آموزش کسب و کار, کسب درآمد اینترنتی، استخدام، کنکور
آموزش کسب و کار, کسب درآمد اینترنتی، استخدام، کنکور
آموزش کسب و کار, کسب درآمد,کسب درآمد اینترنتی , استخدام، کاریابی، کنکور و دانشگاه

بررسی تفاوت برند و برندینگ و ضرورت اطلاع از تفاوت شان

 

در دنیای تجارت امروزی، واژه‌های “برند” و “برندینگ” بارها و بارها شنیده می‌شوند. اما تفاوت برند و برندینگ چیست؟ آیا مفهوم یکسانی دارند؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که برخی از افراد به اشتباه این دو واژه را به جای یکدیگر به کار می‌برند و تصور می‌کنند که مفهوم یکسانی دارند.

اما درواقع تفاوت‌های بزرگی بین این دو واژه وجود دارد. به طور خلاصه، “برند” به هویت، ویژگی‌ها و ارزش‌های یک محصول یا خدمات اشاره می‌کند، درحالیکه برندینگ به معنای فرآیند ساختن و مدیریت برند است. درک تفاوت برند و برندینگ نه تنها می‌تواند به فهم بهتر استراتژی‌های بازاریابی کمک کند، بلکه سازمان‌ها را به سوی ایجاد ارزش‌های واقعی برای مشتریان هدایت می‌کند.

در این مقاله قصد داریم تا به بررسی دقیق تفاوت‌ها و رابطه بین “برند” و “برندینگ” بپردازیم. با همراهی ما در این مقاله، نه تنها به شناخت بهتر این دو مفهوم خواهید رسید، بلکه نگاهی عمیق‌تر به اهمیت و نقش آن‌ها در دنیای تجارت امروزی خواهید داشت.

برند چیست؟

شاید برایتان سوال باشد برند چیست و و دقیقا چه مفهومی دارد. اکثر مواقع زمانی که کلمه “برند” را می‌شنوید، ممکن است به یک لوگو یا وب‌سایت فکر کنید. اما اینطور نیست و این مفهوم چیزی فراتر از یک لوگو است. برند، شهرت شما و چگونگی درک دیگران از کسب و کارتان است. این برند شماست که روابط برقرار می‌کند، مشتری وفادار ایجاد می‌کند و باعث می‌شود کسب و کارتان، در یک بازار شلوغ برجسته شود.

یک برند نتیجه احساسی است که مخاطبان شما هنگام برخورد با کسب‌وکار شما دارند. این احساسی است که آن‌ها پس از دیدن شما در اینستاگرام، خواندن یک پست وبلاگ، دریافت یک ایمیل یا خرید یک محصول از شما به دست می‌آورند.

“برند شما چیزی است که دیگران درموردتان می‌گویند، زمانی‌که خودتان حضور ندارید.”

در این بین، معماری برند نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اما سوال این است که معماری برند چیست؟

اجازه دهید تا با یک مثال این موضوع را برای شما روشن کنم. اگر یادتان باشد در دوران مدرسه باید یک شجره‌نامه درست می‌کردیم. در آن از بالای درخت، با پدربزرگ و مادر بزرگ‌های نسل‌های قبل شروع می‌کردیم تا به خاله و دایی برسیم و درنهایت در پایین‌ترین قسمت از شجره نامه خودمان قرار داشتیم. تمام افراد روی شجره‌نامه باهم نسبت دارند اما هنوز منحصر به فرد هستند. به معماری برند یک شرکت مانند درخت خانوادگی آن شرکت فکر کنید – همه به یکدیگر وابسته‌اند، اما احتمالاً کمی از یکدیگر متفاوت به نظر می‌آیند.

همانطور که سازمان‌ها رشد می‌کنند و از طریق خطوط تولید یا ادغام با شرکت‌های مختلف، مخاطبان مختلف را جذب می‌کنند، معماری برند، سیستم سازمانی مهمی است که اطمینان می‌دهد هر نوع محصول یا شرکت با مخاطبان مناسب مرتبط باشد. معماری برند به شما کمک می‌کند تا رابطه بین محصولات و خدماتتان و چگونگی شناخته شدن آن‌ها توسط مخاطبان را مشخص کنید و نظم داخلی برندتان را حفظ کنید.

برندینگ چیست؟

یکی از سوالاتی که در این مرحله ممکن است داشته باشید این است که “برندینگ چیست و چرا مهم است؟”

برندینگ مجموعه‌ای از اقدامات است که برای ساختن یک برند انجام می‌دهید. فرآیندی است که شما از طریق آن می‌کوشید تا روی تصویری که دیگران از برند شما دارند، تأثیر بگذارید. در واقع، برندینگ یک ابزار بازاریابی است. کارهایی است که باید انجام دهید تا صدای کسب‌وکار شما در میان همه‌ی صداها برجسته شود و در صنعتی که ممکن است شلوغ باشد، از دیگران متمایز شود.

هر زمان که یک وب‌سایت راه‌اندازی می‌کنید، یک پست را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارید، یک کمپین ایمیلی ارسال می‌کنید یا با مشتریان ارتباط برقرار می‌کنید، شما در حال برندینگ هستید.

برندسازی فرآیند پیوند استراتژی خوب با خلاقیت خوب است.
– مارتی نومایر

انتخاب نام برند یکی از مراحل حیاتی در فرآیند برندسازی است. نام مناسب می‌تواند به تعریف هویت و جایگاه یک برند در بازار کمک کند. در انتخاب نام برند باید به نکات زیر توجه داشت:

  1. وضوح: نام برند باید روشن و قابل فهم باشد و به راحتی در خاطر بماند.
  2. مرتبط با کسب و کار: نام برند باید مناسب و مرتبط با محصول یا خدمت ارائه شده باشد.
  3. قابلیت تلفظ: نامی که به آسانی قابل تلفظ باشد در هر زبانی که مخاطب از آن استفاده می‌کند.
  4. منحصر به فرد: نامی که قبلاً برای برندهای دیگر استفاده نشده باشد و حقوقی بر آن وجود نداشته باشد.
  5. مثبت و مثمر: نامی که احساسات مثبت در مخاطب ایجاد کند.

به نظر می‌آید، انتخاب نام برند ساده باشد، اما توجه به تمامی جوانب آن می‌تواند تفاوت قابل توجهی در موفقیت یک برند ایجاد کند. تیم متخصص دکتر ویز، خدمات انتخاب نام برند را به کسب‌وکارها ارائه می‌دهد و به شما در انتخاب نام حرفه‌ای و مناسب شرکت، برند، دامنه، شبکه‌های اجتماعی و… کمک می‌کند.

از دیگر مسائل مهم در برندینگ هویت برند است. اما هویت برند چیست؟

هویت برند یا طراحی هویت بصری یک شرکت شامل عناصر بصری یک برند است که به افراد کمک می کند تا برندهای مختلف را از یکدیگر تشخیص دهند و متمایز کنند. طراحی، اساس هویت برند است.
بعضی از عناصر بصری که با یکدیگر ترکیب می‌شوند تا هویت یک برند شکل گیری کند، عبارتند از:

  • نام برند
  • شعار یا عبارت تبلیغاتی
  • پالت رنگ
  • الگوها یا سایر عناصر گرافیکی
  • طراحی لوگو اصلی و تغییرات لوگو
  • لحن برند
  • تایپوگرافی

این عناصر بصری، همراه با نام تجاری، تصویر برند را ایجاد می کنند.
به عنوان مثال، به خودتان فکر کنید. شما ویژگی‌های فیزیکی خاصی دارید که شما را منحصر به فرد می‌کند و به مردم کمک می‌کند که شما را بشناسند (هویت برند). سپس، شما شخصیت، ارزش‌ها، نام و غیره‌ای منحصر به فرد دارید که به شما کمک می‌کند که خودتان را به دنیا نشان دهید (برندینگ). به همین ترتیب، هر برند دارای یک طراحی هویت بصری منحصر به فرد است که آن را از سایر برندها متمایز می‌کند.

 

چرا برندینگ اهمیت دارد؟

  • باعث شناخته شدن برند می‌شود.

برندینگ از طریق طراحی هویت بصری برند، ارتباطات، تجربه مشتری، تبلیغات و … باعث بیشتر شناخته شدن برند می‌شود. یک برند زمانی قابل شناسایی‌تر است که برندینگ آن در تمام کانال‌ها به صورت مداوم اجرا شود.

  • برندینگ، مشتریان وفادار ایجاد می‌کند.

مردم به یک محصول یا خدمات وفادار نیستند، آن‌ها به برندی که آن را می فروشد وفادار هستند. برندی که وعده خود را به وضوح بیان می کند و به همیشه به این وعده در طول زمان عمل می کند، جامعه ای از مشتریان وفادار را ایجاد می کند.

“اگر مردم باور داشته باشند که ارزش های مشترکی با یک شرکت دارند، به برند وفادار خواهند ماند“

هوارد شولتز

  • برندینگ شرکت شما را متمایز می‌کند.

به عنوان مثال، اگر همه کفش‌های ورزشی بدون برند باشند، رقابتی وجود نخواهد داشت. اما زمانی که برندینگ اعمال می‌شود، شما از طریق طراحی هویت بصری محصول، نوشتن تبلیغات و تولید محتوا، کیفیت، ارزش‌ها و … از دیگر رقبا متمایز خواهید شد.

به طور خلاصه، برندینگ فرآیند کلی شکل‌دهی به هویت یک برند است تا تأثیر مثبتی بر مصرف‌کنندگان داشته باشد و آن را از رقبا متمایز کند.

تفاوت برند و برندینگ در چیست؟

در قسمت قبل مفاهیم هر یک از کلمات برند و برندینگ را بررسی کردیم. در ادامه مطلب با مقایسه برند و برندینگ همراه ما باشید.

معنی

بارزترین تفاوت برند و برندینگ، تفاوت در معنا و مفهوم آن است.

  • برند: برند مجموع تجربیات و تصویر ذهنی است که مردم از کسب و کار دارند.
  • برندینگ: برندینگ فرآیند شکل‌دهی به تصویر و ادراک مردم از برند است.

نوع رابطه

  • برند: برند نتیجه رابطه‌ای است که مشتریان و کارکنان با سازمان دارند.
  • برندینگ: برندینگ فرآیند شکل‌دهی این رابطه را تعریف می‌کند.

اجزاء

  • برند: شامل هویت، ارزش‌ها، تجربه‌ها، احساسات و توقعات است.
  • برندینگ: شامل استراتژی‌ها، طراحی‌ها، محتوا و فعالیت‌های مختلف است.

تاثیر

  • برند: برند احساس و برداشت مشتریان نسبت به کسب‌وکار ماست.
  • برندینگ: اقداماتی است برای تاثیرگذاری روی تصویری که افراد از کسب‌وکار ما دارند.

پایداری

  • برند: ممکن است سال‌ها طول بکشد تا برند قوی و مستقر شود اما پایداری آن طولانی مدت است.
  • برندینگ: متغیر و بستگی به استراتژی‌ها و فعالیت‌های انجام شده دارد. یک فعالیت مداوم که باید به طور منظم و همیشگی انجام شود.

هدف

  • برند: هدف برند تشخیص و تبلیغ تفاوت‌ها و ارزش‌های کسب و کار است.
  • برندینگ: هدف برندینگ شکل‌دهی به تصویر مردم از برند و تأثیر آن است.

نقش در بازار

  • برند: آنچه که یک شرکت یا محصول را در بازار معرفی می‌کند.
  • برندینگ: چگونگی ارتباط برند با مخاطب و چگونگی جلب توجه و وفاداری آن‌ها.

در این بخش با تفاوت برند و برندینگ آشنا شدید. اما چرا مهم است که فرق برند و برندینگ را بدانید؟ در ادامه به اهمیت آگاهی از تفاوت این دو مفهوم پی می‌برید.

آگاهی از فرق بین برند و برندینگ چرا مهم است؟

آگاهی از تفاوت برند و برندینگ از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که:

  1. شناخت بهتر مشتریان: اطلاع از تفاوت برند و برندینگ، شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا نیازها و ترجیحات مشتریان را بهتر درک کنند. این دانش به آن‌ها کمک می‌کند تا برند خود را به گونه‌ای بسازند که با ارزش‌ها و انتظارات مخاطبان همخوانی داشته باشد.
  2. سازمان‌دهی مناسب: شناخت دقیق این دو مفهوم به شما کمک می‌کند تا برند خود را به صورت مؤثر و منظم مدیریت کنید. با درک تفاوت‌ها، می‌توانید استراتژی‌های مناسبی برای توسعه و تقویت برند خود ایجاد کنید.
  3. درک بهتر: اگر شما می‌خواهید با مشتریان خود ارتباط برقرار کنید، باید بدانید چه چیزی را ارائه می‌دهید (برند) و چگونه آن را ارائه می‌دهید (برندینگ).
  4. رقابت در بازار: در بازارهای کنونی، تمایز یافتن در بین رقبا اهمیت زیادی دارد. وقتی می‌فهمیم تفاوت برند و برندینگ چیست و چگونه با یکدیگر کار می‌کنند، می‌توانیم بهتر و با استراتژی مناسب‌تر در مقابل رقبا قرار بگیریم.
  5. سرمایه‌گذاری هدفمند: آگاهی از تفاوت برند و برندینگ به کسب و کارها کمک می‌کند تا منابع و بودجه‌های خود را به صورت هدفمند و بازدهی بیشتری سرمایه‌گذاری کنند.

در نهایت، فهمیدن تفاوت بین این دو مفهوم به کسب و کارها امکان می‌دهد که با استراتژی‌های موثرتر، ارتباط بهتری با مشتریان برقرار کنند و در نتیجه موفقیت بیشتری در بازار کسب کنند.

نتیجه‌گیری

بر اساس آنچه که در این مطلب خواندیم، برند و برندسازی، دو مفهوم هستند که گاهاً با یکدیگر اشتباه می‌شوند، ولی هر یک از آن‌ها نقش حیاتی و منحصر به فردی در دنیای بازاریابی و تجارت دارند. برند، تصویر ذهنی، احساسات و برداشتی است که مخاطبین از یک کسب و کار دارند. این تصویر می‌تواند بر اساس تجربیات مشتری، دیدگاه‌ها و ارتباطات مختلف به وجود آید.

برندسازی(برندینگ)، از سوی دیگر، به فرآیند و روش‌هایی اشاره دارد که از طریق آن یک شرکت یا کسب و کار می‌کوشد تا تصویر مطلوب و مثبتی از خود در ذهن مخاطب خلق کند. این فرآیند شامل استراتژی‌ها، تبلیغات، ارتباطات و دیگر فعالیت‌های بازاریابی است. برای کسب موفقیت در دنیای تجارت، درک تفاوت برند و برندینگ و چگونگی تعامل بین این دو مفهوم، بسیار مهم است. در نهایت به خاطر داشته باشید که برند شما همان چیزی است که مشتری شما می‌گوید!

سوالات متداول

۱- برندینگ مؤثر چگونه انجام می‌شود؟

برندینگ مؤثر از طریق تعیین هویت برند، شناسایی مخاطبان هدف، ایجاد استراتژی‌های ارتباطی مناسب و استفاده از عناصر بصری منحصر به فرد، انجام می‌شود. این فرآیند با هدف بهبود تصویر برند در ذهن مشتریان انجام می‌شود.

۲- چطور می‌توان یک برند قوی ایجاد کرد؟

ایجاد یک برند قوی نیازمند درک عمیق از بازار هدف، تعیین هویت و ویژگی‌های منحصر به فرد برند و سپس ایجاد استراتژی‌های برندینگ مؤثر است که باعث تقویت و تثبیت هویت برند در ذهن مخاطبین می‌شود.




تاریخ: جمعه 15 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

استراتژی بازاریابی و مدل B2C چیست؟

مدل کسب و کار B2C که مخفف عبارت business-to-consumer است به معنی از تولیدکننده به مصرف‌کننده محسوب می‌شود. منظور از این عبارت این است که محصولات و خدمات به‌طور مستقیم از طرف تولیدکننده به مصرف‌کننده خواهد رسید. مصرف‌کنندگان در واقع همان کاربران یا مصرف‌کنندگان نهایی کالاها و خدمات تولید شده‌اند.

شرکت‌هایی که به صورت مستقیم محصولات خود را به مصرف‌کنندگان ارائه می‌دهند جزء شرکت‌های B2C به حساب می‌آیند. این روش کسب‌ وکار باعث تغییر در طرز فکر افراد شده و سازمان توانسته به‌جای مشتریان بر روی یک کالا، خدمات یا ایده‌ها هم سرمایه‌‌گذاری می‌کند.

در ابتدای شکل‌گیری این کسب‌وکارها، اغلب افراد همان فروشگاه‌های سنتی خود را داشتند اما بعد از شکل‌گیری این کسب وکار فرروشندگان تصمیم گرفتند محصولات و خدمات خود را به شکل آنلاین به فروش برسانند. به این فروشگاه درواقع B2C گفته می‌شود.

مدل کسب و کار B2C چیست؟

در این مدل کسب‌وکار قرار است از شما چیزی خریداری شود. نه صرفاً خرید مستقیم، بلکه ممکن است حتی خدماتی را ارائه دهید. وب‌سایت‌هایی که برای این کار طراحی شده‌اند به‌گونه‌ای هستند که یک فرد عادی یا مصرف‌کننده وارد سایت مربوطه شده و خدماتی که می‌تواند ارائه دهد را به نمایش می‌گذارد. در واقع هیچ‌گونه واسطه‌ای میان مشتری و خریدار نیست و فرد می‌تواند به صورت مستقیم خرید خود را انجام دهد.

انواع فروشندگان B2C

در این مدل کسب و کار فروشندگان شامل دسته‌های متعددی می‌شوند که عبارت‌اند از:

  • فروشندگان مستقیم:

فروشندگان مستقیم رایج‌ترین نوع مدل کسب‌وکار B2C است که در آن مصرف‌کنندگان محصولات موردنیاز خود به صورت مستقیم از فروشگاه‌های تجاری یا خرده‌فروشان آنلاین تهیه می‌کنند.

  • واسطه‌ای:

در این مدل، یک کسب‌وکار نقش یک رابط بین ارائه‌دهنده محصولات یا خدمات و مصرف‌کننده نهایی را دارد.

  • مبتنی بر تبلیغات:

در روش تبلیغات، برخی شرکت‌ها به جهت تبلیغ از وب‌سایت‌هایی که ترافیک بالایی دارند، استفاده می‌کنند تا با  این کار فروش محصولات و خدمات خود را افزایش دهند. همچنین استفاده از اینفلوئنسرها در شبکه‌های اجتماعی به عنوان حمایت از محصولات و خدمات یکی دیگر از روش‌های بازاریابی B2C به‌شمار می‌‌رود.

  • مبنی بر جمع:

در این مدل، بازاریابان برای تبلیغ مستقیم محصولات و خدمات خود، تعدادی از افرادی که به این کار علاقه دارند راابه منظور تبلیغ مستقیم انتخاب کرده تا بازدهی فروش خود را از این طریق افزایش دهد.

  • مبتنی بر کارمزد:

در این روش کسب‌وکارها برای دسترسی راحت به محصول یا خدمات خود، یک هزینه اشتراکی را درنظر می‌گیرند. معمولاً مقداری از محتوا را به صورت محدود و رایگان در اختیار کاربران قرار می‌دهند و برای دسترسی به ادامه دوره، هزینه اشتراکی را که درنظر گرفته‌اند را دریافت می کنند.

مزایای این مدل کسب‌وکار شامل موارد زیر است:

  • دسترسی گسترده
  • هزینه‌های پایین تراکنش
  • در تمام ساعات روز یا شب موجود است
  • بدون واسطه
  • افزایش سودآوری
  • پایگاه مشتری بزرگ‌تر

انواع خریداران B2C

در کسب و کار B2C، مشتریان هدف تولیدکنندگان و فروشندگان هستند که در جهت جذب و رضایت‌بخشی آنان در تلاش‌اند. انواع خریداران B2C شامل موارد زیر می‌شوند:

  • خریداران همگانی:

افرادی که به‌طور عمومی در بازار حضور دارند و محصولات یا خدمات را برای استفاده شخصی خود خریداری می‌کنند. این گروه از خریداران شامل افراد، خانواده‌ها و مصرف‌کنندگان عادی هستند.

  • خریداران اهمیت‌دهنده‌ی تجربه (Experience Seekers):

این گروه از خریداران به دنبال تجربه‌های جذاب هستند و ممکن است برای خرید محصولات یا خدمات به مغازه‌ها یا وب‌سایت‌هایی که تجربه خرید متفاوتی ارائه می‌دهند، روی آورند. آن‌ها از جذابیت‌های بصری، نوآوری‌ها، ویژگی‌های خاص و ارتباط موثر با مشتریان لذت می‌برند.

  • خریداران صرفه‌جو:

این گروه از خریداران به دنبال خرید محصولات یا خدمات با قیمت مناسب و با ارزش اقتصادی هستند. آن‌ها بیشتر به محصولات و خدماتی علاقه دارند که کیفیت خوبی داشته باشند و در عین حال از قیمت مناسبی هم برخوردار باشند.

  • خریداران وفادار:

 افرادی که به برندها یا محصولات خاصی اعتماد دارند و معمولاً به طور مداوم از آن‌ها خرید می‌کنند. این گروه از خریداران اهمیت زیادی به رضایت‌مندی از خرید دارند و ممکن است به مواردی نظیر خدمات پس از فروش و ارتباط با مشتریان نیز اهمیت زیادی دهند.

بازار هدف بازاریابی مصرفی چه کسانی هستند؟

بازار هدف گروه خاصی از مشتریان بالقوه است که یک کسب و کار قصد دارد با محصولات یا خدمات خود به آنها دست یابد. این گروه ممکن است ویژگی‌های مشترکی مانند سن، جنسیت، سطح درآمد، تحصیلات، علایق یا موقعیت جغرافیایی داشته باشند که احتمال علاقه و خرید از آن‌ها را افزایش می‌دهد.

تعریف بازار هدف بخش مهمی از توسعه استراتژی و مراحل بازاریابی است؛ زیرا به کسب‌و‌کارها کمک می‌کند تا تلاش خود را روی افرادی متمرکز کنند که احتمالاً محصولات یا خدمات آن‌ها را خریداری خواهند کرد. درک نیازهای بازار هدف کمک می‌کند تا پیام‌ها، محصولات و استراتژی‌های قیمت‌گذاری خود را برای جذب آن مشتریان تنظیم کنند که در نهایت فروش و سودآوری می‌شود.

مثلاً، خرده‌فروشی که لباس‌های زنانه می‌فروشد، می‌خواهد زنان را بر اساس سن، سطح درآمد و مکان‌های جغرافیایی که احتمال خرید دارند، هدف قرار دهد. هنگامی که آنها متوجه شوند قرار است به چه کسی خدمات دهند، به طبع می‌توانند گزینه‌های بهتری را ارائه دهند.

برای موفقیت در پیاده سازی مدل کسب و کار B2C از چه تکنیک هایی استفاده کنیم؟

بعد اینکه با روند فعالیت مدل کسب ‌وکارها در B2C آشنا شدید، حال وقت آن است که به موفقیت دست یابید. با استفاده از مواردی که در ادامه مطرح می‌شود، به‌راحتی می‌توانید در رقابت با رقبای خود، برنده میدان باشید:

درنظر گرفتن پیشنهادات ارائه شده

پیشنهادها و انتقادات مشتریان را دریافت کنید. نظر مشتریان به طور مستقیم بر روی فروش محصول خواهد گذاشت. به همین دلیل بهتر است وفاداری خود را به مشتریان خود ثابت کرده و سعی کنید تا محصولات موردنظر آن‌ها را ارائه دهید. زیرا این جلب رضایت و توجه مشتریان می‌توان در افزایش درآمد و سود کمک بسزایی کند.

فعال بودن در شبکه‌های اجتماعی

در استفاده از تکنولوژی به‌روز باشید؛ زیرا در زمان استفاده از این فضاها راحت‌تر می‌توانید با مشتریان خود ارتباط برقرار کنید و آن‌ها را در تصمیمات خود شریک بدانید. داشتن یک شبکه اجتماعی که تعداد زیادی فالوور دارد، می‌تواند شما را سریع‌تر به درآمد برساند.

برگزاری نظرسنجی یا مسابقات مختلف

نظرسنجی کنید و به بهترین نظر، جایزه بدهید. مثل شرکت در قرعه‌کشی در روزهای مختلف.

استفاده از شبکه‌های مختلف برای تاثیرگذاری بیشتر

از شبکه‌های اجتماعی مختلف استفاده کنید. برخی از شبکه‌ها به‌صورت رایگان خدمات خود ارائه می‌کنند و همچنین باعث جذب سرمایه برای کسب و کار خواهند شد. فضاهایی مانند یوتیوب، Google Ads یا AdSense که با فراهم‌کردن بستر مناسب و با روش راحت می‌توان به وبلاگ‌نویسان فرصت تبلیغ محصول خود را داد.

انواع مدل کسب و کار B2C چیست؟

انواع مدل کسب و کار B2C شامل موارد زیر است:

کسب سود دو طرفه

در مدل B2C، کسب‌وکارها از تمایل مصرف‌کنندگان به نام‌گذاری قیمتشان یا مشارکت داده‌ها یا بازاریابی به شرکت سود می‌برند، درحالی‌که مصرف‌کنندگان از انعطاف‌پذیری، پرداخت مستقیم، یا محصولات و خدمات رایگان یا ارزان‌قیمت سود می‌برند. درواقع، B2C ارزش  والایی برای مشتریان خود قائل است.

حراج معکوس

مدل‌های کسب‌وکار  B2C شامل حراج‌های معکوس است که در آن مشتریان قیمت خود را برای محصول یا خدماتی که می‌خواهند بخرند نام می‌برند، و زمانی که یک مصرف‌کننده فرصتی مبنی بر کارمزد برای بازاریابی محصولات کسب‌وکار فراهم می‌کند.

استراتژی مدل کسب و کار B2C چیست؟

مشتری در کسب و کار یا  B2C نوعی مدل محسوب می‌شود که در آن مشتری خدمات یا محصولی را به کسب و کارها ارائه می‌دهد. این برعکس مدل معمولی کسب و کار به مصرف‌کننده (یا B2C) است که در آن یک شرکت خدمات یا محصولی را از طریق فروش کالا و خدمات برای مشتریان خود فراهم می‌کند.

مدل کسب و کار B2C در بازاریابی سنتی

اگرچه امروزه مدل کسب‌ و کار B2C پیوسته روبه‌افزایش است، اما همچنان به‌عنوان یکی از مشاغل تجارت الکترونیک در حال فعالیت‌اند اما مردم در زمان بررسی انواع مدل کسب‌وکار و بازار بلافاصله آن را تجزیه‌وتحلیل نمی‌کنند. B2C به این معنی است که یک مصرف‌کننده در حال فروش کالا یا خدمات به بنگاه‌های تجاری است. B2C با مدل‌های کسب‌وکار سنتی تجارت الکترونیک متفاوت است.

این پلتفرم افراد متخصص در زمینه‌های خاص را قادر می‌سازد تا خدمات خود را به شرکت‌ها ارائه دهند. ازآنجایی‌که بسیاری از کسب‌وکارها در سراسر جهان از خدمات برون‌سپاری برای افزایش نتایج خود یا یافتن همکاری با فریلنسرها سودمند استفاده می‌کنند، نوع تجارت الکترونیک  B2C همچنان محبوبیت خود را به دست خواهد آورد.

مدل کسب و کار B2C در بازاریابی دیجیتال

بازاریابی دیجیتال توانسته با معرفی برخی کانال‌های مفیدتر و ارزان‌تر برای ارائه محصولات یا خدمات خود، به شغل‌های مختلف و انواع مدل کسب و کار اینترنتی کمک کند تا بتوانند حضور پررنگ‌تری در بازار داشته باشند. مثلاً، خرده‌فروش بزرگی به نام Target فروشگاه فیزیکی خود را  جایگزین یک فروشگاه آنلاین می‌کند و محصولات خود را به فروش می‌رساند.

در مقابل، آمازون تجارت خود را با مدل تجارت آنلاین و تحویل محصول مبتنی بر تجارت الکترونیکی آغاز کرد. ازاین‌گذشته، فروشندگان فردی به طور چشمگیری به کسب و کار الکترونیکی روی آورده‌اند و از این طریق محصولات خود را به فروش می‌رسانند.

فرآیندهای مدل کسب و کار مصرفی یا B2C

مدل کسب و کار مصرفی B2C یک مفهوم نسبتاً جدیدی است که در آن مصرف‌کنندگان فردی، به جای کسب‌وکارهای بزرگ، ارزش‌گذاری محصول را آغاز می‌کنند. در این مدل کسب و کار، مصرف‌کنندگان نقش تأمین یا ارائه‌دهنده خدمات را برعهده دارند و از طرفی مشاغل به‌عنوان مصرف‌کننده فعالیت می‌کنند. فرآیندهای این مدل کسب و کار عبارت است از:

  • ایجاد ارزش مصرف‌کننده

در مدل B2C، مصرف‌کنندگان این فرصت را دارند که با ارائه مهارت‌ها، دانش، منابع یا محصولات خود به طور مستقیم برای کسب و کارها، ارزش ایجاد کنند. این کار می‌تواند در حوزه فعالیت‌های مختلف مانند کار آزاد، تولید محتوا، انواع خدمات مشاوره، مانند مشاوره کسب و کار، بررسی‌ بازخوردهای ایجاد شده توسط کاربر، به نشر داده‌ها یا مشارکت در برخی پروژه‌ها کمک کند.

  • ایجاد بسترهای دیجیتال و واسطه‌ها در B2C

تعاملات B2C اغلب از طریق پلتفرم‌ها و واسطه‌های دیجیتال صورت می‌گیرد. این پلتفرم‌ها مشتریان را با کسب و کارهایی که به دنبال محصولات یا خدمات خاص هستند، متصل می‌کند. نمونه‌هایی از این پلتفرم‌ها شامل وب‌سایت‌های فریلنسینگ، پلتفرم‌های جمع‌سپاری، بازارهای آنلاین یا پلتفرم‌هایی است که محتوای تولید شده توسط کاربر را جمع‌آوری می‌کنند.

  • مکانیسم‌های بازار معکوس

در مدل  B2C یکی از مدل‌های کسب و کار، بازار سنتی معکوس است. به‌جای اینکه کسب و کارها پیشنهادات خود را برای مصرف‌کنندگان بازاریابی کنند، مصرف‌کنندگان محصولات خود را برای کسب و کارها تبلیغ می‌کنند. حتی ممکن است کار قیمت‌گذاری بر اساس ترجیحات یا قابلیت‌های افراد هم بر عهده آنان باشد.

  • شخصی سازی و سفارشی سازی در B2C

گاهی ممکن است مصرف‌کنندگان پیشنهادات خود را بر اساس الزامات یا ترجیحات خاص ارائه شده توسط مصرف‌کنندگان تجاری تنظیم کنند. این کار به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا به تخصص یا محصولات یا خدمات خاصی که با نیاز آن‌ها همخوانی دارد، دسترسی داشته باشند.

  • بازاریابی و تبلیغات

مصرف‌کنندگان در مدل B2C معمولاً نیاز به بازاریابی و تبلیغ پیشنهادات خود به مشاغل دارند. این کار می‌تواند شامل ارائه نمونه کارها، حضور آنلاین در حوزه مربوطه، داشتن تعامل فعال با مصرف‌کنندگان از طریق ارتباط مستقیم یا به‌صورت شبکه‌سازی، از طریق رسانه‌های اجتماعی جهت به‌دست‌آوردن مخاطب باشد.

  • پرداخت و غرامت در B2C

در مدل B2C، ممکن است پروسه جبران و پرداخت کمی متفاوت باشد. مصرف‌کنندگان می‌توانند قیمت‌های خود را تعیین کنند یا در مورد شرایط پرداخت با مشاغلی که با آن‌ها تعامل دارند مذاکره کنند. این پرداخت خسارات یا غرامت می‌تواند بر اساس نرخ‌های مختلف مانند ساعتی، پروژه‌ای، حق‌الامتیاز یا دیگر توافقات دوطرفه باشد.

  • بازخورد و مدیریت شهرت

شهرت و بازخورد نقش مهمی در مدل B2C دارد. به‌دست‌آوردن بازخوردهای مثبت می‌تواند به مصرف‌کنندگان کمک کند تا فرصت‌های بیشتری را جذب کنند و اعتبار خود را به همان نسبت بالا ببرند. در این مدل فرصتی به وجود می‌آید که افراد بتوانند مهارت‌ها، تخصص و خدمات خود را به طور مستقیم به کسب و کارها ارائه دهند و از این طریق کسب درآمد کنند. در واقع، پلتفرم‌های B2C بستری را برای مصرف‌کنندگان فراهم می‌کنند تا پیشنهادات خود را به نمایش گذاشته و از روش ارتباط با کسب‌وکارها به روش‌ غیرسنتی در اقتصاد مشارکت کنند.

مدل کسب و کار مصرفی چه چالش های دارد؟

چالش های مدل کسب و کار مصرفی عبارت‌اند از:

  • متعادل‌سازی هزینه‌های محصول

مشتریان در ابتدا برای سنجش ارزش یک محصول به میزان هزینه پرداختی و منافع خود فکر می‌کنند. به همین دلیل، هر شرکتی باید منافع محصولش را با هزینه‌های آن متعادل کند تا محصولش از نظر مشتری یک محصول باارزش محسوب شود.

هر محصول سه نوع منافع دارد:

  • منافع فنی که بیانگر کیفیت محصول است.
  • منافع شخصی که برای رساندن محصول به مشتری و رسیدن اهداف مؤثر است.
  • منافع اجتماعی که بیانگر کمک محصول به مشتری برای بهبود جایگاه او در جامعه است
  • ایجاد و حفظ روابط با مشتریان

مدیریت ارتباط با مشتریان از مهم‌ترین وظایف واحدهای بازاریابی است، اما چالش اصلی در انجام این وظیفه، پاسخ به این سؤال کلیدی است: باید روی چه قشری از مشتریان‌ تمرکز و سرمایه‌گذاری کنیم؟ کسب و کارهای هوشمند به این سؤال این‌گونه پاسخ می‌دهند که باید برای حفظ روابط با مشتریان مفید و سودآور سرمایه‌گذاری و تمرکز کرد، نه روی همه مشتریان.

  • افزایش سهم از مشتری

سهم مشتری به معنای این است که یک مشتری چه مقدار از نیازش را از محصولات رقیبان تأمین می‌کند و چه مقدار آن‌ها را از ما؛ بنابراین کسب و کارهای هدف‌مند تمرکز خود را به‌جای اینکه روی افزایش سهمشان از بازار بگذارند، روی یک مشتری تأثیرگذار متمرکز می‌شوند. زیرا این روش هم آسان‌تر است و هم مقرون‌به‌صرفه‌تر.

  • ارتباط برقرار کردن با مشتریان در فضاهای مختلف

هیچ رسانه‌ای به‌اندازه تلفن همراه مشتری به او نزدیک نیست. به همین دلیل، شرکت‌ها می‌توانند برای ارتباط با مشتریان خود از طریق تلفن همراه روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کنند. بدین ترتیب، بازاریابی از طریق فضاهای مجازی به یکی از وظایف اصلی واحدهای بازاریابی تبدیل شده است.

سخن پایانی

مدل کسب و کار B2C یکی از مدل‌های معروف کسب وکارها است که رویکرد خاص خودش را دارد و با اشخاص و عموم افراد در ارتباط است. در واقع، بازاریابی B2C اصطلاحی است که برای توصیف یک مدل کسب و کار استفاده می‌شود و در آن یک شرکت به طور مستقیم برای مصرف‌کنندگان بازاریابی می‌کند. کسب‌و‌کارهایی که به‌صورت مستقیم با مشتری در ارتباط هستند، روش B2C نام دارند. هر چه از تکنیک‌های بیشتری برای تعامل و ارتباط با مشتری استفاده شود، تجارت موفق‌تری خواهید داشت. مواردی از قبیل بهینه‌‌سازی سایت، بازاریابی محتوایی یا فعالیت در شبکه‌های مختلف می‌توانند در افزایش سود تأثیر بسزایی داشته باشند.

سؤالات متداول:

1- اساس کار کسب و کار B2C چیست؟

این مدل کسب و کار یا بازاریابی براین‌اساس کار می‌کند که نیاز مشتریان خود را اولویت قرار داده و سعی به رفع هرچه سریع‌تر آن‌ها دارد.

2- مزیت‌های مدل B2C شامل چه چیزهایی است؟

از مزیت‌های این مدل بازاریابی می‌توان به افزایش بازدید وب‌سایت، افزایش لیست مشتریان، برقراری تعاملات بیشتر با افراد، بالارفتن رتبه موتورهای جستجو و… اشاره کرد.




تاریخ: جمعه 15 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

تحلیل PEST چیست و کاربردهای آن در تحلیل کسب و کار

تحلیل pest، به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای تحلیل محیطی، نقش بسیار حیاتی در برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری‌های کسب و کار ایفا می‌کند. این ابزار، اجزای اساسی و تأثیرات محیطی بر یک سازمان یا شرکت را مورد بررسی قرار می‌دهد. PEST مخفف Political (سیاسی)، Economic (اقتصادی)، Social (اجتماعی) و Technological (فناوری) است  و به کمک آن، عوامل خارجی که می‌توانند بر عملکرد کسب و کار تأثیرگذار باشند، مشخص می‌شوند.

تحلیل PEST به شرکت‌ها و سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که با ارزیابی محیط خارجی، مشکلات و فرصت‌ها را بهتر درک کنند. با توجه به تحلیل مؤثر PEST، این شرکت‌ها می‌توانند استراتژی‌های مناسب‌تری برای موفقیت و پیشرفت در بازارهای رقابتی تدوین کنند. این مقاله، به بررسی مفهوم و کاربردهای این ابزار جهت افزایش فهم شما از تحلیل PEST و نقش آن در تحلیل کسب و کار می‌پردازد.

تحلیل pest چیست؟

تحلیل pest یک ابزار مدیریتی است که به شرکت‌ها و سازمان‌ها کمک می‌کند تا محیط خارجی محدوده‌ی عملیاتی خود را ارزیابی کنند. این ابزار برای تحلیل عوامل سیاسی (Political)، اقتصادی (Economic)، اجتماعی (Social) و فناوری (Technological) شناخته می‌شود. کاربردهای اصلی آن عبارت‌‌اند از:

  • برنامه‌ریزی استراتژیک
  • شناسایی فرصت‌ها و تهدیدها
  • پیش‌بینی و رفع ریسک‌ها
  • انطباق با مقررات و قوانین
  • بررسی تأثیرات اجتماعی و زیست‌محیطی

تحلیل PEST برای درک بهتر چگونگی تأثیر عوامل خارجی بر عملکرد سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ابزار به شرکت‌ها امکان می‌دهد تا فرصت‌ها و تهدیدهای محیطی را شناسایی کرده و راهبرد‌های مناسب برای موفقیت در بازارهای رقابتی را تدوین کنند.

به عنوان مثال، در تحلیل سیاسی، عواملی مانند سیاست‌ها، قوانین، نهادها و پروسه‌های دولتی بررسی می‌شوند. در تحلیل اقتصادی، عوامل اقتصادی نظیر نرخ تورم، نرخ بهره، نرخ ارز و شرایط اقتصادی را در نظر می‌گیرد. عوامل اجتماعی شامل عوامل فرهنگی، اعتقادات، نگرش‌ها و رفتارهای جامعه است و در نهایت، تحلیل فناوری به مرور تکنولوژی‌های موجود و پیشرفت‌های علمی می‌پردازد. با ترکیب دقیق این اجزاء، تحلیل PEST به مدیران اجرایی کمک می‌کند تا بهترین استراتژی‌ها و تصمیم‌ها را در کسب و کار خود اتخاذ کنند و با موفقیت در محیط رقابتی فعالیت کنند.

اهداف آنالیز و تحلیل pest چیست؟

اهداف آنالیز و تحلیل pest در تحلیل کسب و کار عبارتند از:

  • شناسایی فرصت‌ها و تهدیدها: تحلیل PEST به شرکت‌ها امکان می‌دهد عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری را شناسایی کنند که می‌توانند فرصت‌ها یا تهدیدهایی برای کسب و کار ایجاد کنند. با شناخت این فرصت‌ها، سازمان‌ها می‌توانند برنامه‌ها و راهبردهای مناسب را اجرا کرده و از آن‌ها بهره‌مند شوند. همچنین، با شناسایی تهدیدها، سازمان‌ها می‌توانند به موقع برنامه‌های دفاعی و پیشگیرانه تدوین کنند.
  • ارزیابی تأثیرات محیطی: با تحلیل PEST، شرکت‌ها می‌توانند تأثیر عوامل مختلف محیطی بر عملکرد و استراتژی‌های خود را ارزیابی کنند. این ارزیابی کمک می‌کند تا شرکت‌ها از تغییرات محتمل در محیط خارجی آگاه شوند و به‌طور مؤثری برنامه‌ریزی کنند.
  • اطمینان از تطابق با قوانین و مقررات: تجزیه و تحلیل PEST به سازمان‌ها امکان می‌دهد تا عوامل سیاسی و حکومتی را مورد بررسی قرار داده و تأثیر آن‌ها بر فعالیت‌های کسب و کار را ارزیابی کنند. این امر به شرکت‌ها اطمینان می‌دهد که فعالیت‌های آن‌ها با قوانین و مقررات محلی و بین‌المللی تطابق دارد.
  • طراحی استراتژی‌های موفق: با تحلیل PEST، شرکت‌ها می‌توانند به‌طور دقیق‌تر استراتژی‌های خود را طراحی کنند و در برابر ریسک‌های محیطی بیشتر مقاومت کنند. این تحلیل به مدیران اجرایی کمک می‌کند تا تصمیم‌گیری‌های بهتری برای پیشبرد کسب و کار انجام دهند و در مسیر موفقیت پیشروند.

در کل، تحلیل PEST یک ابزار استراتژیک است که شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا با درک عمیق‌تری از محیط خارجی، موفقیت بیشتری در بازارهای رقابتی کسب کنند و به‌طور پایدار در دنیای تجارت به‌وجود بیایند.

تحلیل pest چه کاربردهایی دارد؟

تحلیل pest به شرکت‌ها و سازمان‌ها کمک می‌کند تا محیط خارجی خود را به صورت جامع مورد بررسی قرار داده و بهترین تصمیم‌گیری‌ها و استراتژی‌ها را برای موفقیت در بازارهای رقابتی اتخاذ کنند. کاربردهای تحلیل پست عبارتند از:

  • برنامه‌ریزی استراتژیک: تحلیل پست به سازمان‌ها امکان می‌دهد تا با شناخت عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری استراتژی‌های مؤثر و تناسب‌بخشی برای تحقق اهداف خود تعیین کنند.
  • شناسایی فرصت‌ها و تهدیدها: با تحلیل پست، سازمان‌ها می‌توانند فرصت‌ها و تهدیدهای مرتبط با تغییرات محیطی را بهتر شناسایی کنند. این اطلاعات به مدیران اجرایی کمک می‌کند تا بهترین تصمیم‌گیری‌ها را انجام دهند و راهبردهای مناسبی را پیشنهاد دهند.
  • پیش‌بینی و رفع ریسک‌ها: تحلیل پست به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که با شناسایی ریسک‌ها و تهدیدهای محیطی، پیش‌بینی‌های دقیق‌تری انجام دهند و برنامه‌های پیشگیرانه و مقابله‌ای مناسب تدوین کنند.
  • بررسی تأثیرات اجتماعی و زیست‌محیطی: با تحلیل پست، شرکت‌ها می‌توانند از تأثیرات اجتماعی و زیست‌محیطی فعالیت‌های خود آگاه شوند و اقداماتی برای حفاظت از محیط زیست و اجتماع پایدار انجام دهند.

در کل، تحلیل پست ابزاری قدرتمند است که با بهبود فهم از محیط خارجی، سازمان‌ها را در مسیر موفقیت و پیشرفت در بازارهای رقابتی راهنمایی می‌کند.

مزایای تجزیه و تحلیل pest چیست ؟

تحلیل PEST دارای مزایای بسیاری است که به شرکت‌ها و سازمان‌ها در تحلیل محیط خارجی و برنامه‌ریزی استراتژی‌های کسب و کار کمک می‌کند. مزایای این ابزار عبارتند از:

  • شناسایی فرصت‌ها: تحلیل pest به شرکت‌ها امکان می‌دهد فرصت‌های جدید در محیط خارجی را شناسایی کنند. با شناخت این فرصت‌ها، سازمان‌ها می‌توانند راهبردها و تدابیر مناسبی را برای بهره‌مندی از این فرصت‌ها تدوین کنند و رشد و پیشرفت بیشتری داشته باشند.
  • ارزیابی تهدیدها: تحلیل PEST به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تهدیدهای محتمل در محیط خارجی را شناسایی کنند. با شناخت این تهدیدها، سازمان‌ها می‌توانند برنامه‌های دفاعی و پیشگیرانه را برای مقابله با این تهدیدها پیاده‌سازی کنند و از آن‌ها جلوگیری کنند.
  • بهبود برنامه‌ریزی استراتژیک: تحلیل PEST با ارائه دید جامع‌تری از عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری، به مدیران اجرایی کمک می‌کند تا برنامه‌ریزی استراتژیک بهتری انجام دهند. این ابزار به شرکت‌ها امکان می‌دهد تصمیم‌گیری‌های بهتری در مسیر توسعه و رشد کسب و کار انجام دهند.
  • پیش‌بینی‌های دقیق‌تر: با تحلیل PEST، سازمان‌ها می‌توانند از تغییرات محیطی پیش‌بینی‌های دقیق‌تری انجام دهند. این اطلاعات به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا زمانی که با چالش‌های جدید مواجه می‌شوند، آمادگی لازم را داشته باشند.

به طور کلی، تحلیل PEST یک ابزار قدرتمند است که با بهبود فهم از محیط خارجی، سازمان‌ها را به سوی تصمیم‌گیری‌های بهتر و پیشرفت موثرتر در بازارهای رقابتی هدایت می‌کند.

معایب تجزیه و تحلیل pest چیست؟

تحلیل PEST هرچند ابزاری قدرتمند برای تحلیل محیط خارجی است، اما دارای معایبی نیز هست که به مدیران و تحلیل‌گران توجه ویژه‌ای نیاز دارد. برخی از معایب تحلیل PEST عبارتند از:

  • سطح گسترده‌ی اطلاعات: تحلیل pest به دلیل پوشش گسترده‌ای از عوامل محیطی، نیاز به جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات بسیار زیادی دارد. این موضوع می‌تواند زمان‌بر و هزینه‌بر باشد و برخی سازمان‌ها به دلیل محدودیت منابع، نتوانند به‌طور کامل از این ابزار بهره ببرند.
  • ممکن است به نتایج نامتوازن منجر شود: بعضی از عوامل محیطی ممکن است به نسبت به‌هم وضعیت‌های نامتوازنی داشته باشند. این موضوع می‌تواند منجر به ارزیابی ناصحیح و ناپیوسته‌ای از محیط خارجی شود و در نتیجه تصمیم‌گیری‌های نادرست اتخاذ شود.
  • ناکارآمدی در پیش‌بینی‌ها: تحلیل PEST در برخی موارد ممکن است به دلیل پیچیدگی محیط خارجی و تغییرات غیرمنظم، نتواند پیش‌بینی‌های دقیقی ارائه دهد. این امر می‌تواند محدودیت‌ها و ریسک‌هایی برای سازمان‌ها ایجاد کند و تصمیم‌گیری‌ها را با دقت کمتری همراه سازد.
  • کمبود تفصیلی در ارتباطات: تحلیل PEST به تنهایی ممکن است تفصیلات لازم در ارتباط با عوامل محیطی را فراهم نکند. این موضوع می‌تواند نیاز به استفاده از ابزارهای تحلیلی دیگر را ایجاب کند تا به تصمیم‌گیری‌های مؤثرتری دست یابیم.
  • پویایی محیط خارجی: محیط خارجی به سرعت پویا و تغییرپذیر است و عوامل مختلفی می‌توانند تأثیر گذار باشند. تحلیل PEST ممکن است نتواند به‌طور کامل به تغییرات سریع پاسخ دهد و نیاز به تحلیل‌های مکررتر و پویاتر داشته باشد.

در نهایت، برای بهره‌وری بهتر از تحلیل pest، مدیران باید به‌طور دقیق و دقیق‌تر اطلاعات را جمع‌آوری و تحلیل کنند و با توجه به شناخت عوامل محیطی، تصمیم‌گیری‌های مناسب‌تری انجام دهند.

فاکتورهای مهم در تحلیل pest چیست؟

در PEST Analysis، فاکتورهای مهمی که مورد بررسی قرار می‌گیرند عبارتند از:

فاکتورهای سیاسی (Political):

  • سیاست‌ها و قوانین داخلی و بین‌المللی
  • پایداری سیاسی و پلیسی‌های دولتی
  • تعارضات و نزاعات سیاسی
  • تأثیرات تغییرات سیاسی بر کسب و کار

فاکتورهای اقتصادی (Economic):

  • رشد اقتصادی و نرخ تورم
  • نرخ بهره و ارزش ارز ملی
  • برخورداری از منابع طبیعی
  • تغییرات در بازار کار و بیکاری
  • عوامل مالی و بودجه‌بندی دولت

فاکتورهای اجتماعی (Social):

  • فرهنگ، اعتقادات، نگرش‌ها و رفتارهای جامعه
  • تغییرات دموگرافیکی و ساختار جمعیتی
  • سلامت و آگاهی عمومی
  • نگرش به مسائل محیط زیست و پایداری

فاکتورهای فناوری (Technological):

  • نوآوری‌ها و پیشرفت‌های فناوری
  • نرخ رشد صنعت فناوری
  • نفوذ فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)
  • تغییرات تکنولوژیکی در صنایع مختلف

هر یک از این فاکتورها می‌توانند به صورت مستقل یا ترکیبی بر کسب و کار تأثیرگذار باشند. بررسی و تحلیل هر یک از این عوامل به مدیران اجرایی امکان می‌دهد تا بهترین تصمیم‌گیری‌ها و راهبردها را برای موفقیت در محیط رقابتی انجام دهند.

چگونه یک تحلیل pest ایجاد کنیم؟

برای ایجاد یک تحلیل pest می‌توانید مراحل زیر را دنبال کنید:

  1. شناسایی فاکتورها: ابتدا باید فاکتورهای مهم در هر یک از اجزای آنالیز PEST را شناسایی کنید. به عبارت دیگر، فاکتورهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری را شناسایی کنید که ممکن است تأثیر بر کسب و کار شما داشته باشند.
  2. جمع‌آوری اطلاعات: برای هر یک از فاکتورها، اطلاعات لازم را جمع‌آوری کنید. این اطلاعات می‌توانند از منابع مختلفی مانند گزارش‌های دولتی، تحقیقات بازار، اخبار، نشریات و منابع آماری به دست آید.
  3. تحلیل و ارزیابی اطلاعات: پس از جمع‌آوری اطلاعات، این اطلاعات را تحلیل کنید و تأثیرات محتمل هر فاکتور بر کسب و کار خود را ارزیابی کنید. بررسی فرصت‌ها و تهدیدهای محیطی نیز در این مرحله انجام می‌شود.
  4. تدوین گزارش تحلیل PEST :PEST Analysis باید شامل مروری اجمالی از هر یک از فاکتورها و تأثیرات آن‌ها بر کسب و کار شما باشد. همچنین، در این گزارش باید فرصت‌ها و تهدیدهای محیطی نیز برجسته شوند.
  5. استفاده از نتایج تحلیل: پس از انجام تحلیل PEST، باید نتایج آن را به کار بگیرید. این نتایج می‌توانند به شما کمک کنند تا استراتژی‌ها و راهبردهای مناسب‌تری برای موفقیت در بازارهای رقابتی تدوین کنید و تصمیم‌گیری‌های بهتری انجام دهید.

نکته‌ای که باید به آن توجه کنید این است که تحلیل pest نیازمند تحلیل‌های مکملی و چارچوب PEST است  تا به تصمیم‌گیری‌های دقیق‌تر و جامع‌تری دست یابید. همچنین، برای بهترین نتیجه‌گیری از این تحلیل، همیشه باید از منابع معتبر و اطلاعات به‌روز و دقیق استفاده کنید.

نمونه های موفق تحلیل pest در جهان

الگوی تجزیه و تحلیل PEST یک ابزار استراتژیک مهم است که در سراسر جهان توسط شرکت‌ها و سازمان‌ها بهره‌برداری می‌شود. در زیر نمونه‌هایی از موفقیت‌های تحلیل PEST در جهان آورده شده‌اند:

  • آمازون (Amazon): یکی از بزرگ‌ترین فروشگاه‌های آنلاین جهان، آمازون، با استفاده از تحلیل PEST توانسته است بهترین استراتژی‌ها را برای توسعه و گسترش خدمات و محصولات خود در بازارهای مختلف تعیین کند. این تحلیل به آن‌ها کمک کرد تا به‌طور مؤثر با چالش‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری مواجه شوند و در نتیجه به عنوان یکی از برترین شرکت‌های جهان شناخته شوند.
  • اپل (Apple): اپل با توجه به تحلیل pest ، موفقیت‌های بزرگی در زمینه نوآوری و تکنولوژی داشته است. این تحلیل به اپل کمک کرد تا تغییرات فناوری، نیازهای اجتماعی و عوامل اقتصادی را به‌خوبی تشخیص داده و استراتژی‌های مناسب را برای رشد و توسعه کسب و کار خود اجرا کند.
  • گوگل (Google): گوگل به‌طور گسترده از تحلیل PEST استفاده می‌کند تا درک بهتری از تغییرات فناوری، مسائل فرهنگی و اقتصادی کسب کند. این تحلیل به گوگل کمک می‌کند تا خدمات و محصولات خود را با توجه به نیازها و محدودیت‌های محیطی بهبود دهد.
  • مایکروسافت (Microsoft): مایکروسافت با استفاده از تحلیل PEST توانسته است بهترین استراتژی‌ها را برای توسعه و بهبود محصولات و خدمات خود در زمینه نرم‌افزار و فناوری اطلاعات انتخاب کند. این تحلیل به آن‌ها کمک کرد تا با موفقیت به چالش‌های مختلف محیطی و رقابتی پاسخ دهند‌.

دقت کنید که همه‌ی این شرکت‌ها از تحلیل PEST به عنوان یک ابزار استراتژیک برای تصمیم‌گیری‌های موثر در محیط رقابتی بهره‌برداری کرده‌اند و توانسته‌اند به عنوان شرکت‌های پیشرو در صنعت‌های خود شناخته شوند.

سخن آخر

تحلیل pest به‌عنوان ابزاری قدرتمند در زمینه‌های تجاری و استراتژیک شناخته می‌شود. این ابزار، به ما اجازه می‌دهد تا با دقت و جامعیت عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری را در محیط خارجی کسب و کارها تحلیل کنیم. با تحلیل کردن این عوامل، فرصت‌ها و تهدیدهای احتمالی برای کسب و کار مشخص می‌شود و ما می‌توانیم استراتژی‌ها و راهبردهای مناسبی را جهت بهبود عملکرد و رشد کسب و کار انتخاب کنیم. از جمله کاربردهای این تحلیل، شناسایی ریسک‌های محیطی، مدیریت تغییرات و ارتقاء توانمندی‌های رقابتی است.

با این ابزار در دست، مدیران و تصمیم‌گیرندگان می‌توانند بهترین تصمیم‌ها را با توجه به نیازهای محیطی و رقابتی به کار گیرند. این تحلیل از معیارهای اطلاعاتی معتبر و دقیقی بهره می‌برد و به ما کمک می‌کند تا به سیاست‌ها و استراتژی‌هایی با رویکرد پویا و مؤثر دست یابیم. از اهمیت تحلیل PEST در برنامه‌ریزی استراتژیک و موفقیت کسب و کارها بهره‌مند شویم.

سوالات متداول

 

  1. یک تحلیل PEST چیست؟

تحلیل PEST، عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری یک کسب و کار را بررسی می‌کند.

  1. تحلیل pest چه کاربردهایی دارد؟

تحلیل PEST به شرکت‌ها در برنامه‌ریزی استراتژیک، شناسایی فرصت‌ها و تهدیدها، رفع ریسک‌ها و انطباق با مقررات و قوانین کمک می‌کند.




تاریخ: جمعه 15 دی 1402برچسب:تحلیل PEST,
ارسال توسط پول دوست

همه چیز درباره شتاب دهنده ها و روش کار آن ها

آیا می‌دانید که در حال حاضر بیش از 900 استارتاپ با ارزش 1 میلیارد دلار یا حتی بیشتر در سراسر جهان وجود دارد؟ هرچند که بسیاری از این استارت‌آپ‌ها به‌تنهایی توانسته‌اند به موقعیت استارتاپ یونیکورن (unicorn) برسند، اما برخی از آنها، از جمله Airbnb و Dropbox، از شتاب ‌دهنده‌‌ ها برای رشد سریع استفاده کردند.

در این مقاله دکتر ویز، ما تصمیم گرفته‌ایم تا همه جواب‌هایی را که در مورد سؤالاتی مانند شتاب دهنده‌ چیست؟ و یا شتاب دهنده برای یک کسب‌وکار چگونه عمل می‌کند، توضیح دهیم. پس با ما همراه باشید.

شتاب دهنده چیست؟

شتاب دهنده (accelerator) ، یک برنامه تجاری است که از شرکت‌های کارآفرین یا استارتاپ‌ها در مراحل اولیه و رشد از طریق آموزش، راهنمایی و تأمین مالی حمایت می‌کنند. معمولاً استارت‌آپ‌هایی که می‌خواهند به یک شتابدهنده بپیوندند، برای آنها، درخواست ارسال می‌کنند. پس از پذیرش، شتاب دهنده استارت‌آپ، منابع و خدماتی مانند سخنرانان مهمان، ساعات مشاوره، مقدار سرمایه مورد مذاکره و گاهی اوقات یک فضای کار مشترک را به این کسب‌وکارها اختصاص می‌دهد.

دوره‌های شتابدهی به طور متوسط در حدود 3-4 ماه طول می‌کشد و البته مالکیت حدود 3-8٪ از استارتاپ را به خود اختصاص می‌دهد. معمولاً همکاری یک شتاب دهنده با استارتاپ‌ها در روز فارغ‌التحصیلی یا روز ارائه (Demo Day) ، به‌صورت نمایشی به پایان می‌رسد، در واقع در زمانی که استارتاپ‌ها کار خود را به طور مستقل پیش می‌برند.

 

شتاب دهنده ها از چه زمانی شروع به کار کردند؟

اولین شتاب دهنده در جهان Y Combinator بود که در ابتدا در کمبریج، ماساچوست راه‌اندازی شد؛ اما سپس به دره سیلیکون منتقل شد. این شتاب دهنده توانست Airbnb، Dropbox و Reddit را راه‌اندازی کند.

 پس از اثبات موفقیت‌آمیز این مدل کسب‌وکار، برنامه‌های شتاب دهنده به‌سرعت در سراسر ایالات متحده و اروپا شروع به رشد کردند. در سال ۲۰۱۵، مشاهده شد که حدود یک‌سوم استارتاپ‌هایی که بودجه کسب کرده‌اند، از طریق شتاب دهنده کار می‌کنند.

علاوه بر شتاب‌دهنده‌های استارت‌آپ مستقل، شرکت‌های بزرگ شروع به ایجاد برنامه‌های شتاب‌دهنده خود کرده‌اند که از اصول مشابه که در قسمت قبل ذکر کردیم، پیروی می‌کردند. امروزه محبوب‌ترین بخش‌ها برای شتاب‌دهنده‌های راه‌اندازی شامل سخت‌افزار فناوری، هوش مصنوعی و بیوتکنولوژی است و بسیاری از نام‌های تجاری بزرگ کمک‌های اولیه را از این شتاب‌دهنده‌ها دریافت کرده‌اند.

مرکز فناوری Plug and Play شتاب دهنده شرکت‌های Google، PayPal و Zoosk کمک کرد تا ایده‌های خود را به کسب‌وکار تبدیل کنند. دیگر شتاب دهنده های معروف عبارت است از Techstars که بیش از 21 استارتاپ را حمایت مالی کرده است.

شتاب دهنده چگونه کار می کنند؟

شتاب‌دهنده کسب‌وکار برنامه‌هایی هستند که عموماً بر رشد یا برندسازی در بازار تمرکز دارند. آنها معمولاً این اهداف را با ارائه تسهیلاتی مانند تأمین مالی، آموزش، شبکه‌سازی و حتی فرصتی برای معرفی کسب‌وکار به سرمایه‌گذاران در زمان پایان همکاری‌شان انجام می‌دهند.

برنامه‌های شتابدهنده ها اغلب شامل سه تا شش ماه منتورشیپ، راهنمایی، جلسات موردنیاز و موارد دیگر می‌شوند. شرکت‌های شتابدهنده استارتاپ معمولاً هزینه‌ای برای خدمات خود دریافت نمی‌کنند، آنها اغلب سهامی از کسب‌وکار را به خود اختصاص می‌دهند.

اهداف شتاب دهنده های کسب و کار

شتاب‌دهنده‌ها راهی را برای استارت‌آپ‌ها فراهم می‌کنند تا به‌سرعت رشد کنند. این راه‌ها اغلب با کمک راهنمایی‌هایی است که دریافت می‌کنند، همچنین عضویت در شتاب دهنده می‌تواند به استارت‌آپ‌ها کمک کند تا ایده کسب‌وکار خود را اعتبار ببخشند، پایگاه مشتری بسازند و سرمایه مالی استارتاپ را افزایش دهند.

 برخی از اهداف شتابدهنده استارتاپ عبارت‌اند از:

  • دسترسی پیداکردن به بودجه کافی برای رشد و توسعه کسب‌وکارهای نوپا
  • آموزش نکات و ترفندهایی با کمک بهترین متخصصان که به شکوفایی استارتاپ کمک می‌کند
  • معرفی استارتاپ در روز دمو برای سرمایه‌گذارانی که می‌توانند در گسترش کسب‌وکار و دسترسی به بازارهای جدید کمک کنند.

به‌طورکلی، شتاب دهنده ها اغلب برای صاحبان مشاغلی ایده آل هستند که استراتژی‌ و برنامه‌ دارند؛ اما سرمایه کافی ندارند و می‌خواهند رشد شرکت خود را تسریع کنند.

در همین راستا مؤسسه دکتر ویز با مشاوره کسب و کار اختصاصی به شما کمک می‌کند تا استارتاپ خود را راه‌اندازی، اداره و توسعه دهید. جهت کسب اطلاعات بیشتر و یا رزرو جلسه مشاوره کارآفرینی، با کارشناسان ما ۸۸۷۴۰۰۷۶- ۰۲۱ تماس بگیرید.

شتاب دهنده های چگونه درآمدزایی می کنند؟

یکی از راه‌های کسب درآمد شتاب‌دهنده‌ها زمانی است که یکی از استارت‌آپ‌هایی که با موفقیت برنامه شتاب‌دهنده را پشت سر گذاشته‌اند، خریداری می‌شود یا به مرحله IPO می‌رسد.

لازم به ذکر است به عرضه‌شدن سهام یک شرکت برای اولین‌بار در بورس یا فرابورس را IPO (عرضه اولیه) می‌گویند.

اساساً درآمدزایی شتاب‌دهنده‌ها را می‌توان به‌صورت زیر تقسیم‌بندی کرد:

چند روش دیگر وجود دارد که از طریق آنها یک شتاب دهنده می‌تواند درآمد ایجاد کند. به‌عنوان‌مثال، از طریق حمایت مالی. بسیاری از شتاب دهنده ها از شرکت‌های بزرگ برای هزینه‌هایی مانند مکان‌، غذا، رویدادها، سخنرانان مهمان و غیره کمک می‌گیرند.

در مقابل، این شرکت‌ها در معرض رسانه‌های (اجتماعی) قرار می‌گیرند و فرصتی برای جذب استعداد و کسب اطلاعات بیشتر در مورد نوآوری‌ها و تغییرات بازارهای جدید دارند. برای این شرکت‌ها، شتاب‌دهنده‌ها می‌توانند به‌عنوان یک گروه پیشاهنگی عمل کنند که به آنها کمک می‌کند تا استارت‌آپ‌ها و استعدادهای کارآفرینی مرتبط را جذب، پیگیری و مدیریت کنند که در آینده به نفع این شرکت‌ها است.

شتاب‌ دهنده‌ ها با ارائه این خدمات کسب درآمد می‌کنند، زیرا می‌تواند برای همه طرف‌های درگیر بسیار سودآور و سودمند باشد.

برخی از شتاب دهنده ها با بستن معاملات املاک و مستغلات درآمد کسب می‌کنند. شتاب‌دهنده‌ها می‌توانند فضاهای کاری را ارائه دهند که در آن بنیان‌گذاران بتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند. شتاب دهنده با اجاره میزهایی به استارتاپ‌ها هزینه می‌گیرند.

از طرف دیگر، شتاب دهنده ها از طریق ارائه خدمات آموزشی و مشاوره‌ای برای استارت‌آپ‌ها، در ازای پول یا حقوق صاحبان سهام، درآمد کسب می‌کنند. به‌عنوان‌مثال در قبال مشاوره و استراتژی توسعه فناوری مبلغی دریافت می‌کنند.

در آخر، شتاب دهنده‌ها اغلب می‌توانند واجد شرایط دریافت برخی از انواع کمک‌های مالی دولتی یا خصوصی باشند. این کمک‌ها برای ترویج کارآفرینی، توسعه بیشتر اکوسیستم استارت‌آپ و جذاب‌تر کردن کشور برای تأسیس شرکت‌ها و سرمایه‌گذاری اختصاص داده می‌شود.

مزایای عضویت در شتاب دهنده ها

به طور خلاصه می‌توان مزایای عضویت در شتاب دهنده ها را به ۵ مورد زیر بیان کرد. در ادامه به هریک از موارد به‌صورت مفصل‌تر می‌پردازیم.

  • سرعت پیشرفت در کسب‌وکار را افزایش می‌دهد
  • شبکه ارتباطی را رشد می‌دهد
  • توجه سرمایه‌گذار را برای سرمایه‌گذاری و حمایت مالی به دست می‌آورد
  • هزینه‌های اضافی و بی‌هدف را کاهش می‌دهد
  • از اشتباهات پرهزینه خودداری می‌کند

شتاب دهنده ها، سرعتِ پیشرفت در کسب وکار را افزایش می ‌دهند

از آنجایی‌ که با عضویت در شتاب دهنده ها یک مربی دارید؛ فرایند شروع و رشد کسب‌وکارتان را سریع می‌کند. ناگفته نماند هزینه‌های مرتبط با مراحل آزمون‌وخطا به شما یاد خواهد داد که کجا و چگونه منابع را به بهترین نحو تخصیص دهید و کسب‌وکارتان خیلی زودتر از زمانی که بخواهید به سود خود برسد.

شتاب دهنده، شبکه ارتباطی را رشد می‌دهد

برنامه‌های شتاب‌ دهنده نقطه‌های عطفی برای شرکت‌های نوظهور هستند. با عضویت در آن ها، شما بخشی از جامعه کارآفرینان و بنیان‌گذاران خواهید بود. همچنین شما به‌عنوان یک کارآفرین؛ شرکا، مشتریان، کارمندان و با سایر افرادی آشنا می‌شوید که در رشد کسب‌وکارتان کمک کنند.

شتاب دهنده ها ، توجه سرمایه گذار را برای حمایت مالی به دست می آورند

سرمایه‌گذاران به امید کشف نوآوری‌های جدید به سمت شتاب‌دهنده‌ها کشیده می‌شوند. بسیاری از آنها در روزهای فارغ‌التحصیلی شرکت می‌کنند و دقیقاً اینجا جایی است که شرکت خود را برای مخاطبان به نمایش می‌گذارند.

از دیدگاه سرمایه‌گذاران، زمانی که یک استارت‌آپ از تخصص فردی، که شرکت خود را با موفقیت راه‌اندازی کرده است؛ بهره‌مند شود، احتمال بازگشت سرمایه‌شان بیشتر است.

شتابدهنده ها هزینه‌های اضافی و بی‌هدف را کاهش می‌دهد

بسیاری از شتاب دهنده‌ها فضای کار اشتراکی را به‌عنوان بخشی از برنامه خود در نظر می‌گیرند؛ بنابراین اگر به یک فضای کاری نیاز دارید؛ اما بودجه لازم برای اجاره دفتر را ندارید، این مورد یک مزیت عالی از برنامه‌های شتاب دهنده است.

این نمونه به چگونگی کاهش هزینه‌های سربار اشاره دارد. همچنین شما می‌توانید به خدماتی که شتاب‌دهنده ارائه می‌دهد دسترسی داشته باشید و به‌جای هزینه‌کردن برای خرید، با گرفتن تجهیزات یا سخت‌افزار به آنها دسترسی داشته باشید.

 

شتاب دهنده ها باعث می‌شوند تا از اشتباهات پرهزینه جلوگیری شود

بر اساس تحقیقات سایت hubspot، استارت‌آپ‌هایی که از برنامه‌های شتاب‌دهنده فارغ‌التحصیل می‌شوند، ۲۳ درصد بیشتر از همتایان خود ماندگار هستند. زیرا شتاب دهنده ها کمک می‌کنند تا در زمان و انرژی‌تان صرفه‌جویی کنید و از اشتباهات پرهزینه جلوگیری کنید.

البته لازم به ذکر است که کارکردن با یک کوچینگ کسب و کار به شما کمک می‌کند از اشتباهات پرهزینه جلوگیری کنید. تصور کنید هنگام راه‌اندازی کسب‌وکار یا راه‌اندازی محصول جدید، میزان آزمون‌وخطا را کاهش دهید و این یک صرفه‌جویی قابل‌توجه در هزینه است.

در ادامه با انواع شتاب‌دهنده‌های کسب‌وکار آشنا می‌شویم.

انواع شتابدهنده های کسب و کار

امروزه انواع مختلفی از برنامه‌های شتاب دهنده در سراسر جهان هستند که برخی توسط شرکت‌های سرمایه‌گذاری اداره می‌شوند و برخی دیگر توسط دولت یا دانشگاه حمایت می‌شوند.

برنامه‌های شتاب دهنده استارت‌آپ می‌توانند بر روی یک صنعت خاص مانند فناوری یا مراقبت‌های بهداشتی تمرکز کنند. در ادامه لیستی از برخی از شتاب دهنده کسب و کار و آنچه که آنها ارائه می‌دهند آورده شده است:

شتاب‌دهنده‌ها به دو دسته عمده شتاب‌دهنده‌های عمومی (جامع) و خصوصی تقسیم می‌شوند. در شتاب‌دهنده‌های عمومی، شرایط و محدودیتی برای حوزه تخصصی فعالیت استارتاپ‌ها وجود ندارد و هر استارتاپی که شرایط ورود به شتاب‌دهنده را داشته باشد، پذیرفته می‌شود و به مرحله بعدی توسعه خود می‌رسد.

شتاب‌دهنده‌های عمومی به‌عنوان شتاب‌دهنده‌های غیرتخصصی شناخته می‌شوند و هدف آن‌ها ارائه خدمات و محصولاتی است که با نیازهای مشتری در بیش از یک بازار مرتبط هستند.

شتاب دهنده ها در چه حوزه هایی وارد می شوند؟

در سال‌های اخیر شتابدهنده‌ها در حوزه‌های مختلف وارد شده و به شرکت‌های مستعدِ رشد که کمک می‌کنند. در ادامه، به برخی از حوزه‌هایی که شتاب‌ دهنده ‌ها در آنها وارد می‌شوند، اشاره می‌کنیم:

  1. فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT): حوزه‌هایی مانند نرم‌افزارهای موبایل، پلتفرم‌های اجتماعی، فناوری‌های دیجیتال، سیستم‌های ابری و امنیت سایبری
  2. بهداشت و درمان: حوزه‌هایی مانند داروسازی، تشخیص تصویر پزشکی، تجهیزات پزشکی و پزشکی دیجیتال
  3. صنعت انرژی پاک: حوزه‌هایی مانند تولید انرژی پاک، ذخیره‌سازی انرژی و باتری‌های لیتیومی و غیره
  4. حوزه هوافضا: حوزه‌هایی مانند سامانه‌های ماهواره‌ای، فضاپیماهای بدون سرنشین و غیره
  5. صنعت کشاورزی: حوزه‌هایی مانند کشت و دامپروری، فناوری‌های کشاورزی، دسترسی به بازار و توزیع، ارتقای کیفیت محصولات
  6. سیستم حمل‌ونقل: حوزه‌هایی مانند خدمات حمل‌ونقل شهری، خودروهای بدون سرنشین، خودروهای هوشمند و غیره

البته ناگفته نماند که این لیست صرفاً یک نمونه از حوزه‌هایی است که شتاب‌دهنده‌ها در آنها فعالیت می‌کنند و حوزه‌های دیگری همچون ورزش، موسیقی، هنر و فرهنگ نیز هستند که اخیراً  به‌عنوان حوزه‌های مورد توجه شتاب‌دهنده‌ها مطرح شده‌اند.

کارکردهای اصلی شتاب‌ دهنده چیست؟

شتاب‌ دهنده ‌ها به شرکت‌هایی که درحال‌رشد و توسعه هستند کمک می‌کنند تا با ارائه مشاوره‌هایی در زمینه‌های مختلف، به‌سرعت برای رشد و توسعه‌ یابند. به‌طورکلی، کارکردهای اصلی شتاب‌دهنده‌ها عبارت‌اند از:

  • سرمایه‌گذاری

 یک شتاب ‌دهنده با جذب سرمایه‌گذار به استارتاپ‌ها کمک می‌کند تا آنها سرمایه مالی در قالب سرمایه‌گذاری اولیه و همچنین سرمایه‌گذاری برای دوره بعد داشته باشند.

  • مشاوره

 شتاب‌دهنده‌ها به شرکت‌ها در زمینه‌های مختلفی مانند استراتژی بازاریابی، توسعه کسب‌وکار، مدیریت مالی، فنی و بازاریابی مشاوره‌های لازم را ارائه می‌دهند.

  • شبکه‌سازی

اغلب شتاب ‌دهنده‌ ها به شرکت‌ها در جذب و ارتباط با شرکای تجاری، سرمایه‌گذاران، مراکز تحقیقاتی و مشتریان کمک می‌کنند.

  • دسترسی به منابع

معمولاً شتاب‌ دهنده ‌ها به کسب‌وکارهای نوپا، منابعی مانند فضای کار اشتراکی، امکانات رایانه‌ای، تجهیزات و ابزارهای خاص می‌دهند.

  • آموزش

شتاب‌دهنده‌ها به شرکت‌ها برای آموزش دانش و مهارت‌های کارکنانشان، آموزش‌های لازم را ارائه می‌دهند.

  • تبلیغات و بازاریابی

 یک شتابدهنده‌ به شرکت‌ها در تبلیغات و بازاریابی کمک می‌کنند و به آن ها راهنمایی و مشاوره‌های لازم در زمینه‌های مختلف مانند شبکه‌های اجتماعی، تبلیغات آنلاین و دیگر روش‌های تبلیغاتی را ارائه می‌دهند.

در ادامه با فرایند عضویت در شتاب‌دهنده‌ها آشنا می‌شویم.

چگونه عضو شتاب دهنده ها شویم؟

اگر شما یک کارآفرین هستید و می‌خواهید به دنبال شرکت‌های شتاب‌دهنده‌ای برای کسب‌وکارتان بگردید، می‌توانید از راه‌های زیر عضو شتابدهنده‌ها شوید:

  1. جستجوی شتاب‌دهنده‌ها: شما در ابتدا باید شتاب‌دهنده‌های موجود در حوزه موردنظرتان را جستجو کنید. برای این کار می‌توانید از منابعی مانند وب‌سایت‌های شتاب‌دهنده‌ها، پایگاه‌های داده شتاب‌دهنده‌های بین‌المللی، رویدادهای کسب‌وکار و شتاب‌دهندگان موفق قبلی استفاده کنید.
  2. پیشنهاد برای شتاب‌دهنده‌ها: اگر شما دوستانی دارید که در کسب‌وکار موفق هستند یا با شتاب‌دهنده‌هایی کار کرده‌اند، می‌توانید از آنها برای معرفی خود به شتاب‌دهنده‌های موفق استفاده کنید.
  3. ارسال درخواست: شما می‌توانید با ارسال درخواست به شتاب‌دهنده‌های موردنظر، برای شرکت خود فرصتی را ایجاد کنید. در نظر داشته باشید که درخواستی که ارسال می‌کنید؛ باید شامل اطلاعات مختصری از کسب‌وکار شما، فرصت‌هایی که شما را از دیگر شرکت‌ها متمایز می‌کند و هدف شما از همکاری با یک شتاب‌دهنده، باشد.

در نهایت، لازم به ذکر است که برای برنامه‌ریزی و انتخاب شتاب ‌دهنده که به نیازهای کسب‌وکار شما بستگی دارد، باید بادقت و تأمل اقدام کنید.

بهترین شتابدهنده ایرانی کدامند؟

باتوجه‌به اینکه بازار شتاب‌دهنده‌ها در ایران در حال گسترش و رشد است و هر روز شرکت‌های شتاب‌دهنده استارتاپی جدیدی به بازار می‌پیوندند، بسیار مهم است به‌دقت بهترین شتاب‌دهنده ایرانی را انتخاب کنید.

برخی از شتاب‌ دهنده‌ های موفق ایرانی عبارت‌اند از:

  1. شتابدهنده ستاک شریف
  2. شتابدهنده دیموند
  3. شتاب دهنده تریگ آپ
  4. توسعه تجارت بین‌الملل کسب و کار
  5. شتاب دهنده کاوش
  6. شتابدهنده سلامت بلوهلث
  7. شتابدهنده داتیس
  8. شتابدهنده استعداد بانا
  9. شتاب کارا تکنولوژی
  10. مرکز نوآوری او

لازم به ذکر است که این فهرست تنها چند نمونه از شتاب‌دهنده‌های برتر ایران است و بیشترین نتیجه را با انجام تحقیقات و مطالعه و دقیق در مورد هر یک از شتاب‌دهنده‌ها می‌توان به‌دست آورد.

نتیجه‌گیری

شتاب‌ دهنده ‌ها یکی از راه‌های مهم و معتبر برای شروع کسب‌وکارهای نوپا و استارتاپ‌ها هستند. شتاب‌دهنده‌ها شرکت‌هایی هستند که با ارائه خدمات مالی، فنی، بازاریابی و مشاوره‌ای به شرکت‌های نوپا کمک می‌کنند تا به‌سرعت رشد کنند و به مراحل بعدی توسعه خود بروند.

شروع یک استارتاپ با کمک شتاب‌دهنده‌ها به شرکت‌های نوپا کمک می‌کند که در مقایسه با شروع به‌صورت تک‌تک و باتوجه‌به محدودیت‌های مالی و نیروی انسانی، با سرعت بیشتری رشد کنند.

البته شتاب‌دهنده‌ها برای همه استارتاپ‌ها مناسب نیستند، اما برای استارتاپ‌هایی که دارای ایده و اجرای قوی هستند، این راه‌حل می‌تواند یک گزینه خوب باشد. شتاب‌دهنده‌ها بیشترین تأثیر خود را در مرحله آماده‌سازی شرکت‌های نوپا دارند، در این مرحله با ارائه خدمات مالی، فنی و مشاوره‌ای به شرکت‌ها کمک می‌کنند تا بتوانند در مدت‌زمان کوتاهی به مراحل بعدی توسعه خود بروند. از جمله خدماتی که شتاب‌دهنده‌ها به شرکت‌ها ارائه می‌دهند می‌توان به مشاوره در زمینه استراتژی کسب ‌و کار، بازاریابی، فناوری، توسعه فرایندهای کسب‌وکار و غیره اشاره کرد.

سؤالات متداول

۱- شتاب‌دهنده‌ خصوصی به چه استارتاپ‌هایی کمک می‌کند؟

برخی از حوزه‌های تخصصی که شتاب‌دهنده‌های خصوصی به آنها تمرکز دارند، عبارت‌اند از:

فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات، بلاک‌چین و ارزهای دیجیتال، انرژی تجدیدپذیر و محیط‌زیست، خدمات مالی و بانکداری، تجارت الکترونیک و بازاریابی دیجیتال، امنیت فضای اینترنتی و سایبری

۲- چند نمونه از استارتاپ هایی که با شتاب دهنده خصوصی تعامل دارند؟

از جمله معروف‌ترین شتاب‌دهنده‌های خصوصی در ایران می‌توان به‌شتاب دهنده‌هایی مانند avatech، dimond و… اشاره کرد.

۴- شتاب دهنده چه نقشی در رشد استارتاپ‌ها دارد؟

شتاب دهنده یا Accelerator اغلب با یک برنامه محدود و مدت زمانی مشخص فعالیت می‌کنند و در این مدت، استارتاپ‌ها را به‌وسیله ارائه مشاوره‌های فنی، تجاری و مالی، همکاری با شرکت‌های بزرگ و دسترسی به شبکه‌های کسب‌وکار و مراکز تحقیقاتی، در توسعه استارتاپ خود یاری می‌کنند.




تاریخ: جمعه 15 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

آشنایی با ماتریس تجز یه و تحلیل swot و کاربرد آن برای کسب و کارها

امروزه استفاده از روش‌های تحلیلی در دنیای کسب و کار آنقدر باب شده که کمتر شرکت موفق را می‌توان یافت که از این ابزارها برای رشد و موفقیت خود استفاده نکند. روش‌های تحلیل به صاحبان کسب وکارها کمک می‌کند تا عملکرد خود را بهتر بررسی کنند و تصمیمات درستی را در مورد سرمایه‌گذاری، فروش، بازاریابی و غیره بگیرند.

تحلیل PESTEL، تحلیل رقابتی پورتر، بنچمارک در مدیریت و بسیاری از روش‌های دیگر در دنیای کسب و کار، به شرکت‌ها کمک می‌کند تا با یک دید علمی و دقیق به عملکرد خود نگاه کنند و تصمیمات بهتری را برای رشد و شکوفایی خود بگیرند.

یکی از ابزارهایی که می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا در بازار رقابتی به عنوان «گل سر سبد» شرکت‌های برتر شناخته شوند، تحلیل swot است.

رویکرد مدیریت استراتژیک چیست؟

رویکرد مدیریت استراتژیک یک روش کلی برای برنامه‌ریزی و اجرای کسب‌وکارها است. این شیوه براساس تحلیل محیط خارجی و داخلی سازمان، تعیین اهداف، تدوین راهکارهای مناسب، پیاده‌سازی و نظارت بر آنها برقرار است.

در رویکرد مدیریت استراتژیک، ابتدا محیط خارجی و داخلی سازمان شناسایی و تحلیل می‌شود. پس از آن، فرصت‌ها، تهدیدها، نقاط قوت و ضعف سازمان شناسایی می‌شوند. سپس در مرحله بعد، اهداف کلی سازمان تعیین می‌شوند و استراتژی‌های مناسب برای دستیابی به این اهداف تدوین می‌شود.

چرا مدیریت استراتژیک در سازمان ها نقش مهمی دارد؟

مدیریت استراتژیک (strategic Managment) یکی از مهم‌ترین عوامل برای موفقیت و رشد سازمان‌ها است و در بسیاری از جوامع تجاری به عنوان یک ابزار کارآمد برای رسیدن به اهداف کسب و کار به کار گرفته می‌شود.

به طور مثال، مدیریت استراتژیک به سازمان‌ها کمک می‌کند تا فرصت‌های جدید را کشف کنند و تهدیدهای احتمالی را پیش بینی کند. این اطلاعات باعث می شوند تا برای استفاده از فرصت‌‌ها و مقابله با تهدیدها بهترین عکس‌العمل را داشته باشد.

به طور خلاصه می‌توان مزایای مدیریت استراتژیک را به موارد زیر طبقه بندی کرد:

  • شناسایی فرصت‌ها و تهدیدها
  • تعیین اهداف و راهکاری مناسب
  • تبدیل اهداف به عمل
  • ارزیابی عملکرد کسب وکارها

به طورکلی، مدیریت استراتژیک به سازمان‌ها کمک می‌کند تا در راهی درست قدم بگذارند و از حاشیه‌ها و موانع مسیر موفقیت در تجارت دور بمانند. در ادامه به ابزار تحلیل swot و مزایای استفاده از آن می‌پردازیم.

ابزار تحلیل swot چیست؟

ابزار swot یا همان تجزیه و تحلیل swot به تحلیل نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها در هر کسب‌وکاری می‌پردازد. این ابزار به مدیران کمک می‌کند تا محیط داخلی و خارجی سازمان را بررسی کرده و با شناسایی تهدیدها، آنها را به نحواحسن به فرصت‌ها تبدیل کنند.

تحلیل swot در چهار مرحله  برای شناسایی نقاط قوت (Strengths)، نقاط ضعف (Weaknesses)،  فرصت‌ها (Opportunities) و تهدیدها (Threats) به کاربرده می‌شود.

با شناسایی نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها، مدیران می‌توانند برنامه‌هایی برای بهبود نقاط ضعف پیاده‌سازی کنند و با شناسایی فرصت‌ها، می‌توانند بهترین روش‌های رقابتی را برای کسب و کار خود تدوین کنند.

۴ جز اصلی ماتریس swot چیست؟

تحلیل swot یک ابزار مدیریتی است  که کمک می‌کند تا برنامه‌های موفقی را برای بهبود عملکرد و افزایش راندمان برای کسب وکارها را ایجاد کرد.

تحلیل swot مخففِ چهار کلمه Strengths (نقاط قوت)، Weaknesses (نقاط ضعف)، Opportunities (فرصت‌ها) و Threats (تهدیدات) است. که در ادامه هرکدام از آنها را تجزیه و تحلیل می‌کنیم.

نقاط قوت (Strengths): نقاط قوت به مزایای موضوع مورد نظر اشاره دارد. به عنوان مثال، یک شرکت ساختمانی را در نظر بگیرید. چهار قسمت SWOT Analysis را می توان به صورت زیر برای هرکدام از اجزای تحلیل swot در نظر گرفت.

نقاط قوت را می‌توان تجربه و تخصص کارکنان در زمینه ساخت و ساز، داشتن تجهیزات و ابزارهای پیشرفته برای ساخت و ساز، داشتن روابط خوب با تأمین‌کنندگان و پیمان‌کاران و غیره دانست.

نقاط ضعف (Weaknesses): نقاط ضعف به مشکلات و معایب داخلی یک سازمان  را بررسی  می‌کند. به عنوان مثال اگر همان شرکت ساختمانی را در نظر بگیرید، تجهیزات قدیمی، مشکلات مالی و یا دانش پایین کارمندان در مورد فناوری های جدید (سوشال مدیا)، عدم داشتن برنامه‌ریزی دقیق ، عدم دسترسی به بازارهای جدید و نوآوری‌های جدید در صنعت ساختمانی و وابستگی به تغییرات قیمت مواد اولیه  را می‌توان گوشه‌ای از نقاط ضعف در این کسب‌وکار دانست.

فرصت‌ها (Opportunities): فرصت‌ها  به مزایایی که در محیط خارج از یک سازمان وجود دارد،  گفته می‌شود. به عنوان مثال، تغییرات در قوانین و مقررات پیش فروش آپارتمان، رقابت کم در بازار، رشد بازار ساختمانی در مناطق شهری و روستایی، افزایش تقاضا برای خدمات ساختمانی با کیفیت بالا، افزایش توانایی خرید مشتریان در بازار را جز فرصت‌ها در تحلیل swot  دانست.

تهدیدات (Threats): تهدیدات  به مشکلاتی که در خارج کسب وکار وجود دارد،  اشاره می‌کند. اگر با همان شرکت ساختمانی در نظر بگیریم، مواردی مانند رقابت شدید، تغییرات در رفتار مشتریان، تحریم‌های اقتصادی، تحریم‌های مصالح ساختمانی، تغییرات ناگهانی در بازار و افزایش قیمت مواد اولیه، مشکلات ناشی از بحران اقلیمی و تغییرات آب‌وهوایی که ممکن است به مشکلات در ساخت و ساز منجر شود و بسیاری موارد دیگر را می‌توان از تهدیدات در تحلیل swot  دانست.

با توجه به تحلیل swot، شرکت ساختمانی می‌تواند بر اساس این چهار قسمت  در بازار پر تلاطم امروزه، راهکارهای مناسبی را برای مقابله با آن‌ها در نظر بگیرد و بتواند کشتی کسب و کار خود را به سلامت به ساحل موفقیت برساند.

انواع استراتژی های حاصل از ماتریس و تحلیل سوات چیست؟

استراتژی‌های حاصل از ماتریس و تحلیل swot بستگی به نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای شناسایی شده در هر سازمان دارند. در ادامه به برخی از انواع استراتژی‌های حاصل از ماتریس و تحلیل SWOT اشاره می‌کنیم:

۱. استراتژی نگهداری (Hold): در صورتی که نقاط قوت و فرصت‌های سازمان بیشتر از نقاط ضعف و تهدیدها باشند، استراتژی نگهداری پیشنهاد می‌شود. در این روش، سازمان سعی می‌کند وضعیت فعلی خود را حفظ کرده و بهبودهای لازم را در جهت بقای خود داشته باشد.

۲. استراتژی توسعه (Growth): در صورتی که نقاط قوت سازمان بیشتر از نقاط ضعف باشد و فرصت‌ها بیشتر از تهدیدها باشند، استراتژی توسعه پیشنهاد می‌شود. در این روش نیز کسب وکارها سعی می‌کنند به بازارهای جدید وارد شوند و بیشترین سود را کسب کنند.

۳. ریتنشن مارکتینگ یا همان بازاریابی بازگشتی (retention marketing): در صورتی که نقاط ضعف سازمان بیشتر از نقاط قوت باشند و تهدیدها بیشتر از فرصت‌ها باشند، استراتژی بازترکیبی پیشنهاد می‌شود. در این رویکرد، سازمان سعی می‌کند با کاهش هزینه‌ها و بهبود عملکرد، به وضعیت بهتری برسد.

4. استراتژی ترکیبی (Combination): در صورتی که نقاط قوت و ضعف سازمان مساوی باشند و همچنین فرصت‌ها و تهدیدها مساوی باشند، استراتژی ترکیبی پیشنهاد می‌شود. در این روش، سازمان سعی می‌کند برای رفع نقاط ضعف خود، از فرصت‌های موجود استفاده کند.

این استراتژی‌ها فقط برخی از مثال‌هایی هستند که می‌توانند از تحلیل SWOT و ماتریس استراتژی‌های آن برآورد شوند. استراتژی‌های دیگری همچون استراتژی تخصیص منابع  استراتژی رقابتی و استراتژی رشد بازار نیز می‌توانند از این تحلیل‌ها حاصل شوند. در نهایت، استراتژی پیشنهادی برای هر سازمان به شرایط خاص آن بستگی دارد و باید با توجه به نیازهای سازمان و محیط کسب و کار تدوین شود.

ماتریس swot چه کاربردهایی دارد؟

ماتریس swot یک ابزار مهم در مدیریت استراتژیک است و بسیاری از سازمان‌ها از آن برای شناسایی نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای خود استفاده می‌کنند. این ابزار به مدیران کمک می‌کند تا محیط داخلی و خارجی سازمان را بررسی کرده و نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان و فرصت‌ها و تهدیدهای خارجی را شناسایی کنند.

بعضی از کاربردهای ماتریس swot عبارتند از

  • تدوین استراتژی
  • بهبود عملکرد سازمان
  • شناسایی فرصت‌ها
  • شناسایی تهدیدها
  • اخذ تصمیم‌گیری درست

به طورکلی، ماتریس swot  به شما کمک می‌کند تا بهترین تصمیمات را برای سازمان خود بگیرید.

مزایا و معایب استفاده از ابزار تحلیل استراتژیک swot

در این قسمت از مقاله به بررسی مزایا و معایب استفاده از ابزار تحلیل swot  می‌پردازیم.

۱. شناسایی نقاط قوت و ضعف داخلی: با استفاده ابزارswot، می‌توانید نقاط قوت و ضعف داخلی سازمان خود را به خوبی شناسایی کنید و برنامه‌هایی برای بهبود آن‌ها پیاده‌سازی کنید.

۲. شناسایی فرصت‌ها و تهدیدهای خارجی: با شناسایی فرصت‌ها و تهدیدهای خارجی، می‌توانید بهترین استراتژی‌های رقابتی را برای کسب و کار خود تدوین کنید و با بهره‌گیری از فرصت‌های موجود، سازمان خود را بهبود بخشید.

۳. ارائه اطلاعات برای تصمیم‌گیری: شما می‌توانید با تحلیل swot  اطلاعات قابل اعتمادی را در مورد سازمان خود جمع‌آوری و تحلیل کنید و تصمیمات بهتری در مورد سازمان خود بگیرید.

۴. افزایش شفافیت: در آخر باید بگوییم با تحلیل سوات می‌توانید در مورد نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای سازمان خود شفافیت ایجاد کنید و افراد مختلف در سازمان خود را در جریان آن قرار دهید.

در مورد معایب استفاده از ابزار تحلیل استراتژیک swot نیز می‌توان به صورت زیر گفت:

۱. اطلاعاتی که در این ابزار استفاده می‌شود، ممکن است ناکامل و ناقص باشد و در نتیجه تصمیمات نادرستی گرفته شود.

۲. این ابزار ممکن است به تنهایی کافی نباشد و برای تدوین استراتژی‌های موثرتر، نیاز به استفاده از ابزارهای دیگری مانند تحلیل پنج نیروی رقابتی پورتر و تحلیل PESTEL داشته باشید.

۳. این ابزار به صورت عمده برای تحلیل داخلی سازمان استفاده شود و تحلیل فرصت‌ها و تهدیدهای خارجی کمتر به آن توجه شود.

در آخر باید بگوییم که ابزار تحلیل SWOT مزایا و معایبی دارد که باید در تصمیم‌گیری‌های مدیر یتی حتماً مورد توجه قرار گیرد.

نمونه های Analysis SWOT

امروزه تحلیل swot در سراسر جهان استفاده می‌شود و در بسیاری از شرکت‌ها و سازمان‌ها کوچک و بزرگ مورد استفاده قرار می‌گیرد. در زیر، به 3 نمونه‌ از تحلیل های موفق در جهان می پردازیم.

۱. شرکت فورد یکی از شرکت‌های بزرگ تولید خودرو در جهان است که با استفاده از تحلیل swot، نقاط قوت خود را در تولید خودروهای اقتصادی بهبود داد و با بهره‌برداری از فرصت‌های خارجی، مانند بازارهای نوظهور، موفق شد.

۲. شرکت کوکاکولا، یکی از برندهای محبوب نوشابه در جهان است که با استفاده از این تحلیل ، نقاط قوت خود در بازاریابی را بهبود بخشید و با بهره‌گیری از فرصت‌های خارجی، مانند بازارهای رو به رشد در کشورهای در حال توسعه، توانست به موفقیت زیادی برسد.

۳. شرکت آمازون نیز که یکی از بزرگترین شرکت‌های خرده‌فروشی در جهان است ، با استفاده از تحلیل swot،  توانست با بهره‌گیری از فرصت‌های خارجی، مانند بازارهای جدید در آسیا و اروپا، موفق شود.

این نمونه ها نشان می‌دهند که امروزه تحلیل swot برای  موفقیت برای سازمان‌ها و شرکت‌های کوچک و بزرگ در سراسر جهان یک نیاز اساسی است.

مشاوره کسب و کار و تحلیل استراتژیک کسب و کار

از آنجایی که مشاوره در هرکاری با اهل فن می‌تواند به نتایج درخشانی ختم شود؛ بنابراین مشاوره کسب وکار هم می‌تواند به شرکت‌ها و کسب و کارها کمک می‌کند تا به اهداف خود را در کوتاه‌ترین زمان ممکن دست یابند.

تحلیل استراتژیک کسب و کار، به شرکت‌ها کمک می‌کند تا نقاط ضعف خود را شناسایی کنند و راهکارهایی برای بهبود عملکرد خود پیدا کنند. از طرفی، مشاوره کسب و کار به شرکت‌ها کمک می‌کند تا منابع خود را بهینه‌سازی کنند و از آن‌ها به بهترین شکل ممکن استفاده کنند.

همچنین به کمک مشاوره کسب و کار، اکثر بیزینس ها می‌توانند به سرعت در  اهداف خود پیشرفت کنند.تحلیل استراتژیک کسب و کار با کمک ماتریس  swot(ماتریس سوات) به شرکت‌ها کمک می‌کند تا به شکل بهتری با رقبای خود رقابت کنند و در بازار رقابتی بهترین عملکرد را از خود نشان دهند.

حال که به اهمیت تجزیه و تحلیل کسب و کارها پی بردید، می توانید با مشاوره کسب و کار ما در دکتر ویز از خدماتی مانند تحلیل کسب و کار با تمامی ابزارهای استراتژی بازار بهره‌مند شوید.

جهت رزرو وقت مشاوره و کسب اطلاعات بیشتر با کارشناسان ما در دکتر ویز تماس بگیرید.

سؤالات متداول

1- چرا ماتریس SWOT مهم است؟

تجزیه و تحلیل SWOT شما را راهنمایی می کند تا اگر در کسب وکارتان کمبودی دارید برطرف کنید و فرصت‌های جدید را به دست آورید و خطرات را به حداقل برسانید.

2- ماتریس SWOT چیست؟

ماتریس معمولاً مربعی است که به چهار قسمت تقسیم می‌شود که در هر قسمت نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و در نهایت تهدیدها را می‌نویسند.

3- آیا تحلیل SWOT به عوامل داخلی می‌پردازد یا خارجی؟

تجزیه و تحلیل SWOT به شما کمک می‌کند تا عوامل داخلی را ارزیابی کنید که ممکن است بر کسب و کار شما (نقاط قوت و ضعف) و عوامل خارجی (فرصت ها و تهدیدها) تأثیر بگذارد. شما باید نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل SWOT را بررسی کرده و براساس آن عمل کنید.




تاریخ: پنج شنبه 14 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

تحلیل PESTEL چیست و چه نقشی در تحلیل کسب و کار دارد؟

اگر بخواهیم تحلیل PESTEL را برایتان به طور ساده شرح دهیم، کافیست با یک خاطره شروع کنیم. چند ماه پیش بسیاری از آنلاین‌شاپ‌ها در اینستاگرام با موفقیت در حال خریدوفروش بودند که بنا به دلایلی با فیلترینگ مواجه شدند. خب در این اتفاق، آنهایی که از قبل فکر این روزها را کرده بودند و سایت‌های اینترنتی خود را راه‌اندازی  کرده بودند، به‌راحتی توانستند با مشکل پیش‌آمده خودشان را وفق بدهند. همین نکته باعث می‌شود تا در همه کسب‌وکارها چه فیزیکی و چه آنلاین، آینده برخی از مسائل را با ابزارهایی پیش‌بینی کنیم و این ابزار، چیزی نیست جز تحلیل PESTEL.

تحلیل PESTEL چیست؟

تحلیل PESTEL یکی از ابزارهایی است که برای مطالعه و ارزیابی عوامل خارجی در بیرون هر کسب‌وکاری استفاده می‌شود. این عوامل می‌توانند در برخی مواقع تأثیر شگرفی بر روند فعالیت‌ها و عملکرد بیزینس‌ها داشته باشند. در واقع آنالیز PESTLE یک ابزار تشخیصی است که به شما کمک می‌کند تا برخی عوامل خارجی را درک کنید؛ زیرا در برخی مواقع ممکن است آنها بر تصمیمات شما مانند روش‌های بازاریابی تأثیر زیادی بگذارند.

کلمه PESTEL از ترکیب حروف اول کلمات زیر ساخته شده است:

  • P = Political
  • E = Economic
  • S = Social
  • T = Technology
  • L = Legal
  • E = Environmental

در ادامه به عوامل مهمی که بر استراتژی‌ها و تصمیمات یک سازمان تأثیرگذار هستند و تحلیل PESTEL را تشکیل می‌دهند، نگاهی دقیق‌تر می‌اندازیم.

فاکتورهای مهم در تحلیل PESTEL چیست؟

عوامل سیاسی (Political)

هنگام بررسی عوامل سیاسی، باید سیاست‌های دولت و ثبات سیاسی کشور خود را در نظر بگیرید. سایر عوامل شامل مسائل مالیاتی، مقررات صنفی و توافقنامه‌ها و محدودیت‌های تجارت جهانی؛ مانند تحریم‌ها خواهد بود.

عوامل اقتصادی (Economic)

عوامل اقتصادی تأثیرگذار در کسب‌وکارها را می‌توان شامل نرخ ارز، رشد یا کاهش اقتصادی،  تورم، نرخ سود، هزینه‌های زندگی، هزینه‌های نیروی کار و موارد جانبی دیگر مانند هزینة حامل‌های انرژی دانست.

عوامل اجتماعی (Social)

عوامل اجتماعی یکی از مسائل مهم و تأثیرگذار در بیزینس‌هاست و عواملی مانند سبک زندگی، هنجارهای فرهنگی و انتظاراتی مانند نگرش شغلی و تعادل بین کار و زندگی را پوشش می‌دهد. سلیقه کاربران و عادات خرید و همچنین پرسونای مخاطبان کسب‌وکارها، نمونه دیگری از عوامل اجتماعی در تحلیل PESTEL است.

عوامل تکنولوژی (Technology)

همه ما خوب می‌دانیم، تکنولوژی یا فناوری با سرعت نور درحال‌رشد کردن است. پس لازم است تا یاد بگیرید که چگونه کسب‌وکار شما به نوآوری‌های فناوری در محصولات و خدمات شما واکنش نشان می‌دهد. پیشرفت‌های فناوری می‌تواند شامل ذخیره‌سازی داده‌ها، استفاده روزافزون از گوشی‌های هوشمند، بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی و آخرین تغییرات روز دنیا یعنی هوش مصنوعی، تأثیر زیادی بگذارد، به همین دلیل تحلیل پستل به شما در بخش فناوری کمک می‌کند که آخرین تغییرات روز دنیا در زمینه تکنولوژی را در یابید و از تأثیر آن بر روی کسب‌وکارتان غافل نشوید.

عوامل حقوقی (Legal)

تغییرات در مسائل حقوقی، شاید رشد مداومی نداشته باشد. اما قوانین کار، استخدام، بیمه و غیره می‌تواند بر روی شیوه‌های کاری شما تأثیر بگذارد. همچنین لازم است که نسبت به همه این قوانین، اطلاعاتتان را به‌روز نگه دارید.

عوامل محیطی (Environmental)

آیا محیط‌زیست یا عوامل محیطی بر روی کسب‌وکار شما تأثیرگذار است. عوامل محیطی گاهی اوقات تأثیر مستقیمی بر کسب‌وکار شما دارد و از آن به‌عنوان یکی از زیرمجموعه‌های تحلیل PESTEL یاد می‌کنند.

در ادامه به کاربردهای تحلیل PESTEL می‌پردازیم.

تحلیل پستل چه کاربردهایی دارد؟

تجزیه‌وتحلیل PESTLE یکی از محبوب‌ترین ابزارهای تجزیه‌وتحلیل برای کسب‌وکارها است؛ زیرا نگاه‌کردن به عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، فناوری، حقوقی و محیطی در یک محیط تجاری انتخاب شده می‌تواند بینش ارزشمندی را در مورد کسب‌وکار به شما بدهد.

در واقع، تجزیه‌وتحلیل PESTLE کاربردهای تفاوتی دارد . بااین‌حال، ما در دکتر ویز دو کاربرد اصلی برایتان توضیح می‌دهیم:

  • شناسایی فرصت‌ها
  • آگاهی از تهدیدها

 بسیاری از مردم به دنبال ابزارهای تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار مانند بیزینس پلن و بوم کسب ‌و کار هستند تا به آنها در تصمیم‌گیری صحیح برای سازمانشان کمک کند. اغلب اوقات، صاحبان مشاغل مطمئن نیستند که آیا باید با یک سرمایه‌گذاری جدید ادامه دهند یا خیر. شک در اینکه «آیا این روش کار می‌کند؟» و «اگر شکست بخورم چه؟» دو سؤالی است که ذهن صاحبان مشاغل را همیشه درگیر خود می‌کند.

تجزیه و تحلیل PESTLE می تواند در پاسخ به برخی از این سوالات بسیار مفید باشد. همچنین فرصتهایی را ایجاد کند تا سرمایه گذاری و هر کسب وکاری را بتوان با آگاهی شروع کرد.

درحالی‌که PESTLE یک ابزار معتبر برای تجزیه‌وتحلیل سرمایه‌گذاری‌های تجاری فردی است، به‌ویژه در زمینه یک حوزه تجاری گسترده‌تر، قدرتمند است. محیط کسب‌وکار دائماً در حال تغییر است و درک اینکه اکنون کجاست و به کجا می‌رود، راهی آسان برای شناسایی و اجتناب از تهدیدات است.

با در نظر گرفتن همه این موارد، پیشنهاد می کنیم همه کسب و کارها به طور منظم از این نوع تجزیه و تحلیل استفاده کنند. معمولا سازمان های متوسط و بزرگ اغلب از تحلیل PESTLE بیشتر استفاده می کنند، زیرا آنها منابع مورد نیاز برای انجام این کار را دارند. با این حال، تجزیه و تحلیل PESTLE برای مشاغل کوچک نیز به همان اندازه ارزشمند خواهد بود.

جهت مشاوره برای کسب‌وکارها و تحلیل PESTLE می‌توانید با کارشناسان ما در دکتر ویز تماس بگیرید.

مزایای تجزیه و تحلیل پستل چیست؟

 تحلیل PESTLE یک روش برنامه‌ریزی است که برای کاهش تهدیدات تجاری کسب‌وکارها انجام می‌شود. با بررسی عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، حقوقی و زیست‌محیطی، همه بیزینس‌های دنیا می‌توانند به مزایای ارزشمندی دست یابند. این مزایا به مرحله ایده، توسعه محصول، راه‌اندازی محصول، استراتژی‌های بازاریابی محتوا و سایر عوامل که باعث افزایش موفقیت می‌شود، کمک زیادی می‌کند.

مزایای تحلیل PESTLE را می‌توان مقرون‌به‌صرفه بودن، ارائه درک عمیق‌تر از تجارت، هوشیاری در برابر تهدیدها و روشی برای بهره‌برداری از فرصت‌ها دانست.

به طور مثال، هزینه تجزیه‌وتحلیل PESTLE تنها زمان است؛ زیرا تنها می‌توان آن را از طریق یک سند ساده یا قلم و کاغذ تکمیل کرد. همچنین با تجزیه‌وتحلیل پستل، عواملی که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر تجارت تأثیر می‌گذارند را می‌توان در نظر داشت. به‌عنوان‌مثال، ممکن است هنگام ارائه نمونه اولیه محصول خود، متوجه نباشید که مشتریان در مناطق روستایی در مقایسه با مشتریان در مناطق شهری با چه موانع فناوری روبرو هستند. یا درحالی‌که محصول شما در محیط فعلی خود به‌خوبی کار می‌کند، صادرات به آن‌سوی کشور ممکن است یک فاجعه مالی باشد.

از طرفی تحلیل PESTLE می‌تواند آگاهی از تهدیدات بالقوه را افزایش دهد. فرقی نمی‌کند چه یک رقیب داشته باشید و یا محصولاتتان در آینده مورد استقبال مشتریان قرار نگیرد.

اگر از تجزیه‌وتحلیل PESTLE برای تحقیق در مورد ترندهای فناوری استفاده کنید، می‌توانید یاد بگیرید که بازار هدف شما به سمت یک رسانه اجتماعی جدید در حال حرکت است و از این فرصت برای ایجاد یک کمپین بازاریابی قبل از رقیب خود استفاده کنید.

معایب تجزیه و تحلیل پستل چیست؟

هر چند که تا به این جای کار قانع شده‌اید که تحلیل PESTLE برای هر کسب‌وکاری از نان شب واجب‌تر است. اما خوب است که بدانید این ابزار تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار معایبی هم دارد. در ادامه به معایب PESTEL Analysis می‌پردازیم.

  1. تجزیه‌وتحلیل PESTLE در مورد بررسی شش عامل خارجی است. متأسفانه، در برنامه‌ریزی درست، باید بیشتر از این شش مورد بدانید. PESTLE فقط یک دیدگاه بیرونی در مورد مشاغل ارائه می‌دهد.
  2. ازآنجایی‌که تجارت جایی برای حدس و گمان نیست، به‌کاربردن تحلیل PESTLE به‌تنهایی کافی نیست؛ بنابراین نیاز به بررسی دقیق‌تر عوامل خارجی مانند روش SWOT است.
  3. تجزیه‌وتحلیل SWOT برای درک خطاها و تهدیدها، تجزیه‌وتحلیل رقبا و شناسایی رقیب‌های جدید می‌تواند مکمل تحلیل PESTLE تلقی شود.
  4. شش عامل تجزیه‌وتحلیل PESTLE تنها در عرض چند ساعت می‌توانند به‌شدت تغییر کنند. به طور مثال، یک‌شبه اینستاگرام فیلتر می‌شود یا یک قانون جدید می‌تواند از کسب‌وکارهای اینترنتی مالیات بگیرد و غیره.
  5. بیشتر داده‌ها با کمک تجزیه‌وتحلیل پست به‌راحتی پیدا نمی‌شوند. متأسفانه، بسیاری از داده‌هایی که به دنبال آن هستید به‌راحتی به دست نمی‌آیند و به همین دلیل ممکن است آنالیز پسته ما در مورد کسب‌وکارها همیشه درست از آب در نیاید.

در ادامه به فاکتورهای مهم در تحلیل PESTLE می‌پردازیم.

چگونه یک تحلیل پستل (PESTEL) ایجاد کنیم؟

برای ایجاد یک تحلیل PESTEL لازم است تا مراحل زیر را به ترتیب دنبال کنید:

  1. تحقیق کنید
  2. از منابع مختلف اطلاعات جمع‌آوری کنید
  3. اطلاعاتی که از منابع درست انتخاب شده‌اند را نگه دارید
  4. داده‌ها را تجزیه‌وتحلیل کنید
  5. از مشاوره کسب‌وکار کمک بگیرید
  6. تمام اطلاعات را به‌صورت مکتوب در آورید

در ادامه به‌تمامی مراحل تجزیه‌وتحلیل PESTLE به‌صورت مفصل می‌پردازیم:

  • محدوده تحقیق خود را مشخص کنید. در این تحقیق باید شامل سناریوهای فعلی و آتی که ممکن است در آینده به وجود بیاید، بشود. سپس آنها را در کسب‌وکارتان در هر نقطه جهان که مشغول به تجارت هستید، اعمال کنید.
  • تصمیم بگیرید که اطلاعات چگونه و توسط چه کسی جمع‌آوری شود. سعی کنید بیش از یک نفر را برای جمع‌آوری داده‌ها برای ارائه دیدگاه‌های مختلف انتخاب کنید.
  • منابع اطلاعاتی مناسبی را شناسایی کنید. هرچند که برای تحلیل PESTLE ، افراد بیرون از کسب‌وکارتان می‌توانند دقت بیشتری کنند، اما کاوش اطلاعات برای همه آنها دید بزرگ‌تری از محیط خارجی به شما می‌دهد.
  • اطلاعات را جمع‌آوری کنید، برای جمع‌آوری اطلاعات می‌توانید از الگوی زیر استفاده کنید.
  • یافته‌هایتان را تجزیه‌وتحلیل کنید. هر داده را از نظر اهمیت در ارتباط با خطر احتمالی که ممکن است برای سازمانتان پیش بیاید، علامت‌گذاری کنید.
  • از مشاوره کسب‌ و کار برای رفع مشکلات کمک بگیرید.
  • تمام اطلاعات و یافته‌ها را برای تحلیل PESTEL به‌صورت مکتوب بنویسید.
  • یافته‌ها را با ذی‌نفعان و شرکا در میان بگذارید و در مورد آن بحث کنید.
  • تصمیم بگیرید که چه اقداماتی باید انجام شود.

به‌طورکلی تجزیه و تحلیل PESTLE باید به طور منظم برای کسب‌وکارها انجام شود تا بتواند به آنها در موفقیت بیشترشان کمک کند. همچنین با کمک تحلیل پستل می‌توان از آخرین ترندهای بازاریابی مطلع شد و به‌خاطر همین آگاهی، یک مزیت رقابتی را در دنیای کسب‌وکارها ایجاد کرد.

نمونه های موفق تحلیل PESTEL در جهان

برای درک بهتر تحلیل PESTEL با بیزینس‌های مختلفی که جز نمونه‌های موفق در استفاده از این ابزار تحلیلی هستند، می‌پردازیم:

  • تحلیل PESTLE برای استارباکس

استارباکس با کاهش هزینه‌ها و آگاهی نسبت به مواردی که برای مشتریانش جز اولویت‌ها بودند، دو نتیجه مهمی بود که پس از تحلیل PESTLE به دست آورد.

  • تحلیل PESTLE برای Beyond Meat

Beyond Meat که در کالیفرنیا تولیدکننده جایگزین‌های گوشت گیاهی است، توانست با کمک ابزار پستل فروش خود را چندبرابر کند. با نگاهی به عوامل زیست‌محیطی که دغدغه بسیاری از گیاهخواران برای تولید گوشت کمتر است، این شرکت توانست گوشت وگان را از 1% به 10% افزایش دهد.

  • تحلیل PESTLE برای Walmart 

هرچند که فروشگاه‌های زنجیره‌ای والمارت از بزرگ‌ترین مارکت‌های زنجیره‌ای در سراسر دنیا تلقی می‌شوند. اما با کمک آنالیز PESTLE در بخش‌های مختلف، این فروشگاه توانست رشد و سودآوری زیادی به دست آورد.

با نگاهی به عوامل اقتصادی مانند هزینه‌های افزایش تورم و جذابیت برندهایی باقیمت‌های پایین، همچنین گرایش افراد به خرید آنلاین پس از دوران کرونا، فروشگاه زنجیره‌ای والمارت توانست رشد خود را پس از چند سال رکود، چندین برابر کند.

  • تحلیل PESTLE برای آمازون

برای درک بهتر در مورد ابزار PESTLE و تجزیه‌وتحلیل عوامل مختلف آن، سری به «فروشگاه آمازون» یا بهتر است بگوییم بزرگ‌ترین آنلاین‌شاپ دنیا می‌زنیم.

عوامل سیاسی PESTLE

  1. فشار دولت بر ضد سیاست‌های انحصارطلبانه برای شرکت‌های بزرگ.
  2. فشار دولت فدرال و دولت محلی در مورد شیوه‌های استخدام.
  3. مقررات دولتی در مورد امنیت سایبری و حفاظت از حریم خصوصی.

عوامل اقتصادی PESTLE

  1. افزایش درآمدهای قابل تصرف در کشورهای توسعه‌یافته
  2. تورم و مسائلی بر سهام تأثیر می‌گذارد.

عوامل اجتماعی PESTLE

  1. افزایش مصرف‌گرایی در کشورهای توسعه‌یافته
  2. افزایش تقاضا برای تحویل روزانه محصولات به خریداران

عوامل فناوری PESTLE

  1. استفاده از ربات‌ها برای چیدن، بسته‌بندی و تحویل محصول
  2. گسترش هوش مصنوعی برای ارائه خدمات سایت آمازون

عوامل حقوقی PESTLE

  1. اطلاع از قوانین کار که برای نیروی کار آمازون
  2. تغییر مقررات واردات و صادرات
  3. مالیات بر واردات و صادرات کالاهای فروخته شده

عوامل محیطی PESTLE

  1. افزایش هزینه‌های انرژی و در نتیجه هزینه‌های تحویل کالا
  2. اثرات زیست‌محیطی بسته‌بندی‌های پلاستیکی

به جز موارد ذکر شده، بسیاری برندهای مطرح دنیا مانند اپل و شرکت Airbnb نیز از مزایای استفاده از تحلیل پستل کمک گرفته‌اند.

نتیجه‌گیری

تحلیل PESTLE یک ابزار استراتژیک است که در تحلیل عوامل بیرونی خارج از یک سازمان استفاده می‌شود. با استفاده از این ابزار، می‌توان به‌صورت جامع و سیستماتیک عوامل سیاسی (Political)، اقتصادی (Economic)، اجتماعی (Social)، فناوری (Technological)، قانونی (Legal) و محیطی (Environmental) را بررسی کرد و تأثیر آن‌ها بر سازمان را ارزیابی نمود.

به‌کاربردن تحلیل PESTLE دارای برخی مزایا مانند شناخت بهتر عوامل بیرونی، شناسایی فرصت‌ها و تهدیدها، پیش‌بینی و برنامه‌ریزی بهتر برای رشد کسب‌وکارها است.

با تحلیل PESTLE، همه صاحبان مشاغل بزرگ و کوچک می‌توانند به تعامل بهتر با عوامل خارجی مانند دولت، جامعه، مشتریان و رقبا بپردازند. شناخت دقیق این عوامل به سازمان‌ها کمک می‌کند تا روابط خود را با آن‌ها بهبود بخشد و استراتژی‌های مناسبی را در نظر بگیرند.

سؤالات متداول

  1. هدف از تحلیل PESTLE چیست؟

تجزیه‌وتحلیل PESTLE به ما کمک می‌کند تا بفهمیم که کسب‌وکار ما در بازارها در چه جایگاهی قرار دارد و عواملی را که می‌تواند به طور بالقوه بر تجارت / محصولاتمان تأثیر می‌گذارد را ارزیابی کنیم.

  1. اجزای PESTLE چیست؟

تجزیه‌وتحلیل PESTLE از شش جز تشکیل شده است که می‌تواند بر کسب وکار شما تأثیر بگذارد: سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، حقوقی و محیطی.

  1. هدف از  PESTLE چیست؟

دو نکته که همیشه باید در حین انجام هر یک از جنبه‌های تحلیلی PESTLE در نظر بگیرید این است: کسب وکار من اکنون کجا هست و کجا می‌خواهد برود؟ این دو سؤال شما را در پی‌بردن به وضعیت فعلی خود در وضعیت ایدئال راهنمایی خواهد کرد.

 



تاریخ: پنج شنبه 14 دی 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست