کمک برند فلانکر به کسب درآمد
بیایید فرض کنیم شما مدیر یک برند خاص و معروف با قیمت و کیفیت نسبتا بالا مانند اپل،هستید و مشتریان خاص خود را دارید. اما متوجه میشوید که محصولات شما در برخی کشورها مانند هند و چین به دلیل قیمت بالا با کاهش درخواست مواجه میشوند. در اینجا اگر شما محصول جدیدی را (به عنوان مثال : آیفون ۵c) ویژه مشتریانی که نیازمند برند اپل با قیمت کمتر هستند معرفی کنید، بازار خود را توسعه دادهاید. در واقع از استراتژی برند فلانکر استفاده کردهاید.
برند فلانکر نوعی استراتژی است که توسط یک شرکت بزرگ برای ورود به بازار وسیعتر استفاده میشود. این برند برای رقابت، بدون آسیب رساندن به سهم اقلام موجود در بازار، برای گروه هدف خاصی از مصرفکنندگان اجرا میشود. همچنین این استراتژی مولتی برندینگ نیز نام گرفته است.
برند فلانکر مهم است زیرا به یک شرکت اجازه میدهد تا بخشهای مختلف بازار را جذب کند و کسبوکار را گسترش دهد. استراتژی برند فلانکر زمانی اثر بخش است که با یک برنامه کامل و آماده بازاریابی، اجرا شود.
بخش اصلی برند باید حاوی اکثر مصرفکنندگان باشد. برند جدید میتواند مجموعهای متفاوت ازمنافع و ویژگیهای محصول کاربران دیگری را جذب کند.
برخی مزایای استراتژی برند فلانکر :
* بدست آوردن سهم بیشتری از بازار برای شرکت
*توسعه هیجان در شرکت بوسیله نظارت بر فروش برندهای مختلف
*ورود به بازاری نو با پتانسیل بالا
یکی دیگر از موارد استفاده از استراژی برند فلانکر توسط «پراکتر اند گمبل» اجرا شد.
پراکتر اند گمبل ( p&g) در زمینه مواد شوینده بسیار موفق است. با درخواست مصرفکنندگانی که خواستار مواد شوینده ارزانتر بودند ، این شرکت یک شوینده ارزان قیمت و با کیفیت کمتر از شوینده قبلی در قالب برند جدید به بازار عرضه کرد و توانست سهم قابل توجهی از مواد شوینده ارزان قیمت را بدست آورد.
البته به این موضوع توجه داشته باشید که برند فلانکر برای همه نیست، اگر می خواهید ببینید که این استراژی برای شما قابل استفاده است یا نه به این ۴ سوال پاسخ دهید:
۱- آیا برند من به اندازه کافی قابل تغییر است ؟ (برای مثال اگر شما مدیر یک شرکت غذایی مانند کاله باشید میتوانید به راحتی از این استراتژی استفاده نمایید؛ اما اگر مدیر یک شرکت نرم افزاری باشید، این استراتژی چندان برای شما کاربرد ندارد. )
۲- برند جدید چه ویژگی هایی باید داشته باشد که سهم قابل توجهی از توجه مشتریان را جذب کند؟
۳- برند جدید چه تاثیری بر برند قبلی خواهد داشت؟ آیا آنرا گسترش میدهد یا تخریب میکند؟
۴- برند جدید چه تاثیری بر برندهای رقیب خواهد داشت؟
دلیل موفقیت شبکه اجتماعی توییتر Twitter
توییتر نوعی سرویس شبکه اجتماعی آنلاین است که به کاربرانش امکان میدهد با ۱۴۰ کاراکتر، پستهای متنی بفرستند. جک دورسی خالق این شبکه اجتماعی در مارس ۲۰۰۶ آن را ابداع و چند ماه بعد راهاندازی کرد. امروزه توییتر کاربرد جتماعی و ارتباطی پیدا کردهاست و دومین شبکه اجتماعی پرطرفدار پس از فیسبوک است.
ممکن است او را به عنوان بنیانگذار سریالی توییتر(Twitter) و اسکوئر(Square) بشناسید. اما آیا میدانستید دورسی یک ماساژور دارای مدرک بود که به صورت تفننی کار طراحی و مد انجام میداد؟
شرکتهای دو میلیارد دلاری جک دورسی موفق و پررونق هستند. اما دورسی هنوز هم از اتوبوس برای رفتن به سرکار استفاده میکند. هرکاری که دورسی انجام میدهد از کارهایی روزمره صبحگاهی بدون تغییرش گرفته تا اصرار او به داشتن یک مدل موی جالب و همچنین عادات و نگرشهای وی همگی ستونهای اصلی موفقیتهای پی در پی او هستند. اما ببینیم از نظر جک دورسی، بنیانگذار توییتر و اسکوئر رمزهای موفقیت کارآفرینان در چیست:
۱- با ایده آغاز کنید
دورسی میگوید تصور غلطی که وجود دارد این است که کارآفرینان موفق کاری میکنند که رئیس خودشان باشند، و بعد به دنبال ایده میگردند. به استدلال وی اغلب کسب و کارها زمانی موفق میشوند که بنیانگذاران آنها معکوس عمل کنند.
۲- یک شرکت شفاف بسازید
در طول تمام جلساتی که در ادارات مرکزی اسکوئر برگزار میشود، برخیهای یادداشتبرداری میکنند و بعد این یادداشتها را برای تمام کارمندان این شرکت میفرستند. دورسی میگوید:” این یادداشتها اطلاعات همه را در یک سطح نگه میدارند، اما مزایای دیگری هم دارند. این که تمام دیدگاهها و نظرات جدید و گوناگون را دریافت میکنیم و کاری میکنیم آدمها به روشهای مختلف فکر کنند و خلاقیتهای بیشتری را در سازمان ایجاد نمایند. “
۳- منتظر بمانید تا زمان آمدن ایده بزرگ فرا برسد
در ابتدا ایده توییتر در سال ۲۰۰۰ به ذهن دورسی رسید. اما ارسال پیام کوتاه هنوز کار بزرگی نبود. آمریکاییها به طور متوسط تنها ۳۵ متن در ماه ارسال میکردند. دورسی میگوید:” به سرعت فهمیدم …هیچ کس دیگری دستگاه پست الکترونیکی موبایل ندارد، بنابراین این سیستم به نوعی بلااستفاده بود. در سال ۲۰۰۶ روزی که منتظرش بودم فرا رسید. آمریکاییها هر ماه بیشتر از آن که تماس تلفنی بگیرند، پیام متنی ارسال میکردند.” جک دورسی سرویس شبکه اجتماعی توییتر را در ماه مارس آغاز و در ژوئیه همان سال راهاندازی کرد. وقتش رسید، زمان مناسب بود و توییتر گل کرد.
۴- مسیرهای شغلی همیشه مسیرهای مستقیمی نیستند
درست قبل از راهاندازی توییتر، دورسی در دانشکده طراحی مد، مشغول طراحی لباس بود. کارهای معین و جدی همچون تصویرگری و ماساژ درمانی داشت. پس چرا تصمیم گرفت به سراغ برنامهنویسی و کارآفرینی برود؟ وی میگوید:” آنها ابزارهای مورد نیازم بودند تا آنچه را دلم میخواست، بسازم.” او امیدوار است روزی شهردار نیویورک شود.
۵- به روزمرگی اعتقاد داشته باشید
دورسی هر روز صبحاش را به یک شکل آغاز میکند: او صبحها دو تخممرغ آبپز با سس سویا و یک برش توت فرنگی میخورد. وی تمام هفتهی خود را با دقت برنامهریزی میکند. دوشنبه روز مدیریت است. در شرکت اسکوئر یک جلسه فکری و عملی داریم و در توییتر یک جلسه کمیته عملیاتی. سه شنبه روز محصول، مهندسی و طراحی است. چهارشنبه روز بازاریابی، رشد و توسعه و ارتباطات است. پنجشنبه روز مشارکت و توسعهدهندگان است. جمعه هم روز مصاحبت و فرهنگ.
۶- رسیدن به کمال از طریق سادگی
۱۴۰ حرف، تمام آن چیزی است که از توییتر نصیبتان میشود.هیج جایی برای هجاهای غیرضروری وجود ندارد. دورسی دوست دارد ایدههای پیچیده را دریافت و بقایای مفهومی آن را حذف کند، بنابراین فقط میتوانید روی چیزهای بسیار مهم تمرکز کنید. جک میتواند در یک کلمه هدف شرکتها را عنوان کند. در مورد توییتر این کلمه ارتباط است و در مورد اسکوئر این کلمه تجارت.
۷- یادداشتها را نگه دارید
همه تاریخگذاریها به دوره دبیرستان باز میگردد، مدتها پیش از آن که دورسی شرکتهایش را بسازد، یادداشتهای خود را نگه میداشت و حالا میگوید این بهترین کاری است که تا به حال در زندگی خود انجام داده است.
۸- ارتباط و همکاری دو اصل کلیدی هستند
دورسی میگوید اگر دو بخش اداری دارید که با هم ارتباط ندارند، یا دو نفر که نمیتوانند با هم همراه باشند، این اختلاف نظر در محصولی که عرضه میکنید خودش را نشان میدهد و مشتریان شما این اختلافنظر را میبینند. شما مشکلات شرکتتان را به میان مشتریانتان میبرید، که کاری گستاخانه و خودخواهانه است. ” ما از طراحی و مهندسی شرکت و سازمان به اندازه محصول و سرویسی که میسازیم، مطمئن هستیم.”
۹- از تعطیلات آخر هفته به خوبی استفاده کنید
برخیها تصور میکنند که آخر هفتهها بهترین زمان برای انجام اضافه کاریست تا در کارها پیش بیافتند. اما بسیاری از افراد موفق عادت به انجام این کار ندارند. روزهای پایانی هفته روز بازتابها، بازخوردها، استراتژی و آماده شدن برای بقیه هفته است.
مطالب مشابه کسب درآمد از توییتر:
اهمیت نگارش ساده برنامه کسب درآمد
متاسفانه ما فکر می کنیم اگر برنامه کسب و کار و یا طرح های کسب درآمد خود را پیچیده و طولانی بنویسیم و طراحی کنیم امتیاز خاص محسوب می شود در حالی که ساده نویسی و کوتاه نویسی در همه حال امتیاز محسوب می شود خواه در کسب و کار باشد و یا در سایر مسائل . در اینجا قصد دارم تا اهمیت و لازمه نوشتن برنامه و طرح های کسب و کار و همچنین ایده های کسب درآمد به ساده ترین شکل ممکن را بنویسم تا با دلایل ثابت شود که ساده نویسی هم در کسب و کار امتیاز بالایی دارد.
اولین باری که در اواخر دهه ۷۰ شروع به کار با بیزنس پلن کردم، برنامه ها طولانیتر و پیچیدهتر از برنامههای امروزی بودند. شاید این موضوع به این خاطر باشد که امروزه برنامه کسب و کار رواج بیشتری دارد و تقریبا به وسیله هر کسی و در هر زمینه شغلی مورد استفاده قرار میگیرد. شاید هم سرمایهگذارانی که باید این برنامهها را بخوانند، جریان سادهنویسی را ایجاد کردند یا ممکن است مردم صرفا به دلیل کمبود وقت به سادهنویسی روی آورده باشند!
هر دلیلی که داشتهباشد، جریان موجود در برنامههای کسب و کار امروزی به این شکل است که یکراست به اصل قضیه پرداخته شود. راهبرد «ساده بنویس تا سریع خوانده شود» مهمترین نکته در این برنامههاست. اگر میخواهید مردم بیزنس پلن شما را بخوانند، مهمترین نکتهای که باید رعایت کنید این است که ساده بنویسید. کلمات ساده انتخاب کنید و برنامه تان را کوتاه نگه دارید.
* از جملات طولانی و پیچیده استفاده نکنید؛ مگر آن که هدف خاصی داشته باشید.
* از کلمات مخفف، اصطلاحات خیابانی و کلمات چند معنایی استفاده نکنید؛ همه نمیدانند که «س.ن.ب.ک.ک.» به معنای «ساده نویسی برنامه کسب و کار» است!
* از کلمات رایج استفاده کنید.
* از بولت پوینت استفاده کنید. بولت پوینت به خواننده اجازه میدهد تا اطلاعات مهم را با سرعت بیشتری دریافت کند.
* کوتاه بنویسید. طول متوسط بیشتر برنامههای کسب و کار نسبت به گذشته خیلی کوتاهتر شده است. شاید بخواهید به منظور متقاعد کردن دیگران ۲۰ تا ۳۰ صفحه توضیحات به علاوه ۱۰ صفحه ضمایمی مانند پروژهها، رزومه مدیریتی و سایر جزییات بنویسید اما بدانید که اگر برنامه کسب و کارتان حدود ۴۰ صفحه باشد، پس به درستی خلاصهاش نکردهاید.
البته استثناهایی هم وجود دارد. اخیرا برنامه کسب و کاری دیده ام که متعلق به یک کافی شاپ بود. آنها عکسهایی از محل احداث، منوها و نقشهها نیز در برنامهشان گنجانده بودند. این ویژگیهای گرافیکی باعث طولانیتر شدن برنامهشان شدهبود اما در عین حال بر ارزش آن نیز افزودهبود.
از چارتهای کسب و کار استفاده کنید. کاری کنید که اعداد و ارقام مهم تان به سرعت پیدا و درک شود. از جدولها و چارت های ساده استفاده کنید تا مهم ترین آمارهایتان را به رخ بکشید. همچنین:
* از چارتهای دو بعدی استفاده کنید، نه سه بعدی. خواندن چارتهای دو بعدی معمولا کار آسانتری است. مطمئن شوید که اعداد به خوبی نشان داده شدهاند.
* از چارت کیک مانند استفاده کنید تا سهم خود را از بازار نشان دهید.
* متن خود را به خوبی ویرایش و زیباسازی کنید. شما باید علاوه بر انتخاب مناسب کلمات، شکل ظاهری متن خود را نیز زیبا و ساده کنید. توصیههای زیر را بخوانید:
* متن تان را فقط با دو فونت بنویسید. فونتی که برای نوشتن تیترها به کار میبرید، باید فونت ساده sans-serif مانند Arial و Tahoma باشد. فونت مورد استفاده در متن نیز بهتر است B Nazanin باشد.
* از فونتهای ریز دوری کنید. تنها برخی از فونتها در اندازه ۱۰ به خوبی نمایش داده میشوند. بهتر است از اندازه ۱۱ یا ۱۲ استفاده کنید.
* بین مطالب و برای جداسازی چارت ها از مطالب فاصله در نظر بگیرید. هر وقت شک داشتید به صفحه بعد بروید.
* برنامه کسب و کار خود را چندین بار بخوانید و اشتباهات لغوی و گرامری را برطرف کنید. مطمئن شوید اعدادی که در چارت به کار بردهاید با اعدادی که در متن وجود دارند، همخوانی دارند.
مزایای برونسپاری در کسب درآمد
برخی در راه اندازی کسب و کار علاقه دارند تا همه امور را در حیطه کاری و مدیریت خود داشته باشند ولی گاهی برون سپاری و واگذاری برخی امور به دیگران حتی در محیط کسب درآمد موجب چالاکی بیشتر و افزایش درآمد خواهد شد و تمرکز را بر روی امور اساسی معطوف خواهد کرد . در این جا قصد دارم تا فواید عملی برون سپاری در کسب درآمد و اینکه تا حد باعث افزایش درآمد خواهد شد را بیارم .
همان طور که پیش تر گفتم مزایای برون سپاری پرشمارند. ولی در این نوشتار فقط به ۱۰ برترین مزایای برون سپاری پرداخته میشود.شرکتهای برون سپاری فرآیند کسب و کار (BPOs) عموما از درون اقتصادهای در حال توسعه فعالیت میکنند. این امر شماری از مزیتها را برای کسب و کارهایی فراهم میآورد که به دنبال برون سپاری فرآیندهای کسب و کار تراکنشی غیرمرکزیشان هستند. از دیدگاه Beepo برترین مزایای برونسپاری فرآیند کسب و کار موارد زیر هستند:
۱. صرفهجویی در هزینه
استخدام نیرو برای توسعهی اقتصادها کم هزینه است. بیپو در فیلیپینز(The Philippines) فعالیت میکند جایی که در آن بهای زندگی از بهای زندگی در استرالیا ارزانتر است. بنابراین شما میتوانید با نیروی کار برونسپاری شده در فیلیپینز با کسری از هزینه برونسپاری در استرالیا کار کنید یا بدهید نیروی داخلی خودتان فرآیندها را به انجام برسانند.
۲. رشد کسب و کارتان
نخستین چیزی که هنگام فکر کردن دربارهی فرصتهایBPO به ذهن بیشتر مالکان کسب و کار خطور میکند پساندازهای بهای ممکن است. با وجود این، مهم است بفهمیم که بیشتر کسب و کارها برای رشد کردن سخت تلاش میکنند چون بودجه برای استخدام نیروی مورد نیاز را ندارند. با برونسپاری فرآیندهای کسب و کار تراکنشی غیرمرکزی فرعی به خارج، کسب و کارها میتوانند وقت کارکنانشان را آزاد کنند تا کمتر روی “مسائل مدیریت” و بیشتر روی رشد کسب و کار تمرکز کنند.
۳. رضایت شغلی افزایشیافته
وقتی داشتم در رشتهی MBA درس میخواندم، از رابطهی(یا عدم) بین رضایت شغلی، حفظ کارکنان و دستمزد متعجب بودم. تحقیقات اساسا میگوید که رابطهی بین رضایت شغلی و دستمزد بسیار اندک است؛ با وجود این، رابطهی بین حفظ کارکنان و رضایت شغلی مورد مهم تری است. یکی از چیزهایی که آدمها را از شغلشان جدا میکند انجام دادن کارهایی است که از انجام آنها لذت نمیبرند؛ مثل کارهای جزئی، اجرایی، تراکنشی، فرعی که آنها را از انجام آنچه دربارهی نقششان از آن لذت میبرند باز میدارد.
۴. بیشینه کردن قدرت کارکنانتان
در ادامهی جملات نکتهی ۳، با برونسپاری فرآیندهای کسب و کار تراکنشی غیرمرکزی، به کارکنانتان اجازه میدهید روی انجام آنچه به نحو احسن انجام میدهند تمرکز کنند. به عنوان مثال، شما تیم فروشتان را استخدام نکردهاید تا هر بار که فروش کردند یک سری کاغذ پُر کنند، درست است؟ شما آنها را برای فروش استخدام کردهاید! و من فکر میکنم آنها از بار اجرایی که همه جا با خودشان به دوش میکشند شکایت دارند، درست است؟ اما، فکر کنید چه اتفاقی میافتاد اگر شما بعضی از کارهای تراکنشی غیرمرکزی را که آنها انجام میدهند برونسپاری میکردید؟ آنها خوشحالتر میشدند، اما آنها همچنین میتوانستند وقتشان را بیشتر روی فروش متمرکز کنند؛ که، بنابراین به رشد کسب و کارتان کمک میکرد.
۵. ساعات عملیات افزایش یافته
با برونسپاری فرآیندها به خارج میتوانید شرایط کاری و اختلاف زمان را در راستای خدمت به کسب و کارتان بیشینه کنید. عموما، کارکنان خارج از کار کردن به هر تعداد ساعت استاندارد که مناسب حال مشتریان باشد خوشحال میشوند. پس اگر نیاز دارید که پردازش کارتان در شب انجام شود در حالی که کسب و کار استرالیایی شما در آن موقع تعطیل است، این کار از طریق برونسپاری ممکن خواهد بود. از طرف دیگر، اگر نیاز است که تیم برونسپاریتان به تعداد ساعاتی که شما کار میکنید کار کنند، آنها میتوانند این کار را هم انجام بدهند. در پایان روز انعطافپذیری ساعات عملیاتی برای هماهنگ شدن با شما مهیا است.
۶. تبدیل شدن به یک شهروند شرکت جهانی
از طریق کار کردن با تیم خارجیتان، نه تنها برای رشد کسب و کارتان فرصت آفرینی میکنید، بلکه به بهبود شرایط زندگی در کشورهای کم شانستر نیز کمک میکنید. کمک بخش BPO به اقتصاد فیلیپین را نمیتوان نادیده گرفت. این کمک در ارقام زیر به اثبات میرسد:
- ۲۳۲.۷ میلیارد پزوی فیلیپین در VAT (مالیات بر ارزش افزوده- مشابه GST) کمک به خرید غذا
- ۷۳.۷ میلیارد پزوی فیلیپین در اجارهی مسکن
- ۴۵.۴ میلیارد پزوی فیلیپین در حملونقل عمومی و بهایای ارتباطات سیار
- ۲۲.۵ میلیارد پزوی فیلیپین در بهایای البسه
- ۸۰ میلیارد پزوی فیلیپین در پساندازها/سرمایهگذاریها
- ۱۱۰ میلیارد پزوی فیلیپین در مالیاتهایی که میتوانند خدمات عمومی را پوشش دهند معادل ۳۰۰۰۰۰ کلاس درس و ۳.۲ میلیون خانواده دریافت کنندهی بیشترین انتقال نقدی مشروط (CCT)برای یک سال.
بنابراین، با مشارکت در بخش BPO شما به بهبود استانداردهای زندگی برای مردم کمشانس و اقبالتر کمک میکنید.
۷. احیای تمرکزتان روی راهبرد کسب و کار
برونسپاری فرآیندهای تراکنشی غیر مرکزی نهایتا به صرفهجویی وقتتان خواهد انجامید. به خصوص، وقتی از طریق Beepo برونسپاری میکنید. ما مستند کردن فرآیندهایتان را به روشی زیر نظر میگیریم که برای تیم برون کشوریتان مفهوم باشد و همچنین تیم ما را برای پیگیری نیازهای شما آموزش دهد. تصور کنید با زمان صرفهجویی شدهای که با سپردن فرآیند پردازشی کارکنانتان به ما بهدست میآورید چه کارهایی میتوانید انجام دهید؟ شما میتوانید از آن زمان برای تمرکز بر راهبرد کسبوکارتان و رشد کسب و کارتان یا… استفاده کنید. شما میتوانید در ساحل نوشیدنی مورد علاقهتان را سر بکشید. در هر صورت اوضاع بدی نخواهید داشت.
۸. کار کردن در یک محیط روابط صنعتی کمتر منظم
از طریق کار کردن با Beepo در فیلیپینز مجبور نخواهید بود نگرانِ مشکلات مدیریت اجرایی درون کسب و کارتان باشید. ما تیم را در فیلیپینز استخدام میکنیم، بنابراین شما فقط لازم است به مشاوران ما که در استرالیا هستند بگویید که مشکلی دارید و Beepo مسائل را از آنجا مدیریت خواهد کرد. شما همچنین مجبور نخواهید بود نگران انجام دادن آن کارهای عمده در روابط صنعتی باشید چون میتوانید قوانین اشتغال استرالیا را درک کنید.
۹. بیشتر کردن ارزش دلار استرالیا
ارزش بالای دلار استرالیا مشکلاتی را در عصر اقتصادی اخیر برای صادرکنندگان ما ایجاد کرده است و اما اگر شما میخواهید خدمات را از خارج وارد کنید یعنی فرآیندها را به یک BPO که پایگاهش در خارج است برونسپاری کنید، آن وقت مزایای یک دلارِ قوی را بهدست خواهید آورد. تا پایان سال ۲۰۱۳، RBA اعلام میکرد که راهبردشان کاهش ارزش دلار استرالیا به ۰.۸۵ دلار امریکا است. وقتی ملاحظه میکنید که دلار استرالیا در ژانویهی ۲۰۱۴، ۰.۸۹ دلار امریکا ارزش دارد و حدود ۴۰ پزوی فیلیپین قدرت خرید دارد آن وقت آن ۴ سنت اختلاف تاثیری بر ارزش برونسپاری که شما از پولتان کسب میکنید نخواهد داشت.
۱۰. هر کس دیگری این کار را انجام میدهد
یک تحقیق اینترنتی سریع شما را متوجه خواهد کرد که دولت استرالیا در زمینهی تلاش برای درک اینکه چه تعداد شرکت استرالیایی از BPOها استفاده میکنند کار زیادی انجام نمیدهد. با وجود این، وقتی نکات زیر را در نظر میگیرید مشخص میشود که بخش BPO بزرگ و در حال رشد است- در حال رشد است چون کسب و کارهایی به اشکال و اندازههای گوناگون وارد میدان میشوند:
- از ۲۰۰۱، بخش BPO فیلیپین تا استخدام ۷۷۰۰۰۰ نفر رشد کرده است
- در ۲۰۱۲، این بخش ۲۰ درصد رشد کرد و ۶ میلیارد دلار امریکا برای اقتصاد پول تولید کرد
- تا ۲۰۱۶، بخش BPO برآورد زده میشود که از مرز ۲۵ میلیارد دلار عایدات بگذرد، که جوابگوی حدود ۱۰ درصد تولید ناخالص ملی فیلیپین خواهد بود و مستقیما ۱.۳ میلیون فیلیپینی و ۳.۲۰ میلیون دیگر را به صورت استخدام غیر مستقیم به کار خواهد گرفت.
کسب و کارها فرآیندهای تراکنشی غیر مرکزی خود را به Beepo برونسپاری میکنند چون این کار حس کسب و کاری خوبی برای آنها به وجود میآورد. از مزایای برون سپاری برای کسب و کارها این است که فرصت رشد و نگهداری یا افزایش حاشیهی سودشان را در یک محیط کسب و کار خانگی فراهم میآورد که پیوسته قاعدهمندتر میشود و به طور فزایندهای پیچیده و پرهزینه میشود.
استارتآپها محل مناسب کسب درآمد زنان
سایت Entrepreneur.com در آخرین شماره خود به نقش بانوان برای جضور در تجارت پرداختهاست . وقتی که رسانهها در مورد حضور زنان در عرصه تکنولوژی و دنیای استارت آپ صحبت میکنند، بیشترین تمرکز روی جنبه منفی آن است. ما مطالبی در مورد میزان پیشرفت مورد نیاز برای ایجاد برابری جنسیتی در رهبری و تبعیض گسترده علیه توسعه دهندگان زن خواندهایم. در فرهنگ ناخوشایندی که بیشتر شبیه بازگشت به دهه ۵۰ میلادی است تا رفتن به سمت صنعتی که قرار است ما را به سمت آینده هدایت کند، پرونده حقوقی برجسته زنی مثل الن پی نقطه عطفی محسوب میشود.
و این درست است که پیشرفت خیلی زیادی باید ایجاد شود. اما این تمرکز منحصر به فرد در این موقعیت میخواهد از این حقیقت که بسیاری از زنان در دنیای استارت آپ در حال پیشرفت هستند و در این زمینه شرکتهایی را راه اندازی کردهاند، چشمپوشی کند. مطالعات متعدد نشان دادهاند که تجارتهایی که تعداد مدیران زن آن بیشترند موفقتر و سودآورتر از تجارت هایی هستند که تعداد مدیران مرد آن بیشتر است؛ در نهایت، دنیای سرمایهگذاری شروع به توجهکردن به این مسئله کرده است. اطلاعات شرکت سرمایهگذاری ریسک پذیر First Round نشان دهنده این است که سرمایهگذاری های این شرکت در شرکتهایی که بنیانگذاران آن خانم هستند، ۶۳ درصد بهتر از سرمایهگذاری در شرکتهایی که کل تیم آنها مردهستند، عمل کردهاست.
همان طور که دنیا از خواب بیدار میشود و این واقعیت را میپذیرد که استارت آپها و در واقع همه تجارتها زمانی که زنان شانس مدیریت و رهبری آنها را پیدا میکنند عملکرد بهتری دارند، خود زنان هم متوجه میشوند که استارت آپها برخی از بهترین مکانها برای کار حرفهای آن ها میباشند. در واقع نسبت به قبل، در حال حاضر بنیانگذاران استارت آپها بیشتر زنان هستند و درصد تعداد استارت آپهای بنیان گذاریشده با حداقل یک زن بنیانگذار از ۹ درصد در سال ۲۰۰۹ به ۱۸ درصد در سال ۲۰۱۴ رسیدهاست.
سقف شیشهای در سراسر دنیای تجارت دست نخورده باقیمانده، اما ممکن است بیشتر ترکها برای زنانی که در هر جایی در استارت آپ حضور دارند دیدهشود. سبکهای مدیریتی بسیار سازمان یافته و ذهنیت انجمن دانش آموزان پیشین هنوز هم در بسیاری از بخشها بسیار حقیقت دارد، اما استارت آپها ذاتاً توانایی نوشتن قوانین خود، خود فرهنگسازی و ساختن ساختارهای مدیریتی که راه را برای مدیران و رهبران زن باز میکند را دارند.
در نتیجه، به نظر میرسد پلکان شرکت در اغلب استارت آپ ها بسیار متفاوت تر از پلکان تجارتهای قدیمیتر باشد. اغلب پلکان کمتری به عنوان مقیاسگذاری یک تجارت برای بالا رفتن وجود دارد. این بدان معناست که بسیاری از زنانی که با محاصره روبرو میشوند، همان طور که به سمت بالا صعود میکنند حذف میشوند ولی قبل از آن، این شانس را دارند که کیفیت رهبری و مدیریت خود را در حرفه خود نشان دهند.
سرعت بالا و ماهیت مشارکتی محیط استارت آپ بدان معناست که به کمک همه و تقسیم وظایف در اسرع وقت نیاز دارد. در این گونه مدلهای کاری، کارآفرینان هوشمند میدانند که زمان کمی برای تلف کردن در جهت تعصب دارند و به همین دلیل به زنان اجازه میدهند که برای یک روز خود را اثبات کنند. من خودم را در این موقعیت پیدا کردم، زمانی که برای اولین بار بعد از تجربه کار در شرکت سرمایهگذاری ریسک پذیر که در ردیف اول عواقب ناشی از سبک مدیریتی ضعیف بودم، وارد دنیای استارت آپ شدم. وقتی که کار خود با اولین شرکت استارت آپم را شروع کردم، به سرعت دریافتم که برای به دست آوردن موقعیت رهبری و مدیریتی باید در خط مقدم شرکت کار اساسی انجام دهم، هر چیزی که از طرف مشتریان و مشتریان بالقوه میبینم و میشنوم را باید آنالیز کنم و برای فرآیند به بار نشستن دیدگاهها باید یک تفکر علمی به کار گیرم. زمانی که قادر به توسعه دیدگاهها و بینشها شدم، آن را تجارت خود ساختم تا با بدون تردید با مدیریت ارشد به اشتراک بگذارم. هیچ وقت جنسیت من فاکتور مهمی محسوب نشده و به خاطر موقعیتی که ایجاد کرده بودم، تمرکز مدیریت کاملاً روی اعتبار خود ساخته ام بوده و این کار باعث دور شدن آن از هرگونه تعصب شدهبود.
فرهنگ کار بیشتر استارت آپهای تأسیس شده نیز تمایل دارد به نفع زنان باشد. در حالی که بسیاری از استارت آپها در سالهای اولیه خود تقاضای ساعات کار طولانی دارند، اما زمانی که وارد فاز بعدی می شوند و در زمینه استعدادهای برتر به رقابت با سایر استارت آپ ها نیاز پیدا می کنند، به سمت تأکید بر مزایای حول محور تعادل زندگی کاری مثل انعطاف پذیری در ساعات کاری، مرخصی والدین و حسن مزایای شغلی جذاب برای زنانی که چه برنامه ای برای تشکیل خانواده داشته باشند و یا نداشته باشند، تمایل پیدا میکنند. این نوع از تعادل فقط مزیتی برای پیشرفت زنان نیست، بلکه برای کمک به مقیاس استارت آپها نیز ضروری است. زندگی سالم، حتی خلق و خو و طیف گسترده تجارب و منافع همه ناشی از تعادل می باشند و همچنین همه آن ها در ترغیب خلاقیت و آوردن ایدههای بزرگ برای به سرعت به ثمر رسیدن، مشارکت دارند. خوشبختانه استارت آپ فعلی من، The Big Know، مخصوصاً از این نوع برنامه کاری متعادل حمایت کرده و بدون شک برای رشد تجارتمان و برای توسعه حرفه من به آن پرداختهاست.
من فکر می کنم همان طور که سرمایهگذاران و دنیای تجارت در مقیاس بزرگ بین رهبری و مدیریت زنان و نتیجه آن ارتباط برقرار میکنند، ما داشتیم در چگونگی راهاندازی استارت آپ و دنیای تکنولوژی و این که توسط چه کسی این کار انجام می شود یک تغییر تاریخی مشاهده میکردیم. زنان این فرصت را دارند تا صنعت در حال ظهور را در مسیری که جایگاه آنها را محکم میکند، شکل دهند و این دقیقاً همان کاری است که دارند انجام میدهند. امروزه استارت آپها مکان عالی برای کار کردن زنان میباشد و آینده آن از این هم روشنتر است.
مطالب مشابه استارت آپ :
معرفی برترین استارتآپ های کسب درآمد
سه استارت آپ موفق در کسب درآمد و جذب مشتری
راهنمای برندسازی دیجیتالی با جیب خالی برای کسب و کارهای کوچک
دنیای کسب و کار آنلاین و کسب درآمد از اینترنت به دلیل وسعت فراوان می توان هر کاری انجام داد به شرطی که هوشمندانه وارد شد. برند شدن و برندسازی در دنیای کنونی با هزینه های بسیاری همراه است و شرکتهای بزرگ و معتبر با سعی و تلاش فراوان به آن دست یافتند . در دنیای مجازی می توان با دست خالی برای کسب و کارهای کوچک خود برندسازی دیجیتالی کرد و شخصیت دیجیتالی جهت اطمینان و اعتماد مشتری ایجاد کرد. در اینجا قصد دارم تا راهنمای برندسازی دیجیتالی را با کمترین هزینه و بیشتری کارایی و درآمدزایی بیان کنم:
برای آنکه استارتاپ یا کسب و کار کوچک شما روی پلتفرمهای مختلف، برند دیجیتالی یکپارچه و منسجمی داشتهباشد، ارتباط گرفتن با مشتریان، رؤیتپذیری در فضای آنلاین، و بالا بردن اعتبار آن از اهمیت زیادی برخوردارند. اما خلق چنین برندی به اذعان بسیاری از شرکتهای تبلیغاتی گران تمام میشود. اگر منابع شرکتتان محدود باشند، و به ویژه تازه کار خود را شروع کردهباشید، فرایند مذکور میتواند نگرانکننده و چالشبرانگیز باشد.
اما Juntae DeLane، مؤسس انستیتو برندینگ دیجیتال میگوید هر شرکتی میتواند فارغ از میزان منابعی که در اختیار دارد برندسازی دیجیتال خود را آغاز کند. مؤسسهی او به افراد و سازمانها کمک میکند هویت، اعتبار و حضور دیجیتالی خود را تقویت کنند.
جونتای برخی از بهترین و اثربخشترین ترفندهای خود را با کارآفرینان، دارندگان کسب و کارهای کوچک، فریلنسرها و هر کس دیگری که میخواهد بدون صرف هزینهی آنچنانی، برند دیجیتالی قابل اتکایی برای خود خلق کند به اشتراک گذاشتهاست.
۱- برای تولید محتوا شریک بیابید
کسی که با شما مخاطب و منافع مشترک دارد میتواند به خلق محتوای مشترک در کنار شما علاقه نشان دهد. محتوای مشترکی که از آن صحبت میکنیم میتواند از پستهای متنی گرفته تا اینفوگرافیک یا ویدیو متغیر باشد.
جونتای میگوید با کار کردن در کنار کسی که از قبل پلتفرمی برای این کار داشته قادر خواهید بود برند و تخصص خود را در معرض دید جمعی از مخاطبان آماده قرار دهید و با همفکران خود در همان حوزه ارتباطات مفیدی برقرار کرده و آن را حفظ کنید.
۲- پادکستها و تولیدکنندههایشان را دریابید
استقبال گستردهای که ظرف سالهای اخیر از پادکست و محتوای صوتی شده است به آن معناست که احتمالاً در حوزهی دنجی که برای فعالیت خود در نظر گرفتهاید نیز پادکست یافت میشود. با تولیدکنندگان پادکستهای مرتبط با حوزهی فعالیت خود ارتباط بگیرید و برای آنان توضیح دهید چگونه با دانش و تجربه ی خود می توانید برای مخاطبانشان ارزش آفرین شوید.
اگر آنها نیز شما را برای مصاحبه انتخاب کنند، می توانید از این طریق با مشتریان بالقوه ی متعددی ارتباط بگیرید و داستان خود را برایشان شرح دهید. برای این منظور، گزیده ی مناسبی از تخصص یا تجربه ی خود را آماده داشته باشید تا به عنوان نمونه به مخاطبان یاد شده ارائه کنید.
۳- از بهترین منابع حوزهی فعالیت خود استفاده کنید
اگر هنوز بودجهی لازم برای تولید محتوای با اصالت در اختیار ندارید، میتوانید به سراغ معتبرترین منابع حوزهی فعالیت خود بروید و محتوای آنان را به اشتراک بگذارید. به گفته ی جونتای، این کار حداقل از یک طرف نشان میدهد اطلاعاتتان در صنعت مورد نظر به روز است، و از طرف دیگر برای دنبال کنندگان و مخاطبانتان ارزش آفرین میشود.
میتوانید برای دنبال کردن کلمات کلیدی مد نظر خود از قابلیت Google Alerts یا اکانتهای مرتبط در شبکههای اجتماعی استفاده کنید تا به سرعت از محتوایی که در زمینه ی تخصصیتان منتشر میشود آگاهی یابید. حتماً حواستان باشد منابع مورد استفاده در پست هایتان را تگ کنید.
۴- در گفتگو های مجازی رویدادهای مورد نظر شرکت کنید
اگر هنوز بودجهی لازم برای شرکت در کنفرانسها و همایشهای صنعت خود را در اختیار ندارید یا از اعتبار کافی برای رفتن به روی صحنه برخوردار نیستید، لااقل میتوانید در گفتگو های آنلاینی که درباره ی این رویداد ها صورت میگیرد شرکت کنید. جونتای توصیه میکند برای آنکه از دور در رویدادهای مورد نظر خود شرکت داشته باشید، از هشتگ استفاده کنید، فهرست یا بیوگرافی افراد تأثیرگذار و سخنرانان شرکت کننده را برای بقیه منتشر کنید، با الهام از موضوعات و سخنرانی های رویداد مورد نظر تولید محتوا کنید و به صورت زنده در مورد آن پست بگذارید.
۵- محتوای گرافیکی خلق کنید
به طور قطع افراد و سازمان های متعددی در صنعت شما وجود دارند که تحقیق می کنند. شما نیز می توانید از نتایج تحقیقات آنها برای تولید اینفوگرافیک و نمودارهای گرافیکی پرطرفدار و مزین به برند خود استفاده کنید. حتی اگر در زمینه های گرافیکی استعداد خاصی ندارید، ابزارهای متعددی وجود دارند که میتوانند در ساخت سریع اینفوگرافیک به شما کمک کنند.
سپس میتوانید محتوای گرافیکی خود را روی شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک، توییتر، اینستاگرام یا هر پلتفرمی که مناسب تشخیص می دهید منتشر کنید تا توجه کاربران اینترنت را به خود معطوف دارید و بازدیدکنندگان تازهای برای وبسایت یا وبلاگ خود دست و پا کنید.
۶- در شکل های مختلف به بازتولید محتوای خود بپردازید
جونتای می گوید: «وقتی منابعتان محدود باشند، باید از آنچه که در اختیار دارید نهایت بهره را ببرید». از هر دارایی دیجیتال خود به هر چند روشی که امکانش وجود دارد استفاده کنید: مثلا پست وبلاگی خود را به صورت اینفوگرافیک در بیاورید، و سپس هر یک از آمارهای موجود در آن را به صورت توییتی جداگانه منتشر کنید. مصاحبهی پادکستی خود را به صورت متن دربیاورید و در قالب یک پست وبلاگی منتشر کنید. صحبتهای مهمی که در این مصاحبهها شده را نیز به صورت نقل قول روی شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارید.
مطلب مشابه برندسازی آنلاین:
شخصیت دیجیتالی کسب و کار و کسب درآمد
میزان تلاش در شبکههای اجتماعی برای کسب درآمد
در مقالات متعددی درباره اهمیت معرفی کسب و کار در شبکه های اجتماعی نوشتیم و توضیح دادیم که اگر در شبکه های اجتماعی با برنامه منظم وارد شوید و تولید محتوای جذاب داشته باشید می توانید به کسب درآمد بالا امید داشته باشید چون که بازدیدکننده در واقع مشتری محصولات و خدمات شماست. در حقیقت نگاه خاص برخی از بازاریابان حرفه ای به گونه ای است که محتوای شبکه های اجتماعی خود را مطابق با ذائقه و نیاز کاربران همراه می کنند و تلاش دارند تا بر طبق میل آنها رفتار کنند این عملشان در واقع موجب می شود تا شبکه های اجتماعی را در خدمت کسب و کارشان گرفته و از طریق آن به کسب درآمد بالا بپردازند.
با ادامه یافتن روند رو به رشد استفاده از شبکههای اجتماعی توسط صاحبان کسب و کار برای برندسازی و افزایش تصاعدی پلتفرم های موجود در این زمینه، کارآفرینان با این سؤال مواجه شدهاند که چقدر پرداختن به شبکههای اجتماعی، چند شبکه ی اجتماعی و چه نوع شبکهی اجتماعی کافی محسوب میشود؟
پاسخ این سؤال در شرایط برابر این است: هرچه بیشتر بهتر. هرچه محتوای شبکههای اجتماعی شما بیشتر دیده و شنیده شود، احتمال تبدیل بازدیدکننده به مشتری نیز بیشتر خواهد بود. بر اساس پژوهشی که در سال ۲۰۱۲ از سوی یک مؤسسه ی فعال در زمینه ی هوش کسب و کار به نام Market Force انجام شد، وقتی پای تصمیم به خرید به میان می آید، ۷۸ درصد مصرف کنندگان تحت تأثیر پستهای فروشندگان خرد قرار دارند.
متخصصین توصیه کردهاند حفظ حضور در شبکههای اجتماعی نه تنها لازم است بلکه باید چند پلتفرم را در بر بگیرد. یک یا دو سال پیش یکی از وبلاگهای فعال در این زمینه اعلام کرد «بزرگترین اشتباهی که اغلب کسب و کارها در قبال شبکههای اجتماعی مرتکب میشوند این است که تنها از یک پلتفرم استفاده میکنند. این پلتفرم در اغلب موارد یا فیسبوک است یا توییتر. اما حقیقت این است که یک پلتفرم برای این کار کافی نیست».
پیلار وارگاس، کارآفرین و خالق یک برند جواهر، ضمن تأیید این موضوع میگوید: «هرچه بُرد بیشتری داشته باشید بهتر است». وارگاس که دنبال کنندگانش رویاینستاگرام از ۴۵۰ هزار نفر نیز گذشته، کسب و کار خود را به صورت انحصاری روی شبکههای اجتماعی بنا کرده است. او به کارآفرینان توصیه میکند هر چقدر که میتوانند روی شبکههای اجتماعیشان کار کنند.
البته متخصصین به این موضوع نیز اشاره میکنند که محتوای شما نباید از یک پلتفرم به پلتفرمهای دیگر «کپی پیست» شود، بلکه باید آن را با در نظر گرفتن مقتضیات و ویژگیهای هر پلتفرم «بهسازی» کرد.
کامی برد، متخصص شبکههای اجتماعی در این خصوص میگوید: «هر شبکهای ارتباط خاص خودش را دارد: فیسبوک استتوس، پستهای دیواری و تصاویر را دارد، در حالی که فرمت پستهای کوتاه، سریع، و خبری توییتر حال و هوای خاص خود را دارد و قرار است در مختصر و مفید ترین شکل ممکن نکته ی مهمی را به مخاطب برساند. لینکدین نیز متقضیات حرفهای و کسب و کاری خود را میطلبد».
او می افزاید: «درک تفاوتهای این سه به شما کمک میکند محتوایی به اشتراک بگذارید که به دست مخاطب خاص خود برسد و پتانسیل بازاریابی شبکههای اجتماعی شما را محقق کند».
تولید محتوا با در نظر گرفتن ویژگی ها و مقتضیات هر پلتفرم امری منطقی است. هرچه محتوای شبکههای اجتماعی شرکت ها با نیازها و اولویتهای کاربران همسویی بیشتری داشته باشد، مشارکت مخاطب با آن کسب و کار بیشتر خواهد بود. از سوی دیگر بهینهسازی و دستکاری محتوا برای سازگار کردن آن با پلتفرم های مختلف اجتماعی نیز میتواند زمانبر و هزینه بر باشد.
محتوای مورد بحث چه ویدیو باشد، و چه عکس یا شکل دیگری از محتوا، اهمیتی که شبکه های اجتماعی برای کسب و کار ها دارند به ارزشی بستگی دارد که مخاطب برای آن محتوا در نظر میگیرد. در واقع محتوا در این میان حکم پول نقد این معامله را دارد.
بنابراین شاید بهتر باشد کسب و کارهایی که منابع شان محدود است روی یک یا دو پلتفرم اجتماعی تمرکز کنند تا بتوانند بدون ایجاد مزاحمت برای فعالیتهای اصلیشان، محتوای با ارزشی در اختیار مخاطب قرار دهند.
با این اوصاف تنها چیزی که ممکن است باعث شود ظرفیت شبکههای اجتماعی خود را محدود کنید محدودیت منابع است. از همین رو، صاحبان کسب و کار باید پلتفرمهایی که بیشترین بازگشت سرمایهگذاری را برایشان رقم میزنند مشخص کنند. این پلتفرمها همانهایی هستند که از سوی بازار هدفشان بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند.
مثلاً برای شرکتی که روی خدمت رسانی به کسب و کارهای دیگر متمرکز است شاید لینکدین انتخاب مناسبتری باشد. شرکتی که محصولات غذایی تولید میکند شاید پینترست را برای فعالیت خود انتخاب کند و یک آکادمی فوتبال جوانان شاید شبکههای اجتماعی اشتراکگذاری ویدیو مثل یوتیوب را برای فعالیت مناسبتر بداند.
حضور داشتن روی پلتفرمهای اجتماعی متعدد شاید مطلوب باشد، اما محدودیت منابع شرکت نیز باید در تعیین استراتژی به کار گرفته شده در قبال شبکههای اجتماعی در نظر گرفته شود. شرکتها باید مطمئن شوند استراتژی شبکههای اجتماعیشان فارغ از تعداد پلتفرمها، مشارکتی معنادار از سوی مخاطب در بر خواهد داشت. این امر نیز محقق نخواهد شد مگر با ارائه ی محتوای ارزشمندی که به زندگی کاربران چیز مفیدی بیافزاید.
به عنوان جمعبندی باید گفت، «هرچه بیشتر، بهتر» رویکرد مطلوبی است، اما هیچگاه نباید به قیمت قربانی شدن کسب و کار و خدشه به برند آن تمام شود.
مطالب مشابه بازاریابی و کسب درآمد از شبکه اجتماعی:
شخصیت دیجیتالی کسب و کار و کسب درآمد
در کسب و کار و تجارت شناخته شدن و یا برند شدن دارای اهمیت خاصی است برند شدن موجب ایجاد اعتماد و اطمینان در بازار کسب و کار شده و در نهایت، رونق کسب درآمد و افزایش فروش را به همراه دارد. در کسب و کار اینترنتی هم ایجاد اطمینان و رضایت در مشتری و به عبارتی برند شدن در تجارت آنلاین بسیار مهم است چه بسا که مشتریان، خریدهای اینترنتی را بر اساس اطمینان به یک کسب و آنلاین که شناخته شده و معروف است انجام می دهند . لذا در اینجا مانند کسب و کار فیزیکی ، برند و شخصیت دیجیتالی نمود و بروز پیدا می کند. بر این اساس، شخصیت دیجیتالی لازمه ی هر کسب و کار در عصر اینترنت است. در این نوشتار به چیستی و ضرورت شخصیت دیجیتالی کسب و کار پرداخته میشود. وقتی فردی شما را و کسب و کار آنلاین یا برخط شما را جستوجو میکند، چه شخصیت دیجیتالی را پیدا خواهدکرد؟
آدمها دوست دارند از کسانی خرید کنند که به اعتقاداتشان باور دارند. سخنرانی تد سیمون سینک با عنوان«با چرا آغاز کنید» میتواند دیدگاه شما را به جهان کسب و کار تغییر دهد.
اگر تاکنون ویدئوی آن را تماشا نکردهاید، توصیه میکنم حتما آن را ببینید. سخنرانیهای تد زیادی وجود دارد که فوقالعاده هستند، اما این یکی از وقتی آن را دیدهام در ذهنام حک شدهاست. اما من از موضوع آن کمی فاصله میگیرم…
سیمون اشاره میکند آدمها خریدار کاری که انجام میدهید نیستند، یا به خاطر روش انجام کارتان مشتری شما نمیشوند، بلکه به خاطر “چرایی انجام آن” خریدار کارتان هستند.
جملهای که سیمون در نهایت گفت و خیلی عمیق بود این است؛« آدمها دوست دارند از آدمهایی خرید کنند که به اعتقاداتشان باور دارند»
بله، این همان جمله است، اما این واژهها مفهوم گستردهای دارند. این واژهها چکیدهی یک رابطهی تجاری هستند. این واژهها بهطور خلاصه بیان میکنند آدمها در نهایت چگونه با آدمهایی که دوست دارند تجارت میکنند، حتی اگر این تصمیم درست نباشد.
این چیز جدیدی نیست. در واقع، از وقتی آدمها روی دو پا ایستادهاند تجارت به همین نحو انجام شدهاست.
چیزی که تغییر کردهاست روش انجام تجارت، روش برقراری ارتباط و جذب شدن به آدمها، روش ساختن روابط است؛ یعنی چیزی که ما تغییر دادهایم روشی است که آدمها به وسیلهی آن کشف میکنند برندمان بازنمای چهچیزی است- یا همانطور که سیمون میگوید، «باور برند ما چیست! ».
قبلا آدمها حضورا جلسه میگذاشتند، اکنون بهصورت برخط جلسه میگذارند
پس در واقع یک تغییر وجود دارد، و آن مدل عرضه است. چگونه یک برند را به آدمها بشناسانیم؟
عرضهی یک برند در گذشته از طریق جلسات حضوری با کارشناسان فروش، پیامهای بازرگانی تلویزیونی، و بهطور بالقوه اگر سازمانی بودجهی آن را داشت، از طریق تبلیغات انجام میشد. این عموما به معنی مواجههی کمتر با برندها، شناخت یک یا تعداد محدودی از برندها توسط هر فرد و قطعا آگاهی بسیار کمتری ازهمهی برندهای فعال در یک زمینه بهاستثناء چند برند برتر آن، است. اما امروز کاملا متفاوت است. آدمها بهصورت برخط با برندها ارتباط برقرار میکنند. آنها برای این کار نیازهایشان را جستوجو میکنند و شرکتهایی را پیدا میکنند که در آن حیطه در دنیای برخط صاحب اعتبار هستند. کاربران به دنبال این هستند که با یک برند ارتباط برقرار کنند و شرکتهایی را پیدا کنند که باورهایی مشابه را به اشتراک میگذارند و راهحلهای مناسب ارائه میکنند.
آدمها وقتی تخصص و مهارت یک شرکت را در حیطهی اصلیاش میبینند، به آن برند جذب میشوند تا ساز و کار درونی آن را کشف کنند. محتوا را در وبلاگها، ویدئوها، همایشهای برخط، و رویدادهای زنده میخوانند.
شخصیت دیجیتالی چیست؟
شخصیت دیجیتالی، که پیچیدهتر از چیزی نیست که به نظر میرسد، یعنی محتوای برخط برندتان چگونه ساز و کار درونی سازمانتان را نشان میدهد.
اگر شما هم مانند من باشید، باور دارید برند یک انسان است و اینکه آن برند توسط آدمهای پشت آن اجرا و هدایت میشود، تاییدکنندهی این واقعیت است. اگر آن آدمها را حذف کنید، برند هم با آنها حذف میشود.
بنابراین حضور برخط شما حرفهای زیادی دربارهی شرکتتان میگوید. مخاطبان را به داخل دعوت میکند، آموزش میدهد، اطلاعرسانی میکند، و به اشتراک میگذارد. شاید جالب، طعنهآمیز، یا جدی باشد؛ اما به هر حال معرف شما است.
شخصیت دیجیتالی سازمانمان میگوید ما چهکسی هستیم، چه کاری انجام میدهیم، و از همه مهمتر چرا آن کار را انجام میدهیم.
ستون های اصلی یک برنامه موفق تجربه مشتری (CX)
بازاریابی اینترنتی هر روزه در حال پیشرفت است و در بازاریابی اینترنتی و حتی سنتی نکته اصلی و اساسی جذب مشتری جهت فروش بیشتر و در نهایت رونق کسب و کار و کسب درآمد بیشتر است. گرفتن بیشتر از سهم بازار و توسعه تجارت و پول ساز بودن به فاکتورهای زیادی احتیاج دارد که یکی از داشتن تجربۀ مشتری (CX) است در اینجا قصد داریم تا چهار ستون اصلی و بنیادی یک برنامه کارآمد و موفق تجربۀ مشتری (CX) را بررسی کنیم که دانستن آن در توسعه کسب و کار و افزایش درامد تاثیر شگرفی دارد.
تجربۀ مشتری (CX) ، طی سالهای اخیر به عنوان یکی از مبانی ایجاد تمایز کسب و کارها در مباحث و موضوعات بازاریابی به ظهور رسیده است. شرکت مشاوره و تحقیقاتی مکنزی طی مطالعات اخیری که از صاحبان و مدیران ارشد کسب و کارها به عمل آورده است دریافته که ۹۰% پاسخ دهندگان موضوع تجربهی مشتری را یکی از سه اولویت اصلی خویش قلمداد می کنند.
این موضوع از آن جهت اولویت قلمداد میشود زیرا که دارای مخاطرات و حساسیت بسیار بالائی است. بطور مثال تجربۀ مشتری از کسب و کار مؤسسات مالی موجب گردید تا انتظارات مشتریان باعث بهبود فرآیندهای عملیاتی این مؤسسات و حتی جایگزین کردن این فرآیندهای جدید با شیوههای سنتی ارائه خدمات به مشتریان گردد. در چنین محیط و فضای پویائی، کسب و کارها برای ایجاد تمایز به عنوان استراتژی و راهبرد توسعه خویش، با چالشی سخت مواجه می شوند چراکه بایستی از یکطرف به بهبود آنچه ارائه می دهند و از طرف دیگر کاهش هزینه های عملیاتی فکر کنند که البته هنر انجام چنین کاری به سودآوری برای کسب و کار منجر می گردد.
توانمندی در غلبه بر این چالش نه تنها از جهت بهبود برداشت ذهنی مشتری از این کسب و کار اهمیت دارد بلکه به علت بستن راههای تهاجم رقبا به سهم بازار مربوط به این کسب و کار مهم میباشد.
مطالعات مکنزی نشان میدهد که برای بهبود هر ده درصد افزایش رضایت مشتری ، نیازمند افزایش بودجه مرتبط از دو تا سه درصد می باشیم.
این بررسیها همچنین حاکی از این واقعیت است که تمرکز، سادگی، دیجیتالی بودن، و ذهنیت مشتری چهار ستون اصلی یک استراتژی اثربخش تجربۀ مشتری(CX) در کسب و کارها است.
نکات کلیدی برای کسب و کار در فروشگاههای اینترنتی
این در حالی است که برخی از کارآفرینان بر این باورند که راه اندازی کسب و کار اینترنتی سرمایه کمی میخواهد و از این طریق میتوانند به سودآوری مناسبی دست پیدا کنند، اما در عمل بسیاری از این افراد، در گام های اولیه راهاندازی وب سایت فروشگاهی با چالشهای جدی مواجه میشوند و حتی بسیاری از آنها پس از گذر مدت زمانی، مجبور به تعطیل کردن کسب و کار خود میشوند.
در چنین فضای کسب و کاری و بازار رقابتی، وب سایت های فروشگاهی میتوانند با موفقیت همراه شوند که برنامهریزی مناسبی در خصوص بازاریابی و تبلیغات داشته باشند. برای داشتن برنامهریزی مناسب و تحلیل از این بازار میتوان Business plan یا طرح مناسبی از این کسب وکار را تدوین کرد که در ادامه به بخشهای مهمی از Business plan کسب وکار وب سایتهای فروشگاهی اشاره خواهد شد.
خلاصه مدیریتی
این بخش از طرح کسب و کار باید به طور کامل نمایانگر کل طرح کسب وکار باشد و خلاصه مدیریتی از وبسایت فروشگاهی آورده شود. از طرفی در این بخش از Business plan باید توصیفی از کسب وکار وب سایت فروشگاهی لحاظ شود. با توجه به این موضوع، وب سایتهای فروشگاهی فعالیتهای خود را به صورت B2C پیش میبرند و معمولا گروه هدف این نوع از کسب و کارها، نوجوانان و جوانان هستند و این گروه هدف نسبت به افراد مسن تر تمایل بیشتری به خرید محصولات به صورت آنلاین دارند.
وب سایتهای فروشگاهی باید طراحی مناسبی داشته و User Friendly یا کاربرپسند باشند، چون بسیاری از وب سایت های فروشگاهی متاسفانه با باگ هایی همراه هستند که این موضوع برای کسب و کار آنلاین مناسب نیست و دلزدگی را بین مخاطبان ایجاد می کند. از طرفی این نوع از کسب و کارها باید روی SEO که مخفف Search Engine Optimization است، سرمایه گذاری های جدی را انجام دهند و از متخصصان این امر استفاده کنند و برنامه ریزی های لازم در این راستا را داشته باشند.
در این میان برخی از وب سایتهای نام آشنا، فعالیتهای خود را از شبکه های اجتماعی آغاز کردهاند و پس از مدتی با توسعه کسب و کار خود وب سایت فروشگاه را راه اندازی کردهاند؛ با توجه به این موضوع، حضور این نوع از کسب و کارها در شبکه های اجتماعی بسیار حائز اهمیت است و وب سایتهای فروشگاهی باید خلاقیت این موضوع را داشته باشند که کمپینهای دیجیتال مناسبی را برای افزایش آگاهی از برند و تبلیغات راهاندازی و درنهایت مخاطبان را ترغیب به خرید محصولات از وب سایت کنند.
از طرفی در این بخش از طرح کسب و کار، باید به سرمایه و پرسنل مورد نیاز در این کسب وکار نیز اشاره شود و شرح وظایف هر یک از پرسنل وب سایت فروشگاهی در طرح کسب وکار لحاظ شود.
نوع صنعت، محصولات و خدمات
آنالیز و تحلیل رقبا و بازار برای صاحبان وب سایت های فروشگاهی بسیار حائز اهمیت است؛ چون در این بازار سرعت تغییرات بسیار زیاد است و کسب و کارهایی که وضعیت ثابتی داشته باشند، محکوم به فراموشی در ذهن مخاطبان هستند. با توجه به این موضوع بنچ مارک و الگوبرداری از بهترین ها همواره باید جزو برنامه های این نوع از کسب و کارها باشند. در این بخش از طرح کسب وکار باید به این گونه موارد پرداخته و تحلیلی از صنعت و بازار آورده شود و سازمانها برنامه ریزی برای جمع آوری این گونهData ها داشته باشند.
در پایان یکی دیگر از نکاتی که در Business plan باید به آن اشاره شود، نقاط قوت، ضعف، تهدیدات و فرصتهای سازمان است. به عنوان نمونه نقطه قوت وب سایتهای فروشگاهی می تواند پشتیبانی آنلاین ۲۴ ساعته، گارانتی محصولات و برگشت هزینه باشد.
برنامه بازاریابی
برنامه بازاریابی یکی از مهمترین بخشهای طرح کسب و کار وب سایت فروشگاهی است. وب سایت های فروشگاهی باید براساس ۷ C آمیخته بازاریابی الکترونیک، برنامه بازاریابی خود را تدوین کنند. براساس این موضوع، convenience for the customer یا سهولت برای مصرف کننده بسیار حائز اهمیت است و وب سایتهای فروشگاهی باید به سهولت به جنبههای کلیدی طراحی وب سایت مانند داشتن عملکرد جست وجو، نحوه چیدمان سایت و سهولت خرید بپردازند. به عنوان نمونه وب سایت فروشگاهی در حوزه پوشاک می تواند امکان نمایش لباس با رنگ ها و حتی سایزهای مختلف برای مخاطبان را مهیا کند.
از طرفی یکی دیگر از بخش های آمیخته بازاریابی، customer value&benefit یا مزایا و ارزش برای مشتریان است که وب سایت های فروشگاهی باید ارزش و منفعتی را برای مشتریان توصیف و بر این اساس آنها را ترغیب به حضور در وب سایت کنند.
استراتژی بازاریابی که معمولا وب سایتهای موفق فروشگاهی اتخاذ کرده اند، به این صورت است که در ابتدای فعالیت روی Niche Marketing یا بازاریابی گوشه سرمایهگذاری کرده اند. به عبارت دیگر در این استراتژی، سازمان بازار هدف کوچکی را انتخاب و روی ارائه محصولات خاصی تمرکز می کند و با برند شدن و معرفی وب سایت به مخاطبان، توسعه محصولات را در دستور کار خویش قرار می دهد. با توجه به اینکه در فضای دیجیتال رقبای قوی حضور دارند، وب سایتهای فروشگاهی تازه وارد، باید روی بازارهای کوچک که رقبای قوی کمتر رغبت به حضور در آن دارند، سرمایه گذاری کنند.
یکی از اقداماتی که وب سایت های فروشگاهی باید در راستای تقویت ارتباطات خود با مشتریان انجام دهند، راهاندازی باشگاه مشتریان مناسب برای این کسب و کار است.
به عنوان نمونه باشگاه مشتریان برای این نوع از کسب و کارها میتواند مبتنی بر وب سایت باشد و از این طریق مشتریان گروه بندی شوند و سرویس و خدمات ویژه ای برای هر یک از این گروههای مشتریان در نظر گرفته شود. البته راهاندازی باشگاه مشتریان مبتنی بر وب سایت، باید روی پلتفرم وب سایت انجام شود که این موضوع نیازمند به کارگیری متخصصان در حوزه برنامه نویسی است.
یکی از خدماتی که وب سایت های فروشگاهی میتوانند برای این گروه از مشتریان در نظر بگیرند، توزیع رایگان محصولات است. به عبارت دیگر برای گروهی از مشتریان در باشگاه که حجم خرید مناسبی دارند، این خدمات را ارائه کنند.
به صورت کلی جلب اعتماد مشتریان برای خرید آنلاین مقوله ای زمان بر و حساس است و وب سایتهای فروشگاهی نیز در این راستا میتوانند گارانتی ویژه ای را برای محصولات خود در نظر بگیرند و در صورت خرابی یا داشتن مشکل برخی از محصولات، برگشت هزینه را برای مشتریان در نظر بگیرند.
از طرفی وب سایتهای فروشگاهی باید روی Content Marketing یا بازاریابی محتوایی سرمایهگذاری های جدی را انجام دهند تا از طریق تولید محتوای تخصصی و انتشار آن در فضای مجازی، به مشتریان جدیدی دست پیدا کنند. یکی دیگر از اقداماتی که وب سایت های فروشگاهی باید در راستای سهولت دسترسی انجام دهند، طراحی اپلیکیشن مناسب برای خرید محصولات است؛ این اپلیکیشن ها می تواند ارتباط مناسب و ۲۴ ساعته را با مخاطبان برقرار کند.
سلطه پلتفرمها بر کسب درآمد و بازار کسب و کار دنیا
اگر در بحث کسب و کار و تجارت جهانی بگویم که پلت فرم ها در حال بلعیدن جهان است نه تنها اغراق آمیز نبوده که کاملا به جا و درست است. با ورود پلت فرم ها دنیای تجارت سنتی کاملا تغییر کرده و اینها بازار کسب و کار و کسب درآمد آنلاین رت متحول کردند . پلتفرم در صنعت تکنولوژی اطلاعات به هر گونه نرمافزار یا سختافزاری گفته میشود که میزبان یک اپلیکیشن یا سرویس است. هنگام خرید یک نرمافزار دانستن اینکه آن نرمافزار برای چه پلتفرمی نوشته شده، مهم است.
یک دهه پیش، دنیا در دست کسبوکارهایی با زنجیرههای ارزش خطی بود. ما محصولات را در فروشگاههای خردهفروشی یا نهایتا نسخههای آنلاین آنها میخریدیم و فقط کنار خیابان تاکسی میگرفتیم. هیچکس فراتر از این فکر نمیکرد. اما واضح است که خیلی چیزها تغییر کردهاند. امروز پلتفرمهایی مثل آمازون، Airbnb و اوبر بر این مدلهای کسبوکار خطی غلبه کردهاند. با اینکه اطلاع داشتن در مورد نحوه کارکرد پلتفرمها بهعنوان هویتهای اقتصادی هم جالب و هم مهم است، اما این موضوع چندان مفید نیست. ارزش واقعی پلتفرمها برای بیشتر کسبوکارهای امروزی این است که به ما امکان میدهند به اکوسیستمهایی از استعداد، تکنولوژی و اطلاعات دست یابیم.
اکوسیستمهای استعداد
در سال ۲۰۰۱، وقتی فابیو روساتی شغل خود را بهعنوان مدیر جهانی مشاوره استراتژیک در شرکت کاپژمینی رها کرد تا شرکت الانس (Elance) را هدایت کند، این شرکت استارتآپی در حال تحول بود. قرار بود الانس پلتفرمی باشد که شرکتها را با پیمانکاران آزاد هماهنگ کند و در حال ورود به بازار نوظهور نرمافزارهای مدیریت فروش بود. تحت مدیریت روساتی، این کسبوکار تازه رشد کرد و به سودآوری رسید، اما با سختتر شدن رقابت در این بخش، روزهای تاریکی پیش روی او بود. بنابراین در سال ۲۰۰۶ با سرمایهگذاران توافق کرد که این کسبوکار نرمافزاری را بفروشد. به هر حال، تجربه الانس در نرمافزار مدیریت فروش ثابت کرد که این شرکت میتواند کارهایی بیشتر از ایجاد تناسب بین شرکتها و پیمانکاران ایجاد کند و ارتباط بین آنها را از طریق نظارت بر کارشان و ارائه آموزش در مهارتهای مهم و ایجاد الگوریتمهایی که به تعهدات موفقتر منجر میشوند، گسترده و عمیق کند. امروز شرکت الانس بعد از ادغام با رقیب خود به نام اودسک (oDesk) نام برند خود را به آپورک (Upwork) تغییر داده است. شرکت آپورک اکنون با ایجاد بیش از ۳ میلیون شغل و ارزش یک میلیارد دلار، بزرگترین فضای بازار آزاد است و ۹۰ درصد مشتریانی که از خدمات آن استفاده میکنند، دوباره به آن مراجعه میکنند.
اکوسیستمهای تکنولوژی
در واقع، پلتفرمها چیز جدیدی نیستند. در قرون وسطی، بازارچههای روستایی بهعنوان پلتفرمهایی برای تسهیل ارتباطات بین اکوسیستمهای بازرگانان و اکوسیستمهای مشتریان فعالیت میکردند. در سالهای اخیر، شرکتهای نرمافزاری مانند SAP و اوراکل پایگاههای داده را بهعنوان پلتفرمی برای کنترل اکوسیستمهای نرمافزاری مورد استفاده قرار میدادند، درست همانطور که مایکروسافت از سیستم عامل برای تحت تسلط درآوردن کامپیوترهای شخصی استفاده کرد. با این حال، کریستین گئورگ، مدیرعامل شرکت تایدمارک، این مدل را دارای دو مشکل میداند. اول اینکه جلوی نوآوری را میگیرد و دوم اینکه با وجود تکنولوژیهای باز قدرتمندتری مثل لینوکس و اسپارک، راه حلهای جانبی اغلب بیفایده هستند. بنابراین پلتفرمهای تکنولوژی باز، امروزه به ما امکان میدهند به قابلیت تکنولوژی گستردهتر با قیمت پایینتر دسترسی داشته باشیم. هر شرکتی که تلاش کند به تنهایی این کار را انجام دهد، نمیتواند وارد عرصه رقابت شود. به همین دلیل است که امروز حتی مایکروسافت نیز به نرمافزارهای باز علاقهمند است.
اکوسیستمهای اطلاعات
بهطور حتم شرکت آمازون غول تجارت الکترونیک دنیا محسوب میشود. در سال ۲۰۱۵ این شرکت ۶۰ درصد کل رشد فروش آنلاین آمریکا را به خود اختصاص داده بود. این موضوع جایگاه آمازون را نسبت به خردهفروشان سنتی بالاتر میبرد، چون میتواند دسترسی منحصربهفرد این شرکت را به دادههایی در مورد رفتار مشتریان افزایش دهد و باعث شود عملکرد بهتری نسبت به هر خردهفروشی آنلاین دیگری داشته باشد. شرکت بلومریچ (BloomReach) به خردهفروشان سنتی یک پلتفرم ارائه میدهد که باعث میشود آنها در میدانی رقابتیتر فعالیت کنند. از آنجا که تکنولوژی این شرکت ۲۰ درصد تجارت اینترنتی را تامین میکند، میتواند به مشتریان خود دیدگاههایی فراتر از فروش خودش ارائه دهد. اگرچه دادهها به صورت غیرشخصی قابل تشخیص هستند، اما به خردهفروشان امکان میدهند از رویکردهایی که عامل افزایش فروش هستند، بهره ببرند. شرکت کردیت بورو (Credit Bureaus) نیز عملکرد مشابهی دارد. شرکتها با ارائه دادههای خود در مورد معاملات مشتریان به مراکز اعتباری میتوانند از ارزش اعتباری مشتریان بالقوه که قبلا هرگز با آنها تعاملی نداشتهاند، بهره ببرند. مصرفکنندگان نیز به نوبه خود، از دسترسی بیشتر به اعتبار برخوردار خواهند شد. همه ما روزانه در اکوسیستمهای دادهمحور نقش داریم، مثل زمانی که موضوعی را در باکس جستوجوی یک مرورگر، وارد میکنیم. سپس از این پلتفرمها برای دستیابی به اکوسیستمهای مذکور استفاده میکنیم که باعث میشوند به بهرهوری بیشتری برسیم.
تغییر در مبنای رقابت
نظریهپردازان کسبوکار مدتها استراتژی را مثل یک بازی شطرنج تعریف کردهاند. مدیران با انجام حرکات درست میتوانند خطر تازهواردهای بازار را دفع کنند و قدرت خرید را بالا ببرند. این موضوع باعث به وجود آمدن مزیت رقابتی پایدار شد. با این حال، استراتژی در یک دنیای شبکهبندی شده متفاوت است. مزیت رقابتی دیگر مجموع بازدهیها نیست، بلکه مجموع همه ارتباطات است. بنابراین، به جای انجام اقدامات استراتژیک برای زمین زدن تازهواردهای بازار، بسیاری از شرکتها در حال انجام فعالیتهای سرمایهای داخلی هستند تا وارد عمل شوند. آنها به جای تلاش صرف برای افزایش قدرت خرید، با سرمایهگذاران مشارکت میکنند تا محصولات و خدمات جدید ایجاد کنند. امروز قدرت از شرکتها به سوی پلتفرمها تغییر جهت داده و بهترین روش برای اینکه به یک بازیگر برجسته در بازار تبدیل شویم این است که شریکی تمام و کمال باشیم. اقدامات استراتژیک هوشمندانه اقداماتی نیستند که به ما امکان دهند زنجیرهای ارزش را کنترل کنیم، بلکه اقداماتی هستند که ما را به مرکز شبکهها نزدیکتر میکنند.
تغییرات در کسب درآمد و کسب و کار جهانی
جهان در تمام زمینه ها در حال تغییر عجیب و غریب است دیگر کسب درآمد سنتی و قدیمی جوابگو نیست و همه چیز حالتی خاص به خود می گیرد. کسب و کارهای نوین بازار کسب درآمد و پولسازی را تحت شعاغ خود قرار داده اند و موجب شده اند تا کسب درآمد به صورت آنلاین و تجارت الکترونیک به شکلی نوین انجام شود .
آینده جهان از زبان ديتر زيچه مدیر عامل شرکت مرسدس بنز
رقیبان ما شرکت های تولید خودرو نیستند بلکه شرکتهایی هستند مثل اَپِل، گوگل و…
سه مورد دیگر هم رقیبب ما هستند: مرگ، مالیات و تغیرات.
در پنج تا ده سال آینده نرم افزارها اغلب صنایع سنتی را دچار مشکل می کند.
شرکت خدماتی (اوبر UBER) که الآن بزرگترین شرکت تاکسیرانیست صاحب یک ماشین هم نیست وتنها صاحب یک نرم افزاراست.
الآن شرکت ایرباس بزرگترین شرکت هتلداری است ولی هیچ ملکی ندارد.
هوش مصنوعی دنیا را بهتر می شناساند.
در آمریکا برای وکلای جوان دیگه کار پیدا نمیشه چون براحتی و با کمک شرکت IBM شما می توانید با دقت نود درصد راهنماییی حقوقی بشوید.
شرکت Watson با ارایه نرم افزاری الآن با دقت صد در صد به کمک پرستاران در تشخیص سرطان آمده است.
فیسبوک نرم افزاری دارد که می تواند بهتر از انسان صورت ها را تشخیص بدهد.
در سال 2030 هوشمندی کامپیوترها خیلی بیشتر از انسان خواهد بود.
در سال 2018 ماشین های بدون راننده در خدمت حمل و نقل خواهند بود.
این مورد صنایع را در سال های آینده دچار مشکلات زیادی خواهد کرد.
فرزندان ما دیگر نیازی به گرفتن گواهینامه رانندگی نخواهند داشت و همین طور دیگر وجود پارکینگ ها بی معناست.
چهره شهرهای آینده با این تغییرات عوض خواهد شد و اخبار حوادث وحشتناک رانندگی را دیگر نخواهیم شنید و دید.
صنایع خودروسازی به سبک فعلی ورشکسته خواهند شد.
شرکت های بیمه هم ضربه بسیار بزرگی خواهند خورد و بازار املاک و مستغلات ماهیت خود را از دست خواهند داد.
شهرها آلودگی صوتی کمتری خواهند داشت، برق با کمک روش های نوینِ تولید ارزان خواهد شد، مشکل کم آبی حل خواهد شد چون عمدتا به مصرف خوردن خواهد رسید.
بررسی سلامت افراد بسیار ارزان و ساده خواهد شد.
سلامت انسانها می تواند از طریق موبایل بررسی شود.
چاپ سه بعدی بزودی و با سرعت تمام به خدمات طراحان صنتعی خواهد آمد و به سادگی آنهم از طریق موبایل.
کشور چین در این مورد کار را شروع کرده است.
اگر می خواهید وارد دنیای جدید شوید ایده ی شما باید با موبایل ارتباط داشته باشد در غیر اینصورت باید آنرا فراموش کنید.
ایده هایی که برای قرن بیست طراحی شدند در قرن ۲۱ محکوم به شکست خواهند بود.
هفتاد تا هشتاد درصد شغل ها تا بیست سال آینده دیگر وجود نخواهند داشت.
شغلهای جدید بوجود خواهند آمد ولی معلوم نیست در این مدت کوتاه مقدار آنها کافی باشد.
با ربات های کشاورز به ارزش هر کدام صد دلار دیگر کشاوارزان تبدیل به مدیر زمین کشت خود می شوند.
گوشت تهیه شده که جایگزین گوشت گاو و گوساله می شود نیاز جامعه را به گرانی تولید گوشت از بین میبرد و همینطور ۳۰ درصد زمین های کشاورزی که برای تامین غذای دام مصرف می شود آزاد خواهد شد و در کنار آن شرکت های دانش بنیان حشراتی را به بازار خواهند آورد که پروتئین بیشتری را دارا خواهند بود که البته خیلی از مردم آن را دوست ندارند.
هم اکنون یک آپلیکیشن بنام مودیز وجود دارد که احساس شما را نشان می دهد.
در سال ۲۰۲۰ آپلیکیشن های دیگری قادر خواهند بود از طریق آنالیز حالت های صورت بگویند که کلام گفته شده دروغ یا راست است، تصور کنید چه اتفاقی برای سیاستمداران خواهد افتاد.
بیت کوین یک پول دیجیتال است که می تواند نقش پشتوانه ارز را در جهان آینده بازی کند.
طول عمر در حال افزایش است و به بالای صد سال خواهد رسید.
در زمینه تحصیلات تا سال 2020 هفتاد درصد مردم دارای موبایل خواهند بود و این بدان معناست که دسترسی به آموزش جهانی خواهند داشت و می توانند از موسسه Khan academy استفاده کنند، دسترسی رایگان به آموزش مجانی برای همه کودکان بر قرار خواهد شد همینطور تحصیل در کشورهای پیشرفته.
نرم آفزارهایی هم اکنون در کشورهای اندونزی وارد بازار شدند و بزودی به زبان های عربی و چینی وارد خواهند شد.
که می توان با در دسترس قرار دادن آپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی بصورت مجانی به کودکان در آفریقا و سایر دیگر نقاط جهان آنها را قادر به تکلم به زبان انگلیسی در حد عالی در عرض شش ماه کرد.
عملکرد استراتژیستها در کسب و کار
در کسب و کار اعم از اینترنتی یا سنتی و فیزیکی رفتار مدیران و عوامل با مشتری متفاوت است. در واقع نوع نگاه افراد به کسب و کار و کسب درآمد جایگاه آنها را در رتبه بندی مشخص می کند . به اعتقاد عده ای از کارشناسان و صاحب نظران در کسب درآمد ، افراد را با توجه به نوع رفتار و عملکردشان می توان به سه دسته غیر حرفه ای، حرفه ای و استراتژیست تقسیم کرد هر کدام از این افراد و یا کارفرما در برخورد با مردم و نیز شیوه راه اندازی کسب و کار و توسعه کسب درآمد واکنش ها ی مخصوص به خود دارند که با دیگری فرق دارد در این میان کارفرمای استراتژیست پیچیده ترین نوع رفتار را دارد در اینجا قصد دارم تا عملکرد کارفرمای استراتژیست را در کسب و کار با مقایسه سایر کارفرماها بررسی کنم.
برای درک بهتر تفاوتهای یک کارفرمای حرفهای با استراتژیست کسبوکار به واکنش هرکدام نسبت به موضوعاتی که مردم به آنها توجه ندارند، میپردازیم.
در هر کسب و کاری، افراد غیرحرفهای بسیاری وجود دارند که قدم برای حرفهای شدن برمیدارند. آنها با کسب تجربه، آموزش دیدن و کار کردن در کنار افراد حرفهای میتوانند روزی به سطح قابل قبولی رسیده و کسب و کار خود را تاسیس کرده یا آن را گسترش دهند.
البته باید بدانید که در کنار افراد غیرحرفهای و حرفهای، افراد دیگری نیز وجود دارند که به آنها استراتژیستهای کسب و کار میگویند. این افراد به قدری پیچیده هستند که تعریف خصوصیات آنها در یک کتاب چند جلدی نمیگنجد اما برای یک تعریف مختصر و کوتاه باید ابتدا یک تعریف کلی از افراد حرفهای داشت.
افراد حرفهای در کسب و کار همان غیرحرفهایها هستند که پس از شکستهای متوالی آموختهاند که چگونه باید پیروز شد. آنها به ضربهای که از شکست خوردن به کسب و کارشان وارد میشود واقف بوده و سعی میکنند در هر زمینهای میزان شکست را کاهش دهند. آنها حتی از متخصصان استفاده میکنند تا نقاط ضعف کسب و کارشان را برطرف کنند.
حال که یک تعریف کلی از افراد حرفهای داریم میتوان دید واضحی نسبت به استراتژیستها داشت. آنها نیز افراد حرفهای هستند با این تفاوت که در کنار تجربه و مهارت در کسب و کار، ویژگیهایی مانند نبوغ، فرصتطلبی، نکتهسنجی و ریسکپذیری دارند که باعث میشود به سطح بالاتری در کسب و کار نسبت به دیگران برسند.
استراتژیستهای کسب و کار، افراد حرفهای هستند که حاضرند برای رسیدن به موفقیتهای بزرگ، شکستهای کوچک را بپذیرند. افراد حرفهای زمانی که اتفاق بدی میافتد تنها به کمتر کردن خسارت و بازگرداندن شرایط به حالت عادی فکر میکنند اما استراتژیستهای کسب و کار به دلیل نبوغ و فرصتطلبی که دارند حتی در شرایط بد نیز به فکر سود بیشتر بوده و میتوانند از شرایط بد برای رسیدن به موفقیت بهتر استفاده کنند؛ حتی اگر در زمینهای شکست بخورند سعی میکنند این شکست عامل موفقیت در زمینه دیگری باشد.
در مورد نکتهسنجی اگر بخواهیم مثالی برای استراتژیستها بزنیم باید آنها را هنرمندان کسب و کار خواند. آنها به دل جامعه رفته و نکاتی که غیرحرفهایها و حتی افراد حرفهای قادر به درکش نیستند یا از کنارش به سادگی رد میشوند متوجه شده و این نکات را تبدیل به یک فرصت میکنند.
اگر میخواهید بدانید یک استراتژیست چه چیزی را به یک فرصت تبدیل میکند نگاه کنید که مردم عادی چه کاری را تمسخر میکنند و افراد حرفهای نیز حاضر به پذیرفتن ریسک آن نیستند. یکی از این فرصتها عذرخواهی است؛ موضوعی که میخواهیم با ذکر چند مثال به آن بپردازیم و ببینیم که استراتژیستها چگونه از عذرخواهی میتوانند یک فرصت بسازند.
کاری میکنند که مشتریان همیشه راضی باشد
مشتریان زمانی که اقدام به سفارش محصول یا خدماتی میکنند میدانند که ارائه محصول بیکیفیت یا خدمات ضعیف نه تنها برای آن کسب و کار مضر است بلکه به آنها نیز ضرر میزند زیرا هزینه و زمانی که صرف کردهاند از بین میرود بنابراین سعی میکنند به جایی سفارش بدهند که بهترین خدمات یا محصولات را ارائه میدهد.
در حالی که افراد حرفهای سعی میکنند میزان شکست در ارائه خدماتشان کاهش یابد استراتژیستها فراتر از این اقدام رفته و متوجه شدهاند که هدف اصلی در کنار ارائه خدمات عالی، رضایت مشتری تحت هر شرایطی است.
اصولا افراد حرفهای وقتی با مشکل ارائه خدمات ضعیف رو به رو میشوند سعی میکنند هرچه زودتر ایراد را برطرف کنند اما گاهی اوقات استراتژیستهای کسب و کار از ضعفی که در ارائه خدمات ضعیف وجود دارد استفاده میکنند تا مشتریان ثابتی پیدا کنند.
برای توضیح آنچه گفتیم مثالی میزنیم. در هر محلهای تعداد زیادی رستوران سنتی و فست فود تاسیس شده که یکی از درآمدهای اصلی آنها ارسال غذا به منازل است. به دلیل وجود داشتن تعداد زیاد رستوران و فست فود در محله ما، همیشه در سفارش غذا تنوع وجود داشته و از رستورانهای مختلف غذا سفارش میدادم.
یکی از رستورانها زمان مشخصی برای ارسال غذا داشت و در ۱۵ دقیقه غذا ارسال میشد. یک روز ارسال سفارش به ۴۰ دقیقه طول کشید. وقتی پیک رسید به همراه سفارش من، یک سالاد فصل و سیب زمینی سرخ شده اضافه آورد. سالاد و سیبزمینی در حقیقت پاداش دیر رسیدن سفارش بودند.
بعد از مدتی متوجه شدم که سفارش من از آن رستوران افزایش یافته است زیرا میدانستم که اگر ارسال سفارش طول بکشد یک سالاد فصل و سیب زمینی سرخ شده اضافه خواهم داشت. البته جالبی این موضوع زمانی بود که متوجه شدم این رستوران برای دیگر مشتریان نیز اقدام مشابهی را انجام داده و توانسته با همین کار ساده مشتریان زیادی به دست آورد.
در حقیقت استراتژیستهای کسب و کار با پذیرفتن ریسک یک شکست کوچک میتوانند به یک موفقیت بزرگ برسند و مثال بالا نیز اقدام یک استراتژیست موفق را نشان میدهد. البته امکان دارد حرکتی که صورت گرفته الگوبرداری از نمونههای خارجی باشد. رستوران فست فود زنجیرهای دیگری اقدام جالبی انجام داده که اگر سفارش شما از ۲۰ دقیقه بیشتر طول بکشد بابت آنچه سفارش دادهاید پولی پرداخت نخواهید کرد و جای تعجبی ندارد که رستورانهای دیگر از این اقدام کپی برداری کنند.
اهداف مشتری را در نظر میگیرند
وقتی در ارائه خدماتی شکست بخورید در یک وضعیت بحرانی قرار خواهید گرفت. در این شرایط احتمال آسیب دیدن وجه کسب و کار شما وجود دارد و بدتر از آن نیز از دست دادن یک مشتری و احتمالا مشتریان احتمالی آینده که به دلیل بدگوییهای مشتری اول از سفارش خدمات یا خرید کالاهای شما منصرف میشوند. در نظر داشته باشید که مشتریان در گوشزد کردن خدمات ضعیف یا کالاهای معیوب به دیگران وقت بیشتری میگذارند.
استراتژیستهای کسب و کار در چنین شرایطی در کنار فکر کردن به راضی نگه داشتن مشتری، به هدف او نیز از سفارش خدمات یا خرید کالا فکر میکنند. اگر قدرت انجام کاری را داشته باشند حتما انجام میدهند.
برای مثال در پروژهی ساختمانی یک بار مصالح اشتباه ارسال شد. در آن شرایط به دلیل اینکه چند روز کار متوقف شد انتظار میرفت ارسال کننده مصالح کارشناسی فرستاده و هزینه ضرر وارد شده را تخمین زده و آن را متقبل شود.
اما فروشنده مصالح اقدام جالبی انجام داد. او یک مهندس و چند کارگر فرستاد تا برای یک هفته در شیفت شب کار کرده و عقب ماندن پروژه را جبران کنند. مسئول پروژه نیز از این اقدام راضی بود زیرا در انتهای هفته، پروژه به مرحلهای که پیش بینی شده بود رسید.
در این شرایط، تامین کننده مصالح نه تنها باعث جلب رضایت مشتری خود شده بلکه هدف او را نیز در نظر گرفته است. هدف مشتری در شرایط ذکر شده رساندن پروژه به مرحله اتمام در زمان از قبل مشخص شده است و بهترین کار نیز کمک به او در این زمینه با ارسال نیروهای متخصص برای شیفت شب بود.
هیچوقت دیگران را عامل شکستهایشان معرفی نمیکنند
افراد حرفهای میدانند که در صورت کنترل نکردن شرایط، آثار مخربی که یک شکست به همراه دارد میتواند روی آینده کسب و کار آنها تاثیر بگذارد. به همین دلیل سعی میکنند تا حد ممکن از قبول کردن تقصیر خودداری کنند. آنها در مواجه شدن با مشتریان خود دیگران را مقصر میدانند. از تامین کننده مواد اولیه گرفته تا دیگر واحدهایی که با آنها همکاری میکنند مقصر دانسته میشوند تا این افراد بتوانند کسب و کارشان را بینقص نشان دهند.
این در حالی است که آنها نگه داشتن وجه کسب و کارشان را به قیمت از دست دادن مشتریانشان پرداخت میکنند. زمانی که شما دیگران را مقصر شکستهایتان میدانید در واقع به این موضوع اشاره میکنید که دیگران ضعیف هستند و شما نیز با کسب و کارهای غیرحرفهای و ضعیف همکاری میکنید یا در تعامل هستید و نمیتوانید این ضعف را برطرف سازید.
مشتریان با شنیدن اینگونه جملات حتی اگر باور داشته باشند که شما بینقص هستید دیگر از شما خرید نکرده یا خدماتتان را سفارش نمیدهند زیرا شما به جای اینکه ضعف آن خدمات یا عیب کالا را توضیح داده و برطرفش سازید خدمات یا کالاهایتان را غیر قابل سفارش میسازید. مشتری شما اینطور توجیه شده که اگر بار دیگر به شما سفارش بدهد به دلیل نقص در تامین کننده مواد اولیه یا موارد دیگر قرار است محصولی بیکیفیت یا خدماتی ضعیف دریافت کند.
مشکلات را با عادی سازی برطرف میکنند
استراتژیستهای کسب و کار در برخورد با مشکلات به راه حلی فکر میکنند که مشتریان با رضایت کامل از محصول یا خدماتی استفاده کنند؛ حتی اگر محصول معیوب باشد یا خدمات ضعیف.
هر محصولی ممکن است ایرادی داشته باشد که از دید مهندسان مخفی بوده و بعد از رسیدن محصول به تولید انبوه خود را نشان دهد. حرفهایها برای اینکه به کسب و کارشان آسیب نرسد این محصولات را جمعآوری کرده و ایرادات را برطرف میسازند یا فروشش را به طور کامل متوقف میکنند اما استراتژیستهای کسب و کار برای پوشاندن عیوب محصولاتشان، ایرادات را عادی میسازند.
برای مثال اگر محصولی بعد از ۸ ساعت کار مداوم با مشکل حرارتی رو به رو شده و آسیب ببیند از نظر یک فرد حرفهای نباید وارد بازار شود اما استراتژیست کسب و کار در چنین شرایطی با عادی سازی موضوع، از شگردهایی مانند برچسب اخطار و فرهنگسازی هوشمند استفاده کرده و کاری خواهد کرد که از محصولش کمتر از ۸ ساعت استفاده مداوم شود.
عذرخواهی استراتژیستها در مورد این محصول به اینگونه است که وقتی از آنها بپرسید چرا این محصول تنها ۸ ساعت قابل استفاده مداوم است میگویند: «ما محصولی ساختهایم که ۸ ساعت کار مداوم داشته باشد و این طبیعی است. شما برای استفاده مجدد از دستگاه باید زمانی را برای خنک شدن آن اختصاص بدهید.» جالب است بدانید کاربران نیز به راحتی این موضوع را قبول میکنند.
این استراتژیستها به قدری باهوش هستند که برطرف کردن عیبها را نیز یک مزیت نشان میدهند. برای مثال کم بودن میزان دوام باتری تلفن هوشمند یک عیب است اما به قدری هوشمندانه عادی سازی شده که کاربران با این موضوع کنار آمده و وقتی میزان ظرفیت باتری در محصولات جدید حتی برای مقدار کمی افزایش مییابد آن را به عنوان یک مزیت میپذیرند.
ترفندهای موفقیت در کسب و کار خانگی
یکی از کسب و کارهای مهم در اقتصاد ملی توجه به کسب درآمدهای کوچک و تاثیر گذار مانند کسب و کار خانگی است . کسب و کار خانگی خواه به صورت انفرادی یا خانوادگی علاوه بر اشتغال زایی و رفع مشکلات بیکاری جامعه، موجب تقویت اقتصاد خانواده و افزایش قدرت خرید خانوارها می شود. رشد کسب درآمد خانواده و رونق کسب و کار زمانی همراه با موفقیت است که با شناخت و ایده مناسب همراه باشد و اینکه شگردها و ترفندهای کمک رسان که موجب موفقیت در کسب و کار خانگی می شود را بشناسیم و از این ترفندها در رشد بهتر کسب و کار خانگی و افزایش درآمد خانواده استفاده کنیم. همانطور که پیشتر بیان شد، داشتن یک کسب و کار خانگی موفق میتواند راه فوقالعادهای برای ایجاد درآمد از کاری باشد که واقعا دوست دارید انجامش دهید. خیلی چیزهاست که قبل از شروع باید در نظر بگیرید. اگر طرح بینقصی بچینید و آن را دنبال کنید میتوانید صاحب یک کسب و کار خانگی موفق باشید. مهمترین شگردها و ترفندهای موفقیت در کسب و کارخانگی عبارتند از:
۱.اگر کسب و کار خانگی تان ایجاب میکند برای ملاقات با مشتریانتان سفر کنید، املاک و اموال را بازرسی کنید، یا خریدی انجام دهید، مطمئن شوید که اسناد همهی هزینههای سفر را نگه میدارید. ۱۰۰ درصد مخارج سفر و ۵۰ درصد مخارج غذای سفر مالیاتپذیر هستند. پس مطمئن شوید که برای همه چیز رسید میگیرید و اطمینان حاصل کنید که این رسید هزینهی نهایی پرداخت شده را نشان میدهد.
درآمد
۲.همه چیز را دربارهی محصولتان بدانید. شما باید یک خبره باشید. میتوانید مقالههایی بنوسید که نشانی وبگاه و ایمیل کسبوکارتان را داشته باشد. توجه کنید که سخنرانی دربارهی محصولتان در برابر عموم، برای هر قشری میتواند جذاب باشد. مدرسهها میتوانند جای خوبی برای معرفی برخی محصولات باشند، ولی وقتی یک خبره شوید بهترین جاها برای سخنرانی دربارهی محصولتان را خودتان خواهید شناخت.
۳.مطمئن شوید که نام کسبوکار خانگیتان و نشانی اینترنتی وبگاهتان را بهعنوان امضای تمام ایمیلهای ارسالیتان قراردهید. همین کار را برای وبلاگ یا دیگر جاهایی که مینویسید انجام دهید. افرادی که دوست دارند بدانند چه حرفی برای گفتن دارید احتمالا روی پیوستتان کلیک خواهند کرد.
۴.برای کاهش مزاحمتها در خانه، رفتوآمد بچهها را به اتاق کارتان محدود کنید. ساعات کاری مشخصی داشته باشید، تا بتوانید هم برای کسبوکار هم برای خانواده وقت بگذارید. بچههای بزرگتر باید درک کنند که در هنگام کار مزاحم شما نشوند. برای موفقیت کسبوکارتان، خانواده باید حمایتگر باشد و به زمان کاری شما احترام بگذارد.
۵.شروع کسبوکارتان در خانهی خودتان میتواند تجربهای عالی باشد ولی باید محوطهی کاری خاص خودتان را از بقیهی خانه جدا کنید. اینگونه احساس میکنید که سر کار میروید و میدانید که وقتی در این محدوده هستید زمان تمرکز بر کارتان است. همچنین به جلوگیری از مزاحمتهای خانواده و دوستان کمک خواهد کرد.
۶.این مهم است که کارت ویژهی کسبوکارتان را داشته باشید. همچنین با چند جستوجوی اینترنتی میتوانید کارتهای کسبوکارتان را بهطور رایگان تهیه کنید. مشتریان متوجه نمیشوند که آنها رایگان هستند و هنوز خیلی از کارتهای رایگان توسط حرفهایها طراحی میشوند. این مهم است که مطمئن شوید این کارتها اطلاعات تماس کسب و کار دارند.
۷.شما باید وبگاهی داشته باشید که محصولات کسب و کار خانگی تان را تبلیغ کند. شروع یک کسب و کار خانگی از طریق اینترنت راه بسیار خوبی برای به دستآوردن سود بیشتر است چرا که دیگر نیازی به اجارهی مکانی برای کارتان نخواهید داشت.
۸.قبل از شروع کسب و کار خانگیتان باید کاملا مطمئن شوید که واقعا به کاری که میکنید علاقهمندید. اگر علاقهی کمی دارید یا اصلا علاقهای ندارید رسیدن به موفقیت برایتان خیلی سخت خواهد بود. خیلی از مردم به این باور رسیدهاند که اگر عاشق کاری باشند که انجام میدهند به موفقیتهای بینظیری میرسند.
مطالب مشابه کسب درآمد در منزل:
ایده کسب درآمد اینترنتی و خانگی: راه اندازی آموزشگاه موسیقی
اصول رقابت و احترام در کسب درآمد اینترنتی و خانگی
اهمیت آداب معاشرت در کسب درآمد و رشد کسب و کار
زمانی که از کسب و کار اینترنتی و افزایش کسب درآمد از اینترنت صحبت می کنیم قبل از همه چیزها به سراغ ایده های ناب اقتصادی، منابع مالی ، استخدام نیروی انسانی و.... می رویم در حالی که همه اینها به عنوان ابزار مهم کسب درآمد مهم هستند ولی در حین کار و بعد از راه اندازی کسب و کار ، یکی از ابزار مهم پیشرفت کسب درآمد و افزایش پول، داشتن حسن خلق و یا معاشرت درست با دیگران است یک مدیر عبوس و یا بازاریاب بد اخلاق هر چه هم کاربلد باشد تاثیر بدی در کسب درآمد خواهد داشت . لذا توصیه خاص در کسب درآمد داشتن مدیر اجرایی و نماینده فروش با حسن خلق و آگاه به معاشرت حسنه با مشتریان است. در اینجا قصد دارم تا حرفهای مدیران اجرائی در خصوص آداب معاشرت کسب و کار را بیاورم :
هاروی مک کی، رئیس اتحادیه پاکت سازان مک کی
ترجیح میدهید کدام یک از این دو نفر با شما کار کند؟ نماینده فروشی که مشتریان همه آرزو دارند با او معامله کنند، یا بولدوزری که به هیچ چیز دیگری جز وظیفهاش که گرفتن سفارش است، فکر نمیکند و اهمیت نمیدهد؟
مایلم سخنم را با جملهای در مورد احیای رفتارهای پسندیده و خوب در دنیای کار و تجارت آغاز کنم. حسن رفتار باعث نمی شود انسان ضعیف و ترسو به نظر بیاید، بلکه در حقیقت بیانگر بلوغ و توانایی شخص در نشان دادن واکنش مناسب به موقعیت های مختلف کاری است.
لین سی. لنکستر، رئیس شرکت بریج ورکس
افراد برای ابراز وجود با هم می جنگند ولی در عین حال میخواهند با گروه هماهنگ باشند و از طرف اعضا پذیرفته شوند. در این میان مشتریان هنگامی که رفتاردرست و مودبانهای نمیبینند سردرگم و ناراضی میشوند.
شناخت این موضوع که نسلهای مختلف چگونه با جنبههای گوناگون آداب معاشرت نظیر زبان، پوشش و رفتار برخورد می کنند، به یکی از ابزارهای اساسی برای ایجاد روابط در دنیای امروز، چه با مشتریان، چه با همکاران، بدل شدهاست. سازمان هایی که قادر باشد این موضوع مهم را به کارکنان خود آموزش دهند، خواهند توانست به جای فاصله انداختن بین نسلهای گوناگون، میان آنها پل بزنند.مشتریان میفهمند که امکان ندارد بتوان یک شبه همه مشکلات را حل کرد، اما دوست دارند بدانند که شما با آنها همدردی میکنید و تمام سعیتان را برای رفع مشکل میکنید.
این آداب و تشریفات ساده را در مقابل مشتریان از یاد نبرید:دومینیک گاللو، مدیر عامل شرکت رد اسپارک
با مشتریان خود در تماس باشید و حال آنها را بپرسید با یک ایمیل یا تلفن از آنها بپرسید اوضاع در چه حال است و کارها چه طور پیش می رود. این یک دنیا میارزد.
ما هنگامی که یک مشتری از محصولی ناراضی است با او تماس میگیریم، به دیدارش میرویم، یا از شرکت یا کارخانه اش بازدید میکنیم. بررسی میکنیم، مشکل را رفع میکنیم و دوباره روز از نو، روزی از نو. مشتریان می فهمند که امکان ندارد بتوان یک شبه همه مشکلات را حل کرد، اما دوست دارند بدانند که شما با آنها همدردی می کنید و تمام سعی تان را برای رفع مشکل می کنید.
مارسیا استرلینگ، مشاور کل و معاون توسعه کار و تجارت شرکت آتودسک
در گذشته، مردم به خوش رفتاری به چشم عاملی احمقانه و تو خالی برای ارائه رفتارهای اجتماعی مناسب نگاه میکردند. اما امروزه در دنیای کار و تجارت، حسن رفتار بیشتر نشان دهنده دیدگاه مثبت درباره شرکای کاری است، طوری که هر دو طرف برنده خواهند بود.
مطلب مشابه اخلاق در کسب و کار:
ویژگی افراد موفق در کسب درآمد
موفقیت در کسب و کار هدف و آرزوی هر فردی هست و اصولا راه اندازی کسب درآمد به منظور موفقیت صورت می گیرد. همه افراد موفق در کارآفرینی و یا کسب درآمد دارای ویژگی های خاص و منحصر به فردی می باشند منتهی این افراد دارای خصوصیات و ویژگی هایی هستند که بین همه کارآفرینان و افراد موفق تقریبا مشترک و یا نزدیک به هم هست. شناخت این ویژگی های مشترک در موفقیت ما در راه اندازی کسب و کار و افزایش درآمد مفید خواهد بود . البته در بررسی ویژگی های افراد موفق و نیز موفقیت در کسب و کار باید به این نکته توجه کنید که، روشهای خوبی برای سنجش موفقیت وجود دارند. تعریف موردعلاقهی من از موفقیت، نشات گرفته از اهداف خانوادگی و شخصی است. از نظر من، موفقیت یعنی آگاهی از اهداف خاص و اقدام سنجیده در جهت رسیدن به آن اهداف.
اکثر افراد موفق بعد از دستیابی به اهدافشان، اهداف جدیدی برای خود تعیین میکنند. ممکن است، تعریف شما از موفقیت با تعریف من متفاوت باشد. با این حال شما هم به نحوی موفقیت را برای خود تعریف کردهاید.
ویژگیهای مشترک بین افراد موفق در کسب و کار و کسب درآمد عبارتند از:
1 . آنها وقتشان را با سایر افراد موفق سپری میکنند.
معمولا افراد تمایل دارند بر اساس اهداف و ارزشهای مشترکشان گردهمآیند. دوستان خوب الهامبخش یکدیگرند. افرادی که ارزشهای مشابه دارند، معمولا اهداف مشابهی هم در زندگی دارند.
2 . آنها کارهایشان را همین امروز انجام میدهند و مبتنی بر اهداف آینده تصمیمات بزرگی میگیرند.
فقط 20 درصد تلاشهای ما منطقی هستند و 80 درصد زمان کاری ما بیهوده تلف میشود. ولی اگر آن 20 درصد را درست انجام دهیم (به سوی اهدافمان حرکت کنیم)، آن 80 درصد، دیگر اهمیتی نخواهد داشت.
3 . آنها برای خود دستور کار تنظیم میکنند.
اکثر افراد موفق به سمت کنترل و پذیرش مسئولیت قدم برمیدارند. همهی افراد در زندگی خود با موانعی مواجه میشوند، ولی افراد موفق اجازه نمیدهند که موانع، آنها را از پا درآورند. حتی اگر کسی سنگی در مسیر آنها پرتاب کند، آنها بهکار خود در جهت رسیدن به اهدافشان ادامه میدهند. گاهیاوقات آنها از این موانع و سنگها بهعنوان نردبانی بهسوی هدفشان استفاده میکنند،.
4 . آنها منابعشان را بهخوبی مدیریت میکنند.
پول خرج کردن، فقط بخشی از چالشهای مسیر است. افراد موفق تشخیص میدهند که چهطور تمام منابع را در راه رسیدن به اهدافشان مدیریت کنند. این منابع عبارتند از زمان، آموزش مداوم، پول و روابط. احتمالا افراد در چهل سالگی قادر نخواهند بود بهراحتی کسب و کارشان را راه بیاندازند، مگر اینکه در طول مسیر آمادهسازیهای دقیقی انجام داده باشند.
اگر هدفی مثل پیادهروی دور دنیا داشته باشید، برای انجام این کار بهزمان، پول و زیرکی احتیاج دارید. شاید بتوانید دوست خوبی هم پیدا کنید که هدفی مثل شما داشته باشد و با اشتیاق در این مسیر به شما بپیوندد.
5 . آنها بازنشستگی را مرحلهی دیگری از فرایند موفقیت میدانند
افراد زیادی را میشناسم که از محل کار رسمیشان بازنشسته شدهاند ولی در فعالیتهای متنوع و ارزشمند دیگری همچنان فعال هستند. هیچچیز مثل افراد شاد، سرزنده و مولدی که به سمت اهداف معنیدار و متفکرانه پیش میروند، ما را برای حرکت به سمت موفقیت ترغیب نمیکنند. آنها حتی اگر دستشان خالی شود باز خود را تجهیز میکنند تا به مسیرشان ادامه دهند. شاید کلید اصلی موفقیتشان اهداف منعطفشان باشد.
طاهره منیری شریف (کارشناس ارشد MBA)
مطالب مشابه موفقیت در کسب و کار و افزایش درآمد:
اهمیت لینکدین linkedin در کسب درآمد و توسعه کسب و کار
شبکه اجتماعی کسب درآمد . لینکدین شبکه برند شدن . شبکه اجتماعی کسب و کار و تبادل آرا و اندیشه های اقتصادی
شبکه های اجتماعی در توسعه کسب و کار و افزایش درآمد تاثیر بالایی دارند و با فعالیت در این شبکه ها می توان کسب درآمد کرد و محصول و خدمات خود را عرضه کرد ضمن اینکه از تجربیات سایر در بازار کار بهره برد . در میان شبکه های اجتماعی ، لینکدین با توجه به ماهیت آن و تخصصی بودن و اعضای زیاد در توسعه کسب و کار متمایز است. در واقع با لینکدین شما همزمان می توانید محصولات خود را بفروشید و کسب درآمد کنید خود را به دیگران معرفی کنید و یا از تجربه دیگران در کسب و کار بهره ببرید و بهترین ابزار برای برندینگ شدن در بازار کسب و کار شوید شبکه اجتماعی تخصصی جهت کار تخصصی در بازار کسب و کار و کسب درآمد.
در مطالعه ای که در تحقیقات ROI به انجام رسیده است، ۵۹درصد پاسخدهندگان گفتهاند که لینکدین مهمترین شبکه اجتماعی است. یکی از ابزارهای مهمی که این خدمت در اختیارمان میگذارد، ابزار برندینگ کسب وکارتان است چراکه مملو از ویژگیهایی است که نه تنها به شما کمک میکند خودتان را برجسته کنید، بلکه به شما کمک میکند کارتان را بهتر انجام دهید. درگزارش زیر دلایلی برای این کار وجود دارد که ارائه میشود.
خودتان را نشان دهید
در حقیقت، این شبکه یک شبکه حرفهای پیشرفته با بالای ۴۰۰ میلیون عضو است که روز به روز نیز در حال رشد است. این شبکه به شما فرصتی برای دسترسی به اطلاعات دیگر کاربران و همچنین نشان دادن خود میدهد تا شما و دیگر مردم سراسر دنیا به یکدیگر در راه رسیدن به موفقیت کمک کنید.
پروفایل لینکدین به شما کمک میکند تا داستان یک فرد حرفهای را به تمام کاربران چه در حوزه خود و چه دیگر حوزههای مرتبط نشان دهید. امروزه افراد زیادی به لینکدین مراجعه میکنند تا اطلاعات زیادی درباره پتانسیلهای کسب وکاری به دست آورند.
تخصصتان را بیان کنید
شما میتوانید با استفاده از پروفایل کاربریتان خود را به عنوان یک متخصص معرفی کرده و فرصتهایی را برای ایجاد روابط کسب وکاری جدید روی آنها بگشایید. در گام اول بهتر است که مخاطب خود را بشناسید. روشی که شما داستانتان را برای مخاطبان شرح میدهید، به چگونگی نگرش افرادی بستگی دارد که درصدد جذب آنها هستید.
این افراد میتوانند مشتریان بالقوه، همکاران تجاری جدید، کاندیداهای شغلی یا دیگر افرادی باشند که برای کسب و کار شما مفیدند. بنابراین از مخاطب خود آگاهی پیدا کرده تا بتوانید به خوبی با آنها ارتباط برقرار کنید.
در کنار عکسهایی که میگذارید، باید عنوانی مناسب نیز برای خود انتخاب کنید. از کلماتی استفاده کنید تا به طور مستقیم شما را هدف قرار داده و بهترین عبارات ممکن برای یافتن شما در این شبکهاجتماعی باشند. تیترها بهترین کلید برای جست وجوی افراد و یافتن شما هستند پس مهمترین تیترها را برای موضوعات خود بزنید تا دیگران بتوانند شما را در لینکدین بیابند.
مهمترین تیتر البته لزوما به عنوان پرجست وجوترین تیتر نیست. در واقع شما باید تیتری مرتبط و در عین حال جذاب انتخاب کنید تا کسانی که در زمینه کاری شما فعالیت دارند یا علاقه مند به خرید برند شما هستند به آن مراجعه کنند. پس از آن داستان کسب وکار خود را بگویید. به طور خلاصه از تخصصها و مهارتهایی که دارید پرده بردارید. تجاربتان را در حوزه خود بیان و موضوعات دیگری را که دانستن آنها برای شرکای آتی یا سازمانها مهم است درج کنید.
مطمئن شوید که این بیوگرافی شامل کلماتی باشد که مهارت های شما را برجسته ساخته و در نتایج جست وجوی گوگل، این مهارت ها را به خوبی به دیگران نشان دهد. در نوشتن شرح حال خود مثالهای واضح بیاورید. هیچ چیز بهتر از مثالهای جزئی و غنی پتانسیل برای برقراری ارتباط ندارد.
کارهای قبلی خود مانند پست وبلاگ ها، ارائه ها، تصاویر و وب سایت ها را در پروفایل خود لینک دهید و به مخاطبان خود دلیلی برای ارتباط با خودتان ارائه دهید. پروفایل لینکدین شما موجب ایجاد روابط با همتایان شما خواهد شد.
مطمئن شوید که کاربران آن را می بینند.
آدرس پروفایل خود را سفارشی و عمومی کنید تا شانس حضور در نتایج جست وجو و یافتن توسط دیگران را ساده سازید.
نخستین باشید
هنگامی که فرد شما یا کسب وکارتان را در گوگل جست وجو می کند بعد از نشان دادن سایت شرکت، پروفایل لینکدین شما نخستین چیزی است که در نتایج جست وجو ظاهر می شود.
این ابزاری کلیدی برای تحت تأثیرگذاری افرادی است که خواهان دانستن درباره شما و برقراری ارتباط هستند. از آنجایی که دوسوم کلیک ها در جست وجو به سه نتیجه اول اختصاص دارد،
لینکدین می تواند مکانی باشد که افراد در آنجا درباره شما اطلاعات زیادی را به دست میآورند.
در تماس بودن
در دنیایی که حفظ ارتباطات سخت و سخت تر می شود، لینکدین بهترین روشی است که از طریق آن می توانید با دیگران در تماس بمانید. هنگامی که همکاران قبلی شما شرکت شان را تغییر میدهند، نیاز نیست نگران پیدا کردن آدرس ایمیل جدید آنها در شرکت مذکور باشید. شما می توانید همه روابط حرفهای را با در تماس بودن در لینکدین حفظ کنید.
برقراری ارتباط
لینکی که از جانب لینکدین برای شما فراهم میشود، می تواند کاربران را به وب سایت یا دیگر سایت های مهم موجود در صفحه شما هدایت کند. (لینکدین به شما اجازه میدهد که چند لینک را در صفحه خود قرار دهید).
این شبکه اجتماعی کمک میکند که لینک سایت شما در نظر گوگل ارزشمندتر و نزد افرادی که محصول یا خدمت شما را جست وجو می کنند مشهودتر باشد. ترافیک بیشتر در سایت شما موجب بالا رفتن رنک سایت میشود. لینکهایی که در وب سایت شما موجود است نیز هنگامی که در لینکدین قرار گیرد بیشتر دارای ارزش میشود.
فراگیر بودن
این شبکه به مثابه فروشگاهی برای مدیریت کاربران شماست. از این طریق می توانید مخاطبان خود را با استفاده از هشتگ هایی دنبال کنید. تنها کافی است که آنها اکانت جی میل یا آیفون داشته باشند تا همه شبکه حرفهایتان را یکجا گرد هم آورید. همچنین برقراری ارتباط با افرادی که تعداد دوستان زیادی دارند باعث وسیع تر شدن ارتباطات شما و ایجاد ارتباطات مؤثرتر برای شما میشود.
دیگران در مورد شما صحبت می کنند
برندینگ شخصی همه آن چیزی نیست که می توانید به دیگران در مورد تواناییهای خود بگویید. آن به شما کمک میکند هنگامی که به کمک شخص دیگری نیاز دارید به راحتی او را پیدا کنید. دو روش در لینکدین وجود دارد که به شما اجازه می دهد خود را معتبر سازید: تأیید و توصیه.
این ویژگی ها، شما را نزد افرادی که در حال چک کردن پروفایل شما هستند معتبر میسازد. تنها باید مطمئن شوید تأیید کافی برای مهارتهای کلیدی را داشته و از جانب دوستان و همکاران در حوزه و صنعت خود به دیگران پیشنهاد میشوید.
موجود بودن همیشگی
این شبکه اجتماعی ورژن جدیدی از اپلیکیشن خود را نیز راه اندازی کرده تا دسترسی کاربران به آن در همه جا آسان باشد. حتی هنگامی که در سفر بوده و فرصتی برای چک کردن پروفایل خود دارید می توانید با استفاده از این اپلیکیشن آنلاین شده و به صحبت با مخاطبان خود بپردازید و روابط تان را به روز نگه دارید.
وقتی فردی درخواست برقراری ارتباط با شما را قبول کرد، منتظر نشوید تا او برای شما پیام بفرستد. معمولا اگر ارسال درخواست برقراری ارتباط از جانب شما باشد، مشتری منتظر است تا نخستین پیام نیز از جانب شما باشد. میتوانید پیامی برای او بفرستید و از او برای برقراری نخستین تماس یا تنظیم نخستین جلسه برای بحث در مورد فرصتهای احتمالی دعوت کنید.
تمرکز بر کسب وکار
شبکه های اجتماعی زیادی وجود دارند که می توانید در آنها عکس خانوادگی پست کنید و خاطراتتان را به اشتراک بگذارید، اما لینکدین یکی از شبکههایی است که به طور تخصصی برای کسب و کارها و معرفی خود طراحی شده است. لینکدین شما را قادر می سازید که به پیج افراد مشهور حوزه خود نیز دسترسی داشته و با آخرین تفکرات آنها آشنا شوید.
افرادی که با آنها در گروهها آشنا میشوید میتوانند به رشد و یادگیری شما کمک کنند. میتوانید با پرسش و پاسخ از یکدیگر تجربه کسب کرده و نوآوری ایجاد کنید. همچنین میتوانید مربی و مدیران برتر از خود، کارمندان با استعداد و افرادی برای رهبری تیم خود پیدا کنید، حتی اگر در خارج از حیطه کسب وکار شما باشند.
منبع
هدی رضایی در فرصت امروز
شناخت نیاز مشتریان در کسب درآمد
نیاز مشتریت را بشناس و بر اساس نیازش رفتار و عمل کن . کسب درآمدی موفق است که علاوه بر شناخت نیاز مشتری و ارائه کالا و خدمات عالی، طراحی متفاوتی از مدل مشتری محوری ، با سازماندهی اخذ وفاداری مشتری برای خود داشته باشد.
درک نیاز مشتری و عمل کردن بر طبق نیازش اولین قدم موفقیت در کسب و کار و افزایش درآمد است. تجربه نشان داده که مدیران موفق در کسب درآمد اینترنتی کسانی هستند که مشتری مداری را سر لوحه کارشان قرار دادند و هدف اصلی آنها، جذب مشتری بیشتر با اتخاذ سیاست رفتاری بر طبق خواسته مشتری هست . حرف اول و آخر در هر نوع کسب و کاری را نیاز و خواسته مشتری می زند و کسی موفق است که بیشتر بر اساس این نیاز حرکت کند. تجزیه و تحلیل نیاز مشتری فقط محدود به دریافت کالا و خدمات متمایز نیست و بسیار فراتر و بیشتر از اینهاست. آگاهترین مدیران اجرایی همواره این سوال را از خود میپرسند که «مشتریان ما چه میخواهند». شرکتهای پیشرو میدانند که آنها در فضای کسبوکاری هستند که مبتنی بر «تجربه مشتری» است و میدانند که چگونگی ارسالهای یک شرکت برای مشتری به اندازه آنچه ارسال میشود اهمیت دارد. هر زمان که مشتری با شرکت ارتباط برقرار میکند و به صورت حضوری مراجعه میکند، در ذهن خود قضاوتی را از شرکت شکل میدهد که یا منجر به بازگشت وی به شرکت برای خرید بیشتر و توصیه و معرفی شرکت به سایرین خواهد شد یا برعکس باعث احساس عدم رضایت و دلسردی او میشود. و این همان «تجربه مشتری» است.
باید بدانیم که مشتریان امروزه انتظاری فراتر از دریافت محصول و خدمت باکیفیت از شرکت دارند. با تکیه بر تجزیه و تحلیلهای پیشرفته در اصول اولیه تعامل با مشتری و مراحل ضروری برای بازطراحی کسبوکار در یک مدل مشتری-محور و سازماندهی آن برای پیامدهای بهینه کسبوکار، رهبران سازمانی در زمینه تجربیات مشتری به دیدگاههای سریع برای ایجاد وفاداری در مشتریان، شادتر نگه داشتن آنها، افزایش ۵ تا ۱۰ درصدی درآمد و کاهش هزینه به میزان ۱۵ تا ۲۵ درصد در خلال دو یا سه سال دست مییابند. اما دستیابی به این اهداف صبر و شکیبایی فراوان میطلبد تا سازمانی ایجاد کند که جهان را از چشمهای مشتریان ببیند و عملکردها را برای ایجاد ارزش در یک مسیر مشتری-محور بازطراحی کند. وظیفه مدیریت با در نظر گرفتن مشتری (و نه سازمان) در راس امور شروع میشود.
تعامل را از دید مشتری ببینید
تکنولوژی قدرت بینظیری برای ارائه قوانین در خرید کالاها و خدمات در دستان مشتریان میگذارد. تحقیقات نشان میدهد که «اکنون» سهچهارم مشتریان، با گذشت پنج دقیقه پس از برقراری تماس، انتظار ارائه خدمات را دارند. یک سهم مشابه، یک تجربه ساده میخواهد، از اپلیکیشنهای مقایسهای در زمان خرید استفاده میکند و اعتماد بسیاری به بازبینیهای آنلاین به اندازه پیشنهادهای شخصی قائل است. مشتریان از شرکتها انتظار همان نوع از سریع بودن، شخصیسازی و راحتی را دارند که از شرکتهای پیشرو مانند گوگل و آمازون دریافت میکنند.
سفر مشتری۱ را شناسایی و درک کنید
شناسایی و درک سفر مشتری به معنای توجه کردن به تجربیات کامل و بههم پیوستهای است که مشتریان از چشمانداز خود در مورد یک شرکت دارند. بسیاری از شرکتها بر نقاط تماس۲ تعامل شخصی تمرکز میکنند؛ نقاط تماسی که به صدور صورتحساب، آمادهسازی کالا و خدمات، ارائه خدمات و لایک در فضای مجازی اختصاص داده شده است. در مقابل، سفر مشتری، یک شروع و پایان تعریف شده و واضح دارد و دیدگاه مشتری را نشان میدهد و فقط به نقاط تماس با سازمان اشاره نمیکند و از این نظر با نقشه نقاط تماس که نشاندهنده تعاملها یا تماسهای شخصی با مشتریان است، متفاوت خواهد بود.
مزیت دوچندان تمرکز بر سفرهای مشتری
در ابتدا، حتی اگر کارمندان در تعاملات نقاط تماس فردی با مشتریان به خوبی عمل کنند، تجربه کلی میتواند هنوز مایوسکننده باشد (نمودار ۱). از همه مهمتر این نکته است که تحقیق مککنزی نشان میدهد سفرهای مشتری نسبت به نقاط تماس بهطور قابلتوجهی بیشتر به پیامدهای کسبوکار مرتبط است. بهعنوان مثال، پژوهش اخیر مککنزی نشان میدهد که زمانی که سفر مشتری به خوبی عمل میکند، نسبت به زمانی که تنها نقاط تماس و تعاملات شخصی خوب عمل میکنند، رضایت مشتری از بیمه سلامت ۷۳درصد بیشتر خواهد بود.
آنچه برای مشتریان اهمیت دارد را تعیین کنید
مشتریان از شرکتها انتظار استانداردهای بالا در کیفیت محصول، عملکرد خدمات و قیمت دارند. چگونه شرکتها میتوانند تعیین کنند که کدام یک از این عوامل برای بخشهایی از مشتریان که آنها در آن فعالیت میکنند، بیشترین اهمیت را دارند؟ کدام یک بالاترین ارزش اقتصادی را تولید میکند؟ در اکثر شرکتها، تعدادی از سفرهای مهم مشتری وجود دارند. درک آنها، به یک کسبوکار کمک میکند تا تمرکز خود را حفظ کند، اثر مثبتی بر رضایت مشتری داشته باشد و فرآیند بازطراحی عملکردها حول نیازهای مشتری را شروع کند. ابزارهای تحلیلی و منابع کلانداده از عملیات شرکت، میتوانند به سازمانها کمک کنند تا عواملی را که مشتریان را خشنود میسازند و همچنین رفتار واقعی مشتری که ارزش اقتصادی ایجاد میکند را تعیین کنند. گاهی فروض اولیه نابود میشوند. به عنوان مثال در مطالعه موردی یک فرودگاه نشان داده شد که رضایت مشتری بیشتر به رفتار پرسنل امنیتی فرودگاه ارتباط دارد تا زمان صرفشده در خط انتظار.
یک هدف مشترک از تجربه مشتری تعریف کنید
در سازمانهای بزرگ، یک تجربه متمایز مشتری به ایجاد یک حس جمعی از یقین و هدف برای رفع نیازهای واقعی مشتری بستگی دارد. این هدف باید از طریق یک بیانیه هدف ساده اما انگیزهبخش برای هر کارمند بهطور واضح بیان شود، یک دیدگاه و اشتیاق مشترک که با توجه به ارزش پیشنهادی برند یک شرکت، معتبر و سازگار است. (ارزش پیشنهادی بیان میکند که چرا مشتریان باید محصولات ما را بخرند یا از خدمات ما استفاده کنند). بهترین مثال از چنین دیدگاه مشترکی میتواند هدف مشترک کمپانی والت دیزنی باشد: «ما با ارائه بهترین سرگرمیها برای افراد در همه سنین و در همهجا شادی ایجاد میکنیم.» بیانیه هدف باید به مجموعهای از اصول یا استانداردها برای هدایت رفتار از سطوح پایین تا بالای سازمان اطلاق شود. سفر مشتری چارچوبی است که به یک شرکت اجازه میدهد تا خودش را سازماندهی کند و کارمندان را برای ارسال ارزش بهطور پایدار و همتراز با هدف آن تجهیز کند. ساختار این سفر میتواند باوجود مرزهای عملکردی، به تطبیق کارمندان حول نیازهای مشتری کمک کند.
کسبوکارتان را براساس گذشته مشتریانتان بازطراحی کنید
مدیرانی که روی تجربه مشتری کار میکنند، ابتدا با متمایز ساختن هدف و تمرکز بر بهبود مهمترین سفر مشتری شروع میکنند؛ چه این سفر باز کردن حساب بانکی باشد، چه بازگرداندن یک جفت کفش، نصب کابل تلویزیون یا حتی بهروزرسانی آدرس و اطلاعات حساب.سپس آنها مراحلی که این سفر را میسازند بهبود میبخشند. برای مدیریت انتظارات، آنها فرآیندهای پشتیبانی را با روانشناسی مشتریانشان طراحی میکنند. آنها خود و سازمانشان را برای رفع مشکلات در تعاملات با مشتریان و برای ایجاد فرآیند فرهنگ نوآوری مداوم و مورد نیاز برای ایجاد تغییرات بنیادیتر سازمانی تغییر شکل میدهند.
سفرهای مشتری را با استفاده از تکنولوژیهای دیجیتال بازطراحی کنید
مشتریان به شخصیسازی و سهولت مواجهه با بومیهای دیجیتال مانند گوگل و آمازون خوگرفتهاند و اکنون انتظار همان نوع خدمت را از سوی بقیه دارند. تحقیقات نشان میدهد که ۲۵ درصد مشتریان درست بعد از یک تجربه بد شرکت را ترک خواهند کرد.
مدیرانی که روی تجربه مشتری کار میکنند، حتی میتوانند با دیجیتالی کردن فرآیندهای سفر مشتری بهتر از قبل شوند. در این تلاشها، تیمهای چند زمینهای مشترکا فرآیندها و سفرهای پرتاثیر را در این زمینه طراحی، آزمون و تکرار میکنند و دائما آنها را پس از دریافت دادهها از سوی مشتریان پالایش و بازنشر میکنند. چنین روشهایی به مدیران با عملکرد بالا کمک میکند تا در کمتر از ۲۰ هفته شاهد بهبود قابلتوجه در فرآیند باشند. طبق برخی مطالعات، شرکتهای دیجیتال آگاه بهطور قابلتوجهی نسبت به رقبای خود بهتر عمل میکنند. برای دستیابی به این نتایج، کسب و کارهای ثابت باید روشهای جدید کار کردن را بپذیرند.
معیارهایی ایجاد کنید که بازخورد مشتریان را اخذ میکند
کلید راضی نگه داشتن مشتریان تنها سنجش آنچه رخ میدهد نیست؛ بلکه استفاده از دادهها برای عملکرد در خلال سازمان نیز هست. نوع معیار مورد استفاده نسبت به مسیری که از آن استفاده میشود از اهمیت کمتری برخوردار است. سیستم سنجش ایدهآل تجربه مشتری، سفرهای مشتری را در مرکز هرم سازمانی میگذارد و آنها را با سایر المانهای مهم دیگر مانند پیامدهای کسب و کار و بهبودهای عملکردی مرتبط میسازد. هدایت افراد در سازمان در راس هرم شرکتی قرار میگیرد، درحالیکه از بازخورد مشتری برای شناسایی فرصتهای بهبود استفاده میکند، با معیاری برای سنجش تجربه مشتری شروع میشود و سپس به سفرهای کلیدی مشتریان و شاخصهای عملکردی سرازیر میشود (نمودار ۲).
نظارت میان کارکردی را به موقع اجرا کنید
حتی برای شرکتهایی که به آرامی با یکدیگر کار میکنند، تغییر به سوی یک مدل مشتریمحور که میانبری در عملکردها ایجاد کند، یک کار ساده نیست. برای حرکت از دانش به سوی عمل، شرکتها نیاز به نظارت و رهبری سازمانی صحیح دارند. بهترین سازمانها از نوعی ساختارهای نظارت برخوردارند که یک پشتیبان (یک مدیر ارشد مشتری) و یک فرد اجرایی برای هر سفر مشتری اولیه دارند. آنها همچنین تیمهای تماموقت دارند که کار روزانه خود را در سازمان موجود انجام میدهند. برای موفقیت، این دگرگونی باید در خلال فعالیتهای نرمال رخ دهد. برای پرورش درک و اعتقاد راسخ، رهبران سازمانی در همه سطوح باید همان الگوی رفتاری باشند که از تیمهایشان انتظار دارند. مکانیزمهای رسمی تقویت و فعالیتهای ایجاد مهارت در سطوح چندگانه سازمانی از دگرگونی و تغییر شکل حمایت میکنند.
پیروزیهای اولیه را برای نشان دادن خلق ارزش ثبت کنید
بسیاری از دگرگونیهای تجربه مشتری با مشکل مواجه میشوند؛ چرا که رهبران سازمانی نمیتوانند نشان دهند که چگونه این تلاشها ارزش خلق میکنند. مدیران اجرایی، درحالیکه مزایای روابط بهبود یافته مشتری را بیان میکنند، کارهای جدید و برجستهای برای خشنود کردن مشتریان شروع میکنند؛ و به داشتن هزینههای واضح و نتایج کوتاهمدت ناواضح پایان میدهند. راه بهتر برای خلق ارزش، تحلیل عملکرد مشتریان راضی و ناراضی در سازمان و تمرکز بر رضایت مشتری است. این امر نیاز به نظم و انضباط و شکیبایی دارد؛ اما نتایج آن پیروزیهای اولیه خواهد بود که اعتماد را در خلال سازمان و نیروی بیشتر برای نوآوری ایجاد میکند. خشنود کردن مشتریان با تسلط بر مفهوم «تجربه مشتری» و اجرای آن یک چالش است. اما این امر نیازی ضروری برای هدایت در محیطی است که مشتریان قدرت رشد سازمان را در دست دارند.
پینوشت:
۱- سفر مشتری (Customer Journey) نشاندهنده کلیه مراحل و شرایطی است که مشتری در زمان تعامل با یک سازمان، آنها را تجربه میکند. این ابزار دیدگاه و تجربه مشتری را از تماس آغازین تا فرآیند ایجاد مشارکت نشان میدهد.
۲- نقاط تماس یا (Touch Point) نقاط ارتباطی مخاطبان با برند است، که از این نقاط میتوان به بستهبندی محصول، نحوه چیدمان محصولات در فروشگاه، وبسایت و سایر فضاهای ارتباطی اشاره کرد. هریک از این موارد میتوانند از طریق ایجاد تداعیات مثبت و منفی زمینهساز تجربهای برای مخاطبان باشند. در واقع نقاط تماس نشاندهنده تعامل و تماسهای شخصی با مشتریان است.
منبع
ترجمه آناهیتا جمشیدنژاد در دنیای اقتصاد
مطالب مشابه مشتری:
جذب عواطف کاربران برای کسب درآمد بیشتر
نقش پوشش و فضا در افزایش کسب درآمد
نظر گوگل درباره نقش مدیران در افزایش کسب درآمد
راههای افزایش فروش و کسب درآمد بالا
بهترین شیوه کسب درآمد از اینترنت
معرفی برترین استارتآپ های کسب درآمد
موسسه کارآفرینی گوگل که در سال ۲۰۱۰ تاسیس شده تاکنون بیش از دو هزار نشست و کنفرانس در شهرهای مختلف برگزار کرده است. این موسسه طی برنامهای تحت عنوان استارتآپ گرایند (Startup Grind) برای حمایت از استارتآپها و کارآفرینان،در یک کنفرانس جهانی اقدام به معرفی ۵۰ استارتآپ برتر سال ۲۰۱۵ از بیش از ۲۰۰ شهر مختلف در سراسر دنیا کرد . در ادامه با چهار استارتآپ برتر که مستقیما به حوزه عملکرد در حوزه کسب و کار مرتبط است ،آشنا میشویم.
Eadbox.1

یک نرمافزار برزیلی و یک راه حل آموزشی قوی برای کسب و کار است. اضافه کردن لوگوی خود، رنگ و نام تجاری مخصوص به خود، سفارشی کردن ثبتنام و ایمیل به افراد مختلف کارهایی است که میتوان با این برنامه انجام داد. EadBox یک پلتفورم برای بازاریابی آموزشی است. این برنامه به عنوان یک دوره آموزشی آنلاین به منظور تقویت استراتژی بازاریابی محتوایی، افزایش قدرت رهبری و بهبود فرآیند گسترش مشتری عمل میکند.
EUREKA KING.2

سیستمهای محاسباتی شناختی و بینش خودکار از نکات قوت Eureka King هستند. ولی دلیل اصلی علاقه مشتریان برای همکاری با این گروه، کمک این گروه برای رسیدن به اهداف کسبوکار است. این گروه از متخصصان آموزش ماشین، انجمنهای گفتوگوی تجاری و طراحانی تشکیل شده که با وسواس تمام، اینترنت را به محیط مفید، تعاملی و جذاب برای کاربران تبدیل کرده است. هدف این گروه، کمک به ایجاد کسب و کار و تجربه بهتر برای مخاطبان خود است. از خصوصیات این برنامه میتوان به پروفایلهای شخصی چندبعدی، یکپارچگی، گرافیک جذاب و معیارسازی اشاره کرد. پلتفورم محاسبات شناختی Eureka King رفتار کاربر را آنالیز کرده و با استفاده از اطلاعات جمعیتی، علایق و نیات کاربر به تفهیم اطلاعات میپردازد.
FACTOR BID.3
عاملیابی یا فکتورینگ یک معامله مالی و نوعی دارایی بدهی است که در آن یک کسبوکار فاکتورهای دریافت حساب خود را به شخص سوم (به نام عامل) با تخفیف به فروش میرساند. کسبوکار گاهی اوقات نیاز دارد تا داراییهای دریافتی خود را فوراً به پول نقد تبدیل کند. Factor.Bid اولین و تنها بازار آنلاین برای صاحبان کسب و کار به منظور در معرض فروش قرار دادن فاکتورهای دریافتی حسابهای خود است. این نرمافزار در سپتامبر ۲۰۱۵ وارد گوگلپلی و اپلاستور شد.
BoomR.4

در سال ۲۰۱۳ به منظور ایجاد تغییرات اساسی در پیگیری زمان صرفشده در محل کار آغاز به کار کرد. BoomR معتقد است که هر شیفت کاری داستان خاص خود را دارد و این استارتآپ به کسب و کارها و کارکنان آن ابزار مورد نیاز برای مستندسازی وقایع در محیط کار را در زمان واقعی میدهد. به کمک هزاران سازمانی که برای مدیریت بهینهسازی بازده نیروی کار خود از BoomR استفاده میکنند، این شرکت به رشد مشتریمداری و گسترش تکنولوژی به منظور در ارتباط باقی نگهداشتن مردم در حین کار ادامه میدهد.
مطالب مشابه استارت آپ :
فرمت رایج تولید محتوا برای کسب درآمد و راه اندازی کسب و کار
شناخت ذائقه و علاقه مشتری و کسب درآمد بر اساس آن. تولید محتوا برای جذب و رضایت مشتری و رونق دادن کسب و کار اینترنتی.
داشتن ایده در کسب و کار اگرچه مهم است ولی کافی نیست چون ذائقه مشتریان و خوانندگان دنیای مجازی هر لحظه در حال تغییر و دگرگونی است لذا راضی کردن و اغنای ذائقه مشتریان و خوانندگان کار مشکلی است اما غیر ممکن نیست .در اینجا قصد دارم تا فرمت های محتوایی رایج و ضروری که در تولید محتوا برای تولیدکنندگان محتوا و دارندگان کسب و کار می تواند کاربرد داشته باشد را فهرست کردم . زمانی یکی به بازی آنلاین و دیگری به کسب درآمد و فردی دیگر به کتاب الکترونیکی و... علاقه دارد مهم این است که شما برای کسب و کارتان و درآمد بیشتر و جذب مشتری و بازدید کننده این ها را بشناسید و بر اساس ذائقه و علاقه مشتری عمل کنید. در یک پژوهش تازه، از «نداشتن دید واحد نسبت به مشتری» به عنوان بزرگ ترین مانع بازاریابی چند کاناله یاد شده است. در پژوهش مذکور مشکل به حجم پایین محتوای مورد نیاز برای دسترسی پیدا کردن به بخشهای مختلف مخاطبان ربط داده شدهاست که دوست دارند در آن لحظه به محتوای مورد نیازشان دسترسی داشتهباشند.
از طرف دیگر باید وسایل و رسانه هایی که مخاطب برای دسترسی یافتن به محتوای ما از آنها بهره می گیرد را نیز در نظر داشته باشیم. باید دید آیا محتوای ما مثلاً با موبایل سازگاری دارد؟ یا روی نمایشگر های کوچک به اندازه ی کافی قابل رؤیت و خوانا هست؟ آیا برای آن دسته از کسانی که به اطلاعات بیشتری نیاز دارند محتوای طولانی تر داریم؟
البته از اینجا به بعد پای فرمت های مختلف محتوا به میان می آید. باید ببینید پیامی که سعی در انتقالش دارید را از طریق متن بهتر می توان منتقل کرد یا صوت، تصویر متحرک، عکس یا غیره.
اگر فکر می کنید در انتخاب فرمت محتوا دستتان بسته است و انتخابهای زیادی ندارید، در ادامه فهرست جامعی از انواع و اقسام فرمت ها و اشکال مختلف محتوا برایتان گرد هم آوردهایم که میتوانید برای تولید محتوای خود از آنها بهره بگیرید و به این فرایند شتاب ببخشید. توصیه میشود فهرست زیر را جایی ذخیره کنید. چه خودتان تولید کنندهی محتوا باشید و چه برای مقاصد کسب و کاریتان به دنبال متخصص تولید محتوا بگردید، این فهرست از گزینههای موجود دید بهتری در اختیارتان قرار خواهد داد.
فهرست زیر برای تغییر کاربری محتوا نیز کاربردی است. با استفاده از این فهرست میتوانید محتوای تولید شدهی خود را در قالب ها و فرمتهای گوناگون به کار بگیرید و آن را به اشکال مختلف در اختیار گروههای مختلف مخاطبان قرار دهید. برای مثال، میتوانید سمینار، وبینار یا ارائهای که داشتهاید را در قالب جمعبندی روی وبلاگ منتشر کنید. تصاویری که در ارائهی پاورپوینت خود از آنها استفاده کردهاید نیز میتوانند به عنوان محتوای مستقل روی شبکههای اجتماعی مورد استفاده قرار بگیرند. نسخهی صوتی وبینار شما نیز می تواند همراه با یک کتاب الکترونیکی مکمل، به عنوان پادکست منتشر شود.
- مطالب «چگونه می توانیم؟»: این نوع مطالب در قالبی آموزشی، انواع و اقسام ترفند ها و دستورالعمل ها را به مخاطب شما یاد می دهند. برای مثال مطلب چگونه اندروید ۷٫۰ نوقا را روی دستگاه های نکسوس نصب کنیم؟ یک نمونه از این دست محتواست.
- محتوای موضوعی: این نوع مطالب با جمع آوری اطلاعات حول یک موضوع خاص، به مخاطبان شما آگاهی رسانی می کنند. برای مثال مطلب از IFA 2016 چه انتظاراتی داشته باشیم؟ نوعی محتوای موضوعی و آگاهی رسان است.
- بررسی های موردی: بررسی های موردی به محتوایی گفته می شود که یک نمونه ی مشخص و خاص را از جهات گوناگون مورد بررسی قرار می دهد و نتایج را با مخاطب در میان می گذارد. مثال: بررسی دیجیاتو: لپ تاپ MSI Prestige PE60 6QE
- نمودار و جدول: ویژگی منحصر به فرد این نوع محتوا در این است که حجم زیادی از اطلاعات را به سریع ترین و خلاصه ترین شکل ممکن به صورت یکجا در اختیار مخاطب قرار می دهد.
- کتاب الکترونیکی: کتاب های الکترونیکی این روز ها نقش زیادی در بالا بردن آگاهی مخاطبان دارند. در ثانی در ازای در اختیار گذاشتن کتاب الکترونیکی می توانید سرنخی ارتباطی مثل آدرس ایمیل را نیز از مخاطب خود طلب کنید که در دراز مدت ارزش زیادی برای شما پیدا خواهد کرد.
- خبرنامه های ایمیلی و پاسخ های خودکار: احتمالاً با این مورد آشنایی دارید. نکته ی حائز اهمیت در مورد این نوع محتوا آن است که محتوای شما باید آنقدر برای کاربر ارزش آفرین باشد که به جای لغو یا اسپم کردن، آن را پیگیری کند.
- تصویرسازی/کارتون: تأثیرگذاری این نوع محتوا بنا به ویژگی های منحصر به فردش می تواند بسیار بالا باشد.
- خلاصه ی کتاب: خلاصه ی کتاب از جمله جذاب ترین انواع محتواست که برای قشر پر مشغله بسیار مفید واقع می شود و از قابلیت اشتراک گذاری خوبی برخوردار است.
- بررسی ابزار ها: این نوع محتوا مخاطب شما را در خصوص ابزارهای خاصی که برای مورد ویژهای میتوانند مورد استفاده قرار دهند آگاه میکند. مثال: جعبه ابزار: بهترین اپلیکیشنها برای سفارش آنلاین غذا در تهران و شهرستانها
- هدایا: هدایایی که از آن صحبت میکنیم لزوماً یک جنس فیزیکی گرانقیمت نیست. هر یک از انواع محتوا نیز در صورتی که به اندازهی کافی ارزش آفرین باشد می تواند بر فرض در ازای پیوستن مخاطب به کانال تلگرام یا منشن کردن دوستان زیر پست های اینستاگرام به عنوان هدیه به رایگان و به صورت اختصاصی در اختیارش قرار بگیرد.
- سؤالات متداول: سؤالات متداول نوعی از محتواست که از قضا بسیار کاربردی است و میتواند مخاطب زیادی داشته باشد. جامع و کامل بودن فهرست سؤالات و قانع کننده بودن پاسخ ها نقش به سزایی در اثربخشی این مورد دارند. مثال: در مطلب نکاتی که برای ترابرد یا تعویض اپراتور موبایل خود با حفظ شماره باید بدانید با سؤالات متداولی مواجه خواهید شد که کاربران موبایل ممکن است در خصوص استفاده از طرح ترابردپذیری با آنها مواجه شوند.
- جلسات پرسش و پاسخ: این نوع جلسات و محتوای برآمده از آنها در بسیاری موارد برای مخاطب جذابیت ویژه ای دارند.
- وبینار: با فراگیر شدن اینترنت در میان کاربران و گستردگی جغرافیایی آنها، روز به روز بر اهمیت، ارزش و جذابیت محتوای وبیناری افزوده می شود. وبینار به بیان ساده و مختصر، به سمینار اینترنتی گفته میشود.
- راهنما: راهنمای استفاده از محصولات و خدمات گوناگون از جمله کاربردی ترین و پرطرفدارترین انواع محتوا محسوب می شوند. مثال: راهنمای استراتژی های موثر Fallout 4؛ استفاده، تغییر و تعمیر پاور آرمور
- واژه نامه: گاهی اوقات آشنایی با معنای دقیق واژه ها می تواند منبعی غنی از اطلاعات برای مخاطبان شما باشد.
- محتوای «یک روز از زندگی»: این نوع محتوا شرح و بسط یک روز از زندگی یک شخصیت خاص یا دارنده ی یک موقعیت شغلی مثل یک مهندس گوگل را شامل می شود و به شرح فعالیت هایی می پردازد که او در یک روز انجام می دهد.
- اینفوگرافیک: اینفوگرافیک نیز مثل جدول و نمودار با استفاده از ترکیب جنبه ی بصری و متنی، محتوای پرطرفداری است که این روزها زیاد به اشتراک گذاشته میشود.
- مصاحبه: ماهیت این نوع محتوا به اندازهی کافی شناخته شده هست. مثال: مصاحبه اختصاصی دیجیاتو با مدیر واحد تدوین استراتژیهای طراحی ال جی در سئول
- فهرست: این نوع محتوا نیز کار را برای کاربر شما ساده می کند. همین فهرست انواع محتوا بدون توضیحات تکمیلی اش میتواند مثال خوبی از این نوع محتوا باشد.
- نقشه ی ذهنی: نقشههای ذهنی نوعی نمودار درختی هستند که برای تبیین کلمات، ایده ها، فعالیت ها یا موارد مرتبط با یک کلیدواژه مورد استفاده قرار میگیرند و هدف از استفاده از آنها سازماندهی افکار و ساختار ذهنی افراد در خصوص یک موضوع خاص است.
- عکس نوشته: عکس نوشته یا میم متشکل از یک عکس در پس زمینه و نوشتهای کوتاه روی آن، از جمله پرطرفدار ترین محتواهایی است که این روزها روی شبکههای اجتماعی به ویژه اینستاگرام طرفداران زیادی دارند و به راحتی به اشتراک گذاشته میشوند.
- بازی آنلاین: این نوع محتوا نیز می تواند محتوای متفاوت و جذابی برای مخاطب شما باشد.
- معرفی اپلیکیشن یا ابزار مفید: از آنجایی که حداقل روی دیجیاتو از این دست محتوا زیاد دیده اید به ذکر یک مثال بسنده می کنیم: معرفی اپلیکیشن PowerDirector؛ ویرایشگر ویدئوی حرفه ای سایبرلینک برای پلتفرم اندروید
- ابراز عقیده: پست های ابراز عقیده یا نظر، به پست هایی گفته می شود که نویسنده در آنها به بیان نظرات خود پیرامون یکی از دغدغه هایش میپردازد. نکته ی مهم در تولید این نوع محتوا این است که نظرات شما به چندپارگی یا دور شدن بخشی از مخاطبانتان از شما منجر نشود. این نوع محتوا معمولاً مشارکت و کامنت های زیادی جلب می کند.
- گزارش های رسمی: گزارش های رسمی گزارش های مفصل و جامعی هستند که در خصوص موضوعی خاص از سوی نهاد مسئول مربوطه منتشر میشوند.
- ویدیوبلاگ: یکی از شاخه های بلاگ نویسی است که در آن از ویدیو های کوتاه استفاده می شود.
- ویدیو: محتوای ویدیویی با گسترش نفوذ و افزایش سرعت اینترنت این روزها با استقبال بسیار چشمگیری از سوی مخاطب مواجه میشوند و هنوز آینده ی بسیار روشنی در انتظارشان است. مثال: گزارش ویدیویی دیجیاتو از رویداد استارتاپ میتآپ تبریز [تماشا کنید]
- تمپلیت: تمپلیت ها الگوهای آماده ای هستند که در بسیاری از موارد در وقت کاربران صرفه جویی زیادی می کنند و از همین رو استقبال زیادی از آنها می شود.
- نظرسنجی: رعایت اصول و قواعد تولید این نوع محتوا بسیار حائز اهمیت است و در صورتی که کاملاً رعایت نشوند اعتبار محتوا به طور کامل زیر سؤال می رود. مثال: نظرسنجی دیجیاتو: آیا حاضر به خرید گلکسی نوت ۵ هستید؟
- ارائه: همانگونه که از نامش پیداست این نوع محتوا در ارائه ها و سخنرانی ها کاربرد دارد.
- منابع: بسیاری از مخاطبان دوست دارند برای کسب اطلاعات بیشتر به فهرستی از منابع مربوط به موضوعی خاص دسترسی داشته باشند. در اختیار گذاشتن این فهرست منابع یا اطلاعات کلیدی در این رابطه راه خوبی برای جلب رضایت مخاطب است.
- نقل قول: نقل قول از جمله جذاب ترین انواع محتواست که می تواند تنوع خوبی به محتوای شما ببخشد. مثال: ۱۷ نقل قول انگیزه بخش از بزرگان
- آزمون: آزمونها نیز بر خلاف ظاهرشان نوعی محتوا محسوب میشوند که اتفاقاً اگر خوب تنظیم شده باشند مشارکت زیادی از سوی مخاطب جلب خواهند کرد.
- پژوهش: محتوای پژوهشی نیز در کنار ارزش زیادی که دارد، اصول و قواعدی دارد که توجه به آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
- رأی گیری: رأیگیری بین چند مورد از پیش مطرح شده نیز از جمله محتواهایی است که مشارکت زیادی به همراه خواهد داشت.
- پادکست: این روز ها یکی از پرطرفدارترین انواع محتوا، محتوای صوتی در قالب پادکست است. خوشبختانه بستر های متنوعی برای ارائه ی پادکست در حوزه های مختلف وجود دارد که می توانند طیف تازهای از مخاطب را با شما همراه کنند.
- بولتن: محتوای بولتنی نیز با فرمت خاص خود به تقویم محتوایی شما تنوع خوبی خواهد بخشید.
- کلاژ تصویری: فوتوکلاژ ها بنا به ماهیت خود جذابیت بصری و در نتیجه اثرگذاری بالایی دارند.
- تحقیق علمی: محتوای تحقیقی و علمی نیز منبع اصلی کسب اطلاعات علمی محسوب میشود و تألیف و تولید آنها نیازمند تخصص و دقت بالایی است، اما در صورتی که درست انجام شود اعتبار زیادی برای شما به ارمغان خواهد آورد.
- بیانیه ی رسمی: بسیاری از کسب و کار ها برای اطلاع رسانی و قرار گرفتن در معرض دید، از انتشار بیانیههای رسمی استفاده میکنند. مثال: بیانیه رسمی همراه اول در ارتباط با ارائه بسته ویژه اینترنت آلفا+
- عکس/گزارش تصویری: عکس و گزارش های تصویری متشکل از چند عکس یکی از جذابترین انواع محتوا به شمار می روند. مثال: گزارش تصویری دیجیاتو از همایش خودروهای مسافرتی در پیست آزادی
- پیش بینی: تولید محتوایی که در آن پیش بینی خوبی از اوضاع حوزه یا موضوعی خاص در آینده بتوان ارائه داد به آگاهی و تسلط خوبی روی روند های حوزه ی مورد نظر نیاز دارد و برای مخاطب نیز جذابیت زیادی دارد. مثال: تقاضا برای آیفون تا پایان سال ۲۰۱۶ کماکان «ملایم» پیش بینی میشود.
- محتوای تولید شده توسط کاربران: این نوع محتوا این روز ها اهمیت زیادی پیدا کردهاست و در صورتی که پیش نیازهای آن از جمله بیس مخاطب وجود داشته باشند مشارکت بی نظیری از سوی مخاطبان در پی خواهد داشت و می تواند خوراک محتوایی شما را به شکل منحصر به فردی تأمین کند. فراخوانهای تولید مقاله یا حتی مسابقهی عکاسی دیجیاتو با Prisma از جمله مثالهای این نوع تولید محتوا هستند.
- اخبار: در صورت وجود دستمایههای خبری مناسب، خبرهای کسب و کار شما نیز میتوانند جزئی از تقویم محتوایی تان باشند.
- گاه شمار: گاه شمار یا تایم لاین نیز یکی دیگر از انواع محتواست که میتوانید در تقویم محتوایی خود بگنجانید.
کسب درآمد خلاقانه با تصاویر
زمانی که صحبت از کسب و کار اینترنتی و کسب درآمد می شود همه ما تصور می کنیم که محدودیت فعالیت داریم در حالی که اینترنت اقیانوسی از فرصت های بکر و جالب برای افزایش درآمد و پول سازی است. در بازاریابی اینترنتی می توان خلاقانه و با تبحر وارد شد و با استفاده از قالب بندی شکیل و زیبا و همچنین توجه بصری به گرافیک کسب و کار اینترنتی پر رونقی ایجاد کرد. بازاریابی محتوایی را می توان با عکس و تصاویر هم به شکلی زیبا ایجاد کرد . به نظر گروهی از بازاریابان حرفه ای، توجه به بازاریابی محتوایی ، ضرورتی انکار ناپذیر در کسب درآمد از اینترنت تبدیل شده است. در اینجا قصد دارم تا کسب درآمد خلاقانه از طریق بازاریابی محتوایی با عکس و تصاویر را شرح دهم چرا که، در دنیای وب هیچ چیز خستهکنندهتر از یک صفحهی بزرگ از نوشتهها نیست. ما به سمت محتوایی جذب میشویم که چشمنواز باشد، و تصاویر موجود در متنها بیشتر توجه ذهنمان را جلب میکند.
پس هیچ جای تعجبی ندارد که ۷۰% بازاریابان، امسال برای افزایش استفاده از تصاویر در بازاریابی محتواییشان برنامهریزی کردهاند. گاهیاوقات، تصاویر راهی موثرتر و خلاقانهتر برای ارائهی اطلاعات، دادهها و مفاهیم مشکل هستند. یک تصویر به هزار واژه میارزد.
افزودن تصاویر نه تنها راه هوشمندانهای برای افزایش کیفیت محتوایتان است، بلکه به اثربخشتر شدن آن کمک میکند. حالا آمادهاید که کیفیت محتوایتان را با تصاویر بالا ببرید؟ در ادامه چند راه عالی برای ترکیب تصاویر با بازاریابی محتوایی را میخوانید.
۱.استفاده از عکسها و تصاویر باکیفیت برای جلب توجه مشتریان به محتوا
نخستین چیزی که شما را جذب این مطلب کرد چه بود؟ احتمالا عکس بالای آن، درست است؟ اگر فقط یک تصویر برای مطلبتان دارید، مطمئن شوید که تصویر جذابی باشد. وقتی میفهمید تصویرتان چقدر چشمنواز بوده است که تعداد به اشتراکگذاریهای آن در فیسبوک و لیکندین را میبینید، باید بدانید مطالب تصویردار در شبکههای اجتماعی بسیار پرطرافدارتر هستند. برای ارائهی مثالهای تصویری به خوانندگان، به بدنهی مطلبتان هم عکس اضافه کنید.
(نکته: حداقل اندازهی تصویرتان ۳۱۵*۶۰۰ پیکسل باشد.)
۲.برای بصری ساختن و درک آسان مجموعه دادهها یا اطلاعات، از اطلاعاتنماها استفاده کنید.
اطلاعاتنماها کم کم دارند به نوعی محتوای پربازدید تبدیل میشوند. در حقیقت، اطلاعاتنماها از سایر نوشتهها بیشتر به اشتراک گذاشته میشوند.
اگر فکر ایجاد اطلاعاتنمای خودتان دلهرهآور است، انجامش ضرورتی ندارد. راهنمای ایجاد اطلاعاتنماهای زیبا و قالبهای آماده و رایگانشان قابل دانلود و استفاده در پاورپوینت هستند.
۳.از مصورسازی دادهها به منظور متقاعدکننده بودن ارائهی دادهها، اطلاعات یا مفاهیم استفاده کنید
با اینکه اطلاعاتنماها قالب محتوایی بصری فوق العادهای برای ارائهی مجموعهی دادهها هستند، گاهی میخواهید از آمار و ارقامی برای پشتیبانی موضوع نوشتهتان استفاده کنید. در این صورت میتوانید با نمودارها، گرافها، دیاگرامها، نمودارهای پراکنش و ابزارهای مصورسازی دیگر داستان متقاعدکنندهتری با دادههایتان بگویید.
برای مثال ۴۶% درصد بازدیدهای ماهانهی ما به خاطر ۳۰ مطلب برترمان است، و ۵۴% بقیه به خاطر ۵۹۷۰ مطلب دیگر. تصویر زیر نمودار دایرهای آن را نشان میدهد. تصویر، گویاتر است، این طور نیست؟
مصورسازی دادهها میتواند به سادگی نمودار بالا باشد، یا میتواند کمی خلاقانهتر و پیچیدهتر باشد. برای مثال، در زیر مصورسازی دادههای تعاملی پیچیده از فهرست “۵۰ فرانشیز ورزشی ارزشمند ۲۰۱۴” را میبینید. این تصویر امکان مشاهدهی تعداد سالهای رقابت هر تیم و تعداد قهرمانیهایش را، به علاوهی موفقیت هر تیم نشان میدهد.
۴.قالبهای تبادل گرافیکی انیمیشنی (GIFs) برای سرگرم کردن و آگاهی بخشیدن به مخاطبان
قالبهای تبادل گرافیکی انیمیشنی میتوانند ابزار محتوایی بصری لذتبخشی باشند (و در موارد خاص بسیار هم مفیدند). این قالبها برای نمایش تصاویر انیمیشنی به کار میروند.
در زیر، مثالی از بصریسازی دادهها میبینید که چطور با قالبهای تبادل گرافیکی انیمیشنی، نمایش بهتری دارند. این GIF از انیمیشن برای نمایش تغییرات سن جمعیت در طول زمان استفاده میکند. این تصویر، تغییرات جمعیت در طول چند سال را به صورت خلاصه و جمع و جور نشان میدهد و برای استفاده در بلاگ، ایمیل و رسانههای اجتماعی مناسب است.
یکی دیگر از کاربردهای عالی قالبهای تبادل گرافیکی، ارائهی پیشنمایشی از محتوای قابل دانلود است _ مثل کتابهای الکترونیکی. این قالب گرافیکی، نمونهای از تصاویر قابل دانلود را نشان میدهد تا کاربر بداند چه چیزهایی را دریافت میکند.
۵.دربارهی قالببندی محتوایتان هوشمندانهتر عمل کنید تا خوانندهپسندتر باشد.
میتوانید آن تکه نوشتهی زیاد و خستهکنندهی بر خطتان را، با استفاده از چند تیتر که در جاهای مناسب متن قرار گرفتهاند و دیگر انواع قالببندیها مثل نوشتههای پررنگتر و شمارهگذاری، بسیار مطبوعتر سازید.
میخواهید محتوایتان سادهتر به چشم بیاید؟ یک قالببندی کوچک میتواند محتوایتان را خوانندهپسندتر کند. شاید باورش برایتان سخت باشد اما مردم به ندرت پیش میآید بلاگ نوشتهها، مقالهها و دیگر انواع محتوای برخط را به طور کامل بخوانند. آنها با چشم از رویش میگذرند و فقط بخشهای جالبش را میخوانند.
با تیترهای واضح و مختصر، خواندن متن را برای خوانندگانتان آسانتر کنید، به آنان کمک کنید بخشهایی را که واقعا میخواهند بخوانند به راحتی پیدا کنند. هم چنین اگر متنتان خیلی طولانی است میتواند از پیوندهای اهرمی برای پرش به همان تیتر مورد نظر استفاده کنید. به مثال زیر توجه کنید.
۶.از تصاویر در محتوای رسانهی اجتماعی استفاده کنید.
در توئیتر، توئیتهای حاوی تصاویر، ۱۸% بیشتر از دیگر توئیتها کلیک میخورند و ۱۵۰% بیشتر به اشتراک گذاشته میشوند.
جای تعجبی هم نیست، کدام یک از توئیتهای زیر بیشتر توجهتان را جلب میکند؟
فقط در توئیتر نیست که تصاویر، توجه مخاطبان بیشتری را جلب میکند، ۸۷% مجموع تراکنشهای صفحات برند در فیسبوک هم از تصاویر استفاده میکنند. اگر در بازاریابی محتوایی تاکنون از تصاویر در رسانههای اجتماعیتان استفاده نمیکردید، شاید حالا دیگر بخواهید استفاده کنید. به متناسب بودن تصاویر با پیوندها و به روزرسانیهایتان در شبکههای اجتماعی توجه کنید.
۷.محتوایتان را با استفاده از ویدئو زنده کنید.
وقتی اغلب مردم دربارهی محتوای بصری فکر میکنند، نخستین چیزی که به ذهنشان میرسد ویدئو است. و کاملا درست است—چون ویدئو قالب جذابی برای ارائهی محتوا است، و محبوبیت فزایندهای به ویژه در رسانههای اجتماعی دارد.
گزارشهای فیسبوک نشان میدهد به طور متوسط بیش از ۵۰% کسانی که هر روز در امریکا به فیسبوک میروند، دستِ کم هر روز یک ویدئو میبینند— همین آمار نشان میدهد چرا ویدئوهای افراد و برندها هر سال نسبت به سال قبل، مقیاس جهانی، ۳.۶ برابرافزایش مییابد.
با اینکه ویدئوها، بلیت طلایی شبکههای اجتماعی هستند، میتوانند به عنوان مکمل محتوای وبگاه و بلاگتان دربازاریابی محتوایی نیز باشند. در زیر چند ایده برای چگونگی استفاده از ویدئو در بازاریابی محتواییتان میخوانید:
- برای ملموس کردن موردکاویهای مشتریان، مصاحبههای ویدئویی انجام دهید.
- برای محتوای قابل دانلودتان تیزرهای تبلیغاتی بسازید.
- برای تشویق به ثبتنام در برنامههای آتیتان از ویدئو استفاده کنید.
۸.برای بیان داستانهای بصری، ارائههای اسلایدشیر بسازید.
آیا میدانستید اسلایدشیر – وبگاه محبوب اشتراکگذاری اسلایدشوها– بیش از ۷۰ میلیون کاربر حرفهای دارد؟ و همچنین یکی از ۱۰۰ پربازدیدترین وبگاههای دنیا است. این چیز کمی نیست.
اسلایدشوها و پاورپوینتها یکی دیگر از قالبهای عالی محتوای بصری هستند که برای استفاده در محتوای بلاگ نوشتهها و رسانههای اجتماعی بسیار کارامدند. میتوانید آنها را به شیوههای مختلفی استفاده کنید – برای تبلیغ پیشنهادهایتان، ارائهی نکات مفید، یا به تنهایی به عنوان یک محتوای قابل اشتراکگذاری.
مطلب مشابه اشتراک گذاری عکس:
تاثیر ایمیل مارکتینگ در کسب درآمد اینترنتی
یکی از ابزارهای قدیمی جذب مشتری و بازدیدکننده که امروزه هم پرکاربرد و دارای طرفدار است ارسال ایمیل انبوه یا ایمیل مارکتینگ است. ایمیل مارکتینگ یکی از وسایل مهم در رشد و توسعه کسب و کار و جذب مشتری است به شرطی که درست و حساب شده باشد. اگرچه ارسال ایمیل انبوه کمی سخت به نظر می رسد ولی با انتخاب ایمیل های مناسب و محتوای درست ثمربخش خواهد بود . شرکتهای بزرگ با ارسال ایمیل انبوه ضمن معرفی کسب و کار خود با جذب مشتری فروش خود را افزایش داده و کسب درآمد مناسب دارند. هر ایمیلی تاثیر گذار نیست و باید محتوای خوب و بدون مشکل داشته باشد لذا توصیه می شود، قبل از ارسال هر ایمیل باید به دقت محتوای آن را تهیه کرد. در هر ایمیل میبایست حتما سه مورد زیر وجود داشته باشد:
- ارزش پیشنهادی
- پشتیبانی از ارزش پیشنهادی
- دعوت به اقدام
ارزش پیشنهادی برای مشتری مشخص میکند که چرا باید برای تهیه محصول و یا استفاده از خدمات شما پول خرج کنند. مخاطب شما باید بداند که شما میتوانید بهتر از دیگران مشکل او را حل کنید.
معمولا تنها معرفی ارزشهای پیشنهادی مخاطب را به مشتری تبدیل نمیکند. به همین دلیل میبایست با ارائه اطلاعات تکمیلی از ارزش پیشنهادی پشتیبانی نمود. به عنوان مثال ارائه جایزههای کوچک میتواند پشتیبان خوبی برای ارزشهای پیشنهادی باشد.
دعوت به اقدام در ایمیل مارکتینگ به این معنیست که از مخاطب بخواهید بلافاصله پس از مشاهده ایمیل کاری را انجام دهد. به عنوان مثال میتوان از عباراتی مثل اینها استفاده کرد:
- همین حالا با ما تماس بگیرید
- همین حالا این محصول را با تخفیف خریداری کنید
- خدمات ما را از اینجا مشاهده کنید
بهتر است قبل از طراحی هر ایمیل برای اجرای فرآیند ایمیل مارکتینگ به سوالاتی از قبیل اینکه خصوصیات متمایز محصول یا خدمات شما چیست؟ محصول شما چگونه نیاز مشتری را برطرف میکند؟ و… پاسخ دهید. استفاده از ایمیل مارکتینگ در کسب و کار اینترنتی خود را از یاد نبرید.
مطالب مشابه کسب درآمد با ایمیل:
بازاریابی اینترنتی : کسب درآمد با ایمیل مارکتینگ
ایمیل مارکتینگ و کسب درآمد از اینترنت
آموزش اولین کسب درآمد و فروش آنلاین
شروع هر کار و قدمی در آغاز بسیار سخت است و همراه با ترس و احتیاط فراوان است و این موضوع کاملا طبیعی است بسیاری از ما ذاتا محتاط هستیم . در کسب درآمد و راه اندازی فروش آنلاین هم اینگونه است . چند سال قبل که خودم فروش آنلاین را شروع کردم استرس زیادی داشتم و تصور اینکه مشتری محصولات مرا بخرد برایم خیلی سخت بود ولی این اتفاق افتاد. معمولا انسانها در شروع کسب و کار به ویژه جذب اولین فروش دچار مشکل هستند و برایشان خیلی سخت است. تمام صحبتم این است که معمولا فروش اولین محصول یا سرویس یا به عبارتی پیدا کردن اولین مشتری یکی از سخت ترین کارهایی خواهد بود که در دوران کسب و کار آنلاین خود انجام خواهید داد.
در این مطلب شما را با چند روش مختلف آشنا میکنیم که کمک میکند تا هر چه سریعتر اولین فروش آنلاین خود را انجام دهید.
به محض اینکه اولین فروش خود را انجام دهید مطمئن باشید فروش های دیگر را به راحتی انجام داده و مشتریان تان بیشتر خواهند شد. دقت داشته باشید که برای اینکه فروش خود را افزایش دهید بهتر است از تمام روش های گفته شده استفاده کرده و خود را تنها به یک روش محدود نکنید، همچنین روش های مختلف را بررسی کرده و ببینید کدام یک از آن ها برای تان بیشترین فروش را به ارمغان می آورند، سپس آن را مجدد و در سطح گسترده تری تکرار کنید.
نمونه رایگان از محصولات و خدمات تان را در اختیار افراد قرار دهید.
حتی در دنیای سنتی هم هر شرکت یا کسب و کاری که قصد فروش محصولات خود را داشته باشد معمولا نمونه رایگانی از آن را در اختیار افراد قرار میدهد که به آن سَمپِل هم گفته میشود.
سمپل ها را در مورد لوازم آرایشی یا بهداشتی یا حتی مواد غذاییِ و خوراکی هم دیده اید، حتما دختران و پسران جوانی که سمپل هایی از نوشیدنی ها و موراد خوراکی را در فروشگاه ها به شما میدهند دیده اید، این روشی عالی برای ترغیب و تشویق افراد برای خرید یک محصول است.
در مورد خدمات نیز بسیاری از شرکت ها و کسب و کارها به شما امکان استفاده ۷ روز یا ۳۰ روز یا حتی یک روز رایگان از خدمات شان را میدهند.
به عنوان مثال در سایت اینترنتی جیب که برای مدیریت دخل و خرج تان است میتوانید به مدت یک هفته از خدمات این سایت استفاده کرده و در صورتی که علاقه مند شدید، برای ادامه فعالیت خود ماهانه مبلغی را به این سایت به عنوان حق عضویت بپردازید.
حتی بسیاری از نرم افزارهایی هم که روی کامپیوترتان نصب هستند امکان استفاده ۳۰ روزه یا ۷ روزه دارند. به این کار ارائه Free Trial یا همان امکان استفاده آزمایشی و رایگان از سرویس گفته میشود.
با ارائه نمونه ای رایگان از محصول خود یا استفاده ۷ روزه رایگان از خدمات تان یا حتی در اختیار قرار دادن قسمتی از محصولات به صورت رایگان میتوانید افراد را برای خرید ترغیب کنید.
از قدرت وبلاگ تان بهره ببرید.
وبلاگ نویسی یک روش عالی برای ترویج و تبلیغ محصولات و خدماتی است که ارائه میدهید، دقت داشته باشید همانطور که بارها گفته شد، وبلاگ نویسی کسب و کار شما نیست بلکه وبلاگ تنها ابزاری است که به شما کمک میکند تا علاوه بر ایجاد ارتباط و اعتماد در بازدید کنندگان، محصولات و خدمات تان را نیز به آن ها معرفی کنید.
یکی از روش های عالی برای اینکه بتوانید محصولات و خدمات خود را به این روش تبلیغ کنید این است که مطلبی مرتبط با آن محصول نوشته و در وبلاگ خود منتشر کنید و سپس لینکی به صفحه فروش آن محصول بدهید. دقت داشته باشید که به هیچ عنوان مطلب شما نباید جنبه تبلیغاتی و فروش مستقیم داشته باشد بلکه باید به یک مشکل یا مسئله در مطلب خود اشاره کرده و قسمتی از راه حل را در اختیار خواننده قرار دهید، سپس راه حل اساسی که همان محصول یا خدمات تان است را با لینک دهی به صفحه فروش آن در اختیار خواننده قرار دهید.
به این ترتیب میتوانید خواننده را با احتمال بیشتری تبدیل به مشتری خود کنید. قبلا در مطلبی با عنوان چگونه بازدید کنندگان سایت خود را به مشتری تبدیل کنیم، در مورد نحوه استفاده از محتوا و وبلاگ نویسی برای فروش محصولات و خدمات تان نوشته ایم،
از لیست ایمیل خود استفاده کنید.
باید از همان روز اول که کسب و کار خود را راه اندازی میکنید به فکر ایجاد لیست ایمیل باشید. اگر هنوز لیست ایمبل خود را ایجاد نکرده اید بهتر است هر چه سریعتر دست به کار شوید.
اگر یک لیست ایمیل برای خود داشته باشید میتوانید به راحتی محصولات و خدمات خود را تنها با فرستادن یک ایمیل به اعضای لیست تان تبلیغ کنید.
استفاده از بازاریابی ایمیلی و داشتن یک لیست ایمیل یکی از بهترین روش هایی است که میتواند برای اولین فروش به شما کمک بسیاری کند.
میتوانید به راحتی، ارائه نمونه رایگان که در روش اول به آن اشاره شد را با بازاریابی ایمیلی و ایجاد لیست ایمیل ترکیب کرده و فروش خوبی از این دو روش داشته باشید.
به عنوان مثال اگر فروشنده یک نرم افزار هستید میتوانید به بازدید کننده خود این امکان را بدهید که از آن نرم افزار برای مدت ۷ روز به صورت رایگان استفاده کند، برای استفاده ۷ روزه رایگان، او باید ایمیل خود را در فرمی که ایجاد کرده اید وارد کند تا علاوه بر اینکه به لیست ایمیل تان اضافه میشود دسترسی به دوره رایگان ۷ روزه را نیز پیدا کند.
پس از پایان این ۷ روز میتوانید با فرستادن ایمیل به او یادآوری کنید که برای دسترسی به امکانات بیشترِ نرم افزار، آن را خریداری کند. البته این کار را میتوانید با اضافه کردن روش بعدی نیز انجام دهید، یعنی دادن تخفیفات ویژه.
تخفیف بدهید.
یک روش عالی برای اینکه بتوانید اولین فروش آنلاین خود را داشته و از آن پس نیز فروش های بیشتری را تجربه کنید این است که به مخاطبان خود تخفیف بدهید.
استفاده از کوپن های تخفیف یک روش عالی برای جذب مخاطب و تبدیل آن ها به مشتری است.
همانطور که در روش قبل گفته شد میتوانید در ایمیلِ یادآوری که برای مشترک رایگان خود میفرستید به او یک کد تخفیف برای استفاده بدهید، به این ترتیب او میتواند با یک تخفیف خوب محصول شما را خریداری کند.
هر از چند گاهی بد نیست تا به مناسبت های مختلف مثل اعیاد یا شروع یک فصل جدید، تخفیفات خوبی روی محصولات و خدمات خود بدهید، این روش در دنیای واقعی و کسب و کارهای سنتی بسیار مورد استقبال است، در دنیای اینترنت نیز میتوانید به راحتی از این روش برای فروش هر چه بیشتر خود بهره ببرید.
محدودیت ایجاد کنید.
افراد معمولا هر چیزی را که کمتر در دسترس است یا دارای محدودیت است برایش راغب تر هستند، این در مورد محصولات و خدمات نیز صادق است.
یک روش عالی برای این منظور این است که میتوانید برای تخفیفاتی که میدهید محدودیت در تعداد یا زمانِ استفاده ایجاد کنید، مثلا بگویید این تخفیف فقط برای ۲۴ ساعت فعال است یا تنها تا پایان هفته امکان استفاده از این تخفیف وجود دارد، همچنین میتوانید آن را تنها محدود به تعداد خاصی کنید به عنوان مثال بگویید این تخفیف ویژه تنها برای ۵ نفر یا ۱۰ نفر اولی که این محصول را خریداری کنند قابل استفاده و فعال است.
با استفاده از افزونه های وردپرس میتوانید به راحتی تعداد استفاده از کوپن های تخفیفی که میدهید را محدود کنید.
روش دیگر این است که استفاده از محصولات و خدمات خود را تنها محدود یه یک زمان مشخص کنید، این موضوع به خصوص برای کلاس های آموزشی بسیار جواب گو هست، به این صورت که این کلاس آموزشی تنها برای استفاده ۲۰ نفر باز است و پس از ثبت نام این تعداد پایان میابد.
یا اینکه از محصول یا خدمات خاصی تنها تعداد محدودی موجود هست. این روش، با ایجاد حس کمیاب بودن آن محصول یا سرویس، باعث میشود مشتری برای خرید هر چه سریعتر ترغیب شود.
یک نمونه خوب را میتوان سایت های تخفیف گروهی چون تخفیفان و نت برگ نام برد.
این سایت ها علاوه بر اینکه برای خدمات و محصولات خوبی تخفیف میدهند، در عین حال برای خرید و استفاده از کوپن های تخفیف، تنها مدت محدودی به شما زمان میدهند و اگر آن زمان بگذرد دیگر نمیتوانید از آن استفاده کنید.
حتما خود شما هم بارها برای خرید خدمات یا محصولاتی با این روش ترغیب شده اید.
هدیه رایگان ارائه دهید.
در این روش در کنار محصولات و خدمات تان، به مشتریان هدیه رایگان ارائه میدهید. به عنوان مثال میتوان به جمله معروف یکی بخر دو تا ببر اشاره کرد! بسیاری از شرکت ها در صورتی که از میزان مشخصی بیشتر خرید انجام دهید، به شما هدایایی ارائه میکنند، مثل خودکار یا فلش یا جا سوئیچی یا حتی کارت های هدیه ای که به میزان مشخصی شارژ شده و میتوانید از آن برای خرید های بعدی خود استفاده کنید.
یک نمونه در دنیای واقعی میتوان به فروشگاه های جین وِست اشاره کرد، زمانی که از این فروشگاه خرید کنید به شما کارتی داده میشود که این کارت با مبلغ مشخصی شارژ شده و به مدت یک هفته میتوانید برای استفاده از آن مبلغ، از کارت استفاده کنید.
دقت داشته باشید چطور چند روش را برای فروش بیشتر با هم ترکیب کرده اند، ایجاد مدت زمان محدود برای استفاده از مبلغ داخل کارت، ارائه هدیه رایگان با شارژ کارت به میزان مشخص، دریافت اطلاعات تماس شما چون موبایل تان، برای ارسال تخفیف های فصلی یا مناسبتی و …
اگر سایتی دارید که به فروش نرم افزار یا قالب وردپرس میپردازید میتوانید با ارائه یک افزونه رایگان به عنوان هدیه در کنار قالبی که به فروش میرسانید یک فرصت عالی برای فروش بیشتر و افزایش مشتریان خود ایجاد کنید.
تنها کافی است کمی فکر کرده و ببینید در کنار خدمات و محصولاتی که ارائه میدهید چه چیزهایی میتوانید به عنوان هدیه به مشتریان تان بدهید تا آن ها را برای خرید ترغیب کند، البته حتما به هدایایی که میدهید نیز اهمیت داده و چیز با ارزشی ارائه دهید، چیزی که مشتری را برای خرید ترغیب کند.
چون این هدیه رایگان است، از کنار آن به سادگی نگذشته و هر سرویس یا محصول به درد نخور و بی کیفیتی را برای هدیه تان در نظر نگیرید.
تبلیغات بنری انجام دهید.
میتوان گفت یکی از روش های ساده و سریع برای فروش اولین محصول این است که از تبلیغات بنری در دیگر سایت ها استفاده کنید. با استفاده از این روش نه تنها احتمال فروش اول تان افزایش پیدا میکند بلکه میتوانید با کمی هزینه از میزان بازدهی و فروش خوب محصول یا سرویس تان نیز آگاه شوید.
به عنوان مثال اگر ۱۰۰ هزار تومان برای گذاشتن تبلیغ بنری مرتبط با محصول خود هزینه کنید و مبلغ فروش محصول تان نیز ۱۰۰۰۰ تومان باشد تنها نیاز به ۱۰ فروش دارید تا تمام پولی که برای تبلیغ هزینه کرده اید باز گردد. اگر از آن بیشتر فروش داشته باشید میتوانید تا حدودی میزان فروش و سود خود را ارزیابی کنید و اگر کمتر از آن فروش داشتید ممکن است محصول تان آنقدرها جذاب نبوده باشد.
البته این در مورد تبلیغات بنری کاملا نسبی است زیرا که شکست در فروش یک محصول توسط تبلیغات به عوامل مختلفی از جمله نحوه طراحی بنر یا سایتی که در آن تبلیغ را قرار داده اید و عوامل دیگر نیز بستگی دارد، اما به هر حال میتوانید به این روش به سرعت اولین فروش آنلاین خود را داشته باشید.
البته دقت داشته باشید همیشه محصولات و خدمات خود را در سایتی تبلیغ کنید که مرتبط با موضوعِ کسب و کار و محصولی باشد که به فروش میرسانید.
رپورتاژ آگهی بنویسید.
یکی دیگر از شیوه های عالی برای فروش محصولات و خدمات استفاده از رپورتاژ آگهی ها هست، به این صورت که با پرداخت مبلغی به صاحب سایت مورد نظرتان میتوانید یک گزارش از محصولات و خدمات خود تهیه کرده و آن را به صورت یک رپورتاژ یا مقاله تبلیغی در آن سایت منتشر کرده و در معرض دید تعداد زیادی بازدید کننده قرار دهید.
بهتر است یک مقاله خوب در مورد یکی از محصولات یا خدمات خود تهیه کرده، سپس با لینک دادن به صفحه فروش آن محصول، آن مقاله را به عنوان رپورتاژ آگهی یا پست مهمان در سایت هایی که مرتبط با موضوع کسب و کار و محصولات تان است قرار دهید.
میتوانید برای این کار حداقل یک الی سه سایت را در نظر گرفته و با بررسی نتایج به دست آمده ببینید کدام یک از آن ها برای تان بیشترین بازده را داشته و سپس باز هم از آن سایت برای قرار دادن رپورتاژ آگهی های آینده خود در مورد دیگر محصولات تان استفاده کنید.
از فروم ها یا انجمن های گفتگو غافل نشوید.
از دیگر روش های خوب برای اولین فروش آنلاین محصولات و خدمات این است که از فروم ها یا انجمن های گفتگو استفاده کنید. معمولا در برخی از فروم ها قسمتی با عنوان بازارچه یا فروشگاه وجود دارد که میتوانید به راحتی با ایجاد یک تاپیک جدید، محصولات و خدمات خود را معرفی کرده و مشتری جذب کنید.
در برخی از فروم ها برای تایید موضوع جدیدی که ایجاد کرده اید ممکن است نیاز به کمی هزینه باشد، اما نگران نباشید میتوانید به سرعت هزینه خود را با فروش تان بازگردانید.
دقت داشته باشید که همیشه قبل از اینکه اقدام به فروش محصولات خود در فروم ها کنید قوانین و مقررات انجمن ها را مطالعه کنید.
یکی از انجمن های خوب که میتوانید محصولات و خدمات خود را در آن به فروش برسانید انجمن گفتگوی پرشین تولز است.
در قسمت بازارچه این انجمن میتوانید با رعایت قوانین هر چیزی را به فروش برسانید. کافی است نگاهی به قسمت بازارچه بی اندازید تا با نحوه کار آن و محصولاتی که به فروش میرسند آشنا شوید.
در صورتی که قبلا در این انجمن ها عضو شده باشید و مطالب مرتبط با کسب و کارتان را با هدف ایجاد ارزش برای مخاطبان در این انجمن ها ارسال کرده، به سوالات و مشکلات پاسخ دهید و خلاصه توانسته باشید ارتباط دوستانه ای با اعضای انجمن برقرار کنید، مطمئنا با ایجاد تاپیکِ فروش خود میتوانید در زمان کمتری به اولین فروش تان دست پیدا کنید.
همچنین در صورتی که سایت داشته باشید که البته برای موفقیت باید حتما اینطور باشد، میتوانید آدرس سایت خود را نیز در قسمت امضا یا در تاپیکی که ایجاد کرده اید برای فروش بیشتر، استفاده از تخفیفات و همچنین پشتیبانی مشتریان قرار دهید.
از شبکه های اجتماعی استفاده کنید.
این روزها با وجود تلگرام که البته بیشتر یک ابزار ارتباطی است تا شبکه اجتماعی و همچنین اینستاگرام، افراد زیادی بدون حتی سایت، کسب و کار و فروش های خوبی را راه انداخته اند.
میتوانید در کانال های مختلف تلگرام یا پیج های اینستاگرام با انواع محصولاتی که در حال خرید و فروش است آشنا شوید، حتی بسیاری از شرکت ها یا افراد نیز سرویس ها و خدمات خوبی را از این طریق به فروش میرسانند.
البته فیسبوک نیز شبکه اجتماعی خوبی برای فروش محصولات و خدمات به شمار میرود اما شاید دیگر به اندازه چند سال قبل در ایران طرفدار نداشته باشد.
پیشنهاد میکنیم با توجه به نوع کسب و کاری که ایجاد کرده اید و محصولات و خدماتی که به فروش میرسانید حتما از اینستاگرام و تلگرام برای معرفی و فروش محصولات و خدمات خود استفاده کنید.
به راحتی با بررسی کانال های تلگرام و یا پیج های مختلف موجود در اینستاگرام میتوانید بفهمید بیشترین مخاطبان شما در کدام یک از این دو شبکه اجتماعی و ابزار ارتباطی حضور دارند و سپس بهترین مکان را برای ترویج کالاها و خدمات تان انتخاب کنید. البته پیشنهاد ما استفاده از هر دوی این ابزارهاست.
در صورتی که بخواهید میتوانید با ایجاد یک صفحه در فیسبوک نیز از به اشتراک گذاشته شدن مطالبی که ارسال می کنید تعداد لایک ها و مشتریان بیشتری را برای کسب و کار خود پیدا کنید.
از سایت های آگهی استفاده کنید.
اگر سال هاست در اینترنت فعالیت میکنید و با کسب و کارهای اینترنتی یا کسب درآمد از اینترنت تا حدودی آشنا باشید، حتما اسم سایت های تبلیغاتی چون ایستگاه به گوش تان خورده است.
زمانی تَب این سایت ها برای کسب درآمد بسیار داغ بود و هر کسی از راه میرسید دوست داشت یک سایت تبلیغاتی چون ایستگاه داشته باشد. به همین دلیل تعداد زیادی سایت های مشابه ایستگاه در اینترنت شکل گرفت که به افراد امکان میداد تا تبلیغات خود را با هزینه مشخصی در این سایت ها قرار دهند.
البته هنوز هم سایت ایستگاه و چند سایت تبلیغاتی دیگر داغ و پر استفاده هستند و مکان خوبی برای تبلیغ کالا و خدمات تان به شمار میروند. پیشنهاد میکنیم چند تا از این سایت ها را پیدا کرده و هزینه های قرار دادن تبلیغ در آن ها را بررسی کنید، سپس میتوانید یک تبلیغ برای محصولات و خدمات خود ایجاد کرده و به مدت یک ماه در این سایت ها قرار دهید.
تنها با اجرا و بررسی میتوانید بفهمید که این سایت ها چقدر در فروش تان تاثیر گذار هستند. پس اگر بودجه اضافی دارید پیشنهاد میکنیم از این سایت ها نیز برای آزمایش میزان بازدهی و فروش محصولات و خدمات خود استفاده کنید.
در زیر لیست تعدادی از سایت های خوب برای قرار دادن آگهی به صورت آنلاین وجود دارد، دقت داشته باشید که در برخی از این سایت ها میتوانید آگهی به صورت رایگان نیز قرار دهید.
سایت تبلیغاتی ایستگاه
سایت ایران تجارت
سایت ایفروش
سایت لوکوپوک
سایت آگهی ۲۴
سایت نیازپرداز
از سایت های فروش آنلاینِ فایل و محصولات استفاده کنید.
سایت های بسیاری هستند که به شما امکان میدهند تا محصولات یا فایل های قابل دانلود خود را با هزینه ای که مشخص می کنید در آن ها قرار دهید. به این ترتیب بازدید کنندگان این سایت ها میتوانند آگهی محصول شما را مشاهده کرده و در صورت تمایل آن را خریداری کنند.
خوشبختانه تعداد زیادی از این سایت ها وجود دارد که میتوانید با جستجوی عبارت زیر در گوگل، بسیاری از این سایت ها را در صفحه اول ببینید:
این عبارت را در گوگل سرچ کنید: ” مرکز فروش فایل “
دقت داشته باشید که این سایت ها درصدی از فروش شما را به عنوان کارمزد کسر میکنند.
با جستجو در این سایت ها میتوانید تا حدودی رقبای تان را نیز بشناسید و سعی کنید محصول یا فایل بهتری را برای فروش آنلاین ارائه دهید.
میتوانید فایل خود را همزمان در چند سایت قرار دهید. البته این سایت ها برای کسانی که محصولاتِ دیجیتالی و قابل دانلود دارند مناسب است، اما اگر قصد فروش محصولات فیزیکی خود را دارید باز هم سایت ها و اپلیکیشن های بسیاری هستند که به شما کمک میکنند.
به عنوان مثال میتوانید از سایت ایسام بهره ببرید و محصولات خود را در این سایت قرار دهید.
این سایت به شما امکان میدهد تا یک قیمت برای محصول خود مشخص کنید و یا اینکه از روش مزایده بهره ببرید.
البته اگر شما فروشنده خدمات هستید نگران نباشید میتوانید از روش بعدی برای فروش خدمات خود نیز استفاده کنید.
از سایت های تخفیف گروهی استفاده کنید.
حتما با سایت هایی مثل تخفیفان و نت برگ آشنایی دارید، در صورتی که خدمات یا محصولات خوبی ارائه میدهید میتوانید از این سایت ها بهره برده و خدمات خود را در آن ها معرفی کرده و مثلا با یک تخفیفِ مشخص و برای مدت محدودی آن را به افراد و مخاطبان تان معرفی کنید.
تنها کافی است به بخش های خدمات یا محصولات و کالاهای این دو سایت سر بزنید تا ببینید چطور کسب و کارهای بسیاری از این روش برای معرفی و فروش محصولات و خدمات خود استفاده میکنند.
البته لازم است در این مورد با این سایت ها تماس گرفته و از شرایط آن ها آگاه شوید. در صورتی که بتوانید خدمات یا محصولات خود را از این طریق معرفی کنید مطمئن باشید حداقل یک فروش را خواهید داشت.
بررسی تخصصی انجام دهید.
فکر میکنید یکی از دلایل موفقیت سایت دیجی کالا چه بود؟ زمانی که تمام فروشگاه های اینترنتی تنها به گذاشتن یک تصویر استوک از محصول و قرار دادن قیمت و توضیحِ مختصری اکتفا میکردند، سایت دیجی کالا بررسی ها و مقاله های تخصصی ای از محصولات خود قرار میداد.
شما اگر بخواهید یک یخچال ساید بای ساید ال جی یا سامسونگ بخرید، تنها کافی است به سایت دیجی کالا مراجعه کرده و مدل آن را در قسمت جستجو وارد کنید، سپس میتوانید مقالۀ تخصصی و جامعی از تمام ویژگی های آن محصول را به دست آورید.
تمام عکس ها توسط خود دیجی کالا گرفته شده و مقالات نیز به صورت اختصاصی منتشر میشوند.
اگر میخواهید فروش خوبی از محصولات و خدمات خود داشته باشید، سعی کنید یک بررسی جامع از محصول خود و نحوه استفاده از آن یا کارکردش، ویژگی هایش و تمام امکاناتی که در اختیار کاربر قرار میدهد بنویسید.
همچنین حتما از محصول خود تصاویر اختصاصی تهیه کنید حتی اگر آن تصویر را با موبایل خود میگیرید بهتر از این است که از تصاویر غیر واقعی و استوک استفاده کنید. البته حتما سعی کنید تصویرتان کیفیت خوبی داشته باشد.
ویدیوی واقعی از محصولات و خدمات خود بسازید.
مثل انتشار مقالۀ تخصصی از بررسی محصول یا خدمات، میتوانید یک ویدیوی اختصاصی هم از آن تهیه کرده و در سایت خود منتشر کنید یا آن را در سایت های اشتراک ویدیو مثل آپارات قرار دهید.
چه فروشنده محصول باشید چه خدمات، میتوانید یک ویدیو از نحوه کار محصول خود یا سرویسی که ارائه میدهید تهیه کنید.
مثلا اگر شما در زمینه گردشگری فعالیت میکنید و مکان ها یا اتاق هایی را برای اقامت مسافرین اجاره میدهید، یکی از بهترین کارها علاوه بر انتشار تصویر از آن محل اقامتی، میتواند تهیه فیلم باشد.
فقط فکر کنید ببینید چطور میتوانید با تهیه یک فیلم افراد زیادی را برای اجاره یک شب آن محل اقامتی مشتاق کنید و به این ترتیب فروش خوبی داشته باشید.
سایت هایی که مرتبط با هتل ها هستند و اتاق هایی را برای اقامت اجاره میدهند اگر فقط یک فیلم کوتاه در حد یک دقیقه از اتاق ها تهیه کرده و آن را در سایت خود قرار دهند یا در اینستاگرام با فالورهای شان به اشتراک بگذارند، به راحتی میتوانند فروش خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهند.
از بازاریابان برای فروش محصول یا خدمات خود استفاده کرده و به آن ها پورسانت بدهید.
یک روش دیگر این است که از بازاریابان برای فروش محصولات و خدمات تان استفاده کنید. قبلا در مورد سیستم های همکاری در فروش شنیده اید، خب حال خودتان میتوانید یک سیستم همکاری در فروش ساده برای سایت تان راه انداخته و از افراد بخواهید تا با ثبت نام در سایت تان محصولات و خدمات آن را به فروش رسانند، آنگاه میتوانید درصدی از فروش آن محصولات را به بازاریابان خود اختصاص دهید.
البته برای این کار باید یک سیستم همکاری در فروش ساده برای سایت خود پیاده سازی کنید که میتوانید یا آن را برای سایت تان برنامه نویسی کنید یا از افزونه های وردپرس استفاده کنید. البته در صورتی که این افزونه ها جواب گوی نیازتان نباشد در آن صورت میتوانید یک سیستم همکاری در فروش اختصاصی برای خود داشته باشید که البته مستلزم برنامه نویسی آن است.
در هر صورت اگر امکانش را دارید و میتوانید کمی برای این کار هزینه کنید، به این روش میتوانید یک راه برد – برد ایجاد کرده و هم خودتان فروش تان را افزایش دهید و هم اینکه بازاریابان تان پورسانت دریافت کنند.
فقط توجه داشته باشید به هیچ عنوان از محصولات و خدمات بی کیفیت برای این منظور استفاده نکرده و همواره اصل ایجاد ارزش را در نظر داشته باشید.
به دوستان و آشنایان خود بفروشید.
به عنوان آخرین راه حل میتوانید محصولات خود را به دوستان و آشنایان تان معرفی کرده و از آن ها بخواهید آن را خریداری و استفاده کرده یا به دوستان دیگرشان معرفی کنند.
در کسب و کارهای سنتی خیلی ها به این روش شروع کردند و در مدت کوتاهی توانستند موفق شوند. شما هم میتوانید از این روش برای فروش محصولات و خدمات اینترنتی خود استفاده کرده یا آدرس سایت خود را به آن ها بدهید تا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارند.
به این روش میتوانید تا حدودی از بازاریابی به روش دهان به دهان نیز بهره ببرید و مشتریان اولیه خود را ایجاد کنید، نظرات آن ها را در مورد محصولات و خدمات تان جویا شده و سپس با رفع ایرادات آن یا تقویت نقاط قوت، محصول بهتری را تولید کنید.
از افزونه چت آنلاین استفاده کنید.
یک روش عالی برای اینکه بتوانید بازدید کنندگان سایت خود را به مشتری تبدیل کرده و اواین فروش خود را انجام دهید این است که در سایت تان یک افزونه چت یا پشتیبانی آنلاین نصب کنید.
به این ترتیب بازدید کنندگان میتوانند در صورتی که سوالی در مورد محصولات و خدمات تان داشتند به سرعت سوال خود را از طریق چت آنلاین بپرسند، آن گاه اگر کمی و فقط کمی مهارت داشته باشید میتوانید آن ها را برای خرید ترغیب کنید.
حتی اگر مدت ها از فعالیتِ کسب و کارتان میگذرد و فروش خوبی هم دارید، اگر هنوز افزونه چت آنلاین در سایت خود ندارید، پیشنهاد میکنیم حتما یک افزونه مناسب برای این کار در سایت خود نصب کنید، مطمئن باشید فروش تان به میزان خوبی افزایش خواهد داشت.
صبر داشته باشید و نا امید نشوید.
در این مقاله سعی کردیم تا شما را با انواع روش هایی آشنا کنیم که میتوانید با استفاده از آن اولین فروش آنلاین خود را داشته باشید.
به محض اینکه بتوانید اولین فروش خود را انجام دهید مطمئن باشید فروش های بعدی تان هم به سرعت شروع میشود و چیزی نمیگذرد که می بینید هر روز به تعداد فروش و درآمدتان اضافه میشود.
فقط لازم است تا قدم پیش گذاشته و کاری کنید. تصور نکنید با تولید محصول، مخاطبان خودشان شما را پیدا می کنند، باید با استفاده از روش های گفته شده محصولات خود را تبلیغ و ترویج کنید.
پیشنهاد ما این است که از حداقل دو یا تمام روش های مطرح شده استفاده کنید و هر کدام را نیز بررسی کرده و با استفاده از ابزار گوگل آنالیتیکس ببینید کدام یک برای تان تعداد بیشتری بازدید کننده و مشتری میفرستد و بیشترین سود یا بازگشت وجه را برای تان دارد، سپس از آن روش ها بیشتر استفاده کنید.
دقت داشته باشید که به هیچ عنوان برای روش هایی که نیاز به هزینه دارند، تمام بودجه و سرمایه خود را برای تبلیغات به خطر نیندازید، بلکه بهترین کار این است که ابتدا با میزان کمی از بودجه ای که در اختیار دارید، روش مورد نظرتان را امتحان کنید، مثلا میتوانید یک کمپین تبلیغاتی را با ۱۰۰ هزار تومان یا حتی کمتر انجام دهید، سپس اگر آن راه مناسب بود و برای تان مشتری داشت و توانستید هزینه خود را تا حدود خوبی برگردانید مجدد آن را تکرار کنید.
از تبلیغات در شبکه های اجتماعی مثل پیج های پرطرفدار اینستاگرام و کانال های تلگرام نیز غافل نشوید، در این مورد هم با میزان هزینه کمی شروع کنید و اگر بازدهی خوب بود آن گاه آن را تکرار کرده و یا برایش بیشتر هزینه کنید.
در نهایت از هر روشی که استفاده میکنید سعی کنید به جای آنکه تنها آدرس اصلی سایت خود را بدهید، لینکی از سایت تان را بدهید که در آن فرم عضویت در خبرنامه یا عضویت در لیست ایمیل تان موجود باشد تا بتوانید ایمیل بازدید کنندگان و مشتریان بالقوه خود را دریافت کرده و تعداد اعضای لیست ایمیل تان را افزایش دهید.
به این ترتیب میتوانید در آینده باز هم با آن ها از طریق ایمیل تماس گرفته و تخفیفات خوبی ارائه دهید یا با استفاده از روش های بازاریابی ایمیلی و دیگر تکنیک هایی که در سایت کارنوین به شما آموزش داده میشود آن ها را به مشتریان وفادار خود تبدیل کنید.
حتی اگر با استفاده از روش های گفته شده هم هیچ فروشی نداشتید به هیچ عنوان نا امید نشوید و کسب و کارتان را رها نکرده و فکر نکنید این روش ها بی فایده است، تمام آن ها را برسی کنید، شاید بازار اشتباهی را انتخاب کرده باشید، شاید تبلیغات تان موثر نبوده شاید مخاطب هدفتان در آن مکان حضور نداشته، شاید محصولات تان آن طور که باید نیاز مخاطبان را برطرف نمیکند و بسیاری موارد دیگر.
به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی نا امید نشوید، بزرگترین شکست را زمانی خواهید خورد که دست از تلاش بردارید.
مقالات آموزشی فروش آنلاین و کسب درآمد از اینترنت:
کسب درآمد با پرداخت پول توسط مردم
وقتی نگاه تخصصی شود و محتوا محور باشد کسب درآمد هم متفاوت شده و افراد با دیدی تخصصی تر وارد بازار کسب و کار می شوند.
یکی از شیوه های کسب درآمد و به دست آوردن پول، شناسایی چیزهایی است که مردم به خاطر آن حاضرند خرج کنند و پول پرداخت می کنند. کسب و کار در سالهای اخیر تغییر اساسی کرده است مثلا در چند سال قبل اگر دنبال کالا یا محصولی در موتورهای جستجو به ویژه گوگل می گشتی معمولا صفحات اولیه جستجو پر از تبلیغات سایتهای تبلیغاتی مثل ایستگاه و سایتهای شبیه ان بوده است خصوصیت عمده این سایتها کپی کردن بدون دخل و تصرف در مطالب و حتی تغییر در عناوین مطالب بوده است. اما همیشه اینگونه باقی نماند و با رشد اینترنت نگاه به کسب و کار و کسب درآمد از اینترنت هم تغییر کرد و محتوا سازی جایگزین شد. در واقع با رونق کسب و کارهای اینترنتی و پر رنگ تر شدن اهمیت سایت و وبلاگ و تولید محتوای اختصاصی خوشبختانه امروز شاهد این هستیم که برای هر موضوعی که فکرش را بکنید یک سایت اختصاصی وجود دارد که میتوانید اطلاعات خوبی از آن به دست آورید.
به عنوان مثال اگر قصد سفر به یکی از شهر های ایران را داشته باشید میتوانید سایت های خوبی پیدا کنید که راهنماهای کامل و جامعی از سفر به آن شهر را در اختیار شما قرار میدهند.
اگر در مورد نحوه تعویض روغن ماشین تان به مشکل خورده اید بازهم سایت هایی با محتوای بسیار غنی در این مورد به شما کمک میکند. در مورد خریدِ تقریبا انواع کالا ها نیز میتوانید راهنما و اطلاعات خوبی از وب فارسی به دست آورید.
لذا تولید و ساخت یک محصول دیجیتالی قابل دانلود که صرفا اطلاعاتی را در اختیار کاربران قرار دهد دیگر این روزها آنقدر نمیتواند برای تان سود داشته باشد زیرا با وجود این همه سایت و منابع رایگان به خصوص در وب فارسی، هر چه را بخواهید متیوانید به سرعت و رایگان به دست آورید.
یک مشتری که قصد خرید یک محصول دیجیتالی قابل دانلود را دارد، ابتدا سعی میکند در گوگل سرچ کرده و ببیند آیا میتوان منابع رایگانی پیدا کرد، حتی متاسفانه در ایران مردم قبل از اینکه نرم افزار یا افزونه یا حتی اپلیکیشنی را دانلود یا خریداری کنند، به دنبال نسخه رایگان آن میگردند.
اگر بتواند آن را پیدا کند چرا باید برای محصول شما پولی پرداخت کند؟
مثلا همین مثال خرید قالب یا افزونه برای سایت وردپرس را در نظر بگیرید، سایت های بسیاری هستند که نسخه رایگان یا نال شده آن افزونه را در اختیار وبمستران قرار میدهند.
اما سایت هایی نیز آمده اند و این محصولات را به صورت اورجینال تهیه کرده و با در اختیار گذاشتن آخرین به روز رسانی های این محصولات باعث شده اند تا وبمستران اگر میخواهند کسب و کارشان درست و حسابی باشد برای خرید این افزونه ها اقدام کرده و به دنبال قالب ها یا پلاگین های رایگان که ممکن است اعتبار و امنیت سایت شان را از بین ببرد نروند. در واقع این سایت ها با امکان به روز رسانی خیال شما را از بابت امنیت سایت تان و دسترسی به آخرین نسخه قالب راحت کرده اند.
وجود اطلاعات زیاد و رقبایی که روز به روز به تعدادشان افزوده میشود و وجود اطلاعات و محتوای مختلف اعم از فیلم و مقالات در مورد هر چیزی که فکرش را بکنید انتخاب و خرید را بسیار سخت کرده است.
سایت ها و کسب و کارهای مختلفی روز به روز در حال شکل گیری و رونق گرفتن هستند، به همین دلیل بهتر است تا دیر نشده از این فرصت خوب بهره ببرید و کسب و کار اینترنتی خود را راه بی اندازید.
اما وجود رقبا بد نیست و نباید این باعث نا امیدی تان شود زیرا هر چه تعداد رقبا افزایش یابد، کیفیت هم بیشتر میشود، به عنوان مثال میتوان مقایسه ای بین بازار خودرو در ایران و دیگر کشورها داشت.
متاسفانه یکی از دلایل کیفیت پایین خودرو در ایران نبود تنوع در محصولات داخلی است، زیرا بازار خودروی داخلی تنها در انحصار دو شرکت است که همه با آن آشنایی دارید و متاسفانه خودروهای وارداتی نیز تعرفه های گمرکی و قیمت های بالایی دارند که قشر وسیعی از جامعه توانایی خرید آن را ندارد، در نتیجه درصد بالایی از مردم ایران تنها محدود به انتخاب یکی از محصولات این دو کارخانه هستند که قیمت مناسب تری دارند!!!
به عنوان مثالِ دیگر میتوان به اپراتورهای تلفن همراه در ایران اشاره کرد، که حالا در اختیار سه شرکت هست و همین باعث شده تا روز به روز با وجود تمام کاستی ها خدمات بیشتری رو هر شرکت در رقابت با دیگر همتایان خود به مشتریانش عرضه کند.
یکی از کارهایی که خیلی ها در بازار انجام میدهند این است که در رقابت با دیگران قیمت های خود را پایین می آورند اما قیمت پایین یک محصول یا سرویس دلیل بر فروش یا تقاضای بیشتر آن محصول نیست.
شاید فکر کنید یکی از دلایلی که مردم برای خرید یک کالا ترغیب میشوند، قیمت پایین آن باشد، شاید در برخی مواقع قیمت پایین بتواند مشتری را برای خرید ترغیب کند اما غیر از قیمت، موارد دیگری هم هستند که در فروش یک محصول یا سرویس موثرند.
کیفیت بالا و رسیدن به نتیجه نهایی
مهمتر از اینکه قیمت محصولتان چقدر باشد، کیفیت آن است، شنیدید میگن هر چقدر پول بدی آش میخوری، دقیقا درست است، افراد برای اینکه محصول یا سرویس با کیفیتی خریداری کنند حاضرند هزینه کنند.
هدف شما هم در کسب و کار و ارائه محصولات و خدمات باید ارائه کیفیتی باشد که مشتری را به نتیجه دلخواهش برساند، پس با پایین آوردن قیمت های تان نمیتوانید تصور کنید که فروش بیشتری خواهید داشت، زیرا این کار میتواند در دراز مدت صدمات بسیاری به کسب و کارتان بزند.
مردم به دنبال راه حل نیازها و مشکلات شان هستند و کیفیت میخواهند آن ها نتیجه مطلوب میخواهند نه یک محصول ارزان قیمت به درد نخور.
اگر میخواهید یک محصول دیجیتالی قابل دانلود مثل آموزش های آنلاین در سایت تان به فروش برسانید، وظیفه شما فروختن تغییر وضعیت و رساندن مشتری به خواسته نهایی اش است.
مهم نیست محصولتان چقدر حرفه ای یا دارای چه بسته بندی فوق العاده یا چند ساعت فیلم آموزشی یا چه تعداد صفحه ایبوک باشد، باید در مخاطب هدفتان ایجاد تغییر وضعیت کند.
محصول شما تنها پل ارتباطی است بین وضعیت فعلی خریدار و وضعیت مطلوبی که میخواهد به آن برسد.
باید ببینید مشکل فعلی او چیست و سپس راه حل آن را در قالب یک محصول یا سرویس با کیفیت عرضه کنید. چیزی که نیاز مشتری را بر طرف کرده و او را به وضعیت مطلوبی که به دنبال آن است برساند.
خودتان را جای مشتری قرار داده و از دید او به محصولات و خدمات تان نگاه کنید، ببینید اصلا چرا او باید برای محصول شما هزینه کرده و آن را از شما خریداری کند؟
باید ببینید مشتری برای چه چیزهایی حاضر است هزینه کند و در بازاری که رقبای دیگری غیر از شما هم در حال فروش هستند چرا او باید به جای خرید از آن ها محصول یا سرویس شما را انتخاب کند؟
۵ چیزی که افراد برای آن پول پرداخت میکنند چیست؟
برای اینکه بتوانید پاسخ این سوال را بدهید باید بدانید افراد برای چه چیزهایی پول پرداخت میکنند و معمولا خواسته نهایی آن ها رسیدن به چیست؟ با شناسایی این عوامل میتوانید از رقبای خود پیشی گرفته و سهم بیشتری از بازار و مشتریان را نصیب خود کنید.
سرعت و سادگی
سرعت و سادگی در رسیدن به نتیجه دلخواه چیزی است که همه ما خواهان آن هستیم. همه دوست داریم سریع و بدون هیچ گونه تلاشی لاغر شویم. همه دوست دارند بدون هیچ تلاشی و در عرض یک ماه میلیونر شوند.
همه به دنبال روش هایی هستند تا بتوانند هر چه سریعتر به خواسته خود برسند و البته دوست دارند از ساده ترین راه این مسیر ممکن شود.
اگر بتوانید سرعت و سادگی را در محصولات خود عرضه کنید مطمئن باشید که میتوانید مشتری جذب کنید، البته ما نمیگوییم به مشتریان خود دروغ بفروشید بلکه هدف این است که خواسته و هدف مشتری را به سریعترین و ساده ترین روش ممکن سازید.
به عنوان مثال پشتیبانی از مشتریان باید سریع باشد، هیچ کس دوست ندارد برای دریافت پاسخ سوالش یک هفته صبر کند.
باید راه حل یا محصولی را که ارائه میکنید در سریعترین زمان ممکن به دست مشتری برسانید، اگر به سایت دیجی کالا نگاه کنید یکی از عوامل موفقیتش ارسال سریع محصولات است.
اپلیکیشن های اسنپ و تپ سی، گرفتن تاکسی از هر نقطه شهر رو به سادگی ممکن ساخته اند و شما میتونید در هر جایی که باشید به سرعت و به راحتی تاکسی گرفته و به مقصد خود بروید.
سایت زودفود سفارش غذا رو به صورت آنلاین ارائه میده و به این ترتیب شما میتونید به راحتی به منوی بیش از صدها رستوران دسترسی داشته و به سرعت غذای مورد نظرتان را سفارش دهید.
سعی کنید محصولات و خدماتی که ارائه میکنید را به ساده ترین و سریعترین روش ممکن به دست مشتری برسانید، مشتری برای استفاده از خدمات تان نباید دردسر داشته باشد، اگر بتوانید آن چه را خواهان آن است به سادگی به او بدهید و او برای استفاده از خدمات تان نیاز به طی کردن مراحل سختی نداشته باشد مطمئن باشید که میتوانید به فروش خوبی برسید.
فراموش نکنید اصل موفقیت در هر چیزی سادگی در انجام آن است. این سادگی نه در محصول و سرویسی که ارائه میدهید بلکه باید در تمام مراحل کسب و کارتان باشد.
ساده سازی روند سفارش و خرید محصولات و خدمات برای مشتریان و همچنین سرعت بخشیدن به ارسال و پشتیبانی از مشتریان میتواند در فروش بیشترتان بسیار موثر باشد.
اتوماتیک سازی و راه اندازی
از دیگر چیزهایی که افراد برای آن پول پرداخت میکنند خرید سیستم هایی هست که به آنها کمک کند خیلی از کارهای تکراری و روزمره خود را به صورت اتوماتیک انجام بدن.
اگر شما بتوانید محصول یا سرویسی ارائه کنید که بتواند این امکان را به افراد بدهد میتوانید فروش خوبی داشته باشید، حتی میتوانید این امکان را به عنوان یکی از ویژگی های محصول یا سرویس تان به صورت رایگان به مشتری ارائه دهید.
به عنوان مثال خیلی از شرکت های هاستینگ بعد از خرید فضای میزبانی، برای تان مدیریت محتوای وردپرس را به صورت رایگان نصب میکنند.
یا سایت هایی که فروش افزونه و قالب های وردپرس را انجام میدهند، اگر مشتریِ سایت شان باشید، نصب قالب را برای تان به صورت رایگان انجام میدهند.
اما غیر از اینکه میتوانید این امکان را به صورت رایگان به مشتری خود ارائه دهید، میتوانید از این روش برای ساخت و تولید محصولات و خدمات نیز بهره ببرید، مثلا سیستم یا محصولی تولید کنید که کارهای تکراری و پیچیده را برای افراد انجام دهد.
به عنوان مثال، میتوانید یک سایت را به صورت کامل راه اندازی کنید و آن را به عنوان یک پکیج کامل به فروش برسانید، یعنی همه کارهای لازم برای ایجاد یک سایت را انجام دهید، سپس با توجه به موضوع مورد نظر مشتری، حداقل ۵ یا حتی تعداد بیشتری مقاله هم برای آن سایت تولید کرده و سپس با توجه به نوع سایت و تعداد مقالاتی که تولید کرده اید، آن را در پکیج های مختلف به فروش برسانید.
در واقع به این ترتیب شما یک سیستم را به صورت کامل راه اندازی کرده اید و مشتری فقط باید بعد از خریداری آن، اقدام به تولید محتوای بیشتر کرده و به فکر جذب بازدید کننده برای سایت باشد.
یا مثلا میتوانید سرویسِ ایجاد پروفایل شبکه های اجتماعی با تعداد مشخصی فالور را برای مشتریان خود ایجاد کنید یا مدیریت پروفایل شبکه های اجتماعی آن ها را به عهده بگیرید.
با این روش شما کارهای سخت و پیچیده و تکراری ای که شاید خیلی ها فرصت و زمان انجام آن را ندارند، به عنوان یک محصول یا سرویس یا پکیج در اختیار مشتری خود قرار می دهید.
یک مثال دیگر میتوان به سایت tripbama اشاره کرد، شعار اصلی این سایت این است که “بستن چمدان از شما، برنامه ریزی سفر از ما”.
این سایت کار برنامه ریزی برای سفر اعم از انتخاب جاهای دیدنی، پیدا کردن محل اقامت، مسیرهایی که باید طی کنید و جاهایی که برای غذا خوردن باید بروید را برای شما برنامه ریزی کرده و مهم نیست مقصد شما کجاست و چند شب قرار است اقامت داشته باشید، به راحتی متیوانید با این سایت برنامه سفر خود را در دست داشته و بدون دغدغه از سفر خود لذت ببرید.
فراموش نکنید که مردم همه چیز را حاضر و آماده میخواهند، اگر شما بتوانید نیاز آن ها را به صورت یک پکیج یا سیستم یا محصول و به صورت حاضر و آماده تحویل شان دهید، میتوانید فروش خوبی داشته باشید.
کسب تجربه
تجربه مکان ها و چیزهای جدید، جاهای لوکس یا هیجان انگیز، یادگیری مهارت های جدید یا هر چیزی که بتواند تجربه خوشایندی برای افراد ایجاد کند، سومین چیزی است که آن ها برایش پول پرداخت میکنند.
تورهای گردشگریِ هیجان انگیز و به خصوص این روزها تورهای رفتینگ که شاید تبلیغ آن ها را دیده باشید، از خدماتی است که تجربه ای رو به افراد عرضه میکند، تجربه ای هیجان انگیز.
آموزش مهارتهایی چون پرواز با پاراگلایدر یا هواپیمای کوچک دو نفره، یا تجربه تماشای دریایی از ابر بر فراز جنگل ها و خوردن ماهی کبابی و چای زغالی و مواردی از این دست چیزهایی است که هر کسی ممکن است علاقه به تجربه آن داشته باشد و حاضر باشد برای آن هزینه کند.
باید در محصول و خدمات خود به مشتریان تان تجربه ارائه دهید، تجربه مکان های جدیدِ تفریحی و اقامتی، تجربه کارهای هیجان انگیز، تجربه یادگیری مهارت ها و چیزهای جدید.
شاید ارائه تجربه، در سرویس ها و محصولات آنلاین کمی سخت به نظر بیاید، اما میتوانید به راحتی این کار را با استفاده از قدرت اینترنت هم انجام دهید، به عنوان مثال سایت دهگردی تجربه اقامت در خانه های روستایی استان گلستان را ارائه میکند و شما میتوانید با استفاده از این سایت از بین چندین خانه روستایی هر کدام را که دوست دارید برای چند شب اقامت انتخاب کنید.
با استفاده از اینترنت و بازاریابی آنلاین میتوانید ارائه تجربیات و خدمات و محصولات خاص خود را به قشر وسیعی از جامعه معرفی کرده و فروش خود را افزایش دهید، فقط فراموش نکنید که افراد به دنبال کسب تجربه چیزهای جدید هستند، پس اگر بتوانید این تجربه را به آن ها ارائه دهید میتوانید در کسب و کار خود موفق عمل کرده و حداقل از رقبای تان پیشی بگیرید.
مزیت رقابتی و احساس خاص بودن
چهارمین چیزی که مردم برای آن پول پرداخت میکنند احساس خاص بودن و داشتن مزیت رقابتی نسبت به دیگران است، شما چطور میتوانید این احساس خاص بودن را به مشتریان خود ارائه دهید؟
چه ویژگی یا امکاناتی از محصولات تان این حس را به مشتری میدهد؟
برخی از رستوران ها یا کافی شاپ ها با نصب عکس هایی از فلان هنر پیشه یا بازیگرِ معروف که پاتوقش رستوران آنهاست این حس را به مشتری القا میکنند که دارد در جای خاصی غذا میخورد، جایی که پاتوق هنرمندان است.
سایت فیدیلیو با ارائه کارت مخصوص اعضای کلاب فیدیلیو این حس خاص بودن و داشتن مزیت رقابتی را به مشتریان خود ارائه میکند که میتوانند با داشتن این کارت از بهترین و لوکس ترین رستوران های شهر تخفیف های خوبی بگیرند. به جای اینکه جلوی دوستان یا آشنایان خود مجبور باشند پرینت کد تخفیف شان را ارائه دهند میتوانند خیلی با کلاس و شیک کارت عضویت خود در کلاب را ارائه داده و نه تنها از تخفیف برخوردار شوند بلکه یک سری خدمات خاص را نیز از آن رستوران دریافت کنند.
ببینید چطور این سایت حس خاص بودن را به مشتریان خود ارائه میدهد و به این ترتیب یک مزیت رقابتی ایجاد میکند.
یا فروشگاه های جین وِست نیز این کار را با ارائه کارت های ویژه مشتریان و شارژ کردن کارت آن ها با مبلغی به عنوان هدیه انجام میدهند. این فروشگاه با این کار نه تنها حس خاص بودن را به مشتری خود ارائه میدهد بلکه آن ها را تشویق به خرید بیشتر میکند تا از تخفیف های مخصوص مشتریان برخوردار شوند. حتی شارژ کارت شما به گونه ای است که میتوانید از سایت آن ها و به صورت آنلاین خرید کنید.
خیلی از سایت ها که محصولات و خدماتی را ارائه میکنند نیز با ارائه تخفیف به مشتریان دائمی خود این حس خاص بودن را ارائه میکنند. مثلا اگر یک بار از آن ها خرید کنید میتوانید در خرید های بعدی تان از ۲۰ درصد تخفیف برخوردار شوید.
باید همواره به این سوال پاسخ دهید که با وجود رقبای فراوان چرا باید مشتری از شما خرید کند؟ اگر بتوانید این حس خاص بودن را به عنوان یک مزیت رقابتی در محصولات و خدمات تان به مشتریان ارائه دهید متیوانید فروش خوبی را تجربه کنید.
دسترسی به موارد اختصاصی
پنجمین موردی که مردم برای آن حاضرند پول پرداخت کنند، دسترسی به موارد اختصاصی است، مثل دسترسی به قسمت اعضای ویژه، یا دسترسی به مشاوره اختصاصی یا پشتیبانی دائمی.
این گزینه ها را میتوانید تنها برای اعضای ویژه قابل دسترس کنید، یا به صورت پولی ارائه کنید و یا اینکه به صورت رایگان به مشتریان اصلی خود ارائه دهید.
به عنوان مثال میتوانید محصولی را برای فروش در سایت قرار دهید و سپس امکان مشاوره یا پشتیبانی دائمی را به رایگان به عنوان یکی از ویژگی های آن محصول به خریداران ارائه دهید.
حتی برخی از سایت ها قسمتی از محتوای خود را تنها برای اعضای ویژه قابل دسترس میکنند، به این ترتیب میتوان حس کنجکاوی مشتری را نیز تحریک کرد تا برای دسترسی به محتوای قسمت اعضای ویژه اقدام کند.
بسیاری از فروم ها از این روش استفاده میکنند و برخی از تالارهای گفتگو را که محتوای خاصی دارد برای دسترسی اعضای ویژه آزاد میگذارند که برای استفاده از محتوای آن تالارها باید مبلغی را پرداخت کنید. یکی از این فروم ها انجمن گفتگوی میلیاردرهای آینده ایران است.
همچنین خیلی از سایت ها نیز برای دسترسی به لینک های دانلود مستقیم از این روش استفاده میکنند.
اگر بتوانید محتوای خوب و با کیفیتی در سایت خود ارائه کنید، میتوانید دسترسی به قسمت هایی از محتوای تان را تنها برای اعضای VIP یا ویژه خود باز بگذارید و به این ترتیب فروش خود را افزایش دهید، البته این مستلزم آن است که حتما محتوایی که در سایت تان ارائه میکنید، با کیفیت و اختصاصی باشد.
یکی از سایت هایی که از این روش استفاده میکند سایت پروژه سوخت جت است. این سایت ها از روش عضویت ویژه کسب درآمد میکنند. اگر شما هم میتوانید محصولات یا خدمات یا محتوای خاصی ارائه کنید، میتوانید قسمتی از آن را به صورت رایگان به بازار عرضه کرده و برای دسترسی های بیشتر به امکانات خاص سایت تان، از روش عضویت ویژه استفاده کنید.
در پایان…
در این مقاله علاوه بر اینکه ۵ عامل مهمی که افراد برای آن پول پرداخت میکنند را معرفی کردیم، با ۵ روش مهم برای کسب درآمد و همچنین افزایش فروش کسب و کار و سایت تان نیز آشنا شدید که میتوانید از این روش ها برای فروش بیشتر محصولات و خدمات خود بهره ببرید.
هدف شما در کسب و کار و ارائه خدمات و محصولات باید شناسایی نیازهای بازار هدف و ارائه راه حل برای آن ها باشد، زمانی که بتوانید نیازهای بازار را بشناسید میتوانید به راحتی محصولات و خدمات خود را به فروش برسانید.
با استفاده از این ۵ عاملی که در این مقاله معرفی شد میتوانید جنبه های مختلفی از نیازهای بازار را بشناسید و خدمات خود را با توجه به این ۵ عامل ارائه دهید و یا اینکه برای فروش بیشتر از این ۵ مورد برای ترغیب مشتریان به خرید استفاده کنید.
همچنین میتوانید این ۵ مورد را به عنوان یکی از ویژگی های محصولات خود ارائه دهید و یا اینکه از آن ها به عنوان هدیه یا سرویس رایگان به مشتریان استفاده کنید.
دلایل شکست کارآفرینان در کسب درآمد
موفقیت یا شکست در هر کسب و کاری وجود دارد هیچ موفقیتی در کسب درآمد بی دلیل نیست همچنان که شکست در کسب و کار هم دلایلی دارد . برخی به خاطر احتمال شکست در کسب و کار از راه اندازی آن ترس دارند در حالی با غلبه بر ترس خود و افزایش آگاهی به راحتی می توانند کسب درآمد عالی و پول ساز داشته باشند. برای آگاهی بخشی بیشتر و ورود در کسب درآمد در اینجا قصد دارم تا ضمن معرفی دلایل شکست کارآفرینان در کسب و کار، راههای پیشگیری از این شکست ها را هم بگویم:
هر کارآفرینی که خطر شروع یک کسب و کار را به جان میخرد، در پس ذهناش به سود فکر میکند. داشتن یک کسب و کار میتواند بسیار سودمند و در عین حال، بسیار پرخطر باشد. عوامل مشخصی وجود دارند که میتوانند باعث شکست یک کسب و کار شوند، ولی عدم تحقیق مناسب و کافی در مورد سوددهی بازار پیش از چنین سرمایهگذاری پرخطری یکی از دلایل اصلی شکست در کسب و کار است.
شور و اشتیاق، کلید موفقیت در کسب و کار است ولی نمیتواند سوددهی را تضمین کند. اگر در مورد چیزی شور و اشتیاق داشته باشید ولی نتوانید از آن پول بسازید، و با این حال، خطر سرمایهگذاری را نیز در آن بپذیرید، آنگاه بیشتر شبیه یک خَیِر و کارآفرین اجتماعی هستید که بدون چشمداشت یا با حداقل سود میخواهد به دیگران خدمت کند.
پیش از قبول خطر و سرمایهگذاری در هر کسب و کاری، تحقیق جامع و مشورت با متخصصان، بسیار شایسته و مفید است. هیچکس نمیخواهد کسب و کاری شکستخورده داشته باشد. افتخار هر کارآفرینی این است که شاهد رشد و سود پایدار کسب و کارش باشد.
برخی کارآفرینان کسب و کاری راه میاندازند ولی به دلیل برخی عوامل خاص، کسب و کارشان پس از مدت کوتاهی دچار شکست میشود. در ادامه به بحث در مورد برخی علل اساسی شکست کسب و کارها خواهم پرداخت.
۱. عدم نظرخواهی و مشورت از افراد حرفهای
مهم نیست پیش خودتان فکر میکنید چهقدر خبره و مطلع هستید، وقتی میخواهید خط جدیدی را از کسب و کار راهاندازی کنید، بهتر است به دنبال نظرخواهی و مشورت با افراد حرفهای باشید. این کار کمک میکند بتوانید تشخیص دهید آیا این کسب و کار آنچنان که فکر میکردید سودده هست یا خیر. اغلب اوقات، کارآفرینان به این دلیل اقدام به راهاندازی یک کسب و کار میکنند که پیشتر شاهد سوددهی کسب و کاری مشابه برای دیگران بودهاند. آری، شاید چنین کسب و کاری برای دیگران سودده باشد، ولی شاید رازی نیز پشت این موفقیت نهفته باشد. شاید این راز مثلا مربوط موقعیت، خدمات مشتری خوب، آگاهی از منابع مناسب برای تامین مواد اولیه و غیره باشد.
داشتن یک مربی که همیشه شما را از ارتکاب اشتباهات احمقانه باز دارد، بسیار لازم و مفید است. مزیت دیگر مشورت با حرفهایها این است که، شما با آدمهایی ملاقات و گفتوگو میکنید که پیشتر، کسب و کار مشابهی شما را راه انداختهاند، اشتباهاتی مرتکب شدهاند، و راههای جبران یا جلوگیری از آن اشتباهات را یاد گرفتهاند.
برای مثال، بیل گیتس و سِر ریچارد برنسون دارای مربیانی نظیر وارن بافت و سِر فِرِدی لِیکر بودند. اگر آنها مشاور و مربی داشتند، شما چرا نداشته باشید؟
یکی از بهترین توصیههایی که میتوانم به هر آدمی در کسب و کار ارائه دهم این است که هرگز از یاد گرفتن دست نکشد؛ نه تنها باید در مورد بازاریابی در صنعت مربوط به خودتان مطالعه و کسب دانش کنید، بلکه در مورد چگونگی خرید و فروش خدمات و محصولات در دیگر صنایع، و همچنین چگونگی اصلاح و بهبود اوضاع نیز کسب اطلاعات کنید.
۲. عدم توجه مناسب به مشتری
اولویت دادن و توجه به مشتری بسیار اهمیت دارد. کسب و کاری که خدمات و توجه مناسبی به مشتریان داشته باشد، حتما پیشرفت میکند. توجه مناسب به مشتری باعث بازگشت مشتریان میشود، و بازگشت مشتریان باعث وفادار شدنشان میشود. اگر رفتار بسیار خوبی با مشتریان نداشته باشید، آنها سمت رقبایتان کشیده خواهند شد. یاد بگیرید چگونه باید به مشتریانتان نشان دهید که برایتان محترم و ارزشمند هستند. همیشه در مورد کیفیت محصولتان از آنها سوال کنید و در قبال اظهار نظرشان دربارهی محصول، تخفیفاتی برایشان در نظر بگیرید (صرفنظر از اینکه نظرشان مثبت باشد یا منفی). اگر به اندازهی کافی به مشتری نزدیک نشوید، اگر شبیه سایر فروشندهها با آنها رفتار کنید، فقط وقتی سراغتان میآیند که گزینهی دیگری جز شما نداشته باشند. عدم توجه کافی به مشتری، بسیاری از کسب و کارها را نابود کرده است. واحد خدمات مشتریانتان معرف برند شما است.
۳. تقلید از دیگران
آن چه برای آقای الف نتیجهبخش است، شاید برای آقای ب کارساز نباشد. بسیاری از آدمها به این دلیل وارد یک کسب و کار میشوند یا یک کسب و کار خاصی را انتخاب میکنند که شاهد موفقیت دیگران در این کسب و کار بودهاند و فکر میکنند اگر آنها نیز به این کار اقدام کنند، موفق خواهند شد. بهتر است این ایدهی خام را از طریق مشاورههای مناسب قوام بیاورید، و نقاط افتراق و تمایز خود را نسبت به دیگران بازشناسید. تقلید بدون مشورت به بنبست میرسد. هرگز تقلید نکنید، نوآوری کنید.
۴. فقدان تجربه
فقدان تجربه یکی از عوامل شکست کسب و کارها است. اگر بیتجربه باشید یا مدیریتتان خام و مبتدیانه باشد، کسب و کارتان محکوم به شکست است. هنگام شروع یک کسب و کار جدید، توصیه میشود از خدمات آدمّهای باتجربه در آن زمینه بهرهمند شوید. آنها میتوانند شریک یا کارمندتان باشند. حتما از بازاریابهای باتجربه و کارمندان آموزشدیده در زمینهی خدمات مشتریان استفاده کنید.
۵. عدم حساب و کتاب
باید حساب و کتاب هر ریالی را داشته باشید که در کسب و کارتان بهدست میآورید. اغلب اوقات، بسیاری از کارآفرینان حساب و کتاب فروشهای روزانهشان را ندارند. وقتی یک روز فروش میکنند، با این فکر که فردا هم میتوانند به هم میزان فروش کنند، سودشان را خرج نیازهای شخصیشان میکنند. اگر میخواهید در کسب و کارتان موفق شوید، باید حساب و کتاب هر ریال را از درآمدتان داشته باشد. حتما برای خرجهایتان برنامهریزی دقیق داشته باشید، زیرا اگر میخواهید کسب و کارتان رشد کند، باید ۶۰ درصد از سودتان به کسب و کار برگردد؛ به علاوه، یکدهم از آن را نیز به عنوان مالیات باید کنار بگذارید.
۶. عدم رشد شخصی
بسیاری از کارآفرینان بر روی خودشان سرمایهگذاری نمیکنند. آنها میخواهند خوب و موفق باشند، ولی مطالعه نمیکنند، تحقیق نمیکنند، و همچنین در سمینارها و کارگاههایی که باعث بالا رفتن سطح اطلاعاتشان میشود، شرکت نمیکنند. پیشرفت شخصی در زمینهی مهارتهای رفتاری و ارتباطی یک ضرورت است. رسیدن به این مهارت دشوار و نیازمند نظم و دقت است. رسیدن به موفقیت بدون اصلاح و بهبود رفتارتان کار بسیار دشواری است. هیچکس در زندگی بدون خودسازی و افزایش دانش خود پیشرفت نکرده است. هرگز دست از یادگیری بر ندارید.
۷. مکان نامناسب
یک کارآفرین تصمیم گرفت در یک منطقهی محلی اقدام به تاسیس کافیشاپ کند. قهوههای آن کافیشاپ بسیار دلپذیر و با قیمت مناسب بودند. رابطهی وی با مشتریان نیز بسیار عالی بود. ولی بعد از یک سال، کافیشاپاش به اندازهی کافی رشد نکرد و به سختی میتوانست آن را اداره کند؛ بنابراین تصمیم به فروش کافیشاپ گرفت. بعد از آن، کارآفرین ۲۹ سالهای که سرمایهی کافی نیز در اختیار داشت، احساس کرد میتواند با تزریق پول به کافیشاپ، این کسب و کار را سودده و شیک و مد روز کند. وی نیز نتوانست این کافیشاپ را به سوددهی برساند. چرا؟ به دلیل موقعیت مکانی این کسب و کار. نتیجه اینکه نمیتوانید در جایی کسب و کارتان را آغاز کنید که نیازی به خدمات شما نداشته باشند. شیک و مد روز کردن کسب و کار باعث نمیشود آدمها نزدتان بیایند و به شما وفادار بمانند. پیش از انتخاب مکان تاسیس کسب و کار باید به خوبی آن منطقه را از لحاظ بازار بررسی کنید.
۸. عدم تمرکز
ممکن است کارآفرینان به راحتی به دلیل مشغلههای جزئی بسیار زیاد از مسیر اصلی خود منحرف شوند. هر بار که تمرکزشان به یک سو جلب میشود، از قدرت تفکرشان کاسته میشود. یک کارآفرین یا تاجر خوب هرگز تمرکزش را از مسائل مهم و اولویتها بر نمیدارند. ولی برخیها گرفتار وسواس و کمالگرایی در مشغلههای جزئی میشوند که به راحتی میتوانند آنها را به افراد دیگر محول کنند. کارآفرین باید یاد بگیرد برخی کارها را به دیگران محول کند. کوتهبینی یک آدم وقتی آشکار میشود که گرفتار وسواسی شده باشد که به جای کیفیت به دنبال کمیت کار باشد. پرمشغله بودن به معنی سازنده و موثر بودن نیست.
۹. انتظارات نادرست
برخی نوبنیادها (استارتآپ) فکر میکنند همین که وارد کار شدند، بدون هیچ تلاش و برنامهای پول از در و دیوار به آنها هجوم میآورد. گاهی اوقات، مقصر فقط خودِ کارآفرینانی هستند که تنها آنچه را که دوست دارند میشوند و فکر میکنند بیشتر از دیگران میدانند. در نتیجه باید گفت، راهاندازی یک کسب و کار موفق، مثل دو صد مترِ سرعت نیست، بلکه مثل ماراتن است. اگر نمیخواهید در فقر و فلاکت بمیرید یا شاهد سقوط کسب و کارتان باشید، باید سخت بکوشید. هرگز از کاری که انجام ندادهاید، انتظار پاداش نداشته باشید.
۱۰. به سرعت تسلیم شدن
این مهمترین دلیل شکست بسیاری از کسب و کارها است. اگر پشتکار نداشته باشید؛ اگر مطالعه و تحقیق نکنید؛ اگر بعد از یک شکست بارها و بارها تلاش نکنید، شاید در کسب و کارتان موفق نشوید. اول باید بدانید رسیدن به نیمههای راه در کسب و کار هرگز به معنی موفقیت نیست. یکی دیگر از مشکلاتی که در همان آغاز، باعث تعطیلی کسب و کار میشود عدم تامین مالی یا کمبود بودجه است. بسیاری از کارآفرینان با راهاندازی کسب و کارشان با بودجهی عملیاتی ناکافی، مرتکب اشتباه مهلکی میشوند. عمر چنین کسب و کارهایی آنچنان طولانی نیست زیرا موسسان آنها به راحتی ناامید و دلسرد میشوند؛ به ویژه اگر مجبور باشند با افراد قوی رقابت کنند.
توصیه میکنم، پیش از شروع هر کسب و کاری، این جمله را ملکهی ذهنتان کنید: «هر کاری میکنم (کار مثبت) که به موفقیت برسم»؛ و همین جمله به تنهایی میتواند آغاز موفقیتتان باشد. این طرز فکر کمکتان میکند به گسترهی وسیعتری برای کسب و کارتان بیندیشید. تلاش کنید و تلاش کنید و باز هم تلاش کنید.
نتیجهگیری
عوامل و دلایل دیگری نیز برای شکست کسب و کار یک کارآفرین وجود دارد، ولی بر اساس سالها تجربهام در کسب و کار، ۱۰ مورد بالا جزء عوامل اصلی شکست در کسب و کار به حساب میآیند. اگر بتوانید بر این مشکلات غلبه کنید، تا موفقیت در کسب و کار مورد نظرتان راه زیادی ندارید.
مطالب مشابه شکست در کسب و کار:
استراتژی بازاریابی برای کسب درآمد
هر کسی که اقدام به راه اندازی کسب و کار می کند و به دنبال این است که افزایش کسب درآمد داشته باشد باید یک برنامه بلندمدت یا استراتژی بازاریابی داشته باشد. اگرچه عده ای معتقدند داشتن برنامه بلندمدت بازاریابی یک کار اضافه بوده و هزینه و انرژی زیادی را تحمیل می کند و فروش و کسب درآمد را مختل می کند ولی در بررسی بازار روشن می شود که کاملا منطقی است در کسب درآمد استراتژی ترسیم شود. در واقع لازم نیست تا ما امکانات وسیع فراهم کنید همین اندازه که با وسیله و یا پیام رسانی هدف و پیام خود را به مشتری برسانیم موجب افزایش درامد خواهد شد ، لازم نیست برای ایجاد یک استراتژی موثر میلیونها دلار خرج یا یک گروه بزرگ گرد هم جمع کنید.
۱. اهدافتان را تعیین کنید
پیش از آغاز پروژهای، اهدافام را تثبیت میکنم. این اهداف را «شرایط رضایت»مینامم؛ به عنوان مثال، فهرست ثبتشدهای از تمام انتظاراتام که برای رساندن پروژه به سوی موفقیت باید برآورده شوند. دهها سال است که انتظاراتام از یک پروژهی موفق از این قرار است: پول در آوردن، یاد گرفتن چیزهای جدید، و لذت بردن از کاری که انجاماش میدهم.
برای مثال، یک کسب و کار را اداره میکنم که چندین برند را تحت لوای یک برند دارد. هر ماه یک جلسهی عملیاتی با هر برند ترتیب میدهم، که در آن اعضای گروه و خودم میتوانیم میزان دستیابی به شرایط و انتظارات بالا را ارزیابی کنیم. اگر در این ماه قرار است ۱۰۰۰ دلار برای تبلیغات رسانههای اجتماعی در پادکست هزینه کنیم، میخواهم دلایل این تصمیم را بدانم. اگر پاسخ منطقی برایاش نداشته باشند، این بودجه را قطع میکنیم. اگر پاسخشان این باشد که مثلا «صرف ۱۰۰۰ دلار برای تبلیغاتی که بتواند نظر کارآفرینان نیویورکی را جلب کند، کمکمان میکند پیاممان را از حد بالقوهاش فراتر ببریم و مخاطبان بیشتری جذب کنیم، » آن را تایید خواهم کرد.
فرقی نمیکند در حال ایجاد یک طرح بازاریابی ، مذاکره با یک مشتری، یا شروع یک پروژهی جدید باشید؛ پیش از همهی اینها، باید کارها را با تشریح «شرایط رضایت» آغاز کنید و این شرایط باید به تایید همهی افراد برسد. این کار کمک میکند پروژهها در مسیر درست هدایت شوند، و همچنین رسیدن به حد انتظارات را تضمین، و اجرای تدابیر را تسهیل میکند.
چند پرسش کلی که پیش از ایجاد یک استراتژی بازاریابی جدید باید از خود بپرسید، از قرار زیر هستند:
- مخاطب هدف من کیست؟
- میخواهم به چه نتایج خاصی دست یابم؟ برای مثال، ۱۰۰۰ نفر به دنبالکنندگان توییتر شرکت اضافه کنم یا درآمد را تا ۲۰ درصد افزایش دهم.
- استراتژی من برای رسیدن به این نتایج چیست؟
اگر میخواهید دنبالکنندگان رسانه های اجتماعی تان زیاد شوند، ابزارهای مختلفی برای این کار وجود دارند؛ ابزارهایی از قبیل برنامهی توسعهی مخاطبان، وبگاه OneQube یا برنامهی حمایت اجتماعی از برندها، وSmync که برای دست یافتن به مخاطبین هدف کاربرد دارند. در آغاز باید تصمیم بگیرید آیا میخواهید برای رسانه های اجتماعی و تبلیغات هزینه کنید، یا میخواهید خودتان محتوی ایجاد کنید. استراتژی بازاریابی مشخص کمک میکند تمرکزتان را در کار حفظ کنید، مخارجتان را مشخص کنید، و به اهدافتان برسید.
۲. ایجاد و ثبت استراتژی
وقتی فهرستی را از ”شرایط رضایت” به صورت شفاف تهیه کردید، نوبت به مراحلی میرسد که باید برای تحقق اهدافتان آنها را طی کنید. تهیهی یک طرح مشخص و شفاف کمک میکند از سوءتفاهمّها جلوگیری و همهی افراد گروه را در یک مسیر هدایت کنید. این طرح را ثبت و مکتوب کنید و در اختیار همهی افراد قرار دهید؛ به این ترتیب کارمندان از نقشها و انتظاراتی که از آنها میرود، آگاه میشوند. این کار ساده و معمولی به نظر میرسد، ولی در پایان واقعا در صرفهجویی در وقت و پول بسیار تاثیرگذار است.
۳. رفتار شخصی با هر مشتری
اکنون که هدف، و طرح و برنامهی رسیدن با آن را در اختیار دارید، نوبتِ انتخاب روش انجام کار است. آیا میخواهید مشتریان وفاداری بهدست بیاورید و آنها را نگه دارید، و همچنین دنبالکنندگانتان را نیز درگیر برندتان کنید؟ در این صورت باید به این نکته توجه کنید که دیگر بازاریابی شخصیسازیشده و نفر-به-نفر یک گزینهی اختیاری نیست، بلکه یک ضرورت است.
راههای آسان و مختلفی وجود دارند که میتوانید از طریق آنها کسب و کار تان را کمی شخصیتر کنید. برای مثال، من مشتری وفادار استیکفروشی محلهمان هستم. هر وقت به آنجا میروم، مسئول آنجا من را با نام صدا میزند و پیشخدمت نیز با پیشغذای مورد علاقهام به استقبالام میآید. ولی اگر مالک رستوران نیستید، برای شخصیسازی رفتارتان با مشتری راههای مختلفی وجود دارد. مثلا مالک یک فروشگاه میتواند تخفیفات مخصوصی برای خریداران وفادارش در نظر بگیرد، یا یک شرکت خطوط هوایی میتواند به مسافرانی که پروازشان دچار تاخیر شده است از طریق رسانههای اجتماعی پیشنهادهای سرگرمکننده ارائه دهد. اتخاذ رفتار شخصی با هر مشتری باعث میشود مشتریان احساس صمیمیت و نزدیکی بیشتری با شرکتتان پیدا کند، و در نتیجه آنها در رسانه های اجتماعی و گفتار از شما تبلیغ میکنند.
۴. به خاطر بسپارید: محتوی (همچنان) حرف اول را میزند
این مطلب را در گذشته چندین بار بیان کردم، و همچنان بر آن تاکید دارم: صرفنظر از نوع صنعت یا کسب و کار ، پیشرفت کیفیت محتوی باید تبدیل به یک قانون و قاعده شود، نه اینکه همچنان برخی آن را یک کار عجیبوغریب بپندارند. بعضی وقتها بازاریابی محتوی، نوبنیادها (استارتآپ) را به ترس وا میدارد؛ ممکن است دلایل این ترس به این خاطر باشد که انجام این کار در خودِ شرکت، بسیار وقتگیر خواهد بود؛ و از طرفی نیز درخواست انجام این از خارج از شرکت، ممکن است ماهانه ۲، ۰۰۰ تا ۲۰، ۰۰۰ دلار هزینه داشته باشد. لازم است به طور کامل از تواناییهای اعضای گروهتان آگاه باشید، و بدانید چه وقت به استخدام یک کارشناس نیاز دارید. بر اساس این مطلب، بهتر است گروهی را گرد خود جمع کنید که تجربه و توانایی طراحیهای گرافیکی را داشته باشند. به این ترتیب میتوانید محتوی را در داخل شرکت تولید کنید. اگر به یک مسئول تبلیغات نیاز دارید، حتما آن را استخدام کنید.
در صورت امکان، از استراتژی بازاریابی استفاده کنید که باعث صرفهجویی در وقت شود. اگر منابع کافی ندارید، سعی بیهوده نکنید و همه چیز را ابتدا درست کنید. در یکی از پادکستهایام با نام همهچیز در کسبوکار با جفری هِیزلِت، با معاون جذب مشتری در شرکت کانستنت کانتکت، که یک شرکت بازاریابی برخط (آنلاین) است، در مورد بهترین راههایی بحث و گفتوگو کردیم که از طریق آنها، کسبوکارهای کوچک میتوانند محتوای با کیفیت تولید کنند. وقتی این کار به درستی انجام شود، میتواند حاوی پژوهشهای منحصربهفردی، بسیار کاربردی و موثر، و برای مخاطبانتان باارزش باشد. ولی به طور کلی، بازاریابی محتوای باکیفیت، یک کار وقتگیر است. هر چند، برخی استراتژیها وجود دارند که میتوانند سرعت این فرآیند را افزایش دهند و در زمان صرفهجویی کنند؛ استراتژیهایی از قبیل محول کردن مسئولیت نگارش یا پژوهش به اعضای شایستهی گروه، قرار دادن ستونهایی که همیشه مجموعهای از اطلاعات تخصصی را از منابع دیگر به اشتراک بگذارند، و ایجاد محتوای جدید که محتوی کنونی را تایید یا اصلاح کند. برای مثال، من هر هفته قطعههای ویدئویی در پادکستام قرار میدهم. از آنجا که مصاحبهها را از قبل ضبط کردهام، این قطعههای ویدئویی نیازی به مطلب طولانی یا پژوهشهای اضافی ندارند.
این نمونهای عالی از یک کار هوشمندانه است که دشواری خاصی نیز در بر ندارد؛ تدبیری که باید همراه همهی تلاشهایتان در خصوص بازاریابی به کار ببندید.
مطالب مشابه بازاریابی و کسب درآمد:
بازاریابی اینترنتی : بازاریابی در شبکه های اجتماعی
بازاریابی اینترنتی: کسب درآمد با بازاریابی حضوری
بازاریابی اینترنتی : کسب درآمد با ایمیل مارکتینگ
بازاریابی اینترنتی: کسب درآمد از سایت پزشکی
بازاریابی اینترنتی: تاثیر سئو در کسب درآمد از اینترنت
آموزش کسب درآمد و بازاریابی اینترنتی برای رستوران
آموزش بازاریابی اینترنتی : کسب درآمد با بازاریابی چریکی
آموزش بازاریابی اینترنتی : بازاریابی دهان به دهان در کسب آمد از اینترنت
آموزش بازاریابی اینترنتی : ابزار بازاریابی و کسب درآمد از اینترنت
آموزش بازاریابی اینترنتی: ویژگی سایت کسب درآمد
آموزش بازاریابی و کسب و کار اینترنتی، شروع درآمد از کجا؟
ارتباط هزینه تبلیغات و کسب درآمد از اینترنت
دابسمش فرصتی برای کسب درآمد و بازاریابی
شیوه گسترش کسب و کار خانگی
توجه به کسب و کار خانگی در واقع توجه به افزایش پول و کسب درآمد و رشد اقتصادی خانواده و ایجاد رفاه می شود.
یکی از شیوه های کسب درآمد که در دنیا با اقبال همگانی مواجه است و در حال رشد می باشد انجام کسب و کارهای خانگی می باشد. گسترش کسب و کار خانگی علاوه بر افزایش درآمد خانوار شده موجب ایجاد اشتغال و بیکاری در جامعه می شود. البته قبول دارم که راه اندازی و گسترش این نوع کسب درآمد سخت است و شرط اولیه آن هم، کار سخت و تداوم در آن موجب موفقیت و ثمربخشی می شود. مطمئنا سخت کار کردن برایتان امر مهمی می شود اما همچنان به درک تجارت و استراتژیهای موثر برای کسب و کارتان ، نیاز دارید. خواه کسب و کارتان را با ارائه خدمات جدید بخواهید رشد بدهید خواه به صورت ساده بخواهید مشتری های بیشتری برای فروش محصول تان پیدا کنید. در هر صورت چندین مرحله وجود دارد که با طی کردن آنها میتوانید فرایند رشد را راحتتر سپری کنید.
امروزه ، اگر بخواهید روند رشد کسب و کار آسانتری داشته باشید باید تواناییتان را در ارتباط با مشتریهای بالقوه بالا ببرید و بعضی از وظایف را که چندان به توجه شما نیازی ندارد به صورت خودکار انجام دهید. سپس می توانید روی کارهای مهمی که باید انجام دهید ، تمرکز کنید.
این هشت شیوه را انجام دهید تا بتوانید مشتریهای بالقوه بهتری داشته باشید و یاد بگیرید که چه وظایفی را باید به صورت خودکار انجام دهید:
۱ .حضورتان در دنیای مجازی را دوبرابر کنید.
بیش از نیمی از مصرف کنندگان – دقیقا ۵۹% – از گوگل برای پیدا کردن تجارتی محلی و قابل اعتماد استفاده میکنند.حتی اگر یک تجارت تک نفره دارید و از وب سایتی که پنج سال از عمرش می گذرد، استفاده میکنید ؛ باید گفت که شبکه اجتماعی شما دیگر به اندازه کافی خوب کار نمی کند. وب سایتتان را بروز رسانی کنید و مطمئن شوید که می توان کارکرد وب سایتتان را روی تلفن همراه نیز مشاهده کرد.
اگر مهارت لازم برای بهتر کردن وب سایتتان را ندارید و همچنین بودجه کافی ندارید تا کسی را برای این کار استخدام کنید ، می توانید با ابزارهایی مانند wix یا Squarespace این کار را انجام دهید. با اینکه این ابزارها نمی توانند به همان خوبی سایتهای سفارشی، برای شما وب سایتی را بسازند اما ابزارهای طراحیشان، به شما این اجازه را می دهد تا وب سایتی جذاب را بسازید ؛ وب سایتی با اطلاعاتی از شما که مصرف کنندگان باید آن را بدانند.
۲. موفقیت های آنلاینتان را محاسبه کنید
اگر حقیقتا میخواهید کسب و کارتان را توسعه دهید، باید بدانید که چه چیزی برای وبسایتتان کارآمد است و چه چیزی کارآمد نیست. خوشبختانه ابزارهای تجزیه و تحلیل بسیاری وجود دارد که میتوانند به شما بگوید که مصرف کنندگان چگونه جذب وب سایت تان میشوند. بهترین ابزارهای تجزیه و تحلیل برای شروع، ابزارهای گوگل است؛ ابزارهای رایگان، با قابلیت استفاده آسان که می تواند کارکردهای قویای داشتهباشد. این ابزارها به شما این امکان را میدهد تا ترافیک سایتتان را ردیابی کنید و ببینید که کاربران تان چگونه رفتار می کنند ؛ کاربرانی که به دقت هر مشکلی در مسیر تغییرات شما را رصد میکنند.
۳. از اقتصاد آزاد سود ببرید
چنانچه در حال توسعه تجارت خانگی خود هستید باید بدانید که وظایف بسیاری نیز وجود دارد که باید به آنها رسیدگی شود؛ اما ممکن است به استخدام جدید نیازی نباشد . خوشبختانه در دنیای امروز اقتصاد آزاد در حال رشد است و استخدام افراد در پروژه ، دیگر کار آسانی است اما راههای دیگری نیز وجود دارد. حتی اگر بخواهید کار پیچیده ای انجام دهید مانند درست کردن یک نرم افزار یا تبدیل وب سایت قدیمی تان به وبسایتی که در تلفن همراه هم به اجرا دربیاید. می توانید با کسانی که به طور آزاد کار میکنند ارتباط برقرار کنید و کارها را از این طریق انجام دهید. وقتی یک بار این کار را انجام دهید ، دیگر نیازی نیست به طور مداوم به آنها دستمزد پرداخت کنید.
۴. کمپین بازاریابی خود را به صورت خودکار تنظیم کنید
ایمیل ابزار قدرتمندی برای پیدا کردن مشتری های جدید و راضی نگه داشتن مشتری های سابقتان است . اما ایمیل فرستادن به همه لیست مشتری ها ، کار زمان بری است. Mailchimp برنامهای است که تمام سیستم ایمیل شما را به صورت خودکار در میآورد، روشهای آسانی را برای ابزارهای طراحی شما ارائه میکند و به خوبی تجزیه و تحلیل میکنند . استفاده از ابزارهای خودکار برای بازاریابی از طریق ایمیل، باعث صرفه جویی در زمان می شود و کمپینتان را موثرتر میسازد.
۵. خدمت رسانی به مشتریان را سرعت ببخشید
امروزه مصرف کنندگان از ما انتظار محصولی عالی همراه با خدمات عالی را دارند. در حقیقت ۶۶ درصد از مشتریان اگر خدمات پس از فروش را عالی نبینند، به فروشنده دیگری رجوع میکنند. برای اینکه مشتریان به برند شما اعتماد داشته باشند و همچنین برای کسب شهرت، از ابزارهای پشتیبانی از مشتری مانند Freshdesk استفاده کنید؛ ابزاری که به پیگیری سوالات مشتریان می پردازد. این ابزار به شما کمک میکنند تا به سرعت به پرسشهای مشتریان پاسخ دهید و در عین حال باعث صرفه جویی در زمانتان میشود.
۶. بیشتر در شبکه های اجتماعی حضور داشته باشید
به طور میانگین کاربران اینترنت ۱/۷۲ ساعت از وقت روزانهشان را در شبکههای مجازی سپری میکنند این شبکهها می توانند سکویی باشند تا با استفاده از آن بتوانید مشتریهای بیشتری داشتهباشید. ابزاری مانند Hootsuite به شما این امکان را میدهد تا همه حسابهای کاربری شبکههای مجازیتان را در یک صفحه داشته باشید. نه تنها این نرم افزار مدت زمانی را که باید در اینترنت سپری کنید کاهش میدهد بلکه به شما کمک می کنند تا بتوانید تصور عمیقتری نسبت به رفتار مخاطبانتان داشتهباشید.
۷. وقتتان را تنظیم کنید
هنگامی که به تنهایی یک کسب و کار را اداره میکنید یا حداقل یک یا دو همکار دارید مدیریت زمان برای موفقیت شما، امری ضروری میشود. ممکن است نقش ها و وظایف بسیاری در کارتان داشته باشید و نتوانید از پس مسئولیت های متعدد بر بیایید. یک نرم افزار برای تنظیم زمان به نام Toggl وجود دارد که کمک میکنند تا روزتان را زمانبندی کنید و مطمئنتان می کنند که زمان زیادی را بر روی یک کار سپری نکردهاید. اگر می خواهید همه زمانتان را تنظیم کنید، Harvest گزینه مناسبتری است.
۸. فرآیند پرداخت حقوق و مزایا را کارآمد سازید
اگر کسب و کارتان به نقطه ای رسیدهاست که می خواهید تیم کارمندان را گسترش بدهید، به شما تبریک می گویم. قدم بزرگ پیش روی شماست. اما مدیریت دستمزدها می توانند وقتگیر باشد مخصوصاً اگر کارمندی برای رسیدگی به این کار نداشته باشید. ابزارهایی مانند Zenefits و Gustro به روند پرداخت حقوق و مزایای کارکنان و همینطور مالیاتهای شما رسیدگی می کند. افراد بسیاری وجود دارند که ایدههای بزرگی برای تجارت در ذهن دارند اما این ایده ها به کارآفرینان بزرگی برای اجرایی شدن و به موفقیت رسیدن، نیاز دارند. از این راهنماییها برای افزایش تعداد مشتریهایتان استفاده و انرژی خود را صرف مشکلات بزرگ کنید.
یادداشت از «درو هندریکز»؛ مدیر فروش ،مشاور ،نویسنده آزاد و متخصص بازار یابی
مطالب مشابه کسب درآمد در منزل:
ایده کسب درآمد اینترنتی و خانگی: راه اندازی آموزشگاه موسیقی
اصول رقابت و احترام در کسب درآمد اینترنتی و خانگی
کسب درآمد میلیاردی با فروش غذای آنلاین
یکی از شیوه های نوین کسب درآمد اینترنتی فروش آنلاین غذا است. کسب و کار آنلاین در حوزه غذا هر روزه در حال پیشرفت بوده و کاربران زیادی با استفاده از استارتاپ های حوزه خدمات دست به این اقدام می زنند. از طریق این اپلیکیشن که بیشتر بر روی موبایلها فعال است کاربر با مشاهده منو ، غذای خود را آنلاین سفارش می دهد . کسب و کار رستوان داری آنلاین با توجه به شرایط زمانی و پیشرفت تکنولوژی و فناوری بیش از پیش مورد توجه است. درآمد در این تجارت آنلاین به اندازه ای هست که پیش بینی بیلیون دلاری برایش متصور هستند.
در واقع با چنین امکانی رستوران سیاری با منویی پر و پیمان در جیب مشتریان قرار می گیرد که هر لحظه و در هر کجا که باشند می توانند به غذای مورد علاقه خود دسترسی پیدا کنند. یکی از این استارتاپها ریحون است و بنیانگذارش سهیل علوی. علوی در این گفت و گو از ریحون گفتهاست و اینکه ضرورت وجود چنین کسب وکارهایی چیست و چه آینده ای برای شان قابل تصور است.
اشتغال زایی ۴۰نفره
یک سال و نیم از آغاز به کار ریحون می گذرد. در این زمینه کسب وکارهای دیگری هم حضور دارند. زودفود و مامان پز از این جمله اند و آمار و ارقام هرکدام نشان می دهد که مشتریان شان روزبه روز در حال فزونی هستند.
زودفود با عبور از رکورد ۸۰هزار فروش در ماه و مامان پز با فروش ماهانه تا ۶۰هزار غذا از جمله موفق های این حوزه هستند.
ریحون نیز از دیگر کسب وکارهای این حوزه است که بنیانگذارش میگوید: یک سال و نیم از لانچ شدن این وب سایت فروش آنلاین غذا میگذرد و تاکنون برای بیش از ۴۰نفر اشتغال ایجاد کرده و روزانه بیش از ۱۰هزار نفر از آن بازدید میکنند. ریحون در حال حاضر در سطح تهران به مشتریانش سرویس میدهد، اما سال آینده قرار است راهی شهرستانها شود.
وی اضافه می کند که ریحون در حال حاضر با بیش از ۳۰۰رستوران قرارداد دارد و هر ماه بیش از ۱۰۰رستوران جدید و باکیفیت نیز به سایت اضافه میشود. غذاهایی هم که بیشترین ثبت درخواست را در ریحون داشتهاند، فست فودها هستند.
آنلاین ها پاسخ آنی به نیازهای همیشگی
اینکه مهم ترین عوامل رجوع مردم به چنین خدماتی و استفاده از آنها چیست، پرسشی است که علوی در پاسخ به آن می گوید: دلیل استفاده از این گونه خدمات در همه جای دنیا یکسان است: سهولت و راحتی استفاده.
همان گونه که شما دیگر برای واریز پول نیاز ندارید به بانک مراجعه کنید، برای سفارش غذا هم لزوما به برداشتن تلفن نیازی ندارید. این گونه امکانات و خدمات به هیچ وجه جدید نیستند، بلکه صرفاً به دلیل پدیدآمدن برخی زیرساخت ها در کشور، امکان راهاندازی شان فراهم شدهاست. به تعبیر دیگر طبیعی است که شما به جای فرستادن نامه کاغذی، ترجیح دهید با یک کلیک ایمیل آنی به دوستان خود بفرستید.
بنیانگذار ریحون در ادامه و در مورد این مسئله که آینده چنین کسب وکارهایی را چگونه میبیند و چه رشد اقتصادی و اشتغالزایی را برای چنین کسب وکارهایی پیشبینی میکند، میگوید: هزاران هزار سرویس و خدمات آنلاین در سراسر دنیا در حال استفاده است. در واقع ماهیت امر فرقی نمی کند. اینکه این سرویسها آنلاین هستند آنها را از بقیه بیزینسها متمایز نمیکند بلکه صرفاً از امکانات جدید برای بهتر انجام دادن کارها استفاده میکنند.
بانکها نیز آنلاین شدهاند، اما بیزینس جدیدی نیستند. مردم هم قبلا سفارش غذا می دادند.همچنان هم می دهند فقط از یک روش بهتر و سریع تر و این روش جدید این امکان را هم به وجود می آورد که خدمات بیشتری به کاربر ارائه شود مانند امکان دیدن عکس غذا، خواندن نظرات بقیه کاربرها درباره آن غذا، پرداخت آنلاین و…
وی همچنین در مورد اهمیت این کسب وکارها در ایجاد اشتغال اضافه می کند: مسلما به وجود آمدن هر نوع کسب و کاری، چه اینترنتی و چه غیراینترنتی به رشد و اشتغال زایی کمک می کند. مهم تر اینکه بسیاری از علوم روز دنیا نیز از قبیل استخراج اطلاعات، تحلیل داده، و هوش مصنوعی که در دانشگاهها نیز در چند سال اخیر تدریس میشوند به لطف بیزینس های آنلاین است.
به درآمد بیلیون دلاری فکر می کنیم
علوی شکل اجرای یک بیزینس آنلاین را بسیار مهم می داند. همچنین برآورده کردن یک نیاز را از مهم ترین دلایل روی آوردن مردم به استفاده از این خدمات می داند چون گره ای از کارشان میگشاید و اضافه میکند: در صورت رواج و رونق چنین کسب وکارهایی و امکان درآمدزاییاش، سرمایهگذاران نیز حاضر میشوند در این زمینه سرمایهگذاری کنند که در این صورت روند رشد کسب وکارهای آنلاین را تسریع میکنند.
علوی در ادامه و در مورد طیف مشتریان ریحون میگوید: بیشتر قشر دانشجو و شاغل از ریحون استفاده میکنند چون وقت کمتری برای آماده کردن غذا دارند و غذا را در محیط کار میخورند. به طور میانگین هر کاربر سه بار در ماه سفارش غذا می دهد. تعداد زیادی هم هستند که هرروز دو بار (ناهار و شام) نیز از سرویس استفاده میکنند. افرادی هم هستند که ترجیح می دهند صبحانه سفارش دهند. در واقع سفارش آنلاین غذا محدود به وعده غذایی خاصی نیست و ما تجربه سفارش همه وعده ها را داریم.
علوی همچنین در این مورد که کسب وکارهایی چون ریحون به چه میزان درآمدزایی در حال و آینده فکر می کنند، می گوید: ما هم به حال نگاه می کنیم و هم به آینده. الان در سطح تهران فعالیت میکنیم و به زودی ریحون را به شهرستانها هم می بریم. بنابراین روی مشتریان میلیونی حساب می کنیم و به همین دلیل تصورمان از درآمدزایی این کسب وکار روی بیلیون دلار است.
وی در پایان و در ارتباط با مهمترین تهدیدها و ریسکهای سرمایه گذاری در حوزه آنلاین می گوید: زمان! هر چقدر کشور ما در حمایت کردن از این گونه کسب و کارها زمان را از دست بدهد، شرکتهای بین المللی از موقعیت بهتری برای به دست گرفتن بازار برخوردار میشوند و بازارها را از فعالان ایرانی میگیرند. ما در حالی زمان را از دست میدهیم که از مهمترین فاکتورهای تأثیرگذار چنین کسب وکارهایی اهمیت زمان و همگام با زمان بودن است.
مطلب مشابه کسب درآمد رستوران :
آموزش کسب درآمد و بازاریابی اینترنتی برای رستوران
ویژگی مدیران خلاق در کسب درآمد
هر کسب و کار و راه اندازی هر کسب درآمد اگر به صورت تیمی باشد حتما باید دارای یک مدیر و یا رهبر باشد . مدیر در واقع با هدایت نیروها به سوی هدف مشترک، کسب و کار ایده آل و پرسود می تواند ایجاد کند. لذا هر کس نمی تواند مدیر خلاق، رهبر ایده آل و سرپرستی موفق در کسب درآمد و یا راه اندازی یک کسب و کار مناسب باشد. به نظر اکثر کارشناسان یک مدیر خلاق، مثبت و کارآفرین باید ویزگی های خاص و ویژه باشد . اگرچه هر کس با توجه به نوع نگاهش به کسب و کار خصوصیاتی را نام می برد ولی طبق تحقیقات انجام شده، مدیران خوب چنین ویژگیهایی دارند: مثبت، باهوش، الهامبخش، مهربان و مواردی از این دست. در ادامه قصد داریم به بررسی ۴ ویژگی مثبتی که داشتن آنها برای همه مدیران خوب و خلاق ضروری است، بپردازیم.
۱. مشوق، مثبت و باهوش
بهترین مدیران همواره در پی به وجود آوردن محیطی امن برای کارمندان هستند؛ محیطی که افراد بتوانند به راحتی در آن ایدههای خود را به اشتراک گذاشته و آنها را عملی کنند. برایان گریزر، تهیهکننده و برنده جایزه اسکار، به جای رد کردن ایدههایی که از آنها اطمینان ندارد، دربارهشان سوال میکند.
«سوال کردن به افراد امکان میدهد قصهای متفاوت از آن چیزی که انتظارش را دارید تعریف کنند. بهترین ویژگی سوال پرسیدن از نظر من این است که در این صورت، مردم مجبور میشوند کاملا سریع و لحظهای تصمیم بگیرند.»
با اهمیت دادن به نظرات دیگران و گوش دادن به آنها، وی موفق شده تیمی فوقالعاده را گرد هم آورد که نتیجه آن ۵۲ نامزدی اسکار و ۹۴ نامزدی امی است. رد کردن سریع ایدههای نامناسب و گذر کردن از آنها بسیار وسوسه کننده است؛ اما مقاومت در برابر این احساس، باعث ایجاد تیمی بهتر، افزایش اعتماد و ارتباطات قویتر خواهد شد.
۲. الهامبخش، با دیدگاه و قاطع
مدیران خلاق و بزرگ مسیر و ماموریتی الهامبخش برای تیم خود تعیین کرده و با اهداف چالش برانگیز، از آن پشتیبانی میکنند. همانطور که احتمالا میدانید، تلاش برای یافتن معانی عمیقتر در کار کاملا طبیعی است. یک تحقیق نشان داده است که ۳۴ درصد کارکنان، با هدف شرکتی که در آن کار میکنند ارتباط برقرار نمیکنند. با این حال، حس هدفمند بودن مهمترین در فاکتور در احساس تعلق افراد به کمپانی شما است.
با ایجاد مسیری الهامبخش، یک رهبر میتواند منبع انرژی مثبت بیپایانی برای کارکنان ایجاد کند. به این نکته توجه کنید که یک ماموریت واقعی، هدف از انجام کاری را مشخص میکند نه روش آن را.
۳. مهربان و عادل
بهرین مدیران، با اعضای تیم خود عادلانه و با احترام رفتار میکنند و برای آن نه تنها به عنوان یک کارمند، بلکه به عنوان یک انسان ارزش قائلاند. افرادی که وظایف خلاقانه بر عهده دارند، زمان زیادی برای خوب فکر کردن نیاز خواهند داشت. طبق نظرسنجیها، اکثر ایدههای ناب در موقعیتهایی همانند دوش گرفتن، هنگام قدم زدن، در باشگاه یا هنگام خوابیدن به ذهن خطور میکنند.
بهترین رهبرها به اعضای تیم خود اجازه میدهند برای فکر کردن درباره مسائل مختلف، از میز خود فاصله گرفته و روش کاری خود را خودشان تعیین کنند. چنین مدیرانی میدانند نکته اصلی، محل کار و چگونگی انجام کار نیست؛ بلکه انجام گرفتن آن با بالاترین کیفیت است.
۴. آرام و حمایت کننده
در نهایت، مدیران نمونه انتقادات لازم برای بهبود کار را در اختیار کارکنان قرار میدهند. این موضوع یکی از وظایف تمامی رهبرها است، اما برخی از آنها از عهده آن بر نمیآیند. طبق آمار منتشر شده، تنها ۲۱ درصد کارمندان از پیشنهادات دریافتی خود کاملا راضی بودهاند.
در یک تیم خلاق، فرآیند بحث و گفتگو به این علت اهمیت دارد که نمیتوان برای هر چیزی یک جواب «درست»یا «غلط» تعیین کرد و اعضا باید با استفاده از نظرات، تواناییهای خود را توسعه دهند.
سرویس Braintrust که محصول پیکسار است، یک نمونه کاربردی در این زمینه محسوب میشود. این ابزار مدیریت به سرعت راه خود را به بسیاری از شرکتهای بزرگ جهان باز کرده است. اما چه چیزی آن را از دیگر رقبا متمایز میسازد؟
این سرویس بر اساس تجربیات مدیرانی ساخته شده که خود بارها و بارها این فرایند را از سر گذراندهاند. نکته دوم این است که اعضای این پلتفرم، قدرت پیشنهاد راه حل را ندارند. چنین روشی به این دلیل موثر است که تعادلی میان بیان نظرات صادقانه و سازنده، و احترام به کارمندان برقرار میشود؛ به طوریکه بتوانند نظرات را دریافت کرده، بدون اینکه نیاز به دفاع کردن از خود داشته باشند.
ایجاد محیطی آرام، امن و حامی برای رد و بدل کردن نظرات سازنده، باعث میشود اعضا بیشتر ریسک کرده، پیشنهادات را راحتتر پذیرفته و هر روز به تواناییهای خود بیافزایند.
ترکیب این ویژگیها با یکدیگر، شما را به رهبری ایدهآل برای یک تیم خلاق تبدیل میکند. نظر شما چیست؟
مطلب مشابه مدیریت در کسب درآمد:
مدیریت یا سرپرستی در کسب درآمد
گاهی ما معنی واژه ها را با هم اشتباه می گیریم و تصور می کنیم که مثلا کسب درآمد و راه اندازی کسب و کار یکی است در حالی که در عمل این دو تفاوت اساسی با هم دارند و یا دیدگاه دیگر مدیریت صرف کسب و کار و یا روش سرپرستی کسب و کار هم اینگونه است . هر دو در موضوع کسب و کار است و اگرچه به نظر می رسد که این دو واژه مفهوم مشابه دارند ولی در کارکرد و عمل با هم تفاوت دارند . درک تفاوت این دو در کسب درآمد موجب افزایش آگاهی بخشی ما در برخورد با مسائل کسب و کار و نیز اتخاذ تصمیمات مهم در توسعه کسب درآمد می شود و در واقع نگاه هدایتگری و دیدگاه ما در باب تئوری ذهبری در کسب و کار را متمایز می کند.
به نظر شما«مدیر» یک مجموعه با «رهبر» آن چه وجه تمایزهایی دارد؟ آیا موافق تمایز این دو هستید و یا شما نیز میپندارید که یکساناند؟ از آن جا که در زبان محاوره و به صورت رایج به سرپرست یک کسب و کار، اصطلاح «مدیر» اطلاق میشود، این موضوع سبب شده تا دوگانگی عملی موجود میان مدیر و رهبر مجموعه کمرنگتر شود و نتوان این دو را به خوبی از یکدیگر تفکیک کرد. از این رو به بررسی مهمترین تفاوتهای این دو نقش اساسی در کسب و کارهای امروزی خواهیم پرداخت.
+ پارادوکس
ماهیت رهبری در مقابل مدیریت اگر چه برای خیلی ها قابل تشخیص است، موضوعی بس پیچیده نیز هست چرا که بسیاری از افراد هر دو این ها هستند. مدیر غالبا فردی است که وظیفه کنترل سیستم، منابع و استانداردها را بر عهده دارد. اطمینان از کارکرد درست و دقیق هر کدام از افراد مجموعه، هدایت تیم و سرپرستی آنها از دیگر رویکردهای یک مدیر است.
اما تئوری رهبری منطق دیگری دارد. روش مدیریتی مستبدانه و به اصطلاح «مدیریت صرف»، روشی نیست که بتواند قلب و ذهن اعضا تیم کاری را به سوی خود جلب کرده و صمیمت ایجاد کند و این رویکرد پیش از آن که در دراز مدت اثرات سازندگی داشته باشد، موجب تخریب میشود. از این رو تئوری «رهبری» برای هدایت با انگیزه تیم و دستیابی به پیشرفتهای جدید، کاربردیتر به نظر میرسد.
+ مدیریت صرف
به طور معمول تمرکز مدیریت بیشتر روی کار ها و فعالیت هایی است که نیازمند بررسی و انجام شدن هستند و این نیازمندی با استفاده از منابع موجود از جمله نیروی انسانی، زمان، بودجه و امکانات رفع میشوند. مدیر به طور کلی در عملیات زیر خلاصه خواهد شد:
- برنامهریزی؛ برنامهریزی منابع و کارها برای دستیابی به اهداف
- بودجهبندی؛ مدیریت بودجه کسب و کار و تقسیم بندی آن برای پروژههای مختلف
- سازماندهی؛ پشتیبانی دقیق از عملکردها و منابع
- کنترل؛ کنترل استاندارد های لازم برای دست یابی به اهداف
- همکاری؛ همکاری و کار گروهی با افراد تیم در راستای تحقق اهداف
- استفاده از منابع؛ اطمینان از استفاده درست منابع برای اهداف درست
- مدیریت زمان؛ اطمینان از انجام کار ها در جهارچوب زمانی مقرر شده
- تصمیم گیری؛ توانایی اتخاذ تصمیم های درست در زمان درست
- حل مسئله؛ توانایی به حداقل رساندن مشکلات و حل اصولی آن ها
+ رهبری مجموعه
تئوری رهبری همان طور که پیش تر نیز گفته شد، در ارتباط با دست یابی به اهداف بکر و منحصر به فرد موازی با حفظ انگیزه و شادابی تیم خواهد بود به گونه ای که تمرکز هر کدام از اعضا بر دست یابی به حداکثر قابلیت های خود معطوف می شود. حمایت، پشتیبانی و تقویت روحی تیم از پایه های اساسی این تئوری هستند. رهبر مجموعه نیز به طور کلی در عملیات زیر خلاصه می شود:
- روشن بینی؛ توانایی تمرکز بر اهداف بلند مدت و آینده نگری
- انگیزه بخشی؛ لزوم انگیزه بخشی به کارکنان برای شکستن نرم کاری و دست یابی به موفقیت های بزرگ تر
- تشویق؛ تشویق اعضا لایق و توانا، نه تنها برای سایر افراد نیز آموزنده است، بلکه به نوعی انگیزه را نیز تقویت می کند
- اطمینان بخشی؛ استفاده از مهارت های رهبری در راستای حفظ اعضا در مسیر صحیح دست یابی به اهداف
- کار گروهی؛ ارزش نهادن به تلاش و کار تیمی
- ساخت روابط؛ روابط میان اعضا و رهبر مجموعه از ابتدا به درستی بنا می شود و صمیمت سازنده و تعادلی از ارکان اصلی این رابطه است
- گوش سپردن؛ قابلیت گوش سپردن به نیاز ها و دغدغه های هر کدام از اعضا و درک دقیق اطلاعات دریافتی
- مشاوره؛ مشورت با اعضا تیم و جمع آوری ایده های برتر
- سرپرستی؛ تشویق و فراهم آوردن فرصت برای هر کدام از اعضا در راستای رشد و پیشرفت استعداد هایشان
- آموزش؛ یاد دهی بهترین رویکرد ها و روش های دست یابی به اهداف مجموعه
اگر تنها «مدیر» باشید، فرصت های بالقوه زیادی برای پیشرفت و ارتقا سطح کسب و کارتان را از دست می دهید. اما قطعا برای آن که رهبری خوب برای مجموعه کاریتان نیز باشید، لازم است پیش از آن، مهارت های مدیریتی و قابلیت های مهم یک مدیر را بیاموزید و سپس به تقویت نگرش خود طبق مواردی که اشاره شد بپردازید. در حقیقت باید گفت که نیاز به مخلوطی از هر دو این ها خواهید داشت. باید قادر به استفاده از ویژگی های مثبت و مفید هر دو دسته باشید. مدیر صرف بودن هیچ گاه به کارتان نخواهد آمد.
اشتباهات کسب درآمدهای کوچک در شبکههای اجتماعی
شبکه های اجتماعی یکی از بهترین مکان های راه اندازی کسب و کار و به دنبال آن افزایش کسب درآمد آنلاین است. اگرچه مدت زیادی از ورود شبکه های اجتماعی نمی گذرد ولی رشد آنها چشمگیر و قابل توجه بوده است . این مکان محل مناسبی برای کسب درآمد های کوچک و بزرگ است منتهی در اینجا قصد دارم تا مجموعه استباهات کسب و کارهای کوچک در شبکه های اجتماعی نظیر فیسبوک، توییتر، گوگل پلاس ، پیام رسان تلگرام، اینستاگرام و... را بشمارم. این شبکه های اگرچه محاسن زیادی دارند اما با ا این حال، «آداب» یا «ابتذالاتی» مشاهده می شود که کم و بیش در شبکههای اجتماعی وجود دارند و متأسفانه هنوز هم در پنجرهی مجازی دیده میشوند. دلایل متفاوتی موجب این اتفاق میشوند، ولی احتمالا بخش انگشتشماری از این مسائل و نگرشها شامل حال گروه کسب و کارهای کوچک نیز میشوند.
مثالهایی از این دست عبارتاند از: (الف) میل به تصحیحات سریع یا نتایج کوتاهمدت، و (ب) دیدگاه سنتی تثبیت بازاریابی با پخش پیامهایتبلیغاتی. وقت یا کمبود وقت هم بدون شک عامل موثری در این امر است.
در اینجا به پنج اشتباه کلیدی اشاره شدهاست که کسب و کارهای کوچک در شبکههای اجتماعی انجام میدهند، و نکاتی نیز برای غلبه بر آنها مطرح شدهاست.
۱. راهبردی فکر نکردن
(مسئله: رفتن به پلتفرمهای جدید بدون تفکر کافی و قبلی –«همه روی فیسبوک هستند، پس ما هم باید باشیم»)
برای خودتان چند هدف نهایی بگذارید، اهدافی برای به ثمر نشاندن فعالیتهایتان.
همیشه از خود بپرسید «چرا ما داریم این کار را انجام میدهیم؟» (این پرسش به شما کمک میکند خطاهای اجرایی ساده یا تاکتیکی مرتکب نشوید.)
۲. فکر نکردن به مخاطبان شبکه
(مسئله: بسیاری از کسب و کارهای کوچک دربارهی محصولات و خدماتشان غلو میکنند – درحالیکه شبکهی اجتماعی برای مشتریهاست)
وقتی راهبرد یا برنامهای محتوایی نداشتهباشید، موقعیتتان سبب میشود بیش از حد دربارهی خودتان حرف بزنید. این کار را نکنید!
به کسانی فکر کنید که میکوشید در شبکههای اجتماعی جذبشان کنید و محتوای مناسبی بسازید که پاسخگوی نیازهای آنها باشد. فکر و ذکر شما باید دربارهی آنان باشد، مشتریانتان، نه خودتان.
۳. به قدر کافی فعال نبودن
(مسئله: انگیزهی کافی به دست نیامده است زیرا شبکهی اجتماعی در اولویت نیست)
ممکن است فکر کنید که یک بار توئیت کردن در روز تلاش خوبی است، ولی اگر میخواهید در این مسیر شروع به پیشرفت کنید اگر روزی ۱۵ تا ۲۰ توئیت ندارید باید دست کم پنج تا داشته باشید در حین راه باید به ارزش خودتان بیفزایید، در بحث با دیگران مشارکت کنید، و به مرور زمان نتایج کارتان را خواهید دید.
اگر میخواهید بلاگنویسی کنید، یک نوشته در ماه کافی نیست- در حقیقت، این کار پیام نادرستی را میرساند: «چی؟ یعنی هیچی واسه گفتن ندارید؟»- باید هدف این باشد که در شبکههای کمتری حضور داشتهباشید ولی به درستی در آنها مشارکت کنید، هدفمند و منظم باشید.
۴. احترام نگذاشتن به تفاوتهای ظریف هر پلتفرم.
(مسئله: ارسال بیش از حد نوشتههایی با محتوای یکسان از طریق کانالهای متعدد که از ابزارهای خودکار بهره میگیرند، بدون در نظر گرفتن مخاطبان هر پلتفرم)
باز هم از شبکههای کمتری بهره بگیرید- بدانید هر پلتفرم چگونه کار میکند، چگونه افراد از آن استفاده میکنند و با هم در تعامل هستند؛ برای نمونه، توئیتر پدیدهای است که واقعا متفاوت از فیسبوک است – تفاوتها را بدانید و رویکرد خود را به درستی طرحریزی کنید.
۵. از شبکهی اجتماعی برای انسانی کردن سازمان آنها استفاده نکنید.
(مسئله: کسب و کارها مایلند در پشت لوگوهایشان مخفی شوند، ولی هرچه باشد افراد با افراد وارد کسب و کار میشوند نه با لوگوها!)
افراد را مشتاق کسب و کارتان نگهدارید، به ارسال عکس از اتفاقاتی که در دفترتان میافتد، کفایت کنید، مثل نشان دادن کارمندانتان، یا نشان دادن افرادتان در تصویر بنر توئیترتان. سعی کنید چند تغییر در کارهای شبکههای اجتماعیتان ایجاد کنید، در بلند مدت ارزشش را خواهد داشت.
مطالب مشابه بازاریابی و کسب درآمد از شبکه اجتماعی:
بازاریابی اینترنتی: کسب درآمد با بازاریابی حضوری
بازاریابی اینترنتی : کسب درآمد با ایمیل مارکتینگ
بازاریابی اینترنتی: کسب درآمد از سایت پزشکی
بازاریابی اینترنتی: تاثیر سئو در کسب درآمد از اینترنت
آموزش کسب درآمد و بازاریابی اینترنتی برای رستوران
آموزش بازاریابی اینترنتی : کسب درآمد با بازاریابی چریکی
آموزش بازاریابی اینترنتی : بازاریابی دهان به دهان در کسب آمد از اینترنت
آموزش بازاریابی اینترنتی : ابزار بازاریابی و کسب درآمد از اینترنت
آموزش بازاریابی اینترنتی: ویژگی سایت کسب درآمد
آموزش بازاریابی و کسب و کار اینترنتی، شروع درآمد از کجا؟
ارتباط هزینه تبلیغات و کسب درآمد از اینترنت
دابسمش فرصتی برای کسب درآمد و بازاریابی
واقعیت کسب درآمد و تبلیغات ثروتمند شدن
مباحث کسب و کار اینترنتی و کسب درآمد آنلاین بسیار متنوع است طوری که سر شاخه ها و فهرست آن هر کدام می تواند منبع درآمد میلیونی برای یک از افراد باشد. مباحثی که ما در اینجا در مورد کسب و کار اعم از آنلاین و خانگی آموزش می دهیم می تواند راهگشای شما برای کسب درآمد اینترنتی باشد و از طریق این آموزش های کاربردی ، افزایش درآمد داشته باشید. تلاش ما این است که تمام موارد و موضوعات کسب درآمد در همه زمینه های پولسازی را آموزش بدهیم.
همانطور که پیش تر گفته شد ما در موضوعات زیادی فعالیت می کنیم و آموزش های کسب درآمد مطمئنی را به مرور منتشر می کنیم و برای تشخیص واقعیت ها تلاش میکنیم . شما می توانید در موضوعات زیر در این سایت مطلب یافت کنید و در مورد آن از ما سوال کنید و پاسخ رایگان دریافت کنید .
کسب درآمد از اینترنت
کسب درآمد از اینستاگرام
کسب درآمد از یوتیوب
کسب درآمد از فیس بوک
کسب درآمد از گوگل ادسنس
کسب درآمد از یاهو
کسب درآمد از انجمن و امضا
کسب درآمد از ارسال پیامک
کسب درآمد از فروش کالا
کسب درآمد از مشاوره
کسب درآمد از تدریس آنلاین
کسب درآمد از اینترنت در منزل
کسب درآمد از برنامه نویسی
کسب درآمد از طراحی و گرافیک
کسب درآمد از شعر و رمان
کسب درآمد از کلیک کردن
کسب درآمد از سایت کلیکی
کسب درآمد از افزایش رنک
کسب درآمد از کوتاه کننده لینک
کسب درآمد از نمایش بنر
کسب درآمد از بیت کوین
کسب درآمد از سایت خارجی
کسب درآمد از سایت ایرانی
کسب درآمد از طراحی سایت
کسب درآمد از بورس
کسب درآمد از بازاریابی
کسب درآمد از فتوشاپ
کسب درآمد از فروشگاه اینترنتی
کسب درآمد از فروش شارژ
کسب درآمد از عکاسی
کسب درآمد از خیاطی
کسب درآمد از حسابداری
کسب درآمد از آپلود سنترها
کسب درآمد از فروش مقاله
کسب درآمد از ارسال ایمیل
کسب درآمد از کانال تلگرام
کسب درآمد از پرفکت مانی
کسب درآمد از نویسندگی
کسب درآمد از موبایل
کسب درآمد از موسیقی
کسب درآمد از نقاشی
کسب درآمد از کافه بازار
کسب درآمد از کامپیوتر
کسب درآمد از زبان انگلیسی
کسب درآمد از زنان در خانه
کسب درآمد از رایانه آنلاین
کسب درآمد از همکاری در فروش
کسب درآمد از سایت
کسب درآمد از وبلاگ
قوانین شراکت در کسب درآمد
یکی از شیوه های رشد کسب و کار و ترقی مشاغلی که با هدف کسب درآمد ایجاد می شود شراکت و همراهی و همدلی گروهی در مسیری مشترک است . انجام شراکت و سهیم شدن در کسب درآمد قواعد و قوانین خاص خود را دارد که افراد باید آنها را رعایت کنند.قبل از هر چیزی و شروع کسب درآمدی، افراد باید یاد بگیرند در ابتدای هر امر، برای شروع هر کسب و کاری باید با یک وکیل مشورت کنند و هر کدام از شرکا با وکلای خود حضور پیدا کنند و منافع و سهمی که هر شخص در بیزینس دارد مشخص شود. این مهم ترین عاملی است که اگر مشخص شود افراد نیز به همان اندازه طلب منفعت می کنند. در زبان فارسی ما ضرب المثل جنگ اول به از صلح آخر را به کار می بریم که مصداق جالبی از این موضوع است...
این روزها کمتر پیش می آید که برای شروع کسب و کاری نیاز به تخصص نداشته باشیم. به هر حال ما در حال ورود به دنیایی هستیم که یک فرد به تنهایی و بدون داشتن ارتباطات مناسب نمی تواند کسب و کار موفقی داشته باشد، حتی اگر یک نابغه باشد.
بنابراین لازمه ماندن و شروع یک کسب و کار، تجربه شراکت است. با این حال بارها دیده یا شنیده اید که بسیاری افراد در شراکت با شکست روبه رو می شوند؛ اما اینکه ریشه های این شکست کجاست و چگونه می توان یک شراکت موفق داشت، موضوعی است که در گفت وگو با حامد مصدقی، کارشناس ارشد MBA و فعال در حوزه مارکتینگ و علیرضا الوندی، کارشناس ارشد MBA به آن پرداخته شدهاست.
عوامل شکست در شراکت
حامد مصدقی دلیل مشکلات افراد در شراکت های کاری را تحت تأثیر چند عامل می داند و می گوید: در ابتدای هر شراکت، بهترین کار این است که شرکا با وکلای خود مشورت کنند و در همان ابتدای امر به لحاظ قانونی چارچوبی را برای شراکت تعیین کنند. بنابراین نخستین عاملی که سبب شکست شراکت کاری می شود، فقدان قرارداد مناسب برای سرمایه گذاری مشترک است.
دومین عامل مهم در شراکت های کاری، سازش پذیری در اهداف مالی و موفقیت هاست. در واقع اهداف طرفین باید مشترک باشد. اگر صرفاً هدف از شراکت کسب سود است، برای هر دو شریک، کسب سود هدف باشد و از قبل برای آن برنامه ریزی شده باشد. اگر هدف کسب شهرت، برند یا موارد دیگر است، به همین ترتیب باید به صورت مشترک باشد. در صورتی که اهداف شرکا در شراکت مشترک نباشد، به عنوان مثال برای یکی از شرکا منافع مالی هدف باشد و برای دیگری اهداف معنوی، شرکا دچار تعارض خواهند شد و شراکت با شکست مواجه می شود.
فرهنگ کسب و کار
وی سومین و مهم ترین عامل تأثیر گذار بر شراکت ها را نقص در فرهنگ شراکت می داند و می افزاید: فرهنگ، باور عمیقی است که ما نسبت به خط قرمز ها و باید و نبایدها داریم. به عبارت دیگر فرهنگ شراکت یعنی پذیرش منافع طرف مقابل و کمک به پیشبرد پروژه و مشکلی که وجود دارد. در این حالت زیاده خواهی یک یا هردوی شرکا سبب بروز مشکلات و شکست در شراکت می شود. گاهی اوقات افراد می دانند سهم شان چقدر است اما دوست دارند بیشتر از سهم شان منفعت ببرند.
متأسفانه این ویژگی در خلق و خوی تمام انسان ها به خصوص ایرانی ها وجود دارد و برطرف کردن این مشکل فقط با انسان شناسی میسر خواهد بود. اینکه بدانیم فردی که با او شریک می شویم، فردی است با اخلاق حرفه ای و رفتار انسانی و کسی است که می توان روی او حساب باز کرد. متأسفانه هنوز فرهنگ کسب و کار در جامعه به خوبی نهادینه نشده است.
زیرا هنوز کسب و کار در کشور ما به بلوغ لازم نرسیده و اقیانوس قرمز رقابت با بزرگان بازار و کشورهای خارجی درک نشده است. متأسفانه اغلب افراد یاد گرفته اند وارد یک کسب و کار شوند و یک حاشیه سود مطمئن به دست آورند و به همین ترتیب پیش بروند، اما اگر رقابت قدری بیشتر شود و با کشورهای خارجی رقابت داشته باشیم، شراکت امری الزامی خواهد شد. زیرا برای ایجاد و رشد کسب و کار خود به منابع مالی بیشتر وتخصص های مختلف نیاز خواهیم داشت.
شراکت حرفه ای
وی تصریح می کند: مدیران کسب و کارها هنگامی وارد چنین دنیایی می شوند که شراکت جزو الزامات است و با یک فرهنگ واقعی و جدی رو به رو می شوند؛ یک فرهنگ حرفه ای که در آن با تعارف و دوستی نمی توان این شراکت حرفه ای را شروع کرد.
بنابراین افراد باید یاد بگیرند در ابتدای هر امر، برای شروع هر کسب و کاری باید با یک وکیل مشورت کنند و هر کدام از شرکا با وکلای خود حضور پیدا کنند و منافع و سهمی که هر شخص در بیزینس دارد مشخص شود. این مهم ترین عاملی است که اگر مشخص شود افراد نیز به همان اندازه طلب منفعت می کنند. در زبان فارسی ما ضرب المثل جنگ اول به از صلح آخر را به کار می بریم که مصداق جالبی از این موضوع است.
تعیین چارچوب قانونی
حامد مصدقی معتقد است اگر مدیران به هنگام شروع شراکت کاری با وکلا مشورت کنند و سهم هر شخص در شراکت مشخص باشد کمتر با مشکل مواجه می شوند. یعنی هر کس بداند که چقدر می خواهد برای این شراکت زحمت بکشد. وقتی افراد بدانند سهم شان در شراکت چقدر است، حقوق و منافع قانونی خود را از همان ابتدای امر می دانند و هزینه و سرمایه اولیه و انرژی که هر فرد باید در این شراکت صرف کند نیز مشخص می شود. روشن شدن این موضوعات منجر به ایجاد یک چارچوب قانونی می شود و این چارچوب قانونی همان شراکت نامه ابتدایی است که میان شرکا منعقد می شود.
وی می افزاید: زیاده خواهی بحثی است که در این خصوص نمی توان کاری کرد زیرا فرد با وجود اینکه سهم مشخصی دارد باز هم مقدار بیشتری را طلب می کند. این موضوع نیز با یک صحبت ابتدایی و نوشتن یک شراکت نامه در چارچوب مشخص و با مشورت وکلا، شرکا و تقسیم سهام در ابتدای امر بهبود پیدا خواهد کرد.
انتخاب بهترین شریک کاری
این کارشناس ارشد MBA در خصوص اینکه شریک کاری از کدام گروه باید انتخاب شود می گوید: انتخاب شریک کاری یک امر سلیقه ای است. شراکت یک الزام دارد و آن هم این است که تکمیل کننده باشد. فرد اضافه در شراکت کسی است که در صورت عدم وجود او شخص دیگری بتواند انرژی ای را که او صرف می کند، صرف کند و کاری را که او انجام می دهد به راحتی انجام دهد.
در این صورت فرد اضافه به راحتی قابل حذف است. زمانی که دو نفر از یک جنس در یک شراکت کاری هستند، شراکت به هم می خورد. با توجه به نوع هر کسب و کار، شرکای کاری در هر یک از دانش های تخصصی یا تأمین کننده های هر کدام از منابع، باید مکمل باشند، در غیر این صورت یک موجود اضافه خواهند بود. موجود اضافه در کسب و کار شاید با تعارف بماند ولی در بلند مدت باید حذف شود و چاره دیگری نیست.
وی می افزاید: اگر ما در شناخت افراد مشکل نداشته باشیم شریک کاری ما می تواند از هر گروهی باشد، چه دوست، چه رقیب، چه شخصی که در حوزه کاری ماست و فعالیت مکملی انجام می دهد و…، اما اگر در شناخت افراد دچار مشکل هستیم ترجیحا بهتر است شریک کاری مان را از میان دوستان انتخاب کنیم.
زیرا آن اخلاق حرفه ای که ما در کار نیاز داریم تا شرکای کاری ما دچار زیاده خواهی نشوند، با شناخت از افراد حاصل می شود و می توانیم از آثار آن جلوگیری کرده و دچار مشکل نشویم. بنابراین فرقی نمی کند که شریک کاری ما از چه گروهی باشد. اما چنانچه در شناخت افراد دچار مشکل هستیم بهتر است شریک خود را از میان دوستانی انتخاب کنیم که با اخلاق آنها آشنایی داریم.
لزوم شراکت در کسب و کار
این فعال مارکتینگ در خصوص اینکه شراکت در چه زمینه هایی می تواند صورت بگیرد معتقد است: شراکت شامل تمام زمینه هایی است که ما بتوانیم کسب و کاری را داشته باشیم و در آن فعالیت کنیم. هر گاه بخواهیم یک کسب و کار تخصصی راه اندازی کنیم نیاز به شریک خواهیم داشت.
وی تصریح می کند: ممکن است در شرایط فعلی در هر زمینه کسب و کار که بخواهیم یک استارتاپ داشته باشیم، الزامی بر شراکت کمتر باشد اما در دنیایی با زوایای جدید که پیش بینی ها برای کوتاه مدت یا میان مدت وجود آن است، با وجود رقبای حرفه ای خارجی یا حداقل با وجود رقبای توانمند داخلی، نیاز به شریک کاری، امری انکار نا پذیر است.
بنابراین اگر در چنین بازاری احساس کنیم این نیاز وجود دارد که کسب و کارمان را گسترش دهیم یا در بلند مدت برنامه ای داریم، هر چه زودتر به سمت شراکت برویم درصد موفقیت مان بیشتر خواهد بود. دنیای جدید دنیای بسیار پرچالشی است، دنیای رقابت ها و حرفه ای هاست. در این دنیا، تک نفره به جنگ بازار رفتن کار بسیار پر ریسکی خواهد بود.
موانع موفقیت در شراکت
علیرضا الوندی معتقد است: مهم ترین عاملی که شراکت را با شکست مواجه می کند، این است که افراد پس از شراکت آن چیزی را که ادعا کرده بودند از خود نشان نمی دهند. به عنوان مثال در ابتدا ادعا می کنند که فلان تخصص یا منابع مالی را دارند که می تواند کمک کننده باشد اما وقتی وارد پروژه و شراکت می شوند، این طور نیست و نمی توانند آن طور که ادعا کرده بودند رفتار کنند.
به همین دلیل نیاز است که آورده های آنها بررسی، ارزشیابی و تست شود.همچنین گاهی ممکن است نیاز یکی از طرفین به شریک دیگر برطرف شود، بنابراین شراکت به شکست منجر می شود. یکی دیگر از عوامل شکست در شراکت ها داشتن هدف مالی کوچک است.
گاهی برخی افراد دیدگاه بلند مالی ندارند و شراکتی را آغاز می کنند و پس از اینکه شراکت به ثمر می نشیند و به لحاظ مالی موفق می شوند، به همان رقم های کوچک قانع می شوند و در فکر رسیدن به اهداف بالاتر نیستند. در حالی که ممکن است برای شریک دیگر این رقم قابل قبول نباشد و به دنبال اهداف بزرگ تری باشد. بنابراین از آنجا که شرکا همپای هم نیستند دچار مشکل می شوند که این نیز به فرهنگ شراکت و کار تیمی باز می گردد.
راهکارهایی برای داشتن شراکت موفق
این کارشناس ارشد MBA می افزاید: برای اینکه شراکت با مشکل مواجه نشود بهتر است شراکت در مواردی اتفاق بیفتد که قابل اندازه گیری و سهم بندی باشد و بتوان برای آن چارچوبی تعیین کرد و سهم هر شخص از منافع و انرژی و منابعی که صرف می کند مشخص باشد. راه حل دوم کار کردن روی فرهنگ شراکت و کار تیمی وانعقاد قرارداد محکم و اساسی حقوقی است. راهکار دیگر این است که آورده ها واقعی باشد. یعنی ادعای طرفین قابل تضمین گرفتن باشد و بتوان روی آن حساب باز کرد و در صورتی که امکان تضمین گرفتن وجود نداشته باشد، باید ارزشیابی و تست انجام شود.
به عنوان مثال وقتی فردی ادعا می کند که N تومان منابع تأمین خواهد کرد، حساب بانکی و گردش مالی او بررسی شود تا مشخص شود که آیا این فرد اعتبار و پتانسیل این را دارد که چنین مبلغی را تأمین کند؟ در مورد تخصص افراد نیز تست متفاوتی وجود دارد. به هر حال کسی که ادعا می کند به لحاظ تخصصی می تواند در شراکت مفید باشد، باید رزومه متناسب داشته باشد که نشان دهنده پتانسیل ها و موفقیت هایش در آن زمینه باشد.
سه استارت آپ موفق در کسب درآمد و جذب مشتری
تالس تِشِرا (Thales Teixeira) سه تا از موفقترین استارتآپهایی که به مانند عامل ارتباط عمل میکنند را مورد مطالعه قرار داده است تا چالش مرغ و تخممرغ را در مورد اینکه شرکتها چگونه میتوانند اولین مشتریان خود را جذب کنند، بفهمد.
کسبوکارهای جدید معمولاً در حال کشمکش برای پیدا کردن اولین مشتریان خود هستند. این چالش در مورد دستهای از استارتآپها پررنگتر نیز هست: استارتآپهایی که در فضای مشترک اقتصادی به عنوان عاملی که ارائهدهندگان خدمات مستقل را به مشتریان متصل میکنند، راهاندازی میشوند.
اوبر(Uber) را در نظر بگیرید. سکوی آن دوطرفه است. مردمی که نیاز به راننده دارند را به افرادی که میخواهند دیگران را جابجا کنند، ارتباط میدهد. ایدهای مشابه نیز در مورد ایر بیاِنبی وجود دارد؛ به این صورت که افرادی که به اتاق نیاز دارند را با صاحبان املاک ارتباط میدهد. درنتیجه، برای اینکه این شرکتها به عنوان عامل ارتباطدهندهی خدمات راهاندازی شوند، نیاز است که در هردو سوی عرضه و تقاضا مشتریانی بیابند.
«شکار مشتریان چیزیست که تقریباً همهی شرکتها آن را به روشهای مختلف انجام میدهند.»
«وقتی که شما یک سکوی دوطرفه دارید، باید هم مشتریها را بدست آورید و هم خدمات را.»این را استاد مدرسه کسبوکار هاروارد، تالس تِشِرا میگوید.
او میگوید:«همان مسئلهی قدیمی مرغ و تخممرغ است.» نمیتوانی یکی را بدون دیگری داشته باشی ولی اول کدام را پیدا میکنی – مرغ که همان مشتری است یا تخممرغ که همان خدمات است؟ “به عنوان یک شرکت کوچک نمیتوانید با تلاشی که برای نظارت بر یکی از آنهاست، بر هر دو تمرکز کنید. ممکن است که نیاز باشد یکی از طرفین را در اولویت قرار دهید.”
تِشِرا که درحال آماده شدن برای تدریس یک دورهی جدید در خصوص تجارت الکترونیک در بهار آینده بود، یافتن یک پاسخ برای چالش مرغ و تخممرغ استارتآپهای سکویی را هدف خودش قرار داد. او سه تا از شناختهشدهترین و موفقترین استارتآپها یعنی اوبر، ایر بیاِنبی و اِتسی را مورد مطالعه قرار داد به امید این که در نحوهی حل کردن این معضل توسط این شرکتها، وجه مشترکی بیابد.
لو دادن جواب: تخممرغ است که نیاز به مراقبت و گرما دارد.
آنطور که تِشِرا در گزارش مدرسه تجارت هاروارد خود، “ایر بیاِنبی، اِتسی و اوبر: به دست آوردن اولین هزار مشتری” گزارش داد، هر سهی سکوها بر به دست آوردن قسمت خدمات متمرکز شده بودند و مشتریها را در اولویت دوم قرار داده بودند. اما مسئلهای هست که باید توجه شود. تِشِرا توضیح میدهد:«مسئله فقط مرغ و تخممرغ نیست؛ شما میخواهید تخممرغ های مناسب را نیز انتخاب کنید. اگر که شما تخممرغهای اشتباه را انتخاب کنید ممکن است شترمرغ از درون آن بیرون بیاید، و آن وقت است که شما در تله افتادهاید چون دراین صورت مرغها فرار خواهند کرد.»
درس اول: مانند یک مشتری فکر کن
از ابتدا برای موسسان سایت اشتراک آپارتمان ایر بیاِن (Airbnb)بی واضح بود که ابتدا باید افرادی را پیدا کنند که مایل اند آپارتمان خود را به اشتراک بگذارند تا اینکه افرادی را پیدا کنند که مشتاق اند در این خانهها اقامت داشته باشند.
تِشِرا میگوید: «اگر خانه و آپارتمان برای عرضه نداشته باشید، مردمی هم نخواهند آمد.»مسئله این بود که از کجا باید افرادی را پیدا کرد که مایلاند اجازه دهند غریبههایی در خانهی آنها بماند. اینطور نیست که بتوانند بروند و در خانهها در سانفرانسیسکو را بزنند.
بهجایش، بنیانگذاران شرکت، برایان چِسکی (Brian Chesky) و جو گِبیا (Joe Gebbia) سعی کردند مانند مشتریان فکر کنند که اگر ایر بیاِنبی وجود نداشت، کجا به دنبال چنین خانههایی میگشتند. زمان زیادی طول نکشید که جواب را پیدا کنند: وبسایت تبلیغات کریگزلیست (Craigslist). این دو کارآفرین فکر کردند که میتوانند کاری کنند که آپارتمانها جذابتر از چیزی که در لیست یک سایت تبلیغات هستند، به نظر بیایند. ولی اول باید مشتریهایی که دنبال این خانهها بودند را به خودشان جذب میکردند. برای این کار، چسکی و گبیا نرمافزاری ساختند که سایت کریگزلیست را هک کند تا اطلاعات تماس صاحبان خانهها را جمعآوری کند و سپس به آنها پیامی بفرستد که تبلیغ خود را بر روی ایر بیاِنبی نیز قرار دهند.
این روش کار کرد. بدون اینکه صاحبان خانهها چیزی از دست دهند، شانس خود را برای یک مستأجر بالقوه دو برابر کردند و ایر بیاِنبی تعدادی خانهی آماده به عرضه داشت که میتوانست برای آنها مشتری جذب کند.
تشرا میگوید:«شکار مشتریان چیزیست که تقریباً همهی شرکتها آن را به روشهای مختلف انجام میدهند. اگر شما یک وبسایت هستید که محتوا را به صورت عمومی به استفاده کنندگان ارائه میدهید، دیگران میتوانند آن اطلاعات را به چنگ آورند». او هشدار می دهد که: «اینکه فقط مشتریان کس دیگری را بدست آورید کافی نیست، باید چیزی به آنها بدهید که بهتر از چیزی باشد که قبلاً داشتند».
درس دوم: تجربهی بهتری خلق کنید
هنگامیکه بنیانگذاران ایر بیاِنبی صاحبان آپارتمانها را در چنگ داشتند، متوجه شدند که مشکلی وجود دارد. عکسهای بهدردنخوری که صاحبان املاک برای سایت کریگزلیست [از املاکشان] با آیفونشان میگرفتند هیچ وقت نظر مشتریانی که به دنبال جایگزینی برای هتل هستند را جلب نخواهد کرد.
تشرا میگوید: «اولین باری که فردی ایر بیاِنبی را باز میکند، کیفیت عکسها را با هتلهایی مقایسه میکند که عکسهای پر زرق و برق میگیرند. این عکسها نیاز است که در این سطح توانایی رقابت داشته باشند.»
برای انجام اینکار، چسکی و گبیا کاری کردند که با هیچ چیز قابل قیاس نیست؛ آنها عکاسانی حرفهای استخدام کردند تا به خانهی صاحبان املاک بروند و عکسهای مجذوب کننده بگیرند. حقه کار کرد و باعث شد که سایت از رقیبش بسیار جذابتر شود و استانداردی برای عکاسی را تعیین کرد که صاحبان املاک سعی کردند برای رقابت با دیگر خانهها، با آنها منطق شوند.
تشرا نتیجه میگیرد: «اصل اساسی این موضوع این است که شما باید به ارائهدهندگان خدماتتان کمک کنید که خودشان را به بهترین صورت به تصویر بکشند، حتی در صورتی که کار دشواری باشد. هیچ چیزی با این قابل مقایسه نیست که مشتری نداشته باشید.»
برنامهی سرویس همسفری اوبر استراتژی مشابهی را به کار گرفت. به جای اینکه با اوبر پول (Uber Pool) و اوبر ایکس (Uber X) شروع به کار کند، که در آنها رانندگان از ماشینهای شخصی خود استفاده میکنند، شرکت با استفاده از ماشینهای سیاهرنگ که توسط رانندگان حرفهای رانده میشدند، کار خود را آغاز کرد. به این ترتیب، میتوانستند مطمئن شوند که مشتریان عملاً هربار که از خدمات استفاده میکردند تجربهی بینظیری کسب میکردند؛ و به این ترتیب میتوانستند روی مشتریان حساب کنند که خبر این تجربه را خود دهان به دهان پخش کنند. تشرا میگوید: «به این دلیل است که شما باید اول سمت ارائهدهندگان خدمات را داشته باشید؛ اگر ارائهدهندگان مناسب را داشته باشید، مشتریان خدمات باکیفیت آنها را تجربه خواهند کرد و خودشان بازاریابی را برای شما انجام خواهند داد.»
اِتسی(Etsy) نیز استراتژیای بینظیر در یافتن تخممرغهای مناسب به کار برد تا کسبوکارش را راهاندازی کند. سکوی آن که به عنوان فروشگاهی آنلاین برای صنایع دستی عمل میکند، کسبوکار خود را با یک استراتژی آفلاین شروع کرد: شروع به جستوجوی نمایشگاههای صنایعدستی سراسر کشور کرد تا بهترین فروشندگان را شناسایی کند و آنها را مجاب کند که فروشگاهی آنلاین در سایت باز کنند. «آنها [فروشندگان] اول مشتریهایشان را آوردند و سپس صنعتگران دیگری که مشتریان را دنبال میکردند را آوردند.» هنگامی که اِتسی صنعتگران درجه اول را در سایتش داشت، صنعتگران دیگر به طور طبیعی آنها را دنبال کردند [و عضو سایت شدند].
درس سوم: ترتیببندی همه چیز است
اوبر و ایر بیاِنبی در مورد اینکه چگونه توسعه یابند نیز هوشمند بودند- انتخاب شهرهای مناسب در زمان مناسب تا موفقیتشان بیشینه شود.
از آنجایی که رقیب اصلی اوبر شرکتهای تاکسیرانی بودند، این استارتاپ در مورد اینکه در کدام شهرها بیشترین اختلاف میان عرضه و تقاضا برای تاکسی وجود دارد، تحقیق کرد. سپس آنها زمانهایی که این تقاضا به بیشترین مقدار خود میرسید، مانند طول تعطیلات که مردم تا دیروقت بیرون در جشنها میماندند، سرویس را راهاندازی کردند. همچنین کنسرتهای بزرگ یا مسابقات ورزشی موجب پیشرفت آنها شد، یعنی زمانهایی که جمعیت کثیری از مردم همزمان به تاکسی نیاز داشتند، و احتمال اینکه یک فرد از یک شرکت ناآشنا به نام اوبر استفاده کند بیشتر است.
در آن صورت، شرکت یک گروه بزرگی از مشتریان را در یک آن بدست میآورد. تشرا میگوید: «اول، آنها فهمیدند که چگونه یک دسته از مشتریان را در یک شب بدست آورند، یعنی زمانی که تقاضا بالا بود. سپس، مطمئن شدند که این گروه اولیه از مشتریان آنقدر تجربهی عالیای داشتهاند که دهان به دهان موج بعدی مشتریان را بیاورند.»شرکت روی این موضوع حساب باز کرد که وقتی که مشتریان بفهمند چقدر این سرویس آسان است، تنها مدت زمانی طول میکشد تا آنها شروع به استفاده از این سرویس برای رفتن به محل کار، سپس خرید کردن از خواروبار فروشی و غیره کنند.
ایر بیاِنبی نیز استراتژی مشابهای را با اجرایی مشابه دنبال کرد و در شهر دنور در سال ۲۰۰۸ راهاندازی شد تا با کمبود هتل در طی برگزاری کنوانسیون ملی دموکراتیک همزمان شود و شهرهای جدیدی را نیز در زمانهایی که کنوانسیونهای بزرگ یا رویدادهای دیگری داشتند اضافه کردند.
علاوه بر تقاضای آشکار، این استراتژی مزیت دیگری نیز دارد؛ تشرا میگوید: «رقیبان شما، شما را به صورت یک تهدید نمیبینند، چراکه شما در حال جذب کردن مشتریان آنها نیستید.» زمانیکه شما یک جای پای ثابت در بازار یافتهاید، دیگر برای آنها خیلی دیر است که بخواهند کاری در این باره انجام دهند.
راهاندازی شرکت در موقعیتهایی که تقاضا بالا و عرضه کم است نیز به استارتاپها کمک میکند که مشتریانی با نوع مناسب را بدست آورند؛ مشتریان اولیهای که ممکن است شرکت را در حالی که در حال برطرف کردن ایرادات است [به خاطر نواقصاش] ببخشند. گذشته از این، افراد نیازمند نمیتوانند توقع انتخاب داشته باشند، و اگر شما ممنون باشید که حتی یک اتاق در طی یک کنفرانس داشته باشید، شاید شما نبود حولهی دست را ببخشید. آخرین چیزی که یک شرکت در مراحل اولیهی خود میخواهد، دهان به دهان شدن گزارههای منفی [دربارهی آن] است.
شما هنوز یک استارتاپ هستید. نیاز است که شما افرادی را بیابید که نقصهای شما را بپذیرند و کمی آزادی عمل در رفتار به شما بدهند. برآورده کردن همهی نیازها و خواستههای آنها امکانپذیر نیست.
درس بعدی: از ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰۰۰۰۰
با تثبیت شدن اولین مشتریان، یک شرکت میتواند به نحوهی گسترش دادن مشتریانش از طریق روشهای سنتیتر بازاریابی، شروع به فکر کردن کند. برای رسیدگی به این مسئله، تِشِرا یک موردپژوهی متعاقب به نگارش درآورد، ایر بیاِنبی، اِتسی، اوبر: گسترش از هزار تا یک میلیون مشتری، و درحال حاضر نیز در حال کار بر روی مورد سوم از سهگانه است که این موضوع را بررسی خواهد کرد که چگونه یک سکو میتواند از یک میلیون تا چندین میلیون مشتری گسترش یابد.
در هر مورد، استراتژیها متفاوت است. درحالیکه شاید دهان به دهان شدن بتواند برای هزار تای اول کارآمد باشد، نمیتواند شما را به یک میلیون برساند.شما باید فعالتر باشید و فرایند بهدستآوردن را به دست بگیرید که روش دهان به دهان شدن این اجازه را به شما نمیدهد.
اینجا جاییست که بازاریابی دیجیتال میتواند کمک کند و به شرکتها اجازه دهد که مشتریان خاصی را از طریق جستوجوی تبلیغات یا شبکههای اجتماعی با قیمت کمی، مورد هدف قرار دهند.
تشرا میگوید: «این کار به شدت میتواند با هدف انجام شود و میتوانید به قیمت ارزانی نیز آن را انجام دهید.او میافزاید که بازاریابی دیجیتال تکرار کردن پیامهای تبلیغاتی برای شرکتها را آسان میکند و فهمیدن اینکه چه چیزی به بهترین نحو جواب میدهد را سرعت میبخشد. تنها بعد از رد کردن یک میلیون مشتری شما میتوانید به تبلیغات سنتی روی بیاورید. آن زمانی است که شما به مقیاس گسترده نیاز دارید، پس به سراغ تبلیغات گسترده میروید.»
هنگامیکه یک شرکت گسترش مییابد، باید هدف از تبلیغات برای دستیابی به بهترین نتایج در بهدستآوردن مشتریان جدید را درنظر بگیرد.
بعضی ابزارها برای شروع بهتراند، بعضی برای زمانی که بزرگتر شدید. موضوع این نیست که، من باید از بازاریابی دیجیتال استفاده کنم یا دهان به دهان یا تبلیغات تلویزیونی؟ این سوال فقط زمانی معنی میدهد که شما بگویید:من حالا در این مرحله هستم، چه رویکردی را باید انتخاب کنم؟ فقط زمانی که شما این سوال را پاسخ دهید خواهید دانست که کدام ابزار برای شما مناسبتر است.به بیان دیگر، شما به تخممرغهایی با اندازهی مناسب برای هر مرحله از لانهیتان نیاز دارید.
منبع
نوشته مایکل بلندینگ (Michael Blanding)، ترجمه محمد امین آبک آذربایجانی در مرکز کارآفرینی دانشگاه شریف
مطالب مشابه استارت آپ :
بررسی ایده کسبوکار جدید
قبل از پرداختن به اصل موضوع که بررسی ایده ها برای کسب درآمد نوین و جدید است گفت: واقعیت این است که بسیاری از ایدههای کسبوکاری که در ذهن ما است، تنها روشهایی برای پول درآوردن هستند و نه کسبوکار! یک ایدهی کسبوکار وقتی تبدیل به یک کسبوکار واقعی شود، حداقل برای سه تا ۵ سال باید بتواند درآمدزایی پایدار داشته باشد و تازه در صورتی که بتواند با کسر هزینهها، سود مشخصی را بازگرداند، میشود به جذابیت آن فکر کرد. مشکل اینجا است که اغلب ایدههای ما بهصورت فردی و بهشرط آنکه حاضر باشیم هزینههای آنها را تأمین کنیم ایدههای جذابی هستند؛ اما با توجه به هزینههای کمرشکن دنیای واقعی کسبوکار، شاید چندان اجرای آنها در قالب کسبوکاری (و نه فردی) منطقی نباشد...
این روزها بسیاری از ما در این جو شدید ترغیب به کارآفرینی در کشور، بهدنبال اجرای ایدههای کسبوکار خود و راهاندازی کسبوکاری موفق هستند. این ماجرا بهخودی خود فرخنده و جذاب است؛ چرا که از یک سو میتواند به افزایش رفاه و ثروت جامعه و اشتغالآفرینی با هزینهی کم و بهشکلی نوآورانه کمک کند و از سوی دیگر میتواند به تحقق سیاستهای کلان کشور در زمینهی «اقتصاد مقاومتیِ درونزای برونگرا» یاری بسیاری برساند. اما در این میان اهمیت یکی از مهمترین مواد خام کسبوکار نوپا یعنی «ایده» آنچنان جدی گرفته نمیشود.
بهصورت کلاسیک «ایدهی کسبوکار راهحل مشکل یا نیازی در دنیای واقعی است که مشتری حاضر است برای آن پول پرداخت کند.» البته همین جملهی ساده در دنیای واقعی هزار چرخ میخورد و سرانجام هم به ساحل آرامش نمیرسد. انگیزهی نوشتن این پست پرداختن به یکی از مشکلاتی است در این چند سال تدریس و مشاوره در حوزهی کسبوکار، در مورد ایدهیابی کسبوکارهای نوپا (بهویژه دانشبنیانها) آن را مشاهده کردهام: عدم تفکیک میان ایدههای درآمدزایی فردی با ایدههای کسبوکاری.
با یک داستان واقعی توضیح این مشکل را شروع میکنم: چند هفته پیش دوستی با من در مورد ایدهی کسبوکارش مشورت میکرد. از من اصرار بود که این ایدهی کسبوکار نیست و از ایشان انکار که نه؛ هست! مدت زیادی با هم کلنجار رفتیم تا من متوجه شدم که چه پیشفرض اشتباهی پشت این اصرار نهفته است. از او پرسیدم: فکر میکنی چقدر میشود از این ایده پول درآورد؟ نتوانست به این سؤال پاسخ بدهد. با یک حساب سرانگشتی به او نشان دادم که نهایتا چیزی حدود ۴۰ تا ۵۰ میلیون تومان درآمدزایی این ایده خواهد بود و بعدش هم معلوم نیست آیا بشود از آن بیشتر درآمد داشت یا خیر. بعد از او پرسیدم که آیا برایت این پول کافی است یا جاهطلبیات را پاسخگو نیست؟ پاسخ آن دوست این بود که بهتر است دنبال ایدهی دیگری باشم.
فکر میکنم مشکل از اینجا نشأت میگیرد که تعاریف ایده و مدل کسبوکار بیش از آن اندازه که باید، کلی هستند. سؤالی که من از آن دوست پرسیدم بهصورت کلاسیک در مورد «مقیاسپذیری»ایدهی کسبوکارش بود. اما از این نکته که بگذریم، سؤال دوم بهنظرم مهمتر است: فکر میکنی در سه سال آینده چقدر پول از این ایده دربیاوری برایت جذاب خواهد بود؟ اگر پاسخ به این سؤال بینهایت باشد، آنوقت لازم است کمی در مورد ماجرا دقیقتر فکر کنید. اما اگر یک عدد مشخص در ذهن دارید، آنوقت باید بببینید که آیا میارزد که عمر و انرژیتان را روی آن صرف کنید؟ اما حتی همین سؤال هم نشاندهندهی عمق ماجرا نیست! سؤال اصلی این است که آیا وقتی که از این مقدار درآمد، هزینههای راهاندازی و نگهداری و توسعهی کسبوکار، هزینهی تأمین مالی و سرمایهگذار و سایر هزینههای کسبوکار را کم کنیم، مبلغ باقیمانده برای شما جذاب خواهد بود؟ این سؤالی است که اغلب ما که فریفتهی زیبایی ایدهی خودمان هستیم، جرأت پرسیدن آن را از خودمان نداریم.
اما در همان گفتگوی من و دوستم یک نکتهی مهم دیگر هم مستتر بود: اینکه آیا درآمدزایی از این ایده مکرر و مستمر خواهد بود؟ واقعیت این است که بسیاری از ایدههای کسبوکاری که در ذهن ما است، تنها روشهایی برای پول درآوردن هستند و نه کسبوکار! یک ایدهی کسبوکار وقتی تبدیل به یک کسبوکار واقعی شود، حداقل برای سه تا ۵ سال باید بتواند درآمدزایی پایدار داشته باشد و تازه در صورتی که بتواند با کسر هزینهها، سود مشخصی را بازگرداند، میشود به جذابیت آن فکر کرد. مشکل اینجا است که اغلب ایدههای ما بهصورت فردی و بهشرط آنکه حاضر باشیم هزینههای آنها را تأمین کنیم ایدههای جذابی هستند؛ اما با توجه به هزینههای کمرشکن دنیای واقعی کسبوکار، شاید چندان اجرای آنها در قالب کسبوکاری (و نه فردی) منطقی نباشد.
بنابراین بار بعدی که یک ایدهی کسبوکار درخشان به ذهنتان رسید، یک بار از خودتان صادقانه سؤالات زیر را بپرسید (و چه بهتر که از یک مشاور یا فرد باتجربه در حوزهی صنعت مورد نظرتان مشورت بگیرید):
۱- آیا این ایده راهحل یک مسئلهی مشخص برای تعداد زیادی از افراد است یا صرفا راهحلی برای مشکل شخصی خود من است؟ آیا دیگران حاضرند بابت خرید محصول / خدمت برآمده از این ایده پول بدهند؟
۲- چقدر میشود در یک بازهی زمانی از این ایده پول درآورد؟ این عدد چقدر بزرگ است؟ با کسر هزینهها چقدر برای من باقی میماند؟ آیا این سود، ارزش دردسرها و هزینههایش را دارد؟
۳- بازهی زمانی که میتوان از این ایده پول درآورد (با واحد زمانی سال!) چقدر است؟ آیا محصول / خدمت برآمده از ایده قابلیت فروش چندین باره به یک مشتری یا یکبار فروش به تعداد زیادی مشتری را دارد؟
پاسخ به این سؤالات دید بهتری نسبت به راهی که قرار است در آن قدم بنهید به شما خواهد داد: اینکه آیا قرار است مسیر یک شغل خویشفرما را شروع کنید یا اینکه یک کسبوکار بزرگ تأثیرگذار را بنا نهید.
مطالب مشابه ایده کسب درآمد:
شیوه اجرای ایده کسب و کار اینترنتی
قواعد جلسات کسب و کارتان
یکی از راههای کسب تجربه و افزایش درآمد برگزاری جلسات مختلف کسب و کار و یا ایده های کسب درآمد است. طبیعی است که جلسات کسب درآمد مانند جلسه های هر کار و حرفه ای برای تبادل نظر و شناخت راههای نوین کسب و کار مهم است و خود این جلسات اگر با برنامه همراه باشد حتما با موفقیت همراه بوده و در کسب درآمد موجب گشایش در درآمدزایی و رفع برخی از مشکلات و تنگناهای مالی و مرتفع شدن رکود فروش و کسب درآمد مالی می شود. در این نوشتار هفت قاعده پیشنهاد میشود که لازم است در جلسات کاری اعم از کسب درآمد و یا هر چیز دیگر رعایت شود.
چند وقت پیش، در یک جلسه با یک مشتری بالقوه، خودم و دیگران متعجب شدیم. مدت زمان کوتاهی بعد از اینکه یکی از مدیران اجرایی نمایندگی تبلیغاتی شرکت ما، شروع به صحبت کرد و در مسیر مناسبی در ارائهی مفاد تبلیغاتی خود بود، از جای خودم بلند شدم، به سمت صندلی وی رفتم و صفحهی لپ تاپ وی را بستم.
در حالی که متوجهی خروج انرژی از فضای جلسه بودم، توضیح دادم که اگرچه ۲۰ مورد کاوی مناسب از مشتریان در اختیار دارم که مایلام ارائه کنم، ولی مایلام حرکت سریعتری به سوی جلو داشته باشم. روش بهتر برای اثبات این امر، به غیر از تغییر رویکرد در جلسات معرفی چیست؟ با این توضیح، در واقع دستور جلسه را در سطل آشغال پرت کردهبودم. در حالی که برنامهای نداشتم که این گردهمآیی را خرابکنم، از آنچه بعداً اتفاق افتاد خوشحال بودم: ما مکالمهی مناسبی دربارهی اهداف و چالشهای مشتری بالقوهی خود و تخصصهای خود داشتیم. آنچه به عنوان یک ارائهی رایانهای شروع شده بود، تبدیل به مباحثهی رو در روی تعاملی شد. آن مشتری بالقوه، اکنون یکی از مشتریان اصلی شرکت ما است.
مطمئناً گروه من از این حرکت من شگفتزده شد و من بعداً از آنها عذرخواهی کردم. اما وقتی بحث از جلسات میشود، مایلام جلسات کوتاه، تعاملی، و مولد باشند.
در زیر، هفت قاعده پیشنهاد میشود که لازم است در جلسات کسب و کار رعایت شود:
۱ .سر وقت شروع کنید.
اگر باید پنج نفر در یک اتاق کنفرانس در ساعت ۱۰ صبح گرد هم آیند، نباید ۵ دقیقه برای یک فرد مزاحم منتظر بمانید. درب اتاق را ببندید و جلسه را شروع کنید. منتظر ماندن برای افرادی که تاخیر دارند، تنها قدرت آنها را تقویت میکند. اگر این کار را انجام دهید، احتمال تکرار رفتار افرادی که دیر میرسند، و باعث ناراحتی سایرین میشوند، کاهش مییابد.
۲.اهداف خود را بیان کنید.
به آنچه در ابتدای جلسه تصمیم میگیرید یا میخواهید به آن دست یابید، توجه کنید. اگر دستور جلسهای وجود دارد، آن را کوتاه کنید تا اهداف در قالب دستور جلسهی طولانی و بیش از حد مفصل، تعریف نشود.
۳.تعداد افراد را محدود کنید.
تلاش کنید تا جلسات را به پنج تا هفت نفر در صورت امکان محدود کنید. وقتی گروه بزرگتر میشود، تعدادی از شرکتکنندگان، تبدیل به تماشاگر میشوند.
۴.جلسات را کوتاه کنید.
اغلب، میزان زمانی که برنامهریزی میکنید تا یک اقدام را عملی کنید، مدت زمانی است که در واقع برای اجرای آن عمل ضرورت دارد. به نظر میرسد که یک ساعت به شکل پیش فرض، برای عملی کردن یک اقدام مناسب باشد. ۱۵ تا ۳۰ دقیقه نیز میتواند به عنوان وقت اضافی در نظر گرفته شود.
۵.از تمام شرکتکنندگان بخواهید به اهداف جلسات کمک کنند.
در شرکت ما، اگر در جلسات صحبت نکنید، مجدداً به جلسات دعوت نخواهید شد. تعامل و به اشتراکگذاری ایدهها ضرورت دارند.
۶.قواعد جدیدی برای ارائه با نکته پرداز ایجاد کنید.
وقتی به ارائهی بصری نیاز باشد، چند رهنمود در اینباره وجود دارد. از تصاویر بیشتر از کلمات استفاده کنید (قاعدهای در شبکه مجازی توئیتر وجود دارد که اجازه ورود بیش از ۱۴۰ کلمه را به کاربر نمیدهد، مایلام از این قاعده الهام بگیرم). در نهایت، خلاصهای از تصمیمات داریم و اکنون نوبت گام بعدی است).
۷.جلسه را به بیرون از اتاق کنفرانس منتقل کنید.
وقتی یک گروه کوچک گرد هم میآیند، تمایل داریم تا جلسه را به بیرون از اتاق کنفرانس انتقال دهیم. گاهی قدم میزنیم یا جایی در بیرون برای نشستن پیدا میکنیم. از نظر من، اتاق کنفرانس، حتی اتاقی که بسیار شیک باشد، افراد را در فضای کلاس درس قرار میدهد.
رویکرد متحرک برای جلسات، ایدهها را جاری میسازد. وقتی در جایی گیر کردهباشیم یا بی حرکتباشیم، آمادهی تغییر موضوع، رها کردن دستور جلسه یا حتی خاتمهی جلسه خواهیم بود.
رفتار مشترک کارآفرینان و ثروتمندان در کسب درآمد
شاید برایتان جالب باشد که بدانید که عادت و رفتار مشترک ثروتمندان و میلیاردر در کسب و کار و افزایش پول چیست؟ آنها چه عاداتی دارند که بین آنها مشترک است و ما چگونه می توانیم از این رفتار مشترک درس بگیریم و در کارآفرینی و کسب درآمد بالا استفاده کنیم. آنچه مسلم است پولدار شدن و راه اندازی کسب و کار حرفه ای و پایدار و موفقیت در کسب درآمدشان علاوه بر ایده خوبشان به دلیل رفتار و عادت منحصر به فردشان هم می باشد . مسلم ان است که این کارآفرینان اگرچه به ثروت و مال فراوان رسیدند ولی هدف اصلی آنها کسب درآمد و پول صرف نبوده است .
ریچارد برانسون (شرکت ویرجین)، بیل گیتس (مایکروسافت) و سارا بلیکلی (اسپانکس) چه ویژگی مشترکی به جز شهرت دارند؟همه آنها در این ۲۱ ویژگی تحسینآمیز اشتراک دارند، اگر میخواهید مسیر خود به سوی آزادی مالی و خوشبختی را هموار کنید، شما نیز این ویژگیها را در خود بپرورانید.
- ترس باعث فلج شدن و اقدام نکردن آنها نمیشود
اپرا میگوید: «من معتقدم که یکی از بزرگترین خطرهای زندگی این است که هیچگاه خطر نکنید.» احساسات مربوط به ترس ناشی از مواد شیمیایی هستند که در هنگام دعوا یا سفر هوایی در بدنتان آزاد میشوند. کارآفرینان متوجه شدهاند که هیچ خطر قریبالوقوعی در کار نیست و حتی در هنگام داشتن چنین احساساتی احتمال بالای موفقیت وجود دارد. آنها میدانند که این احساس ترس انگیزه آنها برای پیش رفتن را قویتر میکند و باعث فلج شدن آنها نمیشود.
- آنها اشتیاق دارند، پول در آوردن تنها یک کار جانبی است
همه کارآفرینان پول به دست میآورند. چون راه حل منحصر به فردی برای حل مشکل مشتریانشان پیدا کردهاند. هیچ کدام از آنها شرکتشان را با هدف ثروتمندشدن بنیانگذاری نکردهاند. بلکه ایدهای داشتند. برنامه عملی را دنبال کردند. متوجه شدند که مصرفکننده چه چیز میخواهد و همان را به او تحویل دادند.
- کارآفرینان شکست را به عنوان بخشی از مسیر موفقیت در نظرمیگیرند
آنها میدانند که هنری فورد سه بار ورشکست شد و کوکاکولا در اولین سال کاری خود تنها ۲۰۰دلار درآمد داشت. آنها شکست را نمیبینند بلکه تلاشی که منجر به شکست شده را در نظر میگیرند. هر تلاشی که منجر به شکست شده باشد، آنها را به موفقیت نزدیکتر میکند.
- کارآفرینان موفق اطراف خود را با تیمی عالی پر میکنند
آنها تواناییهای خود را میشناسند و در نتیجه با تیمی همراه میشوند که تواناییهای مکمل داشته باشند تا محیط کاری متعادلی ایجاد کنند.
- آنها خود را تشویق میکنند
پاداشهایی که در مسیر رسیدن به موفقیت برای خود تدارک دیدهاید نه تنها عوامل انگیزهبخش خوبی هستند، بلکه اغلب با ایجاد اهداف کوچک در طول مسیر در واقع شتاب بیشتری به سوی پایان مسیر به دست میآورید که دقیقا برخلاف چگونگی پیروزی در یک مسابقه است.
- آنها ارادی عمل میکنند
اعمال آنها همسو با ارادهایست که در پس اهدافشان وجود دارد. این موضوع به آنها اجازه میدهد تا از منحرف شدن در طول مسیر اجتناب کنند. داشتن ارادهای واضح و مشخص به انرژی شما اجازه رهایی میدهد.
- آنها قبل از آن که آماده شوند، شروع به کار میکنند
این شعار ماری فورلو است. چون وقتی شما صبر میکنید تا وقتی کامل شدید، شروع به کار کنید، در واقع در انتظار چیز غیرممکنی هستید. هیچ چیز هیچگاه کامل نیست.
- آنها بازیکنان شطرنج هستند، نه مهرههای آن
آنها حرکات خوبی انجام میدهند و برای تمام احتمالات برنامهای دارند. آنها فقط به دلیل این که دلبستگیشان به نتیجه را رها کردهاند، بازی را کنترل میکنند. این کار به آنها اجازه برداشتن حرکات بزرگ را میدهد.
- آنها وقتشان را برای ایمیلها و شبکههای اجتماعی هدر نمیدهند
آنها از روشهای ارتباطی به نفع خود استفاده میکنند. این کار زمان با ارزش آنها را از بین نمیبرد.
- آنها متفاوت فکر میکنند
در دنیای امروز، موفقترین میلیاردرها نیز همان ۲۴ ساعت شبانهروز و همان دسترسی به اطلاعاتی را دارند که همه دنیا از آن بهرهمند هستند. وجه تمایز آنها با دیگران نوع تفکر متفاوت آنها نسبت به هرکس دیگریست.
- آنها همیشه نیمه پر لیوان را میبینند
دیدن موقعیت در هر چیزی یک نوع ذهنیت است نه ویژگی شخصیتی. افراد موفق افکار مخرب خود نظیر شک و تردید را شناسایی میکنند و سپس آنها را تغییر میدهند.
- آنها یادداشتبرداری میکنند
آنها میدانند که چه زندگی پر مشغلهای دارند؛ بنابراین زمانی که فکری به ذهنشان خطور میکند، آن را یادداشت میکنند تا سر فرصت و بعد از انجام دادن کار فعلی به آن بپردازند. این تمرکز نظم یافته بدون آن که عملکرد فعلیشان مغشوش شود، به آنها فعالیت چندگانه خلاقانه میدهد.
- آنها به شکلی جدی کار میکنند و تفریح میکنند
موفقترین کارآفرینان میدانند که فاصله زیادی بین کار و تفریح وجود دارد. آنها میدانند که چه زمان به خوبی کار کنند و چه زمان به استراحت و جوانسازی خود بپردازند.
- آنها بازخوردهای مفیدی را ارائه میدهند
آنها نه تنها برنامهای برای کارهایشان دارند، بلکه همچنین به برنامههای شما گوش میدهند و توصیههای مفیدی را ارائه میکنند. آنها میدانند که در چه زمینههایی مهارت دارند و با دست و دلبازی به دیگران کمک میکنند تا به رویاهایشان دست یابند.
- آنها از شنیدن نظرات و بازخوردهای مردم خوشحال میشوند
آنها با حضور در جمع کوچکی از افراد فوق موفق متوجه میشوند که مغزهایشان به طور کاملا متفاوتی نسبت به دیگران عمل میکند و با درک این موضوع که به نظرات و دیدگاههای مختلفی احتیاج دارند، به سراغ پرسش و جستجو از دیگران میروند. حتی اگر تعداد مخالفین آنها بیشتر از حامیانشان باشد، زمانی که به اجرای ایدهای میپردازند، آنها را نیمهکاره رها نمیکنند.
- کارآفرینان به طور مداوم به ایجاد روابط میپردازند
شما هیچگاه نمیدانید که شراکت فوقالعاده بعدی بین چه کسانی ایجاد میشود؛ بنابراین کارآفرینان در هر موقعیتی (عروسی آشنایان، جشن مدرسه فرزندشان یا جلسات کاری) با دیگران ارتباط برقرار میکنند. هیچ زمانی برای برقراری ارتباطات نامناسب نیست.
- آنها سوالات زیادی میپرسند
به طور طبیعی نسبت به عملکرد اوضاع و اطراف خود و همچنین نوع تفکر دیگران کنجکاو هستند. سوال پرسیدن نه تنها آنها را افرادی مشتاق جلوه میدهد، بلکه به آنها اجازه میدهد تا مکالمه را به سمتی سوق دهند که برایشان بیشترین اهمیت را دارد.
- آنها بهترین افراد را دور و بر خود نگه میدارند
این مورد شامل بهترین کارمندان فروش، بهترین کارمندان اداری، بهترین پزشکها و بهترین وکلا میشود. عقیده آنها در مورد این که هرکسی در زندگیاش در زمینه کاری خود بهترین است، افرادی را جذب میکند که میخواهند در بالاترین درجه قرار بگیرند.
- قدردان هستند
چیزهای خوبی را که در زندگی دارند، میشناسند و همیشه سپاسگزار وجود آنها هستند. این رویکرد قدردانیست. به قول یکی از افراد بسیار موفق: «روی هرچیزی که متمرکز شوید، افزایش آن را خواهید دید؛ و اگر روی خوبیهای زندگیتان تمرکز کنید، خوبیهای بیشتری ایجاد خواهید کرد.»
- حرفهای تکراری نمیزنند
با تکیه بر فراهمکردن نیازهای مردم به جایگاه امروزیشان رسیدهاند. اگر میخواهند در مورد این موضوع صحبت کنند، از صمیم قلب این کار را میکنند و مانند فروشندگان خودروهای قدیمی که هر روز و هر روز برای ختم معامله حرفهای تکراری میزنند، عمل نمیکنند.
- ارزش وجودی آنها مثل حساب بانکی شان در نوسان نیست
به برخی میلیاردرها فکر کنید؛ حساب بانکی آنها مانند یک آسانسور بالا و پایین میشود اما اعتماد به نفس و ارزش وجودی او ثابت مانده است.
این عادات را آنقدر تمرین کنید تا بخشی از ماهیت وجودی شما شوند. مانند یک فرد موفق عمل کنید تا واقعا موفق شوید.
مطالب مشابه کارآفرینان و موفقیت در کسب و کار:
افراد موفق در کسب درآمد از اینترنت
راههای موفقیت در کسب درآمد اینترنتی
در مقالات متعدد به شیوه های راه اندازی کسب و کار آنلاین و همچنین کسب درآمد اینترنتی به ویژه از طریق سایت و وبلاگ اشاره کردیم و متذکر شدیم که کسب و کار اینترنتی و فعالیت اقتصادی در فضای مجازی مخالی خاص خودش را دارد و همیشه باید با تعامل و مدیریت کسب و کار همراه باشد. افراد زیادی هستند که در اینترنت کسب و کار حرفه ای با کسب درآمد بالا ایجاد کرده اند و موفقیت آنها مرهون رعایت فاکتورهای خاص بوده است. در اینجا قصد دارم تا شیوه و راههای موفقیت در کسب و کار اینترنتی و شیوه پایداری آن را شرح دهم .
هر روز استارتاپ های اینترنتی جدید معرفی می شوند ولی بسیاری از آن ها شکست می خورند و تنها درصد کمی موفق می شوند. چگونه شما می توانید مطمئن باشید که شما یکی از آن موارد موفق خواهید بود؟ در این نوشته راههایی برای اداره موفق یک کسب و کار اینترنتی آورده شده است که شما را در این راه یاری می کند.
-
به بازدیدکنندگان پاسخ دهید و با آن ها تعامل داشته باشید
اجازه ندهید مشتریان بالقوه شما به دلیل ارتباط کم از دست بروند. به تمام پیام ها در اسرع وقت پاسخ دهید. حتی اگر شما به دلیلی قادر به این کار نیستید مطمئن شوید یک نفر این کار را انجام می دهد. شبکه های اجتماعی بهترین مکان برای تعامل با مشتریان هستند، نه تنها می توانید انواع محتوا را به سرعت در آن ها نشر کنید بلکه می توانید نظرات را مشاهده و به آن ها پاسخ دهید.
-
برون سپاری
برون سپاری برخی کارها به شما کمک می کند زمان بیشتری برای برنامه ریزی و تهیه استراتژی برای برخورد با مشتری داشته باشید. وقتی زمان کمتری روی کارهای کوچک صرف کرده و روی کارهای اصلی تمرکز می کنید می توانید باانرژی بیشتری روی مواردی که در توسعه کسب و کار شما تاثیر دارند بپردازید. برون سپاری بازاریابی باعث می شود برند شما مسائل را با دید تازه ببیند و با استفاده از کمپین های خلاقانه به جلو برود.
-
تهیه لیست ایمیل
از بازدید کنندگان خود درخواست کنید در لیست ایمیل شما ثبت نام کنند. یک هدیه برای این ثبت نام در خبرنامه در نظر بگیرید مانند کتاب رایگان یا بن تخفیف. برای افرادی که در خبرنامه ثبت نام کرده اند به طور مرتب ایمیل بفرستید ولی نه با فاصله زمانی کم. ایمیل باید شامل محتویات قابل استفاده و مرتبط یا کسب و کار شما باشد. برای افرادی که مایل به ادامه دریافت ایمیل ها نیستند یک راه آسان برای انصراف قرار دهید. همیشه برای افراد عضو خبرنامه، تخفیف و بن های ویژه خرید در نظر بگیرید چون با این کار آن ها در لیست شما می مانند و از ایمیل ها استقبال می کنند.
-
بیش از حد روی سئو کار نکنید
بهینه سازی موتورهای جستجو به وبمستر ها کمک می کند وبسایت خود را در معرض دید مشتری قرار دهند. بعضی سایت ها زیاد روی این موضوع کار می کنند و در لیست سیاه موتورهای جستجو قرار می گیرند. سعی کنید وب سایت شما ساده باشد در صورت شلوغ بودن و قرار داشتن موارد زیاد سایت غیر قابل اعتماد به نظر می رسد.
مطالب مشابه موفقیت در کسب و کار و افزایش درآمد:
کسب درآمد توسط زنان کارآفرین
خدیجه حافظی، بانوی سمنانی علاوه بر داشتن کارگاه های صنایع دستی در زمینه های گلیم بافی، جاجیم گلیم بافی، تابلو فرش و فرش واقع در خانه تدین سمنان،در این رشته ها تدریس هم می کند وبانوان علاقه مند زیادی در کارگاههای آموزشی او شرکت میکنند.
این بانوی کارآفرین علاوه بر داشتن کارگاه آموزشی و تولیدی در خانه تدین، زیر زمین خانه خود را نیز به کارگاه تولیدی صنایع دستی تبدیل کرده است.
گفتگو با این بانوی کارآفرین سمنانی را در ادامه می خوانید:
از چه سالی وارد عرصه تولیدی صنایع دستی شدید؟
حدود۲۵سال است که من کار گلیم بافی،جاجیم بافی، تابلو فرش وفرش شروع کردم که در ابتدا برای خودم کار می کردم ولی کم کم کارم را گسترش دادم و اکنون کارگاهای تولیدی صنایع دستی دارم که بانوان زیادی در آن کار می کنند.
چه شد که وارد عرصه صنایع دستی شدید؟
خب در واقع اولین ومهم ترین دلیل علاقه من نسبت به هنر وصنایع دستی بود ودلیل دوم اینکه من اطرافیانم مثل مادر من هم در این زمینه فعالیت می کردند. دلیل بعدی اینکه حس رضایت و خوبی به من دست می دهد وقتی می بینم علاوه بر من بانوان دیگری را نیز توانسته ام شاغل کنم. آنان در آمد خانواده خود را از آنجا تامین می کنند.
فروش و بازار صنایع دستی به چه شکل است؟
خب در واقع در سال های پیش چندان مساعد نبوده، ولی الان بد نیست، امیدوارم که مردم به سمت خرید کالاهای ایرانی وتولید داخلی روی بیاورند.البته هیچ جا نمیتواند با فرش و تابلو فرش ایرانی رقابت کند
چند کارگاه صنایع دستی دارید؟
دوکارگاه صنایع دستی دارم که یکی از آنان در خانه تدین است در آنجا کار آموزش را هم انجام می دهم
شاخه طوبی: حدود چند بانو در کارگاه های شما مشغول به کار اند ودر آمد زایی می کنند؟
در حدود ۳۰خانم مشغول به کار هستند
تمامی این بانوان بیمه هستند؟
متاسفانه خیر، چند نفر از این بانوان بیمه قالی بافی دارند، اما خیلی از آنان تحت هیچ بیمه ای نیستند.
برای راه اندازی کارگاهتان چقدر از طرف بانک ها و مسئولان مربوطه حمایت شدید؟
الحمدلله همکاری آنان به نسبتی خوب بوده است. از سازمان میراث فرهنگی هم تشکر میکنم بابت در اختیار گذاشتن همچین مکانی به من .ازطرف بانک هم اتفاقا امروز برای بازدید ازکارگاه های من می آیند امیدوارم که موفق به دریافت وام شوم.
با احتساب اینکه حدود۲۵سال در این کار هستید باید بازنشست شده باشید؟از بازنشستگی و مزایای آن راضی هستید؟
خدارا شکر. حقوق خیلی چشم گیری نیست ولی راه انداز هست .یعنی مزایای آن به قدر خودم مرا کفایت می کند
با آرزوی اینکه امروز وامتان را دریافت کنید،در پایان اگه حرفی دارید بگویید؟
ممنون از شما که باعث می شوید ما وکارهای ما دیده شود .از مسئولان میراث فرهنگی تشکر می کنم و امیدوارم که بیشتر و بیشتر از کارآفرینان حوزه صنایع دستی حمایت کنند.چون واقعا کارآفرینان برای گسترش کارهایشان نیاز ضروری به حمایت دارند دلگرمی که باید داشته باشند تا بتوانند در کارشان موفق شوند.
مطالب مشابه کارآفرین:
دلایل شکست کارآفرین در کسب درآمد
اقدامات قبل از کسب درآمد و فروش محصول یا سرویس
در آغاز ورود اینترنت در ایران، اغلب سایتها و وبلاگها که زیاد با شیوه های کسب درآمد آشنایی نداشتند و یا تنوع کسب درآمد هنوز ایجاد نشده بود بیشتر سایت و وبلاگ خودشان را به کسب تبلیغات اختصاص می دادند ولی در سالهای اخیر با گشترش ضریب نفوذ اینترنت در بین مردم، تنوع کسب درآمد هم زیاد شد و کمتر کسی الان رغبت به کسب درآمدهای قدیمی دارد . نحوه کسب و کار و سوددهی کاملا متوحل شده است. سایت ها و وبلاگ داران سعی می کنند تا از روش های جدید و نوین کسب درآمد که اتفاقا پرسود بوده و موجب کسب پول و ثروت می شوند . یکی از این شیوه های نوین جهت کسب درآمد بالا، تولید و فروش محصولات و سرویس های ویژه است . در اینجا قصد دارم تا در ادامه آموزش کسب درآمدهای نوین ، مجموعه اقدامات و کارهایی که یک سایت دار و وبلاگ نویس باید قبل از کسب درآمد و فروش محصول و سرویس انجام دهد را آموزش دهم.
فروش محصولی که مال خودتان باشد مزیت های فراوانی دارد از جمله اینکه دیگر بازدید کنندگان را به دیگر سایت ها ارجاع نمیدهید، به علاوه سود حاصل از فروش محصولات تان ۱۰۰ درصد متعلق به شما خواهد بود و پای هیچ واسطه ای در میان نخواهد بود.
در نهایت میتوانید خودتان کیفیت محصولات و خدماتی که ارائه میدهید را کنترل کرده و در همه حال از کیفیت بالای آن مطمئن بوده و همچنین بر پشتیبانی ای که بعد از فروش از مشتریان خود به عمل می آورید نظارت داشته باشید.
اما ساخت و تولید محصول نیاز به انجام کارهای بسیاری دارد، گرچه ممکن است بتوانید در کمتر از ۲۴ ساعت یک کتاب الکترونیک ایجاد کنید وآن را برای فروش در سایت خود قرار دهید، اما اگر میخواهید یک محصول عالی ایجاد کنید نیاز به زمانی بیش از این دارید.
حتی برای ساخت یک ایبوک باید ابتدا تحقیق و جستجوی کافی داشته، محتوای آن را تهیه کرده و بنویسید، ویرایش کنید، جلد و پکیج آن را طراحی کنید و در نهایت به دنبال سیستم اتوماتیکی برای فروش و درآمد زایی کتاب خود باشید.
از آن مهمتر اینکه باید کتابی بنویسید که مخاطبان هدف تان به آن نیاز داشته و بتوانند راه حل مشکلات و نیازهای خود را در آن پیدا کنند.
اما برای آنکه کتاب یا محصولی که تولید میکنید فروش خوبی داشته باشد باید کارهای دیگری هم انجام دهید. این اقدامات را باید از اولین روز راه اندازی کسب و کارتان شروع کرده حتی زمانی که روی تولید محصولات خود تمرکز کرده اید، از آن غافل نشوید.
در ادامه این مقاله با این اقدامات مهم آشنا خواهید شد.
چرا حتی بهترین محصولات ممکن است فروش خوبی نداشته باشند؟
شاید برای شما هم پیش آمده باشد، محصول خوبی تولید میکنید، برای آن ماه ها زمان میگذارید و هنگامی که آن را در سایت خود قرار میدهد متوجه عدم فروش خوب آن میشوید.
اما چرا این اتفاق می افتد؟ اگر محصول یا سرویس تان به اندازه کافی خوب باشد و از کیفیت و ارزش بالایی از نظر محتوا برخوردار باشد، معمولا به دلایل زیر ممکن است فروش خوبی نداشته باشید:
به جای آنکه هفته ای حداقل سه الی ۵ مطلب فوق العاده در وبلاگ خود منتشر کنید، تمام زمان و وقت خود را صرف ساخت محصول کرده اید. ممکن است حتی در این مدت، در وبلاگ یا سایت تان مطلبی منتشر نکرده یا آنکه به مقالات پیش پا افتاده و بی ارزش روی آورید و به قول معروف به روز رسانی سایت خود را از سرتان باز کنید.
دیگر به شبکه های اجتماعی و به روز رسانی و به اشتراک گذاری مطالب و محتوای خوب در آن توجه نکرده و پروفایل شبکه های اجتاعی تان مثل شهر ارواح میماند.
برای لیست ایمیل خود هیچ ایمیلی نمیفرستید و با آن ها ارتباط موثر و دوستانه برقرار نمی کنید.
از فعالیت در فروم ها یا انجمن های گفتگو یا کامنت گذاری در وبلاگ های دیگر غافل میمانید.
به دلایل فوق زمانی که محصول خود را در سایت تان عرضه میکنید نمیتوانید فروش خوبی داشته باشید زیرا نتوانسته اید ارتباط خوبی با مخاطبان هدف خود برقرار کرده و از روش های مختلفِ تبدیل بازدید کننده به مشتری برای این منظور استفاده کنید.
برای آنکه فروش خوبی داشته باشید باید از اولین روز ساخت سایت تان، با تولید محتوای ارزشمند، توجه به شبکه های اجتماعی و استفاده از تکنیک های ایمیل مارکتینگ، بازدید کنندگان و مخاطبان خود را به کسب و کار و برندتان علاقه مند کرده و آن ها را علاقه مند نگه دارید.
حتی کسانی هستند که محصول خود را تولید میکنند و بعد در اینترنت به دنبال روش هایی میگردند که چطور آن را به فروش برسانند، سپس میفهمند که باید یک سایت یا وبلاگ داشته باشند، آنگاه به دنبال آموزش ساخت سایت میروند، بعد باید محتوا تولید کنند و …، متاسفانه این افراد ممکن است محصول خوبی داشته باشند، اما هیچ پایگاه و مخاطبی برای فروش محصولات خود ندارند و میخواهند تازه از صفر شروع کنند.
داشتن یک محصول یا سرویس عالی تنها ۵۰ درصد موفقیت است.
همانطور که گفته شد برای تولید یک محصول ساده مثل ایبوک، باید کارهای زیادی چون پیدا کردن موضوع، تحقیق و جستجو، نوشتن متن، ویرایش آن و در نهایت طراحی جلد و پکیج آن انجام دهید، حال فرض کنید اگر قصدتان ساخت یک پکیج آموزشی است که شامل فایل های تصویری و صوتی و متن باشد به چه مقدار زمان و فعالیت نیاز دارید؟
حتی اگر بهترین محصول را هم بسازید تنها نیمی از راه را رفته اید، ۵۰ درصد باقی، مشتریان هستند، اگر نتوانید قبل از آنکه محصول خود را تولید میکنید، ارتباط خوبی با مخاطبان خود برقرار کرده، وبلاگ تان را با مطالب عالی، اختصاصی و ارزشمند به روز رسانی نکنید و به فالورها و شبکه های اجتماعی تان توجه نداشته باشید، هر چقدر هم که برای تولید محصول خود زحمت کشیده باشید، وقت تان را تلف خواهید کرد.
زیرا برقراری ارتباط و به روز نگه داشتن مخاطبان هدف تان بسیار حائز اهمیت است. باید همواره کاری کنید تا مشارکت بازدید کنندگان سایت تان رو به افزایش باشد و مشتاق مطالب و اطلاعات تازه تری از جانب کسب و کارتان باشند.
قبل از آنکه محصول خود را به فروش برسانید روی این کارها تمرکز کنید.
تولید محصول با کیفیت و با محتوای ارزشمند زمان بر است و ممکن است بگویید من چطور میتوانم همه این کارها را با هم انجام دهم؟
چطور میتوانم در کنار کارهای دیگری چون سر کار رفتن، نگهداری از خانه و خانواده و مشغله روزانه خودم یا شغلی که مشغول آن هستم، هم محصولی برای کسب و کارم تولید کنم و هم به فکر به روز نگه داشتن وبلاگ سایتم و افزایش مشارکت بازدید کنندگان در آن باشم؟
اول از هر چیز باید برنامه داشته باشید و بر طبق یک استراتژی و اولویت بندی مشخص پیش بروید. به این ترتیب میتوانید لیستی از مهمترین اقدامات مرتبط با کارتان تهیه کرده و هر روزِ خود را به ترتیب اولویت های تان آغاز کنید.
پیشنهاد ما این است که به روز نگه داشتن وبلاگ و افزایش مشارکت بازدید کنندگان را در اولویت های خود قرار دهید.
اگر روزی ۱۵ دقیقه زودتر از خواب بلند شده و این زمان را برای تولید محصول خود صرف کنید، در یک ماه شما ۷٫۵ ساعت زمان اضافه خواهید داشت، حال حساب کنید در عرض ۳ الی ۴ ماه چه زمان زیادی برای کار روی محصول با کیفیت خود به دست خواهید آورد.
در عین حال میتوانید زمان خود را برای به روز نگه داشتن وبلاگ تان و برقراری ارتباط با مخاطبان خود نیز صرف کنید.
اما بگذارید برویم سراغ مهمترین کارهایی که باید قبل از فروش محصول خود به آن توجه ویژه داشته باشید:
یک لیست ایمیل فعال داشته باشید و آن را گسترش دهید.
لیست ایمیل یکی از دارایی های با ارزش کسب و کار اینترنتی تان است که باید از همان روز اول به فکر ایجاد آن باشید.
برقراری ارتباط موثر با کسانی که به کسب و کارتان علاقه مند هستند بسیار حائز اهمیت است، لذا این کار را باید با ایجاد لیست ایمیل و فرستادن مطالب مفید و ارزشمند برای آن ها انجام دهید. با این کار از میزان فروشی که میتوانید از طریق لیست ایمیل تان به دست آورید شگفت زده خواهید شد.
زمانی که محصول تان آماده فروش است، یک ایمیل کافی است تا بتوانید فروش خوبی از این روش داشته باشید.
برای داشتن لیست ایمیلی از مخاطبان و افراد علاقه مند به کسب و کارتان نیاز به دو چیز دارید:
افردی که در لیست ایمیل تان عضو شوند. ( این کار را میتوانید با ایجاد یک خبر نامه یا دادن هدیه رایگان به آن ها انجام دهید. )
فرستادن مطالب ارزشمند برای اعضای موجود در لیست ایمیل
نباید از لیست ایمیل خود برای تبلیغات و صرفا فروش استفاده کنید، بلکه همواره با ارسال مطالب ارزشمند و مفید، اعضای لیست خود را علاقه مند نگه دارید.
فرستادن مطالب مفید و نکات آموزشی حداقل یک الی سه بار در هفته میتواند باعث برقراری ارتباط و ایجاد اعتماد در اعضای لیست تان شود.
میتوانید مطالبی بفرستید که با محصولی که به زودی برای فروش در سایت تان قرار میدهید، مرتبط باشد، به این روش میتوانید افراد موجود در لیست خود را برای خرید مشتاق و ترغیب کنید.
وبلاگ یا سایت خود را به روز نگه دارید.
برای افزایش تعداد اعضای لیست ایمیل یا خبرنامه تان باید از محتوا و مطالبی که در سایت خود منتشر میکنید بهره ببرید.
زمانی که افراد مطالب موجود در سایت تان را جذاب و آموزنده بیابند حاضر میشوند برای دریافت اطلاعات بیشتر در لیست ایمیل تان عضو شوند.
زمانی که وبلاگ سایت خود را با محتوای اختصاصی و ارزشمند به روز نگه دارید، میتوانید هرگاه مطلب جدیدی در سایت خود منتشر میکنید به اعضای لیست خود ایمیل زده و آن ها را از جدیدترین مقالات خود آگاه کنید.
همچنین به روز نگه داشتن وبلاگ سایت و انتشار مطالب مفید و اختصاصی و ارزشمند باعث افزایش بازدید کننده سایت تان توسط موتورهای جستجو شده، مشارکت بازدید کنندگان را در سایت تان افزایش میدهد و در نهایت منجر به تبدیل بازدید کنندگان سایت به مشتریانی وفادار و علاقه مند خواهد شد.
از پروفایل شبکه های اجتماعی کسب و کارتان غافل نشوید.
بسته به نوع کسب و کاری که دارید، میتوانید از شبکه های اجتماعی برای فروش بیشتر محصولات خود استفاده کنید. البته اگر آن چه به فروش میرسانید یک فایلِ دیجیتالی قابل دانلود چون ایبوک یا پکیج های آموزش ویدیویی باشد، شاید نتوانید از شبکه اجتماعی فروش چندانی داشته باشید، اما با استفاده از قدرت شبکه های اجتماعی به برند سازی و افزایش اعضای لیست ایمیل خود کمک بسیاری خواهید کرد.
علاوه بر این با بهره بردن از شبکه های اجتماعی، از نیازها و علایق مخاطبان خود نیز آگاه خواهید شد.
حتی متیوانید در پروفایل خود نظر سنجی ایجاد کرده و نظرات و پیشنهادات مخاطبان خود را جویا شوید.
سعی کنید پروفایل شبکه های اجتماعی خود را با فرستادن و به اشتراک گذاری مطالب مفید، به روز نگه دارید. با لایک کردن یا کامنت گذاشتن برای فالورهای خود ارتباط مستقیمی با آن ها ایجاد کرده و بدین وسیله به برند سازی و افزایش اعتماد به کسب و کارتان یاری رسانید.
بازاریابانی برای فروش محصول خود پیدا کنید.
حتما با سیستم های همکاری در فروش آشنا هستید. در این مورد این مطلب را مطالعه کنید. چرا خود شما یک سیستم همکاری در فروش ایجاد نکرده و افرادی را برای بازاریابی محصولات تان نداشته باشید؟
راه اندازی سیستم همکاری در فروش برای محصولاتی که در سایت تان دارید به راحتی نصب یک افزونه وردپرس است. چه برای فروش محصولات فیزیکی و چه فایل های دیجیتالی قابل دانلود، میتوانید از افزونه همکاری در فروش استفاده کرده و با این کار یک سیستم برد – برد داشته باشید.
بازدید کنندگان یا مشتریان تان میتوانند به عنوان بازاریاب شما عمل کرده و محصولات تان را به دیگران معرفی کنند و سپس از هر فروشی که انجام میشود، درصدی پورسانت به دست آورند. به این ترتیب هم شما سود خواهید کرد و هم آن ها.
این پروسه با لینک مشخصی که متعلق به هر بازاریاب است و توسط سیستم همکاری در فروش ایجاد میشود، انجام شده، به این صورت که کافی است هر بازاریاب لینک اختصاصی خود را به دیگران معرفی کند سپس هر فروشی که از طریق لینک او انجام شود، درصدی پورسانت برایش خواهد داشت.
در صورتی که بتوانید ارتباط دوستانه و خوبی با دیگر وبلاگ نویسان و فعالان حوزه کسب و کارتان ایجاد کنید میتوانید از طریق آن ها نیز محصولات و خدمات خود را معرفی کرده و به فروش برسانید.
همه این ها مستلزم این است که ارتباط خود را با دیگر وبلاگ نویسان و بازدید کنندگان سایت تان حفظ کنید.
چطور ایده محصول خود را به واقعیت تبدیل کنید؟
ساخت و تولید یک محصول هر چقدر هم که ساده باشد نیاز به زمان دارد، مخصوصا اگر بخواهید به کیفیت و ارزش محتوای آن اهمیت دهید، که البته این باید هدف اصلی تان باشد.
به دلیل کارهای زیادی که تولید یک محصول دارد، معمولا انجام آن را پشت گوش می اندازیم، در صورتی که اگر هر چه سریعتر ایده خود را به واقعیت تبدیل کنید از نتایج آن شگفت زده خواهید شد.
اما با وجود تمام مشغله ها و مشکلاتی که در طول روز با آن دست به گریبان هستید چطور میتوانید ایده خود را به واقعیت تبدیل کرده و بالاخره محصول نهایی خود را به بازار هدف تان عرضه کنید؟
شروع کرده و انجام دهید.
شاید خیلی ساده به نظر آید ولی تنها کاری که باید انجام دهید این است که فقط شروع کنید، با هر امکانات، زمان، تجربه و سرمایه ای که دارید فقط شروع کنید، اگر امروز این کار را نکنید فردا دیر است و مطمئنا پشیمان خواهید شد.
برای شروع لازم نیست کار خارق العاده ای انجام دهید. فراموش نکنید که سادگی یکی از رموز موفقیت کسب و کارها به خصوص کسب و کارهای اینترنتی است.
میتوانید از پیدا کردن موضوعی برای محصول تان شروع کنید یا حتی سر فصل هایی که میخواهید در مورد آن آموزش دهید را مشخص کرده و کم کم شروع به تکمیل محصول خود کنید.
در عین حال کمال گرایی را کنار گذاشته و با ساده ترین شکلی از محصول تان که میتواند برای مشتریان هدف، ایجاد ارزش کند شروع کنید.
تا زمانی که برای مخاطبان خود ایجاد ارزش کرده و به نیاز ها و خواسته های آن ها پاسخ دهید و راه حل جامع و ساده ای را در اختیارشان قرار دهید، مهم نیست محصول تان چقدر عالی و حرفه ای ساخته شده باشد، همیشه فروش خوبی خواهید داشت.
اگر میخواهید یک ویدیوی آموزشی تهیه کنید، میتوانید از دوربین موبایل تان استفاده کنید، مهم این است که راه حل را به مخاطب ارائه دهید، اهمیتی ندارد که در شروع به فکر خریداری یک دوربین حرفه ای باشید، با این کار نه تنها نیاز به هزینه گزافی نخواهید داشت بلکه با ارائه اولین نسخه از محصول تان متوجه میشوید که آیا فروش خوبی خواهید داشت یا خیر، همچنین به واسطه نظرات به دست آمده از مشتریان خود، نسخه های بعدی از محصول تان را با امکانات و ویژگی های بیشتری عرضه خواهید کرد.
آهسته ولی پیوسته پیش بروید.
همانطور که گفتیم کم کم پیش بروید، حتی اگر لازم است روزی ۱۵ دقیقه زودتر از خواب بلند شوید و آن زمان را صرف کار کردن روی محصول تان کنید.
به هیچ عنوان از برقراری ارتباط موثر با بازدید کنندگان و مخاطبان هدف، به روز رسانی وبلاگ سایت و افزایش اعضای لیست ایمیل تان غافل نشوید.
آهسته و پیوسته پیش بروید اما هرگز تولید محصول یا به روز رسانی سایت تان را فدای یکدیگر نکنید. باید این دو را مدیریت کرده و همراه با دیگر کارهایی که در طول روز برای زندگی تان انجام میدهید، پیش ببرید.
شاید ۱۵ دقیقه در روز زمان زیادی نباشد، اما بعد از چند ماه در کنار به روز رسانی وبلاگ سایت تان و برقراری ارتباط با مخاطبان خود، محصول تان را نیز تولید کرده اید و هنگامی که آن را در سایت خود قرار میدهید، به سرعت شاهد موفقیت و فروش آن خواهید بود.
پس فراموش نکنید اگر میخواهید ایده محصول خود را به واقعیت تبدیل کنید از همین امروز شروع کرده و آهسته و پیوسته به پیش بروید.
مقالات مشابه فروش و کسب درآمد: