انگیزه و تلاش ده کارآفرین موفق در کسب درآمد بالا
این موسسان، روش حفظ انگیزه در سختی ها را با شما در میان میگذارند. هیچ راه منحصر به فردی برای کسب انگیزه وجود ندارد. در واقع این کاملا شخصی است و از چیزی که برای شما اهمیت دارد و به شما نیرو میدهد نشأت میگیرد. اما فارغ از اینکه آن را در کجا پیدا میکنید، انگیزه اغلب بخش لاینفک چیزی است که در سختی ها به شما نیرو میدهد تا به کار خود ادامه دهید.
ما از ۱۰ کارآفرین خواستیم که چیزها، کارها و افرادی که الهام بخش آنها برای فعالیت و تلاش در جهت ایجاد تحول هستند را با ما در میان بگذارند.
آنچه در ادامه می آید اظهارات آنها است.
نام: Harper Reed
شرکت: Modest (پی پال فعلی)
انگیزه: آزادکردن دسترسی ها و فرصت دادن به مردم. یکی از دلایل اصلی که هنگامیکه شرکتمان را به پی پال فروختیم آنقدر هیجان زده شده بودم این است که پی پال مدتها است چنین کاری را انجام می داد: فراهم کردن دسترسی به چیزهایی که فقط شرکتهای بزرگی که منابع و ثروت در اختیار داشتند قادر به دستیابی به آنها بودند. شنیدن اینکه مدیرعامل ما درباره همین چیزها صحبت می کند الهام بخش است، چرا که اعتقاد دارد این بخش بزرگی از پی پال است.
نام: Chieh Huang
شرکت: Boxed
انگیزه: کارکنان مان در مراکز کار که کارهای دشواری را بر عهده دارند. حیات کاری من در Boxed نیز از همانجا آغاز شد؛ من هم به عنوان مدیرعامل در ابتدا به بسته بندی می پرداختم. افراد زیادی هستند که برای اتخاذ تصمیمهای درست در جهت پیشرفت شرکت روی ما حساب میکنند تا بتوانند نانی بر سر سفرههای خود ببرند، و همین به من انگیزه میدهد.
نام: David Perkins
شرکت: High West Distillery
انگیزه: حضور در کنار افراد باانگیزه و مشتاق. شور و شوق آنها همیشه واگیردار است و به من برای حرکت انرژی میدهند. به علاوه، آنها از قشرهای مختلفی هستند و تنها به هنرمندان یا موسیقیدانان مشهور محدود نمیشوند.
به خاطر دارم در دوره دانشگاه در تابستان به عنوان کارگر در یک انبار کار میکردم. این کسالت بارترین کاری بود که می توان تصور کرد. اما یکی از کارکنان مسن تر آنجا که بسیار باهوش بود را واقعا دوست داشتم و همیشه در زمان ناهار گفتگوهای فوق العادهای با هم داشتیم. او راننده لیفتراک بود و همیشه در زمان کار لبخند بر لب داشت. او به من می گفت که تا می توانم تلاش کنم و تحت هر شرایطی در کاری که انجام میدهم بهترین باشم. هنگامی که در انبار بود، شور و شوق از او میبارید. این باعث میشد که همه احساس خوبی داشته باشند. هر وقت که با کسی در مورد کار صحبت میکنم، به او فکر میکنم.
نام: Heidi Zak
شرکت: ThirdLove
انگیزه: تصور میکنم چیزی که بیشتر از همه الهام بخش من است، مشتریانمان هستند. من زمان خاصی را برای خواندن چتهای مشتریان اختصاص میدهم؛ البته که دیدن نظرات مثبت فوقالعاده است، اما از چیزهایی که میتوانیم برای بهبود آنها تلاش کنیم هم بهره فراوانی عاید ما میشود. من آن گفتگوها را میخوانم و برای تغییر و بهتر کردن شرایط و توسعه محصولات بر اساس آن بازخوردها انگیزه بدست میآورم. این همه روزه الهام بخش من است.
نام: Jennie Ripps
شرکت: Owl’s Brew
انگیزه: این واقعیت که هر روز یک روز تازه است به من انگیزه میدهد. من واقعا معتقدم که در هر روز فرصتی نهفته است، علی الخصوص هنگامی که برای توسعه کسب و کار خود فعالیت میکنید. واقعا نمی توان اتفاقات پیش رو را پیشبینی کرد و من همیشه سرشار از هیجان و اشتیاق از خواب بر میخیزم.
نام: David Bladow
شرکت: BloomThat
سفر تحول آفرین: الهام بخش من در حقیقت الن ماسک (Elon Musk) است. به عقیده من او باعث میشود که مردم فکر خود را پرورش دهند و به دنبال شاهکارهای متفاوتی باشند که برای بشر سودمند است. انگیزه دادن به مردم برای فکر کردن به ایدههای متهورانه ارزشمند است. هدف من این نیست که مردم را به مریخ ببرم، اما به طور کلی کار ارزشمندی است.
اما پدربزرگ من اهل داکوتای شمالی بود، هشت کلاس سواد داشت و سوار بر یک واگن باری به کالیفرنیا آمد تا خودش را به موفقیت برساند. او چند فروشگاه فروش لوازم منزل راهاندازی کرد و در اوج کار خود، ۱۰ فروشگاه داشت. او کسی بود که از صفر شروع کرد. شجاعت او همیشه برای من الهام بخش بوده است.
نام: Jeff Chapin
شرکت: Casper
انگیزه: شهروندان خوب الهام بخش من هستند، منظورم افرادی است که به جامعه خود کمک میکنند. جامعه برای عملکرد مناسب به شدت به شهروندان خوب خود متکی است، اما زیاد راجع به این موضوع صحبت نمیشود. آنها در سراسر کشور حضور دارند و رخنه هایی که دولت از سر و سامان دادن به آنها عاجز است را پر می کنند. افرادی که خود را وقف کمک به حفظ جامعه خود میکنند به شدت من را تحت تاثیر قرار میدهند.
نام: Gavin Armstrong
شرکت: Lucky Iron Fish
انگیزه: ایجاد تحول و توانمندسازی مردم. من واقعا به قدرت یک –یک فرد و یک عملی که می تواند چنان اثر فزاینده ای داشته باشد که تحول بیافریند– اعتقاد دارم.
نام: Oliver Kharraz
شرکت: Zocdoc
انگیزه: این حقیقت که تغییر امکانپذیر است. هنگامی که به گذشته نگاه می کنیم و میبینیم که علیرغم مشکلات چه دستاوردهایی داشته ایم؛ این واقعا فوق العاده است. این واقعیت که اجداد ما توانستند از چنگال دیکتاتوریِ مستحکمی که چندهزار سال یک قاره را تحت سیطره خود داشت آزاد شوند و کشوری را بر مبنای نظارت و موازنه و درک طبیعت انسانی برپا کنند خارق العاده است. این معیار و مقیاس بالایی را برای آیندگان بنا نهاد که هر مشکلی در مقایسه با آن قابل حل به نظر میرسد.
نام: Tim Chen
شرکت: Nerdwallet
انگیزه: من واقعا از امکان تغییر و اینکه چطور میتوان فرصتی برای تغییر و تحول به دست آورد انگیزه کسب میکنم. من اعتقاد دارم که این تغییر با ترکیب این موارد آغاز می شود: اثبات اینکه چیزی امکانپذیر است، اظهار و آشکار کردن آن برای افراد متناسب و پس از آن برداشتن مشعل و ادامه دادن. روش درست برای تحقق چنین شرایطی، آماده سازی زمینه برای بالفعل شدن پتانسیلها و توانمند کردن مردم در این راستا است.
کسب درآمد . استارتآپ . افراد موفق . انگیزه . انگیزه در کسب و کار . انگیزه کارآفرینی . حفظ انگیزه . کارآفرینان موفق . موسسان کسب و کار های موفق
شناخت کاربرد مدل آیدا (AIDA) در بازاریابی اینترنتی
همان طور که سطور بالا اشاره شد، هر زمان از بازاریابی و مارکتینگ حرف میزنیم، وجود استراتژی و پلن بیش از هر چیزی خودنمایی میکند. انگار که کل پروسه بازاریابی، همان استراتژی و پس از آن برنامهریزیاش است! داشتم این جمله را با خودم میگفتم که به این نتیجه رسیدم پیش از ادامه بحثهایمان در رابطه با بازاریابی اینترنتی، ابتدا به سراغ یک موضوع مهم در مرحله استراتژی بروم.
مدل آیدا (AIDA) چیست؟
ما در بازاریابی مدلهای مختلفی داریم که گاهی اوقات حین صحبت با مشتریان یا دوستان به آنها ارجاع میدهیم. یکی از این مدلها، مدل AIDA است. AIDA در واقع یک قیف (Funnel) است که به ما کمک میکند تا ببینیم مشتری در چه مرحلهای از فرایند فروش قرار دارد و یا مراحل خرید کاربر را راحتتر توصیف کنیم.
قیف AIDA:
۱- Awareness: اگر یک فروشگاه اینترنتی که میوه میفروشد را فرض کنیم، کاربرانی که از طریق موتورهای جستوجو، یا تبلیغات و یا هرچیز دیگری فقط وارد سایت شدهاند یا دیدهاند که میشود میوه را هم بهصورت آنلاین خرید، در این مرحله قرار میگیرند.
در واقع مرحله Awareness، مرحلهایست که کاربران و مشتریان آینده شما با شما آشنا میشوند. اصلا میفهمند که شما وجود دارید. این اطلاعرسانی میتواند از طریق یک پست وبلاگ صورت بگیرد، یک بیلبورد، یک بنر در یک سایت خبری و هرچیزی که باعث شود کاربر شما را بشناسد. First Impression و اولین ارتباط شما با مشتری آیندهتان در این مرحله رقم میخورد.
۲- Interest: پس از مرحله اول یعنی Awareness و اطلاعیافتن، به مرحلهای میرسیم که کاربر احساس بهتری به نسبت محصول شما پیدا کرده است. در مرحله اول، کاربر فقط شما را شناخت و هیچ حسی به شما ندارد؛ اما در این مرحله او حس خوبی به نسبت شما پیدا کرده است و احتمال این که وارد بقیه مراحل قیف شود بیشتر است.
ممکن است اگر ۱۰۰۰ کاربر با محصول شما در مرحله قبلی آشنا شده باشند، تنها ۱۰۰ نفر آنها وارد مرحله بعدی شوند. دقت کنید که هرچه به سطوح پایین آیدا نزدیک میشویم، تعداد مشتریان کمتر میشود.
۳- Decision/Desire: حالا که کاربر با محصول و شرکت شما آشنا شد و به آنها علاقه نشان داد، وارد مرحله تصمیمگیری میشود. اینجا جاییست که باید به یاری کاربر شتافت! برای او محتوایی در نظر گرفت که او را مجاب به خرید از شما (انجام کار خواسته شده در مرحله اکشن) کند.
در این مرحله کاربر میداند که به محصول شما نیاز/علاقه دارد؛ اما هنوز نتوانسته تصمیم نهایی را بگیرد. اینجاست که باید تواناییهای خود را بیش از هر جای دیگر به کار بگیرید و نگذارید مشتریای که با کلی زحمت به سمت Action قیف کشاندهاید، از دست برود.
۴- Action: اینجا جاییست که تمامی زحمات شما در مراحل مختلف مارکتینگ و بازاریابیتان به نتیجه مینشیند و کاربر خرید نهایی (یا عملی که باید انجام میداد) را انجام میدهد.
چگونه از آن در بازاریابی اینترنتی استفاده کنیم؟
مدل قیف آیدا میتواند یکی از رفرنسها و مراجع شما در تمامی تصمیمگیریهای استراتژیکتان باشد. در واقع اگر کار بازاریابی و تولید محتوا میکنید، باید برای هر چهار مرحله محتوا تولید کنید. در هر مرحله با استفاده از منابع محتوایی مختلف (Asset) به یاری مشتری بشتابید و راه رسیدن به Action را به او نشان دهید. (البته کاربر خودش به سمت Action حرکت نمیکند، باید او را جذب کنید.)
۱- Awareness: وبلاگ شما میتواند طبقه اول قیفتان باشد. تا حد ممکن بالای قیف را پر کنید. مشتریان مرحله به مرحله فیلتر میشوند و آنهایی که واقعا مشتری کسب و کار شما هستند به مرحله Actionn میرسند.
میتوانید از تبلیغات بنری برای ایجاد آشنایی و Awareness استفاده کنید. یا کمپینهایی را آغاز کنید که نامتان را به گوش افرادی که تابهحال از وجود شما خبر نداشتهاند، برسد.
۲- Interest: سعی کنید با آمادهسازی محتواهایی که قشر علاقمند به محصول/سرویستان را هدف گرفته است، مشتریان را از این مرحله به سمت action عبور دهید. در واقع این مرحله، مرحلهایست که شما باید برروید.
۳- Desire/Decision: نظرات مشتریان را جمع کردهاید یا نمونه موفق کارتان را مستند کردهاید؟ اینجا محتواهای اینچنینی به دردتان میخورند! دلشوره کاربر را از بین ببرید. به او اطمینان بدهید که شما بهترین گزینه هستید و او را تشویق کنید که به سراغ Actionn برود.
۴- ACTION: تا میتوانید این مرحله را سادهسازی کنید. تا میتوانید به کاربر اجازه دهید با پر کردن تنها چند فیلد محصول شما را تهیه کند یا با شما تماس بگیرد. او هم شما را میشناسد؛ هم به محصول شما علاقه نشان داده است و هم مطمئن شده که گزینه مناسبی هستید. او را هرگز با فرمهای طولانی و بیربط ناامید نکنید.
امیدوارم این نوشته هرچند کوتاه بتواند به شما کمک کند تا بتوانید قیف را برای کسبوکار خودتان ترسیم کنید. بدانید که مشتری شما در حال حاضر در چه مرحلهای است و چگونه میخواهد در قیف حرکت کند.
کسب درآمد . کسب درآمد از اینترنت .افزایش فروش اینترنتی . بازاریابی . بازاریابی اینترنتی . خرید اینترنتی . فرآیند فروش . کاربر . کسب و کار . مدل ایدا . مشتری
آموزش کسب درآمد کمپانی ایکیا
کمپانی سوئدی ایکیا در زمینه تولید مبلمان و سایر لوازم منزل فعالیت داشته و یکی از بزرگترین شرکتهای خرده فروشی مبلمان در دنیا به شمار میرود. این شرکت در سال ۱۹۴۳ توسط اینگوار کامپراد در سوئد تأسیس شد. دفتر مرکزی ایکیا در هلند واقع شدهاست.
چشمانداز
چشمانداز کمپانیهایی مثل ایکیا، بر اساس اهدافی که آن کسب و کار در پی دستیابی به آن است، ایجاد میشود. چشم انداز، جایگاه یک کسب و کار را مشخص میکند و بهترین راه برای رسیدن به موفقیت را نشان می دهد. مدیران ایکیا به دنبال اطمینان خاطر از دسترسی محصولات خود و راحتتر کردن زندگی روزمره مصرف کنندگانشان هستند. به گفته آنها، ایکیا سرمایه خود را روی ایجاد فروشگاههای جدید و توسعه محصول متمرکز کرده و دائما قیمتها را برای رفاه حال مشتریانش، کاهش میدهد.
کلیه کسب و کارها همچنین بیانیه ماموریتی دارند که چشم انداز آن دستیابی به تمام اهدافی است که آن شرکت در پی آن است. بیانیه ماموریت، آن چه را که یک کسب و کار قصد انجام آن را دارد و نحوه انجام آن را، در بر میگیرد. چشم انداز و بیانیه ماموریت، هر دو اهداف کلی شرکت را مشخص میکنند.
ایکیا با تولید مبلمان و وسایل خانگی با قیمتهایی مناسب، از جمله چشم اندازهای اصلی این کمپانی به شمار میرود. توسعه محصول ایکیا بر اساس تولید محصولاتی است که از لحاظ قیمت به صرفه بوده، طراحی مناسبی داشته و برای همگان در دسترس باشد. هدف ایکیا این است که روز به روز محصولاتی بهتر و اقتصادیتر تولید کند.
ارزشها
داشتن چشم انداز و بیانیه ماموریت اهمیت ویژهای دارد، اما یک کسب و کار به مجموعهای از ارزشها نیز نیازمند است.
ارزشها شامل باور ها و قوانینی است که فعالیتها و نحوه اداره یک کسب و کار را تحت تأثیر قرار میدهد. ارزش های ایکیا تمام فعالیتهای آن را هدایت کرده و بر این باور استوار است که هر فردی ویژگی ارزشمندی در وجود خود برای ارائه دارد. این ارزشها به تثبیت فرهنگ سازمانی کمک میکند. فرهنگ شامل اعتقادات، رفتار ها و برنامههایی است که ویژگیهای یک کمپانی را شامل میشود. برای ایکیا، فرهنگ سازمان براساس روحیه کار تیمی ایجاد شدهاست.
یکی از راههایی که ایکیا به کمک آن نیاز های مشتریان خود را درک میکند، بررسی منازل است. سالانه چندین خانه به وسیله این کمپانی باز دید میشود تا از این طریق، ایدههای لازم برای ساخت محصولات، طبق نیاز مصرفکنندگان را به دست آورند.
این ایدهها مستقیما طی مراحل ساخت محصولات، مورد استفاده قرار می گیرد. به عقیده موسس این کمپانی، ملاقات با مردم در منازلشان، بهترین راه درک نیازها، رویا ها و شرایط زندگی آنها است.
ایکیا بر این باور است که کار کردن در کنار هم مفید بوده و همکاران مشکلاتی را که به نظر غیر قابل حل میآیند بر طرف خواهند کرد. برای مثال، از همان مراحل اولیه طراحی، تولید کنندگان و طراحان شامل تیم تکنیسین ها و کارشناسان هستند. این همکاری ها و درکنار هم بودن ها کمک میکند تا این کمپانی، به تولید محصولات مقرون به صرفه ادامه داده و از به روزترین روشها برای تولیدات خود بهره ببرد. از جمله ارزشهای ایکیا شامل:
آگاهی از قیمت – توجه به این ارزش، برای پایین نگه داشتن قیمت ها لازم است.
در کنار هم بودن – این ارزش به احترام متقابل بین کارکنان، مصرف کنندگان و تأمین کنندگان تأکید دارد. ایکیا مستقیما با تأمینکنندگان و داخل کارخانهها، همکاری می کنند.
این کار کمپانی را قادر میسازد تا بهترین، مقرون به صرفه ترین و خلاقانه ترین روشها را برای پیاده سازی ایدههای طراحی محصول ارائه دهند. به عقیده آنها، این کار به ایکیا اجازه میدهد تا در زمینه طراحی، بسته بندی و پخش، هوشمندانهتر عمل کند.
ارزشهای ایکیا، این شرکت را در کلیه فعالیت هایش هدایت کرده و این امکان را به آنها میدهد تا استانداردهای بالای خود را حفظ و موفق عمل کنند.
ماموریت
ماموریت یک کمپانی بر اساس چشم انداز و ارزش های آن ایجاد میشود.
ماموریت ایکیا بر توسعه بلندمدت شرکت تأکید دارد که از طریق سرمایهگذاری های آتی این شرکت حاصل شده و برای کارکنان، مصرف کنندگان و تأمین کنندگان ایکیا سودمند خواهد بود. ایکیا بخش عظیمی از سود خود را برای ایجاد فروشگاههای جدید و توسعه محصول و کاهش قیمتها، دوباره سرمایهگذاری میکند. ماموریت ایکیا بر تولید محصولات تجملی و گران قیمت بنا نشده، بلکه تولید محصولاتی است که برای عموم قابل دسترس و استفاده باشد.
استراتژی
استراتژی ایکیا همیشه بر طراحی و تولید محصولاتی تأکید داشته که با نیاز روزانه مصرفکنندگان، مطابقت داشته و از لحاظ قیمت، زیبایی و اطمینان مناسب باشد.
از سال ۲۰۱۶، در تمامی وسایل روشنایی این شرکت، از لامپهای ال. ای. دی استفاده شده که حدود ۲۰ سال قابل استفاده بوده و ۸۵ درصد کمتر از لامپهای معمولی، انرژی مصرف میکنند.
از سوی دیگر، این کمپانی مصرف کنندگان خود را تشویق میکند تا از وسایلی استفاده کنند که مصرف انرژی کمتری داشته و قابل بازیافت نیز باشند. استراتژیهای ایکیا روی کارکنانش نیز تأکید دارد.
برای مثال، هدف این کمپانی این است که نیمی از تیم مدیران خود را از میان زنان انتخاب کند.
طبق برآوردها، تا سال ۲۰۲۰، بیش از ۵۰۰ نفر در بنیاد ایکیا عضو خواهند شد. این بنیاد، سازمان خیریهای است که سالانه چندین میلیون یورو، جدا از سود این کمپانی را برای فعالیتهای بشر دوستانه هزینه میکند. این بنیاد به سازمانهایی که برای جلوگیری از کار اجباری کودکان در کشور هایی مثل هند و پاکستان تشکیل شدهاند، کمک میکند.
نقاط قوت
نقطه قوت یک کمپانی، می تواند به کارشناسان بازاریابی یا منطقه ای که شرکت در آن واقع شده، وابسته باشد.
نقاط قوت ایکیا شامل:
– یک برند قدرتمند جهانی که گروههای مختلف مصرف کنندگان را به خود جذب میکند. این شرکت متعهد شده که کیفیت و حجم تولیداتش در نقاط مختلف جهان، یکسان باشد.
– چشم انداز این کمپانی این است که کیفیت زندگی روزانه مردم را بالا ببرد
– ارائه حجم گستردهای از محصولات با طراحی زیبا، عملکردی مناسب و قیمتی پایین
نقاط قوت ایکیا، این امکان را به کمپانی داده که مصرف کنندگان متعددی را به خود جلب کند.
فرصت ها
یک کسب و کار، از نقاط قوت خود برای بالا بردن فرصت ها یش استفاده میکند. ایکیا بر این باور است که تأکید این کمپانی بر حفظ محیط زیست، برای ایکیا سودمند خواهد بود.
برخی از فرصتهایی که ایکیا از آنها بهره میگیرد شامل:- تقاضای روز افزون برای استفاده از محصولات سبزتر
– تقاضای روز افزون برای محصولات ارزانتر
ایکیا بر حوزه های متعددی تمرکز دارد که در بقای آن مؤثر است:
ایده ها و راهکارهایی برای داشتن یک زندگی آرام که به صورت آنلاین توسط این کمپانی ارائه میشود.
ایکیا به فکر حفظ منابع طبیعی بوده و به دنبال کاهش مصرف آب و سامان دادن به فاضلابها است.
برنامههای ایکیا در جهت کاهش مصرف انرژی و استفاده بیشتر از انرژیهای تجدیدپذیر است. یکی از راهکارهای این کمپانی در این زمینه، کاهش میزان پروازهای کاری ایکیا و پایین آوردن میزان بسته بندی آن است.
کسب درآمد . استراتژی کسب و کار . ایکیا . چشم انداز ایکیا . شیوه کسب و کار . مدل کسب و کار
شیوه کسب درآمد کمپانی بیک
بیک در سال ۱۹۵۰ به وسیله مارسل بیک تاسیس شد که نخستین خودکارهای با کیفیت و مقرون به صرفه را تولید میکرد. در سال ۱۹۷۵، بیک نخستین تیغ یک سره خود را به بازار معرفی کرد و به پیشرو بازار در این زمینه تبدیل شد.
در دهه ۹۰، کمپانی تصمیم گرفت با ایجاد تنوع در محصولات، پاسخگوی نیاز مشتریان خود بوده و به رقیب سر سختی برای شرکتهای تازه تبدیل شود. بنابراین بیک شکل جدیدی به ساختار خود داد و به محصولاتش ویژگیهای تازهای اضافه کرد.
برای مثال به تعداد تیغههایش افزود. بیک تیغه های یک تکه خود را با نام BIC 1 ارائه کرد. بیک پروسه باز سازی برند خود را با معرفی BIC 2، ادامه داد و این کار پاسخگویی به نیاز مصرف کنندگانی بود که به دنبال تیغهای دو تکه و با قیمت مناسب بودند. به این ترتیب، با معرفی BIC 1 و BIC 2، بیک به همافزایی برند رو آورد.
چرخه عمر و استراتژی ترویج محصول
بیک به تحلیل محصولات خود میپردازد و در ترویج و پشتیبانی از محصولاتش به چرخه عمر محصول توجه می کند. برای مثال بیک کریستال و تیغ کلاسیک بیک، با وجود به روز شدن و اصلاحات به کار رفته در آنها در طول چند سال گذشته، طراحی این محصولات تغییری نکرده است و همچنان در سراسر دنیا شناخته شده هستند.
زمانی که از این محصولات رونمایی می شود، فعالیت های ترویج محصول روی ایجاد آگاهی و تشویق مصرف کنندگان به امتحان آنها تمرکز دارد. حالا که این محصولات به خوبی شناخته شده هستند، استراتژی ترویج و پیشبرد، روی پاداش دهی به مشتریان وفادار تاکید دارد تا با این روش، آنها را به خرید همیشگی این کالا ها ترغیب کنند.
زمانی که بیک تصمیم گرفت تیغ های سه لبه خود را معرفی کند، از حضور مارتین جانسن (قهرمان راگبی)، برای ارائه این برند، بهره برد. بیک هزینه هنگفتی را صرف تبلیغات بیلبوردی کرد و از مطبوعات داخلی برای تبلیغات خود استفاده کرد.
در طول دوره رشد محصول، بیک از داده های حاصل از تحقیق بازار بهره می برد تا از این طریق به درک درستی از توسعه بازار دست پیدا کند تا بهتر از همیشه پاسخگوی نیاز مشتریان خود باشد. بیک به پشتیبانی از محصولات خود نیز ادامه داد تا مصرف کنندگان بیشتری را به خود جذب کرده و آنها را تبدیل به مشتریان دائمی بیک کند.
هنگامی که محصول به رشد مورد انتظار می رسد، کارشناسان بازاریابی بیک باید به دنبال راهی باشند که جان تازه ای به آنها ببخشند. وقتی محصولی با کاهش فروش روبه رو می شود، کمپانی مانند بیک به دنبال محصولی برای جایگزینی آن خواهد بود تا نیاز مصرف کننده خود را بر آورده کند. به عنوان مثال تیغ Tough Beard از پورتفولیوی محصول بیک حذف شد چون تیغ جدید این کمپانی مورد استقبال بیشتری قرار گرفت.
چالش ها
در بازار پر رقابت بین المللی هیچ سازمانی دست روی دست نخواهد گذاشت. کمپانی های بزرگ به اهمیت تمرکز بر برند های قدرتمند خود آگاه هستند. برای مثال خط تولیداتی که در آنها مزایای رقابتی بیشتری به چشم می خورد و رشد مفیدی برای سازمان در پی خواهد داشت. این کار باعث می شود که شرکت ها:
-سرمایهگذاری بیشتری روی این دست محصولات کرده و منابع خود را روی آنها متمرکز کنند.
-از طریق بازاریابی مناسب، توسعه محصول، تبلیغات و فعالیت های ترویجی، آنها را مورد حمایت و پشتیبانی قرار دهند.
توجه به مصرف کنندگان
بیک به دو دسته از مصرف کنندگان توجه دارد:
-خرده فروشان که محصولات خود را به طور مستقیم به آنها می فروشند.
-مصرف کنندگانی که از طریق خرده فروشان تامین می شوند.
بیک با بررسی جزییات نتایج حاصل از تحقیق بازار، نیاز های این دو گروه از مصرف کنندگان را شناسایی می کند. در این مورد به کار گیری بهترین آمیخته محصول و الگو های تحویل دهی جهت پشتیبانی از محصول در فروشگاه خرده فروشان و مصرف کنندگان نهایی را می توان نام برد.
در یک شهر واقع در لهستان، بیک نه تنها به طور ۲۴ ساعت و تمام هفت روز هفته، سوپر مارکت ها، بلکه ۱۰۰ کیوسک روزنامه فروشی را نیز تامین می کند. برای انجام درست آن کار نیاز است که بیک، نیاز خرده فروشان و مصرف کنندگان را به طور همزمان شناسایی کند تا بتواند رضایت آنها را جلب کند.
نو آوری
بیک محصولات جدیدی را طراحی و معرفی کرد که فناوری های پیشرفته تری در آنها به کار رفته است. برای مثال بیک کریستال از جمله برندهای پیشرو در سطح بین المللی است. جوهر ژلهای به کار رفته در خودکارهای کریستال بیک، فرآیند نوشتن را ساده کرده و در نوع خود کیفیت بسیار بالایی دارد.
برای تولید خود کار های جدید با جوهر ژلهای لازم بود که بیک ماشین آلات قدیمی خود را تعویض کند. اعمال این تغییرات به سه سال تحقیق و آزمایش نیاز داشت.
توسعه برند
بیک روی توسعه برند خود، سرمایه گذاری عظیمی کرده تا از این راه شناسایی و اعتبار برند خود را در میان مصرف کنندگان افزایش دهد. در سال ۲۰۰۳، بیک از قهرمان راگبی انگلستان، مارتین جانسن استفاده کرد تا تیغه های جدید سه لبه خود را معرفی کند.
از طرف دیگر بیک با کمپانی دیزنی هم همکاری و نوشت افزارهایی را تولید کرد که شخصیتهای دیزنی روی آنها حک شده بود و مشتریان هدف این محصولات کودکان کم سن و سال بودند.
مصرف کنند گانبیک ارتباط تنگاتنگ و صمیمانهای با خرده فروشان بر قرار کرده تا از این طریق اطمینان حاصل کنند که محصولات این کمپانی در بهترین فروشگاهها و در نقطهای قرار بگیرد که توجه مشتریان به آنها جلب شود.
این کار برای هر دوطرف پر فایده خواهد بود. خرده فروشان هم تمایل دارند که محصولات به خوبی فروش بروند.
امروزه بازارهای بسیاری از کشور های توسعه یافته از خرده فروشان کمتر اما بزرگ تری استفاده می کنند به خصوص سوپرمارکتها که برای رشد کسب و کار خود خواهان فروش محصولات پر طرفداری مثل تیغ و خود کار هستند.
ارزش های بنیادی و ساختار کمپانی
ارزش های یک سازمان، دستور العمل ها و قوانینی هستند که خط مشی آن را تعیین می کنند. ارزشهای بیک به محصولاتش وابسته است و ارزش هایی که کاربردی در دسترس و جهانی هستند.
طبق این ارزش های بنیادی بیک محصولاتش را به سه دسته اصلی بخش بندی کرده که انبوهی از مشتریان را در سراسر دنیا به خود جذب میکند. هر یک از محصولاتی که در این دسته بندیها جا گرفته اند به وسیله سیستمی مدیریت میشوند که وظیفه بازاریابی و گسترش آنها در سطح جهانی را بر عهده دارد.
بیک جایگاه خود را با بر قراری ارتباط و به کار گیری برخی قوانین بنیادی کسب و کار حفظ کرده است. این کمپانی با تمرکز بر تولید سه محصول شاخص خود (تیغ اصلاح، فندک و لوازم التحریر) و با شناسایی بخش های مختلف بازار به بیک این امکان را داده که محصولات مطابق با نیاز مشتریان تولید کند.
کسب درآمد . استرتژی ترویج محصول . بیک . تنوع محصول . چرخ عمر محصول . خردهفروشی . خودکار بیک . کسب و کار . کمپانی . کمپانی بیک
آموزش شبکهسازی استارتآپی مناسب جهت افزایش کسب درآمد
ممکن است شبکهسازی سخت باشد، مخصوصاً در سیلیکون ولی یا هر مرکز استارتآپی دیگر. در رویدادهای بزرگ، غالباً شناسایی و تشخیص کارآفرینان قلابی از آنهایی که چیزهای شگفتانگیزی میسازند یا ارتباطات فوقالعادهای دارند، کار دشواری است؛ بنابراین غیرمعمول نیست که بعد از چند ساعت با خستگی و بیحوصلگی، بدون هیچ نتیجهای، رویداد را ترک کنید.
اما دنیای استارتآپها اکوسیستمی است که در آن، ارتباطات و آشناییها میتوانند برای جذب سرمایه یا یافتن شریک کلیدی، حیاتی باشند و شبکهسازی بخشی از این بازی است. پس یک کارآفرین تازهکار چه باید کند؟
گر چه حضور در رویدادهای بزرگ مهم است، اما در ادامه به ۳ راه بهتر برای توسعه و گسترش سریع شبکه اشاره میکنیم که در کنار آنها میتوانید انرژی خود را برای شرکت جدید و رو به رشد خود حفظ کنید.
۱. شبکهسازی یکبهیک
چرا بهجای آنکه خودتان به ملاقات افراد مناسب بروید، ملاقات با آنها را به شانس و اقبال موکول میکنید و منتظر میمانید تا بهطور اتفاقی در پشت میز بوفه آنها را ملاقات کنید؟ بهجای این کار، به افراد مختلفی فکر کنید که دوست دارید با آنها ملاقات کنید (و کسانی که دوست دارند تا با شما ملاقات کنند). مثلاً اگر یک شرکت فناوری پزشکی راهاندازی کردهاید، ممکن است بخواهید با کارآفرینهای دیگر در شرکتهای فناوری پزشکی که در مرحله مشابه شما قرار دارند، ملاقات کنید. یا ممکن است در زمینه فروش تخصص داشته باشید و بخواهید کسی را بیابید که در زمینه تست کاربر اطلاعات زیادی دارد تا بدین ترتیب اطلاعاتتان را باهم به اشتراک بگذارید.
بنابراین، کمی تحقیق کنید، افرادی معدودی را که میتوانند بهواقع مفید باشند، بیابید و برای ارتباط، به آنها قهوه پیشنهاد دهید. اکنون بهجای آنکه یک ساعت از وقتتان را تصادفاً به صحبت با ۱۲ نفر، هرکدام ۵ دقیقه اختصاص دهید، میتوانید با تنها یک نفر که میدانید از او چیزهایی یاد میگیرید، بگذرانید. دیگر آنکه اگر در آینده بتوانید به یکدیگر کمک کنید، این نوع از ارتباطات رودررو، ارتباطات تجاری نزدیکتری را میسازند.
۲. رویداد شبکهای خود را درست کنید
آیا نمیتوانید رویدادی را که در نزدیکی شما باشد پیدا کنید؟ خب آن را بسازید! زمانی که برای اولین بار کارمان را با اینستا ای دی یو (InstaEDUU) آغاز کردیم، میخواستم با سایر کارآفرینان در زمینه تکنولوژی آموزشی آشنا شوم، اما علیرغم کل این جامعه، هیچ رویدادی نبود که مخصوص مؤسسان تکنولوژی آموزشی باشد؛ بنابراین لیستی از مؤسسانی که میشناختم و مایل بودند تا با آنها جلسه داشته باشم درست کردم و از آنها دعوت کردم تا ساعات خوشی را در دفتر کار ما بگذرانند. ۲ ساعت طول کشید تا کل رویداد سازماندهی شود ولی کمک کرد تا دقیقاً با شخصی که میخواستم ارتباط برقرار کنم.
دیدهام که افراد دیگری، چنین گردهماییهایی را برای موسسان تشکیل میدهند و از همه میخواهند تا یک نفر همراه را نیز که از بودن در این گروه لذت میبرد، با خود بیاورند. درنتیجه، گروه هر بار که دورهم جمع میشوند با اضافه شدن افراد مشتاق و علاقهمند بزرگ و بزرگتر میشود.
۳. شبکهسازی مجدد کنید
بهسختی تلاش کردهاید تا ارتباطات خیلی خوبی برقرار کنید، پس سعی کنید آنها را حفظ کنید و نشان دهید که از آن افرادی نیستید که وقتی به کسی نیاز دارید به او مراجعه میکند. هرماه، جایی را برای خوردن نهار یا قهوه با چند تن از دوستان و آشنایان استارتآپی خود در نظر بگیرید. یکدیگر را در جریان آخرین اخبار قرار دهید و ببینید چطور میتوانید به یکدیگر کمک کنید. زمانی میرسد که به کمک بزرگی نیاز دارید و آن موقع، احتمال اینکه این افراد برای کمک به شما بشتابند بیشتر خواهد بود.
صریح بگویم، بهتر است که ۳۰-۲۰ ارتباط عالی با کسانی که شما و کسبوکارتان را میشناسند داشته باشید تا اینکه ۳۰۰-۲۰۰ کارت ویزیت از افرادی داشته باشید که آنها را بهندرت میبینید. پس اگر متوجه شدید که رویدادهای بزرگ خستهکننده، غیرسازنده یا حتی آنچه میخواهید نیستند، بهجای آن، یکی از این رویکردهای استراتژیک شبکهسازی را امتحان کنید.
کسب درآمد . کسب و کار اینترنتی . استارتآپ . جذب سرمایه . شبکهسازی . شبکهسازی در استارتآپ . کارآفرین تازهکار . کسب و کار
تاثیر برونسپاری بازاریابی دیجیتال در کسب و کارهای کوچک و افزایش کسب درآمد
با اینکه به نظر میرسد بهترین راه برای راهاندازی و مدیریت یک کمپین بازاریابی دیجیتال، داشتن یک تیم مجرب درون سازمان باشد اما گاهی اوقات این روش میتواند منجر به موفقیت نشده و دست و پا گیر هم باشد. در دنیای امروز که تکنولوژی مدام در حال پیشرفت است، برونسپاری بازاریابی دیجیتال به متخصصان این حوزه، روز به روز بیشتر رایج شده است.اگر شما هم قصد برونسپاری کردن بازاریابی دیجیتال در کسب و کار خود را دارید، در ادامه چند دلیل برایتان آوردهایم که چرا این کار میتواند مفید باشد.
۱.برونسپاری به شما اجازه میدهد به افراد بسیار مجربتری دسترسی داشته باشید
با برونسپاری درواقع شما به یک گروه کاملا حرفهای و آموزش دیده در زمینه بازاریابی دسترسی خواهید داشت. در زمینه مارکتینگ و بازاریابی، شاخههای مختلفی وجود دارد. از طراحیهای گرافیکی گرفته تا ساختن یک اپلیکیشن و همینطور کمپینهای شبکههای اجتماعی که هر کدام نیازمند دانش به خصوصی است که اکثریت افراد حاضر در زمینه بازاریابی، در تمام این زمینهها سررشته ندارند. این یعنی شما به یک تیم از حرفهایها نیاز دارید که هر کدام از اعضای تیم بتواند بخش مختلفی از بازاریابی دیجیتال شما را دست بگیرد تا به هدف استراتژی بازاریابی خود برسید.
قاعدتا شما میتوانید یک تیم بازاریابی را استخدام کرده و درون شرکت از آنها استفاده کنید اما جمع کردن یک تیم حرفهای که در سطح جهانی دانش بازاریابی دیجیتال داشته باشند و فقط حاضر به کار کردن برای کسب و کار شما باشند، بسیار سخت و دشوار خواهدبود. در واقع شما ممکن است بتوانید نهایت یک یا دو نفر که استعداد بازاریابی خیلی خوبی داشته باشند را استخدام کنید اما قطعا این افراد نمیتوانند در همه زمینهها، بازاریابی دیجیتال کسب و کار شما را پوشش دهند.
اگر شما بازاریابی دیجیتال خود را برونسپاری کنید، شانس این را دارید که بهترین گرافیست، بهترین تولید کننده محتوا و همینطور بهترین ادمین برای مدیریت سایت خود را پیدا کنید. اکثر این افراد با یکدیگر کار نمیکنند و در واقع حتی ممکن است از نظر جغرافیایی، هر یک در گوشهای از دنیا حضور داشته باشد. ولی در نهایت همه آنها میتوانند برای شما روی یک پروژه کار کنند و شما نیز به این ترتیب از مهارت، دانش و تجربه آنها نهایت استفاده را ببرید.
۲.صرفهجویی در هزینه با برونسپاری کردن بازاریابی دیجیتال
به طور کلی شما با برونسپاری کردن دیجیتال مارکتینگ، در هزینههای خود صرفهجویی خواهید کرد. احتمالا به دلیل برونسپاری کردن بخش بازاریابی دیجیتال، افرادی که برای اینکار پیدا خواهید کرد حقوق بالایی از شما طلب خواهند کرد. چرا که طبیعتا شما سراغ بهترین افراد حاضر در این زمینه رفتهاید اما جالب است بدانید با وجود درخواست حقوق بالا نسبت به نیروهای داخلی، همچنان شما در هزینههای کلی صرفه جویی خواهیدکرد.
برای مثال لازم نیست برای این افراد بیمه تامین کنید یا در زمان مرخصی برایشان حقوق رد کنید. حتی لازم نیست همچون نیروهای درون شرکت، برای این افراد نیز کلاسهای خصوصی جهت آشنایی با جدیدترین تکنولوژیها و روشهای موجود برگزار کنید. همچنین لازم نیست برای این افراد کامپیوتر یا تجهیزات تهیه کنید تا پروژه را به شما تحویل دهند. اینها همه هزینههایی هستند که عموما برای نیروهای درون شرکت خود باید پرداخت کنید اما با برونسپاری کردن پروژههایی همچون بازاریابی دیجیتال، از این هزینهها آسوده خواهیدبود.
۳.با برونسپاری کردن بازاریابی، روی کسب و کار خود بیشتر تمرکز کنید
شما وقت و انرژی بیشتری برای تمرکز روی کسب و کار اصلی شرکت خواهید داشت. بیزنس شما بازاریابی دیجیتال نیست و کارمندانتان هم بازاریاب حوزه دیجیتال نیستند. اگر شما تیم بازاریابی را درون شرکت داشته باشید، بدون شک آنها روی دیگر کارمندانتان تاثیر گذار خواهند بود و ناچارا آنها را هم وارد وادی بازاریابی میکنند. اساسا کارمندان شما بلد نیستند چطور بازاریابی کنند و تلاش آنها برای کمک به تیم دیجیتال مارکتینگ نه تنها نمیتواند مفید باشد، بلکه وقتگیر هم بوده و روند توسعه کسب و کار شما را کند میکند. حتی اگر در بخش دیگری از شرکت مشکلی به وجود بیاید، این موضوع میتواند روی تیم بازاریابی حاضر در شرکت هم تاثیر گذار باشد و آنها را از هدف اصلی دور کند. با این اوصاف به سادگی میتوانید با برونسپاری کردن بخش بازاریابی، از هدر رفتن وقت و انرژی کارمندان حاضر در شرکت جلوگیری کنید.
اکثر کسب و کارهای کوچک فکر میکنند که به تنهایی میتوانند تمام کارها را خودشان انجام دهند در صورتی که گاهی اوقات بهتر است روی درآمدزایی تمرکز بیشتری داشته باشند تا تسکهای روزانه بازریابی! بازاریابهای حرفهای میتوانند تمامی نیاز آنها در این زمینه را به خوبی پاسخگو باشند و خروجی بسیار بهتر از افراد آموزش ندیده حاضر در شرکت ارائه دهند. زمانی که شما کارهای بازاریابی شرکت خود را برونسپاری کرده و به افراد حرفهای واگذار میکنید، کیفیت کار شما بدون از بین رفتن تمرکزتان روی دیگر بخشهای کسب و کار، بالا میرود و در عین حال، هم خود شما و هم کارمندانتان، در بخشی که بهترین هستید فعالیت خواهیدکرد.
اگر در حال حاضر با این تصمیم رو به رو شدهاید که بخش مارکتینگ و مخصوصا بازاریابی دیجیتال خود را برونسپاری کنید یا نه، باید منابع و هزینههای کسب و کار خود را مرور کنید. اگر فکر میکنید کارمندان شما با تمرکز روی بیزنس اصلی شرکت موفقتر خواهندبود، پس بهتر است سراغ بهترینهای بازاریابی برای برونسپاری کردن این بخش از کسب و کار خود بروید.
کسب درآمد . کسب و کار . بازاریابی . بازاریابی دیجیتال . برونسپاری . رشد کسب و کار . کسب و کار کوچک