آموزش پولدار شدن ، بررسی راههای پولدار شدن و ثروتمندی
آموزش کسب و کار, کسب درآمد اینترنتی، استخدام، کنکور
آموزش کسب و کار, کسب درآمد,کسب درآمد اینترنتی , استخدام، کاریابی، کنکور و دانشگاه

آموزش پولدار شدن ، بررسی راههای پولدار شدن و ثروتمندی

همه ما به قدرت و ثروت علاقه داریم و می‌خواهیم به روش‌های مختلف آن‌ها را کسب کنیم اما واقعا چطور ثروتمند شویم؟ خیلی‌ها گمان می‌کنند که ثروتمند شدن یک کار بسیار سخت یا حتی غیرممکن است و به همین دلیل حتی حاضر نیستند در مسیر دست یابی به ثروت کوچکترین گامی بردارند.

درست است که ثروتمند شدن، مانند سایر کارها، نیازمند صرف زمان و انرژی است؛ اما این مسئله باعث نمی‌شود که کسب ثروت آرزویی محال و دور از ذهن باشد. البته افراد زیادی هستند که برای ثروتمند شدن تلاش می‌کنند؛ اما با شکست مواجه می‌شوند یا پیشرفت زیادی ندارند.

این شکست‌ ها به خاطر عدم آگاهی آن‌ ها از راه های ثروتمند شدن یا نداشتن روحیه انجام کار است. اگر شما به دنبال یافتن راه‌کارهای ثروتمند شدن هستید، این مقاله می‌تواند اطلاعات خوبی را در اختیار شما قرار دهد. در این مقاله ما ۸ روش تضمینی که پتانسیل ثروتمند کردن شما را دارند را به شما معرفی می‌کنیم و به پرسش رایج چگونه ثروتمند شویم؟ پاسخ خواهیم داد.

آیا افراد ثروتمند از عادات خاصی در زندگی خود پیروی می‌ کنند؟

در پاسخ به سوال چگونه ثروتمند شویم؟ پاسخ‌ های گوناگونی می‌ توان داد. یکی از پاسخ‌هایی که به این سوال داده می‌شود الگوبرداری از افراد ثروتمند و موفق دنیا است. افراد ثروتمند طرز فکر و روش زندگی متفاوتی نسبت به سایر افراد دارند. این افراد عادت‌ های خاصی را در خود پروش داده‌ اند

که در مسیر ثروتمند شدن برای آن‌ها بسیار مفید بوده است. زمانی که صحبت از عادت‌های خاص ثروتمندان به میان می‌آید، عامه مردم تصور می‌کنند که این عادت‌ها به شکل کارهایی خارق العاده و عجیب هستند و اکثر مردم توان انجام دادن آن‌ها را ندارند و به همین دلیل است که همه افراد نمی‌ توانند به موفقیت برسند.

این طرز فکر یک تصور کاملا غلط است و ثروتمندان تنها با انجام عادت‌های ساده‌ای زندگی خود را متحول کرده‌اند. شروع این عادت‌ها کار بسیار آسانی است و به این وسیله شما خواهید توانست مسیر رسیدن به موفقیت را طی کنید و به ثروت زیادی دست پیدا کنید. در صورتی که میخواهید در مورد مردان ثروتمند ایران بدانید،

درواقع در پاسخ به سوال چگونه ثروتمند شویم؟ باید گفت انجام روزانه عادت‌ های کوچک می‌ تواند شما را به ثروتی که می‌ خواهید برساند. در ادامه چند تکنیک ثروتمند شدن را برای شما جمع آوری کرده‌ ایم.

یکی از عادات افراد ثروتمند، ورزش کردن مرتب آن‌ ها است

افراد ثروتمند به صورت روزانه ۲۰ الی ۳۰ دقیقه را به ورزش کردن اختصاص می‌ دهند. این افراد علاوه‌بر این که از ورزش برای تناسب اندام و سلامتی خود استفاده می‌کنند؛ همچنین این کار را به قصد ایجاد عملکرد بهتر مغز و تفکر انجام می‌دهند. در نتیجه ورزش کردن یکی دیگر از پاسخ‌ های سوال چگونه ثروتمند شویم؟ و از اصول بسیار مهم است که باید برای ثروتمند شدن آن را در نظر داشته باشید و جدی بگیرید‌.

ثروتمندان از یک برنامه تغذیه‌ ای صحیح و سالم پیروی می‌ کنند

یکی دیگر از مواردی که درباره سوال چگونه ثروتمند شویم؟ باید مورد بررسی قرار بگیرد موضوع تغذیه و غذاهایی است که می‌خورند. ثروتمندان در وعده‌ های غذایی خود از مواد خوراکی مفید، سالم و متناسب با نیاز بدن خود استفاده می‌کنند. اگر می‌خواهید برنامه تغذیه‌ای خود را مانند ثروتمندان تنظیم کنید، باید از خوردن غذاهای مضر، چرب و انواع فست فود خودداری کنید.

ثروتمندان لیستی از اهداف خود تهیه کرده و در راستای تحقق بخشیدن به آن‌ ها تلاش می‌ کنند

یکی از کارهای بسیار ساده و پیش پا افتاده‌ای که تفاوت میان عملکرد ثروتمندان و افراد معمولی را مشخص می‌کند، برنامه ریزی‌های آن‌ها است. همان‌ طور که بیان کردیم برای این که بدانیم چطور سرمایه دار شویم؟ باید از افراد ثروتمند الگوبرداری کنیم. افراد ثروتمند هرشب مقداری از زمان خود را به نوشتن اهداف روز بعدشان اختصاص می‌ دهند.

همچنین آن‌ ها برای انجام این کارها از شب قبل برنامه ریزی می‌کنند و در تلاش هستند که هر یک از این فعالیت‌ها را در زمان تعیین شده به انجام برسانند. این موضوع در نگاه اول ساده به نظر می‌رسد؛ اما با انجام مرتب و مداوم آن شاهد تاثیرات شگفت انگیزی که در زندگی شما دارد، خواهید بود.

راه‌ های تضمینی و قطعی برای این که بدانیم چگونه پولدار شویم؟

در بخش‌های قبلی، بعضی از نکات مربوط به سوال چگونه ثروتمند شویم را ارائه دادیم. همچنین به شما آموختیم که چگونه می‌توانید با انجام چند کار ساده، همانند افراد ثروتمند به موفقیت برسید. در ادامه این مقاله، ۸ روش تضمینی و قطعی را برای پاسخ به سوال چگونه ثروتمند شویم؟ به شما معرفی می‌کنیم که می‌توانید با کمی تلاش و کوشش و استفاده از هر یک از این روش‌ها به رویای ثروتمند شدن خود دست پیدا کرده و مالک هر آن چه که می‌خواهید شوید.

راه کار اول ثروتمند شدن: رویاهای خود را دنبال کنید

بارها در زندگی خود دیده‌ایم که افراد سعی دارند از روش‌های مشابهی که برای دیگران با کسب موفقیت همراه بوده است به موفقیت برسند؛ هر چند به آن کار علاقه‌ای نداشته باشند. برای مثال تعداد بی‌شماری از دانش آموزان بدون توجه به علاقه و استعداد خود، برای قبولی در رشته پزشکی رقابت می‌کنند و تعداد زیادی از آن‌ها هیچ گاه در این زمینه موفق نخواهند شد.

در صورتی که انسان‌ های موفق رویاهای خود را دنبال می‌کنند و برای کسب موفقیت و ثروت دست به کاری می‌زنند که به آن علاقه دارند. دلیل موفقیت در کار چنین افرادی، ایجاد انگیزه برای انجام کارهایی است که به آن‌ها علاقه دارند. طبیعتا اگر به انجام یک کار علاقه‌ای نداشته باشید، هیچ انگیزه‌ای برای انجام دادن آن کار نخواهید داشت و مسلما اقدامات شما به نتیجه مطلوبی نخواهد رسید.

اگر هنوز نمی‌دانید که چه رویایی در سر دارید و دوست دارید چه راهی را برای ادامه زندگی خود انتخاب کنید، توصیه می‌کنیم که زمانی را صرف فکر کردن به این موضوع کرده و رویای خود را پیدا کنید؛ زیرا شما نخواهید توانست در کاری که به انجام آن هیچ علاقه‌ای ندارید موفق شوید و به واسطه آن به ثروت دست پیدا کنید.

راه کار دوم ثروتمند شدن: راه اندازی کسب و کار اختصاصی خودتان

بیشتر ثروتمندان خود ساخته از طریق ایجاد یک کسب و کار اختصاصی به ثروت خود دست پیدا کرده‌اند. برای ثروتمند شدن کافی است که کسب و کار اختصاصی خود را راه اندازی کنید و محصولات ارزشمندی به مشتریان خود عرضه کنید.

شاید گمان کنید که دیگران مایل نخواهند بود خدمات و اجناس شما را با قیمت خوبی از شما بخرند؛ اما بهتر است بدانید چنانچه شما محصولات خوب، ارزشمند و با کیفیتی را ارائه کنید، خریداران مایل خواهند بود که مبالغ زیادی را در ازای این خدمات به شما ارائه کنند.

فرصت‌های شغلی زیادی برای کارآفرینان وجود دارد که می‌توانند از آن‌ها بهره ببرند. پس از راه اندازی کسب و کار اختصاصی خود و شروع کارآفرینیتان می‌توانید پول زیادی را به دست بیاورید و با سرمایه گذاری این پول در سایر کسب و کارها، ثروت خود را چندین برابر کنید.

اگر فکر می‌کنید که با شروع کسب و کارتان به درآمد نخواهید رسید و این کار سرابی بیش نیست، بهتر است بدانید که اغلب ثروتمندان جهان کار خود را از صفر آغاز کرده‌اند تا به ثروت زیادی دست پیدا کرده‌اند.

راه کار سوم ثروتمند شدن: همواره برای بهبود کارتان تلاش کنید

یکی از نکات ثروتمند شدن این است که در هر حرفه‌ای که مشغول هستید، سعی کنید بهترین باشید. افراد ثروتمند، افرادی هستند که از گذشته تا کنون روی بهتر کردن عملکرد خود تمرکز داشته‌اند و تلاش می‌کنند که کارهای خود را به باکیفیت‌ترین وجه ممکن و متفاوت از سایر رقیبان انجام دهند. برای ثروتمند شدن با هر شغلی که دارید، باید در کار خود متخصص شوید و بهترین باشید.

برای مثال اگر یک کارمند هستید و در یک شرکت مشغول به کار هستید می‌توانید روی بهبود عملکرد خود تمرکز کنید و با بهتر انجام دادن کارها در محل کار خود، خودی نشان دهید تا پیشرفت کنید. همین موضوع حتی می‌تواند سکوی پرتابی برای شما باشد که به وسیله آن روزی بتوانید کسب و کار یا شرکت خودتان را راه اندازی کنید.

راه کار چهارم ثروتمند شدن: همواره به دنبال یادگیری باشید و از اوقات فراغت خود به بهترین وجه ممکن بهره ببرید

یادگیری اصل بسیار مهمی است که به کمک آن می‌ توانید در کار خود استاد و متخصص شوید. برای یادگیری بیشتر و بهتر می‌توانید به جای هدر دادن اوقات فراغت خود از این زمان‌ ها برای یادگیری استفاده کنید. به جای اختصاص دادن زمان‌های بیکاری‌تان به چک کردن موبایل و شبکه‌ های اجتماعی از یک فرد متخصص و مربی کمک بگیرید و در این ساعت‌ها یک هنر جدید را بیاموزید یا مهارت‌های قبلی خودتان را تقویت کنید.

یادگیری، حتی اگر در زمینه‌های نامرتبط با کسب و کار شما باشد، می‌تواند برای شما بسیار مفید واقع شود و سکوی پرتابی را برای رسیدن به موفقیت و ثروت بیشتر برای شما بسازد.

راه کار پنجم ثروتمند شدن: سرمایه گذاری

به جای راکد نگه داشتن پول و سرمایه‌تان، آن را برای سرمایه گذاری در مشاغل پردرآمد در ایران صرف کنید. وارد کردن ثروت خود به چرخه اقتصادی کشور علاوه‌بر افزایش ثروت شما می‌تواند به وضعیت اقتصادی کشور کمک کند. برای مثال شما می‌توانید قسمتی از سرمایه خود را در بورس سرمایه گذاری کنید یا این پول را برای خرید ملک استفاده کنید.

مناسب‌ ترین نوع سرمایه گذاری که می‌تواند با سود دهی بالایی همراه باشد، سرمایه گذاری روی کسب و کارها است. چنان چه می‌خواهید مبلغی از درآمد خود را به سرمایه گذاری اختصاص دهید، می‌ توانید این سرمایه را صرف توسعه کسب و کار خودتان کنید یا در کسب و کارهایی سرمایه گذاری کنید که سود دهی بالایی دارند.

برای انجام این نوع سرمایه گذاری، حتی می‌توانید با افراد متخصصی شریک شوید که ایده سودآوری برای کار دارند، اما سرمایه لازم و کافی برای شروع را در اختیار ندارند.

راه‌ کار ششم ثروتمند شدن: مدیریت مالی را بیاموزید

یکی از بهترین راه‌ها برای جمع آوری ثروت، آموختن مدیریت مالی و برنامه ریزی صحیح برای پول و سرمایه است. برنامه ریزی مالی خود را به گونه‌ای انجام دهید که هیچ گاه مجبور نباشید با بحران‌ های مالی مواجه شوید. به این منظور می‌توانید از خریدن کالاهای غیر ضروری و بلا استفاده اجتناب کنید.

هدف از این کار، جلوگیری از ولخرجی و پس انداز پول‌هایی است که برای شما باقی می‌ماند. توجه داشته باشید که این پول‌ها، هرچند ناچیز باشند، می‌ توانند در دراز مدت کمک مالی زیادی به شما کنند. برای درک بهتر این مسئله می‌توانید پول‌های خرد و سکه‌ها را در یک قلک جمع آوری کنید و مدتی بعد ببینید که همین پول‌ های خرد یک مبلغ قابل توجه را تشکیل داده‌اند.

راه کار هفتم ثروتمند شدن: اطرافیان خود را درست و هوشمندانه انتخاب کنید

این حقیقت وجود دارد که تاثیرپذیری از اطرافیان، بخش اعظمی از تفکرات، گفتار و رفتار ما را تشکیل می‌دهد. به همین علت لازم است که در انتخاب اطرافیان خود هوشمندانه‌تر و با دقت بیشتری عمل کنید و با افراد ثروتمند و موفقی که دیدگاه مثبتی به زندگی دارند نشست و برخاست کنید.

هیچ گاه از تاثیری که اطرافیان روی عملکرد و آینده شما دارند قافل نشوید و با افرادی نشست و برخاست کنید که سبک زندگی شادی را انتخاب کرده‌اند، در کار و زندگی خود موفق هستند و ثروت زیادی را به دست آورده‌اند. معاشرت با چنین افرادی می‌ تواند خصوصیات خوب آن‌ ها را به شما منتقل کند و از این طریق، شما را در مسیر رسیدن به ثروت قرار دهد. به همین علت لازم است که در انتخاب افرادی که با آن‌ها وقت زیادی را می‌گذرانید با دقت بالایی عمل کنید.

راه کار هشتم ثروتمند شدن: ازدواج با یک فرد ثروتمند

ازدواج با افراد ثروتمند یکی از راه‌های به دست آوردن ثروت برای افرادی است که تمایل زیادی به تلاش و انجام ریسک برای درآمدزایی ندارند. البته افرادی که ثروتمند هستند نیز گاهی از این راه کار استفاده می‌کنند و با ازدواج با یک فرد ثروتمند دیگر سعی دارند قدرت و ثروت خود را بیشتر کنند.

در هرحال چنان چه شما قصد دارید در مدت زمانی کوتاه و با صرف انرژی کمی به ثروت زیادی برسید، می‌توانید از این راه کار به عنوان یک تکنیک ثروتمند شدن استفاده کرده و با یک فرد ثروتمند ازدواج کنید.

آیا با در اختیار داشتن سرمایه کمی می‌ توان ثروتمند شد؟

بله. برای ثروتمند شدن هیچ لزومی ندارد که شما پول و سرمایه زیادی در اختیار داشته باشید و با آن یک کسب و کار پر درآمد و سود آور را راه اندازی کنید.

اغلب افراد ثروتمند کار خود را با دست خالی و سرمایه کمی آغاز کرده و به مرور زمان ثروت زیادی را به دست آورده‌ اند. راه کارهای زیادی وجود دارند که با صرف پول و سرمایه کمی می‌توانند شما را به ثروت زیادی برسانند. برای ثروتمند شدن با سرمایه کم یا بدون سرمایه می‌توانید به استخدام یک کسب و کار دربیایید.

اگر شما در یک حوزه خاص که در آن استاد هستید فعالیت کنید و برای صاحبان کسب و کارهای مختلف کار کنید، خواهید توانست به مرور زمان در کار خود پیشرفت کرده یا پول زیادی را برای شروع تجارت خودتان پس انداز کنید. به علاوه، مشاغل دیگری وجود دارند که بدون نیاز به هیچ گونه سرمایه‌ای می‌توانند برای شما درآمدزا باشند.

مثلا شما می‌توانید یک کار اینتزنتی برای خودتان پید کنید یا یک کسب و کار اینترنتی راه بیندازید. برای انجام کارهای اینترنتی می‌توانید به وب سایت‌های کاریابی اینترنتی مراجعه کنید. شما می‌توانید در این وب سایت‌ها یک آگهی نیاز به کار ثبت کنید یا مطابق با توانایی‌های خودتان به یکی از آگهی‌های نیاز به کار پیام بدهید.

آیا شرط بندی می‌ تواند ما را یک شبه پولدار کند؟

خیلی از افراد وقتی با پرسش چگونه پولدار شویم مواجه می‌شوند، گمان می‌کنند که برای ثروتمند شدن یا باید ارث زیادی به آن‌ها برسد یا باید آن قدر خوش شانس باشند که در یک شرط بندی پول زیادی به دست بیاورند. افرادی وجود دارند که با کمی شانس در مسابقات شرط بندی شرکت کرده‌اند یا به کازینوها رفته‌ اند و ثروت زیادی از طریق شرط بندی به دست آورده‌ اند.

شاید گمان کنید که شما هم می‌توانید با شرط بندی در وب سایت‌های شرط بندی یا مسابقات ثروتمند شوید. به خاطر داشته باشید که از میان افرادی که در این مسابقات شرکت می‌ کنند، تنها عده کمی آن قدر خوش شانس هستند که بتوانند سرمایه خود را چند برابر کنند.

این امکان وجود دارد که شما از آن دسته آدم‌هایی باشید که بخت با آن‌ها یار نیست و دارایی خود را در این راه از دست می‌دهند. بنابراین بهتر است از سایر راه‌کارهای ثروتمند شدن که در قسمت‌های قبلی به آن‌ها اشاره کردیم، برای افزایش ثروت خود استفاده کنید.

آیا پس انداز کردن می‌ تواند ما را به ثروتمند شدن نزدیک کند؟

خیلی‌ها گمان می‌کنند که پس انداز کردن یک کار بی‌فایده است و با جمع آوری اندک اندک پول نمی‌توان به جایی رسید. در حالی که پس انداز می‌ تواند یک راه کار مناسب برای نزدیک شدن شما به رویای ثروتمند بودن باشد. شما می‌ توانید با پول‌هایی که به مرور زمان جمع آوری کرده‌ اید در یک کسب و کار سرمایه گذاری کنید، وارد بازارهای بورسی شوید یا یک ملک خریداری کنید. پس انداز کردن یکی الزامات زندگی بشر است که در دنیای امروز نادیده گرفته می‌شود.

نتیجه گیری

در این مقاله، ۸ راه کار تضمینی در پاسخ به سوال چگونه پولدار یا سرمایه دار شویم را به شما ارائه کردیم. همچنین راه های پولدار شدن و تکنیک‌های ثروتمند شدن را در اختیار شما قرار دادیم و به شما درباره طرز فکر و عادت‌های افراد ثروتمند توضیح دادیم. اگر می‌ خواهید وضعیت کنونی کسب و کار یا تجارت خود را متحول کنید و درآمدتان را چند برابر کنید، باید ابتدا عادات خود را تغییر داده و متفاوت از قبل زندگی کنید.

عده زیادی از مردم در تلاشند که صاحب پول و ثروت زیادی شوند؛ اما در این راه افرادی به موفقیت می‌رسند که تفکر، کلام و عملی متفاوت از دیگران داشته باشند. امیدواریم با مطالعه مطالب گفته شده در این مقاله توانسته باشید یک قدم به خواسته‌هایتان نزدیک‌تر شوید.

برخی از سوالات رایج:

۱. چند راهکار برای ثروتمند شدن بنویسید؟

۱. رویای خود را دنبال کنید.
۲. کسب‌وکار خودتان را شروع کنید.
۳. هر روز بهتر از دیروز باشید.
۴. مدیریت مالی را بیاموزید.

۲. با سرمایه کم می‌توان کسب‌وکار خود را آغاز کرد؟

بسیاری از افراد بر این باورند که برای آغاز کسب‌وکار خود احتیاج به سرمایه زیادی دارند اما به این نکته باید توجه شود که برای شروع کسب‌وکار شخصی احتیاج به سرمایه هنگفت نیست.

۳. چند عادت روزانه افراد ثروتمند را بنویسید؟

۱. ورزش روزانه
۲. برنامه غذایی منظم
۳. برنامه خواب منظم
۴. مدیریت مالی




تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

بررسی دلایل فراموشی در جوانی ، راههای درمان فراموشی در جوانی

علت فراموشی در جوانی یکی از مهم‌ترین نکاتی است که امروز ذهن بسیاری از افراد را به خود درگیر کرده است. احتمالاً شما هم افراد جوان زیادی را مشاهده کرده‌اید که بسیاری از مسائل را فراموش می‌کنند. خوب است بدانید که این موضوع نه‌تنها در ایران، بلکه در اکثر کشورهای جهان وجود دارد. ما در این مقاله، به بررسی علل فراموشی و برخی از راه‌های درمان آن می‌پردازیم. اگر شما یا اطرافیان خود با این مشکل دست‌وپنجه نرم می‌کنید، هرگز آن را دست‌کم نرفته و برای حل آن اقدام نمایید.

فراموشی چیست؟

شاید برای شما پیش بیاید که وقتی ما از علت فراموشی در جوانی صحبت می‌کنیم، دقیقاً منظور چیست؟ فراموشی به معنی اختلال در به‌یادآوردن اتفاقات و رویدادهاست. این موضوع می‌تواند ناشی از تغییراتی در مغز باشد و شاید هم نشانه پیری یا یک بیماری خاص دیگری است. وقتی فردی دچار فراموشی می‌شود، به‌یادآوردن مسائل یا خاطرات جدید برای او بسیار سخت خواهد شد. فراموشی در جوانی معضلی است که بسیار خطرناک‌تر از فراموشی در کهنسالی می‌باشد.

۱۵ علت فراموشی در جوانی

در اولین مرحله، باید به دنبال علت فراموشی در جوانی باشید تا بتوانید با آن مقابله کنید. فراموشی علل متفاوتی دارد که در این بخش، به بررسی مهم‌ترین آنها می‌پردازیم. توجه داشته باشید که در بسیاری مواقع، فراموشی در جوانی قابل‌درمان است. اما قبل از درمان، باید به دنبال دلیل آن باشید تا بتوانید به‌خوبی آن را درمان کنید. 

کمبود خواب

یکی از اصلی‌ترین علت فراموشی در جوانی این است که افراد به‌اندازه کافی نمی‌خوابند. خواب، فاکتور بسیار مهمی در سلامت فرد از همه جوانب است. بسیاری از محققان و پزشکان، کمبود خواب را یکی از اصلی‌ترین دلایل ضعیف شدن حافظه در جوانی می‌دانند.

مصرف دارو

یکی دیگر از مواردی که باعث فراموشی در سن پایین می‌شود، استفاده از داروهای متفاوت است. شاید برای شما جالب باشد که بدانید، استفاده مداوم از داروهای ضدافسردگی و آرام‌بخش، از مهم‌ترین مواردی است که به‌عنوان علت فراموشی در جوانی در نظر گرفته می‌شود. این داروها با حس بی‌خیالی و گیجی که در فرد ایجاد می‌کنند، بر حافظه تأثیر گذاشته و باعث ازبین‌رفتن آن می‌شوند.

کم‌کاری تیروئید

خوب است بدانید که در بسیاری مواقع، کم‌کاری تیروئید باعث ضعیف شدن حافظه در جوانی می‌شود. حتی این بیماری می‌تواند موجب اختلال در خواب و حالات روحی شما نیز شود. برای اینکه از این بابت مطمئن شوید، می‌توانید به پزشک مراجعه کرده و آزمایش خون بدهید.

مصرف الکل

مصرف بیش ‌از حد الکل بر حافظه فرد تأثیر گذاشته و درواقع علت فراموشی در جوانی می‌شود. حتی بعد از اینکه اثرات الکل هم از بین رفت، نشانه‌های منفی آن در شما باقی می‌ماند. پس سعی کنی میزان مصرف الکل را به پایین‌ترین حد ممکن بیاورید و به‌جای آن، از سایر نوشیدنی‌های سالم استفاده نمایید.

استرس و اضطراب

علت حواس پرتی و فراموشی در جوانی در بسیاری مواقع، به دلیل استرس و اضطراب فراوان می‌باشد. ازآنجاکه استرس باعث درگیری شدید مغز می‌شود، بر حافظه افراد تأثیر بسیار منفی گذاشته و باعث فراموشی حتی در افراد جوان می‌شود. استرس موجب می‌شود که شما بسیاری از خاطرات خود را فراموش و فقط به موضوع استرس فکر کنید. ازاین‌رو، سعی کنید با استفاده از انواع روش‌ها، میزان استرس خود را کاهش دهید.

افسردگی

لازم به ذکر است که علت فراموشی در جوانی می‌تواند افسردگی هم باشد. افسردگی درکل به معنای غم و اندوه شدید، فقدان انگیزه و لذت نبردن از چیزهایی که در گذشته از آنها لذت می‌برده‌اید. در بسیاری مواقع، افسردگی موجب می‌شود حافظه فرد دچار اختلال شده و درنتیجه، باعث فراموشی در جوانی می‌شود.

انجام همزمان چند کار

شاید برای شما جالب باشد که بدانید کار کردن همزمان هم یکی دیگر از مواردی است که باعث اختلال و حتی فراموشی می‌شود. طبق تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۷ انجام شد، متوجه شدیم که تنها ۲.۵% از افراد می‌توانند چند کار را به طور همزمان و با نتیجه مطلوب انجام دهند. وقتی چند کار را پشت‌سرهم انجام بدهید، مغز درگیر استرس و خستگی شدید می‌شود و یکی از علت فراموشی در جوانی محسوب می‌شود.

ضربه یا آسیب به سر

یکی دیگر از علل فراموشی در جوانی، ضربه یا آسیب جزئی به سر است. در بسیاری مواقع که در تصادفی به سر افراد ضربه‌ای وارد شده است، مشاهده کرده‌ایم که بعداً دچار فراموشی شده‌اند. حتی اگر در این سوانح بی‌هوش هم نشوید، همچنان به سر آسیب وارد می‌شود و ممکن است فراموشی رخ دهد.

کمبود ویتامین B12

پزشکان تأیید کردند که کمبود ویتامین B12 هم تا حد زیادی بر مغز و حافظه افراد تأثیر گذاشته و به‌نوعی علت فراموشی در جوانی است. این ویتامین، برای بدن بسیار مهم و حیاتی می‌باشد و باعث سالم نگه داشتن سلول‌های عصبی و گلبول‌های قرمز خون می‌شود. خوب است بدانید که اگر ویتامین B12 به اندازه کافی در بدن شما وجود نداشته باشد، به‌مرور می‌تواند باعث اختلال در حافظه و فراموشی شود.

بیماری‌های مغزی

کی دیگر از مواردی که باعث اختلال در حافظه و ازبین‌رفتن آن می‌شود، انواع بیماری‌های مغزی می‌باشد. این بیماری‌ها می‌تواند شامل تومور مغزی یا عفونت در مغز باشد. این موارد و اختلالات در مغز، باعث بروش مشکلات بسیاری در مغز شده و سپس حافظه زوال پیدا می‌کند.

سکته

مهم‌ترین علت فراموش در جوانی می‌تواند بروز سکته در این افراد باشد. سکته مغزی، تأثیر بسیار بدی بر سلامت ذهن و مغز افراد می‌گذارد. این امر می‌تواند موجب شود که در مغز افراد اختلالاتی ایجاد شود و درنتیجه، باعث فراموشی در افراد جوان هم می‌شود.

بیماری هانتینگتون (بیماری ارثی)

یکی دیگر از مواردی که باعث بروز فراموشی در جوانی می‌شود، وراثت است. در بسیاری مواقع، افرادی که به بیماری هانتینگتون مبتلا بودند، دچار فراموشی حتی در سن کم هم شدند. هانتینگتون، نوعی بیماری ارثی است که باعث ازبین‌رفتن دستگاه عصبی مرکزی شده و مشکلات زیادی در مغز افراد می‌شود.

بیماری پارکینسون

یکی دیگر از بیماری‌هایی که به‌عنوان علت فراموشی در جوانی شناخته می‌شود، بیماری پارکینسون است. در این بیماری، اختلالات عصبی در مغز ایجاد می‌شود که منجر به مرتعش شدن اعضای بدن می‌شود. ازآنجاکه در این بیماری هم مغز دچار مشکل می‌شود، فراموشی رخ داده و فرد بسیاری از مسائل را فراموش می‌کند.

استفاده زیاد از وسایل الکترونیکی

شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید استفاده بیش از حد از وسایل الکترونیکی ازجمله گوشی تلفن و رایانه هم می‌تواند علت فراموشی در جوانی باشد. بسیاری از افراد جوان که مدام در فضای مجازی به سر می‌برند، در معرض ابتلا به این بیماری هستند. استفاده زیاد از این تجهیزات، بر مغز تأثیرات بسیار مخربی می‌گذارد.

مصرف غذاهای ناسالم

یکی از رایج‌ترین علت فراموشی در جوانی این است که بسیاری از جوانان، غذاهای ناسالم را بر غذای سالم و خانگی ترجیح می‌دهند. این افراد بادی به یاد داشته باشند که مصرف بیش از حد غذاهای ناسالم می‌تواند منجر به بیماری‌های متفاوتی شود که فراموشی، از مهم‌ترین آنهاست.

درمان فراموشی در جوانی

حالا که با علت فراموشی در جوانی آشنا شدید، نوبت به آن می‌رسد که با راه‌های درمان آن هم آشنا شوید. در کل، بهتر است که قبل از اینکه در سن پایین دچار فراموشی و زوال عقل شوید، از آن پیشگیری کنید. اگر هم دچار این بیماری شدید، می‌توانید با استفاده از برخی راه‌های درمان حافظه ضعیف که در زیر آمده است، آن را تا حد زیادی درمان نمایید.

  • در حین کار چندین بار استراحت کنید تا به مغز شما فشار نیاید،
  • فهرست کارهایی که باید انجام دهید را نوشته و هر بار تنها روی یکی از آنها تمرکز کنید،
  • هر روز برای مدتی خاص، تلفن همراه خود را خاموش کنید،
  • به طور منظم ورزش کنید تا اکسیژن کافی به مغز شما برسد،
  • روزانه بین شش تا هشت ساعت خواب مفید داشته باشید،
  • به طور مداوم جدول یا پازل حل کنید،
  • برای درمان فراموشی در جوانی با خانواده یا دوستان خود وقت بگذرانید،
  • رژیم غذایی سالم و خوبی داشته باشید و بیشتر از میوه و سبزیجات استفاده نمایید.

سخن نهایی

علت فراموشی در جوانی حوزه بسیار گسترده‌ای است که هرکدام بسیار طولانی هستند. ما در این مقاله، برخی از مهم‌ترین و رایج‎ترین دلایل فراموشی در جوانی را بررسی کردیم. اگر شما هم در سن کم با این مسئله دست‌وپنجه نرم می‌کنید، باید حتماً از این مقاله استفاده و راه‌های درمان فراموشی را در نظر بگیرید. اگر فراموشی شما حاد است، حتماً با پزشک متخصص مشورت نمایید.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مقاله جامع لایف استایل ، راهکارهای داشتن یک لایف استایل خوب

 

سبک زندگی یکی از مهم‌ترین نکاتی است که هر فرد باید به آن توجه کند. اگر فردی به‌صورت درست زندگی کند، زندگی سالم‌تری خواهد داشت و درنتیجه، کیفیت زندگی وی افزایش می‌یابد. ما در این مقاله،به بررسی تمام جوانب یک لایف استایل خوب خواهیم پرداخت. اگر شما هم می‌خواهید در این زمینه اطلاعات کافی داشته باشید تا کیفیت زندگی خود را ارتقا دهید، تا پایان مقاله همراه ما باشید.

لایف استایل چیست؟

شاید برای شما سؤال پیش بیاید که لایف استایل چیست و دقیقاً چه مفهومی دارد. این اصطلاح، به روش یا سبک زندگی کردن افراد گفته می‌شود. سبک زندگی هر شخص، متناسب با علایق، سلایق و نحوه و مدل زندگی کردن او با سایر افراد متفاوت است. سبک زندگی هر شخص، تأثیر بسیار زیادی به مسائل دیگر از جمله عمر، کیفیت زندگی، سلامت و… دارد که در ادامه به بررسی آنها می‌پردازیم.

تأثیر لایف استایل بر عمر

در جوامع مختلف، امید به زندگی هم کاملاً متفاوت است. اما به‌طورکلی، زنان عمر بیشتری نسبت به مردان دارند. تحقیقاتی که در ایالات متحده انجام شد، مشخص کرد که امید به زندگی برای زنان بالای ۸۰ سال است، درحالی‎که برای مردان، نزدیک به ۷۵ سال می‌رسد. این موضوع مهم، تا حد زیادی به لایف استایل افراد بستگی دارد که موجب می‌شود بیشتر یا کمتر عمر کنند.

شاید این حقایق برای شما جالب باشد و فکر کنید که همیشه مردان زودتر از زنان می‌میرند. اما این فرضیه درست نیست. زیرا در اغلب مواقع، مردان هم می‌توانند با تغییر عادات زندگی خود، عمر بیشتری داشته باشند. آنها می‌توانند با ورزش کردن مداوم، سلامت خود را تا سنین بالا هم تضمین کنند. لازم به ذکر است که حدود  ۷.% مردان می‌توانند با تغییر سبک زندگی خود، بیشتر از قبل از عمر کنند و زندگی باکیفیتی هم داشته باشند.

راهکارهای داشتن یک لایف استایل خوب

همان‌طور که پیش‌از این هم گفتیم، همه افراد می‌توانند با تغییر لایف استایل خود، زندگی خوب و باکیفیتی داشته باشند. علاوه بر این، آن‌ها می‌توانند بیشتر از سایر افراد هم عمر کنند. در ادامه این مقاله، انواع راهکارهای داشتن یک سبک زندگی عالی و سالم را بررسی خواهیم کرد. اگر شما هم می‌خواهید با داشتن یک زندگی سالم، زندگی بهتری داشته باشید، تا ادامه مقاله را مطالعه فرمایید. 

۱- رژیم غذایی سالم

مهم‌ترین نکته‌ای که برای داشتن یک لایف استایل خوب باید به آن توجه کنید، استفاده از یک رژیم سالم و مقوی است. به یاد داشته باشید که خوردن غذاهای چرب و مضر، آسیب‌های بسیاری بر بدن و سلامتی شما خواهد گذاشت. از سوی دیگر، خوردن غذاهای سالم و مقوی، باعث سالم‌تر شدن زندگی و کل عمر می‌شود. پس همیشه تلاش کنید تا عادات غذایی سالمی داشته باشید.

۲- ورزش منظم

یکی دیگر از مسائلی که به داشتن یک سبک زندگی خوب به شما کمک می‌کند، ورزش کردن به‌صورت مداوم و منظم است. همان‌طور که می‌دانید، ورزش موجب می‌شود که بدن شما انعطاف و قوای خوبی داشته باشد. بدن انسان طوری طراحی شده است که بتواند به‌راحتی حرکت کند. اگر می‌خواهید تا پایان عمر خود، بدنی مقاوم و منعطف داشته باشید، سعی کنید ورزش را جز عادات همیشگی خود قرار دهید.

ورزش کردن نه‌تنها به قوی بدن کمک می‌کند، بلکه برای سلامتی هم بسیار مفید بوده و باعث افزایش اکسیژن‌رسانی به مغز می‌شود.

۳- فعال نگه‌داشتن مغز

اگر می‌خواهید که یک سبک زندگی سالم داشته باشید، سعی کنید همیشه مغز خود را به چالش بکشید. شما می‌توانید این کار را با استفاده از بازی‌های فکری انجام دهید. این بازی‌ها موجب می‌شوند که مغز شما بیشتر درگیر شده و خون بیشتری در آن جریان یابد. به‌این‌ترتیب، می‌توانید بیشتر از سایر افراد عمر کرده و سالم‌تر هم باشید. همان‌طور که پیش‌ازاین درباره تأثیر ورزش بر بدن گفتیم، نباید از تأثیر ورزش برای مغز هم غافل شد. زیرا همان‌طور که بدن انسان به ورزش نیاز دارد، مغز هم نیازمند تحرک و ورزش کردن است.

۴- ایجاد روابط اجتماعی

یکی دیگر از نکات بسیار ضروری برای داشت یک لایف استایل خوب و سالم، این است که با اطرافیان خود مرتباً در ارتباط باشید. اجتماعی بودن و ایجاد روابط اجتماعی، موجب می‌شود که شما از زندگی خود احساس رضایت بیشتری داشته باشید. ایجاد روابط اجتماعی، به سلامت روح، جسم و عاطفی شما کمک بسزایی می‌کند. شما می‌توانید این روابط اجتماعی را با کارهای ورزشی ادغام کنید. برای مثال، می‌توانید با دوستان خود یک تیم ورزشی تشکیل داده و با سایر افراد مسابقه دهید. این امر موجب می‌شود که زندگی بهتری داشته باشید.

۵- چک‌آپ بدنی منظم

یکی از راهکارهای مهم داشتن یک سبک زندگی مناسب و سالم، این است که به‌صورت منظم و دائم، به پزشک مراجعه کرده و آزمایشات مخصوص را انجام دهید. به‌این‌ترتیب، پزشک می‌تواند با چک‌آپ بدن شما مطمئن شود که از نظر جسمی کاملاً سالم هستید و می‌توانید بدون هیچ‌گونه مشکلی به ادامه زندگی بپردازید. بسیاری از افراد، از رفتن به دکتر فراری هستند. زیرا آن‌ها گمان می‌کنند که دکتر آن‎ها را مریض‌تر می‌کند. اما مطمئناً این‌طور نیست و فقط درصورتی‌که مشکلی در بدن شما باشد، پزشک برای رفع آن دارو می‌نویسد.

۶- از رفتارهای پرخطر خودداری کنید

برای داشتن یک سبک زندگی خوب، سعی کنید تا جایی که امکان دارد از انجام کارهای پرخطر خودداری کنید. سعی کنید هر کاری که زندگی و سبک زندگی سالم شما را به خطر می‌اندازد، انجام ندهید. همیشه ویتامین‌های ضروری برای بدن را مصرف نمایید تا بدن شما همیشه سالم باشد. روزانه از کرم ضدآفتاب استفاده کنید تا پوستی شفاف و سالم داشته باشید. علاوه بر موارد ذکرشده، از مصرف دخانیات هم به‌طورجدی خودداری کنید. زیرا این مواد سلامت شما را بسیار تحت خطر قرار می‌دهد.

۷- لایف استایل افراد موفق

همه مواردی که تاکنون نام بردیم، از مهم‌ترین راهکارهای لایف استایل افراد موفق به شمار می‌رفت. اکثر افراد موفق در سبک زندگی خود ورزش، غذای سالم، عدم مصرف دخانیات و … را دارند. علاوه بر موارد ذکرشده، این افراد خواب کافی هم داشته و به برنامه‌ریزی برای اهداف خود پایبند هستند. اگر شما هم می‌خواهید این‌چنین باشید، باید از این افراد الگو گرفته و سبک زندگی سالمی پیشه کنید.

سخن نهایی

لایف استایل یکی از مهم‌ترین مسائلی است که تأثیر بسیار عظیمی بر کیفیت زندگی و حتی مدت عمر انسان‌ها دارد. در این مقاله، ما انواع سبک زندگی را بررسی کردیم و برای شما عزیزان توضیح دادیم که باید چه‌کارهایی انجام دهید تا سبک زندگی خوب و سالمی داشته باشید. فراموش نکنید که یک سبک زندگی مناسب و مفید، به شما کمک می‌کند تا به اهداف خود در زندگی دست یابید و از زندگی خود رضایت بیشتری داشته باشید. اگر شما هم می‌خواهید یک لایف استایل سالم داشته باشید، به نکات این مقاله توجه کنید.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مقاله جامع درباره نقشه ذهنی ، کاربرد و انواع نقشه ذهنی

نقشه ذهنی از مواردی است که در دنیای امروز، طرفداران بسیار زیادی دارد. در عصر حاضر، افراد زیادی از این ویژگی منحصربه‌فرد استفاده می‌کنند و مزیت‌های فراوانی هم دارند. ما در این مقاله، برخی از مهم‌ترین مسائل مربوطه به نقشه ذهنی و کاربردهای آن را بررسی خواهیم کرد. اگر شما هم قصد دارید که با این موضوع مهم و حیاتی آشنا شوید، تا انتهای این مقاله همراه ما باشید و از اطلاعاتی که در اختیار شما قرار خواهد گرفت، نهایت استفاده را ببرید.

نقشه ذهنی چیست؟

احتمالاً اولین سؤالی که در این قسمت به ذهن شما می‌رسد این است که نقشه ذهنی چیست و دقیقاً چه مفهومی دارد. خوب است بدانید که نقشه ذهنی که از آن به نام تصویرسازی ذهنی هم یاد می‌شود، نوعی راهکار تصویری است که موجب می‌شود افکار و ایده‌های افراد سازمان‌یافته شوند. این تصویر، نوعی طرح گرافیکی به شمار می‌رود که از قدرت بسیار بالایی برخوردار است. این تکنیک باعث می‌شود که ایده و افکار ذهن شما به ترتیب سازمان‌دهی شوند و تصمیم‌گیری برای شما راحت‌تر شود.

کاربردهای نقشه ذهنی

بعد از اینکه با مفهوم نقشه ذهنی آشنا شدید، وقت آن می‌رسد که کاربردهای آن را هم بدانید. با رسم این تصویر گرافیکی، شما می‌توانید زندگی کاری و حتی شخصی بهتری داشته باشید. در ادامه، ما برخی از مهم‌ترین کاربردهای این تصویر ذهنی را برای شما بازگو خواهیم کرد. با مطالعه این کاربردها می‌توانید به اهمیت آن پی ببرید.

خلاصه‌نویسی و یادگیری

اولین و مهم‌ترین کاربرد نقشه ذهنی این است که با استفاده از آن می‌توانید خلاصه‌نویسی کنید. درنتیجه، یادگیری شما هم افزایش می‌یابد. ساختار نقشه ذهنی به‌گونه‌ای است که برای هر فرد منحصربه‌فرد و خاص می‌باشد. ازاین‌رو، شما می‌توانید تصویر ذهنی مرتبط با خود را ایجاد کرده و بهترین یادگیری را با آن داشته باشید. با استفاده از این نقشه، شما می‌توانید اطلاعات بسیار جامع و طولانی را در مقدار بسیار کمی خلاصه کنید. این امر سبب می‌شود که توانایی به ذهن سپردن و یادگیری آنها هم افزایش یابد.

هدف‌گذاری

امکان دیگری که نقشه ذهنی به شما ارائه می‌دهید این است که به کمک آن، می‌توانید هدف خود را به‌درستی تعیین کنید. علاوه بر این، شما این امکان رادارید که موقعیت خود برای رسیدن به هدف را تصویرسازی و تعیین کنید که تا چه حد با آن فاصله دارید. این ویژگی موجب می‌شود که شما انگیزه زیادی برای رسیدن به اهداف خود داشته باشید. همچنین با استفاده از تصویر ذهنی، می‌توانید نتیجه هدف خود را هم تعیین کنید و ببینید که آیا به آن هدف دست پیدا می‌کنید یا خیر.

سخنرانی

یکی دیگر از کاربردهای نقشه ذهنی که افراد بسیاری به این دلیل به این نقشه روی می‌آورند، این است که با استفاده از این نقشه‌ها، سخنرانی کردن برای شما راحت‌تر می‌شود. این ویژگی برای افرادی که قصد اداره کردن سخنرانی‌های بزرگ را دارند، کاربرد بسیاری دارد. وقتی شما قصد دارید برای ک سخنرانی متن خود را آماده کنید، در صورت استفاده از مایند مپ می‌توانید کل متن سخنرانی خود را خلاصه کرده و به‌راحتی از آن استفاده نمایید.

افزایش خلاقیت

یکی از اصلی‌ترین کاربردهایی که نقشه ذهنی به فرد می‌دهد این است که باعث افزایش خلاقیت در فرد می‌شود. این موضوع به این صورت است که با استفاده از تصویرسازی ذهنی، ذهن شما بازتر شده و درنتیجه، خلاقیت شما تا حد زیادی افزایش پیدا می‌کند. ازآنجاکه در این نقشه‌ها از رنگ و تصاویر متنوعی استفاده می‌شود، باعث بهبود و ارتقای زیاد خلاقیت خواهد شد. همچنین حافظه بصری شما هم تقویت می‌شود.

دسته‌بندی اطلاعات

همان‌طور که پیش‌ازاین گفتیم، شما با استفاده از نقشه ذهنی می‌توانید اطلاعات موجود در ذهن خود را دسته‌بندی و مرتب کنید. این نقشه از قابلیت‌های بالایی برخوردار است که موجب سازمان‌دهی و ترتیب‌بندی ایده‌ها و افکار شما می‌شود. با استفاده از تصویر ذهنی، شما از استرس و مشغله و درگیری زیاد فکر، راحت خواهید شد. زیرا افکار شما به بهترین شکل دسته‌بندی خواهد شد و به‌این‌ترتیب، توانایی شما در جمع‎بندی مطالب هم افزایش پیدا می‌کند.

تصمیم‌گیری

علاوه بر موارد ذکرشده، شما با استفاده از نقشه ذهنی می‌توانید راحت‌تر از پیش تصمیم بگیرید. ازآنجاکه این نقشه، ذهن شما را سازمان‌دهی و مرتب می‌کند، موجب می‌شود که همه ایده‌ها و افکار شما به ترتیب اولویت‌بندی در کنار هم قرار گیرند. به‌این‌ترتیب، قدرت تصمیم‌گیری شما هم تا حد بسیار زیادی افزایش پیدا می‌کند.

برنامه‌ریزی

یکی از بهترین کاربردهایی که نقشه ذهنی برای شما فراهم می‌کند، توانایی برنامه‌ریزی کردن است. ازآنجاکه این نقشه‌ها در یک تصویر و به‌صورت یک‌جا نمایش داده می‌شود، موجب می‌شود که شما با یک‌بار نگاه کردن، مهم‌ترین اطلاعات را کسب کنید. سپس می‌توانید یک برنامه‌ریزی جامع و کامل از زندگی و کار خود داشته باشید. اگر شما هم یک فرد منظم و قانونمند هستید، می‌توانید برای انجام برنامه‌ریزی‌های خود از این نقشه‌های محبوب استفاده نمایید.

افزایش ایده‌ها

شما با استفاده از نقشه ذهنی می‌توانید ایده‌های خود را گسترش دهید. این نقشه‌ها به شما این امکان را می‌دهند که ایده و افکار خود را در بهترین شکل و صورت ثبت کرده و سپس با استفاده از خلاقیت خود، آنها را گسترش دهید. علاوه بر این، شما با استفاده از این نقشه خواهید آموخت که تمام جوانب ایده‌ها و افکار خود را مشخص کرده و آنها را به روش درستی گسترش دهید. شاید برای شما جالب باشد که بدانید در سال‌های بسیار دور، حتی انیشتین، گالیله، افلاطون و سایر اندیشمندان بزرگ هم از نقشه ذهنی استفاده می‌کردند.

توانایی مدیریت

شما با استفاده از یک نمونه نقشه ذهنی می‌توانید توانایی مدیریت خود را افزایش دهید. به این صورت که هنگامی که از این نقشه‌ها استفاده می‌کنید، ذهن شما تمرکز بیشتری خواهد داشت. درنتیجه، شما راحت‌تر می‌توانید انواع پروژه‌های مالی و حتی شخصی خود را مدیریت کنید.

مزایای نقشه ذهنی

حالا بهترین زمان است تا بدانید که نقشه ذهنی چه مزایایی برای کسب‌وکار و زندگی شخصی شما دارد. همان‌طور که پیش‌ازاین هم مطالعه کردید، این نوع نقشه کاربردهای فراوانی دارد که موجی می‌شود بسیاری از افراد آن را بکار گیرند. علاوه بر این، این نقشه‌ها مزایای بسیاری هم دارند که به‌نوعی مثل همان کاربردها شناخته می‌شوند. از مزایای این تصویر ذهنی، می‌توان به یادگیری، تعیین هدف، افزایش خلاقیت و… اشاره کرد.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مفهوم هوش مالی ، اهمیت و تاثیر هوش اقتصادی

هوش مالی یکی از مهم‌ترین نکاتی است که قبل از شروع یک کسب‌وکار باید درباره آن اطلاعات کافی داشته باشید. نه‌تنها می‌توانید در زندگی کاری خود از آن استفاده کنید، بلکه برای زندگی شخصی هم از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله، ما به بررسی هوش مالی و تأثیرات آن بر زندگی شخصی و کاری فرد خواهیم پرداخت. اگر شما هم قصد دارید با این موضوع آشنا شوید، تا پایان با ما همراه باشید.

هوش مالی چیست؟

حالا شاید برای شما سؤال پیش بیاید که هوش مالی چیست و دقیقاً چه مفهومی دارد؟ به طور سنتی، این موضوع در واقع به معنای ردیابی و بررسی مقداری بخش کوچکی از اعداد و هزینه‌ها می‌باشد. به بیانی دیگر، هوش مالی به معنی استفاده درست از مهارت‌های لازم و درک اصول حسابداری یا مالی است. این ویژگی سبب می‌شود که ثروت فرد تا حد زیادی افزایش یابد. همان‌‌طور که قرن بیستم همه چیز تکامل‌یافته است، تعریف این موضوع هم تا حد زیادی دچار تغییروتحول شده است.

ویژگی‌های هوش مالی

در دنیای امروز، مدیران مالی انتظار دارند که در کوتاه‌ترین زمان ممکن، به بررسی جزئی و دقیق داده‌های مالی بپردازند. هوش مالی در واقع به‌نوعی تفکر و بینش اطلاق می‌شود که به فرد این امکان را می‌دهد که امور مالی را به طور دقیق تجزیه‌وتحلیل نماید. در هوشی که در گذشت از آن به‌عنوان مالی یاد می‌شد، استراتژی و آینده‌نگری کافی وجود نداشت. پویا نبودن هم یکی دیگر از ویژگی‌های هوش قدیم بوده است. در ادامه این مقاله، برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های این هوش را بررسی می‌کنیم

استعداد

یکی از مهم‌ترین عناصر در هوش مالی داشتن استعداد است. توجه داشته باشید که تصمیم‌گیرندگان مالی باید اصول و روش‌های حسابداری و مالی را مثل کف دست خود بدانند. این اصول شامل مطالعه صورت‌های مالی، ترازنامه‌ها و گزارش گردش مالی می‌شود. هرچه این استعداد بیشتر باشد، کسب‌وکار و شرکت موردنظر هم موفق‌تر خواهد بود. حتی بهتر است که این استعداد در خارج از بخش‌های حسابداری هم باشد.

درک

عملکرد هوش مالی در واقع نتیجه‌ای از حقایق و تفسیر درست آنهاست. تصمیم‌گیرندگان مالی باید اصول حسابداری موجود را کاملاً درک کنند، سپس بدانند که چه نوع منطق و فرضیاتی درباره این اصول وجود دارد و همچنین این اصول چگونه بر اعداد و رقم‌ها تأثیر می‌گذارد. به بیانی دیگر، شرکت‌های موفق باید به اعداد و ارقام اصول حسابداری خود، به شکل کاملاً عینی توجه کنند تا بتوانند درک درستی از آن داشته باشند.

تجزیه‌وتحلیل

یکی از مهم‌ترین مسائلی که در هوش مالی اهمیت بسیار زیادی دارد، تجزیه‌وتحلیل درست داده‌ها می‌باشد. به یاد داشته باشید که داده‌ها و اطلاعات در حالت کلی خام بوده و ارزش زیادی ندارند. ازآنجاکه این داده‌ها برای تصمیم‌گیری‌های مالی از اهمت بالایی برخوردار هستند، بهتر است شرکت‌ها و کسب‌وکارها بتوانند این داده‌ها را به رو درستی تجزیه‌وتحلیل نمایند.

شما می‌توانید با استفاده از یک آنالیز درست و به‌جا، تمام اطلاعات و داده‌ها را جمع‌آوری، ترکیب و درنهایت، آنها را به‌دقت تجزیه‌وتحلیل نمایید. هرچه کار تجزیه‌وتحلیل دقیق‌تر و کارآمدتر باشد، سازمان و شرکت موردنظر هم هوشمندتر و موفق‌تر عمل خواهد کرد.

چارچوب

یکی از مهم‌ترین مسائل در هوش مالی این است که اصول ما چارچوب کلی و جامعی داشته باشد. توجه کنید که تنها درک یک اصل حسابداری کافی نیست، بلکه باید آنها را در شکل یک چارچوب کلی ارائه داد. این چارچوب باید با عملکرد، فضای رقابتی و استراتژی شرکت متناسب باشد. به بیانی دیگر، ما در این هوش باید بدانیم که هر عدد و رقمی برای شرکت‌های مختلف، دقیقاً چه عملکردی دارد.

 

 

برای داشتن یک هوش مالی خوب چه کنیم؟

لازم به ذکر است که هوش مالی به این دلیل اهمیت دارد که بیشتر از ۸۰% مشکلات افراد به طور مستقیم یا غیرمستقیم، به پول مربوط می‌شود. ما در این قسمت از مقاله، قصد داریم برخی از راه‌هایی که باعث افزایش هوش مالی شما می‌شود را بیان کنیم. به این نکات توجه داشته باشید تا بتوانید در کسب‌وکار خود موفق شوید.

اولین موضوعی که باید بدانید این است که تفاوت بین سود و بدهی را به‌درستی درک کنید. همان‌طور که می‌دانید، سود باعث می‌شود که پول بیشتری وارد جیب شما شود. از سوی دیگر، بدهی به‌عنوان چیزی شناخته می‌شود که پول را از جیب شما کم می‌کند. علاوه بر این، باید سعی کنید بدهی خود را کاهش دهید. برای مثال، اگر وامی دارید، سعی کنید تا قسط‌های آن را به‌موقع پرداخت نمایید. نکته دیگری که باید به آن توجه کنید، درست خرج کردن است. شما باید بدانید که پول خود را در کجا، چه زمانی و برای چه چیزی خرج می‌کنید.

مورد دیگری که برای داشتن هوش مالی باید در نظر بگیرید، این است که همیشه بیشتر از گذشته سرمایه‌گذاری کنید. همان‌طور که می‌دانید، پولی که سرمایه‌گذاری شود بیشتر از پولی که پس‌انداز شده، ارزش دارد. ازاین‌رو، سعی کنید بهترین راه‌های سرمایه‌گذاری را آموخته و پول خود را برای سرمایه‌گذاری کنار خرج کنید. در آخر هم بعد از اینکه سرمایه‌گذاری کرید، باید به فکر پس‌انداز کردن باشید. بسیاری از افراد موفق در این زمینه می‌گویند که حفظ پول، از به‌دست‌آوردن آن بسیار سخت‌تر و مهم‌تر است.

اهمیت هوش مالی

حالا نوبت به آن می‌رسد که از اهمیت بالای این هوش صحبت کنیم. برای اینکه بتوانید در کسب‌وکار خود موفقیت کافی را کسب کنید، باید به درکی بیشتر از درک اولیه خود از هوش مالی داشته باشید. به‌جای اینکه همیشه با سرگردانی ب دنبال پول باشید، سعی کنید با استفاده از خلاقیت خود آن را به دست اورید. اگر بخواهیم رک و راست باشیم، باید به یاد داشته باشید که این هوش است که مشکلات بشر را حل می‌کند، نه پول.

تأثیرات هوش مالی

همان‌طور که پیش‌ازاین هم گفتیم، هوش مالی از اهمیت بسیار بالایی در کسب‌وکار و حتی زندگی روزمره دارد. با استفاده از این هوش، شما می‌توانید موقعیت‌های بسیار خوبی در اجتماع کسب کنید. در ادامه، برخی از مهم‌ترین تأثیرات و مزایای هوش مالی را بررسی خواهیم کرد.

  • سرمایه خود را افزایش می‌دهید
  • یاد می‌گیرید که چه کسب‌وکاری با سرمایه شما مرتبط است
  • دانش خود نسبت به پول افزایش می‌دهید
  • تصمیم می‌گیرید که با پول خود چه کنید
  • بهترین راه‌های سرمایه‌گذاری را می‌آموزید
  • می‌توانید سرمایه خود را کنترل کنید
  • به شما کمک می‌کند تا به اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت خود دست یابید
  • عملکرد مالی و کاری شما را افزایش می‌دهد
  • می‌توانید تصویری بهتر و دقیق‌تر از آینده کاری خود داشته باشید



تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

زندگی نامه دن بیلزریان ، حاشیه ها و موفقیت های Daniel Brandon Bilzerian

دن بیلزریان یکی از افراد مشهوری است که نام کامل او، دنیل برندون بیلزریان (Daniel Brandon Bilzerian) می‌باشد. بیلزریان یک هنرپیشه، تاجر، پوکر باز و یک شخص معروف در فضای مجازی است. این شخص، در یوتیوب، توییتر، فیسبوک و اینستاگرام طرفداران بسیار زیادی دارد و افراد زیادی او را به‌عنوان یک «شاخ مجازی» می‌شناسند که نزدیک به ۳۰ میلیون فالوور دارد. بیشترین تعداد فالوورهای بیلزریان، به دلیل زندگی تجمل‌گرانه و مرفهانه او می‌باشد.

بیوگرافی دن بیلزریان

در اینجا قصد داریم بیوگرافی دن بیلزریان را به‌اختصار شرح دهیم. دن بیلزریان در هفتم سپتامبر سال ۱۹۸۰ در فلوریدا و در خانواده‌ای آمریکایی و ارمنی تبار متولد شد. پدر بیلزریان آمریکایی است و این شخص به‌نوعی دورگه محسوب می‌شود. پدر دن، پاول بیلزریان است که یکی از مشهورترین تجار آمریکایی و سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر آمریکایی – ارمنی بود که سهام‌های فراوانی را در شرکت‌های متفاوت خریداری نمود.

پدر دن بیلزریان برای خرید این سهام‌ها هزینه هنگفتی کرد. به‌محض اینکه پاول که از دانشکده تجارت هاروارد فارغ‌التحصیل شد، شرکت روباتیک خود را تأسیس کرد. شرکت پاول به‌مرور پیشرفت کرد تا آنکه درآمدهای هشت‌رقمی برای خود کسب کند. متأسفانه پاول محکوم به کلاهبرداری شد و به همین دلیل هم ثروت و شهرت وی خدشه‌دار شد. پاول بیلزریان به پرداخت ۱.۵ میلیون دلار پول نقد، جریمه شد و ازاین‌رو تا حدودی ورشکست به‌حساب می‌آمد.

علاوه بر اینکه پدر دن بیلزریان هزینه زیادی برای پرداخت این جریمه متحمل شد، اما دارایی‌هایی زیادی هم داشت که تمام آن‌ها به پسران وی به ارث رسید. دنیل بیلزریان هیچ واهمه‌ای ندارد که بگوید پدرش هم‌زمان یک کلاهبردار و یک تاجر در وال‌استریت بوده است.

علاوه بر ثروتی که به او به ارث رسید، مقدار بسیاری زیادی از دارایی‌های او هم به دلیل تلاش‌های خود دن می‌باشد. همان‌طور که از صفحه اینستاگرام او هم مشخص است، دن بیلزریان یک زندگی پر زرق‌وبرق دارد. او عاشق به‌رخ‌کشیدن اتومبیل، اسلحه‌ها و خانه و زندگی خود است.

پیشینه تحصیلی دن بیلزریان

دن در فلوریدا در ایالات متحده به دنیا آمده و بزرگ شد. او تحصیلات دبیرستان خود را هم در دبیرستان Gaither گذراند. بعد از مدتی، در سال 1999 به آموزش‌های نیروی دریایی ایالات متحده تحت‌نظر Seal پیوست. آیا تاکنون می‌دانستید که وقتی شخصی در نیروی دریایی ایالات متحده تحت‌نظر Seal دوره خود را بگذراند، در نهایت عضو نیروهای القاعده خواهد شد؟ اگر نمی‌دانستید هم حالا متوجه شدید!

درنهایت، دن بیلزریان به‌خاطر شکستگی پا، از نیروی دریایی Seal انصراف داد و از ادامه دادن در این حوزه منصرف شد. بعد از اینکه از این آموزش‌های نیروی دریایی انصراف داد، به دانشگاه فلوریدا رفت و در رشته تجارت و جرم‌شناسی مشغول به تحصیل شد. اطلاعات زیادی در دسترس نیست تا بفهمیم که او دانشگاه خود را به اتمام رسانده است یا نه.

زندگی هنری دن بیلزریان

دن بیلزریان در بسیاری از فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی پرطرفدار، نقش‌های کوچک و بزرگ زیادی بازی کرده است. او تقریباً در هرسال فیلمی را بازی کرده و اکران هم می‌شود. بسیاری از افراد این اعتقاد را دارند که بیلزریان در حوزه بازیگری آن‌قدر شایستگی دارد که بتواند در کنار بازیگران بزرگی همچون دنزل واشنگتن به بازیگری بپردازد. بازی‌های بیلزریان اولین‌بار در سال ۲۰۱۳ به چشم خورد. در این سال، اولین فیلم دن بیلزریان به نام Lone Survivor که یک فیلم اکشن و جنگی است، اکران شد.

بعد از این سال هم در فیلم‌های دیگری نقش‌آفرینی کرده است که در آنها بسیار موفق بود. برای مثال، در سال 2014 در فیلم The Equalizer که یک فیلم درام و Cat Run 2 که یک فیلم کمدی هستند هم به زیبایی این دو نقش متفاوت را اجرا کرده است. آخرین فیلمی که بیلزریان در آن بازی کرده است، فیلم Extraction است که گلشیفته فراهانی هم در این فیلم با بیلزریان همکاری داشتند. آخرین فیلمی که دن بیلزریان بازی کرده است، فیلمی به نام سگ‌های جنگی با ژانر درام و کمدی می‌باشد.

بیلزریان علاوه بر بازیگری، در تهیه‌کنندگی هم دستی دارد. او در سال ۲۰۱۷، سریال تلویزیونی کارتونی خود را تولید کرد. در سریالی که در ایالات متحده پخش می‌شود، بیلزریان داستان‌هایی از زندگی واقعی خود را به اشتراک می‌گذارد که طرفداران بسیاری دارد.

پوکر بازی دن بیلزریان

دن بیلزریان به‌عنوان یک پوکر باز کاملاً حرفه‌‌ای شناخته می‌شود و از آن درآمد زیادی کسب می‌کند. پوکر بازی کردن او به دوران کودکی و برمی‌گردد؛ وقتی که با برادرش آدام بیلزریان (که او هم یک پوکر باز حرفه‌ای است) بازی می‌کردند. آن‌ها همیشه باهم رقابت می‌کردند اما همان‌طور که مشخص است، اکثر مواقع هم دن برنده می‌شد.

دن بیلزریان که جی‌جی‌پوکر (GGPoker) را هم ترویج داد، روی بازی‌های پوکر تا هشت رقم هم شرط‌بندی می‌کند و میلیون‌ها دلار پول از این شرط‌بندی‌ها به دست آورد است. چیزی که بیلزریان را از سایر پوکر بازان متمایز می‌کند، طرز فکر مثبت او می‌باشد. به همین دلیل هم او در دنیای پوکر بازی یکی از بهترین‌هاست. او توانست تنها در یک بازی، مبلغ 750 دلار را به 187000 دلار تبدیل کند.

شرکت دن بیلزریان

دن بیلزریان شرکت خود را در سال ۱۹۸۵ به نام Ignite تأسیس کرد. این شرکت که در تورنتو کانادا واقع شده است، سیگارهای الکترونیکی، روغن کانابیدیول (CBC )، بطری‌های آب و ودکا تولید می‌کند. در سال 2020، شرکت بیلزریان به‌خاطر ویروس کووید 19، متحمل ضرر 70 میلیون دلاری شد که تأثیر بدی بر ثروت دن گذاشت. بااین‌حال، این شرکت با کاهش دادن قیمت‌ها و اشتراک‌گذاری با عموم مردم، درحال‌رشد و افزایش درآمد و هزینه است.

خیریه بیلزریان

علاوه بر موارد ذکرشده، دن بیلزریان در کارهای خیریه زیادی هم نقش دارد و بخشی از درآمد خود را به خیریه‌ها پرداخت می‌کند. بیلزریان یک پروژه خیریه به نام «پروژه رابین‌هود» ایجاد کرد و ازطریق آن، مبالغ هنگفتی تا ۱۰۰۰۰ دلار را به‌ازای هر نفر پرداخت کرد. او این پروژه را برای کسانی که نیاز شدیدی به پول دارند بیا دچار معلولیت هستند، اختصاص داد.

حواشی زندگی دن بیلزریان

تا به اینجا زندگی نامه دن بیلزریان را مشاهده کردیم و دیدیم که چقدر در تمام کارهای خود موفقیت کسب کرده است. از سوی دیگر، دن بیلزریان با گرفتن جشن‌های متعدد، درگیر حواشی زیادی می‌شود. سبک زندگی تجمل‌گرانه‌ای دارد و هرساله هزینه هنگفتی برای پارتی‌ها همیشگی خود خرج می‌کند.

جمع‌بندی

دن بیلزریان یکی از افراد بسیار موفق در پوکر است که این شخص در اینستاگرام، توییتر، یوتیوب و فیسبوک هم طرفداران بسیار زیادی دارد. این مرد چهل‌ساله، یکی از مولتی‌میلیاردرهای جهان شناخته می‌شود که درآمدهای زیادی ازطریق پوکر بازی و… کسب کرده است.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

بهترین جملات تاکیدی مثبت ، فهرست کامل جملات تاکیدی مثبت

جملات تاکیدی مثبت همیشه قدرت خود را به راحتی به نمایش می‌گذارند؛ چراکه انواع جمله، عبارت و حتی لحن صحبت افراد صددرصد این اختیار را دارد که روند زندگی افراد را به شکل خاصی مدیریت کند. به همین دلیل است که بسیاری  یکی از راه‌های درمان افسردگی را با تلقین جملات مثبت به صورت کاملا تاکیدی می‌شناسند؛ چرا که ذهن انسان است که می‌تواند او را به انسانی شاد و یا برعکس انسانی افسرده تبدیل کند.

شما اگر فردی باهوش باشید از تجربه‌های دیگران درس میگیرد تا هرچه سریعتر به سعادت برسید. بسیاری از افرا پولدار دنیا مانند وارن بافت برای جذب پول، ثروت، سلامتی، عشق، محبت هیچگاه قدرت کلام و ذهن را نادیده نگرفته اند؛ چراکه نوع صحبت افراد و کلماتی که به کار می‌برند مهم ترین نکته‌ای است که در زندگی انسان می‌تواند موفقیت های بسیاری ایجاد کند.

به قول برایان تریسی” با ارزش ترین دارایی ما توانایی کسب درآمد است، نه پولی که به دست می آوریم. توانایی از دست نمی‌رود، اما پول و ثروت را ممکن است بارها از دست بدهیم” در این جمله به اهمیت توانایی و احترام به استعداد افراد اشاره شده است و اگر شما روزانه از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید، ذهن شما این قدرت را دارد که بتواند هرآنچه که میخواهید را جذب کند. اگر هنوز برایان تریسی را نمی شناسید

سالیانه تعداد زیادی از افراد تنها به واسطه قدرت ذهن و تمرکز خود، استفاده از ایده‌ها و راه‌های خلاقانه به چنان ثروت و درآمدی می‌رسند که به هیچ عنوان شاید برای دیگران این موضوع قابل باور نباشد؛ به این دلیل این نوع اتفاقات رخ می‌دهد که این افراد به قانون جذب و اهمیت لحن و صحبت و جملات مثبت پی برده‌اند.

توجه به جملات تاکیدی مثبت برای رسیدن به هدف

هدف انسان مهم ترین عاملی است که می‌تواند به او کمک کند تا در شرایط سخت بتواند با امید و انگیزه بیشتری به روند زندگی خود ادامه دهد و افرادی که هدف ندارند و یا در زندگی به هیچ انگیزه‌ای فکر نمی‌کنند بدون شک ذهن افسرده‌ای دارند؛ چرا که اگر هدفمندی در زندگی وجود نداشته باشد شما نمی‌توانید مسیر خاصی را برای خود در نظر بگیرید و برای آن تلاش کنید. اگر درباره افزایش و مدیریت انگیزه به دنبال اطلاعات بیشتری هستید

برای رسیدن به هرآنچه به آن فکر می‌کنید، تنها تلاش فیزیکی کافی نیست، بلکه در این بین جملات تاکیدی مثبت یکی از بارزترین و مهمترین ترفندهایی است که می‌تواند به افراد کمک کند تا با سرعت عمل بیشتری بتوانند به هدف خود فکر کرده و آن نزدیک شوند و تکرار جملات تاکیدی البته از نوع مثبت می‌تواند ذهن شما را آماده کند تا به هر آنچه که می‌خواهید برسید. اگر به دنبال تعریف درستی از هدف هستید .

اصول خاص و برنامه ریزی شده وجود دارد که اگر آن‌ها را سعی کنید با تکرار جملات تأکیدی انجام دهید قدرت واقعی را در زندگی احساس خواهید کرد.

همه ما به قدرت ذهن و خصوصا ناخودآگاه باور داریم و به همین خاطر، جملات تاکیدی منفی و مثبت می‌تواند بر روی باور افراد تاثیر بگذارد.  این چنین مسیر زندگی را به نحو کاملا خاص باید مدیریت کرد و توجه داشته باشید که شما چنانچه بخواهید روزانه از جملات ترکیبی منفی استفاده کنید، چیزی جزء افسردگی و البته بیماری‌های جسمی نصیب شما نخواهد شد.

اما اگر برعکس از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید آنگاه متوجه مسیر سازنده ذهن خود خواهید شد. این نکته را به خاطر بسپارید که مثبت اندیشی تا چه حد می‌تواند بر روی عملکرد افراد و همچنین مدیریت ذهن آنها تاثیر بگذارد. زمانی که شما به هر دلیلی با ناراحتی و مشکل خاصی روبرو می‌شوید تنها کافیست این جمله را برای خود بارها تکرار کنید:” برای چیزی که ۵ سال دیگر ارزشی ندارد، بیشتر از ۵ دقیقه نباید غصه بخورید.”

این جمله از جمله عباراتی است که صددرصد می‌تواند در لحظه حال شما را مقداری تغییر دهد و از لحاظ منطقی بتوانید تصمیم بگیرید که آیا واقعا غصه خوردن و اذیت آزار روحی برای یک مسئله آن‌چنان در آن لحظه برای شما مهم است یا خیر.

از جملات تاکیدی مثبت پیچیده و سخت دوری کنید

بسیاری از افراد که از جملات تاکیدی مثبت استفاده می‌کنند به این نکته بسیار توجه دارند که جملات تاکیدی و انتخاب مثبت آن‌ها به هیچ عنوان جملات سختی نیستند؛ چرا که جملات سخت و پیچیده تنها کاری که می‌تواند انجام دهد این است که ذهن افراد را خسته می‌کند و این چنین، از همان ابتدای کار انسان ممکن است دلزده شود و به اهمیت و ضرورت جملات تاکیدی مثبت آگاه نباشد.

کافیست زمانی  که احساس می‌کنید آرامش ذهنی کافی ندارید و یا در تلاطم و جدال در ذهن خود هستید، به این جمله زیبای بودا توجه کنید که می گوید:

” صلح از درون شما آغاز می‌شود و در بیرون به دنبالش نباشید.” این جمله یکی از جملات تاکیدی مثبت است که بدون هیچ گونه سختی و ساختار خاصی تنها به شما نشان می‌دهد که همیشه آرامش واقعی را باید در درون خود جستجو کنید و در غیر این صورت، هیچ کس نمی‌تواند آرامش را به شما هدیه دهد.

کلمات خاص و مهم جملات تاکیدی مثبت را مشخص کنید

سعی کنید همیشه کلمات خاصی را برای جملات تاکیدی مثبت خود در نظر بگیرید؛ چرا که برخی از کلمات حقیقتا چنان قدرتی را به انسان هدیه می‌دهند که انسان در هر مسیری با هرنوع سختی با تکرار جمله مخصوص به خودش این قدرت را احساس می‌کند که بتواند دوباره برخیزد و ادامه دهد.

به عنوان مثال قدرت این کلمات را به هیچ وجه نادیده نگیرید و سعی کنید از کلماتی همانند قوی، به آسانی، به راحتی و کلمات این‌چنین تا حد امکان در بین جملات تاکیدی مثبت خود زیاد  استفاده کنید، آنگاه متوجه خواهید شد که فعالیت مورد نظر شما آنچنان سخت نیست که شما بخواهید به واسطه آن دچار استرس واضطراب شوید. به قول معروف “مهم نیست که چقدر در جاده اشتباه پیش رفته‌ای، همین الان دور بزن!”

در هر صورت شما تا به حال اگز از قدرت جملات تاکیدی مثبت خبر نداشته‌اید، هیچ اشکال ندارد هم اکنون سعی کنید به قدرت کلمات و عبارات آگاه باشید.

جملات تاکیدی مثبت را فراموش نکنید تا خودتان را باور کنید

یوسین بولت این جمله را به عنوان یکی از بهترین جملات تاکیدی مثبت برای ما به یادگار گذاشته است، که همه روزه با خودمان تکرار کنیم” رویاهای خود را باور داشته باش، همه چیز امکان پذیر است” چرا که انسان تنها به امید، رویا و آرزو زنده است و اگر نتواند  امید و آرزویی برای خود دست و پا کند، صددرصد انسان افسرده و همیشه منزوی خواهد بود.

پس به همین خاطر سعی کنید ذهن خود را به هیچ وجه دست کم نگیرید و قدرت باور و نگرش مثبت را همیشه برای خود به صورت ثابت شده در نظر بگیرید؛ چرا که بسیاری از افراد موفق تنها به خاطر ذهن باز و دیدگاه مثبتی که دارند توانسته‌اند هر آنچه را که برای دیگران غیر ممکن است ممکن سازند و در این بین، جملات تاکیدی مثبت باعث می شود تا انسان متوجه شود که زندگی تنها یک روند و عملکرد عادی و تکراری نیست، بلکه شما به واسطه ذهن خود و قدرت کائنات این اختیار را دارید که زندگی را حیرت انگیز تر از آن چیزی که هست باور کنید.

استفاده از جملات تاکیدی مثبت را در لحظات آرام از یاد نبرید

یکی از نکات بسیار مهم و کلیدی توجه به این نکته است که استفاده از جملات تاکیدی مثبت تنها در شرایط سخت و استرس زا نباید مورد توجه قرار گیرد؛ چرا که این‌چنین نمی‌تواند به یکی از عادت‌های ذهنی شما تبدیل گردد.

تا حد امکان سعی کنید در شرایطی که ذهن آرامی دارید از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید. به این دلیل که صددرصد در این شرایط ذهن شما با آرامش بیشتر و بالاتر می‌تواند پذیرای جملات کاملا کلیدی و بااهمیت باشد و به قدرت اصلی آن  پی ببرد. این‌ گونه جملات تاکیدی در ذهن شما به صورت کاملا منسجم‌ نقش می‌بندد و به همین خاطر، به شما توصیه می‌کنیم که تکرار و استمرار را به هیچ عنوان از یاد نبرید. به این سبب که هیچ موفقیتی بدون تکرار و تمرین میسر نمی‌شود.

انواع جملات تاکیدی مثبت

جملات تاکیدی مثبت را شما می‌توانید برای جذب ثروت و یا داشتن یک روز آرام و یا حتی برای سپری کردن خوابی راحت به شکلی کامل خاص مورد استفاده قرار دهید. توجه داشته باشید که تکرار جملات مثبت صددرصد می‌تواند بر روی ذهن شما تاثیر بگذارد و آن را به ذهن ثروتمند تبدیل کند این تأثیر را شما خود به خوبی متوجه خواهید شد.

پس هر روز با خود تکرار کنید که” من شاهکار خلقت خدا هستم، پس لیاقت ثروت را دارم” بسیاری از افراد ثروتمند دنیا  همان گونه که در این مقاله با آن بسیار اشاره شده است، توانسته‌اند به قدرت ذهن خود پی ببرند و این چنین به واسطه ایده، خلاقیت، استعداد و مهارت خاصی که دارند به ثروت هنگفتی برسند.

اما صددرصد داشتن یک روز خوب می‌تواند مسیر زندگی افراد را به بهترین شکل ممکن هدایت کند و به همین خاطر سعی کنید، برای ترک عادت‌های قدیمی که از قضا به هیچ وجه شاید عادت خوب و مناسب نیز نیستند این جمله را با خود تکرار کنید که” هر روز یک عادت جدید میسازم، چون این قدرت من است.” و سعی کنید با تمام وجود به هر آنچه که می گویید اعتقاد داشته باشید.

اما همان‌گونه که شاید شما بهتر بدانید خواب یکی از مهم‌ترین فرآیندهایی است که در زندگی شدیدا انسان به آن نیاز دارد، که اگر خواب راحت و آسوده‌ای نداشته باشید، صد در صد روز شما نخواهد توانست یک روز پر انرژی به حساب آید. قبل از خواب با خودتان این جمله را تکرار کنید، ” من زیر سایه خداوند بزرگ شده‌ام و دیگران را می بخشم” چرا که بخشش از جمله کارهایی است که انسان را از تنش و تلاطم ذهنی نجات می‌دهد.

صددرصد زمانی که ذهن انسان آرامش واقعی را احساس نکند، نخواهد توانست بخاطر فشارهای روحی و ذهنی که دارد شب خواب راحت تری را سپری کند، پس جملات تاکیدی مثبت را قبل از خواب به هیچ عنوان از یاد نبرید.

 

اهمیت جملات تاکیدی مثبت در کنترل و مدیریت ذهن

شما با استفاده از جملات تاکیدی مثبت که می‌توانید یک لیست کامل از این جملات را برای خود تهیه کنید، به راحتی شادی، سلامتی و محبت را می‌توانید را برای خود به وجود آورید و آن‌ها را جذب کنید؛ چرا که ذهن به هرچیزی فکر کند در مدت زمان کوتاه متوجه خواهید شد که آن را به سمت خود جذب می‌کنید. همانطور که زندگی به برنامه‌ریزی نیاز دارد، ذهن شما نیز باید مدیریت و کنترل شود که شما با استفاده از جملات تاکیدی مثبت به کنترل ذهن خود کمک می‌کنید. اگر درباره این موضوع به دنبال اطلاعات بیشتری هستید

ضمیر ناخودآگاه انسان قدرت ویژه‌ای دارد که اگر شما این قدرت را نادیده بگیرید، شاید تا آخر عمر خود همیشه یک خلاء و کمبود شدید را در زندگی احساس کنید. پس سعی کنید به جای استفاده از جملات منفی همیشه از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید، تا در مسیر زندگی خود به عنوان فردی هدفمند شناخته شوید و شما چنانچه قادر باشید در روز سه مرتبه از جملات تاکیدی بسیار مثبت استفاده کنید. کم‌کم این روال برای شما به عادت تبدیل می‌شود و این عادت را باید یکی از عادت‌های فوق‌العاده عالی در نظر گرفت.

زمانی که شما ذهن خود را با هرنوع جمله منفی و مثبت کنترل می‌کنید ذهن شما بر روی رفتار و عملکرد شما نیز تاثیر می‌گذارد و این چنین است که ما دوباره تکرار می‌کنیم که ذهن انسان قدرت ویژه‌ای دارد که هیچ کس نمی تواند آن را نادیده بگیرد. به  قول رابرت کولیر “تکرار مداوم، اعتقاد راسخ به همراه دارد.” و صددرصد شما با تکرار این جمله اهمیت تکرار جملات تاکیدی مثبت  را در زندگی خود احساس خواهید کرد.

توجه به جملات تاکیدی مثبت راهی برای جایگزینی عادت‌ های ذهنی منفی

سعی کنید همیشه ذهن خود را از افکار منفی و نگرش‌های غیر عادی دور نگه دارید؛ چرا که در هر صورت تنها چیزی که شما را می‌تواند محدود کند، تنها افکار منفی است که اگر شما به ضرورت جملات تاکیدی مثبت  پی ببرید خواهید توانست این افکار را به راحتی از خود دور کنید.

در بسیاری از شرایط برای مقابله با انواع مشکلات و تنش‌ها تنها یک ذهن توانمند می‌تواند دوام بیاورد؛ جملات تاکیدی و البته مثبت ذهن شما را قوی می‌کند و هر زمان که شما از جملات این چنینی استفاده می‌کنید، به اعتماد به نفس ؛ تمرکز و باور مثبت در زندگی خود نزدیک تر می‌شوید و به همین دلیل سعی کنید همیشه به تمرین داشتن ذهنی توانمند و سالم به واسطه عبارات و جملات تاکیدی البته مثبت و نه منفی  توجه داشته باشید. به قول وین دایر ” هر چه به آن فکر کنید در آینده شما پدیدار خواهد شد. پس برای تغییر آینده‌‌تان، از تغییر ذهنتان شروع کنید.”

برخی از سوالات رایج:

۱. کاربرد جملات تأکیدی مثبت چیست؟

۱. افزایش روحیه و انرژی
۲. افزایش قدرت تاب اوری
۳. افزایش خودباوری
۴. افزایش مدیریت و کنترل ذهن

۲. چند نمونه از جملات تأکیدی مثبت را بنویسید؟

۱. من شاهکار خلقت هستم.
۲. من لیاقت افزایش ثروت را دارم.
۳. هر روز یک عادت جدید می‌سازم
۴. من توانایی اداره زندگی خود را دارم.

۳. استفاده از جملات تأکیدی مثبت چه تأثیری در رسیدن به هدف دارد؟

این جملات در مرحله اول باعث انگیزه در افراد می‌شود و انگیزه حاصل از این جملات باعث بهبود و پیشرفت افراد در زندگی و مسیرشان می‌شود.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

اهمیت و جایگاه تلاش از نظر افراد موفق جهان، گنج‌ های رسیدن به موفقیت

امام علی علیه السلام در رابطه با تلاش می‌فرمایند: “هر کس که نهایت تلاش خود را برای رسیدن به هدفی به کار گیرد، به تمام خواسته‌هایش می‌رسد.”

از قدیم الایام به این نتیجه دست یافته‌اند که گوهر موفقیت تلاش و کوشش در زندگی است. بسیاری از شعرا نظیر سعدی، خیام و عطار نیز ابیات زیبایی در رابطه با تلاش و کوشش در زندگی سروده‌اند و در فرهنگ غنی فارسی ضرب المثل، اشعار، سخن بزرگانی نظیر دکترعلی شریعتی مهر تاییدی به اهمیت تلاش و کوشش در زندگی در راه رسیدن به موفقیت است.

این روزها کتب روانشناسی زیادی وجود دارد که به منظور موفقیت در زندگی نوشته شده است که در این کتب مراحل دستیابی به موفقیت عنوان شده است. علاوه‌بر کتب روانشناسی موجود در بازار نیز بسیاری از افراد موفق جهان داستان موفقیت و حاصل تلاش و کوشش در کار و زندگی خود را در صفحات مجازی در اختیار عموم افراد قرار می‌دهند.

تمامی افراد موفق دنیا برای رسیدن به این جایگاه تنها با تلاش و کوشش در زندگی به موفقیت رسیده‌اند.

