کنید. مطالعه شعر برای شروع سخنرانی می تواند بسیار مؤثر باشد.
معرفی خود به دور از حواشی
همانطور که در بالا گفتم اگر هدف خود را از معرفی خود مشخص کنید دقیقا میدانید که قرار است خود را چگونه معرفی کنید. گفتن حواشی ذهن مخاطب را خسته میکند.
برنامه ریزی دقیق
برای این که زمان کم نیاورید و خودتان را کامل معرفی کنید، برنامه ریزی دقیقی از متن سخنرانی داشته باشید .
زبان بدن مناسب
قبل این که شما خودتان را معرفی کنید ظاهر شما، شخصیت شما را معرفی میکند. همچنین داشتن پوزیشن بدنی مناسب باعث معرفی شما به مخاطب میشود.
سخن آخر
برای معرفی کردن خود که چه کسی هستید و هدف شما از این معرفی چیست باید مخاطب را درنظر بگیرید. با شناخت موقعیت و آماده کردن مطالب در ذهن میتوانید راحتتر خودتان را معرفی کنید. اگر شما به دنبال نمونه متن معرفی خود به زبان فارسی یا نمونه متن معرفی خود در سخنرانی (متن معرفی خود به معلم) هستید میتوانید از وبسایتهای معتبر استفاده کنید.
برخی از سوالات رایج:
۱. چند نکته مهم در معرفی خود را بیان کنید؟
۱. پوزیشن بدنی مناسب ۲. قدرت کلامی ۳. ظاهر مناسب
۲. در هنگام معرفی خود چه نکاتی را باید در نظر داشته باشید؟
۱. موقعیت مخاطب ۲. زمان مناسب برای معرفی خود ۳. هدف از معرفی خودتان
۳. در سخنرانیهای بزرگ به چه روشی بهتر است خودمان را معرفی کنیم؟
۱. معرفی خود بهدوراز حواشی ۲. برنامهریزی دقیق ۳. زبان مناسب بدن
آموزش اتمام سخنرانی ، مجموعه جملات زیبا، شعر و تشکر در پایان سخنرانی
شاید بسیار با این مسئله روبهرو شده باشید، که برای نمونه متن پایان سخنرانی خود باید از یک سری روش، تکنیک و قواعد استفاده کنید تا بدین ترتیب بتوانید به بهترین شکل ممکن سخنرانی خود را به پایان برسانید؛ چراکه اهمیت متن پایان سخنرانی به این جهت است که جذابیت سخنرانی شما به خوبی حفظ گردد و مهمتر از همه مخاطب شما به فن بیانتان پی ببرد.
البته یکی از دلایل اهمیت بالای متن پایان سخنرانی به خاطر تشکر از مخاطبینی است که به سخنان شما گوش فرا دادهاند. همانطور که میدانید قدردانی از دیگران باعث میشود که افراد متوجه شخصیت والای شما شوند؛ برعکس اگر شما قدردانی و تشکر را در پایان سخنرانی خود در نظر نگیرید، ممکن است مخاطبین، شما را فردی کاملاً از خود راضی بشناسند.
این کار برای وجه شخصیتی شما به هیچ وجه مناسب نیست؛ بدین ترتیب بهتر است همیشه به نمونه متن پایان سخنرانی توجه داشته باشید و تا حد امکان از انواع شعر در پایان سخنرانی خود استفاده کنید؛ چرا که جملات زیبا برای پایان سخنرانی باعث میشوند که افراد به اهمیت سخنرانی شما کاملاً آگاه شوند.
تشکر در پایان سخنرانی یعنی احترام به حضور مخاطبین
باید همیشه به این نکته کلیدی توجه ویژه داشته باشید که تمام مخاطبین شما که از سخنان شما بهره میبرند در بسیاری از حالات برای زمان و تلاشهایتان ارزش قائل میشوند؛ به همین دلیل تشکر در پایان سخنرانی طبیعیترین و معمولیترین کاری است که شما باید به واسطه نمونه متن پایان سخنرانی انجام دهید؛ زیرا اگر مخاطبین وجود نداشته باشند سخنرانی شما هیچ بازدهی و نتیجهای نخواهد داشت.
به همین دلیل، به واسطه حضور مخاطبین شما است که سخنرانی شما ارزش، جایگاه و اعتبار پیدا کرده است. پس بهتر است به مخاطبین خود احترام گذاشته و با جملات زیبا برای پایان سخنرانی نهایت قدردانی خود را از آنها داشته باشید.
در این بین میتوانید با استفاده از جملات خاصی همانند به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی و یا سعدی عمر گرانمایه به پایان آمد و همچنان قِصِّۀ سودایِ تو را پایان نیست را به راحتی به پایان برسانید. این جملات زیبا برای پایان سخنرانی را به هیچ وجه از یاد نبرید.
گام به گام عمل کنید تا موفق شوید
تمامی فعالیتهای انسان در یک سخنرانی دارای آداب خاصی باید باشد. به همین دلیل بهترین کار این است که تشکر در پایان سخنرانی را شما با نکات و قواعد خاصی در نظر بگیرید؛ چرا که در غیراینصورت شاید تشکر شما غیر اصولی باشد و همچنین حمل بر بیادبی گردد.
همیشه نکات خاصی را برای متن پایان سخنرانی خود در نظر داشته باشید.
سعی کنید در سه مرحله خاص تشکر خود را در پایان سخنرانی خلاصه کنید. در ابتدا فرد یا افرادی که قصد تشکر از آنها را دارید را به وضوح مشخص کرده و در مرحله بعدی تا حد امکان از شعر در پایان سخنرانی برای تشکر خود استفاده کنید.
بعد از این مرحله نیز شما باید دلیل خود را برای تشکر خود عنوان کنید. در هر صورت هر فرایندی دارای مراحل خاصی است و شما اگر مراحل آن را رعایت نکنید نخواهید توانست جذابیت کار خود را بهنحواحسن نشان دهید.
۱. زیاد جدی نباشید
سعی کنید متفاوت عمل کنید به این جهت که شما برای نمونه متن پایان سخنرانی خود چنانچه از جملات زیبا برای پایان تدریس استفاده کنید، تدریس و سخنرانی شما بهبهترین شکل ممکن خواهد توانست جذابیت شیوه بیان شما را به نمایش بگذارد و شما را فردی خلاق معرفی کند. پس از اشعار افراد و شاعران بهنام به هیچ عنوان غافل نشوید که در این بین، اشعار بسیار زیبایی نهفته است تا بتوانید برای نمونه متن پایان سخنرانی خود استفاده کنید.
البته اگر در این میان بتوانید نسبت به جو سخنرانی و تدریس خود مقداری مزاح و شوخی را چاشنی تشکر و قدردانی خود نمایید صددرصد شاید جذابیت سخنرانی شما به شکل ویژه احساس شود؛ مانند به کار بردن این جمله «در پایان از تمام کسانی که هنوز بیدار هستند میخواهم سالن را به آرامی ترک کنند تا دیگران بیدار نشوند».
این چنین است که احترام را با کمی مزاح و شوخی ترکیب کردهاید و از مخاطبین خود تشکر کنید که به سخنرانی و تدریس شما به شکلی خاص و کاملا با دقت گوش فرا دادهاند.
۲. درست از کلمات استفاده کنید
شما عزیزان برای نمونه متن پایان سخنرانی خود باید به این نکته توجه داشته باشید که بههیچ عنوان نباید از لغات و عبارات عامیانه استفاده کنید؛ چراکه سخنرانی شما یک سخنرانی رسمی است. چنانچه بخواهید تفاوت را در بین لحن و قدردانی خود به نمایش بگذارید، بهترین کار این است که سعی کنید از کلمات و عبارات گوناگون مانند:
مثل همیشه عالی هستید
هرگز لطفتان فراموش نمیکنم
لطفتان همیشه پایدار
از لطف و محبت شما کمال تشکر و قدردانی را دارم
و چنین جملاتی تا حد امکان استفاده کنید؛ چرا که اگر قصد داشته باشید از کلمات معمولی استفاده کنید صددرصد علاوهبر ادبیات شما که ضعیف جلوه میکند، قادر نخواهید بود به شکل رسمی فن بیان خود را به مخاطبین نشان دهید. به همین دلیل لطفاً تا حد امکان سعی کنید از شعر در پایان سخنرانی استفاده کنید؛ چرا که اشعار جذابیت و جلوه خاصی را برای نمونه متن پایان سخنرانی به وجود میآورند.
۳. فضا را بشناسید
شما در فضای خاص سخنرانی و تدریس باید به جو و نوع فضا توجه کنید؛ چرا که اگر جو خانوادگی، دوستانه و رسمی حاکم باشد، باید از جملات گوناگون استفاده کنید. به همین دلیل است که جملات زیبا برای پایان تدریس را باید وابسته به جو و فضای حاکم به کار ببرید؛ چرا که هر جملهای نمیتواند در فضا و جوی به کارگیری آن درست و مناسب باشد.
شناخت شرایط در فضای تدریس و سخنرانی مهمترین نکتهای است که نباید آن را نادیده گرفت. همچنین خاطر نشان میکنیم که شما جملات زیبا برای پایان تدریس را باید به گونهای کاملا خاص به کار ببرید که بتواند به شکلی درست نکته اصلی یعنی تشکر و قدردانی شما را به افراد اعلام کند.
برخی از اوقات تشکر میتواند از صمیم قلب باشد و برخی از اوقات دیگر، شما به خاطر شرایط مجبور به تشکر و قدردانی هستید. در این بین شما همیشه باید به نحوه احسن به صورت صحیح در نظر داشته باشید که چگونه نمونه متن پایان سخنرانی خود را وابسته به این شرایط آماده کنید.
۴. قدرنشناس نباشید
توجه داشته باشید که چنانچه به هر دلیل در پایان سخنرانی و یا تدریس خود از حضار و مخاطبین تشکر نکنید، این امکان وجود دارد که سوء تفاهمهای بسیاری به وجود آید و به همین دلیل است، که تأکید ما همیشه برای آماده کردن متن پایان سخنرانی به شکل کاملاً جدی و اصولی است؛ چراکه اگر شما این نمونه متن را انتخاب نکنید و به آن نیندیشید صددرصد نخواهید توانست اعتبار و جایگاه خود را به درستی نشان دهید.
مهمترین پیامد این کار میتواند این باشد که شما را به فردی تبدیل میکند که به هیچ عنوان انسان قدرشناسی نیستید. آن چنان مغرور و از خود راضی هستید که از زمان و وقتی که مخاطبین برای شما قائل شدهاند را به هیچ وجه نمیبینید و تشکر و قدردانی را به جا نمیآوردید و به همین سادگی، باعث دلزدگی حضار و مخاطبین در سخنرانیهای بعدی خود میشوید و بدین ترتیب است که پیشنهاد ما به شما این است که سعی کنید نسبت به آماده کردن نمونه متن پایان سخنرانی به شکل ویژه تمام عوامل را در نظر بگیرید، تا بتوانید حضار و مخاطبین خود را برای سخنرانی و یا تدریسهای آینده به صورت هرچه خاصتر مشتاق کنید.
اهمیت تشکر و قدر شناسی در زندگی
اما ممکن است برخی از افراد به هر دلیل ندانند که باید از چه کسی تشکر کنند و به همین خاطر در نوشتن متن پایان سخنرانی دچار مشکل میشوند. ما در اینجا به شما یادآوری میکنیم که شما عزیزان قادر هستید از افراد زیادی همانند فردی که مراسم را برای شما برگزار کرده است، نهایت تشکر و قدردانی را داشته باشید.
مهمتر از همه از مخاطبین و شرکتکنندگان که زمان خود را در اختیار شما قرار دادهاند به طور صددرصد باید تشکر کنید و این مورد در اولویت است. در هر صورت افراد و کسانی که با شما همکاری کردهاند لایق تشکر شما هستند. توصیه ما به شما این است که اگر قصد دارید انسان موفقی باشید سعی کنید قدرشناسی و تشکر از دیگران و اطرافیان خود را به یکی از عادتهای اصلی زندگی خود تبدیل کنید. این چنین از نظر شخصیتی دیگران شخصیت شما را با شخصیتی بسیار ارزشمند میشناسند.
عمدتا انسانهایی که تشکر و قدرشناسی را به هیچ عنوان در روال زندگی خود بهکار نمیگیرند به هیچ وجه انسانهایی با ثبات اخلاقی منظمی نیستند نمیتوانند به شکل صحیحی در رابطه باشند.
مهمترین چیزی که افراد باید در روابط خود به عنوان یک مهارت به آن بیندیشند قدرشناسی و احترام به اطرافیان است. آماده کردن نمونه متن پایان سخنرانی صددرصد میتواند به تمام این قضایا اشاره واضحی داشته باشد.
نمونه هایی از متن پایان سخنرانی
در خلوص و خلوت پنهانی ام من پر از موسیقی روحانیام
ای خدای لحظههای دلپذیر شادی این لحظه را از ما مگیر
لبتان پرخنده، قلبتان از مهرآکنده، دولتتان پاینده و هر روزتان فرخنده باد
خدای اطلسیها با تو باشد پناه بی کسیها با تو باشد
تمام لحظههای خوب یک عمر بجز دلواپسیها با تو باشد
که ایزد مقامی ببخشد بلند برآنان کهدر بحر دانش درند
بر اعمال روشن به سر ضمیر همه هست آگه خدای خبیر
شب که آرام تر از پلک ، تو را میبندم با دلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام
که چند به کودکی باستاد شدیم یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید از خاک در آمدیم و بر باد شدیم
سعدیا عمر گران مایه به پایان آمد
همچنان قصه سودای تو را پایان نیست
مرا سخن به نهایت رسید و فکر به پایان
هنوز وصف جمالت نمیرسد به نهایت
نرود هوشمند در آبی
تا نبیند نخست پایانش
هنوز قصه هجران و داستان فراق
به سر نرفت و به پایان رسید طومارم
دولتت باد وگر از روی حقیقت برسی
دولت آنست که محمود بود پایان
گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
در این پایان در این ساران چو گم گشتند هشیاران
چه سازم من که من در ره چنان مستم که لاتسأل
به پایان بر چو این ره بر گشادی
تمامش کن چو بنیادش نهادی
اهمیت پایان سخنرانی
پایان سخنرانی و تدریس مهمترین زمانی است که باید به آن توجه شود؛ چرا که پایان سخنرانی میتواند نهایت تأثیرپذیری را روی مخاطبان بگذارد. به یاد داشته باشید که نمونه متن پایان سخنرانی به شما کمک میکند تا بهترین پایان را بتوانید برای سخنرانی و تدریس خود در نظر بگیرید.
چنانچه شما از تشکر در پایان سخنرانی غافل باشید به هیچ عنوان نخواهید توانست تأثیر عمقی سخنرانی خود را منتقل کنید. بعد از جمعبندی تمام مباحث سخنرانی بهتر است با توجه به نمونه متن پایان سخنرانی سعی کنید از جملات و عبارات مفهومی استفاده کنید.
به شکل کاملاً واضح و خاص این قدرت را داشته باشید که به عنوان فردی خلاق و کاملاً حرفهای پایان سخنرانی خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنید. به شکلی که برای ابتدای تدریس و سخنرانی خود یک برنامه خاص را در نظر میگیرید باید برای پایان سخنرانی و تدریس از جملات و عبارات متفاوت استفاده کنید.
به همه چیز توجه کنید
شما هرچه به پایان سخنرانی خود توجه بیشتری داشته باشید صددرصد تاثیر سخنرانی شما روی مخاطب نیز بیشتر خواهد بود؛ چرا که تمامی هدف شما در یک جمعبندی کلی در پایان سخنرانی مشخص میشود. در پایان از مخاطبین و حضار خود به واسطه صبر و شکیبایی و همچنین توجهی که داشتهاند تشکر کنید و تا حد امکان سعی کنید، در کنار جملات زیبا به نشانههای مثبت سخنرانی اشاره کنید.
بسیاری از سخنرانان حرفهای در پایان متن سخنرانی خود سعی میکنند از اشعار شاعران بلند پایه و یا بسیاری از جملات انگیزشی برای سخنرانی استفاده کنند. در هر صورت انتخاب با شماست تا با توجه به فضای سخنرانی و تدریس بتوانید از هر کدام از راهکارهای گفته شده بهنحو احسن استفاده کنید.
سعی کنید اشعاری که انتخاب میکنید با موضوع سخنرانی و تدریس شما مطابقت داشته باشد و حتی به صورت مفهومی در ابتدا شعر را متوجه شوید تا بتوانید آن را به شیوهای درست و حرفهای به مخاطب خود منتقل کنید.
اما چنانچه شما قادر باشید از شعرهای تقریباً کوتاه و پرمعنی استفاده کنید علاوهبر این که مخاطب را خسته نمیکنید به شکل حرفهایتری سخنرانی خود را به پایان خواهید رساند.
برخی از سوالات رایج:
۱. برای یک سخنرانی موفق به چه عواملی باید توجه داشت؟
۱. تشکر در پایان سخنرانی ۲. گامبهگام در سخنرانی عمل کنید. ۳. زیاد جدی نباشید. ۴. درست از کلمات استفاده کنید.
۲. برای بهتر استفاده کردن از کلمات در سخنرانی چند مورد ذکر کنید؟
۱. مثل همیشه عالی هستید ۲. هرگز لطفتان فراموش نمیکنم ۳. لطفتان همیشه پایدار ۴. از لطف و محبت شما کمال تشکر و قدردانی را دارم
۳. اهمیت پایان سخنرانی چیست؟
در پایان سخنرانی درواقع شما مطالبی را ارائه دادهاید را به طور خلاصه با استفاده از کلمات مناسب بیان میکنید بر همین اساس لازم است تا به پایان سخنرانی اهمیت دهید.
در این مقاله سعی داریم به تعریف جامعی از هدف و هدفگذاری برسیم و بگوییم که هدف یعنی چه؟ پس با ما انتهای مطلب همراه باشید تا با تعریف هدف آشنا شوید.
تعریف هر شخص از هدف متفاوت است، هدف چیزی است که امیدوارید به آن دست یابید، مخصوصاً در صورت نیاز برای رسیدن به آن حاضرید وقت و تلاش زیادی صرف کنید. شما برای رسیدن به اهداف باید برنامهای مشخص داشته باشید و هدف گذاری کنید.
۶ دلیل برای تعیین اهداف مهم است
هدف چیست؟ موفقیت شخصی چگونه به دست میآید؟ این سوال جزء رایجترین سوالاتی که همیشه از ما سوال میشود این است که تعیین هدف چرا مهم است؟ یا آیا واقعاً برای تعیین اهداف، هدف گذاری لازم است؟
تعریف هدف به گفته یکی از بزرگان به معنی تعیین اولین قدم در تبدیل امر نامرئی به امر مرئی است. در اینجا شش دلیل برای مهم بودن تعیین اهداف ذکر شده بیان میکنیم.
اهداف، شما را متمرکز می کنند
بدون هدف، تلاشهایی که میکنیم اغلب، ما را گیج میکنند. زمانی که برای انجام هر کاری هدف گذاری میکنید باعث میشود وظایف خود را با دقت انجام دهید و از هر گونه تلاش بیهوده پرهیز کنید. اگر به دنبال اطلاعات بیشتری درباره تمرکز هستید
اهداف، به شما کمک می کنند تا پیشرفت کنید
توانایی خود برای رسیدن به یک هدف تنها در صورتی امکان پذیر است که در وهله اول آن را تعیین کنید. توانایی مشخص کردن هدف به شما کمک میکند تا تمرکز خود را حفظ کنید، سر خود را بالا نگه دارید و انرژی خود را حفظ کنید. همچنین مانع پایین آمدن تمرکز شما خواهد شد.
گاهی اوقات، هنگام تلاش برای رسیدن به موفقیت در کار ، زود دلسرد میشوید؛ زیرا هنوز احساس نمیکنید که به مقصد رسیدهاید. با این حال، هنگامی که پیشرفت را حین کار در جهت رسیدن به یک هدف خاص اندازهگیری میکنید، خواهید دید که اگرچه ممکن است به جایی که میخواهید نرسید باشید، اما در جهت درست حرکت کردهاید و وضعیت بسیار بهتری نسبت به محل شروع خود دارید.
اهداف، کمک می کنند تا شما با انگیزه بمانید
عقب انداختن کار تا فردایی که هیچ هدفی در آن نیست بسیار آسان است. برای مثال، زندگی یک فرد ورزشکار را در نظر بگیرید. میل آنها برای رسیدن به اهدافشان، آنها را در سالن ورزشی نگه میدارد در حالی كه در حالت عادی ترجیح میدهند از این كار پرهیز كنند. همیشه به همین ترتیب است که داشتن هدف، انگیزه شما را حفظ میکند!
اهداف به شما کمک می کنند تا از تاخیر بپرهیزید
به تعویق انداختن هدف چیزی است که همه ما گاهبهگاه با خود مبارزه میکنیم تا به این وضع دچار نشویم. با این حال، هنگامی که در زندگی اهداف مشخصی را برای رسیدن به هدف تعیین میکنید، به شما کمک میکند تا درک کنید که به عقب انداختن انجام کارهای تعیین شده خطرناک است.
زمانی که وقت تلف شد، آن روز دیگر گذشته است و شما را از آن هدف دور میکند. «پابلو پیکاسو» میگوید: فقط آنچه را که حاضرید بخاطر انجام ندادن آن، بمیرید، تا فردا کنار بگذارید.
وقتی هدف گذاری می کنید به بیشتر از آنچه که می خواهید می رسید
هنگامی که هدفی را تعیین میکنید و به آن میرسید طعم پیروزی به شما لذتی میبخشد که شما میخواهید دوباره آن را بچشید.
معنی آن چیست؟ شما خود را به سمت پله بعدی نردبان را فشار میدهید، خود را به چالش میکشید که از سقف دیگری عبور کنید، حتی به موفقیتهای بیشتری نیز دست پیدا میکنید. تلاش برای دستیابی به اهداف و اهداف غافلگیرکننده به شما کمک میکند تا بیش از آنچه فکر میکنید ممکن است به موفقیت برسید.
اهداف به شما کمک می کنند تا به آنچه را در زندگی می خواهید برسید
تعیین کردن هدف ها شما را مجبور میکند تا به آنچه که واقعاً از زندگی میخواهید، برسید. شما میخواهید به کجا برسید؟ سطح درآمدی که میخواهید داشته باشید چقدر است؟ زندگی راحت شما چگونه است؟ خانه رویایی شما چطور؟ برای رسیدن به آرزوهای خود به چه درآمدزایی نیاز دارید؟
بعد از تعیین این اهداف نهایی، خواستههای خود را به اهداف قابل دستیابی و قابل اندازهگیری تقسیم میکنید. این اهداف کوتاهمدت انگیزه شما را حفظ میکنند و به شما کمک میکنند از به تعویق انداختن کارها جلوگیری کنید. بنابراین، تعیین هدف، دستیابی و پشت سر گذاشتن اهدافی است که بهترینها را برای زندگی شما را ممکن میکنند.
قوانین طلایی تعیین هدف
پس از اشنایی با این که هدف چیست؟ همیشه این پنج قانون را برای تنظیم موفقیت خود داشته باشید
۱. اهدافی را تعیین کنید که انگیزه دهنده به شما باشند
وقتی برای خود اهدافی تعیین میکنید، مهم است که آنها به شما انگیزه دهند: این بدان معنا است که مطمئن شوید این کارها از نظر شما مهم هستند و دستیابی به آنها ارزش دارد. اگر علاقه چندانی به نتیجه هدف گذاریتان ندارید، یا با توجه به تصور خودتان از آینده، آنها بیربط هستند، احتمال این که شما برای تحقق آنها تلاش کنید بسیار کم است.
داشتن انگیزه کلید دستیابی به اهداف است. اهدافی را تعیین کنید که مربوط به اولویتهای بالای زندگی شما باشد. شما با داشتن تمرکز، میتوانید اهداف بسیار زیادی را به پایان برسانید. دستیابی به هدف نیاز به تعهد دارد، بنابراین برای به حداکثر رساندن احتمال موفقیت، باید نگرش شما به این گونه باشد که: «من باید این کار را انجام دهم».
وقتی این انگیزه را ندارید، خطراتی را که باید برای تحقق بخشیدن به هدف انجام دهید، عقب میاندازید. این به نوبه خود باعث میشود که از خود ناامید و ناامیدتر شوید، که این باعث کاهش انگیزه میشوند. شما میتوانید در یک ذهنیت بسیار مخرب: «من نمیتوانم کاری انجام دهم» یا «نمیتوانم در هر کاری موفق باشم» خود را غوطهور سازید و به اهداف خود نرسید.
برای اطمینان از انگیزه بخشیدن به هدف خود، بنویسید که چرا این هدف برای شما ارزشمند و مهم است. از خود بپرسید، «اگر من میخواستم هدف خود را با دیگران در میان بگذارم، به آنها چه میگویم كه آنها را متقاعد كنند كه این هدف ارزشمندی است؟» اگر تردید کردید یا اعتماد به توانایی خود را برای تحقق بخشیدن به هدف از دست دادید، میتوانید از جملات انگیزشی استفاده کنید.
۲. اهدافی هوشمندانه تعیین کنید
احتمالاً قبلاً اصطلاح اهداف هوشمندانه را شنیدهاید. اما آیا شما همیشه قانون را اعمال میکنید؟ واقعیت ساده این است که برای قدرتمند بودن اهداف، باید آنها را هوشمندانه طراحی کرد. اهدافتان را مشخص کنید زیرا اگر اهداف مبهم باشند راه رسیدن به آنها را دشوار خواهد بود. به یاد داشته باشید، شما به هدف نیاز دارید تا راه را به شما نشان دهد. با تعیین دقیق اینکه در کجا میخواهید به جایی که میخواهید بروید، تا جایی که میتوانید راه هموار و آسان کنید.
اهدافتان را قابل اندازهگیری تعیین کنید و مبالغ دقیق، تاریخ و موارد دیگر را در اهداف خود بگنجانید تا بتوانید میزان موفقیت خود را بسنجید. اگر هدف شما به سادگی کاهش هزینهها تعریف شود، چگونه میدانید که چه زمانی موفق بودهاید؟ اگر در یک ماه کاهش ۱ درصدی داشته باشید یا در دو سال کاهش ۱۰ درصدی؟
بدون روشی برای اندازهگیری موفقیت خود، شما هیچ گاه نمیدانید که کی به هدف خود رسیدهاید. سعی کنید که اهداف محدود به زمان را تعیین کنید زیرا اهداف شما باید مهلت داشته باشند. باز هم، این بدان معنی است که شما میدانید چه زمانی میتوانید موفقیتتان را جشن بگیرید. وقتی به صورت ضربالاجل روی هدفتان کار میکنید، باعث میشود که موفقیت خیلی سریعتر حاصل گردد.
۳. اهداف تان را بنویسید
عمل فیزیکی نوشتن یک هدف، آن را واقعی و ملموس میکند. شما هیچ بهانهای برای فراموش کردن در مورد آن ندارید. همانطور که مینویسید، از کلمه خواهد به جای «میخواهم» یا «ممکن میکنم» استفاده کنید. به عنوان مثال، «من امسال هزینههای عملیاتی خود را ۱۰ درصد کاهش میدهم»، «من می خواهم امسال هزینههای عملیاتی خود را ۱۰ درصد کاهش دهم».
بیان هدف اول قدرت دارد و شما میتوانید اعمال خود را در کاهش هزینهها ببینید، هدف دوم فاقد اشتیاق است و در صورت کنار گذاشته شدن بهانهای به شما میدهد.
اهداف خود را در مکانهای قابل مشاهده قرار دهید تا هر روز به خود یادآوری کنید که قصد انجام چه کاری را دارید. آنها را به عنوان یک یادآوری ثابت روی دیوارها، میز کار، مانیتور کامپیوتر، آینهها یا یخچال قرار دهید.
۴. یک برنامه عملیاتی تنظیم کنید
این مرحله اغلب در روند تعیین هدف از دست می رود. آنقدر روی نتیجه متمرکز میشوید که فراموش میکنید تمام مراحل لازم را در طول مسیر برنامه ریزی کنید. با نوشتن مراحل جداگانه و سپس با تکمیل مراحل از روی هرکدام، متوجه خواهید شد که در حال رسیدن به هدف نهایی خود هستید. این بحث مهم به ویژه اگر هدف شما بزرگ یا بلندمدت باشد، بسیار مهم است..
۵. با هدف تان همراه باشید!
به یاد داشته باشید، تعیین هدف یک فعالیت مداوم است، نه فقط وسیلهای برای رسیدن به مقصد. برای این که خود را در مسیر خود نگه دارید، یادآوری ایجاد کنید و بازههای زمانی منظمی را برای بررسی اهداف خود ایجاد نمایید.
مقصد نهایی شما ممکن است در طولانی مدت کاملاً یکسان باقی بماند، اما برنامه عملیاتی که در این راه برای خود تنظیم کردهاید، میتواند به میزان قابل توجهی تغییر کند. اطمینان حاصل کنید که ارتباط، ارزش و ضرورت همچنان بالا است.
نکات تنظیم هدف
یک جلسه طوفان فکری انجام دهید. شش دقیقه به خود فرصت دهید تا لیستی از آنچه میخواهید در ۲۰ سال آینده بدست آورید، ایجاد کنید، انجام دهید، بدهید یا تجربه کنید. در این زمان هرچه سریعتر ریز اهدافتان را یادداشت کنید.
اهداف خود را تصفیه کنید. تعیین ضربالاجل برای فرآیند تعیین هدف بسیار مهم است. از لیست خود برگردید و یک، سه، پنج، ۱۰ یا ۲۰ ماه در کنار هر هدف بنویسید تا مشخص کنید که برای دستیابی به هر هدف چه مدت زمان لازم دارید.
لیست خود را مرور کنید. چهار هدف برتر و اصلی یک ساله خود را انتخاب کنید. اینها اهدافی هستند که واقعاً شما را به وجد میآورند. برای هر هدف چند خط بنویسید و توضیح دهید که چطور طی ۱۲ ماه آینده قرار است کاملاً به این اهداف برسید.
اهداف خود را ارزیابی کنید. آیا اهداف شما مشخص است؟ قابل اندازهگیری است؟ قابل دستیابی است؟ واقع بینانه است؟ آیا آنها یک بازه زمانی مشخص دارند؟ اینها اجزای یک هدف هوشمندانه هستند. شما اهداف هوشمندانه ای را با هدف و هدفگذاری تعیین میکنید، و آنها را ملموستر و قابل دسترسیتر میکنید که به چشمتان آن اهداف آسانتر بیاید.
فهرست کامل جملات انگیزشی برای سخنرانی ، جملات انگیزشی سخنرانی
اگر میخواهید به یک سخنران ماهر و بزرگ تبدیل شوید، باید مانند سخنرانان بزرگ نیز صحبت کنید و یا با جملات انگیزشی برای سخنرانی آشنا شوید. در دنیای سخنرانیهای انگیزشی جملات متفاوتی وجود دارد که با گفتن آنها میتوانید دریچه ای جدید را در ذهن مخاطب خود ایجاد کنید.
با بکار بردن جملات انگیزشی برای سخنرانی روحیه مخاطب خود را تقویت نموده و او را تحریک به گوش دادن به ادامه سخنرانی انگیزشی خود میکنید، اگر با جملات انگیزشی آشنایی ندارید و به دنبال نمونه های کارآمد و قوی آنها هستید، به شما توصیه میکنیم که این مطلب را تا انتها مطالعه نمایید. پس از خواندن این مطلب شما میتوانید به راحتی جملات جالبی را در سخنرانیهای خود استفاده کنید، تا سخنرانی شما جذابتر و حرفه ای تر به نظر برسد. با ما باشید.
تقویت مهارت سخنرانی
پیش از آنکه به سراغ جملات انگیزشی برای سخنرانی برویم بهتر است کمی با قوانین و اصول سخنرانی آشنا شویم. یکی از بهترین راهها برای افزایش مهارت سخنرانی این است که بهترینها را در این حوزه شناسایی کنید و با بهره گیری از رفتار و حرفهای آنها مهارتهای خود را افزایش دهید. آنها میتوانند برای شما نقش الگو را ایفا کنند.م
یکی دیگر از روشهای تقویت مهارت سخنرانی شرکت کردن در کلاسهای فن بیان است. با حضور در این کلاسها شما میتوانید نحوه درست صحبت کردن و حتی ادای کلمات را بیاموزید. اگر درباره فن بیان به دنبال اطلاعات بیشتری هستید
اگر فرصت شرکت در کلاسهای حضوری را ندارید بهتر است که در کلاسهای آنلاین و یا غیرحضوری این حوزه شرکت کنید. در این کلاسها علاوه بر یادگیری فن بیان، تمرینهای کاربردی عملی نیز به شما داده میشود و با انجام دادن این تمرینها بدون شک میتوانید همانند یک سخنران واقعی صحبت کنید. حال شما را با بهترین جملات انگیزشی برای سخنرانی آشنا میکنیم.
بهترین جملات انگیزشی برای سخنرانی
در این بخش شما را با جملات جذاب انگیزشی برای سخنرانی آشنا میکنیم. با مطالعه این لیست میتوانید آن ها را در سخنرانیهای خود استفاده کرده و مخاطبین خود را بیشتر و بهتر به سخنرانیتان جذب نمایید. مطالعه شعر برای شروع سخنرانی می تواند مفید باشد.
برای بدست آوردن هر چیزی باید تلاش کنی، پس همین حالا دست به کار شو از زمان کودکی تا به امروزه هر خواسته ای که داشتیم، به ما گفتند به دنبال آن برو و خودت آن را به دست بیاور. اگر این طرز تفکر را اکنون داشته باشیم، میتوانیم به نتایج خوبی دست پیدا کنیم. انسانهای موفق و بزرگ با این ذهنیت که تنها با تلاش کردن به موفقیت میرسی، میتوانند به اهدافشان برسند. برای سخنرانی نیز باید کار کنید، تمرین کنید، تلاش کنید تا بتوانید یک سخنرانی جذاب داشته باشید.
بزرگترین ریسک در زندگی، ریسک نکردن است تا زمانی که به سمت سخنرانی نروید، از آن ترس دارید، اما واقعا ریسک نکردن، بزرگترین ریسک در زندگی شماست. یکبار ریسک کنید و سخنرانی کنید، دل خود را به دریا بزنید و در جمع صحبت کنید، این ریسک کردن میتواند به شما در روند موفقیتتان کمک شایانی کند.
بزرگترین لذت در زندگی انجام دادن کارهایی است که دیگران میگویند شما نمیتوانید شاید این اتفاق برای شما هم پیش آمده باشد. در پی انجام کاری هستید و افرادی به شما میگویند که نمیتوانید این کار را انجام دهید، در چنین شرایطی باید مصممتر پیش بروید و به همگان ثابت کنید که میتوانی. تو میتوانی در واقع یکی از بهترین و موثرترین جملات انگیزشی برای سخنرانی است.
موفقیت بسیار ساده است تنها کافیست هر چیزی را به طور درست و در زمان درستی انجام دهید. این جمله برای سخنرانیها هم صدق میکند. باید در سخنرانی خود از جملات و کلمات در شکل و زمان درست استفاده کنید تا حرفهایتان به دل مخاطبین بنشیند. اگر میخواهید یک سخنران حرفه ای شوید بهتر است که در زمان و مکان صحیح صحبت کنید.
هرگز منتظر فرصت نباش، فرصتها را خودت خلق کن بسیاری از افراد همیشه منتظر هستند تا فرصتی برایشان به وجود آید تا کاری را انجام دهند و یا سخنرانی کنند، این فرصت شاید هرگز به سراغ شما نیامد، پس باید خودتان این فرصت را برای خود ایجاد کرده و آن کار را انجام دهید. در امر سخنرانی نیز، باید صحبت کنید، تا ترس شما از سخنرانی بریزد، فن بیان را در خود تقویت نمایید و از موقعیت فرار نکنید، زیاد صحبت کردن میتواند تسلط شما را بیشتر و بیشتر کند.
گذشته افراد قدرتی بر زمان حال آنها ندارد اگر جزء آن دسته از افراد هستید که یک بار فرصتی را خراب کرده اید و از گذشته خود ترس دارید، بهتر است بگوییم که هر چقدر در زمان گذشته بد بودید، اکنون میتوانید به اندازه کافی خوب باشید و کار خود را با مهارت انجام دهید. میتوانید جملات انگیزشی برای سخنرانی خود آماده کرده و اکنون خود را بسازید.
برای کاری تلاش کن که تصور میکنی، نمیتوانی آن را انجام دهی این جمله شبیه جمله تو میتوانی است. زمانی که افراد دیگر شما را از رسیدن به هدف خود مایوس کردهاند باید ناامیدی را کنار گذاشته و برای رسیدن به موفقیت تمام تلاش خود را بکنید.
گاهی وقتها شما موفق میشوید، اما گاهی اوقات یاد میگیرید موفق شدن کار راحتی نیست، ممکن است شما در این مسیر بارها و بارها شکست بخورید تا به هدفتان برسید. پس همین شکستها و اتفاقات هستند که به شما نکات زیادی را آموزش میدهند.
از کارهایی که کردید هیچ وقت پشیمان نشوید، اما از شانسهای خود برای موفقیت استفاده کنید. طراح این جمله مسلما منظورش این بوده است که حسرت کارهایی که نکرده اید را نخورید. طبیعتا تعداد شانسهایی که هر فرد در زندگی نصیبش میشود زیاد نیست، پس بهتر است از همان شانسهای کم به خوبی استفاده کرد.
چند چیز که دیگر نمیتوانید آنها را بدست آورید: کلمات زمانی که گفته میشوند، لحظات زمانی که از دست میروند و زمان، وقتی که سپری میشود، پس هشیار باشید.
شما نمیتوانید به عقب برگردید و از ابتدا شروع کنید، اما میتوانید همین حالا یک شروع عالی داشته باشید.
زندگی ۲ قانون دارد: ۱. هرگز کم نیاور و ۲. هرگز قانون شماره یک را فراموش مکن.
از همان جایی که هستید آغاز کنید، از هر آنچه که دارید استفاده کنید تا کاری که دوست دارید انجام دهید.
اگر شما شکست بخورید، شاید ناامید شوید اما اگر به خوبی تلاش نکنید، مسلما شکست خواهید خورد.
زمانی که چیزی از دست میدهید، درسی که از آن گرفته اید را هرگز از دست ندهید.
هیچوقت به قدری نگران رسیدن به مقصد نباش که حتی حرکت کردن را نیز فراموش کنی.
اگر زبانتان بتواند پیامهای قلب شما را بازگو نماید، شما مقادر خواهید بود به خوبی حرف بزنید.
اگر سخن تو بهتر است سکوت بود، بگو! در غیر این صورت بهتر است ساکت باشی.
اگر نتوانی پیام خودت را در یک جمله ساده بگویی، مسلما نمیتوانی آن را در یک ساعت هم بازگو کنی.
در سخنرانی، مکث کردن باارزشترین چیز است.
مردم همیشه آنچه که میگویید و آنچه که انجام میدهید را فراموش میکنند اما احساسی که در آنها به وجود اورده اید را هرگز فراموش نخواهند کرد.
اگر فکر میکنید که نمیتوانید کاری را انجام دهید و یا فکر میکنید که میتوانید کاری را انجام دهید در هر دو صورت حق با شما است.
زمانی که حرفی برای گفتن ندارید، آرام باشید. زمانی که اشتیاق شما را وادار به حرکت کرد، آنچه که برای گفتن دارید را بگویید.
آنچه که میگویید مهم است چرا که در اکثر موارد دهان شما از قلبتان پر است.
یک سخنران خوب پر شور بوده و به نکات اصلی اشاره میکند.
بهترین راه برای غلبه کردن ترس در صحنه این است که کاملا بدانید در چه موردی میخواهید صحبت کنید. (مطالعه مقاله مدیریت ترس از سخنرانی می تواند به شما در این رابطه کمک کند.)
آمادگی قبل از هر چیزی کلید موفقیت است.
برای هر دقیقه صحبت کردن، نیاز به یک ساعت آماده سازی دارید.
کلمات دارای قدرت باورنکردنی هستند و میتوانید به وسیله آنها قلب مردمان را به اوج رسانده و یا آن را دردناک کنید.
از تواناییهای بالقوه خود بهره نمیگیرید اگر نمیتوانید با افراد ارتباط خوبی برقرار کنید.
سخنرانانی که از آموخته های خود در زندگی صحبت میکنند در جلب توجه مخاطبین خود هرگز کوتاهی نکرده اند.
مخاطبین تنها تا زمانی که بدانند به کدام سمت در حال حرکت هستید به شما گوش میدهند.
نگارش یک سخنرانی بدون توجه به مخاطب، مانند نگارش یک نامه عاشقانه به یک فرد ناشناس است.
برای اینکه بتوانید ارتباط برقرار کنید، باید به این درک برسید که شما در جهان متفاوت هستید و از این درک بتوانید به عنوان یک راهنما برای برقراری ارتباط با افراد استفاده نمایید.
برای اینکه مخاطب خود را تحت تاثیر قرار دهید، باید هنگام صحبت کردن به او نگاه کنید.
همانند یک فرد عاقل فکر کنید، اما با افراد دیگر به زبان خودشان رابطه برقرار کنید.
شوخ طبعی به عنوان یک شمشیر لاستیکی استفاده میشود تا شما بدون خونریزی نکات را بیان نمایید.
اگر میخواهی حقیقت را به مردم بگویی، باید آنها را بخندانی، در غیر این صورت تو را خواهند کشت.
دنیا به شدت منتظر حرفهای نگفته شماست.
تمام سخنرانان بزرگ دنیا، سخنرانان بدی در ابتدا بودند.
لبخند پیام آور دقیق حسن نیت در شماست.
آماده نکردن خود برای قرار گرفتن در موقعیت، آماده شدن جهت شکست است.
تفکر خلاق در واقع یک سرقت ادبی کاملا هوشمندانه است.
خودت باش و تنها به خودت ایمان بیاور، آن بیرون دنبال شخص موفق نباش
تو به تنهایی نمی توانی دنیا را تغییر دهی، اما میتوانی سنگی را درون آب بیندازی و موجهای زیادی خلق کنی.
اهمیت جملات انگیزشی برای سخنرانی
در زندگی هر فردی موقعیتهای زیادی وجود دارد که در آنها قدرت بیان و مهارت سخنرانی میتواند به آنها کمک کند. به عنوان مثال، در یک کنفرانسی باید در مورد سازمان خود صحبت کنید تا موفق به دریافت جایزه شوید، و یا در یک کلاس درسی باید موضوعات را به افراد تازه کار آموزش داده و با ارائه مطالب آنها را آگاه کنید. پس داشتن مهارتهای سخنرانی میتواند اهمیت زیادی برای افراد داشته باشد.
به دست آوردن مهارتهای سخنرانی میتواند در دیگر حوزههای زندگی شما بسیار مهم باشد. سخنرانی خوب میتواند اعتماد به نفس را در شما تقویت نموده و فرصتهای زیادی را برای شما به وجود آورد که نداشتن آن هم میتواند سد راه شما باشد. در سخنرانی استراتژیهایی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید به یک سخنران خوب تبدیل شوید:
برنامه ریزی داشته باشید
تمرین کنید
مخاطب را باید درگیر کنید.
دقت داشتن به زبان بدن
مثبت اندیش بودن
هرگز مضطرب نباشید
سخنرانیهای خود را ضبط کنید.
با رعایت این نکات قطعا میتوانید در هر جمعی سخنرانی بسیار خوبی داشته باشید به شرط آنکه همواره اعتماد به نفس خود را حفظ کرده و کلمات را در شکل درست خود به کار ببرید.
نتیجه گیری
در این مطلب شما را با انواع جملات انگیزشی برای سخنرانی آشنا کردیم. با بکار بردن این جملات در سخنرانیهای خود میتوانید مخاطبان را به خود جذب کرده و یک سخنرانی جذابی داشته باشید. همچنین اگر در آغاز راه هستید، بعضی از این جملات در مورد سخنرانی میتواند به شما انگیزه دهد تا خود را در موقعیت مناسب قرار داده و هرگز از بودن بر روی صحنه ترس نداشته باشید. از اینکه در این مطلب با ما همراه بودید، بسیار سپاسگزاریم.
اهمیت شعر خوانی برای شروع سخنرانی ، نمونه بهترین اشعار برای شروع سخنرانی
در فرهنگ ما ایرانیان، شعر و ادبیات همیشه جایگاه ویژهای داشته است پس استفاده از شعر برای شروع سخنرانی میتواند یک راه هوشمندانه برای این کار باشد. یکی از آدابی که در بحث سخنرانی و آغاز آن وجود دارد، استفاده از همین شعرهای ادب پارسی است. شعرای کهن و نوی ما اشعاری دارند که نه تنها از مفاهیم غنی هستند، بلکه دارای ویژگیهایی هستند که برای شروع صحبت و جذب شنونده مناسب هستند.
در این مقاله قصد داریم، تا بهترین شعر برای شروع سخنرانی را معرفی کنیم و به این موضوع بپردازیم که، چرا استفاده از شعر باعث جذب مخاطب میشود.
چرا در شروع سخنرانی شعر بخوانیم؟
شکل آهنگین شعر باعث میشود شنونده احساس خوشایندی پیدا کند. یکی از مهمترین دلایل استفاده از شعر برای شروع سخنرانی همین است. ضمن این که علاقهمندی ایرانیان به شعر، باعث شده است تا چنین شیوه آغازی جذاب باشد.
استفاده از شعر برای شروع سخنرانی باعث میشود، افرادی که به شعر علاقهمند هستند، وقتی یکی از قطعات مورد علاقه خود را میشنود، به آنچه شما میخواهید بگویید جذب میشود. بنابراین قدرت شعر را جدی بگیرید و تصور نکنید که به یک کلیشه تبدیل شده است.
بنابراین اگر بخواهیم نکتهوار به چرایی استفاده از شعر در شروع سخنرانی اشاره کنیم، موارد زیر پاسخ درستی هستند:
ایجاد اشتیاق در شنونده.
القای حس آرامش و اعتماد به نفس.
نشان دادن این که برای شنوندگان ارزش قائل هستید و عجلهای ندارید.
نشان دادن این که اهل مطالعه هستید، بنابراین سخنرانی شما ارزش شنیدن دارد.
بهترین شعر برای شروع سخنرانی چیست؟
وقتی صحبت از انتخاب بهترین شعر میشود، ایدههای مختلفی به ذهن خطور میکند. این که آیا باید براساس شاعر تصمیمگیری کنیم یا این که محتوا درجه اول اهمیت است؟ شعر منتخب باید چند بیت باشد؟ در پاسخ به این سؤالات، موارد زیر وجود دارند.
مقدمه باید مختصر و مفید باشد
زمانی که شعر مورد نظر خود را پیدا کردید، نیازی نیست تا تمام آن را بخوانید. به یاد داشته باشید که مقدمه سخنرانی باید کوتاه باشد، بنابراین تنها ابیاتی از آن را انتخاب کنید که در چند دقیقه کوتاه به سرانجام برسد. اما درمورد این که بهترین شعر برای شروع سخنرانی چیست، میتوانیم چند نکته بیان کنیم.
مفهوم مناسب را انتخاب کنید
شعر برای شروع سخنرانی باید مفهومی سرآغازی داشته باشد. یعنی به صرف این که یک شعر زیبا است، نباید از آن برای آغاز سخنرانی استفاده کرد. در آثار شعر و ادب پارسی، اثر بد وجود ندارد، اما همه آنها مناسب شروع صحبت کردن نیستند.
در انتخاب باز فکر کنید
سعی کنید از اشعار کمتر شنیده شده استفاده کنید. البته در ابتدا به یاد داشته باشید که افراد از شنیدن شعرهایی که حفظ هستند خوششان میآید، اما این موضوع نباید شما را به تکرار بکشاند. اشعار بسیاری به غیر از «به نام آنکه هستی نام ازو یافت، فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت»، وجود دارند که برای شروع سخنرانی مناسب هستند.
خودتان شعر بسرایید
اگر بتوانید خودتان شعری آماده کنید هم بسیار خوب است. لازم نیست در سخنرانی این نکته را اعلام کنید که خودتان شعر را سرودهاید، اما این کار میتواند اعتماد به نفس شما را افزایش دهد.
برخی شاعران مناسبتر از بقیه هستند
از بین شعرا و عارفان بزرگ ما، در بین آثار جامی، عطار و سعدی، اشعار بسیار خوبی به منظور شروع سخنرانی خواهید یافت. بیشتر ابیات این شعرا در که برای این هدف مناسب هستند، در مورد ستایش خداوند است.
بهترین نمونه های شعر برای شروع سخنرانی
یکی از روشهای آغاز سخنرانی، ابراز خوشحالی از این است که شنوندگان وقت خود ار در اختیار شما قرار دادهاند. بنابراین اگر به چنین آغازی میاندیشید، میتوانید با آرزوی سلامتی و شادکامی آغاز کنید. اشعار وحشی بافقی در این زمینه بسیار یاری رسان هستند.
عشرت بادا صبح تو و شام تو را*** آغاز تو را خوشی و انجام تو را
شبهای تو را باد نشاط شب عید*** نوروز ز هم نگسلد ایام تو را
یا رب که زمانه دلنوازت باشد*** ایام همیشه کارسازت باشد
رخش تو سپهر و زین رخش تو هلال*** خورشید به جای طبل بازت باشد
اشعاری که با یاد خدا همراه هستند نیز در ادبیات کهن فارسی بسیار دیده میشود. این چنین شعرهایی برای آغاز سخنرانی مناسب هستند.
اول دفتر به نام ایزد دانا*** صانع پروردگار حی توانا
اکبر و اعظم خدای عالم و آدم*** صورت خوب افرید و سیرت زیبا
آفرین جان آفرین پاک را *** آنکه جان بخشید و ایمان خاک را
عرش را بر اب بنیاد او نهاد*** خاکیان را عمر بر باد او نهاد
آسمان را در زبردستی بداشت*** خاک را در غایت پستی بداشت
آن یکی را جنبش مادام داد*** وان دگر را دایماً آرام داد
بنام کردگار هفت افلاک*** که پیدا کرد آدم از کفی خاک
زمین و آسمان از اوست پید *** نمود جسم و جان از اوست پیدا
مه و خورشید نور هستی اوست*** فلک بالا زمین در پستی اوست
ز وصفش جانها حیران بمانده*** خرد انگشت در دندان بمانده
الهی نامه را آغاز کردم*** به نامت باب نامه باز کردم
زبان را در فصاحت راه دادم*** دهان را در بلاغت برگشادم
توکل بر خدا، تقصیر بر خویش*** نهادم این نهایت نامه در پیش
به توفیق خدای صانع پاک*** که دانش میدهد بر ملک و افلاک
ز بلبل نامه بتی چند گویم*** چو آب رفته باز آمد به جویم
قلم برگیر و راز دل عیان کن*** سرآغازش به نام غیبدان کن
خداوندی که جز وی کس نشاید*** که تا بر بندگان روزی گشاید
خداوندا تویی دانای عالم*** ز عالم برتری وز جان عالم
نه گیتی بود نی ابلیس و ادم*** نه عالم بود نی ذرات عالم
تو آن پروردگار کردگاری*** که بیحبر و قلم صورت نگاری
به دست خود گل آدم سرشتی*** به سر بر سرگذشت ما نوشتی
به نام او که جان را نور دین داد*** خرد را در خدادانی یقین داد
خدایی که عالم نامور زوست*** زمین و آسمان زیر و زبر زوست
دو عالم خلعت هستی از او یافت*** فلک بالا زمین پستی از او یافت
به نام او که گنج جسم و جان ساخت*** طلسم گنج جان هر دو جهان ساخت
جهانداری که پیدا و نهان است*** نهان در جسم و پیدا در جهانست
چو ظاهر شد ظهور او جهان بود*** چو باطن شد بطونش نور جان بود
به نام پروردگار فرد بی چون*** که ما را از عدم اورد بیرون
خداوندی که جان بخشید و ادراک*** نهاد اسرار خود ار در کف خاک
علیمی کین همه اسرار و انوار*** ز عشق خویش آورد او پدیدار
به نام آنکه نور جسم و جانست*** خدای آشکارا و نهانست
خداوندی که جان در تن نهان کرد*** ز نور خود زمین و آسمان کرد
فلک خرگاه تخت لامکان ساخت*** ز کاف و نون زمین و آسمان ساخت
ابتدا کردم به نام کردگار*** خالق هفت و شش و پنج و چهار
آن خداوندی که هستی ذات اوست*** هر دو عالم مصحف آیات اوست
حمد بی حد آن خدای پاک را*** آنکه ایمان داد مشتی خاک را
آنکه در آدم دمید او روح را*** داد از طوفان نجات او نوح را
آنکه فرمان کرد قهرش باد را*** تا سزای داد قوم عاد را
به نام خداوند جان و خرد*** کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای*** خداوند روزیده رهنمای
خداوند کیوان و گردان سپهر*** فروزنده ماه و ناهید و مهر
ای به یادت تازه جان عاشقان*** ز آب لطفت تر، زبان عاشقان
از تو بر عالم فتاده سایهای*** خوبرویان را شده سرمایهای
بسم الله رحمان رحیم*** هست صلای سر خوان حکیم
فیض کرم خوان سخن ساز کرد*** پرده ز دستان کهن باز کرد
بانگ صریر از قلم سحر کار*** خاست که: بسم الله دستی بیار
سایر ابیات شعر برای شروع سخنرانی
ای نام تو بهترین سر آغاز*** بی نام تو نامه کی کنم باز
به نام خدایی که جان آفرید*** سخن گفتن اندر زبان آفرید
به نام خداوند دل های پاک*** که نامش بود در دلت تابناک
به نام خداوند لوح و قلم*** حقیقت نگار وجود و عدم
به نام خداوند وجد و سرور*** پدیدآور عشق و احساس و شور
آیا شعر نو برای شروع سخنرانی مناسب نیست؟
در مثالهایی که پیشتر آوردیم، هیچ شعر نویی دیده نمیشود. این اصلاً بدان معنی نیست که این نوع از شعر برای آغاز سخنرانی مناسب نیست. اگر شما مطالعه کافی داشته باشید و با آثار مختلف در این سبک آشنا باشید، به راحتی میتوانید نمونههایی بیابید.
بنابراین محدودیتی از نظر سبک وجود ندارد. آنچه موجب شده است، مثالهای بالا را بیان کنیم، این است که در بین ابیات کهن، راحتتر میتوان مفاهیمی یافت که برای هدف ما مناسب باشد. در متن شروع سخنرانی در جلسات اداری ۲۱ جمله مناسب برای شروع سخنرانی را آوردهایم که مطالعه میتواند مفید باشد.
روان خوانی را تمرین کنید
یکی از نکات مهم در سخنرانی، این است که بدون ایراد صحبت کنید. خواندن شعر ممکن است برای بسیاری دشوار باشد و اگر شعر را برای مقدمه انتخاب کرده باشید، باید بتوانید آن را روان بخوانید.
شاید تصور کنید نیازی به حفظ کردن آن نیست و اگر روی تکهای کاغذ آن را همراه داشته باشید بهتر است. تفاوتی ندارد که شعر را از حفظ بخوانید یا از روی نوشته به هر حال باید بدون نقص ادا شوند. بنابراین حتماً چندین بار آن را با صدای بلند بخوانید تا اشکالات خود را بیابید. اشکال در خواندن شعر، تنها محدود به تلفظ اشتباه کلمات نیست، بلکه لحن و مکثها نیز در شعر مهم هستند.
سخنرانی ؛ ادغام هنر و علم
برای آنکه بتوانید به یک سخنران خوب تبدیل شوید، باید بدانید که داشتن یک متن مناسب تا چه اندازه ضروری است. توانایی سخنوری مانند یک علم قابل یادگیری است، بنابراین تصور نکنید که نیاز به مهارتهای ذاتی دارد. در کنار این علم باید ظرافتهایی را چاشنی کار کنید که از هنر سرچشمه میگیرند.
استفاده از شعر برای شروع سخنرانی، یکی از این چاشنیها است. شما نمیتوانید با چهرهای عبوس، بدون هیچ صمیمیت و مقدمیچینی، سراغ مطلب اصلی بروید و انتظار داشته باشید چهرههای مشتاق به شما خیره شوند.
سخنرانی بهویژه اگر طولانی باشد، در ذات خود خستهکننده است و شما باید بتوانید در قدم اول، اشتیاقی در شنونده ایجاد کنید. شعرای ادب پارسی، در آثار خود ابیاتی دارند که گویی دقیقاً به همین منظور سروده شدهاند. کافی است کمی مطالعه داشته باشید و برای سخنرانیهای خود، شروع خوبی از بین این آثار انتخاب کنید.
استفاده از تاکتیک های مذاکره یک راهحل و ابزار عقلانی است؛ که انسان به واسطه تاکتیک کلیدی مذاکره میتواند به رفع مشکلات خود در زندگی بپردازد. از این ابزار میتوان به منظور برقراری ارتباط و دستیابی به نیازها استفاده کرد. مذاکره یکی از رفتارهای اجتماعی است که بسته به رفتار و موقعیت هر فرد به گونهای متفاوت از آن استفاده میشود.
در تاریخ بشر مذاکره یک مهارت ضروری و بخشی اساسی از زندگی انسان بوده است. شما مجبورید هروز برای خرید غذا، حمل و نقل و تقریباً برای چیز دیگری در زندگیتان مذاکره کنید. به همین دلیل است که باید به استراتژیهای صحیح مذاکره تسلط داشته باشید. با داشتن این مهارت شما میتوانید در اکثر بحث های روزانه خود پیروز شوید.
بر خلاف تصور عموم مذاکره اختلاف یا رویارویی با کسی نیست. این یک حقیقت است که مذاکره کنندگان بزرگ هیچگاه نمیجنگند. در فیلم Enter the Dragon با بازی بروس لی. وقتی شخصی در قایق از بروس لی خواست تا با کلمات سبک کونگ فو خود را برای او توصیف کند. بروس لی گفت: “شما میتوانید سبک مبارزه من را هنر حمله بدون جنگیدن “بنامید. اگر هنوز به خوبی نمی دانید مذاکره چیست
این یک روش عالی برای انتخاب یک تکنیک در مذاکره است. در واقع مذاکره به معنای برقراری یک رقابت سالم هم نیست. مذاکره به معنای برقراری ارتباط خوب با دیگران در عین جدی بودن است.
آیا میخواهید از این پس در زندگیتان مذاکره کننده بهتری باشید؟ در ادامه این مقاله ما برای شما تاکتیک کلیدی مذاکره را به خوبی توضیح دادهایم. شاید خواندن این مقاله بتواند به شما در این راه کمک کند.
معرفی ۱۵ تاکتیک کلیدی مذاکره
چه صاحب یک کسب و کار موفق باشید و یا اینکه تازه اقدام به شوع کار کردهاید.لازم است بدانید؛ داشتن تسلط بر انواع تاکتیک های مذاکره میتواند در همین ابتدای کار شما را از رقبایتان متمایز سازد.
در واقع در دنیای امروزی که دیگر اکثر حرفهها و صنعتها در حال اشباع شدن هستند. برای دیده شدن لازم است تا حداقل به چند تاکتیک کلیدی مذاکره تسلط داشته باشید. البته بدانید در یک مذاکره رسیدن به یک نقطه اشتراک و ختم معامله؛ به تواناییهای دو طرف بستگی دارد.
نکتهای که باید به آن توجه کنید این است که تسلط یافتن بر تاکتیکهای مذاکره؛ مهارتی نیست که بدون هیچ گونه تمرین و از هیچ ناشی شود.
ما در این بخش از مقاله قرار است تا شما را با انواع تاکتیک های مذاکره آشنا کنیم. شما با تسلط داشتن بر این تاکتیکها و مفاهیم میتوانید همیشه حرف خود را به کرسی بنشانید. شما با استفاده از چند تاکتیک کلیدی مذاکره میتوانید در مذاکرههایتان در آینده پیروز شوید.
بیش از اینکه صحبت کنید گوش دهید
وارد شدن به مذاکره آسان است اما برنده شدن درآن بسیار چالش برانگیز است.هدف از مذاکره فقط دستیابی به خواستههای شما نیست. بلکه هدف کمکرسانی به طرف مقابل برای رسیدن به خواستههای خود است. حقیقتا در غیر این صورت چگونه میتوانید یک معامله را انجام دهید؟
برای انجام این کار شما در واقع باید بدانید که طرف مقابل دقیقا چه میخواهد. این حرف بدان معنی است که شما باید در روند مذاکره به هرچه رقیبتان میگوید به دقت گوش کنید. یافتن نقاط مشترک با گوش دادن به این معناست که شما به بردن مذاکره نزدیکتر شدهاید. برخی از مذاکره کنندگان بیوقفه از محاسن و خواستههای خود صحبت میکنند.
این دسته از مذاکره کنندگان را میتوان جزء بدترین مذاکره کنندگان دسته بندی کرد. اولین تاکتیک کلیدی مذاکره در راستای دستیابی به موفقیت گوش دادن فعال است. شما باید به تمامی سخنان رقیبتان با دفت گوش کنید و در زمان مناسب به آن پاسخ دهید. شما با نجام اینکار علاوه بر نشان دادن ادب و متانت؛ حرفهای بودنتان در مذاکره را نیز به رخ رقیبتان میکشید.
از زمان به نفع خودتان استفاده کنید
غالباً بهترین زمان برای خرید خودرو در پایان هر ماه است. در واقع در پایان هر ماه فروشندگان ماشین؛ باید به دلایل مختلفی حداقل چند فروش را در کارنامه خود ثبت کنند. در پایان ماه فروشندگان باید سهمیههای خود را بفروشنند؛ نمایندگیها میخواهند حقوق کارمندان خود را بدهند و مواردی اینچنینی. این بدان معنی است که در این زمان شما بهتر میتوانید با آن ها چانه بزنید. اگر درباره مبحث مذاکره در فروش به دنبال اطلاعات بیشتری هستید
در مورد خرید و فروش املاک و مستغلات نیز وضع همینطور است. فروش خانه (و اجاره املاک) معمولاً در ماههای زمستان راکدتر است. این جمله بدان معناست که فصل زمستان زمان مناسبتری برای مذاکره با صاحبین این خانهها است. به دلیل راکد بودن بازار ملک و املاک در زمستان؛ شما میتوانید خانه مورد نظر خود را با قیمتی بهتر خریداری کنید.
حال تصور کنید که در این روند شما به انواع تکنیک های مذاکره نیز مسلط باشید. در چنین مواقعی مطمئن باشید که که به نتیجه مورد نظر خواهید رسید. با وجود همچین مثالهایی گمان کنیم حالا بهتر میتوانید متوجه اهمیت زمانبندی شوید. در این شرایط شما میتوانید از زمان بندی و مذاکره به نفع خود استفاده کنید.
پیش بردن مذاکرات در چارچوب های خاص
شما با اعمال برخی چارچوبها در مذاکرات خود میتوانید حتی غیر ممکنها را برای خود ممکن کنید. این چارچوب ها میتوانند شامل پول، زمان، سرعت، کیفیت و یا هر عامل دیگری باشند.
اگر در مذاکرات خود از چارچوب خاصی استفاده کنید؛ دیگر میتوایند با استفاده از آنها کنترل مذاکره را در اختیار بگیرید. به عنوان مثال هنگام خرید و یا اجاره یک خانه بگویید که به خدمات خاصی نیاز دارید. چهارچوب خود را اینگونه ابراز کنید که اگر قرار باشد برای این امکانات صبر کنید؛ درنهایت از قیمت نهایی خواهید کاست. یا اینکه اگر تعمیرات خانه در زمان مشخصی پایان نپذیرد شما از قیمت آن کم میکنید.
با مشخص کردن این چارچوبها از ابتدا در مذاکره ممکن است فروشنده قیمت کمتری را از شما بپذیرد. در آخر فراموش نکنید که مذاکره کنندههای حرفهای همیشه از تاکتیکهای کلیدی مذاکره استفاده میکنند. شما با در نظر گرفتن تاکتیکی خاص برای خود میتوانید در نهایت نتایج را به نفع خود تغییر دهید.
در قبال هر بخشش چیزی دریافت کنید
هنگامی که شما پیشنهادی را برای مشتری ارسال میکنید و با او با شما مخالفت میکند. به این معنی است که قیمت پیشنهادی شما بسیار بالا بوده است. توجه کنید که هر زمان که میخواهید در معامله امتیازی به کسی بدهید. ابتدا مطمئن شوید که در قبال آن چیزی دریافت میکنید. مطالعه مقاله “انواع مذاکره” می تواند مفید باشد.
برای مثال زمانی که از یک فروشنده تخفیف میخواهید. هیچگاه نگویید که من به این کالا نیاز دارم ۱۰% تخفیف بدهید. باید بگوید که من توانایی پرداخت این پول را دارم؛ اما با دادن ۱۰% تخفیف شما میتوانید ظرف دو ماه آینده کالا را به من تحویل دهید.
با استفاده از این شیوه شما میتوانید به خوبی به مذاکره بپردازید. شما میتوانید با استفاده از تاکتیک های مذاکره نقاط مشترک بین خود و شخص دیگر معامله پیدا کنید.
بدانید که می خواهید برای چه چیزی معامله کنید؟
با طرح سوالاتی باز میتوان دریافت که طرف مقابل قصد دارد معامله را به کدام جهت هدایت کند . شما با سوال پرسیدن ممتد میتوانید بهتر درک کنید که طرف مقابل چه میخواهد. همچنین شما از طریق سوال پرسیدن میتوانید اطلاعات بیشتری بدست آورید. بر اساس اطلاعات کسب شده توافقنامه محکمتری امضا کنید. سعی کنید همواره در هر مذاکره این قبیل سوالات را از رقیب خود بپرسید:
اگر مقدار را دو برابر کنیم چه؟ آیا به ما پیشنهاد تخفیف میدهید؟
اگر یک ضمانت نامه طولانی به شما ارائه دهیم چه میکنید؟ آیا به ما پشتیبانی در محل نیز ارائه میدهید؟
یا اینکه اگر به شما اجازه دهیم تا مطالب ما را شما بنویسید چه میکنید؟ آیا میتوانید کیفیت کارهایتان را به ما تضمین کنید؟
عجله نکنید که تمام سوالات خود را یکباره بپرسید. به همتای خود در مذاکره زمان دهید تا به طور کامل به سوالهای شما جواب دهد. اصلاً شاید به شما پیشنهاداتی دادند که بیشتر به نفعتان بود. اگر دیدید که پیشنهادهایشان نظر شما را جلب نمیکند. آنگاه دوباره سوال پرسیدن را شروع کنید. اگر در این باره به دنبال اطلاعات بیشتری هستید مطالعه مقاله “نمونه یک مذاکره تجاری” می تواند مفید باشد.
نقطه فشار را پیدا کنید
برخی از افراد در برابر فشارهایی که به آنها وارد میشود اکثرا کوتاه میآیند.حال چه یک مدیر خرید ساده باشید که مجبور است آمار خریدهای خود را به رئیسش گزارش دهد. یا اینکه فردی باشید که قصد دارد خانه بزرگتری برای خانوادهاش بخرد. شما به عنوان یک مذاکره کننده با استفاده از نقطه فشارهای خاص هر فرد میتوانید خود را پیروزه میدان کنید. برای پیدا کردن نقطه فشار ابتدا باید خود را جای طرف مقابل بگذارید.
سپس به این فکر کنید که آنها دقیقا به چه چیزی نیاز دارند. یکی از تاکتیکهای مذاکره پیدا کردن مواردی است که برای رقیبتان بسیار مهم است. با اعمال این فشارها میتوانید معامله بهتری برای خود رقم بزنید. نوع انتظارات شما در نهایت دستاوردهایتان را مشخص میکند.
انتظارات و دستاورد ها
در یک آزمایش زمانی که به مردم گفته شد باید از این مذاکره انتظار یک میلیون تومان داشته باشندو مردم پس از انجام مذاکره حدود یک میلیون دریافت کردند. حال در چنین شرایطی افرادی که انتظار دریافت دو و نیم میلیون را داشتند موفق به دریافت رقم بالاتری از گروه اول شدند.
این اطلاعات به ما نشان میدهد که نوع انتظارات و موفقیتهای هر فرد با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارد. به عنوان یک مذاکره کننده باید یاد بگیرید که انتظارات خود را همیشه در سطح بالاتری نگه دارید. این کار در نهایت باعث میشود که دستاوردهای بیشتری را از آن خود کنید.
درباره همه چیز بحث کنید
این نکته را به یاد داشته باشید که هر چیزی قابلیت بحث و مذاکره کردن را دارد. پس مذاکراتتان را تنها به یک موضوع خاص محدود نکنید؛ تا جایی که میتوانید در یک معامله به نقاط مختلف موجود در آن که قابلیت مذاکره کردن دارند بپردازید. بدانید که اگر شما و طرف مقابلتان بر روی یک موضوع خاص کلیک کنید؛ امکان شکست شما در این مذاکره بیشتر میشود.
پس سعی کنید تمامی ابعاد و زوایای موجود در یک معامله را بررسی نمایید. شما میتوانید از هر عاملی در یک مذاکره به نفع خودتان استفاده کنید. مطالعه مقاله “مراحل مذاکره از حیث زمان” می تواند مفید باشد.
قبل از مذاکره به جمع آوری اطلاعات بپردازید
فراموش نکنید که در روند مذاکره داشتن اطلاعات آن چیزی است که به شما قدرت میدهد. پیش از ورود به مذاکره درباره هرچیزی اطلاعات کسب کنید. شما با کسب اطلاعات میتوانید بهتر از ارزش آنچه که در حال بحث کردن در مورد آن هستید آگاه شوید.
برای هر نقطه معامله یک هدف تعیین کنید
شما باید پیش از شروع یک مذاکره حداقل سطح پذیرش خود را برای هر هدف مشخص سازید. اگر این روشنسازی را برای خود انجام ندهید؛ در نهایت به پیشنهادهای طرف مقابل مذاکره واکنش نشان خواهید داد. شما با داشتن هدف و معیار مشخصی برای هر معامله بهتر میتوانید روند مذاکره را کنترل کنید؛ و آن را به سمتی هدایت کنید که مورد رضایت شما است.
هیچگاه از خواسته های خود نکاهید
شما به عنوان یک مذاکره کننده باید از همین ابتدا خواستههای بزرگی برای خود تعیین کنید. یکی از تاکتیکهای مذاکره این است که هیچ گاه از خواستههای مهم خود کوتاه نیاید. در واقع این خواستهها و آرزوها مهمترین عامل در تعیین نتیجه مذاکره هستند. اگر شما از پیش هدف خود را مشخص کرده باشید و از خواستههای خود کوتاه نیاید؛ قطعاً در روند مذاکره به نتایج بهتری دست پیدا خواهید کرد.
سعی کنید تن صدایتان را تغییر بدهید
تن صدا میتواند جدیت و یا شوخ طبعی شما را به نفره دوم مذاکره بفهماند. شما با تغییر تن صدای خود در روند مذاکره میتوانید موافقت و مخالفت خود را به طرف مقابل اعلام کنید. اگر بتوانید به درستی از پایین و بالا کردن تن صدایتان استفاده کنید. میتوانید در نهایت پیروز میدان مذاکره شوید.
قطعاً داشتن تن صدای جدی در مقایسه با تن صدای شوخ تب بیشتر میتواند تاثیر گذار باشد. تن صدای جدی شما را فردی حرفهایتر در کارتان نشان میدهد. فراموش نکنید در روند مذاکره نباید همواره از یک تن صدای محکم و مستقیم استفاده کنید. انجام این کار میتواند این حس را به طرف دیگر القا کند که شما میخواهید بر نتیجه نهایی تسلط پیدا کنید.
مذاکره خود را حرفه ای و مودبانه ادامه دهید
هیچ کس دوست ندارد با فردی بد اخلاق و عاری از هرگونه شوخ طبعی معامله کند با وارد تجارت شود. این نکته را در نظر بگیرید که ممکن است پس از عقد این قرارداد؛ مجبور شوید در آینده دوباره با این شخص معامله کنید. یا اینکه معامله شما نیاز به برقراری ارتباط مداوم با شخص مورد نظر داشته باشد.
اگر شما رد حین مذاکره رفتار خوبی با این فرد نداشته باشید؛ همواره او از شما به عنوان یک فرد جسور و گستاخ یاد خواهد کرد. اینکار باعث میشود آن شخص ناخودآگاه نتواند به شما اعتماد کند. در چنین حالاتی ایجاد یک رابطه طولانی مدت خوب و مودب؛ باید به یکی از اهداف اصلی مذاکره شما تبدیل شود.
شما با داشتن لحن مشارکتی و مثبت در طول مذاکرات خود احتمالاً نتایج بهتری دریافت خواهید کرد. مردم معمولاً به افراد خوش برخوردتر و مودبتر زودتر اعتماد میکنند.
همیشه صادق باشید
یکی از تاکتیک های مذاکره صداقت داشتن است. بیشتر مذاکرات روی استراتژیها و دستاوردهای نهایی تمرکز دارند. بسیاری از مذاکرهکنندگان بزرگ دنیا در این زمینه عقیدهای برعکس دارند. برخی از افراد گمان میکنند که اگر از خود صداقت نشان دهند در نهایت آنها آسیب میبیند. این تفکر کاملا اشتباه است.
شما با صادق بودن یک فضای ارزشمند و جوی عادلانه در محیط ایجاد میکنید. شما باید درباره خواستههای خود و تمامی عوامل موثر در مذاکره صادق باشید. صداقت عاملی است که باعث میشود طرف مقابل زودتر به شما اعتماد کند.
به راحتی نه بگویید
قطعاً تاکنون درباره مزایا و محاسن نه گفتن قاطع به دیگران چیزهای زیادی شنیدهاید. باید به شما بگوییم که نه گفتن به یک درخواست یک تاکتیک کلیدی مذاکره است. تنها تعداد کمی از افراد هستند که در زمینه راحت نه گفتن مهارت کافی دارند. این توانایی جزو ویژگیهای اغلب رهبران بزرگ دنیا است. مطالعه مقاله “منافع و مواضع در مذاکره” را پیشنهاد می کنیم.
قدرت نه گفتن باعث صرفهجویی در وقت و هزینه شما میشود. در واقع نه یک دیوار آجری کلامی است که برای رقیبتان حرکت رو به جلو را متوقف و یا آهسته میکند. شما با گفتن نه در عرض یک ثانیه میتوانید به یک مذاکره یا گفتگو پایان دهید. شما باید به عنوان یک مذاکرهکننده باید قادر باشید از نه به راحتی در معاملات خود استفاده کنید.
نتیجه گیری
ما در این مقاله سعی کردیم تا شما را با انواع تاکتیک های مذاکره آشنا سازیم. شما با استفاده از تاکتیکهای مذاکره صحیح ؛راحتتر از قبل خواهید توانست در مذاکرات خود پیروز شوید. همانطور که در این مقاله برایتان ذکر کردیم؛ مهارت مذاکره جزء آن دسته موراد است که بدون تلاش به دست نمیآید.
اگر دوست دارید تا به یک مذاکرهکننده موفق تبدیل شوید؛ یا اینکه مایلید از این توانایی در تجارت نوپای خود استفاده کنید. لازم است که چند تاکتیک کلیدی مذاکره را به خوبی بشناسید.
برخی از سوالات رایج:
۱. چند تاکتیک برای مذاکره را نام ببرید؟
۱. قبل از صحبت گوش دهید. ۲. از زمان به نفع خودتان استفاده کنید. ۳. مذاکره را در چارچوب خاص پیش ببرید. ۴. در قبال هر بخشش چیزی دریافت کنید.
۲. کاربرد تاکتیک در مذاکره چیست؟
استفاده از تاکتیکهای مختلف در مذاکره باعث میشود که افراد بیشتری را تحت تأثیر قرار دهید و مذاکره را به نفع خود به پایان ببرید.
۳. چرا بهتر از در مذاکره قبل از صحبت گوش دهید؟
برای شناخت بیشتر طرفین مذاکره بهتر است قبل از صحبت گوش دهید تا در فرایند مذاکره با افراد تعامل مثبت بیشتری داشته باشید.
انگیزه داشتن سبب میشود انسان به زندگی خود سمت و سو بدهد و یک هدف مشخص برای زندگی خود تعریف کند برای این کار بهتر است از بهترین فیلم های انگیزشی استفاده کند.
نداشتن انگیزه اما باعث میشود انسان بیهدف زندگی را سپری کند و چه بسا دچار احساس پوچی و بیهودگی شود. وقتی با بیانگیزگی مواجه میشویم، به یک نیرو یا یک محرک نیاز داریم تا برای ما انگیزه ایجاد کند.
این محرک میتواند یک عامل درونی یا یک عامل بیرونی باشد. در این مطلب سعی داریم در مورد یکی از مؤثرترین عوامل بیرونی ایجاد انگیزه صحبت کنیم. این عوامل بیرونی میتواند شامل گوش کردن به یک سخنرانی، دیدن یک عکس و تماشای یک فیلم انگیزشی باشد.
در دنیای امروزه، از تماشای بهترین فیلم های انگیزشی، به عنوان مهمترین عامل بیروی ایجاد انگیزه یاد میشود. به این دلیل که هم شامل متن یا دیالوگ است هم حاوی تصویر میباشد.
تأثیر بهترین فیلم های انگیزشی
فیلمهای انگیزشی با دیالوگهای تأثیر گذار و تصاویر مفهومی و یا حتی موسیقیهای اثربخش، میتوانند مسیر زندگی ما را عوض کنند. یک فیلم سینمایی انگیزشی میتواند باعث شود نگرش و تفکر ما درباره هر موضوع و مشکلی در زندگی عوض شود.
معرفی بهترین فیلم های انگیزشی سینمایی
در ادامه با ما همراه باشید تا لیستی از بهترین فیلم های انگیزشی سینمایی (فیلم سینمایی انگیزشی) و بهترین فیلمهای انگیزشی هالیوود را با هم بررسی کنیم.
شماره 1: انیمیشن روح (Soul)
انیمیشن روح به کارگردانی «پیت داکتر» در ردیف یکی از بهترین فیلم های انگیزشی هالیوود (فیلم سینمایی انگیزشی) قرار گرفته است و بسیار مورد توجه واقع شده است. انیمیشن جدید شرکت «پیکسار» درباره تفکر زندگی در لحظه است.
داستان انیمیشن از این قرار است که شخصی به نام «جو گاردنر» یک معلم موسیقی ساده است که از زندگی یکنواخت و معمولی خود خسته شده و آرزو دارد تا در صنعت موسیقی به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کند. درست در روزی که شانس به او روی میآورد و به وی پیشنهاد نوازندگی در یک گروه جاز معروف میشود، زمان مرگ او فرا میرسد. «جو» وارد عالم برزخ میشود و داستان از این جا شروع خواهد شد.
«جو» تمام تلاشش را میکند تا به این دنیا برگردد تا بتواند در گروه جاز نوازنده شود اما فقط یک مسیر برای برگشت وی به زمین وجود دارد و آن الهام بخشیدن به روحی است که هنوز متولد نشده است و برای این که بتواند به دنیا بیاید به یک دلیل، انگیزه و یک جرقه نیاز دارد.
روایت این جریان باعث میشود تا با مسائل مهم زندگی و معنای زندگی آشنا شویم و درباره آنها فکر کنیم. «جو گاردنر»، بعد از تحمل سختیهای فراوان و پشت سر گذاشتن ماجراهای فراوان، در نهایت موفق به برگشت به زمین و نواختن در آن گروه موسیقی میشود. اما در نهایت به این سؤال میرسد که «آخرش که چی؟؟» او درمییابد که زندگی کردن با هدف داشتن برای زندگی متفاوت است.
به شما اطمینان میدهیم که اگر با نگاهی دقیق به این انیمیشن نگاه کنید، بعد از تمام شدن آن دید شما نسبت به زندگی و هدف زندگیتان متفاوت خواهد بود. انیمیشن روح یکی از بهترین فیلم های انگیزشی جهان است که در لیست فیلمهای انگیزشی قرار دارد.
شماره 2: فیلم سینمایی انگیزشی استیو جابز (Steve Jobs)
فیلم سینمایی استیو جابز به کارگردانی «دنی بویل» زندگی پر فراز و نشیب استیو جابر بنیانگذار شرکت اپل را زیربنای داستان خود قرار داده است. با تماشای این فیلم به این نکته پی خواهید برد که موفقیت تصادفی نیست و یک شبه حاصل نخواهد شد.
این فیلم پر از نکات ارزشمند و جالب است که رویه رشد و پیشرفت استیو جابز، بنیان گذار شرکت اپل که به بزرگترین شرکت دنیا تبدیل شده و محصولات آن از پرفروشترین محصولات دنیا است را برای ما روایت میکند و باعث خواهد شد که از تجربیات این شخصیت موفق و ارزشمند استفاده کنیم. فیلم سینمایی انگیزشی استیو جابز جز یکی از بهترین فیلم های انگیزشی میباشد.
شماره 3: فیلم سینمایی انگیزشی شلاق (whiplash)
فیلم سینمایی شلاق یکی از مهیجترین و بهترین فیلم های انگیزشی است. همه انسانها در طول زندگی خود، اهداف متفاوتی را برای خود تعیین میکند. برخی از افراد برای رسیدن به اهداف خود تا حدی که توان دارند، سعی و تلاش میکنند و بعضی دیگر نیز میتوانند بدون دردسر و زحمت به اهداف خود برسند.
داستان فیلم سینمایی انگیزشی شلاق، داستان رسیدن یک شخص به هدف خود و زجری که برای رسیدن به این هدف را متحمل میشود را روایت میکند. سختی و زجری که او و هر انسان هدفمندی تحمل میکند تا بتواند سرنوشت بهتری را برای خود در آینده رقم بزند. زحمتی و سختی که در بسیاری از موارد در داستان جای خود را با شکنجه عوض میکند و این بسته به توان و تحمل آن فرد است که در زیر ضربات پی در پی شلاق بتواند مقاومت کند و از پس مشکلات برآید یا خیر.
بعد از تماشای این فیلم درخواهید یافت که رسیدن به اهداف بزرگ، سعی و تلاش بزرگی را هم میطلبد. فیلم شلاق توانست جوایز زیادی را دریافت کند و هم چنین توجه منتقدان و تماشاگران را به خود جلب کند. تماشای این فیلم سینمایی انگیزشی را به شما توصیه میکنیم.
شماره 4: فیلم سینمایی نظریه همه چیز (Theory of Everything)
وقتی صحبت از بهترین فیلم های انگیزشی باشد، حتما نام فیلم سینمایی نظریه همه چیز را در لیست مشاهده خواهید کرد. داستان این فیلم در مورد زندگی نامه و داستان زندگی پر فراز و نشیب دانشمند بزرگ، «استیون هاوکینگ» است. نظریه بیگ بنگ که مربوط به پیدایش هستی است، حاصل تحقیقات این دانشمند بزرگ است.
او در طول این تحقیقات به بیماری ام اس مبتلا شد و دیگر نتوانست شرایط یک دانشمند عادی را داشته باشد اما هیچ گاه دست از تلاش و تحقیق و مطالعه برنداشت و تسلیم نشد. او با سعی و پشتکار خود توانست جایزه نوبل فیزیک را از آن خود کند. تماشای این فیلم بسیار توصیه میشود زیرا به شما خواهد آموخت که حتی با وجود بدترین شرایط هم هیچ وقت نباید تسلیم شد.
شماره 5: فیلم سینمایی یک ذهن زیبا (A Beautiful Mind)
فیلم سینمایی انگیزشی یک ذهن زیبا به کارگردانی «ران هاوارد» برگرفته از رمانی به قلم «سیلویا ناسار» به همین است. داستان این فیلم روایتگر زندگی ریاضیدان مشهور و بزرگی به نام «جان نش» است. جان در همه ابعاد زندگی، چه زمینه تحصیلی و کاری و چه زندگی شخصی بسیار موفق است و از زندگی خوبی برخوردار است.
جان در سال ۱۹۹۴ برنده جایزه نوبل میشود و به اوج قدرت در مبحث ریاضیات میرسد. تا زمانی که فردی در زمان جنگ جهانی از او میخواهد برای رمز گشایی با او همکاری کند و داستان اصلی فیلم از این اتفاق به بعد شروع خواهد شد.
فیلم سینمایی یک ذهن زیبا یکی از بهترین فیلم های انگیزشی است به این دلیل که نشان میدهد انسان با کمک نیروی اراده و سعی و تلاش و کوشش خود میتواند به هر موفقیتی که به نظر ناممکن میآید، دست پیدا کند.
شماره 6: فیلم سینمایی دست نیافتنی ها (The Untouchables)
فیلم سینمایی دست نیافتنیها به کارگردانی «الویه ناکاش ـ اریک تولِدانو» در لیست بهترین فیلم های انگیزشی جهان سینما قرار دارد. این فیلم سینمایی روایتگر داستان فیلیپ مرد ثروتمند اما معلولی است که فقط میتواند سر خود را تکان دهد و به همین دلیل مجبور است اشخاصی را استخدام کند که به طور مداوم از او پرستاری کنند.
یکی از این افراد دریس، جوان سیاهپوست و شادابی است که جیب بر خیابانی است و دزدی میکند. دریس استخدام میشود تا از فیلیپ پرستاری کند و کمکم رابطه ی عاطفی عمیقی بین فیلیپ و دریس شکل می گیرد. علاقه فیلیپ و کمکهای او باعث میشود تا دریس عوض شده و به یک شخصیت توانمند و بزرگ تبدیل گردد.
داستان این فیلم نشان میدهد که هر انسانی با هر گذشته و پیشینهای میتواند عوض شود و شخصیت خود را تعالی بخشد.
شماره 7: فیلم سینمایی شبکه اجتماعی (The Social Network)
فیلم سینمایی شبکه اجتماعی به کارگردانی «دیوید فینچر» روایتگر داستان زندگی مارک زاکربرگ از دوران دانشجویی وی در دانشگاه هاروارد تا موفقیت بزرگ او در پروژه فیسبوک و رسیدن به موفقیت بزرگ و ثروتی عظیم است. فیلم شبکه اجتماعی زندگی مارک زاکربرگ و مراحل و سختیهای متحمل شده به او را تا رسیدن به این موفقیت را نشان میدهد. این فیلم قطعاً جز بهترین فیلم انگیزشی است.
این فیلم با نشاندادن شخصیت موفق مارک، به شما انگیزه خواهد داد تا برای رسیدن به اهدافتان سخت تلاش کنید و برای آنها بجنگید.
شماره 8: انیمیشن شهر حیوانات (Zootopia)
یکی دیگر از فیلمهای انگیزشی، انیمیشن شهر حیوانات است. در شهر زوتوپیا، حیوانات در کنار هم زندگی میکنند و در واقع هر حیوان نشانه یک انسان است. این داستان در مورد خرگوشی به نام جودی است که به تازگی در اداره پلیس استخدام شده و دارای پشتکار فوق العاده ای است. وقتی جودی برای ماموریتی فرستاده میشود، با روباهی به نام نیک آشنا شده و با هم همراه میشوند تا یک کار بزرگ را با هم تمام کنند.
اراده و پشتکار جودی هاپس میتواند یک عامل بیرونی برای ایجاد انگیزه و بالا رفتن سعی و تلاش در شما شود.
شماره 9: فیلم سینمایی فارست گامپ (Forrest Gump)
فیلم سینمایی فارست گامپ هر ساله در صدر لیست بهترین فیلم های انگیزشی قرار دارد. این فیلم در مورد شخصی به نام فارست گامپ است که یک شخص ساده و معمولی است و خود روایتگر داستان زندگی خود است.
او در دوران کودکی به خاطر قوزی که در کمر داشت مجبور بود تا با تسمههای آهنی به زندگی خود ادامه دهد و همین شرایط خاص او موجب میشد تا توسط هم سن و سالان و دوستانش مسخره شود. هم چنین او از ضریب هوشی پایینتری نسبت به دیگران برخوردار بوده است.
او داستان زندگی خود را تعریف میکند تا جایی که بخاطر اتفاقی فارست مجبور میشود بدود و همین دویدن او باعث ایجاد انگیزه در او برای پذیرفته شدن در دانشگاه و بعد هم دعوت شدن به تیم ملی راگبی شده است.
فیلم فارست گامپ یکی از بهترین فیلم های تاریخ هالیوود است که هنوز هم با گذشت سالهای زیاد از ساخت این فیلم، در صدر لیست بهترین فیلم های انگیزشی قرار دارد و با هر بار دیدن این فیلم، نکات زیادی را میتوان کشف کرد و آموخت.
شماره 10: فیلم سینمایی بازی تقلید (The Imitation Game)
داستان فیلم بازی تقلید از این قرار است که در دوران جنگ جهانی دوم، ارتش ژرمنها از ماشین یک رمزگذاری به اسم انیگما استفاده میکردند تا پیامهای خودشان را رمزگذاری و رمزگشایی کنند. هر شخصی قادر بود به این کدها دسترسی داشته باشد، اما هیچ کس به جز خود ارتش نازیها نمیتوانست این کدها را رمز گشایی کند. فیلم بازی تقلید بی شک بهترین فیلم انگیزشی است.
به همین دلیل بوده که دولت انگلیس گروهی از ریاضیدانان نابغه را استخدام میکند تا دستگاهی را بسازند که کدهای انیگما را بتواند بخواند و رمز گشایی. دانشمندی به نام آلن تورینگ و گروه پنچ نفرهاش تمام تلاش خودشان را میکنند و …
شماره ۱۱: فیلم سینمایی ۵۰ درصد زندگی (۵۰/۵۰)
داستان فیلم پنجاه درصد زندگی از این قرار است که شخصی به نام آدام در یک آژانس رادیویی کار می کند. آدام مدتی است که بخاطر کمردردهای شدید سختی میکشد. او برای معاینه به پزشک متخصص مراجعه میکند. در مطب پزشک، آدام با حقیقت تلخی مواجه میشود که کل زندگی او را تحت تأثیر قرار میدهد و…
فیلم سینمایی پنجاه درصد زندگی یک کمدی تلخ است که این پیام را به ببینده منتقل میکند که در مقابل مشکلات زندگی هرگز نباید سر خم کرد و تسلیم این مشکلات شد.
شماره 12: فیلم سینمایی دوازده سال بردگی (12 years a slave)
فیلم سینمایی دوازده سال بردگی به کارگردانی «استیو مک کوئین» یکی از بهترین فیلمهایی است که موضوع سالها بردهداری آمریکا را به نمایش گذاشته است.
این فیلم نیز با وجود این که در سالها قبل ساخته شده است، هنوز هم در لیست بهترین فیلم های انگیزشی قرار دارد. رفتار این بردهها در طول فیلم و تلاشهای آنان برای رهایی از بند اسارات و ماجراهایی که برایشان رقم میخورد، میتواند فوقالعاده برای شما انگیزه بخش باشد و انرژی شما را زیاد کند.
شماره 13: فیلم سینمایی انگیزشی رستگاری در شاوشنگ (The Shawshank Redemption)
فیلم سینمایی رستگاری در شاوشنگ نیز ساخته چندین سال پیش است ولی هنوز هم از انگیزشی بودن این فیلم کم نشده است. این فیلم هم چنان در صدر لیست بهترین فیلمهای انگیزشی قرار دارد.
محوریت داستان فیلم رهایی از شاوشنگ بر «امید به زندگی» میچرخد. این فیلم روایتگر داستان دو زندانی با بازی تیم رابینز و مورگان فریمن است که با وجود اتفاقات و مشکلاتی که برایشان اتفاق میافتد هرگز ناامید نشده و از تلاش و کوشش دست برنمیدارند.
اتفاقات بسیار سخت و دشواری برای بازیگر نقش اصلی داستان در زندان و خارج از زندان رخ میدهد که بیننده را به طور کامل درگیر خود میکند. اما تسلیم نشدن و انعطافپذیری نقش نخست داستان نقطه عطف این فیلم است.
جمع بندی
در این مقاله سعی کردیم تا بهترین فیلم های انگیزشی تاریخ سینما (بهترین فیلم انگیزشی ۲۰۲۳) که ارزش دیدن داشته باشند را برای ایجاد انگیزه به شما معرفی کنیم. اما باید بدانید که ایجاد انگیزه مراحل خاصی دارد که اولین مرحله آن خواستن است. مدامی که شما نخواهید در خود و زندگیتان تغییر ایجاد کنید، با دیدن هزاران فیلم هم ایجاد انگیزه و اشتیاق در شما اتفاق نخواهد افتاد. ما چندین نمونه فیلم سینمایی انگیزشی معرفی کردیم و از نظر خودمان بهترین فیلم انگیزشی را گفتیم.
مقاله کامل درباره مذاکره حقوق ، شیوه مذاکره برای افزایش حقوق
فرقی ندارد که آیا به تازگی شغل جدیدی را شروع کردهاید یا این که در شغل فعلی خود ارتقاء گرفتهاید؛ همه ما میدانیم که در هر دو حالت شما باید پای میز مذاکره برای افزایش حقوق بروید. هنگامی که مذاکره برای افزایش حقوق است؛ کنترل اوضاع میتواند اندکی سختتر شود. طبق تحقیقات صورت گرفته، مشخص شده که تنها ۳۷ درصد از مردم در مورد حقوق خود مذاکره میکنند؛ در حالی که ۱۸ درصد دیگر به صورت بسیار حیرتانگیزی هرگز این کار را انجام نمیدهند.
۴۴درصد باقی مانده نیز ادعا میکنند، هیچگاه هنگام بررسی عملکرد خود موضوع درخواست افزایش حقوق را پیش نکشیدهاند. فکر میکنید که بزرگترین مشکل درباره مذاکره برای افزایش حقوق و دستمزد چیست؟
بگذارید با استفاده از یک مثال خوب این موضوع را برایتان بازتر کنیم. نویسنده معروف «لیندا بابکوک» در کتاب خود به نام زنان نمیپرسند به نتایج جالبی رسیده است.
در مطالعاتی که او برای نوشتن این کتاب انجام داد؛ متوجه شد که تنها ۷ درصد زنان در ابتدای کار به مذاکره در مورد حقوق میپردازد. در حالی که این عدد در مردان ۵۷ درصد است. اکثر افرادی که خواهان افزایش حقوق و مذاکره حقوقی بودهاند؛ توانستند تا ۷ درصد حقوق خود را افزایش دهند. مارگارت آنی میگوید اگر شما صد هزار دلار حقوق میگیرید و همکارتان ۱۰۷ هزار دلار؛ یعنی شما باید هفت الی هشت سال بیشتر کار کنید تا در بازنشستگی اندازه او حقوق بگیرید.
در چنین مواقعی مذاکره حقوق و دستمزد ضروری است. فرقی نمیکند زن هستید یا مرد، در حال انتخاب اولین شغل خود هستید و یا پنجمین آن؛ به هر حال دیگر زمان آن است که چگونگی مذاکره برای افزایش حقوق را بیاموزید. ما در این مقاله به جمعآوری نکات تخصصی در زمینه مذاکره برای افزایش حقوق پرداختیم.
چگونگی انجام مذاکره برای افزایش حقوق؟
درست است که حقوق و دستمزد هیچگاه نمیتوانند مهمترین جنبه یک شغل باشند. شما باید در نظر بگیرید که رضایت از شغل مهمتر از حقوق و دستمزد آن است. اما از حق نگذریم حقوق و دستمزد جزء ارکان اصلی انتخاب یک شغل محسوب میشوند. اولین قدم در راستای مذاکره حقوق این است که خود را به آخرین اطلاعات بازار مسلط کنیم.
قطعاً اطلاع داشتن از میزان حقوق و دستمزد در شغلهایی مشابه به شما میتواند در این راستا بسیار کمک کننده باشد. باید بدانید که نکات زیادی درباره این که چگونه برای افزایش حقوق مذاکره کنیم وجود دارند. قطعاً در ابتدای هر شغل کارفرما به شما حقوق اولیهای پیشنهاد میدهد. شما با دانستن نکات ذکر شده در ادامه این بخش میتوانید مذاکره حقوق حرفهایتری انجام دهید.
ارزش حقیقی خود را بدانید
اگر خواهان دریافت حقوقی هستید که شایسته شماست، باید ارزش حقیقی خود را بدانید. ابتدا باید در زمینه میزان حقوق دریافتی اطلاعات کسب کنید. برای جمعآوری اطلاعات باید بدانید سایر افراد در موقعیت مشابه شما چقدر حقوق میگیرند. اگر بدون داشتن عدد مشخصی در ذهن وارد مذاکره برای افزایش حقوق شوید؛ طرف دیگر مذاکره به راحتی شما را کنترل میکند.
نگران نباشید اگر اطلاعاتی در مورد چگونگی دریافت دستمزد مناسب ندارید سایتهای زیادی هستند که میتوانند این اطلاعات را در اختیار شما بگذارند.
با استخدام کنندگان صحبت کنید
این دسته از افراد دقیقا میدانند که کاری که شما انجام میدهید چقدر ارزش دارد. شما باید از این اطلاعات به نفع خود استفاده کنید. بار دیگر که با این افراد هم صحبت شدید؛ درباره نوع شغل خود و پرداختیهای آن با آنها صحبت کنید. درست است که آنها به شما رقم مشخصی را نمیگویند اما از ارزش حقیقی کار خود مطلع خواهید شد.
بالاتر از حد وسط را در نظر بگیرید
اگر در حال جمعآوری اطلاعات برای مذاکره برای افزایش حقوق هستید. قطعا با طیف وسیعی از اطلاعات درباره ارزش بازار در این زمینه روبرو شدهاید. وسوسه انگیز است که عددی مابین اعدادی که تاکنون شنیدهاید را انتخاب کنید. اما این کار کاملا اشتباه است. شما باید عددی رو به بالا نسبت به حد میانگین را به کارفرمایتان پیشنهاد دهید. «ویکتوریا پینچون» میگوید؛ صحیحترین نحوه مذاکره با کارفرما این است که تصور کنید فردی هستید که حقوق پرداختی بالایی دارد. خود را دست کم نگیرید و به ارقامی کمتر از ارزش حقیقی خود قانع نشوید.
عدد دقیقی به آنها بگویید
طبق گفته محققان دانشکده بازرگانی کلمبیا؛ شما باید عدد بسیار مشخصی را به عنوان حقوق ماهیانه خود درخواست کنید. مثلا ۶.۴۷۵ هزار تومان به جای ۶.۵۰۰ هزار تومان. با انجام اینکار به نظر میرسد در کار خود بسیار حرفهای هستید. هنگامی که کارمندان از عدد دقیقتری در مذاکره حقوق اولیه خود استفاده میکنند؛ احتمالا پیشنهاد نهایی نزدیکتری به آنچه که از اول انتظار داشتند بگیرند. با اینکار کارفرما تصور میکند شما تحقیق زیادی در مورد ارزش بازار خود انجام دادهاید.
برخی پیشنهادات را رد کنید
گاهی پیشنهاد مالی برخی از کارها آنقدر کم است که مجبورید آن را رد کنید. این رد کردن میتواند بر اساس نیاز مالی، ارزش بازار و یا نامساعد بودن شرایط کار باشد. رد کردن یک کار به هیچ عنوان آسان نیست. اما لازم است بدانید که چه زمانهایی باید این کار را انجام دهید.
گفتن نه در مذاکره برای افزایش حقوق میتواند قدرت شما را به طرف مقابل نشان دهد.
مطمئن شوید که آمادهاید
مطمئن شوید که برای مذاکره درمورد حقوق آماده هستید. قبل از اینکه درخواست افزایش حقوق خود را به مدیر ارائه کنید؛ این چند سوال را از خود بپرسید. آیا یک سال به انجام این کار مشغول بودهام؟ آیا از زمانی که استخدام شدم مسئولیتهای جدیدی را همواره به عهده گرفتم؟ آیا گاهی بیش از انتظارات مدیر خود عمل کردهام؟ توجه کنید اگر پاسخ تمامی این سوالاتی که از خود پرسید بله است. شما ۱۰۰ درصد لایق درخواست افزایش حقوق هستید.
زمان بندی مناسبی داشته باشید
شاید تاکنون این جمله را زیاد شنیده باشید که میگویند زمانبندی همه چیز است. برخی از افراد به منظور درخواست افزایش حقوق منتظرند تا فصل بازنگری عملکردها فرا برسد. توجه کنید که در چنین زمانی رئیس شما احتمالاً از قبل تصمیم گرفته که چه حقوقی برای تیم تعیین کند.
موفقیتهای خود را بنویسید
قبل از اینکه مذاکره برای افزایش حقوق را با رئیس تان مطرح کنید، ابتدا یک برگ کاغذ تهیه کنید؛ درآن مواردی را بنویسید که نشان میدهد شما به عنوان یک کارمند چقدر عالی بودید. شما باید هرگونه موفقیت، جوایز و گواهینامههای دریافتی را در آن درج کنید. تهیه این موارد و اتخاذ شیوه صحیح نحوه مذاکره با کارفرما؛ میتواند در نهایت به افزایش حقوق شما منجر شود.
تمرین فراموش نشود
به منظور این که مذاکره برای افزایش حقوق خوبی داشته باشید؛ بهتر است آنچه که میخواهید بدر مذاکره بگویید را یادداشت کنید. شما با یادداشت موارد مهمی که قصد دارید در این مکالمه بازگو کنید؛ تسلط خود را بالاتر خواهید برد. هرچه با اعتماد به نفس بیشتری با رئیس خود صحبت کنید، احتمال پذیرش درخواست افزایش حقوق بیشتر است.
روز پنجشنبه را برای مذاکره انتخاب کنید
عجیب است اما مطالعات نشان میدهد که انتخاب روز پنجشنبه نتایج بهتری برایتان به همراه دارد. افراد طول هفته خود را به سختی پشت سر میگذارند تا آخر هفته خوبی داشته باشند. از آنجایی که همه در آخر هفتهها انعطافپذیرتر و سازگارترند پنجشنبه و جمعه برای مذاکره مناسب تر است. در چنین حالتی درخواست افزایش حقوق شما منصفانهتر بررسی میشود.
مقداری قهوه بنوشید
یک مطالعه توسط مجله روانشناسان اجتماعی اروپا نشان داده است؛ که کافئین باعث مقاومت بیشتر افراد در برابر قبول کردن برخی موارد میشود. این به این معنی است که شما در طول مذاکره راحتتر میتوانید منافع خود را حفظ کنید. پس اگر قصد دارید به همین زودیها یک مذاکره حقوق داشته باشید، نوشیدن قهوه را فراموش نکنید.
با اعتماد به نفس گام بردارید
« جیمز کلیر » میگوید، نحوه ورود شما به یک اتاق میتواند نوع برخورد دیگران با شما را تعیین کند. به هنگام ورود به اتاق رئیس سر خود را بالا نگه دارید و لبخند بزنید. توجه کنید که شروع کار با روحیه مثبت بسیار مهم است. پس اعتماد به نفس را در طول مذاکره دربارهی حقوق فراموش نکنید.
مذاکره را با طرح پرسش شروع کنید
شما باید مذاکره حقوق را با پرسیدن سوالاتی تشخیصی شروع کنید. سوالات شما باید بگونهای باشد که موجب درک بیشتر نیازها، خواستهها ترسها، ترجیحات و اولویتهای طرف مقابلتان شود. « پروفسور لی تامسون » میگوید: ۹۳ درصد مذاکرهکنندگان در طراحی سوالات تشخیصی روند اشتباه را طی میکنند. بگونهای که پاسخهایی که دریافت میکنند به نتیجه مذاکرات آنها بهبودی نمیبخشد. پرسیدن سوالاتی مانند (بزرگترین اولویت شما در حال حاضر چیست؟). میتواند به شما کمک کند تا بهفهمید رئیستان دقیقا از شما چه میخواهد. بر همین اساس میتوانید راه حلهایی پیدا کنید که به ادامه روند مذاکره شما کمک میکند.
روی آینده تمرکز کنید نه گذشته
وقتی میخواهید درباره حقوق خود با رئیستان مذاکره کنید؛ طبیعی است که بخواهید در مورد حقوق ماهانه خود سوال بپرسید. اگر قصدتان از انتخاب این شغل افزایش درآمد باشد. قطعا قبول کردن ارقام پایین برایتان خیلی سخت است. اما نکتهای که باید در اینجا به آن توجه کنید این است که اگر موافق موضوعی نیستید؛ باید آن را (مثلا میزان حقوق )با رئیستان در میان بگذارید.
باید خیلی صریح رقم دریافتی فعلی یا قبلی خود را به رئیستان بگویید. سپس مکالمه را با سرعت بیشتری به سوی ارقام جدیدتر بکشانید. شما باید با پیش کشیدن مهارتها، مسئولیتپذیریها، ارزش بازار و نحوه کار خود به او نشان دهید که ارزش این حقوق را دارید. شما با انجام این کار نشان می دهید که به دنبال رشد کردن هستید.
از دیدگاه رئیستان به خود نگاه کنید
توصیه ما این است که به هنگام آماده شدن برای مذاکره حقوق، از دیدگاه رئیستان به خود نگاه کنید. شما با داشتن ذهنیتی دیگر در مورد شرایط میتوانید تصمیمات منطقیتری بگیرید. روانشناس و محقق کلمبیایی« آدام گالینسکی » میگوید؛ زمانی که شما افکار و علایق طرف دیگر مذاکره را در نظر میگیرید؛ نهایتا راه حلهای بهتری پیدا خواهید کرد که برای هر دوی شما مناسبت است.
مثبت نگر باشید نه عجول
پشما همیشه باید مذاکرات خود را بر روی یک موضوع مثبت نگه دارید.
برای مثال مذاکره حقوق خود را با این جمله شروع کنید. من واقعاً از کار کردن در اینجا لذت میبرم و کارهایم را بسیار چالش برانگیز میدانم.
یا مثلا من اعتقاد دارم که نقشها و مسئولیتهای من در سرکار افزایش پیدا کرده است. نحوه مذاکره با کارفرما به این طریق میتواند بسیار تاثیرگذارتر از سایر حالاتی باشد که در آن عجولید. حالاتی که در آن تنها از اول به دنبال دریافت افزایش حقوق هستید؛ ممکن است در نهایت با بنبست مواجه شوند.
بیش از آنچه واقعاً میخواهید، درخواست کنید
مطالعات روانشناسان در این زمینه نشان میدهد؛ همیشه در طول یک مذاکره نسبت به درخواست اصلی شما اندکی چانهزنی خواهد شد.
پس بهتر است همیشه چیزی بیش از آنچه در نظر دارید بخواهید. از درخواست هزینه زیاد نترسید. بدترین اتفاقی که برایتان میافتد این است که طرف مقابل پیشنهاد خود را به شما مطرح میکند. سپس شما یا شرایط او را میپذیرید یا رد میکنید.
هرگز از اعداد تقریبی استفاده نکنید
در طول یک مذاکره درمورد حقوق نباید از اعداد تخمینی استفاده کنید. مثلا هیچگاه نگوییدعدد مناسب برای من از محدوده ۶۰هزار تا ۷۰ هزارتومان است. انجام اینکار نشان میدهد که شما حاضر به پذیرش و سازش هستید. شخصی که با او مذاکره میکنید بلافاصله پس از شنیدین ارقام تخمینی به سمت ارقام کمتری میرود.
مهربان و محکم باشید
در طول مذاکره حقوق شما علاوه بر متین و مهربان بودن باید محکم و استوار باشید. اگر واقعاً میخواهید بدانید که چگونه برای افزایش حقوق مذاکره کنیم به مثال زیر دقت کنید.
“من واقعاً هیجان زدهام که قراره اینجا کار کنم. قطعا کار کردن کنار شما ارزش زیادی برای من دارد. من از پیشنهاد ۵.۸۰۰۰ تومانی شما قدردانی میکنم اما واقعاً انتظار داشتم بر اساس تجربه، مهارت و عملکرد من محدوده ۶.۵۰۰۰ تومان را رد نظر بگیرید. آیا ممکن سات برای انجام این کار حقوق ۶.۵۰۰۰ تومانی را در نظر بگیریم؟ “
تمرکز خود را بر روی ارزش بازار بگذارید
به جای بحث کردن در مورد افزایش حقوق؛ باید مکالمهتان را معطوف به آنچه که در بازار به افرادی همانند شما میپردازند کنید.
البته انجام این کار نیازمند داشتن اطلاعات قبلی دربارهی حقوق و مزایای هر شغل است. همیشه قبل از شروع مذاکره درباره زوایا و خفای درخواستهای خود تحقیق کنید. اگر خوش شانس باشید میتوانید از این اطلاعات ضد رقیب خود استفاده کنید.
مذاکرات حقوق و دستمزد چیست؟
مذاکرات حقوق و دستمزد بحث در مورد خود و نماینده شرکت فعلی یا احتمالی شما است که شما می توانید به شما کمک کند برای افزایش حقوق مجاز است. با بهترین کتاب مذاکره آشنا شوید.
مذاکره حقوق ودستمزد چیست؟
مذاکره برای افزایش حقوق و دستمزد بحثی است بین شما و نماینده شرکتی که در آن مشغول به کارید. هدف شما از انجام این بحث این است که به مذاکره در مورد حقوق و مزایا خود بپردازید. فرقی ندارد که کارمند موقت هستید و یا اینکه در شرکت موردنظر استخدام شدهاید.
در هر زمان و در هر موقعیتی که هستید اگر میزان حقوقتان کافی نیست؛ باید با قدرت درباره آن مذاکره کنید. شما با طی کردن یک مذاکره برای افزایش حقوق موفق میتوانید به آنچه که واقعا شایستهاش هستید برسید. وقتی توانستید در این زمینه با خود به یک تصمیم ثابت برسید دیگر زمان اقدام کردن است. شما باید به منظور رسیدن به حقوق مورد نظر موارد زیر را انجام دهید:
رزومه خود را بسازید
شما باید با استفاده کردن از مثالهای مشخصی در رزومهتان به رئیس نشان دهید ارزش سرمایه گذاریاش را دارید. شما با این کار به او میفهمانیدن که ارزش حقیقی شما بسیار بالاتر از میزان حقوق دریافتی فعلیتان است.
باید اندکی مقاومت کنید
دلایل زیادی وجود دارد که یک شرکت و یا رئیس با افزایش حقوق شما مخالفت کند. در چنین شرایطی شما باید آماده باشید تا بتوانید به صورت قانع کننده به سوالات آنها پاسخ دهید. یکی از سوالات ثابتی که روئسا از کارمندان خود درباره افزایش حقوق میپرسند این است. چرا فکر میکنید که لیاقت این افزایش حقوق را دارید؟
در این زمان شما باید آماده بودن خود را به او نشان دهید. با دادن پاسخی قانع کننده به رئیستان میتوایند به افزایش حقوق مورد نظر دستیابید
چرا مهم است که دربارهی حقوق خود مذاکره کنید؟
مذاکره درباره ی حقوق بخشی کاملاً طبیعی از روند هر استخدام است. اگر واقعاً میخواهید در شغلی که انتخاب کردید پیشرفت کنید؛ باید بدانید که درخواست افزایش حقوق بخشی از ادامه این روند است.
همچنین گاهی اوقات میزان کاری که شما در طول روز انجام میدهید بسیار سنگین است. در چنین شرایطی نیز حق مسلم شما است که بخواهید از رئیس خود درخواست افزایش حقوق داشته باشید.
اگر در طول یک مذاکره برای افزایش حقوق و دستمزد بتوانید دلایلی منطقی و محکمه پسند به رئیستان ارائه دهید؛ احتمال توافق با افزایش حقوق شما بیشتر خواهد شد.
نتیجهگیری
ما در این مقاله سعی کردیم تا نکات و مطالبی را تهیه کنیم که بتواند به شما در راه افزایش حقوق کمک کند. اگر میخواهید بدانید که چگونه برای افزایش حقوق مذاکره کنیم؟. خواندن مطالب این مقاله به تمامی سوالات شما در این زمینه پاسخ میدهد.
فراموش نکنید که مذاکره در مورد حقوق و دستمزد حق طبیعی شما است. همچنین به یاد داشته باشید که نحوه مذاکره با کارفرما میتواند در افزایش حقوق شما تاثیر داشته باشد.
برخی از سوالات رایج:
۱. موارد مهم در مذاکره برای افزایش حقوق چیست؟
۱. ارزش حقیقی خود را بدانید. ۲. با استخدام کنندگان صحبت کنید. ۳. بالاتر از حد وسط را اندازه بگیرید. ۴. عدد دقیق را به آن ها بگویید.
۲. مذاکرات حقوق و دستمزد را توضیح دهید؟
بحثی است که استخدام شوندگان با کارفرما یا مدیر کسب و کار برای افزایش حقوق صورت می گیرد که این مذاکرات در چارچوب و قاعده مشخصی صورت می گیرد.
۳. موارد لازم برای رسیدن به حقوق مورد نظر خود چیست؟
۱. رزومه خود را بسازید. ۲. اندکی صبر و مقاومت کنید.
هر فردی در زندگی خود اهدافی دارد که برای رسیدن به آنها تلاش میکند یکی از روشهایی که میتوان با استفاده از آن به موفقیت رسید استفاده از جملات وارن بافت است. این هدف تنها مختص شما نیست و افراد زیادی دیگری نیز آن را در سر پرورانده و به آن رسیدهاند
چه بسا افرادی که در راه هدفشان به موفقیتهای بزرگی دست یافتهاند و در جهان معروف شدهاند. یکی از راههایی که شما را برای رسیدن به هدفتان کمک میکند، استفاده از تجربیات و توصیههایی است که افراد دیگری که در این زمینه موفق بودهاند، ارائه دادهاند. با این کار می توان گفت شما تقریباً نصف راه را رفتهاید و به موفقیت نزدیکتر شدهاید.
ثروت چیزی است که برای افراد بسیار زیادی اهمیت دارد و میتوان گفت برخی از افراد به آن به عنوان هدف نگاه میکنند. به ثروت رسیدن نیاز به کمی هوشمندی و رعایت برخی نکات ساده دارد. وارن بافت یک ثروتمند آمریکایی است که برای رسیدن به این هدف که ثروتمند شدن است، فکر کرده است.
اگر شما هم در هدف گذاری تان به ثروتمند شدن فکر کرده اید، جملات وارن بافت که در این مورد بیان شده است، برای شما بسیار مفید است و میتواند به شما کمک بسیاری کند. در این مقاله برخی از مهمترین سخنان وارن بافت و چند پند وارن بافت برای پولدار شدن را بیان کرده و به بررسی آنها میپردازیم. با ما تا انتها همراه باشید.
وارن بافت کیست؟
وارن بافت فردی آمریکایی و فعال حقوق بشر است که در زمینه سرمایه گذاری بسیار موفق عمل کرده است و در حال حاضر به عنوان پادشاه بازار سرمایه سهام شناخته میشود. او همچنین مدیر شرکت برکشایر هاتاوی است که دارایی او در دسامبر ۲۰۱۹، تقریبا ۸۹ میلیون دلار تخمین زده شده است.
وارن بافت شاگرد بنجامین گراهام که پدر سرمایه گذاری ارزشی است بوده و اکنون شهرت زیادی در بین سرمایه گذاران و به طور کلی دنیای سرمایه گذاری دارد. او مردی صبور است که در عین این که بسیار سخاوتمند است، اقتصادی عمل میکند.
جملات وارن بافت بسیار باارزش هستند و شما را بر رسیدن به هر هدفی که داشته باشید، کمک میکنند. در واقع این جملات انگیزشی هستند و به شما انگیزه کافی برای تلاش کردن را میدهند.
جملات پربار وارن بافت
آشنایی با عقاید و درس گرفتن از چنین مردان بزرگی مانند وارن بافت میتواند در پیشرفت زندگی هر فرد کمک بسیار زیادی بکند. در این بخش به بیان و بررسی جملات وارن بافت پرداختهایم که بسیار زیبا و پربار هستند و توجه کردن به آنها خالی از لطف نیست.
۱۰ جمله انگیزشی وارن بافت در مورد سرمایه گذاری
۱. وقتی همه از بازار منفی میترسند، شما طمع کار باشید و منفیهای خوب را بخرید. وقتی همه میخواهند بخرند، شما بترسید و صبر کنید. برای سرمایه گذاری در یک شرکت، شما باید ابتدا حسابی تحقیق کرده و زمانی که مطمئن شدید که این شرکت در طولانی مدت رشد خوبی دارد، سرمایه گذاری خود را شروع کنید.
در این بین ممکن است اتفاقات اجتناب ناپذیری بیفتد و قیمتها افت کنند. این رکود و افت قیمتها به دلیل فراز و نشیبها و اتفاقات ناخواستهای است که ممکن است در هر سرمایه گذاری اتفاق بیفتد یا این که بر اثر بحران یک شرکت یا صنعت خاص این اتفاق افتاده باشد.
تنها چیزی که در اینجا میتواند دست شما را بگیرد، صبر کردن است، زیرا شما مطمئن شدهاید که این شرکت پنایسیل رشد کردن را دارد و برای آن نیاز به زمان دارد. بنابراین این شرکت زمانی میتواند آن چیزی که شما میخواهید را به شما بدهد، که شما زمان لازم را به آن بدهید.
۲. اگر شما چیزهایی بخرید که احتیاجی به آنها ندارید، به زودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آنها احتیاج دارید. یکی از چیزهایی که به میزان بسیار زیادی میتواند در رسیدن شما به هدفتان که ثروتمند شدن است، کمک کند، مدیریت درآمد است. اگر هدف شما کسب درامد بالا و ثروتمند شدن است
زمانی که شما پولی به دست آوردهاید، بزرگترین اشتباهی که میشود انجام داد، این است که آن پول را برای خرید چیزی که واقعا به آن نیاز ندارید، صرف کنید. به طور کلی مدیریت درآمد یعنی شما تنها چیزهایی را که نیاز دارید باید بخرید. هر چیز اضافهای، هر چند کوچک، میتواند شما را از رسیدن به هدفتان دور کند. ثروتمند شدن به این معنی نیست که شما هر چیزی را بخرید.
۳. اگر اینطور فکر میکنید که نمیتوانید به یک سری از اهدافتان برسید، پس حتی ۱۰ دقیقه هم به این اهداف فکر نکنید. برخی از جملات وارن بافت مانند این جمله، این منظور را میرساند که شما اگر هدفی دارید و میخواهید به آن برسید، باید به آن هدف و خودتان در رسیدن به آن هدف ایمان داشته باشید و هیچ وقت ناامید نباشید.
در غیر این صورت تنها کاری که انجام میدهید، وقت خود را تلف میکنید. موفقیت کاری نیازمند صبر است، اما صبر هم اندازهای دارد.
برای روشنتر شدن این موضوع مثالی را بیان میکنیم. زمانی که دانهای را در خاگ گذاشته و به آن رسیدگی میکنید، برای تبدیل شدن آن به درخت و بارور شدنش، نیاز به صبر کردن است، اما شما نباید بیش از اندازه صبر کنید، زمانی که متوجه شدید، این درخت حاصلی ندارد، رسیدگی به آن و صبر کردن برای بارور شدن آن، تلف کردن وقت است.
پس صبر کردن زمانی ارزشمند است که در آن اندیشه کردن نیز دخیل باشد. شما نمیتوانید هر نوع دانهرا کاشته و از آن انتظار بارور شدن داشته باشید. در واقع باید فکر کنید و دانهای را انتخاب کنید که حاصلی داشته باشد و همچنین اصول و روشهای رسیدگی به آن را نیز آموزش ببینید تا به هدف مطلوب خود برسید.
۴. ریسکها از جایی ناشی میشود که از کاری که انجام میدهید، آگاهی ندارید. بنابراین برای کاهش ریسک ابتدا باید آگاهی خود را بالا ببرید. این جمله نیز از آن دسته جملات وارن بافت است که شما به فکر کردن و آگاهی پیدا کردن از کاری که میخواهید انجام بدهید، دعوت میکند.
بسیار زیاد پیش میآید که در معنا کردن واژهها سوء تفاهم پیش میآید. به عنوان مثال زمانی که واژه ریسک شنیده میشود، تمام افراد به شکست فکر میکنند. اما ریسک کردن شکست خوردن نیست، بلکه یک استراتژی هوشمندانه است که باید آن را آموخت.
زمانی که شما یک کاری مانند تجارت را انجام میدهید، در حالی که هیچ آگاهی در مورد شغل تجارت و چیزی که وارد آن کردهاید ندارید، در واقع ریسک انجام دادهاید. اگر شما تمام جوانب را در نظر گرفته و سپس با هوشمندی تصمیمی عاقلانه بگیرید، هیچوقت با شکست مواجه نمیشوید.
۵. متأسفانه درصد بسیار زیادی از مردم، پولی را که به زحمت به دست میآورند، در بازارهایی مثل املاک و سهام سرمایه گذاری میکنند، بدون اینکه حتی ذرهای برای آموزش حضور و موفقیت در این بازارها هزینه کرده باشند. آموزش دیدن برای حضور در بازارهای سرمایه گذاری و مالی تنها از جملات وارن بافت نیست و تمام افرادی که در این زمینه موفق شدهاند، این جمله را میگویند.اگر قصد سرمایه گذاری دارید و هنوز انتخاب نکردید که در کدام حیطه وارد شوید
هر کاری برای این که اصولی پیش برود و موفقیت در آن حاصل شود، نیاز به آموزش دیدن دارد و سرمایه گذاری نیز از این قاعده مستثنی نیست. در واقع اینکه بخواهیم با دور زدن مسیر آموزش به موفقیت چشمگیری برسیم، تقریباً غیر ممکن است.
۶. برای تبدیل شدن به یک سرمایه گذار موفق، باید هم در زندگیتان و هم در سرمایه گذاریهایتان انضباط داشته باشید. شاید با خود بگویید برخی از جملات انگلیسی وارن بافت برای پولدار شدن، هیچ ربطی به پولدار شدن ندارد و نمیتواند کمک کننده باشد. به عنوان مثال برخی افراد میگویند انضباط چه ربطی به سرمایه گذاری و پولدار شدن دارد.
اما ما میگوییم که نظم داشتن از تاثیرگذارترین رفتارها بر زندگی انسان است که تاثیر عمیقی نیز میتواند بگذارد. اگر به زندگی افراد نامنظم دقت کنید، میبینید که همیشه از کمبود وقت و زمان نالان هستند. بنابراین با داشتن نظم از تلف شدن وقتتان جلوگیری میشود و از همه مهمتر مسیر رسیدن به هدفتان هموار میشود. زیرا بیشتر میتوانید روی آن فکر کنید و کارها و تلاشهایی که لازم است را انجام بدهید.
این سری از جملات وارن بافت تنها برای سرمایه گذاری نیست و میتواند برای رسیدن به هر هدفی مفید باشد.
۷. این درست نیست که هرچه از درآمدتان باقی میماند را پس انداز کنید، بلکه باید هرچه از پس اندازتان باقی ماند را خرج کنید. این جمله از سری جملات وارن بافت میتواند بهترین پند وارن بافت برای پولدار شدن باشد. این جمله از وارن بافت همان منظوری را میرساند که در جمله دوم او در این قسمت بیان کردیم.
شما باید مقدار خاصی از درآمدتان را هر ماهه پس انداز کرده و سپس مابقی آن را خرج کنید. در این صورت شما مجبور خواهید بود که تنها چیزهایی را که لازم دارید تهیه کنید. این خود یک روش مدیریت درآمد است.
۸. همیشه میدانستم که ثروتمند میشوم و حتی یک لحظه هم به آن شک نکردم. غیر ممکن است در جایی سخنان وارن بافت را ببینید یا بشنوید و با این جمله مواجه نشوید. این جمله چیزی را بیان میکند که عامل اصلی موفقیت در هر کاری است و آن ایمان است.
در واقع وارن بافت به خود و کار خود ایمان دارد و این را میتوان از تمام جملات وارن بافت و تمام کسانی که در در رسیدن به هدف خود موفق شدهاند، دریافت. این جمله از جملات انگلیسی وارن بافت، همان معنی جملۀ فارسی خواستن، توانستن است را میدهد.
اگر شما واقعاً چیزی را بخواهید، یعنی به آن ایمان داشته و میتوانید به آن برسید. همیشه با خود بگویید که وقتی جرقه کاری در ذهن من زده شده، من توانایی انجام آن را دارم و با تمام قدرت برای آن تلاش کنید.
۹. یکی از ویژگیهای ثروتمندان واقعی این است که حتی اگر تمام دارایی خود را از دست بدهند، میتوانند باز هم آن را بدست آورند. این پند وارن بافت برای پولدار شدن میگوید که ثروت افراد ثروتمند، پول آنها نیست، بلکه آنها ذهن ثروتمند دارند.
اگر کمی دقت کنید و در جملات وارن بافت تفکر کنید، این مفهوم را میتوانید از تمام جملات او دریافت کنید. ثروتمند شدن نیاز به فکر کردن و هوشمندانه عمل کردن دارد. شاید این جمله هم پول، پول میآورد درست باشد، اما اگر شما به ثروتمندترین و موفقترین افراد جهان نگاه کنید، خواهید دید که آنها دوران کودکی و نوجوانی و جوانی سختی را گذراندهاند.
۱۰. اگر حالا زمانی که خوابی نتوانی پول در بیاوری، باید تا پایان عمرت فقط کار کنی. این جمله از جملات وارن بافت میگوید که شما باید به گونهای کار کنید و سرمایه گذاری کنید که حتی زمانی که در خواب به سر میبرید نیز پول دربیاورید. در واقع او در این جمله میگوید که شما تا آخر عمرتان توانایی کار کردن را نخواهید داشت و الان باید فکری برای آن بکنید.
بنابراین اگر در حال حاضر پولی به دست نمیآورید که تا آخر عمرتان بتوانید راحت زندگی کنید، باید به دنبال برنامهای برای این هدف باشید. این پند وارن بافت برای پولدار شدن میگوید که باید با پولی که پس انداز میکنید سرمایه گذاری کنید، چون پول به مرور زمان ارزش خود را از دست میدهد. در واقع حفظ کردن ارزش پول اولین شعاری است که هر سرمایه گذاری سر میدهد.
در این قسمت مهمترین جملات وارن بافت برای ثروتمند شدن و سرمایه گذاری کردن را بیان کردیم که میتواند به شما برای موفق شدن در کارتان کمک کند.
جمع بندی
میتوان گفت تمام مردم برای به دست آوردن پول و راحت زندگی کردن تلاش میکنند. اما نکته مهم این است که یک فرد در تمام طول زندگی نمیتواند همچنان تلاش کند و باید زمانی که میتواند طوری پول به دست بیاورد و آن را سرمایه گذاری کند که زمانی که از کار افتاده شد، محتاج دیگری نشود.
یکی از کارهایی که میتوان انجام داد سرمایه گذاری کردن و مدیریت درآمد است. در این مقاله برخی از مهمترین جملات وارن بافت در این زمینه را بیان کردیم، جملاتی که بسیار ارزشمند هستند. امروزه جملات انگلیسی وارن بافت به تمام زبانهای دنیا ترجمه میشوند و افراد زیادی این جملات را سرلوحه خود قرار داده و موفق شدهاند.
سخنان وارن بافت و به طور کلی تمام کسانی که موفقیتهای بزرگی کسب کردهاند، میتواند تا حدود زیادی شما را مسیر رسیدن به اهدافتان پیش ببرد.
برخی از سوالات رایج:
۱. چند نمونه از جملات انگیزشی وارن بافت را بنویسید؟
۱. وقتی همه از بازار منفی میترسند، شما طمعکار باشید و منفیهای خوب را بخرید. ۲. اگر شما چیزهایی بخرید که احتیاجی به آنها ندارید، بهزودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آنها احتیاج دارید. ۳. اگر اینطور فکر میکنید که نمیتوانید به یک سری از اهدافتان برسید، پس حتی ۱۰ دقیقه هم به این اهداف فکر نکنید.
۲. وارن بافت کیست؟
وارن بافت فرد امریکایی و یکی از فعالان حقوق بشر است که یکی از بزرگترین سرمایهگذاران دنیا است.
۳. نظر وارن بافت راجع به افراد ثروتمند چیست؟
از نظر وارن بافت یکی از مهمترین ویژگی افراد ثروتمند این است که اگر تمام ثروت خود را از دست بدهند بازهم قدرت بهدستآوردن ثروت و ادامهٔ زندگی خود را دارند.
زندگی نامه جورج کلاسورن ، نویسنده کتاب ثروتمندترین مرد بابل
جورج کلاسون نویسنده و کارآفرین در ۷ نوامبر سال ۱۸۷۴ میلادی در کشور آمریکا متولد شد. زندگی و کار جورج کلاسورن مراحل جالب توجه و شگفتانگیزی دارد. از زندگی شخصی و خصوصی این نویسنده معروف اطلاعات بسیاری در دسترس نیست، تنها اطلاعات موجود در مورد این نویسنده این است که دو ازدواج داشته است.
این نویسنده معروف تحصیلات خود را در دانشگاه نبراسکا در آمریکا گذرانده است. از رشتههای اصلی این دانشگاه مدیریت کسب و کار و بازاریابی و خدمات پشتیبانی است. جورج کلاسورن در سال ۱۹۵۷ در ناپا، کالیفرنیا درگذشت و در آرامگاه ملی دروازه طلایی شهرستان سن ماتئو، کالیفرنیا به خاک سپرده شد.
بیوگرافی جورج ساموئل کلاسورن
در ادامه به بیوگرافی George Samuel Classon اشاره میکنیم:
جورج کلاسورن تحصیلات خود را در دانشگاه نبراسکا در کشور آمریکا گذرانده است. در دوران زندگی خود مالک «کمپانی نقشه کلاسون» و شرکت «انتشارات کلاوسون» بوده است. کمپانی نقشه کلاسون اولین ناشر کتاب «نقشه راهها» در ایالات متحده آمریکا و کانادا بوده است. George Samuel Classon در جنگ آمریکا و اسپانیا در ارتش ایالات متحده خدمت کرد.
بعد از پایان جنگ به دنور در کلرادو رفت و در آنجا شرکت نقشه کشی کلاسون دنور را راهاندازی کرد و به صورت حرفهای کار خود را شروع نمود. با وجود اینکه در این زمینه موفقیتهای بسیاری را به دست آورد، ولی این شرکت در «رکود بزرگ» از بین رفت.
در سال ۱۹۲۶ برای اولین بار یکسری از جزوههای خود در رابطه با موفقیت و موفقیتهای مالی در فضای بابل باستان برای ارائه هر کدام از نکات خود صادر کرد. وی چندین کتاب در زمینههای خودیاری، کسبوکار و ثروت نوشته است که معروفترین کتاب او کتاب ثروتمندترین مرد بابل است. این کتاب بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و دلیل اصلی معروفیت او همین کتاب است.
چند جمله ماندگار از جورج کلاسرون
در این بخش چند جمله معروف از جورج کلاسورن را مثال خواهیم زد.
معمولاً افراد در مورد مشاوره و توصیه به سادگی اطلاعات را در اختیار انسانها قرار میدهند، ولی باید توجه کنید تنها چیزی که ارزش دارد را انجام دهید.
اعمال ما نمیتواند باهوشتر از افکار ما باشد.
برای درخواست مشاوره عاقلانه از یک دوست خوب نیاز به هیچ هزینهای نیست.
زمان تنها چیزی است که تمام مردم به فراوانی از آن دارند.
زمانی که متوجه شدن بخشی از درآمدم سهم خودم است و حق دارم آن را برای خود نگه دارم، راه رسیدن به ثروت را پیدا کردهام.
شانس همان تصمیمی است که شما میگیرید برای رسیدن به آنچه لیاقتاش را دارید.
اگر قصد کمک به دوستان خود را دارید، این کار را به روشی انجام دهید که بار کار دوست شما را خود تحمیل نکنید.
قدرت تنها هدفی غیرقابل انکار برای انجام هر کاری است که برای خود انجام دادهاید.
یادگیری به دو صورت است: یکی مطالبی را که یاد گرفتهایم را میدانستیم، و دیگری آموزشهایی بوده که به ما آموخته شده است که چگونه میتوانید آنچه را که نمیدانید پیدا کنید؟
با خود عهده و پیمان بستم که من باید سهم خود را از دنیا بگیرم
پول داشتن خوشبختی نمیآورد، اما نداشتن آن حتما بدبختی میآورد.
زندگی نامه جورج ساموئل کلاسورن
تا به امروز مطالب بسیاری در رابطه با زندگی نامه جورج ساموئل کلاسورن در دست نیست. وی یکی از نویسندگان معروف آمریکا بود یکی از داستانهای معروف و پرطرفدار او ثروتمندترین مرد بابل است. جورج کلاسورن در سن ۸۳ سالگی در کالیفرنیا درگذشت. جورج کلاسورن در زمینههای بسیاری کتاب نوشته است که مهمترین نوشتههای او در زمینه کسب موفقیت و تلاش برای موفقیتهای مالی است.
اوج موفقیت جورج کلاسورن
کلاسون در سال ۱۹۲۶ نسبت به صدور یک سری از جزوات در رابطه با اقتصاد و موفقیت مالی در غالب فضای بابل باستان، اقداماتی را برای ارائه نکات موردنظر خود در زمینه اقتصاد انجام داد. اولین خریداران داستانهای کلاسون کارکنان بانکها و شرکتهای بیمهای بودند. پس از سالها این آثار به یک مدل از نشریات در رابطه با استراتژی کسب ثروت تبدیل شدند.
در انها عقل و خرد معاملهگران و سودجویان بازتاب داده میشد. جزوات جورج کلاسورن بهقدری جذاب بودند که بانکها و شرکتهای بیمه مقالات او را در مقادیر بسیار زیاد برای آموزش مزیت صرفهجویی و سخت کارکرد منتشر کردند و این موجب شد که افراد بسیاری با وی آشنا شوند.
بدین ترتیب آثار وی از طرف میلیونها نفر مطالعه شد. بعد از گذشت چندین سال جزوههایی که کلاسون برای رسیدن به ثروت انتشار داده بود با یکدیگر ترکیب و کتاب ثروتمندترین مرد بابل نوشته شد که از نمونههای ادبیات کلاسیک مدرن محسوب می شود. این کتاب به زبانهای مختلفی ترجمه شده است.
این نوشته یک درمان قطعی برای فقر است. اگر شخصی بهصورت جدی برای کسب ثروت تصمیمات جدیدی اتخاذ کند، این کتاب حتما میتواند برای او بسیار موثر باشد. نویسنده این کتاب در رابطه با اصول جهانی و ناپایداری بحث میکند که اثر بخشی خود را اثبات کردهاند و میتوانند به کلید موفقیت و ثبات مالی تبدیل شوند.
خلاصه کتاب ثروتمندترین مرد بابل اثر جورج ساموئل کلاسورن
از شناختهشده ترین کتابها در زمینه مدیریت کسبوکار میتوان به کتاب ثروتمندترین مرد بابل اشاره کرد که خالق این کتاب جورج کلاسورن است. در این کتاب اشاره شده است که حداقل ۱۰% از هر چیزی که بهدست میآورید را صرفهجویی کنید و هزینههای ضروری را با خواستههای خود اشتباه نگیرید.
برای بهبود مهارتهای خود و اطمینان از درآمد آینده خود، سخت تلاش کنید، چرا که ثروت، نتیجه یک جریان درآمد قابل اطمینان است. تا زمانی که روح بهانهجویی را در خود کم نکنید، هیچوقت نمیتوانید به کمترین اندازه از موفقیت دست پیدا کنید. این تنها بخشی از مسائلی است که جورج کلاسورن در کتاب ثروتمندترین مرد بابل به آن اشاره کرده است.
داستان این کتاب به این صورت است که در دوران باستان و در بابل جوانی از یک فرد ثروتمند میخواهد که او را راهنمایی کند. این مرد ثروتمند بهآرامی قوانینی را به او آموزش میدهد که بیپایان هستند و هر فردی قادر به انجام آن است. مرد جوان زمانی که مرتکب اشتباهی میشود، او را سرزنش میکند اما سرانجام این پسر جوان ثروتمند میشود.
قوانینی که برای ثروتمند شدن در کتاب ثروتمندترین مرد بابل آمده است:
در حقیقت این کتاب درسهایی از زندگی را معرفی کرده است که به شما در مدیریت هزینه و ثروتمند شدن کمک میکند.
کمتر از آنچه که کسب میکنید، هزینه کنید
خیلی مشخص به نظر میرسد اما یک احساس مشترک همواره نیز مشترک نیست. اغلب جوانانی که با آنها مواجه شدم، بیشتر آنها واضح اعتراف میکردند که هر آنچه را به دست میآورند را خرج میکنند. این افراد باور دارند چون درآمد آنها کم است نمیتوانند پساندازی داشته باشند ولی آنها اگر درامد بیشتری و یا حتی چند برابری کسب کنند، ثروتمند نخواهند شد. با توجه به این که آنها عادت به خرج کردن دارند و پس از مدتی حساب بانکی آنها خالی میشود. این اولین قانونی است که جورج کلاسورن در این کتاب خود به آن اشاره کرد.
برای درآمد بیشتر، از پول پسانداز شده استفاده کنید.
این مورد ممکن است یکی از حقایق طلایی ایجاد ثروت باشد که در اغلب داستانهای کلاسیک آن را شنیدهاید. کوین اولاری این مسئله را به خوبی شر میدهد. او هر دلار را مانند سربازانی که به اسارت گرفتهشدهاند، سربازان بیشتری را تولید کند. اغلب مردم پول خود را صرف وسایلی میکنند که پوسیدگی و زنگزدگی در آنها رخ میدهد و یا بدتر این که، ارزش خالص آن کاهش مییابد. این دسته از وسایل شامل خانهها، ماشینها، قایق ها، پوشاک و جواهرات هستند. در حقیقت شما با خرید این کالاها، ثروتمند نمیشوید بلکه فرد دیگری را ثروتمند میکنید.
افراد باهوش چه کاری را انجام میدهند؟ آنها هر دلاری را که پسانداز کردهاند را میگیرند و هزینهای که برای آنها درآمد بیشتری را ایجاد میکند را خرج میکنند. یکی از افرادی که از همین روش ثروتمند شد واران بافت بود. او تعدادی نوشیدنی را از یک فروشگاه خریداری کرد و در فصل تابستان با قیمت چندین برابر به فروش رساند. پس از این کار او بازیهای ماشینی خریداری و تولید کرد و با قراردادی ۵۰/۵۰ با مالکان رستوران، به آهستگی کسبوکار خود را ارتقاء داد.
پول خود را در صنایعی که میشناسید، سرمایهگذاری کنید
شما نباید این رسیک را بپذیرید و در حوزهای که هیچ گونه شناختی ندارید سرمایهگذاری کنید. به احتمال بسیار زیاد، شما مقداری از سرمایه خود را از دست خواهید داد. از دست دادن سرمایه یعنی بدترین اتفاق ممکن برای شما رخ داده است. جورج کلاسورن در این کتاب خود به این موضوع اشاره کرده است که این کار همانند بیرون انداختن سرمایه از پنجره است.
شما باید در حوزهای که شناخت دارید، وارد شوید. در صورتی که شما در مورد املاک و مستغلات شناختی ندارید مانند این است سرمایه خود را درون سطل زباله ریختهاید. بهعنوانمثال، شما جراحی قلب انجام نمیدهید چرا که دانشی در رابطه با آن ندارید، نباید درآمد خود را با کلی سختی کسب کردهاید، به این سادگی هدر دهید.
بخشی از تمام آنچیزی که کسب میکنید، برای خودتان باید باشد
اولین کار این است که مقداری پول را برای خود نگه دارید. در این صورت شما قبل از این که درآمد خود را خرج کنید، ۱۰ درصد از آن را پسانداز و سرمایهگذاری کنید و کنار بگذارید. این پول به شما تعلق ندارد چرا که سریعا با هزینه کردن آن در اجاره، خرید مواد غذایی و یا کالاهای مورد نیاز، این بخش از پسانداز را به إتمام میرسانید. شما با پسانداز کردن تنها ۱۰ درصد از درآمد خود، متوجه هیچ گونه تغییری نخواهید شد. بنابراین در این صورت کیفیت زندگی شما، تفاوت قابل ملاحظهای نخواهد داشت. با وجود این کار شما پس از مدتی به پسانداز کردن عادت میکنید.
برای درآمد بیشتر، بر روی تواناییهای خود سرمایه گذاری کنید
شما باید زمان خود را صرف افزایش مهارتها، دانش و توانایی کسب درآمد بیشتر کنید. سرمایهگذاری روی تواناییهای خود، یک واقعیت طلایی برای ثروتمند شدن است که از هر چیزی مهمتر بوده اما به طور مداوم نادیده گرفته میشود. اغلب افراد زمان پایان تحصیل در سن ۲۱ سالگی دست از یادگیری میکشند. برخی افراد به صورت مادام العمر مشغول آموختن هستند تا زمانی که در ۹۰ سالگی زمان آنها به پایان میرسد. این کار به مرور زمان به شما مزایای بزرگی میدهد. یک کارگر پس از پایان کار، به تماشای تلویزیون می پردازد و مغز خود را غرق فیلم میکند. شما می توانید با یادگیری روزانه، هر روز کمی پیشرفت داشته باشید.
پیام اصلی کتاب ثروتمندترین مرد بابل
این کتاب یک موضوع بسیار قدیمی دارد که با خواندن آن این احساس به شما دست پیدا میکند که در حال مطالعه کتاب مقدس هستید. عبارات و کلماتی در کتاب ثروتمندترین مرد بابل استفاده شده است کمی گیج کننده است. این کتاب در عین عجیب بودن، پیامهای خود را به سادگی به مخاطب منتقل میکند. پیام اصلی این داستان سرمایهگذاری و پسانداز ۱۰ درصد از درآمد شما است. هر مقدار پول کمی که به دست میآورید به چشم یک کارگری نگاه کنید که میخواهد آن را برای شما افزایش دهد.
نتیجه گیری
جورج کلاسورن یکی از نویسندگان و کارآفرین مشهور آمریکا است. وی تحصیلات خود را در زمینههای مدیریت کسبوکار، مدیریت بازاریابی و خدمات پشتیبانی گذرانده است. کتابهای بسیاری در این زمینه نوشته است که مهم ترین کتاب او ثروتمندترین مرد بابل به شمار میرود. در این مقاله درباره جورج کلاسورن و کتاب معروف او به صورت کامل صحبت کردهایم.
برخی از سوالات رایج:
۱. چند جمله از جورج کلاسورن بنویسید؟
۱. اعمال ما نمیتواند باهوشتر از افکار ما باشد. ۲. زمان تنها چیزی است که تمام مردم به فراوانی از آن دارند. ۳. پول داشتن خوشبختی نمیآورد، اما نداشتن آن حتماً بدبختی میآورد.
۲. قوانینی که در کتاب ثروتمندترین مرد بابل ذکر شده را بیان کنید؟
۱. کمتر از آنچه که کسب میکنید، هزینه کنید. ۲. پول خود را در صنایعی که میشناسید، سرمایهگذاری کنید. ۳. بخشی از تمام آن چیزی که کسب میکنید، برای خودتان باید باشد.
۳. پیام اصلی کتاب ثروتمندترین مرد بابل چیست؟
هدف اصلی این کتاب آشنا شدم با مباحث سرمایهگذاری است. درواقع این کتاب به موضوع سرمایهگذاری و تأثیرات آن در درازمدت میپردازد.
وارن بافت یکی از چهره های شناخته شده در دنیا است که به دلیل موفقیت در عرصه سرمایه گذاری و ارائه تکنیک های کاربردی برای افرادی که قصد دارند در همین عرصه فعالیت کنند، به عنوان یکی از افراد تاثیر گذار در سطح جهان شناخته میشود.
با استناد بر بررسی های صورت گرفته وارن ادوارد بافت با توجه به ثروت و سرمایه ای که دارد که در میان ثروتمندترین افراد جهان در رتبه سوم قرار دارد. افرادی که از روی علاقه زندگی نامه وارن بافت را مورد مطالعه قرار داده اند به خوبی میدانند که این فرد یک سرمایه گذار آمریکایی، فعال حقوق بشر، رئیس هیئت مدیره و همچنین مدیرعامل یا همان CEO شرکت بکشایر هاتاوی است.
اصلی ترین عاملی که سبب معروفیت بافت در سراسر دنیا شده در واقع تبحر وی در دنیای سرمایه گذاری است. با توجه به آخرین ارزیابی صورت گرفته، ثروت یا همان Net worth وارن در اوایل سال 2018 تقریباً 87 الی 88 میلیارد دلار برآورد شد که بر همین اساس این فرد موفق، رتبه سومین مرد ثروتمند در دنیا را به خود اختصاص داده است.
بیوگرافی وارن بافت
با توجه به زندگی نامه وارن بافت، او از همان دوران کودکی و نوجوانی علاقه شدیدی به سرمایه گذاری و زمینه اقتصاد داشت. همین امر سبب شده تا وی تحصیلات دانشگاه خود را در همین زمینه ادامه دهد. Warren Buffett بعد از تعدادی سرمایه گذاری پر سود و موفق توانست شرکت نساجی برکشایر هاتاوی Berkshire Hathaway را خریداری کند.
او بعد از مدتی با بهره گیری از همین نام اقدام به راهاندازی هلدینگ بیمه و سرمایه گذاری برکشایر هاتاوی نمود. با استناد بر مطالعات صورت گرفته روی بیوگرافی وارن بافت؛ گفته میشود که بافت از آغاز دهه هفتاد میلادی به عنوان رئیس هیئت مدیره و همچنین اصلی ترین سهامدار این مجموعه فعالیت میکند.
زادگاه این مرد اندیشمند و بزرگ شهر اوماها است که ساکنان این شهر وی را با عناوین و القابی چون جادوگر، دانای کل و پیشگو میشناسند. علاوهبر این وارن به عنوان یکی از پولدارترین فعالان حقوق بشر نیز فعالیت میکند. اگر شما هم به دنبال ثروتمند شدن و کسب درآمد زیاد هستید
شایان ذکر است که با بررسی بیوگرافی وارن بافت متوجه خواهید شد که او با عضویت در بنیاد خیریه بیل و ملیندا گیتس، بیان کرد که بشخ اعظم یعنی حدود ۹۹ درصد از دارای خود را صرف فعالیت های خیرخواهانه خواهد کرد.
وارن ادوارد بافت بدون شک یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین افراد در دنیای سرمایه به شمار میرود که توانسته در عرصه سیاست نیز فعالیت کند. وی در دوره انتخابات آمریکا در سال ۲۰۱۶ به حمایت از هیلاری کلینتون پرداخت و جالب است که یکی از منتقدان سرسخت دونالد ترامپ به شمار میرود.
دوران کودکی و تحصیلات وارن بافت
وارن ادوارت بافت در سال ۱۹۳۰ در شهر اوماهای نبرسکا به دنیا آمد. پد او هاروارد بافت نام دارد که یکی از نمایندگان کنگره ایالات متحده آمریکا بود. وارن تحصیلات خود را در مدرسه رزهیل شروع کرد و در سال ۱۹۴۲ پدر او به عنوان نماینده انتخاب شده که به همین دلیل به شهر واشنگتن یعنی پایتخت آمریکا نقل مکان کردند.
وارن دوره دبیرستان خود را در مدرسه آلیس دیل جونیور شروع کرد و در نهایت در سال ۱۹۴۷ موفق به اتمام دوره دبیرستان از مدرسه وودرو ویلسون شد.وارن به دنبال کردن علاقه اصلی خود از همان دوره دبیرستان وارد باز سرمایه شد.
یکی از تصمیمات اصلی او این بود که اصلاً به دانشگاه نرود و بدون فوت وقت در بازار کار مشغول شود؛ البته وارن در رابطه با این تصمیمات خود از سوی پدرش با مخالفتهای شدید رو به رو شد. شایان ذکر است که اولین جرقه ای که وارن را به سمت سرمایه گذاری هدایت و ترغیب کرد، کتابی تحت عنوان “هزار راه برای کسب درآمد هزار دلاری” بود.
جالب است که وارن به عنوان شغل پاره وقت شروع به فروش آدامس، بطری های کوکاکولا و همچنین مجله های هفتگی پرداخت. علاوه بر موارد ذکر شده، او در فروشگاهی که متعلق به پدربزرگش بود به عنوان فروشنده فعالیت می کرد و در عین حال به فروش تمبر و مطالعه دروس خود میپرداخت.
وارن به عنوان اولین قدم جدی در راستای کسب و کار خود به خرید یک دستگاه بازی پینبال اقدام نمود؛ که البته این امر را به صورت شراکتی با دوست خود انجام داد. آنها این دستگاه را در یک آرایشگاه قرار دادند که به دلیل ایجاد بازار خوب، بعد از مدتی ۳ آرایشگاه دیگر نیز به از مشتریان این دو دوست شدند.
وارن و دوستش توانست بعد از گذشت یک سال، کسب و کار خود را به مبلغ ۱۲۰۰ دلار به یک فرد بازنشسته به فروش برسانند.
وارن ادوارد بافت به دلیل سماجت ها و سختگیری هایی که از سمت پدر به او اعمال میشد، به مدرسه بازرگانی وارتون در دانشگاه پنسیلوانیا وارد شد. بعد از گذشت ۲ سال، وارن به دانشگاه نبراسکا رفته و نهایتاً در سن ۱۹ سالگی توانست مدرک کارشناسی ود را در رشته مدیریت کسب وکار به دست بیاورد.
بافت در ادامه برای ادامه تحصیل دانشگاه معروف هاروارد را به عنوان هدف برگزید که متاسفانه از سوی دانشگاه پذیرفته نشد. بعد از بررسی های متعدد، وارن دریافت که استاد دانشگاه معروف بنجامین گراهام در دانشگاه کلمبیا تدریس میکند و به همین دلیل برای ادامه تحصیل به همین دانشگاه وارد شد.
بافت بعد از گذراندن ترم های دانشگاه تونست در سال ۱۹۵۱ مدرک کارشناسی ارشد خود در رشته اقتصاد را از همین دانشگاه بگیرد.
آغاز فعالیت کاری
وارن بافت علاقه شدیدی به فعالیت در زمینه والاستریت داشت که مخالفت های سرسختانه پدر او مانع انجام این کار شد. وارن با دنبال کردن علاقه خود به استاد اقتصاد خود یعنی گراهام پیشنهاد کرد که به صورت رایگان در شرکت او مشغول به کار شود، ولی گراهام این پیشنهاد را قبول نکرد.
وارن در مواجهه با پاسخ منفی و همچنین فشارهایی که از سمت پدرش به او وارد میشد، تصمیم گرفت که به زادگاه خود بازگردد. وارن توانست بعد از مدتی کوتاه در زادگاه خود یک دوره شبانه تحت عنوان اصول سرمایه گذاری برگزار کند.
بنجامین گراهام با توجه به ایده های سرمایه گذاری که از وارن دریافت مینمود در سال ۱۹۵۴ تصمیم گرفت به وارن پیشنهاد کار بدهد. وارن مجدداً به رویاهای خود نزدیک شد وبا قبول پیشنهاد استاد خود راهی شهر نیویورک شد.
گراهام همانند یک پدر دلسوز و مربی برای وارن به شمار میرفت که پایه سرمایه گذاری در بهترین حالت ممکن به اول اموزش می داد. این استاد بزرگ حدوداً ۲ سال بعد از جذب وارن، اقدام به بازنشستگی نمود و در همین راستا شرکت خود را تعطیل کرد.
وارن که اکنون یک فرد با تجربه و یا توان ملی بالا بود، توانست به مدد برخی از دوستان خود شرکت خود یعنی Buffet Partnership را تاسیس نماید.
این مجموعه در سال ۱۹۶۰ توانست تعداد شریک های خود را به ۷ نفر افزایش دهد. سیاستی که در این مجموعه پیاده میشد، در واقع بر پایه گفته های استاد گراهام بود که مفهوم و استراتژی اصلی آن خرید سهم ها با قیمت پایینتر از ارزش واقعی آنها است.
وارن در پیاده سازی این تاتیک بسیار تبحر داشت و همچنین از سیاست آربیتراژ نیز در راستای خرید و فروش برخی سهم ها استفاده میکرد. شرکت نوپای Buffet Partnership توانست سودی معادل 251 درصد به دست بیاورد و همین عدد بعد از گذشت 54 سال به 1156 افزایش یافت؛ به طوری که آقای بافت در سال 32 سالگی به عنوان یک فرد ثروتمند و میلیونر معرفی شد.
بررسی شرکت برکشایر هاتاوی
وارن جوان به وسیله نکات مهمی که از استاد خود آموخته بود توانست به شهرت مناسبی دست یابد. او در این دوره تصمیم گرفت که مسیر سرمایه گذاری خود را به صورت کامل تغییر دهد.
در همین راستا وارن قسمت قابل توجهی از سهام شرکت نساجی برکشایر را خریدار کرد و در ادامه همکالج خود یعنی «کن چیش» را در سمت مدیریت این مجموعه قرار داد. جالب است که وارن در خاطرات خود بیان میکند که فعالیت در بازار نساجی یکی از بدترین تصمیم های زندگی او به شمار میرود.
وارن بعد از مدتی با توجه به شرایط، زمینه کاری این شرکت را به صورت کامل عوض کرد و به بازارهای مالی بیمه وارد شد. وارن در ابتدا سهام شرکت واشنگتن پست را خریداری کرده و در ادامه اقدام به خرید سهام رسانه ABC نمود.
شرکت برکشایر و در راس مدیریت آن وارن بافت در سال ۱۹۸۸ به خرید ۷ درصد از سهام کوکاکولا به مبلغ ۱.۰۲ میلیارد دلار پرداختند؛ این مورد به عنوان برترین و بزرگترین سرمایهگذاری بافت در نظر گرفته میشود، چرا که توانست نام او را در سن ۵۶ سالگی در میان افراد میلیاردر قرار دهد.
وارن و شرکت بزرگ او در سال ۲۰۰۲ میلادی با افزودن ۱۱ میلیارد دلار سرمایه به معاملات آتی در بازار بورس پرداختند. با استناد بر گزارشات سود حاصل از همین معاملات بعد از گذشت حدوداً ۴ سال به ارزش ۲ میلیارد دلار رسید. در این دوره بافت تصمیم گرفت که در حدود ۸۵ درصد از سهام خود در برکشایر را به موسسات خیریه اهدا کند.
بیل و ملیندا گیتس به عنوان سران این موسسه بودند. وارن با توجه به کهولت سن در سال ۲۰۰۷ بیان کرد که میخواهد فردی را به عنوان جایگزین خود قرار دهد تا بدین شکل بتواند کسبوکار و فرایند سرمایه گذاری را کنترل کرده و به پیش ببرد. پیرو همین تصمیم، آقای لو سیمپسون انتخاب شده که تنها ۶ سال از وارن جوانتر بود.
وارن در سال ۲۰۰۷ همانند همه مردم تحت تاثیر بحرانی مالی جهان قرار گرفت و سه ماهه در سال ۲۰۰۸ با ۷۷ درصد افت درآمد روبرو شد. البته جالب است که او در همین دوره توانست جایگاه اولین مرد ثروتمند دنیا را به خود اختصاص دهد که در حدود ۱ سال بعد از آن بیل گیتس مجدداً این جایگاه را به دست آورد. برای آشنایی بیشتر با بیل گیتس مطالعه مقاله “زندگی نامه بیل گیتس” را به شما پیشنهاد می کنیم.
این سال ها بدون شک برای همه سرمایه داران به عنوان کابوس سپری شد. خود آقای بافت در همین دوره ۱۲ ماهه سرمایه هنگفتی به ارزش تقریباً ۲۵ میلیارد دلار را از دست داد.
وارن در نوامبر سال ۲۰۱۱ در حدود ۶۴ میلیون سهم از شرکت IBM را خریداری کرد. در ان دوره ارزش این سهم ها در حدود ۱۱ میلیون دلار برآورد می شد. با این خرید سهام وارن در این شرکت بزرگ به پنجونیم درصد رسید.
بررسی آثار نامه وارن بافت
متاسفانه وارن بافت خود در هیچ بازه ای از زمان اقدام به نوشتن کتب نکرد ولی نامه های سهامدار او را میتوان به عنوان چند کتاب با ارزش در نظر گرفت. در ادامه به بررسی آثار نامه وارن بافت می پردازیم.
راه وارن بافت – نوشته شده توسط رابرت جی هاگستروم
با مطالعه این کتاب خواهید توانست به دروس با ارزش درباره سرمایهگذاری که حاصل تجربه بافت است، دسترسی پیدا کنید.
در این کتاب همه قوانین اولیه که سومین مرد ثروتمند جوان استفاده میکرد به دقت نوشته شده و با مطالعه دقیق آن میتوانید از قوانین مهمی مانند خرید سهام مشاغلی آگاه شوید. کتاب نامبرده را به کسانی که تازه وارد این عرصه شدهاند یا حتی مدتی است که در این زمینه فعالیت دارند، توصیه میکنند.
مدیر عامل وارن بافت – نوشته شده توسط رابرت پی مایلز
این کتاب در حالت کلی به بررسی وارن نه به عنوان یک سرمایه گذار بلکه بهعنوان مدیر پرداخته است. در این کتاب اطلاعات مهمی قرار دارد که بیان میکند بافت به چه طریقی مدیرعامل شرکت های تحت تسلط برکشایر را انتخاب میکرد. مهم تر از همه چگونه این افراد را تحت کنترل و مدیریت خود قرار میداد.
علاوه بر موارد ذکر شده می توان به کتاب های مهم دیگری مانند موارد زیر اشاره کرد:
گلوله برفی – نوشته شده توسط آلیس شرودر
بافت، ساخت یک سرمایهدار آمریکایی – نوشته شده توسط راجر لوونشتاین
آقای بافت عزیز: آنچه یک سرمایه گذار ۱،۲۶۹ مایل از وال استریت می آموزد – نوشته شده توسط ژانت توکلی
مقاله های Warren Buffett: درسهایی برای شرکتهای آمریکایی – نوشته توسط وارن ادوارد بافت و لارنس کانینگام
معامله به روش Warren Buffett – نوشته شده توسط ریچارد جی کانرز
تشکیل سبد سهام به روش Warren Buffett – نوشته شده توسط جیوا راماسوی
برخی از سوالات رایج:
۱. چند مورد از کتابهایی که راجع به وارن بافت نوشته شده است را نام ببرید؟
۱. راه وارن بافت – نوشته شده توسط رابرت جی هاگستروم ۲. مدیرعامل وارن بافت – نوشته شده توسط رابرت پی مایلز ۳. گلوله برفی – نوشته شده توسط آلیس شرودر
۲. وارن بافت کیست؟
وارن بافت یکی از مشاهیر عرصه سرمایهگذاری است. وی با ارائه روشهای کاربردی برای سرمایهگذاری به معروفیت جهانی رسیده است.
۳. علاقه وارن بافت بیشتر در کدام زمینه بوده است؟
وارن بافت بیشتر در والاستریت فعالیت داشته است. بر همین اساس باتوجهبه مخالفتهای زیاد اطرافیان توانست در این زمینه به موفقیت برسد.
سخنرانی انگیزشی یکی از انواع سخنرانی های محبوب در بین مردم است و سخنآموزان علاقه بسیاری برای یادگیری این نوع سخنرانی دارند. از زمانهای گذشته تا به امروز طرفداران بسیار زیادی برای این دسته از سخنرانی ها وجود داشته و بسیاری از افراد برای بالا بردن انگیزه خود و حرکت بهتر به سمت اهدافشان در این نوع سخنرانیها شرکت میکردند.
سخنرانیهای انگیزشی گاهی اوقات میتواند به بسیاری از افراد انگیزه دهد. برخی از افراد از شنیدن این سخنرانیها یا حضور در آن لذت میبرند و سعی میکنند در تمام سخنرانیهای انگیزشی شرکت کنند. اما برخی دیگر در ذهن خود یک تفکیک بسیار مهم دارند که طبق این تفکیک، سخنرانیهای انگیزشی را به دو روش دستهبندی میکنند.
گروه اول افرادی هستند که خود آنها یک مسیر منحصربهفرد یا پیچیده یا سخت را طی کردهاند و آنها را برای مخاطبان تعریف میکنند.
گروه دوم افرادی هستند که سخنرانی هیجانی انجام میدهند و تنها از خاطرات و حرفهای دیگران نقل قول میکنند.
سخنرانی انگیزشی چیست؟
شاید شما تا به حال به یک سخنرانی دعوت شده باشید و به نظر شما آن سخنرانی کسلکننده باشد اما سخنرانیهای انگیزشی بسیار متفاوت هستند. سخنرانیهای انگیزشی نوعی از سخنرانیهای هیجانی هستند که در آن افراد از تجربیات خود سخن گفته و به دیگران برای کسب تکنیک موفقیت در زندگی انگیزه میدهند. مهمترین هدف یک سخنران انگیزشی این است که دیدگاه فرد را نسبت به قابلیتها و شرایط موجود تغییر دهد، او را به حرکت در آورد و نعمات زندگی را به او یادآوری کند.
معمولاً افرادی که در سخنرانی انگیزشی شرکت میکنند، یکسری کارهای عقب افتاده دارند که برای انجام آنها نیاز به انگیزه دارند؛ یا ایدههای بسیار خوبی دارند و منتظر هستند فرد دیگری برای شروع به آنها انگیزه بدهد. در خصوص این افراد همواره باید به آنها یادآور شد که شرایط خوب تنها همین الان است. همین الان باید برای کاری که قصد دارید انجام دهید، حرکت کنید.
همچنین افرادی هستند باید آنها را متوجه زمان حال کنید. گذشته و آینده در اغلب مواقع انگیزهخوار هستند. چرا که ما انسانها از گذشته، بیشتر مواقع تلخیها و شکستها را به یاد میآوریم. در رابطه با آینده نیز ترس و واهمه داریم؛ این را بدانید که تنها سرمایهای که داریم و نقد است زمان حال است. در سخنرانی انگیزشی به شما میگویند که باید روی زمان حال تأکید بیشتری داشته باشید.
اگر یک سخنران انگیزشی هستید مخاطب خود را دعوت به اقدام نمایید؛ یعنی از او درخواست کنید که همین الان برای رسید به هدف خود قدمهای کوچک بردارد؛ به عنوان مثال، کارهای روزانه خود را یادداشت کند و برای هدفگذاریهای کوتاهمدت و بلندمدت اقدام نماید.
در سخنرانی انگیزشی چه بگوییم؟
یک سخنران انگیزشی میتواند در رابطه با موارد مختلفی در زمینههای علمی و تجربی، سخنرانی داشته باشد؛ مانند کسبوکار، انواع مذاکره، موفقیت در شغل، موفقیتهای فردی، بازرگانی، فروش، خودشناسی و یا بحثهای روانشناسی. شما میتوانید پیچیدهترین مسائل علمی را با ذوق بالایی ارائه دهید تا از خستگی و بیحوصلگی مخاطب کم شود.
قبل از شروع سخنرانی سعی کنید حتما مخاطب خود را بشناسید. همچنین پیش از سخنرانی باید اطلاعاتی از نیازها، علایق و عادتهای مخاطبین خود را داشته باشید. برای گردآوری این اطلاعات، بهترین ابزار استفاده از یک پرسشنامه کوتاه و شفاف است. یکی از موضوعات ضروری در سخنرانی انگیزشی بالا نگه داشتن سطح انرژی مخاطب است. حقیقت زندگی این است که به دلیل پیچیده و پرسرعت بودن زندگیهای امروزی اشتیاق درونی از مردم گرفته شده است. در محیطهایی از جمله دانشگاه و اجتماع چیزهای بسیار ارزشمندی یاد میگیریم، ولی چند نکته مهم در بیرون از این محیطها نیز وجود دارد.
بهعنوان مثال، چگونه در اغلب مواقع انرژی خود را در اوج نگه داریم؟ یا این که چگونه با موضوعات تلخ زندگی خود مواجه شده و بر مشکلات خود پیروز شویم؟ چطور با شکستهای خود کنار بیایم؟ انسانها نیاز دارند تا این مهارتها را آموزش ببینند. در سخنرانی انگیزشی در اغلب مواقع در رابطه با این موارد بحث و گفتوگو میکنند.
اگر قصد دارید در سخنرانی انگیزشی خود صحبتهای فوقالعادهای داشته باشید، باید بتوانید سطح انرژی مخاطب را بالا ببرید و مخاطب را از خستگی و بیحوصلگی دور کنید.
سخنران انگیزشی کیست؟
شاید این سؤال را از خود بپرسید که سخنران انگیزشی کیست؟ در حقیقت برای بسیاری از ما بسیار حائز اهمیت است که سخنران انگیزشی کیست و چه اهدافی دارد. اولین نکتهای که در رابطه با یک سخنران انگیزشی وجود دارد این است که چه چیزهایی میتوانیم از او یاد بگیریم. در حقیقت یک سخنران انگیزشی باید بتواند پیام و مفهوم صحبتهای خود را به راحتی منتقل کند.
ولی در بسیاری از موارد تصور ما از سخنران انگیزشی کاملاً اشتباه است. در کشور ما از یک سخنران انگیزشی این برداشت میشود که تنها باید به شما انگیزه دهد تا کاری را انجام دهید. این طرز فکر کاملاً اشتباه است.
در سخنرانیهای انگیزشی طبقهبندی شده چه چیزهایی یاد میگیرید؟
انگیزه، شروع هیجانانگیز شما خواهد بود. در سخنرانی انگیزشی قرار است اسرار علمی و خیرهکنندهای برای شما افشا شود تا جرقه شروع مسیر موفقیت در ذهن شما ایجاد گردد. در این نوع از سخنرانی شما یاد خواهید گرفت که:
چگونه با استراتژی در هر رقابتی برنده باشید.
چگونه یک نیروی انگیزشی تمام نشدنی را خلق کنید.
چگونه ترمزهای روانی و عادتهای بد را شناسایی کنید و آنها را از بین ببرید.
چگونه از اسرار افراد موفق بهترین استفاده را داشته باشید.
چگونه سرعت موفقیت خود را بالا ببرید.
چگونه یک سخنران انگیزشی شویم؟
برای اینکه یک سخنران انگیزشی شویم باید از چیزهایی صحبت کنیم که باور و ایمان داریم. تلاش کنید تا جای ممکن مثبت اندیش باشید و بذر امید را در دل مخاطبان خود بکارید. به آنها اطمینان خاطر دهید که امید هیچ وقت از بین نمیرود. به آنها یاد دهید که در زمان شکست و ناراحتی و ناملایمات زندگی، امید خود را از دست ندهند. همچنین، چه بهتر که در داستان زندگی شخصی باشند که بعد از هر شکست ناامید نشد و از نو شروع کرد. این به باورپذیر شدن شما کمک بسیاری خواهد کرد. زمانی که مردم بدانند شما هیچوقت ناامید نمیشوید، به شما ایمان میآورند و باانگیزه بودن را از شما یاد میگیرند.
برای یک سخنران انگیزشی و امید دهنده، بسیار اهمیت دارد که با کلماتی که دیگران را با آن پند میکنند، زندگی کند؛ بنابراین اگر در سخنرانیهای خود میگویید که همواره در زمان شکستها سرتان را بالا بگیرید و مجددا بلند شوید، اولین کسی باشی که موقع شکستها سرش را بالا میگیرد.
برای مشاغلی از جمله سخنرانی انگیزشی، باید مهارت ارتباطی خود را قوی کنید. باید این مهارت را داشته باشید که بتوانید داستانهای جذاب و خاص را تعریف کنید. با دیگران به سادگی ارتباط برقرار کنید. دیگران را مجذوب صحبتهای خود کنید. بتوانید از جنس خود آنها حرف بزنید تا شما را همراهی کرده و با شما همدردی کنند. این توانایی را داشته باشید که جذاب و پرحرارت صحبت کرده و در دلهای دیگران نفوذ کنید.
در دورههای آموزشی سخنرانی و فنبیان حرفهای شرکت کنید. قبل این که برای تعداد زیادی مخاطب صحبت کنید، شما باید بتوانید در برابر عده کمی به خوبی و گیرا صحبت کنید. برای تبدیل شدن به یک سخنران معروف، عجله نکنید قدم به قدم پیش بروید، از تلاش کردن ترس نداشته باشید و از خرابکاری نیز هراسی نداشته باشید.
اجازه دهید هرچه خراب کاری و تپق زدن هست، در همان کلاسهای سخنرانی و فن بیان، پیاده شود و شما قویتر شوید. یکی از سرمایهگذاریهای هوشمندانه آموزش دیدن پیش از آموزش دادن است.
جمع بندی
سخنرانی انگیزشی از جمله سخنرانیهایی است که در دنیا طرفداران بسیاری دارد و برای تمام اقشار مناسب است. در دنیا سخنرانان انگیزشی بسیاری وجود دارند که با برگزاری سخنرانیهای مختلف سبب انگیزه دادن به مخاطبان خود میشوند. برای این که بتوانید به یک سخنران انگیزشی تبدیل شوید باید فاکتورهای بسیاری را درنظر گرفته و رعایت کنید. در این مقاله به سه سوال مهم در این زمینه پاسخ داده شده است.
سخنران انگیزشی کیست؟
سخنرانی انگیزشی چیست؟
چگونه میتوانیم به یک سخنران انگیزشی تبدیل شویم؟
برخی از سوالات رایج:
۱. در سخنرانی انگیزشی طبقهبندیشده به چه موضوعاتی پرداخته میشود؟
۱. چگونه با روش خود در هر رقابتی برنده باشید. ۲. چگونه سرعت رسیدن به اهداف مورد نظرمان را بیشتر کنیم ۳. چگونه در تمام مسیر انرژی و انگیزه داشته باشیم.
۲. سخنرانی انگیزشی چیست؟
در سخنرانیهای انگیزشی به موضوع رسیدن به هدف و همچنین چگونگی دستیابی به حداکثر انگیزه و انرژی در مسیرهای مختلف پرداخته میشود.
۳. برای سخنرانی انگیزشی لازم است چه مهارتهایی را تقویت کنیم؟
یک سخنران انگیزشی نیاز دارد تا مهارت ارتباطی خوبی با افراد برقرار کند. بر همین اساس لازم است تا افراد مهارتهای مناسب برای ارتباط مناسب با افراد را بیاموزند.
مفهوم مهارت ارتباطی ، اهمیت و کاربرد مهارت ارتباطی
مهارت ارتباطی چیست؟ مهات ارتباطی نوعی مهارت است که تمام زندگی یک انسان را تحتالشعاع قرار میدهد. به واسطه این توانایی انسان میتواند ایدهها، خواستهها و یا هرگونه اطلاعاتی را به اشخاص دیگری منتقل کند. نوشتن، گفتن و یا حتی حالات صورت یا زبان بدن همگی جزئی از مهارتهای ارتباطی شناخته میشوند.
اگر میخواهید بدانید مهارت ارتباطی چیست باید بگوییم که مهارتی است که در زندگی عملی انسان استفادههای فراوانی دارد. روند برقراری ارتباط با توجه به روشی که برای این کار استفاده میشود متفاوت است. ارتباط میتواند از طریق مکالمه، سخنرانی، نوشتننامه و یا حتی دست دادن برقرار شود.
تمامی مشاغل به برقراری تعامل انسانی نیاز دارند. این تعامل میتواند با سرپرستان، همکاران یا مشتریان برقرار شود. با توسعه مهارتهای ارتباطی خود میتوانید به سهولت با دیگران ارتباط برقرار کنید. این مهارت شما را قادر میسازد تا در هر موقعیت شغلی که قرار دارید بهتر عمل کنید.
توانایی برقراری ارتباط موثر یکی از مهمترین مهارتهای زندگی برای هر فرد است. ارتباطات همان عاملی است که باعث میشود بتوانید دیگران را به خوبی درک کنید. در خصوص این که مهارت ارتباطی چیست باید به شما بگوییم که یک ابزار ارتباطی ضروری بوده وجود این مهارت در زندگی هر فرد امری حیاتی است.
برقراری ارتباط از تمامی مهارتهایی که انسان باید در زندگی خود فرا بگیرد مهمتر است. در ادامه به آموزش مهارت های ارتباطی می پردازیم.
برای این که بهتر متوجه شوید که منظور از مهارت های ارتباطی چیست و چه کاربردی دارند در ادامه این مقاله بیشتر با شما در این خصوص صحبت خواهیم کرد. همچنین انواع مهارتهای ارتباطی را نیز به شما معرفی میکنیم. پس انتهای مقاله با ما همراه باشید.
اهمیت مهارت ارتباطی چیست؟
داشتن مهارتهای ارتباطی قوی در همه جنبههای زندگی (از زندگی حرفه ای گرفته تا زندگی شخصی) کمک کننده است. از نظر تجاری کلیه معاملات ناشی از ارتباطات هستند. داشتن مهارتهای ارتباطی برای این که دیگران و خودتان بتوانید اطلاعات را با دقت و سرعت بیشتری درک کنید ضروری است.
مهارتهای ضعیف ارتباطی منجر به سوتفاهم و ناامیدی در اشخاص میشود. در یک نظرسنجی که سال ۲۰۱۶ انجام شد سوال «مهارت ارتباطی چیست؟» در صدر لیست بیشترین جستوجو در بین کارفرمایان قرار داشت. مهارت ارتباطی قوی عاملی است که میتواند تجارت شما را زیر و رو کند.
مهارت ارتباطی در تجارت مثل آتشی است که شما را میان مشتریانتان داغ نگه میدارد. طی مطالعاتی که توسط انجمن مدیریت منابع انسانی (SHRM) روی 400 شرکت انجام شده است، مشخص شده به طور متوسط هر شرکتی که ارتباطات ناکافی دارد سالانه 62.4 میلیون دلار ضرر میکند.
در دورهای که هوش مصنوعی و دیگر فناوریهای دیجیتالی در حال تغییر زندگیمان هستند؛ مهارتهای ارتباطی حتی بیشتر از قبل به تقویت نیاز دارند.
به منظور تقویت این مهارت شما ابتدا باید بدانید که اصلا مهارت ارتباطی چیست و سپس در صدد ارتقا آن برآیید. در تمام سطوح یک سازمان ارتباطات، کلید اصلی حفظ روابط کاری قوی است. خطوط باز ارتباطی باعث ایجاد اعتماد بین کارمندان میشود. این اعتماد در نهایت میتواند منجر به افزایش بهرهوری و تقویت روحیه تیمی شود.
در حال حاضر داشتن مهارت ارتباطی بالا به ضرورتی برای استخدام توسط کارفرمایان تبدیل شده است. به طور خلاصه مهارتهای ارتباطی به شما این امکان را میدهد که اطلاعات بدهید و دریافت کنید.
افراد دارای این مهارت به گونهای بسیار با ملاحظه به حرف دیگران گوش میدهند و برای آنها وقت میگذارند. افراد دارای این خصلت همواره در برقراری تعاملات خود مهربان و قابل اعتماد هستند. ارتباطات جزء مهارتهای نرم به حساب میآید. اصولا افرادی که منصبی همانند رهبری دارند، دارای مهارت بالایی در برقراری ارتباط با دیگران هستند.
معرفی ۱۰ تا از مهم ترین مهارت های ارتباطی
حال که فهمیدیم مهارت ارتباطی چیست دیگر زمان آن است انواع مهارت های ارتباطی را به شما معرفی کنیم. مهارتهای ارتباطی موثر شامل چندین و چند مهارت مختلف میشوند. تمامی این مهارتها در شرایط مختلف با همکاری یکدیگر میتوانند شما را به فردی موفق و محبوب تبدیل کنند.
شما علاوهبر زندگی شخصی خود در کارتان نیز میتوانید از این مهارتها استفاده کنید. با به کارگیری صحیح مهارتهای تعاملی میتوانید به سرعت به نتایج مطلوبی دست یابید. در ادامه شما را با انواع مهارتهای ارتباطی آشنا میکنیم.
مهارت گوش دادن فعال
گوش دادن فعال به این معنا است که شما توجه کامل خود را به شخصی میدهید که با آن صحبت میکنید. افرادی که مهارت گوش دادن فعال دارند به دلیل احترامی که به دیگران میگذارند بسیار محبوبند. این افراد در طول زندگی خود از شهرت خوبی میان همکلاسیها و همکاران خود برخوردار میشوند.
شما به هنگام گوش دادن به دیگران میتوانید به واسطه پرسیدن سوالاتی مرتبط توجه خود را به آنان نشان دهید. درک آنچه دیگران قصد دارند به ما بگویند نوعی مهارت ارتباطی شناخته میشود.
گوش دادن فعال میتواند هم به صورت شفاهی و هم به صورت کتبی و یا رسانهای انجام شود. شما با توجه به حالات چهره و زبان بدن دیگران میتوانید به گونهای بهتر با آنها ارتباط برقرار کنید.
توانایی انطباق با سبک ارتباطی مخاطب
منظور ما از این کار انتخاب سبک و روشی مناسب برای برقراری ارتباط است. شما این کار را باید براساس شخص یا افرادی که قصد برقراری ارتباط با او را دارید برگزینید. به عنوان مثال اگر دانشجوی دانشگاه هستید و میخواهید با یکی از اساتید دانشکده ارتباط برقرار کنید مناسبترین و بهترین روش ارسال ایمیل به جای پیام است.
شما میتوایند در برنامههای رسانه اجتماعی مانند فیس بوک، واتس اپ یا حتی یک اس ام اس با او ارتباط برقرار کنید. باید بتوانید موقعیتهای مختلفی را که باید در آن با دیگران ارتباط برقرار کنید بسنجید.
مهربانی و همدلی
مهربانی در واقع تمام رفتارهای مثبتی است که شما به دیگران روا میدارید. مهربانی حتی میتواند شامل کارهای بسیار ساده و کوچکی باشد که شما هنگام برقراری ارتباط انجام میدهید. برای مثال لبخندی که به همکارتان میزنید یا تعریف و تمجیدی که از او میکنید. تمامی این حالات و رفتار نشان دهنده رفتار تعاملی شما با دیگران و مهربانی است.
حال که دیگر میدانید مهارت ارتباطی چیست راحتتر میتوانید انواع آن را درک کنید. همدلی شامل درک مشترک احساسات دیگران است. این توانایی به هنگام برقراری ارتباط در محل کار بسیار مهم است. اگر بتوانید درک کنید که اشخاص چه احساسی دارند، میتوانید نحوه برقراری ارتباطتان با آنها را تنظیم کنید.
شما ابتدا باید به ارزیابی شخص مورد نظر بپردازید و سپس روش صحیحی برای برقراری ارتباط انتخاب کنید. اگر قادر به درک و همدلی با دیگران نباشید، هیچگاه موفق به برقراری ارتباط نمیشوید. شما باید احساسات دیگران را درک کنید تا بتوانید کلمات مناسب را برای پاسخ دادن به آنها انتخاب کنید. همدردی با شخصی که احساس ناراحتی میکند به بهبود وی کمک میکند.
اعتماد به نفس
مردم اغلب تمایل به برقراری ارتباط با افرادی دارند که از اعتماد به نفس بالایی برخوردار هستند. حتی بیان ایدههای نه چندان خلاقانه و جذاب با اعتماد به نفس میتواند توجهات را به خود جلب کند. حال ممکن است یک ایده بسیار بزرگ توسط شخصی ارائه شود که نسبت به خود و کارش اطمینان کافی ندارد. قطعاً در چنین شرایطی مردم موفق به برقراری ارتباط با ایده او نمیشوند.
شما با دانستن این که مهارت ارتباطی چیست یا این که چگونه این مهارت را ارتقا دهید، آینده خود را متحول میکنید. اعتماد به نفس به ویژه در محل کار بسیار مهم است؛ زیرا همانطور که گفتیم ایدههایی که با اطمینان ارائه شوند نظرات بیشتری را به خود جلب میکند.
اعتماد به نفس را میتوان از طریق تماس چشمی، تن صدا و وضعیت بدنی نشان داد. تسلط به این مهارت به شما کمک میکند تا هنگام ارائه و یا استدلال کاملا آماده باشید. شما با مسلط بودن به اعتماد بنفس میتوانید نظرات خود را با کمال ادب دیگران بگویید.
تن صدا
به هنگام برقراری ارتباط با دیگران صدای شما باید واضح باشد بگونهای که خیلی راحت شنیده شود. توانایی انتخاب لحن و تن صدای مناسب یک مهارت اساسی در برقراری ارتباط شناخته میشود.
صدای بلند در برخی شرایط ممکن است بیانگر بیادبی و عدم احترام شما به دیگران باشد. در حالی که صدای کم در موقعیتهای مختلف نشان دهنده ضعف و عدم اعتماد به نفس شما است. شما باید با سنجش محیط، انسانها و شرایطی که دارید تن صدای مناسب را انتخاب کنید.
صدای واضح و تن صدا جزء انواع مهارت های ارتباطی است. شما با شناخت اینکه مهارت ارتباطی چیست میتوانید به خوبی در تمام این زمینهها مهارت کسب کنید.
توجه
یکی از مهمترین جنبههای احترام گذاشتن دانستن زمان مناسب برای شروع صحبت یا پاسخگویی است. حال فرقی ندارد که در حال برقراری ارتباط با یک نفر یا گروهی از افراد هستید. فضا دادن به دیگران برای صحبت کردن بدون قطع کردن صحبتشان احترام تلقی میشود.
شما برای این که بتوانید با شخصی تعامل برقرار کنید در وهله اول باید به او احترام بگذارید.
شناخت زبان بدن
درصد زیادی از ارتباطات از طریق زبان بدن برقرار میشوند. اساساً خواندن نشانههای غیرکلامی یک مهارت اساسی در برقراری ارتباط با دیگران است. شما ابتدا باید درک کنید که شخص مقابل سعی دارد با کلمات خود چه چیزی به شما بگوید. سپس اقدام به خواندن سیگنالهایی کنید که با بدن خود به شما نشان میدهد.
به منظور رسیدن به چنین جایگاهی شما باید ابتدا از زبان بدن آگاهی کاملی داشته باشید. استفاده از تماس چشمی، استفاده از حرکات دست و دقیق شدن به تن صدای افراد به منظور فهم حال آنها زبان بدن نامیده میشود. شما میتوانید از این مهارت به گونهای استفاده کنید که بتوانید به دیگران نزدیک شوید. اگر درباره شناخت زبان بدن خود و دیگران به دنبال اطلاعات بیشتری هستید
تماس چشمی جزء آن دسته از مواردی است که در برقراری ارتباط بسیار مهم است. شما باید به چشم اشخاص نگاه کنید تا حالات آنها را متوجه شوید. اما توجه داشته باشید که هیچگاه خیره نشوید؛ زیرا انجام این کار باعث ناراحتی دیگران میگردد.
نشانه های غیر کلامی
بسیاری از ارتباطات از طریق نشانههای غیرکلامی مانند زبان بدن، حالات صورت و تماس چشمی اتفاق میافتند. هنگام گوش دادن به شخص باید به گفتههای وی و همچنین زبان غیرکلامی او توجه کنید. هنگام برقراری ارتباط غیر کلامی باید از زبان بدن خود آگاه باشید تا بتوانید نشانههای مناسبی را برای دیگران ارسال کنید.
ذهن باز
زمانی که شما با دیگران مخالفید، مهم است که با دیدگاه آنها همدرد باشید نه این که سعی بر اعمال خشونت داشته باشید؛ حال فرقی نمیکند که شخص مورد نظر کارفرما، کارمند یا حتی یک دوست باشد. شما همیشه باید به نظر دیگران احترام بگذارید و هرگز کسانی که با شما موافق نیستند را تحقیر نکنید.
اگر شما بدانید که معنای حقیقی مهارت ارتباطی چیست از انجام چنین کارهایی خودداری میکنید. این نکته را در نظر بگیرید که هدف شما تقویت مهارتهای ارتباطی است. انجام چنین کارهایی تنها شما را از هدف اصلیتان دور میکند.
بهتر است با ذهن باز به برقراری ارتباطات در محل کارتان بپردزاید. باید بپذیرید که ممکن است همیشه با دیدگاه شخصی افراد موافق نباشید. اما سعیتان را کنید تا با دیدگاه او همدل باشید و همیشه احترام بگذارید. به این ترتیب میتوانید دوستانه مخالف باشید و از ایجاد کدورتهای که ممکن است در کارهای آینده تأثیر بگذارد خودداری کنید.
استفاده از رسانه صحیح
همانطور که میدانید چندین فرم مختلف ارتباطی برای استفاده وجود دارد. مهم است که صحیحترین آنها را با توجه به موقعیتتان انتخاب کنید. به عنوان مثال برقراری انتخاب ارتباط حضوری در مورد مسائل جدی (اخراج، تغییر حقوق و غیره) مناسبتر از ارسال ایمیل در مورد موضوع است.
پس استفاده از رسانه صحیح عامل دیگری در برقراری ارتباط موثر است.
توصیه های عملی برای بهبود مهارت های ارتباطی
آیا تا به حال اصطلاح “KISS vs KILL” را شنیدهاید؟ این اصطلاح یکی از مهمترین راهکارهای ارتباطی برای فروش موثر است. فراموش نکنید که قبل از بهکارگیری این ترفند باید به خوبی بدانید که مهارت ارتباطی چیست.
شما می توانید این استراتژی را در سایر زمینههای زندگی خود نیز به کار بگیرید. انجام این کار به منظور برقراری ارتباطات موثر است. کلمه KISS در این زمینه مخفف کلمه “کوتاه و ساده باشد” است. در اصل این لغت در این زمنیه به معنای «بوسه» نیست بلکه به معنای اختصار است. در حالی که KILL مخفف “Keep it long and longy” است. معنای این کلمه طولانی نگه داشتن است.
برای دستیابی به ارتباطات موثر و رشد مهارتهای خود در این زمینه باید همیشه در سخنان یا نوشتن خود مختصر و موثر عمل کنید. ما در ادامه چند نکته به منظور بهبود مهارت های ارتباطی برای شما ذکر کردیم:
سعی کنید همیشه موثر باشید
ارتباطات موثر ناشی از کیفیت کار شما میشوند. شما باید یاد بگیرید از شر چیزهای اضافه در کلمات خود خلاص شوید. استفاده از کلماتی مانند «صادقانه بگویم»، «به عنوان مثال» و یا موارد این چنینی را حذف کنید. هر کلمهای را که در طول سخنرانیهای خود زیاد مورد استفاده قرار میدهید را حذف کنید.
فرض کنید همکار شما از شما در خصوص تعطیلات تابستانی که داشتید پرسیده است؛ به دو پاسخ زیر نگاه کنید و تفاوت آن را بفهمید:
اممممم، بد نبود، منظورم … اممممم، این که ما رفتیم با دوستانم به ساحل شنا کردیم. اما اممممم فهمیدم که شنا دشوارتر از آن است که من تصور میکردم.
تعطیلات من خوب بود. من و دوستانم به ساحل رفتیم و شنا کردیم. اما متوجه شدم که شنا دشوارتر از تصور من است.
همان طور که میبینید هر دو جمله معنی یکسانی دارند. اما جمله اول شامل مقدار زیادی جملات بی معنی و صداهای غیرضروری است. استفاده از چنین مواردی تاثیر سخن شما را کاهش میدهد.
از کلمات خود هوشمندانه استفاده کنید
برای هر جملهای که میگویید از انشعاب مکالمه استفاده کنید. انشعاب مکالمه آن چیزی است که به عنوان رشته مکالمه شناخته میشود. برای درک بهتر این موضوع به جمله زیر نگاهی بیندازید:
من در پایتخت زندگی میکنم اما همیشه دوست داشتم به حومه شهر بروم؛ زیرا من طبیعت را دوست دارم و حضور در مناطق شلوغ من را آزار میدهد.
به عنوان مثال این جمله را میتوان به بسیاری از موضوعات دیگر تقسیم کرد: درباره نگاه خود به زندگی در حومه شهر صحبت کنید. صحبت کنید که چقدر طبیعت را دوست دارید و از آن لذت میبرید. در مورد افراد ضداجتماعی صحبت کنید که آرامش و سکون را ترجیح میدهند. در مقاله “کلمات محترمانه در مکالمه” می توانید لیستی از کلمات محترمانه را مشاهده کنید که به کار بردن آنها در جملات روزمره موثر است.
همیشه جملاتی را انتخاب کنید که به شما امکان میدهد در مورد موضوعات جانبی صحبت کنید. به این ترتیب امکان ادامه روند برقراری ارتباط و در نتیجه موثرتر شدن آن را فراهم میکنید.
به جای سوال پرسیدن از جملات تاییدی استفاده کنید
مردم تصور میکنند که پرسیدن سوال سادهترین راه برای برقراری ارتباط است. عده کمی میدانند که تایید کردن جملات دیگران میتواند منجر به برقراری ارتباط موثرتری با آنها شود. برای مثال شما میتوانید به دیگران بگویید:
به نظر میرسد شما فردی مثبت هستید، فکر میکنم نقاط مشترک زیادی با همدیگر داریم.
شخص مورد نظر ممکن است به شما پاسخی دهد که منجر به پیشرفت مکالمه گردد. شما ممکن است یکی از پاسخهای زیر را دریافت کنید:
“شما اشتباه میکنید من یک فرد بسیار منفی هستم و غالباً افکار بدی دارم.”
“اشتباه میکنید اما چه چیزی باعث شد فکر کنید من فرد مثبتی هستم؟”
“شما کاملا درست میگویید من عاشق مثبت اندیشی و خوش بینی هستم
از کجا فهمیدی که من این گونه هستم؟”
توجه کنید که صحبتهای قبلی شما منجر به دستیابی به چنین گفتوگوی عمیق و طولانی شدهاند. حال اگر شما از شخص مورد نظر سوال میپرسیدید ممکن بود تنها یک پاسخ کوتاه دریافت میکردید.
نتیجه گیری
ما در این مقاله سعی کردیم تا به توضیح این مبحث بپردازیم که مهارت ارتباطی چیست و انواع مهارتهای ارتباطی کدامند. همان طور که در طول مقاله بارها برایتان تکرار کردیم مهارتهای ارتباطی تاثیر موثری بر روابط کاری و شخصی شما میگذارند. با ارتقاء این مهارتها و درک این که منظور از مهارتهای ارتباطی چیست میتوانید در روابط و شغل خود پیشرفت کنید.
برخی از سوالات رایج:
۱. مهارت ارتباطی را توضیح دهید؟
به مجموعه مهارتهایی در جهت برقرار ارتباط با افراد مختلف را مهارت ارتباطی میگویند. البته در برخی موارد بهتر است تا به فراگیری مهارتهای مختلف برای برقراری ارتباط بپردازیم.
۲. چند مهارت ارتباطی مهم را نام ببرید؟
۱. مهارت خوب گوشدادن ۲. مهربانی و همدلی ۳. اعتمادبهنفس
۳. توصیههای مناسب برای بهبود عملکرد ارتباطی چیست؟
۱. همیشه مؤثر باشید. ۲. از کلمات مناسب استفاده کنید. ۳. از کلمات تأکیدی مناسب استفاده کنید.
مقاله کامل درباره رشد فردی ، بررسی مراحل رشد شخصیت در انسان
رشد شخصی چیست؟ رشد فردی فرآیندی است که طی آن فرد دیگر خود را به خوبی میشناسد. او سعی میکند تا به صورت مستمر شخصیت خود را نسبت به دیروز پرورش دهد و تمامی پتانسیلهای وجود خود را کشف کند. در واقع رشد شخصیتی بخش خیلی مهمی از فرآیند رشد، بلوغ، موفقیت و رسیدن به خوشبختی در یک فرد محسوب میگردد.
اگر تاکنون به افراد موفق دقت کرده باشید باید متوجه این موضوع شده باشید که این دسته از افراد اهمیت ویژهای به رشد و پرورش شخصیت خود میدهند. آنها حتی در اوج کار خود نیز زمانی را اختصاص میدهند تا در آن با برنامه ریزیهای مناسب بتوانند گامی در مسیر پرورش هرچه بیشتر شخصیت خود بردارند.
رشد فردی را میتوان یک رشد معنوی، جسمی و اجتماعی دانست که فرآیند دستیابی به آن شاید یک عمر طول بکشد. این رشد مستلزم تجربه کردن اتفاقات خوشایند و ناخوشایند زیادی در زندگی شما است. زیبایی رشد فردی و شخصیتی در این است که این علم تقریباً بیپایان است و شما میتوانید سالها در راستای پرورش هرچه بیشتر آن تلاش کنید. یکی از پاسخهایی که میتوان به سوال رشد شخصی چیست داد باید گفت: رشد شخصیتی یک مسیر خارق العاده و معنیدار در زندگی هر فرد محسوب میگردد.
نکتهای که همه ما در خصوص این رشد میدانیم این است که ترسها اصلیترین عواملی هستند که میتوانند جلوی رشد شخصیتی شما را بگیرند و برعکس جاه طلبیها جزء مواردی هستند که پیشرفت شما را در این راه تضمین میکنند. همانند هر برنامه و نرمافزاری که پس از مدتی استفاده نیاز به بهروزرسانی پیدا میکند شخصیت ما نیز مانند اکسیژن برای تنفس به بهروزرسانی نیاز دارد.
با توجه به اهمیت این مسئله ما تصمیم داریم در طول این مقاله از دکتر ویز به توضیح این مسئله بپردازیم که رشد شخصی چیست و چگونه میتوانیم در این مسیر گام برداریم.
رشد شخصی چیست؟
شاید در نگاه اول این سوال کلیشه ایی به نظر برسد اما با صرف کمی وقت میتوان به این نتیجه رسید که پاسخ به این سوال دشوار است. درواقع رشد شخصی رسیدن به خودآگاهی در انجام امور و زندگی روزمره است که با سال ها تلاش و تمرین مستمر به دست می آید.
رشد فردی در واقع یک اصطلاح است که از آن برای تعریف تکنیکهای مختلفی برای بهبود عادتها، رفتار، اعمال و واکنشهای فرد در موقعیتهای حساس استفاده میشود. در این جا چند مثال برای روشنتر شدن این اصطلاح آوردهایم:
یادگیری کنترل خشم
یادگیری غلبه بر تعلل
یادگیری غلبه بر تنبلی
یادگیری رعایت ادب و ملاحظه بیشتر
تبدیل شدن به یک فرد مسئولتر
یادگیری چیزهای جدید و فراگیری مهارتهای جدید در زندگی
تغییر دادن ذهنیت منفی و مثبتتر شدن
با توجه به این موارد رشد موفقیت آمیز یک شخصیت به میزان قابل توجهی انگیزه، میل به پیشرفت و تلاش برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی نیاز دارد.
شما همچنین باید تمایل داشته باشید تا از منطقه راحتی خودتان خارج شوید و گاهی کارهایی انجام دهید که ممکن است انجام آنها مطابق با میل شما نباشد؛ اما در نهایت به نفع خودتان است. فراموش نکنید که برای پرورش و رشد فردی در یک شخص داشتن ذهنی باز و تمایل به یادگیری و رشد مهمترین عامل است.
رشد شخصی چیست؟ پاسخ دیگر که به این سوال میتوان داد این است که یک روند مداوم است که تمایل به ان در فرد از سنین پایینتر آغاز میشود؛ اما بیشتر توسط والدین، معلمان و محیط شکل میگیرد. با این حال برای استفاده درست از آن باید از روند کارکرد آن آگاه شوید و دقیقا بدانید که رشد شخصی چیست و در راه رسیدن به آن در راه صحیحی قدم بردارید.
گاهی اوقات مشکلات موجود در زندگی ما همان محرکهایی هستند که میل به رشد را در ما بیدار میکنند و منجر به ایجاد تغییراتی مثبت در زندگی فردی ما میشوند. در سایر مواقع نیز پس از خواندن یک کتاب الهام بخش، تماشای یک فیلم یا خواندن در مورد افرادی که در این راه بسیار موفق بودند به افراد الهام میشود که به سمت رشد شخصی گام بردارند.
رشد شخصی چیست؟ یادگیری مراحل رشد شخصی
بسیاری از کتابها، مقالات، کارگاهها و مربیان هستند که میتوانند به خوبی فرایند دستیابی به رشد فردی را به شما آموزش دهند؛ اما از طرفی رشد فردی چیزی است که شما خودتان بر اساس تجربیاتتان به آن دست پیدا کنید. اگر به نظر شما این موضوع جالب است و واقعا در این مسیر میخواهید کاری انجام دهید میتوانید با جستوجوی این مطلب در اینترنت تمام اطلاعات مورد نیاز خود را پیدا کنید.
رشد فردی میتواند در همه زمینههای زندگی به شما کمک کند خصوصا در زمینههای کاری. رشد فردی در کسب و کار میتواند نگرش شما را نسبت به کار تغییر دهد و متعاقبا فرصتهای جدیدی برای پیشرفت در شما ایجاد کند.
رشد شخصیتی میتواند به رشد عاطفی و ذهنی شما و در مسیر تبدیل شدن به یک فرد با ملاحظه، بامحبت و مثبت کمکتان کند. همچنین این رشد میتواند به شما کمک کند اشتباهات و عادتهای منفی خود را ببینید و شما را به سمت اصلاح و تغییر آنها سوق دهد. تکنیکهای زیادی برای پرورش و ارتقا رشد شخصیتی وجود دارند مانند تجسم خلاق، ایجاد ذهنیتی مثبت در خود و از همه مهمتر یوگا. یک روش بسیار ساده و مفید برای دستیابی به رشد فردی این است که با ذهنی باز و بی طرفانه به رفتار و زندگی خود نگاه کنید.
انجام اینکار به شما نشان میدهد که چه تغییراتی باید در خود و زندگیتان ایجاد کنید. نگاه به نحوه رفتار افراد نیز میتواند به شما در این مسیر کمک کند. توجه کنید که مردم با یکدیگر متفاوت هستند و آنچه برای یک فرد مفید است ممکن است برای دیگری مفید نباشد. این بدان معنی است که شما باید تکنیکها و مراحل رشد شخصی را امتحان کنید تا مناسبترین گزینه را برای خود پیدا نمایید.
رشد فردی از کجا آغاز میشود؟
جایی که انسان متوجه میشود مسیری که طی کرده اشتباه است و درواقع شروع به بیشتر آموختن میکند و از آموخته های گذشته خود برای ساختن آینده روشنتر استفاده میکند، رشد انسان شروع میشود.
چگونه رشد فردی و شخصیتی میتواند زندگی شما را تغییر دهد؟
اگر بخواهیم به شیوه دیگری به سوال رشد شخصی چیست پاسخ دهیم باید نحوه اثرگذاری رشد فردی در کسب و کار و زندگی را مورد بررسی قرار دهیم. رشد شخصی و فردی میتواند در همه زمینههای زندگی به ما کمک کند. این نوع رشد میتواند در وهله اول طرز فکر شما در مورد کارتان را تغییر دهد و شانس شما را برای پیشبرد اهدافتان دو چندان کند.
رشد فردی میتواند از نظر روحی و روانی به شما کمک کند تا به فردی دوست داشتنی، دلسوز و مثبتتر تبدیل شوید. همچنین به عنوان یک راهنما به شما کمک میکند تا اشتباهات و عادتهای منفی خود را بشناسید و درصدد اصلاح و تغییر آن برآیید. وقتی شما در زندگی خود تمامی مراحل این روش را طی کنید دیگر میتوانید جزئیاتی را در زندگی ببینید که پیش از این قادر به دیدن آنها نبودید؛ مثلاً شما میتوانید متوجه شوید که قادر به انجام چه کارهایی هستید.
دیگر بعد این رشد کارهایی که قبلاً از انجام آنها بیزار بودید و از انجام آنها به هر نحوی طفره میرفتید. همچنین شما پس از طی کردن مراحل این رشد دیگر میدانید هدفتان در زندگی چیست و قرار است به کجا برسید. بنابراین با انگیزهتر از قبل میتوانید در راستای پرورش تمامیت وجودی خود بکوشید و قدمهایی آگاهانه بردارید. بعد از این رشد شما دیگر به راحتی میتوانید میان علایق، کار و خانوادهتان تعادل برقرار کنید و بفهمید کدام یک از آنها باید در زندگی برای شما مهمتر باشند.
توجه کنید که موارد ذکر شده در این بخش تنها جزء کوچکی از دریای مزایا وکاربرد دانستن این است که رشد شخصی چیست و چه کاربردی دارد. این رشد و بلوغ میتواند به معنای واقعی تمام دنیای شما را زیر و رو کند.
رشد شخصی چیست؟ و چگونه میتواند بر عملکرد شما تأثیر بگذارد؟
یکی از مواردی که ما به عنوان یک انسان نمیتوانیم به هیچ وجه با آن مخالفت کنیم؛ این است که ما همیشه به دنبال رسیدن به اوج موفقیت و پیدا کردن یک شغل خوب با درآمد مناسب هستیم. در کنار تمامی این موارد مایلیم که روابط اجتماعی خود را با اطرافیانمان حفظ کنیم. این موارد به ما نشان میدهند که ما انسانها برای خود معیارهایی لحاظ کردهایم که تنها در راستای رسیدن به آنها تلاش میکنیم و بعد از دستیابی به این آرزوهای کوچک دیگر متوقف میشویم.
اکثر مردم فکر میکنند که به دلیل مشغلههای مداومی که در طول زندگی خود دارند دیگر فرصتی برای پرورش دادن و رسیدن به رشد شخصیتی خود ندارند. اما باید به شما بگوییم که این دیدگاه کاملاً اشتباه است.
در واقع رشد فردی از طریق آموختن از اشتباهاتی که در گذشته خود انجام دادهایم و پیدا کردن نوعی آمادگی برای وارد شدن به تجربیاتی جدید شکل میگیرد. لحظهای که ما عقاید قدیمی خود را کنار بگذاریم و به دنبال پرورش کلیت وجودی خود باشیم دقیقا در آن زمان میتوانیم فرصتهای بهتری در تمامی مراحل زندگی خود پیدا کنیم و به یک انسان موفق تبدیل گردیم. حال با توجه به این موارد ما سعی کردیم تا چندتا از تاثیرات چشمگیری که رشد فردی در کسب و کار و زندگی شما میتواند لحاظ کند را بررسی کنیم و آنها را به طور خلاصه برای شما توضیح دهیم.
تغییر در رابطه شما با دیگران
تغییر روند روابط شما با دیگران عمدتاً درک شما از این که رشد شخصی چیست؟ مربوط میشود. بنابراین هرچه رشد فکری و فردی بیشتری داشته باشید روابط شما نیز با اطرافیانتان به حالاتی بدتر یا بهتر تغییر خواهد کرد. بهترین راه برای تقویت رشد شخصی این است که افراد جدیدی را بشناسیم و اطمینان حاصل کنیم که از همه افرادی که با آنها تعامل داریم نکاتی هرچند کوچک را میآموزیم. حال این افراد و آموزههایشان میتوانند در محل کار شما حضور داشته باشند یا یکی از فامیلها با دوستانتان باشند.
تغییر در شیوه برقراری ارتباط
بیایید تا این تغییر را از دو جنبه مختلف بررسی کنیم.
جنبه بد:
در این حالت شما ممکن است فاصله انداختن بین خود و دوستان قدیمیتان را شروع کنید. اما این روابط قدیمی به طور کامل قطع نمیشوند به خصوص این روزها به کمک سایتها و شبکههای اجتماعی شما میتوانید از کوچکترین تحولات زندگی آنها نیز مطلع شوید؛ اما این رابطه مانند گذشته قوی نخواهد بود.
جنبه خوب:
پس از دانستن این که رشد شخصی چیست؟ ممکن است انتخاب کنید که با افراد جدیدی دوست شوید حال چه در محل کار یا چه در اماکنی دیگر. این رشد شما را قادر میسازد تا دیگر تمایل داشته باشید افرادی که از نظر فکری با آنها مطابقت دارید پیدا کنید تا شاید به کمکشان بتوانید به سمت توسعه مفاهیم جدیدتری در زندگیتان هدایت شوید.
دستیابی به فرصتهای شغلی جدید
اگر یک کارمند فعال در محل کار خود هستید ممکن است همیشه به دنبال فرصتهای جدیدی برای کسب مهارتهایی باشید. این فرصتها میتوانند به شما کمک کنند تا در سازمانی که در آن کار میکنید بیشتر رشد کنید و یا حتی ارتقا سطح پیدا نمایید. گاهی نیز ترجیح میدهید تا مهارتهای خاصی را به منظور دستیابی به فرصتهای شغلی بهتر بیاموزید. حال ممکن است این شغل متفاوت از زمینه کاری فعلی شما باشد اما نیازتان به تکامل شما را به این سو میکشاند.
بدانید که هرچه مهارت بیشتری کسب کنید به افزایش رشد شخصی خود کمک خواهید کرد. اینکار به شما کمک میکند فرصتهای شغلی بزرگتر و چالش برانگیزتری داشته باشید. تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که به منظور دستیابی به بهترینها همواره مشتاق یادگیری چیزهای جدیدتر باشید.
رشد فردی شامل چه زمینه هایی است؟
پاسخ به این سوال بسیار جامع است اما میتوان گفت رشد فردی تمام زمینه های زندگی انسان را تحت تاثیر قرار میدهد و باعث رشد و پیشرفت انسان در چارچوب زندگی فردی و اجتمائی میشود به این شکل که وقتی انسان تا حدی به خودآگاهی رسید توانایی تغییر در بسیاری از جنبه های زندگی خود را پیدا میکند.
برای حفظ رشد فردی و شخصیتی خود میتوانیم چه کار کنیم؟
اگر معنای حقیقی رشد فردی را دریافتهاید و حالا مایل به حفظ و پرورش آن هستید به شما پیشنهاد میکنیم که حتما موارد زیر را بخوانید:
مجلات و وبلاگهای تخصصیتری در زمینه کاری خود بخرید و بخوانید.
در مورد روندهای جدید بازار اطلاعات مناسبی کسب کنید.
سعی کنید تا همیشه کتابهای خوبی بخوانید.
در راستای سلامت روان و جسم خود کوشا باشید.
شروع به یادداشت کردن کارهایی کنید که علاقهمند به انجام آنها هستید.
بدانید که با رشد فردی دیگر تواناییهای شما برای دستیابی به موفقیت، بلوغ و ادامه تحصیل افزایش پیدا خواهند کرد. هیچ احساسی بهتر از دستیابی به اهداف در زندگی یک انسان نیست حال خواه این هدف کسب عنوان کارمند نمونه سال باشد یا این که بتوانید نمره ۲۰ را در درس ریاضی کسب کنید .
رشد شخصیتی شما را در موقعیتهایی قرار میدهد که میتواند با تغییراتش شما را تبدیل به واجد شرایطترین فرد برای رسیدن به آن هدف کند. همچنین پس از عبور از این مرحله تجربیات یا داستانهای شخصی شما در این راه میتواند به اطرافیان نیز کمک کند. به یاد داشته باشید که موفقیت شما با شانس یا با قرار گرفتن در مکان و زمانی مناسب حاصل نمیشود بلکه مستلزم سخت کوشی و استفاده از فرصتها در زندگی است.
مراحل رشد شخصیت در انسان کدامند؟
میل به دست یابی به بهترینها از بدو خلق انسان توسط خدا در ساختارش نهادینه شده و با گذشت زمان نیز بیشتر میشود. همانطور که در این مقاله بارها برایتان ذکر کردیم که رشد رشد شخصی چیست؟ تکامل شخصیتی یک فرایند تحول آفرین در زندگی انسان است که در آن بهبودهایی در وضعیت جسمی، عاطفی، فکری و معنوی انسان پدیدار میگردد. مردم دوست دارند علاوهبر زندگی و موقعیت مالی خود شخصیت خود را نیز پرورش دهند.
زمانی میتوانید مطمئن شوید که به رشد فردی و شخصیتی در زندگی خود رسیدهاید که هدفی را در زندگی خود شناسایی کنید و در راه رسیدن به آن از تمام وجودتان مایه بگذارید. با وجود تمامی این حقایق ما در این بخش تصمیم داریم تا برای شما مراحل رشد شخصی در انسان را معرفی کنیم تا راحتتر بتوانید وجود آن را در زندگی شخصیتان تشخیص دهید.
دوست داشتن خود
ما انسانها تا قبل از دانستن این که رشد فردی چیست؟ مدام از تمامی مسائلی که به خودمان مربوط میشوند گله و شکایت میکنیم. اما توجه داشته باشید که زمانی که شروع به دوست داشتن خود کنید و دیگر بیدلیل خود را ملامت نکنید از همان زمان شما دیگر بزرگ شدهاید و به رشد فردی در همه ابعاد رسیدهاید.
پذیرش اشتباهات خود
هر زمان که دیگر تمایل به فرار از اشتباهاتی که انجام دادهاید و سرپوش گذاشتن روی آنها نداشتید میتوانید مطمئن شوید که به این رشد دست یافتهاید. شخصیت شما نسبت به دیروز تفاوت پیدا کرده است و حالا دیگر قادرید به راحتی اشتباهات خود را گردن بگیرید و درصدد جبران آن برآیید.
همانند خودتان رفتار کنید
شاید تمایل به تظاهر کردن به آنچه که نیستید کاری باشد که بیشتر توسط نوجوانها انجام میشود اما هرگاه که از انجام این کار دست برداشتهاید و به خود حقیقیتتان افتخار کردید دقیقا در همان زمان یک قدم به سمت رشد و تکامل شخصیت نزدیکتر شدهاید.
مثبت فکر کنید
همه ما از افرادی که مدام غر میزنند و تنها بخش خالی لیوان را میبینند فراری هستیم. حتی اگر امکان رخ دادن یک اتفاق ناگوار در زندگیتان وجود دارد سعی کنید روحیه خود را نبازید و بدانید که چه آن اتفاق رخ دهد و یا رخ ندهد، باز هم زندگی ادامه دارد. پس هرگاه که توانستید این مورد را نیز درک کنید قطعاً خودتان متوجه رشد شخصیتتان خواهید شد.
نتیجه گیری
ما در این مقاله سعی کردیم توضیح دهیم که رشد فردی چیست؟ همچنین مراحل رشد فردی در یک انسان را نیز به سادگی بیان کنیم.
توجه داشته باشید که لازمهی قدم برداشتن در این مسیر این است که ابتدا بدانید اصلاً رشد فردی به چه معناست و چگونه میتوان به آن رسید. همچنین ما در ادامه این مقاله مواردی را ذکر کردهایم که با پیروی از آنها شما میتوانید شخصیت خود را بیش از پیش پرورش دهید.
برخی از سوالات رایج:
۱. رشد شخصی به چه معناست؟
شاید در نگاه اول این سوال کلیشه ایی به نظر برسد اما با صرف کمی وقت می توان به این نتیجه رسید که پاسخ به این سوال دشوار است. درواقع رشد شخصی رسیدن به خودآگاهی در انجام امور و زندگی روزمره است که با سال ها تلاش و تمرین مستمر به دست می آید.
۲. رشد فردی شامل چه زمینه هایی است؟
پاسخ به این سوال بسیار جامع است اما می توان گفت رشد فردی تمام زمینه های زندگی انسان را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث رشد و پیشرفت انسان در چارچوب زندگی فردی و اجتمائی می شود به این شکل که وقتی انسان تا حدی به خودآگاهی رسید توانایی تغییر در بسیاری از جنبه های زندگی خود را پیدا می کند.
۳. رشد فردی از کجا آغاز می شود؟
جایی که انسان متوجه می شود مسیری که طی کرده اشتباه است و درواقع شروع به بیشتر آموختن می کند و از آموخته های گذشته خود برای ساختن آینده روشن تر استفاده می کند، رشد انسان شروع می شود.
تسلط بر فنون مذاکره یکی از مهمترین فاکتورهایی است که در زندگی شخصی و حرفهای باید مورد توجه قرار بگیرد؛ این امر با مطالعه بهترین کتاب مذاکره و شرکت در سخنرانیهای مربوطه امکانپذیر است. هدف کلی از فرآیند مذاکره، دستیابی به توافق در مورد ایدهها و دیدگاههای شرکتکنندگان حاضر در بحث است. مذاکره به بخشی از زندگی روزمره ما و حتی یک جزء اساسی از تعاملات اجتماعی روزانه تبدیل شده است.
در کسب و کار نیز داشتن مهارت مذاکره به هنگام بروز یک مشکل میان شرکتهای داخلی و خارجی بسیار مهم است. داشتن مهارت و فنون مذاکره در زمینه منابع انسانی مثلاً هنگام مذاکره در مورد افزایش دستمزد امری بسیار کاربردی است. غالباً مذاکره شامل اتخاذ و سپس رها کردن برخی از مواضع است.
در این حالت ما در مورد یک معامله موضعی صحبت میکنیم که ممکن است در آن مذاکره کنندگان گاها لحنی نرم و یا قوی داشته باشند. به منظور تسلط هرچه بیشتر بر اصول مذاکره استفاده از بهترین کتاب مذاکره میتواند بسیار مفید باشد. یکی از بهترین بهترین کتابهای اصول و فنون مذاکره کتاب getting to yes یا جواب مثبت بگیریم است. این کتاب توسط «راجر فیشر و ویلیام ال اوری» نوشته شده است.
در این کتاب روش جایگزینی به منظور چانهزنیهای موضعی معرفی و عنوان گردیده است. هدف این کتاب یافتن راهحلهایی است که در نتیجه مناسب هر دو طرف باشد. در واقع شما با مطالعه فهرستی از بهترین کتابهای مذاکره میتوانید به طرز چشمگیری مهارت مذاکره خود را ارتقا بخشید. برای اشین که بتوانید در مذاکره موفق شوید در ابتدا باید به یک مذاکره کننده بهتر از گذشته خود مبدل گردید.
در این راه باید به شخصی تبدیل شوید که میتواند با اطرافیان خود ارتباط بهتری برقرار کند و فرد موثرتری در جامعه شناخته شود.
ما با درک این مسئله تصمیم گرفتیم تا در این مقاله به ارائه فهرستی از بهترین کتابهای اصول و فنون مذاکره برای شما بپردازیم. با معرفی بهترین کتاب مذاکره یکی از راحتترین روشهای فراگیری این مهارت را به شما نشان خواهیم داد. پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
معرفی ۱۰ تا از بهترین کتاب های مذاکره
در این بخش از مقاله قصد داریم تا ۱۰ مورد از بهترین کتاب مذاکره را به شما معرفی کنیم. هدف از مطالعه این کتابها میتواند پیروزی در یک مصاحبه تجاری، یادگیری نحوه صحیح مذاکره با دیگران یا بالا بردن توانایی خود در راضی کردن دیگران باشد.
هر هدفی که از یادگیری فنون مذاکره دارید باید بدانید که ابتدا نیازمند آموزش صحیح هستید. گذشته از داشتن قدرت اقناع مردم مذاکره به همدلی، گوش دادن، استراتژی و درک روانشناسی انسانها نیازمند است. به منظور پرورش مهارتهای مذاکره خود ادامه این بخش از مقاله را بخوانید. ما این جا بهترین کتابهای اصول و فنون مذاکره موجود در بازار را به منظور خرید معرفی کردهایم.
نبوغ مذاکره: چگونه بر موانع غلبه کنیم
به نظر بسیاری از مردم نویسنده این کتاب «دیپاک مالهوترا» متخصص خبرهای در زمینه مذاکره است. او در حال حاضر مشغول به تدریس در دانشکده تجارت هاروارد است. «دیپاک» در دانشگاه تنها به مدیران تدریس میکند؛ اما برای یادگیری از این کتاب ضروری نیست حتما مغز متفکر تجارت باشید.
مطالعه کتاب نبوغ مذاکره به شما عادتها و استراتژیهایی را که لازمه مذاکره موفق هستند را آموزش میدهد. این کتاب به شما اعتماد به نفس لازم برای غلبه بر رقبایان در مذاکره را میدهد.
این که آیا شما در حال کار روی یک پروژه بزرگ املاک و مستغلات هستید. یا فقط سعی در تأمین امنیت زندگی خود در آینده دارید. این کتاب با استفاده از مثالهای دنیای واقعی و همچنین تحقیقات رفتاری پیشرفته شما را در این روند راهنمایی میکند. در این کتاب شما خواهید آموخت که چگونه میتوانید نقاط مشترکی را میان خود و رقبایتان پیدا کنید.
سپس به واسطه این اطلاعات از نقاط ضعف دیگران سوءاستفاده کنید و از تسلیم شدن دربرابر هرگونه فشار خودداری نمایید. این کتاب به ویژه در مواردی که رقبای قدرتمندتان با شما غیراخلاقی برخورد میکنند بسیار مفید است.
دقیقاً چه باید بگویید: کلمات جادویی برای تأثیر بیشتر
این کتاب را میتوانیم به راحتی به عنوان بهترین کتاب مذاکره به شما معرفی کنیم. «فیل ام جونز» یکی از نویسندگان پرفروش در آموزش مهارتهای مذاکره است. «فیل» با این کتاب به بیش از دو میلیون نفر در سطح جهان آموزش مذاکره داده است. در این کتاب درمورد مواردی چون چگونگی قانع ساختن مردم و مهارت زمان گفتن صحیح آموزش داده شده است.
این کتاب به همان اندازه که به نظر ساده میرسد به شما میآموزد که چگونه اقدام به برقراری یک ارتباط موثر به روشی روشن و مختصر کنید.
«جونز» به عنوان یکی از مربیان برجسته در زمینه فروش کتاب در جهان شناخته می شود. او به خوانندگان کمک میکند تا بتوانند راحتتر مفاهیم پیچیده مذاکره را درک کنند. خواندن این کتاب یک گزینه عالی برای تقویت مهارت مکالمه و مذاکره است.
بهترین کار در برخورد با کارفرمایان سختگیر: فراتر از دلیل
همه افرادی که در آن سوی میز مذاکره میبینیم قرار نیست همیشه آرام و سرسخت باشند. برخی از آنها عصبانی، احساساتی، غیر منطقی و متفاوتتر از گمان شما هستند. برای مقابله با این افراد باید ابتدا از قدرت عاطفی عمیقی بهرهمند شوید. برای برخورداری از این قدرت بهتر است که به راهنماییهای روانشناسی رفتاری اعتماد کنید. کتاب فراتر از دلیل جزء فهرستی از بهترین کتابهای اصول و فنون مذاکره حال حاضر است. کتاب فراتر از دلیل نوشته «راجر فیشر» و «دانیل شاپیرو» است.
«فیشر» و «شاپیرو» بهتر از هرکسی در دنیا میفهمند که چگونه باید از احساسات خود به عنوان ابزاری در مذاکره استفاده کنید. در این کتاب شما خواهید آموخت که چگونه احساسات دیگران را به روشی مثبت درک کنید. مشاورههایی که در این کتاب دریافت میکنید به شما این امکان را میدهند که در زندگی روزمره خود فرد دلسوزتری باشید.
در فراتر از دلیل شما با پنج “نگرانی اصلی” یک مذاکره کننده آشنا خواهید شد. درواقع این نگرانیها باعث ایجاد انگیزه در افراد میشوند. انگیزههایی همچون قدردانی، وابستگی، خودمختاری، جایگاه و نقش.
بهترین روش برای سختترینها: هرگز سازش نکنید
«کریس ووس» حتی میداند که چگونه باید با تروریستها مذاکره کند. «ووس» با استفاده از تجربه خود به عنوان افسر پلیس در کانزاس سیتی و بعداً به عنوان مذاکره کننده گروگان گیری FBI این کتاب را نوشته است. استفاده از روانشناسی در مذاکرات همواره منجر به نابودی فشار و استرس آن میشود. شما بصورت روزانه با سارقین بانک و آدم ربایان سروکار ندارید. توجه کنید که یادگیری اینکه چگونه میتوانید همیشه آرام و متمرکز باشید در روند یک مذاکره خیلی مهم است.
داشتن این توانایی فارغ از این که در کدام صنعت کار میکنید به حرفه شما کمک میکند. «ووس» در یکی دیگر از بهترین کتاب مذاکره خود به شما میآموزد که چگونه یک مذاکره کننده قوی باشید. او فلسفه کتاب خود را به ۹ استراتژی تقسیم کرده است. این موارد به شما کمک میکند تا همه را متقاعد کنید. حال چه در تلاش برای تأمین بودجه پروژه خود باشید و یا این که میخواهید همسر خود را مجاب کنید که به جای ماهی برای شام مرغ بپزد.
اگر این کتاب را بخوانید نمیتوانیم تضمین کنیم که شما به عنوان بهترین مذاکره کننده آدم ربایی بین المللی برای FBI استخدام میشوید؛ اما به شما یقین میدهیم که این کتاب بسیار جذاب است و مطمئناً چیزهای زیادی از آن خواهید آموخت.
عبور از نه: مذاکره در شرایط دشوار
این اتفاق برای همه ما اتفاق افتاده است که ساعتها، روزها یا حتی هفتهها وقت خود را صرف آماده سازی یک ارائه یا پیشنهاد مناسب برای رئیس خود کنیم.
شما برای موفقیت در یک مذاکره به خوبی لباس میپوشید، یادداشتهای خود را مرور میکنید و مطمئن میشوید که برای پاسخدهی به هر سوالی از قبل فکر کردهاید. گاهی ممکن است علی رغم تمام زحمات شما پاسخ به پیشنهاد شما “نه” باشد. شما در چنین حالتی نباید تسلیم شوید.
به منظور تقویت قوه مذاکره خود میتوانید نسخهای از این کتاب را تهیه کنید. کتاب عبور از نه توسط شخصی که در برنامه مذاکره دانشکده حقوق هاروارد کار میکند نوشته شده است. با مطالعه آن شما خواهید آموخت که چگونه در هر موقعیتی باید آرام بمانید. با مطالعه این کتاب میفهمید معنای واقعی “نه” طرف مقابل چیست و راههای بازگشت به میز مذاکره به گونهای است که هر دو طرف راضی باشند چگونه است.
رسیدن به بله: مذاکره بر سر دستیابی به توافق بدون دست کشیدن از اهداف
کتاب رسیدن به بله جزء فهرستی از بهترین کتابهای مذاکره است. این کتاب توسط استاد هاروارد و همکارش «راجر فیشر» نوشته شده است. در مجموع کتاب رسیدن به بله هدف بعدی پس از گذشتن از نه است. یعنی این دو کتاب مکمل یکدیگرند. در این کتاب نویسندگان اصول مذاکره جهانی را برای شما به امری آسان تبدیل میکنند.
شما میتوانید از این مهارت در قانع سازی همسران، فرزندان، همکاران و ارشد خود استفاده کنید. فرقی ندارد که قصد دارید تنها کودک خود را بخوابانید و یا این که به مشکلات موجود در کشور فکر کنید. این کتاب به شما کمک میکند که گستردهتر فکر کنید. طوری که بتوانید با دشمنان خود نیز کار کرده و به نقاط مشترک برسید.
بهترین راه برای مذاکره: کتاب گفتوگوهای سرنوشت ساز
بعضی اوقات وقتی عصبی هستید، به سختی میتوانید کارهایی که باید بکنید را به یاد بیاورید. این کتاب به شما میآموزد که چگونه خودتان را با روشی هوشمندانه آماده مذاکره کنید؛ و از عصبانیت خود برای ایجاد ارتباط بیشتر استفاده نمایید. شما با این کتاب درمییابید که چگونه فضای امنی برای گفتوگو بسازید، تا دیگران را ترغیب به انجام کاری کنید. علاوهبر این اصول راهنما، نویسندگان «کری پترسون»، «جوزف گرنی» و «رون مک میلان» برای شما موقعیتهایی را توصیف میکنند که با کمک آن بتوانید مکالمههای پربارتری را شروع کنید. شما با یادگیری این اصول میتوانید اکثر مکالمات خود را به نتیجه برسانید؛ درحالی که همچنان عزت و احترام خود را نسبت به طرف مقابل حفظ کردهاید.
بیشتر به دست آورید: چگونه مذاکره کنیم تا در کار و زندگی موفق شویم
رتبه هشتم بهترین کتاب مذاکره به کتاب بیشتر به دست بیاورید، اثرstuart diamond تعلق میگیرد. در این کتاب «استوارت دایموند» به خوبی به بررسی باورهای رایج مذاکره پرداخته است. او این دسته از باورها و تصورات را به شیوهای زیبا به چالش کشیده است. همچنین در این کتاب آموزش مهارت مذاکره از شیوه متفاوتی به منظور آموزش استفاده گردیده است.
شما با خواندن این کتاب میفهمید در یک مذاکره بجای تمرکز روی مبحث اعمال زور، باید اقدام به ایجاد شرایطی کنید که هر دو طرف در نهایت سود ببرند.
چانه زدن برای رسیدن به منفعت: راهبردهای مذاکره برای افراد منطقی
نهمین کتاب که در فهرستی از بهترین کتابهای اصول و فنون مذاکره دنیا قرار دارد؛ توسط فردی به نام «ریچارد شل» نوشته شده است. به منظور تقویت توانایی و فنون مذاکره مطالعه این کتاب بسیار کمک کننده است. این کتاب یکی از شناخته شدهترین و بهترین کتاب مذاکره است؛ با مطالعه آن شما میتوانید به فنون مذاکره برای کسب سود بیشتر تسلط یابید.
با توجه به این موضوع که هزینه کلاسهای حضوری و یا آنلاین آموزش مذاکره ممکن است زیاد باشد؛ بنابراین ما به شما مطالعه این کتاب را به منظور افزایش مهارت فنون مذاکره پیشنهاد میدهیم. حال اگر به دنبال فهرستی از بهترین کتابهای مذاکره هستید؛ کتاب راهبردهای مذاکره برای افراد منطقی نوشته «ریچارد» برای شما بسیار مناسب است. این کتاب میتواند در بازه زمان کوتاهی شما را به یک مذاکره کننده حرفهای تبدیل کند.
شروعی برای مذاکره و رقابت: مدیری در نقش مذاکره کننده
شاید بتوان تفاوت این کتاب را با سایر کتابهای مشابه در روند آموزشی آن دانست. کتاب مدیری در نقش مذاکره کننده نوشته David A. Lax و James K. Sebenius است. با توجه به تیتر و نام کتاب میتوانید متوجه شوید که در مورد شیوهها و فنون مذاکره است. در این کتاب به شیوهای رقابت طلبانه مبانی اصلی مذاکره برای شما تشریح شده است. به بیان دیگر این کتاب از دیدگاه شخصیتی مدیر نوشته شده است؛ به شیوههای صحیح مذاکره در خصوص اختلافات، افزایش بودجه، عقد قرارداد و موارد این چنینی پرداخته است.
در مورد این کتاب دو دیدگاه اصلی وجود دارد. دیدگاه اول به رویکرد پیچیده مذاکره برای مدیران، وکلا و چالشهای چانه زنی آنها پرداخته است. در دیدگاه دوم نیز از زاویهای متفاوت به زندگی یک مدیر موفق میپردازد. در این کتاب به برای شما مشخص میشود که؛ یک مذاکره کننده قوی باید در عین ظرافت دائماً در حال سازماندهی امور مرتبط با مذاکره باشد. دیدگاه دوم به این موضوع اشاره دارد که یک مدیر موفق باید چگونه باشد. یک مدیر باید بتواند در قراردادها و توافقنامههای سرمایه گذاری عملکردی مثبت داشته باشد. با مطالعه این کتاب متوجه خواهید شد؛ به عنوان یک مدیر موفق چگونه باید روابط خود را به طور خلاقانه پیش ببرید.
۳ مرحله برای تسلط یافتن بر مهارت مذاکره
در هر مذاکرهای که صورت میگیرد، افراد همیشه به دنبال منافع خود هستند. اکثرا نمیدانند که یک مذاکره خوب آن است که هر دو طرف خوشحال میز مذاکره را ترک کنند. از میان فهرستی از بهترین کتابهای مذاکره که در بالا به شما معرفی کردیم. اگر یکی از آنها را نیز تا کنون خوانده باشید. متوجه وجود یکسری اصول ثابت میان آنها میگردید. ما در این بخش به شما ۳ مرحله و اصل به منظور مهارت یافتن در مذاکره را آموزش میدهیم.
برقراری رابطه
یک مذاکره کننده ماهر قبل از شروع کار با رقیب خود رابطه دوستانهای برقرار میکند. با انجام این کار میتوانید نوعی اطلاعات نسبت به شخصی که با او کار میکنید به دست آورید؛ و بالعکس. “کسب اطلاعات” خود بخشی مهم و اساسی در روند یک مذاکره است. بنابراین همیشه سعی کنید با رقیبانتان صمیمی برخورد کنید. داشتن صداقت و وقار از خصوصیات قابل لمس و بنیادی است؛ و بر اساس آن مذاکرات سازنده بنا میشوند.
اگر شما در موقعیتی که قرار دارید؛ به عنوان یک مذاکره کننده با رقیبتان صمیمی برخورد کنید. انجام این کار سبب میشود تا طرف مقابل به شما احترام بگذارد. سپس شما نه تنها به عنوان یک مذاکره کننده، بلکه به عنوان یک انسان قابل اعتماد نیز شناخته میشوید. برقراری رابطه دوستانه کلید موفقیت در مذاکره است.
روی بردن تمرکز کنید.
برد در هر مذاکره سکوی پرتاب شما به جایگاهی بهتر در آینده است. اگر قرار است پای میز مذاکره بنشینید؛ بهتر است فقط به فکر خودتان باشید. در هر قدمی از مذاکره که طی میکنید از یادنبرید که داشتن خلاقیت برای مذاکره ضروری است.
در طی مذاکره همواره چشم خود را روی آرزوها و دستاوردهای بزرگ باز نگه دارید؛ جواب نه را نپذیرید و خود را درگیر دستاوردهای کوچک نکنید.
ریتم مذاکره را حفظ کنید
فراموش نکنید که حفظ ریتم یکی از لازمههای هر مذاکره است. قرار نیست تا در طول مذاکره به طرف مقابل فشار بیش از اندازه وارد کنید؛ در طول مذاکره حتی بهتر است و گاهی اوقات اصلاً چیزی نگویید. فراموش نکنید که مکثهای خاموش میتوانند ابزاری بسیار قدرتمند در طول مذاکره باشند.
به خود و رقیبتان زمان و مکانی مناسبی اختصاص دهید؛ شما باید بتوانید در مورد هر آنچه که تاکنون گفتهاید و شنیدهاید بیشتر بیاندیشید. عجله برای یک مذاکره مثل سم است.
سعی کنید ریتم طبیعی و مناسبی برای مذاکره خود ایجاد کنید. رعایت ریتم تنها باعث آرامش ذهنی خودتان میشود.
نتیجهگیری
ما در این مقاله سعی کردیم شما را با ۱۰ تا از بهترین کتاب مذاکره در دنیا آشنا سازیم. ما به شما فهرستی از بهترین کتابهای اصول و فنون مذاکره ارائه کردیم؛ که از آنها در سطح جهان به منظور آموزش و یادگیری استفاده میشود. با توجه به اهمیت کتاب در تعلیم و آموزش؛ ما به شما مطالعه یکی از این کتابها را پیشنهاد میکنیم.
لیستی که از بهترین کتاب مذاکره در این مقاله ذکر کردیم؛ بر گرفته شده از معروفترین چارتهای جهانی مذاکره بوده است.
در انتهای مقاله سعی کردیم تا سه مرحله برای تسلط یافتن بر مهارت مذاکره را به شما آموزش دهیم.
برخی از سوالات رایج:
۱. کاربرد مذاکره در زندگی روزمره چیست؟ مذاکره در زندگی بشر کاربرد فراوانی دارد و باعث فهم و درک عمیق تر افراد از یک دیگر می شود. این موضوع در شناخت محصول نیز کاربرد فراوانی دارد و باعث بیشتر و بهتر دیده شدن محصول می شود.
۲. چند کتاب برای تقویت مهارت مصاحبه نام ببرید؟
۱. نبوغ مذاکره: چگونه بر موانع غلبه کنیم ۲. دقیقا چه باید بگویید: کلمات جادویی برای تاثیر بیشتر ۳. بهترین کار در برخورد با کارفرمایان سخت گیر: فراتر از دلیل ۴. عبور از نه: مذاکره در شرایط دشوار
۳. منظور از ریتم مذاکره چیست؟
در طول فرایند مصاحبه لازم نیست تا شما در تمام بازه های زمانی به افراد یک میزان فشار برای شناخت و معرفی محصول وارد کنید لازم است تا در برخی شرایط از این فشار کم کنید.
معرفی جیم ران ، بررسی زندگی نامه جیم ران (Jim Rohn) کارآفرین و سخنران برجسته
جیم ران کیست؟ بسیاری از افرادی که به دنبال موفقیت میگردند و نیاز به راهنماییهای یک فرد موفق دارند این اسم را به خوبی میشناسند. در مسیر موفقیت دو گروه از افراد وجود دارند: گروه اول افرادی هستند که نمیتوانند سختیهای راه را تحمل کنند و تصور میکنند بدون تلاش هم میتوانند به موفقیت دست پیدا کنند؛ اما گروه دوم برخلاف گروه اول میدانند که بدون تلاش و تحمل سختیها رسیدن به موفقیت ممکن نیست.
پر واضح است که دسته دوم به مقصد نهایی و موفقیت خواهند رسید؛ اما این گروه علاوهبر دو فاکتوری که بریان کردیم یعنی تلاش و نحمل سختیها نیاز به یک الگو نیاز دارند تا از مسیرشان منحرف نشوند.
جیم ران کیست؟ جیم ران دقیقا همان الگویی است که این دسته از افراد به آن و راهنماییهایش نیاز دارند. در این مقاله قصد داریم به این سوال یعنی جیم ران کیست؟ بپردازیم تا در مسیر موفقیتتان بتوانید از راهنماییهای این شخص بزرگ استفاده کرده و به اهدافتان برسید.
جیم ران کیست؟ زندگینامه جیم ران
با مطالعه زندگینامه جیم ران بهتر میتوان فهمید که جیم ران کیست و چگونه به این جایگاه رسیده است؟ جیم ران که به عنوان یکی از افراد موفق در دنیا شناخته میشود، در ۱۷ سپتامبر ۱۹۳۰ به دنیا آمده است. یک خانواده با استطاعت مالی پایین در آیداهو و یک پدر کشاورز، اولین جرقههایی بودند که ذهنیت رسیدن به موفقیت را در جیم ران پرورش دادند. پدر او «امانوئل» و مادرش «کلر» او را به یک مدرسه محلی فرستاند. اما «جیم» در آنجا خوشحال نبود.
چرا که متوجه شده بود که در این گونه مدارس،چیزی به جز دانش و علم عرف را یاد نمیگیرد. از طرفی دیگر مهارت او در داستانگویی که از پدرش به آموخته بود نیز کمک چندانی به رسیدن به خواستههایش نمیکرد. او به دنبال دانش کاربردی مناسب خود میگشت و نتیجه این کار نیز این بود که جیم ران پس از گذشت یک سال از تحصیلش، دانشگاه را رها کرده و به دنبال یک کار واقعی رفت. هرچند که این کار باعث شد تا در ۲۵ سالگی کاملا ورشکسته و بدهکار شود.
به هنگامی که جیم ازدواج کرد و صاحب فرزند شد، هیچ ایدهای نداشت که در ادامه چه باید بکند اما سخت تلاش میکرد تا هزینه های زندگی خانوادهاش را تامین کند. در این مدت بدون هیچ هدفی به زندگی خود ادامه داد تا این که با فردی به نام «جان ارل شف» که یکی از سخنرانان بزرگ انگیزشی بود آشنا شد.
راهنماییهای این فرد تاثیر بسیار زیادی روی طرز تفکر و زندگی جیم ران گذاشت. آقای «ران» در سن ۳۱ سالگی به یک میلیونر موفق تبدیل شد؛ اما متاسفانه استاد او یعنی آقای «شف» یک سال قبل از این اتفاق درگذشت. او همیشه میدانست جیم ران کیست؟ و به چه فردی تبدیل خواهد شد.
امروزه جیم ران به عنوان یک سخنران و کارآفرین موفق شناخته میشود؛ اما بر اساس زندگینامه جیم ران جالب است که بدانید او در ابتدای زندگی خویش بسیار فقیر بوده و با تلاش مستمر، زندگی با رفاهی را برای خود مهیا ساخته است. گذراندن بیش از ۴۰ سال از عمر روی ابداعات و طرحهای نوآورانه، همگی بیانگر تلاش و اراده مداوم این شخص برای کمک به خود در ابتدا و بعد از آن به سایر افراد است.
جیم ران کیست؟ بررسی سخنرانی های جیم ران
شاید مهمترین عاملی که باعث محبوبیت جیم ران شده، توانایی بینظیر او در سخنرانی است. توانایی که باعث ایجاد نور امید و جرقه زدن ایدههای خارقالعاده در دلها و اذهان افراد زیادی شده است.
سخنرانیها و صحبت های جیم ران در قالبهای مختلفی همچون کتاب و برنامههای صوتی و تصویری یافت میشود، میتواند حس اعتماد به نفس و ظرفیت درونی شما را به شکل شگرفی بالا ببرد. تمامی این موارد منتج به ایجاد یک ذهن آرام میشوند؛ چرا که مهمترین ابزار برای رسیدن به موفقیت، داشتن یک ذهن آرام اما خلاق است.
جالب است بدانید یکی از عقاید مهم این شخص، این است که: تمایل رسیدن به موفقیت در ذات و درون همه ما آدمها وجود دارد. چه آنها که متوجه این خواسته درونی نمیشوند و چه کسانی که با ذهن آگاه خود در مسیر رسیدن به آن قدم بر میدارند
نتیجههای بسیاری نشان میدهد که افرادی که سرمشق زندگی خود را بر پایه توصیههای عقلانی جیم ران چیدهاند و درک کردهاند که جیم ران کیست؟ به موفقیتهای بزرگی در زندگی رسیدهاند. البته همانطور که گفتیم نباید در این جا از فاکتور مهم اراده مصمم و پشتکار نیز غافل شد.
مسیر زندگی جیم ران
با شروع تغییر شخصیتی و روش زندگی، «جیم» پا در مسیر مستمر موفقیت گذاشت. بنیان عقاید او این بود که هرچیزی را که بخواهی میتوانی به دست آوری. تنها باید در راستای رسیدن به آن تلاش و اراده مصمم داشته باشی. در ابتدا، «جیم ران» کار خود را با مشغول شدن در یک مغازه به عنوان فروشنده شروع کرد؛ اما عقیده داشت که بسیار بهتر است فردی از بیزنس خودش سود کسب کند تا این که حقوقبگیر فرد دیگری باشد.
شاید بتوان اقای «شف» را یکی از مهمترین افراد تاثیرگذار در زندگینامه جیم ران دانست؛ چرا که «شف» قبل از این که در سن ۴۹ سالگی فوت کند درک کرده بود که جیم ران کیست و چه شخصیتب دارد” به همین دلیل به طور مستمر، ۵ سال پایانی عمرش را صرف تشویق جیم به میلیونر شدن میکرد. جیم ران نیز رویایی را که شرف در ذهن او ساخته بود را به مرحله ظهور رساند. اما تمامی این مسائل و داستانها تنها شروع مسیر پر فراز و نشیب جیم بوده است.
در ده ۶۰ بود که «جیم» به بورلی هیلز کالیفرنیا مهاجرت کرد. در یکی از شبهایی که او در یک مهمانی بود، داستان خود را برای افراد دیگری تعریف کرد. در نهایت توانایی داستانگویی منحصربه فردی که از پدرش آموخته بود، باعث شد تا «داستان پسر اهل مزرعه آیداهو که به بورلی هیلز رسید» در ذهن و قلب افراد بسیاری جا باز کند.
شهرت کوچکی که به وسیله افراد آن مهمانی به او رسیده بود، باعث شد تا افراد زیادی از یکدیگر بپرسند که جیم ران کیست؟ به همین دلیل از مدارس و دانشگاههای زیادی دعوتنامه دریافت کند و به عنوان سخنران در آنجا حضور داشته باشد. در سال ۱۹۶۳ بود که «ران» به صورت رسمی سخنرانیهای خود را شروع کرد و بعد گذشت مدتی، به عنوان یک سخنران بینالمللی معتبر در بسیاری از نقاط جهان شناخته شد. در ۵ دسامبر ۲۰۰۹ بود که جیم ران بعد از گذراندن یک زندگی موفقیتآمیز، دنیا را ترک کرده و فوت کرد.
تفکرات جیم ران
یکی از جالبترین و البته کاربردیترین عقاید جیم ران این بود که میگفت: آرزو نداشته باشید که مشکلات شما کوچک شوند؛ بلکه خودتان را برای حل مشکلات بزرگتر آماده کنید. چرا که تنها در این صورت است که میتوانید در مواجه با هر چالشی آماده باشید.
مورد دیگری که میتوان از شخصیت قوی «ران» عنوان کرد، قائل شدن مرزی بسیار باریک در مفاهیم متضاد است. او معتقد بود، مغرور و فروتن یا انسان ظالم یا رئوف شاید در معنی خیلی با هم متفاوت باشند؛ اما مرز بسیار باریکی میان آنها است که کوچکترین لغزش باعث سقوط در آنها میشود. نظم و انضباط یکی از مهمترین فاکتورهایی بود که «ران» آن را برای رسیدن به موفقیت لازم میدانست.
او اعتقاد داشت که با حفظ انضباط در زندگی، میتوان در عین رسیدگی به همه امور، به هر هدفی هر چقدر بزرگ دست یافت. در حقیقت او نظم را عضوی جداناپذیر از موفقیت میدانست. برای کسانی که در سخنرانیهای او شرکت کرده باشند، شاید آشنا باشد جمله معروفی که میگفت: موفقیت چیزی نیست جز چند کار مرتب و مداوم که روزانه تمرین میشود.
جیم ران کیست؟ زندگی شغلی جیم ران
جیم ران با شروع فرآیند تغییر خود، با حوادث و مسائل گوناگونی مواجه شد. مهارت او به انسانهایهای زیادی کمک کرد و به آموزش مسائلی پرداخت که قبل از آن توسط هیچ کس دیگری عنوان نشده بود.
او به عنوان فردی که با ارادها و مصمم به اهدافش رسیده، به طور مداوم همانند استادش به اطرافیان توصیه میکرد تا دست از تلاش برای رسیدن به رویاهایشان نکشند. «ران» 39 سال به صورت مستمر و برای حدود 4 میلیون نفر سخنرانی کرد. نتیجه این همه تلاش مداوم این بود که او در سال 1985 موفق به دریافت جایزه CPAE از موسسه سخنرانان ملی شد.
جیم ران کیست؟ بررسی درستآوردهای جیم ران
زیرکی و توانایی جیم ران یکی از خصلتهای ستودنی او بود. تالیف بیش از ۲۵ کتاب، تشکیل برنامههای مختلف صوتی و تصویری و دریافت جوایز مختلف، همگی بیانگر زندگی موفق و حرفهای «ران» است. دو اثر “هنر زندگی استثنائی” و “چالش موفقیت” را میتوان از آثار موفق و یادگار زندگانی او دانست.
یکی از معتبرترین جوایزی که ران توانست کسب کند، توسط رئیس زمان NSA به او اهدا شد که از آن با نام جایزه تاثیرگذار یاد میشود. اتفاق جالبی که در زمان اهدا این جایزه افتاد این بود که «ران» به هنگام دریافت جایزه از2500 نفر حاضرینی که در مراسم بودند سوال پرسید: زندگی چه کسانی از شما تحت تاثیر تفکرات جیم ران قرار گرفته است؟ و جالب این جا بود که بیش از 1800 نفر از حاضرین او را ایستاده تشویق کردند. در دنیا افراد بسیاری هستند که به خوبی میدانند جیم ران کیست و چه تاثیری میتواند در زندگی آنها داشته باشد.
آثار جیم ران
جادوی کار پاره وقت
یکی از کتابهای تاثیرگذاری که توسط «جیم ران» تالیف شده است، میتوان به “جادوی کار پاره وقت” اشاره کرد. این کتاب ترجمه یکی از سخنرانیهای او است و در ایران هم استقبال خوبی از آن به عمل آمده. در این کتاب معنی تازهای از کار پاره وقت عنوان شده است. به این صورت که «ران» سعی دارد در این کتاب کار پاره وقت را به صورت همان بازاریابی شبکهای معنی کند. پیشنهاد میشود چنانچه قصد دارید تا با مفاهیم کابردی این حوزه آشنا شوید بدانید که جیم ران کیست؟ حتما این کتاب را مطالعه کنید.
پنج تکه اصلی از پازل زندگی
تشبیه زندگی به یک پازل و حل این پازل برای رسیدن به موفقیت، یک ایده هوشمندانه بود که توسط «جیم ران» به کار برده شد تا افراد زیادی را برای رسیدن به موفقیت راهنمایی کند. ران در این کتاب اصولی را به عنوان سنگ نهاد زندگی بیان میکند. اصولی در رابطه با تفکرات، نگرش، فعالیتهای روزانه، نحوه عملکرد و در نهایت نتایج ما که اساس زندگی را تشکیل میدهند.
او در کتاب پنج تکه اصلی از پازل زندگی، نحوه ارتباط این اصول در زندگی ما و تاثیر آن را بررسی میکند و با تشبیه هرکدام از آنها به یک تکه پازل، آنها را بر اساس اولویتشان دستهبندی میکند.
ارکان دوازدهگانه
این کتاب که یک اثر مشترک از «کریس ویدنر» و «جیم ران» است برای نخستین بار در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. داستان این کتاب در رابطه با مردی است که ماشینش در کنار جاده خراب شده و پیاده به راه میافتد. در میان راه مرد به عمارتی میرسد که دوازده ستون نام دارد. سرایدار عمارت، «چارلی» به کمک مرد میآید و این شروع یک رابطه دوستانه است. «چارلی» از دوازده رکن موفقیت به مرد میگوید و تعریف میکند که چگونه به آقای «دیویس» مالک عمارت کمک کرده تا موفق شود.
قانون پول که باید بدانید و چند یادداشت دیگر
موضوع اصلی این کتاب برسی تمام روابطی است که در طول زندگی یک فرد شکل میگیرد؛ روابط شخصی،کاری و یا هر نوع رابطه دیگر. مسائل مختلفی در این کتاب مطرح شدهاند که دانستن هر فردی میتواند بسیار مفید باشد. «جیم ران» که خود متخصص مدیریت شخصیتی است، در این کتاب عنوان میکند که ساختن یک شخصیت هدفدار است که به زندگی معنا میبخشد.
او در این کتاب کیفیت زندگی را ورای بعد مالی میداند و معتقد است که این دو مسئله از یکدیگر جدا هستند. «ران» همچنین در این کتاب به قدرت ذهن اشاره میکند و تاثیر شگفتانگیز افکار ما بر زندگی مان را تبیین مینماید.
قاتل شما چیست؟ قاتل شما کیست؟
بیش از حد فک کردن در مورد اتفاقات آینده، اتفاقاتی که هنوز رخ ندادهاند، شاید یکی از عواملی باشد که میتواند باعث ایجاد حس اضطراب در ما شده و مانعی برای لذت بردن از لحظات زندگی باشد. باید آگاه باشید که همچین اتفاقی برای بسیاری افراد رخ میدهد؛ اما چیزی نیست که شما به خاطرش احساس شرمندگی داشته باشید؛ بلکه باید در راستای رفع آن قدم بردارید.
نکتهای که در این مسئله مشهود است این است که، این تفکرات هیچگونه نتیجه ای ندارند. چراکه زندگی در واقعیت در جریان است نه در ذهن شما. این کتاب سعی دارد تا با آموزش نکاتی بسیار مهم، به شما کمک کند تا افکار منفی را از خود دور کرده و برای چیزی که سودی برای شما ندارد نگران نشوید.
فصلهای زندگی
این نوشته «جیم ران» برای اولین بار در سال ۱۹۸۱ منتشر شد و به عنوان یکی از بزرگترین آثار جیم ران شناخته میشود. «ران» در این کتاب سعی دارد تا زندگی را به فصلهای سال تشبیه کند. فصلهایی که یکسان هستند و فقط از یک فصل به فصل دیگری تغییر پیدا میکنند. جیم ران سعی دارد تا به ما آموزش دهد که چگونه با این تغییرات کنار آمده و بیشترین استفاده را از آنها ببریم.
این کتاب به افرادی معرفی میشود که در دوران سختی از زندگیشان چه از لحاظ مالی و چه معنوی قرار دارند. این کتاب به این دسته از افراد میگوید بالاخره زمستان زندگی پایانی دارد و بهار از راه خواهد رسید. فصلهای زندگی کتابی بسیار فوق العاده است که درک متفاوتی از زندگی را به انسان القا میکند و باعث مهیا شدن افراد، در برابر روزهای سخت میشود.
تاثیر جیم ران بر زندگی افراد مختلف
پیشتر هم عنوان کردیم که «ران» باعث ایجاد نقطه عطفی در زندگی هزاران انسان بوده است. سالهای زیادی است که افراد بسیاری هنوز هم از تفکرات او بهره میبرند. افرادی که شاید به دلیل مواجه شده با مشکلات امید خود را از دست داد بودند.
افراد موفق بسیاری را در این زمینه میتوان نام برد که با پیروی از سخنرانیهای تاثیرگذار جیم ران توانستهاند تغییرات زیادی در زندگی خود و دیگران ایجاد کنند. کسانی مانند: ویکتور هنسن، برایان تریسی، آنتونی رابینز و جک کنفیلد، نویسنده مجموعه کتابهای سوپ مرغ تنها نمونههایی از این افراد هستند که ران تاثیر بهسزایی در زندگی آنها داشته است.
علاوهبر این افراد، جیم آموزش دهنده شاگردان دیگری همچون «کریس ویدنر» نیز بوده است. «کریس ویدنر» یکی از سخنرانان انگیزشی بینالمللی است که از فعالیتهای قابل توجه او میتوان به برگزاری سمینارهای «ارکان دوازدهگانه» اشاره کرد. قابل ذکر است که این سمینار بر پایه آخرین کتاب «ران» یعنی دوازده ارکان موفقیت برگزار شده است. پیشنهاد می شود ” زندگی نامه بیل گیتس ” را مطالعه نمایید.
برخی از سوالات رایج:
۱. چند مورد از آثار جیم ران را نام ببرید؟
۱. جادوی کار پارهوقت ۲. پنج تکه اصلی از پازل زندگی ۳. ارکان دوازدهگانه ۴. فصلهای زندگی
۲. جیم رایان در کتاب قاتل شما چیست؟ قاتل شما کیست؟ به چه موضوعی میپردازد؟
جیم رایان در این کتاب به موضوع زیاد فکرکردن در جنبههای مختلف زندگی میپردازد درواقع به این موضوع اشاره میکند که برای موفقیت در کارها به زیاد فکرکردن نیاز نیست و درنهایت باید به برنامهها عملکرد.
۳. جیم ران کیست؟
جیم ران امروزه بهعنوان یکی از بهترین سخنرانان و کارآفرینان امروزی شناخته شده است که تمام دستاوردهای زندگی خود را با تلاش و سختی فراوان به دست آورد.
به دنبال بهترین کتاب های موفقیت و ثروت آفرینی هستید؟ در این مقاله سعی کردیم بهترین کتاب های دنیای موفقیت را به صورت خلاصه به شما معرفی کنیم. کتاب راهنمای اصلی انسان در زندگی است، بعضی از این کتابها برای آموزش راه موفقیت نوشته میشوند. کتابها چنان قدرتی دارند که میتوانند روی زندگی، موقعیت شغلی و آینده شما تاثیر بگذارند.
اگر از آن دسته انسانها هستید که در راه رسیدن به موفقیت اهدافشان را دنبال میکنند و برای رسیدن به مقصدشان همواره دست از تلاش برنمیدارند، پیشنهاد میکنیم در این مقاله همراه ما باشید.
بهترین کتاب های دنیای موفقیت
۱: کتاب ۱۶ قانون موفقیت
کتاب ۱۶ قانون موفقیت یکی از بهترین کتاب های موفقیت است. این کتاب اثر استاد «ناپلئونهیل» است و توسط خانم «الهام شریف»ترجمه شده. کتاب قانون موفقیت توسط نشریات «نسل نواندیش»چاپ و منتشر شده است. این کتاب متشکل از ۱۵ بخش و یک مقدمه برای کسب موفقیت در کار و زندگی است.
یکی از اعتقادات «هیل» این است که برای موفق شدن اول باید بدانی چه میخواهی؛ سپس برای رسیدن به آن تلاش کنی. «ناپلئونهیل» بعد از مطالعه روی سبک زندگی افرادی مانند «توماس ادیسون»، «جان دی راکفلر»، «هنری فورد»، «اندرو کارنگی»، «تئودور روزولت» و «الکساندر گراهام بل» تحقیق کرد و دانستههایش را در قالب کتابی به نام «۱۶ قانون موفقیت» به چاپ رسانده است.
این کتاب به طوری نگارش شده که حتی معلمان دبیرستانی هم توانند آن را برای دانش آموزان خود تدریس کنند. «هیل» بیشتر تئوریهای موجود این کتاب را از یک کتاب مربوط به موفقیت به کار گرفته است.
۲: کتاب حداکثر موفقیت
کتاب «حداکثر موفقیت»، اثر «برایان تریسی» است و خانم «کلارا مهرانیان» و «زهره حسن درویش» این کتاب را به زبان فارسی ترجمه کردهاند. کتاب «حداکثر موفقیت» یک جرقه برای خلق معجزاتی در درون خود ما است، درواقع این کتاب اصلیترین نکات درونی ما را بیان میکند.
اصول و تمرینهای این کتاب بارها توسط مردان و زنان سراسر دنیا ثابت شدهاند و این کتاب را به یکی از بهترین کتابهای موفقیت تبدیل کرده است. این کتاب حاوی استراتژِیها و تاکتیکهایی است که میتواند قدرت نهفته در درون شما را آزاد کند. با خواندن کتاب «حداکثر موفقیت» میتوانید زندگیتان را تغییر بدهید.
این کتاب از روشها و ایدههایی تشکیل شده تا بتوانید پتانسیل واقعی خود را کشف کنید؛ بعضی مطالب این کتاب جدید نیست اما برای اولین بار در یک جا جمعآوری شده است. اگر در راه رسیدن به موفقیت هستید کتاب «حداکثر موفقیت» کمک بزرگی به شما میکند.
۳:کتاب از خوب تا عالی
کتاب «از خوب تا عالی» جزء پرفروشترین و بهترین کتاب های موفقیت است. نویسنده این کتاب «جیم کالینز» است و توسط خانم «ناهید سپهرپور» به فارسی ترجمه شده است. نویسنده در این کتاب به جمله ( خوب دشمن عالی است) تاکید فراوانی دارد و مخاطبان خود را به تلاش برای رسیدن از خوب به عالی تشویق میکند. در بخشی از این کتاب «کالینز» به طرح سوال: چگونه میتوان به مرحله عالی بودن رسید؟ پرداخته است.
«جیم کالینز» همراه با دانشجویان خود یک تیم بیست نفره تشکیل داد و با پنج سال تحقیق توانست خصوصیاتی را کشف کند که باعث به سود رسیدن و برجسته شدن شرکتهای نوپا شده است. از اصلیترین این خصوصیات میتوان به تبدیل کردن رهبر خوب به یک رهبر عالی اشاره کرد، رهبری که مشتاقانه و با جان و دل کار کند و غرور خود را کنار بگذارد.
۴:کتاب چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد؟
قطعا اسم کتاب «چه کسی پنیر مرا جا به کرد؟» به گوشتان خورده است، این کتاب جزء بهترین کتاب های موفقیت در دنیا است. کتاب «چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد؟» اثر «اسپنسر جانسون» است و توسط خانم «مهرناز صائمی» به فارسی برگرداننده شده.
«جانسون» درکتابش اتفاقاتی که ممکن است برای افراد رخ دهد و به آن بی توجه باشند را مورد بررسی و پردازش قرارمیدهد. این کتاب با به تصویر کشیدن چهار موجود خیالی که هر یک ابعاد پیچیدهای دارند به شما توصیه میکند در صورتی که شرایط زندگیتان و یا هر چیز دیگری طبق روال همیشه پیش نرفت اقدام به تغییر شرایط کنید.
نویسنده در کتاب «چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد؟» انسانهایی که در مواقع بروز مشکلات ناگوار دست روی دست میگذارند وکاری نمیکنند را به شدت مورد انتقاد قرار داده است. این کتاب برای بسیاری از افراد چالش برانگیز است و احساس ترس یا عصبانیت را در آنها ایجاد میکند. این کتاب به عنوان بهترین کتاب انگیزشی و روانشناسی جوایز زیادی را نصیب خود کرده است.
۵: کتاب پدر پولدار پدر بی پول
کتاب «پدر پولدار پدر بی پول» توصیه های رابرت کیوساکی است. این کتاب توسط خانم «مامک بهادرزاده» ترجمه شده است. از جمله عواملی که باعث شده این کتاب به عنوان یکی از بهترین کتاب های موفقیت مطرح شود این است که توانسته دنیای امورمالی را متحول کند. «پدر پولدار پدر بی پول» میتواند بهترین نقطه شروع برای تمام کسانی باشد که میخواهند کنترلی بر وضعیت مالی خود داشته باشند و در آینده کنترل امور مالیشان را را به بهترین شکل بدست بگیرند.
با توجه به این که مدت زیادی از مطرح شدن اعمال تغییرات مهم در نحوه اشتغال و کارفرمایی میگذرد، این کتاب به شما یاد میدهد که چطور به جای سخت کار کردن کاری کنید که برای شما پولساز باشد. نویسنده در این کتاب ارزشهای سرمایه گذاری را نشان میدهد. همچنین «کیوساکی» در این اثر به مقایسه مواردی از قبیل آموزشهای طبقات مختلف جامعه پرداخته و این مسئله به خوبی نشاندهنده تفاوت دو طبقه ضعیف و ثروتمند است.
۶:کتاب فصل های زندگی
کتاب «فصل های زندگی» اثر «جیم ران» است. آقای «امیررضا هاشمی» این کتاب را به فارسی ترجمه کردهاند. قطعا این کتاب به عنوان یکی از کتابهای موفقیت ارزش خواندن را دارد.
کتاب «فصل های زندگی» خلاصهای از زندگی و نظرات «جیم ران» است که در طول چهار دهه از زندگی خودش به دست آورده است. این کتاب سعی دارد اتفاقات، فرصتها و چالشهای زندگی و خطوطی موازی بین زندگی و فصلهای مختلف را به تصویر بکشد. «جیم ران» در کتاب بسیار خواندنی و کاربردی «فصل های زندگی» زندگی را به فصل های سال تشبیه کرده؛ قصد دارد به مخاطبین خود بگوید همانند فصلهایی که بدون توقف در حال تغییر هستند، ما باید بیاموزیم چطور از این تغییرها در راستای موفقیت خود استفاده کنیم.
۷: کتاب زمین های الماس
کتاب«زمین های الماس» با نویسندگی «راسل اچ کانول» است. این کتاب با ترجمه آقای «امیر نادری باروق» یکی دیگر از بهترین کتاب های موفقیت در دنیا است. اصل داستان این کتاب براساس یک قصه کهن ایرانی است و خوانندگان نوجوان زیادی را به خود جلب کرده است.
«زمین های الماس» کتابی سرشار از انگیزه و گنج است.دکتر «کانول» در این کتاب ارزشمند و البته کم حجم عقیده خود را راجع به موفقیت بیان میکند و میگوید نباید موفقیت را در دوردستها جستوجو کرد بلکه باید خوشبختی و موفقیت را در زندگی خود یافت.
نویسنده در یکی از جملههای معروف این کتاب میگوید: خوشبختی در حیات خلوت شما است، نباید برای یافتن آن به چراگاههای سبز تر کوچ کنید. «کانول» در کتاب «زمین های الماس» همچنین میگوید: نباید مردان و زنان بی عیب و نقص طلب پول کنند؛او میگوید “پول در بالاترین نقطه اوج شمااست پس باید به اندازهای بلند پرواز باشید که بتوانید به آن برسید.
۸:کتاب راه جنگجوی صلح جو
کتاب «راه جنگجوی صلح جو» نوشته «دن میلمن» است. مترجم این کتاب خانم «فریده مهدوی دامغانی» است. این کتاب انگیزشی و تاثیر گذار با زدن تلنگرهایی به افرادی که در مقابل مشکلات ناامید شدهاند میگوید حالا وقت تسلیم شدن نیست و آنان را تشویق به رسیدن به هدف به هر نحوی میکند.
کتاب «جنگجوی صلح جو» پرفروش ترین کتاب موفقیت بین المللی است. این کتاب به صورت داستانی انگیزشی نگارش شده است و به این موضوع اشاره میکند که هیچ کس در دنیا نیست که موفق باشد،بدون این که احساس سرزندگی یا خوشحالی کند.
به گفته «دن میلمن» داستان این کتاب را از یک پیرمرد اسرار آمیز یاد گرفته است که از او به نام «سقراط» یاد میکند.درسهایی که «میلمن» از «سقراط» یاد گرفته و بعدا پذیرفته است برای هر فردی که معنی جامعتری از زندگی را جستوجو میکند، مفید هستند.موضوع این کتاب در مورد کشف دوباره معنای بزرگتر زندگی وهدف آن است.
۹: کتاب ۷ عادت افراد بسیار کارآمد
نویسنده این کتاب فوق العاده «استفان کاوی» است. ترجمه کتاب «۷عادت افراد بسیار کارآمد» توسط آقای «مرتضی نظری» انجام شده است. در این کتاب نویسنده سعی در تشریح هفت عادت افراد موفق و کارآمد دارد. نویسنده به خواننده فرصتی میدهد تا برای کشف خود تلاش کند، از این رو این کتاب یکی از بهترین کتاب های موفقیت است.
«استفان کاوی» اولین نفری نبوده که کتابی را با چنین موضوعی منتشر کرده است؛ ولی کتاب «۷عادت افراد بسیار کارآمد» او شروع یک علاقه به توسعه فردی محسوب میشود. این کتاب فرصتی است برای کشف اعماق وجود خود و تاثیر گذاری بیشتر روی دیگران.
نویسنده درکتابش به ما توصیه میکند برای موفق شدن باید بلوغ خودمان را شروع کنیم تا روابط قویتری بسازیم و به موفقیتهای بزرگتری دست پیدا کنیم. از دیگر مزایای این کتاب این است که اصول بحث شده در این کتاب جهانی هستند و در تمامی حیطههای زندگی کاربرد دارند.
۱۰: کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید
کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» اثری سازنده از استاد «ناپلئون هیل»، ترجمه «مهین خالصی» یکی از بهترین کتاب های موفقیت در دنیا است. این کتاب بهترین راهنما برای پیوستن به گروه افراد موفق در جهان است. کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» با رکورد عظیم فروش بیش از ۱۰۰ میلیون بار به عنوان پرفروش ترین کتاب موفقیت نام برده میشود.
خیلی از ما در زندگیمان آرزوی رسیدن به موفقیت داریم ولی فقط آرزو کافی نیست، «هیل» درکتابش میگوید: تنها در صورتی میتوانیم به اهداف بزرگ در زندگیمان برسیم که اشتیاق و تلاش وصف ناپذیری داشته باشیم. این کتاب که نتیجه تحقیقات ۲۰ ساله نویسنده است و در مورد زندگی ثروتمندان جمعآوری شده است.
کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» ۱۳ قدم برای رسیدن به رویا را شرح میدهد مانند: اشتیاق، ایمان، پیشنهاد، تخصص، تصویرسازی، برنامهریزی، تصمیم، پشتکار، قدرت ذهن برتر و… هر قدم در این کتاب به خوبی تشریح شده است.این کتاب توانسته در مدت کمی تغییرات زیادی در زندگی افراد جویای موفقیت ایجاد کند. چنین کتابی ارزش خواندن بسیاری دارد.
۱۱:کتاب اثر مرکب
از بهترین کتاب های موفقیت که میتوانید در هر سنی شروع به خواندن آن کنید اثر مرکب است. این کتاب نوشته «دارن هاردی»است و توسط آقای لطیف احمد پور به فارسی ترجمه شده. «هاردی» در کتاب اثر مرکب خواننده را متقاعد میکند که این کتاب میتواند زندگیاش را تغیر دهد.همچنین مطالعه کتاب «اثر مرکب» توسط اساتید مطرح دنیا توصیه شده است و همین امر نشاندهنده برتری این کتاب نسبت به کتابهای موفقیت دیگر است.
کتاب «اثر مرکب» در شش فصل نگارش شده و سعی در اثبات تئوری خود دارد. این کتاب به صورتی نگارش و هدف گذاری شده که هر مخاطبی با هر سن و سلیقهای بتواند از این کتاب بهرهمند شود و راه موفقیت را پیش بگیرد. «هاردی» در این کتاب نشان میدهد، که چگونه برنامهریزی دقیق و حساب شده میتواند در زندگی تاثیر داشته باشد. «هاردی» میگوید: اگر شما برای هدف مثبت تلاش کنید، نتایج آن هم برای شما در زندگی مثبت خواهند بود.
۱۲: کتاب قدرت درون ماست
این کتاب «اثر لوئیز ال هی»است که توسط خانم «آرام نیا» و«شمس الدین حسینی» ترجمه شده. کتاب «قدرت درون ماست» به عنوان یکی از بهترین کتاب های موفقیت در آسیا انتخاب شده است و جوایز متعددی دارد. این کتاب به ما نشان میدهد که چقدر قدرتمند هستیم و به سوالاتی نظیر چه کسی هستید و نظرتان در مورد زندگی چیست پاسخ میدهد.
«لوئیز» میگوید: من معتدم قدرتی در درون همه ما وجود دارد که میتواند ما را به اهداف خودمان برساند، ما باید همواره از این قدرت خود در راستای موفقیت استفاده کنیم. «لوئی» در جمله دیگری میگوید: ما برای رسیدن به هر نوع خوشبختی باید ندای درونی خود را دنبال کنیم و به این کار باور داشته باشیم.
سخن پایانی
تمرکز بسیار مهم است زیرا دروازهای است برای تفکر و کشف راههای جدید موفقیت، ادراک، حافظه، یادگیری، استدلال، حل مسئله و تصمیمگیری. به دست آوردن موفقیت و یک زندگی ایدهآل بدون تمرکز امکانپذیر نیست و میتواند به تمام جنبههای توانایی و تفکر شما آسیب برساند.
در اینجا یک واقعیت ساده وجود دارد: اگر نمی توانید به طور موثر تمرکز کنید ، قادر به داشتن یک تفکر موثر نخواهید بود. در این مقاله به معرفی ۱۲ مورد از بهترین کتاب های موفقیت پرداختیم؛ کتابهایی همچون:«زمین های الماس، فصلهای زندگی، حداکثر موفقیت و…». بهترین سایت های موفقیت را در یک مقاله دیگر به طور کامل معرفی کردیم.
همه ما میدانیم که بدون فدا کردن چیزی نمیتوانیم به چیزی که میخواهیم برسیم. موفقیت همچنین موارد مختلفی را از شما طلب میکند، اما اگر به هدف خود برسید این فداکاریها بیفایده نخواهد بود.
برخی از سوالات رایج:
۱. بهترین کتابهای موفقیت را نام ببرید؟
۱. کتاب ۱۶ قانون موفقیت ۲. کتاب حداکثر موفقیت ۳. کتاب از خوب تا عالی ۴. کتاب پدر پولدار، پدر بیپول
۲. کتابهای موفقیت راجع به چه موضوعاتی صحبت میکنند؟
مجموعه کتابهای موفقیت درواقع راجع به مجموعه فعالیتهایی در جهت بهبود کسبوکار و افزایش عملکرد در زندگی صحبت میکنند.
۳. کتاب پدر پولدار، پدر بیپول راجع به چه موضوعی صحبت میکند؟
این کتاب برای افرادی مناسب است که بهتازگی کسبوکار خود را شروع کردهاند. بهتر است به این نکته توجه کنند که بهجای سختکار کردن بهتر است هوشمندانه کار کنند.
مقاله کامل آشنایی با میکرواکشن ، اصول طلایی میکرواکشن
ممکن است تا به حال اصطلاح میکرواکشن را شنیده باشید؛ اما اطلاعاتی از معنا و مفهوم آن ندانید. در حقیقت همان مفهوم سادهای است که هنگام برنامهریزی به آن توجه دارید یا همان اقدامی کوچکی که بهطور مکرر انجام میشود. همچنین میتوان گفت همان برداشتن گامهای کوچک که برای رسیدن به گامهای بزرگ برمیدارید است. امروزه بسیاری از کتابها و سخنرانان انگیزشی این موضوع را به مخاطب خود ارائه میدهند و در رابطه با آن صحبت میکنند. دقت داشته باشید این راهکار میتواند برای عملی کردن برنامهها گزینه مناسبی باشد.
نکته مهمی که در مفهوم میکرواکشن وجود دارد، برداشتن گام نخست است. شما باید در ابتدا فکری که در ذهن خوددارید را عملی کنید. همچنین باید بدانید که این موضوع امکان دارد در ابتدا برایتان مشکل باشد؛ اما راهی است برای انجام عمیق، افکار سطحی که باعث کشفیات، تغییرات درونی، پیدایش استعداد، تغییر سبک زندگی، افزایش هوش کلامی و افزایش مهارتهای ارتباطی میشود.
ما با برداشتن قدمهای کوچک میتوانیم به اهداف خود برسیم و این همان مفهومی است که میتوان از میکرواکشن استنباط کرد. شاید شما با مشاوره تحصیلی یا افراد باتجربه و موفق دربارهی نحوه برنامهریزی درسی و یا کاری صحبت کرده باشید و حتما شنیدهاید که برای انجام کاری باید ممارست و انضباط وجود داشته باشد. بهطور مثال فرض کنید شما میخواهید ۱۰۰ کلمه انگلیسی را یاد بگیرید.
آیا ممکن است شما یکشبه صد کلمه انگلیسی که با آن ناآشنا هستید را یاد بگیرید؟ خیر، این عمل غیرممکن و یا سخت است؛ ولی شما میتوانید با استفاده از مفهوم میکرواکشن، برنامهریزی خوبی ترتیب دهید. بهطور مثال میتوانید روزی دو یا سه کلمه از آن را یاد بگیرید و بهطور میانگین پنجاه روز دیگر شما این کلمات را بهخوبی یاد گرفتهاید. این موضوع اهمیت میکرواکشن را بهخوبی نشان میدهد؛ بنابراین توصیه میشود از آن غافل نشوید.
بهطورکلی مفهوم میکرواکشن قدمهای کوچک و مستمر است. بدون شک اگر شما بهسختی یادگیری ۱۰۰ کلمه زبان فکر میکردید، همیشه در همان پله اول میماندید. بهطوریکه اگر برای رسیدن به یک هدف بازه زمانی کمی را در نظر بگیرید ممکن است به شما فشار بیاید و شما را خسته کند، اما اهداف هرچه ساده و کوچک باشند، زمان لازم برای رسید به آن کمتر است و آسانتر میشود و نتیجه خوبی در درازمدت نیز خواهد داشت.
تمام این دلایل ناشی از ذهن انسان است؛ بهطوریکه ذهن انسان به تغییرات بزرگ واکنش منفی نشان میدهد و در مقابل تغییرات بزرگ مقابله میکند و به همین خاطر است که بعد از انجام تغییرات بزرگ حس دلسردی به فرد رجوع میکند، اما تغییرات کوچک و ساده مغز را بهصورت آرام با شرایط و تغییرات آشنا نگه میدارد و به دنبال آن پذیرش تغییرات برای ذهن راحتتر میشود.
اهمیت میکرواکشن در زندگی روزمره
تا به اینجا به سوال میکرواکشن چیست پاسخ دادیم و بهصورت کلی این موضوع را بررسی کردیم؛ اما لازم به ذکر است که این موضوع اهمیتهای بسیاری دارد که ما به آنها اشاره نداشتیم. در ادامه متن تصمیم داریم به بررسی اهمیت میکرواکشن بپردازیم تا شما نیز از آنها مطلع شوید.
عادت به مطالعه
ممکن است افراد زیادی به مطالعه علاقهمند باشند، ولی نتوانند کتاب خواندن را به یک عادت تبدیل کنند. حتی امکان دارد خود شما نیز این تجربه را داشته باشید که به خواندن یک کتاب بپردازید ولی بعد از چند روز از خواندن آن خسته شوید و آن را کنار بگذارید. راهحل این مشکل پیشتر گفته شد، شما میتوانید آهسته اما پیوسته پیشروی کنید.
بهطور مثال روزی یک صفحه یا یک پاراگراف از کتاب دلخواهتان را بخوانید، سپس بعد از مدتی تداوم و مطالعه هرروزه، این کار برای شما راحتتر میشود و بهصورت یک عادت در میآید. این پیشنهاد ممکن است روند کندی به نظر برسد، ولی نتیجه خوبی و مطمئنی خواهد داشت که بعد از یک سال شما دیگر نمیتوانید این عادت را ترک کنید و مطالعه کردن برای شما مانند غذا خوردن میشود.
حال بعد از تداوم و تکرار مستمر هر روزه شما میتوانید در بلندمدت بهصورت کمکم تعداد صفحات مطالعه خود را بیشتر کنید و این چنین فهرست کتابهای خوانده شده شما زیاد میشود. دقت داشته باشید که اگر روز اول از همان مقدار کم شروع نکرده بودید بعد از یک سال، مطالعه هم مانند غذا خوردن برایتان ضروری و عادت نبود.
عادات غذایی
در این مورد نیز میتوان از مفهوم میکرواکشن کمک گرفت. بهطوریکه مثلا اگر تا به حال یک لقمه را ۶ دفعه میجویدید، لازم نیست به یکباره تعدادش را به ۴۰ برسانید. تنها کافیست ۶ بار جویدن را به ۸ بار جویدن برسانید. یا اگر آب کم مینوشید ابتدا روزی نصف لیوان را امتحان کنید و بعد از گذشت بازه زمانی زیاد آن را به ۳ لیوان در روز برسانید.
عادت به ورزش
خیلی از ما ممکن است از چاقی رنج ببریم و از آن رضایت نداشته باشیم، ولی اراده ورزش کردن و یا کم خوری را هم در خودمان نبینیم. با کمک مفهوم میکرواکشن میتوانیم این عادات رو در خود تقویت کنیم. برای مثال لازم نیست یک دفعه یک ساعت در روز ورزش کنید، فقط کافی است با برنامه همیشگی و روتین در تایم مشخص از تایم کم مثلا ۳ دقیقه در روز است شروع شود و بعد از مدتی که بهصورت عادت درآمد، تایم آن را بیشتر کنید.
اندازه خوردن
برای برخی افراد که چاق هستند، کم خوری سخت است؛ پس میتوانند از یک قاشق کمتر (یک قاشق کمتر برنج) شروع کنند و به ترتیب این روند را افزایش دهند، حتی ممکن است افراد لاغر از کم خوری خود رنج ببرند که آنها نیز میتوانند از افزایش یک قاشق به غذای خود شروع کنند. یا یکسری از افراد در خوردن چای با قند زیادهروی میکنند که این افراد نیز میتوانند با کمک مفهوم میکرواکشن این عادت خود را ترک کنند.
صرفهجویی
ممکن است شما آدم ولخرجی باشید و نتوانید مقدار پول لازم را در ماه پسانداز کنید. پس برای شروع میتوانید ماهانه مقداری از درآمد خود را، هرچند کم پسانداز کنید و بهترین کار اولویتبندی نیازها و خرجها است که از این طریق شما میتوانید با برنامهریزی بهتر به پسانداز پول خود بپردازید.
مثلا اگر قبض آب و برق خانه شما زیاد میشود، نشانه پرمصرفی شما و خانوادهتان است؛ بنابراین شما میتوانید با اقدامات کوچکی مصرفتان را کاهش دهید. برای مثال در اوج مصرف از روشن کردن ماشین لباسشویی و دیگر موارد غیرضروری خودداری کنید.
افرادی که دوستشان دارید
افرادی که به شما حس مثبت، شادی و مفید بودن میدهند میتوانند مشوق خوبی برای پیشرفت و عملکرد بهتر شما باشند؛ پس این گوهران ناب را که در زنگی شما حکم محرک مثبت را دارند از دست ندهید و ده دقیقه از استراحت خود را میتوانید صرف تماس و صحبت با دوستانتان کنید.
پیادهروی
هرگاه احساس سردرگمی یا خستگی ذهنی داشتید، میتوانید با پیادهروی آن را برطرف کنید، بهطوریکه 10 دقیقه پیادهروی میتواند باعث عملکرد درست مغز و جسم شما میشود. همچنین پیادهروی زیر نور خورشید به مدت 10 دقیقه، میزان قابلتوجهی از ویتامین D مورد نیاز بدن را فراهم میکند که باعث جذب کلسیم بدن در استخوانها، چربی سوزی و کاهش استرس میشود. شاید بگویید ویتامین D مورد نیاز بدن را میتوانیم با خوردن غذا جذب کنیم؛ اما دقت داشته باشید که عامل اصلی جذب ویتامین D در بدن بهطور 80 تا 90 درصد از تابش نور خورشید است و با این اوصاف نباید از کنار آن بهراحتی گذشت.
توسعه کاری
سعی کنید در محیط خانه یا محل کارتان اطراف تمیز و مرتبی داشته باشید؛ مثلا میز مرتبی برای کار خود در نظر بگیرید و سعی کنی میزتان را خودتان مرتب کنید و وسایل را با نظم خودتان جایگذاری کنید؛ چرا که این کار باعث میشود برای روز بعد شما وظایف خود را بدانید و بتوانید بهدرستی برنامهریزی کنید. در حقیقت این عمل شلوغی و سردرگمی شما را نسبت به کارتان کاهش میدهد. اگر شما به دنبال پیشرفت در شغلتان و یا یک بیزینس هستید، بهتر است برای تداوم فکر، ذهن و برنامهریزی خود انضباط داشته باشید و به تمیزی محیط اطراف خود اهمیت دهید.
راهکارهای مناسب دهدقیقهای
۱۰ دقیقه استراحت کردن میتواند از خستگی جسمانی شما بکاهد، یا میتوانید از این ۱۰ دقیقه برای آرامش روحی خود وقت بگذارید که این عمل بازده بیشتری دارد.
برای این کار بهتر است روی نقاط قوت و اهداف خود تمرکز داشته باشید، چرا که آرامش روانی یکی از اساسیترین عوامل افزایش عملکردهای فردی زندگی شما است، بهطوریکه امکان دارد شما بخواهید کار آسانی را انجام دهید ولی در شرایط روحی مناسبی نباشید، پس آن کار برای شما سخت و ناممکن خواهد شد.
از خودتان قدردانی کنید؛ چرا که اعتماد به نفس و قدرت درونی شما را افزایش میدهد. این عمل باعث میشود که تمرکز شما روی نیمه پر لیوان باشد و در نتیجه کارها برای شما آسانتر شود. بهطور مثال میتوانید ۱۰ دقیقه از زمان را به فردی که در زندگی شما را تشویق میکند و به شما انگیزه مثبت میدهد، وقت بگذرانید.
به کارهایی که اصلا فکرش را نمیکردید بتوانید انجام دهید فکر کنید. یا از تفریحات خود استفاده کنید؛ بهطور مثال اگر با نوشتن حالتان خوب میشود، دست به قلم شوید، اگر با ترسیم و نقاشی حالتان خوب میشود این کار را انجام دهید، موسیقی گوش دهید، بهطورکلی به هر عمل یا فردی که باعث ایجاد انگیزه و روحیه مثبت در شما میشود فکر کنید.
فلسفه ژاپنیها
آیا دربارهی فلسفه ژاپنی به نام «کایزن» شنیدهاید؟ فلسفه ژاپنی کایزن، میگوید زبان جدید، دنیای جدید، فرهنگ جدید! همانطور که میدانید هر کشور برای خود یک سری آداب، رسوم و گویشی دارد. حال ژاپنیها با این اصطلاح زیبا میخواهند بگویند با یادگیری زبان جدید، مسیر فکری شما رشد و تغییر پیدا میکند و باعث تغییر در روند زندگی شما میشود؛ پس شما با یک زندگی جدید و با طرز فکر و عادات جدیدی روبهرو میشوید.
این مثال میخواهد بگوید اگر قصد یادگیری زبان جدیدی را دارید، نیازی نیست چندین ساعت از روز خود را برای رفتن به آموزشگاه صرف کنید؛ تنها کافی است خود را مجاب به یادگیری آن کنید؛ مثلا با استفاده از نرمافزارها، اپلیکیشنهای جدید و یا شبکههای اجتماعی، میتوانید برای فراگیری زبان جدید کمک بگیرید. با توجه به مفهوم میکرواکشن، لازم نیست یکروزه برنامه چند ساعته برای مطالعه زبان جدید بگذارید، کافی است از ۱۰ دقیقه مطالعه شروع کنید و بعد از استمرار و عادت، تایم مطالعه را بیشتر کنید.
تندخوانی
سعی کنید تندتر بخوانید. تندخوانی علاوه بر اینکه باعث عملکرد سریع مغز میشود، تمرین مناسبی برای آمادهتر و هوشیارتر کردن ذهن شما نیز خواهد بود. ۱۰ دقیقه مطالعه، زمان مفیدی برای شما خواهد بود که بتوانید در مدت زمان کم، محتوای زیادی را فرا بگیرید. عمدتا محتوای آموزشی که ما اکنون شاهد آنها هستیم، حالت نوشتاری و متنی دارند و شما میبایست وقت بگذارید و آنها را بخوانید.
تندخوانی جزء مهارتهایی است که شما بهتر است آن کسب کنید؛ بهطور مثال شما باید بتوانید در ۱۰ دقیقه، ۱۰ صفحه را مطالعه کنید. البته دقت داشته باشید که درک مطلب نیز مهم و اساسی است، پس در کنار سریع خواندن، باید با دقت مطالعه کنید تا متوجه مطلب شوید.
بهطور متوسط افراد میتوانند تا ۳۰۰ کاراکتر را در عرض یک دقیقه مطالعه کنند که این میزان در ساعت به ۳۰ صفحه نیز میرسد. البته این آمار خوبی نیست، زیرا تندخوانی خوب است که علاوه بر دقت و درک مطلب، در یک ساعت بتواند تا بیشتر از ۶۰ صفحه را مطالعه کند.
نکاتی برای تندخوانی لازم است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
افزایش تمرکز
استفاده از نشانگر برای خواندن و گم نکردن سطرها
فراموش کردن خواندن لغت به لغت
عدم برگشت به متن قبلی
حرکت چشم به جای حرکت سر
مرور هدف متن در ذهن
عدم مطالعه با صدای بلند
با ۱۰ دقیقه مطالعه در روز و رعایت نکات گفته شده میتوانید پس از مدتی روانخوانی و مهارت تندخوانی خود را افزایش دهید.
برای رفع خستگی اشکالی ندارد چرت بزنید
گاهی اوقات ناچار به استراحت چند دقیقهای هستید، پس به جای خوردن چندین لیوان قهوه پشت سر هم و خوردن انرژیزا که در بلند مدت عوارض ناگواری به همراه دارد، استراحت کنید تا فکر و ذهنتان استراحت کند.
تا به اینجا اطلاعات کاملی را در راستای پاسخ به سوال میکرواکشن چیست در اختیارتان قرار دادیم. همچنین در رابطه بااهمیت آن نیز صحبت کردیم. حال دقت داشته باشید که مطلع بودن از اصول میکرواکشن نیز اهمیت دارد. در ادامه ۶ اصول میکرواکشن که از اهمیت بسیاری برخوردار هستند و بهطور کامل به آنها پرداختیم را نام خواهیم برد تا بتوانید بهخوبی جمعبندی کنید.
غذای روح
زبان جدید، دنیای جدید، فرهنگهای جدید
یک کلمه بیشتر یاد بگیر
تندتر بخوان
اشکال ندارد یکم چرت هم بزنی
دیدن افرادی که دوستشان دارید
برخی از سوالات رایج:
۱. میکرو اکشن را توضیح دهید؟
در حالت کلی به قدمهای ساده و کوچک در راستای رسیدن به اهداف مشخص در بازههای زمانی مختلف میکرو اکشن گفته میشود.
۲. کاربرد مهم میکرو اکشن در زندگی چیست؟
۱. عادت به مطالعه روزانه ۲. خوردن غذای سالم ۳. ورزش روزانه ۴. زمانبندی کارها
۳. برای تندخوانی به چه مواردی نیاز است؟
۱. افزایش تمرکز ۲. استفاده از نشانه ۳. مرور هدف در ذهن ۴. عدم برگشت به متن قبلی
اگر به قرن های گذشته نگاه کنیم، افراد معمولاً با شغل و اصطلاحا سبد مهارت خود شناخته می شدند. در واقع وقتی صحبت از یک شخص می شد برای آن که همه او را بشناسند، به شغل او اشاره می شد. امروزه دیگر چنین عنوان هایی اهمیت ندارد، اما این مسئله که یک فرد چه توانایی هایی دارد، هنوز هم مطرح است.
مهارت یا توانایی افراد در استفاده از یک دانش خاص، موضوعی است که امروزه ذهن بشر را بسیار بیشتر از پیش به خود مشغول کرده است. برای مثال همه ما با شروع سال جدید سعی می کنیم تا ویژگی های خود را ارتقاء دهیم و مهارت های جدید به خود اضافه کنیم. بحث سبد مهارتی، موضوعی است که امروزه زیاد به آن پرداخته می شود و ما هم می خواهیم در این مقاله با ارائه اطلاعات کارآمد، دانش شما را از این موضوع بالا ببریم.
مهارت چیست؟
این که مهارت چیست را می توانیم با یک مثال به روشنی توضیح دهیم. در ذهن خود یک نقاش حرفهای را مجسم کنید که در حال کشیدن یک پرتره است. حتماً زمانی وجود داشته است که او با دیدن نقاشان دیگر با خود اندیشیده که چگونه یک نفر میتواند با چند حرکت قلم چنین آثاری از خود به جا بگذارد. نقاشی که همزمان با دیدن سوژه، از بین قلم ها، مناسب ترین را انتخاب می کند و به راحتی و در عرض چند ثانیه انواع رنگ ها را با هم مخلوط کرده و رنگ جدید می رسد.
اما زمانی که خود مراحل یادگیری را پشت سر گذاشت و شروع به فعالیت در این حرفه کردف متوجه شد که هیچ نیازی به توجه بیش از حد نیست و آنقدر ذهن و دست او هماهنگ است که نه تنها میتواند کار نقاشی را انجام دهد، بلکه میتواند هم زمان به چیزهای دیگر فکر کند، با دیگری صحبت کند و بدون این که رشته کار از دست او خارج شود، به موسیقی گوش کند.
بنابراین مهارت، به در هم آمیختن دانش و تجربه گفته می شود، به صورتی که یک توانایی در وجود ما ایجاد کند. مثال دیگری که میتوانیم بیان کنیم، رانندگی کردن است. با وجود حساسیتی که این کار دارد و ابزار زیادی که در حین رانندگی با آن سر و کار داریم، در حین رانندگی با دیگران صحبت میکنیم و اصلاً به کاری که در لحظه انجام میدهیم فکر نمیکنیم.
تفاوت دانش با مهارت چیست؟
با توجه به تعریفی که از مهارت ارائه دادیم، احتمالاً متوجه شده اید که چه تفاوتی بین دانش و مهارت وجود دارد. دانش تنها اطلاعاتی است که افراد در مورد یک موضوع کسب میکنند. برای مثال دانشجویان پزشکی در کلاس درس اطلاعات زیادی درمورد قلب و عروق به دست می آورند، اما تا زمانی که در کنار یک پزشک حاذق عمل قلب را ندیده باشند و پس از آن سالها این کار را انجام نداده باشند، نمیتوانند ادعایی بر مهارت در جراحی قلب داشته باشند.
بنابراین باید چنین نتیجه گرفت که مهارت از تجربه، تمرین و تکرار زیاد به دست میآید. پس دانش صرفاً اطلاعاتی است که در ذهن ذخیره میشود و مهارت کاربری آن اطلاعات به مرور زمان است.
سبد مهارت چیست؟
سبد مهارت یا Skill Portfolio، به مجموعه ای از مهارتهای هر فرد گفته میشود که ارزشمند هستند. وقتی افراد برای استخدام میخواهند یک پرتفولیو بسازند، نیاز است که تمام مهارتهای خود را در آن وارد کنند. این چیزی است که کارفرمایان انتظار دارند ببینند.
اما وقتی به این شکل از مهارتهای افراد و این که سبد مهارت چیست، صحبت میکنیم، منظورمان تمام مهارتهای است که افراد باید در زندگی خود داشته باشند. تنها بخشی از سبد مهارتی هر فرد تخصصی است و به شغل او و زمینه فعالیت حرفهای او مربوط میشود، اما باقی آن ها مهارت هایی هستند که زندگی را برای او راحت تر کرده است.
در ابتدا اشاره کردیم که مجموعه مهارت های ارزشمند، سبد مهارت هستند، اما منظور چیست؟ در پاسخ باید بگوییم که مهارت هایی باید در سبد قرار بگیرند، که زندگی را برای صاحبان آن ها راحت تر کرده اند و به آرامش و آسایش او کمک می کنند.
چه مهارت هایی در سبد مهارت قرار می گیرند؟
مهارتها را می توانیم در چند دسته تقسیم بندی کنیم و به این ترتیب بگوییم که هر سبد مهارت باید شامل چه مهارت هایی باشد.
بخش اول: مهارت های اساسی
این مهارتها باید بخشی جدایی ناپذیر از زندگی همگی ما باشد. در طول روز ما با افراد و وقایع مختلفی روبهرو میشویم و نیاز داریم تا به شکلی منطقی با آنها برخورد کنیم. با وجودی که احساسات بخشی از وجود انسانها است، اما نباید اجازه بدهیم که در هر شرایطی بر ما چیره شود. تمام این مهارت ها اگر به درستی آموخته شوند و به درستی از آنها استفاده شود، به بهبود شرایط زندگی ما کمک میکنند. به این ترتیب مهارت های اساسی این گونه انتخاب می شوند:
تصمیم گیری
توانایی تصمیم گیری از مهارت های اساسی است. چرا که عدم توانایی در این کار میتواند مشکلات بسیاری به دنبال داشته باشد. افرادی که نمیتوانند به موقع از بین گزینههای موجود انتخاب کنند، ممکن است با مشکلات بعدی زیادی روبهرو شوند.
حل مسئله
توانایی حل مسئله در هر شرایطی به کمک ما میآید. اگر در مواجهه با مشکلات یا چالش ها، هر چقدر کوچک بتوانیم به موقع تصمیمگیری کنیم خواهیم دید که تا چه اندازه اعتماد به نفس بیشتری خواهیم داشت.
تفکر خلاقانه
ایده پردازی و تفکر خلاقانه جزئی از ویژگی هایی است که بشر را از سایر گونه های جانوری متمایز کرده است. انسان ها می توانند در زمان نیاز با پیاده کردن یک ایده خلاقانه مشکلات خود را حل کرده و تغییری در زندگی خود و اطرافیان شان ایجاد کنند، درست مثل اختراعات بی شماری که وجود دارد. اما اگر در مقیاس کوچک هم به این موضوع نگاه کنیم نمونههای بسیاری خواهیم یافت.
مدیریت احساسات
مدیریت احساسات یکی از مهارتهایی است که منجر به تفکر و تصمیم گیری عاقلانه میشود. ممکن است تصور کنید که مقصود ما رد کردن احساسات است، اما اصلاً چنین نیست. انسان بدون احساسات خود معنا ندارد.
اما تصور کنید در یک خیابان شاهد یک تصادف رانندگی هستید و سرنشینان زخمی شده اند، یا این که یک آتش سوزی در ساختمان شما رخ داده است، آیا باید اجازه دهید احساس ترس و نگرانی یا شک مانع کمک خواستن و انجام اقدامات لازم شود؟ شاید بگویید در آن لحظه کنترل احساسات سخت است.
حق با شما است، اما وقتی به آن به چشم مهارت نگاه کنیم، خواهیم دید که باید آنقدر در وجود ما نهادینه شده باشد، که به صورت غیر ارادی کار درست را انجام دهیم.
مدیریت ارتباطات
مدیریت ارتباطات یعنی این که بدانیم با چه افرادی و تا چه حدی وارد رابطه شویم. بسیار مهم است که بدانیم رابطه عاشقانه، کاری، دوستانه و خانوادگی با هم متفاوت هستند و نمیتوان در تمام اینها به یک شکل رفتار کرد. ارتباط با دیگران دو وجه مخرب دارد، یکی این که آنقدر صمیمیت وارد رابطه کنیم که به خود ضربه بزنیم، یا آنقدر سرد باشیم که عملاً ماهیت ارتباط زیر سؤال برود. بنابراین مهارت مدیریت ارتباطات میتواند به این موضوع کمک بزرگی کند.
بازیابی بعد از شکست
توانایی بازیابی بعد از شکست و تسلط بر خود از آن دسته مهارت هایی است که نبود آن ما را به دردسر خواهد انداخت. در ابتدا باید این را بپذیرید که از بین تلاش هایی که برای یک کار میکنیم، تنها یکی منجر به پیروزی می شود و مابقی شکست هایی هستند که تجربه ما را برای رسیدن به آن پیروزی افزایش میدهند. سپس می توانید تلاش برای تسلط به خود را به کار بگیرید.
انضباط شخصی
وجود انضباط شخصی یعنی این که نه تنها در ذهن خود بلکه در محل زندگی خود نیز ترتیب و نظم وجود داشته باشد. این که دقایق طولانی به دنبال چیزی بگردیم، می تواند در ما ایجاد احساس ناامیدی کند.
برنامهریزی
اگر زندگی افراد موفق را مطالعه کنید، می بینید که برنامه ریزی مؤثر فعالیتها و زمان یکی از مهارت هایی است به روشنی وجود دارد و آن را به دیگران نیز توصیه می کنند که، پس از بیدار شدن از خواب، روز خود را برنامه ریزی کنید.
بخش دوم: مهارت های شخصی
در این بخش مهارت هایی قرار می گیرند که به بهبود ارتباط ما با خودمان کمک می کند، بنابراین دیگران در آن جایی ندارند. تعدادی از این مهارتها در بین مهارت های اساسی دیده می شوند، که وجود آنها در آن لیست توجیه پذیر است. اما مهارت های دیگری نیز وجود دارند که در سبد مهارت شخصی قرار میگیرند که از این قرار هستند:
مدیریت بحران
مدیریت بحران از این دسته مهارتها است. تصور کنید که بیرون از خانه هستید و به سبب مشکلات فنی بانک، کارت شما در عابر بانک گیر کرده است. نباید انتظار داشته باشید کسی به کمک شما بیاید. اگر چه این بحران بسیار پیش پا افتاده است، اما به هر حال به شخص شما مربوط می شود و ممکن است برای بسیاری نگران کننده باشد.
مدیریت اضطراب
مدیریت اضطراب یکی دیگر از موارد بسیار مهم است. متأسفانه بسیاری از ما به این دلیل که نمیتوانیم اضطرابهای خود را مدیریت کنیم، با مشکلات زیادی مانند فکر کردن بیش از حد به موضوعات منفی دچار میشویم، که روی عملکرد ما تأثیر منفی میگذارد.
خود آگاهی
خود آگاهی، یک مهارت ضروری برای هر شخص است. با این مهارت ما میتوانیم خودمان را به خوبی بشناسیم و با شناخت نقاط ضعف و قوت به خود کمک کنیم.
بخش سوم: مهارت های تخصصی
در این بخش از سبد مهارت، افراد باید متناسب با شغل خود مهارتها را قرار دهند. برای مثال اگر شما یک طراح سایت هستید، یا قصد دارید به این شغل روی آورید، باید ابتدا شغل طراحی وب سایت را از منظرهای مختلف بررسی کرده و مجموعه مهارتهای لازم را برای آن بیابید و سپس کافی است شروع به یادگیری کنید.
پس از آن که دانش کافی به دست آوردید، باید برای تبدیل آنها به مهارت تلاش کنید و با انجام نمونه کارهای مختلف اسنادی ایجاد کنید که توانایی شما را در هر یک از مهارتها نشان دهد.
در این مثال مجموعه مهارت ها به شکل زیر خواهند بود:
برنامه نویسی سمت کاربر
برنامه نویسی سمت سرور
امنیت وب سایت
CMSهایی نظیر وردپرس
UI/UX
بخش چهارم: مهارت های اجتماعی
بخشی از مهارت هایی که در بخش اول به آن ها اشاره کردیم، از مهارتهای اجتماعی هستند، با این حال در این بخش میتوانیم کمی ریزتر به ماجرا نگاه کنیم. مهارتهای اجتماعی به تواناییهایی گفته میشود که با استفاده از آنها قادر خواهیم بود با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. این ارتباط میتواند نوشتاری، زبانی، توسط حرکات بدن و ظاهر ما باشد. لیست زیر تعدادی از این مهارتها را در بر میگیرد.
همدلی
همدلی و همدردی نیز مهارت های اجتماعی بسیار مهمی هستند، چرا که منجر به درک افراد دیگر میشوند و به این ترتیب، قضاوت نا به جا در جامعه کاهش مییابد، بنابراین میتوان به عنوان یکی از مهارتهای مهم از آن یاد کرد.
احترام
احترام گذاشتن یک از مهارتهایی است در خانواده و از ابتدای سالهای زندگی آموخته میشود. بنابراین افرادی که از تربیت خانوادگی خوبی برخوردار هستند، نیازی به یادگیری مستقیم این مهارت ندارند و در طول سالهای زندگی این مهارت به خوبی در آنها نهادینه میشود.
ارتباط کلامی
سخنوری نه به شکلی که از یک سخنران حرفهای انتظار میرود، اما به قدری که بدون مشکل بتوانیم با دیگری صحبت کنیم.
ارتباط نوشتاری
توانایی ارتباط نوشتاری نیز مهم است. ممکن است افراد نیاز به نوشتن نامه برای سازمانی داشته باشند، بنابراین انتظار میرود همگی ما بتوانیم مکاتبات رسمی را تا حد معمولی که یک شهروند با آن سر و کار دارد، بدانیم.
چگونه برای خودمان سبد مهارت بسازیم؟
شاید از خود بپرسید، چگونه باید آموزش سبد مهارت را بگذرانم؟ در پاسخ نمیتوان گفت که باید به درون خود و خواستهها و اهداف خود نگاه کنید. اکنون که سال ۱۴۰۲ را به تازگی آغاز کردیم، بهترین زمان برای کسب مهارت است. در ابتدا به خود بگویید که: «من تلاش میکنم یک سال پیش رو را به بهترین شکل ممکن بگذرانم.» حال باید مشخص کنید که چه اهدافی دارید.
اگر اهداف شما درمورد امور شخصی و شما استف تا حدودی به تیپ شخصیتی شما نیز مربوط میشود با این حال میتوانید به راحتی هر آنچه می خواهید بیاموزید و به مرور با تکرار زیاد، آن را به یک مهارت تبدیل کنید. اما اگر به مهارتهای تخصصی و شغلی میاندیشید، موضوع کمی متفاوت است.
سبد مهارت های تخصصی و شغلی در سال ۱۴۰۲
ابتدا باید به اطراف خود و جهان پیرامون نگاه کنید. با یک نگاه ساده خواهید دید که دی طی دو سال گذشته، اتفاقی که برای شغلها افتاده است، معادل پیشبینیهایی است که برای یک بازره دو ساله میشد. اکنون شما به هر شغلی که مشغول هستید، باید مهارتهایی مانند استفاده از شبکه های مجازی، بازاریابی اینترنتی، تکنولوژیهای مربوط به شغل خود و سایر مواردی که اینترنت را به شغل شما پیوند میدهد بیاندیشید.
به هر حال ویروس کوید ۱۹، باعث رویدادهایی شده است که بسیاری از شغلها را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین بهتر است وقت و انرژی خود را صرف یادگیری مهارت هایی کنیم که در آینده به کار بیاید.
سخن پایانی
حتماً شنیده اید که به سرمایه گذاران بازار بورس گفته میشود ساخت پرتفولیو یا سبدی از سهام های با ارزش تشکیل دهند تا در طولانی مدت به سودآوری برسند. درمورد سبد مهارت نیز همین موضوع صدق می کند. هر مهارتی به درد نمیخورد و نبود برخی مهارتها موجب کمبود می شود. وقتی از عبارت سبد سهام استفاده می کنیم، باید در نظر داشته باشیم که مجموعه ای برای خود می سازیم، که ما را در زندگی شخصی، روزمره و کاری کمک کند.
در این مقاله سعی کردیم تا مفهوم مهارت و سبد مهارت را عنوان کنیم و با بیان تعدادی از مهارت های ضروری در هر بخش از این سبد، شمایی کلی از آن چه این موضوع قصد بیان آن را دارد نشان دهیم.
آن چه مسلم است، اگر چه برخی از این مهارت ها ذاتی به نظر می رسد، اما مانند هر موضوع دیگری قابل یادگیری است، بنابراین نگران این موضوع نباشید که اگر فردی درونگرا هستید، چگونه میتوانید روی مهارت های ارتباطی خود کار کنید. باید در ابتدا شخصیت خود را بپذیرید و سپس در بازهای که ویژگی هایی درونگرای به شما اجازه میدهد، مهارتهای یاد شده را تقویت کنید.
برخی از سوالات رایج:
۱. مهارت را به اختصار توضیح دهید؟
به هماهنگی دانش و تجربه در یک فعالیت مهارت گفته میشود. درواقع افراد برای به دست آوردن یک مهارت به مجموعه عوامل مختلفی چون دانش و ابزار و … احتیاج دارند.
برای رسیدن به سبد مهارت های مناسب خود لازم است در ابتدا لازم است تا شناخت کافی از مهارت های خود پیدا کنید و در ادامه به بررسی کامل توانایی های خود در ابعاد گوناگون بپردازید.
معنای مدیریت انگیزه ،بررسی اهمیت و تاثیر مدیریت انگیزه
شاید بتوان گفت که سر چشمه و منشا اکثر رفتارهای ما انسانها انگیزه و مدیریت انگیزه است. در واقع اگر دقت کرده باشید، در پس انجام هر کاری انگیزهای نهفته است. اما متاسفانه یکی از چالشها و مشکلاتی که انسان امروزی با آن دست به گریبان است مسئله بیانگیزه بودن است. البته ما نمیتوانیم خودمان را کاملا بیانگیزه بدانیم اما ممکن است در بسیاری از مواقع دچار بیانگیزگی شویم.
بد تر از هر چیزی زمانی است که به فعالیتی تمایل داشته یا آن را ضروری میدانیم و یا هدفی در ذهن خود داریم اما به خاطر بیانگیزه بودن قدمی در راه رسیدن به آن برنمیداریم. همان طور که میدانید انسانها رفتاری بسیار پیچیده و گاه غیر قابل پیش بینی دارند.
گاهی بعضی محرکها برای آنها بسیار جالب هستند و در برخی از موارد انسان هیچ انگیزهای برای رسیدن به همین محرکها ندارد. در این مقاله قصد داریم ابتدا تعریف مدیریت انگیزه را ارائه دهیم و سپس در مورد تاثیر مدیریت انگیزه روی زندگی انسانها و آموزش آن صحبت کنیم. همچنین میخواهیم از راز مدیریت انگیزه پرده برداریم.
انگیزه چیست؟
واژههای انگیزه، انگیختن و برانگیختن که از یک خانواده هستند برای شما واژههای آشنایی هستند. اما اگر بخواهیم یک تعریف دقیق و در عین حال ساده و قابل درک از انگیزه ارائه دهیم، در واقع باید بگوییم که انگیزه یک نیروی درونی است که باعث میشود رفتارهای فرد دارای جهت و هدف مشخصی باشند.
همچنین این نیروی درونی در مواقع سخت و دشوار ( مثلا در مواجه و رویارویی با مشکلات و موانع) به کمک انسان آمده و خودش را در چنین مواقعی به شکل پافشاری کردن نشان میدهد.
طبق تعاریف رفتار شناسی انگیزه سه مولفه اصلی دارد، این مولفهها یعنی جهت، پافشاری و شدت حالتی درونی را شکل میدهند که از آن به انگیزه تعبیر میشود. همچنین در بحث مدیریت کردن انگیزه ما با واژههای دیگری مانند انگیزاننده مواجه میشویم. در واقع در تعریف انگیزاننده باید گفت که عاملی است که در ما انگیزه ایجاد کرده یا انگیزه درونی ما را افزایش میدهد.
اگر بخواهیم رفتارهای انسان را درک کرده و ریشه رفتارها و عکس العملهای او را بیابیم، لازم است که حتما با انگیزههای درونی انسان آگاه شویم. همچنین باید روش مدیریت انگیزه را بیاموزیم و در زندگی خود به کار ببریم تا موفقیت ما تضمین شود.
مدیریت انگیزه چیست؟
اکنون که تا حدی با مفهوم انگیزه و انگیزاننده آشنا شدیم، لازم است تعریف مدیریت انگیزه را هم بیان کنیم. گفتیم که به مجموعه محرکهایی که فرد را برای رسیدن به هدفی تشویق کرده و نیرومند میکنند انگیزه میگویند. اگر بخواهیم مدیریت انگیزه را مورد بررسی قرار دهیم باید بدانیم که در بحث تعریف مدیریت انگیزه، به سه متغیر اشاره شده است. این متغیرها عبارتند از: رفتارها، فیزیولوژی و گزارش شخصی که در ادامه به بررسی هریک از این عوامل میپردازیم.
رفتارها: برخی از رفتارها مانند استقامت، پایداری، تلاش و حالتهای بدنی و روحی روی انگیزه ما تاثیر میگذارند.
فیزیولوژی: علاوه بر محرکهای محیطی و درونی، باید مجموعه ای از واکنش های فیزیولوژیک و فعالیت ها به وجود آید تا ما بتوانیم انگیزه خود را مدیریت کنیم.
گزارش شخصی: در مورد گزارش شخصی میتوانیم از مواردی مانند طرح پرسش نامه و مصاحبه یاد کنیم.
اهمیت مدیریت انگیزه چیست؟
در بحث مدیریت سنتی کارکنان و کارمندان یک اداره یا شرکت، به صورت دائمی تحت نظر ونظارت افراد مافوق خود بودند و به همین دلیل این روش مدیریت از کارایی چندانی برخوردار نبود. امروزه مدیریت سنتی جای خود را به مدیریت انگیزشی داده است. یکی از کارکردهای مدیریت انگیزه این است که شما بتوانید با امکانات محدودی که در اختیار دارید اوضاع را به بهترین شیوه ممکن مدیریت و هدایت کنید.
در پاسخ سوال مدیریت کردن انگیزه چیست، توجه شما را به یک مثال جلب میکنم. حتما برای شما هم پیش آمده است که در برخی از موقعیتها با وجود مشکلات و کم و کاستیهای موجود، به خاطر داشتن انگیزه به نتایج شگفت انگیزی دست پیدا کردهاید.
در واقع در ادارات و شرکتها نیز با ایجاد انگیزه و اشتیاق کافی در کارکنان، میتوان انتظار پیشرفتهای بزرگ را داشت. این موضوع که شما در شرایط و اوضاع خوب و ایدهآل کارکرد و عملکرد مطلوبی داشته باشید چیز عجیبی نیست، بلکه هنر مدیریت کردن انگیزه این است که در شرایط و اوضاع نامطلوب هم بتوانید کارایی و انرژی خود را در سطح مطلوبی نگه دارید.
انواع انگیزه
ما نمیتوانیم هیچ کسی را کاملا بیانگیزه بدانیم و اگر شخصی خودش را بیانگیزه بخواند، قطعا سخن او صحت ندارد. اما پس تفاوت افراد در چیست؟ در واقع همه افراد به یک اندازه از انگیزه بهره نمیبرند و علاوه بر این نوع و کیفیت انگیزه در اشخاص مختلف متفاوت است. برای درک بهتر این موضوع رفتارشناسان، انگیزه را به انواعی تقسیم بندی کردهاند. انواع انگیزه عبارت است از:
بی علاقه بودن نسبت به چیزی: شاید تا به حال از دانشآموزان این جمله را شنیده باشید که فایده خواندن این درس چیست و به زندگی من چه ربطی دارد؟ این همان بی علاقه بودن نسبت به چیزی است و بیکیفیت ترین نوع انگیزه به حساب میآید.
انگیزههای بیرونی: انگیزههای بیرونی طبیعتا از چیزی به غیر از درون خودمان سر چشمه میگیرند. این انگیزههای بیرونی میتوانند به صورت پاداش و تشویق باشند و یا در دسته تنبیه و ترس جای بگیرند. عمر این دسته از انگیزهها نیز کوتاه بود و در اکثر مواقع تاثیراتی زود گذر و موقتی دارند.
کارهای تحمیلی: گاهی به دلیل فشارهایی مانند ترس، عذاب وجدان، احساس گناه و یا اجبار دست به انجام کاری میزنیم. واضح است که چنین احساساتی نمیتوانند منشا خوبی برای رفتارهای ما باشند.
انگیزههای درونی: این دسته از انگیزهها بهترین نوع انگیزه است. بر خلاف انگیزه بیرونی که تاثیر آن موقتی و گذار بود، این دسته از انگیزهها دارای تاثیرای ماندگارتر و عمیقتر بوده و معمولا نتایج بسیار خوبی به بار میآورند.
انگیزههای یکپارچه و همسو: این دسته از انگیزهها در راستای اهداف و ارزش های ما هستند و برای ایجاد کردن آنها ابتدا باید به شناختی از ارزشهای خود در زندگی دست پیدا کنیم.
فرق انگیزه با هدف چیست؟
بسیاری از افراد تصور میکنند که انگیزه و هدف یکی هستند. این دسته از افراد تصوری درستی از معنی و مفهوم انگیزه ندارند. زیرا هدف و انگیزه دو مبحث متفاوت بوده و مساوی هم نیستند. اشکال چنین تصوری این است که گاهی افراد هدف خود را به درستی تعیین نمیکنند اما تصور میکنند که مشکل آنها بیانگیزگی است. مطالعه مقاله هدف چیست را پیشنهاد می کنیم.
تعیین نکردن هدف و یا داشتن ابهام در هدف از جمله مواردی هستند که مانع از فعالیت صحیح افراد شده و ممکن است با بیانگیزگی اشتباه گرفته شوند. به همین دلیل است که موضوع مدیریت انگیزه در رفتار شناسی اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند.
راز مدیریت انگیزه چیست؟
گفتیم که همه انسانها در شرایط مطلوب و ایدهآل میتوانند عملکردهای بسیار خوبی داشته باشند. اما اگر شرایط محیطی، روحی یا جسمی مطابق خواسته شما پیش نرود آیا باز هم میتوانید عملکرد و کارایی خود را حفظ کنید؟ مدیریت انگیزه برای چنین مواقعی پیش آمده است و هدف از مدیریت کردن انگیزه حفظ انگیزه و کارایی افراد در هر شرایطی از جمله شرایط نامطلوب است.
شاید بتوانیم بگوییم که راز مدیریت انگیزه این است که داشتن انگیزه را به یک عادت همیشگی برای خود تبدیل کنید. این به آن معنا است که صبر نکنید تا همه چیز عالی و باب میل شما شود بلکه بیاموزید که از دل هر شرایطی موقعیت دلخواه و ایدهآل خود را خلق کرده یا دست کم برای رسیدن به آن تلاش کنید. واضح است که ما هنگام آموزش مدیریت انگیزه از انگیزههای درونی صحبت میکنیم و بحث ما شامل انگیزههایی نمیشود که از بیرون وجود فرد سر چشمه میگیرند.
گاهی شما خود را به تنبلی متهم میکنید و تصور میکنید اوضاع و شرایط نامطلوب زندگی شما ریشه در تنبلی کردن و فرار از زحمت کشیدن است؛ در صورتی که اگر بتوانید راه مدیریت انگیزه را بیاموزید، میتوانید برای رسیدن به خواستهها و اهدافتان تلاش کنید و از زندگی خود رضایت داشته باشید.
بررسی نظریاتی که در مورد مدیریت انگیزه مطرح شده اند
برای آموزش مدیریت انگیزه لازم است یک نگاه اجمال و کلی به نظریاتی که در این زمینه ارائه شدهاند بیاندازیم. حقیقت این است که در این زمینه دانشمندان زیادی به ارائه نظریه پرداختهاند که ما در اینجا برخی از مهمترین نظریهها را مورد بررسی قرار میدهیم:
نظریه بر انگیختگی: شاید در زندگی خود با افرادی مواجه شده باشید که به نظر میرسد همیشه انگیزه خود را در سطح بالایی حفظ کردهاند. اما راز مدیریت انگیزه این افراد چیست؟ نظریه برانگیختگی به همین موضوع میپردازد. طبق این نظریه ما بیشتر تمایل به انجام کارهایی داریم که سطح برانگیختگی ما را حفظ کنند. در نتیجه میتوان چنین برداشت کرد که افراد با انگیزه بالا، همواره به دنبال چالشهای جدید بوده و در نتیجه زندگی پویایی دارند.
نظریه رانه: به شرایط درونی هر فرد که به رفتارهای او جهت میدهد و آنها را کنترل میکند رانه گفته میشود. این نظریه اشاره میکند که چیزهایی که از نیازهای زیستی ما منشا میگیرند ما را به رفع کردن آنها تشویق و ترغیب میکنند. برای مثال احساس گرسنگی و تشنگی شما را برای یافتن آب و غذا جهت رفع این نیازها تشویق و ترغیب میکند.
نظریه غریزی: همان طور که از نام این نظریه مشخص است، غریزههای ما میتوانند ما را برای انجام کاری تشویق و ترغیب کنند و در واقع به ما انگیزه انجام کاری را بدهند. روانشناسانی مانند فروید و جیمز به نحوی طرفدار نظریه غریزه هستند. از نظر آنها غرایز طبیعی مانند ترس، پاکیزگی نیاز به بقا و… برای انسانها محرک بوده و میتوانند سر چشمه بسیاری از انگیزههای ما باشند.
بررسی هرم مازلو
یکی از مهم ترین نظریه های روانشناسی و رفتار شناسی که عوامل موثر بر انگیزه انسانها را بررسی میکند، هرم مازلو است. این هرم نخستین بار توسط ابراهام مازلو ارائه شد و طبق آن نیازهای انسان در پنج سطح طبقه بندی میشوند که در صورت ارضا نشدن نیازهای یک سطح، شخص انگیزهای برای رفع نیازهای خود در سطوح بالاتر ندارد. این نیازها عبارتند از:
نیازهای فیزیولوژیک: در طبقه اول هرم مازلو نیازهای فیزیولوژیک و طبیعی مانند خوراک، پوشاک و… را شامل آورده شده است. این نیازها که نیازهای اولیه بشر هستند به نیازهای زیستی نیز معروف هستند.
نیازهای امنیتی و رفاهی مانند: تامین مسکن و در نتیجه محفوظ ماندن از خطرات محیطی و عاطفی است.
نیازهای اجتماعی: همه ما انسانها موجوداتی اجتماعی هستیم و در نتیجه به محبت، عشق، خانواده و … نیاز داریم.
نیاز به احترام: نیاز به احترام شامل احترام به خود و به دیگران میشود.همچنین در این سطح میتوان از نیازهایی مانند اعتماد به نفس، استقلال و … نام برد.
خودشکوفایی:همه ما انسانها استعدادها و تواناییهای بالقوهای در وجود خود داریم. نیاز به خود شکوفایی به معنی رشد و کشف این استعدادها و تواناییهای فردی است.
بررسی نظریه X و Y مک گریگور در مورد مدیریت انگیزه
این نظریه در زمینه مدیریت مطرح میشود و راهکارهایی برای مدیریت بهتر منابع انسانی به مدیران ارائه میدهد. طبق این نظریه نگرشهای مدیران در مورد انسان به دو گروه تقسیم میشود که این دو گروه را با دو حرف x و y مشخص میکنند:
نظریه x: این نظریه بیان میدارد که انسان ذاتا موجودی تنبل آفریده شده است و در نتیجه انسانها تمایل چندانی به کار کردن نداشته و کمتر به صورت خود جوش و داوطلبانه فعالیت میکنند. در نتیجه برای مدیریت کردن انگیزه افراد باید آنها را با کمک تشویق کنندههای مادی و ایجاد امنیت برای انجام کارها ترغیب کرد. همچنین طبق این نظریه، از آنجایی که افراد علاقه چندانی به کار خود ندارند باید تحت کنترل و نظارت قرار بگیرند.
نظریه y: درست برعکس نظریه قبلی است و بیان میکند که کار کردن برای اکثر انسانها به صورت بازی است و برای ترغیب انسانها به انجام وظایفشان نیازی به استفاده از محرکهای بیرونی نیست. زیرا افراد در صورت موفقیت در کار خود بیشتر برانگیخته میشوند و احساس رضایت درونی دارند که این خود بهترین و قویترین محرک است. در نتیجه طبق این نظریه افراد نیازی به کنترل و نظارت خارجی ندارند.
زیان های داشتن انگیزه بیرونی چیست؟
در بحث مدیریت انگیزه از انواع انگیزه نام بردیم و گفتیم که انگیزه میتواند درونی یا بیرونی باشد. اما قصد داریم به شما بگوییم که در صورتی که منشا انگیزهها به صورت بیرونی باشد، چه زیانهایی برای افراد خواهد داشت. گفته میشود که در اکثر مواقع پاداشها و انگیزههای بیرونی، انگیزههای درونی فرد را به خطر انداخته و آنها را کمرنگ میکنند.
پاداش و انگیزه بیرونی برای افراد میتواند متفاوت باشد. اما در اکثر مواقع این پاداشها یا انگیزههای بیرونی به صورت جایزه، پول، غذا و … هستند. البته باید بدانیم که پاداشها و انگیزههای بیرونی میتوانند حالت غیر مادی هم داشته باشند.
برای مثال تشویق کلامی و گفتن جملات مثبت و انرژیزا به افراد میتواند یک انگیزه یا پاداش بیرونی باشد؛ اما این گونه موارد نه تنها انگیزه درونی فرد را تضعیف نمیکنند بلکه میتوانند به عنوان محرکهایی قوی و مثبت مورد استفاده قرار بگیرند.
انگیزه های درونی چه مزایایی دارند؟
میتوان گفت که راز مدیریت انگیزه تقویت انگیزههای درونی است. در ادامه برخی از فواید و مزیت های انگیزه درونی را ذکر کردهایم:
افزایش استقامت: هر چقدر انگیزههای درونی فرد قویتر باشد، استقامت او هنگام مواجه با سختیها و ناملایمات بیشتر خواهد شد.
درک عمیق مفاهیم و قدرت یادگیری: اثبات شده است که افرادی که انگیزههای درونی قوی دارند هنگام تفکر کردن یا یادگیری مطالب از سایر افراد بهتر عمل میکنند.
خلاقیت: برعکس محرکها و انگیزههای بیرونی که در اغلب موارد باعث از بین رفتن خلاقیت افراد میشوند، انگیزههای درونی فرد را خلاقتر و انعطاف پذیرتر میکنند.
سلامت ذهنی و جسمی بالاتر: دیده شده است که افراد با انگیزه درونی بالاتر، رفتارهایی مانند: شادی، هدفمند بودن شکرگزار بودن، عزت نفس بالا، روابط عمومی قوی و… دارند که نتیجه این گونه از رفتارها سلامتی جسمی و روحی بیشتر است.
بررسی باور های اشتباه در مورد مدیریت انگیزه
اولین باور غلط در مورد مدیریت انگیزه این است که ابتدا منتظر باشیم که انگیزه در ما به وجود آید و سپس اقدام کنیم. اما بسیاری از روانشناسان اعتقاد دارند که شما باید ابتدا حرکت و اقدام داشته باشید تا انگیزه به سمت شما بیاید. به عبارت دیگر ما باید با اقدام کردن انگیزه را در درون خود به وجود آوریم؛ زیرا هنگامی که به موفقیتهای هر چند کوچک میرسیم انگیزه ما برای ادامه دادن مسیر افزایش مییابد.
در صورت داشتن انگیزه، انسان به تمامی اهداف خود میرسد: این باور به این دلیل اشتباه است که بستگی ندارد بلکه باید همواره تاثیر عوامل بیرونی را هم مد نظر قرار دهیم. حقیقت این است که هیچ کس حتی موفق ترین آدمها هم نمیتوانند به تمامی هدفهای خود برسند و آنچه مهم است این است که شما در مسیر حرکت به سوی اهدافتان چه یاد میگیرید و به چه آدمی تبدیل خواهید شد.
خلاصه مقاله و نتیجه گیری
میتوان گفت که ما انسانها برای انجام تمامی فعالیتهایمان به انگیزه نیاز داریم. در واقع انگیزه یک حالت و نیروی درونی است که به رفتارها و تصمیم گیریهای ما جهت میدهد. انگیزه میتواند به صورت محرکهای بیرونی باشد برای مثال افراد برای دریافت پاداشی یا فرار کردن از یک تنبیه کاری را انجام دهند.
در مقابل انگیزه میتواند به صورت درونی باشد یعنی از درون خود فرد سرچشمه بگیرد. واضح است که انگیزه درونی به مراتب بسیار ماندگارتر و موثرتر از انگیزه بیرونی است. در مورد موضوع مدیریت انگیزه و آموزش مدیریت انگیزه نظریههای متعددی بیان شده است.
اما هدف و پایه و اساس مدیریت انگیزه این است که ما نه تنها در شرایط مطلوب و مناسب، بلکه در شرایط دشوار و با وجود موانع هم بتوانیم به خوبی عمل کنیم و هنر ما این است که در چنین شرایطی همچنان انگیزه خود را بتوانیم حفظ کنیم. برخی از نظریههایی که در مورد انگیزه صحبت کردهاند عبارتند از: نظریه هرم مازلو، نظریه X و Y مک گریگور، نظریه برانگیختگی، نظریه رانه و نظریه غریزی که در این مقاله به طور خلاصه به بررسی آنها پرداختیم.
برخی از سوالات رایج:
۱. انگیزه به چه معناست؟
در حالت کلی انگیزه یک نیرو و انرژی درونی است که بر اساس آن افراد به فعالیت . کارهای مختلف علاقه پیدا می کنند و به سمت آنها گام برمی-دارند. بر همین اساس افراد به دسته های مختلف بر اساس میل و انگیزه خود تقسیم می شوند.
۲. مدیریت انگیزه شامل چه مواردی می شود؟
۱. رفتار ۲. فیزیولوژی ۳. گزارش شخصی
۳. هرم مزلو به چه مواردی می پردازد؟
این هرم به نیازهای اساسی و بنیادی افراد می پردازد. بر اساس این هرم مزلو معتقد اگر نیازهای بنیادی در سال های اولیه زندگی برآورده نشود افراد در سالهای بعدی به نیازهای دیگر نمی-پردازند و در همان سطح اولیه می مانند و به واپس روی دچار می شوند.