کارما ، قانون کارما ، همه چیز درباره کارما
ممکن است از خود پرسیده باشید، “کارما چیست و چگونه کارما بر زندگی شما تأثیر میگذارد؟” همه شما با کارما کم و بیش آشنا هستید و روزانه این واژه را حتی چندین بار میشنوید. کارما مفهومی است با چند تعاریف، به ویژه در آیین هندو و بودیسم است. گفتههای رایج “آنچه میگذرد به اطرافتان میآید” و “آنچه میکارید، همان چیزی است که درو میکنید” نمونههای عالی از نحوه عملکرد کارما هستند. بیاید بررسی کنیم که علامت کارما چیست و قوانین آن کدامند. اگر مشتاقید که بدانید Karma چیست با ما همراه باشید.
قانون کارما چیست؟
سوال مهم این است که کارما یعنی چه؟ کارما به زبان ساده به عنوان قانون علت و معلول شناخته میشود؛ با کارما، مسیر عمل از خودگذشته یکسان نیست؛ در حالی که اولی به این اصل اشاره دارد که هر علتی دارای اثر مساوی است، دومی مربوط به انجام وظیفه به صورت منفصل است.
رعایت کارما اختیاری نیست، بلکه اجباری است. همه باید این قانون را رعایت کنند. میتوان گفت که این قانون علت و معلول معادل معنوی قانون حرکت نیوتن است که میگوید برای هر عملی، عکسالعملی برابر و مخالف وجود دارد. کارما از آنجایی که طبیعت جهانی دارد، بیطرف است. به نفع یا علیه کسی تعصب ندارد. انواع کارما عبارتند از:
- کارمای مسدودکننده معرفت یا گیاناورنیا
- کارمای مسدودکننده ادراک یا دارشاناورنیا
- کارمای حس آور یا ودانیا
- کارمای توهم یا مهنیا
- کارمای تعیینکننده طول عمر یا آیو
- کارمای سازنده بدن یا نعم
- کارمای تعیینکننده موقعیت یا گوترا
- کارمای مسدود کننده قدرت یا آنتارای
قانون کارما از کجا منشا می گیرد؟
بعد از بررسی اینکه معنی کارما چیست حالا باید بدانیم که از کجا نشات میگیرد. کارما که یک کلمه سانسکریت است، به معنای عمل، کار یا کردار است و به مجموع تمام اعمالی اطلاق میشود که فرد از طریق ذهن، گفتار یا بدن خود چه در این زندگی و چه در زندگیهای قبلی انجام داده یا بیان کرده است.
کارما همچنین به اصل معنوی علت و معلول اشاره دارد که بیان میکند یک عمل همیشه با پیامدهای خود همراه است. نتیجه یک عمل در ذات خود عمل است. هیچکس نمیتواند از آثار اعمال او فرار کند.
نماد کارما اتفاقاتی است که برای شما رخ میدهد. هر کار خوب یا بدی که فرد از طریق افکار، کلمات یا حواس خود انجام میدهد، پاسخی معادل ایجاد میکند که دیر یا زود، به یک شکل دیگر یا همان شکل به او بازمیگردد. همانطور که کسی بکارد، درو خواهد کرد. این آموزه که به عنوان چرخه کارمایی شناخته میشود، زندگی فرد را برای همیشه اداره میکند.
کارما در مکتب هندوئیسم
مردم هندو به ویژه از هند و نپال مفهوم متفاوتی از کارما دارند. در هندوئیسم، کارما به معنای واقعی کلمه به اصل جهانی کنش و واکنش، علت و معلول اشاره دارد و معتقد است که بر تمام آگاهیها حاکم است. بسیاری از مردم هندو معتقدند که این یک اراده آزاد است که سرنوشت خود را بسازیم.
مطابق با وداهای هندو، اگر ما خوبی را پرورش دهیم، در عوض خیر خواهیم گرفت و اگر بد را پرورش دهیم، در عوض شر خواهیم گرفت. وداهای هندو متون بزرگی هستند که از هند باستان سرچشمه میگیرند که قدیمیترین لایه ادبیات سانسکریت و قدیمیترین کتاب مقدس هندوئیسم را تشکیل میدهند که گفته میشود یکی از خدای تثلیث، برهما را خلق کرده است.
کارما در مذهب بودیسم
اساساً دو مفهوم از بودیسم وجود دارد. کارما و کارمافالا؛ این دو مفهوم توضیح میدهند که چگونه اعمال و کردار ما را به تولد دوباره در سامسارا متصل نگه میدارد، در حالی که مسیر بودایی که در مسیر نجیب هشتگانه توضیح داده شده است، راه خروج از سامسارا را توضیح میدهد. سامسارا در لغت به معنای وجود چرخهای یا حرکت مداوم است.
کارما در مکتب سیکسیم
سوال این است که در کتب سیکسیم کارما چیست؟ قوم سیک به طور برجسته در منطقه پنجاب هند یافت میشود؛ اما جامعه سیک در همه قارههای موجود، به ویژه در کانادا نیز وجود دارند. سیکیسم معتقد است که همه چیز تحت فرماندهی عالی یا هوکام انجام میشود. مردم سیک به دو نوع کارما اعتقاد دارند: دوکریت کارما و سوکریت کارما؛ دوکریت کارما به معنای فکر کردن در برابر فرمان برتر و سوکریت کارما به معنای برعکس یا بهتر است بگوییم در هوکام راه رفتن است.
کارما در مکتب جینیسم
برخی از مردم هند از آیین جین پیروی میکنند که توسط بیست و چهار مروج ایمان که به نام تیرتانکاراس نیز شناخته میشوند، تعلیم داده شدند. برخلاف هندوها که کارما را صرفاً به عنوان یک قانون طبیعت میدانند، جینها کارما را با اشاره به روح به عنوان خاک رس به گلدان میدانند.
کارما در دین اسلام
برداشت کامل از نتایج اعمال همیشه در این زندگی اتفاق نمیافتد؛ اما به همین دلیل است که قضاوت الهی پس از مرگ با عدالت کامل وجود دارد. خداوند متعال میفرماید: «و هر کس [در زندگی] ذرهای نیکی کند، آن را [در روز قیامت] خواهد دید و هر کس ذرهای از کار بد کند، آن را خواهد دید.»
اما در دین اسلام این اعمال نیست، بلکه رحمت و عدالت خداوند است که سرنوشت هر فرد را تعیین میکند.
اهمیت کارما در روانشناسی چیست؟
بیاید بررسی کنیم که کارما چیست و تاثیرات کارما در روانشناسی را با یک داستان بررسی کنیم تا آن را بهتر درک کنید. “اگر کسی قرار است زندگی من را تجربه کند چرا او من هستم؟“
وس نیسکر، کمدین بودایی به شوخی میگوید. زمانی که من یک زن جوان بودم، از مفهوم کارما هم شیفته و هم اذیت میشدم. همه کسانی که میشناختم و زندگیهای گذشتهشان را به یاد میآوردند، در مقطعی یک شاهزاده خانم در مصر یا یک پادشاه اروپای قرون وسطایی بودند (و هرگز یک زن روستایی در اندونزی یا یک چوپان آمریکای جنوبی نبودند).
وقتی مردم ادعا میکردند که در زندگی گذشتهشان کار وحشتناکی انجام دادهاند، من را آزار میدهد؛ زیرا در حال حاضر رنج میبردند. نمیتوانستند باردار شوند، از مشکلات رابطهای مستمر اذیت میشدند یا مبتلا به سرطان یا نوع دیگری از بیماریهای لاعلاج بودند. اصول عمیقتر کارما با من صحبت کرد، اما بیشتر توضیحاتی که میشنیدم سطحی و بیش از حد خطی به نظر میرسید؛ بنابراین من کاری را انجام دادم که هر دانشجوی روحانی و نویسنده جوان کوشا انجام میداد. به هر معلم معنوی یا یوگی که در سفر ملاقات میکردم نزدیک شدم و از آنها پرسیدم: کارما چیست؟
اهمیت کارما در اخلاق مداری
از نظر شما یک فرد اخلاقمدار کیست؟ با شناختی که از کارما پیدا کردیم، فرض کنید که شما فردی اخلاقمدار هستید و به اخلاقیات خود اهمیت میدهید. یک فرد خوشبرخورد با اخلاقی برتر، حال آیا زندگی شما روبهرشد و در مسیر رسیدن به آرامش نخواهد بود؟ قطعاً اخلاقمداری تاثیر بسزایی در کارمای شما خواهد داشت، فقط کافی است کمی به آن فکر کنید.
انواع مختلف کارما چیست؟
حال که پاسخ قانون کارما چیست را یافتید، باید با انواع آن آشنا شوید. در این قسمت از مقاله به بررسی انواع مختلف کارما خواهیم پرداخت تا با ۸ نوع مختلف آن آشنا شوید.
کارمای مسدودکننده معرفت یا گیاناورنیا
در بیان انواع کارما بهتر است با اولین گزینه آشنا شوید. گیان به معنای دانش و آورنیا به معنای لایهای از انسداد است. کارمایی که مانع دانش و قدرت حافظه فرد میشود، کارما گناناوارنیا نامیده میشود. این کارما به مانند حجابی که جلوی رویت چهره را میگیرد مانع شناخت روح میشود.
کارمای مسدودکننده ادراک یا دارشاناورنیا
این کارما شناخت ادراک را از انسان میگیرد. به عبارتی مانند نگهبانان قلعهای عمل میکنند که جلوی مردم را میگیرند تا پادشاه خود را نبینند.
کارمای حس آور یا ودانیا
کارمای حس آور یا ودانیا بسیار خطرناک است. این کارما مانند چشیدن طعم شیرین عسل از روی تیغی برنده است. شاید شیرینی عسل را تجربه کنید، اما زبانتان را خواهد برید.
کارمای توهم یا مهنیا
این کارما به عبارتی کارمای جذب نام میگیرد و به مانند زنبوری که مجذوب یک گل میشود، باعث میشود تا دیگران مجذوب شما شوند و در این توهم بمانند.
کارمای تعیین کننده طول عمر یا آیو
مانند زنجیرهایی که یک زندانی را در قفس زندان نگه میدارد، این کارما انسان را در یک جهان مانند تولد در این دنیا گرفتار میکند.
کارمای سازنده بدن یا نعم
این کارما کمی عجیب بهنظر میرسد. کارمای نعم تعیین کننده این است که هر روح در کدام کالبد یا بدن قرار بگیرد و وارد دنیا شود.
کارمای تعیین کننده موقعیت یا گوترا
تعیین اندازه و ارتفاع سفال بستگی به سفالگر دارد. تعیین کننده جایگاه و مقام انسان هم برعهده کارمای گوترا است که انسان را در چه جایگاهی قرار دهد.
کارمای مسدود کننده قدرت یا آنتارای
وظیفه خزانهدار قصر این است که از خرج اضافی یک خزانه جلوگیری کند. کارمای آنتارای قدرت روح را در بند نگه میدارد. اگر روح فاقد این کارما باشد، قدرتی بیپایان خواهد داشت.
انواع قوانین کارما چیست؟
همه چیز انرژی هستند از جمله جرم، که انرژی متراکم است. انرژی را نمیتوان ایجاد کرد یا از بین برد؛ فقط میتواند از یک شکل انرژی به شکل دیگر تبدیل شود (E=Mc²). افکار، نیت و عواطف، انرژی در حرکت هستند و از طریق آن انرژی کارما آشکار میشود؛ بنابراین زندگی، خوب، بد یا بیتفاوت است. در ادامه 16 قانون کارما بیان شده است. همانطور که در معادله انیشتین E=Mc² است، در اینجا نحوه تبدیل منفی (بد) به مثبت (خوب) نوشته شده است.
قانون نیت
قانون بزرگ یا قانون علت و معلول که برخی به آن قانون نیت میگویند. طبق این قانون، هر انرژی که از خود بیرون میدهید (از طریق نیات، افکار، احساسات، اعمال)، در ادامه دریافت میکنید. هر چه بکارید درو می کنید. اگر دوست دارید مهربانی را به زندگی خود جذب کنید، مهربان باشید. این قانون ساده، در عین حال موثر است.
قانون تحسین
اگر میخواهید اتفاقی در زندگیتان بیفتد باید پس از تحسین، عمل کنید. در حالی که انرژیای که از طریق نیات، افکار و احساسات ایجاد میکنید، قدرتمند و ضروری است، اگر این کار را نکنید، کارساز نخواهد بود. رسیدن به یک هدف، علاوه بر نیت خوب، افکار و احساسات، به کار و سرسختی نیاز دارد.
قانون مسئولیت پذیری
این اشتباه توست، کارما چنین میگوید. قانون این است که شما باید مالک اتفاقاتی باشید که در زندگی برای شما میافتد. در موفقیتها، ذهنیت فرد برای سرزنش دیگران حذف میشود. خوب یا بد، همه چیز تقصیر شما و مسئولیت شماست.
قانون تکرار
گذشته، حال و آینده همه یکی هستند. جایی که در حال حاضر هستید نتیجه همه اقدامات قبلی است. جایی که فردا خواهید بود شامل اقدامات امروز و فردا نیز میشود. همه چیز به همه چیز متصل و مکرر است. نحوه رفتار شما با همه به نوبه خود نحوه برخورد با شماست. چه جالب، اغلب، کسی پیوند کارمایی را جز در گذشته نمیبیند. با این حال، همیشه وجود دارد.
قانون بخشش
خشاز هر دست بدید، از همان دست میگیرید. اگر میخواهید در دنیایی بخشندهتر زندگی کنید، پس بیشتر بخشنده باشید. اگر میخواهید در دنیایی آرامتر زندگی کنید، به ایجاد آرامش برای دیگران کمک و زندگی را برای خود و اطرافیانتان آرامتر کنید.
قانون رهایی
قانون رهایی را برخی مهمترین قانون کارما میدانند. این قانون بیانگر این است که اگر کار مثبتی انجام میدهید، به فکر پاداش آن نباشید. کارهای خوب و مفید ما باید در جهت تسکین روح انجام شوند، نه فقط برای رسیدن به پاداش باشند.
قانون اهمیت
هر کمکی که میکنید یا نمیکنید، چه خوب یا بد، مثبت یا منفی، بر جهان تأثیر میگذارد. با درک این موضوع، باید برای یافتن راههایی برای مشارکت مثبت تلاش کرد. به اشتراک گذاشتن این هدیه باعث تحریک کارمای خوب میشود.
قانون صبر
کارما گاهی آنی است و اغلب اوقات نیست. فرد باید با استواری به اصول کارمایی نیت خوب، افکار خوب، احساسات خوب و اعمال خوب پایبند باشد. اگر فردی در انرژی خروجی خود (نیت، افکار، احساسات، اعمال) متزلزل باشد، زمان بیشتری طول میکشد تا کارما آشکار شود.
قانون تغییر
تاریخ تکرار خواهد شد تا زمانی که شما رییس شد بگیرید که تکرار را متوقف کرده و تغییر کنید. این نیازمند شناخت حلقه و اقدام برای شکستن آن در جهت ایجاد آیندهای جدید و بهتر است.
قانون حضور
اگر در گذشته سکونت داشته باشید، در آن جا زندگی خواهید کرد. در آغوش گرفتن زمان حال به معنای تجربه لحظه است که با تمرکز بر طعم، بینایی، صدا و لامسه به بهترین وجه انجام میشود. حواس ما این امکان را میدهد که اکنون، تنها وجود واقعی را تجربه کنیم.
قانون تمرکز
روی یک چیز تمرکز کنید. هر چه بیشتر روی چیزی تمرکز کنید، مقدار بیشتری از آن را دریافت خواهید کرد. بر روی ارتعاشات بالا مانند عشق، صلح و هماهنگی تمرکز کنید و بیشتر از آنها دریافت خواهید کرد.
قانون اتفاق
قانون اتفاق بنا بر اسمی که دارد، بیانگر این است که هیچ چیز در این هستی، اتفاقی نیست. این قانون در تلاش است تا از هر رویدادی در زندگی، سرنخی را به ما بدهد. سرنخی برای رسیدن به زندگی بهتر و آرامش روحی که ما به دنبال آن هستیم.
قانون مشارکت
در قانون مشارکت کارما آمده است که اثر دسته جمعی یک کار بیشتر از انجام انفرادی آن است. هرچه تعداد افراد دستاندرکا در رویداد بیشتر باشد، انرژی مثبتی که دریافت خواهید کرد،بیشتر خواهد بود.
قانون تواضع
فروتنی یا تواضع، دیدگاه متواضعانه و متعادل نسبت به خود در مقابل احساس هذیانی ناسالم از خودبزرگبینی است. واقعیت فعلی شما نتیجه اعمال گذشته شماست. آیا شما متواضع هستید یا فقط وانمود میکنید که هستید؟ اگر باید به موفقیت خود در رسانههای اجتماعی افتخار کنید، شاخص فروتنی خود را دوباره بررسی کنید. بهتر است فروتنی خود را افزایش دهید.
قانون اندیشه
این قانون برای شما آشنا بنظر میرسد. ذهن جایگاه بزرگی در انسان دارد و به اندیشه و تفکر انسان کمک بسزایی میکند؛ اما افراد زیادی از آن بهره نمیبرند. این قانون بیانگر رخ دادن اتفاقاتی است که شما به آن میاندیشید. اگر تفکرات مثبتی در ذهن پرورش دهید، مطمعن باشید اتفاقات مثبتی نیز انتظار شما را میکشند.
قانون محبت
بازخورد محبت توسط انسانهای مهربان قابل کتمان نیست. ابراز محبت به انسانها، حیوانات، گیاهان و… محبت و آرامش قلبی را به زندگی انسان برمیگرداند. اگر محبت کنید، محبت خواهید دید و زندگی روشنی خواهید داشت.
قوانین کارما چگونه عمل میکنند؟
رایجترین تصور غلط این است که «سرنوشت» به همان شیوه کارما عمل میکند. به هر حال، این چنین نیست. اگر کار بدی انجام میدهید، به این معنی نیست که اتفاق منفی برای شما رخ میدهد تا متعادل شود. کارما نیرویی در درون ماست که میتوانیم از آن برای خوب یا بد استفاده کنیم.
درست مانند جاذبه بر جهان فیزیکی، کارما نیز بر قلمرو الهی حاکم است. نحوه عملکرد کارما از طریق مسئول دانستن ما در قبال اعمال و به طور خاص، برای اهدافمان است. فرآیند کارمایی چیزی بیش از انرژی نیست. این محصول افکار و رفتار عمدی ماست. ما تحت تاثیر انرژیای که در حال حاضر و در آینده تولید میکنیم، خواهیم بود. ربطی به پاداش یا تنبیه افراد ندارد. کارما بیطرف است و ما بر آن قدرت داریم.
سخن پایانی
در این مقاله معنی کارما مورد بررسی قرار گرفت و حتی تمامی ۱۶ قانون کارما بیان شد تا به شکل کامل با آن آشنا شوید. Karma حتی ممکن است که بر تقویت حافظه کوتاه مدت و اینکه سلف استیم چیست نیز تاثیرگذار باشد و شما را به سمت نیکی هدایت کند. امیدواریم این مقاله پاسخ دقیقی به سوالات ذهن شما باشد.
سوالات متداول
۱- آیا کارما به صورت واقعی کار میکند؟
شما مسئول اعمال و عواقب خود هستید. از آنجایی که کارما مبتنی بر قصد است، اتفاقات تصادفی در عدالت کارمایی یا پیامدها به حساب نمیآیند.
۲- آیا کارما هرگز متوقف خواهد شد؟
شما در چرخه کارما که ما آن را چرخ تولد و مرگ مینامیم که هرگز پایان نمییابد، در حال تکامل هستید.
۳- کارما چیست؟
جوابهای متعددی وجود دارد اما قانون Karma را در یک تعریف بسیار ساده میتوان به قانون «علت و معلول» نسبت دارد. به این ترتیب هر کاری که ما در طول زندگی خود انجام میدهیم علت است و معلولی در پی دارد.
۴- قانون کارما برای شادی کدام است؟
کنجکاوی و گرایش ما نسبت به هر قانون یا موضوع تازهای برای دست یافتن به شادی و ثروت بیشتر در زندگی است. که این قانون ها شامل: قانون نیت، قانون تحسین در Karma، قانون رهایی، قانون تغییر، قانون تمرکز در کارما و… میباشد.
۵- دیدگاه اسلام درباره قانون کارما چیست؟
- اعتقاد به Karma نقض اراده پرودگار است!
- دامن گیر شدن حیات یک جسم در گرو اعمال یک جسم دیگر
- توبه کردن در قانون کارما جایی ندارد!
- اعتقاد به Karma، اختیار و اراده انسان را زیر سوال میبرد.
آموزش شیوه برنامه ریزی روزانه ، گام های نوشتن برنامه روزانه
برنامه ریزی روزانه در واقع نوعی نقشهبرداری از فعالیتهای روزمره فرد است. برنامه ریزی روزانه میتواند شامل نوشتن یک چک لیست، داشتن لیست کارها، تصمیمگیری در مورد اینکه چه وعدههای غذایی باید بخوریم یا چه مقدار پول میتوانیم هزینه کنیم و سایر مسائل روزمره است که برای ما اهمیت ویژهای دارند.
اگر شما فردی هستید که معمولاً روزهای شلوغی را پشت سر میگذارید و مدیریت زمان برایتان از اهمیت بالایی برخوردار است، آموزش برنامه ریزی روزانه میتواند زندگیتان را متحول کند.
برنامه ریزی روزانه چیست ؟
گاهاً با شلوغ شدن زندگی روزمرهمان این موضوع اهمیت بالایی پیدا میکند که بتوانیم کارهای مورد نظرمان را با نظم و ترتیب انجام دهیم؛ زیرا هرگونه بینظمی و فراموش کردن این عوامل باعث افت بهرهوری و احساس خستگی طاقت فرسا در ما میشود.
از این رو پایبند بودن به اصول برنامه ریزی روزانه یکی از روشهای اثبات شدهای است که در آن افراد قادر به مدیریت مؤثرتر وقت خود هستند. شما با داشتن یک دفتر برنامهریزی که بتوانید روزانه برنامههای مهم خود را در آن یادداشت کنید دیگر امکان فراموش کردن نکات و کارهای مهم در طول روز برایتان به امری غیرممکن تبدیل میشود.
حال که متوجه اهمیت برنامه ریزی روزانه شدید باید بگویم که ما در ادامه این مقاله از دکتر ویز قرار است برای شما ۰ تا ۱۰۰ داشتن یک برنامه ی روزانه مؤثر و فواید انجام این کار را توضیح دهیم.
آموزش برنامه ریزی روزانه
انجام دادن برنامه ریزی روزانه به روش صحیح یکی از مهمترین مواردی است که شما باید به دلیل اهمیت بالایی که دارد، شیوه صحیح کار کردن با آن را یاد بگیرید.
همچنین لازم است بدانید که شما با فراگرفتن این علم و انجام دادن مداوم آن در طول روزهای زندگیتان مطمئناً در کمترین زمان به فردی بسیار موفق تبدیل خواهد شد. شما بهراحتی میتوانید با یادداشت و برنامه ریزی روزانه در اکسل، موبایل و یا حتی یک دفترچه یادداشت ساده امکان فراموش کردن نکات مهم زندگیتان را به صفر برسانید.
در ادامه ما به شما ۱۰ نکته مهم در خصوص نوشتن یک برنامه روزانه مفید و کارآمد را خواهیم گفت.
-
زود بیدار شوید و ساعتهای مشخصی را برای خواب تعیین کنید
زود بیدار شدن اولین قدم در سازماندهی کردن روز شماست. این نکته را فراموش نکنید که اگر زود بخوابید مسلماً زود هم بیدار خواهید شد. هنگامی که شما زود بخوابید و زود بلند شوید قطعاً میزان انرژی کافی برای انجام مشتاقانه فعالیتهای خود در طول همان روز را خواهید داشت و کمتر احساس خستگی خواهید کرد.
از این رو این موضوع اهمیت پیدا میکند که ساعت مشخصی را برای خوابیدن و بیدار شدن در نظر بگیرید. انجام این کار به شما کمک خواهد کرد تا روز خود را طبق برنامه مشخص شده از پیش طی کنید و سعی کنید برنامهریزیهایتان به گونهای باشد که حتماً ۸ ساعت خواب مفید را در طول روز برای خود در نظر بگیرید.
-
ادامه دهید، هر چقدر هم که دشوار به نظر برسد
اجازه ندهید که دشواری شروع برنامه ریزی روزانه مانع از ادامه کارتان شود، خود را در یک نبرد یا یک چالش در نظر بگیرید آیا باخت را میپذیرید؟ مطمئناً نه … پس ادامه دهید و در برابر تمام دشواریهای پیش روی خود مقاومت کنید و بدانید که به محض رسیدن به موفقیت از تلاشهای امروزتان راضی خواهید بود.
-
سرگرمی را نیز در لیست برنامههای خود بگنجانید
این موضوع مهم است که ساعاتی را در برنامه روزانه خود به سرگرمی و خوشگذرانی اختصاص دهید، خصوصاً در برنامه ریزی روزانه برای نوجوانان. این امر باعث میشود تا شما بتوانید بهتر و قویتر روی کارهای جدی که نیاز به تلاش و تمرکز زیادی دارند؛ مانند مطالعه، کار و سایر کارهای ضروری دیگر متمرکز شوید.
میتوانید در ساعات مختص به سرگرمیتان به انجام تفریحاتی مانند؛ فیلمدیدن، رمان خواندن، یادگیری زبان جدید، صحبت با یک دوست و پیادهروی بپردازید. هر کاری که باعث خوشحالی شما در آن لحظه میشود و شما را از استرسی که در طول روز با آن روبرو بودید دور میکند، میتواند برای قرار گرفتن در این لیست مناسب باشد.
-
چشم اندازی از روز بعد خود را تصور کنید
شما برای رسیدن به هدفی هر چقدر هم که ساده باشد ابتدا باید چشمانداز درستی از آن داشته باشید. اولین کاری که باید برای سازماندهی کردن روز خود انجام دهید ایجاد یک تصویر واضح از کاری است که قصد انجام آن را در آن روز دارید، پس بدون وارد کردن جزئیات و یا نوشتن برنامه تنها یک لیست سریع از هر آنچه که شما میخواهید در روز موردنظر انجام دهید را در ذهنتان تجسم نمایید.
-
ساعت مشخصی را به استفاده از اینترنت اختصاص دهید
همانطور که میدانید اینترنت این روزها تبدیل به عضوی جدانشدنی از زندگی ما تبدیل شده است، به گونهای که شما به قصد چک کردن پنج دقیقهای اینستاگرام گوشی خود را بر میدارید و ناگهان متوجه میشوید که ساعتها مشغول کار کردن با آن هستید. حال شما باید به منظور جلوگیری از این اتفاق و نوشتن یک برنامه ریزی روزانه دقیق، ساعت مشخصی را به استفاده از این تکنولوژی اختصاص دهید و میزان حق استفاده خود را از آن مشخص نمایید.
-
روز خود را به مراحل مختلف تقسیم کنید
تقسیم روز به صورت مرحلهای یکی از اقدامات آسان برای سازماندهی کردن هدفمند روز شماست که هدف از انجام این کار پایبند کردن خود به انجام دقیق مسئولیتهای تعیین شده در طی برنامههای روزانه است.
شما میتوانید روز خود را در برنامهتان به روشی مناسب تقسیم بندی کنید، اما این موضوع را نیز در نظر بگیرید که بهتر است که ابتدای روز را به انجام کارهایی مانند، مطالعه و هر آنچه به تمرکز بیشتر نیاز دارند اختصاص دهید زیرا ابتدای روز تمرکز شما بیش از هر ساعت دیگری است؛ پس بهتر است تا مطالعات را در ابتدای روز و پرداختن به سرگرمی و خوشگذرانی را به پایان روز انتقال دهید.
-
همه چیز را در اطراف تان سر و سامان بدهید
انجام این کار نه تنها زندگی شما را تسهیل میکند بلکه باعث میشود که احساس راحتی و آرامش نیز داشته باشید. بنابراین سعی کنید تا همواره همه چیز را در اطراف خود سازماندهی کنید تا بتوانید خود را جمع کنید و افکار و برنامههای روزانه خود را به درستی و موبهمو اجرا نمایید. همانطور که شما عزیزان میدانید انجام دادن کارهای روزانه در یک محیط آشفته اصلاً کار درستی نیست و باعث پرت شدن حواس شما میشود. پس سازماندهی کردن و نظم بخشیدن به محیط اطرافتان به گونهای مثبت باعث سرعت بخشیدن به انجام اموراتتان میگردد.
-
نه گفتن را بیاموزیم
یکی از عواملی که مانع برنامه ریزی برای اجرا شما میگردد به تعویق انداختن کارهای روزانه برای فردا بهدلایل غیرضروری است. این بهتعویق انداختنها باعث میشود تا تمام تلاشهایی که در طول روزها و ماهها انجام دادهاید از بین برود، بنابراین باید به دنبال راهی برای مقابله با هرگونه به تعویق افتادن برنامههایتان باشید.
یادتان باشد که همین تعللهای کوچک میتوانند باعث جمع شدن کارهای شما گردند و برنامه شما را به کلی از ریتم روزانه خارج کرده و خراب کنند. گاهی دوستانتان از شما درخواستهای وقتگیری میکنند که شما علیرغم خواسته قلبیتان برای انجام دادن آن کارها در رودربایستی قرار میگیرید و مجبور به قبول کردن آن کارها میشوید، در حالی که غرق در انجام وظایف و مسئولیتهای مرتبط با خود هستید.
بدون شک این رفتار بسیارغلط است، زیرا باعث جمع شدن وظایف شما میگردد. جمع شدن وظایف شما در واقع به این معنی است که مجبور خواهید شد در روزهای آینده تحت فشار و تنش بسیار بالایی اقدام به انجام کارهای عقب افتادهتان بکنید که قطعاً کیفیت کارتان را نیز کاهش خواهد داد، پس از همین حالا یاد بگیرید تا به کارهای غیرضروری «نه» بگویید و بدانید که نه گفتن بهاین معنا نیست که شما به دوستیتان اهمیت نمیدهید و یا آدم بیادب و گستاخی هستید، بلکه به این معنا است که شما کارهای خود را در اولویت قرار میدهید.
-
اندکی به خودتان سخت بگیرید
چه میشود اگر برای مدت اندکی با خودتان سختگیر باشید، ممکن است در ابتدا احساس ضعف انرژی و عدم اشتیاق کنید و به عقبنشینی کردن فکر نمایید، این احساسات و افکار در ابتدای کار امری کاملاً طبیعی و مورد انتظار هستند و لازم نیست نسبت به آنها نگران باشید.
تمام چیزی که شما باید از خود انتظار داشته باشید و نسبت به آن اندکی سختگیری کنید این است که در برابر این تمایل به تسلیم شدنها مقاومت کنید و به خودتان یادآوری کنید که اگر بتوانید روزهایتان را به طور پیدرپی در قالب یک برنامه مشخص تنظیم کنید میتوانید در سایر جنبههای زندگی نیز به موفقیت برسید. حال این موفقیت میتواند شامل پیشرفت در برنامه ریزی تحصیلی، کاری و یا در هر زمینه دیگر باشد.
-
در پایان روز به خود پاداش دهید
پاداش دادن به خود یکی دیگر از روشهای مؤثر در ایجاد انگیزه برای ادامه دادن به مسیرتان است، زیرا انجام این کار به شما کمک میکند که در عین سخت بودن آن بتوانید با انگیزه و اشتیاق آن را ادامه دهید و به این زودیها تسلیم خستگی و سختی راه نشوید. همچنین انجام دادن این کار باعث میگردد تا میزان دشواری کار برای شما کاهش پیدا کند و انگیزهتان برای به اتمام رساندن روزانه برنامهتان هر روز بیش از پیش تقویت گردد. پس برای باقی ماندن بر روی برنامه ریزی روزانه خود انجام دادن این کار میتواند بسیار کمک کننده باشد.
اهمیت اصول برنامه ریزی روزانه
۳ نکته ارائه شده در زیر به شما نشان میدهد که چرا برنامه کارهای روزانه برای نوجوانان و بزرگسالان در راه رسیدن به موفقیت از اهمیت بالایی برخوردار است.
- برنامهریزی میتواند میزان استرس شما را بسیار کاهش دهد. در اصل نداشتن برنامه ریزی روزانه علت استرس بیش از حد در افراد میشود. در واقع داشتن یک برنامهریزی مناسب از جهتی باعث آرامش خاطر شما میشود که به شما این اعتماد را میدهد که از قبل یک برنامه عملی برای رسیدن به اهدافتان تنظیم کردهاید و اهداف شما ۱۰۰% قابل تحقق هستند.
- برنامهریزی به شما کمک میکند تا در برابر موانع پیش رو کاملاً آماده باشید، زیرا بخشی از اهمیت داشتن یک برنامه مناسب در این است که به شما فرصتی میدهد تا هرگونه پیش آمد تصادفی را از قبل در نظر بگیرید و برای مقابله با آن نقشه طراحی کنید.
- برنامهریزی همچنین بهعنوان روشی برای ارزیابی پیشرفت شما در حین کار تلقی میگردد. برنامهریزی فعالیتهای روزانه و هفتگی شما را در طی روزها و هفتههای گذشته به وضوح نشان میدهد و به شما این امکان را میدهد تا بررسی کنید که طبق برنامه خود پیش رفتهاید یا خیر؟
معرفی ۶ مزیت نوشتن برنامه روزانه
شاید تاکنون با اصول برنامه ریزی روزانه به طرز صحیح آشنا شده باشید اما ممکن است هنوز مزایای آن را کشف نکرده باشید به همین دلیل در این بخش از مقاله قرار است تا شما را با ۶ تا از مهمترین مزایای برنامه ریزی روزانه آشنا کنیم.
-
به مدیریت زمان کمک میکند
اگر در طول روز و هنگام انجام دادن فعالیتهایتان گمان میکنید که وقت کافی برای انجام همه آنها ندارید، به این دلیل است که شما مدیریت زمان را به طور مؤثر انجام ندادهاید. این اتفاق زمانی رخ میدهد که شما کارهایتان را با بازیگوشی انجام دادهاید و از انجام یک کار به کار دیگر پریدهاید. استفاده کردن از یک برنامه ریزی روزانه به شما این امکان را میدهد تا هر کاری را در تاریخ و زمان معین و مقرر شده به درستی به انتها برسانید.
-
بازده بیشتری دریافت کنید
داشتن یک برنامه روزانه صحیح شما را ترغیب میکند تا بهطور مؤثرتر و کارآمدتر کارهای خود را به انتها برسانید و به سمت کارهای تعیین شده بعدیتان در لیست برنامههایتان حرکت نمایید. حال این کارها میتواند شامل نظافت منزل یا کار بر روی پروژهای باشد که در مدرسه یا محل کار به شما محول شده است. شما با استفاده از یک برنامهریزی صحیح میتوانید بهرهوریتان را بهبود ببخشید.
-
شما را از تنش و استرس نجات میدهد
همانطور که قبلاً نیز برایتان ذکر کردهایم استرس اشکال مختلفی دارد، اما وجه مشترک بیشتر آنها خستگی است. شما به دلیل کمبود وقت و خواستههای زیادتان اغلب ممکن است دچار استرس شغلی شوید، همچنین تأثیرات بیرونی نیز میتوانند در سطح استرس شما تأثیرگذار باشد اما شما با داشتن یک برنامه روزانه که از قبل تعیین شده است میتوانید هر کاری را طبق آنچه که از پیش مشخص شده است انجام دهید و دیگر از شر هر گونه استرس و تنش رهایی پیدا کنید.
-
فواید زیادی برای سلامتی دارد
برنامهریزی از راههای مختلف میتواند به سلامتی شما کمک نماید، مثلاً شما با پیگیری برنامههای روزانهتان مانند، ورزش و رژیم میتوانید سلامت جسمی خود را کنترل نمایید و یا این که بهطور منظم به دکتر و دندانپزشکی مراجعه کرده و سلامتی عمومیتان را نیز بهبود بخشید.
-
به شما زمان بیشتری برای انجام فعالیتهای خلاقانه میدهد
از آنجا که شما با پیروی کردن از یک برنامه روزانه خاص دیگر وقت آزاد بیشتری خواهید داشت، میتوانید این وقت آزاد را به انجام امورات هنری و خلاقانهای که به آن علاقهمند هستید اختصاص دهید.
-
از تاریخچه و سوابقتان نگهداری میکند
شما با داشتن یک برنامه ریزی مرتب و یادداشت کردن روزانه آنها دیگر میتوانید هر موقع که خواستید متوجه شوید در فلان روز دقیقاً چه کاری را انجام دادهاید. برای مثال اگر تاریخ قبلی را برای انجام یک کار فراموش کردهاید میتوانید تنها با یک رجوع ساده به کتاب برنامه ریزیتان از تاریخ دقیق برگزاری آن اطلاع پیدا کنید.
نحوه برنامه ریزی روزانه با اولویت بندی
حالا که فهمیدید برنامه ریزی چه فوایدی دارد و با فواید برنامه ریزی آشنا شدید، وقت آن رسیده است تا دستبهکار شده و این حرفها را عملی کنید. برای داشتن یک برنامه ریزی روزانه مناسب، بهتر است از یک دفتر برنامهریزی استفاده کنید و کارهایی که باید انجام دهید را در آن بنویسید. این روش باعث میشود تا مغز شما کارهای لازم را با نظم و ترتیب سازماندهی کند. برای نوشتن برنامهریزی، باید مراحل زیر را طی کنید.
تعیین وقت
اولین کاری که برای داشتن یک برنامه ریزی روزانه باید داشته باشید، این است که مدتزمان وقت خود را مشخص کنید. باید به این نکته توجه کنید که در طول روز چقدر وقت دارید و چقدر هم کار دارید. این موضوع، به هدف و شغل شما هم بستگی دارد. برای مثال، اگر تمایل دارید که در موقعیت شغلی خود پیشرفت کنید، باید برنامهریزی خود را بهگونهای تنظیم کنید که برای حرفه خود زمان بیشتری اختصاص دهید. اگر قصد دارید به کارهای دیگری برسید، میتوانید زمان کمتری برای شغل خود بگذارید.
اولویتبندی کارها
کار بعدی که برای نوشتن یک برنامه ریزی روزانه باید به آن توجه کنید، اولویتبندی کارهاست. شما باید تعیین کنید که کدام یک از کارهای شما برای شما اهمیت بیشتری دارند. اگر برای نوشتن برنامه ریزی روزانه کارهای مهم خود را در اولویت قرار دهید، موجب میشود تا کیفیت و عملکرد خود را بالا ببرید و باعث موفقیت بیشتر شما خواهد شد. بهعنوانمثال، اگر شما رهبر یک تیم هستید، بهتر است مدتی از روز خود را به حل مشکلات اعضای تیم بپردازید.
نحوه برنامه ریزی روزانه درست این است که به لیست کارهای خود نگاه کرده و آنها را به سه دسته تقسیم کنید. اولین دسته، کارهای مهم، دومین دسته کارهای فوری و ضروری و آخرین دسته هم کارهایی که برای رسیدگی به اعضای تیم میشود. برای برنامه ریزی روزانه این کارها را به ترتیب اولویت انجام دهید؛ یعنی اول کارهای مهم، بعد کارهای فوری و در آخر هم کارهای مربوط به اعضای تیم.
تعیین وقت برای انجام کارها
برای داشتن یک برنامه ریزی روزانه عالی، باید وقت مناسبی برای هر یک از کارهای خود تعیین کنید. برای این موضوع، سعی کنید ساعاتی را انتخاب کنید که بازدهی بیشتری دارید مغز شما توانایی بیشتری دارد. برای مثال، برای انجام کارهای مطالعاتی و فکری، بهتر است انجام این کارها را در اول صبح قرار دهید. البته لازم به ذکر است که در روش برنامه ریزی روزانه هر شخصی با شخص دیگر متفاوت است و بازدهی هرکس در ساعات مختلف روز باهم فرق دارد.
تعیین وقت برای کارهای غیرقابلپیشبینی
اگر میخواهید یک برنامه ریزی روزانه کارآمدی داشته باشید، بهتر است برای انجام کارهای غیرمنتظره و اضطراری هم وقتی تعیین کنید. برای اینکه بدانید که چقدر در روز برای این اتفاقات اختصاص دهید، میتوانید از آموزش برنامه ریزی روزانه کمک بگیرید و از تجربه خود در زندگی استفاده نمایید.
تجزیهوتحلیل فعالیتها
یکی از مهمترین کارهایی که در پایان برنامه ریزی روزانه باید انجام دهید این است که فعالیتهایی که تاکنون یادداشت کردهاید را بهدقت تجزیهوتحلیل کنید. اگر برای این کار دچار مشکل میشود و نمیتوانید این فعالیتها را آنالیز کنید، میتوانید از یک نمونه برنامه ریزی روزانه استفاده کنید و به کمک آن، به برنامهریزی خود سروسامانی دهید.
نتیجهگیری
در طول این مقاله از دکتر ویز سعی کردیم تا برای شما از کلیات برنامه ریزی روزانه صحبت کنیم و صفر تا صد نوشتن یک برنامه روزانه صحیح را به شما آموزش دهیم، همچنین در ادامه این مقاله به شما از فواید و اهمیت و آموزش برنامه ریزی روزانه را گفتیم. نوشتن برنامه روزانه در اکسل، گوشی و یا هر دفتری ممکن است کاری بسیار ساده به نظر بیاید، اما انجام آن میتواند زمینهساز رسیدن شما به اهداف تعیین شدهتان گردد.
برخی از سؤالات رایج:
۱. برای برنامه ریزی روزانه مناسب باید به چه نکاتی توجه کرد؟
۱. زمان خواب منظم داشته باشید.
۲. کارتان را ادامه دهید.
۳. از موانع نترسید.
۴. مسیر واضحی برای خود مجسم کنید.
۲. اهمیت برنامه ریزی روزانه چیست؟
برنامه ریزی روزانه از درگیری ذهن جلوگیری می کند و از طرفی باعث صرفه جویی و دقت در وقت می شود. همچینین کارکرد افراد را در دراز مدت افزایش می دهد.
۳. چگونه برنامه ریزی باعث افزایش عملکرد میشود؟
۱. به مدیریت زمان کمک میکند.
۲. بازده بیشتری را دریافت میکنید.
۳. از استرس دور می شوید.
۴. به سلامت شما کمک میکند.
مفهوم برنامه ریزی ، آموزش بهترین روش برنامه ریزی
برنامه ریزی، یکی از مهمترین کارهایی است که انجام آن میتواند زندگی ما را در جهت رسیدن به اهدافمان هدایت کند. بدون یک برنامه ریزی صحیح، رفتن به سوی موفقیت امکانپذیر نخواهد بود. تکنیک های برنامه ریزی زیادی وجود دارد که شما میتوانید از آنها در برنامه خود بهره بگیرید، اما ممکن است هر تکنیکی برای شما مناسب نباشد.
بنابراین هرکس بسته به اهداف، سبک زندگی، شرایط و موقعیت خاص خود میتواند شیوه خاصی از روش برنامهریزی را برای زندگیاش در نظر بگیرد. در این مطلب به بررسی نکات و آموزش برنامه ریزی میپردازیم که میتواند به شما کمک کند تا به برنامه ریزی ایدهآل خود دست پیدا کنید.
برنامهریزی چیست؟
برنامه ریزی یعنی اینکه شما برای انجام کارهای خود برنامه مشخصی داشته باشید و از روی همان برنامه پیش بروید. برنامه ریزی میتواند بهصورت روزانه، هفتگی، ماهانه و یا حتی سالانه انجام شود. اما به طور کلی وقتی در مورد برنامه ریزی صحبت میشود، منظور برنامهریزی روزانه است.
برنامهریزی میتواند برای کار، تحصیل یا هر مورد دیگری انجام شود. البته این برنامه به شیوههای مختلفی هم انجام میشود که کاربردیترین روش آن، یادداشت کردن برنامه روز بعد، شب قبل از خوابیدن است. برخی دیگر از افراد نیز صبح به محض بیدار شدن از خواب، برنامه روز جاری خود را مینویسند.
ممکن است خود شما نیز تابحال از این روشهای برای برنامهریزی استفاده کرده باشید اما به احتمال زیاد، نتیجه موردنظر را دریافت نکردهاید. پس با ما همراه باشید تا نکات برنامهریزی صحیح را در ادامه با شما در میان بگذاریم. همچنین برای مطالعه بیشتر این بحث مقاله «برنامه ریزی روزانه چیست؟ | ۰ تا ۱۰۰ برنامه ریزی روزانه + فواید» را مطالعه کنید.
اهمیت برنامه ریزی کردن در زندگی
هر فردی در طول روز حدود ۱۶ ساعت وقت دارد تا به کارهای روزمره خود رسیدگی کند. برخی از افراد تمام ساعاتی که در اختیار دارند را صرف کار یا تفریح میکنند. این در حالی است که افراد باید بین یک تا چند ساعت از وقت خود را نیز به توسعه فردی، فراگیری مهارتهای تازه و رفتن به سوی اهدافشان صرف کنند.
برنامهریزی همان چیزی است که میتواند فرصت رسیدن به این مهم را در اختیار هرکسی قرار دهد. برنامهریزی به ما کمک میکند تا قدم به قدم به سمت اهداف کوتاهمدت و بلندمدت خود حرکت کنیم و در نهایت به آنها برسیم. بدون یک برنامهریزی صحیح، رسیدن به هر هدفی دستخوش اتفاقات غیرقابل پیشبینی شده و رسیدن به آنها را بیشتر از پیش به تأخیر میاندازد.
ممکن است تصور کنیم فقط افراد کنکوری به برنامهریزی نیاز دارند، اما این تصور کاملاً اشتباه است. چراکه هرکسی در زندگی اهداف، آمال و رویاهایی دارد که برای رسیدن به آنها به برنامه نیاز دارد. کوچکترین هدف زندگی یک فرد میتواند پیشرفت کاری یا عاطفی باشد که آن هم نیازمند یک برنامه ریزی صحیح است. پس برنامهریزی در هر شرایطی میتواند برای ما کمککننده باشد.
۴ مزایای برنامهریزی کردن
برنامهریزی یکی از مفاهیمی است که تنها میتوان مزیتهای آن را عنوان کرد، چراکه هیچ عیب و ایرادی به آن وارد نیست. برنامه ریزی از هر لحاظ باعث بهبود زندگی ما میشود و از جمله بهترین مزایای آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
رها شدن از سردرگمیهای روزمره
برنامهریزی به ما کمک میکند فعالیتهای روزانه خود را جهتدهی کنیم و هر روز قدم تازهای برای بهبود خود برداریم. برنامهریزی صحیح موجب میشود تا از سردرگمی خلاص شده و در پی دنبال کردن اهداف خاصی باشیم.
-
استفاده صحیح از انرژی، منابع و امکانات موجود
برنامهریزی کمک میکند تا تمام انرژي و امکاناتی که در زندگی داریم را صرف کارهای نتیجهبخش کرده و از پرداختن به کارهای بیهوده پرهیز کنیم. این در حالی است که اگر برنامهریزی نداشته باشیم، ناخودآگاه درگیر انجام فعالیتهایی میشویم که هیچ کمکی به رشد ما نمیکنند و گاهاً باعث پسرفت ما نیز میشوند.
-
پی بردن به نقاط قوت و ضعف
وقتی برنامهریزی میکنیم و طبق آن به پیش میرویم، به نقاط ضعف خود در رسیدن به اهدافمان پی میبریم. ممکن است فاصله ما تا رسیدن به یک موفقیت کاری، تنها فراگیری یک مهارت تازه باشد. به کمک برنامهای که داریم، میتوانیم به مرور این مهارت را فراگرفته و با یاری نقاط قوت خود به هدفمان برسیم.
-
سازماندهی شدن ذهن
ذهن ما روزانه هزاران موضوع متنوع را بررسی و آنالیز میکند. وقتی برنامه نداشته باشیم، ذهن ما در یک جهت نامرتبط به بررسی میپردازند، این در حالی است که برنامهریزی حتی به افکار ما نیز جهت میدهد و باعث میشود تنها به موضوعاتی فکر کنیم که در مسیر بهبود ما قرار دارند.
۱۰ نکته که قبل از برنامه ریزی باید در نظر بگیریم
کمتر کسی پیدا میشود که حداقل یکبار در زندگی خود اقدام به برنامهریزی نکرده باشد. اما معمولاً ما در اجرای برنامههای خود موفق عمل نمیکنیم. این موضوع دلایل مختلفی دارد که در قالب ۱۰ نکته آنها را بیان خواهیم کرد:
-
آشنا نبودن با ماهیت برنامهریزی
ماهیت اصلی برنامهریزی برای اکثر افراد مشخص نیست. اینکه برنامهریزی باید چگونه باشد و دقیقاً چه کمکی به ما میکند، مشخص نیست. برای پی بردن به مفهوم اصلی برنامهریزی یا «Planning» باید تعاریف موجود را مطالعه کنیم و در نهایت خود تعریفی اختصاصی برای برنامهریزی ارائه دهیم که بتواند برای ما رضایتبخش باشد.
همانطور که میدانید، در سطح وب مقالات و کتابهای برنامه ریزی pdf بسیاری وجود دارد، اما ممکن است هیچکدام از آنها نتوانند شما را به وضوح کافی در زمینه برنامهریزی برسانند. نباید این موضوع شما را بیخیال کند. باید بیشتر مطالعه کنید و خودتان هم بیندیشید تا در نهایت به تعریفی که از برنامهریزی میخواهید دست پیدا کنید.
-
کمال گرایی
کمال گرایی نه تنها در مورد برنامهریزی، بلکه در هر مورد دیگری میتواند بازدارندهترین عامل ممکن باشد. اکثر افراد میخواهند بر طبق یک برنامه کامل و بدون هیچ عیب و نقصی پیش بروند.
این افراد میدانند اما فراموش میکنند که: «هیچ انسانی در این عالم کامل نیست!» پس نباید با این انتظار خود را از مزایای بینظیر برنامهریزی محروم کنیم. بگذارید برنامهتان ناقص باشد.
هیچ اشکالی ندارد اگر در انتهای روز تمام آیتمهای برنامهتان تیک نخورند. با خودتان دوستانهتر رفتار کنید و به خود فرصت کافی برای اشتباه کردن بدهید. در برخورد با همین نقصها است که میتوانید تجربه کافی کسب کرده و در نهایت به یک برنامه کاملتر برسید.
-
عدم انعطافپذیری
گاهی چند روز طبق برنامه پیش میرویم، اما همینکه اتفاق ناگهانی رخ میدهد، از دنبال کردن برنامه طفره رفته و انگیزهمان را از دست میدهیم. این موضوع به عدم انعطاف پذیری ما مربوط میشود. اتفاقات ناگهانی و پیشبینی نشده همیشه در زندگی رخ میدهند. بنابراین باید برنامه خود را طوری تنظیم کنیم که اگر یک روز از انجام کارهای خود باز ماندیم، در روزهای آینده بتوانیم جبران کنیم، نه اینکه کلاً برنامه را کنار بگذاریم.
-
مشخص کردن زمان
اینکه زمان مشخصی برای هر کار در نظر گرفته شود، برای بعضی از افراد محدودیت ایجاد میکند. شما میتوانید تنها عنوان کارها را در برنامه خود بنویسید و زمان انجام آنها را به صورت دقیق تعیین نکنید. در این صورت میتوانید روزانه بعد از اتمام هر کار، کار بعدی برنامهتان را استارت بزنید و در قالب یک ساعت و دقیقه خاص گرفتار نشوید.
-
یادداشت کردن تمام کارها
یادداشت کردن تمام کارها، اعم از هر کار کوچک و بزرگ مانند مسیر رفتن به سر کار، نهار خوردن و ….. در یک برنامه ضروری نیست. در یک برنامهریزی صحیح، فقط باید مهمترین کارهای شما در روز عنوان شوند. بنابراین نوشتن نهار، مسیرها و …. نباید در برنامه نوشته شوند.
-
نداشتن هدف
وقتی هدف واضح و مشخصی در زندگیمان نداشته باشیم، علاقهای هم به برنامهریزی نخواهیم داشت. سوخت محرکه عمل به برنامهها، هدفهای ما هستند. به همین خاطر بهتر است ابتدا اهداف خود را مشخص کنید و سپس برای رسیدن به آن اهداف برنامهریزی کنید. این اهداف میتوانند یکماهه، یک ساله یا حتی چندساله باشند. برای این کار، اهداف فراتر از توانایی و بیش از حد بزرگ را انتخاب نکنید، بلکه اهدافی را انتخاب کنید قابل دسترسی باشند.
-
باورهای محدود کننده
باورهای محدود کننده هم مانند کاملگرایی آفت برنامه بهبود شخصی هستند. باورهای محدودکننده همان افکار و باورهایی هستند که ما را از برنامهریزی کردن یا عمل به آن بازمیدارند. اما جدا از هر چیز ابتدا باید بدانید تعریف باور چیست؟. کسی که باور دارد: «برنامهریزی کردن کار بیهوهای است!»، برنامهریزی نمیکند، حتی اگر برنامهریزی هم کند، به آن عمل نمیکند.
با پی بردن به ماهیت برنامهریزی و رفع کاملگرایی میتوانید باور خود نسبت به برنامهریزی را تغییر دهید تا بتوانید از این به بعد زندگی خود را طبق برنامه به پیش ببرید و شاهد رشد روزافزون خود باشید.
-
اشتباه گرفتن رویاپردازی با برنامهریزی
گاهی برنامه ما آنچنان رویایی تنظیم میشود که عمل کردن به آن هم در حد یک رویای دستنایافتنی باقی میماند. پس شما شرایط را برای خود سخت نکنید و اولین برنامههای خود را طوری بنویسید که بتوانید به آنها عمل کنید.
-
دوست نداشتن برنامهریزی
بیشتر افراد از برنامهریزی فراری هستند و نمیتوانند حس خوبی نسبت به آن داشته باشند. دلیل این موضوع این است که معمولاً افراد با برنامهریزی به یاد دوران کنکور میافتند یا برنامهریزی آنها را به مقید به مکانیکی شدن و انجام کارها سر وقت میکند.
با این توصیفات، افراد نمیتوانند حس خوبی نسبت به برنامهریزی داشته باشند و از آن فرار میکنند. البته این حس بد تنها بهبود زندگی افراد را به تأخیر میاندازد.
اگر شما نیز چنین حسی نسبت به برنامه ریزی دارید، بیشتر در مورد آن مطالعه کنید و آن را طور دیگری برای خود تعریف کنید تا بتوانید ارتباط بهتری با برنامهریزی برقرار کرده و از آن بهره بگیرید. (دوست نداشتن برنامهریزی نمیتواند بهانه جالبی برای رشد نکردن باشد)
-
در ابهام به سر بردن
گاهی شرایط زندگی ما ثبات ندارد و هرآن ممکن است کار، روابط یا کلاً شرایط ما طور دیگری رقم بخورد یا تغییر کند. این عدم ثبات باعث میشود نتوانیم روی یک برنامهریزی منظم حساب کنیم. البته گاهی هم خود انسانها دوست دارند طوری زندگی کنند که شرایط آینده برایشان قابل پیشبینی نباشد و با بینظمی زندگی کنند.
بهرحال این هم یک سبک زندگی است که باعث میشود افراد به دنبال کنترل کردن شرایط نباشد و آزادتر زندگی کنند. (کسی که هدف خاصی را دنبال کند، این شیوه زندگی را نمیپسندد، چون برای نیل به هدفش نیاز به کنترل احساسات و شرایط دارد که با برنامهریزی ممکن میشود.)
توجه به هریک از این نکات میتواند روند برنامهریزی کردن را برای شما راحتتر کند. ممکن است خود شما نیز اسیر یکی از دلایل فوق باشید. پس این نکات را دوباره مرور کنید تا به ضعفهای خود در برنامه ریزی پی ببرید.
آموزش برنامه ریزی با ۵ قدم
با آگاهی به نکات فوق میتوانیم برنامه ریزی جدیدی را آغاز کنیم. آگاهی و اطلاعات، بزرگترین راهنمایان ما برای بهبود شرایط زندگیمان هستند. برنامه ریزی چیزی است که تنها برای افرادی مناسب است که در پی بهتر شدن هستند. بنابراین کسانی که از بینظمی، شرایط موجود و ناموفق بودن لذت میبرند، نمیتوانند توجهی هم به بحث برنامهریزی داشته باشند.
افرادی که اهداف و رسالت خاصی برای زندگی دارند، هرگز با بهانههای واهی از برنامه ریزی کردن فرار نمیکنند، بلکه تمام موانع برنامهریزی نکردن را از سر راه خود برمیدارند تا در نهایت از آن بهترین بهره را ببرند. پنج قدم زیر با در نظر گرفتن نکاتی که عنوان کردیم، میتواند برنامه ریزی خوبی را برای شما ایجاد کند که درصد موفقیت در آن بالاتر از سایر انواع برنامهریزیها است:
-
نسخه اولیه برنامهتان را بنویسید
بدون کاملگرایی و در سادهترین شکل ممکن یک برنامه برای فردای خود بنویسید. بهتر است برنامهتان نهایتاً هفت آیتم داشته باشد. کنار سه آیتم آن که از بقیه مهمتر هستند را ستاره بگذارید. کارهای ستارهدار حتماً باید انجام شوند، اما بقیه کارها اگر انجام هم نشوند، شما را دچار مشکل نمیکنند.
(برای مثال، برنامهریزی شما میتواند شامل مرتب کردن کمد لباسها، مطالعه، کار، یک تماس اضطرای با ….، شستن ماشین، کمک به درس بچهها و تعمیر یکی از وسایل منزل باشد. در این بین تماس اضطراری، کمک به درس بچهها و رفتن به سر کار، جزو کارهای ستارهدار هستند که باید حتماً انجام شوند!)
-
برنامه خود را جدی بگیرید
شما و برنامهتان از هرچیزی مهمتر هستید. پس اگر کسی از شما درخواست کرد تا در انجام کاری به او کمک کنید و کمک کردن شما به آن فرد باعث میشد تا از برنامههای اصلی خود جا بمانید، بلافاصله به آن شخص جواب «نه» بدهید. برنامه خود را در اولویت قرار دهید و تا کارهای ستارهدار خود را انجام ندادهاید، کمک به دیگران را در اولویت بعدی قرار دهید.
-
برنامه را با اهدافتان هماهنگ کنید
وقتی در گوگل به جستجوی مطالب مرتبط با برنامهریزی پرداختهاید و تا این جای این مقاله را مطالعه کردهاید، یعنی شخص ارزشمند و هدفداری هستید؛ پس اهداف خود را با برنامهتان هماهنگ کنید. ببینید با انجام چه کاری، هر روز میتوانید به هدف خود نزدیکتر شوید، آن کار را جزو ستارهدارهای برنامهتان بگذارید. آنگاه بعد از گذشت یک مدت به راحتی به هدف کوتاهمدت خود میرسید و میتوانید اهداف دیگری را برای خود تعیین کنید.
-
بیخیال ساعت و دقیقه شوید
همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، تعیین ساعت و دقیقه برای انجام کارها، ما را نسبت به برنامه ریزی دلسرد میکند. (مانند اینکه در برنامه خود بنویسیم: ساعت ۸ بیداری، ساعت ۹ ورزش، ساعت ۱۰ مطالعه و ….) بنابراین برای انجام کارها هیچ ساعتی را در نظر نگیرید و طبق روال روزانه خود کارهایتان را سازماندهی کنید.
-
برنامهتان را ارزیابی کنید
طبق این برنامه ریزی تازه پیش بروید و در آخر روز برنامه خود را بررسی کنید. ببینید چقدر در انجام آن موفق بودهاید، آنگاه برای روز بعد خود یک برنامه بهتر بنویسید. به شما اطمینان میدهم اگر طبق این روال به پیش بروید و هر روز برنامه خود را چک کنید، در نهایت هم حس خوبی نسبت به برنامه ریزی پیدا میکنید و هم از مزایای بیشمار آن بهرهمند میشوید.
اگر نتوانستیم طبق برنامه ریزی پیش برویم، چکار کنیم؟
برای سوال «اگر نتوانستیم طبق برنامه خود عمل کنیم، باید چکار کنیم؟» یک پاسخ وجود دارد: «دوباره برنامه ریزی کنید!» برنامه ریزی چیزی است که تنها به خودتان بستگی دارد و چیزی نیست که کس دیگری بتواند شما را مجبور به انجام آن کند.
پس روشهای و تکنیک های متنوع را امتحان کنید تا در نهایت به فرمول اختصاصی خود برسید. یادتان باشد که برنامه ریزی برای اجرا نوشته میشود، پس اجرای خود را ارزیابی کنید و هربار خود را با برنامه تازهای به چالش بکشید.
یک برنامه ریزی موفق برای همه افراد وجود ندارد. اصطلاحاً گفته میشود: «هرکس متخصص زندگی خودش است!» پس شما هم متخصص زندگی و برنامه زندگی خود هستید. روش برنامه ریزی مختلف را امتحان کنید و ببیند کدام یک با روحیه، علایق، شخصیت و سبک زندگی شما سازگارتر است. شما شخص متفاوتی هستید، پس به یک برنامه متفاوت هم نیاز دارید که فقط خودتان میتوانید آن را تنظیم کنید و لاغیر!
سخن پایانی
هیچ فرد موفقی را نمیتوان پیدا کرد که در زندگی خود برنامه ریزی نداشته باشد. برنامه داشتن، ویژگی مشترک تمام انسانهای موفقی است که روی این کره خاکی زندگی میکنند. با همین تئوری ساده میتوان به اهمیت والای برنامهریزی پی برد. پیشنهاد میکنم همین حالا هر دلیلی برای برنامه ریزی نکردن در زندگی خود دارید را کنار بگذارید و طبق سلیقه خود – به دور از هر برنامه مقیدکننده یا محدود کننده – برای فردای خود برنامه ریزی کنید.
تنها با اقدام به عمل است که میتوانید از بهانهها، اهمالکاریها، محدودیتها و استرس زیاد عبور کنید. چیزی که از شما آدم بهتری میسازد، تلاش مستمر و تسلیمنشدن است. اگر خاطره بدی از برنامهریزی دوران کنکوری خود دارید، آن را فراموش کنید.
این خاطره در لایههای زیرین ذهن شما مانند یک ویروس مخفی کامپیوتری عمل میکند تا شما را از انجام منظم کارهایتان باز دارد. بنابراین اگر حقیقتاً خواستار یک زندگی بهتر و رسیدن به اهداف خود هستید، تکنیک های برنامه ریزی را جزئی از زندگیتان کنید.
برخی از سوالات رایج:
۱. برنامه ریزی چیست؟
به طبقه بندی کردن اهداف و برنامه ها در یک بازه زمانی مشخص برای رسیدن به اهداف در زمینه های مختلف برنامه ریزی می گویند.
۲. مزیت برنامه ریزی چیست؟
۱. به داشتن ذهن منظم کمک می کند
۲. باعث سهولت در کارها می شود
۳. اهداف را واضح و روشن می کند
۳. چه نکاتی را باید در برنامه ریزی در نظر بگیریم؟
۱. آشنا بودن با ماهیت برنامه ریزی
۲. انعطاف پذیر بودن در اجرا کردن برنامه ها
۳. مشخص کردن زمان
۴. داشتن هدف مشخص
نکات کلیدی برای متن سخنرانی کوتاه و تاثیر گذار
در هر شغلی که فعالیت کنید، روزی به صحبت در بین تعدادی شنونده نیاز پیدا میکنید و در آن روز آنچه به آن فکر خواهید کرد، این است که چگونه شنونده را با خود همراه کنم؟ آیا بهتر است از متن سخنرانی کوتاه استفاده کنم؟ یا بهتر است از متن سخنرانی آماده استفاده کنم؟
طبیعت گوش کردن به سخنرانی، درس، گفتمان جلسات و هر صوتی که کمتر شکل دیالوگ و گفتوگوی دو طرفه دارد، برای افراد سخت است. تا به حال چند دانشآموز را دیدهاید که با نهایت علاقه به درس گوش کنند؟ اگر معلم هستید و چنین تجربهای دارید، آیا از خود پرسیدهاید که مشکل از کجا است؟ آیا متن شروع کلاس مجازی شما آن استاندار لازم را برا جذب دانشآموز دارد؟
یا اگر مدیر عامل یک شرکت هستید و جلسات شما کارایی لازم را ندارد، تا به حال سعی کردهاید اشکال کارتان را در نوشتن متن سخنرانی کوتاه و تاثیر گذار بیابید؟ آیا هیچ مطالعهای راجب متن سخنرانی مدیریتی داشته اید؟
مسلم است در این بین مشکلی از جانب شما به عنوان «سخنران» وجود دارد، که باید حل شود. این مشکل ممکن است از لحظه ابتدایی کار وجود داشته باشد که به معنی نداشتن شروعی جذاب است. با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید تا درمورد روشهای شروع سخنرانی و متن سخنرانی کوتاه اطلاعات کاربردی و خوبی بدست آورید.
هدف شما از ارائه سخنرانی و صحبت در بین جمعی از شنوندگان چیست؟
در ابتدا باید ارزش کارتان را مشخص کنید. اگر معلم هستید، یا به ترتیبی هدفی که دنبال میکنید، آموزش یک مطلب است، باید بدانید که هدف بسیار مهمی را دنبال میکنید و نباید بیتوجه از کنار بیعلاقگی شنوندگان رد شوید. شاید در کلاسهای حضوری بتوانید دانشآموزان و دانشجویان خود را مجبور به همراهی کنید، اما درمورد کلاسهای مجازی چطور؟ اگر به خوبی نمیدانید ارزش چیست و چگونه باید آن را بیابید
درمورد متن شروع سخنرانی در جلسات اداری خود نیز باید با همین رویکرد پیش بروید. هدف شما از سخنرانی اداری، رسیدن به یک نتیجه در محیط کار است که زندگی بسیاری به آن وابسته است. اگر نتوانید شنوندگان را در بحث نگه دارید به مشکل خواهید خورد.
چرا باید برای شروع سخنرانی جملات خاصی انتخاب کنیم؟
۱. بالا بردن اعتماد به نفس
اگر شما به صورت ناگهانی سراغ مطالب اصلی بروید، این تصور را ایجاد خواهید کرد، که نگران هستید و میخواهید زودتر کارتان را تمام کنید. این مسئله موجب میشود بی اعتماد به نفس به نظر برسید. بنابراین آرام و آهسته با شروعی خوب، بعد از یک متن سخنرانی ۵ دقیقه ای، بحث اصلی را آغاز کنید و نگذارید ردی از عجله و نگرانی در صدایتان مشهود باشد.
۲. ایجاد اشتیاق در شنونده
شما باید در شنونده اشتیاقی ایجاد کنید که تا انتهای سخنرانی او را همراه شما نگه دارد. اگر درمورد موضوعی تخصصی صحبت میکنید، نباید تمام مدت از اصطلاحات پیچیده استفاده کنید. حتی اگر در جمعی علمی سخنرانی میکنید!
۳. به شنونده نشان دهید در کار خود حرفه ای هستید.
تا به حال شده است دو نفر را که یکی تحصیلات کارشناسی دارد و دیگری دکتری با یکدیگر مقایسه کنید و به این نتیجه برسید که نفر اول در بیان منظور خود موفقتر است؟ اگر چنین است باید این نکته را در یاد داشته باشید، که چون نفر دوم اطلاعات بیشتری دارد، نمیتواند در متن سخنرانی کوتاه منظور خود را بیان کند.
در عوض نفر اول، با فن بیان بهتر، شاید با وجود بیان مطالبی که از نظر تخصصی در مرتبه پایینتری هستند را بهتر بیان کند. بنابراین به تحصیلات و اطلاعات خود اعتماد نکنید، آنچه در سخنرانی به کمک شما میآید بیان حرفهای و متن سخنرانی کوتاه و تأثیرگذار است.
۴. در ذهن شنونده بمانید.
اگر بتوانید سخنرانی خود را با یک متن سخنرانی سه دقیقه ای و خوب آغاز کنید، با کیفیت بالایی ادامه دهید و با یک نتیجهگیری خوب به پایان برسانید، در ذهن شنونده باقی خواهید ماند. حتی متن سخنرانی سه دقیقهای هم میتواند تأثیر خود را در ذهن مخاطب بگذارد.
۵. از استرس خود بکاهید.
استفاده از اذکار شروع سخنرانی میتواند به شما در فراموش کردن استرس و نگرانی کمک کند. به هر حال سخنرانی برای عدهای که تمام حواسشان به شما است، بالقوه دشوار است، بنابراین با یک شروع خوب میتوانید از این استرس بکاهید. شما حتی میتوانید از متن سخنرانی آماده استفاده کنید.
اشتباهات انتخاب جملات آغازین
۱. استفاده از متن های طولانی
شروع سخنرانی نه باید با عجله باشد و نه طولانی. بهترین کار انتخاب متن سخنرانی کوتاه برای زمان شروع است. این متن باید بین شما و شنونده ارتباط صمیمی ایجاد کند و اشتیاق اولیه را به شنونده بدهد. اگر رسیدن به مطلب اصلی را بیش از حد طولانی کنید، شنونده خسته میشود.
۲. نداشتن تسلط کافی
شما با استفاده از متن شروع سخنرانی در جلسات اداری، قرار است اعتماد به نفس خود را نشان دهید. اگر به آنچه میخواهید بگویید تسلط کافی نداشته باشید، یکی از اهداف اصلی را از قلم انداختهاید. بنابراین چند روز پیش از سخنرانی به خوبی آن را تمرین کنید.
۳. معرفی نکردن خود
اگر در جلسات و محفلهایی سخنرانی میکنید، که افراد حاضر در آن شما را نمیشناسند، حتماً در متن شروع سخنرانی، بخش کوچکی را به معرفی خود اختصاص دهید. البته این معرفی باید بسیار کلی باشد و نباید به گونهای باشد که شنونده احساس کند شما از خود راضی هستید و برای تعریف و تمجید از خود به آنجا رفتهاید.
۴. معرفی نکردن موضوع سخنرانی
متن سخنرانی کوتاهی که انتخاب میکنید، باید حتماً در برگیرنده موضوع سخنرانی باشد. اگر در چند دقیقه اول مشخص نشود که هدف شما چیست و به دنبال بیان چه موضوعی هستید، شنونده سردرگم میشود.
انتخاب مطالب جذاب برای سخنرانی کوتاه
تمام آنچه گفتیم، به یک راه حل نیاز دارند و آن انتخاب جملات زیبا برای شروع سخنرانی است. وقتی از صفت «زیبا» استفاده میکنیم، منظورمان تنها اشعار و جملات ادبی نیست، بلکه زیبایی در گفتار به «جذابیت سخن» نیز اطلاق میشود.
برای آن که بتوانید جملات درستی انتخاب کنید، باید اهداف خود را به چند متن سخنرانی های تاثیر گذار تبدیل کنید. در این متنها شروع هر بخش بسیار مهم است. مواردی که در ادامه بیان میکنیم، نمونههایی از بهترین شروعهایی است که میتوانید برای سخنرانی خود انتخاب کنید.
۱. شروع با نام و یاد خداوند
این شیوه یکی از رایجترین روشهای شروع سخنرانی در مجامع داخل ایران یا بعنوان متن شروع سخنرانی در جلسات اداری است و جملات مناسب در بین آثار ادبیات فارسی بسیار یافت میشود.
توجه کنید که چنین عادتی برای سخنرانیهای بینالمللی، باتوجه به فرهنگ سایر ملل معمول نیست. میتوانید از نمونههای زیر برای متن شروع سخنرانی در جلسات استفاده کنید:
- «بسم الله الرحمن الرحیم *** هست کلید در گنج حکیم»«نظامی گنجوی»
- «به نام آنکه هستی نام از او یافت *** فلک جنبش زمین آرام از او یافت»«نظامی گنجوی»
- «به نام خداوند جان و خرد *** کزین برتر اندیشه برنگذرد»«ابولقاسم فردوسی»
- «به نام آن که تن را نور جان داد *** خرد را سوی دانایی عنان داد»«امیر خسرو دهلوی»
- «به نام خداوند لوح و قلم *** حقیقت نگار وجود و عدم»
۲. استفاده از جملات بزرگان ادبیات و فلسفه
برای متن آماده سخنرانی چنین جملاتی معمولاً برای شنوندگان جذاب است. همه ما اینگونه هستیم، به جملات حکیمانه و این که از طرف افراد صاحب سبک و دانا بیان شده است، علاقه نشان میدهیم.
- «هیچ وقت به اندازهای نگران رسیدن نباشید، که حرکت کردن را فراموش کنید.»
- «رسیدن به موفقیت آسان است؛ فقط باید هر آنچه درست است را به شکل درست و در زمان درست انجام دهید.»
- «تنها آنهایی که قدرت صداقت و از خود گذشتگی را آموخته باشند، میتوانند در زندگی خود عمیقترین شادیها را تجربه کنند.»
- «جامعه فرزانگی و سعادت مییابد که خواندن، کار روزانهاش میباشد.»
- «راز موفقیت در زندگی را فقط کسانی آموختند که در زندگی موفق نشدند. »
از این دست جملات که به نقل از نیچه، سقراط و بسیاری از نویسندگان و فیلسوفان امروزه به ما رسیده است، بسیار است. کافی است متناسب با موضوع سخنرانی یکی را انتخاب کنید و این متن سخنرانی کوتاهی برای شروع خواهد بود.
۳. استفاده از تکه هایی از آثار ادبی
شنوندگان در متن سخنرانی به چنین جملاتی علاقه دارند، بنابراین استفاده از آنها میتواند مؤثر باشد. این جملات جز متن سخنرانی سه دقیقه ای هم حساب می شوند.
- «یکی از اولین شروط سعادت این است که پیوند میان انسان و طبیعت هرگز قطع نشود *** از لئو تولستوی»
- «با آن چه که درست است شروع کن نه آن چه که صرفاً قابل قبول است *** از فرانتس کافکا»
- «کسانی که در روز رویای خود را میبینند از چیزهای زیادی با خبر هستند و کسانی که فقط شبها رویا پردازی میکنند از آنها آگاه نیستند *** از ادگار آلن پو»
۴. از داستان ها برای شروع استفاده کنید.
در متن سخنرانی کوتاه خود، درمورد هر موضوعی که صحبت میکنید، میتوانید نمونههای بسیاری را به صورت داستان برای شروع سخنرانی استفاده کنید. برای مثال این داستان که نیوتن با برخورد سیب به سرش، به فکر قانون جاذبه افتاد، نه تنها یک حقیقت است، بلکه داستانی است که به عنوان متن شروع کلاس مجازی برای دانشآموزان شروعی خوب است تا با قوانین فیزیکی که نیوتن کشف کرده است آشنا شوند. حال اگر شما در شرکت خود میخواهید درمورد راندمان کار سخنرانی کنید، میتوانید از افراد موفقی مانند ایلان ماسک استفاده کنید و در یک متن سخنرانی دو دقیقه ای؛ داستانی از او تعریف کنید.
۵. از سخنرانی های تد الهام بگیرید.
وب سایت تد، یک بستر فوقالعاده غنی از سخنرانیهایی است که درمورد موضوعات مختلف انجام شده است. اگر به تعدادی از آنها گوش کنید، میبینید که کیفیت بسیار بالایی دارند و جذاب هستند. بنابراین اگر چند مورد را تماشا کنید، میتوانید برای متن سخنرانی کوتاه خود، نمونههایی خوب بیابید.
۶. با تشکر از شنوندگان آغاز کنید.
افراد حاضر در سخنرانی، وقت خود را صرف کردهاند تا به صحبت شما گوش کنند، بنابراین اگر در متن سخنرانی کوتاه خود با تشکری مختصر شروع کنید، به آنها احساس خوبی میدهید، ضمن این که این رفتار موجب میشود برای شما احترام بیشتری قائل شوند.
- متشکرم که وقت گرانبهایتان را در اختیار من گذاشتید، تا در مورد موضوع امروز صحبت کنم.
- با تشکر از همه شما شنوندگان عزیز که این فرصت را به من دادید.
- حضور شما در این محفل، موجب شادمانی است و من از شما کمال تشکر را دارم.
انتخاب متن شروع کلاس مجازی
حضور در کلاس درس همیشه برای دانشآموزان و دانشجویان آزار دهنده است. علاوهبر این اساتید و آموزگاران باید از حضور شاگردان خود در کلاس مطمئن شوند، چرا که قصد دارند کار خود را به نحو احسن به انجام برسند. طبیعی است که تدریس نیاز به مخاطب دارد. اگر در مدت شیوع کرونا کلاسهای آنلاین را تجربه کرده باشید، میدانید که نگه داشتن دانشآموزان و دانشجویان در کلاس کار بسیار سختی است.
پس چگونه باید، این کار را انجام داد؟
انتخاب متن شروع کلاس مجازی، پاسخ این سؤال است. این انتخاب باید به کاراترین شکل ممکن صورت بگیرد.
- تشویق کردن شاگردان به فراگیری مطالب، با بیان این موضوع که تیترها تا چه اندازه مهم هستند.
- اگر معلم پایههای ابتدایی هستید، باید با جملاتی تشویقی دانش آموزان بازیگوش را متمرکز نگه دارید.
- سعی کنید دوستانه صحبت کنید تا در شاگردان حالت تدافعی ایجاد نشود.
- تصور کنید کلاس درس حضوری است و از داستان برای شروع مباحث درسی استفاده کنید.
- در مقاطع دانشگاهی، جدیت در شروع کلاس پاسخ بهتری میدهد.
شروع سخنرانی؛ تضمین نگهداری مخاطب
زمانی که قرار است برای سخنرانی آماده شوید، را به دو قسمت تقسیم کنید. در بخش اول، باید متن سخنرانی خود را انتخاب کنید. موضوع هر چه که هست، مهمترین بخش، شروع سخنرانی است.
برای آن که بایک شروع خوب، بتوانید شنونده را با خود همراه کنید، از متن سخنرانی کوتاه آغازین استفاده کنید. در این متن بخشی به معرفی شما و بخشی به ایجاد انگیزه به کمک جملات بزرگان، داستانها و تکههایی از آثار ادبی تأمین میشود.
در این مقاله سعی بر آن شد تا در مورد متن شروع سخنرانی در جلسات اداری، متن سخنرانی مدیریتی، متن آماده سخنرانی، متن سخنرانی سه دقیقهای صحبت شود.
متن شروع سخنرانی در جلسات با متن شروع کلاس مجازی و سخنرانی در محافل ادبی و غیره متفاوت است. بنابراین مخاطبان خود را بشناسید و برای موقعیت مناسب متن سخنرانی تهیه کنید.
کلام آخر:
سخنوری مهارتی است که با رعایت نکات و تکنیکهایی و البته کمی استعداد میتواند شما را در هر جمعی بدرخشاند. این مقاله با استفاده از تکنیکهای بهروز دنیا میتواند به شما در متن سخنرانی کوتاه کمک زیادی کند.
مطمئنم که شما هم عبارت «کاریزماتیک» را بسیار شنیدهاید و میخواهید بدانید معنی کاریزما چیست؟ ممکن است شما نیز مانند من در مورد مفهوم این کلمه کنجکاو شده باشید و به دنبال این موضوع رفته باشید، اما معنی کاملی برای آن در دسترستان قرار نگرفته باشد. اگرچه این واژه مرموز است، اما میتواند از نظر هرکس، معنا و مفهوم متفاوتی داشته باشد.
بر همین اساس تصمیم گرفتیم در این مطلب به صورت مفصل به این موضوع بپردازیم که معنی کلمه کاریزما چیست و ویژگی های شخصیت کاریزما چیست؟ در نهایت به شما قول میدهم در این مطلب با بررسی نمونه های جهانی و بهترین تعاریف ارائه شده، به تعریف جامع، انعطافپذیر و همهجانبهای برای این واژه دست پیدا کنیم. پس لطفاً با ما همراه باشید.
افسانه کاریزما چیست؟
«افسانه کاریزما» یا «The Charisma Myth» نام کتابی است که به صورت تخصصی در مورد معنی Charisma نوشته شده است و به صورت مفصل به سؤالات پیرامون آن را پاسخ میدهد. نویسنده این کتاب فردی به نام «اولیویا فاکس» است که تمام تجربیات خود در حیطه انسان شناسی کاریزمایی را در 13 فصل با مخاطبین خود به اشتراک گذاشته است. در این کتاب راهحلهای ساده، گوناگون و کاربردی معرفی شده است که به کمک آنها میتوان کمکم به یک فرد کاملاً کاریزماتیک تبدیل شد.
خوشبختانه این کتاب در زبان فارسی هم تحت عنوان «افسانه Charisma، چگونه هرکسی میتواند در هنر و علم جذابیت شخصی، به مهارت برسد» منتشر شده است.
معنی کاریزما در فارسی، توانایی جلب توجه و تحسین دیگران است. این توانایی میتواند ارتقا یابد، اما برای ابراز به نیروی اراده نیاز دارد. افراد کاریزماتیک، حضور، صمیمیت و قدرت دارند. حالت درونی و ذهنی به افراد کمک میکند تا این صفات را به دیگران منتقل کرده و آنها را با خود همجهت کنند!»
كاريزما چيست؟
اکنون زمان آن رسیده است که بدانیم معنی این واژه چیست؟ Charisma در لغت از واژهی یونانی «خاریسمای» یا «خاریتاس» گرفته شده است که با معانی جذابیت ذاتی، موهبت، برکت و متانت اخلاقی به کار برده میشود؛ و از بعد از جنگ جهانی دوم برای بیان کردن ویژگیهای اخلاقی و رفتاری رهبران بزرگ جهان وارد فرهنگ بیان انگلیسی شد و از آن پس سایر زبانها نیز از این واژه استفاده کردند.
در پاسخ به سؤال معنی کاریزماتیک به چه معناست باید بیان کرد Charisma بیانگر ویژگی های خاصی در افراد خاصی است که به شیوهای ناملموس و غیرقابل تعریف دارای اثرگذاری خارقالعادهای بر روی دیگر افراد جامعه هستند. تمام ویژگیهای برتر انسانی که در یک فرد وجود داشته باشد، میتواند نشانی از خاصیت برجسته آن شخص باشد. اما دستهبندی ویژگیهای کاریزما در بین افراد مختلف با هم تفاوت دارد و همین دستهبندی است که باعث شده تعاریف متفاوتی برای آن مطرح شود.
شاید برخی بخواهند بدانند که از نظر لغت، کاریزما چیست و دقیقاً چه معنایی دارد. Charisma از نظر لغوی، به معنای جذابیت است. این ویژگی میتواند هم مثبت و هم منفی باشد. اینطور نیست که بگوییم هرکسی که شخصیت جذابی دارد، انسان خوبی است. منظور ما در اینجا، توانایی تأثیرگذاری بر دیگران و همچنین جذب کردن سایر افراد است. ویژگیهای خاصی که در فرد وجود دارد و باعث تأثیرگذاری بیشتر وی میشود.
در حال حاضر رایج ترین تعاریف Charisma به قرار زیر هستند:
- برقراری ارتباط ساده با دیگران و اثرگذاری بر آنها»
- توانایی اینکه بتوانیم سایر افراد را مشتاقانه با خواستههای خود همراه کنیم!»
- جذاب بودن از نظر عام و جهت دادن به رفتار دیگران»
- «افراد دارای Charisma، اقتدار و انواع اعتماد به نفس را دارند که باعث میشود مورد تأیید و احترام دیگران قرار بگیرند!»
چه افرادی کاریزماتیک هستند؟
شخصیت کاریزماتیک چیست ؟ حتماً شما هم در زندگی خود با افرادی روبهرو شدهاید که در صورت همصحبتی با آنها، احساسات خاصی را تجربه کردهاید؛ مثلاً در کنار آنها احساس آرامش، اقتدار، ارزشمندی یا لذت به شما دست داده است. در چنین موقعیتهایی، بیان کردن دلیل تأثیرگذاری آن افراد به صورت واضح برای شما مشخص نیست؛ نمیتوانید تضمین کنید که کلام، اعتماد، آگاهی، تجربیات یا ظاهر آن فرد دلیل ایجاد چنین احساسهایی در شما شده است.
به همین خاطر در جواب این سؤال می توان گفت که افراد Charismatic کسانی هستند که با معجونی از ویژگیهای خاص مانند اقتدار، هوشمندی، دانش و ….. به صورتی غیر قابل انکار سایر افراد را تحت تأثیر خود قرار میدهند و ایشان را به صورتهای گوناگون مطیع خود میکنند. در کل تاثیرگذار بودن یک ویژگی مثبت و برتر است که همه میخواهند بهصورتی از آن برخوردار باشند.
گاهاً پیش میآید که سلبریتیها را افراد کاریزماتیک معرفی میکنند، اما حقیقت این است که همه سلبریتیها را نمیتوان افراد این گونه در نظر گرفت؛ چون با وجود اینکه تعاریف متفاوتی از این واژه وجود دارد، اما هرکس به کمک حس ششم خود میتواند یک فرد Charismatic را از غیر آن تشخیص دهد. به همین خاطر مشهور بودن یا ثروتمند بودن صرف، نمیتواند دلیل بر وجود جذبه شخصیتی در افراد باشد.
باید بدانید که این افراد در اولینباری که با سایر افراد برخورد میکنند، بسیار مشتاق و مقتدر به نظر میرسند. علاوه بر این، با رفتارهای جذاب خود اعتماد افراد را به خود جلب میکنند. شخصیت کاریزماتیک یکی از بهترین رهبران است و بهراحتی میتواند کاری کند تا سایر افراد از آنها پیروی کنند.
کاریزما اکتسابی است یا انتسابی؟
حالا شاید برای شما سؤال پیش بیاید که ویژگی دیگر شخصیت جذاب چیست؟ و آیا فرد از بدو تولد این ویژگی را داشته، یا بعداً آن را با آموزش و تلاشهای خود کسب کرده است؟ ما در این قسمت، به سؤال پاسخ خواهیم داد. شاید افراد زیادی این ویژگی را از ابتدای تولد خود داشتهاند، اما مهمترین قسمت آن با تلاش کردن و آموزش دیدن انجام میگیرد؛ بنابراین، ویژگی Charisma را میتوان با تمرین و آموزش به دست آورد.
کاریزما، جذابیت یا شعور؟!
از نظر بسیاری از افراد، واژهی «جذابیت» یا «شعور» مترادف Charisma در نظر گرفته میشود. اگرچه این ویژگیها در افراد کاریزماتیک وجود دارند اما برای تعریف کاریزما، زیادی مخفف شدهاند.
چراکه جذابیت که مترادف کاریزما است علیرغم اینکه میتواند یک ویژگی فطری باشد، قابلیت اکتسابی نیز دارد. مطمئناْ همه ما شاهد تغییر رفتار افرادی بودهایم که از یک فرد بسیار خشک، جدی و حواس پرت، به فردی جذاب، بادقت و دوستداشتنی تبدیل شدهاند.
به همین خاطر جذاب بودن یا باشعور بودن نمیتواند برای Charismatic بودن کافی باشد و فقط در معنا مترادف کاریزما است. در ادامه این مطلب، ۱۴ ویژگی برجسته افراد کاریزماتیک را به شما معرفی میکنیم.
چرا کاریزمایتک بودن مهم است؟
انسانها مخلوقاتی اجتماعی هستند که به صورت ذاتی علاقه فراوانی به دیده شدن و تأثیرگذاری در نزد دیگران دارند. هر فرد با ویژگی و قابلیتهای رفتاری متفاوت، میخواهد که به نوعی در دیگران اثر کند. حدود ۹۰ درصد افراد جامعه تحت تأثیر ناتوانیهای فردی، مشکلات اجتماعی و خانوادگی، موقعیت مالی و اجتماعی سطح پایین و دست به گریبان بودن با مشکلاتی از این دست، نیازهای برتر خود را به فراموشی میسپارند.
اما با این وجود همچنان حس تأثیرگذاری و دیده شدن حتی در نزد خانواده، دوستان و همکاران در آنها وجود دارد. در واقع اگر کسی بتواند خاصیتهای Charisma را در خود ایجاد کند، حتی اگر هرگز مشهور نشود، میتواند حداقل روی نزدیکان خود تأثیر بگذارد. اگر یک کاسب کار یا فروشنده قابلیت Charisma داشته باشد، میتواند مخاطبین یا مشتریان بیشتری برای خود ایجاد کند و کسبوکار خود را در حد یک تجارت اعلا گسترش دهد.
میتوان گفت: «هر انسانی به صورت ذاتی میخواهد با دارا بودن ویژگیهای برتر انسانی، به عنوان یک فرد Charismatic در جامعه دیده شود!»
آیا ما هم میتوانیم کاریزماتیک باشیم؟
در تفکر عام، این واژه را به عنوان یک ویژگی ذاتی، ژنتیکی و درونی در نظر میگیرند. این تفکر به زمانی برمیگردد که برای اولین بار این واژه در بین مردم رواج پیدا کرده بود و مردم عیسی مسیح (ع) را به عنوان کاریزماتیک ترین فرد عالم می شناختند.
اما در عصر حاضر، دیگر کاریزماتیک بودن به عنوان یک ویژگی ذاتی و ژنتیکی در نظر گرفته نمیشود، با توجه به سطح اطلاعات و تکنولوژیهای برتر موجود در عصر حاضر، تمام قابلیتهای برتر توسط انسان در کوتاهترین زمان ممکن قابل فراگیری هستند. در واقع امروزه به تمام مردم جهان ثابت شده است که رسیدن به درجات برتر اجتماعی، فرهنگی، مالی و …. تنها در گرو کسب دانش و آموزشهای لازم در آن زمینهها قرار دارد.
بر همین اساس میتوانم این خبر خوب را به شما بدهم که: «هرکس که بخواهد میتواند تبدیل به یک شخص کاریزماتیک شود» برای تبدیل شدن به چنین شخصی هم فقط کافیست بارزترین ویژگیهای Charisma را در خود تقویت کنید و توسعه فردی را در خود استارت بزنید. آنگاه با به دست آوردن قدرت تأثیرگذاری، میتوانید کاریزماتیک بودن خود را اثبات کنید.
۱۴ ویژگی و خصوصیت شخصیتی افراد کاریزماتیک
در بین تعاریفی که برای Charisma ارائه شده است، ۱۴ ویژگی زیر جزو قابلیتهای بودهاند که به افراد کاریزماتیک نسبت داده شده است. در واقع این موارد در هر کسی وجود داشته باشند، میتوانند آن فرد را از نظر اجتماعی در جایگاه ویژهای قرار دهند:
۱- داشتن هدف
وقتی کسی هدف بزرگ، مقدس یا معناداری در زندگی خود نداشته باشد، نمیتواند دیگران را در جهت خاصی به حرکت وادارد یا ایشان را برای تمایل به مسیر خاصی هدایت کند. بنابراین تمامی این افراد هدف کاملاً مشخص و معناداری در زندگی خود دارند که برای رسیدن به آن اشتیاق فراوانی دارند، بهطوری که آن اشتیاق در تمام جنبههای زندگی آنها انعکاس پیدا میکند.
۲- اعتماد به نفس
اعتمادبهنفس دیگر ویژگی است که افراد دارای Charisma از آن برخوردار هستند. در واقع اگر کسی اعتمادبهنفس نداشته باشد، بسیار بعید است که بتواند بر دیگران تأثیر گذاشته یا آنها را با خود همراه کند.
۳- عزتنفس
عزت نفس مفهومی کاملاً جدا از اعتمادبهنفس دارد که صرفاً به رابطه درست فرد با دیگر افراد و موجودات جهان مربوط میشود و افراد Charismatic از این ویژگی برخوردار هستند. هیچکس افراد خودخواه و خودشیفته را در زمره کاریزماتیکها قرار نمیدهد. بنابراین افراد دارای Charisma، با داشتن عزت نفس، در قلب و روح دیگران نفوذ میکنند.
۴- نفوذ کلام
«هرآنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند!» کلام نافذ و قدرت تکلم بالا، یکی دیگر از ویژگیهای برتر افرادی است که به آنها Charismatic گفته میشود. شیوه سخن گفتن در روند تأثیرگذاری بر دیگران نقش بسزایی دارد. با اطمینان میتوان گفت که تأثیر کلام، به تنهایی میتواند بخش اعظمی از خاصیت Charisma موردنظر را در یک فرد ایجاد کند.
۵- حواس جمع
کاریزماتیکها حواس جمعی دارند و همه چیز را از نگاه ما میخوانند. آنها دقت و توجه بالایی دارند که به آنها کمک میکند بتوانند حس آرامش، همدردی و همراهی را در بقیه ایجاد کنند.
۶- رهبری
معمولاً رهبران بزرگ جهان، بهترین الگوها برای کاریزماتیک بودن هستند. این افراد با دارا بودن قدرت رهبری و هدایت توانستهاند بر جمع کثیری از مردم یک کشور تأثیر داشته باشند. به همین خاطر قدرت رهبری از دیگر ویژگیهای مهم Charisma در نظر گرفته شده است.
۷- آگاهی
معمولاً افراد Charismatic دارای آگاهی و اطلاعات بالایی در زمینههای اجتماعی هستند و به کمک همین آگاهیها است که میتوانند نفوذ کلام خود را بیشتر کنند و بر دیگران تأثیر عمیقی بگذارند.
۸- خود بودن
نمیتوان با نقش بازی کردن یا ادا درآوردن به یک فرد Charismatic تبدیل شد. خود واقعی بودن باعث ایجاد جذابیت در شخصیت افراد میشود که خود دلیل اصلی کاریزماتیک بودن است.
۹- ثروت
به راحتی میتوان گفت که بیشتر افراد کاریزماتیک، افراد ثروتمندی هستند. در واقع اگر کسی از قدرت نفوذ کلام و بهره بالایی در بین مردم برخوردار باشد، طبیعی است که از ثروت بالایی هم برخوردار باشد. اما این ویژگی به صورت قطع در همه آن ها وجود ندارد. یعنی فردی بدون داشتن این ویژگی هم میتواند به کاریزماتیک بودن فکر کند.
۱۰- شعور
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، باشعور بودن باعث میشود تا در نزد دیگران به عنوان یک فرد دارای Charisma شناخته شویم. بنابراین داشتن یک رفتار متناسب با موقعیتهای مختلف یا به اصطلاح «باشعور بودن»، می تواند از ما یک فرد کاریزماتیک بسازد.
۱۱- برقراری تماس چشمی با دیگران
مهمترین کاری که این افراد انجام میدهند، این است که هنگام صحبت کردن با سایر افراد، مستقیماً در چشمان آنها نگاه میکنند. برقراری تماس چشمی یکی از مهمترین ویژگیهایی است که یک فرد کاریزماتیک دارد و با این روش، باعث تأثیر بیشتر حرف خود بر سایر افراد میشوند.
۱۲- شنونده خوبی بودن
ویژگی دیگر افراد Charismatic، این است که شنوندههای بسیار خوبی هستند. این افراد با اشتیاق به سخنان طرف مقابل خود گوش میکنند. شاید بگویید که دلیل این رفتار افراد کاریزما چیست و چرا از این روش استفاده میکنند. در پاسخ باید بگوییم که این ویژگی، باعث میشود تا طرف مقابل به آنها اعتماد بیشتری داشته باشند. وقتی فردی با اشتیاق به حرفهای شما گوش دهد و تمام توجه وی به سمت شما باشد، شما هم متقابلاً از همصحبتی با او لذت خواهید برد.
۱۳- تحسین دیگران
این فرد وقتی میبینید که شخص دیگری کار خود را بهدرستی انجام میدهد، وی را تحسین میکند. افراد کاریزماتیک با تحسین دیگران، به آنها اعتمادبهنفس بیشتری میدهند و این موضوع باعث میشود تا در سایر افراد تأثیر بگذارند. علاوه بر این، اگر فرد Charismatic بخواهد از شخصی انتقاد کند، در ابتدای امر به رفتار خود توجه کرده و بعد از فکر کردن در درباره این موضوع، انتقاد خود را به نرمی و آرامی بیان میکند. این باعث میشود تا فرد آن انتقاد را بهتر قبول کند.
۱۴- بهخاطر سپردن نام دیگران
یکی از مهمترین ویژگی این افراد این است که نام دیگران را بهخوبی به یاد دارند. اگر شما هنگام ارتباط با شخص دیگری نام او را به زبان بیاورید، موجب میشود تا آن فرد احساس بهتری نسبت به شما داشته باشد. همچنین این ویژگی باعث میشود تا آنها اعتماد بیشتری نسبت به شما داشته باشند و بهراحتی میتوانید تأثیر مثبتی بر آنها بگذارید.
حالا که میدانیم معنی کلمه کاریزماتیک یعنی چی (کاریزما یعنی چی) و ویژگی افراد کاریزماتیک چیست، میتوانیم ما نیز آستینهای خود را بالا بزنیم و با کسب این ویژگیها به رده کاریزماییهای این جهان بپیوندیم. خوشبختانه رسیدن به این درجه کار چندان دور از دسترسی نیست و میتواند برای هر فردی که حقیقتاً آن را بخواهد، محقق شود.
به تازگی دورههای آموزشی نیز تحت عنوان «چگونه کاریزماتیک شویم؟» به صورت مجازی و حضوری در کشورمان برگزار میشود که برای تسلط بر ویژگیهای فوق میتوان از آنها استفاده کرد. بههرحال اگر کمی دقت کنیم، در بین اطرافیان خود نیز میتوانیم چنین افرادی را پیدا کنیم و از ایشان برای رسیدن به این جایگاه الگو بگیریم.
کاریزماتیک ترین افراد تاریخ
بهتر است بگوییم در تاریخ افراد زیادی به عنوان کاریزماتیکترین افراد دنیا در نظر گرفته شدهاند که از جمله آنها میتوان به شخصیتهای زیر اشاره کرد:
- «مهاتما گاندی» – رهبر فقید هندوستان در بین سالهای ۱۸۹۳ تا ۱۹۴۸گاندی به عنوان سرشناسترین رهبر هندوستان، نه تنها در بین مردم این کشور، بلکه در بین کل مردم جهان طرفدارن زیادی دارد. او توانست در پی تلاشهای خود کشور هند را از استعمار اروپاییان نجات دهد.
- «ناپلئون بناپارت» – امپراطور فرانسه در بین سالهای ۱۸۰۴ تا ۱۸۱۵ناپلئون بناپارت در طول زمان حکومت خود با پیروزیهای گستردهی خود توانست جایگاه فرانسه را به عنوان یکی از قدرتهای غالب اروپا تثبیت کند.
- «وینستون چرچیل» – نخستوزیر مشهور انگلستان در بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ – ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۵چرچیل به عنوان مشهورترین چهره سیاسی بریتانیا، در بین مردم این کشور محبوبیت زیادی داشت.
- «آدولف هیتلر» – رهبر آلمان در بین سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵برخیها معتقد هستند که هیتلر بیشتر از اینکه یک رهبر باشد، یک سخنران فوقالعاده بوده است که توانسته تنها با سخنرانیهای خود کل مردم آلمان را در مسیر تسخیر جهان با خود همراه کند.
- «نلسون ماندلا» – اولین رئیس جمهور آفریقای جنوبی در بین سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۹ماندلا یک فرد سیاهپوست بود که توانست با مبارزه در مسیر رفع تبعیض نژادی، محبوبیت بسیاری را در بین مردم آفریقا و حتی در بین مردم کل جهان کسب کند.
تمام افرادی که در طول تاریخ از آنها به عنوان اشخاصی با Charisma بالا یاد میشود، جزو رهبران محبوبی بودهاند که توانستهاند خیل عظیمی از مردم را با عقاید خود همراه کنند. هرکدام از این افراد ویژگیهای شخصیتی منحصر به فردی داشتهاند اما در داشتن ویژگیهای کاریزمایی مشترک بوده اند.
با مطالعه زندگی این افراد میتوان به این نتیجه رسید که برخی از آنها ذاتاً دارای اقتدار بودهاند، اما برخی دیگر افراد ضعیفی بودهاند که از دل ناکامیها توانستهاند به بالاترین درجات نائل شده و افراد زیادی را با عقاید و اهداف خود هماهنگ کنند. از جمله این افراد میتوان گاندی را نام برد که زمانی یک وکیل ضعیف بوده است اما بعدها به یک رهبر بزرگ تبدیل شده است.
کاریزماتیک ترین افراد هالیوود
گفتیم که در بین مردم، سلبریتیها و افراد مشهور صحنه بازیگری و فشن به عنوان افراد جذاب عصر حاضر یاد میشود. اگرچه هر سلبریتی را نمیتوان در ردیف کاریزماییها قرار داد، اما برخی از آنها حقیقتاً افراد کاریزماتیکی هستند.
از جمله این افراد هم میتوان شخصیتهای هالیوودی مانند جرج کلونی، برد پیت، مریل استریپ، کیانور یوز، آنجلینا جولی، نیکولای کاستر والدو، رایان رینولدز، جیسون استاتام، جود لا، تام هاردی، لئوناردو دیکاپریو، مورگان فریمن، مت دمون، هیو جکمن و …. را نام برد.
میتوان گفت در واقع تمام هنرپیشههایی که توانستهاند در بین سالهای فعالیت خود در بین مردم نه تنها شهرت، بلکه محبوبیت کسب کنند، جزو هنرپیشههای کاریزماتیکی هستند که نقشهای ماندگاری را برای سینمای هالیوود ایفا کردهاند و در بین سایر مردم جهان نیز به عنوان کاریزماتیک ترین بازیگران دنیا مطرح شدهاند.
لیست فوق را میتوان تا چندین شخصیت محبوب دیگر نیز ادامه داد. البته این افراد نه تنها در هالیوود، بلکه در تمام نقاط جهان طرفدارن و دوستداران پر و پا قرصی دارند که صفحات مجازی آنها را دنبال میکنند. برخی از شخصیتهای فوق توانستهاند با انجام فعالیتهای انسان دوستانه کاریزماتیک بودن خود را بیشتر از پیش به رخ بکشند.
کاریزماتیک ترین هنرپیشه های ایرانی
اکنون که تا این قسمت از مقاله را مطالعه کردید به خوبی می دانید کاریزماتیک یعنی چه ؟ و معنی کاریزماتیک را درک کردهاید بهتر است به سؤال ویژگی افراد کاریزماتیک چیست پاسخ بدهیم. خوشبختانه کاریزماتیک بودن را تنها نمیتوان به هنرپیشههای خارجی نسبت داد. در بین هنرپیشههای خودمان نیز افرادی وجود دارند که حقیقتاً میتوان مدال Charismatic را با افتخار بر گردن آنها آویخت. از جمله این افراد میتوان بهروز وثوقی، ناصر ملک مطیعی، علی نصیریان، پرویز پرستویی، جمشید هاشمپور، ابولفضل پورعرب، لیلا حاتمی، فرامرز عربنیا، نوید محمدزاده، مهران مدیری، مریلا زارعی، رضا عطاران، شهاب حسینی، فاطمه معتمد آریا و …. را نام برد.
سخن پایانی
هرکسی که بخواهد در زندگی به درجات بالاتر و موفقیتهایی که استحقاق آن را دارد برسد، به ایجاد ویژگیها و عادتهای تازه در خود فکر میکند. شاید کسی وجود داشته باشد که هرگز به معنای کاریزماتیک فکر نکرده باشد و حتی معنی کاریزما در فارسی را هم نداند، اما در پی کسب تجربیات، باورها، عادات، صفات و موقعیتهای ایدهآل، به یک شخص کاملاً کاریزماتیک تبدیل شده باشد.
حالا که به خوبی می دانید معنی کاریزما چیست و شخصیت کاریزماتیک یعنی چی؟ پس برای کاریزماتیک شدن به خود سخت نگیرید. همین که هدف مشخصی داشته باشید و برای رسیدن به آن، سعی کنید هر روز بهتر از دیروزتان باشید، سرانجام در کنار سایر دستاورهای خود، به یک شخص کاریزمایی تبدیل خواهید شد که خود به خود بر دیگران تأثیر بسزایی دارد.
اگر به دنبال کاریزماتیک بودن هستید، کتاب هر آنچه از قدردانی و تشکر باید بدانیم نیز کمک خوبی در این زمینه به شماست.
سوالات متداول
۱- کاریزما چیست؟
Charisma در لغت از واژهی یونانی «خاریسمای» یا «خاریتاس» گرفته شده است که به معنای جذابیت ذاتی، موهبت، برکت و متانت اخلاقی است. کاریزما از بعد از جنگ جهانی دوم برای بیان کردن ویژگیهای اخلاقی و رفتاری رهبران بزرگ جهان وارد فرهنگ بیان انگلیسی شد و از آن پس سایر زبانها نیز از این واژه استفاده کردند.
۲- افسانه کاریزما چیست؟
«افسانه کاریزما» یا «The Charisma Myth» نام کتابی است که به صورت تخصصی در مورد Charisma نوشته شده است. نویسنده این کتاب فردی به نام «اولیویا فاکس» است که تمام تجربیات خود در حیطه انسان شناسی کاریزمایی را در 13 فصل با مخاطبین خود به اشتراک گذاشته است
۳- ۱۰ ویژگی افراد کاریزمانیک چیست؟
- داشتن هدف
- اعتماد به نفس
- عزت نفس
- نفوذ کلام
- حواس جمع
- رهبری
- آگاهی
- خود بودن
- ثروت
- شعور
شناخت تله ها و موانع موفقیت ، انواع تله های ذهنی موفقیت
همه افراد تمایل به کسب موفقیت دارند و میخواهند در هر کاری که شروع میکنند موفقیتهای بالایی کسب کنند، در حال حاضر تله ها و موانع موفقیت فراوان است و میتواند باعث شکست و پسرفت برخی افراد شود. مشکلات فراگیر زیادی وجود دارد که افراد را از موفقیت باز داشته و میتواند مانعی جدی در راه موفقیت آنها به حساب بیاید؛ در صورتیکه شما این موانع و تلهها را شناخته و نسبت به رفع آنها اقدام کنید میتوانید در کمترین زمان به موفقیت غیرقابل باوری دست پیدا کنید.
این موانع میتواند درونی یا اجتماعی باشد، فرقی نمیکند درگیر کدام یک از آسیبها شده باشید در صورتی که راهحل مناسبی برای رفع آنها پیدا نکنید این موانع میتوانند آسیبهای جدی و جبران ناپذیری برای شما به وجود آورده و در درازمدت تاثیرات منفی روی زندگی و آینده شما داشته باشند. شما با شناسایی دقیق مسیر درست و برطرف کردن موانعی که سر راه شما وجود دارد میتوانید در کمترین زمان و با اطمینان فراوان به خواستههایتان برسید.
افرادی که به هر دلیلی درگیر این تله ها و موانع موفقیت شدهاند باید در ابتدا راههای دستیابی به موفقیت را شناخته و سپس برای برطرف کرن آنها راهکار مناسبی پیدا کنند. برای شناخت انواع تلههای موفقیت، یافتن راههای مواجهه با آنها و کسب اطلاعات لازم در مورد برطرف کردن این موانع، میتوانید تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.
منظور از تله ها و موانع ذهنی موفقیت چیست؟
ممکن است موانع زیادی بر سر راه موفقیت افراد وجود داشته باشد که یکی از مهمترین و اصلیترین این موانع را میتوان تلهها و موانع ذهنی و فکری نام برد. این موانع معمولاً برای افرادی که ذهن ضعیف یا متوسطی دارند به وجود میآید به طوری که این افراد محدودیتهای فراوانی در ذهن و فکر خود داشته و این کار میتواند از کسب دستاوردهای بزرگ و موفقیتهای زیاد برای این افراد جلوگیری کند.
تلهها و موانع موفقیت فراوان هستند و وجود یک یا تعدادی از آنها میتواند در جلوگیری از پیشرفت فرد و به جلو رفتن آن تاثیر داشته باشد. به طور معمول داشتن یک ذهن قوی باعث میشود تا شما استعدادهای فوق العاده خود را شناسایی کرده و از موانع کوچک و بزرگ به راحتی عبور کنید؛ ولی افرادی که به هر دلیل دارای ذهنیت ضعیفی هستند پیشرفتی چشمگیری نداشته و تمایلی نیز برای برطرف کردن موانع پیش رو ندارند.
ذهنیت ضعیف این افراد ممکن است به دلیل مشکلات شخصی یا اجتماعی به وجود آمده باشد و در صورتی که این افراد هر چه سریعتر نسبت به برطرف کردن آنها اقدام نکنند میتواند به مشکلات بزرگتر تبدیل شده و پیامدهای منفی برای پیشرفت آنها به وجود بیاورد. نقش قدرت ذهن در زندگی افراد بسیار زیاد است و به عنوان اصلیترین عامل پیشرفت و موفقیت، نباید نادیده گرفته شود.
انواع تله های ذهنی موفقیت
تلهها و موانع موفقیت بسیار زیادند به طوری که بسیاری از آنها میتوانند باعث تغییر دیدگاه و تفکر افراد شده و به همین دلیل موفقیت آنها را تحت فشار قرار میدهند؛ شناخت این تلههای ذهنی میتواند به برطرف کردن آنها و هموار کردن مسیر موفقیت کمک کند. از مهمترین دام های ذهنی موفقیت میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
۱. ترس از تغییر
بسیاری از افراد ترجیح میدهند در نقطه امن خود بمانند و برای پیشگیری از دردسرها و مشکلات احتمالی به سمت موفقیتها نروند، این موضوع یکی از مهمترین موارد جلوگیری از پیشرفت است. افرادی که ترس از تغییر دارند معمولاً در برابر تغییرات ضروری و مهم زندگی مقاومت مقاومت کرده و تمایلی برای آن از خود نشان نمیدهند؛ به عبارتی، ترس از موانع، افراد را محدود کرده و از رشد و پیشرفت آنها در زندگی جلوگیری میکند. این مورد یکی از اصلیترین تلههای زندگی و موانع ذهنی موفقیت به حساب میآید.
۲. باورهای خود محدود کننده
شاید نتوان هیچ عاملی را اندازه خودناباوری و باورهای محدود کننده در عدم موفقیت افراد موثر دانست، افرادی که به خود میگویند نمیتوانند یا نباید کاری را انجام دهند، این باور میتواند باعث فاصله گرفتن آنها از موفقیت و ایجاد تاثیر منفی روی ذهن آنها شود. در حال حاضر بسیاری از روانشناسان باورهای خود محدود کننده را از بزرگترین تلهها و موانع موفقیت مینامند که اگر فرد برای مقابله با آنها کاری انجام ندهد، این باورها میتواند تاثیرات منفی و مخربی روی پیشرفت و موفقیت او داشته باشد. وجود انواع باورهای محدود کننده و نداشتن اعتماد به خود، از دیگر دام های ذهنی موفقیت و تلههای زندگی به حساب میآید.
۳. کمالگرایی
در برخی مواقع کمالگرایی جنبههای مثبتی داشته و باعث میشود افراد کارهای خود را به صورت استاندارد انجام دهند، ولی اگر فرد به کمالگرایی مطلق وسواس پیدا کند، باعث ایجاد مشکلی بزرگ شده و میتواند به یکی از تلهها و موانع موفقیت تبدیل شود. افرادی که میخواهند کارهای خود را با وسواس زیاد و بدون هیچ عیب و نقصی انجام دهند، این کار میتواند سبب جلوگیری از پیشرفت و اتمام صحیح کارها شود. افراد کمالگرا فقط در صورتی از کار خود راضی هستند که تمام جزئیات کار در حد ایده آل و بدون عیب و نقص انجام شود؛ این کار میتواند از احساس لذت و شادی در رسیدن به دستاوردها جلوگیری کرده و یکی از موانع موفقیت شناخته میشود.
۴. عدم داشتن تمرکز
یکی از مشکلاتی که امروزه بیشتر افراد در هر سن و سالی با آن روبرو هستند، عدم داشتن تمرکز است؛ این مشکل نیز یکی از موانع ذهنی موفقیت بوده و میتواند در تمامی افراد در دورههای مختلف زندگی ایجاد شود. عدم وجود تمرکز ذهنی دلایل مختلفی مانند شخصی، خانوادگی و اجتماعی داشته و در افرادی که دغدغههای ذهنی فراوانی دارند ایجاد میشود، در صورتی که این مشکل درمان نشود میتواند تاثیرات منفی زیادی روی زندگی فرد داشته باشد. عدم وجود تمرکز که یکی دیگر از تلهها و موانع موفقیت در افراد به حساب میآید میتواند در اثر اضطراب و استرس شدید نیز ایجاد شده و افراد باید هرچه سریعتر برای درمان آن اقدام کنند.
۵. داشتن افکار منفی
وجود افکار منفی متعدد در مورد عدم موفقیت و شکست خوردن، از دیگر تلهها و موانع موفقیت بوده که ممکن است برای افراد مختلف از نوجوان تا میانسال به وجود بیاید. این تلههای زندگی مانع از پیشرفت بهتره افراد میشود و یکی از موانع جدی در مسیر موفقیت به حساب میآید. در صورت روبرو شدن با افکار منفی و مخرب، باید برای درمان آنها اقدامی صورت بگیرد اگرنه میتواند آسیبهای جبران ناپذیر و خطرناکی برای فرد و آینده او به وجود بیاورد که یکی از آنها عدم تمایل فرد به ریسک کردن و پیشرفت در زندگی است.
۶. ضعف اراده
یکی از موارد چالش برانگیز در مسیر موفقیت، ضعف اراده است، افرادی که اراده قوی ندارند قدرت ذهنی لازم جهت انجام کارهای ضروری و کسب موفقیت را نیز نخواهند داشت. اراده ضعیف باعث تسلیم شدن افراد در مواقع سخت شده و سبب میشود این افراد تمایلی به مقاومت نشان دادن برای رسیدن به اهدافشان نداشته باشند. در حال حاضر بسیاری از روانشناسان ضعف اراده را یکی از مهمترین تلهها و موانع موفقیت ذکر میکنند که از مخرب ترین دام های ذهنی موفقیت بوده و اگر درمان نشود میتواند به یک معضل خطرناک برای رسیدن به اهداف و پیشرفت تبدیل شود.
تله ها و موانع موفقیت چه ویژگیهایی دارند؟
تمامی افراد تمایل دارند به انسانهای موفقی تبدیل شده و در زندگی به اهدافی که در نظر دارند برسند، ممکن است موانع و تلههای فراوانی در راه رسیدن به موفقیتها وجود داشته باشد که با شناخت و رفع آنها میتوان در کمترین زمان و با اطمینان بیشتری به موفقیتها دست پیدا کرد.
تلهها و موانع موفقیت ممکن است ویژگیهای مختلفی داشته باشند، برای مثال برخی از آنها با دلسرد کردن افراد، از پیشرفت و ادامه مسیر جلوگیری میکنند، بعضی از موانع ذهنی بوده و باعث عدم تمایل افراد به جنگیدن و قبول کردن ریسک برای اهدافشان میشوند؛ این موانع و مشکلات باعث ایجاد صدمات جبران ناپذیری برای هر فرد شده و سبب ناامید شدن و هدر دادن زمان میگردد.
موانع موفقیت در طولانی مدت باعث ایجاد تاثیرات منفی روی ذهن و روان فرد میشود و صدای درونی به او میگوید نمیتواند کار خود را به درستی انجام دهد، این تلهها باعث جلوگیری از امیدواری و به کار بردن انگیزه در افراد شده و میتواند شجاعت را به ترس و دلهره به تبدیل کند؛ به همین دلیل افراد باید در موقعیتهای مختلف زندگی تلهها و موانع موفقیت را شناخته و نسبت به برطرف کردن آنها اقدام کنند.
اهمیت شناخت تلههای موفقیت چیست؟
اهمیت شناخت تلههای موفقیت از موارد ضروری به حساب میآید و به افراد کمک میکند تا نسبت به رفع و درمان مشکلات احتمالی اقدام کنند.
در برخی مواقع ممکن است افراد با موانعی بر سر راهشان مواجه شوند که اگر در همان ابتدای کار نسبت به درمان و رفع آن اقدام شود میتواند از ایجاد مشکلات بزرگتر و جدیتر جلوگیری کند؛ برخی از این تلهها در طولانی مدت باعث از بین بردن اعتماد به نفس و ناامید کردن کامل افراد میشود که شناخت آنها در همان ابتدا سبب در طرف کردن و رفع کامل آنها میشود.
افرادی که اقدام به شناخت موانع موفقیت میکنند میتوانند در برابر شکستهای مختلف ایستادگی کرده و انعطاف پذیری خوبی نشان دهند، علاوه بر این شناخت تلهها و موانع موفقیت در ابتدا کار باعث میشود تا شما بتوانید با یک فرد باتجربه مانند مشاور در این باره صحبت کرده و هرچه سریعتر نسبت به درمان آنها اقدام نمایید.
با تله ها و موانع موفقیت چگونه مواجه شویم؟
مسائل و مشکلات مختلف ممکن است برای تمام افراد در هر زمان و موقعیتی اتفاق بیفتد که هر کدام راه حل مخصوص به خود را دارد، در صورت مواجه شدن با هر مشکلی افراد به جای نگرانی و استرس باید هرچه سریعتر نسبت به برطرف کردن آن اقدام کنند. همه انسانها در طول زندگی خود با تلهها و موانع موفقیت روبرو هستند که بهترین کار غلبه بر آنها و پیدا کردن راه صحیح است. موارد زیر از بهترین کارهایی است که شما هنگام مواجه شدن با تلهها و موانع موفقیت میتوانید انجام دهید:
- واکنش بیش از اندازه نشان ندهید.
- سعی کنید واقعیت را بپذیرید و برای رفع آن چارهای بیندیشید.
- تقصیر را گردن دیگران نیندازید.
- تغییرات را قبول کنید.
- از مقایسه خود با دیگران دست بردارید.
- از تجزیه و تحلیل بیش از اندازه مشکل دست بردارید.
- از خدمات مشاوره کسب و کار یا کوچینگ کسب و کار استفاده کنید.
دقت به موارد بالا و قبول مشکلات ایجاد شده، میتواند به شما کمک کند تا در کمترین زمان، به تنهایی یا با مشورت کردن با افراد باتجربه در این زمینه، به برطرف کردن اصولی موانع موفقیت بپردازید.
سوالات متداول
۱- دام های ذهنی موفقیت چیست؟
در کنار وجود موانع بیرونی، در برخی مواقع دام های ذهنی موفقیت نیز ایجاد میشود که از پیشرفت و رشد افراد جلوگیری میکند، مهمترین دام های ذهنی موفقیت شامل ترس از تغییر، داشتن افکار منفی، ضعف اراده، باورهای خود محدود کننده، کمالگرایی و عدم داشتن تمرکز هستند که افراد باید هرچه سریعتر برای غلبه بر آنها اقدام کنند.
۲- چگونه بر موانع ذهنی موفقیت غلبه کنیم؟
در مرحله اول افراد باید اطلاعات خود را در بارهی موانع ذهنی موفقیت بالا برده و سپس با کسب اطلاعات لازم و یا صحبت با افراد ماهر و باتجربه، نسبت به برطرف کردن آنها اقدام کنند. غلبه بر این موانع ممکن است نیاز به صرف زمان و وقت کافی داشته باشد و شما با صرف صبر و حوصله و کسب اطلاعات صحیح و اصولی، میتوانید بر آنها غلبه کنید.
۳- اهمیت شناخت موانع ذهنی موفقیت چیست؟
برای غلبه و رفع هر مشکلی، به کارگیری راهحل مخصوص همان مشکل نیاز است؛ شما با شناخت دقیق موانع ذهنی میتوانید برای برطرف کردن آن از راهحل مخصوص و مناسب همان مشکل استفاده کنید. به این منظور باید در ابتدا از وجود مشکل و علت دقیق آن مطمئن شده و پس از کسب اطلاعات دقیق به صورت استاندارد و صحیح برای برطرف کردن آن اقدام کنید.