هر شخصی که قصد موفقیت در امری را داشته باشد باید به اهمیت کار و تلاش در زندگی واقف باشد. برای مثال شخصی که می‌خواهد در کار خود به موفقیت برسد، درآمد زیادی به دست آورد، موسسه مربوط به کار خود را راه اندازی کند و پرسنلی برای خود داشته باشد در وهله اول بعد از هدف گذاری باید تلاش و پشتکار زیادی داشته باشد تا به جایگاه مد نظر برسد.

در مثال‌های دیگر فردی که قصد موفقیت در رشته‌ای ورزشی را دارد و قصد دارد به مسابقات جهانی راه یافته و موفق عمل کند، قطعا باید تلاش و کوشش داشته باشد به طوری که ساعت‌های زیادی را وقف تمرین کند و کسب علم مورد نیاز کند. بنابراین تنها با تلاش و پشتکار است که افراد می‌توانند در راه دستیابی به موفقیت قدم برداشته و با استقامت به موفقیت دست یابند.

برای رسیدن به موفقیت در زندگی، کار، ورزش، تحصیل و … علاوه‌بر تلاش لازم است انگیزه به وجود آید. با مطالعه سرگذشت زندگی افراد موفق جهان انگیزه ایجاد می‌شود و این مطالعه  سرگذشت خود بهترین راهکار برای موفقیت است.

تلاش به چه منظور است؟

تلاش به معنی سعی، کوشش، تقلا، جست‌وجو و کلمات مشابه دیگر است. تلاش به این معنا است که فردی برای رسیدن به خواست و علاقه، لازم است هر کاری که از دستش بر می‌آید را انجام دهد. این تلاش و کوشش در زندگی می‌تواند حرکتی، ذهنی، سرمایه‌ای، علمی، آموزشی و یا همه‌ی موارد گفته شده باشد. در واقع حاصل تلاش و کوششی همه جانبه آن است که فرد را به موفقیت می‌رساند.

در کتاب‌های روانشناسی و موفقیت، متخصصین مراحلی را برای پیمودن مسیر موفقیت مشخص کرده‌اند که اولین و مهم‌ترین آن تلاش و کوشش در کار تعیین شده است. با ماه همراه باشید تا در ادامه به گنج‌هایی برای رسیدن به موفقیت بپردازیم.

گنج‌ های رسیدن به موفقیت چیست؟

  1. هدف گذاری و جشن در موفقیت

در علم روانشناسی بر این باور هستند که برای رسیدن به موفقیت در مرحله آغازین باید هدف را مشخص کرد. یعنی آن که بدانید قرار است به چه چیزی برسید، شما یک هدف بزرگ و نهایی دارید که همان لحظه موفقیت است. اما باید هدف‌های کوچک‌تری را مشخص کنید.

برای مثال قصد شما موفقیت در کار و افزایش درآمد تا یک سقف فرضی است، بهتر آن است که تا رسیدن به سقف نهایی چندین هدف کوچک را تعیین کنید. سقف درآمد خود را تقسیم کنید و هدف را کوچک کنید، هرگاه به یک پله از هدف را طی کردید و درآمدتان افزایش یافت جشنی برای خود ترتیب دهید.

  1. تلاش و کوشش در موفقیت

اولین و مهم‌ترین پله در راه موفقیت تلاش است. تلاش به آن منظور است که فرد تا رسیدن به موفقیت و قطعیت یافتن موفقیت خود دست از کوشش و تقلا بر ندارد. تلاش کلید اصلی در موفقیت است. پس اگر قصد دارید در موفقیت را به روی خود باز کنید از تلاش و کوشش در زندگی و کار خود غافل نشوید.

تلاش بیشتر است که موجب دستیابی به موفقیت هر چه زودتر می‌شود. درواقع باید آگاه باشید که هر آنچه خواهان موفقیت والاتری باشید باید برای آن تلاش بیشتر و سخت‌تری کنید. تلاش هیچ سقفی ندارد و شخصی که اهداف بزرگ در سر دارد باید تلاش خود را تا بالاترین حد توان ارتقا دهد. تلاش رمز، کلید، گوهر، گنج و در رسیدن موفقیت است.

  1. تداوم در رسیدن به موفقیت

اما دومین پله‌ای و یا دومین قدم برای موفقیت بعد از تلاش، تداوم است. اما تداوم به چه معناست؟ یعنی آن که تلاش در کوتاه مدت پاسخگو نیست! شما برای دستیابی به موفقیت باید تلاش کنید و این تلاش را به صورت مداوم داشته باشید.

با تلاش در کوتاه مدت هیچ نتیجه‌ای حاصل نخواهد شد. در این مرحله باید صبر، بردباری و استقامت را بیاموزید و هیچگاه دست از تلاش کردن بر ندارید.

  1. برنامه ریزی در موفقیت

گام بعدی برنامه‌ ریزی است، طراحی برنامه‌ای در راستای موفقیت و میزان تلاش لازمه و اقدامات کاربردی بسیار موثر است.  شما اگر بدون داشتن برنامه و مشخص کردن اهداف هر آنچه تلاش و کوشش به خرج دهید نمی‌توانید به بازده مورد نظر برسید. داشتن برنامه به شما کمک می‌کند تا انرژی خود را در مسیر درست موفقیت طی کنید.

  1. رو به‌ رویی با چالش‌ ها در موفقیت

این مرحله برای دستیابی به موفقیت بسیار مهم است. در واقع در مسیر حرکت به سوی یک هدف و یا موفقیت، چالش‌های زیادی پیش رو خواهد بود. شما باید قوی باشید و با برنامه‌ریزی صحیح، مداوم تلاش کنید تا مسیری که در آن قدم گذاشته‌اید را رها نسازید.

اگر در این مرحله روحیه خود را از دست بدهید یا قوی نباشید تمام تلاش و کوشش در کار، یا زندگی شما به هدر خواهد رفت. پس با شجاعت از هر چالش عبور کنید و مطمئن باشید این چالش‌ها را خیلی زود با پشتکار و عزم راسخ می‌توانید پشت سر بگذارید.

  1. انرژی مثبت و شکر گذاری در موفقیت

شکرگذار باشد و برای هر آنچه در مسیر موفقیت انجام می‌دهید برای داشتن نیرو، ذهن پویا، تلاش و کوشش در کار و حتی زنده بودن شکر گذار خداوند باشید. کلمات شکر گذاری را تکرار کنید و از انرژی خوبی که در اول صبح به سوی خودتان روان می‌شود روزهای‌ موفقیت خود را بسازید.

تلاش و کوشش در زندگی، تداوم در تلاش، شکرگذاری، هدف گذاری و برنامه‌ر‌یزی، نترسیدن از چالش‌ها و حتی شکست و در کنار آن عناصر دیگری مثل انگیزه، تمرکز، انرژی مثبت، مطالعه، مشاوره از افراد متخصص، به روز کردن اطلاعات و لذت بردن از مسیر موفقیت همگی می‌توانند منجر به موفقیت شوند.

قطعا با خواندن زندگینامه افراد موفق دنیا انگیزه‌ای در وجود شما جرقه می‌خورد. این انگیزه سبب می‌شود تا شما با اراده‌ بیشتر، تلاش کنید تا به آنچه می‌خواهید برسید. افرادی که به موفقیت‌های بزرگی دست یافته‌اند در جهان کم نیستند و این خود نشان دهنده‌ این است که شما نیز اگر به اهمیت کار و تلاش در زندگی پی ببرید، با تلاش کوشش در کار خود به موفقیت دست پیدا می‌کنید.

همانطور که گفته شد افراد موفق جهان در تمام سخنرانی‌های خود اغراق کرده‌اند که تنها با تلاش و کوشش بوده است که به موفقیت دست یافته‌اند. پس شما هم اگر قصد دارید به هر موفقیتی چه زندگی شخصی، کاری، تحصیلی و… دست یابید کافی است تلاش و کوشش خود را به کار گیرید.

میزان موفقیت شما بر اساس تلاش و کوشش که صرف موفقیت می‌کنید، تعیین خواهد شد. پس اگر افراد زیادی در دنیا به موفقیت رسیده‌اند و نام آن‌ها در لیست‌ موفق‌ترین‌های دنیا جای گرفته است، تنها تلاش کرده‌اند و بس و شما هم می‌توانید.

تلاش از زبان برخی از افراد موفق دنیا

در این بخش می خواهیم مفهوم تلاش و موفقیت را در کلام برخی از افراد موفق در سراسر جهان معنا کنیم:

  1. وینستون چرچیل در باب تلاش بی چون و چرا تا موفقیت می‌گوید: “موفقیت به معنای حرکت کردن از شکستی به شکستی دیگر است آن هم بدون از دست دادن اشتیاق.” اگر کمی عمیق‌تر به این جمله و مفهومش بیندیشیم درمی‌یابیم که در کلام چرچیل تلاش بدون ترس از شکست چقدر زیبا معنی شده است.
  2. آلبرت انیشتین را کسی نیست که نشناسد، بی شک کلام او که خود نمادی از یک انسان پرتلاش و موفق در جهان است و می‌تواند تاثیر به‌سزایی در تفهیم واژه تلاش تا موفقیت بگذارد. او تلاش را اینگ ونه تعریف می‌کند: “تلاش نکنید که صرفا انسان موفقی باشید، بلکه برای با ارزش ‌بودن تلاش کنید.” در این کلام شیوا به راستی که می‎توان به بعد ارزشی و معنوی اهمیتکار و تلاش در زندگی نیز پی برد.
  3. میا آنجلو درباره موفقیت این چنین می‌گوید: “موفقیت یه این معناست که کاری را که انجام می‌دهید دوست داشته باشید و خودتان انتخاب کنید که آن را چگونه انجام دهید.” شاید در نگاه اول به درستی مفهوم این جمله در ذهن تان نقش نبندد اما چیزی که می‌توان از این کلام ارزشمند دریافت این است که انسان زمانی می‌تواند حاصل تلاشش را به موفقیت تبدیل کند که عاشق کاری که انجام می‌دهد باشد و در میانه‌های راه تحقق اهدافش از سنگ شکنی دیگران زده نشده و مسیری را که به انتهای مثبتش ایمان دارد خود انتخاب کند.
  4. اپرا وینفری درباره تلاش اینگونه می گوید: ” همین که شما برای مهم بودن کاری انجام دهید و براش تلاش زیادی کنید، بی شک موفقیت به دنبال شما خواهد آمد.” این جمله در واقع همان ضرب المثل شیرین پارسی خودمان را معنا می‌بخشد، از تو حرکت، از خدا برکت. یعنی تو حرکت کن خدا هم این حرکت تو را بی‌نتیجه و منفعت باقی نخواهد گذاشت، هیچ تلاشی در نهایت بدون ثمره نخواهد بود.
  5. از زبان بیل گیتس بزرگ هم تلاش تا موفقیت این‌گونه معنا می‌شود: “موفقیت به این معنی است که ببینید آیا تعداد بی شماری از مردم شما را قبول دارند؟” این که مردم شخصیت شما و به تبع آن کلام و رفتار شما را تایید کرده و قبول داشته باشند نشان از آن دارد که برای رسیدن به این جایگاه تلاش بسیاری کرده‌اید و در نهایت به این موفقیت دست یافته‌اید.
  6. دواین جانسون که خود نیز از جمله انسان‌های پر تلاش روزگار است در باب تلاش این گونه می‌گوید: “کار سخت و مداوم موفقیت را کسب می‌کند.” از نظر جانسون کار کلید موفیت است. وقتی بی پروا و مداوم به کار مشغول باشید، هر روز موفق‌تر از دیروز خواهید بود و این روند صعودی تلاش و کوشش در کار شما شاه کلید موفقیت شما خواهد بود.
  7. هنری فورد مخترع آمریکایی نام آشنا نیز درباب تلاش می‌گوید: “تمام راز یک زندگی توأم با موفقیت، یافتن آن کاری است که شخص باید انجامش دهد و بعد از یافتن آن، اجرایی کردنش مهم است. از نظر هنری فورد صرفا تلاش کردن و حرفش را زدن مهم نیست این که تلاش انسان به بار بنشیند و جامعه عمل بپوشد حائز اهمیت است.
  8. شاید تا این جا متفاوت‌ترین و در عین حال جالب ترین تعرف موفقیت را بتوانیم در کلام ریچارد برانسون ببینیم: “از نظر من موفقیت واقعی را باید با میزان شادی فرد سنجید.” اگر عمیق تر به این کلام بیندیشیم خواهیم دید که کلامش حقیقتی غیر قابل انکار است. یک فرد تا شاد نباشد، تا روح و روانش آماده کار نباشد تا شور و شوقی برای حرکت نداشته باشد موفق نخواهد شد.
  9. در آخر بیایید تعریف تلاش را از زبان والت دیزنی، موسس کمپانی نام آشنای رنگارنگ دیزینی شاهد باشیم: همه‌ی رویاهای ما می‌توانند به واقعیت تبدیل شوند، اگر شهامت دنبال کردن‌شان را داشته باشیم. بی شک تا شهامت نباشد هیچ رویایی به واقعیت مبدل نخواهد شد و این حقیقت را والت دیزنی نیز به خوبی افشا کرده است.

جمع بندی

همان‌طور که از ابتدای متن تاکید داشتیم هیچ انسانی به موفقیت دست نمی‌یابد مگر آن که تلاشی بی چون و چرا مملو از عشق و علاقه و نشاط همراهش باشد. همه انسان‌های موفق که تعریف تلاش و کوشش در کار را نیز در این متن از زبان آن‌ها ارائه نمودیم برای آن که به این نقطه برسند بی وقفه تلاش کرده‌اند.

در کلام خدا در قرآن و احادیث ائمه اطهار نیز بسیار نمونه‌های روشنی را می‌توان دید که به اهمیت کار و تلاش در زندگی پرداخته‌اند. بی شک تا حرکتی نباشد برکتی نیز نخواهد بود. از این که با ما تا انتهای این متن همراه بودید سپاس‌گزاریم.

برخی از سوالات رایج:

۱. نکات ضروری در رسیدن به موفقیت چیست؟

۱. هدف‌گذاری مشخص
۲. تلاش در راستای رسیدن به هدف
۳. تداوم در دستیابی به هدف
۴. برنامه‌ریزی مشخص

۲. چرا باید تلاش کرد؟

درواقع می‌توان گفت تلاش ضروری‌ترین مؤلفه در راه رسیدن به اهداف است. بر همین اساس لازم است تا در هر هدف‌گذاری از حداکثر تلاش و توان خود استفاده کنیم.

۳. روبه‌رویی با چالش‌ها چه تأثیری در دستیابی به موفقیت دارد؟

چالش‌ها در اکثر موارد باعث رشد و پیشرفت افراد در مراحل مختلف زندگی می‌شوند بر همین اساس لازم است تا با چالش‌ها مواجه شد و در راستای برطرف‌کردن آنها اقدام کرد.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

آموزش معرفی خود ، بهترین روش های معرفی خود ، متن مناسب معرفی خود به دیگران

همان‌طور که می‌دانید معرفی خود از گذشته تا امروز یکی از ابزارهای قدرتمند بشر برای توسعه موفقیت ارتباط است. برای داشتن ارتباطی مؤثر، معرفی‌خود بسیار مهم است. داشتن فن بیانی قوی برای معرفی‌خود به شما کمک می‌کند تا فردی با ویژگی خاص در دید مخاطبین شناخته شوید. در ادامه مقاله به این موضوع که چگونه خود را معرفی کنیم، می‌پردازیم.

معرفی‌خود به عنوان فردی که هستیم گاهی دشوار می‌شود. این دشواری به سبب قرار گرفتن در موقعیت‌های متفاوت است. شما با درنظر گرفتن آن موقعیت می‌توانید خود را به دیگران معرفی کنید. وقتی ما انسان‌ها برای اولین بار با فردی مواجه می‌شویم در ضمیر ناخودآگاه‌مان شروع به قضاوت می‌کنیم و ممکن است آن قضاوت‌ها روی حالت بدنی و قدرت کلام ما تأثیر بگذارد.

به همین دلیل معرفی خود به عنوان فردی که هستیم بسیار قابل اهمیت است، دلیل این اهمیت هم این است که اگر خودمان را خوب معرفی کنیم می‌توانیم ارتباط قوی‌تری ایجاد کنیم و این ارتباط قوی می‌تواند ما را در موقعیت‌های مناسبی قرار دهد. اگر شما هم به دنبال یک معرفی اصولی و دقیق هستید، می‌توانید نمونه متن معرفی خود به فارسی (نمونه متن معرفی خود در سخنرانی) را وب سایت‌های مختلف دانلود کنید.

چگونه خود را معرفی کنیم؟

امروزه ارتباطات بسیار گسترده شده است، در گذشته ارتباط بین افراد بیشتر جنبه حضوری داشت، اما امروزه با گسترش یافتن ارتباطات در دنیای مجازی، افراد راحت‌تر می‌توانند ارتباط برقرار کنند و برای برقراری ارتباطات، افراد نیازمند معرفی خود هستند. معرفی کردن خود به عنوان دوست، معلم و . . . امروزه بسیار راحت است. زیرا افراد با شناخت موقعیت و با رعایت مهارت‌های کلامی و ظاهر مناسب خود را به مخاطب معرفی می‌کنند.

اما چگونه خود را معرفی کنیم؟ برای این که خودتان را به دیگران معرفی کنید ابتدا باید این را درنظر بگیرید که شما قرار است به عنوان چه فردی معرفی شوید؛ مثلا به عنوان شاگرد، معلم، رئیس و یا … پس باید موقعیت خودتان را درنظر بگیرید تا هنگام معرفی خود دچار سردرگمی نشوید.

در ادامه با درنظر گرفتن موقعیت مخاطب خود می‌توانید از ادبیات و حالت بدنی مناسبی استفاده کنید. داشتن ظاهر مناسب و کلام پرقدرت به شما این امکان را می‌دهد تا با اعتماد بنفس کامل خودتان را معرفی کنید.

۳ نکته مهم برای معرفی خود

در نمونه متن معرفی خود به فارسی گفته می‌شود که وقتی شما می‌خواهید خودتان را به فردی معرفی کنید سعی می‌کنید به طور تأثیرگذاری معرفی کنید، اما گاهی در معرفی خود دچار شک می‌شوید که «آیا توانسته‌ام خودم را آن‌گونه که شایسته است معرفی کنم یا خیر؟»

اگر شما هم می‌خواهید در برخورد اول با معرفی خود به مخاطب، مخاطب را مجذوب خود کنید و بیشترین تأثیر را روی او بگذارید در ادامه این مقاله به شما ۳ نکته مهم برای معرفی خود به مخاطب تا بیشترین تأثیر را روی او بگذارید، ارائه می‌گردد.

۱. پوزیشن بدنی

برای معرفی خود (معرفی شخصیت خود) به دیگران به حالت بدنی و نوع ایستادن باید دقت کرد. برای این که شما به‌راحتی بتوانید خودتان را به مخاطب معرفی کنید، حتماً باید پوزیشن خاصی را رعایت کنید، این پوزیشن بدنی در شرایط متفاوت و در برخورد با افراد مختلف، متفاوت است.

شما با دانستن این موقعیت‌ها و انتخاب نوع پوزیشن بدنی می‌توانید به راحتی خودتان را به دیگران معرفی کنید. با ذکر چند مثال برای‌تان توضیح خواهیم داد که در موقعیت‌های متفاوت چه نوع برخورد بدنی داشته باشید.

چند مثال برای پوزیشن بدنی مناسب هنگام معرفی خود به دیگران :

  • در ملاقات کاری وقتی شما قرار ملاقات کاری با مدیر یا مسئول را دارید، باید خیلی جدی و رسمی رفتار کنید قدم‌های محکم بردارید و علاوه‌بر این دست دادن با مسئول، باید محکم باشد، اما نه به اندازه‌ای که حس درد منتقل شود.
  • معرفی خود به عنوان مجری؛ وقتی شما در برنامه‌ای به عنوان مجری و ارائه دهنده مطالب حاضر می‌شوید، از قبل باید متن سخنرانی را آماده کنید و با تمرین و تکرار بر محتوا مسلط شوید. مسلط شدن بر محتوای ارائه‌دهنده باعث می‌شود استرس و هیجانات منفی از شما دور شود.

برای این که ارائه خوبی برای برنامه داشته باشید رعایت ۳ نکات الزامی است.

  1. کلام آرامش‌بخش؛ داشتن صدای آرام برای معرفی خود برای مخاطبینی که در سالن حضور دارند بسیار مؤثر است.
  2. ارتباط صمیمانه؛ اگر می‌خواهید خودتان را به عنوان مجری حرفه‌ای معرفی کنید، حتماً ارتباط صمیمانه‌ای با مخاطب برقرار کنید.
  3. ارتباط چشمی؛ برای معرفی خود به مخاطب ارتباط چشمی چند ثانیه‌ای می‌تواند به شما کمک کند تا راحت‌تر خودتان را معرفی کنید.
  • معرفی در جمع صمیمی

در جمع‌های دوستانه شما اگر بعنوان یکی از مهمان‌ها دعوت شده باشید می‌توانید با لبخند ملایم و سلام و أحوال‌پرسی گرم، خودتان را به دیگران معرفی کنید.

۲. قدرت کلامی

علاوه بر داشتن نمونه متن معرفی خود به فارسی، در اولین ملاقات حتماً باید از کلامی شیوا و رسا برای معرفی خود استفاده کنید. برای این که نهایت تأثیرگذاری را در کلام‌تان داشته باشید، حتماً قبل از این که خودتان را معرفی کنید متنی را در ذهن‌تان آماده کنید تا طبق طبقه‌بندی ذهنی خودتان را معرفی کنید. اگر درباره قدرت کلام به دنبال اطلاعات بیشتری هستید مطالعه مقاله«هوش کلامی» را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

برای معرفی خود به دیگران هوشمندانه عمل کنید. شاید برای شما این سؤال پیش بیاید که منظور از عملکرد هوشمندانه برای معرفی خود به مخاطب چیست و یا چگونه است؟ منظور این است که خودتان را جوری معرفی کنید که افراد با شناختی که از کلام شما پیدا می‌کنند به دنبال شما باشند. مثلاً در معرفی سوابق کاری و تحصیلی ابتدا سابقه مثبت را به طور کامل و سابقه‌های منفی را به صورت جزئی اشاره کنید.

داشتن قدرت کلامی و استفاده از ادبیات مناسب می‌تواند به شما در معرفی خود کمک کند. قدرت داشتن در کلام با تمرین، تکرار و مطالعه به‌دست می‌آید. اگر تازه وارد جمعی شده‌اید و می‌خواهید رابطه صمیمی ایجاد کنید، می‌توانید سر صحبت را باز کنید. برای بازکردن سر صحبت می‌توانید از مراسم، آب و هوا و. . . صحبت کنید.

اگر شما فردی درون‌گرا هستید و ارتباط کلامی برای شما سخت است

  1. ظاهر مناسب

همان‌طور که می‌دانید خود ظاهر مناسب، بدون اینکه شما خودتان را معرفی کنید، معرفی شخصیت خود شماست. در صنعت مد و زیبایی همواره بهترین و زیباترین لباس ها به بازار ارائه می‌شود و شما با درنظر گرفتن موقعیت مناسب می‌توانید لباس مناسبی را انتخاب کنید.

شما وقتی که به محلی دعوت می‌شوید یا قرار کاری برای استخدام دارید، قبل از این که خودتان را معرفی کنید ظاهر شما شخصیت واقعی شمارا نشان می‌دهد. پس با دقت در نوع پوشش شما می‌توانید خود را به مخاطب معرفی کنید.

معرفی خود به مخاطب با کمک نوع پوشش ظاهری

همانطور که در مطالب بالاتر اشاره شد قبل از این که شما خودتان کلامی را به مخاطب بگویید ظاهرتان، شما را به مخاطب معرفی می‌کند. پس در ادامه همراه ما باشید تا با ذکر چند مثال ظاهری مناسب را برای موقعیت‌های مختلف بیان کنیم.

  • قرار کاری

در قرار کاری توصیه می‌شود لباس رسمی بپوشید مثل: کت و شلوار یا اسپرت

  • جلسه

در جلسات معمولاً افراد تیپ رسمی دارند.

  • مجری

اگر شما به عنوان مجری برنامه هستید حتماً طراح و مدیر برنامه پوشش خاصی برای شما درنظر می‌گیرد که معمولاً رسمی است.

  • مراسمات خانوادگی

پوشش در این نوع مراسمات راحت و سلیقه‌ای است.

  • به عنوان معلم یا مربی

اگر شما در جایی بعنوان معلم یا مربی استخدام شدید حتماً یونیفرم مشخصی برای شما درنظر گرفته‌اند.

  • محل کار

در محل کار پوشش افراد ممکن است شخصی و سلیقه‌ای باشد و یا دارای یونیفرم مشخصی که صاحب کار درنظرگرفته است باشد.

رعایت چند نکته به هنگام معرفی خود به مخاطب

زمانی که شما تصمیم دارید خودتان را به مخاطب معرفی کنید تا تأثیر گذارتر باشد، رعایت کردن این نکات الزامی است.

  1. موقیت مخاطب

برای این که خودتان را به مخاطب معرفی کنید باید موقعیت و شناختی کامل نسبت به مخاطب داشته باشید و یا نمونه متن معرفی خود به دیگران را از وب‌سایت‌های معتبر مطالعه کرده باشید.

  1. زمان مورد نظر برای معرفی خود

معمولاً زمان مشخصی برای معرفی شما درنظر گرفته می‌شود  این زمان گاهی ممکن است کم باشد مثل متن معرفی خود به معلم و شما دچار استرس شوید تا شاید نتوانید خودتان را کامل معرفی کنید. پس پیشنهاد می‌کنیم قبل از معرفی کردن خود، به‌صورت طبقه‌بندی شده نکات اصلی‌تر را اول معرفی عنوان کنید تا زمان مشخص شده بتوانید خودتان را معرفی کنید.

  1. هدف از معرفی خود چیست؟

  • داشتن هدف برای هرکاری باعث می‌شود تا آن کار راحت‌تر به سرانجام برسد.
  • اگر شما در معرفی خود هدف خاصی را درنظر بگیرید خودتان را راحت تر به مخاطب معرفی می‌کنید که این معرفی قطعاً می‌تواند تأثیرگذار باشد.
  • هدف از معرفی خود می‌تواند ارائه رزومه کاری یا رسالت شخصی باشد.
  • اگر هدف شما از گفتن رزومه کاری صرفا به‌عنوان معرفی شخصیتی باشد، بهتر است روی رزومه مثبت متمرکز شوید. به عبارت دیگر درمورد رسالت شخصی بهتر است به مسائل حاشیه‌ای پرداخته نشود. مطالعه هدف یعنی چه را توصیه می‌کنیم.

چگونه معرفی خود را قدرتمندانه داشته باشیم؟

در ادامه این مقاله همراه ما باشید تا با دانستن این نکات یک معرفی‌خود، قدرتمندانه داشته باشید.

  • من کی هستم؟

با دانستن اینکه شما چه کسی هستید و معرفی خود با نام، نام‌خانوادگی، سن، تحصیلات و . . . باعث می‌شود راحت‌تر خودتان را معرفی کنید.

اما رعایت این نکته که وارد جزئیات نشوید، بسیار حائز اهمیت است.  وقتی شما برای مصاحبه کاری می‌روید و از شما توضیحی برای رزومه می‌خواهند، شما برای معرفی رزومه ابتدا رزومه مثبت و سپس جزء کوچکی از رزومه منفی را ارائه دهید.

  • چه کاره هستم؟

پرسیدن این سؤال به شما کمک می‌کند تا در ذهن خود اطلاعاتی که قرار است به مخاطب برای معرفی خود بدهید طبقه‌بندی شود، این طبقه‌بندی باعث می‌شود شما راحت‌تر خودتان را معرفی کنید.

  • هدف من از معرفی خود چیست؟

اگر این سؤال را ابتدا از خودتان بپرسید که هدف از معرفی کردن خودم به مخاطب چیست؟ می‌توانید جملات مناسبی را به کار ببرید. مثلاً اگر شما برای استخدام می‌خواهید خودتان را معرفی کنید هدف فقط استخدام است پس معرفی کردن خانواده و مسائل شخصی الزامی ندارد و ارائه دادن رزومه کاری کفایت می‌کند.

چگونه خودم را در سخنرانی های بزرگ معرفی کنیم؟

دغدغه‌ی همه‌ی ما سخنرانی کردن در مراسمات بزرگ است. علت این دغدغه ممکن است عدم اعتماد به نفس و یا متمرکز نبودن در سخنرانی و یا تپق زدن باشد.

برای اینکه بتوانید معرفی خود اصولی داشته باشید و ارتباط مؤثری با مخاطبین برقرار کنید در ادامه به این نکات توجه کنید. مطالعه شعر برای شروع سخنرانی می تواند بسیار مؤثر باشد.

  • معرفی خود به دور از حواشی

همان‌طور که در بالا گفتم اگر هدف خود را از معرفی خود مشخص کنید دقیقا می‌دانید که قرار است خود را چگونه معرفی کنید. گفتن حواشی ذهن مخاطب را خسته می‌کند.

  • برنامه ریزی دقیق

برای این که زمان کم نیاورید و خودتان را کامل معرفی کنید، برنامه‌ ریزی دقیقی از متن سخنرانی داشته باشید .

  • زبان بدن مناسب

قبل این که شما خودتان را معرفی کنید ظاهر شما، شخصیت شما را معرفی می‌کند. همچنین داشتن پوزیشن بدنی مناسب باعث معرفی شما به مخاطب می‌شود.

سخن آخر

برای معرفی کردن خود که چه کسی هستید و هدف شما از این معرفی چیست باید مخاطب را درنظر بگیرید. با شناخت موقعیت و آماده کردن مطالب در ذهن می‌توانید راحت‌تر خودتان را معرفی کنید. اگر شما به دنبال نمونه متن معرفی خود به زبان فارسی یا نمونه متن معرفی خود در سخنرانی (متن معرفی خود به معلم) هستید می‌توانید از وب‌سایت‌های معتبر استفاده کنید.

 

برخی از سوالات رایج:

۱. چند نکته مهم در معرفی خود را بیان کنید؟

۱. پوزیشن بدنی مناسب
۲. قدرت کلامی
۳. ظاهر مناسب

۲. در هنگام معرفی خود چه نکاتی را باید در نظر داشته باشید؟

۱. موقعیت مخاطب
۲. زمان مناسب برای معرفی خود
۳. هدف از معرفی خودتان

۳. در سخنرانی‌های بزرگ به چه روشی بهتر است خودمان را معرفی کنیم؟

۱. معرفی خود به‌دوراز حواشی
۲. برنامه‌ریزی دقیق
۳. زبان مناسب بدن




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

آموزش اتمام سخنرانی ، مجموعه جملات زیبا، شعر و تشکر در پایان سخنرانی

شاید بسیار با این مسئله روبه‌رو شده باشید، که برای نمونه متن پایان سخنرانی خود باید از یک سری روش، تکنیک و قواعد استفاده کنید تا بدین ترتیب بتوانید به بهترین شکل ممکن سخنرانی خود را به پایان برسانید؛ چراکه اهمیت متن پایان سخنرانی به این جهت است که جذابیت سخنرانی شما به خوبی حفظ گردد و مهم‌تر از همه مخاطب شما به فن بیان‌تان پی ببرد.

البته یکی از دلایل اهمیت بالای متن پایان سخنرانی به خاطر تشکر از مخاطبینی است که به سخنان شما گوش فرا داده‌اند. همان‌طور که می‌دانید قدردانی از دیگران باعث می‌شود که افراد متوجه شخصیت والای شما شوند؛ برعکس اگر شما قدردانی و تشکر را در پایان سخنرانی خود در نظر نگیرید، ممکن است مخاطبین، شما را فردی کاملاً از خود راضی بشناسند.

این کار برای وجه شخصیتی شما به هیچ وجه مناسب نیست؛ بدین ترتیب بهتر است همیشه به نمونه متن پایان سخنرانی توجه داشته باشید و تا حد امکان از انواع شعر در پایان سخنرانی خود استفاده کنید؛ چرا که جملات زیبا برای پایان سخنرانی باعث می‌شوند که افراد به اهمیت سخنرانی شما کاملاً آگاه شوند.

تشکر در پایان سخنرانی یعنی احترام به حضور مخاطبین

باید همیشه به این نکته کلیدی توجه ویژه داشته باشید که تمام مخاطبین شما که از سخنان شما بهره می‌برند در بسیاری از حالات برای زمان و تلاش‌هایتان ارزش قائل می‌شوند؛ به همین دلیل تشکر در پایان سخنرانی طبیعی‌ترین و معمولی‌ترین کاری است که شما باید به واسطه نمونه متن پایان سخنرانی انجام دهید؛ زیرا اگر مخاطبین وجود نداشته باشند سخنرانی شما هیچ بازدهی و نتیجه‌ای نخواهد داشت.

به همین دلیل، به واسطه حضور مخاطبین شما است که سخنرانی شما ارزش، جایگاه و اعتبار پیدا کرده است. پس بهتر است به مخاطبین خود احترام گذاشته و با جملات زیبا برای پایان سخنرانی نهایت قدردانی خود را از آن‌ها داشته باشید.

در این بین می‌توانید با استفاده از جملات خاصی همانند به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی و یا سعدی عمر گرانمایه به پایان آمد و همچنان قِصِّۀ سودایِ تو را پایان نیست را به راحتی به پایان برسانید. این  جملات زیبا برای پایان سخنرانی را به هیچ وجه از یاد نبرید.

گام به گام عمل کنید تا موفق شوید

تمامی فعالیت‌های انسان در یک سخنرانی دارای آداب خاصی باید باشد. به همین دلیل بهترین کار این است که تشکر در پایان سخنرانی را شما با نکات و قواعد خاصی در نظر بگیرید؛ چرا که در غیراین‌صورت شاید تشکر شما غیر اصولی باشد و همچنین حمل بر بی‌ادبی گردد.

همیشه نکات خاصی را برای متن پایان سخنرانی خود در نظر داشته باشید.

سعی کنید در سه مرحله خاص تشکر خود را در پایان سخنرانی خلاصه کنید. در ابتدا فرد یا افرادی که قصد تشکر از آن‌ها را دارید را به وضوح مشخص کرده و در مرحله بعدی تا حد امکان از شعر در پایان سخنرانی برای تشکر خود استفاده کنید.

بعد از این مرحله نیز شما باید دلیل خود را برای تشکر خود عنوان کنید. در هر صورت هر فرایندی دارای مراحل خاصی است و شما اگر مراحل آن را رعایت نکنید نخواهید توانست جذابیت کار خود را به‌نحواحسن نشان دهید.

۱. زیاد جدی نباشید

سعی کنید متفاوت عمل کنید به این جهت که شما برای نمونه متن پایان سخنرانی خود چنانچه از جملات زیبا برای پایان تدریس استفاده کنید، تدریس و سخنرانی شما به‌بهترین شکل ممکن خواهد توانست جذابیت شیوه بیان شما را به نمایش بگذارد و شما را فردی خلاق معرفی کند. پس از اشعار افراد و شاعران به‌نام به هیچ عنوان غافل نشوید که در این بین، اشعار بسیار زیبایی نهفته است تا بتوانید برای نمونه متن پایان سخنرانی خود استفاده کنید.

البته اگر در این میان بتوانید نسبت به جو سخنرانی و تدریس خود مقداری مزاح و شوخی را چاشنی تشکر و قدردانی خود نمایید صددرصد شاید جذابیت سخنرانی شما به شکل ویژه احساس شود؛ مانند به کار بردن این جمله «در پایان از تمام کسانی که هنوز بیدار هستند می‌خواهم سالن را به آرامی ترک کنند تا دیگران بیدار نشوند».

این چنین است که احترام را با کمی مزاح و شوخی ترکیب کرده‌اید و از مخاطبین خود تشکر کنید که به سخنرانی و تدریس شما به شکلی خاص و کاملا با دقت گوش فرا داده‌اند.

۲. درست از کلمات استفاده کنید

شما عزیزان برای نمونه متن پایان سخنرانی خود باید به این نکته توجه داشته باشید که به‌هیچ عنوان نباید از لغات و عبارات عامیانه استفاده کنید؛ چراکه سخنرانی شما یک سخنرانی رسمی است. چنانچه بخواهید تفاوت را در بین لحن و قدردانی خود به نمایش بگذارید، بهترین کار این است که سعی کنید از کلمات و عبارات گوناگون مانند:

  • مثل همیشه عالی هستید
  • هرگز لطفتان فراموش نمی‌کنم
  • لطفتان همیشه پایدار
  • از لطف و محبت شما کمال تشکر و قدردانی را دارم

و چنین جملاتی تا حد امکان استفاده کنید؛ چرا که اگر قصد داشته باشید از کلمات معمولی استفاده کنید صددرصد علاوه‌بر ادبیات شما که ضعیف جلوه می‌کند، قادر نخواهید بود به شکل رسمی فن بیان خود را به مخاطبین نشان دهید. به همین دلیل لطفاً تا حد امکان سعی کنید از شعر در پایان سخنرانی استفاده کنید؛ چرا که اشعار جذابیت و جلوه خاصی را برای نمونه متن پایان سخنرانی به وجود می‌آورند.

۳. فضا را بشناسید

شما در فضای خاص سخنرانی و تدریس باید به جو و نوع فضا توجه کنید؛ چرا که اگر جو خانوادگی، دوستانه و رسمی حاکم باشد، باید از جملات گوناگون استفاده کنید. به همین دلیل است که جملات زیبا برای پایان تدریس را باید وابسته به جو و فضای حاکم به کار ببرید؛ چرا که هر جمله‌ای نمی‌تواند در فضا و جوی به کارگیری آن درست و مناسب باشد.

شناخت شرایط در فضای تدریس و سخنرانی مهم‌ترین نکته‌ای است که نباید آن را نادیده گرفت. همچنین خاطر نشان می‌کنیم که شما جملات زیبا برای پایان تدریس را باید به گونه‌ای کاملا خاص به کار ببرید که بتواند به شکلی درست نکته اصلی یعنی تشکر و قدردانی شما را به افراد اعلام کند.

برخی از اوقات تشکر می‌تواند از صمیم قلب باشد و برخی از اوقات دیگر، شما به خاطر شرایط مجبور به تشکر و قدردانی هستید. در این بین شما همیشه باید به نحوه احسن به صورت صحیح در نظر داشته باشید که چگونه نمونه متن پایان سخنرانی خود را وابسته به این شرایط آماده کنید.

۴. قدرنشناس نباشید

توجه داشته باشید که چنانچه به هر دلیل در پایان سخنرانی و یا تدریس خود از حضار و مخاطبین تشکر نکنید، این امکان وجود دارد که سوء تفاهم‌های بسیاری به وجود آید و به همین دلیل است، که تأکید ما همیشه برای آماده کردن متن پایان سخنرانی به شکل کاملاً جدی و اصولی است؛ چراکه اگر شما این نمونه متن را انتخاب نکنید و به آن نیندیشید صددرصد نخواهید توانست اعتبار و جایگاه خود را به درستی نشان دهید.

مهم‌ترین پیامد این کار می‌تواند این باشد که شما را به فردی تبدیل می‌کند که به هیچ عنوان انسان قدرشناسی نیستید. آن چنان مغرور و از خود راضی هستید که از زمان و وقتی که مخاطبین برای شما قائل شده‌اند را به هیچ وجه نمی‌بینید و تشکر و قدردانی را به جا نمی‌آوردید و به همین سادگی، باعث دلزدگی حضار و مخاطبین در سخنرانی‌های بعدی خود می‌شوید و بدین ترتیب است که پیشنهاد ما به شما این است که سعی کنید نسبت به آماده کردن نمونه متن پایان سخنرانی به شکل ویژه تمام عوامل را در نظر بگیرید، تا بتوانید حضار و مخاطبین خود را برای سخنرانی و یا تدریس‌های آینده به صورت هرچه خاص‌تر مشتاق کنید.

اهمیت تشکر و قدر شناسی در زندگی

اما ممکن است برخی از افراد به هر دلیل ندانند که باید از چه کسی تشکر کنند و به همین خاطر در نوشتن متن پایان سخنرانی دچار مشکل می‌شوند. ما در اینجا به شما یادآوری می‌کنیم که شما عزیزان قادر هستید از افراد زیادی همانند فردی که مراسم را برای شما برگزار کرده است، نهایت تشکر و قدردانی را داشته باشید.

مهم‌تر از همه از مخاطبین و شرکت‌کنندگان که زمان خود را در اختیار شما قرار داده‌اند به طور صددرصد باید تشکر کنید و این مورد در اولویت است. در هر صورت افراد و کسانی که با شما همکاری کرده‌اند لایق تشکر شما هستند. توصیه ما به شما این است که اگر قصد دارید انسان موفقی باشید سعی کنید قدرشناسی و تشکر از دیگران و اطرافیان خود را به یکی از عادت‌های اصلی زندگی خود تبدیل کنید. این چنین از نظر شخصیتی دیگران شخصیت شما را با شخصیتی بسیار ارزشمند می‌شناسند.

عمدتا انسان‌هایی که تشکر و قدرشناسی را به هیچ عنوان در روال زندگی خود به‌کار نمی‌گیرند به هیچ وجه انسان‌هایی با ثبات اخلاقی منظمی نیستند نمی‌توانند به شکل صحیحی در رابطه باشند.

مهم‌ترین چیزی که افراد باید در روابط خود به عنوان یک مهارت به آن بیندیشند قدرشناسی و احترام به اطرافیان است. آماده کردن نمونه متن پایان سخنرانی صددرصد می‌تواند به تمام این قضایا اشاره واضحی داشته باشد.

نمونه هایی از متن پایان سخنرانی

  • در خلوص و خلوت پنهانی ام من پر از موسیقی روحانی‌ام

          ای خدای لحظه‌های دلپذیر     شادی این لحظه را از ما مگیر

  • لبتان پرخنده، قلبتان از مهرآکنده، دولتتان پاینده و هر روزتان فرخنده باد
  • خدای اطلسی‌ها با تو باشد پناه بی کسی‌ها با تو باشد

         تمام لحظه‌های خوب یک عمر  بجز دلواپسی‌ها با تو باشد

  • که ایزد مقامی ببخشد بلند   برآنان که‌در بحر دانش درند

         بر اعمال روشن به سر ضمیر   همه هست آگه خدای خبیر

  • شب که آرام تر از پلک ، تو را می‌بندم با دلم طاقت دیدار تو تا فردا نیست
  • به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی
  • ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست     هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام
  • که چند به کودکی باستاد شدیم         یک چند به استادی خود شاد شدیم
  • پایان سخن شنو که ما را چه رسید      از خاک در آمدیم و بر باد شدیم

  • سعدیا عمر گران مایه به پایان آمد

          همچنان قصه سودای تو را پایان نیست

  • مرا سخن به نهایت رسید و فکر به پایان

         هنوز وصف جمالت نمی‌رسد به نهایت

  • نرود هوشمند در آبی

          تا نبیند نخست پایانش

  • هنوز قصه هجران و داستان فراق

         به سر نرفت و به پایان رسید طومارم

  • دولتت باد وگر از روی حقیقت برسی

         دولت آنست که محمود بود پایان

  • گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید

          هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور

  • در این پایان در این ساران چو گم گشتند هشیاران

         چه سازم من که من در ره چنان مستم که لاتسأل

  • به پایان بر چو این ره بر گشادی

         تمامش کن چو بنیادش نهادی

اهمیت پایان سخنرانی

پایان سخنرانی و تدریس مهم‌ترین زمانی است که باید به آن توجه شود؛ چرا که پایان سخنرانی می‌تواند نهایت تأثیرپذیری را روی مخاطبان بگذارد. به یاد داشته باشید که نمونه متن پایان سخنرانی به شما کمک می‌کند تا بهترین پایان را بتوانید برای سخنرانی و تدریس خود در نظر بگیرید.

چنانچه شما از تشکر در پایان سخنرانی غافل باشید به هیچ عنوان نخواهید توانست تأثیر عمقی سخنرانی خود را منتقل کنید. بعد از جمع‌بندی تمام مباحث سخنرانی بهتر است با توجه به نمونه متن پایان سخنرانی سعی کنید از جملات و عبارات مفهومی استفاده کنید.

به شکل کاملاً واضح و خاص این قدرت را داشته باشید که به عنوان فردی خلاق و کاملاً حرفه‌ای پایان سخنرانی خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنید. به شکلی که برای ابتدای تدریس و سخنرانی خود یک برنامه خاص را در نظر می‌گیرید باید برای پایان سخنرانی و تدریس از جملات و عبارات متفاوت استفاده کنید.

به همه چیز توجه کنید

شما هرچه به پایان سخنرانی خود توجه بیشتری داشته باشید صددرصد تاثیر سخنرانی شما روی مخاطب نیز بیشتر خواهد بود؛ چرا که تمامی هدف شما در یک جمع‌بندی کلی در پایان سخنرانی مشخص می‌شود. در پایان از مخاطبین و حضار خود به واسطه صبر و شکیبایی و همچنین توجهی که داشته‌اند تشکر ‌کنید و تا حد امکان سعی کنید، در کنار جملات زیبا به نشانه‌های مثبت سخنرانی اشاره کنید.

بسیاری از سخنرانان حرفه‌ای در پایان متن سخنرانی خود سعی می‌کنند از اشعار شاعران بلند پایه و یا بسیاری از جملات انگیزشی برای سخنرانی استفاده کنند. در هر صورت انتخاب با شماست تا با توجه به فضای سخنرانی و تدریس بتوانید از هر کدام از راهکارهای گفته شده به‌نحو احسن استفاده کنید.

سعی کنید اشعاری که انتخاب می‌کنید با موضوع سخنرانی و تدریس شما مطابقت داشته باشد و حتی به صورت مفهومی در ابتدا شعر را متوجه شوید تا بتوانید آن را به شیوه‌ای درست و حرفه‌ای به مخاطب خود منتقل کنید.

اما چنانچه شما قادر باشید از شعرهای تقریباً کوتاه و پرمعنی استفاده کنید علاوه‌بر این که مخاطب را خسته نمی‌کنید به شکل حرفه‌ای‌تری سخنرانی خود را به پایان خواهید رساند.

برخی از سوالات رایج:

۱. برای یک سخنرانی موفق به چه عواملی باید توجه داشت؟

۱. تشکر در پایان سخنرانی
۲. گام‌به‌گام در سخنرانی عمل کنید.
۳. زیاد جدی نباشید.
۴. درست از کلمات استفاده کنید.

۲. برای بهتر استفاده کردن از کلمات در سخنرانی چند مورد ذکر کنید؟

۱. مثل همیشه عالی هستید
۲. هرگز لطفتان فراموش نمی‌کنم
۳. لطفتان همیشه پایدار
۴. از لطف و محبت شما کمال تشکر و قدردانی را دارم

۳. اهمیت پایان سخنرانی چیست؟

در پایان سخنرانی درواقع شما مطالبی را ارائه داده‌اید را به طور خلاصه با استفاده از کلمات مناسب بیان می‌کنید بر همین اساس لازم است تا به پایان سخنرانی اهمیت دهید.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

تعریف هدف (Goal) ، دلایل مهم برای هدف و هدف گذاری

در این مقاله سعی داریم به تعریف جامعی از هدف و هدف‌گذاری برسیم و بگوییم که هدف یعنی چه؟ پس با ما انتهای مطلب همراه باشید تا با تعریف هدف آشنا شوید.

تعریف هر شخص از هدف متفاوت است، هدف چیزی است که امیدوارید به آن دست یابید، مخصوصاً در صورت نیاز برای رسیدن به آن حاضرید وقت و تلاش زیادی صرف کنید. شما برای رسیدن به اهداف باید برنامه‌ای مشخص داشته باشید و هدف گذاری کنید.

۶ دلیل برای تعیین اهداف مهم است

هدف چیست؟ موفقیت شخصی چگونه به دست می‌آید؟ این سوال جزء رایج‌ترین سوالاتی که همیشه از ما سوال می‌شود این است که تعیین هدف چرا مهم است؟ یا آیا واقعاً برای تعیین اهداف، هدف گذاری لازم است؟

تعریف هدف به گفته یکی از بزرگان به معنی تعیین اولین قدم در تبدیل امر نامرئی به امر مرئی است. در اینجا شش دلیل برای مهم بودن تعیین اهداف ذکر شده‌ بیان می‌کنیم.

  • اهداف، شما را متمرکز می کنند

بدون هدف، تلاش‌هایی که می‌کنیم اغلب، ما را گیج می‌کنند. زمانی که برای انجام هر کاری هدف گذاری می‌کنید باعث می‌شود وظایف خود را با دقت انجام دهید و از هر گونه تلاش بیهوده پرهیز کنید. اگر به دنبال اطلاعات بیشتری درباره تمرکز هستید

  • اهداف، به شما کمک می‌ کنند تا پیشرفت کنید

توانایی خود برای رسیدن به یک هدف تنها در صورتی امکان پذیر است که در وهله اول آن را تعیین کنید. توانایی مشخص کردن هدف به شما کمک می‌کند تا تمرکز خود را حفظ کنید، سر خود را بالا نگه دارید و انرژی خود را حفظ کنید. همچنین مانع پایین آمدن تمرکز شما خواهد شد.

گاهی اوقات، هنگام تلاش برای رسیدن به موفقیت در کار ، زود دلسرد می‌شوید؛ زیرا هنوز احساس نمی‌کنید که به مقصد رسیده‌اید. با این حال، هنگامی که پیشرفت را حین کار در جهت رسیدن به یک هدف خاص اندازه‌گیری می‌کنید، خواهید دید که اگرچه ممکن است به جایی که می‌خواهید نرسید باشید، اما در جهت درست حرکت کرده‌اید و وضعیت بسیار بهتری نسبت به محل شروع خود دارید.

  • اهداف، کمک می‌ کنند تا شما با انگیزه بمانید

عقب انداختن کار تا فردایی که هیچ هدفی در آن نیست بسیار آسان است. برای مثال، زندگی یک فرد ورزشکار را در نظر بگیرید. میل آن‌ها برای رسیدن به اهداف‌شان، آن‌ها را در سالن ورزشی نگه می‌دارد در حالی كه در حالت عادی ترجیح می‌دهند از این كار پرهیز كنند. همیشه به همین ترتیب است که داشتن هدف، انگیزه شما را حفظ می‌کند!

  • اهداف به شما کمک می‌ کنند تا از تاخیر بپرهیزید

به تعویق انداختن هدف چیزی است که همه ما گاه‌به‌گاه با خود مبارزه می‌کنیم تا به این وضع دچار نشویم. با این حال، هنگامی که در زندگی اهداف مشخصی را برای رسیدن به هدف تعیین می‌کنید، به شما کمک می‌کند تا درک کنید که به عقب انداختن انجام کارهای تعیین شده خطرناک است.

زمانی که وقت تلف شد، آن روز دیگر گذشته است و شما را از آن هدف دور می‌کند. «پابلو پیکاسو» می‌گوید: فقط آنچه را که حاضرید بخاطر انجام ندادن آن، بمیرید، تا فردا کنار بگذارید.

  • وقتی هدف گذاری می‌ کنید به بیشتر از آنچه که می‌ خواهید می‌ رسید

هنگامی که هدفی را تعیین می‌کنید و به آن می‌رسید طعم پیروزی به شما لذتی می‌بخشد که شما می‌خواهید دوباره آن را بچشید.

معنی آن چیست؟ شما خود را به سمت پله بعدی نردبان را فشار می‌دهید، خود را به چالش می‌کشید که از سقف دیگری عبور کنید، حتی به موفقیت‌های بیشتری نیز دست پیدا می‌کنید. تلاش برای دستیابی به اهداف و اهداف غافلگیرکننده به شما کمک می‌کند تا بیش از آنچه فکر می‌کنید ممکن است به موفقیت برسید.

  • اهداف به شما کمک می‌ کنند تا به آنچه را در زندگی می‌ خواهید برسید

تعیین کردن هدف‌ ها شما را مجبور می‌کند تا به آنچه که واقعاً از زندگی می‌خواهید، برسید. شما می‌خواهید به کجا برسید؟ سطح درآمدی که می‌خواهید داشته باشید چقدر است؟ زندگی راحت شما چگونه است؟ خانه رویایی شما چطور؟ برای رسیدن به آرزوهای خود به چه درآمدزایی نیاز دارید؟

بعد از تعیین این اهداف نهایی، خواسته‌های خود را به اهداف قابل دستیابی و قابل اندازه‌گیری تقسیم می‌کنید. این اهداف کوتاه‌مدت انگیزه شما را حفظ می‌کنند و به شما کمک می‌کنند از به تعویق انداختن کارها جلوگیری کنید. بنابراین، تعیین هدف، دستیابی و پشت سر گذاشتن اهدافی است که بهترین‌ها را برای زندگی شما را ممکن می‌کنند.

قوانین طلایی تعیین هدف

پس از اشنایی با این که هدف چیست؟ همیشه این پنج قانون را برای تنظیم موفقیت خود داشته باشید

۱. اهدافی را تعیین کنید که انگیزه‌ دهنده به شما باشند

وقتی برای خود اهدافی تعیین می‌کنید، مهم است که آن‌ها به شما انگیزه دهند: این بدان معنا است که مطمئن شوید این کارها از نظر شما مهم هستند و دستیابی به آن‌ها ارزش دارد. اگر علاقه چندانی به نتیجه هدف گذاری‌تان ندارید، یا با توجه به تصور خودتان از آینده، آنها بی‌ربط هستند، احتمال این که شما برای تحقق آن‌ها تلاش کنید بسیار کم است.

داشتن انگیزه کلید دستیابی به اهداف است. اهدافی را تعیین کنید که مربوط به اولویت‌های بالای زندگی شما باشد. شما با داشتن تمرکز، می‌توانید اهداف بسیار زیادی را به پایان برسانید. دستیابی به هدف نیاز به تعهد دارد، بنابراین برای به حداکثر رساندن احتمال موفقیت، باید نگرش شما به این گونه باشد که: «من باید این کار را انجام دهم».

وقتی این انگیزه را ندارید، خطراتی را که باید برای تحقق بخشیدن به هدف انجام دهید، عقب می‌اندازید. این به نوبه خود باعث می‌شود که از خود ناامید و ناامیدتر شوید، که این باعث کاهش انگیزه می‌شوند. شما می‌توانید در یک‌ ذهنیت بسیار مخرب: «من نمی‌توانم کاری انجام دهم» یا «نمی‌توانم در هر کاری موفق باشم» خود را غوطه‌ور سازید و به اهداف خود نرسید.

برای اطمینان از انگیزه بخشیدن به هدف خود، بنویسید که چرا این هدف برای شما ارزشمند و مهم است. از خود بپرسید، «اگر من می‌خواستم هدف خود را با دیگران در میان بگذارم، به آنها چه می‌گویم كه آن‌ها را متقاعد كنند كه این هدف ارزشمندی است؟» اگر تردید کردید یا اعتماد به توانایی خود را برای تحقق بخشیدن به هدف از دست دادید، می‌توانید از جملات انگیزشی استفاده کنید.

۲. اهدافی هوشمندانه تعیین کنید

احتمالاً قبلاً اصطلاح اهداف هوشمندانه را شنیده‌اید. اما آیا شما همیشه قانون را اعمال می‌کنید؟ واقعیت ساده این است که برای قدرتمند بودن اهداف، باید آن‌ها را هوشمندانه طراحی کرد. اهداف‌تان را مشخص کنید زیرا اگر اهداف مبهم باشند راه رسیدن به آن‌ها را دشوار خواهد بود. به یاد داشته باشید، شما به هدف نیاز دارید تا راه را به شما نشان دهد. با تعیین دقیق این‌که در کجا می‌خواهید به جایی که می‌خواهید بروید، تا جایی که می‌توانید راه هموار و آسان کنید.

اهداف‌تان را قابل اندازه‌گیری تعیین کنید و مبالغ دقیق، تاریخ و موارد دیگر را در اهداف خود بگنجانید تا بتوانید میزان موفقیت خود را بسنجید. اگر هدف شما به سادگی کاهش هزینه‌ها تعریف شود، چگونه می‌دانید که چه زمانی موفق بوده‌اید؟ اگر در یک ماه کاهش ۱ درصدی داشته باشید یا در دو سال کاهش ۱۰ درصدی؟

بدون روشی برای اندازه‌گیری موفقیت خود، شما هیچ گاه نمی‌دانید که کی به هدف خود رسیده‌اید. سعی کنید که اهداف محدود به زمان را تعیین کنید زیرا اهداف شما باید مهلت داشته باشند. باز هم، این بدان معنی است که شما می‌دانید چه زمانی می‌توانید موفقیت‌تان را جشن بگیرید. وقتی به صورت ضرب‌الاجل روی هدف‌تان کار می‌کنید، باعث می‌شود که موفقیت خیلی سریع‌تر حاصل گردد.

۳. اهداف‌ تان را بنویسید

عمل فیزیکی نوشتن یک هدف، آن را واقعی و ملموس می‌کند. شما هیچ بهانه‌ای برای فراموش کردن در مورد آن ندارید. همان‌طور که می‌نویسید، از کلمه خواهد به جای «می‌خواهم» یا «ممکن می‌کنم» استفاده کنید. به عنوان مثال، «من امسال هزینه‌های عملیاتی خود را ۱۰ درصد کاهش می‌دهم»، «من می خواهم امسال هزینه‌های عملیاتی خود را ۱۰ درصد کاهش دهم».

بیان هدف اول قدرت دارد و شما می‌توانید اعمال خود را در کاهش هزینه‌ها ببینید، هدف دوم فاقد اشتیاق است و در صورت کنار گذاشته شدن بهانه‌ای به شما می‌دهد.

اهداف خود را در مکان‌های قابل مشاهده قرار دهید تا هر روز به خود یادآوری کنید که قصد انجام چه کاری را دارید. آن‌ها را به عنوان یک یادآوری ثابت روی دیوارها، میز کار، مانیتور کامپیوتر، آینه‌ها یا یخچال قرار دهید.

۴. یک برنامه عملیاتی تنظیم کنید

این مرحله اغلب در روند تعیین هدف از دست می رود. آنقدر روی نتیجه متمرکز می‌شوید که فراموش می‌کنید تمام مراحل لازم را در طول مسیر برنامه‌ ریزی کنید. با نوشتن مراحل جداگانه و سپس با تکمیل مراحل از روی هرکدام، متوجه خواهید شد که در حال رسیدن به هدف نهایی خود هستید. این بحث مهم به ویژه اگر هدف شما بزرگ یا بلندمدت باشد، بسیار مهم است..

۵. با هدف‌ تان همراه باشید!

به یاد داشته باشید، تعیین هدف یک فعالیت مداوم است، نه فقط وسیله‌ای برای رسیدن به مقصد. برای این که خود را در مسیر خود نگه دارید، یادآوری ایجاد کنید و بازه‌های زمانی منظمی را برای بررسی اهداف خود ایجاد نمایید.

مقصد نهایی شما ممکن است در طولانی مدت کاملاً یکسان باقی بماند، اما برنامه عملیاتی که در این راه برای خود تنظیم کرده‌اید، می‌تواند به میزان قابل توجهی تغییر کند. اطمینان حاصل کنید که ارتباط، ارزش و ضرورت همچنان بالا است.

نکات تنظیم هدف

  1. یک جلسه طوفان فکری انجام دهید. شش دقیقه به خود فرصت دهید تا لیستی از آنچه می‌خواهید در ۲۰ سال آینده بدست آورید، ایجاد کنید، انجام دهید، بدهید یا تجربه کنید. در این زمان هرچه سریع‌تر ریز اهداف‌تان را یادداشت کنید.
  2. اهداف خود را تصفیه کنید. تعیین ضرب‌الاجل برای فرآیند تعیین هدف بسیار مهم است. از لیست خود برگردید و یک، سه، پنج، ۱۰ یا ۲۰ ماه در کنار هر هدف بنویسید تا مشخص کنید که برای دستیابی به هر هدف چه مدت زمان لازم دارید.
  3. لیست خود را مرور کنید. چهار هدف برتر و اصلی یک ساله خود را انتخاب کنید. این‌ها اهدافی هستند که واقعاً شما را به وجد می‌آورند. برای هر هدف چند خط بنویسید و توضیح دهید که چطور طی ۱۲ ماه آینده قرار است کاملاً به این اهداف برسید.
  4. اهداف خود را ارزیابی کنید. آیا اهداف شما مشخص است؟ قابل اندازه‌گیری است؟ قابل دستیابی است؟ واقع‌ بینانه است؟ آیا آن‌ها یک بازه زمانی مشخص دارند؟ این‌ها اجزای یک هدف هوشمندانه هستند. شما اهداف هوشمندانه‌ ای را با هدف و هدف‌گذاری تعیین می‌کنید، و آن‌ها را ملموس‌تر و قابل دسترسی‌تر می‌کنید که به چشم‌تان آن اهداف آسان‌تر بیاید.



تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

فهرست کامل جملات انگیزشی برای سخنرانی ، جملات انگیزشی سخنرانی

اگر می‌خواهید به یک سخنران ماهر و بزرگ تبدیل شوید، باید مانند سخنرانان بزرگ نیز صحبت کنید و یا با جملات انگیزشی برای سخنرانی‌ آشنا شوید. در دنیای سخنرانی‌های انگیزشی جملات متفاوتی وجود دارد که با گفتن آن‌ها می‌توانید دریچه ای جدید را در ذهن مخاطب خود ایجاد کنید.

با بکار بردن جملات انگیزشی برای سخنرانی روحیه مخاطب خود را تقویت نموده و او را تحریک به گوش دادن به ادامه سخنرانی انگیزشی خود می‌کنید، اگر با جملات انگیزشی آشنایی ندارید و به دنبال نمونه های کارآمد و قوی آن‌ها هستید، به شما توصیه می‌کنیم که این مطلب را تا انتها مطالعه نمایید. پس از خواندن این مطلب شما می‌توانید به راحتی جملات جالبی را در سخنرانی‌های خود استفاده کنید، تا سخنرانی شما جذاب‌تر و حرفه ای تر به نظر برسد. با ما باشید.

تقویت مهارت سخنرانی

پیش از آنکه به سراغ جملات انگیزشی برای سخنرانی برویم بهتر است کمی با قوانین و اصول سخنرانی آشنا شویم. یکی از بهترین راه‌ها برای افزایش مهارت سخنرانی این است که بهترین‌ها را در این حوزه شناسایی کنید و با بهره گیری از رفتار و حرف‌های آن‌ها مهارت‌های خود را افزایش دهید. آن‌ها می‌توانند برای شما نقش الگو را ایفا کنند.م

یکی دیگر از روش‌های تقویت مهارت سخنرانی شرکت کردن در کلاس‌های فن بیان است. با حضور در این کلاس‌ها شما می‌توانید نحوه درست صحبت کردن و حتی ادای کلمات را بیاموزید. اگر درباره فن بیان به دنبال اطلاعات بیشتری هستید

اگر فرصت شرکت در کلاس‌های حضوری را ندارید بهتر است که در کلاس‌های آنلاین و یا غیرحضوری این حوزه شرکت کنید. در این کلاس‌ها علاوه بر یادگیری فن بیان، تمرین‌های کاربردی عملی نیز به شما داده می‌شود و با انجام دادن این تمرین‌ها بدون شک می‌توانید همانند یک سخنران واقعی صحبت کنید. حال شما را با بهترین جملات انگیزشی برای سخنرانی آشنا می‌کنیم.

بهترین جملات انگیزشی برای سخنرانی

در این بخش شما را با جملات جذاب انگیزشی برای سخنرانی آشنا می‌کنیم. با مطالعه این لیست می‌توانید آن ها را در سخنرانی‌های خود استفاده کرده و مخاطبین خود را بیشتر و بهتر به سخنرانی‌تان جذب نمایید. مطالعه شعر برای شروع سخنرانی می تواند مفید باشد.

  1. برای بدست آوردن هر چیزی باید تلاش کنی، پس همین حالا دست به کار شو
    از زمان کودکی تا به امروزه هر خواسته ای که داشتیم، به ما گفتند به دنبال آن برو و خودت آن را به دست بیاور. اگر این طرز تفکر را اکنون داشته باشیم، می‌توانیم به نتایج خوبی دست پیدا کنیم. انسان‌های موفق و بزرگ با این ذهنیت که تنها با تلاش کردن به موفقیت می‌رسی، می‌توانند به اهدافشان برسند. برای سخنرانی نیز باید کار کنید، تمرین کنید، تلاش کنید تا بتوانید یک سخنرانی جذاب داشته باشید.
  2. بزرگترین ریسک در زندگی، ریسک نکردن است
    تا زمانی که به سمت سخنرانی نروید، از آن ترس دارید، اما واقعا ریسک نکردن، بزرگترین ریسک در زندگی شماست. یکبار ریسک کنید و سخنرانی کنید، دل خود را به دریا بزنید و در جمع صحبت کنید، این ریسک کردن می‌تواند به شما در روند موفقیتتان کمک شایانی کند.
  3. بزرگترین لذت در زندگی انجام دادن کارهایی است که دیگران می‌گویند شما نمی‌توانید
    شاید این اتفاق برای شما هم پیش آمده باشد. در پی انجام کاری هستید و افرادی به شما می‌گویند که نمی‌توانید این کار را انجام دهید، در چنین شرایطی باید مصمم‌تر پیش بروید و به همگان ثابت کنید که می‌توانی. تو می‌توانی در واقع یکی از بهترین و موثرترین جملات انگیزشی برای سخنرانی است.
  4. موفقیت بسیار ساده است تنها کافیست هر چیزی را به طور درست و در زمان درستی انجام دهید.
    این جمله برای سخنرانی‌ها هم صدق می‌کند. باید در سخنرانی خود از جملات و کلمات در شکل و زمان درست استفاده کنید تا حرف‌هایتان به دل مخاطبین بنشیند. اگر می‌خواهید یک سخنران حرفه ای شوید بهتر است که در زمان و مکان صحیح صحبت کنید.
  5. هرگز منتظر فرصت نباش، فرصت‌ها را خودت خلق کن
    بسیاری از افراد همیشه منتظر هستند تا فرصتی برایشان به وجود آید تا کاری را انجام دهند و یا سخنرانی کنند، این فرصت شاید هرگز به سراغ شما نیامد، پس باید خودتان این فرصت را برای خود ایجاد کرده و آن کار را انجام دهید. در امر سخنرانی نیز، باید صحبت کنید، تا ترس شما از سخنرانی بریزد، فن بیان را در خود تقویت نمایید و از موقعیت فرار نکنید، زیاد صحبت کردن می‌تواند تسلط شما را بیشتر و بیشتر کند.
  6. گذشته افراد قدرتی بر زمان حال آن‌ها ندارد
    اگر جزء آن دسته از افراد هستید که یک بار فرصتی را خراب کرده اید و از گذشته خود ترس دارید، بهتر است بگوییم که هر چقدر در زمان گذشته بد بودید، اکنون می‌توانید به اندازه کافی خوب باشید و کار خود را با مهارت انجام دهید. می‌توانید جملات انگیزشی برای سخنرانی خود آماده کرده و اکنون خود را بسازید.
  7. برای کاری تلاش کن که تصور می‌کنی، نمی‌توانی آن را انجام دهی
    این جمله شبیه جمله تو می‌توانی است. زمانی که افراد دیگر شما را از رسیدن به هدف خود مایوس کرده‌اند باید ناامیدی را کنار گذاشته و برای رسیدن به موفقیت تمام تلاش خود را بکنید.
  8. گاهی وقت‌ها شما موفق می‌شوید، اما گاهی اوقات یاد می‌گیرید
    موفق شدن کار راحتی نیست، ممکن است شما در این مسیر بارها و بارها شکست بخورید تا به هدفتان برسید. پس همین شکست‌ها و اتفاقات هستند که به شما نکات زیادی را آموزش می‌دهند.
  9. از کارهایی که کردید هیچ وقت پشیمان نشوید، اما از شانس‌های خود برای موفقیت استفاده کنید.
    طراح این جمله مسلما منظورش این بوده است که حسرت کارهایی که نکرده اید را نخورید. طبیعتا تعداد شانس‌هایی که هر فرد در زندگی نصیبش می‌شود زیاد نیست، پس بهتر است از همان شانس‌های کم به خوبی استفاده کرد.
  10. چند چیز که دیگر نمی‌توانید آن‌ها را بدست آورید: کلمات زمانی که گفته می‌شوند، لحظات زمانی که از دست می‌روند و زمان، وقتی که سپری می‌شود، پس هشیار باشید.
  11. شما نمی‌توانید به عقب برگردید و از ابتدا شروع کنید، اما می‌توانید همین حالا یک شروع عالی داشته باشید.
  12. زندگی ۲ قانون دارد: ۱. هرگز کم نیاور و ۲. هرگز قانون شماره یک را فراموش مکن.
  13. از همان جایی که هستید آغاز کنید، از هر آنچه که دارید استفاده کنید تا کاری که دوست دارید انجام دهید.
  14. اگر شما شکست بخورید، شاید ناامید شوید اما اگر به خوبی تلاش نکنید، مسلما شکست خواهید خورد.
  15. زمانی که چیزی از دست می‌دهید، درسی که از آن گرفته اید را هرگز از دست ندهید.
  16. هیچوقت به قدری نگران رسیدن به مقصد نباش که حتی حرکت کردن را نیز فراموش کنی.
  17. اگر زبانتان بتواند پیام‌های قلب شما را بازگو نماید، شما مقادر خواهید بود به خوبی حرف بزنید.
  18. اگر سخن تو بهتر است سکوت بود، بگو! در غیر این صورت بهتر است ساکت باشی.
  19. اگر نتوانی پیام خودت را در یک جمله ساده بگویی، مسلما نمی‌توانی آن را در یک ساعت هم بازگو کنی.
  20. در سخنرانی، مکث کردن باارزش‌ترین چیز است.
  21. مردم همیشه آنچه که می‌گویید و آنچه که انجام می‌دهید را فراموش می‌کنند اما احساسی که در آن‌ها به وجود اورده اید را هرگز فراموش نخواهند کرد.
  22. اگر فکر می‌کنید که نمی‌توانید کاری را انجام دهید و یا فکر می‌کنید که می‌توانید کاری را انجام دهید در هر دو صورت حق با شما است.
  23. زمانی که حرفی برای گفتن ندارید، آرام باشید. زمانی که اشتیاق شما را وادار به حرکت کرد، آنچه که برای گفتن دارید را بگویید.
  24. آنچه که می‌گویید مهم است چرا که در اکثر موارد دهان شما از قلبتان پر است.
  25. یک سخنران خوب پر شور بوده و به نکات اصلی اشاره می‌کند.
  26. بهترین راه برای غلبه کردن ترس در صحنه این است که کاملا بدانید در چه موردی می‌خواهید صحبت کنید. (مطالعه مقاله مدیریت ترس از سخنرانی می تواند به شما در این رابطه کمک کند.)
  27. آمادگی قبل از هر چیزی کلید موفقیت است.
  28. برای هر دقیقه صحبت کردن، نیاز به یک ساعت آماده سازی دارید.
  29. کلمات دارای قدرت باورنکردنی هستند و می‌توانید به وسیله آن‌ها قلب مردمان را به اوج رسانده و یا آن را دردناک کنید.
  30. از توانایی‌های بالقوه خود بهره نمی‌گیرید اگر نمی‌توانید با افراد ارتباط خوبی برقرار کنید.
  31. سخنرانانی که از آموخته های خود در زندگی صحبت می‌کنند در جلب توجه مخاطبین خود هرگز کوتاهی نکرده اند.
  32. مخاطبین تنها تا زمانی که بدانند به کدام سمت در حال حرکت هستید به شما گوش می‌دهند.
  33. نگارش یک سخنرانی بدون توجه به مخاطب، مانند نگارش یک نامه عاشقانه به یک فرد ناشناس است.
  34. برای اینکه بتوانید ارتباط برقرار کنید، باید به این درک برسید که شما در جهان متفاوت هستید و از این درک بتوانید به عنوان یک راهنما برای برقراری ارتباط با افراد استفاده نمایید.
  35. برای اینکه مخاطب خود را تحت تاثیر قرار دهید، باید هنگام صحبت کردن به او نگاه کنید.
  36. همانند یک فرد عاقل فکر کنید، اما با افراد دیگر به زبان خودشان رابطه برقرار کنید.
  37. شوخ طبعی به عنوان یک شمشیر لاستیکی استفاده می‌شود تا شما بدون خونریزی نکات را بیان نمایید.
  38. اگر می‌خواهی حقیقت را به مردم بگویی، باید آن‌ها را بخندانی، در غیر این صورت تو را خواهند کشت.
  39. دنیا به شدت منتظر حرف‌های نگفته شماست.
  40. تمام سخنرانان بزرگ دنیا، سخنرانان بدی در ابتدا بودند.
  41. لبخند پیام آور دقیق حسن نیت در شماست.
  42. آماده نکردن خود برای قرار گرفتن در موقعیت، آماده شدن جهت شکست است.
  43. تفکر خلاق در واقع یک سرقت ادبی کاملا هوشمندانه است.
  44. خودت باش و تنها به خودت ایمان بیاور، آن بیرون دنبال شخص موفق نباش
  45. تو به تنهایی نمی توانی دنیا را تغییر دهی، اما می‌توانی سنگی را درون آب بیندازی و موج‌های زیادی خلق کنی.

اهمیت جملات انگیزشی برای سخنرانی

در زندگی هر فردی موقعیت‌های زیادی وجود دارد که در آن‌ها قدرت بیان و مهارت سخنرانی می‌تواند به آن‌ها کمک کند. به عنوان مثال، در یک کنفرانسی باید در مورد سازمان خود صحبت کنید تا موفق به دریافت جایزه شوید، و یا در یک کلاس درسی باید موضوعات را به افراد تازه کار آموزش داده و با ارائه مطالب آن‌ها را آگاه کنید. پس داشتن مهارت‌های سخنرانی می‌تواند اهمیت زیادی برای افراد داشته باشد.

به دست آوردن مهارت‌های سخنرانی می‌تواند در دیگر حوزه‌های زندگی شما بسیار مهم باشد. سخنرانی خوب می‌تواند اعتماد به نفس را در شما تقویت نموده و فرصت‌های زیادی را برای شما به وجود آورد که نداشتن آن هم می‌تواند سد راه شما باشد. در سخنرانی استراتژی‌هایی وجود دارد که با استفاده از آن‌ها می‌توانید به یک سخنران خوب تبدیل شوید:

  • برنامه ریزی داشته باشید
  • تمرین کنید
  • مخاطب را باید درگیر کنید.
  • دقت داشتن به زبان بدن
  • مثبت اندیش بودن
  • هرگز مضطرب نباشید
  • سخنرانی‌های خود را ضبط کنید.

با رعایت این نکات قطعا می‌توانید در هر جمعی سخنرانی بسیار خوبی داشته باشید به شرط آنکه همواره اعتماد به نفس خود را حفظ کرده و کلمات را در شکل درست خود به کار ببرید.

نتیجه گیری

در این مطلب شما را با انواع جملات انگیزشی برای سخنرانی آشنا کردیم. با بکار بردن این جملات در سخنرانی‌های خود می‌توانید مخاطبان را به خود جذب کرده و یک سخنرانی جذابی داشته باشید. همچنین اگر در آغاز راه هستید، بعضی از این جملات در مورد سخنرانی می‌تواند به شما انگیزه دهد تا خود را در موقعیت مناسب قرار داده و هرگز از بودن بر روی صحنه ترس نداشته باشید. از اینکه در این مطلب با ما همراه بودید، بسیار سپاسگزاریم.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

اهمیت شعر خوانی برای شروع سخنرانی ، نمونه بهترین اشعار برای شروع سخنرانی

در فرهنگ ما ایرانیان، شعر و ادبیات همیشه جایگاه ویژه‌ای داشته است پس استفاده از شعر برای شروع سخنرانی می‌تواند یک راه هوشمندانه برای این کار باشد. یکی از آدابی که در بحث سخنرانی و آغاز آن وجود دارد، استفاده از همین شعرهای ادب پارسی است. شعرای کهن و نوی ما اشعاری دارند که نه تنها از مفاهیم غنی هستند، بلکه دارای ویژگی‌هایی هستند که برای شروع صحبت و جذب شنونده مناسب هستند.

در این مقاله قصد داریم، تا بهترین شعر برای شروع سخنرانی را معرفی کنیم و به این موضوع بپردازیم که، چرا استفاده از شعر باعث جذب مخاطب می‌شود.

چرا در شروع سخنرانی شعر بخوانیم؟

شکل آهنگین شعر باعث می‌شود شنونده احساس خوشایندی پیدا کند. یکی از مهمترین دلایل استفاده از شعر برای شروع سخنرانی همین است. ضمن این که علاقه‌مندی ایرانیان به شعر، باعث شده است تا چنین شیوه آغازی جذاب باشد.

استفاده از شعر برای شروع سخنرانی باعث می‌شود، افرادی که به شعر علاقه‌مند هستند، وقتی یکی از قطعات مورد علاقه خود را می‌شنود، به آنچه شما می‌خواهید بگویید جذب می‌شود. بنابراین قدرت شعر را جدی بگیرید و تصور نکنید که به یک کلیشه تبدیل شده است.

بنابراین اگر بخواهیم نکته‌وار به چرایی استفاده از شعر در شروع سخنرانی اشاره کنیم، موارد زیر پاسخ درستی هستند:

  • ایجاد اشتیاق در شنونده.
  • القای حس آرامش و اعتماد به نفس.
  • نشان دادن این که برای شنوندگان ارزش قائل هستید و عجله‌ای ندارید.
  • نشان دادن این که اهل مطالعه هستید، بنابراین سخنرانی شما ارزش شنیدن دارد.

بهترین شعر برای شروع سخنرانی چیست؟

وقتی صحبت از انتخاب بهترین شعر می‌شود، ایده‌های مختلفی به ذهن خطور می‌کند. این که آیا باید براساس شاعر تصمیم‌گیری کنیم یا این که محتوا درجه اول اهمیت است؟ شعر منتخب باید چند بیت باشد؟ در پاسخ به این سؤالات، موارد زیر وجود دارند.

  1. مقدمه باید مختصر و مفید باشد

زمانی که شعر مورد نظر خود را پیدا کردید، نیازی نیست تا تمام آن را بخوانید. به یاد داشته باشید که مقدمه سخنرانی باید کوتاه باشد، بنابراین تنها ابیاتی از آن را انتخاب کنید که در چند دقیقه کوتاه به سرانجام برسد. اما درمورد این که بهترین شعر برای شروع سخنرانی چیست، می‌توانیم چند نکته بیان کنیم.

  1. مفهوم مناسب را انتخاب کنید

شعر برای شروع سخنرانی باید مفهومی سرآغازی داشته باشد. یعنی به صرف این که یک شعر زیبا است، نباید از آن برای آغاز سخنرانی استفاده کرد. در آثار شعر و ادب پارسی، اثر بد وجود ندارد، اما همه آن‌ها مناسب شروع صحبت کردن نیستند.

  1. در انتخاب باز فکر کنید

سعی کنید از اشعار کمتر شنیده شده استفاده کنید. البته در ابتدا به یاد داشته باشید که افراد از شنیدن شعرهایی که حفظ هستند خوششان می‌آید، اما این موضوع نباید شما را به تکرار بکشاند. اشعار بسیاری به غیر از «به نام آنکه هستی نام ازو یافت، فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت»، وجود دارند که برای شروع سخنرانی مناسب هستند.

  1. خودتان شعر بسرایید

اگر بتوانید خودتان شعری آماده کنید هم بسیار خوب است. لازم نیست در سخنرانی این نکته را اعلام کنید که خودتان شعر را سروده‌اید، اما این کار می‌تواند اعتماد به نفس شما را افزایش دهد.

  1. برخی شاعران مناسب‌تر از بقیه هستند

از بین شعرا و عارفان بزرگ ما، در بین آثار جامی، عطار و سعدی، اشعار بسیار خوبی به منظور شروع سخنرانی خواهید یافت. بیشتر ابیات این شعرا در که برای این هدف مناسب هستند، در مورد ستایش خداوند است.

بهترین نمونه‌ های شعر برای شروع سخنرانی

یکی از روش‌های آغاز سخنرانی، ابراز خوشحالی از این است که شنوندگان وقت خود ار در اختیار شما قرار داده‌اند. بنابراین اگر به چنین آغازی می‌اندیشید، می‌توانید با آرزوی سلامتی و شادکامی آغاز کنید. اشعار وحشی بافقی در این زمینه بسیار یاری رسان هستند.

  1. عشرت بادا صبح تو و شام تو را*** آغاز تو را خوشی و انجام تو را

شب­های تو را باد نشاط شب عید*** نوروز ز هم نگسلد ایام تو را

  1. یا رب که زمانه دلنوازت باشد*** ایام همیشه کارسازت باشد

رخش تو سپهر و زین رخش تو هلال*** خورشید به جای طبل بازت باشد

اشعاری که با یاد خدا همراه هستند نیز در ادبیات کهن فارسی بسیار دیده می‌شود. این چنین شعرهایی برای آغاز سخنرانی مناسب هستند.

  1. اول دفتر به نام ایزد دانا*** صانع پروردگار حی توانا

اکبر و اعظم خدای عالم و آدم*** صورت خوب افرید و سیرت زیبا

  1. آفرین جان آفرین پاک را *** آنکه جان بخشید و ایمان خاک را

عرش را بر اب بنیاد او نهاد*** خاکیان را عمر بر باد او نهاد

آسمان را در زبردستی بداشت*** خاک را در غایت پستی بداشت

آن یکی را جنبش مادام داد*** وان دگر را دایماً آرام داد

  1. بنام کردگار هفت افلاک*** که پیدا کرد آدم از کفی خاک

زمین و آسمان از اوست پید *** نمود جسم و جان از اوست پیدا

مه و خورشید نور هستی اوست*** فلک بالا زمین در پستی اوست

ز وصفش جان­ها حیران بمانده*** خرد انگشت در دندان بمانده

  1. الهی نامه را آغاز کردم*** به نامت باب نامه باز کردم

زبان را در فصاحت راه دادم*** دهان را در بلاغت برگشادم

توکل بر خدا، تقصیر بر خویش*** نهادم این نهایت نامه در پیش

  1. به توفیق خدای صانع پاک*** که دانش می­دهد بر ملک و افلاک

ز بلبل نامه بتی چند گویم*** چو آب رفته باز آمد به جویم

قلم برگیر و راز دل عیان کن*** سرآغازش به نام غیب­دان کن

خداوندی که جز وی کس نشاید*** که تا بر بندگان روزی گشاید

  1. خداوندا تویی دانای عالم*** ز عالم برتری وز جان عالم

نه گیتی بود نی ابلیس و ادم*** نه عالم بود نی ذرات عالم

تو آن پروردگار کردگاری*** که بی­حبر و قلم صورت نگاری

به دست خود گل آدم سرشتی*** به سر بر سرگذشت ما نوشتی

  1. به نام او که جان را نور دین داد*** خرد را در خدادانی یقین داد

خدایی که عالم نامور زوست*** زمین و آسمان زیر و زبر زوست

دو عالم خلعت هستی از او یافت*** فلک بالا زمین پستی از او یافت

  1. به نام او که گنج جسم و جان ساخت*** طلسم گنج جان هر دو جهان ساخت

جهانداری که پیدا و نهان است*** نهان در جسم و پیدا در جهانست

چو ظاهر شد ظهور او جهان بود*** چو باطن شد بطونش نور جان بود

  1. به نام پروردگار فرد بی چون*** که ما را از عدم اورد بیرون

خداوندی که جان بخشید و ادراک*** نهاد اسرار خود ار در کف خاک

علیمی کین همه اسرار و انوار*** ز عشق خویش آورد او پدیدار

  1. به نام آنکه نور جسم و جانست*** خدای آشکارا و نهانست

خداوندی که جان در تن نهان کرد*** ز نور خود زمین و آسمان کرد

فلک خرگاه تخت لامکان ساخت*** ز کاف و نون زمین و آسمان ساخت

  1. ابتدا کردم به نام کردگار*** خالق هفت و شش و پنج و چهار

آن خداوندی که هستی ذات اوست*** هر دو عالم مصحف آیات اوست

  1. حمد بی حد آن خدای پاک را*** آنکه ایمان داد مشتی خاک را

آنکه در آدم دمید او روح را*** داد از طوفان نجات او نوح را

آنکه فرمان کرد قهرش باد را*** تا سزای داد قوم عاد را

  1. به نام خداوند جان و خرد*** کزین برتر اندیشه برنگذرد

خداوند نام و خداوند جای*** خداوند روزی­ده رهنمای

خداوند کیوان و گردان سپهر*** فروزنده ماه و ناهید و مهر

  1. ای به یادت تازه جان عاشقان*** ز آب لطفت تر، زبان عاشقان

از تو بر عالم فتاده سایه­ای*** خوبرویان را شده سرمایه­ای

  1. بسم الله رحمان رحیم*** هست صلای سر خوان حکیم

فیض کرم خوان سخن ساز کرد*** پرده ز دستان کهن باز کرد

بانگ صریر از قلم سحر کار*** خاست که: بسم الله دستی بیار

سایر ابیات شعر برای شروع سخنرانی

  1. ای نام تو بهترین سر آغاز*** بی نام تو نامه کی کنم باز
  2. به نام خدایی که جان آفرید*** سخن گفتن اندر زبان آفرید
  3. به نام خداوند دل های پاک*** که نامش بود در دلت تابناک
  4. به نام خداوند لوح و قلم*** حقیقت نگار وجود و عدم
  5. به نام خداوند وجد و سرور*** پدیدآور عشق و احساس و شور

آیا شعر نو برای شروع سخنرانی مناسب نیست؟

در مثال‌‌هایی که پیش‌‌تر آوردیم، هیچ شعر نویی دیده نمی‌‌شود. این اصلاً بدان معنی نیست که این نوع از شعر برای آغاز سخنرانی مناسب نیست. اگر شما مطالعه کافی داشته باشید و با آثار مختلف در این سبک آشنا باشید، به راحتی می‌‌توانید نمونه‌‌هایی بیابید.

بنابراین محدودیتی از نظر سبک وجود ندارد. آنچه موجب شده است، مثال‌‌های بالا را بیان کنیم، این است که در بین ابیات کهن، راحت‌‌تر می‌‌توان مفاهیمی یافت که برای هدف ما مناسب باشد. در متن شروع سخنرانی در جلسات اداری ۲۱ جمله مناسب برای شروع سخنرانی را آورده‌ایم که مطالعه می‌تواند مفید باشد.

روان‌‌ خوانی را تمرین کنید

یکی از نکات مهم در سخنرانی، این است که بدون ایراد صحبت کنید. خواندن شعر ممکن است برای بسیاری دشوار باشد و اگر شعر را برای مقدمه انتخاب کرده باشید، باید بتوانید آن را روان بخوانید.

شاید تصور کنید نیازی به حفظ کردن آن نیست و اگر روی تکه‌‌ای کاغذ آن را همراه داشته باشید بهتر است. تفاوتی ندارد که شعر را از حفظ بخوانید یا از روی نوشته به هر حال باید بدون نقص ادا شوند. بنابراین حتماً چندین بار آن را با صدای بلند بخوانید تا اشکالات خود را بیابید. اشکال در خواندن شعر، تنها محدود به تلفظ اشتباه کلمات نیست، بلکه لحن و مکث‌‌ها نیز در شعر مهم هستند.

سخنرانی ؛ ادغام هنر و علم

برای آنکه بتوانید به یک سخنران خوب تبدیل شوید، باید بدانید که داشتن یک متن مناسب تا چه اندازه ضروری است. توانایی سخنوری مانند یک علم قابل یادگیری است، بنابراین تصور نکنید که نیاز به مهارت‌های ذاتی دارد. در کنار این علم باید ظرافت‌‌هایی را چاشنی کار کنید که از هنر سرچشمه می‌‌گیرند.

استفاده از شعر برای شروع سخنرانی، یکی از این چاشنی‌‌ها است. شما نمی‌‌توانید با چهره‌‌ای عبوس، بدون هیچ صمیمیت و مقدمی‌‌چینی، سراغ مطلب اصلی بروید و انتظار داشته باشید چهره‌‌های مشتاق به شما خیره شوند.

سخنرانی به‌‌ویژه اگر طولانی باشد، در ذات خود خسته‌‌کننده است و شما باید بتوانید در قدم اول، اشتیاقی در شنونده ایجاد کنید. شعرای ادب پارسی، در آثار خود ابیاتی دارند که گویی دقیقاً به همین منظور سروده شده‌‌اند. کافی است کمی مطالعه داشته باشید و برای سخنرانی‌‌های خود، شروع خوبی از بین این آثار انتخاب کنید.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

آموزش تاکتیک کلیدی مذاکره

استفاده از تاکتیک های مذاکره یک راه‌حل و ابزار عقلانی است؛ که انسان به واسطه تاکتیک کلیدی مذاکره می‌تواند به رفع مشکلات خود در زندگی بپردازد. از این ابزار می‌توان به منظور برقراری ارتباط و دستیابی به نیازها استفاده کرد. مذاکره یکی از رفتارهای اجتماعی است که بسته به رفتار و موقعیت هر فرد به گونه‌ای متفاوت از آن استفاده می‌شود.

در تاریخ بشر مذاکره یک مهارت ضروری و بخشی اساسی از زندگی انسان بوده است. شما مجبورید هروز برای خرید غذا، حمل و نقل و تقریباً برای چیز دیگری در زندگیتان مذاکره کنید. به همین دلیل است که باید به استراتژی‌های صحیح مذاکره تسلط داشته باشید. با داشتن این مهارت شما می‌توانید در اکثر بحث های روزانه خود پیروز شوید.

بر خلاف تصور عموم مذاکره اختلاف یا رویارویی با کسی نیست. این یک حقیقت است که مذاکره کنندگان بزرگ هیچگاه نمی‌جنگند. در فیلم Enter the Dragon  با بازی بروس لی. وقتی شخصی در قایق از بروس لی خواست تا با کلمات سبک کونگ فو خود را برای او توصیف کند. بروس لی گفت: “شما می‌توانید سبک مبارزه من را هنر حمله بدون جنگیدن “بنامید. اگر هنوز به خوبی نمی دانید مذاکره چیست

این یک روش عالی برای انتخاب یک تکنیک در مذاکره است. در واقع مذاکره به معنای برقراری یک رقابت سالم هم نیست. مذاکره به معنای برقراری ارتباط خوب با دیگران در عین جدی بودن است.

آیا می‌خواهید از این پس در زندگیتان مذاکره کننده بهتری باشید؟ در ادامه این مقاله ما برای شما تاکتیک کلیدی مذاکره را به خوبی توضیح داده‌ایم. شاید خواندن این مقاله بتواند به شما در این راه کمک کند.

معرفی ۱۵ تاکتیک کلیدی مذاکره

چه صاحب یک کسب و کار موفق باشید و یا اینکه تازه اقدام به شوع کار کرده‌اید.لازم است بدانید؛ داشتن تسلط بر انواع تاکتیک‌ های مذاکره می‌تواند در همین ابتدای کار شما را از رقبایتان متمایز سازد.

در واقع در دنیای امروزی که دیگر اکثر حرفه‌ها و صنعت‌ها در حال اشباع شدن هستند. برای دیده شدن لازم است تا حداقل به چند تاکتیک کلیدی مذاکره تسلط داشته باشید. البته بدانید در یک مذاکره رسیدن به یک نقطه اشتراک و ختم معامله؛ به توانایی‌های دو طرف بستگی دارد.

نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که تسلط یافتن بر تاکتیک‌های مذاکره؛ مهارتی نیست که بدون هیچ گونه تمرین و از هیچ ناشی شود.

ما در این بخش از مقاله قرار است تا شما را با انواع تاکتیک‌ های مذاکره آشنا کنیم. شما با تسلط داشتن بر این تاکتیک‌ها و مفاهیم می‌‌توانید همیشه حرف خود را به کرسی بنشانید. شما با استفاده از چند تاکتیک کلیدی مذاکره می‌توانید در مذاکره‌های‌تان در آینده پیروز شوید.

  1. بیش از اینکه صحبت کنید گوش دهید

وارد شدن به مذاکره آسان است اما برنده شدن درآن بسیار چالش برانگیز است.هدف از مذاکره فقط دستیابی به خواسته‌های شما نیست. بلکه هدف کمک‌رسانی به طرف مقابل برای رسیدن به خواسته‌های خود است. حقیقتا در غیر این صورت چگونه می‌توانید یک معامله را انجام دهید؟

برای انجام این کار  شما در واقع باید بدانید که طرف مقابل دقیقا چه  می‌خواهد. این حرف بدان معنی است که شما باید در روند مذاکره به هرچه رقیبتان میگوید به دقت گوش کنید. یافتن نقاط مشترک با گوش دادن به این معناست که شما به بردن مذاکره نزدیکتر شده‌اید. برخی از مذاکره کنندگان بی‌وقفه از محاسن و خواسته‌های خود صحبت می‌کنند.

این دسته از مذاکره کنندگان را می‌توان جزء بدترین مذاکره کنندگان دسته بندی کرد. اولین تاکتیک کلیدی مذاکره در راستای دستیابی به موفقیت گوش دادن فعال است. شما باید به تمامی سخنان رقیبتان با دفت گوش کنید و در زمان مناسب به آن پاسخ دهید. شما با نجام اینکار علاوه بر نشان دادن ادب و متانت؛ حرفه‌ای بودنتان در مذاکره را نیز به رخ رقیبتان می‌کشید.

  1. از زمان‌ به نفع خودتان استفاده کنید

غالباً بهترین زمان برای خرید خودرو در پایان  هر ماه است. در واقع در پایان هر ماه فروشندگان ماشین‌؛ باید به دلایل مختلفی حداقل چند فروش را در کارنامه خود ثبت کنند. در پایان ماه فروشندگان باید سهمیه‌های خود را بفروشنند؛ نمایندگی‌ها می‌خواهند حقوق کارمندان خود را بدهند و مواردی اینچنینی. این بدان معنی است که در این زمان شما بهتر می‌توانید با آن ها چانه بزنید. اگر درباره مبحث مذاکره در فروش به دنبال اطلاعات بیشتری هستید

در مورد خرید و فروش املاک و مستغلات نیز وضع همینطور است. فروش خانه (و اجاره املاک) معمولاً در ماه‌های زمستان راکدتر است. این جمله بدان معناست که فصل زمستان زمان مناسب‌تری برای مذاکره با صاحبین این خانه‌ها است. به دلیل راکد بودن بازار ملک و املاک در زمستان؛ شما می‌توانید خانه مورد نظر خود را با قیمتی بهتر خریداری کنید.

حال تصور کنید که در این روند شما به انواع تکنیک های مذاکره نیز مسلط باشید. در چنین مواقعی مطمئن باشید که که به نتیجه مورد نظر خواهید رسید. با وجود همچین مثال‌هایی گمان کنیم حالا بهتر می‌توانید متوجه اهمیت زمان‌بندی شوید. در این شرایط شما می‌توانید از زمان بندی و مذاکره به نفع خود استفاده کنید.

  1. پیش بردن مذاکرات در چارچوب‌ های خاص

شما با اعمال برخی چارچوب‌ها در مذاکرات خود می‌توانید حتی غیر ممکن‌ها را برای خود ممکن کنید. این چارچوب ها می‌توانند شامل پول، زمان، سرعت، کیفیت و یا هر عامل دیگری باشند.

اگر در مذاکرات خود از چارچوب خاصی استفاده کنید؛ دیگر می‌توایند با استفاده از آن‌ها کنترل مذاکره را در اختیار بگیرید. به عنوان مثال هنگام خرید و یا اجاره یک خانه بگویید که به خدمات خاصی نیاز دارید. چهارچوب خود را اینگونه ابراز کنید که اگر قرار باشد برای این امکانات صبر کنید؛ درنهایت از قیمت نهایی خواهید کاست. یا اینکه اگر   تعمیرات خانه در زمان مشخصی پایان نپذیرد شما از قیمت آن کم می‌کنید.

با مشخص کردن این چارچوب‌ها از ابتدا در مذاکره ممکن است فروشنده قیمت کمتری را از شما بپذیرد. در آخر فراموش نکنید که مذاکره کننده‌های حرفه‌ای همیشه از تاکتیک‌های کلیدی مذاکره استفاده می‌کنند. شما با در نظر گرفتن تاکتیکی خاص برای خود می‌توانید در نهایت نتایج را به نفع خود تغییر دهید.

  1. در قبال هر بخشش چیزی دریافت کنید

هنگامی که شما پیشنهادی را برای مشتری ارسال می‌کنید و با او با شما مخالفت می‌کند. به این معنی است که قیمت پیشنهادی شما بسیار بالا بوده است. توجه کنید که هر زمان که می‌خواهید در معامله امتیازی به کسی بدهید. ابتدا مطمئن شوید که در قبال آن چیزی دریافت می‌کنید. مطالعه مقاله “انواع مذاکره” می تواند مفید باشد.

برای مثال زمانی که از یک فروشنده تخفیف می‌خواهید. هیچگاه نگویید که من به این کالا نیاز دارم ۱۰% تخفیف بدهید. باید بگوید که من توانایی پرداخت این پول را دارم؛ اما با دادن ۱۰% تخفیف شما می‌توانید ظرف دو ماه آینده کالا را به من تحویل دهید.

با استفاده از این شیوه شما می‌توانید به خوبی به مذاکره بپردازید. شما می‌توانید با استفاده از تاکتیک های مذاکره نقاط مشترک بین خود و شخص دیگر معامله پیدا کنید.

  1. بدانید که می‌ خواهید برای چه چیزی معامله کنید؟

با طرح سوالاتی باز میتوان دریافت که طرف مقابل قصد دارد معامله را به کدام جهت هدایت کند . شما با سوال پرسیدن ممتد می‌توانید بهتر درک کنید که طرف مقابل چه می‌خواهد. همچنین شما از طریق سوال پرسیدن می‌توانید اطلاعات بیشتری بدست آورید. بر اساس اطلاعات کسب شده توافقنامه محکم‌تری امضا کنید. سعی کنید همواره در هر مذاکره این قبیل سوالات را از رقیب خود بپرسید:

  • اگر مقدار را دو برابر کنیم چه؟ آیا به ما پیشنهاد تخفیف می‌دهید؟
  • اگر یک ضمانت نامه طولانی به شما ارائه دهیم چه می‌کنید؟ آیا به ما پشتیبانی در محل نیز ارائه می‌دهید؟
  • یا اینکه اگر به شما اجازه دهیم تا مطالب ما را شما بنویسید چه می‌کنید؟ آیا می‌توانید کیفیت کارهایتان را به ما تضمین کنید؟

عجله نکنید که تمام سوالات خود را یکباره بپرسید. به همتای خود در مذاکره زمان دهید تا به طور کامل به سوال‌های شما جواب دهد. اصلاً شاید به شما پیشنهاداتی دادند که بیشتر به نفعتان بود. اگر دیدید که پیشنهادهایشان نظر شما را جلب نمی‌کند. آنگاه دوباره سوال پرسیدن را شروع کنید. اگر در این باره به دنبال اطلاعات بیشتری هستید مطالعه مقاله “نمونه یک مذاکره تجاری” می تواند مفید باشد.

  1. نقطه فشار را پیدا کنید

برخی از افراد در برابر فشارهایی که به آن‌ها وارد می‌شود اکثرا کوتاه می‌آیند.حال چه یک مدیر خرید ساده باشید که مجبور است آمار خریدهای خود را به رئیسش گزارش دهد. یا اینکه فردی باشید که قصد دارد خانه بزرگتری برای خانواده‌اش بخرد. شما به عنوان یک مذاکره کننده با استفاده از نقطه فشارهای خاص هر فرد می‌توانید خود را پیروزه میدان کنید. برای پیدا کردن نقطه فشار ابتدا باید خود را جای طرف مقابل بگذارید.

سپس به این فکر کنید که آن‌ها دقیقا به چه چیزی نیاز دارند. یکی از تاکتیک‌های مذاکره پیدا کردن مواردی است که برای رقیبتان بسیار مهم است. با اعمال این فشارها می‌توانید معامله بهتری برای خود رقم بزنید. نوع انتظارات شما در نهایت دستاوردهایتان  را مشخص می‌کند.

  1. انتظارات و دستاورد ها

در یک آزمایش زمانی که به مردم گفته شد باید از این مذاکره انتظار یک میلیون تومان داشته باشندو مردم پس از انجام مذاکره حدود یک میلیون دریافت کردند. حال در چنین شرایطی افرادی که انتظار دریافت دو و نیم میلیون را داشتند موفق به دریافت رقم بالاتری از گروه اول شدند.

این اطلاعات به ما نشان می‌دهد که نوع انتظارات و موفقیت‌های هر فرد با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارد. به عنوان یک مذاکره کننده باید یاد بگیرید که انتظارات خود را همیشه در سطح بالاتری نگه دارید. این کار در نهایت باعث می‌شود که دستاوردهای بیشتری را از آن خود کنید.

  1. درباره همه چیز بحث کنید

این نکته را به یاد داشته باشید که هر چیزی قابلیت بحث و مذاکره کردن را دارد. پس مذاکراتتان را تنها به یک موضوع خاص محدود نکنید؛ تا جایی که می‌توانید در یک معامله به نقاط مختلف موجود در آن که قابلیت مذاکره کردن دارند بپردازید. بدانید که اگر شما و طرف مقابلتان بر روی یک موضوع خاص کلیک کنید؛ امکان شکست شما در این مذاکره بیشتر می‌شود.

پس سعی کنید تمامی ابعاد و زوایای موجود در یک معامله را بررسی نمایید. شما می‌توانید از هر عاملی در یک مذاکره به نفع خودتان استفاده کنید. مطالعه مقاله “مراحل مذاکره از حیث زمان” می تواند مفید باشد.

  1. قبل از مذاکره به جمع‌ آوری اطلاعات بپردازید

فراموش نکنید که در روند مذاکره داشتن اطلاعات آن چیزی است که به شما قدرت می‌دهد. پیش از ورود به مذاکره درباره هرچیزی اطلاعات کسب کنید. شما با کسب اطلاعات می‌توانید بهتر از ارزش آنچه که در حال بحث کردن در مورد آن هستید آگاه شوید.

  1. برای هر نقطه معامله یک هدف تعیین کنید

شما باید پیش از شروع یک مذاکره حداقل سطح پذیرش خود را برای هر هدف مشخص سازید. اگر این روشن‌سازی را برای خود انجام ندهید؛ در نهایت به پیشنهاد‌های طرف مقابل مذاکره واکنش نشان خواهید داد. شما با داشتن هدف و معیار مشخصی برای هر معامله بهتر می‌توانید روند مذاکره را کنترل کنید؛ و آن را به سمتی هدایت کنید که مورد رضایت شما است.

  1. هیچگاه از خواسته‌ های خود نکاهید

شما به عنوان یک مذاکره کننده باید از همین ابتدا خواسته‌های بزرگی برای خود تعیین کنید. یکی از تاکتیک‌های مذاکره این است که هیچ گاه از خواسته‌های مهم خود کوتاه نیاید. در واقع این خواسته‌ها و آرزوها مهمترین عامل در تعیین نتیجه مذاکره هستند. اگر شما از پیش هدف خود را مشخص کرده باشید و از خواسته‌های خود کوتاه نیاید؛ قطعاً در روند مذاکره به نتایج بهتری دست پیدا خواهید کرد.

  1. سعی کنید تن صدایتان را تغییر بدهید

تن صدا می‌تواند جدیت و یا شوخ طبعی شما را به نفره دوم مذاکره بفهماند. شما با تغییر تن صدای خود در روند مذاکره می‌توانید موافقت و مخالفت خود را به طرف مقابل اعلام کنید. اگر بتوانید به درستی از پایین و بالا کردن تن صدایتان استفاده کنید. می‌توانید در نهایت پیروز میدان مذاکره شوید.

قطعاً داشتن تن صدای جدی در مقایسه با تن صدای شوخ تب بیشتر می‌تواند تاثیر گذار باشد. تن صدای جدی شما را فردی حرفه‌ای‌تر در کارتان نشان می‌دهد. فراموش نکنید در روند مذاکره نباید همواره از یک تن صدای محکم و مستقیم استفاده کنید. انجام این کار می‌تواند این حس را به طرف دیگر القا کند که شما می‌خواهید بر نتیجه نهایی تسلط پیدا کنید.

  1. مذاکره خود را حرفه‌ ای و مودبانه ادامه دهید

هیچ کس دوست ندارد با فردی بد اخلاق و عاری از هرگونه شوخ طبعی معامله کند با وارد تجارت شود. این نکته را در نظر بگیرید که ممکن است پس از عقد این قرارداد؛ مجبور شوید در آینده دوباره با این شخص معامله کنید. یا اینکه معامله شما نیاز به برقراری ارتباط مداوم با شخص مورد نظر داشته باشد.

اگر شما رد حین مذاکره رفتار خوبی با این فرد نداشته باشید؛ همواره او از شما به عنوان یک فرد جسور و گستاخ یاد خواهد کرد. اینکار باعث می‌شود آن شخص ناخودآگاه نتواند به شما اعتماد کند. در چنین حالاتی ایجاد یک رابطه طولانی مدت خوب و مودب؛ باید به یکی از اهداف اصلی مذاکره شما تبدیل شود.

شما با داشتن لحن مشارکتی و مثبت در طول مذاکرات خود احتمالاً نتایج بهتری دریافت خواهید کرد. مردم معمولاً به افراد خوش برخوردتر و مودب‌تر زودتر اعتماد می‌کنند.

  1. همیشه صادق باشید

یکی از تاکتیک‌ های مذاکره صداقت داشتن است. بیشتر مذاکرات روی استراتژی‌ها و دستاورد‌های نهایی تمرکز دارند. بسیاری از مذاکره‌کنندگان بزرگ دنیا در این زمینه عقیده‌ا‌ی برعکس دارند. برخی از افراد گمان می‌کنند که اگر از خود صداقت نشان دهند در نهایت آن‌ها آسیب می‌بیند. این تفکر کاملا اشتباه است.

شما با صادق بودن یک فضای ارزشمند و جوی عادلانه در محیط ایجاد می‌کنید. شما باید درباره خواسته‌های خود و تمامی عوامل موثر در مذاکره صادق باشید. صداقت عاملی است که باعث می‌شود طرف مقابل زودتر به شما اعتماد کند.

  1. به راحتی نه بگویید

قطعاً تاکنون درباره مزایا و محاسن نه گفتن قاطع به دیگران چیزهای زیادی شنیده‌اید. باید به شما بگوییم که نه  گفتن به یک درخواست یک تاکتیک کلیدی مذاکره است. تنها تعداد کمی از افراد هستند که در زمینه راحت نه گفتن مهارت کافی دارند. این توانایی جزو ویژگی‌های اغلب رهبران بزرگ دنیا است. مطالعه مقاله “منافع و مواضع در مذاکره” را پیشنهاد می کنیم.

قدرت نه گفتن باعث صرفه‌جویی در وقت و هزینه شما می‌شود. در واقع نه یک دیوار آجری کلامی است که برای رقیبتان حرکت رو به جلو را متوقف و یا آهسته می‌کند. شما با گفتن نه در عرض یک ثانیه می‌توانید به یک مذاکره یا گفتگو پایان دهید. شما باید به عنوان یک مذاکره‌کننده باید قادر باشید از نه به راحتی در معاملات خود استفاده کنید.

نتیجه‌ گیری

ما در این مقاله سعی کردیم تا شما را با انواع تاکتیک‌ های مذاکره آشنا سازیم. شما با استفاده از تاکتیک‌های مذاکره صحیح ؛راحتتر از قبل خواهید توانست در مذاکرات خود پیروز شوید. همانطور که در این مقاله برایتان ذکر کردیم؛ مهارت مذاکره جزء آن دسته موراد است که بدون تلاش به دست نمی‌آید.

اگر دوست دارید تا به یک مذاکره‌کننده موفق تبدیل شوید؛ یا اینکه مایلید از این توانایی در تجارت نوپای خود استفاده کنید. لازم است که چند تاکتیک کلیدی مذاکره را به خوبی بشناسید.

برخی از سوالات رایج:

۱. چند تاکتیک برای مذاکره را نام ببرید؟

۱. قبل از صحبت گوش دهید.
۲. از زمان به نفع خودتان استفاده کنید.
۳. مذاکره را در چارچوب خاص پیش ببرید.
۴. در قبال هر بخشش چیزی دریافت کنید.

۲. کاربرد تاکتیک در مذاکره چیست؟

استفاده از تاکتیک‌های مختلف در مذاکره باعث می‌شود که افراد بیشتری را تحت تأثیر قرار دهید و مذاکره را به نفع خود به پایان ببرید.

۳. چرا بهتر از در مذاکره قبل از صحبت گوش دهید؟

برای شناخت بیشتر طرفین مذاکره بهتر است قبل از صحبت گوش دهید تا در فرایند مذاکره با افراد تعامل مثبت بیشتری داشته باشید.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

معرفی بهترین فیلم های انگیزشی

انگیزه داشتن سبب می‌شود انسان به زندگی خود سمت و سو بدهد و یک هدف مشخص برای زندگی خود تعریف کند برای این کار بهتر است از بهترین فیلم های انگیزشی استفاده کند.

نداشتن انگیزه اما باعث می‌شود انسان بی‌هدف زندگی را سپری کند و چه بسا دچار احساس پوچی و بیهودگی شود. وقتی با بی‌انگیزگی مواجه می‌شویم، به یک نیرو یا یک محرک نیاز داریم تا برای ما انگیزه ایجاد کند.

این محرک می‌تواند یک عامل درونی یا یک عامل بیرونی باشد. در این مطلب سعی داریم در مورد یکی از مؤثرترین عوامل بیرونی ایجاد انگیزه صحبت کنیم. این عوامل بیرونی می‌تواند شامل گوش کردن به یک سخنرانی، دیدن یک عکس و تماشای یک فیلم انگیزشی باشد.

در دنیای امروزه، از تماشای بهترین فیلم ‌های انگیزشی، به عنوان مهم‌ترین عامل بیروی ایجاد انگیزه یاد می‌شود. به این دلیل که هم شامل متن یا دیالوگ است هم حاوی تصویر می‌باشد.

تأثیر بهترین فیلم ‌های انگیزشی

فیلم‌های انگیزشی با دیالوگ‌های تأثیر گذار و تصاویر مفهومی و یا حتی موسیقی‌های اثربخش، می‌توانند مسیر زندگی ما را عوض کنند. یک فیلم سینمایی انگیزشی می‌تواند باعث شود نگرش و تفکر ما درباره هر موضوع و مشکلی در زندگی عوض شود.

معرفی بهترین فیلم ‌های انگیزشی سینمایی

در ادامه با ما همراه باشید تا لیستی از بهترین فیلم ‎های انگیزشی سینمایی (فیلم سینمایی انگیزشی) و بهترین فیلم‌‌های انگیزشی هالیوود را با هم بررسی کنیم.

شماره 1: انیمیشن روح (Soul)

انیمیشن روح به کارگردانی «پیت داکتر» در ردیف یکی از بهترین فیلم ‌های انگیزشی هالیوود (فیلم سینمایی انگیزشی) قرار گرفته است و بسیار مورد توجه واقع شده است. انیمیشن جدید شرکت «پیکسار» درباره تفکر زندگی در لحظه است.

داستان انیمیشن از این قرار است که شخصی به نام «جو گاردنر» یک معلم موسیقی ساده است که از زندگی یکنواخت و معمولی خود خسته شده و آرزو دارد تا در صنعت موسیقی به موفقیت‌های بزرگی دست پیدا کند. درست در روزی که شانس به او روی می‌آورد و به وی پیشنهاد نوازندگی در یک گروه جاز معروف می‌شود، زمان مرگ او فرا می‌رسد. «جو» وارد عالم برزخ می‌شود و داستان از این جا شروع خواهد شد.

«جو» تمام تلاشش را می‌کند تا به این دنیا برگردد تا بتواند در گروه جاز نوازنده شود اما فقط یک مسیر برای برگشت وی به زمین وجود دارد و آن الهام بخشیدن به روحی است که هنوز متولد نشده است و برای این که بتواند به دنیا بیاید به یک دلیل، انگیزه و یک جرقه نیاز دارد.

روایت این جریان باعث می‌شود تا با مسائل مهم زندگی و معنای زندگی آشنا شویم و درباره آن‌ها فکر کنیم. «جو گاردنر»، بعد از تحمل سختی‌های فراوان و پشت سر گذاشتن ماجراهای فراوان، در نهایت موفق به برگشت به زمین و نواختن در آن گروه موسیقی می‌شود. اما در نهایت به این سؤال می‌رسد که «آخرش که چی؟؟» او درمی‌یابد که زندگی کردن با هدف داشتن برای زندگی متفاوت است.

به شما اطمینان می‌دهیم که اگر با نگاهی دقیق به این انیمیشن نگاه کنید، بعد از تمام شدن آن دید شما نسبت به زندگی و هدف زندگی‌تان متفاوت خواهد بود. انیمیشن روح یکی از بهترین فیلم های انگیزشی جهان است که در لیست فیلم‌های انگیزشی قرار دارد.

شماره 2: فیلم سینمایی انگیزشی استیو جابز (Steve Jobs)

فیلم سینمایی استیو جابز به کارگردانی «دنی بویل» زندگی پر فراز و نشیب استیو جابر بنیان‌گذار شرکت اپل را زیربنای داستان خود قرار داده است. با تماشای این فیلم به این نکته پی خواهید برد که موفقیت تصادفی نیست و یک شبه حاصل نخواهد شد.

این فیلم پر از نکات ارزشمند و جالب است که رویه رشد و پیشرفت استیو جابز، بنیان گذار شرکت اپل که به بزرگترین شرکت دنیا تبدیل شده و محصولات آن از پرفروش‌ترین محصولات دنیا است را برای ما روایت می‌کند و باعث خواهد شد که از تجربیات این شخصیت موفق و ارزشمند استفاده کنیم. فیلم سینمایی انگیزشی استیو جابز جز یکی از بهترین فیلم های انگیزشی می‌باشد.

شماره 3: فیلم سینمایی انگیزشی شلاق (whiplash)

فیلم سینمایی شلاق یکی از مهیج‌ترین و بهترین فیلم‌ های انگیزشی است. همه انسان‌ها در طول زندگی خود، اهداف متفاوتی را برای خود تعیین می‌کند. برخی از افراد برای رسیدن به اهداف خود تا حدی که توان دارند، سعی و تلاش می‌کنند و بعضی دیگر نیز می‌توانند بدون دردسر و زحمت به اهداف خود برسند.

داستان فیلم سینمایی انگیزشی شلاق، داستان رسیدن یک شخص به هدف خود و زجری که برای رسیدن به این هدف را متحمل می‌شود را روایت می‌کند. سختی و زجری که او و هر انسان هدف‌مندی تحمل می‌کند تا بتواند سرنوشت بهتری را برای خود در آینده رقم بزند. زحمتی و سختی که در بسیاری از موارد در داستان جای خود را با شکنجه عوض می‌کند و این بسته به توان و تحمل آن فرد است که در زیر ضربات پی ‌در پی شلاق بتواند مقاومت کند و از پس مشکلات برآید یا خیر.

بعد از تماشای این فیلم درخواهید یافت که رسیدن به اهداف بزرگ، سعی و تلاش بزرگی را هم می‌طلبد. فیلم شلاق توانست جوایز زیادی را دریافت کند و هم چنین توجه منتقدان و تماشاگران را به خود جلب کند. تماشای این فیلم سینمایی انگیزشی را به شما توصیه می‌کنیم.

شماره 4: فیلم سینمایی نظریه همه چیز (Theory of Everything)

وقتی صحبت از بهترین فیلم ‌های انگیزشی باشد، حتما نام فیلم سینمایی نظریه همه چیز را در لیست مشاهده خواهید کرد. داستان این فیلم در مورد زندگی نامه و داستان زندگی پر فراز و نشیب دانشمند بزرگ، «استیون هاوکینگ» است. نظریه بیگ بنگ که مربوط به پیدایش هستی است، حاصل تحقیقات این دانشمند بزرگ است.

او در طول این تحقیقات به بیماری ام اس مبتلا شد و دیگر نتوانست شرایط یک دانشمند عادی را داشته باشد اما هیچ گاه دست از تلاش و تحقیق و مطالعه برنداشت و تسلیم نشد. او با سعی و پشتکار خود توانست جایزه نوبل فیزیک را از آن خود کند. تماشای این فیلم بسیار توصیه می‌شود زیرا به شما خواهد آموخت که حتی با وجود بدترین شرایط هم هیچ وقت نباید تسلیم شد.

شماره 5: فیلم سینمایی یک ذهن زیبا (A Beautiful Mind)

فیلم سینمایی انگیزشی یک ذهن زیبا به کارگردانی «ران هاوارد» برگرفته از رمانی  به قلم «سیلویا ناسار» به همین است. داستان این فیلم روایتگر زندگی ریاضی‌دان مشهور و بزرگی به نام «جان نش» است. جان در همه  ابعاد زندگی، چه زمینه تحصیلی و کاری و چه زندگی شخصی بسیار موفق است و از زندگی خوبی برخوردار است.

جان در سال ۱۹۹۴ برنده جایزه نوبل می‌شود و به اوج قدرت در مبحث ریاضیات می‌رسد. تا زمانی که فردی در زمان جنگ جهانی از  او می‌خواهد برای رمز گشایی با او همکاری کند و داستان اصلی فیلم از این اتفاق به بعد شروع خواهد شد.

فیلم سینمایی یک ذهن زیبا یکی از بهترین فیلم ‌های انگیزشی است به این دلیل که نشان می‌دهد انسان با کمک نیروی اراده و سعی و تلاش و کوشش خود می‌تواند به هر موفقیتی که به نظر ناممکن می‌آید، دست پیدا کند.

شماره 6: فیلم سینمایی دست نیافتنی‌ ها (The Untouchables)

فیلم سینمایی دست نیافتنی‌ها به کارگردانی «الویه ناکاش ـ اریک تولِدانو» در لیست بهترین فیلم ‌های انگیزشی جهان سینما قرار دارد. این فیلم سینمایی روایتگر داستان فیلیپ مرد ثروتمند اما معلولی است که فقط می‌تواند سر خود را تکان دهد و به همین دلیل مجبور است اشخاصی را استخدام کند که به طور مداوم از او پرستاری کنند.

یکی از این افراد دریس، جوان سیاهپوست و شادابی است که جیب بر خیابانی است و دزدی می‌کند. دریس استخدام می‌شود تا از فیلیپ پرستاری کند و کمکم رابطه ی عاطفی عمیقی بین فیلیپ و دریس شکل می گیرد. علاقه فیلیپ و کمک‌های او باعث می‌شود تا دریس عوض شده و به یک شخصیت توانمند و بزرگ تبدیل گردد.

داستان این فیلم نشان می‌دهد که هر انسانی با هر گذشته و پیشینه‌ای می‌تواند عوض شود و شخصیت خود را تعالی بخشد.

شماره 7: فیلم سینمایی شبکه اجتماعی (The Social Network)

فیلم سینمایی شبکه اجتماعی به کارگردانی «دیوید فینچر» روایتگر داستان زندگی مارک زاکربرگ از دوران دانشجویی وی در دانشگاه هاروارد تا موفقیت بزرگ او در پروژه فیسبوک و رسیدن به موفقیت بزرگ و ثروتی عظیم است. فیلم شبکه اجتماعی زندگی مارک زاکربرگ و مراحل و سختی‌های متحمل شده به او را تا رسیدن به این موفقیت را نشان می‌دهد. این فیلم قطعاً جز بهترین فیلم انگیزشی است.

این فیلم با نشان‌دادن شخصیت موفق مارک، به شما انگیزه خواهد داد تا برای رسیدن به اهدافتان سخت تلاش کنید و برای آن‌ها بجنگید.

شماره 8: انیمیشن شهر حیوانات (Zootopia)

یکی دیگر از فیلم‌های انگیزشی، انیمیشن شهر حیوانات است. در شهر زوتوپیا، حیوانات در کنار هم زندگی می‌کنند و در واقع هر حیوان نشانه یک انسان است. این داستان در مورد خرگوشی به نام جودی است که به تازگی در اداره پلیس استخدام شده و دارای پشتکار فوق العاده ای است. وقتی جودی برای ماموریتی فرستاده می‌شود، با روباهی به نام نیک آشنا شده و با هم همراه می‌شوند تا یک کار بزرگ را با هم تمام کنند.

اراده و پشتکار جودی هاپس می‌تواند یک عامل بیرونی برای ایجاد انگیزه و بالا رفتن سعی و تلاش در شما شود.

شماره 9: فیلم سینمایی فارست گامپ (Forrest Gump)

فیلم سینمایی فارست گامپ هر ساله در صدر لیست بهترین فیلم ‌های انگیزشی قرار دارد. این فیلم در مورد شخصی به نام فارست گامپ است که یک شخص ساده و معمولی است و خود روایتگر داستان زندگی خود است.

او در دوران کودکی به خاطر قوزی که در کمر داشت مجبور بود تا با تسمه‌های آهنی به زندگی خود ادامه دهد و همین شرایط خاص او موجب می‌شد تا توسط هم سن و سالان و دوستانش مسخره شود. هم چنین او از ضریب هوشی پایین‌تری نسبت به دیگران برخوردار بوده است.

 

او داستان زندگی خود را تعریف می‌کند تا جایی که بخاطر اتفاقی فارست مجبور می‌شود بدود و همین دویدن او باعث ایجاد انگیزه در او برای پذیرفته شدن در دانشگاه و بعد هم دعوت شدن به تیم ملی راگبی شده است.

فیلم فارست گامپ یکی از بهترین فیلم‎ های تاریخ هالیوود است که هنوز هم با گذشت سال‌های زیاد از ساخت این فیلم، در صدر لیست بهترین فیلم‌ های انگیزشی قرار دارد و با هر بار دیدن این فیلم، نکات زیادی را می‌توان کشف کرد و آموخت.

شماره 10: فیلم سینمایی بازی تقلید (The Imitation Game)

داستان فیلم بازی تقلید از این قرار است که در دوران جنگ جهانی دوم، ارتش ژرمن‌ها از ماشین یک رمزگذاری به اسم انیگما استفاده می‌کردند تا پیام‌های خودشان را رمزگذاری و رمزگشایی کنند. هر شخصی قادر بود به این کدها دسترسی داشته باشد، اما هیچ کس به جز خود ارتش نازی‌ها نمی‌توانست این کدها را رمز گشایی کند. فیلم بازی تقلید بی شک بهترین فیلم انگیزشی است.

به همین دلیل بوده که دولت انگلیس گروهی از ریاضیدانان نابغه را استخدام می‌کند تا دستگاهی را بسازند که کدهای انیگما را بتواند بخواند و رمز گشایی. دانشمندی به نام آلن تورینگ و گروه پنچ نفره‌اش تمام تلاش خودشان را می‌کنند و …

شماره ۱۱: فیلم سینمایی ۵۰ درصد زندگی (۵۰/۵۰)

داستان فیلم پنجاه درصد زندگی از این قرار است که شخصی به نام آدام در یک آژانس رادیویی کار می کند. آدام مدتی است که بخاطر کمردردهای شدید سختی می‌کشد. او برای معاینه به پزشک متخصص مراجعه می‌کند. در مطب پزشک، آدام با حقیقت تلخی مواجه می‌شود که کل زندگی او را تحت تأثیر قرار می‌دهد و…

فیلم سینمایی پنجاه درصد زندگی یک کمدی تلخ است که این پیام را به ببینده منتقل می‌کند که در مقابل مشکلات زندگی هرگز نباید سر خم کرد و تسلیم این مشکلات شد.

شماره 12: فیلم سینمایی دوازده سال بردگی (12 years a slave)

فیلم سینمایی دوازده سال بردگی به کارگردانی «استیو مک کوئین» یکی از بهترین فیلم‌هایی است که  موضوع سال‌ها برده‌داری آمریکا را به نمایش گذاشته است.

این فیلم نیز با وجود این که در سال‌ها قبل ساخته شده است، هنوز هم در لیست بهترین فیلم‌ های انگیزشی قرار دارد. رفتار این برده‌ها  در طول فیلم و تلاش‌های آنان برای رهایی از بند اسارات و ماجراهایی که برایشان رقم می‌خورد، می‌تواند فوق‌العاده برای شما انگیزه بخش باشد و انرژی شما را زیاد کند.

شماره 13: فیلم سینمایی انگیزشی رستگاری در شاوشنگ (The Shawshank Redemption)

فیلم سینمایی رستگاری در شاوشنگ نیز ساخته چندین سال پیش است ولی هنوز هم از انگیزشی بودن این فیلم کم نشده است. این فیلم هم چنان در صدر لیست بهترین فیلم‌های انگیزشی قرار دارد.

محوریت داستان فیلم رهایی از شاوشنگ بر «امید به زندگی» می‌چرخد. این فیلم روایتگر داستان دو زندانی با بازی  تیم رابینز و مورگان فریمن است که با وجود اتفاقات و مشکلاتی که برایشان اتفاق می‌افتد هرگز ناامید نشده و از تلاش و کوشش دست برنمی‌دارند.

اتفاقات بسیار سخت و دشواری برای بازیگر نقش اصلی داستان در زندان و خارج از زندان رخ می‌دهد که بیننده را به طور کامل درگیر خود می‌کند. اما تسلیم نشدن و انعطاف‌پذیری نقش نخست داستان نقطه عطف این فیلم است.

جمع بندی

در این مقاله سعی کردیم تا بهترین فیلم‌ های انگیزشی تاریخ سینما (بهترین فیلم انگیزشی ۲۰۲۳) که ارزش دیدن داشته باشند را برای ایجاد انگیزه به شما معرفی کنیم. اما باید بدانید که ایجاد انگیزه مراحل خاصی دارد که اولین مرحله آن خواستن است. مدامی که شما نخواهید در خود و زندگیتان تغییر ایجاد کنید، با دیدن هزاران فیلم هم ایجاد انگیزه و اشتیاق در شما اتفاق نخواهد افتاد. ما چندین نمونه فیلم سینمایی انگیزشی معرفی کردیم و از نظر خودمان بهترین فیلم انگیزشی را گفتیم.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مقاله کامل درباره مذاکره حقوق ، شیوه مذاکره برای افزایش حقوق

فرقی ندارد که آیا به تازگی شغل جدیدی را شروع کرده‌اید یا این که در شغل فعلی خود ارتقاء گرفته‌اید؛ همه ما می‌دانیم که در هر دو حالت شما باید پای میز مذاکره برای افزایش حقوق بروید. هنگامی که مذاکره برای افزایش حقوق است؛ کنترل اوضاع می‌تواند اندکی سخت‌تر شود. طبق تحقیقات صورت گرفته، مشخص شده که تنها ۳۷ درصد از مردم در مورد حقوق خود مذاکره می‌کنند؛ در حالی که ۱۸ درصد دیگر به صورت بسیار حیرت‌انگیزی هرگز این کار را انجام نمی‌دهند.

۴۴درصد باقی مانده نیز ادعا می‌کنند، هیچگاه هنگام بررسی عملکرد خود موضوع درخواست افزایش حقوق را پیش نکشیده‌اند. فکر می‌کنید که بزرگترین مشکل درباره مذاکره برای افزایش حقوق و دستمزد چیست؟

بگذارید با استفاده از یک مثال خوب این موضوع را برای‌تان بازتر کنیم. نویسنده معروف «لیندا بابکوک» در کتاب خود به نام زنان نمی‌پرسند به نتایج جالبی رسیده است.

در مطالعاتی که او برای نوشتن این کتاب انجام داد؛ متوجه شد که تنها ۷ درصد زنان در ابتدای کار به مذاکره در مورد حقوق می‌پردازد. در حالی که این عدد در مردان ۵۷ درصد است. اکثر افرادی که خواهان افزایش حقوق و مذاکره حقوقی بوده‌اند؛ توانستند تا ۷ درصد حقوق خود را افزایش دهند. مارگارت آنی می‌گوید اگر شما صد هزار دلار حقوق می‌گیرید و همکارتان ۱۰۷ هزار دلار؛ یعنی شما باید هفت الی هشت سال بیشتر کار کنید تا در بازنشستگی اندازه او حقوق بگیرید.

در چنین مواقعی مذاکره حقوق و دستمزد ضروری است. فرقی نمی‌کند زن هستید یا مرد، در حال انتخاب اولین شغل خود هستید و یا پنجمین آن؛ به هر حال دیگر زمان آن است که چگونگی مذاکره برای افزایش حقوق را بیاموزید. ما در این مقاله به جمع‌آوری نکات تخصصی در زمینه مذاکره برای افزایش حقوق پرداختیم.

چگونگی انجام مذاکره برای افزایش حقوق؟

درست است که حقوق و دستمزد هیچ‌گاه نمی‌توانند مهم‌ترین جنبه یک شغل باشند. شما باید در نظر بگیرید که رضایت از شغل مهم‌تر از حقوق و دستمزد آن است. اما از حق نگذریم حقوق و دستمزد جزء ارکان اصلی انتخاب یک شغل محسوب می‌شوند. اولین قدم در راستای مذاکره حقوق این است که خود را به آخرین اطلاعات بازار مسلط کنیم.

قطعاً اطلاع داشتن از میزان حقوق و دستمزد در شغل‌هایی مشابه به شما می‌تواند در این راستا بسیار کمک کننده باشد. باید بدانید که نکات زیادی درباره این که چگونه برای افزایش حقوق مذاکره کنیم وجود دارند. قطعاً در ابتدای هر شغل کارفرما به شما حقوق اولیه‌‌ای پیشنهاد می‌دهد. شما با دانستن نکات ذکر شده در ادامه این بخش می‌توانید مذاکره حقوق حرفه‌ای‌تری انجام دهید.

  1. ارزش حقیقی خود را بدانید

اگر خواهان دریافت حقوقی هستید که شایسته شماست، باید ارزش حقیقی خود را بدانید. ابتدا باید در زمینه میزان حقوق دریافتی اطلاعات کسب کنید. برای جمع‌آوری اطلاعات باید بدانید سایر افراد در موقعیت مشابه شما چقدر حقوق می‌گیرند. اگر بدون داشتن عدد مشخصی در ذهن وارد مذاکره برای افزایش حقوق شوید؛ طرف دیگر مذاکره به راحتی شما را کنترل می‌کند.

نگران نباشید اگر اطلاعاتی در مورد چگونگی دریافت دستمزد مناسب ندارید سایت‌های زیادی هستند که می‌توانند این اطلاعات را در اختیار شما بگذارند.

  1. با استخدام کنندگان صحبت کنید

این دسته از افراد دقیقا می‌دانند که کاری که شما انجام می‌دهید چقدر ارزش دارد. شما باید از این اطلاعات به نفع خود استفاده کنید. بار دیگر که با این افراد هم صحبت شدید؛ درباره نوع شغل خود و پرداختی‌های آن با آن‌ها صحبت کنید. درست است که آنها به شما رقم مشخصی را نمی‌گویند اما از ارزش حقیقی کار خود مطلع خواهید شد.

  1. بالاتر از حد وسط را در نظر بگیرید

اگر در حال جمع‌آوری اطلاعات برای مذاکره برای افزایش حقوق هستید. قطعا با طیف وسیعی از اطلاعات درباره ارزش بازار در این زمینه روبرو شده‌اید. وسوسه انگیز است که عددی مابین اعدادی که تاکنون شنیده‌اید را انتخاب کنید. اما این کار کاملا اشتباه است. شما باید عددی رو به بالا نسبت به حد میانگین را به کارفرمایتان پیشنهاد دهید. «ویکتوریا پینچون» می‌گوید؛ صحیح‌ترین نحوه مذاکره با کارفرما این است که تصور کنید فردی هستید که حقوق پرداختی بالایی دارد. خود را دست کم نگیرید و به ارقامی کمتر از ارزش حقیقی خود قانع نشوید.

  1. عدد دقیقی به آنها بگویید

طبق گفته محققان دانشکده بازرگانی کلمبیا؛ شما باید عدد بسیار مشخصی را به عنوان حقوق ماهیانه خود درخواست کنید. مثلا ۶.۴۷۵ هزار تومان به جای ۶.۵۰۰ هزار تومان. با انجام اینکار به نظر می‌رسد در کار خود بسیار حرفه‌ای هستید. هنگامی که کارمندان از عدد دقیق‌تری در مذاکره حقوق اولیه خود استفاده می‌کنند؛ احتمالا پیشنهاد نهایی نزدیکتری به آنچه که از اول انتظار داشتند بگیرند. با اینکار کارفرما تصور می‌کند شما تحقیق زیادی در مورد ارزش بازار خود انجام داده‌اید.

  1. برخی پیشنهادات را رد کنید

گاهی پیشنهاد مالی برخی از کارها آنقدر کم است که مجبورید آن را رد کنید. این رد کردن می‌تواند بر اساس نیاز مالی، ارزش بازار و یا نامساعد بودن شرایط کار باشد. رد کردن یک کار به هیچ عنوان آسان نیست. اما لازم است بدانید که چه زمان‌هایی باید این کار را انجام دهید.

گفتن نه در مذاکره برای افزایش حقوق می‌تواند قدرت شما را به طرف مقابل نشان دهد.

  1. مطمئن شوید که آماده‌اید

مطمئن شوید که برای مذاکره درمورد حقوق آماده هستید. قبل از اینکه درخواست افزایش حقوق خود را به مدیر ارائه کنید؛ این چند سوال را از خود بپرسید. آیا یک سال به انجام این کار مشغول بوده‌ام؟ آیا از زمانی که استخدام شدم مسئولیت‌های جدیدی را همواره به عهده گرفتم؟ آیا گاهی بیش از انتظارات مدیر خود عمل کرده‌ام؟ توجه کنید اگر پاسخ تمامی این سوالاتی که از خود پرسید بله است. شما ۱۰۰ درصد لایق درخواست افزایش حقوق هستید.

  1. زمان بندی مناسبی داشته باشید

شاید تاکنون این جمله را زیاد شنیده باشید که می‌گویند زمان‌بندی همه چیز است. برخی از افراد به منظور درخواست افزایش حقوق منتظرند تا فصل بازنگری عملکردها فرا برسد. توجه کنید که در چنین زمانی رئیس شما احتمالاً از قبل تصمیم گرفته که چه حقوقی برای تیم تعیین کند.

  1. موفقیت‌های خود را بنویسید

قبل از اینکه مذاکره برای افزایش حقوق را با رئیس تان مطرح کنید، ابتدا یک برگ کاغذ تهیه کنید؛ درآن مواردی را بنویسید که نشان می‌دهد شما به عنوان یک کارمند چقدر عالی بودید. شما باید هرگونه موفقیت، جوایز و گواهینامه‌های دریافتی را در آن درج کنید. تهیه این موارد و اتخاذ شیوه صحیح نحوه مذاکره با کارفرما؛ می‌تواند در نهایت به افزایش حقوق شما منجر شود.

  1. تمرین فراموش نشود

به منظور این که مذاکره برای افزایش حقوق خوبی داشته باشید؛ بهتر است آنچه که می‌خواهید بدر مذاکره بگویید را یادداشت کنید. شما با یادداشت موارد مهمی که قصد دارید در این مکالمه بازگو کنید؛ تسلط خود را بالاتر خواهید برد. هرچه با اعتماد به نفس بیشتری با رئیس خود صحبت کنید، احتمال پذیرش درخواست افزایش حقوق بیشتر است.

  1. روز پنجشنبه را برای مذاکره انتخاب کنید

عجیب است اما مطالعات نشان می‌دهد که انتخاب روز پنجشنبه نتایج بهتری برایتان به همراه دارد. افراد طول هفته خود را به سختی پشت سر می‌گذارند تا آخر هفته خوبی داشته باشند. از آنجایی که همه در آخر هفته‌ها انعطاف‌پذیرتر و سازگارترند پنجشنبه و جمعه برای مذاکره مناسب تر است. در چنین حالتی درخواست افزایش حقوق شما منصفانه‌تر بررسی می‌شود.

  1. مقداری قهوه بنوشید

یک مطالعه توسط مجله روانشناسان اجتماعی اروپا نشان داده است؛ که کافئین باعث مقاومت بیشتر افراد در برابر قبول کردن برخی موارد می‌شود. این به این معنی است که شما در طول مذاکره راحت‌تر می‌توانید منافع خود را حفظ کنید. پس اگر قصد دارید به همین زودی‌ها یک مذاکره حقوق داشته باشید، نوشیدن قهوه را فراموش نکنید.

  1. با اعتماد به نفس گام بردارید

« جیمز کلیر » می‌گوید، نحوه ورود شما به یک اتاق می‌تواند نوع برخورد دیگران با شما را تعیین کند. به هنگام ورود به اتاق رئیس سر خود را بالا نگه دارید و لبخند بزنید. توجه کنید که شروع کار با روحیه مثبت بسیار مهم است. پس اعتماد به نفس را در طول مذاکره درباره‌ی حقوق فراموش نکنید.

  1. مذاکره را با طرح پرسش شروع کنید

شما باید مذاکره حقوق را با پرسیدن سوالاتی تشخیصی شروع کنید. سوالات شما باید بگونه‌ای باشد که موجب درک بیشتر نیازها، خواسته‌ها ترس‌ها، ترجیحات و اولویت‌های طرف مقابلتان شود. « پروفسور لی تامسون » می‌گوید: ۹۳ درصد مذاکره‌کنندگان در طراحی سوالات تشخیصی روند اشتباه را طی می‌کنند. بگونه‌ای که پاسخ‌هایی که دریافت می‌کنند به نتیجه مذاکرات آن‌ها بهبودی نمی‌بخشد. پرسیدن سوالاتی مانند (بزرگترین اولویت شما در حال حاضر چیست؟). می‌تواند به شما کمک کند تا بهفهمید رئیستان دقیقا از شما چه می‌خواهد. بر همین اساس می‌توانید راه حل‌هایی پیدا کنید که به ادامه روند مذاکره شما کمک می‌کند.

  1. روی آینده تمرکز کنید نه گذشته

وقتی می‌خواهید درباره حقوق خود با رئیستان مذاکره کنید؛ طبیعی است که بخواهید در مورد حقوق ماهانه خود سوال بپرسید. اگر قصدتان از انتخاب این شغل افزایش درآمد باشد. قطعا قبول کردن ارقام پایین برایتان خیلی سخت است. اما نکته‌ای که باید در اینجا به آن توجه کنید این است که اگر موافق موضوعی نیستید؛ باید آن را (مثلا میزان حقوق )با رئیستان در میان بگذارید.

باید خیلی صریح رقم دریافتی فعلی یا قبلی خود را به رئیستان بگویید. سپس مکالمه را با سرعت بیشتری به سوی ارقام جدیدتر بکشانید. شما باید با پیش کشیدن مهارت‌ها، مسئولیت‌پذیری‌ها، ارزش بازار و نحوه کار خود به او نشان دهید که ارزش این حقوق را دارید. شما با انجام این کار نشان می دهید که به دنبال رشد کردن هستید.

  1. از دیدگاه رئیستان به خود نگاه کنید

توصیه ما این است که به هنگام آماده شدن برای مذاکره حقوق، از دیدگاه رئیستان به خود نگاه کنید. شما با داشتن ذهنیتی دیگر در مورد شرایط می‌‌توانید تصمیمات منطقی‌تری بگیرید. روانشناس و محقق کلمبیایی« آدام گالینسکی » می‌گوید؛ زمانی که شما افکار و علایق طرف دیگر مذاکره را در نظر می‌گیرید؛ نهایتا راه حل‌های بهتری پیدا خواهید کرد که برای هر دوی شما مناسبت است.

  1. مثبت نگر باشید نه عجول

پشما همیشه باید مذاکرات خود را بر روی یک موضوع مثبت نگه دارید.

برای مثال مذاکره حقوق خود را با این جمله شروع کنید. من واقعاً از کار کردن در اینجا لذت میبرم و کارهایم را بسیار چالش برانگیز می‌دانم.

یا مثلا من اعتقاد دارم که نقش‌ها و مسئولیت‌های من در سرکار افزایش پیدا کرده است. نحوه مذاکره با کارفرما به این طریق می‌تواند بسیار تاثیرگذارتر از سایر حالاتی باشد که در آن عجولید. حالاتی که در آن تنها از اول به دنبال دریافت افزایش حقوق هستید؛ ممکن است در نهایت با بن‌بست مواجه شوند.

  1. بیش از آنچه واقعاً می‌خواهید، درخواست کنید

مطالعات روان‌شناسان در این زمینه نشان می‌دهد؛ همیشه در طول یک مذاکره نسبت به درخواست اصلی شما اندکی چانه‌زنی خواهد شد.

پس بهتر است همیشه چیزی بیش از آنچه در نظر دارید بخواهید. از درخواست هزینه زیاد نترسید. بدترین اتفاقی که برایتان می‌افتد این است که طرف مقابل پیشنهاد خود را به شما مطرح می‌کند. سپس شما یا شرایط او را می‌پذیرید یا رد می‌کنید.

  1. هرگز از اعداد تقریبی استفاده نکنید

در طول یک مذاکره درمورد حقوق نباید از اعداد تخمینی استفاده کنید. مثلا هیچگاه نگوییدعدد مناسب برای من از محدوده ۶۰هزار تا ۷۰ هزارتومان است. انجام این‌کار نشان می‌دهد که شما حاضر به پذیرش و سازش هستید. شخصی که با او مذاکره می‌کنید بلافاصله پس از شنیدین ارقام تخمینی به سمت ارقام کمتری می‌رود.

  1. مهربان و محکم باشید

در طول مذاکره حقوق شما علاوه بر متین و مهربان بودن باید محکم و استوار باشید. اگر واقعاً می‌خواهید بدانید که چگونه برای افزایش حقوق  مذاکره کنیم به مثال زیر دقت کنید.

“من واقعاً هیجان زده‌ام که قراره اینجا کار کنم. قطعا کار کردن کنار شما ارزش زیادی برای من دارد. من از پیشنهاد ۵.۸۰۰۰ تومانی شما قدردانی می‌کنم اما واقعاً انتظار داشتم بر اساس تجربه، مهارت و عملکرد من محدوده ۶.۵۰۰۰ تومان را رد نظر بگیرید. آیا ممکن سات برای انجام این کار حقوق ۶.۵۰۰۰ تومانی را در نظر بگیریم؟ “

  1. تمرکز خود را بر روی ارزش بازار بگذارید

به جای بحث کردن در مورد افزایش حقوق؛ باید مکالمه‌تان را معطوف به آنچه که در بازار به افرادی همانند شما می‌پردازند کنید.

البته انجام این کار نیازمند داشتن اطلاعات قبلی درباره‌ی حقوق و مزایای هر شغل است. همیشه قبل از شروع مذاکره درباره زوایا و خفای درخواستهای خود تحقیق کنید. اگر خوش شانس باشید می‌توانید از این اطلاعات ضد رقیب خود استفاده کنید.

مذاکرات حقوق و دستمزد چیست؟

مذاکرات حقوق و دستمزد بحث در مورد خود و نماینده شرکت فعلی یا احتمالی شما است که شما می توانید به شما کمک کند برای افزایش حقوق مجاز است. با بهترین کتاب مذاکره آشنا شوید.

مذاکره حقوق ودستمزد چیست؟

مذاکره برای افزایش حقوق و دستمزد بحثی است بین شما و نماینده شرکتی که در آن مشغول به کارید. هدف شما از انجام این بحث این است که به مذاکره در مورد حقوق و مزایا خود بپردازید. فرقی ندارد که کارمند موقت هستید و یا اینکه در شرکت موردنظر استخدام شده‌اید.

در هر زمان و در هر موقعیتی که هستید اگر میزان حقوقتان کافی نیست؛ باید با قدرت درباره آن مذاکره کنید. شما با طی کردن یک مذاکره برای افزایش حقوق موفق می‌توانید به آنچه که واقعا شایسته‌اش هستید برسید. وقتی توانستید در این زمینه با خود به یک تصمیم ثابت برسید دیگر زمان اقدام کردن است. شما باید به منظور رسیدن به حقوق مورد نظر موارد زیر را انجام دهید:

  • رزومه خود را بسازید

شما باید با استفاده کردن از مثال‌های مشخصی در رزومه‌تان به رئیس نشان دهید ارزش سرمایه گذاری‌اش را دارید. شما با این کار به او می‌فهمانیدن که ارزش حقیقی شما بسیار بالاتر از میزان حقوق دریافتی فعلیتان است.

  • باید اندکی مقاومت کنید

دلایل زیادی وجود دارد که یک شرکت و یا رئیس با افزایش حقوق شما مخالفت کند. در چنین شرایطی شما باید آماده باشید تا بتوانید به صورت قانع کننده به سوالات آن‌ها پاسخ دهید. یکی از سوالات ثابتی که روئسا از کارمندان خود درباره افزایش حقوق می‌پرسند این است. چرا فکر می‌کنید که لیاقت این افزایش حقوق را دارید؟

در این زمان شما باید آماده بودن خود را به او نشان دهید. با دادن پاسخی قانع کننده به رئیستان می‌توایند به افزایش حقوق مورد نظر دستیابید

چرا مهم است که درباره‌ی حقوق خود مذاکره کنید؟

مذاکره درباره ی حقوق بخشی کاملاً طبیعی از روند هر استخدام است. اگر واقعاً می‌خواهید در شغلی که انتخاب کردید پیشرفت کنید؛ باید بدانید که درخواست افزایش حقوق بخشی از ادامه این روند است.

همچنین گاهی اوقات میزان کاری که شما در طول روز انجام می‌دهید بسیار سنگین است. در چنین شرایطی نیز حق مسلم شما است که بخواهید از رئیس خود درخواست افزایش حقوق داشته باشید.

اگر در طول یک مذاکره برای افزایش حقوق و دستمزد بتوانید دلایلی منطقی و محکمه پسند به رئیستان ارائه دهید؛ احتمال توافق با افزایش حقوق شما بیشتر خواهد شد.

نتیجه‌گیری

ما در این مقاله سعی کردیم تا نکات و مطالبی را تهیه کنیم که بتواند به شما در راه افزایش حقوق کمک کند. اگر می‌خواهید بدانید که چگونه برای افزایش حقوق مذاکره کنیم؟. خواندن مطالب این مقاله به تمامی سوالات شما در این زمینه پاسخ می‌دهد.

فراموش نکنید که مذاکره در مورد حقوق و دستمزد حق طبیعی شما است. همچنین به یاد داشته باشید که نحوه مذاکره با کارفرما می‌تواند در افزایش حقوق شما تاثیر داشته باشد.

برخی از سوالات رایج:

۱. موارد مهم در مذاکره برای افزایش حقوق چیست؟

۱. ارزش حقیقی خود را بدانید.
۲. با استخدام کنندگان صحبت کنید.
۳. بالاتر از حد وسط را اندازه بگیرید.
۴. عدد دقیق را به آن ها بگویید.

۲. مذاکرات حقوق و دستمزد را توضیح دهید؟

بحثی است که استخدام شوندگان با کارفرما یا مدیر کسب و کار برای افزایش حقوق صورت می گیرد که این مذاکرات در چارچوب و قاعده مشخصی صورت می گیرد.

۳. موارد لازم برای رسیدن به حقوق مورد نظر خود چیست؟

۱. رزومه خود را بسازید.
۲. اندکی صبر و مقاومت کنید.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

 جملات انگیزشی از وارن بافت

هر فردی در زندگی خود اهدافی دارد که برای رسیدن به آن‌ها تلاش می‌کند یکی از روش‌هایی که می‌توان با استفاده از آن به موفقیت رسید استفاده از جملات وارن بافت است. این هدف تنها مختص شما نیست و افراد زیادی دیگری نیز آن را در سر پرورانده و به آن رسیده‌اند

چه بسا افرادی که در راه هدف‌شان به موفقیت‌های بزرگی دست یافته‌اند و در جهان معروف شده‌اند. یکی از راه‌هایی که شما را برای رسیدن به هدف‌تان کمک می‌کند، استفاده از تجربیات و توصیه‌هایی است که افراد دیگری که در این زمینه موفق بوده‌اند، ارائه داده‌اند. با این کار می توان گفت شما تقریباً نصف راه را رفته‌اید و به موفقیت نزدیک‌تر شده‌اید.

ثروت چیزی است که برای افراد بسیار زیادی اهمیت دارد و می‌توان گفت برخی از افراد به آن به عنوان هدف نگاه می‌کنند. به ثروت رسیدن نیاز به کمی هوشمندی و رعایت برخی نکات ساده دارد. وارن بافت یک ثروتمند آمریکایی است که برای رسیدن به این هدف که ثروتمند شدن است، فکر کرده است.

اگر شما هم در هدف گذاری تان به ثروتمند شدن فکر کرده اید، جملات وارن بافت که در این مورد بیان شده است، برای شما بسیار مفید است و می‌تواند به شما کمک بسیاری کند. در این مقاله برخی از مهم‌ترین سخنان وارن بافت و چند پند وارن بافت برای پولدار شدن را بیان کرده و به بررسی آن‌ها می‌پردازیم. با ما تا انتها همراه باشید.

وارن بافت کیست؟

وارن بافت فردی آمریکایی و فعال حقوق بشر است که در زمینه سرمایه گذاری بسیار موفق عمل کرده است و در حال حاضر به عنوان پادشاه بازار سرمایه سهام شناخته می‌شود. او همچنین مدیر شرکت برکشایر هاتاوی است که دارایی او در دسامبر ۲۰۱۹، تقریبا ۸۹ میلیون دلار تخمین زده شده است.

وارن بافت شاگرد بنجامین گراهام که پدر سرمایه گذاری ارزشی است بوده و اکنون شهرت زیادی در بین سرمایه گذاران و به طور کلی دنیای سرمایه گذاری دارد. او مردی صبور است که در عین این که بسیار سخاوتمند است، اقتصادی عمل می‌کند.

 

جملات وارن بافت بسیار باارزش هستند و شما را بر رسیدن به هر هدفی که  داشته باشید، کمک می‌کنند. در واقع این جملات انگیزشی هستند و به شما انگیزه کافی برای تلاش کردن را می‌دهند.

جملات پربار وارن بافت

آشنایی با عقاید و درس گرفتن از چنین مردان بزرگی مانند وارن بافت می‌تواند در پیشرفت  زندگی هر فرد کمک بسیار زیادی بکند. در این بخش به بیان و بررسی جملات وارن بافت پرداخته‌ایم که بسیار زیبا و پربار هستند و توجه کردن به آن‌ها خالی از لطف نیست.

۱۰ جمله انگیزشی وارن بافت در مورد سرمایه گذاری

۱. وقتی همه از بازار منفی می‌ترسند، شما طمع کار باشید و منفی‌های خوب را بخرید. وقتی همه می‌خواهند بخرند، شما بترسید و صبر کنید. برای سرمایه گذاری در یک شرکت، شما باید ابتدا حسابی تحقیق کرده و زمانی که مطمئن شدید که این شرکت در طولانی مدت رشد خوبی دارد، سرمایه گذاری خود را شروع کنید.

در این بین ممکن است اتفاقات اجتناب ناپذیری بیفتد و قیمت‌ها افت کنند. این رکود و افت قیمت‌ها به دلیل فراز و نشیب‌ها و اتفاقات ناخواسته‌ای است که ممکن است در هر سرمایه گذاری اتفاق بیفتد یا این که بر اثر بحران یک شرکت یا صنعت خاص این اتفاق افتاده باشد.

تنها چیزی که در اینجا می‌تواند دست شما را بگیرد، صبر کردن است، زیرا شما مطمئن شده‌اید که این شرکت پنایسیل رشد کردن را  دارد و برای آن نیاز به زمان دارد. بنابراین این شرکت زمانی می‌تواند آن چیزی که شما می‌خواهید را به شما بدهد، که شما زمان لازم را به آن بدهید.

۲. اگر شما چیزهایی بخرید که احتیاجی به آن‌ها ندارید، به زودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آن‌ها احتیاج دارید. یکی از چیزهایی که به میزان بسیار زیادی می‌تواند در رسیدن شما به هدفتان که ثروتمند شدن است، کمک کند، مدیریت درآمد است. اگر هدف شما کسب درامد بالا و ثروتمند شدن است

زمانی که شما پولی به دست آورده‌اید، بزرگترین اشتباهی که می‌شود انجام داد، این است که آن پول را برای خرید چیزی که واقعا به آن نیاز ندارید، صرف کنید. به طور کلی مدیریت درآمد یعنی شما تنها چیزهایی را که نیاز دارید باید بخرید. هر چیز اضافه‌ای، هر چند کوچک، می‌تواند شما را از رسیدن به هدف‌تان دور کند. ثروتمند شدن به این معنی نیست که شما هر چیزی را بخرید.

۳. اگر اینطور فکر می‌کنید که نمی‌توانید به یک سری از اهدافتان برسید، پس حتی ۱۰ دقیقه هم به این اهداف فکر نکنید. برخی از جملات وارن بافت مانند این جمله، این منظور را می‌رساند که شما اگر هدفی دارید و می‌خواهید به آن برسید، باید به آن هدف و خودتان در رسیدن به آن هدف ایمان داشته باشید و هیچ وقت ناامید نباشید.

 

در غیر این صورت تنها کاری که انجام می‌دهید، وقت خود را تلف می‌کنید. موفقیت کاری نیازمند صبر است، اما صبر هم اندازه‌ای دارد.

برای روشن‌تر شدن این موضوع مثالی را بیان می‌کنیم. زمانی که دانه‌ای را در خاگ گذاشته و به آن رسیدگی می‌کنید، برای تبدیل شدن آن به درخت و بارور شدنش، نیاز به صبر کردن است، اما شما نباید بیش از اندازه صبر کنید، زمانی که متوجه شدید، این درخت حاصلی ندارد، رسیدگی به آن و صبر کردن برای بارور شدن آن، تلف کردن وقت است.

پس صبر کردن زمانی ارزشمند است که در آن اندیشه کردن نیز دخیل باشد. شما نمی‌توانید هر نوع دانه‌را کاشته و از آن انتظار بارور شدن داشته باشید. در واقع باید فکر کنید و دانه‌ای را انتخاب کنید که حاصلی داشته باشد و همچنین اصول و روش‌های رسیدگی به آن را نیز آموزش ببینید تا به هدف مطلوب خود برسید.

۴. ریسک‌ها از جایی ناشی می‌شود که از کاری که انجام می‌دهید، آگاهی ندارید. بنابراین برای کاهش ریسک ابتدا باید آگاهی خود را بالا ببرید. این جمله نیز از آن دسته جملات وارن بافت است که شما به فکر کردن و آگاهی پیدا کردن از کاری که می‌خواهید انجام بدهید، دعوت می‌کند.

بسیار زیاد پیش می‌آید که در معنا کردن واژه‌ها سوء تفاهم پیش می‌آید. به عنوان مثال زمانی که واژه ریسک شنیده می‌شود، تمام افراد به شکست فکر می‌کنند. اما ریسک کردن شکست خوردن نیست، بلکه یک استراتژی هوشمندانه است که باید آن را آموخت.

زمانی که شما یک کاری مانند تجارت را انجام می‌دهید، در حالی که هیچ آگاهی در مورد شغل تجارت و چیزی که وارد آن کرده‌اید ندارید، در واقع ریسک انجام داده‌اید. اگر شما تمام جوانب را در نظر گرفته و سپس با هوشمندی تصمیمی عاقلانه بگیرید، هیچوقت با شکست مواجه نمی‌شوید.

۵. متأسفانه درصد بسیار زیادی از مردم، پولی را که به زحمت به دست می‌آورند، در بازارهایی مثل املاک و سهام سرمایه گذاری می‌کنند، بدون اینکه حتی ذره‌ای برای آموزش حضور و موفقیت در این بازارها هزینه کرده باشند. آموزش دیدن برای حضور در بازارهای سرمایه گذاری و مالی تنها از جملات وارن بافت نیست و تمام افرادی که در این زمینه موفق شده‌اند، این جمله را می‌گویند.اگر قصد سرمایه گذاری دارید و هنوز انتخاب نکردید که در کدام حیطه وارد شوید

هر کاری برای این که اصولی پیش برود و موفقیت در آن حاصل شود، نیاز به آموزش دیدن دارد و سرمایه گذاری نیز از این قاعده مستثنی نیست. در واقع اینکه بخواهیم با دور زدن مسیر آموزش به موفقیت چشمگیری برسیم، تقریباً غیر ممکن است.

۶. برای تبدیل شدن به یک سرمایه گذار موفق، باید هم در زندگی‌تان و هم در سرمایه گذاری‌های‌تان انضباط داشته باشید. شاید با خود بگویید برخی از جملات انگلیسی وارن بافت برای پولدار شدن، هیچ ربطی به پولدار شدن ندارد و نمی‌تواند کمک کننده باشد. به عنوان مثال برخی افراد می‌گویند انضباط چه ربطی به سرمایه گذاری و پولدار شدن دارد.

اما ما می‌گوییم که نظم داشتن از تاثیرگذارترین رفتارها بر زندگی انسان‌ است که تاثیر عمیقی نیز می‌تواند بگذارد. اگر به زندگی افراد نامنظم دقت کنید، می‌بینید که همیشه از کمبود وقت و زمان نالان هستند. بنابراین با داشتن نظم از تلف شدن وقت‌تان جلوگیری می‌شود و از همه مهم‌تر مسیر رسیدن به هدف‌تان هموار می‌شود. زیرا بیشتر می‌توانید روی آن فکر کنید و کارها و تلاش‌هایی که لازم است را انجام بدهید.

این سری از جملات وارن بافت تنها برای سرمایه گذاری نیست و می‌تواند برای رسیدن به هر هدفی مفید باشد.

۷. این درست نیست که هرچه از درآمدتان باقی می‌ماند را پس انداز کنید، بلکه باید هرچه از پس اندازتان باقی ماند را خرج کنید. این جمله از سری جملات وارن بافت می‌تواند بهترین پند وارن بافت برای پولدار شدن باشد. این جمله از وارن بافت همان منظوری را می‌رساند که در جمله دوم او در این قسمت بیان کردیم.

 

شما باید مقدار خاصی از درآمدتان را هر ماهه پس انداز کرده و سپس مابقی آن را خرج کنید. در این صورت شما مجبور خواهید بود که تنها چیزهایی را که لازم دارید تهیه کنید. این خود یک روش مدیریت درآمد است.

۸. همیشه می‌دانستم که ثروتمند می‌شوم و حتی یک لحظه هم به آن شک نکردم. غیر ممکن است در جایی سخنان وارن بافت را ببینید یا بشنوید و با این جمله مواجه نشوید. این جمله چیزی را بیان می‌کند که عامل اصلی موفقیت در هر کاری است و آن ایمان است.

در واقع وارن بافت به خود و کار خود ایمان دارد و این را می‌توان از تمام جملات وارن بافت و تمام کسانی که در در رسیدن به هدف خود موفق شده‌اند، دریافت. این جمله از جملات انگلیسی وارن بافت، همان معنی جملۀ فارسی خواستن، توانستن است را می‌دهد.

اگر شما واقعاً چیزی را بخواهید، یعنی به آن ایمان داشته و می‌توانید به آن برسید. همیشه با خود بگویید که وقتی جرقه کاری در ذهن من زده شده، من توانایی انجام آن را دارم  و با تمام قدرت برای آن تلاش کنید.

۹. یکی از ویژگی‌های ثروتمندان واقعی این است که حتی اگر تمام دارایی خود را از دست بدهند، می‌توانند باز هم آن را بدست آورند. این پند وارن بافت برای پولدار شدن می‌گوید که ثروت افراد ثروتمند، پول آن‌ها نیست، بلکه آن‌ها ذهن ثروتمند دارند.

اگر کمی دقت کنید و در جملات وارن بافت تفکر کنید، این مفهوم را می‌توانید از تمام جملات او دریافت کنید. ثروتمند شدن نیاز به فکر کردن و هوشمندانه عمل کردن دارد. شاید این جمله هم پول، پول می‌آورد درست باشد، اما اگر شما به ثروتمندترین و موفق‌ترین افراد جهان نگاه کنید، خواهید دید که آن‌ها دوران کودکی و نوجوانی و جوانی سختی را گذرانده‌اند.

۱۰. اگر حالا زمانی که خوابی نتوانی پول در بیاوری، باید تا پایان عمرت فقط کار کنی. این جمله از جملات وارن بافت می‌گوید که شما باید به گونه‌ای کار کنید و سرمایه گذاری کنید که حتی زمانی که در خواب به سر می‌برید نیز پول دربیاورید. در واقع او در این جمله می‌گوید که شما تا آخر عمرتان توانایی کار کردن را نخواهید داشت و الان باید فکری برای آن بکنید.

بنابراین اگر در حال حاضر پولی به دست نمی‌آورید که تا آخر عمرتان بتوانید راحت زندگی کنید، باید به دنبال برنامه‌ای برای این هدف باشید. این پند وارن بافت برای پولدار شدن می‌گوید که باید با پولی که پس انداز می‌کنید سرمایه گذاری کنید، چون پول به مرور زمان ارزش خود را از دست می‌دهد. در واقع حفظ کردن ارزش پول اولین شعاری است که هر سرمایه گذاری سر می‌دهد.

در این قسمت مهمترین جملات وارن بافت برای ثروتمند شدن و سرمایه گذاری کردن را بیان کردیم که می‌تواند به شما برای موفق شدن در کارتان کمک کند.

جمع بندی

می‌توان گفت تمام مردم برای به دست آوردن پول و راحت زندگی کردن تلاش می‌کنند. اما نکته مهم این است که یک فرد در تمام طول زندگی نمی‌تواند همچنان تلاش کند و باید زمانی که می‌تواند طوری پول به دست بیاورد و آن را سرمایه گذاری کند که زمانی که از کار افتاده شد، محتاج دیگری نشود.

یکی از کارهایی که می‌توان انجام داد سرمایه گذاری کردن و مدیریت درآمد است. در این مقاله برخی از مهمترین جملات وارن بافت در این زمینه را بیان کردیم، جملاتی که بسیار ارزشمند هستند. امروزه جملات انگلیسی وارن بافت به تمام زبان‌های دنیا ترجمه می‌شوند و افراد زیادی این جملات را سرلوحه خود قرار داده و موفق شده‌اند.

سخنان وارن بافت و به طور کلی تمام کسانی که موفقیت‌های بزرگی کسب کرده‌اند، می‌تواند تا حدود زیادی شما را مسیر رسیدن به اهداف‌تان پیش ببرد.

برخی از سوالات رایج:

۱. چند نمونه از جملات انگیزشی وارن بافت را بنویسید؟

۱. وقتی همه از بازار منفی می‌ترسند، شما طمع‌کار باشید و منفی‌های خوب را بخرید.
۲. اگر شما چیزهایی بخرید که احتیاجی به آن‌ها ندارید، به‌زودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آن‌ها احتیاج دارید.
۳. اگر این‌طور فکر می‌کنید که نمی‌توانید به یک سری از اهدافتان برسید، پس حتی ۱۰ دقیقه هم به این اهداف فکر نکنید.

۲. وارن بافت کیست؟

وارن بافت فرد امریکایی و یکی از فعالان حقوق بشر است که یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاران دنیا است.

۳. نظر وارن بافت راجع به افراد ثروتمند چیست؟

از نظر وارن بافت یکی از مهم‌ترین ویژگی افراد ثروتمند این است که اگر تمام ثروت خود را از دست بدهند بازهم قدرت به‌دست‌آوردن ثروت و ادامهٔ زندگی خود را دارند.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

زندگی نامه جورج کلاسورن ، نویسنده کتاب ثروتمندترین مرد بابل

جورج کلاسون نویسنده و کارآفرین در ۷ نوامبر سال ۱۸۷۴ میلادی در کشور آمریکا متولد شد. زندگی و کار جورج کلاسورن مراحل جالب توجه و شگفت‌انگیزی دارد. از زندگی شخصی و خصوصی این نویسنده معروف اطلاعات بسیاری در دسترس نیست، تنها اطلاعات موجود در مورد این نویسنده این است ‌که دو ازدواج داشته است.

این نویسنده معروف تحصیلات خود را در دانشگاه نبراسکا در آمریکا گذرانده است. از رشته‌های اصلی این دانشگاه مدیریت کسب‌ و کار و بازاریابی و خدمات پشتیبانی است. جورج کلاسورن در سال ۱۹۵۷ در ناپا، کالیفرنیا درگذشت و در آرامگاه ملی دروازه طلایی شهرستان سن ماتئو، کالیفرنیا به خاک سپرده شد.

بیوگرافی جورج ساموئل کلاسورن

در ادامه به بیوگرافی George Samuel Classon اشاره می‌کنیم:

جورج کلاسورن تحصیلات خود را در دانشگاه نبراسکا در کشور آمریکا گذرانده است. در دوران زندگی خود مالک «کمپانی نقشه کلاسون» و شرکت «انتشارات کلاوسون» بوده است. کمپانی نقشه کلاسون اولین ناشر کتاب «نقشه راه‌ها» در ایالات متحده آمریکا و کانادا بوده است. George Samuel Classon در جنگ آمریکا و اسپانیا در ارتش ایالات متحده خدمت کرد.

بعد از پایان جنگ به دنور در کلرادو رفت و در آنجا شرکت نقشه کشی کلاسون دنور را راه‌اندازی کرد و به صورت حرفه‌ای کار خود را شروع نمود. با وجود این‌که در این زمینه موفقیت‌های بسیاری را به دست آورد، ولی این شرکت در «رکود بزرگ» از بین رفت.

در سال ۱۹۲۶ برای اولین بار یکسری از جزوه‌های خود در رابطه با موفقیت و موفقیت‌های مالی در فضای بابل باستان برای ارائه هر کدام از نکات خود صادر کرد. وی چندین کتاب در زمینه‌های خودیاری، کسب‌وکار و ثروت نوشته است که معروف‌ترین کتاب او کتاب ثروتمندترین مرد بابل است. این کتاب بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و دلیل اصلی معروفیت او همین کتاب است.

چند جمله ماندگار از جورج کلاسرون

در این بخش چند جمله معروف از جورج کلاسورن را مثال خواهیم زد.

  • معمولاً افراد در مورد مشاوره و توصیه به سادگی اطلاعات را در اختیار انسان‌ها قرار می‌دهند، ولی باید توجه کنید تنها چیزی که ارزش دارد را انجام دهید.
  • اعمال ما نمی‌تواند باهوش‌تر از افکار ما باشد.
  • برای درخواست مشاوره عاقلانه از یک دوست خوب نیاز به هیچ هزینه‌ای نیست.
  • زمان تنها چیزی است که تمام مردم به فراوانی از آن دارند.
  • زمانی که متوجه شدن بخشی از درآمدم سهم خودم است و حق دارم آن را برای خود نگه دارم، راه رسیدن به ثروت را پیدا کرده‌ام.
  • شانس همان تصمیمی است که شما می‌گیرید برای رسیدن به آن‌چه لیاقت‌اش را دارید.
  • اگر قصد کمک به دوستان خود را دارید، این کار را به روشی انجام دهید که بار کار دوست شما را خود تحمیل نکنید.
  • قدرت تنها هدفی غیرقابل انکار برای انجام هر کاری است که برای خود انجام داده‌اید.
  • یادگیری به دو صورت است: یکی مطالبی را که یاد گرفته‌ایم را می‌دانستیم، و دیگری آموزش‌هایی بوده که به ما آموخته شده است که چگونه می‌توانید آنچه را که نمی‌دانید پیدا کنید؟
  • با خود عهده و پیمان بستم که من باید سهم خود را از دنیا بگیرم
  • پول داشتن خوشبختی نمی‌آورد، اما نداشتن آن حتما بدبختی می‌آورد.

زندگی نامه جورج ساموئل کلاسورن

تا به امروز مطالب بسیاری در رابطه با زندگی نامه جورج ساموئل کلاسورن در دست نیست. وی یکی از نویسندگان معروف آمریکا بود یکی از داستان‌های معروف و پرطرفدار او ثروتمندترین مرد بابل است. جورج کلاسورن در سن ۸۳ سالگی در کالیفرنیا درگذشت. جورج کلاسورن در زمینه‌های بسیاری کتاب نوشته است که مهم‌ترین نوشته‌های او در زمینه کسب موفقیت و تلاش برای موفقیت‌های مالی است.

اوج موفقیت جورج کلاسورن

کلاسون در سال ۱۹۲۶ نسبت به صدور یک سری از جزوات در رابطه با ا‌‌قتصاد و موفقیت مالی در غالب فضای بابل باستان، اقداماتی را برای ارائه نکات موردنظر خود در‌ زمینه اقتصاد انجام داد. اولین خریداران داستان‌های کلاسون کارکنان بانک‌ها و شرکت‌های بیمه‌ای بودند. پس از سال‌ها این آثار به یک مدل از نشریات در رابطه با استراتژی کسب ثروت تبدیل شدند.

در ان‌ها عقل و خرد معامله‌گران و سودجویان بازتاب داده می‌شد. جزوات جورج کلاسورن به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌قدری جذاب بودند که بانک‌ها و شرکت‌های بیمه مقالات او را در مقادیر بسیار زیاد برای  آموزش مزیت صرفه‌جویی و سخت کارکرد منتشر کردند و این موجب شد که افراد بسیاری با وی آشنا شوند.

بدین ترتیب آثار وی از طرف میلیون‌ها نفر مطالعه شد. بعد از گذشت چندین سال جزوه‌هایی که کلاسون برای رسیدن به ثروت انتشار داده بود با یکدیگر ترکیب و کتاب ثروتمندترین مرد بابل نوشته شد که از نمونه‌های ادبیات کلاسیک مدرن محسوب می شود. این کتاب به زبان‌های مختلفی ترجمه شده است.

این نوشته یک درمان قطعی برای فقر است. اگر شخصی به‌صورت جدی برای کسب ثروت تصمیمات جدیدی اتخاذ کند، این کتاب حتما می‌تواند برای او بسیار موثر باشد. نویسنده این کتاب در رابطه با اصول جهانی و ناپایداری بحث می‌کند که اثر بخشی خود را اثبات کرده‌اند و می‌توانند به کلید موفقیت و ثبات مالی تبدیل شوند.

خلاصه کتاب ثروتمندترین مرد بابل اثر جورج ساموئل کلاسورن

از شناخته‌شده ترین کتاب‌ها در زمینه مدیریت کسب‌وکار می‌توان به کتاب ثروتمندترین مرد بابل اشاره کرد که خالق این کتاب جورج کلاسورن است. در این کتاب اشاره شده است که حداقل ۱۰% از هر چیزی که به‌دست می‌آورید را صرفه‌جویی کنید و هزینه‌های ضروری را با خواسته‌های خود اشتباه نگیرید.

برای بهبود مهارت‌های خود و اطمینان از درآمد آینده خود، سخت تلاش کنید، چرا که ثروت، نتیجه یک جریان درآمد قابل اطمینان است. تا زمانی که روح بهانه‌جویی را در خود کم نکنید، هیچ‌وقت نمی‌توانید به کمترین اندازه از موفقیت دست پیدا کنید. این تنها بخشی از مسائلی است که جورج کلاسورن در کتاب ثروتمندترین مرد بابل به آن اشاره کرده است.

داستان این کتاب به این صورت است که در دوران باستان و در بابل جوانی از یک فرد ثروتمند می‌خواهد که او را راهنمایی کند. این مرد ثروتمند به‌آرامی قوانینی را به او آموزش می‌دهد که بی‌پایان هستند و هر فردی قادر به انجام آن است. مرد جوان زمانی که مرتکب اشتباهی می‌شود، او را سرزنش می‌کند اما سرانجام این پسر جوان ثروتمند می‌شود.

قوانینی  که برای ثروتمند شدن در کتاب ثروتمندترین مرد بابل آمده است:

در حقیقت این کتاب درس‌هایی از زندگی را معرفی کرده است که به شما در مدیریت هزینه و ثروتمند شدن کمک می‌کند.

  • کمتر از آنچه که کسب می‌کنید، هزینه کنید

خیلی مشخص به نظر می‌رسد اما یک احساس مشترک همواره نیز مشترک نیست. اغلب جوانانی که با آن‌ها مواجه شدم، بیشتر آن‌ها واضح اعتراف می‌کردند که هر آنچه را به دست می‌آورند را خرج می‌کنند. این افراد باور دارند چون درآمد آن‌ها کم است نمی‌توانند پس‌اندازی داشته باشند ولی آن‌ها اگر درامد بیشتری و یا حتی چند برابری کسب کنند، ثروتمند نخواهند شد. با توجه به این ‌که آن‌ها عادت به خرج کردن دارند و پس از مدتی حساب بانکی آن‌ها خالی می‌شود. این اولین قانونی است که جورج کلاسورن در این کتاب خود به آن اشاره کرد.

برای درآمد بیشتر، از پول پس‌انداز شده استفاده کنید.

این مورد ممکن است یکی از حقایق طلایی ایجاد ثروت باشد که در اغلب داستان‌های کلاسیک آن را شنیده‌اید. کوین اولاری این مسئله را به خوبی شر می‌دهد. او هر دلار را مانند سربازانی که به اسارت گرفته‌شده‌اند، سربازان بیشتری را تولید کند. اغلب مردم پول خود را صرف وسایلی می‌کنند که پوسیدگی و زنگ‌زدگی در آن‌ها رخ می‌دهد و یا بدتر این ‌که، ارزش خالص آن کاهش می‌یابد. این دسته از وسایل شامل خانه‌ها، ماشین‌ها، قایق ها، پوشاک و جواهرات هستند. در حقیقت شما با خرید این کالاها، ثروتمند نمی‌شوید بلکه فرد دیگری را ثروتمند می‌کنید.

افراد باهوش چه کاری را انجام می‌دهند؟ آن‌ها هر دلاری را که پس‌انداز کرده‌اند را می‌گیرند و هزینه‌ای که برای آن‌ها درآمد بیشتری را ایجاد می‌کند را خرج می‌کنند. یکی از افرادی که از همین روش ثروتمند شد واران بافت بود. او تعدادی نوشیدنی را از یک فروشگاه خریداری کرد و در فصل تابستان با قیمت چندین برابر به فروش رساند. پس از این کار او بازی‌های ماشینی خریداری و تولید کرد و با قراردادی ۵۰/۵۰ با مالکان رستوران، به ‌آهستگی کسب‌وکار خود را ارتقاء داد.

  • پول خود را در صنایعی که می‌شناسید، سرمایه‌گذاری کنید

شما نباید این رسیک را بپذیرید و در حوزه‌ای که هیچ گونه شناختی ندارید سرمایه‌گذاری کنید. به احتمال بسیار زیاد، شما مقداری از سرمایه خود را از دست خواهید داد. از دست دادن سرمایه یعنی بدترین اتفاق ممکن برای شما رخ داده است. جورج کلاسورن در این کتاب خود به این موضوع اشاره کرده است که این کار همانند بیرون انداختن سرمایه از پنجره است.

شما باید در حوزه‌ای که شناخت دارید، وارد شوید. در صورتی که شما در مورد املاک و مستغلات شناختی ندارید مانند این است سرمایه خود را درون سطل زباله ریخته‌اید. به‌عنوان‌مثال، شما جراحی قلب انجام نمی‌دهید چرا که دانشی در رابطه با آن ندارید، نباید درآمد خود را با کلی سختی کسب کرده‌اید، به این سادگی هدر دهید.

  • بخشی از تمام آن‌چیزی که کسب می‌کنید، برای خودتان باید باشد

اولین کار این است که مقداری پول را برای خود نگه دارید. در این صورت شما قبل از این که درآمد خود را خرج کنید، ۱۰ درصد از آن را پس‌انداز و سرمایه‌گذاری کنید و کنار بگذارید. این پول به شما تعلق ندارد چرا که سریعا با هزینه کردن آن در اجاره، خرید مواد غذایی و یا کالاهای مورد نیاز، این بخش از پس‌انداز را به إتمام می‌رسانید. شما با پس‌‌انداز کردن تنها ۱۰ درصد از درآمد خود، متوجه هیچ گونه تغییری نخواهید شد. بنابراین در این صورت کیفیت زندگی شما، تفاوت قابل ملاحظه‌ای نخواهد داشت. با وجود این کار شما پس از مدتی به پس‌انداز کردن عادت می‌کنید.

  • برای درآمد بیشتر، بر روی توانایی‌های خود سرمایه گذاری کنید

شما باید زمان خود را صرف افزایش مهارت‌ها، دانش و توانایی کسب درآمد بیشتر کنید. سرمایه‌گذاری روی توانایی‌های خود، یک واقعیت طلایی برای ثروتمند شدن است که از هر چیزی مهم‌تر بوده اما به طور مداوم نادیده گرفته می‌شود. اغلب افراد زمان پایان تحصیل در سن ۲۱ سالگی دست از یادگیری می‌کشند. برخی افراد به صورت مادام العمر مشغول آموختن هستند تا زمانی که در ۹۰ سالگی زمان آن‌ها به پایان می‌رسد. این کار به مرور زمان به شما مزایای بزرگی می‌دهد. یک کارگر پس از پایان کار، به تماشای تلویزیون می پردازد و مغز خود را غرق فیلم می‌کند. شما می توانید با یادگیری روزانه، هر روز کمی پیشرفت داشته باشید.

پیام اصلی کتاب ثروتمندترین مرد بابل

این کتاب یک موضوع بسیار قدیمی دارد که با خواندن آن این احساس به شما دست پیدا می‌کند که در حال مطالعه کتاب مقدس هستید. عبارات و کلماتی در کتاب ثروتمندترین مرد بابل استفاده شده است کمی گیج کننده است. این کتاب در عین عجیب بودن، پیام‌های خود را به سادگی به مخاطب منتقل می‌کند. پیام اصلی این داستان سرمایه‌گذاری و پس‌انداز ۱۰ درصد از درآمد شما است. هر مقدار پول کمی که به دست می‌آورید به چشم یک کارگری نگاه کنید که می‌خواهد آن را برای شما افزایش دهد.

نتیجه گیری

جورج کلاسورن یکی از نویسندگان و کارآفرین مشهور آمریکا است. وی تحصیلات خود را در زمینه‌های مدیریت کسب‌وکار، مدیریت بازاریابی و خدمات پشتیبانی گذرانده است. کتاب‌های بسیاری در این زمینه نوشته است که مهم ترین کتاب او ثروتمندترین مرد بابل به شمار می‌رود. در این مقاله درباره جورج کلاسورن و کتاب معروف او به صورت کامل صحبت کرده‌ایم.

برخی از سوالات رایج:

۱. چند جمله از جورج کلاسورن بنویسید؟

۱. اعمال ما نمی‌تواند باهوش‌تر از افکار ما باشد.
۲. زمان تنها چیزی است که تمام مردم به فراوانی از آن دارند.
۳. پول داشتن خوشبختی نمی‌آورد، اما نداشتن آن حتماً بدبختی می‌آورد.

۲. قوانینی که در کتاب ثروتمندترین مرد بابل ذکر شده را بیان کنید؟

۱. کمتر از آنچه که کسب می‌کنید، هزینه کنید.
۲. پول خود را در صنایعی که می‌شناسید، سرمایه‌گذاری کنید.
۳. بخشی از تمام آن چیزی که کسب می‌کنید، برای خودتان باید باشد.

۳. پیام اصلی کتاب ثروتمندترین مرد بابل چیست؟

هدف اصلی این کتاب آشنا شدم با مباحث سرمایه‌گذاری است. درواقع این کتاب به موضوع سرمایه‌گذاری و تأثیرات آن در درازمدت می‌پردازد.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

زندگی نامه وارن بافت (Warren Buffett)

 

وارن بافت یکی از چهره­ های شناخته شده در دنیا است که به دلیل موفقیت­ در عرصه سرمایه ­گذاری و ارائه تکنیک ­های کاربردی برای افرادی­ که قصد دارند در همین عرصه فعالیت کنند، به عنوان یکی از افراد تاثیر گذار در سطح جهان شناخته می­شود.

با استناد بر بررسی­ های صورت گرفته وارن ادوارد بافت با توجه به ثروت و سرمایه ­ای که دارد که در میان ثروتمند­ترین افراد جهان در رتبه سوم قرار دارد. افرادی که از روی علاقه زندگی نامه وارن بافت را مورد مطالعه قرار داده ­اند به خوبی می­دانند که این فرد یک سرمایه­ گذار آمریکایی، فعال حقوق­ بشر، رئیس هیئت ­مدیره و همچنین مدیر­عامل یا همان CEO شرکت بکشایر هاتاوی است.

اصلی­ ترین عاملی که سبب معروفیت بافت در سراسر دنیا شده در واقع تبحر وی در دنیای سرمایه ­گذاری است. با توجه به آخرین ارزیابی صورت گرفته، ثروت یا همان Net worth وارن در اوایل سال 2018 تقریباً 87 الی 88 میلیارد دلار برآورد شد که بر همین اساس این فرد موفق، رتبه سومین مرد ثروتمند در دنیا را به خود اختصاص داده است.

بیوگرافی وارن بافت

با توجه به زندگی نامه وارن بافت، او از همان دوران کودکی و نوجوانی علاقه شدیدی به سرمایه­ گذاری و زمینه اقتصاد داشت. همین امر سبب شده تا وی تحصیلات دانشگاه خود را در همین زمینه ادامه دهد. Warren Buffett بعد از تعدادی سرمایه­ گذاری پر سود و موفق توانست شرکت نساجی برکشایر هاتاوی Berkshire Hathaway را خریداری کند.

او بعد از مدتی با بهره ­گیری از همین نام اقدام به راه‌اندازی هلدینگ بیمه و سرمایه­ گذاری برکشایر هاتاوی نمود. با استناد بر مطالعات صورت گرفته روی بیوگرافی وارن بافت؛ گفته می­شود که بافت از آغاز دهه هفتاد میلادی به عنوان رئیس هیئت مدیره و همچنین اصلی ترین سهام‌دار این مجموعه فعالیت می­کند.

زادگاه این مرد اندیشمند و بزرگ شهر اوماها است که ساکنان این شهر وی را با عناوین و القابی چون جادوگر، دانای کل و پیشگو می­شناسند. علاوه‌بر این وارن به عنوان یکی از پولدارترین فعالان حقوق بشر نیز فعالیت می­کند. اگر شما هم به دنبال ثروتمند شدن و کسب درآمد زیاد هستید

شایان ذکر است که با بررسی بیوگرافی وارن بافت متوجه خواهید شد که او با عضویت در بنیاد خیریه بیل و ملیندا گیتس، بیان کرد که بشخ اعظم یعنی حدود ۹۹ درصد از دارای خود را صرف فعالیت­ های خیرخواهانه خواهد کرد.

وارن ادوارد بافت بدون شک یکی از مهم­ترین و تاثیر­گذار­ترین افراد در دنیای سرمایه به شمار می­رود که توانسته در عرصه سیاست نیز فعالیت کند. وی در دوره انتخابات آمریکا در سال ۲۰۱۶ به حمایت از هیلاری کلینتون پرداخت و جالب است که یکی از منتقدان سرسخت دونالد ترامپ به شمار می­رود.

دوران کودکی و تحصیلات وارن بافت

وارن ادوارت بافت در سال ۱۹۳۰ در شهر اوماهای نبرسکا به دنیا آمد. پد او هاروارد بافت نام دارد که یکی از نمایندگان کنگره ایالات متحده آمریکا بود. وارن تحصیلات خود را در مدرسه رزهیل شروع کرد و در سال ۱۹۴۲ پدر او به عنوان نماینده انتخاب شده که به همین دلیل به شهر واشنگتن یعنی پایتخت آمریکا نقل مکان کردند.

وارن دوره دبیرستان خود را در مدرسه آلیس دیل جونیور شروع کرد و در نهایت در سال ۱۹۴۷ موفق به اتمام دوره دبیرستان از مدرسه وودرو ویلسون شد.وارن به دنبال کردن علاقه اصلی خود از همان دوره دبیرستان وارد باز سرمایه شد.

یکی از تصمیمات اصلی او این بود که اصلاً به دانشگاه نرود و بدون فوت وقت در بازار کار مشغول شود؛ البته وارن در رابطه با این تصمیمات خود از سوی پدرش با مخالفت­های شدید رو به رو شد. شایان ذکر است که اولین جرقه­ ای که وارن را به سمت سرمایه­ گذاری هدایت و ترغیب کرد، کتابی تحت عنوان “هزار راه برای کسب درآمد هزار دلاری” بود.

جالب است که وارن به عنوان شغل پاره­ وقت شروع به فروش آدامس، بطری های کوکاکولا و همچنین مجله ­های هفتگی پرداخت. علاوه بر موارد ذکر شده، او در فروشگاهی که متعلق به پدر­بزرگش بود به عنوان فروشنده فعالیت می کرد و در عین حال به فروش تمبر و مطالعه دروس خود می­پرداخت.

وارن به عنوان اولین قدم جدی در راستای کسب ­و ­کار خود به خرید یک دستگاه بازی پین­بال اقدام نمود؛ که البته این امر را به صورت شراکتی با دوست خود انجام داد. آن­ها این دستگاه را در یک آرایشگاه قرار دادند که به دلیل ایجاد بازار خوب، بعد از مدتی ۳ آرایشگاه دیگر نیز به از مشتریان این دو دوست شدند.

 

وارن و دوستش توانست بعد از گذشت یک سال، کسب­ و کار خود را به مبلغ ۱۲۰۰ دلار به یک فرد بازنشسته به فروش برسانند.

وارن ادوارد بافت به دلیل سماجت­ ها و سختگیری­ هایی که از سمت پدر به او اعمال می­شد، به مدرسه بازرگانی وارتون در دانشگاه پنسیلوانیا وارد شد. بعد از گذشت ۲ سال، وارن به دانشگاه نبراسکا رفته و نهایتاً در سن ۱۹ سالگی توانست مدرک کارشناسی ود را در رشته مدیریت کسب­ و­کار به دست بیاورد.

بافت در ادامه برای ادامه تحصیل دانشگاه معروف هاروارد را به عنوان هدف برگزید که متاسفانه از سوی دانشگاه پذیرفته نشد. بعد از بررسی­ های متعدد، وارن دریافت که استاد دانشگاه معروف بنجامین گراهام در دانشگاه کلمبیا تدریس می­کند و به همین دلیل برای ادامه تحصیل به همین دانشگاه وارد شد.

بافت بعد از گذراندن ترم­ های دانشگاه تونست در سال ۱۹۵۱ مدرک کارشناسی ارشد خود در رشته اقتصاد را از همین دانشگاه بگیرد.

آغاز فعالیت کاری

وارن بافت علاقه شدیدی به فعالیت در زمینه وال­استریت داشت که مخالفت­ های سرسختانه پدر او مانع انجام این کار شد. وارن با دنبال کردن علاقه خود به استاد اقتصاد خود یعنی گراهام پیشنهاد کرد که به صورت رایگان در شرکت او مشغول به کار شود، ولی گراهام این پیشنهاد را قبول نکرد.

وارن در مواجهه با پاسخ منفی و همچنین فشار­هایی که از سمت پدرش به او وارد می­شد، تصمیم گرفت که به زادگاه خود بازگردد. وارن توانست بعد از مدتی کوتاه در زادگاه خود یک دوره شبانه تحت عنوان اصول سرمایه گذاری برگزار کند.

بنجامین گراهام با توجه به ایده­ های سرمای­ه گذاری که از وارن دریافت می­نمود در سال ۱۹۵۴ تصمیم گرفت به وارن پیشنهاد کار بدهد. وارن مجدداً به رویا­های خود نزدیک شد وبا قبول پیشنهاد استاد خود راهی شهر نیویورک شد.

گراهام همانند یک پدر دلسوز و مربی برای وارن به شمار می­­رفت که پایه سرمایه ­گذاری در بهترین حالت ممکن به اول اموزش می­ داد. این استاد بزرگ حدوداً ۲ سال بعد از جذب وارن، اقدام به بازنشستگی نمود و در همین راستا شرکت خود را تعطیل کرد.

وارن که اکنون یک فرد با تجربه و  یا توان ملی بالا بود، توانست به مدد برخی از دوستان خود شرکت خود یعنی Buffet Partnership را تاسیس نماید.

این مجموعه در سال ۱۹۶۰ توانست تعداد شریک ­های خود را به ۷ نفر افزایش دهد. سیاستی که در این مجموعه پیاده می­شد، در واقع بر پایه گفته ­های استاد گراهام بود که مفهوم و استراتژی اصلی آن خرید سهم ­ها با قیمت پایین­تر از ارزش واقعی آن­ها است.

وارن در پیاده­ سازی این تاتیک بسیار تبحر داشت و همچنین از سیاست آربیتراژ نیز در راستای خرید و فروش برخی سهم­ ها استفاده می­کرد. شرکت نوپای Buffet Partnership توانست سودی معادل 251 درصد به دست بیاورد و همین عدد بعد از گذشت 54 سال به 1156 افزایش یافت؛ به طوری که آقای بافت در سال 32 سالگی به عنوان یک فرد ثروتمند و میلیونر معرفی شد.

بررسی شرکت برکشایر هاتاوی

وارن جوان به وسیله نکات مهمی که از استاد خود آموخته بود توانست به شهرت مناسبی دست یابد. او در این دوره تصمیم گرفت که مسیر سرمایه­ گذاری خود را به صورت کامل تغییر دهد.

در همین راستا وارن قسمت قابل ­توجهی از سهام شرکت نساجی برکشایر را خریدار کرد و در ادامه همکالج خود یعنی «کن چیش» را در سمت مدیریت این مجموعه قرار داد. جالب است که وارن در خاطرات خود بیان می­کند که فعالیت در بازار نساجی یکی از بدترین تصمیم­ های زندگی او به شمار میرود.

وارن بعد از مدتی با توجه به شرایط، زمینه کاری این شرکت را به صورت کامل عوض کرد و به بازار­های مالی بیمه وارد شد. وارن در ابتدا سهام شرکت واشنگتن پست را خریداری کرده و در ادامه اقدام به خرید سهام رسانه ABC نمود.

شرکت برکشایر و در راس مدیریت آن وارن بافت در سال ۱۹۸۸ به خرید ۷ درصد از سهام کوکاکولا به مبلغ ۱.۰۲ میلیارد دلار پرداختند؛ این مورد به عنوان برترین و بزرگ­ترین سرمایه­گذاری بافت در نظر گرفته می­شود، چرا که توانست نام او را در سن ۵۶ سالگی در میان افراد میلیاردر قرار دهد.

وارن و شرکت بزرگ او در سال ۲۰۰۲ میلادی با افزودن ۱۱ میلیارد دلار سرمایه به معاملات آتی در بازار بورس پرداختند. با استناد بر گزارشات سود حاصل از همین معاملات بعد از گذشت حدوداً ۴ سال به ارزش ۲ میلیارد دلار رسید. در این دوره بافت تصمیم گرفت که در حدود ۸۵ درصد از سهام خود در برکشایر را به موسسات خیریه اهدا کند.

بیل و ملیندا گیتس به عنوان سران این موسسه بودند. وارن با توجه به کهولت سن در سال ۲۰۰۷ بیان کرد که می­خواهد فردی را به عنوان جایگزین خود قرار دهد تا بدین شکل بتواند کسب­و­کار و فرایند سرمایه­ گذاری را کنترل کرده و به پیش ببرد. پیرو همین تصمیم، آقای لو سیمپسون انتخاب شده که تنها ۶ سال از وارن جوان­تر بود.

 

وارن در سال ۲۰۰۷ همانند همه مردم تحت تاثیر بحرانی مالی جهان قرار گرفت و سه ماهه در سال ۲۰۰۸ با ۷۷ درصد افت درآمد رو­برو شد. البته جالب است که او در همین دوره توانست جایگاه اولین مرد ثروتمند دنیا را به خود اختصاص دهد که در حدود ۱ سال بعد از آن بیل گیتس مجدداً این جایگاه را به دست آورد. برای آشنایی بیشتر با بیل گیتس مطالعه مقاله “زندگی ‌نامه بیل گیتس” را به شما پیشنهاد می کنیم.

این سال ­ها بدون شک برای همه سرمایه ­داران به عنوان کابوس سپری شد. خود آقای بافت در همین دوره ۱۲ ماهه سرمایه هنگفتی به ارزش تقریباً ۲۵ میلیارد دلار را از دست داد.

وارن در نوامبر سال ۲۰۱۱ در حدود ۶۴ میلیون سهم از شرکت IBM را خریداری کرد. در ان دوره ارزش این سهم ها در حدود ۱۱ میلیون دلار برآورد می شد. با این خرید سهام وارن در این شرکت بزرگ به پنج­و­نیم درصد رسید.

بررسی آثار نامه وارن بافت

متاسفانه وارن بافت خود در هیچ بازه  ­ای از زمان اقدام به نوشتن کتب نکرد ولی نامه­ های سهامدار او را می­توان به عنوان چند کتاب با ارزش در نظر گرفت. در ادامه به بررسی آثار نامه وارن بافت می پردازیم.

  • راه وارن بافت – نوشته شده توسط رابرت جی هاگستروم

 با مطالعه این کتاب خواهید توانست به دروس با ارزش درباره سرمایه­گذاری که حاصل تجربه بافت است، دسترسی پیدا کنید.

در این کتاب همه قوانین اولیه که سومین مرد ثروتمند جوان استفاده می­کرد به دقت نوشته شده و با مطالعه دقیق آن می­توانید از قوانین مهمی مانند خرید سهام مشاغلی آگاه شوید. کتاب نام­برده را به کسانی که تازه وارد این عرصه شده­اند یا حتی مدتی است که در این زمینه فعالیت دارند، توصیه می­کنند.

  • مدیر­ عامل وارن بافت – نوشته شده توسط رابرت پی مایلز

این کتاب در حالت کلی به بررسی وارن نه به عنوان یک سرمایه­ گذار بلکه به‌عنوان مدیر پرداخته است. در این کتاب اطلاعات مهمی قرار دارد که بیان می­کند بافت به چه طریقی مدیر­عامل شرکت­ های تحت تسلط برکشایر را انتخاب می­کرد. مهم تر از همه چگونه این افراد را تحت کنترل و مدیریت خود قرار می­داد.

علاوه بر موارد ذکر شده می توان به کتاب ­های مهم دیگری مانند موارد زیر اشاره کرد:

  • گلوله برفی – نوشته شده توسط آلیس شرودر
  • بافت، ساخت یک سرمایه­دار آمریکایی – نوشته شده توسط راجر لوونشتاین
  • آقای بافت عزیز: آنچه یک سرمایه گذار ۱،۲۶۹ مایل از وال استریت می آموزد – نوشته شده توسط ژانت توکلی
  • مقاله های Warren Buffett: درسهایی برای شرکتهای آمریکایی – نوشته توسط وارن ادوارد بافت و لارنس کانینگام
  • معامله به روش Warren Buffett – نوشته شده توسط ریچارد جی کانرز
  • تشکیل سبد سهام به روش Warren Buffett – نوشته شده توسط جیوا راماسوی

برخی از سوالات رایج:

۱. چند مورد از کتاب‌هایی که راجع به وارن بافت نوشته شده است را نام ببرید؟

۱. راه وارن بافت – نوشته شده توسط رابرت جی هاگستروم
۲. مدیرعامل وارن بافت – نوشته شده توسط رابرت پی مایلز
۳. گلوله برفی – نوشته شده توسط آلیس شرودر

۲. وارن بافت کیست؟

وارن بافت یکی از مشاهیر عرصه سرمایه‌گذاری است. وی با ارائه روش‌های کاربردی برای سرمایه‌گذاری به معروفیت جهانی رسیده است.

۳. علاقه وارن بافت بیشتر در کدام زمینه بوده است؟

وارن بافت بیشتر در وال‌استریت فعالیت داشته است. بر همین اساس باتوجه‌به مخالفت‌های زیاد اطرافیان توانست در این زمینه به موفقیت برسد.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مقاله کامل درباره سخنرانی انگیزشی

سخنرانی انگیزشی یکی از انواع سخنرانی‌ های محبوب در بین مردم است و سخن‌آموزان علاقه بسیاری برای یادگیری این نوع سخنرانی دارند. از زمان‌های گذشته تا به امروز طرفداران بسیار زیادی برای این دسته از سخنرانی‌ ها وجود داشته و بسیاری از افراد برای بالا بردن انگیزه خود و حرکت بهتر به سمت اهدافشان در این نوع سخنرانی‌ها شرکت می‌کردند.

سخنرانی‌های انگیزشی گاهی اوقات می‌تواند به بسیاری از افراد انگیزه دهد. برخی از افراد از شنیدن این سخنرانی‌ها یا حضور در آن لذت می‌برند و سعی می‌کنند در تمام سخنرانی‌های انگیزشی شرکت کنند. اما برخی دیگر در ذهن خود یک تفکیک بسیار مهم دارند که طبق این تفکیک، سخنرانی‌های انگیزشی را به دو روش دسته‌بندی می‌کنند.

  • گروه اول افرادی هستند که خود آن‌ها یک مسیر منحصربه‌فرد یا پیچیده یا سخت را طی کرده‌اند و آن‌ها را برای مخاطبان تعریف می‌کنند.
  • گروه دوم افرادی هستند که سخنرانی هیجانی انجام می‌دهند و تنها از خاطرات و حرف‌های دیگران نقل قول می‌کنند.

سخنرانی انگیزشی چیست؟

شاید شما تا به حال به یک سخنرانی دعوت شده باشید و به نظر شما آن سخنرانی کسل‌کننده باشد اما سخنرانی‌های انگیزشی بسیار متفاوت هستند. سخنرانی‌های انگیزشی نوعی از سخنرانی‌های هیجانی هستند که در آن افراد از تجربیات خود سخن گفته و به دیگران برای کسب تکنیک موفقیت در زندگی انگیزه می‌دهند. مهم‌ترین هدف یک سخنران انگیزشی این است که دیدگاه فرد را نسبت به قابلیت‌ها و شرایط موجود تغییر ‌دهد، او را به حرکت در ‌آورد و نعمات زندگی را به او یادآوری کند.

معمولاً افرادی که در سخنرانی انگیزشی شرکت می‌کنند، یکسری کارهای عقب افتاده دارند که برای انجام آن‌ها نیاز به انگیزه دارند؛ یا ایده‌های بسیار خوبی دارند و منتظر هستند فرد دیگری برای شروع به آن‌ها انگیزه بدهد. در خصوص این افراد همواره باید به آن‌ها یادآور شد که شرایط خوب تنها همین الان است. همین الان باید برای کاری که قصد دارید انجام دهید، حرکت کنید.

همچنین افرادی هستند باید آن‌ها را متوجه زمان حال کنید. گذشته و آینده در اغلب مواقع انگیزه‌خوار هستند. چرا که ما انسان‌ها از گذشته، بیشتر مواقع تلخی‌ها و شکست‌ها را به یاد می‌آوریم. در رابطه با آینده نیز ترس و واهمه داریم؛ این را بدانید که تنها سرمایه‌ای که داریم و نقد است زمان حال است. در سخنرانی انگیزشی به شما می‌گویند که باید روی زمان حال تأکید بیشتری داشته باشید.

اگر یک سخنران انگیزشی هستید مخاطب خود را دعوت به اقدام نمایید؛ یعنی از او درخواست کنید که همین الان برای رسید به هدف خود قدم‌‌های کوچک بردارد؛ به‌ عنوان مثال، کارهای روزانه خود را یادداشت کند و برای هدف‌گذاری‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت اقدام نماید.

در سخنرانی انگیزشی چه بگوییم؟

یک سخنران انگیزشی می‌تواند در رابطه با موارد مختلفی در زمینه‌های علمی و تجربی، سخنرانی داشته باشد؛ مانند کسب‌وکار، انواع مذاکره، موفقیت در شغل، موفقیت‌های فردی، بازرگانی، فروش، خودشناسی و یا بحث‌های روانشناسی. شما می‌توانید پیچیده‌ترین مسائل علمی را با ذوق بالایی ارائه دهید تا از خستگی و بی‌حوصلگی مخاطب کم شود.

قبل از شروع سخنرانی سعی کنید حتما مخاطب خود را بشناسید. همچنین پیش از سخنرانی باید اطلاعاتی از نیازها، علایق و عادت‌های مخاطبین خود را داشته باشید. برای گردآوری این اطلاعات، بهترین ابزار استفاده از یک پرسش‌نامه کوتاه و شفاف است. یکی از موضوعات ضروری در سخنرانی‌ انگیزشی بالا نگه ‌داشتن سطح انرژی مخاطب است. حقیقت زندگی این است که به دلیل پیچیده و پرسرعت بودن زندگی‌های امروزی اشتیاق درونی از مردم گرفته شده است. در محیط‌هایی از جمله دانشگاه و اجتماع چیزهای بسیار ارزشمندی یاد می‌گیریم، ولی چند نکته مهم در بیرون از این محیط‌ها نیز وجود دارد.

به‌عنوان ‌مثال، چگونه در اغلب مواقع انرژی خود را در اوج نگه داریم؟ یا این‌ که چگونه با موضوعات تلخ زندگی خود مواجه شده و بر مشکلات خود پیروز شویم؟ چطور با شکست‌های خود کنار بیایم؟ انسان‌‌ها نیاز دارند تا این مهارت‌ها را آموزش ببینند. در سخنرانی انگیزشی در اغلب مواقع در رابطه با این موارد بحث و گفت‌وگو می‌کنند.

اگر قصد دارید در سخنرانی انگیزشی خود صحبت‌های فوق‌العاده‌ای داشته باشید، باید بتوانید سطح انرژی مخاطب را بالا ببرید و مخاطب را از خستگی و بی‌حوصلگی دور کنید.

سخنران انگیزشی کیست؟

شاید این سؤال را از خود بپرسید که سخنران انگیزشی کیست؟ در حقیقت برای بسیاری از ما بسیار حائز اهمیت است که سخنران انگیزشی کیست و چه اهدافی دارد. اولین نکته‌ای که در رابطه با یک سخنران انگیزشی وجود دارد این است که چه چیزهایی می‌توانیم از او یاد بگیریم. در حقیقت یک سخنران انگیزشی باید بتواند پیام و مفهوم صحبت‌های خود را به راحتی منتقل کند.

ولی در بسیاری از موارد تصور ما از سخنران انگیزشی کاملاً اشتباه است. در کشور ما از یک سخنران انگیزشی این برداشت می‌شود که تنها باید به شما انگیزه دهد تا کاری را انجام دهید. این طرز فکر کاملاً اشتباه است.

در سخنرانی‌های انگیزشی طبقه‌بندی شده چه چیزهایی یاد می‌گیرید؟

انگیزه، شروع هیجان‌انگیز شما خواهد بود. در سخنرانی انگیزشی قرار است اسرار علمی و خیره‌کننده‌ای برای شما افشا شود تا جرقه شروع مسیر موفقیت در ذهن شما ایجاد گردد. در این نوع از سخنرانی شما یاد خواهید گرفت که:

  • چگونه با استراتژی در هر رقابتی برنده باشید.
  • چگونه یک نیروی انگیزشی تمام نشدنی را خلق کنید.
  • چگونه ترمزهای روانی و عادت‌های بد را شناسایی کنید و آن‌ها را از بین ببرید.
  • چگونه از اسرار افراد موفق بهترین استفاده را داشته باشید.
  • چگونه سرعت موفقیت خود را بالا ببرید.

چگونه یک سخنران انگیزشی شویم؟

برای این‌که یک سخنران انگیزشی شویم باید از چیزهایی صحبت کنیم که باور و ایمان داریم. تلاش کنید تا جای ممکن مثبت اندیش باشید و بذر امید را در دل مخاطبان خود بکارید. به آن‌ها اطمینان خاطر دهید که امید هیچ‌ وقت از بین نمی‌رود. به آن‌ها یاد دهید که در زمان شکست و ناراحتی و ناملایمات زندگی، امید خود را از دست ندهند. همچنین، چه بهتر که در داستان زندگی شخصی باشند که بعد از هر شکست ناامید نشد و از نو شروع کرد. این به باورپذیر شدن شما کمک بسیاری خواهد کرد. زمانی که مردم بدانند شما هیچ‌وقت ناامید نمی‌شوید، به شما ایمان می‌آورند و باانگیزه بودن را از شما یاد می‌گیرند.

برای یک سخنران انگیزشی و امید دهنده، بسیار اهمیت دارد که با کلماتی که دیگران را با آن پند می‌کنند، زندگی کند؛ بنابراین اگر در سخنرانی‌های خود می‌گویید که همواره در زمان شکست‌ها سرتان را بالا بگیرید و مجددا بلند شوید، اولین کسی باشی که موقع شکست‌ها سرش را بالا می‌گیرد.

برای مشاغلی از جمله سخنرانی انگیزشی، باید مهارت ارتباطی خود را قوی کنید. باید این مهارت را داشته باشید که بتوانید داستان‌های جذاب و خاص را تعریف کنید. با دیگران به سادگی ارتباط برقرار کنید. دیگران را مجذوب صحبت‌های خود کنید. بتوانید از جنس خود آن‌ها حرف بزنید تا شما را همراهی کرده و با شما هم‌دردی کنند. این توانایی را داشته باشید که جذاب و پرحرارت صحبت کرده و در دل‌های دیگران نفوذ کنید.

در دوره‌های آموزشی سخنرانی و فن‌بیان حرفه‌ای شرکت کنید. قبل این‌ که برای تعداد زیادی مخاطب صحبت کنید، شما باید بتوانید در برابر عده کمی به خوبی و گیرا صحبت کنید. برای تبدیل شدن به یک سخنران معروف، عجله نکنید قدم به قدم پیش بروید، از تلاش کردن ترس نداشته باشید و از خراب‌کاری نیز هراسی نداشته باشید.

اجازه دهید هرچه خراب کاری و تپق زدن هست، در همان کلاس‌های سخنرانی و فن بیان، پیاده شود و شما قوی‌تر شوید. یکی از سرمایه‌گذاری‌های هوشمندانه آموزش دیدن پیش از آموزش دادن است.

جمع بندی

سخنرانی انگیزشی از جمله سخنرانی‌هایی است که در دنیا طرفداران بسیاری دارد و برای تمام اقشار مناسب است. در دنیا سخنرانان انگیزشی بسیاری وجود دارند که با برگزاری سخنرانی‌های مختلف سبب انگیزه دادن به مخاطبان خود می‌شوند. برای این که بتوانید به یک سخنران انگیزشی تبدیل شوید باید فاکتورهای بسیاری را درنظر گرفته و رعایت کنید. در این مقاله به سه سوال مهم در این زمینه پاسخ داده شده است.

  • سخنران انگیزشی کیست؟
  • سخنرانی انگیزشی چیست؟
  • چگونه می‌توانیم به یک سخنران انگیزشی تبدیل شویم؟

برخی از سوالات رایج:

۱. در سخنرانی انگیزشی طبقه‌بندی‌شده به چه موضوعاتی پرداخته می‌شود؟

۱. چگونه با روش خود در هر رقابتی برنده باشید.
۲. چگونه سرعت رسیدن به اهداف مورد نظرمان را بیشتر کنیم
۳. چگونه در تمام مسیر انرژی و انگیزه داشته باشیم.

۲. سخنرانی انگیزشی چیست؟

در سخنرانی‌های انگیزشی به موضوع رسیدن به هدف و همچنین چگونگی دستیابی به حداکثر انگیزه و انرژی در مسیرهای مختلف پرداخته می‌شود.

۳. برای سخنرانی انگیزشی لازم است چه مهارت‌هایی را تقویت کنیم؟

یک سخنران انگیزشی نیاز دارد تا مهارت ارتباطی خوبی با افراد برقرار کند. بر همین اساس لازم است تا افراد مهارت‌های مناسب برای ارتباط مناسب با افراد را بیاموزند.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مفهوم مهارت ارتباطی ، اهمیت و کاربرد مهارت ارتباطی

 

مهارت ارتباطی چیست؟ مهات ارتباطی نوعی مهارت است که تمام زندگی یک انسان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. به واسطه این توانایی انسان می‌تواند ایده‌ها، خواسته‌ها و یا هرگونه اطلاعاتی را به اشخاص دیگری منتقل کند. نوشتن، گفتن و یا حتی حالات صورت یا زبان بدن همگی جزئی از مهارت‌های ارتباطی شناخته می‌شوند.

اگر می‌خواهید بدانید مهارت ارتباطی چیست باید بگوییم که مهارتی است که در زندگی عملی انسان استفاده‌های فراوانی دارد. روند برقراری ارتباط با توجه به روشی که برای این کار استفاده می‌شود متفاوت است. ارتباط می‌تواند از طریق مکالمه، سخنرانی، نوشتن‌نامه و یا حتی دست دادن برقرار شود.

تمامی مشاغل به برقراری تعامل انسانی نیاز دارند. این تعامل می‌تواند با سرپرستان، همکاران یا مشتریان برقرار شود. با توسعه مهارت‌های ارتباطی خود می‌توانید به سهولت با دیگران ارتباط برقرار کنید. این مهارت شما را قادر می‌سازد تا در هر موقعیت شغلی که قرار دارید بهتر عمل کنید.

 

توانایی برقراری ارتباط موثر یکی از مهمترین مهارت‌های زندگی برای هر فرد است. ارتباطات همان عاملی است که باعث می‌شود بتوانید دیگران را به خوبی درک کنید. در خصوص این که مهارت ارتباطی چیست باید به شما بگوییم که یک ابزار ارتباطی ضروری بوده وجود این مهارت در زندگی هر فرد امری حیاتی است.

برقراری ارتباط از تمامی مهارت‌هایی که انسان باید در زندگی خود فرا بگیرد مهمتر است. در ادامه به آموزش مهارت های ارتباطی می پردازیم.

برای این که بهتر متوجه شوید که منظور از مهارت‌ های ارتباطی چیست و چه کاربردی دارند در ادامه این مقاله بیشتر با شما در این خصوص صحبت خواهیم کرد. همچنین انواع مهارت‌های ارتباطی را نیز به شما معرفی می‌کنیم. پس انتهای مقاله با ما همراه باشید.

اهمیت مهارت ارتباطی چیست؟

داشتن مهارت‌های ارتباطی قوی در همه جنبه‌های زندگی (از زندگی حرفه ای گرفته تا زندگی شخصی) کمک کننده است. از نظر تجاری کلیه معاملات ناشی از ارتباطات هستند. داشتن مهارتهای ارتباطی برای این که دیگران و خودتان بتوانید اطلاعات را با دقت و سرعت بیشتری درک کنید ضروری است.

مهارت‌های ضعیف ارتباطی منجر به سو‌تفاهم و ناامیدی در اشخاص می‌شود. در یک نظرسنجی که سال ۲۰۱۶ انجام شد سوال «مهارت ارتباطی چیست؟» در صدر لیست بیشترین جست‌وجو در بین کارفرمایان قرار داشت. مهارت ارتباطی قوی عاملی است که می‌تواند تجارت شما را زیر و رو کند.

مهارت ارتباطی در تجارت مثل آتشی است که شما را میان مشتریان‌تان داغ نگه می‌دارد. طی مطالعاتی که توسط انجمن مدیریت منابع انسانی (SHRM) روی 400 شرکت انجام شده است، مشخص شده به طور متوسط هر شرکتی که ارتباطات ناکافی دارد سالانه 62.4 میلیون دلار ضرر می‌کند.

در دوره‌ای که هوش مصنوعی و دیگر فناوری‌های دیجیتالی در حال تغییر زندگیمان هستند؛ مهارت‌های ارتباطی حتی بیشتر از قبل به تقویت نیاز دارند.

 

به منظور تقویت این مهارت شما ابتدا باید بدانید که اصلا مهارت ارتباطی چیست و سپس در صدد ارتقا آن برآیید. در تمام سطوح یک سازمان ارتباطات، کلید اصلی حفظ روابط کاری قوی است. خطوط باز ارتباطی باعث ایجاد اعتماد بین کارمندان می‌شود. این اعتماد در نهایت می‌تواند منجر به افزایش بهره‌وری و تقویت روحیه تیمی شود.

در حال حاضر داشتن مهارت ارتباطی بالا به ضرورتی برای استخدام توسط کارفرمایان تبدیل شده است. به طور خلاصه مهارت‌های ارتباطی به شما این امکان را می‌دهد که اطلاعات بدهید و دریافت کنید.

افراد دارای این مهارت به گونه‌ای بسیار با ملاحظه به حرف دیگران گوش می‌دهند و برای آن‌ها وقت می‌گذارند. افراد دارای این خصلت همواره در برقراری تعاملات خود مهربان و قابل اعتماد هستند. ارتباطات جزء مهارت‌های نرم به حساب می‌آید. اصولا افرادی که منصبی همانند رهبری دارند، دارای مهارت ‌بالایی در برقراری ارتباط با دیگران هستند.

معرفی ۱۰ تا از مهم ترین مهارت‌ های ارتباطی

حال که فهمیدیم مهارت ارتباطی چیست دیگر زمان آن است انواع مهارت های ارتباطی را به شما معرفی کنیم. مهارت‌های ارتباطی موثر شامل چندین و چند مهارت مختلف می‌شوند. تمامی این مهارت‌ها در شرایط مختلف با همکاری یکدیگر می‌توانند شما را به فردی موفق و محبوب تبدیل کنند.

شما علاوه‌بر زندگی شخصی خود در کارتان نیز می‌توانید از این مهارت‌ها استفاده کنید. با به کارگیری صحیح مهارت‌های تعاملی می‌توانید به سرعت به نتایج مطلوبی دست یابید. در ادامه شما را با انواع مهارت‌های ارتباطی آشنا می‌کنیم.

  1. مهارت گوش دادن فعال

گوش دادن فعال به این معنا است که شما توجه کامل خود را به شخصی می‌دهید که با آن صحبت می‌کنید. افرادی که مهارت گوش دادن فعال دارند به دلیل احترامی که به دیگران می‌گذارند بسیار محبوبند. این افراد در طول زندگی خود از شهرت خوبی میان همکلاسی‌ها و همکاران خود برخوردار می‌شوند.

شما به هنگام گوش دادن به دیگران می‌توانید به واسطه پرسیدن سوالاتی مرتبط توجه خود را به آنان نشان دهید. درک آنچه دیگران قصد دارند به ما بگویند نوعی مهارت ارتباطی شناخته می‌شود.

گوش دادن فعال می‌تواند هم به صورت شفاهی و هم به صورت کتبی و یا رسانه‌ای انجام شود. شما با توجه به حالات چهره و زبان بدن دیگران می‌توانید به گونه‌ای بهتر با آن‌ها ارتباط برقرار کنید.

  1. توانایی انطباق با سبک ارتباطی مخاطب

منظور ما از این کار انتخاب سبک و روشی مناسب برای برقراری ارتباط است. شما این کار را باید براساس شخص یا افرادی که قصد برقراری ارتباط  با او را دارید برگزینید. به عنوان مثال اگر دانشجوی دانشگاه هستید و می‌خواهید با یکی از اساتید دانشکده ارتباط برقرار کنید مناسب‌ترین و بهترین روش ارسال ایمیل به جای پیام است.

شما می‌توایند در برنامه‌های رسانه اجتماعی مانند فیس بوک، واتس اپ یا حتی یک اس ام اس با او ارتباط برقرار کنید. باید بتوانید موقعیت‌های مختلفی را که باید در آن با دیگران ارتباط برقرار کنید بسنجید.

  1. مهربانی و همدلی

مهربانی در واقع تمام رفتارهای مثبتی است که شما به دیگران روا می‌دارید. مهربانی حتی می‌تواند شامل کارهای بسیار ساده و کوچکی باشد که شما هنگام برقراری ارتباط انجام می‌دهید. برای مثال لبخندی که به همکارتان میزنید یا تعریف و تمجیدی که از او می‌کنید. تمامی این حالات و رفتار نشان دهنده رفتار تعاملی شما با دیگران و مهربانی است.

حال که دیگر می‌دانید مهارت ارتباطی چیست راحت‌تر می‌توانید انواع آن را درک کنید. همدلی شامل درک مشترک احساسات دیگران است. این توانایی به هنگام برقراری ارتباط در محل کار بسیار مهم است. اگر بتوانید درک کنید که اشخاص چه احساسی دارند، می‌توانید نحوه برقراری ارتباط‌‌‌تان با آن‌ها را تنظیم کنید.

شما ابتدا باید به ارزیابی شخص مورد نظر بپردازید و سپس روش صحیحی برای برقراری ارتباط  انتخاب کنید. اگر قادر به درک و همدلی با دیگران نباشید، هیچگاه موفق به برقراری ارتباط نمی‌شوید. شما باید احساسات دیگران را درک کنید تا بتوانید کلمات مناسب را برای پاسخ دادن به آن‌ها انتخاب کنید. همدردی با شخصی که احساس ناراحتی می‌کند به بهبود وی کمک می‌کند.

  1. اعتماد به نفس

مردم اغلب تمایل به برقراری ارتباط با افرادی دارند که از اعتماد به نفس بالایی برخوردار هستند. حتی بیان ایده‌های نه چندان خلاقانه و جذاب با اعتماد به نفس می‌تواند توجهات را به خود جلب کند. حال ممکن است یک ایده بسیار بزرگ توسط شخصی ارائه شود که نسبت به خود و کارش اطمینان کافی ندارد. قطعاً در چنین شرایطی مردم موفق به برقراری ارتباط با ایده او نمی‌شوند.

شما با دانستن این که مهارت ارتباطی چیست یا این که چگونه این مهارت را ارتقا دهید، آینده خود را متحول می‌کنید. اعتماد به نفس به ویژه در محل کار بسیار مهم است؛ زیرا همانطور که گفتیم ایده‌هایی که با اطمینان ارائه شوند نظرات بیشتری را به خود جلب می‌کند.

 

اعتماد به نفس را می‌توان از طریق تماس چشمی، تن صدا و وضعیت بدنی نشان داد. تسلط به این مهارت به شما کمک می‌کند تا هنگام ارائه و یا استدلال کاملا آماده باشید. شما با مسلط بودن به اعتماد بنفس می‌توانید نظرات خود را با کمال ادب دیگران بگویید.

  1. تن صدا

به هنگام برقراری ارتباط با دیگران صدای شما باید واضح باشد بگونه‌ای که خیلی راحت شنیده شود. توانایی انتخاب لحن و تن صدای مناسب یک مهارت اساسی در برقراری ارتباط شناخته می‌شود.

صدای بلند در برخی شرایط ممکن است بیانگر بی‌ادبی و عدم احترام شما به دیگران باشد. در حالی که صدای کم در موقعیت‌های مختلف نشان دهنده ضعف و عدم اعتماد به نفس شما است. شما باید با سنجش محیط، انسان‌ها و شرایطی که دارید تن صدای مناسب را انتخاب کنید.

صدای واضح و تن صدا جزء انواع مهارت های ارتباطی است. شما با شناخت اینکه مهارت ارتباطی چیست می‌توانید به خوبی در تمام این زمینه‌ها مهارت کسب کنید.

  1. توجه

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های احترام گذاشتن دانستن زمان مناسب برای شروع صحبت یا پاسخگویی است. حال فرقی ندارد که در حال برقراری ارتباط با یک نفر یا گروهی از افراد هستید. فضا دادن به دیگران برای صحبت کردن بدون قطع کردن صحبت‌شان احترام تلقی می‌شود.

شما برای این که بتوانید با شخصی تعامل برقرار کنید در وهله اول باید به او احترام بگذارید.

  1. شناخت زبان بدن

درصد زیادی از ارتباطات از طریق زبان بدن برقرار می‌شوند. اساساً خواندن نشانه‌های غیر‌کلامی یک مهارت اساسی در برقراری ارتباط با دیگران است. شما ابتدا باید درک کنید که شخص مقابل سعی دارد با کلمات خود چه چیزی به شما بگوید. سپس اقدام به خواندن سیگنال‌هایی کنید که با بدن خود به شما نشان می‌دهد.

به منظور رسیدن به چنین جایگاهی شما باید ابتدا از زبان بدن آگاهی کاملی داشته باشید. استفاده از تماس چشمی، استفاده از حرکات دست و دقیق شدن به تن صدای افراد به منظور فهم حال آن‌ها زبان بدن نامیده می‌شود. شما می‌توانید از این مهارت به گونه‌ای استفاده کنید که بتوانید به دیگران نزدیک شوید. اگر درباره شناخت زبان بدن خود و دیگران به دنبال اطلاعات بیشتری هستید

تماس چشمی جزء آن دسته از مواردی است که در برقراری ارتباط بسیار مهم است. شما باید به چشم اشخاص نگاه کنید تا حالات آن‌ها را متوجه شوید. اما توجه داشته باشید که هیچ‌گاه خیره نشوید؛ زیرا انجام این کار باعث ناراحتی دیگران می‌گردد.

  1. نشانه‌ های غیر کلامی

بسیاری از ارتباطات از طریق نشانه‌های غیرکلامی مانند زبان بدن، حالات صورت و تماس چشمی اتفاق می‌افتند. هنگام گوش دادن به شخص باید به گفته‌های وی و همچنین زبان غیرکلامی او توجه کنید. هنگام برقراری ارتباط غیر کلامی باید از زبان بدن خود آگاه باشید تا بتوانید نشانه‌های مناسبی را برای دیگران ارسال ‌کنید.

  1. ذهن باز

زمانی که شما با دیگران مخالفید، مهم است که با دیدگاه آن‌ها هم‌درد باشید نه این که سعی بر اعمال خشونت داشته باشید؛ حال فرقی نمی‌کند که شخص مورد نظر کارفرما، کارمند یا حتی یک دوست باشد. شما همیشه باید به نظر دیگران احترام بگذارید و هرگز کسانی که با شما موافق نیستند را تحقیر نکنید.

اگر شما بدانید که معنای حقیقی مهارت ارتباطی چیست از انجام چنین کارهایی خودداری می‌کنید. این نکته را در نظر بگیرید که هدف شما تقویت مهارت‌های ارتباطی است. انجام چنین کارهایی تنها شما را از هدف اصلی‌تان دور می‌کند.

 

بهتر است با ذهن باز به برقراری ارتباطات در محل کارتان بپردزاید. باید بپذیرید که ممکن است همیشه با دیدگاه شخصی افراد موافق نباشید. اما سعی‌تان را کنید تا با دیدگاه او همدل باشید و همیشه احترام بگذارید. به این ترتیب می‌توانید دوستانه مخالف باشید و از ایجاد کدورت‌های که ممکن است در کارهای آینده تأثیر بگذارد خودداری کنید.

  1. استفاده از رسانه صحیح

همانطور که می‌دانید چندین فرم مختلف ارتباطی برای استفاده وجود دارد. مهم است که صحیح‌ترین آن‌ها را با توجه به موقعیت‌تان انتخاب کنید. به عنوان مثال برقراری انتخاب ارتباط حضوری در مورد مسائل جدی (اخراج، تغییر حقوق و غیره) مناسب‌تر از ارسال ایمیل در مورد موضوع است.

پس استفاده از رسانه صحیح عامل دیگری در برقراری ارتباط موثر است.

توصیه‌ های عملی برای بهبود مهارت‌ های ارتباطی

آیا تا به حال اصطلاح “KISS vs KILL” را شنیده‌اید؟ این اصطلاح یکی از مهم‌ترین راهکارهای ارتباطی برای فروش موثر است. فراموش نکنید که قبل از به‌کارگیری این ترفند باید به خوبی بدانید که مهارت ارتباطی چیست.

شما می توانید این استراتژی را در سایر زمینه‌های زندگی خود نیز به کار بگیرید. انجام این کار به منظور برقراری ارتباطات موثر است. کلمه KISS در این زمینه مخفف کلمه “کوتاه و ساده باشد” است. در اصل این لغت در این زمنیه به معنای «بوسه» نیست بلکه به معنای اختصار است. در حالی که KILL مخفف “Keep it long and longy” است. معنای این کلمه طولانی نگه داشتن است.

برای دستیابی به ارتباطات موثر و رشد مهارت‌های خود در این زمینه باید همیشه در سخنان یا نوشتن خود مختصر و موثر عمل کنید. ما در ادامه چند نکته به منظور بهبود مهارت های ارتباطی برای شما ذکر کردیم:

  • سعی کنید همیشه موثر باشید

ارتباطات موثر ناشی از کیفیت کار شما می‌شوند. شما باید یاد بگیرید از شر چیز‌های اضافه در کلمات خود خلاص شوید. استفاده از کلماتی مانند «صادقانه بگویم»، «به عنوان مثال» و یا موارد این چنینی را حذف کنید. هر کلمه‌ای را که در طول سخنرانی‌های خود زیاد مورد استفاده قرار می‌دهید را حذف کنید.

فرض کنید همکار شما از شما در خصوص تعطیلات تابستانی که داشتید پرسیده است؛ به دو پاسخ زیر نگاه کنید و تفاوت آن را بفهمید:

  1. اممممم، بد نبود، منظورم … اممممم، این که ما رفتیم با دوستانم به ساحل شنا کردیم. اما اممممم فهمیدم که شنا دشوارتر از آن است که من تصور میکردم.
  2. تعطیلات من خوب بود. من و دوستانم به ساحل رفتیم و شنا کردیم. اما متوجه شدم که شنا دشوارتر از تصور من است.

همان طور که می‌بینید هر دو جمله معنی یکسانی دارند. اما جمله اول شامل مقدار زیادی جملات بی معنی و صداهای غیرضروری است. استفاده از چنین مواردی تاثیر سخن شما را کاهش می‌دهد.

  • از کلمات خود هوشمندانه استفاده کنید

برای هر جمله‌ای که می‌گویید از انشعاب مکالمه استفاده کنید. انشعاب مکالمه آن چیزی است که به عنوان رشته مکالمه شناخته می‌شود. برای درک بهتر این موضوع به جمله زیر نگاهی بیندازید:

  1. من در پایتخت زندگی می‌کنم اما همیشه دوست داشتم به حومه شهر بروم؛ زیرا من طبیعت را دوست دارم و حضور در مناطق شلوغ من را آزار می‌دهد.

به عنوان مثال این جمله را می‌توان به بسیاری از موضوعات دیگر تقسیم کرد: درباره نگاه خود به زندگی در حومه شهر صحبت کنید. صحبت کنید که چقدر طبیعت را دوست دارید و از آن لذت می‌برید. در مورد افراد ضد‌اجتماعی صحبت کنید که آرامش و سکون را ترجیح می‌دهند. در مقاله “کلمات محترمانه در مکالمه” می توانید لیستی از کلمات محترمانه را مشاهده کنید که به کار بردن آنها در جملات روزمره موثر است.

همیشه جملاتی را انتخاب کنید که به شما امکان می‌دهد در مورد موضوعات جانبی صحبت کنید. به این ترتیب امکان ادامه روند برقراری ارتباط و در نتیجه موثرتر شدن آن را فراهم می‌کنید.

  • به جای سوال پرسیدن از جملات تاییدی استفاده کنید

مردم تصور می‌کنند که پرسیدن سوال ساده‌ترین راه برای برقراری ارتباط است. عده کمی می‌دانند که تایید کردن جملات دیگران می‌تواند منجر به برقراری ارتباط موثرتری با آن‌ها شود. برای مثال شما می‌توانید به دیگران بگویید:

  1. به نظر می‌رسد شما فردی مثبت هستید، فکر می‌کنم نقاط مشترک زیادی با همدیگر داریم.

شخص مورد نظر ممکن است به شما پاسخی دهد که منجر به پیشرفت مکالمه گردد. شما ممکن است یکی از پاسخ‌های زیر را دریافت کنید:

  1. “شما اشتباه می‌کنید من یک فرد بسیار منفی هستم و غالباً افکار بدی دارم.”
  2. “اشتباه می‌کنید اما چه چیزی باعث شد فکر کنید من فرد مثبتی هستم؟”
  3. “شما کاملا درست می‌گویید من عاشق مثبت اندیشی و خوش بینی هستم
  4. از کجا فهمیدی که من این گونه هستم؟”

توجه کنید که صحبت‌های قبلی شما منجر به دستیابی به چنین گفت‌وگوی عمیق و طولانی شده‌اند. حال اگر شما از شخص مورد نظر سوال می‌پرسیدید ممکن بود تنها یک پاسخ کوتاه دریافت می‌کردید.

نتیجه گیری

ما در این مقاله سعی کردیم تا به توضیح این مبحث بپردازیم که مهارت ارتباطی چیست و انواع مهارت‌های ارتباطی کدامند. همان طور که در طول مقاله بارها برای‌تان تکرار کردیم مهارت‌های ارتباطی تاثیر موثری بر روابط کاری و شخصی شما می‌گذارند. با ارتقاء این مهارت‌ها و درک این که منظور از مهارت‌های ارتباطی چیست می‌توانید در روابط و شغل خود پیشرفت کنید.

برخی از سوالات رایج:

۱. مهارت ارتباطی را توضیح دهید؟

به مجموعه مهارت‌هایی در جهت برقرار ارتباط با افراد مختلف را مهارت ارتباطی می‌گویند. البته در برخی موارد بهتر است تا به فراگیری مهارت‌های مختلف برای برقراری ارتباط بپردازیم.

۲. چند مهارت ارتباطی مهم را نام ببرید؟

۱. مهارت خوب گوش‌دادن
۲. مهربانی و همدلی
۳. اعتمادبه‌نفس

۳. توصیه‌های مناسب برای بهبود عملکرد ارتباطی چیست؟

۱. همیشه مؤثر باشید.
۲. از کلمات مناسب استفاده کنید.
۳. از کلمات تأکیدی مناسب استفاده کنید.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مقاله کامل درباره رشد فردی ، بررسی مراحل رشد شخصیت در انسان

 

رشد شخصی چیست؟ رشد فردی فرآیندی است که طی آن فرد دیگر خود را به خوبی می‌شناسد. او سعی می‌کند تا به صورت مستمر شخصیت خود را نسبت به دیروز پرورش دهد و تمامی پتانسیل‌های وجود خود را کشف کند. در واقع رشد شخصیتی بخش خیلی مهمی از فرآیند رشد، بلوغ، موفقیت و رسیدن به خوشبختی در یک فرد محسوب می‌گردد.

اگر تاکنون به افراد موفق دقت کرده باشید باید متوجه این موضوع شده باشید که این دسته از افراد اهمیت ویژه‌ای به رشد و پرورش شخصیت خود می‌دهند. آن‌ها حتی در اوج کار خود نیز زمانی را اختصاص می‌دهند تا در آن با برنامه ریزی‌های مناسب بتوانند گامی در مسیر پرورش هرچه بیشتر شخصیت خود بردارند.

رشد فردی را می‌توان یک رشد معنوی، جسمی و اجتماعی دانست که فرآیند دستیابی به آن شاید یک عمر طول بکشد. این رشد مستلزم تجربه کردن اتفاقات خوشایند و ناخوشایند زیادی در زندگی شما است. زیبایی رشد فردی و شخصیتی در این است که این علم تقریباً بی‌پایان است و شما می‌توانید سال‌ها در راستای پرورش هرچه بیشتر آن تلاش کنید. یکی از پاسخ‌هایی که می‌توان به سوال رشد شخصی چیست داد باید گفت: رشد شخصیتی یک مسیر خارق العاده و معنی‌دار در زندگی هر فرد محسوب می‌گردد.

نکته‌ای که همه ما در خصوص این رشد می‌دانیم این است که ترس‌ها اصلی‌ترین عواملی هستند که می‌توانند جلوی رشد شخصیتی شما را بگیرند و برعکس جاه طلبی‌ها جزء مواردی هستند که پیشرفت شما را در این راه تضمین می‌کنند. همانند هر برنامه و نرم‌افزاری که پس از مدتی استفاده نیاز به به‌روزرسانی پیدا می‌کند شخصیت ما نیز مانند اکسیژن برای تنفس به به‌روزرسانی نیاز دارد.

با توجه به اهمیت این مسئله ما تصمیم داریم در طول این مقاله از دکتر ویز به توضیح این مسئله بپردازیم که رشد شخصی چیست و چگونه می‌توانیم در این مسیر گام برداریم.

رشد شخصی چیست؟

شاید در نگاه اول این سوال کلیشه ایی به نظر برسد اما با صرف کمی وقت می­توان به این نتیجه رسید که پاسخ به این سوال دشوار است. درواقع رشد شخصی رسیدن به خودآگاهی در انجام امور و زندگی روزمره است که با سال ها تلاش و تمرین مستمر به دست می آید.

رشد فردی در واقع یک اصطلاح است که از آن برای تعریف تکنیک‌های مختلفی برای بهبود عادت‌ها‌، رفتار، اعمال و واکنش‌های فرد در موقعیت‌های حساس استفاده می‌شود. در این جا چند مثال برای روشن‌تر شدن این اصطلاح آورده‌ایم:

  • یادگیری کنترل خشم
  • یادگیری غلبه بر تعلل
  • یادگیری غلبه بر تنبلی
  • یادگیری رعایت ادب و ملاحظه بیشتر
  • تبدیل شدن به یک فرد مسئول‌تر
  • یادگیری چیزهای جدید و فراگیری مهارت‌های جدید در زندگی
  • تغییر دادن ذهنیت منفی و مثبت‌تر شدن

با توجه به این موارد رشد موفقیت آمیز یک شخصیت به میزان قابل توجهی انگیزه، میل به پیشرفت و تلاش برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی نیاز دارد.

شما همچنین باید تمایل داشته باشید تا از منطقه راحتی خودتان خارج شوید و گاهی کارهایی انجام دهید که ممکن است انجام آنها مطابق با میل شما نباشد؛ اما در نهایت به نفع خودتان است. فراموش نکنید که برای پرورش و رشد فردی در یک شخص داشتن ذهنی باز و تمایل به یادگیری و رشد مهم‌ترین عامل است.

رشد شخصی چیست؟ پاسخ دیگر که به این سوال می‌توان داد این است  که یک روند مداوم است که تمایل به ان در فرد از سنین پایینتر آغاز می‌شود؛ اما بیشتر توسط والدین، ​​معلمان و محیط شکل می‌گیرد. با این حال برای استفاده درست از آن باید از روند کارکرد آن آگاه شوید و دقیقا بدانید که رشد شخصی چیست و در راه رسیدن به آن در راه صحیحی قدم‌ بردارید.

گاهی اوقات مشکلات موجود در زندگی ما همان محرک‌هایی هستند که میل به رشد را در ما بیدار می‌کنند و منجر به ایجاد تغییراتی مثبت در زندگی فردی ما می‌شوند. در سایر مواقع نیز پس از خواندن یک کتاب الهام بخش، تماشای یک فیلم یا خواندن در مورد افرادی که در این راه بسیار موفق بودند به افراد الهام می‌شود که به سمت رشد شخصی گام بردارند.

رشد شخصی چیست؟ یادگیری مراحل رشد شخصی

بسیاری از کتاب‌ها، مقالات، کارگاه‌ها و مربیان هستند که می‌توانند به خوبی فرایند دستیابی به رشد فردی را به شما آموزش دهند؛ اما از طرفی رشد فردی چیزی است که شما خودتان بر اساس تجربیات‌تان به آن دست پیدا کنید. اگر به نظر شما این موضوع جالب است و واقعا در این مسیر می‌خواهید کاری انجام دهید می‌توانید با جست‌وجوی این مطلب در اینترنت تمام اطلاعات مورد نیاز خود را پیدا کنید.

رشد فردی می‌تواند در همه زمینه‌های زندگی به شما کمک کند خصوصا در زمینه‌های کاری. رشد فردی در کسب و کار می‌تواند نگرش شما را نسبت به کار تغییر دهد و متعاقبا فرصت‌های جدیدی برای پیشرفت در شما ایجاد کند.

رشد شخصیتی می‌تواند به رشد عاطفی و ذهنی شما و در مسیر تبدیل شدن به یک فرد با ملاحظه، بامحبت و مثبت کمک‌تان کند. همچنین این رشد می‌تواند به شما کمک کند اشتباهات و عادت‌های منفی خود را ببینید و شما را به سمت اصلاح و تغییر آن‌ها سوق دهد. تکنیک‌های زیادی برای پرورش و ارتقا رشد شخصیتی وجود دارند مانند تجسم خلاق، ایجاد ذهنیتی مثبت در خود و از همه مهمتر یوگا. یک روش بسیار ساده و مفید برای دستیابی به رشد فردی این است که با ذهنی باز و بی طرفانه به رفتار و زندگی خود نگاه کنید.

انجام اینکار به شما نشان می‌دهد که چه تغییراتی باید در خود و زندگی‌تان ایجاد کنید. نگاه به نحوه رفتار افراد نیز می‌تواند به شما در این مسیر کمک کند.  توجه کنید که مردم با یکدیگر متفاوت هستند و آن‌چه برای یک فرد مفید است ممکن است برای دیگری مفید نباشد. این بدان معنی است که شما باید تکنیک‌ها و مراحل رشد شخصی را امتحان کنید تا مناسب‌ترین گزینه را برای خود پیدا نمایید.

 رشد فردی از کجا آغاز می­شود؟

جایی که انسان متوجه می­شود مسیری که طی کرده اشتباه است و درواقع شروع به بیشتر آموختن می­کند و از آموخته های گذشته خود برای ساختن آینده روشن­تر استفاده می­کند، رشد انسان شروع می­­شود.

چگونه رشد فردی و شخصیتی می‌تواند زندگی شما را تغییر دهد؟

اگر بخواهیم به شیوه دیگری به سوال رشد شخصی چیست پاسخ دهیم باید نحوه اثرگذاری رشد فردی در کسب و کار و زندگی را مورد بررسی قرار دهیم. رشد شخصی و فردی می‌تواند در همه زمینه‌های زندگی به ما کمک کند. این نوع رشد می‌تواند در وهله اول طرز فکر شما در مورد کارتان را تغییر دهد و شانس شما را برای پیشبرد اهداف‌تان دو چندان کند.

رشد فردی می‌تواند از نظر روحی و روانی به شما کمک کند تا به فردی دوست داشتنی، دلسوز و مثبت‌تر تبدیل شوید. همچنین به عنوان یک راهنما به شما کمک می‌کند تا اشتباهات و عادت‌های منفی خود را بشناسید و درصدد اصلاح و تغییر آن برآیید. وقتی شما در زندگی خود تمامی مراحل این روش را طی کنید دیگر می‌توانید جزئیاتی را در زندگی ببینید که پیش از این قادر به دیدن آن‌ها نبودید؛ مثلاً شما می‌توانید متوجه شوید که قادر به انجام چه کارهایی هستید.

دیگر بعد این رشد کارهایی که قبلاً از انجام آن‌ها بیزار بودید و از انجام آن‌ها به هر نحوی طفره می‌رفتید. همچنین شما پس از طی کردن مراحل این رشد دیگر می‌دانید هدف‌تان در زندگی چیست و قرار است به کجا برسید. بنابراین با انگیزه‌تر از قبل می‌توانید در راستای پرورش تمامیت وجودی خود بکوشید و قدم‌هایی آگاهانه بردارید. بعد از این رشد شما دیگر به راحتی می‌توانید میان علایق، کار و خانواده‌تان تعادل برقرار کنید و بفهمید کدام یک از آن‌ها باید در زندگی برای شما مهم‌تر باشند.

توجه کنید که موارد ذکر شده در این بخش تنها جزء کوچکی از دریای مزایا وکاربرد دانستن این است که رشد شخصی چیست و چه کاربردی دارد. این رشد و بلوغ می‌تواند به معنای واقعی تمام دنیای شما را زیر‌‌ و رو کند.

رشد شخصی چیست؟ و چگونه می‌تواند بر عملکرد شما تأثیر بگذارد؟

یکی از مواردی که ما به عنوان یک انسان نمی‌توانیم به هیچ وجه با آن مخالفت کنیم؛ این است که ما همیشه به دنبال رسیدن به اوج موفقیت و پیدا کردن یک شغل خوب با درآمد مناسب هستیم. در کنار تمامی این موارد مایلیم که روابط اجتماعی خود را با اطرافیانمان حفظ کنیم. این موارد به ما نشان می‌دهند که ما انسان‌ها برای خود معیارهایی لحاظ کرده‌ایم که تنها در راستای رسیدن به آن‌ها تلاش می‌کنیم و بعد از دستیابی به این آرزوهای کوچک دیگر متوقف می‌شویم.

اکثر مردم فکر می‌کنند که به دلیل مشغله‌های مداومی که در طول زندگی خود دارند دیگر فرصتی برای پرورش دادن و رسیدن به رشد شخصیتی خود ندارند. اما باید به شما بگوییم که این دیدگاه کاملاً اشتباه است.

در واقع رشد فردی از طریق آموختن از اشتباهاتی که در گذشته خود انجام داده‌ایم و پیدا کردن نوعی آمادگی برای وارد شدن به تجربیاتی جدید شکل می‌گیرد. لحظه‌ای که ما عقاید قدیمی خود را کنار بگذاریم و به دنبال پرورش کلیت وجودی خود باشیم دقیقا در آن زمان می‌‌توانیم فرصت‌های بهتری در تمامی مراحل زندگی خود پیدا کنیم و به یک انسان موفق تبدیل گردیم. حال با توجه به این موارد ما سعی کردیم تا چندتا از تاثیرات چشمگیری که رشد فردی در کسب و کار و زندگی شما می‌تواند لحاظ کند را بررسی کنیم و آن‌ها را به ‌طور خلاصه برای شما  توضیح دهیم.

  • تغییر در رابطه شما با دیگران

تغییر روند روابط شما با دیگران عمدتاً درک شما از این که رشد شخصی چیست؟ مربوط می‌شود. بنابراین هرچه رشد فکری و فردی بیشتری داشته باشید روابط شما نیز با اطرافیان‌تان به حالاتی بدتر یا بهتر تغییر خواهد کرد. بهترین راه برای تقویت رشد شخصی این است که افراد جدیدی را بشناسیم و اطمینان حاصل کنیم که از همه افرادی که با آن‌ها تعامل داریم نکاتی هرچند کوچک را می‌آموزیم. حال این افراد و آموزه‌های‌شان می‌توانند در محل کار شما حضور داشته باشند یا یکی از فامیل‌ها با دوستان‌تان باشند.

  • تغییر در شیوه برقراری ارتباط

بیایید تا این تغییر را از دو جنبه مختلف بررسی کنیم.

جنبه بد:

در این حالت شما ممکن است فاصله انداختن بین خود و دوستان قدیمی‌تان را شروع کنید. اما این روابط قدیمی به طور کامل قطع نمی‌شوند به خصوص این روزها به کمک سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی شما می‌توانید از کوچکترین تحولات زندگی آن‌ها نیز مطلع شوید؛ اما این رابطه مانند گذشته قوی نخواهد بود.

جنبه خوب:

پس از دانستن این که رشد شخصی چیست؟ ممکن است انتخاب کنید که با افراد جدیدی دوست شوید حال چه در محل کار یا چه در اماکنی دیگر. این رشد شما را قادر می‌سازد تا دیگر تمایل داشته باشید افرادی که از نظر فکری با آن‌ها مطابقت دارید پیدا کنید تا شاید به کمک‌شان بتوانید به سمت توسعه مفاهیم جدیدتری در زندگی‌تان هدایت شوید.

دستیابی به فرصت‌های شغلی جدید

اگر یک کارمند فعال در محل کار خود هستید ممکن است همیشه به دنبال فرصت‌های جدیدی برای کسب مهارت‌هایی باشید. این فرصت‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا در سازمانی که در آن کار می‌کنید بیشتر رشد کنید و یا حتی ارتقا سطح پیدا نمایید. گاهی نیز ترجیح می‌دهید تا مهارت‌های خاصی را به منظور دستیابی به فرصت‌های شغلی بهتر بیاموزید. حال ممکن است این شغل متفاوت از زمینه کاری فعلی شما باشد اما نیازتان به تکامل شما را به این سو می‌کشاند.

بدانید که هرچه مهارت بیشتری کسب کنید به افزایش رشد شخصی خود کمک خواهید کرد. اینکار به شما کمک می‌کند فرصت‌های شغلی بزرگتر و چالش برانگیزتری داشته باشید. تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که به منظور دستیابی به بهترین‌ها همواره مشتاق یادگیری چیزهای جدیدتر باشید.

رشد فردی شامل چه زمینه هایی است؟

پاسخ به این سوال بسیار جامع است اما می­توان گفت رشد فردی تمام زمینه های زندگی انسان را تحت تاثیر قرار می­دهد و باعث رشد و پیشرفت انسان در چارچوب زندگی فردی و اجتمائی می­شود به این شکل که وقتی انسان تا حدی به خودآگاهی رسید توانایی تغییر در بسیاری از جنبه های زندگی خود را پیدا می­کند.

برای حفظ رشد فردی و شخصیتی خود می‌توانیم چه  کار کنیم؟

اگر معنای حقیقی رشد فردی را دریافته‌اید و حالا مایل به حفظ و پرورش آن هستید به شما پیشنهاد می‌کنیم که حتما موارد زیر را بخوانید:

  1. مجلات و وبلاگ‌های تخصصی‌تری در زمینه کاری خود بخرید و بخوانید.
  2. در مورد روندهای جدید بازار اطلاعات مناسبی کسب کنید.
  3. سعی کنید تا همیشه کتاب‌های خوبی بخوانید.
  4. در راستای سلامت روان و جسم خود کوشا باشید.
  5. شروع به یادداشت کردن کارهایی کنید که علاقه‌مند به انجام آن‌ها هستید.

بدانید که با رشد فردی دیگر توانایی‌های شما برای دستیابی به موفقیت، بلوغ و ادامه تحصیل افزایش پیدا خواهند کرد. هیچ احساسی بهتر از دستیابی به اهداف در زندگی یک انسان نیست حال خواه این هدف کسب عنوان کارمند نمونه سال باشد یا این که بتوانید نمره ۲۰ را در درس ریاضی کسب کنید .

رشد شخصیتی شما را در موقعیت‌هایی قرار می‌دهد که می‌تواند با تغییراتش شما را تبدیل به واجد شرایط‎‌‌‌‌‌ترین فرد برای رسیدن به آن هدف کند. همچنین پس از عبور از این مرحله تجربیات یا داستان‌های شخصی شما در این راه می‌تواند به اطرافیان نیز کمک کند. به یاد داشته باشید که موفقیت شما با شانس یا با قرار گرفتن در مکان و زمانی مناسب حاصل نمی‌شود بلکه مستلزم سخت کوشی و استفاده از فرصت‌ها در زندگی است.

مراحل رشد شخصیت در انسان کدامند؟

میل به دست یابی به بهترین‌ها از بدو خلق انسان توسط خدا در ساختارش نهادینه شده و با گذشت زمان نیز بیشتر می‌شود. همانطور که در این مقاله بارها برای‌تان ذکر کردیم که رشد رشد شخصی چیست؟ تکامل شخصیتی یک فرایند تحول آفرین در زندگی انسان است که در آن بهبودهایی در وضعیت جسمی، عاطفی، فکری و معنوی انسان پدیدار می‌گردد. مردم دوست دارند علاوه‌بر زندگی و موقعیت مالی خود شخصیت خود را نیز پرورش دهند.

زمانی می‌توانید مطمئن شوید که به رشد فردی و شخصیتی در زندگی خود رسیده‌اید که هدفی را در زندگی خود شناسایی کنید و در راه رسیدن به آن از تمام وجودتان مایه بگذارید. با وجود تمامی این حقایق ما در این بخش تصمیم داریم تا برای شما مراحل رشد شخصی در انسان را معرفی کنیم تا راحتتر بتوانید وجود آن را در زندگی شخصیتان تشخیص دهید.

  1. دوست داشتن خود

ما انسان‌ها تا قبل از دانستن این که رشد فردی چیست؟ مدام از تمامی مسائلی که به خودمان مربوط می‌شوند گله و شکایت می‌کنیم. اما توجه داشته باشید که زمانی که شروع به دوست داشتن خود کنید و دیگر بی‌دلیل خود را ملامت نکنید از همان زمان شما دیگر بزرگ شده‌اید و به رشد فردی در همه ابعاد رسیده‌اید.

  1. پذیرش اشتباهات خود

هر زمان که دیگر تمایل به فرار از اشتباهاتی که انجام داده‌اید و سرپوش گذاشتن روی آن‌ها نداشتید می‌توانید مطمئن شوید که به این رشد دست یافته‌اید. شخصیت شما نسبت به دیروز تفاوت پیدا کرده است و حالا دیگر قادرید به راحتی اشتباهات خود را گردن بگیرید و درصدد جبران آن برآیید.

  1. همانند خودتان رفتار کنید

شاید  تمایل به تظاهر کردن به آن‌چه که نیستید کاری باشد که بیشتر توسط نوجوان‌ها انجام می‌شود اما هرگاه که از انجام این کار دست برداشته‌اید و به خود حقیقیت‌تان افتخار کردید دقیقا در همان زمان یک قدم به سمت رشد و تکامل شخصیت نزدیک‌تر شده‌اید.

  1. مثبت فکر کنید

همه ما از افرادی که مدام غر میزنند و تنها بخش خالی لیوان را می‌بینند فراری هستیم. حتی اگر امکان رخ دادن یک اتفاق ناگوار در زندگی‌تان وجود دارد سعی کنید روحیه خود را نبازید و بدانید که چه آن اتفاق رخ دهد و یا رخ ندهد، باز هم زندگی ادامه دارد. پس هرگاه که توانستید این مورد را نیز درک کنید قطعاً خودتان متوجه رشد شخصیت‌تان خواهید شد.

نتیجه گیری

ما در این مقاله سعی کردیم توضیح دهیم که رشد فردی چیست؟ همچنین مراحل رشد فردی در یک انسان را نیز به سادگی بیان کنیم.

توجه داشته باشید که لازمه‌ی قدم برداشتن در این مسیر این است که ابتدا بدانید اصلاً رشد فردی به چه معناست و چگونه می‌توان به آن رسید. همچنین ما در ادامه این مقاله مواردی را ذکر کرده‌ایم که با پیروی از آن‌ها شما می‌توانید شخصیت خود را بیش از پیش پرورش دهید.

برخی از سوالات رایج:

۱. رشد شخصی به چه معناست؟

شاید در نگاه اول این سوال کلیشه ایی به نظر برسد اما با صرف کمی وقت می توان به این نتیجه رسید که پاسخ به این سوال دشوار است. درواقع رشد شخصی رسیدن به خودآگاهی در انجام امور و زندگی روزمره است که با سال ها تلاش و تمرین مستمر به دست می آید.

۲. رشد فردی شامل چه زمینه هایی است؟

پاسخ به این سوال بسیار جامع است اما می توان گفت رشد فردی تمام زمینه های زندگی انسان را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث رشد و پیشرفت انسان در چارچوب زندگی فردی و اجتمائی می شود به این شکل که وقتی انسان تا حدی به خودآگاهی رسید توانایی تغییر در بسیاری از جنبه های زندگی خود را پیدا می کند.

۳. رشد فردی از کجا آغاز می شود؟

جایی که انسان متوجه می شود مسیری که طی کرده اشتباه است و درواقع شروع به بیشتر آموختن می کند و از آموخته های گذشته خود برای ساختن آینده روشن تر استفاده می کند، رشد انسان شروع می شود.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

معرفی بهترین کتاب‌های اصول و فنون مذاکره

تسلط بر فنون مذاکره یکی از مهم‌ترین فاکتورهایی است که در زندگی شخصی و حرفه‌ای باید مورد توجه قرار بگیرد؛ این امر با مطالعه بهترین کتاب مذاکره و شرکت در سخنرانی‌های مربوطه امکان‌پذیر است. هدف کلی از فرآیند مذاکره، دستیابی به توافق در مورد ایده‌ها و دیدگاه‌های شرکت‌کنندگان حاضر در بحث است. مذاکره به بخشی از زندگی روزمره ما و حتی یک جزء اساسی از تعاملات اجتماعی روزانه تبدیل شده است.

در کسب و کار نیز داشتن مهارت مذاکره به هنگام بروز یک مشکل میان شرکت‌های داخلی و خارجی بسیار مهم است. داشتن مهارت و فنون مذاکره در زمینه منابع انسانی مثلاً هنگام مذاکره در مورد افزایش دستمزد امری بسیار کاربردی است. غالباً مذاکره شامل اتخاذ و سپس رها کردن برخی از مواضع است.

در این حالت ما در مورد یک معامله موضعی صحبت می‌کنیم که ممکن است در آن مذاکره کنندگان گاها لحنی نرم و یا قوی داشته باشند. به منظور تسلط هرچه بیشتر بر اصول مذاکره استفاده از بهترین کتاب مذاکره می‌تواند بسیار مفید باشد. یکی از بهترین بهترین کتاب‌های اصول و فنون مذاکره کتاب  ‏getting to yes یا جواب مثبت بگیریم است. این کتاب توسط «راجر فیشر و ویلیام ال اوری» نوشته شده است.

در این  کتاب روش جایگزینی به منظور چانه‌زنی‌های موضعی معرفی و عنوان گردیده است. هدف این کتاب یافتن راه‌حل‌هایی است که در نتیجه مناسب هر دو طرف باشد. در واقع شما با مطالعه فهرستی از بهترین کتاب‌های مذاکره می‌توانید به طرز چشمگیری مهارت مذاکره خود را ارتقا بخشید. برای اشین که بتوانید در مذاکره موفق شوید در ابتدا باید به یک مذاکره کننده بهتر از گذشته خود مبدل گردید.

در این راه باید به شخصی تبدیل شوید که می‌تواند با اطرافیان خود ارتباط بهتری برقرار کند و فرد موثرتری در جامعه شناخته شود.

ما با درک این مسئله تصمیم گرفتیم تا در این مقاله به ارائه فهرستی از بهترین کتاب‌های اصول و فنون مذاکره برای شما بپردازیم.  با معرفی بهترین کتاب مذاکره یکی از راحت‌ترین روش‌های فراگیری این مهارت را به شما نشان خواهیم داد. پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

معرفی ۱۰ تا از بهترین کتاب های مذاکره

در این بخش از مقاله قصد داریم تا ۱۰ مورد از بهترین کتاب مذاکره را به شما معرفی کنیم. هدف از مطالعه این کتاب‌ها می‌تواند پیروزی در یک مصاحبه تجاری، یادگیری نحوه صحیح مذاکره با دیگران یا بالا بردن توانایی خود در راضی کردن دیگران باشد.

هر هدفی که از یادگیری فنون مذاکره دارید باید بدانید که ابتدا نیازمند آموزش صحیح هستید. گذشته از داشتن قدرت اقناع مردم مذاکره به همدلی، گوش دادن، استراتژی و درک روانشناسی انسان‌ها نیازمند است. به منظور پرورش مهارت‌های مذاکره خود ادامه این بخش از مقاله را بخوانید. ما این جا بهترین کتاب‌های اصول و فنون مذاکره موجود در بازار را به منظور خرید معرفی کرده‌ایم.

  1. نبوغ مذاکره: چگونه بر موانع غلبه کنیم

به نظر بسیاری از مردم نویسنده این کتاب «دیپاک مالهوترا» متخصص خبره‌ای در زمینه مذاکره است. او در حال حاضر مشغول به تدریس در دانشکده تجارت هاروارد است. «دیپاک» در دانشگاه تنها به مدیران تدریس می‌کند؛ اما برای یادگیری از این کتاب ضروری نیست حتما مغز متفکر تجارت باشید.

مطالعه کتاب نبوغ مذاکره به شما عادت‌ها و استراتژی‌هایی را که لازمه مذاکره موفق هستند را آموزش می‌دهد. این کتاب به شما اعتماد به نفس لازم برای غلبه بر رقبایان در مذاکره  را می‌دهد.

این که آیا شما در حال کار روی یک پروژه بزرگ املاک و مستغلات هستید. یا فقط سعی در تأمین امنیت زندگی خود در آینده دارید. این کتاب با استفاده از مثال‌های دنیای واقعی و همچنین تحقیقات رفتاری پیشرفته شما را در این روند راهنمایی می‌کند. در این کتاب شما خواهید آموخت که چگونه می‌توانید نقاط مشترکی را میان خود و رقبای‌تان پیدا کنید.

سپس به واسطه این اطلاعات از نقاط ضعف دیگران سوءاستفاده کنید و از تسلیم شدن دربرابر هرگونه فشار خودداری نمایید. این کتاب به ویژه در مواردی که رقبای قدرتمندتان با شما غیراخلاقی برخورد می‌کنند بسیار مفید است.

  1. دقیقاً چه باید بگویید: کلمات جادویی برای تأثیر بیشتر

این کتاب را می‌توانیم به راحتی به عنوان بهترین کتاب مذاکره به شما معرفی کنیم. «فیل ام جونز» یکی از نویسندگان پرفروش در آموزش مهارت‌های مذاکره است. «فیل» با این کتاب به بیش از دو میلیون نفر در سطح جهان آموزش مذاکره داده است. در این کتاب درمورد مواردی چون چگونگی قانع ساختن مردم و مهارت زمان گفتن صحیح آموزش داده شده است.

این کتاب به همان اندازه که به نظر ساده می‌رسد به شما می‌آموزد که چگونه اقدام به برقراری یک ارتباط موثر به روشی روشن و مختصر کنید.

«جونز» به عنوان یکی از مربیان برجسته در زمینه فروش کتاب در جهان شناخته می شود. او به خوانندگان کمک می‌کند تا بتوانند راحت‌تر مفاهیم پیچیده مذاکره را درک کنند. خواندن این کتاب یک گزینه عالی برای تقویت مهارت مکالمه و مذاکره است.

  1. بهترین کار در برخورد با کارفرمایان سختگیر: فراتر از دلیل

همه افرادی که در آن سوی میز مذاکره می‌بینیم قرار نیست همیشه آرام و سرسخت باشند. برخی از آن‌ها عصبانی، احساساتی، غیر منطقی و متفاوت‌تر از گمان شما هستند. برای مقابله با این افراد باید ابتدا از قدرت عاطفی عمیقی بهره‌مند شوید. برای برخورداری از این قدرت بهتر است که به راهنمایی‌های روانشناسی رفتاری اعتماد کنید. کتاب فراتر از دلیل جزء فهرستی از بهترین کتاب‌های اصول و فنون مذاکره حال حاضر است. کتاب فراتر از دلیل نوشته «راجر فیشر» و «دانیل شاپیرو» است.

«فیشر» و «شاپیرو» بهتر از هرکسی در دنیا می‌فهمند که چگونه باید از احساسات خود به عنوان ابزاری در مذاکره استفاده کنید. در این کتاب شما خواهید آموخت که چگونه احساسات دیگران را به روشی مثبت درک کنید. مشاوره‌هایی که در این کتاب دریافت می‌کنید به شما این امکان را می‌دهند که در زندگی روزمره خود فرد دلسوزتری باشید.

در فراتر از دلیل شما با پنج “نگرانی اصلی” یک مذاکره کننده آشنا خواهید شد. درواقع این نگرانی‌ها باعث ایجاد انگیزه در افراد می‌شوند. انگیزه‌هایی همچون قدردانی، وابستگی، خودمختاری، جایگاه و نقش.

  1. بهترین روش‌ برای سخت‌ترینها: هرگز سازش نکنید

«کریس ووس» حتی می‌داند که چگونه باید با تروریست‌ها مذاکره کند. «ووس» با استفاده از تجربه خود به عنوان افسر پلیس در کانزاس سیتی و بعداً به عنوان مذاکره کننده گروگان گیری FBI این کتاب را نوشته است. استفاده از روانشناسی در مذاکرات همواره منجر به نابودی فشار و استرس آن می‌شود. شما بصورت روزانه با سارقین بانک و آدم ربایان سروکار ندارید. توجه کنید که یادگیری اینکه چگونه می‌توانید همیشه آرام و متمرکز باشید در روند یک مذاکره خیلی مهم است.

داشتن این توانایی فارغ از این که در کدام صنعت کار می‌کنید به حرفه شما کمک می‌کند. «ووس» در یکی دیگر از بهترین کتاب مذاکره خود به شما می‌آموزد که چگونه یک مذاکره کننده قوی باشید. او فلسفه کتاب خود را به ۹ استراتژی تقسیم کرده است. این موارد به شما کمک می‌کند تا همه را متقاعد کنید. حال چه در تلاش برای تأمین بودجه پروژه خود باشید و یا این که می‌خواهید همسر خود را مجاب کنید که به جای ماهی برای شام مرغ بپزد.

اگر این کتاب را بخوانید نمی‌توانیم تضمین کنیم که شما به عنوان بهترین مذاکره کننده آدم ربایی بین المللی برای FBI استخدام می‌شوید؛ اما به شما یقین می‌دهیم که این کتاب بسیار جذاب است و مطمئناً چیزهای زیادی از آن خواهید آموخت.

  1. عبور از نه: مذاکره در شرایط دشوار

این اتفاق برای همه ما اتفاق افتاده است که ساعت‌ها، روزها یا حتی هفته‌ها وقت خود را صرف آماده سازی یک ارائه یا پیشنهاد مناسب برای رئیس خود کنیم.

شما برای موفقیت در یک مذاکره به خوبی لباس می‌پوشید، یادداشت‌های خود را مرور می‌کنید و مطمئن می‌شوید که برای پاسخ‌دهی به هر سوالی از قبل فکر کرده‌اید. گاهی ممکن است علی رغم تمام زحمات شما پاسخ به پیشنهاد شما “نه” باشد. شما در چنین حالتی نباید تسلیم شوید.

به منظور تقویت قوه مذاکره خود می‌توانید نسخه‌ای از این کتاب را تهیه کنید. کتاب عبور از نه توسط شخصی که در برنامه مذاکره دانشکده حقوق هاروارد کار می‌کند نوشته شده است. با مطالعه آن شما خواهید آموخت که چگونه در هر موقعیتی باید آرام بمانید. با مطالعه این کتاب می‌فهمید معنای واقعی “نه” طرف مقابل چیست و راه‌های بازگشت به میز مذاکره به گونه‌ای است که هر دو طرف راضی باشند چگونه است.

  1. رسیدن به بله: مذاکره بر سر دستیابی به توافق بدون دست کشیدن از اهداف

کتاب رسیدن به بله جزء فهرستی از بهترین کتاب‌های مذاکره است. این کتاب توسط استاد هاروارد و همکارش «راجر فیشر» نوشته شده است. در مجموع کتاب رسیدن به بله هدف بعدی پس از گذشتن از نه است. یعنی این دو کتاب مکمل یکدیگرند. در این کتاب نویسندگان اصول مذاکره جهانی را برای شما به امری آسان تبدیل می‌کنند.

شما می‌توانید از این مهارت در قانع سازی همسران، فرزندان، همکاران و ارشد خود استفاده کنید. فرقی ندارد که قصد دارید تنها کودک خود را بخوابانید و یا این که به مشکلات موجود در کشور فکر کنید. این کتاب به شما کمک می‌کند که گسترده‌تر فکر کنید. طوری که بتوانید با دشمنان خود نیز کار کرده و به نقاط مشترک برسید.

  1. بهترین راه برای مذاکره: کتاب گفت‌وگوهای سرنوشت ساز

بعضی اوقات وقتی عصبی هستید، به سختی می‌توانید کارهایی که باید بکنید را به یاد بیاورید. این کتاب به شما می‌آموزد که چگونه خودتان را با روشی هوشمندانه آماده مذاکره کنید؛ و از عصبانیت خود برای ایجاد ارتباط بیشتر استفاده نمایید. شما با این کتاب درمی‌یابید که چگونه فضای امنی برای گفت‌وگو بسازید، تا دیگران را ترغیب به انجام کاری کنید. علاوه‌بر این اصول راهنما، نویسندگان «کری پترسون»، «جوزف گرنی» و «رون مک میلان» برای شما موقعیت‌هایی را توصیف می‌کنند که با کمک آن بتوانید مکالمه‌های پربارتری را شروع کنید. شما با یادگیری این اصول می‌توانید اکثر مکالمات خود را به نتیجه برسانید؛ درحالی که همچنان عزت و احترام خود را نسبت به طرف مقابل حفظ کرده‌اید.

  1. بیشتر به دست آورید: چگونه مذاکره کنیم تا در کار و زندگی موفق شویم

رتبه هشتم بهترین کتاب مذاکره به کتاب بیشتر به دست بیاورید، اثرstuart diamond تعلق می‌گیرد. در این کتاب «استوارت دایموند» به خوبی به بررسی باورهای رایج مذاکره پرداخته است. او این دسته از باورها و تصورات را به شیوه‌ای زیبا به چالش کشیده است. همچنین در این کتاب آموزش مهارت مذاکره از شیوه متفاوتی به منظور آموزش استفاده گردیده است.

شما با خواندن این کتاب میفهمید در یک مذاکره بجای تمرکز روی مبحث اعمال زور، باید اقدام به ایجاد شرایطی کنید که هر دو طرف در نهایت سود ببرند.

  1. چانه زدن برای رسیدن به منفعت: راهبردهای مذاکره برای افراد منطقی

نهمین کتاب که در فهرستی از بهترین کتاب‌های اصول و فنون مذاکره دنیا قرار دارد؛ توسط فردی به نام «ریچارد شل» نوشته شده است. به منظور تقویت توانایی و فنون مذاکره مطالعه این کتاب بسیار کمک کننده است. این کتاب یکی از شناخته ‌شده‌ترین و بهترین کتاب مذاکره است؛ با مطالعه آن شما می‌توانید به فنون مذاکره برای کسب سود بیشتر تسلط یابید.

با توجه به این موضوع که هزینه کلاس‌های حضوری و یا آنلاین آموزش مذاکره ممکن است زیاد باشد؛ بنابراین ما به شما مطالعه این کتاب را به منظور افزایش مهارت فنون ‌مذاکره پیشنهاد می‌دهیم. حال اگر به دنبال فهرستی از بهترین کتاب‌های مذاکره هستید؛ کتاب راهبردهای مذاکره برای افراد منطقی نوشته «ریچارد» برای شما بسیار مناسب است. این کتاب می‌تواند در بازه زمان کوتاهی شما را به یک مذاکره کننده حرفه‌ای تبدیل کند.

  1. شروعی برای مذاکره و رقابت: مدیری در نقش مذاکره کننده

شاید بتوان تفاوت این کتاب را با سایر کتاب‌های مشابه در روند آموزشی آن دانست. کتاب مدیری در نقش مذاکره کننده نوشته David A. Lax و James K. Sebenius است. با توجه به تیتر و نام کتاب می‌توانید متوجه شوید که در مورد شیوه‌ها و فنون مذاکره است. در این کتاب به شیوه‌ای رقابت طلبانه مبانی اصلی مذاکره برای شما تشریح شده است. به بیان دیگر این کتاب از دیدگاه شخصیتی مدیر نوشته شده است؛ به شیوه‌های صحیح مذاکره در خصوص اختلافات، افزایش بودجه، عقد قرارداد و موارد این چنینی پرداخته است.

در مورد این کتاب دو دیدگاه اصلی وجود دارد. دیدگاه اول به رویکرد پیچیده مذاکره برای مدیران، وکلا و چالش‌های چانه زنی آن‌ها پرداخته است. در دیدگاه دوم نیز از زاویه‌ای متفاوت به زندگی یک مدیر موفق می‌پردازد. در این کتاب به برای شما مشخص می‌شود که؛ یک مذاکره کننده قوی باید در عین ظرافت دائماً در حال سازماندهی امور مرتبط با مذاکره باشد. دیدگاه دوم به این موضوع اشاره دارد که یک مدیر موفق باید چگونه باشد. یک مدیر باید بتواند در قراردادها و توافق‌نامه‌های سرمایه گذاری عملکردی مثبت داشته باشد. با مطالعه این کتاب متوجه خواهید شد؛ به عنوان یک مدیر موفق چگونه باید روابط خود را به طور خلاقانه پیش ببرید.

۳ مرحله برای تسلط یافتن بر مهارت مذاکره

در هر مذاکره‌ای که صورت می‌گیرد، افراد همیشه به دنبال منافع خود هستند. اکثرا نمی‌دانند که یک مذاکره خوب آن است که هر دو طرف خوشحال میز مذاکره را ترک کنند. از میان فهرستی از بهترین کتاب‌های مذاکره که در بالا به شما معرفی کردیم. اگر یکی از آن‌ها را نیز تا کنون خوانده باشید. متوجه وجود یکسری اصول ثابت میان آن‌ها می‌گردید. ما در این بخش به شما ۳ مرحله و اصل به منظور مهارت یافتن در مذاکره را آموزش می‌دهیم.

  1. برقراری رابطه

یک مذاکره کننده ماهر قبل از شروع کار با رقیب خود رابطه دوستانه‌ای برقرار می‌کند. با انجام این کار می‌توانید نوعی اطلاعات نسبت به شخصی که با او کار می‌کنید به دست آورید؛ و بالعکس. “کسب اطلاعات” خود بخشی مهم و اساسی در روند یک مذاکره است. بنابراین همیشه سعی کنید با رقیبان‌تان صمیمی برخورد کنید. داشتن صداقت و وقار از خصوصیات قابل لمس و بنیادی است؛ و بر اساس آن مذاکرات سازنده بنا می‌شوند.

اگر شما در موقعیتی که قرار دارید؛ به عنوان یک مذاکره کننده با رقیب‌تان صمیمی برخورد کنید. انجام این کار سبب می‌شود تا طرف مقابل به شما احترام بگذارد. سپس شما نه تنها به عنوان یک مذاکره کننده، بلکه به عنوان یک انسان قابل اعتماد نیز شناخته می‌شوید. برقراری رابطه دوستانه کلید موفقیت در مذاکره است.

  1. روی بردن تمرکز کنید.

برد در هر مذاکره سکوی پرتاب شما به جایگاه‌ی بهتر در آینده است. اگر قرار است پای میز مذاکره بنشینید؛ بهتر است فقط به فکر خودتان باشید. در هر قدمی از مذاکره که طی می‌کنید از یادنبرید که داشتن خلاقیت برای مذاکره ضروری است.

در طی مذاکره همواره چشم خود را روی آرزوها و دستاوردهای بزرگ باز نگه دارید؛ جواب نه را نپذیرید و خود را درگیر دستاوردهای کوچک نکنید.

  1. ریتم مذاکره را حفظ کنید

فراموش نکنید که حفظ ریتم یکی از لازمه‌های هر مذاکره است. قرار نیست تا در طول مذاکره به طرف مقابل فشار بیش از اندازه وارد کنید؛ در طول مذاکره حتی بهتر است و گاهی اوقات اصلاً چیزی نگویید. فراموش نکنید که مکث‌های خاموش می‌توانند ابزاری بسیار قدرتمند در طول مذاکره باشند.

به خود و رقیب‌تان زمان و مکانی مناسبی اختصاص دهید؛ شما باید بتوانید در مورد هر آنچه که تاکنون گفته‌اید و شنیده‌اید بیشتر بیاندیشید. عجله برای یک مذاکره مثل سم است.

سعی کنید ریتم طبیعی و مناسبی برای مذاکره خود ایجاد کنید. رعایت ریتم تنها باعث آرامش ذهنی خودتان می‌شود.

نتیجه‌گیری

ما در این مقاله سعی کردیم شما را با ۱۰ تا از بهترین کتاب مذاکره در دنیا آشنا سازیم. ما به شما فهرستی از بهترین کتاب‌های اصول و فنون مذاکره ارائه کردیم؛ که از آن‌ها در سطح جهان به منظور آموزش و یادگیری استفاده می‌شود. با توجه به اهمیت کتاب در تعلیم و آموزش؛ ما به شما مطالعه یکی از این کتاب‌ها را پیشنهاد می‌کنیم.

لیستی که از بهترین کتاب مذاکره در این مقاله ذکر کردیم؛ بر گرفته شده از معروفترین چارت‌های جهانی مذاکره بوده است.

در انتهای مقاله سعی کردیم تا سه مرحله برای تسلط یافتن بر مهارت مذاکره را به شما آموزش دهیم.

 

برخی از سوالات رایج:

۱. کاربرد مذاکره در زندگی روزمره چیست؟
مذاکره در زندگی بشر کاربرد فراوانی دارد و باعث فهم و درک عمیق تر افراد از یک دیگر می شود. این موضوع در شناخت محصول نیز کاربرد فراوانی دارد و باعث بیشتر و بهتر دیده شدن محصول می شود.

 

۲. چند کتاب برای تقویت مهارت مصاحبه نام ببرید؟

۱. نبوغ مذاکره: چگونه بر موانع غلبه کنیم
۲. دقیقا چه باید بگویید: کلمات جادویی برای تاثیر بیشتر
۳. بهترین کار در برخورد با کارفرمایان سخت گیر: فراتر از دلیل
۴. عبور از نه: مذاکره در شرایط دشوار

۳. منظور از ریتم مذاکره چیست؟

در طول فرایند مصاحبه لازم نیست تا شما در تمام بازه های زمانی به افراد یک میزان فشار برای شناخت و معرفی محصول وارد کنید لازم است تا در برخی شرایط از این فشار کم کنید.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

معرفی جیم ران ، بررسی زندگی نامه جیم ران (Jim Rohn) کارآفرین و سخنران برجسته

جیم ران کیست؟ بسیاری از افرادی که به دنبال موفقیت می‌گردند و نیاز به راهنمایی‌های یک فرد موفق دارند این اسم را به خوبی می‌شناسند. در مسیر موفقیت دو گروه از افراد وجود دارند: گروه اول افرادی هستند که نمی‌توانند سختی‌های راه را تحمل کنند و تصور می‌کنند بدون تلاش هم می‌توانند به موفقیت دست پیدا کنند؛ اما گروه دوم برخلاف گروه اول می‌دانند که بدون تلاش و تحمل سختی‌ها رسیدن به موفقیت ممکن نیست.

پر واضح است که دسته دوم به مقصد نهایی و موفقیت خواهند رسید؛ اما این گروه علاوه‌بر دو فاکتوری که بریان کردیم یعنی تلاش و نحمل سختی‌ها نیاز به یک الگو نیاز دارند تا از مسیرشان منحرف نشوند.

جیم ران کیست؟ جیم ران دقیقا همان الگویی است که این دسته از افراد به آن و راهنمایی‌هایش نیاز دارند. در این مقاله قصد داریم به این سوال یعنی جیم ران کیست؟ بپردازیم تا در مسیر موفقیت‌تان بتوانید از راهنمایی‌های این شخص بزرگ استفاده کرده و به اهداف‌تان برسید.

جیم ران کیست؟ زندگینامه جیم ران

با مطالعه زندگینامه جیم ران بهتر می‌توان فهمید که جیم ران کیست و چگونه به این جایگاه رسیده است؟ جیم ران که به عنوان یکی از افراد موفق در دنیا شناخته می­شود، در ۱۷ سپتامبر ۱۹۳۰ به دنیا آمده است. یک خانواده با استطاعت مالی پایین در آیداهو و یک پدر کشاورز، اولین جرقه­هایی بودند که ذهنیت رسیدن به موفقیت را در جیم ران پرورش دادند. پدر او «امانوئل» و مادرش «کلر» او را به یک مدرسه محلی فرستاند. اما «جیم» در آنجا خوشحال نبود.

چرا که متوجه شده بود که در این گونه مدارس،چیزی به جز دانش و علم عرف را یاد نمی­گیرد. از طرفی دیگر مهارت او در داستان­گویی که از پدرش به آموخته بود نیز کمک چندانی به رسیدن به خواسته­هایش نمی­کرد. او به دنبال دانش کاربردی مناسب خود می­گشت و نتیجه این کار نیز این بود که جیم ران پس از گذشت یک سال از تحصیلش، دانشگاه را رها کرده و به دنبال یک کار واقعی رفت. هرچند که این کار باعث شد تا در ۲۵ سالگی کاملا ورشکسته و بدهکار شود.

به هنگامی که جیم ازدواج کرد و صاحب فرزند شد، هیچ ایده­ای نداشت که در ادامه چه باید بکند اما سخت تلاش می­کرد تا هزینه ­های زندگی خانواده­اش را تامین کند. در این مدت بدون هیچ هدفی به زندگی خود ادامه داد تا این که با فردی به نام «جان ارل شف» که یکی از سخنرانان بزرگ انگیزشی بود آشنا شد.

راهنمایی‌های این فرد تاثیر بسیار زیادی روی طرز تفکر و زندگی جیم ران گذاشت. آقای «ران» در سن ۳۱ سالگی به یک میلیونر موفق تبدیل شد؛ اما متاسفانه استاد او یعنی آقای «شف» یک سال قبل از این اتفاق درگذشت. او همیشه می‌دانست جیم ران کیست؟ و به چه فردی تبدیل خواهد شد.

امروزه جیم ران به عنوان یک سخنران و کارآفرین موفق شناخته می­شود؛ اما بر اساس زندگینامه جیم ران جالب است که بدانید او در ابتدای زندگی خویش بسیار فقیر بوده و با تلاش مستمر، زندگی با رفاهی را برای خود مهیا ساخته است. گذراندن بیش از ۴۰ سال از عمر روی ابداعات و طرح‌های نوآورانه، همگی بیانگر تلاش و اراده مداوم این شخص برای کمک به­ خود در ابتدا و بعد از آن به سایر افراد است.

جیم ران کیست؟ بررسی سخنرانی های جیم ران

شاید مهم‌ترین عاملی که باعث محبوبیت جیم ران شده، توانایی بی­نظیر او در سخنرانی است. توانایی که باعث ایجاد نور امید و جرقه زدن ایده‌های خارق­العاده در دل­ها و اذهان افراد زیادی شده است.

سخنرانی‌ها و صحبت های جیم ران در قالب­های مختلفی همچون کتاب و برنامه­های صوتی و تصویری یافت می­شود، می‌تواند حس اعتماد ­به ­نفس و ظرفیت درونی شما را به شکل شگرفی بالا ببرد. تمامی این موارد منتج به ایجاد یک ذهن آرام می­شوند؛ چرا که مهم‌ترین ابزار برای رسیدن به موفقیت، داشتن یک ذهن آرام اما خلاق است.

جالب است بدانید یکی از عقاید مهم این شخص، این است که: تمایل رسیدن به موفقیت در ذات و درون همه ما آدم­ها وجود دارد. چه آن‌ها که متوجه این خواسته درونی نمی­شوند و چه کسانی که با ذهن آگاه خود در مسیر رسیدن به آن قدم بر می­دارند

نتیجه‌های بسیاری نشان می­دهد که افرادی که سرمشق زندگی خود را بر پایه توصیه‌های عقلانی جیم ران چیده­اند و درک کرده‌اند که جیم ران کیست؟ به موفقیت­های بزرگی در زندگی رسیده­اند. البته همان‌طور که گفتیم نباید در این جا از فاکتور مهم اراده مصمم و پشتکار نیز غافل شد.

مسیر زندگی جیم ران

با شروع تغییر شخصیتی و روش زندگی، «جیم» پا در مسیر مستمر موفقیت گذاشت. بنیان عقاید او این بود که هرچیزی را که بخواهی می­توانی به دست آوری. تنها باید در راستای رسیدن به آن تلاش و اراده مصمم داشته باشی. در ابتدا، «جیم ران» کار خود را با مشغول شدن در یک مغازه به عنوان فروشنده شروع کرد؛ اما عقیده داشت که بسیار بهتر است فردی از بیزنس خودش سود کسب کند تا این که حقوق­بگیر فرد دیگری باشد.

شاید بتوان  اقای «شف» را یکی از مهم‌ترین افراد تاثیرگذار در زندگینامه جیم ران دانست؛ چرا که «شف» قبل از این که در سن ۴۹ سالگی فوت کند درک کرده بود که جیم ران کیست و چه شخصیتب دارد” به همین دلیل به طور مستمر، ۵ سال پایانی عمرش را صرف تشویق جیم به میلیونر شدن می­کرد. جیم ران نیز رویایی را که شرف در ذهن او ساخته بود را به مرحله ظهور رساند. اما تمامی این مسائل و داستان­ها تنها شروع مسیر پر فراز و نشیب جیم بوده است.

در ده ۶۰ بود که «جیم» به بورلی هیلز کالیفرنیا مهاجرت کرد. در یکی از شب­هایی که او در یک مهمانی بود، داستان خود را برای افراد دیگری تعریف کرد. در نهایت توانایی داستان­گویی منحصر­به ­فردی که از پدرش آموخته بود، باعث شد تا «داستان پسر اهل مزرعه آیداهو که به بورلی هیلز رسید» در ذهن و قلب افراد بسیاری جا باز کند.

شهرت کوچکی که به وسیله افراد آن مهمانی به او رسیده بود، باعث شد تا افراد زیادی از یک‌دیگر بپرسند که جیم ران کیست؟ به همین دلیل از مدارس و دانشگاه­های زیادی دعوت‌نامه دریافت کند و به عنوان سخنران در آنجا حضور داشته باشد. در سال ۱۹۶۳ بود که «ران» به صورت رسمی سخنرانی­های خود را شروع کرد و بعد گذشت مدتی، به عنوان یک سخنران بین‌المللی معتبر در بسیاری از نقاط جهان شناخته شد. در ۵ دسامبر ۲۰۰۹ بود که جیم ران بعد از گذراندن یک زندگی موفقیت‌آمیز، دنیا را ترک کرده و فوت کرد.

تفکرات جیم ران

یکی از جالب­ترین و البته کاربردی­ترین عقاید جیم ران این بود که می­گفت: آرزو نداشته باشید که مشکلات شما کوچک شوند؛ بلکه خودتان را برای حل مشکلات بزرگ‌تر آماده کنید. چرا که تنها در این صورت است که می­توانید در مواجه با هر چالشی آماده باشید.

مورد دیگری که می­توان از شخصیت قوی «ران» عنوان کرد، قائل شدن مرزی بسیار باریک در مفاهیم متضاد است. او معتقد بود، مغرور و فروتن یا انسان ظالم یا رئوف شاید در معنی خیلی با هم متفاوت باشند؛ اما مرز بسیار باریکی میان آن‌ها است که کوچکترین لغزش باعث سقوط در آن­ها می­شود. نظم و انضباط یکی از مهم‌ترین فاکتور­هایی بود که «ران» آن را برای رسیدن به موفقیت لازم می­دانست.

او اعتقاد داشت که با حفظ انضباط در زندگی، می­توان در عین رسیدگی به همه امور، به هر هدفی هر چقدر بزرگ دست یافت. در حقیقت او نظم را عضوی جداناپذیر از موفقیت می­دانست. برای کسانی که در سخنرانی­های او شرکت کرده­ باشند، شاید آشنا باشد جمله معروفی که می­گفت: موفقیت چیزی نیست جز چند کار مرتب و مداوم که روزانه تمرین می­شود.

جیم ران کیست؟ زندگی شغلی جیم ران

جیم ران با شروع فرآیند تغییر خود، با حوادث و مسائل گوناگونی مواجه شد. مهارت او به انسان‌های­های زیادی کمک کرد و به آموزش مسائلی پرداخت که قبل از آن توسط هیچ کس دیگری عنوان نشده بود.

او به عنوان فردی که با اراده­ا و مصمم به اهدافش رسیده، به طور مداوم همانند استادش به اطرافیان توصیه می­کرد تا دست از تلاش برای رسیدن به رویاهای‌شان نکشند. «ران» 39 سال به صورت مستمر و برای حدود 4 میلیون نفر سخنرانی کرد. نتیجه این همه تلاش مداوم این بود که او در سال 1985 موفق به دریافت جایزه CPAE از موسسه سخنرانان ملی شد.

جیم ران کیست؟ بررسی درست‌آوردهای جیم ران

زیرکی و توانایی جیم ران یکی از خصلت­های ستودنی او بود. تالیف بیش از ۲۵ کتاب، تشکیل برنامه‌های مختلف صوتی و تصویری و دریافت جوایز مختلف، همگی بیانگر زندگی موفق و حرفه­ای «ران» است. دو اثر “هنر زندگی استثنائی” و “چالش موفقیت” را می­توان از آثار موفق و یادگار زندگانی او دانست.

یکی از معتبر­ترین جوایزی که ران توانست کسب کند، توسط رئیس زمان NSA به او اهدا شد که از آن با نام جایزه تاثیرگذار یاد می­شود. اتفاق جالبی که در زمان اهدا این جایزه افتاد این بود که «ران» به هنگام دریافت جایزه از2500 نفر حاضرینی که در مراسم بودند سوال پرسید: زندگی چه کسانی از شما تحت تاثیر تفکرات جیم ران قرار گرفته است؟ و جالب این جا بود که بیش از 1800 نفر از حاضرین او را ایستاده تشویق کردند. در دنیا افراد بسیاری هستند که به خوبی می‌دانند جیم ران کیست و چه تاثیری می‌تواند در زندگی آن‌ها داشته باشد.

آثار جیم ران

  1. جادوی کار پاره وقت

یکی از کتاب­های تاثیرگذاری که توسط «جیم ران» تالیف شده است، می­توان به “جادوی کار پاره وقت” اشاره کرد. این کتاب ترجمه یکی از سخنرانی‌های او است و در ایران هم استقبال خوبی از آن به عمل آمده. در این کتاب معنی تازه­ای از کار پاره وقت عنوان شده­ است. به این صورت که «ران» سعی دارد در این کتاب کار پاره وقت را به صورت همان بازاریابی شبکه­ای معنی کند. پیشنهاد می­شود چنانچه قصد دارید تا با مفاهیم کابردی این حوزه آشنا شوید بدانید که جیم ران کیست؟ حتما این کتاب را مطالعه کنید.

  1. پنج تکه اصلی از پازل زندگی

تشبیه زندگی به یک پازل و حل این پازل برای رسیدن به موفقیت، یک ایده هوشمندانه بود که توسط «جیم ران» به کار برده شد تا افراد زیادی را برای رسیدن به موفقیت راهنمایی کند. ران در این کتاب اصولی را به عنوان سنگ نهاد زندگی بیان می­کند. اصولی در رابطه با تفکرات، نگرش، فعالیت­های روزانه، نحوه عملکرد و در نهایت نتایج ما که اساس زندگی را تشکیل می­دهند.

او در کتاب پنج تکه اصلی از پازل زندگی، نحوه ارتباط این اصول در زندگی ما و تاثیر آن را بررسی می­کند و با تشبیه هرکدام از آن­ها به یک تکه پازل، آن‌ها را بر اساس اولویت‌شان دسته­بندی می­کند.

  1. ارکان دوازده­گانه

این کتاب که یک اثر مشترک از «کریس ویدنر» و «جیم ران» است برای نخستین بار در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. داستان این کتاب در رابطه با مردی است که ماشینش در کنار جاده خراب شده و پیاده به راه می­افتد. در میان راه مرد به عمارتی می­رسد که دوازده ستون نام دارد. سرایدار عمارت، «چارلی» به کمک مرد می­آید و این شروع یک رابطه دوستانه است. «چارلی» از دوازده رکن موفقیت به مرد می­گوید و تعریف می­کند که چگونه به آقای «دیویس» مالک عمارت کمک کرده تا موفق شود.

  1.  قانون پول که باید بدانید و چند یادداشت دیگر

موضوع اصلی این کتاب برسی تمام روابطی است که در طول زندگی یک فرد شکل می­گیرد؛ روابط شخصی،کاری و یا هر نوع رابطه دیگر. مسائل مختلفی در این کتاب مطرح شده­اند که دانستن هر فردی می­تواند بسیار مفید باشد. «جیم ران» که خود متخصص مدیریت شخصیتی است، در این کتاب عنوان می­کند که ساختن یک شخصیت هدف­دار است که به زندگی معنا می­بخشد.

او در این کتاب کیفیت زندگی را ورای بعد مالی می­داند و معتقد است که این دو مسئله از یک‌دیگر جدا هستند. «ران» همچنین در این کتاب به قدرت ذهن اشاره می­کند و تاثیر شگفت­انگیز افکار ما بر زندگی مان را تبیین می‌نماید.

  1. قاتل شما چیست؟ قاتل شما کیست؟

بیش از حد فک کردن در مورد اتفاقات آینده، اتفاقاتی که هنوز رخ نداده‌اند، شاید یکی از عواملی باشد که می­تواند باعث ایجاد حس اضطراب در ما شده و مانعی برای لذت بردن از لحظات زندگی باشد. باید آگاه باشید که همچین اتفاقی برای بسیاری افراد رخ می‌دهد؛ اما چیزی نیست که شما به خاطرش احساس شرمندگی داشته باشید؛ بلکه باید در راستای رفع آن قدم بردارید.

نکته­ای که در این مسئله مشهود است این است که، این تفکرات هیچ­گونه نتیجه ­ای ندارند. چراکه زندگی در واقعیت در جریان است نه در ذهن شما. این کتاب سعی دارد تا با آموزش نکاتی بسیار مهم، به شما کمک کند تا افکار منفی را از خود دور کرده و برای چیزی که سودی برای شما ندارد نگران نشوید.

  1. فصل­های زندگی

این نوشته «جیم ران» برای اولین بار در سال ۱۹۸۱ منتشر شد و به عنوان یکی از بزرگ‌ترین آثار جیم ران شناخته می‌شود. «ران» در این کتاب سعی دارد تا زندگی را به فصل­های سال تشبیه کند. فصل­هایی که یک‌سان هستند و فقط از یک فصل به فصل دیگری تغییر پیدا می­کنند. جیم ران سعی دارد تا به ما آموزش دهد که چگونه با این تغییرات کنار آمده و بیشترین استفاده را از آن­ها ببریم.

این کتاب به افرادی معرفی می­شود که در دوران سختی از زندگی‌شان چه از لحاظ مالی و چه معنوی قرار دارند. این کتاب به این دسته از افراد می‌گوید بالاخره زمستان زندگی پایانی دارد و بهار از راه خواهد رسید. فصل­های زندگی کتابی بسیار فوق العاده است که درک متفاوتی از زندگی را به انسان القا می­کند و باعث مهیا شدن افراد، در برابر روز­های سخت می­شود.

تاثیر جیم ران بر زندگی افراد مختلف

پیش­تر هم عنوان کردیم که «ران» باعث ایجاد نقطه عطفی در زندگی هزاران انسان بوده است. سال­های زیادی است که افراد بسیاری هنوز هم از تفکرات او بهره می­برند. افرادی که شاید به دلیل مواجه شده با مشکلات امید خود را از دست داد بودند.

افراد موفق بسیاری را در این زمینه می­توان نام برد که با پیروی از سخنرانی‌های تاثیرگذار جیم ران توانسته‌اند تغییرات زیادی در زندگی خود و دیگران ایجاد کنند. کسانی مانند: ویکتور هنسن، برایان تریسی، آنتونی رابینز و جک کنفیلد، نویسنده مجموعه کتاب­های سوپ مرغ تنها نمونه­هایی از این افراد هستند که ران تاثیر به‌سزایی در زندگی آن­ها داشته است.

علاوه‌بر این افراد، جیم آموزش دهنده شاگردان دیگری همچون «کریس ویدنر» نیز بوده است. «کریس ویدنر» یکی از سخنرانان انگیزشی بین‌المللی است که از فعالیت­های قابل توجه او می­توان به برگزاری سمینار­های «ارکان دوازده‌گانه» اشاره کرد. قابل ذکر است که این سمینار بر پایه آخرین کتاب «ران» یعنی دوازده ارکان موفقیت برگزار شده است. پیشنهاد می شود ” زندگی ‌نامه بیل گیتس ” را مطالعه نمایید.

برخی از سوالات رایج:

۱. چند مورد از آثار جیم ران را نام ببرید؟

۱. جادوی کار پاره‌وقت
۲. پنج تکه اصلی از پازل زندگی
۳. ارکان دوازده­گانه
۴. فصل‌های زندگی

۲. جیم رایان در کتاب قاتل شما چیست؟ قاتل شما کیست؟ به چه موضوعی می‌پردازد؟

جیم رایان در این کتاب به موضوع زیاد فکرکردن در جنبه‌های مختلف زندگی می‌پردازد درواقع به این موضوع اشاره می‌کند که برای موفقیت در کارها به زیاد فکرکردن نیاز نیست و درنهایت باید به برنامه‌ها عملکرد.

۳. جیم ران کیست؟

جیم ران امروزه به‌عنوان یکی از بهترین سخنرانان و کارآفرینان امروزی شناخته شده است که تمام دستاوردهای زندگی خود را با تلاش و سختی فراوان به دست آورد.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

معرفی ۱۲ تا از بهترین کتاب های موفقیت

به دنبال بهترین کتاب های موفقیت و ثروت آفرینی هستید؟ در این مقاله سعی کردیم بهترین کتاب های دنیای موفقیت را به صورت خلاصه‌ به شما معرفی کنیم. کتاب‌ راهنمای اصلی انسان در زندگی است، بعضی از این کتاب‌ها برای آموزش راه موفقیت نوشته می‌شوند. کتاب‌ها چنان قدرتی دارند که می‌توانند روی زندگی، موقعیت شغلی و آینده شما تاثیر بگذارند.

اگر از آن دسته انسان‌ها هستید که در راه رسیدن به موفقیت اهداف‌شان را دنبال می‌کنند و برای رسیدن به مقصدشان همواره دست از تلاش برنمی‌دارند، پیشنهاد می‌کنیم در این مقاله همراه ما باشید.

بهترین کتاب های دنیای موفقیت

۱: کتاب ۱۶ قانون موفقیت

کتاب ۱۶ قانون موفقیت یکی از بهترین کتاب های موفقیت است. این کتاب اثر استاد «ناپلئون‌‌هیل» است و توسط خانم «الهام شریف»ترجمه شده. کتاب قانون موفقیت توسط نشریات «نسل‌ نو‌اندیش»چاپ و منتشر شده است. این کتاب متشکل از ۱۵ بخش و یک مقدمه برای کسب موفقیت در کار و زندگی است.

یکی از اعتقادات «هیل» این است که برای موفق شدن اول باید بدانی چه می‌خواهی؛ سپس برای رسیدن به آن تلاش کنی. «ناپلئون‌هیل» بعد از مطالعه روی سبک زندگی افرادی مانند «توماس ادیسون»، «جان دی راکفلر»، «هنری فورد»، «اندرو کارنگی»، «تئودور روزولت» و «الکساندر گر‌اهام بل» تحقیق کرد و دانسته‌هایش را در قالب کتابی به نام «۱۶ قانون موفقیت» به چاپ رسانده است.

این کتاب به طوری نگارش شده که حتی معلمان دبیرستانی هم توانند آن را برای دانش آموزان خود تدریس کنند. «هیل» بیشتر تئوری‌‌های موجود این کتاب را از یک کتاب مربوط به موفقیت به کار گرفته است.

 

۲: کتاب حداکثر موفقیت

کتاب «حداکثر موفقیت»، اثر «برایان تریسی» است و خانم «کلارا مهرانیان» و «زهره حسن درویش» این کتاب را به زبان فارسی ترجمه کرده‌اند. کتاب «حداکثر موفقیت» یک جرقه برای خلق معجزاتی در درون خود ما است، درواقع این کتاب اصلی‌ترین نکات درونی ما را بیان می‌کند.

اصول و تمرین‌های این کتاب بارها توسط مردان و زنان سراسر دنیا ثابت شده‌‌اند و این کتاب را به یکی از بهترین کتاب‌های موفقیت تبدیل کرده است. این کتاب حاوی استراتژِی‌ها و تاکتیک‌هایی است که می‌تواند قدرت نهفته در درون شما را آزاد کند. با خواندن کتاب «حداکثر موفقیت» می‌توانید زندگی‌تان را تغییر بدهید.

این کتاب از روش‌ها و ایده‌هایی تشکیل شده تا بتوانید پتانسیل واقعی خود را کشف کنید؛ بعضی مطالب این کتاب جدید نیست اما برای اولین بار در یک جا جمع‌آوری شده است. اگر در راه رسیدن به موفقیت هستید  کتاب «حداکثر موفقیت» کمک بزرگی به شما می‌کند.

۳:کتاب از خوب تا عالی

کتاب «از خوب تا عالی» جز‌ء پرفروش‌ترین و بهترین کتاب‌ های موفقیت است. نویسنده این کتاب «جیم کالینز» است و توسط خانم «ناهید سپهرپور» به فارسی ترجمه شده است. نویسنده در این کتاب به جمله ( خوب دشمن عالی است) تاکید فراوانی دارد و مخاطبان خود را به تلاش برای رسیدن از خوب به عالی تشویق می‌کند. در بخشی از این کتاب «کالینز» به طرح سوال: چگونه می‌توان به مرحله عالی بودن رسید؟ پرداخته است.

«جیم کالینز» همراه با دانشجویان خود یک تیم بیست نفره تشکیل داد و با پنج سال تحقیق توانست خصوصیاتی را کشف کند که باعث به سود رسیدن و برجسته شدن شرکت‌های نوپا شده است. از اصلی‌ترین این خصوصیات می‌توان به تبدیل کردن رهبر خوب به یک رهبر عالی اشاره کرد، رهبری که مشتاقانه و با جان و دل کار کند و غرور خود را کنار بگذارد.

۴:کتاب چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد؟

قطعا اسم کتاب «چه کسی پنیر مرا جا به کرد؟» به گوش‌تان خورده است، این کتاب جزء بهترین کتاب‌ های موفقیت در دنیا است. کتاب «چه کسی پنیر مرا جا ‌به‌ جا کرد؟» اثر «اسپنسر جانسون» است و توسط خانم «مهرناز صائمی» به فارسی برگرداننده شده.

«جانسون» درکتابش اتفاقاتی که ممکن است برای افراد رخ دهد و به آن بی توجه باشند را مورد بررسی و پردازش قرارمی‌دهد. این کتاب با به تصویر کشیدن چهار موجود خیالی که هر یک ابعاد پیچیده‌‌ای دارند به شما توصیه می‌کند در صورتی که شرایط زندگی‌تان و یا هر چیز دیگری طبق روال همیشه پیش نرفت اقدام به تغییر شرایط کنید.

نویسنده در کتاب «چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد؟» انسان‌هایی که در مواقع بروز مشکلات ناگوار دست روی دست می‌گذارند وکاری نمی‌کنند را به شدت مورد انتقاد قرار داده است. این کتاب برای بسیاری از افراد چالش برانگیز است و احساس ترس یا عصبانیت را در آن‌ها ایجاد می‌کند. این کتاب به عنوان بهترین کتاب انگیزشی و روانشناسی جوایز زیادی را نصیب خود کرده است.

 ۵: کتاب پدر پولدار پدر بی پول

کتاب «پدر پولدار پدر بی پول» توصیه های رابرت کیوساکی است. این کتاب توسط خانم «مامک بهادرزاده» ترجمه شده است. از جمله عواملی که باعث شده این کتاب به عنوان یکی از بهترین کتاب های موفقیت مطرح شود این است که توانسته دنیای امورمالی را متحول کند. «پدر پولدار پدر بی پول» می‌تواند بهترین نقطه شروع برای تمام کسانی باشد که می‌خواهند کنترلی بر وضعیت مالی خود داشته باشند و در آینده کنترل امور مالی‌شان را را به بهترین شکل بدست بگیرند.

با‌‌‌‌‌‌‌ توجه به این که مدت زیادی از مطرح شدن اعمال تغییرات مهم در نحوه اشتغال و کارفرمایی می‌گذرد، این کتاب به شما یاد می‌دهد که چطور به جای سخت کار کردن کاری کنید که برای شما پولساز باشد. نویسنده در این کتاب ارزش‌های سرمایه گذاری را نشان می‌دهد. همچنین «کیوساکی» در این اثر به مقایسه مواردی از قبیل آموزش‌های طبقات مختلف جامعه پرداخته و این مسئله به خوبی نشان‌دهنده تفاوت دو طبقه ضعیف و ثروتمند است.

۶:کتاب فصل های زندگی

کتاب «فصل های زندگی» اثر «جیم ران» است. آقای «امیررضا هاشمی» این کتاب را به فارسی ترجمه کرده‌اند. قطعا این کتاب به عنوان یکی از کتاب‌های موفقیت ارزش خواندن را دارد.

کتاب «فصل های زندگی» خلاصه‌ای از زندگی و نظرات «جیم ران» است که در طول چهار دهه از زندگی خودش به دست آورده است. این کتاب سعی دارد اتفاقات، فرصت‌ها و چالش‌های زندگی و خطوطی موازی بین زندگی و فصل‌های مختلف را به تصویر بکشد. «جیم ران» در کتاب بسیار خواندنی  و کاربردی «فصل های زندگی»  زندگی را به فصل های سال تشبیه کرده؛ قصد دارد به مخاطبین خود بگوید همانند فصل‌هایی که بدون توقف در حال تغییر هستند، ما باید بیاموزیم چطور از این تغییرها در راستای موفقیت خود استفاده کنیم.

 

۷: کتاب زمین های الماس

کتاب«زمین های الماس» با نویسندگی «راسل اچ کانول» است. این کتاب با ترجمه آقای «امیر نادری باروق» یکی دیگر از بهترین کتاب های موفقیت در دنیا است. اصل داستان این کتاب براساس یک قصه کهن ایرانی است و خوانندگان نوجوان زیادی را به خود جلب کرده است.

«زمین های الماس» کتابی سرشار از انگیزه و گنج است.دکتر «کانول» در این کتاب ارزشمند و البته کم حجم عقیده خود را راجع به موفقیت بیان می‌کند و می‌گوید نباید موفقیت را در دوردست‌ها جست‌و‌جو کرد بلکه باید خوشبختی و موفقیت را در زندگی خود یافت.

نویسنده در یکی از  جمله‌های  معروف این کتاب می‌گوید: خوشبختی در حیات خلوت شما است، نباید برای یافتن آن به چراگاه‌های سبز تر کوچ کنید. «کانول» در کتاب «زمین های الماس» همچنین می‌گوید: نباید مردان و زنان بی عیب و نقص طلب پول کنند؛او می‌گوید “پول در بالاترین نقطه اوج شمااست پس باید به اندازه‌ای بلند پرواز باشید که بتوانید به آن برسید.

۸:کتاب راه جنگجوی صلح جو

کتاب «راه جنگجوی صلح جو» نوشته «دن میلمن» است. مترجم این کتاب خانم «فریده مهدوی دامغانی» است. این کتاب انگیزشی و تاثیر گذار با زدن تلنگرهایی به افرادی که در مقابل مشکلات ناامید شده‌اند می‌گوید حالا وقت تسلیم شدن نیست و آنان را تشویق به رسیدن به هدف به هر نحوی می‌کند.

کتاب «جنگجوی صلح جو» پرفروش‌ ترین کتاب‌ موفقیت بین المللی است. این کتاب به صورت داستانی انگیزشی نگارش شده است و به این موضوع اشاره می‌کند که هیچ کس در دنیا نیست که موفق باشد،بدون این که احساس سرزندگی یا خوشحالی کند.

به گفته «دن میلمن» داستان این کتاب را از یک پیرمرد اسرار آمیز یاد گرفته است که از او به نام «سقراط» یاد می‌کند.درس‌هایی که «میلمن» از «سقراط» یاد گرفته و بعدا پذیرفته است برای هر فردی که معنی جامع‌تری از زندگی را جست‌وجو می‌کند، مفید هستند.موضوع این کتاب در مورد کشف دوباره معنای بزرگتر زندگی وهدف آن است.

۹: کتاب ۷ عادت افراد بسیار کارآمد

نویسنده این کتاب فوق العاده «استفان کاوی» است. ترجمه کتاب «۷عادت افراد بسیار کارآمد» توسط آقای «مرتضی نظری» انجام شده است. در این کتاب نویسنده سعی در تشریح هفت عادت افراد موفق و کارآمد دارد. نویسنده به خواننده فرصتی می‌دهد تا برای کشف خود تلاش کند، از این رو این کتاب یکی از بهترین کتاب های موفقیت است.

«استفان کاوی» اولین نفری نبوده که کتابی را با چنین موضوعی منتشر کرده است؛ ولی کتاب «۷عادت افراد بسیار کارآمد» او شروع یک علاقه به توسعه فردی محسوب می‌شود. این کتاب فرصتی است برای کشف اعماق وجود خود و تاثیر گذاری بیشتر روی دیگران.

نویسنده درکتابش به ما توصیه می‌کند برای موفق شدن باید بلوغ خودمان را شروع کنیم تا روابط قوی‌تری بسازیم و به موفقیت‌های بزرگ‌تری دست پیدا کنیم. از دیگر مزایای این کتاب این است که اصول بحث شده در این کتاب جهانی هستند و در تمامی حیطه‌های زندگی کاربرد دارند.

۱۰: کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید

کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» اثری سازنده از استاد «ناپلئون هیل»، ترجمه «مهین خالصی» یکی از بهترین کتاب های موفقیت در دنیا است. این کتاب بهترین راهنما برای پیوستن به گروه افراد موفق در جهان است. کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» با رکورد عظیم فروش بیش از ۱۰۰ میلیون بار به عنوان پرفروش‌ ترین کتاب موفقیت نام برده می‌شود.

خیلی از ما در زندگی‌مان آرزوی رسیدن به موفقیت داریم ولی فقط  آرزو کافی نیست، «هیل» درکتابش می‌گوید: تنها در صورتی می‌توانیم به اهداف بزرگ در زندگی‌مان برسیم که اشتیاق و تلاش وصف ناپذیری داشته باشیم. این کتاب که نتیجه تحقیقات ۲۰ ساله نویسنده است و در مورد زندگی ثروتمندان جمع‌آوری شده است.

کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» ۱۳ قدم برای رسیدن به رویا را شرح می‌دهد مانند: اشتیاق، ایمان، پیشنهاد، تخصص، تصویر‌سازی، برنامه‌ریزی، تصمیم، پشتکار، قدرت ذهن برتر و… هر قدم در این کتاب به خوبی تشریح شده است.این کتاب توانسته در مدت کمی تغییرات زیادی در زندگی افراد جویای موفقیت ایجاد کند. چنین کتابی ارزش خواندن بسیاری دارد.

۱۱:کتاب اثر مرکب

از بهترین کتاب های موفقیت که می‌توانید در هر سنی شروع به خواندن آن کنید اثر مرکب است. این کتاب نوشته «دارن هاردی»است و توسط آقای لطیف احمد پور به فارسی ترجمه شده. «هاردی» در کتاب اثر مرکب خواننده را متقاعد می‌کند که این کتاب می‌تواند زندگی‌اش را تغیر دهد.همچنین مطالعه کتاب «اثر مرکب» توسط اساتید مطرح دنیا توصیه شده است و همین امر نشان‌دهنده برتری این کتاب نسبت به کتاب‌های موفقیت دیگر است.

کتاب «اثر مرکب» در شش فصل نگارش شده و سعی در اثبات تئوری خود دارد. این کتاب به صورتی نگارش و هدف گذاری شده که هر مخاطبی با هر سن و سلیقه‌ای بتواند از این کتاب بهره‌مند شود و راه موفقیت را پیش بگیرد. «هاردی» در این کتاب نشان می‌دهد، که چگونه برنامه‌ریزی دقیق و حساب شده می‌تواند در زندگی تاثیر داشته باشد. «هاردی» می‌گوید: اگر شما برای هدف مثبت تلاش کنید، نتایج آن هم برای شما در زندگی مثبت خواهند بود.

۱۲: کتاب قدرت درون ماست

این کتاب «اثر لوئیز ال هی»است که توسط خانم «آرام نیا» و«شمس الدین حسینی» ترجمه شده. کتاب «قدرت درون ماست» به عنوان یکی از بهترین کتاب های موفقیت در آسیا انتخاب شده است و جوایز متعددی دارد. این کتاب به ما نشان می‌دهد که چقدر قدرتمند هستیم و به سوالاتی نظیر چه کسی هستید و نظرتان در مورد زندگی چیست پاسخ می‌دهد.

«لوئیز» می‌گوید: من معتدم قدرتی در درون همه ما وجود دارد که می‌تواند ما را به اهداف خودمان برساند، ما باید همواره از این قدرت خود در راستای موفقیت استفاده کنیم. «لوئی» در جمله دیگری می‌گوید: ما برای رسیدن به هر نوع خوشبختی باید ندای درونی خود را دنبال کنیم و به این کار باور داشته باشیم.

 

سخن پایانی

تمرکز بسیار مهم است زیرا دروازه‌ای است برای تفکر و کشف راه‌های جدید موفقیت، ادراک، حافظه، یادگیری، استدلال، حل مسئله و تصمیم‌گیری. به دست آوردن موفقیت و یک زندگی ایده‌آل بدون تمرکز امکان‌پذیر نیست و می‌تواند به تمام جنبه‌های توانایی و تفکر شما آسیب برساند.

در اینجا یک واقعیت ساده وجود دارد: اگر نمی توانید به طور موثر تمرکز کنید ، قادر به داشتن یک تفکر موثر نخواهید بود. در این مقاله به معرفی ۱۲ مورد از بهترین کتاب های موفقیت پرداختیم؛ کتاب‌هایی همچون:«زمین های الماس، فصل‌های‌ زندگی، حداکثر موفقیت و…». بهترین سایت های موفقیت را در یک مقاله دیگر به طور کامل معرفی کردیم.

همه ما می‌دانیم که بدون فدا کردن چیزی نمی‌توانیم به چیزی که می‌خواهیم برسیم. موفقیت همچنین موارد مختلفی را از شما طلب می‌کند، اما اگر به هدف خود برسید این فداکاری‌ها بی‌فایده نخواهد بود.

برخی از سوالات رایج:

۱. بهترین کتاب‌های موفقیت را نام ببرید؟

۱. کتاب ۱۶ قانون موفقیت
۲. کتاب حداکثر موفقیت
۳. کتاب از خوب تا عالی
۴. کتاب پدر پول‌دار، پدر بی‌پول

۲. کتاب‌های موفقیت راجع به چه موضوعاتی صحبت می‌کنند؟

مجموعه کتاب‌های موفقیت درواقع راجع به مجموعه فعالیت‌هایی در جهت بهبود کسب‌وکار و افزایش عملکرد در زندگی صحبت می‌کنند.

۳. کتاب پدر پول‌دار، پدر بی‌پول راجع به چه موضوعی صحبت می‌کند؟

این کتاب برای افرادی مناسب است که به‌تازگی کسب‌وکار خود را شروع کرده‌اند. بهتر است به این نکته توجه کنند که به‌جای سخت‌کار کردن بهتر است هوشمندانه کار کنند.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مقاله کامل آشنایی با میکرواکشن ، اصول طلایی میکرواکشن

ممکن است تا به حال اصطلاح میکرواکشن را شنیده باشید؛ اما اطلاعاتی از معنا و مفهوم آن ندانید. در حقیقت همان مفهوم ساده‌ای است که هنگام برنامه‌ریزی به آن توجه دارید یا همان اقدامی کوچکی که به‌طور مکرر انجام می‌شود. همچنین می‌توان گفت همان برداشتن گام‌های کوچک که برای رسیدن به گام‌های بزرگ برمی‌دارید است. امروزه بسیاری از کتاب‌ها و سخنرانان انگیزشی این موضوع را به مخاطب خود ارائه می‌دهند و در رابطه با آن صحبت می‌کنند. دقت داشته باشید این راهکار می‌تواند برای عملی کردن برنامه‌ها گزینه مناسبی باشد.

نکته مهمی که در مفهوم میکرواکشن وجود دارد، برداشتن گام نخست است. شما باید در ابتدا فکری که در ذهن خوددارید را عملی کنید. همچنین باید بدانید که این موضوع امکان دارد در ابتدا برای‌تان مشکل باشد؛ اما راهی است برای انجام عمیق، افکار سطحی که باعث کشفیات، تغییرات درونی، پیدایش استعداد، تغییر سبک زندگی، افزایش هوش کلامی و افزایش مهارت‌های ارتباطی می‌شود.

ما با برداشتن قدم‌های کوچک می‌توانیم به اهداف خود برسیم و این همان مفهومی است که می‌توان از میکرواکشن استنباط کرد. شاید شما با مشاوره تحصیلی یا افراد باتجربه و موفق درباره‌ی نحوه برنامه‌ریزی درسی و یا کاری صحبت کرده باشید و حتما شنیده‌اید که برای انجام کاری باید ممارست و انضباط وجود داشته باشد. به‌طور مثال فرض کنید شما می‌خواهید ۱۰۰ کلمه انگلیسی را یاد بگیرید.

آیا ممکن است شما یک‌شبه صد کلمه انگلیسی که با آن ناآشنا هستید را یاد بگیرید؟ خیر، این عمل غیرممکن و یا سخت است؛ ولی شما می‌توانید با استفاده از مفهوم میکرواکشن، برنامه‌ریزی خوبی ترتیب دهید. به‌طور مثال می‌توانید روزی دو یا سه کلمه از آن را یاد بگیرید و به‌طور میانگین پنجاه روز دیگر شما این کلمات را به‌خوبی یاد گرفته‌اید. این موضوع اهمیت میکرواکشن را به‌خوبی نشان می‌دهد؛ بنابراین توصیه می‌شود از آن غافل نشوید.

به‌طورکلی مفهوم میکرواکشن قدم‌های کوچک و مستمر است. بدون شک اگر شما به‌سختی یادگیری ۱۰۰ کلمه زبان فکر می‌کردید، همیشه در همان پله اول می‌ماندید. به‌طوری‌که اگر برای رسیدن به یک هدف بازه زمانی کمی را در نظر بگیرید ممکن است به شما فشار بیاید و شما را خسته کند، اما اهداف هرچه ساده و کوچک باشند، زمان لازم برای رسید به آن کم‌تر است و آسان‌تر می‌شود و نتیجه خوبی در درازمدت نیز خواهد داشت.

تمام این دلایل ناشی از ذهن انسان است؛ به‌طوری‌که ذهن انسان به تغییرات بزرگ واکنش منفی نشان می‌دهد و در مقابل تغییرات بزرگ مقابله می‌کند و به همین خاطر است که بعد از انجام تغییرات بزرگ حس دلسردی به فرد رجوع می‌کند، اما تغییرات کوچک و ساده مغز را به‌صورت آرام با شرایط و تغییرات آشنا نگه می‌دارد و به دنبال آن پذیرش تغییرات برای ذهن راحت‌تر می‌شود.

اهمیت میکرواکشن در زندگی روزمره

تا به اینجا به سوال میکرواکشن چیست پاسخ دادیم و به‌صورت کلی این موضوع را بررسی کردیم؛ اما لازم به ذکر است که این موضوع اهمیت‌های بسیاری دارد که ما به آن‌ها اشاره نداشتیم. در ادامه متن تصمیم داریم به بررسی اهمیت میکرواکشن بپردازیم تا شما نیز از آن‌ها مطلع شوید.

عادت به مطالعه

ممکن است افراد زیادی به مطالعه علاقه‌مند باشند، ولی نتوانند کتاب خواندن را به یک عادت تبدیل کنند. حتی امکان دارد خود شما نیز این تجربه را داشته باشید که به خواندن یک کتاب بپردازید ولی بعد از چند روز از خواندن آن خسته شوید و آن را کنار بگذارید. راه‌حل این مشکل پیش‌تر گفته شد، شما می‌توانید آهسته اما پیوسته پیشروی کنید.

به‌طور مثال روزی یک صفحه یا یک پاراگراف از کتاب دل‌خواه‌تان را بخوانید، سپس بعد از مدتی تداوم و مطالعه هرروزه، این کار برای شما راحت‌تر می‌شود و به‌صورت یک عادت در می‌آید. این پیشنهاد ممکن است روند کندی به نظر برسد، ولی نتیجه خوبی و مطمئنی خواهد داشت که بعد از یک سال شما دیگر نمی‌توانید این عادت را ترک کنید و مطالعه کردن برای شما مانند غذا خوردن می‌شود.

حال بعد از تداوم و تکرار مستمر هر روزه شما می‌توانید در بلندمدت به‌صورت کم‌کم تعداد صفحات مطالعه خود را بیشتر کنید و این‌ چنین فهرست کتاب‌های خوانده شده شما زیاد می‌شود. دقت داشته باشید که اگر روز اول از همان مقدار کم شروع نکرده بودید بعد از یک سال، مطالعه هم مانند غذا خوردن برای‌تان ضروری و عادت نبود.

عادات غذایی

در این مورد نیز می‌توان از مفهوم میکرواکشن کمک گرفت. به‌طوری‌که مثلا اگر تا به حال یک لقمه را ۶ دفعه می‌جویدید، لازم نیست به یک‌باره تعدادش را به ۴۰ برسانید. تنها کافیست ۶ بار جویدن را به ۸ بار جویدن برسانید. یا اگر آب کم می‌نوشید ابتدا روزی نصف لیوان را امتحان کنید و بعد از گذشت بازه زمانی زیاد آن را به ۳ لیوان در روز برسانید.

عادت به ورزش

خیلی از ما ممکن است از چاقی رنج ببریم و از آن رضایت نداشته باشیم، ولی اراده ورزش کردن و یا کم خوری را هم در خودمان نبینیم. با کمک مفهوم میکرواکشن می‌توانیم این عادات رو در خود تقویت کنیم. برای مثال لازم نیست یک دفعه یک ساعت در روز ورزش کنید، فقط کافی است با برنامه همیشگی و روتین در تایم مشخص از تایم کم مثلا ۳ دقیقه در روز است شروع شود و بعد از مدتی که به‌صورت عادت درآمد، تایم آن را بیشتر کنید.

اندازه خوردن

برای برخی افراد که چاق هستند، کم خوری سخت است؛ پس می‌توانند از یک قاشق کمتر (یک قاشق کمتر برنج) شروع کنند و به ترتیب این روند را افزایش دهند، حتی ممکن است افراد لاغر از کم خوری خود رنج ببرند که آن‌ها نیز می‌توانند از افزایش یک قاشق به غذای خود شروع کنند. یا یکسری از افراد در خوردن چای با قند زیاده‌روی می‌کنند که این افراد نیز می‌توانند با کمک مفهوم میکرواکشن این عادت خود را ترک کنند.

صرفه‌جویی

ممکن است شما آدم ولخرجی باشید و نتوانید مقدار پول لازم را در ماه پس‌انداز کنید. پس برای شروع می‌توانید ماهانه مقداری از درآمد خود را، هرچند کم پس‌انداز کنید و بهترین کار اولویت‌بندی نیازها و خرج‌ها است که از این طریق شما می‌توانید با برنامه‌ریزی بهتر به پس‌انداز پول خود بپردازید.

مثلا اگر قبض آب و برق خانه شما زیاد می‌شود، نشانه پرمصرفی شما و خانواده‌تان است؛ بنابراین شما می‌توانید با اقدامات کوچکی مصرف‌تان را کاهش دهید. برای مثال در اوج مصرف از روشن کردن ماشین لباسشویی و دیگر موارد غیرضروری خودداری کنید.

افرادی که دوستشان دارید

افرادی که به شما حس مثبت، شادی و مفید بودن می‌دهند می‌توانند مشوق خوبی برای پیشرفت و عملکرد بهتر شما باشند؛ پس این گوهران ناب را که در زنگی شما حکم محرک مثبت را دارند از دست ندهید و ده دقیقه از استراحت خود را می‌توانید صرف تماس و صحبت با دوستان‌تان کنید.

پیاده‌روی

هرگاه احساس سردرگمی یا خستگی ذهنی داشتید، می‌توانید با پیاده‌روی آن را برطرف کنید، به‌طوری‌که 10 دقیقه پیاده‌روی می‌تواند باعث عملکرد درست مغز و جسم شما می‌شود. همچنین پیاده‌روی زیر نور خورشید به مدت 10 دقیقه، میزان قابل‌توجهی از ویتامین D مورد نیاز بدن را فراهم می‌کند که باعث جذب کلسیم بدن در استخوان‌ها، چربی سوزی و کاهش استرس می‌شود. شاید بگویید ویتامین D مورد نیاز بدن را می‌توانیم با خوردن غذا جذب کنیم؛ اما دقت داشته باشید که عامل اصلی جذب ویتامین D در بدن به‌طور 80 تا 90 درصد از تابش نور خورشید است و با این اوصاف نباید از کنار آن به‌راحتی گذشت.

توسعه کاری

سعی کنید در محیط خانه یا محل کارتان اطراف تمیز و مرتبی داشته باشید؛ مثلا میز مرتبی برای کار خود در نظر بگیرید و سعی کنی میزتان را خودتان مرتب کنید و وسایل را با نظم خودتان جایگذاری کنید؛ چرا که این کار باعث می‌شود برای روز بعد شما وظایف خود را بدانید و بتوانید به‌درستی برنامه‌ریزی کنید. در حقیقت این عمل شلوغی و سردرگمی شما را نسبت به کارتان کاهش می‌دهد. اگر شما به دنبال پیشرفت در شغلتان و یا یک بیزینس هستید، بهتر است برای تداوم فکر، ذهن و برنامه‌ریزی خود انضباط داشته باشید و به تمیزی محیط اطراف خود اهمیت دهید.

راهکارهای مناسب ده‌دقیقه‌ای

۱۰ دقیقه استراحت کردن می‌تواند از خستگی جسمانی شما بکاهد، یا می‌توانید از این ۱۰ دقیقه برای آرامش روحی خود وقت بگذارید که این عمل بازده بیشتری دارد.

برای این کار بهتر است روی نقاط قوت و اهداف خود تمرکز داشته باشید، چرا که آرامش روانی یکی از اساسی‌ترین عوامل افزایش عملکردهای فردی زندگی شما است، به‌طوری‌که امکان دارد شما بخواهید کار آسانی را انجام دهید ولی در شرایط روحی مناسبی نباشید، پس آن کار برای شما سخت و ناممکن خواهد شد.

از خودتان قدردانی کنید؛ چرا که اعتماد به ‌نفس و قدرت درونی شما را افزایش می‌دهد. این عمل باعث می‌شود که تمرکز شما روی نیمه ‌پر لیوان باشد و در نتیجه کارها برای شما آسان‌تر شود. به‌طور مثال می‌توانید ۱۰ دقیقه از زمان را به فردی که در زندگی شما را تشویق می‌کند و به شما انگیزه مثبت می‌دهد، وقت بگذرانید.

به کارهایی که اصلا فکرش را نمی‌کردید بتوانید انجام دهید فکر کنید. یا از تفریحات خود استفاده کنید؛ به‌طور مثال اگر با نوشتن حال‌تان خوب می‌شود، دست به قلم شوید، اگر با ترسیم و نقاشی حال‌تان خوب می‌شود این کار را انجام دهید، موسیقی گوش دهید، به‌طورکلی به هر عمل یا فردی که باعث ایجاد انگیزه و روحیه مثبت در شما می‌شود فکر کنید.

 

فلسفه ژاپنی‌ها

آیا درباره‌ی فلسفه ژاپنی به نام «کایزن» شنیده‌اید؟ فلسفه ژاپنی کایزن، می‌گوید زبان جدید، دنیای جدید، فرهنگ جدید! همان‌طور که می‌دانید هر کشور برای خود یک سری آداب، رسوم و گویشی دارد. حال ژاپنی‌ها با این اصطلاح زیبا می‌خواهند بگویند با یادگیری زبان جدید، مسیر فکری شما رشد و تغییر پیدا می‌کند و باعث تغییر در روند زندگی شما می‌شود؛ پس شما با یک زندگی جدید و با طرز فکر و عادات جدیدی روبه‌رو می‌شوید.

این مثال می‌خواهد بگوید اگر قصد یادگیری زبان جدیدی را دارید، نیازی نیست چندین ساعت از روز خود را برای رفتن به آموزشگاه صرف کنید؛ تنها کافی است خود را مجاب به یادگیری آن کنید؛ مثلا با استفاده از نرم‌افزارها، اپلیکیشن‌های جدید و یا شبکه‌های اجتماعی، می‌توانید برای فراگیری زبان جدید کمک بگیرید. با توجه به مفهوم میکرواکشن، لازم نیست یک‌روزه برنامه چند ساعته برای مطالعه زبان جدید بگذارید، کافی است از ۱۰ دقیقه مطالعه شروع کنید و بعد از استمرار و عادت، تایم مطالعه را بیشتر کنید.

تندخوانی

سعی کنید تندتر بخوانید. تندخوانی علاوه بر اینکه باعث عملکرد سریع مغز می‌شود، تمرین مناسبی برای آماده‌تر و هوشیارتر کردن ذهن شما نیز خواهد بود. ۱۰ دقیقه مطالعه، زمان مفیدی برای شما خواهد بود که بتوانید در مدت زمان کم، محتوای زیادی را فرا بگیرید. عمدتا محتوای آموزشی که ما اکنون شاهد آن‌ها هستیم، حالت نوشتاری و متنی دارند و شما می‌بایست وقت بگذارید و آن‌ها را بخوانید.

تندخوانی جزء مهارت‌هایی است که شما بهتر است آن کسب کنید؛ به‌طور مثال شما باید بتوانید در ۱۰ دقیقه، ۱۰ صفحه را مطالعه کنید. البته دقت داشته باشید که درک مطلب نیز مهم و اساسی است، پس در کنار سریع خواندن، باید با دقت مطالعه کنید تا متوجه مطلب شوید.

به‌طور متوسط افراد می‌توانند تا ۳۰۰ کاراکتر را در عرض یک دقیقه مطالعه کنند که این میزان در ساعت به ۳۰ صفحه نیز می‌رسد. البته این آمار خوبی نیست، زیرا تندخوانی خوب است که علاوه بر دقت و درک مطلب، در یک ساعت بتواند تا بیشتر از ۶۰ صفحه را مطالعه کند.

نکاتی برای تندخوانی لازم است که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.

  1. افزایش تمرکز
  2. استفاده از نشانگر برای خواندن و گم نکردن سطرها
  3. فراموش کردن خواندن لغت به لغت
  4. عدم برگشت به متن قبلی
  5. حرکت چشم به جای حرکت سر
  6. مرور هدف متن در ذهن
  7. عدم مطالعه با صدای بلند

با ۱۰ دقیقه مطالعه در روز و رعایت نکات گفته شده می‌توانید پس از مدتی روان‌خوانی و مهارت تندخوانی خود را افزایش دهید.

برای رفع خستگی اشکالی ندارد چرت بزنید

گاهی اوقات ناچار به استراحت چند دقیقه‌ای هستید، پس به جای خوردن چندین لیوان قهوه پشت سر هم و خوردن انرژی‌زا که در بلند مدت عوارض ناگواری به همراه دارد، استراحت کنید تا فکر و ذهن‌تان استراحت کند.

تا به اینجا اطلاعات کاملی را در راستای پاسخ به سوال میکرواکشن چیست در اختیارتان قرار دادیم. همچنین در رابطه بااهمیت آن نیز صحبت کردیم. حال دقت داشته باشید که مطلع بودن از اصول میکرواکشن نیز اهمیت دارد. در ادامه ۶ اصول میکرواکشن که از اهمیت بسیاری برخوردار هستند و به‌طور کامل به آن‌ها پرداختیم را نام خواهیم برد تا بتوانید به‌خوبی جمع‌بندی کنید.

  1. غذای روح
  2. زبان جدید، دنیای جدید، فرهنگ‌های جدید
  3. یک کلمه بیشتر یاد بگیر
  4. تندتر بخوان
  5. اشکال ندارد یکم چرت هم بزنی
  6. دیدن افرادی که دوستشان دارید

برخی از سوالات رایج:

۱. میکرو اکشن را توضیح دهید؟

در حالت کلی به قدم‌های ساده و کوچک در راستای رسیدن به اهداف مشخص در بازه‌های زمانی مختلف میکرو اکشن گفته می‌شود.

۲. کاربرد مهم میکرو اکشن در زندگی چیست؟

۱. عادت به مطالعه روزانه
۲. خوردن غذای سالم
۳. ورزش روزانه
۴. زمان‌بندی کارها

۳. برای تندخوانی به چه مواردی نیاز است؟

۱. افزایش تمرکز
۲. استفاده از نشانه
۳. مرور هدف در ذهن
۴. عدم برگشت به متن قبلی




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مفهوم سبد مهارت ، شیوه کمک سبد مهارت به ما

اگر به قرن‌‌ های گذشته نگاه کنیم، افراد معمولاً با شغل و اصطلاحا سبد مهارت خود شناخته می‌‌ شدند. در واقع وقتی صحبت از یک شخص می‌‌ شد برای آن که همه او را بشناسند، به شغل او اشاره می‌‌ شد. امروزه دیگر چنین عنوان‌‌ هایی اهمیت ندارد، اما این مسئله که یک فرد چه توانایی‌‌ هایی دارد، هنوز هم مطرح است.

مهارت یا توانایی افراد در استفاده از یک دانش خاص، موضوعی است که امروزه ذهن بشر را بسیار بیشتر از پیش به خود مشغول کرده است. برای مثال همه ما با شروع سال جدید سعی می‌‌ کنیم تا ویژگی‌‌ های خود را ارتقاء دهیم و مهارت‌‌ های جدید به خود اضافه کنیم. بحث سبد مهارتی، موضوعی است که امروزه زیاد به آن پرداخته می‌‌ شود و ما هم می‌‌ خواهیم در این مقاله با ارائه اطلاعات کارآمد، دانش شما را از این موضوع بالا ببریم.

مهارت چیست؟

این که مهارت چیست را می‌‌ توانیم با یک مثال به روشنی توضیح دهیم. در ذهن خود یک نقاش حرفه‌‌ای را مجسم کنید که در حال کشیدن یک پرتره است. حتماً زمانی وجود داشته است که او با دیدن نقاشان دیگر با خود اندیشیده که چگونه یک نفر می‌‌تواند با چند حرکت قلم چنین آثاری از خود به جا بگذارد. نقاشی که همزمان با دیدن سوژه، از بین قلم‌‌ ها، مناسب‌‌ ترین را انتخاب می‌‌ کند و به راحتی و در عرض چند ثانیه انواع رنگ‌‌ ها را با هم مخلوط کرده و رنگ جدید می‌‌ رسد.

اما زمانی که خود مراحل یادگیری را پشت سر گذاشت و شروع به فعالیت در این حرفه کردف متوجه شد که هیچ نیازی به توجه بیش از حد نیست و آنقدر ذهن و دست او هماهنگ است که نه تنها می‌‌تواند کار نقاشی را انجام دهد، بلکه می‌‌تواند هم زمان به چیزهای دیگر فکر کند، با دیگری صحبت کند و بدون این که رشته کار از دست او خارج شود، به موسیقی گوش کند.

بنابراین مهارت، به در هم آمیختن دانش و تجربه گفته می‌‌ شود، به صورتی که یک توانایی در وجود ما ایجاد کند. مثال دیگری که می‌‌توانیم بیان کنیم، رانندگی کردن است. با وجود حساسیتی که این کار دارد و ابزار زیادی که در حین رانندگی با آن سر و کار داریم، در حین رانندگی با دیگران صحبت می‌‌کنیم و اصلاً به کاری که در لحظه انجام می‌‌دهیم فکر نمی‌‌کنیم.

تفاوت دانش با مهارت چیست؟

با توجه به تعریفی که از مهارت ارائه دادیم، احتمالاً متوجه شده‌‌ اید که چه تفاوتی بین دانش و مهارت وجود دارد. دانش تنها اطلاعاتی است که افراد در مورد یک موضوع کسب می‌‌کنند. برای مثال دانشجویان پزشکی در کلاس درس اطلاعات زیادی درمورد قلب و عروق به دست می‌‌ آورند، اما تا زمانی که در کنار یک پزشک حاذق عمل قلب را ندیده باشند و پس از آن سال‌‌ها این کار را انجام نداده باشند، نمی‌‌توانند ادعایی بر مهارت در جراحی قلب داشته باشند.

بنابراین باید چنین نتیجه گرفت که مهارت از تجربه، تمرین و تکرار زیاد به دست می‌‌آید. پس دانش صرفاً اطلاعاتی است که در ذهن ذخیره می‌‌شود و مهارت کاربری آن اطلاعات به مرور زمان است.

سبد مهارت چیست؟

سبد مهارت یا Skill Portfolio، به مجموعه‌‌ ای از مهارت‌‌های هر فرد گفته می‌‌شود که ارزشمند هستند. وقتی افراد برای استخدام می‌‌خواهند یک پرتفولیو بسازند، نیاز است که تمام مهارت‌‌های خود را در آن وارد کنند. این چیزی است که کارفرمایان انتظار دارند ببینند.

اما وقتی به این شکل از مهارت‌‌های افراد و این که سبد مهارت چیست، صحبت می‌‌کنیم، منظورمان تمام مهارت‌‌های است که افراد باید در زندگی خود داشته باشند. تنها بخشی از سبد مهارتی هر فرد تخصصی است و به شغل او و زمینه فعالیت حرفه‌‌ای او مربوط می‌شود، اما باقی آن‌‌ ها مهارت‌‌ هایی هستند که زندگی را برای او راحت‌‌ تر کرده است.

در ابتدا اشاره کردیم که مجموعه مهارت‌‌ های ارزشمند، سبد مهارت هستند، اما منظور چیست؟ در پاسخ باید بگوییم که مهارت‌‌ هایی باید در سبد قرار بگیرند، که زندگی را برای صاحبان‌‌ آن‌‌ ها راحت‌‌ تر کرده‌‌ اند و به آرامش و آسایش او کمک می‌‌ کنند.

چه مهارت‌‌ هایی در سبد مهارت قرار می‌‌ گیرند؟

مهارت‌‌ها را می‌‌ توانیم در چند دسته تقسیم‌‌ بندی کنیم و به این ترتیب بگوییم که هر سبد مهارت باید شامل چه مهارت‌‌ هایی باشد.

  1. بخش اول: مهارت‌‌ های اساسی

این مهارت‌‌ها باید بخشی جدایی ناپذیر از زندگی همگی ما باشد. در طول روز ما با افراد و وقایع مختلفی روبه‌رو می‌‌شویم و نیاز داریم تا به شکلی منطقی با آن‌ها برخورد کنیم. با وجودی که احساسات بخشی از وجود انسان‌‌ها است، اما نباید اجازه بدهیم که در هر شرایطی بر ما چیره شود. تمام این مهارت‌‌ ها اگر به درستی آموخته شوند و به درستی از آن‌‌ها استفاده شود، به بهبود شرایط زندگی ما کمک می‌‌کنند. به این ترتیب مهارت‌‌ های اساسی این گونه انتخاب می‌‌ شوند:

  • تصمیم‌‌ گیری

توانایی تصمیم‌‌ گیری از مهارت‌‌ های اساسی است. چرا که عدم توانایی در این کار می‌تواند مشکلات بسیاری به دنبال داشته باشد. افرادی که نمی‌‌توانند به موقع از بین گزینه‌های موجود انتخاب کنند، ممکن است با مشکلات بعدی زیادی روبه‌رو شوند.

  • حل مسئله

توانایی حل مسئله در هر شرایطی به کمک ما می‌‌آید. اگر در مواجهه با مشکلات یا چالش‌‌ ها، هر چقدر کوچک بتوانیم به موقع تصمیم‌‌گیری کنیم خواهیم دید که تا چه اندازه اعتماد به نفس بیشتری خواهیم داشت.

  • تفکر خلاقانه

ایده پردازی و تفکر خلاقانه جزئی از ویژگی‌ هایی است که بشر را از سایر گونه‌‌ های جانوری متمایز کرده است. انسان‌ ها می‌‌ توانند در زمان نیاز با پیاده کردن یک ایده خلاقانه مشکلات خود را حل کرده و تغییری در زندگی خود و اطرافیان‌ شان ایجاد کنند، درست مثل اختراعات بی‌‌ شماری که وجود دارد. اما اگر در مقیاس کوچک هم به این موضوع نگاه کنیم نمونه‌‌های بسیاری خواهیم یافت.

  • مدیریت احساسات

مدیریت احساسات یکی از مهارت‌‌هایی است که منجر به تفکر و تصمیم‌‌ گیری عاقلانه می‌‌شود. ممکن است تصور کنید که مقصود ما رد کردن احساسات است، اما اصلاً چنین نیست. انسان بدون احساسات خود معنا ندارد.

اما تصور کنید در یک خیابان شاهد یک تصادف رانندگی هستید و سرنشینان زخمی شده‌‌ اند، یا این که یک آتش سوزی در ساختمان شما رخ داده است، آیا باید اجازه دهید احساس ترس و نگرانی یا شک مانع کمک خواستن و انجام اقدامات لازم شود؟ شاید بگویید در آن لحظه کنترل احساسات سخت است.

حق با شما است، اما وقتی به آن به چشم مهارت نگاه کنیم، خواهیم دید که باید آنقدر در وجود ما نهادینه شده باشد، که به صورت غیر ارادی کار درست را انجام دهیم.

  • مدیریت ارتباطات

مدیریت ارتباطات یعنی این که بدانیم با چه افرادی و تا چه حدی وارد رابطه شویم. بسیار مهم است که بدانیم رابطه عاشقانه، کاری، دوستانه و خانوادگی با هم متفاوت هستند و نمی‌‌توان در تمام این‌‌ها به یک شکل رفتار کرد. ارتباط با دیگران دو وجه مخرب دارد، یکی این که آنقدر صمیمیت وارد رابطه کنیم که به خود ضربه بزنیم، یا آنقدر سرد باشیم که عملاً ماهیت ارتباط زیر سؤال برود. بنابراین مهارت مدیریت ارتباطات می‌‌تواند به این موضوع کمک بزرگی کند.

  • بازیابی بعد از شکست

توانایی بازیابی بعد از شکست و تسلط بر خود از آن دسته مهارت‌‌ هایی است که نبود آن ما را به دردسر خواهد انداخت. در ابتدا باید این را بپذیرید که از بین تلاش‌‌ هایی که برای یک کار می‌‌کنیم، تنها یکی منجر به پیروزی می‌‌ شود و مابقی شکست‌‌ هایی هستند که تجربه ما را برای رسیدن به آن پیروزی افزایش می‌دهند. سپس می‌‌ توانید تلاش برای تسلط به خود را به کار بگیرید.

  • انضباط شخصی

وجود انضباط شخصی یعنی این که نه تنها در ذهن خود بلکه در محل زندگی خود نیز ترتیب و نظم وجود داشته باشد. این که دقایق طولانی به دنبال چیزی بگردیم، می‌‌ تواند در ما ایجاد احساس ناامیدی کند.

  • برنامه‌‌ریزی

اگر زندگی افراد موفق را مطالعه کنید، می‌‌ بینید که برنامه‌‌ ریزی مؤثر فعالیت‌‌ها و زمان یکی از مهارت‌‌ هایی است به روشنی وجود دارد و آن را به دیگران نیز توصیه می‌‌ کنند که، پس از بیدار شدن از خواب، روز خود را برنامه‌‌ ریزی کنید.

  1. بخش دوم: مهارت‌‌ های شخصی

در این بخش مهارت‌‌ هایی قرار می‌‌ گیرند که به بهبود ارتباط ما با خودمان کمک می‌‌ کند، بنابراین دیگران در آن جایی ندارند. تعدادی از این مهارت‌‌ها در بین مهارت‌‌ های اساسی دیده می‌ شوند، که وجود آن­ها در آن لیست توجیه‌‌ پذیر است. اما مهارت‌‌ های دیگری نیز وجود دارند که در سبد مهارت شخصی قرار می‌‌گیرند که از این قرار هستند:

  • مدیریت بحران

مدیریت بحران از این دسته مهارت‌‌ها است. تصور کنید که بیرون از خانه هستید و به سبب مشکلات فنی بانک، کارت شما در عابر بانک گیر کرده است. نباید انتظار داشته باشید کسی به کمک شما بیاید. اگر چه این بحران بسیار پیش پا افتاده است، اما به هر حال به شخص شما مربوط می‌‌ شود و ممکن است برای بسیاری نگران کننده باشد.

  • مدیریت اضطراب

مدیریت اضطراب یکی دیگر از موارد بسیار مهم است. متأسفانه بسیاری از ما به این دلیل که نمی‌‌توانیم اضطراب‌‌های خود را مدیریت کنیم، با مشکلات زیادی مانند فکر کردن بیش از حد به موضوعات منفی دچار می‌‌شویم، که روی عملکرد ما تأثیر منفی می‌‌گذارد.

  • خود آگاهی

خود آگاهی، یک مهارت ضروری برای هر شخص است. با این مهارت ما می‌‌توانیم خودمان را به خوبی بشناسیم و با شناخت نقاط ضعف و قوت به خود کمک کنیم.

  1. بخش سوم: مهارت‌‌ های تخصصی

در این بخش از سبد مهارت، افراد باید متناسب با شغل خود مهارت‌‌ها را قرار دهند. برای مثال اگر شما یک طراح سایت هستید، یا قصد دارید به این شغل روی آورید، باید ابتدا شغل طراحی وب سایت را از منظرهای مختلف بررسی کرده و مجموعه مهارت‌‌های لازم را برای آن بیابید و سپس کافی است شروع به یادگیری کنید.

پس از آن که دانش کافی به دست آوردید، باید برای تبدیل آن‌‌ها به مهارت تلاش کنید و با انجام نمونه کارهای مختلف اسنادی ایجاد کنید که توانایی شما را در هر یک از مهارت‌‌ها نشان دهد.

در این مثال مجموعه مهارت‌‌ ها به شکل زیر خواهند بود:

  • برنامه نویسی سمت کاربر
  • برنامه نویسی سمت سرور
  • امنیت وب سایت
  • CMSهایی نظیر وردپرس
  • UI/UX
  1. بخش چهارم: مهارت‌‌ های اجتماعی

بخشی از مهارت‌‌ هایی که در بخش اول به آن‌‌ ها اشاره کردیم، از مهارت‌‌های اجتماعی هستند، با این حال در این بخش می‌‌توانیم کمی ریزتر به ماجرا نگاه کنیم. مهارت‌های اجتماعی به توانایی‌‌هایی گفته می‌‌شود که با استفاده از آن‌‌ها قادر خواهیم بود با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. این ارتباط می‌‌تواند نوشتاری، زبانی، توسط حرکات بدن و ظاهر ما باشد. لیست زیر تعدادی از این مهارت‌‌ها را در بر می‌‌گیرد.

  • همدلی

همدلی و همدردی نیز مهارت‌‌ های اجتماعی بسیار مهمی هستند، چرا که منجر به درک افراد دیگر می‌شوند و به این ترتیب، قضاوت نا به جا در جامعه کاهش می‌‌یابد، بنابراین می‌‌توان به عنوان یکی از مهارت‌های مهم از آن یاد کرد.

  • احترام

احترام گذاشتن یک از مهارت‌‌هایی است در خانواده و از ابتدای سال‌‌های زندگی آموخته می‌شود. بنابراین افرادی که از تربیت خانوادگی خوبی برخوردار هستند، نیازی به یادگیری مستقیم این مهارت ندارند و در طول سال‌‌های زندگی این مهارت به خوبی در آن‌‌ها نهادینه می‌‌شود.

  • ارتباط کلامی

سخنوری نه به شکلی که از یک سخنران حرفه‌‌ای انتظار می‌‌رود، اما به قدری که بدون مشکل بتوانیم با دیگری صحبت کنیم.

  • ارتباط نوشتاری

توانایی ارتباط نوشتاری نیز مهم است. ممکن است افراد نیاز به نوشتن نامه برای سازمانی داشته باشند، بنابراین انتظار می‌‌رود همگی ما بتوانیم مکاتبات رسمی را تا حد معمولی که یک شهروند با آن سر و کار دارد، بدانیم.

چگونه برای خودمان سبد مهارت بسازیم؟

شاید از خود بپرسید، چگونه باید آموزش سبد مهارت را بگذرانم؟ در پاسخ نمی‌‌توان گفت که باید به درون خود و خواسته‌‌ها و اهداف خود نگاه کنید. اکنون که سال ۱۴۰۲ را به تازگی آغاز کردیم، بهترین زمان برای کسب مهارت است. در ابتدا به خود بگویید که: «من تلاش می‌‌کنم یک سال پیش رو را به بهترین شکل ممکن بگذرانم.» حال باید مشخص کنید که چه اهدافی دارید.

اگر اهداف شما درمورد امور شخصی و شما استف تا حدودی به تیپ شخصیتی شما نیز مربوط می‌شود با این حال می‌‌توانید به راحتی هر آنچه می‌ خواهید بیاموزید و به مرور با تکرار زیاد، آن را به یک مهارت تبدیل کنید. اما اگر به مهارت‌‌های تخصصی و شغلی می‌‌اندیشید، موضوع کمی متفاوت است.

سبد مهارت‌‌ های تخصصی و شغلی در سال ۱۴۰۲

ابتدا باید به اطراف خود و جهان پیرامون نگاه کنید. با یک نگاه ساده خواهید دید که دی طی دو سال گذشته، اتفاقی که برای شغل‌‌ها افتاده است، معادل پیش‌‌بینی‌‌هایی است که برای یک بازره دو ساله می‌‌شد. اکنون شما به هر شغلی که مشغول هستید، باید مهارت‌‌هایی مانند استفاده از شبکه‌‌ های مجازی، بازاریابی اینترنتی، تکنولوژی‌‌های مربوط به شغل خود و سایر مواردی که اینترنت را به شغل شما پیوند می‌‌دهد بیاندیشید.

به هر حال ویروس کوید ۱۹، باعث رویدادهایی شده است که بسیاری از شغل‌‌ها را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین بهتر است وقت و انرژی خود را صرف یادگیری مهارت‌‌ هایی کنیم که در آینده به کار بیاید.

سخن پایانی

حتماً شنیده‌‌ اید که به سرمایه‌‌ گذاران بازار بورس گفته می‌‌شود ساخت پرتفولیو یا سبدی از سهام‌‌ های با ارزش تشکیل دهند تا در طولانی مدت به سودآوری برسند. درمورد سبد مهارت نیز همین موضوع صدق می‌‌ کند. هر مهارتی به درد نمی‌‌خورد و نبود برخی مهارت‌‌ها موجب کمبود می‌‌ شود. وقتی از عبارت سبد سهام استفاده می‌‌ کنیم، باید در نظر داشته باشیم که مجموعه‌‌ ای برای خود می‌‌ سازیم، که ما را در زندگی شخصی، روزمره و کاری کمک کند.

در این مقاله سعی کردیم تا مفهوم مهارت و سبد مهارت را عنوان کنیم و با بیان تعدادی از مهارت‌‌ های ضروری در هر بخش از این سبد، شمایی کلی از آن چه این موضوع قصد بیان آن را دارد نشان دهیم.

آن چه مسلم است، اگر چه برخی از این مهارت‌‌ ها ذاتی به نظر می‌‌ رسد، اما مانند هر موضوع دیگری قابل یادگیری است، بنابراین نگران این موضوع نباشید که اگر فردی درونگرا هستید، چگونه می‌‌توانید روی مهارت‌‌ های ارتباطی خود کار کنید. باید در ابتدا شخصیت خود را بپذیرید و سپس در بازه‌‌ای که ویژگی‌ هایی درون‌‌گرای به شما اجازه می‌‌دهد، مهارت‌‌های یاد شده را تقویت کنید.

برخی از سوالات رایج:

۱. مهارت را به اختصار توضیح دهید؟

به هماهنگی دانش و تجربه در یک فعالیت مهارت گفته میشود. درواقع افراد برای به دست آوردن یک مهارت به مجموعه عوامل مختلفی چون دانش و ابزار و … احتیاج دارند.

۲. مهارت های مهم در سبد مهارت چیست؟

۱. مهارت های اساسی
۲. مهارت های شخصی
۳. مهارت های تخصصی
۴. مهارت های اجتمائی

۳. چگونه میتوان به سبد مهارت مناسب رسید؟

برای رسیدن به سبد مهارت های مناسب خود لازم است در ابتدا لازم است تا شناخت کافی از مهارت های خود پیدا کنید و در ادامه به بررسی کامل توانایی های خود در ابعاد گوناگون بپردازید.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

معنای مدیریت انگیزه ،بررسی اهمیت و تاثیر مدیریت انگیزه

شاید بتوان گفت که سر چشمه و منشا اکثر رفتارهای ما انسان‌ها انگیزه و مدیریت انگیزه است. در واقع اگر دقت کرده باشید، در پس انجام هر کاری انگیزه‌ای نهفته است. اما متاسفانه یکی از چالش‌ها و مشکلاتی که انسان امروزی با آن دست به گریبان است مسئله بی‌انگیزه بودن است. البته ما نمی‌توانیم خودمان را کاملا بی‌انگیزه بدانیم اما ممکن است در بسیاری از مواقع دچار بی‌انگیزگی شویم.

بد تر از هر چیزی زمانی است که به فعالیتی تمایل داشته یا آن را ضروری می‌دانیم و یا هدفی در ذهن خود داریم اما به خاطر بی‌انگیزه بودن قدمی در راه رسیدن به آن برنمی‌داریم. همان طور که می‌دانید انسان‌ها رفتاری بسیار پیچیده و گاه غیر قابل پیش بینی دارند.

گاهی بعضی محرک‌ها برای آن‌ها بسیار جالب هستند و در برخی از موارد انسان هیچ انگیزه‌ای برای رسیدن به همین محرک‌ها ندارد. در این مقاله قصد داریم ابتدا تعریف مدیریت انگیزه را ارائه دهیم و سپس در مورد تاثیر مدیریت انگیزه روی زندگی انسان‌ها و آموزش آن صحبت کنیم. همچنین می‌خواهیم از راز مدیریت انگیزه پرده برداریم.

انگیزه چیست؟

واژه‌های انگیزه، انگیختن و برانگیختن که از یک خانواده هستند برای شما واژه‌های آشنایی هستند. اما اگر بخواهیم یک تعریف دقیق و در عین حال ساده و قابل درک از انگیزه ارائه دهیم، در واقع باید بگوییم که انگیزه یک نیروی درونی است که باعث می‌شود رفتارهای فرد دارای جهت و هدف مشخصی باشند.

همچنین این نیروی درونی در مواقع سخت و دشوار ( مثلا در مواجه و رویارویی با مشکلات و موانع) به کمک انسان آمده و خودش را در چنین مواقعی به شکل پافشاری کردن نشان می‌دهد.

طبق تعاریف رفتار شناسی انگیزه سه مولفه اصلی دارد، این مولفه‌ها یعنی جهت، پافشاری و شدت حالتی درونی را شکل می‌دهند که از آن به انگیزه تعبیر می‌شود. همچنین در بحث مدیریت کردن انگیزه ما با واژه‌های دیگری مانند انگیزاننده مواجه می‌شویم. در واقع در تعریف انگیزاننده باید گفت که عاملی است که در ما انگیزه ایجاد کرده یا انگیزه‌ درونی ما را افزایش می‌دهد.

اگر بخواهیم رفتارهای انسان را درک کرده و ریشه رفتارها و عکس العمل‌های او را بیابیم، لازم است که حتما با انگیزه‌های درونی انسان آگاه شویم. همچنین باید روش مدیریت انگیزه را بیاموزیم و در زندگی خود به کار ببریم تا موفقیت ما تضمین شود.

مدیریت انگیزه چیست؟

اکنون که تا حدی با مفهوم انگیزه و انگیزاننده آشنا شدیم، لازم است تعریف مدیریت انگیزه را هم بیان کنیم. گفتیم که به مجموعه محرک‌هایی که فرد را برای رسیدن به هدفی تشویق کرده و نیرومند می‌کنند انگیزه می‌گویند. اگر بخواهیم مدیریت انگیزه را مورد بررسی قرار دهیم باید بدانیم که در بحث تعریف مدیریت انگیزه، به سه متغیر اشاره شده است. این متغیرها عبارتند از: رفتارها، فیزیولوژی و گزارش شخصی که در ادامه به بررسی هریک از این عوامل می‌پردازیم.

  • رفتارها: برخی از رفتارها مانند استقامت، پایداری، تلاش و حالت‌های بدنی و روحی روی انگیزه ما تاثیر می‌گذارند.
  • فیزیولوژی: علاوه بر محرک‌های محیطی و درونی، باید مجموعه‌ ای از واکنش‌ های فیزیولوژیک و فعالیت‌ ها به وجود آید تا ما بتوانیم انگیزه خود را مدیریت کنیم.
  • گزارش شخصی: در مورد گزارش شخصی می‌توانیم از مواردی مانند طرح پرسش نامه و مصاحبه یاد کنیم.

اهمیت مدیریت انگیزه چیست؟

در بحث مدیریت سنتی کارکنان و کارمندان یک اداره یا شرکت، به صورت دائمی تحت نظر ونظارت افراد مافوق خود بودند و به همین دلیل این روش مدیریت از کارایی چندانی برخوردار نبود. امروزه مدیریت سنتی جای خود را به مدیریت انگیزشی داده است. یکی از کارکردهای مدیریت انگیزه این است که شما بتوانید با امکانات محدودی که در اختیار دارید اوضاع را به بهترین شیوه ممکن مدیریت و هدایت کنید.

در پاسخ سوال مدیریت کردن انگیزه چیست، توجه شما را به یک مثال جلب می‌کنم. حتما برای شما هم پیش آمده است که در برخی از موقعیت‌ها با وجود مشکلات و کم و کاستی‌های موجود، به خاطر داشتن انگیزه به نتایج شگفت انگیزی دست پیدا کرده‌اید.

در واقع در ادارات و شرکت‌ها نیز با ایجاد انگیزه و اشتیاق کافی در کارکنان، می‌توان انتظار پیشرفت‌های بزرگ را داشت. این موضوع که شما در شرایط و اوضاع خوب و ایده‌آل کارکرد و عملکرد مطلوبی داشته باشید چیز عجیبی نیست، بلکه هنر مدیریت کردن انگیزه این است که در شرایط و اوضاع نامطلوب هم بتوانید کارایی و انرژی خود را در سطح مطلوبی نگه دارید.

انواع انگیزه

ما نمی‌توانیم هیچ کسی را کاملا بی‌انگیزه بدانیم و اگر شخصی خودش را بی‌انگیزه بخواند، قطعا سخن او صحت ندارد. اما پس تفاوت افراد در چیست؟ در واقع همه افراد به یک اندازه از انگیزه بهره نمی‌برند و علاوه بر این نوع و کیفیت انگیزه در اشخاص مختلف متفاوت است. برای درک بهتر این موضوع رفتارشناسان، انگیزه را به انواعی تقسیم بندی کرده‌اند. انواع انگیزه عبارت است از:

  • بی علاقه بودن نسبت به چیزی: شاید تا به حال از دانش‌آموزان این جمله را شنیده باشید که فایده خواندن این درس چیست و به زندگی من چه ربطی دارد؟ این همان بی علاقه بودن نسبت به چیزی است و بی‌کیفیت ترین نوع انگیزه به حساب می‌آید.
  • انگیزه‌های بیرونی: انگیزه‌های بیرونی طبیعتا از چیزی به غیر از درون خودمان سر چشمه می‌گیرند. این انگیزه‌های بیرونی می‌توانند به صورت پاداش و تشویق باشند و یا در دسته تنبیه و ترس جای بگیرند. عمر این دسته از انگیزه‌ها نیز کوتاه بود و در اکثر مواقع تاثیراتی زود گذر و موقتی دارند.
  • کارهای تحمیلی: گاهی به دلیل فشارهایی مانند ترس، عذاب وجدان، احساس گناه و یا اجبار دست به انجام کاری می‌زنیم. واضح است که چنین احساساتی نمی‌توانند منشا خوبی برای رفتارهای ما باشند.
  • انگیزه‌های درونی: این دسته از انگیزه‌ها بهترین نوع انگیزه است. بر خلاف انگیزه بیرونی که تاثیر آن موقتی و گذار بود، این دسته از انگیزه‌ها دارای تاثیرای ماندگارتر و عمیق‌تر بوده و معمولا نتایج بسیار خوبی به بار می‌آورند.
  • انگیزه‌های یکپارچه و همسو: این دسته از انگیزه‌ها در راستای اهداف و ارزش های ما هستند و برای ایجاد کردن آن‌ها ابتدا باید به شناختی از ارزش‌های خود در زندگی دست پیدا کنیم.

فرق انگیزه با هدف چیست؟

بسیاری از افراد تصور می‌کنند که انگیزه و هدف یکی هستند. این دسته از افراد تصوری درستی از معنی و مفهوم انگیزه ندارند. زیرا هدف و انگیزه دو مبحث متفاوت بوده و مساوی هم نیستند. اشکال چنین تصوری این است که گاهی افراد هدف خود را به درستی تعیین نمی‌کنند اما تصور می‌کنند که مشکل آن‌ها بی‌انگیزگی است. مطالعه مقاله هدف چیست را پیشنهاد می کنیم.

تعیین نکردن هدف و یا داشتن ابهام در هدف از جمله مواردی هستند که مانع از فعالیت صحیح افراد شده و ممکن است با بی‌انگیزگی اشتباه گرفته شوند. به همین دلیل است که موضوع مدیریت انگیزه در رفتار شناسی اهمیت بسیار زیادی پیدا می‌کند.

راز مدیریت انگیزه چیست؟

گفتیم که همه انسان‌ها در شرایط مطلوب و ایده‌آل می‌توانند عملکردهای بسیار خوبی داشته باشند. اما اگر شرایط محیطی، روحی یا جسمی مطابق خواسته شما پیش نرود آیا باز هم می‌توانید عملکرد و کارایی خود را حفظ کنید؟ مدیریت انگیزه برای چنین مواقعی پیش آمده است و هدف از مدیریت کردن انگیزه حفظ انگیزه و کارایی افراد در هر شرایطی از جمله شرایط نامطلوب است.

شاید بتوانیم بگوییم که راز مدیریت انگیزه این است که داشتن انگیزه را به یک عادت همیشگی برای خود تبدیل کنید. این به آن معنا است که صبر نکنید تا همه چیز عالی و باب میل شما شود بلکه بیاموزید که از دل هر شرایطی موقعیت دلخواه و ایده‌آل خود را خلق کرده یا دست کم برای رسیدن به آن تلاش کنید. واضح است که ما هنگام آموزش مدیریت انگیزه از انگیزه‌های درونی صحبت می‌کنیم و بحث ما شامل انگیزه‌هایی نمی‌شود که از بیرون وجود فرد سر چشمه می‌گیرند.

گاهی شما خود را به تنبلی متهم می‌کنید و تصور می‌کنید اوضاع و شرایط نامطلوب زندگی شما ریشه در تنبلی کردن و فرار از زحمت کشیدن است؛ در صورتی که اگر بتوانید راه مدیریت انگیزه را بیاموزید، می‌توانید برای رسیدن به خواسته‌ها و اهداف‌تان تلاش کنید و از زندگی خود رضایت داشته باشید.

بررسی نظریاتی که در مورد مدیریت انگیزه مطرح شده‌ اند

برای آموزش مدیریت انگیزه لازم است یک نگاه اجمال و کلی به نظریاتی که در این زمینه ارائه شده‌اند بی‌اندازیم. حقیقت این است که در این زمینه دانشمندان زیادی به ارائه نظریه پرداخته‌اند که ما در این‌جا برخی از مهم‌ترین نظریه‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

  • نظریه بر انگیختگی: شاید در زندگی خود با افرادی مواجه شده باشید که به نظر می‌رسد همیشه انگیزه خود را در سطح بالایی حفظ کرده‌اند. اما راز مدیریت انگیزه این افراد چیست؟ نظریه برانگیختگی به همین موضوع می‌پردازد. طبق این نظریه ما بیشتر تمایل به انجام کارهایی داریم که سطح برانگیختگی ما را حفظ کنند. در نتیجه می‌توان چنین برداشت کرد که افراد با انگیزه بالا، همواره به دنبال چالش‌های جدید بوده و در نتیجه زندگی پویایی دارند.
  • نظریه رانه: به شرایط درونی هر فرد که به رفتارهای او جهت می‌دهد و آن‌ها را کنترل می‌کند رانه گفته می‌شود. این نظریه اشاره می‌کند که چیزهایی که از نیازهای زیستی ما منشا می‌گیرند ما را به رفع کردن آنها تشویق و ترغیب می‌کنند. برای مثال احساس گرسنگی و تشنگی شما را برای یافتن آب و غذا جهت رفع این نیازها تشویق و ترغیب می‌کند.
  • نظریه غریزی: همان طور که از نام این نظریه مشخص است، غریزه‌های ما می‌توانند ما را برای انجام کاری تشویق و ترغیب کنند و در واقع به ما انگیزه انجام کاری را بدهند. روان‌شناسانی مانند فروید و جیمز به نحوی طرفدار نظریه غریزه هستند. از نظر آن‌ها غرایز طبیعی مانند ترس، پاکیزگی نیاز به بقا و… برای انسان‌ها محرک بوده و می‌توانند سر چشمه بسیاری از انگیزه‌های ما باشند. 

بررسی هرم مازلو

یکی از مهم‌ ترین نظریه‌ های روانشناسی و رفتار شناسی که عوامل موثر بر انگیزه انسان‌ها را بررسی می‌کند، هرم مازلو است. این هرم نخستین بار توسط ابراهام مازلو ارائه شد و طبق آن نیازهای انسان در پنج سطح طبقه بندی می‌شوند که در صورت ارضا نشدن نیازهای یک سطح، شخص انگیزه‌ای برای رفع نیازهای خود در سطوح بالاتر ندارد. این نیازها عبارتند از:

  1. نیازهای فیزیولوژیک: در طبقه اول هرم مازلو نیازهای فیزیولوژیک و طبیعی مانند خوراک، پوشاک و… را شامل آورده شده است. این نیازها که نیازهای اولیه بشر هستند به نیازهای زیستی نیز معروف هستند.
  2. نیازهای امنیتی و رفاهی مانند: تامین مسکن و در نتیجه محفوظ ماندن از خطرات محیطی و عاطفی است.
  3. نیازهای اجتماعی: همه ما انسان‌ها موجوداتی اجتماعی هستیم و در نتیجه به محبت، عشق، خانواده و … نیاز داریم.
  4. نیاز به احترام: نیاز به احترام شامل احترام به خود و به دیگران می‌شود.همچنین در این سطح می‌توان از نیازهایی مانند اعتماد به نفس، استقلال و … نام برد.
  5. خودشکوفایی:همه ما انسان‌ها استعدادها و توانایی‌های بالقوه‌ای در وجود خود داریم. نیاز به خود شکوفایی به معنی رشد و کشف این استعدادها و توانایی‌های فردی است.

بررسی نظریه X و Y مک گریگور در مورد مدیریت انگیزه

این نظریه در زمینه مدیریت مطرح می‌شود و راهکارهایی برای مدیریت بهتر منابع انسانی به مدیران ارائه می‌دهد. طبق این نظریه نگرشهای مدیران در مورد انسان به دو گروه تقسیم می‌شود که این دو گروه را با دو حرف x و y مشخص می‌کنند:

  • نظریه x: این نظریه بیان می‌دارد که انسان ذاتا موجودی تنبل آفریده شده است و در نتیجه انسان‌ها تمایل چندانی به کار کردن نداشته و کمتر به صورت خود جوش و داوطلبانه فعالیت می‌کنند. در نتیجه برای مدیریت کردن انگیزه افراد باید آنها را با کمک تشویق کننده‌های مادی و ایجاد امنیت برای انجام کارها ترغیب کرد. همچنین طبق این نظریه، از آنجایی که افراد علاقه چندانی به کار خود ندارند باید تحت کنترل و نظارت قرار بگیرند.
  • نظریه y: درست برعکس نظریه قبلی است و بیان می‌کند که کار کردن برای اکثر انسان‌ها به صورت بازی است و برای ترغیب انسان‌ها به انجام وظایفشان نیازی به استفاده از محرک‌های بیرونی نیست. زیرا افراد در صورت موفقیت در کار خود بیشتر برانگیخته می‌شوند و احساس رضایت درونی دارند که این خود بهترین و قوی‌ترین محرک است. در نتیجه طبق این نظریه افراد نیازی به کنترل و نظارت خارجی ندارند.

زیان‌ های داشتن انگیزه بیرونی چیست؟

در بحث مدیریت انگیزه از انواع انگیزه نام بردیم و گفتیم که انگیزه می‌تواند درونی یا بیرونی باشد. اما قصد داریم به شما بگوییم که در صورتی که منشا انگیزه‌ها به صورت بیرونی باشد، چه زیان‌هایی برای افراد خواهد داشت. گفته می‌شود که در اکثر مواقع پاداش‌ها و انگیزه‌های بیرونی، انگیزه‌های درونی فرد را به خطر انداخته و آنها را کمرنگ می‌کنند.

پاداش و انگیزه بیرونی برای افراد می‌تواند متفاوت باشد. اما در اکثر مواقع این پاداش‌ها یا انگیزه‌های بیرونی به صورت جایزه، پول، غذا و … هستند. البته باید بدانیم که پاداش‌ها و انگیزه‌های بیرونی می‌توانند حالت غیر مادی هم داشته باشند.

برای مثال تشویق کلامی و گفتن جملات مثبت و انرژی‌زا به افراد می‌تواند یک انگیزه یا پاداش بیرونی باشد؛ اما این گونه موارد نه تنها انگیزه درونی فرد را تضعیف نمی‌کنند بلکه می‌توانند به عنوان محرک‌هایی قوی و مثبت مورد استفاده قرار بگیرند.

انگیزه ‌های درونی چه مزایایی دارند؟

می‌توان گفت که راز مدیریت انگیزه تقویت انگیزه‌های درونی است. در ادامه برخی از فواید و مزیت‌ های انگیزه درونی را ذکر کرده‌ایم:

  • افزایش استقامت: هر چقدر انگیزه‌های درونی فرد قوی‌تر باشد، استقامت او هنگام مواجه با سختی‌ها و ناملایمات بیشتر خواهد شد.
  • درک عمیق مفاهیم و قدرت یادگیری: اثبات شده است که افرادی که انگیزه‌های درونی قوی دارند هنگام تفکر کردن یا یادگیری مطالب از سایر افراد بهتر عمل می‌کنند.
  • خلاقیت: برعکس محرک‌ها و انگیزه‌های بیرونی که در اغلب موارد باعث از بین رفتن خلاقیت افراد می‌شوند، انگیزه‌های درونی فرد را خلاق‌تر و انعطاف پذیرتر می‌کنند.
  • سلامت ذهنی و جسمی بالاتر: دیده شده است که افراد با انگیزه درونی بالاتر، رفتارهایی مانند: شادی، هدفمند بودن شکرگزار بودن، عزت نفس بالا، روابط عمومی قوی و… دارند که نتیجه این گونه از رفتارها سلامتی جسمی و روحی بیشتر است.

بررسی باور های اشتباه در مورد مدیریت انگیزه

  1. اولین باور غلط در مورد مدیریت انگیزه این است که ابتدا منتظر باشیم که انگیزه در ما به وجود آید و سپس اقدام کنیم. اما بسیاری از روانشناسان اعتقاد دارند که شما باید ابتدا حرکت و اقدام داشته باشید تا انگیزه به سمت شما بیاید. به عبارت دیگر ما باید با اقدام کردن انگیزه را در درون خود به وجود آوریم؛ زیرا هنگامی که به موفقیت‌های هر چند کوچک می‌رسیم انگیزه ما برای ادامه دادن مسیر افزایش می‌یابد.
  2. در صورت داشتن انگیزه، انسان به تمامی اهداف خود می‌رسد: این باور به این دلیل اشتباه است که بستگی ندارد بلکه باید همواره تاثیر عوامل بیرونی را هم مد نظر قرار دهیم. حقیقت این است که هیچ کس حتی موفق‌ ترین آدمها هم نمی‌توانند به تمامی هدف‌های خود برسند و آنچه مهم است این است که شما در مسیر حرکت به سوی اهدافتان چه یاد می‌گیرید و به چه آدمی تبدیل خواهید شد.

خلاصه مقاله و نتیجه گیری

می‌توان گفت که ما انسان‌ها برای انجام تمامی فعالیت‌هایمان به انگیزه نیاز داریم. در واقع انگیزه یک حالت و نیروی درونی است که به رفتارها و تصمیم گیری‌های ما جهت می‌دهد. انگیزه می‌تواند به صورت محرک‌های بیرونی باشد برای مثال افراد برای دریافت پاداشی یا فرار کردن از یک تنبیه کاری را انجام دهند.

در مقابل انگیزه می‌تواند به صورت درونی باشد یعنی از درون خود فرد سرچشمه بگیرد. واضح است که انگیزه درونی به مراتب بسیار ماندگارتر و موثرتر از انگیزه بیرونی است. در مورد موضوع مدیریت انگیزه و آموزش مدیریت انگیزه نظریه‌های متعددی بیان شده است.

اما هدف و پایه و اساس مدیریت انگیزه این است که ما نه تنها در شرایط مطلوب و مناسب، بلکه در شرایط دشوار و با وجود موانع هم بتوانیم به خوبی عمل کنیم و هنر ما این است که در چنین شرایطی همچنان انگیزه خود را بتوانیم حفظ کنیم. برخی از نظریه‌هایی که در مورد انگیزه صحبت کرده‌اند عبارتند از: نظریه هرم مازلو، نظریه X و Y مک گریگور، نظریه برانگیختگی، نظریه رانه و نظریه غریزی که در این مقاله به طور خلاصه به بررسی آنها پرداختیم.

برخی از سوالات رایج:

۱. انگیزه به چه معناست؟

در حالت کلی انگیزه یک نیرو و انرژی درونی است که بر اساس آن افراد به فعالیت . کارهای مختلف علاقه پیدا می کنند و به سمت آنها گام برمی-دارند. بر همین اساس افراد به دسته های مختلف بر اساس میل و انگیزه خود تقسیم می شوند.

۲. مدیریت انگیزه شامل چه مواردی می شود؟

۱. رفتار
۲. فیزیولوژی
۳. گزارش شخصی

۳. هرم مزلو به چه مواردی می پردازد؟

این هرم به نیازهای اساسی و بنیادی افراد می پردازد. بر اساس این هرم مزلو معتقد اگر نیازهای بنیادی در سال های اولیه زندگی برآورده نشود افراد در سالهای بعدی به نیازهای دیگر نمی-پردازند و در همان سطح اولیه می مانند و به واپس روی دچار می شوند.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

شناخت اهمال کاری ، بررسی انواع اهمال کاری و شیوه درمان

شاید برای همه شما این سؤال به وجود آمده باشد که اهمال‌کاری چیست و برای درمان آن چه باید کرد. حتماً برای شما هم این اتفاق افتاده است که از انجام کار یا کارهایی، هرچند مهم و ضروری خودداری کنید و در عوض به کارهایی بپردازید که برای شما خوشی و لذت بیشتری به دنبال دارد. همه ما علی‌رغم این که تا چه حد در قبال وظایف خود مسئول هستیم، گاهی تمایل داریم که انجام این وظایف را به تعویق انداخته و به انجام کارهای دلخواه خود بپردازیم.

این یک امر طبیعی و عادی است و در اصطلاح روان‌شناسی به آن اهمال‌کاری می‌ گویند. پس گفتیم که اهمال‌کاری برای همه افراد پیش می‌آید، برخی از افراد، فقط گاهی مواقع دست به اهمال‌کاری می‌‌زنند که این به‌خودی‌خود مشکل بزرگی به وجود نمی‌‌آورد. اما درمقابل، برخی از افراد دائماً درحال اهمال‌کاری هستند و کارهای مهم و ضروری خود را آخر از همه انجام می‌دهند. همان‌طور که مشخص است، دسته دوم در زندگی خود به مشکلات زیادی برخواهند خورد. در ادامه، به بررسی اهمال‌کاری و انواع آن می‌پردازیم.

اهمال کاری چیست؟

حالا می‌خواهیم بگوییم که اهمال کاری چیست و دقیقاً چه معنی دارد. «اهمال کردن» در لغت، به معنای به تعویق انداختن، با تأخیر انجام‌ دادن، کنار گذاشتن و طفره رفتن می‌باشد. کلمه اهمال‌کاری (به انگلیسی procrastinate) از دو بخش لاتین ترکیب شده است. بخش اول یعنی pro به معنی محول کردن است و crastinus به معنی تعلق به فردا می‌باشد. پس کل این کلمه درنهایت، محول کردن به فردا معنی می‌شود. پس هرکس که کارهای خود را به فردا یا روزهای بعدی می‌اندازد، به‌عنوان اهمال‌کار شناسایی می‌شود.

تعریف ساده از اهمال‌کاری این است که شخص، کارهای ضروری خود را عقب می‌اندازد و تمایل دارد ابتدا کارهایی که ضرورت کمتری دارند را انجام دهد. طبق نظریه روان‌شناس مشهور و استاد دانشگاه کلگری، آقای پیرز استیل، اهمال‌کاری این‌گونه تعریف می‌‌شود: «اهمال‌کاری یعنی حتی درصورتی‌که شما می‌دانید که به تعویق انداختن کاری به ضرر شما تمام خواهد شد، اما باز هم به‌عمد و کاملاً آگاهانه آن را به تعویق می‌اندازید».

از سوی دیگر، فروید، روان‌شناس معروف و بزرگ، لذت بردن را ریشه انواع اهمال‌کاری‌ها تلقی می‌کند. از نظر او ما انسان‌ها هنگام اولویت‌بندی کارهای خود ممکن است لذت بردن از کارها را مبنی قرار دهیم. درنتیجة این انتخاب، اهمال‌کاری رخ می‌دهد. یعنی کارهای مهم و ضروری به تعویق می‌افتند. خلاصه هنر شفاف انديشيدن را بخوانید.

کلیشه‌‌های رفتاری اهمال‌کاران

لازم است بدانید که به‌طور‌کلی، انسان‌‌ها ذاتاً به لذت‌‌های آنی و لحظه‌‌ای اهمیت بیشتری می‌‌دهند. ذات انسان به صورتی طراحی شده است که این لذت‌های آنی را به نتایج طولانی‌مدت و پایدار ترجیح می‌‌دهد. این موضوع همان حس لذت‌جویی می‌باشد که می‌تواند ما را به اهمال‌کاری وا‌دار نماید.

چه زمانی اهمال‌کاری مضر است؟

بعد از اینکه فهمیدید اهمال کاری چیست و معنای آن را درک کردید، وقت آن رسیده تا بدانید که چه زمانی اهمال‌کاری مضر است. گاهی این سؤال پیش می‌آید که آیا اهمال‌کاری همیشه مضر و آسیب‌رسان بوده و یک مشکل اخلاقی و رفتاری به‌حساب می‌آید؟ درواقع باید بدانید که تمام اهمال‌کاری‌ها، هرچند همه آن‌ها به تعویق انداختن کارها هستند، اما به یک اندازه مضر و آسیب‌رسان نیستند. اگر این ویژگی در فرد تقویت شود، موجب می‌شود فرد در کارهای خود تأخیر بیندازد و از همه کارهای مهم خود عقب می‌ماند.

مثلاً اگر شخصی بخواهد برای تولد دوست خود کادویی تهیه کند، ممکن است این موضوع را به تعویق بیندازد. اما درصورتی‌که وقت زیادی برای انجام این کار در اختیار داشته باشد، این اهمال‌کاری او ضرر زیادی نخواهد داشت. اما اگر همان شخص به بهانه استراحت کردن، رفتن به محل کار خود را به تعویق اندازد، این کار او اهمال‌کاری محسوب شده و می‌تواند برای او تبعات و پیامدهایی به دنبال داشته باشد.

در واقع برای این که راحت‌تر تشخیص دهید که آیا کار شما اهمال‌کاری محسوب می‌شود یا نه و چه پیامدهایی دارد، باید نکاتی را در نظر بگیرید. اولاً به‌خاطر داشته باشید که انواع اهمال‌کاری به یک اندازه مهم نیستند و دوماً اگر کار شما یکی از سه پیامد زیر را به دنبال داشت، اهمال‌کاری به‌حساب می‌آید. این پیامدها عبارتند از:

  • به تعویق انداختن کاری باعث افت و کاهش بازدهی و کارایی شما شود،
  • این به تأخیر انداختن و نادیده گرفتن در مورد امور مهم و ضروری و اولویت‌‌های اصلی زندگی شما باشد،
  • در اثر این به تعویق انداختن، به‌طورکلی کارها و فعالیت‌های شما به تأخیر بیفتند.

بررسی انواع اهمال‌کاری

انواع اهمال کاری چیست و به چند دسته تقسیم می‌شود؟ خوب است بدانید که اهمال‌کاری انواع متفاوتی دارد که برای هر یک هم درمان‌های متفاوتی ارائه می‌شوند. همچنین تأثیر انواع مدل‌های اهمال‌کاری بر زندگی فرد متفاوت است. در ادامه به بررسی انواع اهمال‌کاری و نحوه درمان آن می‌پردازیم.

بسیاری از افراد تصور می‌کنند که اهمال‌کاری و موکول کردن کارها به زمان‌های دیگر صرفاً ویژگی اخلاقی افراد تنبل است. به‌عبارت‌دیگر، این افراد ریشه انواع اهمال‌کاری را در تنبلی افراد جست‌وجو می‌کنند. اما جالب است بدانید که تنبلی و فرار از زحمت کشیدن، تنها یکی از دلایل اهمال‌کاری است و دلایل اهمال‌کاری می‌تواند بسیار متنوع و گوناگون باشد. برای مبارزه با اهمال کاری و بهبود کیفیت زندگی افراد اول باید با انواع آن آشنا شویم و سپس راه مبارزه با اهمال‌کاری را بیاموزیم.

اهمال‌کاری گرایشی

اهمال‌کاری گرایشی تقریباً در وجود همه ما نهادینه شده است که باعث می‌شود انجام برخی کارها را به تعویق بیندازیم. حتی امکان دارد کلاً آن را انجام ندهیم. شاید برای شما سؤال پیش بیاید که دلیل اهمال کاری چیست و چرا درگیر اهمال کاری گرایشی می‌شویم؟ محققان گفته‌اند که دلیل این نوع اهمال‌کاری معمولاً لجبازی، ترس یا حتی فرار از واقعیت می‌باشد.

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که به هر دلیلی دچار اهمال‌کاری گرایشی شوید. به‌عنوان‌مثال، در نظر بگیرید که شما در یخچال خود مقداری غذا دارید، اما به دلیل تنبلی این غذا را گرم نمی‌کنید. ازآنجاکه گرسنه هستید، از بسته چیپسی که روی میز شما و دم دست شما هست می‌خورید. این یک مثال بسیار ساده و قابل‌فهم برای توضیح مفهوم اهمال‌کاری گرایشی بود.

یکی دیگر از نمونه‌های این نوع اهمال‌کاری این است که برای مثال، ما از ضرورت و مزایای ورزش کردن اطلاع داریم، اما به خود زحمت نمی‌دهیم و راحت در خانه می‌خوابیم. در این قسمت، اهمال کاری و تنبلی تقریباً به یک معنی هستند که موجب می‌شود فرد از روی تنبلی کارهای خود را به تعویق بیندازد.

راه‌حل اهمال‌کاری گرایشی

رفتارشناسان تنبلی کردن و یا به‌عبارت‌دیگر، فرار کردن از زحمت را همان اهمال‌کاری گرایشی می‌دانند که ممکن است برای همه افراد پیش آید. ازنظر رفتارشناسان، برای غلبه کردن به اهمال‌کاری گرایشی راه‌حل‌هایی وجود دارد. یکی از این راه‌حل‌ها، جایزه دادن است. یعنی شما درازای انجام کاری که به آن تمایل ندارید و احتمال اهمال‌کاری در آن زیاد است، برای خود جایزه‌ای تعیین کنید.

راه‌حل دیگر این است که برای اجتناب از اهمال‌کاری گرایشی، بهتر است که قبل از انجام کار، تمامی مقدمات موردنیاز آن را فراهم نمایید. برای مثال، قبل از درس خواندن همه وسایل و لوازم موردنیاز را نزدیک خود قرار دهید.

اهمال‌کاری اجتنابی

یکی از انواع رایج اهمال‌کاری، اهمال‌کاری اجتنابی است. اهمال‌کاری اجتنابی از تنبلی کردن افراد منشأ نمی‌گیرد، بلکه زمانی فرد دست به اهمال‌کاری اجتنابی می‌زند که کاری به او تحمیل شده باشد. به‌عبارت‌دیگر، زمانی که فرد از موضوع تحمیل‌شده ناراضی باشد و به‌اصطلاح بخواهد لج‌بازی کند. در اهمال‌کاری اجتنابی، فرد به‌صورت کاملاً آگاهانه اهمال‌کاری را انجام می‌دهد.

این نوع از اهمال‌کاری بیشتر در کودکان و نوجوانان دیده می‌شود؛ برای مثال اگر والدین کودکی، او را مجبور به درس خواندن یا انجام تکالیف وی کنند، ممکن است آن کودک با والدین خود لج‌بازی کرده و به‌خاطر لج‌بازی و نه تنبلی، از انجام تکالیف خود اجتناب کند.

راه‌حل اهمال‌کاری اجتنابی

برای جلوگیری از اهمال‌کاری اجتنابی، اولاً آن شخص باید بداند که اگرچه لحن سایرین در برخورد او مناسب نیست، اما به این فکر کند که انجام آن کار چقدر به نفع او خواهد بود. پس باید به‌خاطر منفعت خود هم که شده باشد، دست به انجام این کار بزند و اهمال‌کاری نکند.

یکی دیگر از راه‌های غلبه بر اهمال کاری اجتنابی، این است که از اطرافیان خود بخواهید که با لحن مناسبی با شما صحبت کنند. زیرا همان‌طور که گفتیم، اهمال‌کاری اجتنابی به‌خاطر لحن دستوری افراد رخ می‌دهد. اگر والدینی هستید که فرزند کودک یا نوجوان شما لج‌بازی کرده و دست به اهمال‌کاری اجتنابی می‌زند، باید در انتخاب لحن صحبت با فرزند خود دقت کنید.

اهمال‌کاری شناختی

یکی دیگر از انواع اهمال کاری چیست و برای حل آن چه کنیم؟ نوع دیگر اهمال‌کاری، شناختی می‌باشد که به دلیل ناآگاهی و ندانستن ایجاد می‌شود. این نوع اهمال‌کاری باعث می‌شود تا فرد نتواند اوضاع را به‌درستی شناخته و درباره موقعیت‌های مختلف تصمیم‌گیری کند. حتی در بسیاری مواقع نمی‌دانیم انجام یک کار به‌خصوص برای ما مفید است یا مضر.

دلایل اهمال‌کاری شناختی

اگر شما نتوانید جنبه‌های مختلف امور و فعالیت‌ها را بسنجید و از سود و زیان کارها و فعالیت‌ها آگاهی نداشته باشید، یا نتوانید به‌خوبی تصمیم بگیرید و در تصمیم‌گیری ضعف داشته باشید، به اهمال‌کاری شناختی دچار شده‌اید. اهمال‌کاری شناختی می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد که در ادامه، برخی از این دلایل و راه‌حل‌های آن‌ها را نام می‌بریم.

مردد بودن

 گاهی شما هنگام انجام کاری دچار شک و تردید می‌شوید. اگر این شک و تردید در بیشتر مواقع به سراغ شما بیایند، ممکن است باعث بروز مشکلات زیادی در زندگی شما شوند. اکثر افرادی که دائماً دچار شک و تردید هستند، از توانایی‌ها و ویژگی‌های اخلاقی خود درک صحیحی ندارند.

 برای مثال هنگامی که فردی می‌خواهد کاری را شروع کند، نمی‌داند که آیا از پس این کار برمی‌آید یا خیر. همچنین چنین شخصی نمی‌تواند مزایا و فواید انجام کاری را مورد تجزیه‌وتحلیل قرار دهند. نتیجه این اهمال‌کاری این است که فرد در هنگام تصمیم‌گیری، دائماً دچار تردید و سردرگمی می‌شود و نمی‌تواند عملکرد مناسب و قابل‌قبولی داشته باشد.

راه‌حل

 برای درمان این نوع از اهمال‌کاری، این افراد می‌توانند قبل از انجام هر کاری، یک چک‌لیست از مزایا و معایب این کار تهیه نمایند. درنهایت هم بر اساس لیست خود، تصمیم بگیرند که آیا انجام چنین کاری به نفع آن‌ها تمام می‌شود یا برای آن‌ها مضر است. به‌علاوه، باید این نکته را هم در نظر بگیرند که داشتن تسلط، تنها با تمرین و ممارست به دست می‌آید و اگر در ابتدای کار توانایی لازم را ندارند جای هیچ نگرانی نیست. زیرا به‌تدریج این تسلط و توانایی حاصل می‌شود. مقاله اصول داستان نويسی را بخوانید.

ضعف در تصمیم‌گیری

برخی از افراد هم به‌خاطر ضعف در تصمیم‌گیری دچار اهمال‌کاری شده و از انجام کاری که توانایی انجام آن را دارند سر باز می‌زنند. گاهی ممکن است شما فکرها و برنامه‌های خوبی در ذهن خود داشته باشید و همچنین توانایی انجام آن را هم داشته باشید، اما نمی‌توانید این فکرها را عملی کنید. زیرا درست هنگامی که باید تصمیم به اقدام بگیرید، دچار ضعف و مشکل در تصمیم‌گیری می‌شود. تا جایی که از عملی‌کردن ایده خود به‌کل منصرف شوید.

راه‌حل

سعی کنید در صورت نیاز به مشورت، حتماً از کسانی کمک بگیرید و برای اقدام کردن و شروع کاری، منتظر نباشید که همه چیز عالی و ایده‌آل باشد. بهتر است با برنامه‌ریزی قبلی کار خود آغاز کنید و گام‌به‌گام به‌پیش روید.

عدم درک درست از آینده و توقعات خود

برخی از افراد اصلاً نمی‌دانند که از زندگی خود چه توقعی دارند. آن‌ها هیچ ایده‌ای درمورد آینده خود نداشته و هیچ راهی را انتخاب نمی‌کنند. اگر شما ندانید که از زندگی خود چه می‌خواهید یا به عبارت بهتر، هیچ هدفی را برای خود مشخص نکرده باشید، طبیعتاً هیچ انگیزه‌ای برای ادامه دادن نخواهید داشت. درنتیجه هیچ اقدامی برای کارهای خود نکرده و دست به اهمال‌کاری می‌زنید.

اهمال‌کاری جسمانی

نمونه دیگر اهمال‌کاری که بسیار شایع است، به‌عنوان اهمال‌کاری جسمانی شناخته می‌شود. در این نوع اهمال‌کاری، فرد به بهانه‌های مختلفی از کار کردن شانه خالی می‌کند؛ کارهایی که احتمالاً مزیت‌های بسیاری برای او دارد. در اهمال‌کاری جسمانی، فرد به بهانه بیماری یا ضعف جسمی و… از زیر کار کردن درمی‌رود.

اهمال‌کاری تحصیلی

یکی از شایع‌ترین اهمال‌کاری‌هایی که در این روزها مشاهده می‌کنیم، اهمال کاری تحصیلی می‌باشد. این نوع اهمال‌کاری بیشتر در بین محصلان وجود دارد که باعث می‌شود که فرد از انجام تکالیف درسی یا خواندن درس‌های لازم، سر باز زند و آن‌ها را به تأخیر بیندازد. این نوع اهمال‌کاری تأثیرات بسیار بدی بر تحصیل دانشجو یا دانش‌آموز دارد.

در این نوع اهمال‌کاری، برخی از دانش‌آموزان و دانشجویان علی‌رغم اینکه می‌دانند در صورت نداشتن مطالعه کافی یا انجام ندادن تکالیف، پیامدهای بدی در انتظار آن‌هاست، باز هم درس‌های خود را نمی‌خوانند. اهمال‌کاری تحصیلی می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. برای مثال، برخی از دانش‌آموزان اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس پایینی دارند و احساس می‌کنند که هوش و توانایی کافی برای یادگیری مطالب را ندارند. گاهی هم اهمال‌کاری تحصیلی به دلیل عدم علاقه و احساس تحمیل شدن درس می‌باشد.

برخی از دانش‌‌آموزان نیز برنامه‌ریزی درستی ندارند و درنتیجه، دست به اهمال‌کاری تحصیلی می‌زنند. یافتن ریشه و علت اهمال‌کاری تحصیلی بسیار مهم است و می‌تواند از افت تحصیلی دانشجویان و دانش‌آموزان جلوگیری کند. در ادامه، به بررسی درمان اهمال کاری تحصیلی می‌پردازیم.

درمان اهمال کاری تحصیلی

توجه داشته باشید که همیشه اهمال‌کاری تحصیلی به علت تنبلی نیست و این موضوع می‌تواند دلایل بسیار گوناگونی داشته باشد. ممکن است اهمال‌کاری تحصیلی علاوه بر تنبلی، به دلیل ضعف جسمانی یا نداشتن انگیزه کافی رخ دهد. اگر علت اهمال‌کاری تحصیلی مشکلات و ضعف جسمانی یا عواملی مانند عدم تمرکز یا مشکلات روحی و روانی باشد، باید به‌دقت ریشه‌یابی و درمان شود.

اما تحقیقات و مطالعات نشان داده است که در اکثر مواقع، اهمال‌کاری تحصیلی به دلیل نداشتن انگیزه کافی رخ می‌دهد. به‌طور‌کلی، تمامی فعالیت‌های روزمره ما تحت تأثیر انگیزه انجام می‌شود و اگر انگیزه وجود نداشته باشد ما عملاً هیچ‌یک از کارهای روزمره خود را انجام نمی‌دهیم. انگیزه می‌تواند به‌صورت بیرونی باشد. مثلاً فرد درازای دریافت یک جایزه، درس بخواند و تلاش کند. تأثیر انگیزه‌های بیرونی معمولاً کوتاه‌مدت و موقتی است و نمی‌تواند برای طولانی‌مدت دانشجو یا دانش‌آموز را ترغیب کند.

از سوی دیگر، اگر انگیزه درونی باشد و خود دانشجو و دانش‌آموز از فواید مطالعه درس آگاه باشد، شروع به درس خواندن می‌کند. به‌عبارت‌دیگر، اگر دانش‌آموز یا دانشجو خود را برای رسیدن و بهره بردن از فواید طولانی‌مدت درس خواندن تشویق کند، می‌تواند به نحو مؤثری به اهمال‌کاری تحصیلی غلبه کند. درنتیجه می‌تواند آینده بهتری برای خود رقم بزند.

سایر اهمال‌کاری‌ها

پاسخ به سؤال انواع اهمال کاری چیست و چه انواعی دارد، در اینجا به پایان نمی‌رسد. ما در طول روز، بسیاری از اهمال‌کاری‌ها را مشاهده می‌کنیم که دلایل مشخصی ندارند و نمی‌توان آن‌ها را در بین موارد ذکرشده جای داد. برای مثال، نوعی اهمال‌کاری وجود دارد که به دلیل استفاده بیش ‌از حد از شبکه‌های مجازی اتفاق می‌افتد. همچنین برخی اهمال‌کاری‌ها به‌خاطر انتظارات غیرواقعی است که از کما‌ل‌گرایی فرد نشئت می‌گیرد. حتی در برخی مواقع، فرد از دیگران تأثیر می‌پذیرد و باعث می‌شود در کارهای خود اهمال‌کاری را پیشه کند.

دلایل اهمال‌کاری

حالا نوبت به آن رسیده است تا بدانید که دلایل اهمال کاری چیست و چرا افراد به این ویژگی دچار می‌شوند. قبل از اینکه بخواهیم به سراغ روان‌شناسی اهمال کاری برویم، باید ابتدا به دلایل مهم اهمال‌کاری خواهیم پرداخت.

ترس از شکست و موفقیت

حتماً برای شما هم بارها پیش آمده است که اگرچه تمایل به انجام کاری دارید و یا می‌دانید که آن کار برای شما منافع زیادی دارد، اما به دلیل ترس از شکست خوردن آن را انجام نمی‌دهید. برای مثال برخی از افراد قبل از شروع یک کسب‌وکار، از شکست خوردن در آن کار می‌ترسند و در نتیجه، برای شروع اقدامی نمی‌کنند.

علاوه بر این، ممکن است یک دانش‌آموز به‌خاطر ترس از شکست خوردن در کنکور سراسری، به رتبه خوب یا رشته‌های پرطرفدار فکر نکند و به چیزهای متوسط و حتی پایین‌تر هم قانع شود. در این حالت، فرد علی‌رغم اینکه می‌داند انجام کاری تا چه حد به نفع او تمام می‌شود، اما باز هم به‌خاطر ترس، فعالیت موردنظر را شروع نکرده و دست به اهمال‌کاری می‌زند. اما سؤال مهم این است که چگونه می‌توانیم به این نوع از اهمال‌کاری غلبه کنیم؟

در اکثر موارد، ترس ما از شکست به دلیل ترس ما از رفتار و بازخوردهای دیگران است. بنابراین در وهله اول، سعی کنید که آن کار را صرفاً به‌خاطر خودتان و نه دیگران انجام دهید. در ضمن همواره این نکته را هم در نظر داشته باشید که شکست جزء جدایی‌ناپذیر فعالیت‌های ماست و همواره احتمال شکست وجود دارد.

روحیه خود را قوی کرده و به‌خاطر ترس از شکست عقب‌نشینی نکنید. به‌خاطر داشته باشید که حتی افراد مشهوری که به موفقیت‌های چشمگیری رسیده‌اند هم بارها در زندگی خود شکست را تجربه کردند اما دلسرد نشده‌اند. پس شما هم از شکست نترسید و شروع به انجام کارها کنید.

کمال‌گرایی

بسیاری از اهمال‌کاری‌ها به علت کمال‌گرایی ایجاد می‌شوند. اما کمال‌گرایی چیست و به چه افرادی کمال‌گرا می‌گوییم؟ برخی از افراد، زندگی را بسیار برای خود و حتی اطرافیان سخت می‌کنند. چنین اشخاصی بسیار بلندپرواز هستند. ازنظر آن‌ها، همه چیز یا باید در بهترین و کامل‌‌ترین حالت خود باشد و یا اصلاً وجود نداشته باشد. طبیعتاً ما به‌عنوان انسان حق اشتباه کردن و خطا کردن داریم و همیشه نمی‌توانیم همه چیز را به نحو احسنت و ایده‌آل انجام دهیم.

به علاوه، شرایط جامعه و رفتار دیگران گاهی باعث می‌شود که همه چیز برای ما عالی پیش نرود. پس کمال‌گرایی به‌خودی‌خود اخلاقی منفی به حساب می‌آید. کمال گرایی یکی از دام‌های بزرگ و خطرناک برای اهمال‌کاری است. این بدان معنی است که شخص کمال‌گرا ترجیح می‌دهد که برخی کارها را اصلاً انجام ندهد. زیرا احتمال می‌دهد که آن کار به‌صورت عالی و ایده‌آل انجام نشود. اما برای جلوگیری از اهمال‌کاری در اثر کمال‌گرایی هم راه حل‌هایی وجود دارد.

راه‌حل

ازآنجاکه در این حالت، کمال‌گرایی باعث به تعویق انداختن کارها و اهمال‌کاری می‌شود، ما با مقابله کردن با کمال‌گرایی می‌توانیم مانع از اهمال‌کاری شویم. یکی از راه‌حل‌های مؤثر و مفید برای مقابله با کمال‌گرایی، انجام کار تیمی یا گروهی است. تحقیقات اثبات کرده است که در کار تیمی میزان کمال‌گرایی به‌شدت کاهش می‌یابد. دومین راه‌حل این است که برای خود یک مرز تعیین کنید. این مرز شما نباید یک حد عالی را در نظر بگیرد، بلکه باید یک حد متوسط باشد.

برای مثال حدی متوسط در هر کاری در نظر بگیرید. سپس با خود بگویید که نباید از این حد پایین‌تر باشم. حال اگر از حد تعیین‌شده بهتر بودید، به خود جایزه بدهید. همچنین هنگام انجام کارها سعی کنید از دیگران کمک بخواهید. با این کار به خود نشان می‌دهید که شما عالی و کامل نیستید و به‌هیچ‌وجه نیازی ندارید که کارهای خود را عالی و ایده‌آل انجام دهید.

مشکل بودن تصمیم گیری

بعضی از افراد، در نحوه تصمیم‌گیری مشکل دارند. چنین اشخاصی هنگام تصمیم‌گیری در موضوعات مختلف، آن‌چنان درگیر شک و تردید و دودلی می‌شوند که درنهایت، نمی‌توانند دست به انتخاب یک راه یا یک تصمیم بزنند. همین ضعف در تصمیم‌گیری، یکی از علل مهم اهمال‌کاری شناخته می‌شود.

جالب است بدانید که تصمیم‌گیری یک هنر و مهارت است. پس خبر خوب این است که اگر در تصمیم‌گیری‌های خود مشکل دارید و همین موضوع باعث اهمال‌کاری در شما شده است، می‌توانید هنر تصمیم‌گیری را بیاموزید. برای اینکه فرایند تصمیم‌گیری را برای خود راحت کنید، بهتر است یک نمودار یا جدول ساده بکشید و در آن نقاط قوت و ضعف یک تصمیم را مشخص نمایید. در پایان، راه یا تصمیمی که نقاط قوت آن از نقاط ضعف آن بیشتر بود را انتخاب کنید.

افراط کردن و مشکلات ناشی از آن

جالب است بدانید که همیشه اهمال‌کاری به علت تنبلی و فرار از زحمت کشیدن نیست. بلکه دسته‌ای از افراد هستند که به علت افراط‌کاری و کار و تلاش بی‌وقفه و بیش از اندازه دچار اهمال‌کاری می‌شوند. این دسته از افراد تا حدی در کار کردن افراط می‌کنند که ازنظر جسمی و روحی دچار فرسایش می‌شوند. درنتیجه، توانایی روحی و جسمی برای ادامه راه را ندارند.

بنابراین به همان اندازه که تنبلی کردن و اجتناب از کار کردن می‌تواند دردسرساز شود، افراط کردن بیش ‌از ‌حد نیز می‌تواند به‌عنوان عامل مهمی برای اهمال‌کاری در نظر گرفته شود. استرس، خستگی و بیماری ازجمله عواملی هستند که باعث اهمال‌کاری می‌شوند. پس بهتر است کار خود را آهسته و با آرامش و برنامه پیش ببرید و در زمان‌های مشخصی به خود استراحت دهید.

راه‌های درمان اهمال‌کاری

حالا نوبت به این رسیده است تا بدانید که راه‌های درمان اهمال کاری چیست و برای حل آن چه باید کنیم؟ همان‌طور که پیش‌ازاین گفتیم، راه‌حل هر یک از انواع اهمال‌کاری با هم متفاوت هستند. هرگز فکر نکنید که رهایی از این مشکل، غیرممکن است. اهمال‌کاری را هم مانند هر عادت بد دیگری، می‌توان ترک کرد. اما باید در ابتدا وجود این مشکل بزرگ را شناسایی کنید و سپس علت آن را در وجود خود جویا شوید. بعدازاین مراحل می‌توان، با تاکتیک‌ها و استراتژی‌های روان‌شناسی این مشکل را از بین برد و این عادت را ترک کرد.

عواقب اهمال‌کاری

بهتر است عواقب اهمال‌کاری خود را تا جایی که می‌توانید و ممکن است، لحظه‌ای کنید. این بدان معناست که سعی کنید طوری کارها را انجام دهید که بتوانید عواقب ناشی از اهمال‌کاری را خیلی سریع احساس کنید و از آن دست بکشید.

پاداش سریع

برای کارهایی که با موفقیت به اتمام می‌رسانید، خیلی سریع برای خود پاداش در نظر بگیرید. پاداش هر کار باکیفیت و زمان انجام آن کار ارتباط مستقیمی دارد. اگر شما برای کار خود پاداش خوبی را در نظر بگیرید، اشتیاق بیشتری هم برای سریع‌تر تمام کردن کار خواهید داشت. همچنین اگر این پاداش را تا حد ممکن به اتمام انجام کار خود نزدیک کنید، انگیزه شما برای باکیفیت به انجام رساندن آن افزایش خواهد یافت. در همین حین، با پاداش‌های کوچک یا دور از دسترس، به‌احتمال زیاد دوباره دست به اهمال‌کاری خواهید زد.

برنامه‌ریزی روزانه

برنامه‌ریزی روزانه و همچنین معقولانه داشته باشید. نباید این‌طور باشد که طوری برای یک روز برنامه سنگین بچینید که تمام توان و انرژی شما را بگیرد. اگر کارهای خود را تقسیم کرده و برای هرکدام، یک بازه زمانی کوتاه مشخص کنید، احتمال بسیار کمی دارد که دچار اهمال‌کاری شوید. در مورد ویژگی برونگرایی بیشتر بدانید.

جمع بندی

برای همه ما پیش آمده است که گاهی اوقات، برخی از کارها و مسئولیت‌های خود را به‌وقت دیگری موکول کرده و به تعویق انداخته‌ایم. اهمال‌کاری می‌تواند در بسیاری از موارد به ضرر شما باشد و برای شما مشکلاتی به‌همراه داشته باشد. به‌خصوص اگر شما فردی باشید که بنا به دلایل مختلفی به اهمال‌کاری عادت کرده باشید و این اهمال‌کاری به‌صورت دائمی و در مورد امور مهم و اساسی زندگی شما رخ دهد. پس برای حل این مشکل هرچه سریع‌تر اقدام نمایید و اهمال‌کاری نکنید.

اهمال‌کاری می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد. برای مثال: تنبلی کردن، به خود زحمت ندادن، تردید و دودلی، ضعف در تصمیم‌گیری، نداشتن انگیزه کافی، استرس، کمال‌گرایی، لج‌بازی، خستگی جسمی ناشی از کار مفرط و… همگی می‌توانند از علل اهمال‌کاری باشند. در این مقاله ما به بررسی انواع اهمال‌کاری پرداختیم و توضیح دادیم که داشتن انگیزه، چه تأثیری بر جلوگیری از اهمال‌کاری دارد.

برخی از سوالات رایج:

۱. اهمال کاری به چه معناست؟

در لغت اهمال کاری به معنی واگذار کردن است. درواقع به تاخیر انداختن و تعلل در کارها اهمال کاری می گویند.

۲. انواع اهمال کاری را نام ببرید؟

۱. اهمال کاری شناختی
۲. اهمال کاری گرایشی
۳. اهمال کاری جسمانی
۴. اهمال کاری تحصیلی

۳. کلیشه های رفتاری اهمال کاران چیست؟

اهمال کاران با به تاخیر انداختن کارها در یک چرخه معیوب گرفتار می-شوند. مغز این افراد در توجیح اهمالکاری با کامل و درست انجام دادن مواجه می شود که همین مورد این افراد را از برنامه مشخص خود دور می کند.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مفهوم برونگرایی ، ویژگی افراد برون گرا

انسان‌ ها شخصیت‌ های متفاوتی دارند مانند درونگرایی و برونگرایی؛ اما برونگرایی چیست؟ و ویژگی های برونگرا بودن چیست ؟ هر یک از این مدل ‌های شخصیتی، ویژگی ‌های منحصر به فرد خود را دارند. شخصیت ‌ها انواع و مدل‌ های متفاوتی داشته و رفتار افراد را می ‌سازند. یکی از این تیپ‌های شخصیتی، تیپ شخصیتی برونگرا است که در این مقاله می ‌خواهیم به بررسی ویژگی‌های آن بپردازیم.

ما افراد برونگرا را معمولا به شکل افرادی با عملکرد دوستانه، خوش مشرب، پر شور، اجتماعی و عملگرا می ‌شناسیم که اطرافیان از صحبت کردن با آن ‌ها لذت می ‌برند. این افراد، شخصیت‌ هایی هستند که معمولا احساسات خود را زندانی نمی ‌کنند و آن‌ها را بروز می‌ دهند.

البته ممکن است همه این افراد را به دید مثبت نگاه نکنند و بعضی‌ ها، آن ‌ها را افرادی بدانند که سعی دارند توجه دیگران را به خود جلب کنند. بعضی دیگر ممکن است تصور کنند این‌ ها افرادی هستند که به علت تنهایی شدید خود، دست به انجام چنین رفتارهایی در جامعه می ‌زنند.

به طورکلی دیدگاه‌ های متفاوتی در رابطه با این تیپ شخصیتی وجود دارد. اما برونگرایی چیست و در حقیقت افراد برونگرا چیست و چه شخصیتی دارند؟ و منظور از شخصیت برون گرا چیست ؟ برای دریافت پاسخ مناسب، این مقاله با عنوان برونگرایی چیست و به چه افرادی برونگرا می‌ گویند را تا پایان مطالعه کنید.

افراد برونگرا چه ویژگی ‌ها و خصوصیاتی دارند؟

اگر شما هم علاقه مند هستید که بدانید برونگرا بودن چیست و افراد برونگرا چه کسانی هستند و منظور از شخصیت برون گرا چیست باید بگوییم با این که نمی ‌توان نوع شخصیت افراد را به سادگی تعیین کرد؛ اما افراد هر گروه شخصیتی، ویژگی‌ هایی دارند که معمولا بین تمام آن‌ها مشترک است. در ادامه چند ویژگی برونگرایی را به شما معرفی می ‌کنیم:

  • افراد برونگرا طیف گسترده ‌ای از علایق دارند.
  • آن‌ها دوست دارند از طریق گفت و گو و صحبت کردن با اطرافیان خود ارتباط برقرار کنند.
  • افراد برونگرا دوست دارند که همیشه مورد توجه اطرافیان باشند و از این موضوع بسیار لذت می ‌برند.
  •  باتوجه به تست برونگرایی بیشتر برونگرا‌ها ابتدا عمل می‌ کنند و پس از آن به کار خود فکر می‌ کنند.
  • آن‌ها عاشق فعالیت ‌های گروهی هستند و از این که با جمعی از افراد دائما در ارتباط باشند، لذت می ‌برند.
  • تنهایی می‌ تواند به آن ‌ها حس منزوی بودن را منتقل کند و باعث آزار روحی آن ‌ها شود.
  • آن‌  ها می ‌توانند به راحتی از دیگران ایده بگیرند یا از اطرافیان و منابع بیرونی موجود در دنیای اطراف خود انگیزه بگیرند.
  • صحبت کردن درباره عواطف و احساسات و بروز دادن احساسات درونی، ویژگی برونگرایی محسوب می‌ شوند.

برونگرایی چه پیامدهایی دارد؟

برونگرایی با پیامدها و نتایج مختلفی در زندگی افراد همراه است. از جمله پیامدهای مثبت برونگرایی می‌ توان به داشتن گروه بزرگتری از دوستان و صرف مدت زمان بیشتری در اجتماع و انجام فعالیت‌ های دست جمعی اشاره کرد. همچنین بررسی ‌ها ثابت کرده ‌اند که افراد برونگرا از روحیه شادتری نسبت به سایر افراد برخوردار هستند.

این افراد کمتر به اختلالات روانی مبتلا می ‌شوند و از این نظر آسیب پذیری کمتری دارند. اما در مقابل، برونگرایی می‌تواند با یک سری پیامدهای منفی و مخرب از جمله بروز رفتارهای خطرناک و مخرب سلامت همراه باشد.

افراد برونگرا چه ویژگی ‌هایی برجسته ‌ای دارند؟

شاید با خود فکر کنید که شایع ‌ترین ویژگی‌ های برونگرایی چیست و افراد برونگرا را چگونه می‌ توان شناسایی کرد. در ادامه مقاله تعدادی از بارزترین ویژگی ‌های افراد برونگرا را برای شما شرح خواهیم داد و به شما می‌ گوئیم که چگونه می ‌توانید این افراد را بدون انجام تست برونگرایی بشناسید.

ویژگی بارز اول افراد برونگرا: افراد برونگرا عاشق صحبت کردن هستند.

اگر از دیگران بپرسید که بارزترین نشانه برونگرایی چیست، آن‌ ها قطعا به شما می‌ گویند که افراد برونگرا شخصیت ‌هایی پرحرف هستند. علاقه افراد برونگرا به صحبت کردن با اطرافیان، تنها به معنای لذت بردن از انجام ابن کار نیست؛ بلکه آن ‌ها عاشقانه دوست دارند که در اجتماعات صحبت کنند و از این طریق با دیگران ارتباط برقرار کنند.

علاقه آن‌ ها به صحبت کردن، تنها دوستان‌شان را در بر نمی‌ گیرد و آن‌ها دوست دارند با غریبه‌ ها به سرعت ارتباط برقرار کرده و صحبت کنند. افراد برونگرا دائما با آدم‌ های جدیدی آشنا می ‌شوند و لیست بلند بالایی از اطرافیان را به خود اختصاص می ‌دهند.

برخلاف درونگراها که پیش از صحبت کردن به خوبی درباره حرف‌ هایشان فکر می‌کنند و سپس آن ‌ها را به زبان می ‌آورند، برونگراها هیچ تفکری درباره صحبت‌ هایی که می‌خواهند بکنند، ندارند. آن‌ها معمولا ابتدا صحبت می‌کنند و سپس در رابطه با آن چه که به زبان آورده ‌اند فکر می ‌کنند.

افراد برونگرا، برخلاف افراد درونگرا، علاقه زیادی به ارتباط برقرار کردن با اطرافیان دارند و به همین علت، هنگامی که برای اولین بار در یک جمع ظاهر می‌ شوند، با خوش صحبتی و گرم کردن مجالس دوستان زیادی برای خود پیدا می‌ کنند. به سبب همین مسائل، دوست شدن با دیگران برای افراد برونگرا کاری بسیار آسان است.

ویژگی بارز دوم افراد برونگرا: افراد برونگرا از تعاملات اجتماعی و برقراری ارتباط با دیگران، انگیزه و انرژی می ‌گیرند.

اگر بخواهید بدانید افراد برونگرا چه کسانی هستند باید بگوییم افراد برونگرا از برقراری ارتباط با دیگران انگیزه می‌گیرند و معمولا پس از برقراری ارتباط با سایرین، بسیار با انرژی هستند. به اعتقاد افراد برونگرا، ارتباطات اجتماعی سرشار از حس شادی، نشاط و انگیزه هستند و برعکس، تنهایی طولانی مدت می ‌تواند با احساس ناامیدی، بی انگیزگی و خستگی همراه باشد. اگر از ما بپرسید که شخصیت برونگرا چگونه است، قطعا به شما خواهیم گفت که آن‌ ها افرادی هستند که همیشه بودن در جمع را انتخاب می‌ کنند و از گوشه گیری و تنها ماندن بیزار هستند.

ویژگی بارز سوم افراد برونگرا: آن‌ ها به گفت و گو برای حل مشکلات علاقمند هستند.

اکنون که با ویژگی های افراد برونگرا اشنا شدید و می دانید برونگرا چیست، اگر از ما بپرسید که یکی از بارزترین تفاوت‌ های میان درونگرایی و برونگرایی چیست، قطعا به شما خواهیم گفت تفاوت در نحوه حل مشکلات یکی از مهم‌ترین و بارزترین تفاوت‌ های میان این دو گروه از افراد به حساب می ‌آید. افراد برونگرا دوست دارند که برای حل مشکلات خود، آن‌ ها را با دیگران درمیان بگذارند و درباره آن ‌ها به گفت و گو بپردازند.

آن ‌ها با صحبت کردن پیرامون مشکلات خود، می‌ توانند مسائل را از دیدگاه‌ های گوناگون بسنجند و برای مشکلات خود راه حل‌های مختلفی پیدا کنند. همچنین اگر آن ‌ها یک روز کاری سخت و طولانی را تجربه کرده باشند، می ‌توانند از طریق صحبت کردن درباره سختی ‌ها و مشکلات روز خود با اطرافیان مانند خانواده و دوستان، خستگی خود را از بین ببرند.

برعکس، افراد درونگرا از چنین خصوصیاتی برخوردار نیستند. آن ‌ها دوست دارند برای مشکلات خود به تنهایی راه حل پیدا کنند و پس از تجربه یک روز سخت و خسته کننده، ساعاتی را در تنهایی خود به آن فکر کنند.

ویژگی بارز چهارم افراد برونگرا: از دیدگاه دیگران، افراد برونگرا شخصیت‌ هایی خونگرم و صمیمی هستند.

به دلیل علاقه زیاد افراد برونگرا به برقراری ارتباط با دیگران و بودن با جمع، سایرین آن‌ ها را افرادی خونگرم، صمیمی و دوست داشتنی می ‌دانند. افراد برونگرا افرادی هستند که شما می‌توانید به راحتی به آن ‌ها نزدیک شوید و با آن ‌ها ارتباط برقرار کنید.

اگر به یک جمع دوستانه یا میهمانی وارد شوید، قطعا فردی برونگرا را مشاهده خواهید کرد که مشغول معرفی افراد به یکدیگر است و به میهمانان خوش آمد می‌ گوید. به سبب داشتن چنین ویژگی ‌هایی، ما افراد برونگرا را به شکل افرادی می ‌شناسیم که دوستان بسیار زیادی دارند و به راحتی می ‌توانند یا سایر افراد آشنا و صمیمی شوند.

ویژگی بارز پنجم افراد برونگرا: افراد برونگرا افرادی هستند که به سبب گشاده رویی، آشنایی با آن ‌ها بسیار آسان است.

به نظر شما، علت ایجاد صمیمیت بسیار سریع با افراد دارای ویژگی برونگرایی چیست؟ در پاسخ به این سوال باید بگوئیم که برخلاف افراد درونگرا که آرام، کم حرف و گوشه گیر هستند، افراد برونگرا بسیار گشاده رو، گرم و صمیمی با دیگران برخورد می ‌کنند.

آن‌ ها شدیدا علاقمند به بیان افکار و احساسات خود هستند و دائما در این رابطه با سایر افراد گفت و گو می‌ کنند. به سبب همین ویژگی ‌ها، برقراری ارتباط و آشنایی با افراد برونگرا از دیدگاه دیگران کاری راحت ‌تر و ساده ‌تر نسبت به برقراری ارتباط با افراد درونگرا به حساب می ‌آید.

ویژگی بارز ششم افراد برونگرا: آن‌ ها افرادی ریسک پذیر هستند و با دیگران صادقانه برخورد می ‌کنند.

اکنون که به خوبی می دانید برونگرا بودن چیست باید بگوییم افرادی با خصوصیات برونگرایی، بسیار ریسک پذیر هستند و حتی گاه ممکن است دست به انجام کارهای خطرناکی بزنند؛ زیرا هیجان ناشی از آن را دوست دارند. آن‌ ها به سرعت درباره کارهای خود تصمیم گیری می‌کنند و به راحتی می ‌توان شخصیتشان را درک کرد.

اگر از ما بپرسید که تفاوت رفتاری در موقعیت ‌های مختلف برای افراد دارای ویژگی برونگرایی چیست؟ به شما خواهیم گفت که این افراد در منزل و خارج از منزل شخصیت یکسانی دارند و تقریبا در تمام موقعیت‌ ها به یک شکل برخورد می ‌کنند.

به همین علت است که اطرافیان آن ‌ها را صاف و صادق می ‌دانند و به عنوان شخصیت‌ هایی شناخته می‌ شوند که همه آن چه که درون خود نگه داشته ‌اند را بیرون می ‌ریزند و چیزی را پنهان نمی ‌کنند. آن‌ ها به راحتی تجربیات خود را با اطرافیان درمیان می‌ گذارند.

تفاوت درونگرایی و برونگرایی چیست؟

اگر در ذهن شما این سوال مطرح شده است که برون گرایی چیست باید بگوییم برونگرایی افراد یک طیف را تشکیل می‌ دهد. برخی از افراد کمتر برونگرا هستند و بعضی دیگر ممکن است به شدت ویژگی ‌های برونگرایی را بروز بدهند. به طورکلی تعداد افراد برونگرای موجود در جامعه بیشتر از افراد درونگرایی است که در آن جامعه زندگی می ‌کنند.

برونگراها به طور معمول مهارت بیشتری برای برقراری ارتباط با سایر افراد دارند و به همین علت است که ویژگی برونگرایی می‌تواند بسیار با ارزش و مهم باشد. اما این موضوع، برتری افراد برونگرا نسبت به افراد درونگرا را بیان نمی‌کند. همچنین ممکن است شخصیت شما ترکیبی از برونگرایی و درونگرایی باشد. یعنی در شرایطی مانند افراد برونگرا عمل کنید و در شرایط دیگر، ویژگی ‌های افراد درونگرا را بروز دهید.

نحوه برخورد با مسائل و کسب تجربه در افراد دارای ویژگی برونگرایی چیست؟

افرادی که خصوصیات اخلاقی افراد برونگرا را دارند معمولا به اشتباهات خود کمتر توجه می ‌کنند و به مقدار زیادی از خطاهای دیگران خشمگین می ‌شوند. این افراد معمولا ترجیح می ‌دهند که برای کسب تجربه خطا کنند و کمتر ای تجربیات دیگران درس می‌ گیرند. آن ‌ها همواره به دنبال راه ‌های ساده ‌تر و دم دستی هستند و راه‌ های سریع و آسان را برای رسیدن به اهداف و حل کردن مشکلات خود به راه‌ های مشکل ‌تر، ترجیح می ‌دهند.

سلایق افراد دارای ویژگی برونگرایی چیست؟

از جمله خصوصیات اخلاقی افراد برونگرا این است که آن‌ها دوست دارند که بیشتر وقت خود را در محیط‌ های شاد بگذرانند و به تفریحاتی مشغول شوند که موجب شادی آن ‌ها است. افراد دارای ویژگی برونگرایی، رنگ ‌های روشن و شاد را به رنگ‌های تیره ترجیح می ‌دهند. شما به ندرت یک فرد برونگرا را با یک لباس رنگ تیره و چهره ‌ای بی ‌حال و غمگین می ‌بینید.

نقاط قوت افراد دارای ویژگی برونگرایی چیست؟

حال که به خوبی متوجه شدید شخصیت برونگرا چیست در ادامه باید ذکر کنیم افراد برونگرا مانند سایر افراد دارای نقص و نقاط قوت شخصیتی هستند. اگر می‌ خواهید بدانید که نکات مثبت شخصیت افراد برونگرا چگونه است، توصیه می ‌کنیم این قسمت را مطالعه کنید. از جمله نقاط قوت افراد دارای شخصیت برونگرا می ‌توان موارد زیر را نام برد:

  • این افراد در دادن انرژی و انگیزه به دیگران بسیار حرفه ‌ای عمل می ‌کنند و معمولا به عنوان منبع انرژی جمع از آن ‌ها یاد می‌ شود.
  • افراد دارای ویژگی برونگرایی به سرعت می‌ توانند به مشکلات خود واکنش نشان دهند و در صدد حل کردن آن ‌ها بربیایند.
  • این افراد با قرار گرفتن در هر جمعی می ‌توانند به ان جمع روحی تازه ببخصند و احساس شور و هیجان را در یک جمع دوستانه به وجود بیاورند.
  • افراد برونگرا یا افراد ویژگی شخصیتی برونگرایی، در آشنا کردن افراد مختلف با یکدیگر بسیار حرفه ‌ای عمل می ‌کنند. و به همین دلیل، دوستان و آشنایان بسیار زیادی دارند.

نقاط ضعف افراد دارای ویژگی برونگرایی چیست؟

اگر می خواهید بدانید معایب برون گرایی چیست باید اشاره کنیم افراد برونگرا ، ممکن است ویژگی ‌های شخصیتی منفی داشته باشند یا حتی بعضی از اخلاق‌ های آن‌ها می‌ تواند مخرب باشد. از جمله نقاط منفی شخصیتی افراد برونگرا می ‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • شاید یکی از برجسته‌ ترین نقاط ضعف و ویژگی افراد برونگرا عدم ایجاد فضا برای صحبت کردن دیگران باشد. آن‌ ها معمولا آن ‌قدر گرم صحبت و برقراری ارتباط با دیگران هستند که به سایر افراد مجال صحبت نمی ‌دهند. متکلم وحده بودن شخصیت‌ های برونگرا می ‌تواند برای اطرافیان آن ‌ها آزاردهنده باشد.
  • از معایب برون گرایی این است که این افراد به اطلاعات به دست امده از دیگران، توجه و علاقه‌ ای نشان نمی ‌دهند. آن‌ها دوست دارند که همه چیز را خودشان تجربه کنند و شخصا از هرچیزی سر در بیاورند.
  • آن ‌ها عادت ندارند که با نوشتن مشکلات خود، به دنبال راه حلی برای‌شان باشند و معمولا در لحظه برای حل مشکلاتشات تصمیم گیری می‌ کنند و عکس العملی احساسی دارند و این موضوع یکی از معایب برون گرایی است.
  • از دیگر ویژگی افراد برونگرا این است که آن‌ ها بدون فکر کردن به عواقب یک کار، دست به انجام آن می‌ زنند. پس از این که کار را انجام دادند یا حرفی را زدند، حال می‌نشنینند و به عواقب آن فکر می‌ کنند.

افراد برونگرا چگونه می‌ توانند باعث آزار رسیدن به دیگران باشند؟

پس از این که دانستیم فرد برونگرا کیست و شخصیت برونگرا چگونه است و افراد برونگرا چه کسانی هستند، به بررسی آزارهایی می ‌پردازیم که داشتن یک شخصیت برونگرا می ‌تواند برای سایر افراد و اطرافیان به همراه داشته باشد. افراد برونگرا معمولا افرادی خوش مشرب و محبوب هستند؛ اما گاه ممکن است با پر حرفی خود، مجال صحبت کردن را به دیگران ندهند و موجب آزار آن‌ ها شوند.

این ویژگی افراد برونگرا بعضا آن‌ قدر آزاردهنده می ‌شود که دیگران را از آن‌ ها دور می‌ کند. زیرا این ویژگی می ‌تواند باعث شود که دیگران آن‌ ها را افرادی بدانند که برای جلب توجه سایرین، امکان مطرح شدن را از دیگران سلب می ‌کنند.

سایر افراد در مقابل شخصیت‌ های برونگرا، دچار چه سو تفاهم‌ هایی می ‌شوند؟

در برخورد با افراد برونگرا، ممکن است دیگران آن‌ ها را به شکل افرادی خودخواه و خودپسند ببینند که برای وجود و نظرات دیگران، هیچ گونه ارزش و احترامی قاعل نیستند.

چند راه کار برای بهبود شخصیت افراد برونگرا

اکنون که میدانید برون گرایی چیست و افراد برونگرا چه ویژگی هایی دارند  اگر شما هم یکی از آن ها محسوب می شوید می ‌توانید با استفاده از چند راه حل، نقاط ضعف شخصیتی خود را بهبود ببخشید. از جمله این راه حل‌ ها می ‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. پیش از بروز هر واکنشی تا ۱۰ بشمارید

افراد برونگرا باید تلاش کنند که پیش از انجام هر عمل یا زدن هر حرفی تا ۱۰ بشمارند. اگر پس از این ۱۰ ثانیه هنوز هم انجام آن کار یا زدن آن حرف از نظر آن‌ ها معقول و درست بود، می ‌توانند اقدام کنند. در بیشتر مواقع این افراد پس از این ۱۰ ثانیه از واکنش خود پشیمان می‌ شوند و تصمیم می ‌گیرند که به دیگران هم فرصتی برای صحبت کردن بدهند.

  1. سعی کنید به دیگران مجال صحبت کردن بدهید

برای انجام این کار می ‌توانید از اطرافیان، دوستان و اعضای خانواده خود بخواهید که در زمان پر حرفی شما در یک جمع، به آرامی شما را متوجه این موضوع کنند و از صحبت کردن بیش از حد باز دارند. به همین منظور می‌ توانید یک کلمه رمزی را برای اوقاتی که به دیگران مجال حرف زدن نمی ‌دهید، تعیین کنید و از دیگران بخواهید تا با گفتن آن کلمه شما را مطلع کنند.

  1. علایق شخصی خودتان را بشناسید

سعی کنید با علایق فردی خود آشنایی بیشتری پیدا کنید و لیستی از کارهای انفرادی که با انجام دادن آن‌ ها خوشحال می ‌شوید را تهیه کنید. این کار به شما کمک می ‌کند که در خلوت خود و بدون نیاز به حضور دیگران، احساس راحتی کنید و از تنها بودن کمتر عذاب بکشید.

خلاصه مقاله و نتیجه گیری

در این مقاله در پاسخ به پرسش‌ های برونگرایی چیست و برونگرا کیست و افراد برونگرا چه ویژگی هایی دارند ؟، توضیحاتی به شما ارائه کردیم و سعی کردیم که شما را بیشتر با افراد دارای ویژگی‌ ها و خصوصیات برونگرایی آشنا کنیم. شناخت این ویژگی‌ ها می ‌تواند به بهبود روابط شما با چنین افرادی کمک کند یا حتی در تصمیم گیری شما برای ازدواج و دوستی با چنین افرادی بسیار تاثیرگذاز و مفید باشد.

حتی اگر شما خود یک فرد برونگرا هستید، این مقاله می ‌تواند به شما کمک کند تا شخصیت خودتان را بهتر و بیشتر بشناسید و نقاط ضعف خودتان را برطرف کنید و به خوبی بدانید افراد برونگرا چه ویژگی هایی دارند. البته توجه داشته باشید که داشتن یک یا چند ویژگی از مطالب گفته شده در مقاله برونگرایی چیست، نمی ‌تواند بیانگر شخصیت برونگرای شما باشد. بلکه این امکان وجود دارد که شخصیت شما ترکیبی از برونگرایی و درونگرایی باشد.

از توجه شما سپاس گذاریم و امیدواریم که مطالب گفته شده در این مقاله، مورد توجه شما واقع شده باشند.

برخی از سوالات رایج:

۱. ویژگی های افراد برونگرا چیست؟

۱. علایق وسیع و متفاوتی دارند.
۲. از طریق صحبت با اطرافیان خود ارتباط برقرار می کنند.
۳. علاقه زیادی به فعالیت های گروهی و مکان های شلوغ دارند.

۲. برونگرایی چه مزیت هایی دارد؟

افراد برونگرا دایره دوستی بیشتری دارند و از معاشرت با افراد لذت می برند از طرفی این افراد با توجه به ارتباط بیشتری که دارند کمتر به بیماری های روحی مبتلا می شوند.

۳. چند مورد از راهکارهای مناسب برای بهبود شرایط افراد برونگرا را نام ببرید؟

۱. قبل از هر واکنشی تا ۱۰ بشمارید.
۲. به دیگران فرصت صحبت دهید.
۳. علایق شخصی خود را بشناسید.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مفهوم درونگرایی ، چند ویژگی افراد درونگرا

شاید تا به حال واژه‌ هایی مانند درونگرایی و برونگرایی به گوشتان خورده باشد اما ندانید که درونگرایی چیست؟ در واقع در بسیاری از نظرات روانشناسی افراد را به صورت کلی به دو دسته برونگرا و درونگرا تقسیم بندی می‌کنند و سپس خصوصیات و ویژگی‌ هایی به این افراد نسبت می ‌دهند.

اما فایده دانستن این مطالب چیست؟ برای مثال ممکن است این سوال برای شما پیش آید که درونگرایی چیست و چرا باید با چنین مفاهیمی آشنا باشیم. بعد از آشنا شدن شما به چنین مفاهیمی طبیعتا شما درک بهتری نسبت به خود یا اطرافیانتان پیدا خواهید کرد. اگر ویژگی‌ های افراد برونگرا و درونگرا را بدانید، می ‌توانید راحت ‌تر با آنها برخورد کنید و تعبیر درستی از رفتارهای آنها خواهید داشت.

این موضوع هم در ارتباطات بین فردی اهمیت دارد و هم برای شناخت خود و نحوه تطبیق خود با محیط اطراف کاربرد دارد. برای مثال در روابط بین اعضای یک خانواده یا روابط بین دو دوست درک مفاهیمی مانند درونگرایی و برونگرایی می‌تواند بسیار کمک کننده باشد.

در این مقاله قصد داریم در مورد درونگرایی و ویژگی‌ های افراد درونگرا صحبت کنیم و به پاسخ این سوالات برسیم که درونگرا کیست، درونگرایی چیست و ویژگی درونگرا چیست؟

درونگرایی چیست؟

حتما تا کنون با افراد درونگرا برخورد داشته ‌اید، این افراد می‌ توانند از اعضای خانواده مانند همسر شما باشند یا یکی از دوستان یا همکاران شما باشد، حتی ممکن است خود شما فردی درونگرا باشید. بیشتر ما افراد درونگرا را با ویژگی ‌هایی مانند تنها بودن، آرام بودن یا خجالتی و سرد بودن می ‌شناسیم.

اما این تصورات تا چه اندازه درست است و آیا واقعا فرد درونگرا شخصی است که از جامعه و دیگر انسان ‌ها دوری می ‌کند؟ اصلا درونگرایی چیست؟ برخلاف تصور عموم یک فرد درونگرا الزاما فردی سرد و گوشه‌ نشین نیست و باید بگوییم که اگر چنین اعتقادی در مورد درونگراها دارید، هر چه سریع ‌تر باید آنها را دور بیاندازید. در این مقاله به تدریج با خصوصیات اخلاقی مثبت و منفی افراد درونگرا آشنا می ‌شویم و در نهایت به پاسخ سوال درونگرایی چیست می ‌رسیم.

طبق تعاریف ارائه شده درمورد سوال درونگرایی چیست؟ یک فرد درونگرا کسی است که تمایل دارد اوقاتی را در تنهایی سپری کند؛ زیرا این تنهایی به او نیرو و انرژی تازه ‌ای می ‌بخشد و بعد از آن این فرد قادر خواهد بود که با محیط اطراف و اشخاصی که با او سر و کار دارند تعاملات سازنده ‌تری برقرار کند. پس متوجه می ‌شویم که فرد درونگرا در اصل به خلوت کردن با خود و تنهایی احتیاج دارد و این به معنی گوشه‌ گیر بودن این فرد نیست.

در ادبیات یونگ درونگرایی چیست؟

یکی از اولین کسانی که به مفهوم درونگرایی و برونگرایی پرداخت، شخصی به نام «یونگ» است. طبق نظر «یونگ» افراد جامعه یا درونگرا هستند یا برونگرا، به این ویژگی دوگانه یا دو قطبی بودن می ‌گویند. از نظر «یونگ» برای یک فرد درونگرا زندگی ذهنی بسیار جذاب است و او از خلوت کردن با خودش نیرو و انرژی زیادی می ‌گیرد.

همچنین از نظر «یونگ» توجه، دغدغه‌ ها و علاقه یک فرد درونگرا معطوف به افکار، احساسات و به طور کلی دنیای درون خود اوست. از نظر «یونگ» یک فرد درونگرا در اثر تعامل زیاد با افراد دیگر انرژی خود را از دست داده و سپس در تنهایی و خلوت این انرژی را باز‌می ‌یابد در حالی که فرد برونگرا از میان جمع قرار گرفتن و برقراری ارتباط با سایر افراد انرژی می ‌گیرد.

یک نکته مهم

قبل از این که به بررسی بیشتر این که درونگرایی چیست؟ بپردازیم باید این نکته را ذکر کنیم که اگر چه ما برخی از ویژگی‌ های افراد درونگرا را بیان می‌ کنیم؛ اما این به این معنا نیست که تمامی افراد درونگرا قطعا چنین خصوصیات اخلاقی دارند، بلکه ما در مورد اکثریت افراد صحبت می ‌کنیم و سعی داریم به پاسخ سوال درونگرایی چیست برسیم.

همچنین برخی از ویژگی ‌های مثبت و منفی افراد درونگرا را ذکر می‌کنیم تا با آگاهی از این نکات، این افراد بتوانند تعاملات و روابط بهتری داشته باشند و در زندگی خود به موفقیت بیشتری دست پیدا کنند. به علاوه به این نکته توجه کنید که باید ابعاد مختلفی از شخصیت و روابط افراد درونگرا را بررسی کنیم تا به پاسخ سوال ویژگی درونگرا چیست برسیم.

ابعاد شخصیتی و روابط افراد درونگرا

درونگراها به تنهایی احتیاج دارند

پیش از این گفتیم که افراد درونگرا بیشتر از سایر افراد به زمان‌ هایی برای تنها بودن نیاز دارند و نیز گفتیم که این به معنی جامعه ستیز بودن و دوری کردن آنها از جامعه نیست. در واقع یک فرد درونگرا به این دلیل گاهی کمی از سایر افراد فاصله می‌ گیرد و به تنهایی خود پناه می ‌برد که او نسبت به افراد درونگرا زمان بیشتری را صرف تجزیه و تحلیل موقعیت‌ ها و اطلاعات می‌کند.

زیرا او قصد دارد تمامی جوانب کار را بسنجد و سپس نظر خود را ابراز کند. به همین دلیل شاید بتوانیم بگوییم که افراد درونگرا به نسبت سایرین، در بیشتر مواقع تصمیمات درست ‌تر و پخته ‌تری می‌گیرند. همچنین تنهایی و تفکر کردن در تنهایی به این دسته از افراد نیرو و انرژی دوباره ‌ای می ‌بخشد و باز هم تاکید می ‌کنیم که نباید درونگرایی را با افسرده بودن اشتباه گرفت.

اکثر درونگراها شنونده‌ های خوبی هستند

قطعا همه ما هنگام صحبت کردن دوست داریم توجه کامل مخاطب خود را داشته باشیم و اگر مخاطب یا طرف مقابل ما صحبت کند و حرف ‌های ما را قطع کند از او آزرده خاطر می‌شویم. باید بگوییم که یکی دیگر از ویژگی‌ های مثبت افراد درونگرا این است که آنها اکثرا شنونده‌ های خوب و صبوری هستند.

شاید این موضوع را تجربه کرده باشید که بعد از صحبت کرد با یک فرد آرام و صبور، حتی با وجود اینکه او حرف خاصی به شما در مورد حل مشکلتان نزده است، احساس آرامش کرده باشید.

افراد درونگرا از آن جهت شنونده‌ های ماهر و خوبی هستند که به هنگام شنیدن درد و دل و سخنان شما، از خودشان و عقایدشان نطقی طولانی نمی ‌کنند و شما را سردرگم ‌تر و کسل نخواهند کرد. بلکه آنها در سکوت حرف‌ های شما را با دقت گوش داده و به سخنان شما فکر می‌ کنند. در واقع طبق نظر روانشناسان، رویکرد افراد درونگرا با افراد برونگرا در این زمینه متفاوت است.

یک فرد برونگرا، نه به دلیل پرحرفی یا خود نمایی، بلکه به دلیل ویژگی‌ های اخلاقی خود کمتر به گوش دادن علاقه نشان می‌دهد و دوست دارد هر چه سریع ‌تر سخنان شما تمام شود تا خودش نظراتش را بیان کند. البته این یک عیب به حساب نمی ‌آید و ما تنها قصد داریم تفاوت افراد را هنگام گوش دادن به سخنان دیگران بیان کنیم.

افراد درونگرا توجه بیشتری به محیط اطراف خود دارند

اگر شما دائما در حال صحبت کردن، برقراری ارتباط با دیگر افراد و یا تبادل اطلاعات باشید، به صورت طبیعی بخشی از حواس و توجه شما معطوف به این فعالیت ‌ها شده و در نتیجه از توجه شما به محیط اطرافتان تا حدی کاسته می ‌شود. اما همان طور که گفتیم افراد درونگرا کمتر صحبت می‌کنند و یا دیرتر و کمتر به مبادله اطلاعات می ‌پردازند و همین امر باعث می‌شود که آنها توجه بیشتری به محیط اطرافشان داشته باشند.

برای مثال شاید دو فردی که با حرارت زیاد در حال صحبت با یکدیگر هستند، می‌خواهند سخنان طرف مقابل خود را قطع کنند تا خودشان بتوانند صحبت کنند و در نتیجه توجه آنها به سخنان طرف مقابل کمتر است؛ اما اگر یک فرد درونگرا شاهد این مناظره باشد با دقت بیشتری به سخنان هر دو طرف گوش داده و آنها را در ذهن خود مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار می‌دهد.

چرا افراد درونگرا کمتر صحبت می‌ کنند؟

شاید به عنوان شخصی برونگرا، این کم صحبتی افراد درونگرا شما را آزار دهد یا تصور کنید که این فرد تمایلی به صحبت کردن با شما و برقرار کردن ارتباط با شما ندارد. در حالی که این تصور در اکثر مواقع صحیح نیست؛ زیرا افراد درونگرا اولا بیشتر دوست دارند شنونده باشند و دوما این افراد قبل از صحبت کردن افکارشان را منظم کرده و در مورد انتخاب جملات و کلماتشان فکر می ‌کنند.

در واقع دلیل این که افراد درونگرا اشخاص کم حرف‌ تری هستند این نیست که تمایلی به صحبت کردن ندارند؛ بلکه آن‌ ها زمانی صحبت می‌ کنند که واقعا حرفی برای گفتن داشته باشند. اگر چه این خصلت که افراد درونگرا قبل از صحبت کردن کلمات را به دقت انتخاب می‌ کنند ویژگی خوبی است؛ اما گاهی می ‌تواند برای آنها دردسر ساز شود.

برای مثال اگر یک فرد درونگرا در یک جلسه فوری شرکت کند و نیاز داشته باشد که نظرات خود را به سرعت بیان کند، ممکن است دچار مشکل شود. پس توصیه ما به افراد درونگرا این است که قبل از قرار گرفتن در هر موقعیتی در مورد آن فکر کنند تا بتوانند با آمادگی کامل شرکت کرده و نظرات خود را سریع‌ تر ابراز کنند.

خواندن زبان بدن توسط افراد درونگرا (زبان درونگرایی چیست؟)

شاید بتوان گفت که یکی دیگر از ویژگی ‌های مثبت افراد درونگرا این است که آنها در خواندن زبان بدن افراد مهارت بیشتری دارند. گفته شد که افراد درونگرا کمتر صحبت کرده و به همین دلیل به محیط اطراف خود دقت بیشتری می‌ کنند. در واقع به همین دلیل است که آنها از روی حالت چهره یا رفتارهای اطرافیانشان می ‌توانند بهتر به حال درونی آنها پی ببرند و به اصطلاح زبان بدن آنها را بخوانند.

افراد درونگرا به همین شیوه با اطرافیان خود ارتباط برقرار می‌کنند و معمولا به این دلیل است که درک بالایی از وقایع و رفتارها دارند. این خصوصیات اخلاقی سبب شده است که افراد درونگرا به افرادی با ملاحظه تبدیل شوند؛ زیرا موقعیت مخاطب خود را می‌سنجند و اگر شرایط او را مناسب نیافتند مزاحم او نخواهند شد. به همین دلیل است که شما در اکثر مواقع در کنار افراد درونگرا احساس راحتی و آرامش خواهید کرد.

درونگراها در شبکه‌ ها و فضاهای مجازی

تا به این جا حتما متوجه شده‌اید که درونگرایی چیست؟ و احتیاط کردن یکی از ویژگی  های افراد درونگرا است. همچنین گفتیم که آنها عادت دارند موقعیت را بسنجند، به محیط اطراف خود توجه زیادی دارند و قبل از این که شروع به صحبت کنند ابتدا سخنان خود را سنجیده و کلمات مناسب را انتخاب می‌کنند.

پس این موضوع دور از انتظار نیست که چنین افرادی در فضاهای مجازی وشبکه‌ های اجتماعی نیز محتاطانه ظاهر شوند. شاید بتوان گفت که جلب توجه کردن و توجه خواهی رفتار برجسته افراد درونگرا نیست.

البته افراد درونگرا نیز مانند تمامی اشخاص به درجاتی از توجه نیاز دارند؛ اما این افراد توجه مورد نیاز خود را بیشتر از افراد نزدیکشان طلب می ‌کنند تا افراد غریبه. پس به احتمال زیاد اکثر افراد درونگرا تمایل چندانی به سر و صدا کردن در شبکه‌ های اجتماعی و فضای مجازی ندارند.

افراد درونگرا و دوست یابی

شاید افرادی را سراغ داشته باشید که به محض ورود به یک جمع ناگهان توجه زیادی به خود جلب کرده و افراد زیادی به دور آنها حلقه بزنند؛ طبیعتا افراد از معاشرت با چنین اشخاصی لذت برده و با بودن در کنار آنها احساس سرزندگی و شادابی می‌کنند. البته این ویژگی بیشتر به افراد برونگرا تعلق دارد.

اما این به آن معنی نیست که افراد درونگرا اشخاصی بی‌حال و کسل هستند و با کسی دوستی و معاشرت نمی‌کنند. افراد درونگرا همان طور که در انتخاب کلمات و رفتارهایشان دقت می‌کنند؛ در انتخاب دایره دوستان خود نیز چنین برخورد می ‌کنند. شاید یک فرد درونگرا دایره ‌ای از افراد مختلف را دور خودش جمع نکند و یا به افراد زیادی انرژی نبخشد؛ اما با این حال دوستان خود را با دقت زیادی انتخاب کرده، با آنها بسیار صمیمانه برخورد می‌کند و به دوستان خود وفادار باقی می‌ماند.

شاید در ابتدا چنین به نظر برسد که برقرار ارتباط با افراد درونگرا و جلب توجه آنها کار سختی باشد؛ اما اگر برای شناخت این دسته از افراد زمان و حوصله کافی به خرج دهید؛ در خواهید یافت که افراد درونگرا از بهترین و قابل اعتمادترین افراد هستند. همچنین باید این ویژگی اخلاقی آنها را نیز مد نظر داشته باشید که این افراد گاهی برای شارژ شدن نیاز به تنهایی دارند؛ در این صورت احتمال ناراحت شدن از این افراد کاهش پیدا می‌کند.

درونگراها به عنوان شریک عاطفی چگونه رفتار می ‌کنند؟

در بخش‎های قبلی درباره این که درونگرایی چیست؟ و فرد درونگرا چه خصوصیاتی دارد صحبت کردیم. همچنین در مورد روابط دوستی افراد درونگرا صحبت کردیم و گفتیم که درونگراها دوستان خود را با وسواس و دقت انتخاب می‌کنند؛ اما در عین حال با دوستان اندک خود روابط بسیار صمیمانه ‌ای خواهند داشت و به آنها وفادار می ‌مانند.

این موضوع در مورد روابط عاطفی و عاشقانه افراد درونگرا نیز صدق می‌کند. یعنی افراد درونگرا با احتیاط و دقت شریک عاطفی خود را انتخاب می‌ کنند اما اگر بتوانید به خانه دل آنها راه یابید آنها به گرمی از شما استقبال کرده و برای شما چیزی کم نمی ‌گذارند.

همچنین افراد درونگرا از آنجایی که درک بالایی نسبت به محیط اطراف خود دارند، می ‌توانند شما و موقعیت‎تان را به خوبی درک کنند. گفته شد که افراد درونگرا به تنهایی و خلوت کردن با خود نیاز دارند؛ در نتیجه این را نیز درک می‌ کنند که شما نیز گاهی به تنهایی و فاصله گرفتن نیاز خواهید داشت.

یکی دیگر از ویژگی ‌های مثبت افراد درونگرا که می ‌تواند در روابط عاطفی بسیار مهم باشد این است که افراد درونگرا شنونده‌های بسیار خوب و ماهری هستند. به علاوه آنها معمولا رازدار و قابل اعتماد هستند؛ پس شما می ‌توانید به عنوان یک شریک عاطفی و همچنین یک دوست روی آنها حساب کنید و برایشان درد و دل کنید. آنها سخنان شما را خوب گوش می‌ دهند و به شما آرامش می ‌بخشند.

رفتار درونگراها به عنوان مدیر و کارفرما چگونه است؟

یک فرد درونگرا در صورتی که علم و کاردانی کافی را داشته باشد، یکی از بهترین مدیران خواهد شد. افراد درونگرا علاقه کمتری به جلب توجه و مورد ستایش قرار گرفتن نشان می‌دهند و درست به همین دلیل است که اگر تیم آنها در زمینه ‌ای موفق شود، آنها به جای جلب توجه کردن از تک تک اعضای تیم خود تشکر می ‌کنند و این موفقیت را متعلق به تمامی افراد تیم می ‌دانند.

یک مدیر درونگرا با دقت بیشتری کار می‌ کند؛ زیرا به صورت ذاتی تمایل دارد که موقعیت ‌ها را به خوبی بسنجد و اطلاعات را با دقت زیادی تجزیه و تحلیل و بررسی کند. همچنین توجه مدیر درونگرا به محیط کاری و اعضای تیمش زیاد است و می ‌تواند به درک خوبی از محیط کار و همکاران خود برسد و همین عامل باعث موفقیت او به عنوان یک مدیر خواهد شد.

ویژگی ‌هایی که با درونگرایی اشتباه گرفته می‌ شوند (تفاوت برونگرایی و درونگرایی چیست؟)

همان طور که در ابتدای مقاله نیز اشاره کردیم، ممکن است برخی از افراد به علت ناآگاهی برخی از ویژگی ‌های منفی را به افراد درونگرا نسبت دهند. در ادامه لیستی در مورد برخی از ویژگی‌ ها و خصوصیاتی که به غلط به افراد درونگرا نسبت داده می ‌شوند آورده شده است:

  • خجالتی بودن: به هیچ وجه درونگرایی نشان دهنده خجالتی بودن نیست؛ بلکه یک فرد درونگرا خودش شخصا تنهایی را ترجیح می‌دهد و دلیل این کار او خجالتی بودن نیست.
  • جمع گریزی: فرد درونگرا علاقه چندانی به قرار گرفتن در جمع ‌های شلوغ ندارد؛ اما این به معنی جامعه ستیزی او نیست بلکه او در تنهایی خود انرژی گرفته و بعد به جمع بازمی‌ گردد.
  • سرد بودن و بی توجهی: ممکن است کم حرف بودن درونگرا ها باعث شود رفتار آنها سرد تلقی شود. اما افراد درونگرا برای دوستان و نزدیکان خود هرگز کوتاهی نمی‌ کنند و دلیل کم حرف بودن آنها بی‌توجهی کردن آنها نیست.

خلاصه مقاله و نتیجه گیری

بسیاری از روانشناسان افراد جامعه را به دو دسته درونگرا و برونگرا تقسیم بندی کرده و برای هریک از آنها ویژگی‌ هایی ارائه می ‌دهند. در این مقاله به بررسی سوال درونگرایی چیست؟ و درونگرا کیست؟ پرداختیم همچنین این موضوع را بررسی کردیم که ویژگی درونگرا چیست؟

یکی از ویژگی ‌های بارز افراد درونگرا این است که این افراد معمولا تنها بودن را به قرار گرفتن در جمع ترجیح می‌ دهند؛ دلیل این موضوع خجالتی بودن یا جمع گریزی افراد درونگرا نیست؛ بلکه طبق نظر روانشناسان افراد درونگرا با پناه بردن به تنهایی و خلوت کردن با خود انرژی دوباره‌ ای می‌گیرند.

همچنین در پاسخ سوال درونگرایی چیست، برخی از خصوصیات افراد درونگرا را ذکر کردیم؛ از جمله این که اکثر درونگراها شنونده ‌های خوبی هستند، افراد درونگرا توجه بیشتری به محیط اطراف خود دارند و نیز درونگراها در انتخاب دوست یا شریک عاطفی خود سخت‎گیرانه عمل می‌ کنند اما در روابط خود افرادی وفادار، صادق و صمیمی هستند.

لازم به ذکر است که قصد ما از این مقاله برتری دادن افراد درونگرا نسبت به افراد برونگرا نبوده و تنها برخی از ویژگی ‌های بارز این افراد را ذکر کردیم. همچنین ویژگی ‌های گفته شده در این مقاله، در مورد اکثر افراد درونگرا صدق می‌ کند و ممکن است استثناهایی هم در این مورد وجود داشته باشد.

برخی از سوالات رایج:

۱. به چه افرادی درونگرا می گویند؟

افرادی که دوست دارند تا ساعاتی را به تنهایی سپری کنند. این افراد راجع به عواطف و احساسات خود با دیگران صحبت نمی کنند و در اکثر موارد با خودشان مسائل را حل می کنند.

۲. چند مورد از ویژگی افراد درونگرا را بنویسید؟

۱. به تنهایی احتیاج دارند.
۲. شنونده خوبی هستند.
۳. بیشتر به محیط خود توجه دارند.

۳. در ارتباط با افراد درونگرا به چه مواردی باید توجه کرد؟

۱. آنها خجالتی نیستند.
۲. آنها جمع گریز نیستند.
۳. نسبت به مسائل سرد و بی توجه نیستند.




تاریخ: سه شنبه 14 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

جملات انگیزشی ، بهترین جملات انگیزشی برای تقویت روحیه

در برخی از اوقات در اوج خستگی و ناامیدی، یک جمله انگیزشی می ‌تواند نیروی تازه‌ای را برای بلند شدن و ادامه مسیر، به ما دهد. معمولا ما از تاثیر جملات انگیزشی برای تقویت اراده و باورهای خود اطلاع داریم ولی برخی از افراد به این موضوع اهمیت چندانی نمی‌دهند و به آن ایمان ندارند. شما جزء هر کدام یک از افراد هستید، خواندن و مطالعه جملات این مقاله را به شما توصیه می‌کنیم.

بسیاری از جملات انگیزشی بزرگان به قدری فوق ‌العاده هستند که بارها و بارها در همه جا تکرار شده‌اند و نسبت به دیگر جملات معروف ‌تر هستند. شاید یک جمله انگیزشی بتواند اثرات به ‌سزایی در روحیه شما بگذارد. جملات انگیزشی کوتاه سبب ایجاد روحیه و انگیزه در افراد شده و به آن‌ ها انرژی مثبت می ‌دهد.

بسیاری از ما اغلب اوقات در حالت سکون هستیم و تمایل داریم کسی یا چیزی ما را از جای خود بلند کند. مطالعه جملات انگیزشی مثبت می‌تواند در افزایش امید به زندگی برای پیمودن راهی که در زندگی در پیش داریم کمک بسیاری به ما کند. به ‌ویژه چنان‌چه این جملات نتیجه گذر عمر و تجارب افراد معروف جهان باشد. در این بخش چند مورد از بهترین و معروف ‌ترین جملات انگیزشی را با یکدیگر بررسی می‌کنیم.

جملات انگیزشی

۱. به افرادی که به شما حسادت می ‌کنند احترام بگذارید، آن ‌ها افرادی هستند که از صمیم قلب باور دارند شما بهترین هستید.

۲. اغلب مردم منتظر سال جدید برای شروع جدید با عادت‌ های قدیمی هستند.

۳. من به ضرورت اقدام، باور دارم. دانستن کافی نیست، باید دانسته‌ های خود را به کار گیریم. تنها خواستن کافی نیست، باید کاری را انجام بدهیم. «لئوناردو داوینچی»

۴. بسیار اهمیت دارد بگذارید بعضی چیزها از بین بروند؛ خودتان را از آن ‌ها آزاد سازید و از دست آن ‌ها خلاص شوید. منتظر نباشید تا دیگران قدر تلاش‌ های شما را بدانند و عشقتان را درک کنند. در را ببندید، آهنگ را عوض کنید، خانه ‌تکانی کنید، گردوغبارها را از بین ببرید، از آنچه هستید دست بردارید و به آنچه که واقعا هستید روی اورید. «پائولو کوئلی»

۵. دلیل این ‌که آدم‌ ها به سختی احساس خوشبختی می ‌کنند این است که گذشته را، بهتر از آن ‌چه که بوده می ‌بینند. حال را بدتر را از آنچه که هست و ترس از آینده را بیشتر از آنچه که خواهد بود، می ‌دانند.

۶. زندگی جریان دارد، چه بخواهیم و چه نخواهیم اتفاقات خوب و بد وجود دارند و این ما هستیم که باید با انرژی روزهای خوب و بد را بگذارنیم.

۷. تا وقتی که به این فکر چسبیده‌ اید که دلیل خوب زندگی نکردن خود، بیرون از وجود شما است، هیچ تغییر مثبتی در شما رخ نمی‌دهد. تنها و تنها خود شما مسئولیت جنبه ‌های قطعی موقعیت زندگی خود را برعهده دارید؛ تنها و تنها خود شما قدرت تغییر آن را دارید.

۸. مردم اغلب می‌ گویند انگیزه‌ها دوام ندارند. خب، تاثیر حمام نیز ماندگار نیست. به همین سبب توصیه می ‌شود هرموقع احساس نیاز کردید دوش بگیرید. «زیگ زیگلار» (روان‌شناس)

۹. نبردهای ارزشمند برای کسب مدال ‌های طلا نیستند. نبرد درونی، آن نبرد نامرئی درون همه وجود دارد؛ نبرد ارزشمند آن‌جاست. «جسی اُونز» (قهرمان ورزشی سیاه‌ پوست آمریکایی که پیروزی‌اش در المپیک، هیتلر را به خشم آورد).

۱۰. زمانی که شهامت قدرتمند بودن را پیدا می ‌کنیم تا بتوانیم از توانایی‌ ها و استعدادهای خود برای تحقق چشم ‌اندازم استفاده کنیم، ترس ما رفته ‌رفته بی ‌اهمیت ‌تر می ‌شود. «آدری لرد» (نویسنده و فعال حقوق زنان)

۱۱. برای رسیدن به آرزوهای خود نترسید. هدفت را بزرگ انتخاب کنید. انتخاب یک هدف بزرگ موجب می‌ شود جسارت پیدا کرده و ریسک کنید و ببینید که توانایی‌ های شما بسیار بیشتر از این است که الان درحال استفاده از آن هستید. شما همانند یک هواپیمای جنگنده هستید که به تمام تجهیزات جنگی پیشرفته مجهز هستید؛ اما با آن تنها هندوانه جا به ‌جا می‌ کنید. توانایی ‌های خود را کشف کنید و خودت را برای داشتن یک زندگی رویایی دعوت کنید و بعد برای رسیدن به آن تلاش کنید که به آن برسید.

۱۲. تمام انسان ‌ها نابغه هستند، ولی در صورتی که برای سنجش میزان نبوغ یک ماهی، توانایی او در بالا رفتن از درخت را ملاک قرار دهید، آن ماهی در تمام مدت زندگی خود احساس خواهد کرد که یک احمق است.

۱۳. زمانی که واقعا برایتان اهمیتی نداشته باشد که دیگران در رابطه با شما چگونه فکر می ‌کنند به درجه‌ ای از آزادی می ‌رسید که بعد از آن می‌ توانید به هر موفقیتی دست پیدا کنید.

۱۴. از تمام افرادی که در زندگیم دست رد به سنه من زدند سپاسگذارم، به همان دلیل بود که کارهای خود را خودم انجام دادم و الان در این جایگاه قرار دارم. «آلبرت اینشتین»

۱۵. عمر کوتاه است پس زندگی کنید. عشق کمیاب است، پس به چنگش بیاورید. خشم بد است، پس عاشق شوید. ترس ترسناک است، تا وقتی که با آن مقابله نکردید، خاطرات شرین هستند پس قدر آن‌ها را بدانید. «اوژن فودور»

۱۶. تنها راه انجام دادن کارهای بزرگ، دوست داشتن کاری است که انجام می‌دهید. چنان‌چه تا به حال آن را پیدا نکردید، به گشتن خود ادامه دهید و تا وقتی که آن را پیدا نکردید، متوقف نشوید. «استیو جابز»

۱۷. زمانی که می‌گویید سخت است مترادف جمله “من به قدر کاقی قوی نیستم تا برایش بجنگم” است. تمام کنید این حرف‌های مزخرف را! مثبت باشید و هر چقدر هم سخت باشد، باید بیرون بروید و آن را به دست آورید. «وینس لومباردی»

۱۸. برای شکست‌های خود ناراحت نشوید، برای فرصت‌هایی که بدون امتحان کردن، آن‌ها را از دست داده‌اید ناراحت باشید. «جک کنفیل»

۱۹ – درد امروز شما، می‌تواند به نقطه قوت شما در آینده تبدیل شود. در هر چالش، رویارویی با آن فرصتی برای رشد شما خواهد بود. «لس براون»

۲۰. اعتماد به نفس جذاب ‌ترین ویژگی است که یک نفر می‌تواند داشته باشد. چه‌طور کسی می ‌تواند ببیند شما چه ‌قدر بی ‌نظیر هستید وقتی خود شما نتوانید آن را ببینید؟

۲۱. ما از آدم‌هایی که وارد زندگی‌مان می‌شوند چیزهای بسیاری یاد می‌گیریم، حالا برخی تجربه‌های سخت به دست می‌آورند برخی تجربه‌های بدون سختی؛ ولی در آخر تمام آن‌ها بی‌قیمت هستند. «جورج ویل»

۲۲. شاد بودن به این معنی نیست که همه چیز خوب است، شاد بودن به این معنی است که شما تصیمیم گرفتید فراتر از هر آنچه که کامل نیست را ببینید. «ری کراک مک دونالد»

۲۳. این موفقیت نیست که انسان را می‌سازد، این انسان است که موفقیت و ثروت را ایجاد می‌کند. «برایان تریسی»

۲۴. بسیاری از شکست‌های زندگی به این دلیل است که نمی‌دانیم چقدر به موفقیت نزدیک هستیم، وگرنه هرگز تسلیم نمی‌شدیم.

۲۵. بزرگ ‌ترین ریسک، ریسک نکردن است! در این دنیا که به سرعت در حال تغییر است، تنها استراتژی که شکست را ضمانت می ‌کند، ریسک نکردن است. «مارک زاکربرگ»

۲۶. موفقیت این نیست که هرگز اشتباه نکنیم، بلکه این است که یک اشتباه را دوبار تکرار نکنیم. «جرج برناد شو»

۲۷. آدم‌ های موفق، همواره به دنبال فرصت‌هایی برای کمک به دیگران هستند. افراد ناموفق همواره سوال می‌پرسند: این کار، چه سودی برای من دارد؟ «برایان تریسی»

۲۸. زمانی که مدام بگویی گرفتارم، هیچ وقت آزاد نمی‌شوی زمانی که مدام بگویی وقت ندارم، هیچ وقت زمان پیدا نمی‌کنی زمانی که مدام بگویی فردا انجام خواهم داد، آن فردا هیچ وقت نمی‌آید! «افلاطون»

۲۹. بزرگ ‌ترین ضعف ما در تسلیم شدن پنهان است؛ همواره مطمئن‌ ترین راه برای موفقیت، تلاش دوباره خواهد بود! «ادیسون»

۳۰. ماه راه رفتن را با زمین خوردن یاد می ‌گیریم، اگر هرگز زمین نخوریم هیچ وقت قادر به راه رفتن نخواهیم بود. «رابرت کیوساکی»

۳۱. پول عدد است و اعداد هیچ وقت به اتمام نمی‌رسند. چنان‌چه پول تو را خوشحال می‌کند، جست‌وجوی تو برای شادمانی هرگز به پایان نخواهد رسید. «باب مارلی»

۳۲. اگر تمام مدل آدم‌ها تو را دوست دارند یک جای کارت اشتباه است؛ هیچ کس نمی‌تواند همه  راضی نگه ‌دارد! «پائولو کوئیلو»

۳۳. مهم‌ترین چیز در زندگی چیست؟ تنها یک چیز مهم است، شادی. هرگز اجازه ندهید کسی شادی شما را بگیرد.

۳۴. سختی ‌ها برای این نیستند که شما را متوقف کنند و درهم بشکنند. سختی‌ها وجود دارند تا شما را برای رشد و پیشرفت آماده کنند. «جول اوستین»

۳۵. آن‌ها تو را باور نمی‌کنند تا وقتی که انجامش دهی!

۳۶. یکی از بهترین انواع تفریحات، انجام دادن کارهای غیرممکن است. «والت دیزنی»

۳۷. لذت بخش‌ ترین حس از انجام کاری که دیگران می ‌گویند: “نمی‌توانید انجام دهید” به دست می‌آید.

۳۸. شما هیچ وقت متوجه نمی ‌شوید که چه‌ قدر قوی هستید تا زمانی که قوی بودن تنها راه شما باشد. «باب مارلی»

۳۹. شرکت «کوکاکولا» در سال اول تنها ۲۵ بطری به فروش رساند، به جای دلسرد شدن تلاش کنید!

۴۰. افرادی که امروز رویاهای تور را مسخره می‌کنند زمانی که به هدفت رسیدی برای دیگران تعریف می‌کنند که روزی تو را می‌شناختند!

۴۱. برای شروع نباید عالی باشید، ولی برای عالی بودن باید شروع کنید.

۴۲. شما به خاطر این ‌که پول ندارید فقیر نیستید، بلکه اگر آرزویی نداشته باشید فقیر هستید. «رندی گیج»

قوی ‌ترین جملات انگیزشی

برخی اوقات جملات انگیزشی تنها یک جمله نیستند و به سادگی نمی ‌توان از کنار آن‌ها گذشت. زمانی که با انگیزه و پرانرژی هستید با تاثیر جملات با انگیزه می ‌توانید از لحظات زندگی خود لذت بیشتری ببرید و احتمالا خوش اخلاق ‌تر و مهربان ‌تر نیز بشوید.

با استفاده از قوی ‌ترین جملات انگیزشی می ‌توانید بیشتر و بهتر کار کنید و به صورت کلی خواهید دید که کیفیت زندگی با خود را در برهه‌ هایی که پر از انگیزه و انرژی مثبت هستید  به صورت محسوسی با زمانی که بی انگیزه و ناامید هستید، تفاوت دارد.

۴۳ . تنها باید متوجه شوید چه زمانی واقعا نزدیک به موفقیت هستید؛ زیرا دیگر هیچ وقت تسلیم نمی‌شوید و مهم نیست آن ‌وقت دیگر شرایط چقدر رو به سختی برود.

۴۴. مسئولیت زندگی خود را به عهده بگیرید. این را بدانید که تنها شما هستید که می‌توانید خود را تا جایی که می‌خواهید برسانید، نه هیچ کس دیگری.  (لس براون)

۴۵. من از کارهایی که انجام دادم هیچ وقت پشیمان نمی‌شوم، ولی از شانس ‌هایی که برای انجام یک سری کارها داشتم و هیچ کاری انجام ندادم پشیمان هستم.

۴۶. چالش ‌ها برای سرگرم کردن زندگی هستند و غلبه بر آن موجب معنادار شدن زندگی می‌ شود. «جاشوه جی مارین»

۴۷. یکی از کلیدهای موفقیت، داشتن نظم در انجام دادن کارهایی است که باید انجام دهید؛ حتی در صورتی که تمایلی به انجام آن ندارید ولی می‌دانید مهم هستند و باید انجام شوند. «برایان تریسی»

۴۸. افرادی که صبور هستند، اتفاقات خوبی برای آن‌ها رخ می‌دهد و اتفاقات عالی برای افرادی رخ می‌دهد که اتفاقات عالی زندگی را خود با تلاش‌شان محقق می‌کنند.

۴۹. در مسیر سربالایی، به منظره بالای کوه فکر کنید.

۵۰. موفقیت در آروزها ارتباط مستقیم با قدرت اراده ما دارد. «دیل کارنگی»

۵۱. کار، ارزان‌ ترین دارویی است که برای برطرف کردن نگرانی در دسترس است. «دیل کارنگی»

۵۲. اگر انتظار و توقع نداشته باشید، همه دوست تو هستند. «رابیندرانات تاگور»

۵۳. مشورت، هنری است که با کمک آن می‌توانید تمام افراد را به همکاری با خود وادارید. «رالف والدو امرسون»

۵۴. مردان کم‌ مایه به شانس اعتقاد دارند، مردان با اراده و خردمند به علت و معلول. «رالف والدو امرسون»

۵۵. یک ستایش کوچک، نتایج شگفت ‌انگیزی را در پی دارد. «رالف والدو امرسون»

۵۶. سرسخت و سمج و پایدار باشید و هرگز تسلیم نشوید. «وینستون چرچیل»

۵۷. ناامید، هرگز برنده نمی‌شود و برنده، هرگز ناامید نمی‌شود. «پرمودا باترا»

۵۸. سال ‌ها کار سخت شما ممکن است یک شبه ویران شود، ولی این موضوع نباید شما را از ادامه سخت ‌کوشی و تلاش بازدارد. «مادر ترزا»

۵۹. کار یعنی هر چیزی که وادار به انجام دادن آن باشید و بازی یعنی هر چیزی که وادار به انجام دادن آن نباشید. «مارک تواین»

۶۰ . تسلط بر سرنوشت و جامه عمل پوشاندن به رویاها هدف پایانی زندگی است. «مارک فیشر»

۶۱. برای بیشتر داشتن ابتدا باید بیشتر بشوید. «گوته»

۶۲. از اشتباهات خود شرمنده نشوید و آن را جرم ندانید. «کنفسیوس»

۶۳. اگر به خطا رفتی، از برگشتن ترسی نداشته باش. «کنفسیوس»

۶۴. ترسوی حقیقی از پرواز نمی‌ترسد، بلکه آن کسی که با ترس پرواز را یاد می‌گیرد، ترسو است. «گابریل گارسیا مارکز»

۶۵. تمام انسان‌ها می‌خواهند در قله کوه زندگی کنند، بی‌ آن که به خوشبختی آرمیده در دست خود نگاهی بیندازند. «گابریل گارسیا مارکز»

۶۶. رویاهای کوچک را آرزو نکن، چرا که برای تکان دادن قلب به اندازه کافی قدرت ندارند. «گوته»

۶۷. به تنهایی قادر به تغییر دنیا نیستید اما می‌توانید سنگی را به آب بیندازید تا موج‌های بسیاری خلق کنید. «مادر ترزا» (فعال امور خیریه)

۶۸. اگر می‌دانستید که باورهای شما چقدر قدرتمند هستند، حتی برای یه ثانیه منفی فکر نمی‌کردید!

جملات انگیزشی اثر گذار

جملات انگیزشی تاثیرگذار شامل موارد زیر هستند:

۶۹. اگر شما شکست می‌خورید، نشان‌ دهنده این است که دارید کاری را انجام می‌دهید و انجام دادن کاری نشان می‌ دهد که شما یک شانس دارید.

۷۰. موفقیت شما به توجه به شایستگی، رویا و هدف شما و نحوه‌ برخورد شما با مخالفت ‌ها اندازه‌ گیری می ‌شود.

۷۱. افراد موفق از شکست ترس ندارد. ولی می ‌دانند برای موفقیت چه‌ طور باید از آن درس بگیرند و رشد کنند.

۷۲. افراد بازنده از شکست خوردن هراس دارند.

۷۳. این‌ که درآمد خود را افزایش دهید مهم‌‌‌تر از این است که هزینه‌های خود را کاهش دهید. به جای این‌ که رویاهای خود را دور بریزید، روح خود را رشد دهید.

۷۴. از تغییر هراس دارید؟ شکست خواهید خورد.

۷۵. پول هدف نیست، پول ارزش نیست. ارزش از رویاهای شما به دست می‌آید و پول کمک می‌کند به آن برسید.

۷۶. تا وقتی که جوان هستید یاد بگیرید، نه این ‌که پول به دست آورید.

۷۷. موفق ‌ترین افراد در دنیا کسانی هستند که سوال می‌ کنند. آن‌ها همواره در حال یادگیری هستند. همواره در حال رشد کردن هستند.

۷۸. همواره یادتان باشد، ذهن شما بزرگ ‌ترین دارایی شما محسوب می‌شود. پس حواس‌تان باشد که چه چیزی را درون آن می‌ریزید.

۷۹. شکست موقتی است ولی فقر ابدی.

۸۰. باید بخواهیم تا بتوانیم.

۸۱. دیگران را همان گونه که هستند، بپذیرید.

۸۲. هنر گوش دادن را یاد بگیرید، فرصت‌ها گاهی به آهستگی در می‌زنند.

۸۳. انسان زمانی که چیزی را با تمام باورش بخواهد تلاش می‌کند و سرانجام آن را به دست می‌آورد.

۸۴. منتظر نمانید تا اتفاق‌های خوب به سمت شما بیایند، رویدادهای خوب را خود شما رقم می‌زنید.

۸۵. از گذشته خود درس بگیرید. در حال زندگی کنید و به فردای خود امیدوار باشید.

۸۶. امید برای افرادی است که جرات می‌کنند تا رویاهای خود را به واقعیت تبدیل کنند، پس امیدواری به رویاها و تخیلات شما بستگی دارد.

۸۷. برای سخت ‌ترین اتفاق ‌ها آماده هستم، ولی انتظار بهترین ‌ها را دارم.

۸۸. پیش از این ‌که آینده را حوادث اطراف ما رقم بزنند این اعتماد به نفس ماست که آن را می‌ سازد.

جملات انگیزشی مثبت

جملت انگیزشی مثبت شامل موارد زیر هستند:

۸۹. ترجیح می‌دهم از اشتیاق بمیرم تا از ملامت

۹۰. سخت‌ ترین کار، تصمیم‌ گیری برای اقدام است، باقی تنها به سرسختی بر می‌گردد.

۹۱. فرصت ‌ها اتفاق نمی ‌افتند، شما خالق آن‌ ها هستید.

۹۲. با انگیزه بودن هیچ هزینه‌ ای برای ما ندارد ولی می ‌تواند همه چیزی را برای شما تامین کند.

۹۳. روشن و قطعی بودن هدف نقطه‌ آغاز تمام موفقیت‌ های شما است.

۹۴. اگر شکست بخورید ممکن است ناامید شوید، ولی در صورتی که تلاش نکنید حتما شکست می‌خورید.

۹۵. موفقیت، مجموعه‌ای از تلاش‌های کوچک است که هر روز تکرار شده‌اند.

۹۶. اگر چیزی هنوز ذهن شما را درگیر کرده ارزش این را دارد که برای به دست آورن آن ریسک کنید.

۹۷. یک روز خوب، یک حال خوب، یک حس فوق‌العاده، این‌ها را خودت به دست بیاور و منتظر نباش افراد دیگر آن‌ها را برای تو به‌وجود آورند.

برخی از سوالات رایج:

۱. تاثیرات جملات انگیزشی درروزمره افراد چیست؟

در دنیای شلوغ و ماشینی این روزها رسیدن افراد به هدف های مورد نظرشان با چالش های زیادی مواجه است به همین دلیل استفاده از جملات انگیزشی می تواند باعث تقویت ذهن و روح افراد شود.

۲. چند مورد از جملات انگیزشی مثبت بنویسید؟

۱. شما خالق فرصت ها هستید آن ها اتفاق نمی افتند جز به وسیله خودتان
۲. موفقیت شامل مجموعه مشخص از اهداف شماست.
۳. شما برای رسیدن به خواسته و آرزوهایتان کافی هستید.

۳. چند مورد از جملات انگیزشی قوی را نام ببرید؟

۱. افراد صبور دستاوردهای بزرگ تری دارند.
۲. مسئولیت زندگی را خودتان بر عهده گیرید.
۳. اشتباهات باعث رشد و پیشرفت شما می شود.




تاریخ: شنبه 11 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مفهوم کائنات ، راهکار استفاده از کائنات برای رسیدن به اهداف

همه ما کم و بیش اهدافی در ذهن خود داریم که به دنبال راهی برای رسیدن به آنها می‌گردیم. ممکن است شما نیز در حال حاضر لیستی از اهداف و آرزوها در ذهنتان داشته باشید که رسیدن به برخی از آنها برای شما بسیار دور از دسترس و سخت باشد. پس حتماً خوشحال خواهید شد اگر به شما بگوییم راهی به اسم کمک گرفتن از کائنات وجود دارد که اگر به آن باور و ایمان داشته باشید و آن را به کار ببرید؛ به هر هدفی، هر چقدر هم بزرگ و دور از دسترس، خواهید رسید.

شاید تا به حال چیزهایی در مورد کائنات و تاثیر آن بر روی زندگی انسان‌‌ها شنیده ‌اید و علاقه دارید در این مورد بیشتر بدانید که کائنات چیست و کلا کائنات یعنی چه؟ در واقع استفاده از کائنات راهی است که شما به کمک آن می‌توانید به آرزوها و اهداف خود برسید و زندگی رویاییتان را برای خود واقعی کنید؛ البته لازم است ابتدا با مفهوم کائنات چیست آشنا شوید و بیاموزید که چگونه از آن استفاده کنید. در این مقاله قصد داریم در مورد مفهوم کائنات، قدرت آن و راز و رمز کائنات صحبت کنیم؛ پس لطفاً تا پایان این مقاله ما را همراهی کنید.

مفهوم کائنات

قبل از اینکه بیاموزیم چگونه به کمک نیروی کائنات به خواسته‌ها و اهداف خود برسیم؛ ابتدا لازم است که بدانیم کائنات چیست و کائنات یعنی چی (کائنات یعنی چه). در یک تعریف کلی ما می‌توانیم به همه عناصر و موجودات این جهان کائنات بگوییم. یعنی دنیا از موجودات زنده و عناصر غیر زنده زیادی تشکیل شده است که به مجموع همه این‌ها کائنات می ‌گویند.

اگر چه در یک نگاه اولیه و سطحی ممکن است چنین به نظر برسد که  هریک از این موجودات و عناصر زنده و غیر زنده به صورت جداگانه و مستقل از هم به فعالیت می‌پردازند و هر کدام هدف مخصوص به خود را دارد؛ اما در نگاهی دقیق‌تر و عمیق‌تر به این موضوع پی می‌بریم که در اصل تمامی این موجودات و عناصر با یکدیگر در ارتباط هستند و به عبارت بهتر همه آنها جزئی از یک کل بزرگتر هستند و همه با هم در نهایت برای رسیدن به یک هدف واحد فعالیت کرده و همکاری می‌کنند.

پس زمانی که می‌گوییم ما از کائنات برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنیم؛ در واقع منظور ما استفاده از تمامی عناصر موجود در این جهان است. اگر به‌دنبال رسیدن به جواب سوالاتی از قبیل راز کائنات چیست؟ معنی کائنات چیست؟ و … هستید

تأثیر کائنات در رسیدن به آرزوها و اهداف

یکی از سؤالات اصلی که ممکن است در حال حاضر ذهن شما را به خود مشغول کرده باشد این است که آیا به راستی قدرت کائنات می‌تواند ما را در دست ‌یابی به اهداف و آرزوهایمان یاری دهد؟ یا راز کائنات چیست؟ برخی از افراد چنین تصور می‌‌کنند که به تنهایی می‌توانند به آرزوها و اهداف ‌شان در زندگی دست یابند. به شما پیشنهاد می‌کنیم مقاله «قدرت ذهن» را مطالعه کنید.

این افراد فکر می‌کنند که اگر چیزی را واقعاً بخواهند و برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی دقیقی کرده و نهایت سعی و تلاش‌شان را بکنند؛ بدون شک به آن دست می‌یابند. ما به هیچ وجه منکر چنین برنامه ‌ریزی و کوششی نیستیم؛ اما از طرفی این افراد باید این نکته را هم در نظر داشته باشند که تمامی افراد برای رسیدن به اهداف‌شان، هر هدفی، کم و بیش به کمک سایر افراد و عناصر نیاز دارند.

این یعنی چه این موضوع را قبول داشته باشیم و چه آن را انکار کنیم، کائنات همواره سرگرم کمک رسانی به ما هستند. در اکثر مواقع کمک‌هایی دریافت می‌کنیم که بعدها متوجه می ‌شویم که بدون آن‌‌ها رسیدن به خواسته‌مان سخت و حتی غیرممکن بود؛ این همان قدرت کائنات است.

آیا کائنات در تمامی امور اثر گذارند؟

حال که پاسخ سؤال کائنات چیست را متوجه شدید در مورد تأثیر کائنات این را بدانید که بدون کمک کائنات، کارها برای شما سخت و در برخی از اوقات غیر ممکن می‌شد. گفتیم که همه ما کم و بیش در زندگی خود تحت تاثیر کائنات و کمک‌‌های آن قرار می‌گیریم؛ اما کسانی هستند که از این نیرو آگاهی دارند و به قدرت آن ایمان و باور دارند. به راستی راز کائنات چیست؟

چنین افرادی به کرات از قدرت کائنات در زندگی خود استفاده مثبت می‌کنند و معمولاً از سایر افراد نتیجه بهتری می‌گیرند. این افراد دائماً به دنبال دست یابی به رمز و راز کائنات هستند و در مسیر درستی به پیش می‌روند. دلیل این امر این است که همه چیز در این دنیا به صورت محسوس و یا نا محسوس تحت تأثیر نیرو و قوانین کائنات است و در واقع طبق نظر حکما و صاحب نظران در این زمینه، این کائنات و قوانین آن هستند که دنیای اطراف ما را اداره می‌کنند؛ چه متوجه این موضوع باشیم و چه متوجه نباشیم.

اما چه بهتر است که قوانین و راز و رمز کائنات را کشف کنیم و از آنها برای بهبود کیفیت زندگی خود و دست‌یابی به اهداف و آرزوهایمان بهره ببریم.

چگونه از کائنات برای رسیدن به اهداف‌مان استفاده کنیم؟

تا به این جا با معنی و مفهوم کائنات تا حد زیادی آشنا شدیم و دانستیم معنی کائنات چیست و همه چیز در دنیا از قوانین کائنات تبعیت و پیروی می‌کند. اما چگونه می‌توانیم از این نیروی نامتناهی به نفع خود بهره ببریم (راز کائنات چیست؟) و به کمک قوانین موجود در کائنات به اهداف خود دست بیابیم؟ برای این که بتوانیم به کمک قوانین کائنات به اهداف و آرزوها‌یمان برسیم، باید ابتدا یاد بگیریم که چگونه از کائنات درخواست کنیم.

این مرحله می‌تواند بسیار مهم و اساسی باشد؛ زیرا در اکثر موارد افراد نحوه صحیح در خواست کردن از کائنات را نمی‌دانند و در نتیجه نمی‌توانند از نیروی بی‌ نهایت کائنات به نفع خود و در راه رسیدن به خواسته‌هایشان بهره ببرند. در زیر سه مرحله اصلی برای درخواست کردن از کائنات را بررسی می‌کنیم:

  1. مشخص کردن خواسته خود به صورت واضح و دقیق
  2. فرستادن ارتعاش و همراهی با اهداف
  3. دریافت خواسته ‌ها و آرزوهای مورد نظر

امیدواریم که تا اینجای کار معنی کائنات چیست را متوجه شده باشید و پاسخ سوال کائنات چیست و کائنات یعنی چه (کائنات یعنی چی) را گرفته باشید. در ادامه مقاله به مراحل در خواست کردن از کائنات میپردازیم. با ما همراه باشید.

در مرحله اول باید خواسته خود را به صورت واضح مشخص کنید

این مرحله بسیار مهم و حائر اهمیت است. شما باید به صورت کاملاً واضح، شفاف و دقیق خواسته‌های خود را بدانید و حتی جزئیات مربوط به آن‌ها را هم مشخص کنید. زیرا تا شما به صورت دقیق ندانید که چه چیزی می‌خواهید چگونه می‌توانید به آن دست یابید؟ به علاوه شما در مرحله بعدی قرار است سیگنال‌هایی را به ضمیر ناخودآگاه خود بفرستید و از این طریق خواسته خود را جذب کنید؛ پس باید ابتدا از جزئیات خواسته خود به صورت واضح و شفاف آگاه باشید.

پس در یک مکان آرام بنشینید و چشمان خود را ببندید و تک تک خواسته‌های خود را با جزئیات تصور کنید؛ سپس بهتر است که خواسته‌های‌تان را به صورت واضح و شفاف و با پرداختن به جزئیات در یک دفترچه یا در کامپیوتر یا تلفن همراه خود یادداشت کنید تا در مراحل بعدی از این یادداشت‌ها استفاده کنید. توجه داشته باشید که این مرحله بسیار مهم و اساسی است پس هر چقدر که زمان لازم است برای آن صرف کنید و در انجام این مرحله عجله نکنید.

در مرحله دوم با تکرار عبارات تأکیدی اهداف خود را همراهی کنید

بعد از این که اهداف‌تان را به صورت دقیق، واضح و شفاف مشخص کردید، اکنون زمان آن فرا رسیده است که پیام‌ها و ارتعاش‌هایی به ضمیر ناخودآگاه خود برای رسیدن به اهداف و آرزوهای‌تان ارسال کنید. خبر خوش این است که در این مرحله قرار نیست که شما به دنبال راه‌ حلی برای رسیدن به اهدافتان یا مشخص کردن چگونگی و نحوه دست یابی به خواسته‌تان باشید؛ بلکه شما فقط با فرستادن ارتعاشات مثبت و تکرار اهداف و آرزوهایتان در ذهن خود، برای ضمیر ناخودآگاه تان پیام ارسال می ‌کنید.

در این مرحله این وظیفه ضمیر ناخودآگاه است که راهی برای تحقق اهداف و آرزوهای شما بیابد و لازم است بدانید که این کار به عهده خودتان نیست. نکته مهم در این مرحله این است که شما علاوه بر تکرار جملات تأکیدی مثبت و فرستادن سیگنال و پیام برای ضمیر ناخودآگاه و کائنات، لازم است که احساسات و انرژی مثبتی در مورد خواسته‌ها و اهداف خود داشته باشید.

یعنی در حین درخواست کردن باید احساسات بسیار عالی و مثبتی را با درخواست خود همراهی کنید. حتی برخی از افراد اعتقاد دارند که در این مرحله بهتر است شما خود را در حالی تصور کنید که به خواسته‌تان رسیده‌اید و بهتر است که از این بابت خدا را شکر کنید.

در مرحله آخر خواسته خود را دریافت کنید

اگر در انجام دو مرحله قبلی تلاش خود را به خوبی کرده باشید؛ یعنی اهداف و خواسته‌هایتان را به صورت کاملاً واضح و شفاف مشخص کرده باشید و خود را در حالت دست‌یابی از اهدافتان تصور کرده و خدا را از این بابت شکر باشید و انرژی و نیروی مثبت و سیگنال‌های مداوم به ضمیر ناخودآگاه خود ارسال کرده باشید؛ به شما تبریک می‌گوییم زیرا سرانجام در مرحله آخر باید آماده دریافت خواسته‌ها و رسیدن به اهداف و آرزوهای خود باشید.

هیچ فرقی نمی‌کند که خواسته‌ها و اهداف شما چه باشند؛ پول و ثروت، سلامتی، شادکامی، روابط مؤثر و… مهم این است که شما مراحل جذب خواسته‌‌ها به کمک کائنات را به درستی اجرا کنید و به آن ایمان داشته باشید. به علاوه لازم است که به این نکته توجه کنید که تعیین زمان دریافت خواسته‌ها و اهداف به عهده شما نیست؛ بلکه این کائنات است که در زمان مناسب و صحیح شما را به اهداف و خواسته‌های‌تان می‌رساند.

چند نکته برای جذب خواسته ‌ها و اهداف به کمک کائنات

شاید شما هم علاقه داشته باشید که بدانید راز کائنات چیست؟ و از راز و رمز کائنات آگاه شوید و از آن برای رسیدن به اهداف و خواسته‌های‌تان کمک بگیرید. با طی کردن مراحلی که پیش از این گفتیم شما به راحتی می‌توانید از نیروی جادویی و بی نهایت کائنات در جهت دست ‌یابی به اهداف‌تان بهره ببرید. اما در ادامه نکاتی را ذکر می‌کنیم که به کمک آن‌ها بهتر و راحت‌تر می‌توانید از نیروی کائنات در جهت رسیدن به اهداف و خواسته‌های‌تان بهره ببرید. شما برای بهره بردن بهتر و بیشتر از نیروی کائنات می‌توانید:

  • روی اهداف خود تمرکز کنید
  • خواسته خود را احساس کنید
  • خواسته و هدفتان را رها کنید
  • از افکار و رفتارهای منفی دوری کنید
  • ارتعاشات خود را تقویت کنید
  • مقدمات دریافت خواسته‌تان را فراهم کنید
  • نگران رسیدن به خواسته و هدف خود نباشید
  • اطمینان داشته باشید که به اهداف و آرزوهایتان می‌رسید

  • روی اهداف‌تان تمرکز کرده و آرزوها و اهداف‌تان را احساس کنید

هر چقدر تمرکز شما روی اهداف و آرزوهایتان بیشتر باشد، روند دریافت و رسیدن به خواسته‌های‌تان تسریع می‌شود. به همین دلیل است که توصیه می‌کنیم خودتان را از قبل در حال رسیدن به خواسته‌ها و اهداف‌تان تصور کنید و لحظه رسیدن به آرزوهای‌تان را احساس کنید و از بابت رسیدن به آن‌ ها شکرگذار باشید. با این کار شما به ضمیر ناخودآگاه و نیز کائنات پیام‌ ها و ارتعاشاتی می‌فرستید که شما را برای رسیدن سریعتر به خواسته ‌هایتان یاری می ‌کند.

  • خواسته‌هایتان را رها کنید

در پاسخ به سؤال راز کائنات چیست باید بگوییم شاید عجیب به نظر برسد ولی برای رسیدن سریع‌تر به خواسته‌‌ها و اهداف‌تان باید آن‌ها را رها کنید. یعنی شما اهداف خود را به صورت کاملاً واضح و شفاف مشخص کنید و ارتعاشات و درخواست خود را به کائنات بفرستید؛ اما روی چگونه محقق شدن خواسته‌ها یا زمان رسیدن به آن‌ ها تمرکز نکنید. فقط بخواهید و سپس خواسته‌‌های خود را رها کنید تا اهداف و آرزهای‌تان در زمان مناسبی به شما داده شوند.

  • هرگز منفی نباشید و چیزهای منفی را از خود دور کنید

شما برای رسیدن به خواسته‌ها و آرزوهایتان قرار است که انرژی و ارتعاشات مثبت به ضمیر ناخودآگاه و همچنین کائنات ارسال کنید؛ پس این اصلا منطقی نیست که در این زمان به منفی ها فکر کنید و چیزهای منفی در اطراف خود داشته باشید. پس شما باید برای گرفتن نتایج بهتر از هر چیزی مخفی اعم از انسان‌ های منفی، افکار منفی، حرف‌ های منفی، اخبار منفی و به طور کلی هر چیز منفی دوری کنید.

یکی از چیزهای منفی در راه رسیدن به اهداف و خواسته‌ ها که حتما لازم است از آن دوری کنید؛ این فکر است که شاید به هدفم نرسم. این فکر بسیار منفی و مسموم است و می‌تواند روند رسیدن شما به خواسته‌هایتان را به شدت مختل کند؛ پس اگر چنین افکاری در ذهن خود دارید حتماً باید هر چه سریع‌تر آن‌ها را از خود دور کنید تا به اهداف و خواسته‌‌هایتان برسید.

  • نگران نباشید و اطمینان داشته باشید که به خواسته خود می‌ رسید

این نکته بسیار مهم و کلیدی است که شما به قانون جذب کائنات و قدرت کائنات در رسیدن به اهداف‌تان ایمان داشته باشید. این یعنی شما باید از ته دل مطمئن باشید که در نهایت به اهداف خود می‌رسید. پس در راه رسیدن به خواسته‌ها و اهداف‌تان نگرانی و افکار نگران کننده را از خود دور کنید؛ زیرا همین نگران بودن خودش یک سری سیگنال‌ها و پیام‌های منفی به ضمیر ناخودآگاه و کائنات می‌فرستند که می‌تواند در راه رسیدن به خواسته‌هایتان اختلال جدی ایجاد کند.

هر بار که خواسته خود را تقاضا می‌کنید آرام و آسوده باشید، نفس عمیق بکشید و تمامی نگرانی‌ها و افکار منفی و محدود کننده را از خود دور کنید و اطمینان قلبی داشته باشید که به زودی به اهداف و آرزوهای خود دست خواهید یافت.

  • باور و اعتقاد اشتباه در مورد قانون جذب و کائنات

در مورد جذب خواسته ‌ها به کمک قانون جذب و قوانین کائنات باورهای اشتباهی وجود دارد. برای مثال برخی از افراد قوانین کائنات را به طور کلی نفی می‌ کنند و چنین توجیح می‌کنند که چگونه ممکن است تنها با درخواست کردن و فرستادن ارتعاشات مثبت به اهداف و آرزوها‌یمان برسیم؟ در مورد این افراد باید گفت که در واقع آن‌ها درک صحیحی از مفهوم قانون جذب و رسیدن به خواسته‌ها از طریق کائنات ندارند.

زیرا قوانین حاکم بر قانون جذب هرگز نمی‌گوید که شما تنها با درخواست کردن و تلاش نکردن می‌ توانید به اهداف خود برسید. بلکه شما با درخواست کردن در وهله اول به صورت شفاف و واضح اهداف خود را مشخص می ‌کنید سپس با فرستادن انرژی و ارتعاشات مثبت راه‌حل‌ها و افرادی را به سمت خود جذب می‌کنید که می‌توانند شما را برای رسیدن سریعتر و بهتر به خواسته‌هایتان یاری دهند.

شما تلاش می‌کنید و ما منکر سعی و کوشش افراد نمی ‌شویم اما در این میان راحت ‌تر و سریعتر به اهداف خود می‌رسید زیرا قرار است که نیروهای موثر و کمک‌هایی را از جانب کائنات دریافت کنید که مسیر را برای شما هموارتر می‌کنند.

چگونه ارتعاش مثبت و منفی را تشخیص دهیم؟

گفتیم که باید به کائنات و ضمیر ناخودآگاه ارتعاش مثبت بفرستید و از ارتعاش منفی دوری کنید. یک راه ساده برای تشخیص ارتعاش مثبت و منفی از یکدیگر این است که اگر در مسیر خود احساس رضایت و شادی کردید، بدانید که در حال فرستادن ارتعاشات مثبت هستید؛

اما اگر در مسیر رسیدن به اهدافتان احساسات منفی مانند ناامیدی یا سردرگمی به سراغ شما آمد، به احتمال بسیار زیاد ارتعاشات اطراف شما منفی هستند و نه تنها شما را به اهدافتان نمی ‌رسانند بلکه حتی شما را از مسیر دست ‌یابی به اهداف و آرزوهای‌تان دور می ‌کنند. پس توجه به احساساتتان بسیار مهم است و نوع ارتعاشات شما را تعیین می‌کند.

نتیجه گیری

همه ما دوست داریم به اهداف و آرزوهایمان برسیم و برای آن‌‌ها برنامه‌‌ریزی می‌کنیم. اما بسیاری از افراد از نیروی کائنات و تاثیر آن برای رسیدن به اهداف و جذب خواسته‌ ها غافل هستند. قبل از هر چیزی باید بدانیم کائنات چیست؟ در واقع همه موجودات و عناصر زنده و بی‌ جان اطراف ما کائنات را تشکیل می ‌دهند.

تأثیر کائنات بر زندگی ما امری اجتناب‌ناپذیر است اما اگر از رمز و راز کائنات آگاه باشیم و از قدرت آن برای رسیدن به اهدافمان استفاده کنیم؛ می‌توانیم به نتایج بهتری برسیم. برای این کار ابتدا شما باید اهداف و خواسته‌‌های خود را به صورت واضح و شفاف بیان کنید، با فرستادن ارتعاشات مثبت به ضمیر ناخودآگاه‌تان با اهداف‌تان همراهی کنید و سپس آماده دریافت اهداف و آرزوهایتان باشید.

توجه داشته باشید که در طی این مسیر باید از سخنان، افراد، افکار و اخبار منفی دوری کنید. برای مثال ناامید نباشید و اطمینان داشته باشید که به اهداف‌تان می ‌رسید. به علاوه منظور ما از کمک گرفتن از کائنات، نفی تلاش و کوشش فرد نیست بلکه منظور ما نمایان شدن امکانات و راه‌ حل‌ هایی است که به افراد در راه رسیدن به اهدافشان کمک می‌کند.

در این مقاله سعی بر آن شد پاسخ سؤالاتی از قبیل کائنات یعنی چه (کائنات یعنی چی) ، معنی کائنات چیست و راز کائنات چیست؟ به درستی پاسخ داده شود. امیدوارم نهایت استفاده را از مطالب برده باشید.

برخی از سوالات رایج:

۱. کائنات را توضیح دهید؟

کائنات در لغت به معنی تمامی موجودات و عناصر تشکیل دهنده جهان می گویند. در نگاه کلی‌تر به مجموعه انرژی‌های موجود در این دنیا کائنات گفته می شود.

۲. منظور از استفاده کائنات برای رسیدن به اهداف چیست؟

استفاده از کائنات درواقع به مجموعه انرژی هایی گفته می شود که در راه رسیدن به اهداف می توان از آن‌ها استفاده کرد. درواقع استفاده از کائنات به مجموعه عوامل ذهنی در راه رسیدن به هدف گفته می شود.

۳. چگونه با استفاده از کائنات می توان به خواسته‌های خود رسید؟

۱. تمرکز روی اهداف
۲. احساس کردن خواسته‌ها
۳. رها کردن خواسته‌ها
۴. اطمینان داشته باشید به خواسته‌هایتان می‌رسید.




تاریخ: شنبه 11 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

تعریف قانون جذب ، اصول قانون جذب ، تاثیر قانون جذب بر کسب و کار

بدون توجه به این که شما چندسال دارید، از چه نژادی هستید و به چه کاری مشغولید، تحت تاثیر قوانین مشترکی قرار خواهید داشت که بر کل نظام هستی حاکم هستند. یکی از این قوانین، قانون جذب است. قانون جذب، قانونی است که بیانگر ورود مسائلی به زندگی ما است که در طول روز بیشترین تمرکز را بر آن‌ ها داریم. در واقع قانون جذب همان قانونی است که تفکرات ذهنی ما را واقعی سازی کرده و به نحوی به زندگی روزمره ما وارد می ‌کند.

اتفاقاتی که در زندگی ما رخ می ‌دهند، تحت تاثیر افکاری هستند که دائما در ذهن ما وجود دارند و به عبارت دیگر ما به آن کسی تبدیل خواهیم شد که مدام به آن فکر می ‌کنیم. اگر شما دائما افکار منفی داشته باشید و به مسائل آزار دهنده فکر کنید، تنهو نکات منفی را به زندگی خود وارد خواهید کرد.

اما اگر ذهن خود را با نکات مثبت و افکار خوب پر کنید، مسلما اتفاقات خوبی برای شما می ‌افتد. قانون جذب بیان می ‌کند که با در نظر گرفتن یک برنامه کاری مناسب و کمی تلاش، همه ما خواهیم توانست به آن چه که در ذهن ما وجود دارد و رویای آن را در سر می‌ پرورانیم، دست پیدا کنیم. در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا به شما بگوئیم که قانون جذب چیست؟ و چه تاثیری بر کسب و کار ما دارد؟

قانون جذب چیست؟

قانون جذب یکی از آن رازهای بزرگ زندگی است که تنها تعداد کمی از افراد نسبت به تاثیرات شگفت انگیز آن آگاه هستند و آن را در زندگی روزانه خود وارد می ‌کنند. با این وجود همه ما در طول زندگی خود حداقل یک بار از قانون جذب استفاده کرده‌ ایم، حتی اگر این کار را به شکل کاملا ناآگاهانه انجام داده باشیم. راز های قانون جذب چیست؟

این حقیقت وجود دارد که ما تمامی افکار و گفتار خود را جذب می ‌کنیم و با فکر کردن یا صحبت کردن درباره یک واقعه به رخ دادن آن کمک می ‌کنیم. این حقیقت وجود دارد که ما به خوبی نسبت به این قانون آگاهی نداریم و به همین دلیل ممکن است گاه ناخواسته مسائلی را به زندگی خود جذب کنیم.

این اتفاق ممکن است درباره احساسات و افکار نادرست رخ دهد و همین مسئله می‌ تواند زندگی ما را به سمت اشتباهی بکشاند. چنان چه شما نحوه استفاده صحیح از قانون جذب در زندگی روزمره‌ تان را بیاموزید، دیگر توانایی کنترل آینده خود را خواهید داشت و می‌ توانید یک زندگی آینده بسیار درخشان را برای خود رقم بزنید.

به کار گیری قانون جذب در زندگی برای کسب موفقیت در کسب و کار

هیچ موفقیتی به یک باره و یک شبه ایجاد نمی‌شود. برای رسیدن به موفقیت لازم است که شما همواره در حال تلاش باشید و در راستای رسیدن به اهدافیتان گام بردارید. ایده موفقیت در کسب و کار از این قاعده مستثنی نبوده و نیازمند تلاش مستمر و پیوسته است. نمی‌ توان گفت تنها با رسیدن به یک هدف کوچک شما به موفقیت دست پیدا کرده ‌اید؛ بلکه برای رسیدن به موفقیت لازم است که شما همیشه و در هر ساعت به سمت اهداف خود حرکت کنید.

تمام شدن آرزوها و رویاها به معنای سکون در مسیر دست یابی به موفقیت است. به همین علت لازم است که همواره برای دست یابی به آرزوها و رویاهایتان در تلاش باشید و همواره رویاهای جدیدی را در ذهن خود بپرورانید. این تنها روشی است که به کمک آن می ‌توانید همواره در مسیر موفقیت گام بردارید و به کمال برسید.

۸ اصل مهم در به کارگیری قانون جذب

برای به کارگیری و استفاده از قانون جذب اصولی وجود دارد که رعایت آن‌ ها می ‌تواند نتایج مطلوبی را در زندگی و کسب و کار شما به همراه داشته باشد. در ادامه این مقاله ۸ تا از اصول قانون جذب را با شما در میان می ‌گذاریم که با استفاده از آن‌ ها می ‌توانید کسب و کار خودتان را متحول کنید.

اصل اول قانون جذب: رضایتمندی به عنوان یک آهنربا عمل می ‌کند و می ‌تواند رویاهای شما را بسیار قوی کند

اولین اصل از اصول قانون جذب، اصل رضایتمندی است. شما چقدر از زندگی کنونی و وضعیت فعلی خود راضی هستید؟ شما در هر حالتی که هستید، می‌توانید از شرایط فعلی خود ناراضی باشید یا رضایت داشته باشید. با این حال نارضایتی نه تنها هیچ نتیجه مطلوبی برای شما به همراه ندارد؛ بلکه می ‌تواند به جذب اتفاقات منفی در زندگی شما کمک کند.

حال اگر به جای حس نارضایتی، حس رضایت را در خود پرورش دهید و به جای امواج منفی، فرکانس ‌های مثبت را صادر کنید، کائنات تلاش می‌ کنند تا مقدار بیشتری از آنچه که موجب رضایت شما را فراهم می ‌کند به زندگیتان وارد کنند. این موضوع را می ‌توانید حتی به روابط روزانه خود تعمیم دهید و این اصل را به ارتباطات خود وارد کنید.

به طور ذاتی افرادی که رضایتمندی شما را دریافت می ‌کنند همواره در تلاش هستند تا میزان بیشتری از رضایت ‌مندی شما را به دست بیاورند. به همین منظور آن‌ ها تلاش می‌ کنند تا با انجام کارها به شیوه ‌ای بهتر و تاثیرگذارتر، توجه شما را بیشتر و بیشتر جلب کنند.

اصل دوم قانون جذب: تفکر مثبت می‌ تواند به شما کمک کند تا به موفقیت بیشتری در کسب و کار خود برسید

بنا بر این قانون، داشتن تفکر مثبت می ‌تواند رسیدن شما به رویاهایتان را تسریع کند. با داشتن افکاری مثبت و همسو با خواسته و تمایلاتتان، راه رسیدن به آرزوهایتان را هموارتر کنید. طبق تحقیقاتی که روی عده ‌ای از مردم انجام شد، مشاهده کردند که اغلب افراد موفق که به خواسته ‌هایشان دست پیدا کرده ‌اند از افرادی هستند که در گذشته به مسائل مثبت فکر می ‌کرده‌ اند و تفکر مثبتی داشته ‌اند.

برعکس، اغلب افرادی که در زندگی خود با شکست مواجه شده ‌اند و در راه رسیدن به رویاهایشان مدام شکست خورده ‌اند در گذشته افراد منفی بافی بوده ‌اند که غالبا نسبت به زندگی نگرشی نادرست داشته ‌اند. این‌ها همه موضوعاتی هستند که درستی آن‌ ها توسط روانشناسان به اثبات رسیده است و به جرئت می‌ توانیم بگوئیم که با از بین بردن افکار منفی خود و وارد کردن افکار و نگرش مثبت به زندگیتان خواهید توانست تا حد زیادی زندگی خود را متحول کنید و نتایج مثبت آن را در زندگیتان مشاهده کنید.

چگونه می ‌توان افکار منفی را از خود دور کرد؟

برای دور کردن افکار منفی شما می ‌توانید از یک روش بسیار ساده استفاده کنید. در این روش، هرگاه که افکار و تفکرات منفی به سراغ شما آمدند به آن‌ها راه ورود ندهید و سعی کنید به مسائل دیگری فکر کنید. برای انجام این کار باید به افکار منفی خود، ایست یا نه بگویید.

همین روش را می ‌توانید درباره افراد منفی و سمی هم به کار ببرید و ذهن خود را از تفکرات یا سخنان مسموم آن‌ ها دور کنید. تمامی اتفاقات بد و ناگوار جهان تنها از یک تفکر منفی ساده منشا گرفته ‌اند؛ درحالی‌که به راحتی و با گفتن یک “نه” ساده به تفکرات منفی می ‌توان از بروز بسیاری از حوادث جلوگیری کرد.

اصل سوم قانون جذب: شاد باشید و به زندگی لبخند بزنید

شاد بودن در زندگی یک اصل بسیار مهم و اساسی از اصول قانون جذب است که میزان رضایتمندی شما از وضعیت کنونی زندگی‌تان را نشان می‌ دهد. شادی در زندگی با احساسات خوب همراه است و بیانگر قرار داشتن در یک وضعیت روانی مطلوب است. افراد شاد باور دارند که زندگی آن ‌ها را در مسیر درستی پیش خواهد برد و در این مسیر می ‌توانند به خواسته ‌ها و رویاهایشان دست پیدا کنند.

احساس شادی در زندگی نشان می ‌دهد که شما هیچ نارضایتی از بابت وضعیت گذشته و حال خود ندارید. این رضایت را می‌توانید با زدن یک لبخند در زندگی خود به وجود بیاورید. یک لبخند شما می ‌تواند انرژی‌های مثبت کائنات را به سمت شما سرازیر کند و با کمک قانون جذب شما را در راستای رسیدن به اهداف‌تان یاری دهد.

لبخند و احساس شادمانی نه تنها به لحاظ روحی به شما کمک می‌ کند؛ بلکه در بهبود وضعیت جسمانی شما نیز تاثیرگذار خواهد بود. چنان‌ چه شما با یک روحیه خوب با مشکلات مواجه شوید، مسلما جسم شما دچار آسیب نخواهد شد و وضعیت خوبی خواهد داشت. همچنان که داشتن یک وضعیت جسمانی مناسب با سلامت روح و روان شما همراه است.

چگونه می‌ توان احساسات منفی را از خود دور کرد؟

یکی از بهترین راه ‌کارها برای مبارزه با احساسات و افکار منفی، خندیدن است. برای دور کردن افکار و احساسات منفی تنها لازم است که روزانه ۱۰ دقیقه را به خندیدن اختصاص دهید. خندیدن، حتی اگر غیرواقعی باشد، می‌تواند احساسات و افکار منفی شما را از بین ببرد و انرژی مثبت را به زندگی شما وارد کند.

اصل چهارم قانون جذب: قدرت کلام

انسان موجودی ناطق است و همین مسئله یکی از وجوه تمایز او از سایر موجودات به حساب می ‌آید. قدرت کلام یکی از اصول اساسی قانون جذب محسوب می‌ شود. برای دست یافتن به هرچیزی تنها لازم است که از کائنات درخواست کنید. حال این درخواست شما می‌ تواند با استفاده از یک تفکر مثبت باشد یا با یک کلام مثبت شکل بگیرد.

برای رسیدن به موفقیت در هر موضوعی، از جمله کسب و کار، باید علاوه‌ بر این که فکر خود را مثبت می ‌کنید؛ همچنین کلام خود را مثبت کنید و درخواست ‌های خود را به شکل صریح و واضح بیان کنید. اگر تفکر شما به یک شکل و کلام شما به نحوی دیگر باشد، در واقع شما یک پیام پر از تناقض را به کائنات ارسال کرده ‌اید.

این رفتار شما نشان می ‌دهد که هنوز نمی‌دانید چه خواسته ‌ای دارید و در خواسته ‌های خود شک و تردید دارید. در این صورت، کائنات دچار سردرگمی می‌ شوند و نمی ‌دانند که کدام سفارش شما را باید انجام دهند.

بیان جملات و عبارات مثبت، چه موقع در زندگی ما تاثیر خود را اعمال خواهد کرد؟

جملات و عبارات مثبت باید هرروز و به شکل مداوم در زندگی شما تکرار شوند تا بتوانند تاثیر خود را اعمال کنند. هر چه جملات مثبت را در دفعات بیشتر و با تاکید زیادتری بیان کنید، به آرزوهای خود سریع ‌تر جامه عمل می‌ پوشانید. حال ممکن است این سوال برای شما پیش آمده باشد که یک جمله مثبت موثر چه ویژگی‌ هایی دارد؟ یک جمله موثر که می ‌تواند کائنات را برای دست یابی به رویاهایمان به یاری ما بیاورد، باید بار معنایی مثبتی داشته باشد و پیغامی کاملا مثبت را در بر داشته باشد.

برای مثال به جای جمله من بی پول نیستم، که می‌ تواند مخرب باشد و حتی بی پولی و انرژی منفی بیشتری را برای شما جذب کند، می‌توانید از جمله صد در صد مثبت من پولدار هستم استفاده کنید. دومین شرط تاثیرگذاری عبارات مثبت در قانون جذب این است که باید از جملاتی استفاده کنید که مربوط به زمان حال و اکنون هستند.

قانون دیگری که لازمه اعمال تاثیرات مثبت در زندگی شما از طریق بیان جملات مثبت است، باور قلبی به جملاتی است که بیان می‌کنید. چنان‌ چه هیچ باوری به سخنان و کلامی که به کار می ‌برید نداشته باشید، هیچ اتفاق مثبتی در زندگی شما رخ نخواهد داد.

اصل پنجم قانون جذب: لیستی از رویاها و آرزوهایتان تهیه کنید

آینده شما از آرزوها و رویاهایتان منشا می ‌گیرد. خواسته‌ های شما زندگی شما را شکل می‌دهند. پس در انتخاب آرزوهای خود، نهایت دقت را به خرج دهید و لیستی از رویاهایتان تهیه کنید. آیا تاکنون به آرزوها و رویاهایتان فکر کرده ‌اید؟ آیا می ‌دانید که برای ۵ یا ۱۰ سال آینده زندگی خود چه برنامه‌ هایی دارید و می‌ خواهید به چه چیزهایی دست پیدا کنید؟ آیا می‌ دانید که برای زندگی خود چه ماشینی می ‌خواهید؟ قصد دارید در چه خانه‌ای زندگی کنید؟ توقع چه درآمدی دارید؟ و…

چنان ‌چه به آرزوهای خود بیاندیشید، خواهید دید که رویاهایی که تاکنون در زندگی شما به واقعیت تبدیل نشده ‌اند، رویاهایی هستند که برای دست یابی به آن‌ ها تردید داشته ‌اید. برای از بین بردن تردید خود و دست یابی به رویاهایتان کافی است آرزوهای خود را یادداشت کنید و هرروز لیست رویاهایتان را با خود مرور کنید.

با این کار شما یک سفارش را برای کائنات ثبت می‌ کنید و کائنات این سفارش را در اسرع وقت برای شما ارسال خواهند کرد. شاید از نظر شما انجام چنین کاری و تاثیر گذاری آن غیرقابل باور یا حتی خنده ‌دار باشد؛ اما باور کنید که تنها با یک بار امتحان کردن این کار می ‌توانید نتایج شگفت انگیز آن را در زندگی خود به شکل یک معجزه مشاهده کنید و به رویاهایتان جامه عمل بپوشانید.

اصل ششم قانون جذب: واقع بین باشید

برای دست ‌یابی به رویاهایتان باید آرزوهای بزرگ و واقع‌ بینانه ‌ای را انتخاب کنید. این آرزوها باید به قدری واقع بینانه باشند که امکان دست ‌یابی به آن‌ ها برایتان وجود داشته باشد. همچنین بزرگ بودن این رویاها به شما کمک می ‌کند که با انگیزه و انرژی بیشتری به سمت آن‌ ها حرکت کنید.

رویاهای شما باید به شکلی باشند که امکان تجسم تک تک جزئیات آن‌ ها برای شما وجود داشته باشد. همیشه بهترین ‌ها را برای خودتان آرزو کنید و هرگز به کم قانع نباشید. برای دست یابی به اهداف خود، یک زمان مشخص تعیین کنید؛ اما از افعال مربوط به زمان حال استفاده کنید.

برای مثال به جای گفتن این که من در طول ۸ ماه آینده به ۲۰۰ میلیون تومان پول دست پیدا خواهم کرد، بهتر است بگوئید که من ۲۰۰ میلیون تومان پول دارم اما ۸ ماه دیگر. همچنین لازم است که رویاهایتان را جایی یادداشت کنید و همواره آن‌ ها را با خودتان مرور کنید. نوشتن آرزوها هم به شما کمک می‌کند که از قانون جذب استفاده کنید و هم موجب می‌ شود که نادانسته از کنار آرزوهای محقق شده خود عبور نکنید.

اصل هفتم قانون جذب: برای دست ‌یابی به موفقیت باید دست به عمل بزنید و همین حالا اقدام کنید

عملی کردن شش قانون قبل بدون انجام هیچ گونه اقدامی در راستای رسیدن به رویاهایتان، بی ارزش است. برای رسیدن به خواسته ‌هایتان قدم بردارید، هرچند این قدم بسیار کوچک باشد. ار عملی که به ذهن‌تان می ‌رسد را برای رسیدن به خواسته ‌هایتان انجام دهید و باور داشته باشید که کائنات همه چیز را برای شما فراهم می ‌کنند؛ تنها لازم است که حرکت کنید و آرزوهایتان را از کائنات تحویل بگیرید.

اصل هشتم قانون جذب: معجزه شکرگذاری

شکرگذاری یکی از مهم‌ ترین اصول قانون جذب کائنات است. هیچ آدم موفقی را نخواهید که از بابت موفقیت ‌های خود، قدر دان و شکرگذار خداوند نباشد. شکرگذاری به شما کمک می‌کند که انگیزه و قدرت لازم را برای دست یابی به موفقیت‌ های بیشتر در خود ایجاد کنید.

برای به کار گیری این اصل در زندگی خود می ‌توانید لیستی از مواردی را که برای آن ‌ها شکرگذار هستید را تهیه کنید. آن گاه خواهید دید که موارد بسیاری در زندگی شما وجود دارند که از بابت آن‌ ها قدردان هستید. این موارد می ‌توانند سلامتی، یا داشتن بک خانه برای زندگی کردن باشند. نوشتن این لیست با شما کمک می ‌کند که از دارایی ‌های خود باخبر شوید و بیشتر و بیشتر قدردان دارایی‌ هایتان باشید. این قدردانی کمک می‌ کند تا موارد مثبت بیشتری را به زندگیتان وارد کنید.

خلاصه مقاله و نتیجه‌ گیری

قانون جذب یکی از قوانینی است که استفاده از آن در زندگی می‌ تواند با به دست آوردن موفقیت‌ های زیادی در زمینه کسب و کار یا زمینه‌ های دیگر همراه باشد. حتی اگراعتقادی به این قانون ندارید، تنها یک بار از آن در زندگی خود استفاده کنید تا معجزات آن را به عینه در زندگی ‌تان مشاهده کنید و ببینید که چگونه خواسته‌ هایتان یکی پس از دیگری محقق می‌ شوند.

برخی از سوالات رایج:

۱. قانون جذب را توضیح دهید؟

قانون جذب یکی از مهم ترین قانون در رسیدن به اهداف و خواسته ها است. طبق این قانون افراد در هر زمینه ایی برای موفقیت و پیشرفت هم زمان که در جهت رسیدن به هدف گام برمی-دارند بهتر است به رسیدن به هدف مورد نظر هم فکر کنند. درواقع تصویر رسیدنشان را در ذهن داشته باشند.

۲. چند اصل مهم از قانون جذب را نام ببرید؟

۱. رضایتمندی از خود و فعالیت ها در مسیر رسیدن به هدف
۲. تفکر مثبت راجع به مسیر و اهداف
۳. شاد و پرانرژی بودن
۴. قدرت کلام

۳. تهیه لیست آرزوها چه تاثیری در قانون جذب و رسیدن به اهداف دارد؟

در حالت کلی نوشتن و مکتوب کردن خواسته ها و اهداف باعث می شود تا افراد دید واضح تری از آن ها داشته باشند و مسیرشان را به سهولت طی کنند. از طرفی مکتوب کردن باعث تصویرسازی مناسب در ذهن می شود که همین موضوع به قانون جذب کمک می کند.




تاریخ: شنبه 11 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

بررسی خودمحوری (Egocentrism) ، نشانه های مهم خودمحوری

خودمحوری و خود برتربینی در بینش توحیدی سرانجام سقوط انسان است؛ چرا که حرکت به سمت خدا حرکت به سمت کمال مطلق است. اما حرکت به سمت خود، گرفتن فاصله و دور شدن از کمال مطلق است و در نتیجه سقوط انسان را به دنبال دارد. از تاثیرات و پیامدهای خودبرتربینی، خودمحوری است که انسان خود را محور حق و باطل، درست و غلط بداند و تشخیص خود را معیار نیک و بد بداند و مردم را به تبعیت از خود دعوت نماید.

هر چیزی را برای خود بخواهد و تنها آنچه را که خود می ‌فهمد صحیح بداند. ممکن است خود محوری در یک جامعه یا یک کشور بروز کند که خطرات آن به مراتب بیشتر و شدیدتر است. جامعه خود محور تمام ارزش‌ های انسانی و اجتماعی و اخلاقی را در محورهایی قرار می‌ دهند که منافع مذاکره را فراهم کند و چنان‌ چه همان ارزش ‌ها در مکانی دیگر باشد به صورت کلی از اعتبار ساقط و بی ‌ارزش است.

در این مقاله یکی از مهم‌ ترین سوالاتی که در ذهن بسیار از مذاکره کنندگان وجو دارد پاسخ داده می‌شود؛ خودمحوری چیست؟ نشانه های خودمحوری چیست؟ برای دستیابی به پاسخ این سوال در ادامه مقاله همراه ما باشید.

نشانه ‌های خودمحوری چیست؟

نشانه‌ های خودمحوری شامل موارد زیر هستند:

  • استبداد رای

یکی از واضح‌ ترین نشانه‌ های انسان ‌های خودمحور، استبداد رای و دیکتاتوری محسوب می‌ شود. به دلیل این روحیه به هر روشی که بتوانند تلاش می ‌کنند خواسته‌ ها و اهداف خود را ممکن سازند و در مقابل هیچ منطقی تسلیم نمی ‌شود؛ چرا که احساس می ‌کنند که در صورتی که حتی در برابر سخن منطقی دیگران تسلیم شوند موقعیت و ابهت دروغین آن ‌ها شکست خواهد خورد.

  • ترویج تملق

خودمحوران، به تملق علاقه دارند، در نتیجه اشخاصی را دور خود گرد می‌ کنند که همیشه زبان به چاپلوسی آن‌ ها باز می‌کنند و در تمام حرکت‌ها و تصمیم‌ گیری ‌ها آنان را تحسین کنند.

  • دوری گزيدن از انتقاد

دیکتاتورهای خود محور به سبب خوگرفتن با چاپلوسان به شدن از انتقاد دیگران ترغیب می ‌شوند. آن‌ ها بدون بررسی انتقادها تلاش می ‌کنند با افراد انتقاد کننده برخورد کنند تا کسی جرات انتقاد از آن‌ها را پیدا نکند. آن‌ ها صحبت ‌های نصیحت ‌کننده ‌ها را دشمن خود تلقین کرده و حتی دلسوزی ‌های نزدیک ‌ترین اشخاص خود را بدخواهی برداشت می‌ کنند.

  • بيگانگي با ارزش ‌ها

ویژگی ‌های میسر انسان‌ های خودمحور را به خوبی نشان می ‌دهد که آن‌ ها با ارزش ‌های انسان‌ ساز اسلامی غریبه هستند و اعتقاد چندانی به آن‌ ها ندارند. برای نابود کردن روحیه خودمحوری علاوه‌ بر روش‌ های درمان بیماری، جایگزین ساختن خدا به جای خود است.

خدا محوری از بنیادی ‌ترین و مهم‌ ترین موارد پس از فلسفه بعثت انبیا است. قرآن می ‌فرماید؛ به تحقیق در بین هر امتی پیامبری را به رسالت ترغیب کردم تا انسان ‌ها را به بندگی خدا دعوت کنند. انبیا بر مبنای رسالت آسمانی خود، با تمام وجود تلاش می ‌کردند تا انسان‌ها را به فطرت اولیه خود بازگرداند و از آن‌ ها موجوداتی خدا محور بسازد.

خودمرکز بینی یا خودمحوری چیست؟

در ابتدای مقاله بیان کردیم که سوال “خودمحوری چیست؟ یکی از مهم ‌ترین سوالاتی است که در ذهن بسیاری از مذاکره‌ کنندگان وجود دارد. کودکان تا سن ۷ سالگی این قدرت را ندارند که خود را جای فرد دیگری تصور کنند. آن‌ها نقطه نظرات دیگران را متوجه نمی‌ شوند. خود را محور کائنات گمان می ‌کنند. به این امر خودمحوری یا خود مرکزگرایی می ‌گویند.

پیاژه دارای یک ازمایش معروفی است به نام آزمایش ۳ کوه. ابزارهای این آزمایش حاوی یک میز با ۴ صندلی و ۳ تپه مقوایی با اندازه ‌ها و رنگ‌ های متفاوتی هستند. روی یک تپه خانه‌ ای قرار دارد و روی تپه دیگری یک صلیب قرار دارد. کودک روی یک صندلی می ‌نشیند و عروسک را روی صندلی در ضلع دیگری قرار می ‌دهد. چنان‌ چه از کودک سوال شود که عروسک چه چیزی می‌ گوید، کودک از میان عکس ‌ها، عکسی را برمی ‌گزیند که خودش مشاهده می‌ کند، یعنی نمی ‌تواند خود را در جای دیگری تصور کند.

خود میان ‌بینی، یک نوع حالت روانی به ‌هنجار است که در آن کمبود تمایز میان واقعیت شخصی و واقعیت عینی آشکار است. خود میان ‌بینی، نتیجه عدم تمایز کودک و دنیای خارج از خود است. در این حالت روانی، کودک به شی بیرونی، شکل نمی ‌دهد، بلکه او را از جزئی از خود می ‌پندارد. با گذر زمان، هر چه دنیا پیوسته‌ تر ‌شود، او نیز پیوسته ‌تر می‌ شود.

کودک خودمحور میان دیدگاه خود و دیدگاه دیگران تفاوتی مشاهده نمی ‌کند و تصور می‌کند جهانی را که مشاهده می‌کند، همان جهانی است که دیگران نیز مشاهده می‌کنند. این نقطه نظر ممکن است در بزرگسالی نیز نمایان گردد. در صورتی که انسان‌ها در بزرگسالی به مرحله تفکر انتزاعی و رشد شناختی مناسب با سن خود نرسیده باشند، هر چند در حوزه ‌های رشد دیگری نیز پیشرفت کرده باشند، مانند کودکان خودمحور رفتار می ‌کنند.

خود میان ‌بینی یا خودمحوری به چند شکل مشاهده می ‌شود؟

خود میان ‌بینی یا خودمحوری به ۳ شکل قابل مشاهده هستند که در ادامه به آن‌ ها اشاره می ‌کنیم:

۱ . خودمحوری ‌های مستقیم

فضا:

کودک در سن ۵ سالگی به صورت تقریبی می ‌تواند دست راست خود را تشخیص دهد، در سن ۷ سالگی نیز قادر است دست راست شخص مقابل را تشخیص دهد.

زمان:

چنان‌چه از کودک سوال شود که آیا تو از پدرت جوان ‌تر هستید، جواب کودک در پاسخ به این سوال بله هست. ولی در حقیقت جوان بودن خود را با کوچک ‌تر بودن در نظر می ‌گیرد.

علیت: هر چیزی که در طبیعت وجود دارد علتی دارد. به عنوان مثال خورشید روز را و ماه شب را روشن می ‌کند، برای این ‌که انسان بتواند ببیند. هنگام شب هوا تاریک می‌ شود برای این ‌که انسان ‌ها به خواب بروند.

۲. خودمحوری‌ های غیر مستقیم

در این خود محوری کودک مساله را با منِ خود در ارتباط قرار می‌ دهد که عبارتند از:

  • جاندار پنداری (جان گرایی)

معمولا کودکان بر این باور هستند که همه چیز جان دارو. هر غیر جانداری را صاحب اراده و هوشیاری می ‌پندارند. جان پنداری به صورت زیر اصلاح می‌ شود:

  1. بین سن ۶ الی ۷ سالگی کودکان براین باورند که همه چیز جاندار است.
  2. بین سن ۸ الی ۹ سالگی کودکان براین باور هستند که هر چیزی که حرکت می‌کند، پس جاندار است.
  3. بین سن ۱۱ الی ۱۲ سالگی کودکان براین باور هستند که هر چیزی که خودش حرکت می ‌کند، پس جاندار است.
  4. در سن ۱۲ سالگی نیز کودکان به این باور هستند که فقط موجودات زنده و نباتات جان دارند.

  • مصنوع گرایی یا ساخته پنداری

به دلیل خودمحوری، کودکان باور دارند که اتفاقات طبیعی با دست انسان و اعمال او صورت می‌ گیرد. خورشید، ماه، ستارگان، کوه‌ها را انسان آفریده است. ساخته ‌پنداری یک نوع تفکر پیش علیت محسوب می‌ شود که در آن کودک انگیزه‌ های روان شناختی را علت حقیقی چیزها می ‌داند.

  • علیت سحری: هرچیزی که می ‌تواند هر چیز دیگری را خلق کند.
  • تفکر جادویی: از ویژگی ‌های مرحله پیش عملیاتی است که در آن کودک تفکر را برابر عمل کردن می‌ داند.
  • واقع گرایی: برای کودکان نام اشیا و انسان‌ ها یک حقیقت است. خواب آن‌ ها یک حقیقت است. در نتیجه هم نام بودن یعنی مانند هم بودن.
  • رابطه ناقص بین علت و معلول: یعنی هر زمانی دو ماجرا در کنار یکدیگر رخ دهد، ممکن است کودک یک رابطه علت و معلولی میان آن ‌ها قائل شود.

۳. خودمحوری ‌های اجتماعی

این خودمحوری در خصوص کاربرد قواعد در فعالیت ‌ها محسوب می ‌شود. مانند قبول نکردن قواعد بازی از سمت کودکان.

خود محوری در مذاکره، خودمحور بودن چه تاثیری بر روند مذاکره دارد؟

خود محوری در مذاکره، رفتار خودمحورانه چه در زندگی خصوصی و چه در محیط مذاکره، تاثیرات مخربی را می ‌تواند در پی داشته باشد. رفتارهای خودخواهانه در مرور زمان افراد را دور کرده و انرژی منفی را به جهت فرد خودمحور برگشت می ‌دهد. خود محوری در مذاکره ممکن است نتایج جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد و در پایان مذاکره بدون بازخوردی را ایجاد می ‌کند. برای اطلاعات بیشتر در مورد مذاکره مقاله “ مذاکره چیست ” را مطالعه کنید.

خود محوری در مذاکره از کجا نشات می ‌گیرد؟

افراد یا مذاکره کنندگانی که با مشکل خودمحور بودن رو به رو هستند، ممکن است در کودکی با اصول و قوانین منحصر به ‌فردی مواجه بوده باشند. این گروه افراد در کودکی بیش از حد و به صورت غیر عادی مورد توجه قرار گرفته ‌اند و چنان ‌چه مورد توجه قرار نگرفته باشند رفتارهای غیرمنطقی از جمله خشم، ناراحتی، پایکوبی را از خود نشان می ‌دهند.

برخی اوقات به افراد خودمحور بیش از حد امتیاز داده شده است و اکنون در زمان بزرگسالی چنان ‌چه “نه!” بشنوند یا انکار شوند، تحریک شده و ناخوداگاه برخوردهای نامناسبی را از خود نشان می ‌دهند.

خودمحوری چگونه مانع تفکر عاقلانه می ‌شود؟

حال که متوجه شدید خودمحوری چیست و چه تاثیراتی می ‌تواند در نتایج مذاکرات داشته باشد؛ نوبت به پاسخ دادن به سوالی دیگر می ‌رسد؛ خودمحوری چگونه مانع تفکر عاقلانه می ‌شود؟

زمانی که یک تیم والیبال در حال بازی است و نتایج بسیار خوبی در رقابت‌های مختلفی کسب می‌ کند، موجب افتخار مربی می‌ شود. همین ‌طور، زمانی که یک فروشنده در حال فروش یک محصول است، چنان‌ چه این باور را داشته باشد آن محصول بی‌نظیر است، میزان فروشش عالی خواهد بود.

در واقع، براساس نظر اکثر روانشناسان اجتماعی، داشتن افکار مثبت در رابطه با آینده و قابلیت‌ های فردی می ‌تواند تاثیر قابل توجهی در زندگی هر فردی داشته باشد. مطابق با این دیدگاه، این افکار از اعتماد به نفس ما حفاظت کرده و در مقابله با مسئولیت ‌های سخت به ما کمک می ‌کنند؛ ولی اعتماد بیش از حد و خود مرکز بینی غیر منطقی می ‌تواند در نحوه مقابله کردن ما با حوادث زندگی بسیار تاثیرگذار باشد. بدون شک، چیزی که شما را به افکار افراطی و ایجاد وهمی که وجود خارجی ندارد ترغیب کند، ریسک ‌هایی را به دنبال داشت.

خودمحوری و خودخواهی در جلسات مذاکره

زمانی که به مسائل خودمحوری یا برتری جویی در مذاکره می ‌رسیم، عقاید مخالفی از سمت این افراد به گوش می ‌رسد. خودخواهی بیش از حد ممکن است به بازیکن نوک حمله کمک کند تا بازی فوق ‌العاده ‌ای را به نمایش گذاشته را به راحتی خراب کند؛ یا یک به فروشنده کمک کند تا دیگران را متقاعد کند که محصول او را خریداری نمایند. ولی زمانی که ما قصد داریم در رابطه با استراتژی مذاکره تصمیماتی را اتخاذ کنیم، بایستی عینک خوش ‌بینی را از روی چشمان خود برداریم.

خوش ‌بینی غیرواقعی در جلسه مذاکره موجب می‌شود، بهترین پیشنهاد کاری را رد کنیم. مذاکره ‌کنندگان بیش از حد خوش‌بین، ممکن است تنها با یک استراتژی برای رسیدن به توافق یا حل اختلاف وارد مذاکره شوند. آن ‌ها تصور می ‌کنند که برنامه مذاکره ‌ی آن‌ ها تاثیرگذار خواهد بود و تمام انرژی خود را برای پیشرفت و اجرای همان یک استراتژی صرف می ‌کنند. اما یک مذاکره‌ کننده واقع‌ گرا به این نتیجه می‌رسد که استراتژی اولیه احتمال دارد تاثیرگذار نباشد و با یک برنامه شرطی برای ادامه آماده می ‌شود.

چگونه خودمحور نباشیم؟

ما قادر هستیم تاثیرات اعتماد بیش از حد و خودبینی غیرمنطقی را خارج از میز مذاکره نیز مشاهده کنیم. گاهی خود را جای فرد مقابل خود قرار دهید و آسیب‌ های ناشی از خودمحوری را درک نمایید. خوش ‌بین بودن، اثرات به سزایی در ایجاد انگیزه می ‌تواند داشته باشد ولی در صورتی که تبدیل به خودخواهی شود، هیچ مذاکره ‌ای با نتیجه برد برد روبه ‌رو نمی ‌شود.

اغلب کارمندان تصور می‌کنند که برای سازمان خود بسیار حیاتی هستند اما زمانی که کنار گذاشته شده و یا از کار اخراج می ‌شوند، خلع سلاح می ‌شوند. یکی از نتایج منفی تصور برتری این است که اغلب مذاکره ‌کنندگان متوسط، به اصطلاح به نقاط ضعف مهارت‌ های مذاکره پی نمی ‌برند و کماکان در شیوه سنتی و سطح پایین باقی می ‌مانند.

نکته جالب توجه این است که فرضیات و توهم خود میان‌بینی، روی قضاوت ‌ها تاثیرگذار بوده و علاوه ‌بر این مانع نتیجه ‌گیری ‌های مخرب اطرافیان می‌ شوند. چنان‌چه مذاکره کننده هستید و به شما برچسب خودمحوری زده‌اند یک جای کار اشتباه است و نیاز به تجدید نظر در روابط و برخورد‌های خود دارید.

برخی از سوالات رایج:

۱. خودمحوری چیست؟

در بینش و تعالیم اسلامی این امر پسندیده نیست به دلیل اینکه خودمحوری آغاز دورشدن از خدا است. انسان با خودمحوری به دیگران و هر چیزی که برای دیگران خوب و پسندیده است پشت می کند و در زندگی فقط به خود توجه می کند.

۲. نشانه های خودمحوری چیست؟

۱. استبداد رای
۲. عدم توجه به دیگران
۳. ترویج تملق
۴. بیگانگی از ارزش ها

۳. خودمحوری چگونه از تفکر منطقی جلوگیری می کند؟

افراد که به خودمحوری مبتلا هستند به مشورت دیگران در جنبه های مختلف زندگی توجه نمی کنند و اگر در مسئله ایی با مشکل مواجه شوند مشکل خود را انکار می کنند و به اشتباه خود اصرار می ورزند.




تاریخ: شنبه 11 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

بررسی خطاهای شناختی ، نمونه های رایج از خطاهای شناختی

بسیاری از افرادی که دچار ناتوانی در حل مشکلات خود هستند پس از مراجعه به روانشناسان و روانپزشکان با سوالی تحت عنوان خطاهای شناختی چیست؟ رو‌به‌رو می‌شوند.

در پاسخ به این سوال باید گفت: خطاهای شناختی در تصمیم‌گیری و قضاوت افراد در موقعیت‌های گوناگون اثر می‌گذارند. پیگیری این خطاها در زمینه‌ی دیدگاه شناختی رفتاری انجام می‌گیرد. براساس این نظریه مغز انسان با بررسی و تحلیل خطرات احتمالی سبب می‌شد تا فرد از آن‌ها دوری کند و در امان باشد.

اغلب روان‌پزشکان در درمان خطاهای شناختی بیماران و مراجعه‌کنندگان‌ خود تلاش می‌کنند خطاهای شناختی را شناسایی کرده و به بیماران خود معرفی کنند. پس از شناسایی و معرفی این خطاهای شناختی برای حذف آن از ذهن بیمار تلاش می‌کنند. دلیل این امر این است که بسیاری از مشکلات و خطاهای شناختی ریشه در ذهن و طرز تفکر انسان دارد؛

پس می‌توان با تغییر طرز فکر و تفکر استراتژیک به راحتی این خطاهای شناختی را از بین برد و بسیاری از مشکلات را حل کرد. به عبارتی دیگر انسان‌ها به صورت کامل تحت تاثیر برداشت‌های خود از مسائل مختلف قرار می‌گیرند نه خود مسئله.

انواع خطاهای شناختی کدام‌اند؟

خطاهای شناختی انواع مختلفی دارند و در گروه‌های متفاوتی قرار می‌گیرند. تحریف شناختی و سوگیری شناخته دو دسته اصلی و مهم از خطاهای شناختی هستند که در ادامه به آن می‌پردازیم.

  • تحریف شناختی

در تحریف شناختی مغز انسان در برابر پذیرش واقعیت مقاومت کرده و فرد را وادار به باور کردن چیزی می‌کند که وجود خارجی ندارد. این امر بیشتر در مواقعی که فرد درگیر یک موقعیت غم‌انگیز یا شرایط تنش‌زا می‌شود اتفاق می‌افتد تا از فرد دربرابر آسیب‌های روحی و جسمی محافظت کند.

خطاهای شناختی تحریفی منجر به بروز قوانین و نظریه در ذهن فرد می‌شوند و او همیشه در زندگی خود تلاش می‌کند تا این قوانین و نظریه را ثابت و تایید کند. هر چقدر هم که با موارد مخالف آن‌ها روبه‌رو شود نمی‌تواند دست از این قوانین بکشد؛ چرا که انسان به صورت طبیعی موارد غیرقابل پیش‌بینی را قبول نمی‌کند و تمایل دارد نظریات خود را تایید کند. در همین راستا برای آشنایی بیشتر با باور می توانید مقاله ” باور چیست و چه اهمیتی دارد ” را مطالعه نمایید.

  • سوگیری شناختی

مغز ما نسبت به برخی موضوعات باورهایی دارد که در تصمیم‌گیری به آن جهت می‌دهد. مزایت این سوگیری در این است که سرعت تصمیم‌گیری را افزایش می‌دهد اما این نکته را در نظر داشته باشید که افزایش سرعت در تحلیل مسائل و تصمیم‌گیری درباره آن‌ها می‌تواند دقت فرد را کاهش دهد. اغلب این سوگیری‌ها از دوران کودکی در فرد شکل می‌گیرند و همراه او می‌مانند.

۱۰  نمونه رایج از خطا های شناختی

نمونه خطاهای شناختی شامل موارد زیر هستند:

  • نفرین آگاهی و سوگیری پس‌نگری

معمولا بسیاری از ما هنگامی مفهومی را درک می‌کنیم یا به دانش ما اضافه می‌شود، فراموش می‌کنیم که در گذشته، چنین دانشی را نداشته‌ایم. بنابراین، تصور می‌کنیم هر آنچه ما می‌دانیم را بقیه هم می‌دانند. سوگیری پس‌نگری نیز  به نوعی ریشه در دانش دارد. وقتی از فرآیندی منحصربه فرد‌ داده‌های مرتبط به آن آگاه می‌شویم، تصور می‌کنیم که وقوع آن از آغاز قابل پیش‌بینی بوده است.

  • سوگیری تاییدی

دائم باید مراقب سوگیری تاییدی باشید. همه ما تمایل داریم که دیگران دانسته‌ها و باور‌های ما را تایید کنند. به صورتی مشابه، زمان تحقیق و ارزیابی به دنبال منابعی هستیم که اعتقادات ما را تایید کنند. به همین سبب چنان‌چه بیش از یک سو وجود دارد، باید به صورت آگاهانه هر دو سوی قضیه را بررسی کنید. باید بدانید که از نظر شناختی کامل هستیم. ما تمایل نداریم ساختار دانش و شیوه تفکر خود را تغییر دهیم.

  • هزینه هدر رفته

بسیاری از ما معتقد هستیم که در ازای هر آورده‌ای (پول و یا سایر موارد) باید پاداشی نصیب ما گردد؛ ولی این همواره صحیح نیست. گاهی اوقات ما هیچ چیزی به دست نمی‌آوریم. هزینه هدر رفته (Sunk Cost)، چیزی از بین رفته است و دیگر قابل جبران نیست. این مسئله حس بدی به ما می‌دهد. برای مقابله با این احساس ناخوشایند، به صورت غیرمنطقی به فکر پس گرفتن هستیم؛ ولی همان طور که در موارد فوق اشاره شد هزینه هدر رفته، از بین رفته است، دیگر نمی‌شود آن را پس گرفت.

  • فروپاشی ‌انگاری

شاید بسیار شنیده باشد که فلان چیز محکوم به نابودی است. «سقراط» بارها این را در رابطه نوشتار تکرار کرده بود. خطای فروپاشی انگاری (Declinism) موجب می‌شود فارغ از شرایط جاری، آینده را تاریک‌تر از گذشته و رو به فروپاشی مشاهده کنیم. در بین ما ایرانی‌ها بسیار رایج است که حرف از روزگار خوش گذشته و افسوس خوردن برای آینده بزنند.

البته مردم سایر کشورهای جهان نیز مخصوصا در سنین بالا، چنین گرایشی دارند. این خطای شناختی ممکن است ریشه در بی‌علاقگی ما به تغییر را داشته باشد.

ما تمایلی به ناشناخته‌ها نداریم؛ کنار آمدن با دنیایی که می‌شناسیم ساده‌تر است. زمانی که چیزی تغییر می‌کند، ما مجبوریم طرز فکر خود را در رابطه با آن‌ها را تغییر دهیم؛ چرا که ما از لحاظ شناختی کافی هستیم و در مقابل تغییر طرز فکرمان مقاومت می‌کنیم. می توان به نوعی بیان کرد افرادی که دچار کمال گرایی هستند این مشکل را خواهند داشت.

  • خطای پس ‌زدگی

زمانی اعتقاد به باوری حتی بعد از به چالش کشیدن آن، محکم‌تر می‌شود، خطای پس‌زدگی اتفاق می‌افتد. ممکن است این خطا و خطای فروپاشی انگاری بنیان مشترکی داشته باشد: مقاومت در مقابل تغییر.

خطای پس‌زدگی از نظر نگرانی در رابطه با شکست، بی‌شباهت به منفی گرایی نیست. ما تمایل نداریم باور و اعتقاداتمان به چالش کشیده شده یا رد شود. چرا که آن را نوعی شکست می‌دانیم. در نتیجه با پافشاری بیشتری، بر درستی باورمان اصرار می‌کنیم.

  • خطای بنیادی برچسب‌ زدن

یکی از نمونه خطاهای شناختی می‎توان به خطای بنیادی برچسب زدن اشاره کرد. خطای بنیادی برچسب زدن یا اسناد تا اندازه‌ای مشابه خطای خود خدمت‌گرایی است، ولی جای مقصر در آن تعویض می‌شود. ما شکست خود را به دلایل زمینه‌ای نسبت می‌دهیم. ولی اشتباهات و شکست‌های دیگران را به قابلیت‌های شخصیتی آن‌ها نسبت می‌دهیم. این خطا ممکن است از اتکای ما بر راه‎ حل‌های دم دستی ریشه بگیرد.

نمونه رایج این خطا قضاوت در رابطه با رانندگی دیگران، مخصوصا خانم‌ها است. شما پشت اتومبیلی در حال حرکت هستید، اتومبیل جلویی دائم سرعت را کم و یا زیاد می‌کند. شما در تلاش برای سبقت گرفتن از چنین راننده بی‌احتیاطی، متوجه می‌شوید راننده زن است.

سریع برچسب می‌زنید: زن است دیگر، رانندگی خانم‌ها بهتر از این نمی‌شود. چیزی که شما ممکن است ندانید این است که در ماشین آن زن، ۳ بچه در حال بازی با هم‌دیگر هستند، آن خانم نیز کلافه شده است؛ چرا که نتوانسته است محل کار خود را در زمان همیشگی ترک کند و اکنون تلاش می‌کند که بچه‌ها را به موقع به کلاس آن‌ها برساند.

در صورتی که شما جای زن قرار می‌گرفتید، دلیل رانندگی بد خود را شرایط موجود می‌دانستید. ولی با این حال که پای دیگری در میان است، خود فرد را دلیل این ‌گونه رانندگی کردن می‌دانند.

  • جانب ‌گرایی درون‌ گروهی

خطای خود خدمت گرایی و برچسب زدن موجب می‌شود ما همواره طرف خود را بگیریم. به صورتی مشابه، خطای جانب گرایی درون گروهی موجب می‌شود ما به صورتی غیرمنصفانه طرف افرادی را بگیریم که خود و آن‌ها را از یک گروه می‌دانیم.

شاید به نظر خود شما آدم منصف و بی‌اشتباهی باشید، ولی تمام ما درگیر این خطا هستیم؛ طبیعت ما چنین است.از جنبه تکامل زیستی، این سوگیری نوعی مزیت است؛ چرا که به حمایت از افرادی که کمک می‌کنند که شبیه ما هستند. این کار در راستای اهمیت به خانواده و بقای نسل است. در همین راستا به کمک شخصیت شناسی می توانید تصمیم های سنجیده بهتری را رقم بزنید.

  • خطای شناختی اثر بارنوم

برای درک بهتر اثر «بارنوم» یا «فوور»، لازم است مجددا یادآوری می‌کنیم که ما انسان‌ها دنیای همیشگی و آشنای خودمان را دوست داریم. در دنیای ناشناخته، ما الگویی برای دنبال کردن نداریم و ناچاریم برای درک اطلاعات جدید بیشتر و سخت‌تر فکر کنیم.

زمانی هم در این رویداد با کمبود اطلاعات مواجه می‌شویم، ولی می‌توانیم با استفاده از آن قسمت از دانسته‌های خود مشکل را برطرف کنیم؛ روشی که ذهن ما برای زدن مهر تایید به باورهای موجود به کار می‌گیرد. این گونه است که ما اطلاعات مبهم را به صورتی تحلیل می‌کنیم که خود ما تمایل داریم.

برمبنای طبیعت خود محور ما، زمان تحلیل اطلاعات مبهم، آنچه را برای ما معنادار است را حفظ می‌کنیم و چیزهایی را که با منطق ما جور در نمی‌آیند را دور می‎ریزیم. آسوده از ابهام و گنگی، ما اطلاعاتی را بهتر تحلیل می‌کنیم که با پیش‌فرض‌های خود همخوان هستند.

اثر «بارنوم» یعنی شخص تمایل دارد قبول کند توصیف‌های شخصیتی گنگ و عمومی به صورت خاص در رابطه با او صدق می‌کند. فرد متوجه نیست که این اطلاعات می‎تواند در رابطه با هر شخصی صادق باشد. نمونه بارز تاثیر این خطای شناختی، میل به قبول صحبت‌های کلی و مبهم فال‌گیرها است؛ گویی به صورت ویژه در رابطه با ما حرف می‌زنند.

  • منفی ‌نگری

خطای منفی نگری، بسیار مشابه خطای بدبینی است که کمی هم افراد به قانون مورفی آن را ارتباط می دهند، اما تفاوت ظریف و مهمی دارد. این خطای شناختی مشابه خطای هزینه از دسته رفته ریشه در بیزاری ما از شکت دارد.

تمام ما عاشق برنده شدن هستیم، ولی بیشتر از آن، از باخت تنفر داریم. بنابراین در زمان تصمیم‌گیری، اغلب به خروجی‌ها (مثبت یا منفی) فکر می‌کنیم. این خطا زمانی اتفاق می‌افتد که اثر نتایج منفی را مهم‌تر از نتایج مثبت ارزیابی می‌کنیم.

  • خودخدمت ‌گرایی

به نظر شما زمانی که نمره کم یا ارزیابی شغلی ضعیف می‌گیرید، تقصیر معلم و رئیس است، ولی نمره خوب و تشویق شغلی نتیجه تلاش خود شما است؟ در صورتی که چنین است، تبریک می‌گویم، شما دچاری خطای شناختی خودخدمت‌گرایی هستید. ما تمایل داریم موفقیت و نتایج مثبت را به خود ما نسبت دهیم، ولی دیگران یا عوامل بیرونی را  ریشه شکست و نتایج منفی خود می‌دانیم.

درمان خطاهای شناختی

درمان خطاهای شناختی شامل موارد زیر هستند:

  • شناسایی خطا های شناختی

برای تغییر خطاهای شناختی باید بدانید این افکار برای فرد مورد نظر شناخته شده نیست؛ بلکه ما تنها بعد از صرف وقت و توجه بسیار درک می‌کنیم که چنین افکاری در درون ما جریان دارد.

برای شناخت خطاهای شناختی ضروری است تا هر زمان که احساس منفی مانند غم، اضطراب، نارضایتی داریم، با خود فکر کنیم که الان و یا پیش از به وجود آمدن این احساس ویژه، چه فکری در ذهن ما وجود داشت؟ چه تصویر یا خاطره‌ای در ذهن ما وجود داشت؟ معنای آن موقعیت برای من چه بود؟ در صورتی که فکری که در ذهن شما بود عملی شود، چه معنایی برای شما دارد؟

  • به چالش کشیدن خطاهای شناختی

برای فردی که این نوع از خطای شناختی را دارد، شواهد منفی بیشتر و ساده‌تر از شواهد مثبت یادآوری می‌شود. در اغلب موارد شواهد مثبت و یا خنثی از طریق فرد به عنوان شواهد منفی درک می‌شود. در این راستا فرد قادر است از فرد دیگری که نظرش مورد پذیرش وی است، کمک بگیرد و یا با مشاورش گفت‌و‌گو کند تا بتواند مسئله را از دیدگاه‌های دیگری نیز مورد بررسی قرار دهد.

  • به کار بردن تکنیک‌ها و انجام تمرینات

زمانی که خطاهای شناختی خود را با کمک روانپزشک شناسایی کردید؛ تمرینات لازم در جهت از بین بردن آن‌های را حتما طبق دستور پزشک‌تان انجام دهید. تمرین های همچون توسعه فردی در این راستا بسیار موثر می باشد.

خطاهای شناختی تصمیمات

خطاهای شناختی تصمیمات شامل موارد زیر هستند:

  • اعتماد به ‌نفس بیش ‌ازحد ( با مطالعه مقاله ” اعتماد به نفس چیست ” می توانید با این پدیده بهتر آشنا شوید )
  • رضایت‌مندی فوری
  • خطای لنگراندازی
  • خطای ادراک گزینشی
  • خطای راستی آزمایی
  • خطای بزرگنمایی
  • خطای دسترسی
  • خطای غرق شدن در هزینه گذشته

برخی از سوالات رایج:

۱. چند مورد از خطاهای شناختی را نام ببرید؟

۱. تحریف شناختی
۲. سوگیری شناختی

۲. خطای شناختی چیست؟

خطای شناختی به مجموعه عواملی گفته می شود که باعث شکل گیری مجموعه باورهای غلط در افراد می شود و در تمام جنبه های زندگی افراد اثر می گذارد و باعث کاهش عملکرد فرد در زندگی می شود.

۳. چند نمونه رایج خطای شناختی را نام ببرید؟

۱. سوگیری تاییدی
۲. هدر رفتن هزینه
۳. فروپاشی انگاری
۴. خطای پس زدگی

 



تاریخ: شنبه 11 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

فکر می‌کنید اگر کسی به هر دلیلی نیاز به کمک داشته باشد و افراد زیادی در اطرافش حضور داشته باشند، چند نفر حاضر می‌شوند تا به آن فرد کمک کنند؟! حالا اگر فقط و فقط یک نفر از درخواست کمک آن شخص باخبر شود، چطور؟! پاسخ به این سؤال می‌تواند یک موضوع مهم در روانشناسی اجتماعی را برای ما باز کند.

اینکه انسان‌های صاحب اختیار چطور می‌توانند تحت تأثیر جمع قرار گرفته و رفتاری به دور از شأن والای خود نشان دهند. در ادامه به بررسی موضوع اثر تماشاگر می‌پردازیم که از نظر روانشناختی باید بسیار مورد توجه قرار بگیرد. پیشنهاد می‌کنم این مطلب را به صورت کامل مطالعه کنید تا شما در دام اثر تماشاگر گرفتار نشوید.

اثر تماشاگر یا ‌Bystander Effect چیست؟

همه چیز از یک قتل شروع شد. گفته می‌شود که در سال 1964 در یکی از خیابان‌های نیویورک، زنی به نام کیتی جنویز «Kitty Genovese» شب‌هنگام در مسیر رفتن به خانه‌اش مورد آزار قرار گرفته و با بی‌رحمی کشته شد.

پس از این اتفاق، روزنامه‌های آمریکا اعلام کردند که در شب حادثه، حداقل ۳۷ نفر شاهد این اتفاق بوده‌اند اما هیچکس به کیتی کمک نکرده، تنها یک نفر بسیار با تأخیر پلیس را در جریان گذاشته که این اطلاع‌دادن ثمری نداشته و قبل از رسیدن پلیس، قتل انجام شده بود.

این خبر مورد توجه رسانه‌های عمومی قرار گرفته و واکنش‌های بسیاری در پی داشت. بیشتر افراد معتقد بودند، مردمی که در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند، نسبت به همنوعان خود بی‌توجه هستند. اما این موضوع به نحو جدی‌تر توسط روانشناسان و محققان پیگیری شد تا اینکه سرانجام، نتیجه یافته‌های این محققین، مفهومی به نام «اثر تماشاگر» یا «Bystander Effect» را در انسان‌ کشف کرد.

محققین به این نتیجه رسیدند که وقتی کسی به کمک نیاز داشته باشد و تنها یک نفر شاهد احوال وی باشد، با شتاب بیشتری به وی کمک می‌کند تا زمانیکه افراد زیادی شاهد احوال نامناسب وی باشند. یعنی اگر شما به تنهایی در جاده حرکت کنید و راننده‌ای را در یک ماشین واژگون شده ببینید، احتمالاً با نهایت شتاب به وی کمک می‌کنید.

حال اگر همین اتفاق در یک جاده شلوغ اتفاق بیفتد، امکان اینکه شما از ماشین پیاده شوید و به آن راننده کمک کنید، کمتر می‌شود. چراکه با خود می‌گویید: «دیگران کمک می‌کنند» و دیگران هم همین را می‌گویند و در نهایت کسی به آن راننده کمک نمی‌کند!!

چرا اثر تماشاگر به عنوان یک موضوع روانشناسی مورد بررسی قرار گرفته؟

اثر تماشاگر بودن، از آن جهت یک موضوع روانشناختی – اجتماعی به حساب می‌آید که به صورت کلی انسان را تحت تأثیر رفتار جمع قرار می‌دهد. در موقعیت‌هایی که یک فرد به کمک نیاز داشته باشد، افرادی که شاهد این وضعیت هستند، به دلایل عمده ی زیر، از کمک‌رسانی به وی خودداری می‌کنند:

  • می‌ترسند که مورد قضاوت قرار بگیرند!
  • از کمک کردن به آن فرد هراس دارند!
  • احساس می‌کنند که دیگران هم به اندازه آن‌ها در کمک‌رسانی، مسئول هستند، پس اگر قرار است کمکی صورت بگیرد، باید همه به یک اندازه آن را انجام دهند!
  • منتظرند تا کس دیگری اول داوطلب شود، بعد آن‌ها اقدام کنند!
  • از این نگرانند که احمق به نظر برسند!
  • و ….

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که دلیل اصلی اثر تماشاگر، بی‌عاطفگی نیست، بلکه این موضوع به‌خاطر فرضیات معیوبی رخ می‌دهد که انسان‌ها در ذهن خود با آن‌ها دست به گریبان هستند. نمونه‌های اثر تماشاگر بودن را به وفور می‌توانیم در جامعه خودمان ببینیم، همان وقت‌هایی که افراد به جای کمک به یکدیگر، دوربین‌ موبایل‌هایشان را روشن می‌کنند و از صحنه‌های دلخراش فیلم می‌گیرند!!

آیا اثر تماشاگر فقط مختص انسان است؟

مطالعه درباره اثر تماشاگر، پس از سالها همچنان ادامه دارد و هربار چیزهای جالب‌تری در مورد آن کشف می‌شود. البته در سال ۱۹۶۹، دانشمندان این مفهوم را توسط حیوانات امتحان کرده‌اند. آن‌ها موش‌ها که زندگی اجتماعی دارند را برای آزمایش خود در نظر گرفتند تا ببینند آن‌ها نسبت به همنوعان خود چه واکنشی نشان می‌دهند.

نتیجه این آزمایش‌ها حاکی از آن است که موش‌ها نیز مانند انسان‌ها بشدت تحت تأثیر رفتار جمع قرار می‌گیرند و در صورتی که تماشگری وجود نداشته باشد، راحت‌تر به هم کمک می‌کنند!
محققان دانشگاه شیکاگو، تمایل ذاتی انسان برای کمک‌رسانی به همدیگر را مورد تأیید قرار داده و اقرار کرده‌اند که ریشه کمک‌رسانی به دیگران، میراثی است که در وجود تمام پستانداران قرار دارد و همین امر، موضوع اثر تماشاگر را تا حد زیادی خنثی می‌کند!

آیا اثر تماشاگر همیشه و در همه جا وجود دارد؟

شاید وقتی در حال مطالعه قسمت‌های قبلی این متن بودید، صحنه‌هایی را به یاد آورده باشید از اینکه انسان‌ها به صورت دسته جمعی به یک فرد گرفتار کمک کرده باشند. افراد زیادی هستند که موضوع اثر تماشاگر را نقض می‌کنند و معتقدند که بارها شاهد کمک دسته جمعی انسان‌ها به همدیگر بوده‌اند.

از روی همین یادآروی‌ها می‌توان به این نتیجه رسید که اثر تماشاگر، همیشه و در همه موقعیت‌ها هم صادق نیست. در واقع، زمان‌هایی هم وجود دارد که افرادی، بدون توجه به اینکه دیگران در موردشان چه فکری می‌کنند، بلافاصله برای کمک به همنوعان خود، یا حتی برای کمک به سایر موجودات زنده، اقدام می‌کنند.

البته برخی‌ها ماجرای قتل کیتی را نیز دروغ می‌پندارند و آن را وسیله‌ای برای آشفته کردن افکار عمومی می‌دانند. بهرحال اثر تماشاگر در بسیاری از موقعیت‌ها وجود دارد و نمی‌توان به‌صورت کلی، آن را انکار کرد.

در گروه‌های مجازی هم می‌توان اثر تماشاگر را درک کرد. به طوری که وقتی یک نفر در گروه سؤال بپرسد، اگر تعداد افراد کم باشند، سریع پاسخ وی را می‌دهند، اما اگر افراد زیادی در گروه حضور داشته باشند، هر فرد جواب دادن به سؤال یک فرد خاص را برعهده دیگران گذاشته و از جواب دادن طفره می‌رود!

اثر تماشاگر چه تاثیری بر روی کسب و کار دارد؟

رابطه اثر تماشاگر نسبت به کسب‌وکار و حتی تماشاگران بازی‌های ورزشی، جای تأمل دارد. در بازی‌های ورزشی، تأثیر وجود تماشاگران بر روحیه ورزشکاران، ثابت شده است. البته این مقوله با مفهوم کمک‌رسانی، تفاوت دارد. اما در کسب‌وکار هم می‌توان اثر تماشاگر را مشاهده کرد.

به طوری که اگر یک فرد در یک فروشگاه حضور داشته باشد، امکان خرید کردن وی بالاتر است، تا وقتی که افراد زیادی در فروشگاه حاضر باشند! البته این مورد نیز در موقعیت‌های خاصی صورت می‌گیرد و همیشه صادق نیست.

در بیشتر کسب‌وکارهای عصر حاضر، اثر جمع بیشتر از اثر تماشاگر اهمیت دارد؛ به‌طوری که اگر افراد ببینند یک برند خاص، طرفداران بسیاری دارد، بدون آگاهی از کیفیت محصولات آن برند، صرفاً از روی اثر جمع به مشتری آن برند تبدیل می‌شوند. بهرحال موضوعات روانشناسی به سایر علوم نیز راه پیدا کرده‌اند و در هر زمینه، می‌توان ردپای روانشناسی را مشاهده کرد. از این اثر در بازاریابی ویروسی نیز کمک زیادی گرفته می شود.

سخن پایانی

حالا که می‌دانیم اثر تماشاگر چیست و چگونه مورد توجه قرار گرفته، می‌توانیم در رفتارهای خود آگاهانه‌تر عمل کنیم بیشتر تمرکز خود را بر روی مهارت توسعه فردی بگذاریم. به‌طوری که اگر شاهد درخواست کمک شخصی بودیمِ، بدون توجه به رفتار دیگر افراد، وظیفه انسانی و ذاتی خود را رعایت کرده و برای کمک به آن فرد اقدام کنیم.

همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، تحقیقات در مورد اثر تماشاگر همچنان ادامه دارد و ممکن است در نتایج آتی این تحقیقات، پاسخ منطقی‌تری برای این رفتار انسان‌ها در موقعیت‌های شبیه به حادثه‌ای که برای کیتی اتفاق اُفتاد، ارائه دهند.

البته امیدواریم که هرگز بی‌توجهی و بی‌عاطفگی و حتی فرضیات معیوب ذهنی، باعث تکرار چنان حادثه دلخراشی در جهان نشوند. می‌توانیم این آگاهی را از خود آغاز کنیم و اجازه ندهیم تا رفتار دیگران بر عملکرد ما چنان تأثیر غیرانسانی بگذارند…. .

برخی از سوالات رایج

اثر تماشاگر یا Bytander Effect چیست؟

همه چیز از یک قتل شروع شد. گفته می‌شود که در سال 1964 در یکی از خیابان‌های نیویورک، زنی به نام کیتی جنویز «Kitty Genovese» شب‌هنگام در مسیر رفتن به خانه‌اش مورد آزار قرار گرفته و با بی‌رحمی کشته شد. پس از این اتفاق، روزنامه‌های آمریکا اعلام کردند که در شب حادثه، حداقل 37 نفر شاهد این اتفاق بوده‌اند اما هیچکس به کیتی کمک نکرده، تنها یک نفر بسیار با تأخیر پلیس را در جریان گذاشته که این اطلاع‌دادن ثمری نداشته و قبل از رسیدن پلیس، قتل انجام شده بود.

چرا اثر تماشاگر به عنوان یک موضوع روانشناسی مورد بررسی قرار گرفته؟

اثر تماشاگر بودن، از آن جهت یک موضوع روانشناختی اجتماعی به حساب می‌آید که به صورت کلی انسان را تحت تأثیر رفتار جمع قرار می‌دهد. در موقعیت‌هایی که یک فرد به کمک نیاز داشته باشد، افرادی که شاهد این وضعیت هستند، به دلایلی از جمله ترس از قضا وت و یا عوامل دیگر از انجام اینکار امتناع میورزند.

آیا اثر تماشاگر فقط مختص انسان است؟

طی مطالعات انجام شده مشخص شده که موش‌ها نیز مانند انسان‌ها بشدت تحت تأثیر رفتار جمع قرار می‌گیرند و در صورتی که تماشگری وجود نداشته باشد، راحت‌تر به هم کمک می‌کنند!




تاریخ: شنبه 11 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

تصمیم‌ها اهمیت فراوانی در زندگی بشر دارند. اگر یاد نگیریم به شیوه درستی، تصمیم‌گیری کنیم، تبعات تصمیم نادرست خود را در زندگی‌ما خواهیم دید. اما برای یک تصمیم‌گیری خوب، اصولی و همه‌جانبه باید چکار کنیم؟! آیا راهی هست تا به کمک آن، تصمیم‌های بهتری بگیریم؟! خوشبختانه پاسخ به این سؤال مثبت است و در ادامه به بررسی ساده‌ای از موضوع تصمیم گیری چند معیاره می‌پردازیم که می‌تواند مشکل تصمیم‌گیری را برای ما حل کند.

پس اگر شما نیز با مسئله تصمیم گیری در زندگی‌تان به چالش خورده‌اید، با ما همراه باشید تا با هم این مهم را بررسی کنیم.

تصمیم‌گیری چیست و چرا اهمیت دارد؟

تصمیم‌گیری فرآیندی است که براساس قضاوت، مقایسه و تجزیه و تحلیل صورت می‌گیرد. به‌طوری که ما در پی یک سری بررسی‌ها، چیزی را انتخاب می‌کنیم. این انتخاب می‌تواند برای خرید یک لباس یا حتی برای انتخاب یک شغل باشد.

بنابراین تصمیم‌ها می‌توانند کوچک، متوسط یا بزرگ باشند. شاید انتخاب یک کفش، ساعت مچی، مقصد سفر یا گوش دادن به یک آهنگ، چندان سخت نباشد، اما انتخاب‌های بزرگی مانند انتخاب شریک زندگی، انتخاب یک پروژه بزرگ برای انجام یا انتخاب خانه و ماشین برای خرید، کار سختی باشد.

البته هرکس بسته به یک سری معیار خاص، اقدام به تصمیم‌گیری می‌کند. اما یک شیوه تصمیم‌گیری وجود دارد که خود دارای مجموعه‌ای از معیارها برای تصمیم‌گیری است. در ادامه، این تصمیم گیری چند معیاره را بررسی خواهیم کرد.

تصمیم گیری چند معیاره چیست؟

تصمیم گیری چند معیاره یا «MCDM» روشی است که وقتی برای انتخاب، با چندین معیار مختلف روبه رو هستید، به شما کمک می‌کند تا بهترین آن‌ها را انتخاب کنید. MCDM مخفف عبارت «Multiple Criteria Decision Making » به معنی «ایجاد تصمیم براساس معیارهای چندگانه» است که به صورت کلی به آن «تصمیم گیری چند معیاره» گفته می‌شود.

این تصمیم گیری چند معیاره، در تمام جنبه‌های زندگی، به ‌خصوص در موضوعات صنعتی، ملی و تجاری بسیار مورد توجه قرار گرفته است. به‌طوری که از این شیوه بیشتر در تصمیمات منطقی بزرگ که گروهی از معیارها را در بر می‌گیرد، استفاده می‌شود.

برای مثال، وقتی یک سازمان بخواهد ارزش سهام خود در بازار را افزایش داده و همزمان با آن هزینه‌های تولید را کاهش داده و همچنین وجهه خود در جامعه را نیز به تثبیت برساند، با یک مجموعه از فاکتورها سر و کار دارد که پس از بررسی و ادغام آن‌هاست که می‌تواند استراتژی نهایی خود را اعلام کند.

در چنین موقعیت‌هایی، بهترین کار استفاده از اصول تصمیم گیری چند معیاره است که می‌تواند هر معیار را به‌صورت جداگانه تحلیل کرده و نتیجه این معادله پیچیده را برای سازمان‌ها ایجاد کند. اما فراموش نکنید داشتن استراتژی نیز یکی از مهم ترین عناصر است

ویژگی‌های تصمیم گیری چند معیاره یا MCDM چیست؟

قطعاً ویژگی‌های بسیاری را می‌توان برای یک شیوه تصمیم گیری چند معیاره، چند جانبه و جامع بیان کرد. اما اگر بخواهیم از بین تمام ویژگی‌های این شیوه، مهم‌ترین آن‌ها را عنوان کنیم، این ویژگی‌های مهم به قرار زیر خواهند بود:

  • در تصمیم گیری چند معیاره، به‌جای سنجش بهینگی با یک معیار، از چندین معیار مختلف استفاده می‌شود تا بعدها هیچ زیان یا پشیمانی در مورد سایر معیارها وجود نداشته باشد.
  • روش MCDM، انتخاب بهترین راه‌حل و گرفتن بهترین تصمیم در بین گزینه‌های متعدد که حتی گاهی با هم در تضاد هستند را فراهم می‌کند.
  • این شیوه تصمیم‌گیری، امکان انتخاب در بین یک هدف یا چندین هدف برای یک تصمیم گیرنده یا چندین تصمیم گیرنده را فراهم می‌کند.

براساس این ویژگی‌ها، تصمیم‌ گیری چند معیاره، کاربردهای متنوعی پیدا کرده و در تمام جهان از آن استفاده می‌شود. اما این روش، انواع مختلفی دارد که در ادامه انواع آن را نیز معرفی خواهیم کرد تا اگر شما نیز با موقعیت بزرگ و پیچیده‌ای روبه‌رو هستید، تصمیم درستی را در رابطه با آن اتخاذ کنید.

انواع تصمیم گیری چند معیاره، کدامند؟

تصمیم گیری چند معیاره یا MCDM به‌صورت کلی دارای دو مدل تصمیم‌گیری به قرار زیر است:

  • تصمیم‌گیری چند هدفه «MODM»

این مدل از تصمیم‌گیری، بیشتر برای طراحی در موقعیت‌های تصمیمی پیوسته مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این مدل، همانگونه که از نامش هم پیداست، چندین هدف به صورت همزمان مورد توجه قرار می‌گیرند.

برای مثال، اگر تصمیم به خرید یک ماشین با قیمت کم، بازدهی بالا و دارای بیمه طولانی‌مدت گرفته‌اید، یعنی چند هدف را با هم در نظر دارید تا در نهایت تصمیم‌گیری کنید. البته این مفهوم معمولاً برای انتخاب چند هدف سازمانی و رسمی در موقعیت‌هایی فراتر از انتخاب ماشین، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

  • تصمیم‌گیری چند شاخصه «MADM»

این مدل از تصمیم‌‌گیری نیز بیشتر برای انتخاب بهترین گزینه در موقعیت‌های تصمیمی غیرپیوسته مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نوع از تصمیم‌گیری که چندین شاخصه مختلف را مورد بررسی قرار می‌دهد، خود به دو مدل «جبرانی» و «غیر جبرانی» تقسیم می‌شود که آن‌ها نیز زیرمجوعه‌های دیگری دارند. از جمله روش‌های زیرمجموعه جبرانی تصمیم‌گیری چند شاخصه‌ای می‌توان نمونه‌های زیر را نام برد:

  • روش «AHP»

روش AHP مخفف عبارت «Analytical Hierarchy process» به معنی «روش تحلیل سلسله‌مراتبی» است. این سیستم از یک ساختار منظم و مراتبی برای انتخاب و بررسی بهترین معیار استفاده می‌کند.

  • روش «ANP»

روش ANP مخفف عبارت «Analytical Network Process» به معنی «روش تحلیل شبکه‌ای» است. زمانی که گزینه‌های مورد بررسی در روش قبل، به صورت پیوسته‌ای با هم در ارتباط باشند و گزینه‌های سطح پایین بر سطح بالایی‌ها تأثیر بگذارند، به‌جای روش AHP از روش ANP استفاده می‌شود.

  • روش «Vikor»

روش ویکور به رتبه‌بندی و اولویت‌بندی اختصاص دارد. در واقع به کمک این روش می‌توان از بین گزینه‌های موجود، نزدیک‌ترین گزینه به گزینه‌ی ایده‌آل نهایی را پیدا کرده و آن را انتخاب کرد. به عبارت دیگر می‌توان ویکور را برای اندازه‌گیری بهترین حالت و بدترین حالت نیز در نظر گرفت.

  • روش «TOPSIS»

در روش تاپسیس که یکی دیگر از روش‌های تصمیم گیری چند معیاره شاخصه‌ای جبرانی است، دو گزینه «ایده‌آل‌های مثبت» و «ایده‌آل‌های منفی» ایجاد شده و براساس نزدیک‌ترین پاسخ به ایده‌آل نهایی و دورترین پاسخ از ایده‌آل منفی، عمل می‌کند.

با توجه به روش‌های متنوع شیوه تصمیم گیری چند معیاره، باید تمام زوایای موضوع خود را بررسی کنید تا در نهایت بتوانید کاربردی‌ترین شیوه را برای اخذ تصمیم‌گیری خود به کار بگیرید.

روش‌های دیگری نیز در این زیرمجموعه قرار دارند که نسبت به نمونه‌های عنوان شده کاربرد کمتری دارند. به طور کلی، روش‌های جبرانی به روش‌های گفته می‌شود که در آن ضعف یک معیار، توسط دیگر معیارها پوشش داده شده و قابلیت جبرانی دارد.

اما در روش‌های غیرجبرانی، مبادله بین گزینه‌ها مجاز نیست و ضعف یک گزینه، نمی‌تواند توسط سایر گزینه‌ها برطرف شود. از جمله روش‌های غیرجبرانی شاخصه‌ای چند معیاره نیز می‌توان روش‌های «تسلط»، «حذف»، «رضایت‌بخش» و …. را نام برد.

سخن پایانی

با توجه به انواع روش های تصمیم گیری که عنوان کردیم، می‌توان نتیجه گرفت که بکارگیری این روش‌های برای مسائل روزمره کاربرد ندارد، بلکه صرفاً برای موقعیت‌های بزرگ و حرفه‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرند که در نهایت به توسعه فردی نیز منجر می شود. شاید همینطور باشد، اما قطعاً‌ می‌توان از نمونه‌هایی از آن که با گزینه‌های ما تطابق دارد، برای مسائل دیگر نیز بهره برد.

بهرحال مثال برای تصمیم گیری چند معیاره در سطح صنعتی بسیار است و بیشتر هم در این زمینه‌ها از آن استفاده می‌شود. اما با توجه به اثربخشی این روش، می‌توان نتیجه گرفت که در آینده برای هر گونه مسئله‌ای می‌توان آن را به کار گرفت. بهرحال باید گزینه‌های شما با معیارهای روش‌های مختلف زیرمجموعه چندمعیاری جور باشد، تا بتوانید جاگذاری‌های لازم را انجام داده و یک خروجی مناسب دریافت کنید.

ب




تاریخ: شنبه 11 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

اصول متقاعدسازی چالدینی ، آموزش متقاعدسازی در مذاکره

حتماً تا به امروز برای شما هم پیش آمده که حقیقتاً به یک محصول خاص نیاز نداشتید، اما ناخودآگاه ترغیب شده‌اید تا آن را خریداری نمایید. در چنین موقعیت‌هایی، محصول یا خدمت موردنظر، بشدت در ذهن ما مورد تأیید و تأکید قرار می‌گیرد، در حالیکه حقیقتاً چنین نیست. مانند زمانی که توجه ما به خرید یک داروی لکه‌بر، یک وسیله تزئینی، یک لباس خاص یا یک گوشی خاص جلب می‌شود. ما در اینجا به شما می‌گوییم که در پس این رفتار ناخودآگاه شما، ۷ اصل وجود دارد که به «اصول متقاعدسازی هفتگانه چالدینی» مشهورند. با ما همراه باشید تا این ۷ اصل را یک به یک بررسی کنیم.

اصول متقاعدسازی هفتگانه چالدینی کدامند؟

رابرت چالدینی «Robert Cialdini» یک استاد بازاریابی اهل آمریکای شمالی است که کتاب‌های جامع و مرجع او در زمینه اصول متقاعدسازی در فروش، در تمام سطح جهان مشهور هستند. چالدینی برای کشف این اصول، به صورت شخصی به شرکت‌ها مراجعه کرده و عوامل تأثیرگذار در فروش هریک از آن‌ها را مورد بررسی قرار داده است. چالدینی سرانجام ۷ اصل مهم متقاعدسازی را در طی دو کتاب خود به جهانیان معرفی کرد که این اصول به قرار زیر هستند:

  • عمل متقابل «Reciprocity»

احتمالاً برای شما هم پیش آمده که قسمت رایگانی از یک دوره اینترنتی را تماشا کرده‌اید و بعد برای خرید دیگر قسمت‌های این دوره ترغیب شده‌اید. تمام مواردی که به این صورت به فروش می‌رسند (یعنی به شما فرصت می‌دهند تا از بخشی از محصول آن‌ها به‌صورت رایگان استفاده کنید)، از اصول متقاعدسازی از نوع عمل متقابل استفاده می‌کنند.

در واقع وقتی کسی فرصتی را در اختیار شخصی قرار می‌دهد یا امتیازی به وی می‌دهد، آن شخص به صورت ناخودآگاه دوست دارد که این لطف وی را جبران کند.

ما همه دوست داریم تا لطف دیگران را جبران کنیم، پس هرگاه از طرف یک فروشنده مورد رایگان یا هر امتیاز دیگری به شما داده شد، به احتمال ۹۰٪، آن فروشنده می‌خواهد چیز بزرگتری را به شما بفروشد و معمولاً هم کیفیت محصول در این نوع اصول، حرف اول را نمی‌زند، این فقط ما هستیم که تحت تأثیر قرار گرفته‌ایم.

یک مشتری آگاه می‌تواند از خرید نسخه کامل یک محصول که قسمت رایگان آن برایش مفید نبوده، صرف‌نظر کند؛ اما معمولاً مشتریان به این اصل واقف نیستند!

  • اثبات اجتماعی «Social Proof»

اگر افراد زیادی در مورد خوب بودن یک محصول خاص اتفاق نظر داشته باشند، شما نیز بدون آگاهی از ویژگی‌های اصلی آن محصول، به‌صورت ناخودآگاه آن را تأیید خواهید کرد.

مثلاً اگر از چندین نفر بشنوید که فلان شامپو برای تمام موها جواب داده و خوب است، شما بدون اینکه شخصاً از آن استفاده کرده باشید، می‌گویید: بله همه می‌گویند خوب است، پس هست! هنگامی که در وبسایت‌ها یا صفحات مجازی، نظر مثبت مشتریان یک کسب‌وکار را می‌بینید، بسیار راحت‌تر به آن اعتماد می‌کنید، نسبت به زمانی که هیچ مدرک تشکر آمیزی برای یک محصول وجود ندارد!

  • تعهد و یکپارچگی «Commitment & Consistency»

«تعهد» یک فضیلت انسانی است که همه آن را دوست دارند. در واقع هیچکس نمی‌خواهد به عنوان یک شخص غیرمتعهد، بی‌مسئولیت یا دورو شناخته شود. بنابراین می‌توان از این اصل برای ترغیب مشتریان به خرید یک محصول استفاده کرد.

به این صورت که ابتدا یک یا چند سؤال از مشتری پرسیده می‌شود که جواب آن‌ها در حالت عادی مثبت باشد و سپس در مورد خرید محصول از وی سؤال می پرسند و مشتری هم در اثر گرفتار شدن در اصل تعهد، به آن نیز پاسخ مثبت می‌دهد. مانند پرسیدن به این صورت:

  • امروز هوا خوب است. مگه نه؟ بله درسته
  • موافقید یک بستنی بخوریم؟ اوه بله
  • موافقید یک نگاهی هم به محصولات من بیندازید؟ بله البته

    علاقه‌مندی «Liking»

آیا شما از رفتار کسی که خیلی دوستش داشته و قبولش دارید، پیروی نمی‌کنید؟! اصل علاقمندی در اصول متقاعدسازی چالدینی، بر همین موضوع دلالت دارد. به همین خاطر بازیکنان فوتبالی مشهور و برخی از سلبریتی‌ها را در بیشتر تبلیغات می‌بینیم.

چون کسانی که به آن‌ها علاقه داشته باشند، محصولی که تبلیغ می‌کنند را خریداری می‌کنند. در حال حاضر، فالوورهای یک بلاگر مشهور، بشدت تحت تأثیر تبلیغات او قرار داشته و تبلیغات بلاگری در سطح بالایی از بازاریابی دیجیتال قرار گرفته است که در آن از اصول متقاعدسازی چالدینی استفاده می‌شود.

  • کمیابی «Scarcity»

هرچیزی که کمیاب باشد، در نظر دیگران مهم تلقی می‌شود. اگر به شما بگویند که فقط چند ساعت تا دریافت یک تخفیف ۵۰ درصدی برای خرید لباس یا خرید محصول دیگری وقت دارید، شما بلافاصله ترغیب می‌شوید تا سریع‌تر برای خرید اقدام کنید و شامل تخفیف شوید.

همچنین اگر شما در یک مغازه لباس‌فروشی از یک پیرهن خوشتان آمده باشد و فروشنده به شما بگوید که فقط همان یک عدد از آن باقی مانده، به احتمال زیاد، تردید شما برای خرید آن، تبدیل به یقین می‌شود. این موضوع را می‌توان در مورد فروش هر محصولی به کار برد و نتیجه گرفت.

  • قدرت و اعتبار «Authority»

بچه‌ها به حرف والدین و معلمین خود گوش می‌کنند، چون آن‌ها را منبع قدرت می‌بینند. بزگسالان نیز اگر کسی را صاحب قدرت، مدرک، اعتبار یا تخصص خاصی ببینند، از وی پیروی می‌کنند. همین مورد یکی از دیگر اصول متقاعدسازی چالدینی است که در مراحل بازاریابی از آن بهره می‌گیرد.

برای مثال، وقتی یک آهنگساز مشهور، خرید ساز با یک برند خاص را توصیه می‌کند، تمام فرادی که قصد خرید آلت موسیقی را دارند، آلت خود را از آن برند خریداری می‌کنند. اگر یک دندان‌پزشک استفاده از خمیردندانی را توصیه کند، راحت‌تر می‌توان آن خمیردندان را خرید!

  • یگانگی «Unity»

اصل یگانگی را می‌توان اصل «تشابه» نیز در نظر گرفت. این مورد اخیراً به لیست اصول متقاعدسازی چالدینی اضافه شده و حقیقتاً تأثیرگذار است. این مورد را بیشتر در شبکه‌های اجتماعی شاهد هستیم. وقتی می‌بینیم که یک فروشنده برتر، دقیقاً شبیه ماست و دغدغه‌های ما را دارد، بسیار سریع‌تر و راحت‌تر به وی اعتماد می‌کنیم نسبت به وقتی که حس کنیم خیلی با ما تفاوت دارد.

برای مثال، تصور کنید که یک مربی انگیزشی که محصولات رشد فردی‌اش را به فرش می‌رساند، از لحظاتی صحبت کند که دچار بی‌انگیزگی می‌شود. وقتی افراد می‌بینند که چنین شخصی هم که انگیزه تدریس می‌کند، یکی مانند خود آن‌هاست و او نیز گاهی بی‌انگیزه، غمگین و ناامید می‌شود، چندین برابر بیشتر از قبل تحت تأثیر وی قرار می‌گیرند.

کاربرد اصول متقاعدسازی چالدینی

اصول جهانی متقاعدسازی در سراسر دنیا اجرا می‌شوند. حتی قبل از اینکه چالدینی آن‌ها را کشف کند، وجود داشته‌اند و قوانین جدیدی نیستند.

اما پس از کشف چالدینی، اکثر کسب‌وکارها از آن اصول متقاعدسازی برای توسعه برندینگ خود، کمک گرفتند. اما در این میان یک خلأ بزرگ وجود دارد و آن این است که برخی از فروشندگان از اصول متقاعدسازی در جهت نادرستی استفاده می‌کنند و محصولات بی‌کیفیت خود را با استفاده از این شگردها به مشتریان ناآگاه می‌فروشند.

رابرت چالدینی ترجیح می‌هد تا کتاب‌ها و اصول متقاعدسازی وی را، تمام افراد جامعه بخوانند – نه فقط فروشنده‌ها – تا همه بتوانند این اصول متقاعدسازی را بشناسند و وقتی متوجه شدند که بی‌دلیل دارند تحت تأثیر قرار می‌گیرند، از خرید صرف نظر کنند.

این خیلی خوب است که ما ابتدا از قسمت‌های رایگان یک محصول استفاده کنیم تا ببینیم محتوای اصلی آن چطور است و سپس برای خرید دیگر قسمت‌ها اقدام کنیم، این خیلی خوب است که بدانیم مشتریان قبلی یک محصول چه نظری در مورد آن دارند، این خیلی خوب است که صاحب یک برند را فردی شبیه به خود ببینیم، اما باید ما نیز آگاهانه‌تر عمل کنیم. آن‌گاه به محصولاتی واکنش نشان خواهیم داد که حقیقتاً مورد نیاز ما باشند، نه اینکه جوگیرمان کنند!!




تاریخ: شنبه 11 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مقاله درباره استعفا ، شیوه نوشتن استعفا نامه حرفه ای

گاه امکان دارد که افراد به دلایل مختلفی از جمله نارضایتی از شرایط کار، یافتن یک شغل بهتر، تمایل به بازنشستگی، ازدواج، ادامه تحصیل و… بخواهند از شغل خود کناره‌گیری کنند یا به اصطلاح استعفا دهند. این شرایط، بسیار استرس‌آور بوده و می‌تواند موجب سردرگمی افراد شود.

یکی از مواردی که می‌تواند برای متقاضیان استرس زیادی ایجاد کند، ناآگاهی نسبت به نحوه تنظیم استعفا نامه است. یک استعفا نامه حرفه‌ای باید محترمانه بوده و به گونه‌ای تنظیم شود که بیشترین اثر را روی مخاطب داشته باشد تا نویسنده آن نتیجه دلخواه و مطلوبی را دریافت کند.

این مقاله با هدف آشنایی بیشتر مخاطبین با اصول استعفا نامه نویسی و کمک به آن‌ها در جهت تنظیم یک استعفا نامه حرفه‌ای و تاثیرگذار تهیه شده است. برای آشنایی بیشتر با استعفا نامه و نحوه نوشتن آن، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.

استعفا چیست؟

درخواست داوطلبانه افراد برای رها کردن شغل، سمت و جایگاه‌شان را اصطلاحا کناره‌گیری یا استعفا می‌گویند. البته این کناره‌گیری در صورتی استعفا محسوب می‌شود که فرد دوره کاری خود را به پایان نرسانده باشد یا در دوره‌های بعدی مایل به ادامه کار نباشد.

دلایل استعفا و کناره گیری از شغل

حالا که متوجه شدید که استعفا چیست؟ لازم است با دلایل استعفا نیز آشنا شوید. افراد به دلایل مختلفی از کار و سمت خود کناره‌گیری می‌کنند که در این قسمت به تعدادی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • پیداکردن یک فرصت شغلی بهتر با مزایای بیشتر
  • عدم امنیت شغلی یا امنیت شغلی کم
  • عدم فرصت پیشرفت در کار یا فرصت‌های پیشرفت بسیار محدود
  • فشار کاری بالا و استرس کاری زیاد 
  • برآورده نشدن وعده‌های شغلی مقرر شده توسط مقامات ارشد
  • تفاوت فرهنگی شخص و محیط کاری
  • ازدواج و بچه‌دار شدن
  • تمایل به ادامه تحصیل
  • خستگی از کار

پیش از نوشتن استعفا نامه به خوبی فکر کنید!

استعفا از کار یک عمل بسیار حساس بوده و تاثیرات بزرگی روی زندگی فردی و اجتماعی شما خواهد داشت. به همین علت بهتر است پیش از تنظیم متن استعفا نامه خود، به خوبی درباره این عمل فکر کنید و عجولانه تصمیم نگیرید. پیش از هرکاری دلیل استعفای خود را مشخص کنید. گاه دلیل استعفای شما می‌تواند کاملا احساسی و بدون توجیه منطقی باشد.

در چنین مواردی بهتر است که از استعفای خود صرف‌نظر کرده یا حداقل آن را به زمان دیگری موکول کنید تا فرصت بیشتری برای فکرکردن داشته باشید. برای مثال اگر دلیل کناره‌گیری شما عدم علاقه به شغل‌تان است بهتر است بیشتر در این باره فکر کنید؛ مگر این که موقعیت شغلی بهتر و مناسب‌تری برای شما مهیا شده باشد.

برای تصمیم گیری بهتر، تمام جوانب این کار را یادداشت کنید

پیش از تنظیم استعفا نامه، یک لیست از تمامی مزایا و معایب شغل‌تان تهیه کنید. گاه انجام این کار می‌تواند به شما کمک کند که بهتر در این باره تصمیم‌گیری کنید یا حتی از انجام این کار منصرف شوید. گاهی افراد با انجام این کار متوجه می‌شوند که می‌توان مشکلات را به نحو دیگری حل کرد.

به چه روش‌هایی می‌توان درخواست استعفای خود را مطرح کرد؟

روش‌های متعددی وجود دارد که می‌توانید از هرکدام از آن‌ها برای مطرح‌کردن درخواست استعفای خود استفاده کنید. راه‌های ارائه درخواست استعفا عبارتند از:

  • درخواست استعفا به صورت تلفنی

بهتر است درخواست استعفای خود را از پشت تلفن مطرح نکنید؛ اما چنان‌چه شما به هر دلیلی نمی‌توانید استعفای خود را به شکل حضوری اعلام کنید، می‌توانید از این راه اقدام کنید. توجه داشته باشید که استعفای تلفنی شما باید کاملا محترمانه باشد تا نتیجه دل‌خواهتان را بگیرید.

  • درخواست استعفا از طریق ایمیل

این روش هم باید مانند سایر روش‌های غیرحضوری نمی‌تواند جزو اولویت‌های ارائه درخواست استعفا باشد؛ اما چنان‌چه به هر دلیلی قادر به ارائه درخواست خود به صورت حضوری نباشید می‌توانید با رعایت اصول استعفا نویسی درخواست خود را از طریق ایمیل ارسال کنید.

  • درخواست استعفا با مراجعه حضوری شخص

این روش، بهترین و تاثیرگذارترین روش ارائه استعفا است و به این صورت انجام می‌شود که شخص با مراجعه حضوری به محل کارش، کناره‌گیری خود را شخصا اعلام کرده و در این باره به مذاکره می‌پردازد.

  • نوشتن استعفا نامه کتبی

نوشتن استعفا نامه کتبی، پایه و اساس استعفا در تمامی روش‌هایی است که در قسمت‌های قبلی درباره آن‌ها توضیح دادیم. برای نوشتن استعفا نامه اصولی وجود دارد که باید آن‌ها را رعایت کنید و متن استعفای استاندارد و حرفه‌ای خود را به رئیس‌تان ارائه کنید. در ادامه نحوه صحیح تنظیم استعفا نامه را برای شما شرح خواهیم داد.

چرا نحوه نوشتن متن استعفا نامه مهم است؟

پیش از ارائه آموزش نوشتن متن استعفا نامه لازم است که شما دلیل این کار را بدانید. هرچه نوشتن متن استعفا نامه به صورت حرفه‌ای‌تر انجام شود، وجهه و پرستیژ کاری شما بالاتر می‌رود. این کار احتمال بازگشت شما به شغل‌تان در آینده، به دلیل پشیمانی از استعفا را برای شما آسان‌تر می‌کند.

چگونه یک استعفا نامه حرفه‌ای بنویسیم؟

تنظیم یک متن مناسب تحت عنوان استعفا نامه می‌تواند در روند استعفای شما تاثیر زیادی داشته باشد. استعفا نامه شما باید به صورت کاملا محترمانه، مختصر و صریح نوشته شود. توجه داشته باشید که نوشتن این متن تنها برای خروج شما از کارتان نبوده و در صورت تاثیرگذاری بالای آن، می‌تواند در آینده برای شما مزایایی داشته باشد.

برای مثال اگر استعفا نامه شما به قدر کافی تاثیرگذار باشد، این امکان وجود دارد که در موقعیت آینده کاری دیگری از سوی این شرکت به شما پیشنهاد شود. بهتر است در روند استعفا و کناره گیری خود، علاوه‌بر مدیر شرکت، منابع انسانی دیگر را هم در جریان کار اقدام خود قرار دهید و استعفای خود را به آن‌ها اعلام کنید. در ادامه، ارکان لازم برای نوشتن یک استعفا نامه حرفه‌ای را به شما معرفی می‌کنیم.

ارکان لازم برای نوشتن یک استعفا نامه حرفه‌ای

نوشتن یک استعفا نامه حرفه‌ای، اصول و قوانینی دارد که در این قسمت به معرفی آن‌ها پرداخته‌ایم. اصول و ارکان استعفا نامه نویسی عبارتند از:

  • نوشتن موضوع و عنوان نامه

برای نوشتن یک نامه اداری حرفه‌ای، لازم است که همیشه یک عنوان مناسب در نظر داشته باشید. عنوان مناسب برای نوشتن یک استعفا نامه حرفه‌ای می‌تواند هر یک از عناوین ” درخواست کناره گیری، درخواست قطع همکاری یا درخواست استعفا از کار ” باشد.

  • ذکر عنوان مخاطب یا گیرنده

برای تنظیم متن استعفا نامه حتما باید نام و منصب مخاطب یا گیرنده را ذکر کنید. در اکثر استعفا نامه‌ها معمولا گیرنده شخص مدیر است؛ اما گاه این امکان وجود دارد که مخاطب استعفا نامه شما شخص یا اشخاص دیگری باشند.

برای مثال ممکن است شما درخواست استعفای خود را خطاب به واحد منابع انسانی محل کارتان بنویسید. البته پیش از تنظیم متن نامه استعفا خطاب به واحد منابع انسانی، لازم است درخواست خود را به صورت شفاهی با مدیر بخشی که در آن کار می‌کنید در میان بگذارید.

  • نوشتن متن اعلام استعفا

در این قسمت لازم است به صورت مختصر، مفید، صریح و بدون پرداختن به حاشیه، درخواست استعفای خود را به صورت مکتوب بیان کنید. اولین جمله نامه شما باید پیام درخواست استعفای شما را به صورت کاملا واضح برساند.

  • تعیین یک تاریخ مشخص برای کناره گیری و ترک شغل

برای کناره‌گیری و ترک محل کارتان لازم است یک تاریخ مشخص را از قبل تعیین کنید. تعیین تاریخ می‌تواند به کارفرمای شما این امکان را بدهد که در این مدت، یک جایگزین مناسب و کار بلد برای شما پیدا کند. ترک محل کار بدون اعلام قبلی، یک کار غیر اصولی و غیر حرفه‌ای است.

  • بیان علت استعفا و کناره گیری

در ادامه می‌توانید دلایل خود را برای کناره گیری از مقام و سمت خود بیان کنید. البته لازم به ذکر است که بیان نارضایتی و گلایه در متن استعفا نامه یک حرکت غیر حرفه‌ای بوده و توصیه نمی‌شود؛ اما بیان مختصر دلیل استعفا خالی از لطف نیست. برای مثال می‌توانید دلیل کناره‌گیری خود را به صورت عدم رضایت شغلی، یافتن کار مناسب‌تر یا دلایل شخصی بیان کنید.

  • بیان تشکر و آرزوی موفقیت

در پایان استعفا نامه خود بهتر است که حتما بابت فرصت شغلی که در اختیار شما قرار داده شده است تقدیر و تشکر کنید؛ همچنین می‌توانید برای آینده تیم کاری آرزوی موفقیت کنید.

  • امضا و تاریخ

نامه خود را حتما با ذکر نام و نام خانوادگی، تاریخ تحویل نامه و امضا به پایان برسانید.

خلاصه مقاله و نتیجه گیری

اگر به هر دلیلی از ادامه کار و شغل‌تان خسته شده‌اید یا دیگر نمی‌توانید در محل کار خود بمانید، احتمالا به فکر تنظیم استعفا نامه و خروج از کارتان هستید. پیش از استعفا از کار یا سمت خود بهتر است به خوبی در این باره فکر کنید و به عواقب شخصی و اجتماعی آن در آینده توجه داشته باشید.

در نظر داشته باشید که همیشه کناره‌گیری از شغل بهترین راه حل موجود نیست و گاه می‌توان مشکلات را به روش‌های دیگری حل کرد. در نهایت اگر تصمیم قطعی خود را مبنی ‌بر کناره‌گیری از کارتان گرفته‌اید، بهتر است یک استعفا نامه حرفه‌ای تنظیم کرده و به مقامات عالی محل کارتان ارائه کنید. همچنین می توانید با مشاهده نمونه های مناسب در این زمینه دید بهتری نسبت به این موضوع پیدا کنید.

در این مقاله اصول استعفا نامه نویسی را مورد بررسی قرار دادیم که می‌توانند در تنظیم متن نامه شما مفید باشند.همچنین برای نوشتن یک استعفا نامه حرفه‌ای بهتر است نمونه‌های مشابه استعفا نامه را بررسی و مطالعه کنید.

برخی از سوالات رایج:

۱.استعفا چیست؟

درخواست داوطلبانه افراد برای رها کردن شغل، سمت و جایگاه‌شان را اصطلاحا کناره‌گیری یا استعفا می‌گویند. البته این کناره‌گیری در صورتی استعفا محسوب می‌شود که فرد دوره کاری خود را به پایان نرسانده باشد یا در دوره‌های بعدی مایل به ادامه کار نباشد.

۲.دلایل استعفا و کناره گیری از شغل چیست؟

  1. پیداکردن یک فرصت شغلی بهتر با مزایای بیشتر
  2. عدم امنیت شغلی یا امنیت شغلی کم
  3. عدم فرصت پیشرفت در کار یا فرصت‌های پیشرفت بسیار محدود
  4. فشار کاری بالا و استرس کاری زیاد
  5. برآورده نشدن وعده‌های شغلی مقرر شده توسط مقامات ارشد
  6. تفاوت فرهنگی شخص و محیط کاری
  7. ازدواج و بچه‌دار شدن
  8. تمایل به ادامه تحصیل
  9. خستگی از کار

۳.به چه روش‌هایی می‌توان درخواست استعفای خود را مطرح کرد؟

  1. درخواست استعفا به صورت تلفنی
  2. درخواست استعفا از طریق ایمیل
  3. نوشتن استعفا نامه کتبی
  4. درخواست استعفا با مراجعه حضوری شخص



تاریخ: شنبه 11 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست