آموزش کسب و کار, کسب درآمد اینترنتی، استخدام، کنکور
آموزش کسب و کار, کسب درآمد اینترنتی، استخدام، کنکور
آموزش کسب و کار, کسب درآمد,کسب درآمد اینترنتی , استخدام، کاریابی، کنکور و دانشگاه

تعریف استراتژیست ، ویژگی های افراد استراتژیست

در حال حاضر عناوینی مانند استراتژی، استراتژیک یا استراتژیست، در مقالات، گفتگوهای روزمره، وبسایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی به وفور دیده می‌شود. اما ممکن است ماهیت اصلی این عبارات برای بسیاری از افراد هنوز هم ناشناخته باشد. البته با توجه به رویکردها و تعاریف متفاوتی که برای واژه «استراتژی» وجود دارد، تعاریف مشتق شده از آن مانند اینکه استراتژیست کیست یا دقیقاً چه کاری انجام می‌دهد هم نیاز به بررسی و تحلیل دارد.

در همین راستا تصمیم گرفتیم تا در این مطلب با بررسی جنبه‌های مختلف وظایف مبتنی بر استراتژی، دقیقاً بدانیم که یک استراتژیست کیست و چگونه خود می‌توانیم یک استراتژیست باشیم؟! پس لطفاً در ادامه این مطلب همراه ما بمانید.

استراتژیست کیست؟

استراتژیست یا «Strategist» به فردی گفته می‌شود که تصمیمات و فعالیت‌های خود را برپایه نظم و خلاقیت خاصی انجام می‌دهد. البته برای اینکه بفهمیم دقیقاً استراتژیست کیست، باید ابتدا با مفهوم «استراتژی» آشنایی داشته باشیم. از این رو توصیه میکنیم مقاله “استراتژی به زبان ساده” را مطالعه نمایید.

البته تعاریف بسیاری تا به امروز برای استراتژی ارائه شده است که تمام آن‌ها بر نظم، تجزیه و تحلیل، خلاقیت، نوآوری و متفاوت عمل کردن تاکید دارند (چیزی که در دنیای دیجیتال امروز به وفور دیده می‌شود!). بر همین اساس یک شخص استراتژیست هم باید تمام این ویژگی‌ها را در انجام فعالیت‌های خود به نمایش بگذارد. بنابراین در پاسخ به سوال استراتژیست کیست، می‌توانیم بگوییم:

«استراتژیست کسی است که بتواند یک سازمان (اعم از سازمان‌های بزرگ، شرکت‌های چند وظیفه‌ای یا کسب ‌و کارهای کوچک) را با دیدی همه‌جانبه و تفکری سازنده به سوی تحقق چشم‌اندازهایی روشن و قابل دسترسی هدایت کند!»

براساس این تعریف، می‌توان به این نتیجه رسید که استراتژیست شدن کار دشواری است و نیاز به قدرت رهبری و مدیریت بالایی دارد. در ادامه به بررسی ویژگی‌های یک استراتژیست خواهیم پرداخت تا به معنی عمیق‌تری برای پاسخ به استراتژیست کیست برسیم و ببینم برای تبدیل شدن به چنین شخصی، به چه مهارت‌هایی نیاز داریم.

افراد استراتژیست چگونه عمل می‌کنند؟

برای پی بردن به اینکه استراتژیست کیست، باید عملکرد آن‌ها را نیز مورد بررسی قرار دهیم. البته مطمئناً عملکرد استراتژیست‌ها، متفاوت از عملکرد افراد عادی است. استراتژیست بودن یک ماهیت سطح بالا دارد که تقریباً همه افراد می‌خواهند به آن سطح دست پیدا کنند. اما لازمه آن این است که افراد بتوانند از تفکر و فعالیت‌های روتین دست بردارند و به شیوه‌ای تازه فکر و عمل کنند.

برخی از افراد به صورت ذاتی از تصمیمات، پیشنهادات و عملکردهای تازه استقبال می‌کنند؛ اما برخی دیگر از افراد هستند که در برابر هر چیز تازه و هر تغییر کوچکی، از خود مقاومت نشان می‌دهند. یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های تفکر استراتژیک که با ماهیت آن گره خورده است، متفاوت بودن از نظر اندیشه، تصمیم‌گیری، عملکرد و هدایت است. پس  نمی‌توان گفت همه استراتژیست‌ها دقیقاً چگونه عمل می‌کنند (چون هرکدام از آن‌ها برنامه منحصر به فردی برای خود دارند!)

 ۷ ویژگی افراد استراتژیست

تا به اینجای مطلب به صورت تقریبی می‌دانیم که استراتژیست کیست، اما برای اینکه به تعریف کلی‌تر و قابل فهم‌تری از این واژه برسیم، می‌توانیم ویژگی‌های مشترک استراتژيست‌ها را بررسی کنیم که این ویژگی‌ها به قرار زیر هستند:

  • آینده‌نگر

آینده‌نگر بودن و داشتن دید بلندمدت، اولین ویژگی افراد استراتژیست است. اگر قرار باشد یک مدیر تنها منابع محدود، شرایط نابسامان و کارکنان بی‌انگیزه فعلی را ببیند، هرگز نمی‌تواند برای کسب موفقیت‌های آتی برنامه‌ریزی کند. پس واجب است شخصی که خود را استراتژيست معرفی می‌کند، با داشتن یک دید بلندمدت، اوضاع را مرتب کرده و تمام منابع انسانی و غیرانسانی را در جهت رسیدن به یک هدف مشترک (موفقیت سازمان) هدایت کند.

  • ساده‌اندیش

به قول لئوناردو داوینچی: «سادگی خود بالاترین پیچیدگی‌ها است!» پس یک فرد استراتژیست برای رسیدن به اهداف خود از راه‌حل‌های عجیب، گُنگ یا پیچیده استفاده نمی‌کند، بلکه ساده‌ترین راهکارها را با استفاده از در دسترس‌ترین منابع به کار می‌‌گیرد. چنین فردی باید بتواند در حل هر مشکلی که پیش می‌آید، ساده‌ترین راه‌ حل‌ها را پیدا کند. اگر خود نتوانست چنین راه‌حلی را بیابد، می‌تواند در بین پیشنهادات موجود، ساده‌ترین و کارآمدترین آن‌ها را انتخاب کند.

  • کنجکاو

استراتژیست‌ها بسیار کنجکاو هستند و می‌توان گفت همیشه دنبال راهی هستند تا برای رقیبان خود دردسر درست کنند. آن‌ها هرگز یک مسیر خاص را برای مدت طولانی طی نمی‌کنند، بلکه در کنجکاوی‌های پی در پی خود، هربار به شیوه تازه‌ای برمی‌خورند و آن را در فعالیت‌های خود مورد آزمایش قرار می‌دهند. همین کنجکاوی است که باعث می‌شود یک استراتژیست بتواند هربار شگرد تازه‌ای را کشف کرده و به کمک آن امتیاز یا ارزش بیشتری برای سازمان خود ایجاد کند.

  • انعطاف‌پذیر

کسی که مرتب روش‌های تازه‌ای را امتحان می‌کند، ممکن است بارها به بن‌بست برسد یا با شکست‌های بزرگی روبه‌رو شود؛ در چینن شرایطی تنها خاصیت انعطاف‌پذیری استرتژیست‌ها است که می‌تواند آن‌ها را از منجلاب مشکلات خارج کرده و به امتحان کردن یک روش دیگر تشویق کند. اگر کسی نتواند خود را با شرایط مختلف سازگاری دهد، نمی‌تواند یک استراتژیست موفق باشد.

  • خلاق

خلاقیت هم دیگر ویژگی بارزی است که می‌توان آن را به تمام استراتژیست‌ها نسبت داد. خلاقیت در کنار کنجاوی است که می‌تواند باعث ظهور ایده‌های تازه در ذهن استراتژیست‌ها شود. چنین اشخاصی به‌جای فرار از مشکلات، خود به دنبال چالش‌ها می‌روند و از امتحان کردن هیچ ابزار یا روش تازه‌ای بیم ندارند.

اگر لازم باشد کل پلتفرم مدیریتی خود را برای موفقیت در یک پروژه تغییر دهند، بلافاصله این کار را می‌کنند. اما اشتباه نکنید! این به معنی بی گدار به آب زدن  استراتژیست‌ها نیست، آن‌ها پس از بررسی دقیق تمام منابع و شرایط موجود است که در نهایت دست به اجرای ایده‌های تازه می‌زنند.

  • آپدیت

یک استراتژیست باید همیشه آپدیت و به‌روز باشد تا بتواند از جدیدترین متدها برای رونق فعالیت‌های سازمان خود استفاده کند. آگاهی از آخرین دستاورهای علمی و تکنولوژي‌های تازه به استراتژیست‌ها کمک می‌کند تا همواره از روش‌های قدیمی و غیرکارآمد رقیبان خود پیشی بگیرند و جام موفقیت را در دستان سازمان خود قرار دهند.

  • منظبط

داشتن نظم یکی از ضروریات استراتژیست بودن است. بدون داشتن نظم، نه تنها استراتژیست‌ها، بلکه حتی یک مدیر عادی هم نمی‌تواند برای یک ماه سازمانی را سرپا نگه‌دارد. اگرچه داشتن نظم در هر کاری لازم است، اما استراتژیست‌ها به نسبت سایر افراد، نظم بیشتری دارند. این نظم نه تنها در کار، بلکه در تمام جنبه‌های شخصیتی آن‌ها پدیدار است، چراکه وقتی از نظر ذهنی منظم نباشیم، نمی‌توانیم به سرعت و دقت تصمیم‌گیری کنیم. این در حالی است که استراتژیست‌ها به‌شیوه‌ای بسیار دقیق و سریع به تصمیم‌گیری می‌پردازند.

آیا همه افراد می‌توانند استراتژیست باشند؟

مطمئنم شما هم به این جمله معتقد هستید که: «هیچ غیرممکنی در این عالم وجود ندارد!» حداقل در عصر باشکوهی که ما زندگی می‌کنیم، غیرممکن وجود ندارد. شاید در گذشته افراد زیادی از منابع آموزشی و امکانات لازم برای موفق شدن بی‌بهره بودند و نمی‌توانستند به سطوح بالای شخصیتی یا شغلی فکر کنند.

اما با پیشرفت‌های روزافزون تکنولوژی و گسترش منابع عظیم اطلاعاتی و آموزشی، رسیدن به هر سطحی از نظر شخصیتی، شغلی، مالی و ….. امری ممکن و کاملاً قابل دسترسی است.

پس حتی کسی که به صورت اتفاقی با پرسش «استراتژیست کیست؟» برخورد کرده باشد، می‌تواند حقیقتاً به استراتژیست شدن فکر کند! مگر غیر از این است که تمام ویژگی‌های استراتژیستی که در اینجا عنوان کردیم، قابل فراگیری و آموختن هستند؟!

شما هم می‌توانید؛ شاید روزی برسد که کسی با پرسیدن سوال استراتژیست کیست، به خود شما به عنوان استراتژیست برخورد کند و جواب این سوال را از تجربیات شما بخواهد!

انواع نقش‌های استراتژیستی کدامند؟

همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، استراتژیست شدن کار دشواری است و به توانمندی‌ بالایی نیاز دارد. اما هیچکس نمی‌تواند در تمام موضوعات به شیوه استراتژیستی عمل کند. در واقع هرکس می‌تواند در رشته یا زمینه موردعلاقه خود به یک فرد کاملاً حرفه‌ای تبدیل شود و در نهایت به عنوان یک شخصیت استراتژیست در آن حرفه به فعالیت بپردازد. در حال حاضر استراتژیست بودن به شیوه‌های زیر ممکن است:

  • استراتژیست دیجیتال

یک استراتژیست دیجیتال کسی است که در زمینه‌های توسعه دیجیتالی، طراحی رابط‌های کاربری (UX) و طراحی انواع محتواهای دیجیتالی تبحر داشته و می‌تواند برای ارائه بهترین راه‌کار در این زمینه‌ها صاحب نظر باشد. چنین افرادی می‌توانند در سازمان‌های بزرگ تولید محصولات دیجیتالی مشغول به کار شوند یا خود کسب‌وکار مستقلی را برپایه دیجیتال مارکتینگ ایجاد کنند و آن را گسترش دهند. (وقتی متخصصین دیجیتال مارکتینگ، برنامه‌نویسان یا توسعه دهندگان وب، ضمن داشتن مهارت کافی در زمینه تخصصی خود، به ویژگی‌های عمومی استراتژیست‌ها نیز مجهز باشند، می‌توانند خود را به عنوان استراتژیست دیجیتال معرفی کنند!)

  • استراتژیست اجتماعی

استراتژيست‌های اجتماعی با بررسی ابزارها و تکنیک‌های رسانه‌ای، نگرش‌های یکپارچه‌ای را به‌صورت اجتماعی ایجاد می‌کنند و آن را گسترش می‌دهند. این افراد در فرهنگ‌سازی‌های جامعه مدرن، مخابره اطلاعات جمعی و استفاده عمومی درست از منابع جدید، نقش بسزایی دارند. چنین افرادی می‌توانند تحصیلات آکادمیک در زمنیه‌های مدیریتی داشته باشند و با توصل به ویژگی‌های استراتژیستی، به عنوان یک استراتژیست اجتماعی فعالیت کنند.

  • استراتژیست طراحی

طراحی می‌تواند شاخه بزرگی از فعالیت‌ها را در بر بگیرد. بنابراین یک طراح استراتژیست، باید با توجه به زمینه کاری خود (طراحی ساختمان، دکوراسیون داخلی، قطعات صنعتی و ….) بتواند طراح‌های خود را با نیازهای مشتری و اهداف تجاری تولیدکنندگان هماهنگ کند و طرح‌های جذاب و ارزشمندی را ارائه کند. در عصر حاضر، استراتژیست‌های طراحی بسیار قدرتمندی در سطح جهان مشغول به فعالیت هستند که در نتیجه‌ی ایده‌پردازی‌های آنان طرح‌های بیشماری در هر زمینه کاری وجود دارد. این در حالی است که در چند سال گذشته، تنها برندهای مطرح قادر به کار بودند.

  • استراتژیست ارتباطی

استراتژیست‌های ارتباطی در پی ایجاد راه‌های تازه برای ایجاد ارتباطات دیجیتال و توسعه ابزارهای ارتباطی در سطح گسترده فعالیت دارند. در نتیجه‌ی همین فعالیت‌ها هم پیشرفت‌های چشمگیری را در زمینه ارتباطات شاهد بوده‌ایم. با ظهور هر استراتژیست ارتباطی، امکانات بیشتری در زمینه‌های برقراری ارتباط از راه دور مانند ارتباطات اینترنتی و ماهواره‌ای در دسترس انسان‌ها قرار می‌گیرد.

  • استراتژیست ادغام و تملک

استراتژیست‌های ادغام و تملک در قالب شرکت‌های خدماتی و مستقلی فعالیت می‌کنند که با بررسی تمام جنبه‌های مربوط به کسب ‌و کارهای دیگر، برای ادغام بخش‌هایی از آن یا خرید و تملک بر بخشی از آن‌ها اظهار نظر می‌کنند. ممکن است این شیوه کاری در کشور ما زیاد برای مردم شناخته شده نباشد.

اما این شرکت‌ها هم خود استارت ‌آپ‌های گسترده‌ای را مدیریت می‌کنند و هم به سایر صاحبان مشاغل کمک می‌کنند تا کسب‌وکار خود را به شیوه‌ای کارآمد تقسیم‌بندی و مدیریت کنند. آن‌ها همچنین بخش‌های مختلف صنعت را با هم ادغام می‌کنند تا شرایط کاری تازه‌ای ایجاد کنند.

  • استراتژیست شرکتی

استراتژیست‌های شرکتی به افراد و سازمان‌ها کمک می‌کنند تا برندهای خود را از راه‌های ساده‌تری ثبت و مدیریت کنند. اطلاعات ثبت، مدیریت، استهلاک یا واگذاری کسب‌وکارهای مبتنی بر شرکت‌های تولیدی یا خدماتی، به کمک این استراتژیست‌ها در مسیر صحیح هدایت می‌شوند.

  • استراتژیست اقتصادی

اقتصاد دانان و افرادی که در حیطه‌های تجاری، بازرگانی و معاملاتی فعالیت می‌کنند، بهترین افرادی هستند که می‌توانند پس از کسب تجربه‌های لازم، به عنوان استراتژیست اقتصادی مشغول به کار شوند. این افراد با بررسی شرایط اقتصادی ملی یا بین‌المللی، تصمیمات و راه‌حل‌های بنیادینی را به سازمان مستقل خود یا دیگر سازمان‌های دولتی یا خصوصی پیشنهاد می‌دهند.

  • استراتژیست ورزشی

افرادی که در مورد بکارگیری بازیکنان در مسابقات ورزشی و تورنومنت‌ها تصمیم می‌گیرند یا برای اجرای تاکتیک‌های بازی در برابر رقیبان پیشنهادات عملی ارائه می‌دهند، همان استراتژيست‌های ورزشی هستند.

حضور این افراد می‌تواند در ورزش‌های جهانی و المپیک برای مدال‌آوری یک کشور ضروری باشد. معمولاً استراتژیست‌های ورزشی با دیدن فیلم مسابقات، بررسی سابقه بازیکنان و مربیان، شیوه بازی ورزشکاران و ارائه استراتژی‌های تهاجمی یا تدافعی در برابر رقیبان به فعالیت می‌پردازند.

  • استراتژیست سرمایه‌گذاری

کسی که می‌تواند تمام فرصت‌های سرمایه‌گذاری در یک منطقه، کشور یا موقعیت‌های مختلف جهانی را شناسایی کند و به افراد سرمایه‌گذار معرفی کند، یک استراتژیست سرمایه‌گذاری خواهد بود. چنین شخصی با داشتن اطلاعات گسترده در زمینه‌های سرمایه‌گذاری می‌تواند به صورت استراتژیک و کاملاً حرفه‌ای به سرمایه‌گذاران مشاوره بدهد.

  • استراتژیست فروش

در حال حاضر وبسایت‌های بزرگ فروشگاهی و شبکه‌های اجتماعی، بهترین ابزارهای موجود برای خرید و فروش انواع کالاهای فیزیکی و غیرفیزیکی در سطح جهان هستند. بررسی شیوه‌های کارآمد و جدید برای فروش و بازاریابی در پلتفرم‌های مختلف برعهده‌ی استراتژیست‌های فروش است. این افراد با آگاهی از آخرین متدهای بازایابی می‌توانند برای مدیریت برندینگ ، تولید در راستای نیاز مشتریان و ارائه به بازارهای هدف، به کسب‌وکارهای مختلف کمک کنند.

  • استراتژیست فنی

تخصص فنی نیز مانند طراحی، می‌تواند در شاخه‌های مختلفی به کار گرفته شود. حتی ممکن است هر سازمان تولیدی یا خدماتی برای بررسی‌های فنی خود از یک استراتژیست فنی استفاده کند. در واقع این افراد کسانی هستند که بیشترین مهارت را در مورد اجرای فنی پروژه‌ها دارند. ممکن است فردی از نظر نظارتی در سطح بالایی قرار داشته باشد اما از نظر فنی ضعیف باشند.

استراتژیست‌های فنی می‌توانند تمام فعالیت‌های فنی کار را متقبل شوند. شاید برخی از افراد در جواب استراتژیست کیست، تنها در مورد استراتژیست‌های فنی اطلاعات دریافت کنند، چراکه نمونه این افراد در جامعه بسیار زیاد است.

  • استراتژیست نظامی

استراتژیست نظامی به بررسی شگردهای تهاجمی یا دفاعی در زمینه مقابله جنگی می‌پردازد. این افراد از نظر جنگاوری و تجربیات نظامی در سطح بالایی قرار دارند و می‌توانند به حکومت‌ها در زمینه چگونگی تجهیز نظامی، تربیت نیرو، بکارگیری ابزارهای تازه و دیگر مسائل نظامی کمک کنند. (جالب است بدانید که اولین استراتژی‌های اجرا شده در جهان در زمینه نظامی بوده‌اند و حتی واژه استراتژی نیز از اصطلاحات جنگی قدرت‌های نظامی گذشته مشتق شده است!)

  • استراتژیست سیاسی

یک استراتژیست سیاسی کسی است که در زمینه‌های سیاسی اطلاعات و تجربیات گسترده‌ای داشته باشد. این افراد معمولاً به نامزدهای انتخاباتی کمک می‌کنند تا در انتخابات برنده شوند یا اگر برنده هم نشدند، در نزد مردم محبوب بمانند. جالب است بدانید که معروف ترین استراتژیست ها در سطح جهان نیز افرادی سیاسی هستند که به عنوان نمادهای استراتژیست در سطح جهان معرفی شده‌اند. از جمله این افراد می‌توان سیاستمدارانی چون «آیزایا برلین»، «جورج سوروس»، «ویلی‌ برانت»، «آلوین تافلر» و ….. را نام برد.

می‌بینید که هرکس بسته به زمینه فعالیت خود می‌تواند یک استراتژیست باشد. البته اگر شما بخواهید در هر رشته‌ای به چینن درجه‌ای نائل شوید، باید ویژگی‌های مشترک بین استراتژیست‌ها را در خود تقویت کنید (ویژگی‌هایی که در همین مطلب عنوان کردیم).

آیا استراتژیست شدن به تحصیلات آکادمیک نیاز دارد؟

معمولاً افرادی که به عنوان استراتژیست در یک رشته فعالیت می‌کنند، دارای تحصیلات عالیه نیز هستند. اما این مورد نمی‌تواند از استراتژیست شدن جلوگیری کند. چراکه برخی از افراد حتی بدون تحصیلات آکادمیک هم می‌توانند به سطوح بالایی در رشته خود برسند.

لازم به ذکر است که این مورد با زمینه کاری افراد نیز ارتباط مستقیمی دارد. در واقع یک استراتژیست اقتصادی، سیاسی یا ورزشی باید حتماً در شاخه کاری خود تحصیلات بالایی داشته باشد. اما یک استراتژیست طراحی، دیجیتال یا فنی بدون این گزینه و تنها با آموزش آزاد هم می‌تواند به سطح استراتژیست برسد.

برای استراتژیست شدن باید از کجا شروع کنیم؟

اگر شما صاحب یک کسب و کار هستید و می‌خواهید آن را با موفقیت ارتقا دهید، می‌توانید به استراتژیست شدن فکر کنید. در غیر این‌صورت رسیدن به این درجه برای همه افراد لازم نیست. اما اگر شما تصمیم خود را گرفته‌اید تا به این سطح از دانش و مهارت دست پیدا کنید، می‌توانید از رشد شخصی خود آغاز کنید.

همانطور که در قسمت ویژگی‌ها اشاره کردیم، نظم یک استراتژیست در تمام جنبه‌های زندگی وی نمود دارد. پس با کسب مهارت‌های شخصی و حرفه‌ای در زمینه کاری خود و همچین با کسب تجربه می‌توانید در مسیر استراتژیست شدن قدم بردارید. در حال حاضر نیز دوره‌هایی تحت عنوان «چگونه استراتژیست شویم؟» در سطح کشور برگزار می‌شود که می‌توانید در این دوره‌ها شرکت کنید.

سخن پایانی

فکر می‌کنم تا به اینجا توانسته‌ایم به صورت دقیق بفهمیم که یک استراتژیست کیست و چه وظایف مهم آنها چیست. همچنین با رسیدن به این درک می‌توانیم بفهمیم که آیا ما هم برای طی کردن این مسیر آماده هستیم یا خیر! البته لازم است بدانید که اگر خود نیز یک فرد استراتژیست نشوید، برای پیشبرد فعالیت‌های خود می‌توانید از چنین افرادی مشاوره بگیرید.

اگر صاحب یک کسب ‌و کار هستید، می‌توانید بسته به شرایط کاری خود، یک استراتژیست فنی، دیجیتال یا …. استخدام کنید. همینکه حالا می‌دانید استراتژیست کیست، می‌توانید افراد استراتژیست حقیقی را پیدا کنید و از آن‌ها کمک بگیرید.

شناخت مهارت‌ های افراد استراتژیست به ما کمک می‌کند تا بیشتر به ماهیت این مفهوم پی ببریم و بدانیم استراتژیت کیست و چگونه عمل می‌کند. این مهارت‌ها کاملاً اکتسابی هستند و هرکس که بخواهد می‌تواند استراتژیست شود. با تمام این تعاریف، فکر می‌کنم حالا دیگر واقعاً می‌دانید استراتژیست کیست؟!

برخی از سوالات رایج

۱.استراتژیست کیست ؟

استراتژیست یا «Strategist» به فردی گفته می‌شود که تصمیمات و فعالیت‌های خود را برپایه نظم و خلاقیت خاصی انجام می‌دهد

۲. ۷ ویژگی شخصی استراتژیست چیست؟

  1. آینده‌نگر
  2. ساده‌اندیش
  3. کنجکاو
  4. انعطاف‌پذیر
  5. خلاق
  6. آپدیت
  7. منظبط

۳. آیا همه افراد می‌توانند استراتژیست باشند؟

امروزه دیگر هیچ غیرممکنی در این عالم وجود ندارد و با پیشرفت‌های روز افزون تکنولوژی و گسترش منابع عظیم اطلاعاتی و آموزشی دیگر رسیدن به هر سطحی از نظر شخصیتی، شغلی، مالی و … امری ممکن و کاملاً قابل دسترس است.




تاریخ: شنبه 11 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

تعریف هوش کلامی ، بهترین روش ها برای تقویت هوش کلامی

هوش کلامی یکی از انواع چندگانه هوش است که انسان‌ها با برخورداری از آن می‌توانند مهارت‌های سخنوری خود را افزایش دهند. تقویت این هوش می‌تواند سطح بالاتری از روابط صحیح را برای ما رقم بزند. مگر غیر از این است که نهایت سعادت در روابط باکیفیت معنا پیدا می‌کند و برقراری بهترین روابط با نفوذ کلام ایجاد می‌شود؟!

البته لازم به ذکر است که هوش کلامی با مفهوم سخنرانی یا بداهه گویی حرفه ای تفاوت‌های عمده‌ای دارد، اما می‌تواند مکمل آن‌ها هم باشد. اگر شما نیز به هر دلیلی می‌‌خواهید هوش کلامی خود را تقویت کنید یا از ماهیت اصلی این نوع از هوش آگاه شوید، تا انتهای این متن با ما همراه باشید.

هوش کلامی چیست؟

هوش کلامی یا «Linguistic Intelligence»  یک نوع هوش است که صرفاً روی تقویت مهارت‌های کلامی یک فرد تاکید دارد. این نوع از هوش تا قرن اخیر ناشناخته باقی مانده بود، تا اینکه در سال 1983 شخصی به نام هوارد گاردنر « Howard Earl Gardner» در کتابی تحت عنوان «قاب‌های ذهنی: نظریه هوش‌های چندگانه» هوش انسان را به انواع مختلفی دسته‌بندی کرد. براساس نظریه گاردنر، انسان دارای هشت نوع هوش به قرار زیر است:

  • هوش منطقی و ریاضی
  • هوش تصویری و فضایی
  • هوش کلامی و زبانی
  • هوش جسمی و حرکتی
  • هوش درون‌فردی
  • هوش برون‌فردی
  • هوش طبیعت‌گرا
  • هوش موسیقیایی

البته گاردنر این امکان را می‌داد که علاوه بر گزینه‌های فوق، نوعی نهمی از هوش نیز تحت عنوان «هوش هستی‌گرا» وجود داشته باشد. وی بر این باور بود که تعریف انسان از هوش، تعریف بسیار محدود و ضعیفی است.

 

در واقع گاردنر معتقد بود که قضاوت کردن در مورد هوش انسان‌ها، صرفاً بخاطر درک منطقی یا ریاضی آن‌ها، کاملاً ناعادلانه است. این نظریه به مردم جهان کمک کرد تا دست از اندازه‌گیری هوش منطقی فرزندان خود بردارند و دیگر انواع هوش را نیز در آن‌ها مشاهده کنند. در بین هشت هوشی که گاردنر ارائه داد، هوش کلامی و زبانی جایگاه ويژه‌ای در جذابیت بخشیدن به شخصیت افراد دارد که در ادامه به جنبه‌های مهم آن خواهیم پرداخت.

آقای گاردنر پس از ارائه نظریه‌های مربوط به انواع هوش و همچنین ارائه مؤلفه‌هایی برای هوش زبانی و کلامی، شهرت زیادی کسب کرد و پس از آن نیز وارد پروژه‌های روانشناختی بزرگی شد.

چه افرادی دارای هوش کلامی بالا هستند؟

افرادی که هوش کلامی بالایی دارند، ممکن است در دیگر انواع هوش ضعیف یا متوسط باشند، اما با دارا بودن مهارت زبانی بالا، می‌توانند کلمات و جملات را به شیوه‌ای صحیح به کار بگیرند، به طوری که اگر کسی به سخنان آن‌ها گوش کند، از نحوه جمله‌بندی و ارائه واژگان آن‌ها لذت خواهد برد.

البته ممکن است کسی هرگز در جمع صحبت نکند، اما به کمک هوش زبانی بالایی که دارد، متون فوق‌العاده‌ای بنویسد. بنابراین افرادی که از هوش زبانی بالایی برخوردار هستند، در پی استفاده صحیح و خلاقانه از واژگان و افعال، به‌صورت گفتاری یا نوشتاری آن را عرضه می‌کنند.

برای مثال می‌توان به شاعران و نویسندگان بزرگی در طول تاریخ اشاره کرد که ما هرگز صدای آن‌ها را حتی در فیلم‌های باقی مانده از آن‌ها نیز نشنیده‌ایم، اما می‌توانیم از روی نوشته‌های آنان به هوش کلامی‌ برترشان پی می‌بریم!

البته این هوش خارق‌العاده فقط مختص بزرگان ادبی نیست و می‌تواند در بین اطرافیان ما نیز در حد اعلایی وجود داشته باشد. اگر شما نیز دقت کنید، می‌توانید افرادی را پیدا کنید که به شیوه‌ای کارآمد و خلاقانه از کلمات بهره می‌گیرند و همه از هم نشینی با آن‌ها لذت مي‌برند. شاید خود ما نیز هوش کلامی بالایی داشته باشیم و بخواهیم آن را بیشتر از پیش ارتقا دهیم!

هوش کلامی چه ویژگی‌هایی دارد؟

لازمه داشتن هوش زبانی یا کلامی، داشتن چهار مؤلفه است که این مؤلفه‌ها به‌صورتی گسترده می‌توانند شامل ویژگی‌هایی به قرار زیر باشند:

  • معنا‌شناسی

شناخت معنای صحیح هر کلمه و استفاده از آن در جای مناسب، جزو اولین ویژگی است که یک فرد دارای هوش کلامی باید از آن برخوردار باشد. برخی از کلمات در هر زبانی وجود دارند که چند معنی متفاوت دارند. هوش زبانی باید تشخیص معانی متفاوت واژگان را برای ما آسان کند.

  • آواشناسی

شناخت فراز و فرودها و شیوه ادا کردن جملات نیز اهمیت فراوانی در هوش زبانی دارد. در واقع در این نوع هوش باید فرد بتواند جملات خبری را به شیوه خبری، جملات سؤالی را به شیوه سؤالی و هر جمله را با آوای متناسب با مضمون آن به کار ببرد. در غیر این‌صورت اگر آواها به شیوه‌ای نادرست ادا شوند، ممکن است فردی سؤال خود را به شیوه‌ای خبری یا آمرانه بیان کند و مخاطب خود را گیج کند.

  • جمله‌سازی

توانایی چینش صحیح کلمات در کنار هم، به‌طوری که برای مخاطب کاملاً قابل فهم باشد، دیگر ویژگی برتر هوش کلامی است. افرادی که در بیان هر موضوعی می‌توانند به شیوه‌ای کارآمد و کاملاً قابل فهم کلمات مختلف را کنار هم قرار دهند و جملات خوبی خلق کنند، از هوش کلامی بالایی برخوردارند.

  • کاربرد واژگان

معمولاً برای بیان یک جمله می‌توان از کلمات زیادی از فرهنگ لغت استفاده کرد، اما این استفاده از مناسب‌ترین کلمه است که می‌تواند هوش کلامی بالای یک فرد را ثابت کند. بنابراین استفاده درست از کلمات و داشتن یک دایره وسیع از واژگان نیز دیگر ویژگی هوش زبانی است که جزء ضروریات برخورداری از این هوش است.

افرادی که هوش کلامی بالا دارند، چه شغل‌هایی را انتخاب می‌کنند؟

تمام افرادی که هوش زبانی خوبی دارند، در حرفه‌هایی فعالیت نمی‌کنند که مختص این ویژگی آن‌ها باشد. افراد گاهی در جایگاه‌های نامناسبی فعالیت می‌کنند که فرصت بروز خلاقیت‌ها هرگز به آن‌ها داده نمی‌شود. اما اگر ما بخواهیم به شیوه‌ای ایده‌آل شغل‌هایی مناسب برای افراد دارای سطح هوش زبانی بالا را انتخاب کنیم، شغل‌های زیر می‌توانند موفقیت‌های چشمگیری را نصیب آنان کنند:

  • سخنران (به‌خصوص سخنرانان انگیزیشی و رشد شخصی)
  • نویسنده‌
  • شاعر
  • خبرنگار
  • وکیل
  • مدرس
  • فعال اجتماعی
  • و ….

ممکن است افراد داری هوش زبانی بالا، به هیچکدام از این گزینه‌ها علاقه‌ای نداشته باشند، اما اگر فردی بدون داشتن این هوش، بخواهد در مشاغل عنوان شده مشغول به کار شود و در آن موفقیت کسب کند، باید هوش کلامی خود را تقویت کند!

آیا می‌توانیم هوش کلامی خود را تقویت کنیم؟

حتماً تا به اینجا متوجه شده‌اید که تمام عوامل دخیل در قدرت کلام بالای یک شخص، به هوش زبانی بالای وی مربوط می‌شود. اما آیا شخصی که چنین هوشی دارد، آن را به‌صورت ذاتی و فطری در وجود خود دارد یا آن را به صورت اکتسابی کسب کرده است؟! پاسخ به این سؤال عمده نیز توسط خود آقای گاردنر پاسخ داده شده است.

 

ایشان در پی ارائه نظریات هوش خود به این موضوع نیز اشاره داشته‌اند که انواع هوش اگرچه می‌توانند ذاتی باشند، اما قابل یادگیری و ارتقا نیز هستند. در مورد ارتقای هوش کلامی نیز، افراد می‌توانند با آموزش و تکرار برای فراگیری مؤلفه‌های چهار‌گانه کلامی، این هوش را در خود تقویت کنند.

حتماً شما نیز کسانی را دیده‌اید که توانایی صحبت کردن خوبی نداشتند اما پس از مدتی به شیوه‌ای اعجاب‌آور می‌توانستند در جمع‌ها صحبت کنند و بر دیگران تاثیر بگذارند. مطمئناً چنین افرادی با کسب مهارت‌های لازم و توسعه فردی ، هوش زبانی را در خود پرورش داده‌اند. در بین بزرگان تاریخ نیز افرادی زیادی هستند که در ابتدا هوش زبانی پایینی داشتند اما در جریان زندگی پر فراز و نشیب خود به سطح بالایی از این هوش دست پیدا کرده‌اند.

از جمله این افراد می‌توان «مهاتما گاندی» رهبر فقید هند را نام برد که در ابتدا یک وکیل دون‌پایه بود و نمی‌توانست به شیوه‌ای صحیح از موکلان خود دفاع کند. اما همین شخص پس از اینکه توانست سخنرانی‌های خیره‌کننده‌ای ارائه دهد، به یک سمبل نفوذ کلام تبدیل شد!

چرا تقویت هوش کلامی مهم است؟

سال‌هاست که محققین رده بالای جهانی در مورد دلیل اصلی سعادت و خوشبختی انسان تحقیق می‌کنند. در آخرین یافته‌های این محققین، دلیل اصلی شادی و سعادت بشر، در روابط باکیفیت آن‌ها نهفته است.

خودتان قضاوت کنید:  به نظر شما اگر ما نتوانیم به شیوه‌ای صحیح صحبت کنیم، آیا می‌توانیم ارتباطات درست و باکیفیتی را نیز با اطرافیان خود ایجاد کنیم؟! اگر نتوانیم در مواقع لزوم، با گفتن جملاتی درخور شرایط موجود، دل دیگران را با خود همراه کنیم، پس چگونه روابط عالی رقم می‌خورند؟!

اگرچه نمی‌توان منکر سایر خصوصیات و ویژگی‌های انسانی در برقراری ارتباط شد، اما در بین تمام گزینه‌های موجود برای برقراری یک ارتباط، مانند صداقت، نگاه نافذ، زبان بدن و …..، این شیوه سخن گفتن و هوش کلامی ماست که می‌تواند باعث ایجاد روابط باکیفیت در زندگی ما شود. بنابراین اگر ما هرگز سخنران یا نویسنده نشویم، باز هم برای تجربه سعادت و شادی در زندگی‌مان، به درصدی از هوش کلامی نیاز خواهیم داشت.

هوش کلامی در کودکان چگونه ایجاد می‌شود؟

کودکان حدوداً از سن یک و نیم سالگی شروع به صحبت کردن می‌کنند. آن‌ها ابتدا آسانترین کلمات را ادا می‌کنند و سپس با تمرین‌های پی در پی والدین، کلمات بیشتری را یاد می‌گیرند. در همان سنین ابتدایی، شیوه آموزش و سخن گفتن با کودکان در شکل‌گیری هوش کلامی آن‌ها تاثیر بسزایی دارد.

اگر والدین به‌صورت مکرر با فرزند خود صحبت کنند و با او تعاملی دو طرفه داشته باشند، کودک یاد می‌گیرد از کلمات بیشتری در بین حرف‌های خود استفاده کند. با این وجود، ممکن است برخی از والدین بر روی تقویت هوش زبانی فرزند خود تاکید زیادی داشته باشند. بر همین اساس برای ایجاد هوش زبانی بالا در کودکان، روش‌های کاربردی زیر پیشنهاد می‌شود:

  • داستان‌سرایی کردن برای کودکان
  • آموزش زبان انگلیسی یا سایر زبان‌ها
  • خواندن کتابچه‌های متناسب با سن کودکان برای آن‌ها
  • گوش دادن به حرف‌های بچه‌ها و جواب دادن صحیح به ایشان
  • تشویق کردن فرزندانی که به مدرسه می‌روند، برای یادداشت کردن وقایع روزانه‌شان

هوش کلامی کودکان به‌وسیله مطالعه و تعامل با بزرگترها و دیگر بچه‌های هم سن‌وسال خودشان در آن‌ها ایجاد می‌شود. بنابراین وقتی پدر و مادر از هوش کلامی بالا برخوردار باشند، کودک نیز از شیوه کلام آن‌ها الگوبرداری خواهد کرد.

بهترین روش‌ها برای افزایش هوش کلامی

اگر شما هم جزو افرادی هستید که می‌خواهید هوش کلامی خود را ارتقا دهید، باید بدانید که روش‌های بسیار زیادی برای این مهم وجود دارد؛ اما در این مطلب به پنج مورد از بهترین راه‌کارهای تقویت هوش کلامی می‌پردازیم که به قرار زیر هستند:

  • مطالعه کنید

مطالعه اولین و بهترین راه ‌کاری است که به کمک آن می‌توان به صورتی آهسته و پیوسته هوش زبانی خود را تقویت کرد. نیازی نیست برای مطالعه کردن به خودتان فشار بیاورید، حتی اگر روزانه یک صفحه از یک کتاب را هم مطالعه کنید، این کار در درازمدت نتایج بزرگی برای شما در پی خواهد داشت که اولین نتیجه آن، بالا رفتن هوش زبانی شما خواهد بود.

لازم به ذکر است که مطالعات بدون برنامه تاثیری در کلام ما ندارند، به همین خاطر اگر از این روش برای ارتقای نفوذ کلام خود استفاده می‌کنید، یک برنامه منظم روزانه برای مطالعه خود داشته باشید.

  • متون کوتاه روزانه بنویسید

نوشتن یکی از بهترین راه‌های تقویت هوش زبانی به حساب می‌آید، چراکه وقتی می‌نویسیم، باید کلمات و افعال را به شیوه‌ای مورد پسند بچینیم. وقتی به صورت مکرر و روزانه متون کوتاهی بنویسیم، در کوتاه‌مدت شاهد نتایج شکفت‌انگیزی در نحوه بیان خود خواهیم بود.

می‌توانید یک دفترچه یادداشت روزانه تهیه کنید و یک زمان مقرر برای نوشتن در آن در نظر بگیرید (مثلاً صبح‌ها بعد از بیدار شدن یا شب‌ها قبل از خوابیدن بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ کلمه در آن بنویسید)، موضوعاتی که برای نوشتن انتخاب می‌کنید را آزاد بگذارید تا این کار برای شما راحت‌تر انجام شود.

می‌توانید از اتفاقات روزمره، خاطرات یا علایق خود بنویسید. البته اگر بخواهید، می‌توانید به عنوان یک تولید کننده محتوا، برای وبسایت‌ها، وبلاگ‌ها، مجلات یا صفحات مجازی بنویسید و اینگونه به نوشته‌های خود جهت بدهید.
اگر خودتان نیز یک وبلاگ یا صفحه مجازی دارید، می‌توانید نوشته‌های خود را در آن منتشر کنید. قطعاً این کار انگیزه‌ی بیشتری برای نوشتن به شما می‌دهد.

  • کلمات جدید یاد بگیرید

استفاده از کلمات تازه در مکالمات عادی و روزمره، یک راه آسان و البته خلاقانه دیگر برای تقویت هوش زبانی ما است. بسیاری از انسان‌ها هرگز دایره لغات خود را افزایش نمی‌دهند و تمام مکالمات خود را با یک سری واژگان ساده و غیرجذاب به اتمام می‌رسانند.

این در حالی است که وارد کردن هر کلمه تازه به جمله‌بندی‌ها، می‌تواند تاثیرگذری کلام ما را افزایش دهد. اگر همت کنید و هر روز یک واژه جدید را وارد دایره واژگان خود کنید و سپس از آن در جمله بندی‌های روزانه خود استفاده کنید، هوش زبانی‌تان به صورت شگفت‌انگیزی رشد خواهد کرد.

  • شرکت کردن در گفتگوها

شرکت نکردن در بحث‌ها و فقط نظاره‌گر بودن، هوش کلامی ما را در سطح پایینی نگه‌می‌دارد. به همین خاطر بهتر است وقتی در یک جمع حضور پیدا کردید، هرچند کوتاه در بحث‌های آن جمع شرکت کرده و نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

ممکن است این کار ابتدا برایتان دشوار باشد، اما با تقویت اعتماد به نفس و جرئت ورزی می‌توانید در نهایت به یکی از افراد تاثیرگذار در گفتگوهای جمعی تبدیل شوید. یادتان باشد برای خوب حرف زدن، باید ابتدا بد حرف بزنید. پس از  اینکه حرف هایتان برای جمع جالب نباشد نترسید و در هر صورت نظر خود را بیان کنید. این کار پس از مدتی از شما یک فرد با کلام نافذ می‌سازد.

  • ضبط صدا

احتمالاً شما هم این تجربه را داشته‌اید که وقتی صدای ضبط شده خود را می‌شنوید، همش به این فکر می‌کنید که کاش فلان کلمه یا فلان جمله را طور دیگری ادا کرده بودم. حالا خودتان صدای‌تان را روزانه ضبط کنید و بارها به آن گوش کنید.

متن خاصی را بنویسید و سپس آن را ضبط کنید و بعد تجزیه و تحلیلش کنید. وقتی اصلاحات لازم را انجام دادید، متن ویرایش شده خود را دوباره ضبط کنید و پیشرفت خود را ارزیابی کنید. این گزینه نیز یکی از راه‌های خلاقانه برای افزایش قدرت کلام است.

اگر در گروه‌های شبکه‌های مجازی عضو هستید، نظرات خود را به صورت فایل صوتی «Voice» در آن گروه‌ها قرار دهید و هربار سعی کنید بهتر از قبل صحبت کنید.

ممکن است تا به امروز بارها صدای خود را برای دوستان‌تان در شبکه‌ها و گروه‌های اجتماعی ارسال کرده باشید، اما هرگز به شیوه سخن گفتن خود توجه نکرده باشید؛ اینبار حین تعامل با دوستان مجازی خود، شیوه سخن گفتن خود را نیز آنالیز کنید تا مرحله به مرحله بهتر شوید. حتی در چت‌ها و گفتگوهای مجازی نیز می‌توانید شیوه نوشتن، استفاده از واژگان و افعال را در نوشته‌های خود بهتر کنید. همین کارهای روتین، می‌تواند بهترین تمارین موجود برای تقویت هوش زبانی شما باشند!

سخن نهایی

تعریف هوش کلامی حاکی از استفاده هرکس از دایره لغاتی است که در طول زندگی فرا گرفته است. در جامعه ما معمولاً هوش کلامی به حاضر جوابی و شوخ‌طبعی نسبت داده می‌شود. البته حاضر جوابی و طنزپردازی هم مانند دیگر مؤلفه‌های هوش کلامی، قابل آموزش و فراگیری است.

”]

در یک مقاله هوش کلامی، تنها اطلاعات کلی مربوط به این هوش در اختیار شما قرار داده می‌شود؛ اما برای تقویت این هوش باید برنامه منظمی داشته باشید و راه‌کارهای ارائه شده را به مرحله اجرا درآورید. تست‌های زیادی برای پی بردن به مقدار هوش کلامی افراد وجود دارد که شما می‌توانید به کمک این تست‌ها، هوش زبانی خود را بسنجید. برای کودکان نیز، تست هوش کلامی کودکان وجود دارد که می‌تواند برای پی بردن به قدرت تعامل زبانی فرزندانتان مفید باشد.

اما این نکته را فراموش نکنید که شما تا خودتان هوش کلامی خوبی نداشته باشید، نمی‌توانید این انتظار را از فرزندان خود داشته باشید. پس اگر الآن بین تقویت هوش زبانی خود و فرزندتان مردد هستید، تقویت هوش زبانی خود را انتخاب کنید تا بعدها به صورت ناخودآگاه بر تعاملات فرزندتان نیز تاثیر بگذارید.

برخی از سوالات رایج

۱.هوش کلامی چیست؟

هوش کلامی یا «Linguistic Intelligence» یک نوع هوش است که صرفاً روی تقویت مهارت‌های کلامی یک فرد تاکید دارد. این نوع از هوش تا قرن اخیر ناشناخته باقی مانده بود، تا اینکه در سال 1983 شخصی به نام هوارد گاردنر « Howard Earl Gardner» در کتابی تحت عنوان «قاب‌های ذهنی: نظریه هوش‌های چندگانه» هوش انسان را به انواع مختلفی دسته ‌بندی کرد.

۲.هوش کلامی چه ویژگی ‌هایی دارد؟

لازمه داشتن هوش زبانی یا کلامی، داشتن چهار مؤلفه است که این مؤلفه‌ها به‌صورتی گسترده می‌توانند شامل ویژگی‌هایی به قرار زیر باشند:

  1. معنا‌شناسی
  2. آواشناسی
  3. جمله‌سازی
  4. کاربرد واژگان

۳.افرادی که هوش کلامی بالا دارند، چه شغل‌هایی را انتخاب می‌کنند؟

  1. سخنران (به‌خصوص سخنرانان انگیزیشی و رشد شخصی)
  2. نویسنده‌
  3. شاعر
  4. خبرنگار
  5. وکیل
  6. مدرس
  7. فعال اجتماعی



تاریخ: شنبه 11 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

شناخت انواع شخصیت ، معرفی ویژگی ها و انواع تیپ شخصیتی

هر یک از ما چیزهای خاصی را در زندگی خود دوست داریم که ممکن است برای دیگران زیاد جالب به نظر نرسد، در واقع هر انسان نظریه‌ها و ایده‌های مخصوص به خود را دارد. این تفاوت‌ها باعث شکل‌گیری انواع شخصیت می‌گردند.

در واقع همین تفاوت شخصیت‌ها باعث می‌شود که شما با برخی از انسان‌های دیگر بتوانید به راحتی ارتباط برقرار کنید و با آن‌ها متحد شوید. در واقع شخصیت انسان از نظر روانشناسی به انواع شخصیت تقسیم ‌بندی می‌شود. همانطور که در مقالات قبلی اشاره کردیم برای  آشنایی بیشتر با شخصیت شناسی ابتدا نیاز است با انواع آن آشنا شویم و آن‌ها را به‌خوبی درک نماییم.

همان‌طور که گفتیم شخصیت‌ها انواع مختلفی دارند که علم روانشناسی بسیار علاقه‌مند است که بر روی آن‌ها مطالعات پیچیده‌ای انجام دهد و ویژگی‌های شخصیتی هر فرد را به خوبی بشناسد.

هر شخصیتی دارای ویژگی‌هایی متمایز است که این تمایزها به شخصیت انسان طبیعت کلی خود را می‌بخشد و این نوع شخصیت‌ها ممکن است مثبت و یا منفی باشند. همچنین باید بدانید که عوامل مختلفی در ساخته شدن انواع شخصیت‌ها تأثیر می‌گذارد.

حال اگر بخواهم به شما بگویم که شخصیت چیست باید این گونه توضیح دهیم که شخصیت یک چارچوب کلی است که شامل تمام ویژگی‌های یک فرد می‌گردد.

این ویژگی‌ها باعث می‌شوند تا انواع شخصیت‌ها ساخته شود و یک انسان را از انسان‌های دیگر متمایز کند. همان‌طور که انسان‌ها ممکن است با یکدیگر تفاوت‌هایی داشته باشند، باید بدانید که شباهت‌های زیادی هم دارند که باز هم این شباهت‌ها و تفاوت‌ها برگرفته از نوع شخصیت آن‌هاست.

شخصیت را می‌توان به اثر انگشت شبیه کرد، زیرا جنبه‌هایی دارد که فرد را از دیگران متمایز می‌سازد. عوامل تمایز ساز بین انسان‌ها شامل ویژگی‌های جسمی، ذهنی، شناختی، خلق و خو، احساس، اخلاق و فیزیولوژیکی است. با توجه به اهمیت این مسئله تصمیم داریم تا در این مقاله از دکتر ویز به شما انواع تیپ شخصیتی و انواع شخصیت را معرفی کنیم و به توضیح انواع ویژگی ‌های شخصیتی آن‌ها بپردازیم.

معرفی ۱۶ تیپ شخصیتی

آیا تا به حال شنیده ‌اید که شخصی خود را به عنوان INTJ یا ESTP توصیف کند و از خود بپرسید که این کلمات انگلیسی به ظاهر ناشناس می ‌توانند چه معنی داشته باشند؟ چند نوع تیپ شخصیتی داریم؟

در واقع باید بگویم که آن‌چه که این افراد به آن اشاره می‌کنند تیپ شخصیتی آن‌ ها براساس شاخص نوع مایرز- بریگز (MBTI) است. شاخص شناخت نوع شخصیت Myers-Briggs لیستی است که برای شناخت و شناسایی تیپ شخصیتی، نقاط قوت و ترجیحات فردی طراحی شده است. این پرسشنامه توسط ایزابل مایرز و مادرش کاترین بریگز  براساس مشاهدات و تحقیقات آن‌ها از تئوری تیپ‌های شخصیتی کارل یونگ تهیه شده است که در ادامه انواع شخصیت انسان و ۱۶ تیپ آن را به شما معرفی می‌کنیم.

  1. شخصیت ISTP: (درون گرا، حساس، متفکر، ادراک شده)

تیپ شخصیتی ISTP افرادی بسیار منطقی هستند. آن‌ها عاشق انجام کارهای جدید‌ هستند و ممکن است به سرعت از انجام کارهای روزمره خسته شوند. این افراد ساکت و ممتنع، علاقه‌مند به چگونگی و چرایی کارها و دارای مهارتی عالی در زمینه مکانیک هستند. این دسته از افراد در لحظه زندگی می‌کنند و بسیار اهل ریسک کردن‌اند.

معمولاً به ورزش‌های شدید و حرفه‌ای علاقه‌مندند و در همه زمینه‌ها استعداد بالایی دارند. بیش از حد به رعایت قوانین و مقررات توجه ندارند، همچنین آن‌ها در یافتن حل مساله (Problem-Solving) مناسب برای مشکلات عملی سرآمد هستند.

  1. شخصیت ISTJ: (بازرس)

ویژگی روتین این تیپ شخصیتی جدی و ساکت، علاقه مند به امنیت و زندگی مسالمت‌آمیز هستند. این افراد بسیار کامل، مسئولیت‌پذیر و قابل اعتمادند همچنین قدرت تمرکز خیلی بالایی دارند. معمولاً علاقه‌مند به حمایت و ترویج سنت‌ها هستند و به طور پیوسته در جهت رسیدن به اهدافی مشخص کار می‌کنند. آن‌ها این توانایی را دارند تا به محض اینکه راجب یک کار تصمیم گرفتند نسبت به انجام آن اقدام کنند.

  1. شخصیت ISFJ: (محافظ)

این تیپ شخصیتی یکی از رایج‌ترین‌ هاست. به گفته دیوید کرسی ISFJ ها حدود 9 تا 14 درصد از جمعیت را تشکیل می‌دهند. این دسته افراد ساکت، مهربان و وظیفه شناس هستند. معمولاً نیازهای دیگران را در اولویتی بالاتر از نیازهای خودشان قرار می‌دهند.

شخصیت‌هایی بسیار پایدار و و اهل عملند، آن‌ها برای حفظ امنیت بسیار ارزش قائل هستند. این افراد به راحتی می‌توانند احساسات دیگران را درک ‌کنند و بسیارعلاقه‌مندند تا به هر نحوی به دیگران کمک برسانند.

  1. شخصیت ISFP: (هنرمند)

به گفته دیوید کرسی تقریباً 5 تا 10 درصد افراد تیپ شخصیتی ISFP دارند. افراد دارای تیپ شخصیتی ISFP افرادی بسیار آرام، جدی، حساس و مهربان هستند. این گروه از افراد غالبا درگیری را دوست ندارند  و به احتمال خیلی قوی کارهایی را که ممکن است در انتها منجر به درگیری شود را انجام نمی‌دهند.

این قبیل افراد معمولاً بسیار وفادار هستند و درک بسیار بالایی از مسائل مربوط به حیطه زیبایی شناختی دارند. باید بگویم که این تیپ شخصیت هیچ علاقه‌ای به هدایت کردن یا کنترل دیگران ندارند. انعطاف پذیرند و ذهن بازی دارند و همیشه خلاق هستند. شاید مهم‌ترین نکته در مورد این افراد این باشد که از تک‌تک لحظات خود لذت می‌برند.

  1. شخصیت INFJ: (وکیل شخصی)

یکی دیگر از نواع تیپ‌های شخصیتی INFJ است که شامل افرادی بسیار با خلاق، مهربان و بسیار مراقب و محتاط است. INFJها معمولاً افرادی محافظه کارند اما نسبت به احساسات دیگران بسیار رئوف هستند. این افراد بسیار آرام، اصیل و بامتانت‌ هستند. بخاطر پشتکاری که در انجام کارها از خود نشان می‌دهند همواره مورد احترام دیگرانند.

  1. شخصیت INFP: (ایده آلیست)

این افراد بسیار آرام، و ایده‌آلیست هستند. علاقه‌مند به خدمت‌رسانی به بشریتند و افرادی بسیار وفادار و انطباق پذیرند. این دسته افراد همانطور که در بالاتر برایتان ذکر کردیم آرام هستند اما زمانی که حس کنند ارزش‌هایشان در حال تهدید شدن است دیگر آرام نمی‌مانند. این قشر افراد معمولاً تبدیل به نویسندگان زبردستی می‌گردند و بارزترین ویژگی این افراد این است که بسیار علاقه‌مند به درک و کمک‌رسانی به مردم هستند.

  1. شخصیت INTJ: (دانشمند)

از میان انواع شخصیت  Myers-Briggs این تیپ شخصیتی افرادی بسیار مستقل‌ و مصمم دارد که توانایی استثنایی در تبدیل نظریه‌ها به برنامه‌های از خود نشان می‌دهند. برای دانش بسیار ارزش قائند. استانداردهای بسیار بالایی در نوع عملکردشان در نظر دارند. رهبری ذاتی و با استعداد هستند.

  1. شخصیت INTP:متفکر

این دسته افراد بسیار منطقی و باخلاق هستند. در برخورد با نظریه‌ها و ایده‌های مبتکرانه بسیار هیجان زده می‌شوند. برای این تیپ شخصیت برخورداری از ویژگی چون شایستگی و منطق بسیار بارزش محسوب می‌شود. معمولاً بسیار ساکتند و هیچگونه علاقه‌ای  نسبت به پیروی از دیگران از خود نشان نمی‌دهند.

  1. شخصیت ESTP : (پر از رمز و راز)

افرادی با این تیپ شخصیتی اغلب به عنوان فردی بسیار  کارگرا و جذاب شناخته می‌شوند. ESTP ها از گذراندن اوقاتشان با دوستان و آشنایان بسیار لذت می‌برند. آن‌ها به زمان حال علاقه‌مند هستند و بیشتر بر روی جزئیات تمرکز می‌کنند و نگاهی وسیع‌تر به مسائل زندگی دارند. ویژگی بارز این افراد رفتاری دوستانه‌، سازگار‌ و عمل گرا است. ESTP ها افرادی بسیار خطرپذیر هستند.

  1. شخصیت ESTJ: (کارگردان)

افرادی اهل عمل، سنتی و بانظم هستند و در بسیار از مواقع این تیپ شخصیتی ورزشکاران را شامل می‌شود. این دسته علاقه‌ای به مباحث تئوری یا انتزاعی ندارند مگر اینکه کاربرد عملی را ببینند. همیشه دیدگاه روشنی از اوضاع اطرافشان دارند. وفادار و سخت کوشند. این تیپ شخصیتی  برای موضوعاتی چون امنیت و زندگی مسالمت‌آمیز ارزش بسیاری قائل هستند.

  1. شخصیت ESFP: مجری

افرادی که دارای تیپ شخصیتی ESFP هستند اغلب به صورت خودجوش مدبر و برون‌گرا توصیف می‌شوند. آن‌ها دوست دارند همیشه در مرکز توجه باشند و اغلب از آن‌ها به عنوان هنرمند یا «دلقک کلاس» یاد می‌شود.

این دسته افراد بسیار مردم‌گرا و سرگرم کننده هستند و آنها با لذت خود همه چیز را برای دیگران سرگرم کننده‌تر می‌کنند. لحظه‌ای زندگی می‌کنند ، آنها تجربیات جدید را دوست دارند. آن‌ها از تئوری و تحلیل غیرشخصی بیزارند. علاقه‌مند به خدمت به دیگران است. احتمالاً در موقعیت‌های اجتماعی در مرکز توجه باشد. عقل سلیم و توانایی عملی کاملاً پیشرفته.

  1. شخصیت ESFJ : (مراقب)

این افراد بسیار خونگرم، محبوب و وظیفه شناس هستند. اصولاً نیازهای دیگران را برتر ازبر نیازهای خودشان می‌دانند. احساس مسئولیت و وظیفه قوی دارند. علاقه‌مند به خدمت‌رسانی به دیگران هستند.

  1. شخصیت ENFP: (قهرمان)

از میان انواع شخصیت متعددی که تا کنون برای شما ذکر کردیم این تیپ شخصیتی غالباً از افرادی مشتاق، جذاب و خلاق تشکیل شده است. این افراد بسیار پرانرژی و مستقل هستند. آن‌ها قادر به انجام هر کاری هستند که مورد علاقه آن‌ها باشد.

  1. شخصیت ENFJ: (جهش دهنده)

از بین تیپ‌ها و انواع شخصیت که تا کنون به شما معرفی کردیم تیپ شخصیتی ENFJ اغلب به عنوان قوی‌ترین شخصیت شناخته می‌شود. این دسته افراد قادرند با همه تیپ‌های شخصیتی دیگر به راحتی دوست شوند (حتی با افراد درونگرا یا برونگرا). به دلیل توانایی بالا آن‌ها در درک کردن دیگران می‌توانند به راحتی مردم ر تحت تاثیر قرار دهند. تیپ شخصیتی  ENFJ را میتوان نقطه تقابل شخصیت ISTP دانست.

  1. شخصیت ENTP: بحث کننده

این دسته افراد بسیار خلاق مدور و از نظر سطح فکری بسیار باهوش هستند. همچنین این افراد در طیف وسیعی از امور مهارت بالایی از خود نشان می‌دهند و باعث می‌شوند تا دیگران از گفت و گو با آنها بسیار لذت ببرند. همچنین توانایی درک مفاهیم و استفاده از منطق برای یافتن راه حل‌های مناسب دارند.

  1. شخصیت ENTJ (رهبر )

اغلب افراد این تیپ شخصیتی را افرادی قاطع، با اعتماد به نفس و جذاب معرفی می‌کنند. این تیپ شخصیتی تمام ویژگی‌های یک رهبر از جمله توانایی عالی برای درک مشکلات مردم و پیدا کردن راه حل‌های جامع را دارند. این افراد به راحتی می‌توانند در جامع سخنرانی کنند و برای ویژگی‌هایی مانند دانش و صلاحیت ارزش بسزایی قائلند و در برابر ناکارآمدی و بی‌نظمی بسیار پرخاشگرانه عمل می‌کنند.

انواع تیپ شخصیتی مردان در روانشناسی

انواع شخصیت مردان شامل ۵ نوع شخصیت است که در این بخش از مقاله به تفکیک هر یک از آن‌ها را برای شما توضیح خواهیم داد.

  • شخصیت آلفا

این نوع شخصیت دارای اعتماد به نفس بالایی است و همچنین توانایی فوق العاده‌ای در زمینه سرمایه‌گذاری دارند. شخصیت آلفای مردانه با نام مستعار «پسر بد» نیز شناخته می‌شود. آلفا‌ها معمولاً مردانی هستند که اعتماد به نفس بالایی دارند و می‌دانند هر چه را که بخواهند می‌توانند به دست آورند. مردانی با چنین ویژگی شخصیتی می‌توانند رهبران بسیار خوبی باشند.

  • شخصیت مردان بتا

این قبیل افراد مردانی مشارکتی و درون گرا هستند که لقب «پسر خوب» را به خود اختصاص داده‌اند. نگاهی کاملاً متعادل به زندگی دارند و گاهی اوقات از ویژگی‌های خوب آنها سوء استفاده می‌شود اما در کل می‌توان مردان بتا را مردانی دوست داشتنی دانست. افراد بتا بسیار حساس‌تر و پرخاشگرتر از یک مرد آلفا هستند. چیزی که این این نوع شخصیت را از سایر متمایز می‌سازد ماهیت رفتار درون گرایانه آن‌هاست.

  • شخصیّت مردانه امگا

شخصیت امگا یکی دیگر از انواع شخصیت مردان که قرار است به شما معرفی کنیم تیپ شخصیت مردانه امگا است. چنین مردانی می‌توانند عادت‌های بسیار فوق العاده‌ای مانند؛ جمع کردن چیزهایی مثل کامیک بوک، حشرات یا حتی بازی‌های ویدئویی داشته باشند. آن‌ها بسیار آرام و تنبل هستند و به خوبی از خود مراقبت نمی‌کنند.

تیپ شخصیتی امگا را می‌توان تا حدی نابالغ، غیر مسئول و فاقد هرگونه جاه‌طلبی دانست. روانشناسان معتقدند مردان امگا موجوداتی با ضریب هوشی بالا هستند اما امگاها معمولاً با اعمالشان کاملا خلاف این حرف عمل می‌کنند؛ زیرا جاه‌طلبی کافی برای استفاده از هوش خود را ندارند. تیپ شخصیتی زنان امگا چه تفاوتی با تیپ شخصیتی مردان امگا دارد؟ شخصیت زنان امگا به چه صوتی است؟

اگر می خواهید بدانید جز این دسته از افراد هستید ضریب هوشی خود را بسنجید برای آشنایی بیشتر مقاله «چگونه بفهمیم آی کیو ما چقدر است» را مطالعه نمایید.

  • شخصیت مردانه گاما

این تیپ شخصیتی عاشق تفریح است اما به‌هیچ وجه از زیر مسئولیت‌های خود شانه خالی نمی‌کند. این افراد می‌توانند بسیار ماجراجو و سرگرم کننده باشند و اگر برای مدت زیادی بیکار بمانند بسیار حوصله‌شان سر می‌رود و ناآرامی می‌کنند.

این دسته از افراد نسبت به جنس مخالف خود بسیار حساس هستند و از نیازها و ماهیت آن‌چه زنان واقعاً می‌خواهند اطلاع دارند و به منظور تامین نیازهای شریک زندگی خود هر کاری بتوانند انجام می‌دهند. در واقع این تیپ شخصیتی همیشه خانواده خود را در اولویت زندگی‌اش قرار می‌دهد.

  • شخصیت مردانه دلتا

مردان دلتا در واقع روزگاری آلفا بوده‌اند که حوادث تلخ و سخت روزگار آن‌ها را از سرنوشت خود جدا کرده و باعث عقب‌نشینی آن‌ها شده است. این افراد اندکی کینه‌توز هستند و از دیگران دوری می‌کنند، می‌توان گفت مردان دلتا در بازی زندگی هیچ وقت پیشرفت چشمگیری نداشته‌اند. این افراد اغلب نسبت به چیزی یا شخص دیگری کینه به دل دارند و همواره خود را با دیگران مقایسه می‌کنند.

می‌توان گفت که تقریباً مجامع اجتماعی زیاد از این افراد استقبال نمی‌کند و اغلب تنها می‌مانند. یک مرد دلتا در صورت تمایل می‌تواند فردی با خصوصیات مشابه را به سمت خود جذب نماید و شریک زندگی او می‌تواند یک گاما، آلفا و یا بتا باشد.

نتیجه‌گیری

در این مقاله از دکتر ویز سعی کردیم تا انواع شخصیت را برای شما توضیح دهیم و به معرفی انواع تیپ‌های شخصیتی در روانشناسی بپردازیم. همچنین در ادامه این مقاله علاوه بر معرفی ۱۶ تیپ شخصیتی متفاوت و توضیح هر یک از آن‌ها به تفکیک برای شما عزیزان انواع تیپ شخصیتی مردان اعم از آلفا، گاما، بتا و دلتا را توضیح دادیم که با مطالعه این قسمت از مقاله می‌توانید متوجه شوید که با توجه به ویژگی‌های ذکر شده شما جزو کدام یک از این دسته هستید.

امیدواریم تا مطالب ارائه شده در این مقاله در خصوص انواع شخصیت مورد توجه شما همراهان همیشگی دکتر ویز قرار گیرد.

برخی از سوالات رایج

۱.انواع تیپ شخصیتی مردان در روانشناسی؟

  1. شخصیت آلفا
  2. شخصیت مردان بتا
  3. شخصیّت مردانه امگا
  4. شخصیت مردانه گاما
  5. شخصیت مردانه دلتا

۲. معرفی ۱۶ تیپ شخصیتی؟

  1. شخصیت ISTP
  2. شخصیت ISTJ
  3. شخصیت ISFJ
  4. شخصیت ISFP
  5. شخصیت INFJ
  6. شخصیت INFP
  7. شخصیت INTJ
  8. شخصیت INTP
  9. شخصیت ESTP
  10. شخصیت ESTJ
  11. شخصیت ESFP
  12. شخصیت ESFJ
  13. شخصیت ENFP
  14. شخصیت ENFJ
  15. شخصیت ENTP
  16. شخصیت ENTJ

۳. شخصیت چیست؟

شخصیت یک چارچوب کلی است که شامل تمام ویژگی های یک فرد استفاده می‌گردد.




تاریخ: شنبه 11 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

آموزش گام به گام شخصیت شناسی

شخصیت به مجموعه‌ای از خصوصیات، صفات، عواطف و آمادگی‌هایی گفته می‌شود که فرد را از سایر افراد متمایز می‌کند. شخصیت یک شخص را می‌توان به یک تصویر کامل از رفتار عمومی سازمان یافته وی تشبیه کرد که از شکل ظاهری و رفتاری او مشهود است.

عوامل مختلفی در شکل‌گیری شخصیت یک فرد تأثیر دارد، از جمله؛ عوامل وراثتی، فرهنگی و اجتماعی. یک شخص به دلیل ماهیت اجتماعی و به منظور ارضای حس کنجکاوی خود می‌تواند از طریق مهارت‌های ارتباطی مانند گفتار و تکان دادن دست با دیگران ارتباط برقرار کند تا دیگران بتوانند او را بشناسند.

همه این موارد در تعیین ماهیت و شخصیت شناسی یک فرد به ما کمک می‌کند تا بتوایم بر اساس اطلاعات، برداشت‌ها و واکنش‌هایی که نسبت به این شخص تاکنون داشتیم شخصیت وی را برای خود ارزیابی کنیم.

شخصیت شناسی دیگران باعث می‌شود تا شما در صورت ملاقات مجدد با آن‌ها اطلاعات خود را دوباره ارزیابی کنید و چشم اندازی مناسبتری برای انتخاب شیوهای مناسب جهت نحوه برخورد و میزان اهمیت دادن خود به آن‌ها اتخاذ کنید.

افراد زیادی وجود دارند که توانایی شخصیت شناسی افراد به واسطه تجزیه و تحلیل دقیق و سریع عادات و رفتارهای آن‌ها دارند. کسب این توانایی می‌تواند به دلیل تجربیات طولانی و آشنایی با افراد متفاوت باشد و داشتن تبحر در شخصیت شناسی افراد ربطی به سن و سال ندارد.

در واقع این دسته از افراد همواره نگاه دقیقی بر رفتار اطرافیان خود دارند و با تجزیه، تحلیل و تمرکز برروی سخنان و رفتار دیگران سعی می‌کنند تا بتوانند نشانه‌ و معنای کار آن‌ها را کشف کنند.

شخصیت شناسی افراد را به هیچ وجه نمی‌توان کاری آسان دانست و در مرحله اول نیاز به شناخت و آشنایی با افراد زیادی دارد تا بتوانید به این تجربه دست پیدا کنید. در واقع شناخت افراد زیاد باعث می‌شود تا بتوانید شخصیت‌هایی مشابه را که با مرور زمان دوباره در زندگیتان تکرار شده‌اند را به خوبی بشناسید. در این مقاله از دکتر ویز قصد داریم تا با شما در مورد مبحث شخصیت شناسی و بررسی تست شخصیت شناسی یونگ و ام بی تی آی صحبت کنیم.

ویژگی های شخصیتی و انواع شخصیت

کلمه شخصیت که به انگلیسی “Personality” گفته می‌شود از واژه لاتین “Persona” گرفته شده است که به معنی نقابی است که نمایندگان یونانیان در قدیم به صورت خود می‌زدند تا در طول زمانی که در تئاتر حضور دارند شخصیت آن‌ها روی دیگران تاثیر بگذارد نه صرفاً بر اساس شناختی که از آن‌ها دارد.

بر اساس مطالعات روانشناسی انجام شده در حوزه‌ی شخصیت شناسی ثابت شده که چندین تیپ شخصیتی متفاوت وجود دارد که این تیپ‌های شخصیتی از نظر خصوصیات با یکدیگر متفاوت هستند. در ادامه تعدادی از این تیپ‌های شخصیتی را به شما معرفی می‌کنیم

  • شخصیت درونگرا:

فرد دارای این شخصیت همواره داوطلبانه از اطرافیانش فاصله می‌گیرد. در واقع چنین تیپ شخصیتی در دنیای خودش زندگی می‌کند، سخت با دیگران ارتباط برقرار می‌سازد و با واقعیت‌های پیرامون خود سازگار نیست. روانشناسان در خصوص این ویژگی شخصیتی می‌گویند: یک فرد درون گرا ممکن است در چندین زمینه موفق شود به ویژه زمینه‌هایی که نیاز به آرامش مطلق، پوچی و انزوا دارند.

  • شخصیت برونگرا:

این دسته افراد از نظر شخصیت شناسی افرادی خوش قلب، با نشاط و خوش برخورد هستند. مردم این تیپ شخصیتی را بیشتر از سایر دوست دارند زیرا این دسته افراد همواره به خود و دیگران اعتماد به نفس می‌دهند، سریع تصمیم می‌گیرند، اندکی بی‌نظم هستند همچنین به راحتی می‌توانند با اطرافیان ارتباط برقرار کنند. افراد برون‌گرا دوست دارند همواره ستایش و تعارفات زیادی از دیگران بشنود.

  • شخصیت وابسته:

همانطور که از نام این تیپ شخصیتی مشخص است به اشخاصی گفته می‌شود که در همه چیز به دیگران وابسته هستند، قادر به تصمیم گیری نیستند و از مسئولیت می‌ترسند، این افراد به خودشان اعتماد ندارند و ابتکار و تجربه‌های خود را هیچوقت کافی نمی‌بینند.

  • شخصیت افسرده :

افردی بدبین و همیشه غمگین هستند، اما این غم اندوه و احساس درماندگی بر عملکرد روزانه آن‌ها تأثیر نمی‌گذارد.

  • شخصیت متعادل:

خصوصیات فردی که از این شخصیت برخوردار است در همه چیز متعادل است و جامعه راحت این دسته افراد را می‌پذیرد. این افراد در تلاش هستند با کسب و آموزش مهارت آموزی بتوانند دائم در پیشرفت باشند.

  • شخصیت مشکوک:

این تیپ شخصیت همواره با این خصوصیات شناخته می‌شوند اغراق در قضاوت بد، تأثیرپذیری از انتقادات دیگران، جنجال و رقابت بیش از حد، عشق به کنترل، رهبری و تمرکز بر اشتباهات دیگران.

  • شخصیت ساده لوح:

مشخصه این تیپ خاص از شخصیت عبارت است از داشتن نوعی اعتماد به نفس کورکورانه، غفلت از هر آن‌چه در اطراف او می‌گذرد، تسلیم و تبعیت از دیگران، پذیرفتن انتقادات دیگران نسبت به او حتی اگر اشتباه باشد و اغراق در صراحت حتی در مسائل خصوصی.

  • شخصیت بی‌رحم:

این افراد شخصیتی بی ادب در برخورد، گاها صمیمی و بی رحم، فاقد لطافت و رحمت، پرخاشگر، مجازات کننده و اهل انتقام  و همواره دیگران را مجبور می‌کنند تا به خواسته آن‌ها تن دهند.

  • شخصیت دلسوز:

این تیپ افراد شخصیتی مهربان و نسبت به دیگران دلسوز هستند. توانایی مدارا بالایی دارند و اصولا از هرگونه درگیری و جنجال دوری می‌کنند.

  • شخصیت مطیع:

این افراد دائماً دیگران احترام می‌گذارند به منظور جلب رضایت دیگران همواره خواسته های آنها را تایید می‌کند. پس از مشخص ترین ویژگی های این تیپ شخصیتی می‌توان به ضعف در ابراز عقیده شخصی و سرکوب احساسات خود اشاره کرد. شما می‌توانید این قبیل اشخاص را بر اساس عدم توانایی آنها در نشان دادن و بروز احساسات شان و ترس از از مستقیم نگاه کردن به چشمان افراد بشناسید.

شخصیت شناسی mbti چیست؟

شخصیت شناسی ام بی تی آی نظریه ای است که به کشف و شناسایی الگوهای شخصیتی متفاوت به ما کمک می‌کند، زیرا افراد را به شانزده الگو متفاوت تقسیم می‌کند که هر یک دارای ویژگی‌های اساسی مختص یه خود مانند نحوه برخورد با کارگران، نحوه دریافت اطلاعات، نحوه سازماندهی کارها و نحوه کار در شرایط تحت فشار است.

این تئوری بر اساس چهار معیار اصلی ساخته و پرداخته شده است که انواع مختلف شخصیت‌ها توسط آن‌ها مشخص می‌شود:

  • معیار ذهن:

این معیار نوع و نحوه تعامل ما با دیگران را تعیین می‌کند، زیرا این معیار انسان‌ها را به دو دسته با شخصیت‌های اجتماعی و شخصیت‌های درون گرا تقسیم می‌کند.

  • معیار انرژی استاندارد:

این استاندارد نحوه مشاهده جهان و نحوه پردازش اطلاعات را از دید هر شخص تعریف می‌کند زیرا این معیار افراد را به دو طبقه از لحاظ شخصیتی که شامل شخصیت‌های مفصل و شخصیت‌های جامع است تقسیم می‌نماید.

  • معیار طبیعی:

این معیار نحوه تفکر هر شخص را تعریف می‌کند و بر اساس آن افراد را به دو طبقه یا تیپ شخصیتی تقسیم می‌کند‌، شخصیت‌های احساسی و شخصیت‌های منطقی

  • معیار تاکتیکی:

این معیار سبک و روش کار را مشخص می‌کند. این معیار انسان را به دو دسته و تیپ شخصیت محکم و شخصیت انعطاف‌پذیر تقسیم می‌نماید.

مزیت آزمون شخصیت  شناسی MBTI چیست؟

  1. این آزمون شخصیت شناسی به ما کمک می‌کند مردم و خودمان را بشناسیم.
  2. ما را با نحوه تفکر، نحوه تصمیم گیری و نحوه تعامل خود با دنیای اطراف آشنا می‌کند.
  3. به ما کمک می‌کند تا بدانیم چرا با برخی از افراد بهتر ارتباط برقرار می‌کنیم و با یک سری ارتباط برقرار نمی‌کنیم.
  4. چرا بعضی از مشاغل را به کارهای دیگر ترجیح می‌دهیم؟
  5. نقاط قوت ما را به ما معرفی می‌کند تا بتوانیم آن‌ها را توسعه دهیم، همچنین به ما کمک می‌کند تا نقاط ضعف خود را بشناسیم تا بتوانیم از شر آن‌ها خلاص شده و شخصیت خود را رشد دهیم.

انجام آزمون شخصیت در درجه اول به خود فرد کمک بسزایی میکند زیرا با شناخت بهتر از خود میتواند نسبت به پیشرفت شخصیت خود در جهت مثبت قدم بردارد.

تست شخصیت شناسی یونگ چیست؟

تست شخصیت شناسی یونگ که به عنوان تست نوع یونگ یا آزمون بریکس مایرز نیز شناخته می‌شود، شامل تیپ‌های شخصیتی کارل یونگ و ایزابل بریگز مایرز است. شما با شرکت در این تست و پاسخ دادن به سوالات شخصیت شناسی یونگ طبق یکی از ۱۶ نوع شخصیت یونگ از پیش تعیین شده است طبقه‌بندی خواهید شد.

جامعه بشری روز‌به‌روز بیشتر از فواید این تست شخصیت شناسی آگاه می‌شوند و در سعی می‌کنند تا از آن در ابعاد مختلف جامعه استفاده کنند، مثلاً امروزه دیگر کارفرمایان و دانشجویان از تست شخصیت شناسی یونگ برای تعیین تمایلات خود در روابط، یافتن کارمندان بالقوه، یافتن ویژگی‌های مطلوب خود و کاهش کاوش در مسیر شغلی آینده خود در جهت پیشرفت شغلی استفاده می‌کنند.

در واقع انسان زمانی که از تیپ شخصیتی خود درک قوی‌تر و عمیق‌تری داشته باشد، قادر خواهد بود تا با شناخت نقاط قوت خود آن‌ها را تقویت کند و به همین ترتیب مسیر موفقیت را طی نماید.

به طور کلی نظریه یونگ بر چهار عملکرد اساسی روانشناختی متمرکز است:

  1. برون گرایی در مقابل درون گرایی
  2. احساس در مقابل شهود
  3. تفکر در مقابل احساس
  4. قضاوت در مقابل ادراک

از این ابعاد می‌توان برای ارزیابی و توصیف سبک‌های مختلف یادگیری نیز استفاده کرد. در حالی که هر بعد جنبه منحصر به فردی از سبک یادگیری را به ما نشان می‌دهد، سبک یادگیری فردی ممکن است ترکیبی از این ابعاد را شامل شود. به عنوان مثال، سبک یادگیری شما ممکن است حاصل ترکیبی از عناصر سبک‌های یادگیری برونگرا، تفکر، احساس و درک را داشته باشد.

سبک‌های یادگیری مبتنی بر نظریه و تست شخصیت شناسی یونگ فقط یک روش تفکر در مورد چگونگی یادگیری افراد را به ما نشان می‌دهد.

در واقع تست شخصیت شناسی یونگ میزان ترجیحات شما را در مورد نوع برخورد و ارتباط با مردم، پردازش اطلاعات و تصمیم گیری‌های زندگی اندازه‌گیری کرده و می‌سنجد و در نهایت نتیجه‌ای که به شما می‌دهد یک نمای واقعی و سنجیده شده از شخصیت و رفتار شماست.

در واقع نوع شناسی شخصیت یونگ نتیجه کار کارل گوستاو یونگ، روان شناس برجسته سوئیسی است. تست یون را می‌توان یکی از تثبیت شده ترین‌ها و مورد اعتماد‌ترین الگوهای جهان در زمینه شناخت شخصیت و رفتار دانست و از آن به طور گسترده‌ای در انواع سازمان‌ها، مراکز ارزیابی، تیم سازی، مربیگری و رشد شخصی استفاده می‌شود.

عوامل تاثیر‌گذار در ساخته شدن یک شخصیت

هر کس شخصیتی منحصر به فرد یا متمایز خاص خود را دارد که باعث می‌شود تا در زمینه‌های زیادی با دیگران متفاوت باشد. اگر قصد شخصیت شناسی یک فرد خاص را دارید می‌توانید با کسب اطلاعات از موارد ذکر شده در زیر به شناخت نسبی از او برسید.

  • وراثت

“وراثت” عامل اصلی تأثیرگذار در این تفاوت‌ها است، زیرا وراثت همان عاملی است که به طرز چشمگیری می‌تواند در تعیین خصوصیات جسمی یک فرد و در شکل‌گیری سیستم عصبی وی تأثیر بگذارد که نقش مهمی در تعیین نوع و جنس رفتارهای او دارد.

  • محیط

محیط یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در شکل گیری یک شخصیت است. در واقع محیط به همراه افرادی که در آن وجود داشته‌اند می توانند بر اساس نوع شخصیت یک فرد میزان متفاوتی از تاثیر را بر روی شخصیت او اعمال کنند.

  • عوامل جسمی

عوامل فیزیولوژیکی مانند، اختلالات، ترشحات غدد و ساختار کلی یک فرد می‌تواند تاثیر واضحی بر ساخته شدن شخصیت او داشته باشد. برای مثال افرادی که ساختار بدنی بزرگ و درشتی دارند تمایل دارند تا کنترل انسان‌های اطراف خود را به دست بگیرند و افرادی که ساختار بدنی ضعیفی دارند سعی می‌کنند از موقعیت‌های رقابتی فرار کنند و کمتر در چنین موقعیت‌هایی قرار گیرند.

  • تربیت خانوادگی

روش‌های تربیتی می‌توانند نقش روشنی در شکل گیری شخصیت یک فرد داشته باشند، زیرا اولین آموزش‌ها و تجربیات یک فرد را برای او رقم می‌زنند و در نهایت بر ساخته شدن شخصیت وی تاثیر خود را اعمال می‌کنند.

نتیجه‌گیری

در این مقاله از دکتر ویز سعی کردیم تا به شما قدم به قدم آموزش شخصیت شناسی بدهیم و تست‌های رایج شخصیت شناسی مانند mbti و یونگ را با یکدیگر بررسی کنیم.

همچنین در طول این مقاله با شما در مورد تعدادی از تیپ های شخصیتی متفاوت و عوامل تاثیرگذار بر شکل‌گیری یک شخصیت صحبت کردیم. امیدواریم تا مطالب ارائه شده در حوزه شخصیت شناسی در طول این مقاله مورد پسند شما دوستان عزیز واقع شده باشد.

برخی از سوالات رایج

۱.شخصیت چیست؟

شخصیت به مجموعه‌ای از خصوصیات، صفات، عواطف و آمادگی‌هایی گفته می‌شود که فرد را از سایر افراد متمایز می‌کند.

۲. عوامل تأثیرگذار در ساخت یک شخصیت شامل چه مواردی است؟

  1. وراثت
  2. محیط
  3. عوامل جسمی
  4. تربیت خانوادگی

3. شخصیت شناسی mbti چیست؟

شخصیت شناسی ام بی تی آی نظریه ای است که در کشف و شناسایی الگوهای شخصیتی متفاوت به ما کمک می‌کند و افراد را به شانزده الگو متفاوت شخصیتی تقسیم می‌کند که هر یک دارای ویژگی‌های اساسی مختص یه خود است.




تاریخ: شنبه 11 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

معنای سروتونین serotonin ،  روش های طبیعی افزایش سروتونین در بدن

اگر برای شما هم این سؤال پیش آمده که دوپامین و سروتونین چیست (serotonin چیست) ؟ باید گفت آنها انتقال‌دهنده­‌های عصبی پیام رسان­‌های شیمیایی هستند که سیگنال‌های الکتریکی را بین نورون­‌های مغز حمل می­‌کنند. «دوپامین»و «سروتونین» دو انتقال‌دهنده عصبی مهم برای سلامت روان هستند.

آن­ها بر روحیه، حافظه، خواب، میل جنسی، اشتها و موارد دیگر تأثیر می‌­گذارند. همچنین می‌­تواند به عدم تعادل، اعتیاد، شرایط خلقی، مشکلات حافظه و مشکلات توجه کمک کند.

طی چند دهه گذشته، جهان شاهد افزایش داروهای عدم تعادل سروتونین و دوپامین بوده است. این نسخه­‌ها می­‌توانند علائم بسیاری از شرایط سلامت روان را درمان کنند. با این حال آن­ها لیست طولانی از عوارض جانبی بالقوه دارند، از سرگیجه تا بی‌خوابی. همچنین، اثر بخشی آن­ها در افراد مختلف متفاوت است. برای آشنایی بیشتر با دوپامین می‌توانید راه‌های افزایش سروتونین کدام‌اند؟ سروتونین گیاهی چیست؟ داروهای گیاهی افزایش دهنده سروتونین کدام‌اند؟ اگه به‌دنبال جواب این سؤالات هستید با ما همراه باشید.

بازجذب سروتونین گیاهی و سروتونین چیست؟

سروتونین، انتقال‌دهنده شیمیایی است که سبب افزایش احساسات مثبت شادی افزایش قدرت حافظه و یادگیری افزایش اشتها کمک به خواب بهتر و خوش اخلاقی می­‌شود.

در زیر ۶ تا از اصلی‌­ترین و سریع‌ترین راه‌­های افزایش سروتونین طبیعی در بدن را برای شما آورده‌ایم که سبب افزایش بیش از حد سروتونین مغز در بدن و شادی در افراد می‌­شود.

شماره ۱: در بعضی خوراکی­‌ها تریپتوفان وجود دارد که اگر با کربوهیدرات­‌ها به صورت همزمان ترکیبی مصرف شوند و این موضوع نشان می‌دهد که غذا فقط کارکرد شکم پر کن ندارد و بر روی احساس و اخلاق شما هم اثر می‌گذارد.

تعدادی از غذاهای حاوی تریپتوفان عبارتند از تخم‌مرغ، پنیر، آناناس، سویا، ماهی‌سالمون، کره بادام‌زمینی، انواع آلو، آلوچه، شیر تازه، انواع آجیل و گوشت بوقلمون که می­‌توانیم با نان­های گندم کامل و سبوس نگرفته یا نان جو کامل و یا برنج قهوه‌­ای مصرف کنیم.

شماره ۲: تمرینات ایروبیک باعث آزاد شدن تریپتوفان در خون و تبدیل آن به سروتونین می­‌شود. ورزش­هایی مانند دوچرخه سواری، اسکیت، شنا، پیاده روی سریع در هوای آزاد، آهسته دویدن و سایر ورزش‌های ملایم که بیش از حد ظرفیت شما نباشند این خاصیت را دارند.

شماره۳: تحقیقات نشان داده است که سروتونین در زمستان به سمت کم شدن و در تابستان به سمت زیاد شدن گرایش پیدا می‌کند. گذراندن ۱۵ دقیقه در زیرنور آفتاب به افزایش سطح سروتونین کمک می‌کند لذا اگر مستاجر هستید خانه‌هایی را برای اجاره انتخاب کنید که آفتابگیر باشد و اگر مالک هستید حتماً تغییراتی در خانه ایجاد کنید که بیشترین میزان نور خورشید را دریافت کنید.

شماره ۴: ۲۰ دقیقه ماساژ در هفته یکی از راه‌های افزایش افزایش سروتونین طبیعی مغز و دوپامین است و باعث کاهش کورتیزول و از بین رفتن استرس می­‌شود.

شماره ۵: همان‌طور که افزایش سروتونین طبیعی باعث ایجاد احساس خوب شود، داشتن احساس خوب خودش یکی از راه‌های افزایش دوپامین و سروتونین می‌­شود و این دو با هم رابطه مستقیم دارد.

ایجاد احساس خوب در ذهنتان با تجسم خلاق صحنه‌های شادی آفرین تصور کنید. به خاطرات شیرین گذشته فکر کنید روزانه به تصاویر و فیلم‌های شادی‌آور نگاه کنید. کمدی‌های عاشقانه را اگر به صورت دونفره نگاه کنید احساسات منفی را از شما دور می‌کند.

شماره ۶: وجود مقادیر بالای باکتری­‌های مفید روده مستقیم در ارتباط هستند. درصدی از سروتونین طبیعی بدن در روده وجود دارد. اینجاست که نقش تغذیه و بروز مشکلات گوارشی خودش را بیشتر نشان می‌دهد جامعه‌­ای که دستگاه گوارش مردمش سالم باشد دچار افسردگی نمی‌­شود.

مصرف خوراکی‌­های طبیعی و غیره کارخانه‌ای اولین گام در پیشگیری از مشکلات گوارشی است و مصرف غذاهای پر از فیبر و پروبیوتیک برای افزایش باکتری‌های مفید روده گام دوم است. تعدادی از خوراکی­‌های پروبیوتیک عبارتند از: ماست پنیر و سایر لبنیات محلی، سرکه سیب و انگور خوراکی  و برنج قهوه ای، گندم، جو و نان‌های با آرد گندم و جو کامل.

اگر برای شما سؤال شده است که برای افزایش سروتونین مغز چه کنیم؟ باید در جواب بگوییم که برخی افراد می­‌خواهند برخی از درمان­‌های غیر دارویی را قبل از اقدام به دارو امتحان کنند. برخی دیگر از داروهای حاوی سروتونین استفاده می‌­کنند اما می­‌خواهند آن را با راهکارهای دیگری مکمل کنند. اکنون که به خوبی می‌دانید دوپامین و سروتونین چیست باید به این نکته اشاره کنیم که افزایش سروتونین طبیعی و دوپامین نیازی به قرص افزایش دوپامین و سروتونین ندارد.

در زیر ۱۰ روش برای افزایش سروتونین و دوپامین وجود دارد.

۱۰ روش برای افزایش سروتونین

  1. ورزش کنید

ورزش منظم حداقل به مدت ۳۰ دقیقه در روز یکی از بهترین راه‌های افزایش سروتونین طبیعی است که باعث بهبود خلق و خوی کلی فرد می‌شود. تحقیقات نشان داده است که ورزش قلبی و عروقی طولانی مدت باعث افزایش سطح سروتونین طبیعی در مغز می‌شود. سروتونین می‌تواند خصومت و علائم افسردگی را کاهش دهد. همچنین تمایل به موفق بودن را تشویق می‌کند.

  1. زمان زیادی را در طبیعت صرف کنید

در نسل‌های گذشته، انسان بیشتر وقت خود را در فضای باز می­‌گذراند. این روزها بسیاری از افراد در خانه­‌های خود کار می­‌کنند و پشت میز، زیر نور مصنوعی نشسته­‌اند. محققان دریافتند که در کمتر از ۵ دقیقه خارج از منزل در محیط طبیعی می­‌تواند باعث بهبود خلق و خو، افزایش انگیزه و افزایش عزت نفس شود. مقدار زمان صرف شده در نور خورشید با سنتز سروتونین و دوپامین ارتباط دارد و یک راه افزایش سروتونین است. حتی یک پیاده‌روی کوتاه در پارک می­‌تواند باعث بهبود وضعیت رفاه شما شود.

  1. سروتونین در مواد غذایی

حال که به سؤال سروتونین چیست، پاسخ داده‌ایم باید گفت که رژیم غذایی هم می­‌تواند بر سلامت روانی فرد تأثیر بگذارد. قهوه یکی از مواد غذایی سروتونین دار است که تا زمانی که آن را مصرف می‌­کنید سطح سروتونین و دوپامین شما را افزایش می­‌دهد. هنگامی که نوشیدن قهوه را متوقف کردید، به ترک مصرف ادامه خواهید داد. مغز شما که به سطح بالایی از انتقال‌دهنده‌های عصبی عادت کرده است، مانند یک کمبود عمل می­‌کند. ممکن است رژیم غذایی بدون کافئین تا ۱۲ روز طول بکشد تا مغز به حالت طبیعی خود برگردد.

اسیدهای چرب امگا ۳ نیز از دیگر موادغذایی سروتونین دار هستند که باعث افزایش سطح سروتونین مغز بدون ترک آن می­‌شوند. آن­ها به سروتونین کمک می­‌کنند گیرنده‌های سلول عصبی را تحریک کنند و حمل‌ونقل را راحت‌تر کنند. بسیاری از مطالعات نشان داده‌­اند که امگا ۳ به کاهش علائم افسردگی کمک می‌­کند. شما می­‌توانید امگا ۳ را در ماهی‌­های آب سرد مانند ماهی آزاد پیدا کنید.

برخلاف شایعات اینترنتی، خوردن بوقلمون سطح سروتونین مغز شما را افزایش نمی‌دهد. بسیاری از مردم فکر می­‌کنند غذاهای غنی از تریپتوفان می‌توانند باعث تقویت روحیه شوند، زیرا مغز از تریپتوفان برای تولید سروتونین استفاده می­‌کند. با این حال، تریپتوفان با چندین اسید آمینه دیگر برای انتقال به مغز رقابت می­‌کند. از آنجا که در لیست اولویت­‌های بدن پایین است، معمولاً  آن را از دست می­‌دهد.

داشتن مقداری تریپتوفان در رژیم غذایی مهم است. اگر مقدار کافی از این‌ماده مهم را نداشته باشید، سطح سروتونین شما پایین می‌­آید. اگر به تریپتوفان بیشتری نیاز دارید، می‌­توانید با خوردن غذاهای نشاسته‌­ای مانند نان گندم سبوس دار، سیب زمینی و ذرت آن را دریافت کنید.

  1. مدیتیشن

 این که «مدیتیشن چیست» را در مقالات قبل بررسی کرده‌ایم اما بطور خلاصه مدیتیشن عملی تفکر آرام و متمرکز است. اغلب با تمرینات تنفسی همراه است. شواهد نشان داده است که مدیتیشن میزان ترشح دوپامین را افزایش می­‌دهد. مدیتیشن می­‌تواند استرس را برطرف کرده و احساس آرامش درونی ایجاد کند.

  1. قدردانی

تحقیقات علمی نشان داده است که قدردانی بر سیستم پاداش مغز تأثیر می­‌گذارد و یکی از بهترین راه‌های افزایش سروتونین است. این ماده با ترشح دوپامین و سروتونین ارتباط دارد. قدرشناسی به طور مستقیم با افزایش خوشبختی در ارتباط است.

مطالعات زیادی در مورد عملی به نام«تمرین سه نعمت» انجام شده است. به مدت یک هفته هر شب، سه چیز را یادداشت می­‌کنید که از آن­ها سپاسگزار هستید. افرادی که این تمرین را به پایان می­‌رسانند تمایل دارند که احساس خوشبختی بیشتر و علائم افسردگی کمتری داشته باشند. بهبود روحیه آنها می‌تواند تا شش ماه طول بکشد.

  1. سروتونین گیاهی

اگر برای شما هم سؤال شده است که سروتونین گیاهی چیست و داروهای گیاهی افزایش دهنده سروتونین کدام‌اند؟ باید پاسخ بدهیم که تمام روغن‌های اساسی از گیاهان تأمین می­‌شوند. این روغن­‌ها غالباً خاصیت دارویی دارند. براساس یک مطالعه روغن­های ترنج، اسطوخودوس و لیمو  درمانی هستند و با استفاده از حس بویایی، مغز شما را ترغیب می­‌کند تا سروتونین گیاهی و دوپامین آزاد کند.

توجه: همیشه دستورالعمل‌های روی برچسب بطری را دنبال کنید. اگرچه روغن‌­های اساسی «طبیعی» هستند، اما بعضی از آن­ها در صورت سواستفاده خطرناک هستند. اجازه ندهید کودکان خردسال با روغن­‌های اساسی بازی کنند.

  1. دستیابی به هدف

وقتی به یکی از اهداف خود می­‌رسیم، مغز ما دوپامین ترشح می­‌کند. مغز این هجوم دوپامین را بسیار ارزشمند می­‌داند. این ماده با تلاش در جهت رسیدن به هدفی دیگر به دنبال دوپامین بیشتر است.

اهداف بزرگتر به طور معمول با افزایش دوپامین به وجود می‌­آیند. با این حال، بهتر است با اهداف کوچک شروع کنید تا شانس موفقیت خود را بهبود ببخشید. اهداف کوتاه مدت می­توانند برای رسیدن به یک هدف بلند مدت (و پاداش بزرگتر) جمع شوند. این الگو باعث ترشح مداوم دوپامین در مغز شما می‌شود.

  1. خاطرات خوش

خاطرات خوش یک راه افزایش سروتونین است و محققان اثر متقابل خلق‌وخو و حافظه را بررسی کرده‌اند. آن­ها روی قشری مطالعات و آزمایشات مربوط به، منطقه مغز مرتبط با توجه تمرکز کردند. افرادی که خاطرات غم انگیزی را تجربه می‌­کنند، در آن منطقه سروتونین کمتری تولید می­‌کنند اما بالعکس افرادی که روی خاطرات خوش زندگی می­‌کنند، سروتونین بیشتری تولید می­‌کنند.

  1. تجربیات جدید

یکی از راه‌های افزایش سروتونین کسب تجربیات جدید است. مغز با ترشح دوپامین به تجربه‌های جدید واکنش نشان می‌دهد. شما می‌توانید با جستجوی تجربیات جدید، دوپامین خود را به طور طبیعی افزایش دهید. هر نوع تجربه‌ای مؤثر خواهد بود. شما می‌توانید کاری ساده مانند سرگرمی یا دستور العمل جدید انجام دهید یا می‌توانید چیز بزرگی مانند چتربازی را امتحان کنید. هرچه شما با این فعالیت آشنایی کمتری داشته باشید، به احتمال زیاد مغز شما با دوپامین به شما پاداش می­‌دهد.

  1. درمان

اکنون که به خوبی می‌دانید سروتونین چیست (serotonin چیست) باید به این نکته توجه کنیم که تحقیقات نشان می‌دهد که اگر روحیه خود را تغییر دهید، می­‌توانید سنتز سروتونین را در مغز خود تحت تأثیر قرار دهید. این بدان معنی است که خلق و خوی و سنتز سروتونین تأثیر متقابل بر یکدیگر دارند.

روان درمانی اغلب به افراد کمک می‌­کند تا روحیه خود را بهبود بخشند. ممکن است درمان بتواند به افزایش سطح سروتونین نیز کمک کند. در حالی که این ۱۰ روش می‌­توانند انتقال دهنده‌­های عصبی شما را تقویت کنند.

نتیجه‌گیری:

 حال که با دوپامین و سروتونین آشنا شدید و جواب سؤال دوپامین و سروتونین چیست را گرفتید و با راه‌های افزایش هورمون سروتونین آشنا شدید باید اشاره کنیم که جلسات روان‌درمانی جایگزینی برای مراقبت‌­های پزشکی نیستند. اگر نگران سلامت روان هستید، همیشه باید به دنبال مشاوره پزشک یا درمانگر باشید. یک متخصص بهداشت روان می­‌تواند به شما بگوید کدام روش‌­ها برای شرایط منحصر به فرد شما بهترین هستند. مصرف دارو یا شرکت در مشاوره شرم ­آور نیست. آن­ها در میان بسیاری از گزینه‌ها یک روش معمول درمانی هستند و به شما در بهبود روند زندگیتان کمک شایانی می­‌کنند.

ما در این مقاله توضیح دادیم که سروتونین (serotonin) چیست و راه‌های افزایش سروتونین و همین‌طور داروهای گیاهی افزایش دهنده سروتونین را مورد بحث قرار دادیم. منتظر نظرات شما عزیزان هستیم.

برخی از سؤالات رایج:

۱. سروتونین چیست؟

دو انتقال دهنده عصبی مهم برای روان و بدن انسان است. این ماده تأثیر مستقیمی بر فعالیت‌های انسان مثل چرخه خواب و فعالیت‌های جنسی نقش دارد و به بهبود عملکرد آن‌ها کمک می‌کند.

۲. راه‌های ترشح سروتونین در بدن چیست؟

۱. ورزش کنید.
۲. زمانی را در طبیعت بگذرانید.
۳. از مواد غذایی که سروتونین تولید می‌کنند استفاده کنید.
۴. مدیتیشن

۳. تاثیر روان درمانی در ایجاد سروتونین چیست؟

سروتونین باعث بهتر شدن خلق افراد و در حالت کلی باعث می‌شود تا افراد دید بهتر و مثبتی به زندگی داشته باشند. روان درمانی نیز به بهبود عملکرد افراد و افزایش تاب آوری کمک می‌کند و این دو مکمل هم هستند.




تاریخ: شنبه 11 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست

مفهوم مدیتیشن meditation ، فواید مهم مدیتیشن

اگر مدت‌هاست این سوال ذهن شما را درگیر کرده است که مدیتیشن چیست و مدیتیشن چه فوایدی دارد باید به شما بگویم که مدیتیشن را می‌توان به عنوان تمرکز ذهن بر روی صدا، بیان، دعا، شی، تصویر دیداری یا تنفس به منظور افزایش آگاهی دانست.

همچنین در پاسخ به سوال مدیتیشن چیست (meditation چیست ؟) می ‌توان اینگونه گفت که مدیتیشن یک حالت آرامش عمیق و احساس تعادل در فرد است. مدیتیشن به فرد اجازه می‌دهد تا احساسات شدید خود را کنترل کند بدون اینکه خونسردی خود را از دست بدهد و به طور کلی در مدیتیشن نتیجه تعادل عاطفی، غنی‌تر از افکار احساسات و اعمال یک فرد است.

مراقبه نیز یکی دیگر از زیر شاخه‌های مدیتیشن محسوب می‌گردد که در شما احساس آرامش و دلسوزی و توانایی پذیرش بیشتر خود و دیگران را تسهیل می‌کند.

مدیتیشن همچنین گاهی اوقات این توانایی را دارد تا به عنوان مکمل درمان‌های پزشکی توصیه گردد و توسط پزشکان به منظور درمان و پیشگیری از بسیاری از بیماری‌های مرتبط با استرس شغلی توصیه گردد.

اگر تا به حال در ذهن خود به سوال مدیتیشن چیه برخورد کردید و تحقیق درمورد مدیتیشن کرده باشید به خوبی می دانید که بر اساس شواهد پزشکی ارائه شده مراقبه به عنوان یک درمان مناسب برای اختلال وحشت، اختلال اضطراب عمومی، سوء مصرف مواد و اعتیاد زخم کولیت، درد مزمن پسوریازیس و اختلال افسردگی توانسته تاثیر مثبتی روی افراد اعمال کند.

با توجه به فواید گسترده  درباره مدیتیشن نمی‌توان جواب سوال مدیتیشن چیست را تنها در چند خط به صورت خلاصه بیان کرد، بلکه مدیتیشن آنقدر گسترده و مفید است که حتی کلمات نیز نمی‌توانند آن را به درستی توصیف کنند. علاوه بر هر آن‌چه تاکنون در مورد meditation (مدیتیشن به فارسی ) به شما گفتیم مدیتیشن همچنین یک درمان کمکی برای فشار خون، جلوگیری از ایست قلبی و پیشگیری از تصلب شرایین و آرتروز است.

در واقع انواع متفاوتی در تصاویر مدیتیشن وجود دارد که با یوگا ترکیب شده‌اند و شما می‌توانید با توجه به هدف خود و مشکلی که دارید از آن‌ها برای بهبودی استفاده نمایید. با توجه به مهم بودن این مسئله در ادامه این مقاله قصد داریم تا به شما دقیقتر توضیح دهیم که مديتيشن چيست و چگونه مدیتیشن را شروع کنیم همچنین سعی می‌کنیم تا به‌‌طور خلاصه از فواید مدیتیشن و مراقبه نیز برایتان صحبت نمایم تا به طور کامل بدانید فواید مدیتیشن چیست.

چگونه مدیتیشن را شروع کنیم ؟

ذهن ما به گونه‌ای طراحی شده است که هنگام انجام چندین عملکرد به طور همزمان دچار سردرگمی می‌شود. اکثر مردم به طور روزمره از سردرگمی افکار و احساسات خود رنج می‌برند، اما از طریق مدیتیشن شما می‌توانید عادات خود را تنظیم کرده و تمرکز خود را به طرز چشمگیری افزایش دهید که در نهایت این افزایش تمرکز منجر به آرامش بیشتر در شما می‌گردد.

حال که برای شما توضیح دادیم مديتيشن چيست و با کلیات آن آشنا شدید دیگر زمان آن رسیده تا به شما بگوییم که چگونه مدیتیشن را شروع کنیم. در واقع پرداختن به تمرین مدیتیشن فواید زیادی دارد، به خصوص برای آن دسته از کسانی که به طور روزانه و منظم مدیتیشن انجام می‌دهند.

در واقع دو دسته از مردم هستند که به سمت مدیتیشن کشیده می‌شوند، دسته اول آن کسانی هستند که به منظور آرام کردن صدای متناقض درون خود، شناخت بهتر خود و یا برای به انجام رساندن نوعی تمرین معنوی حال هر چه که باشد اقدام به انجام مدیتیشن می‌نماید.

دسته دیگر را کسانی تشکیل می‌دهند که تنها به منظور ایجاد آرامش و توسعه فردی این کار را می‌کنند. همچنین اگر تازه کار هستید و به دنبال تقویت توانایی‌تان در زمینه مدیتیشن هستید می‌توانید از مدیتیشن صوتی استفاده نمایید و از فایل‌های صوتی مراقبه و مدیتیشن رایگانی که در سرتاسر اینترنت وجود دارند استفاده نمایید.

به هر حال اگر شما تاکنون اطلاعاتی در مورد مدیتیشن نداشته‌اید و تنها با مراجعه به این مقاله متوجه شدید که کلیت مدیتیشن چیست پس بهتر است تا در ادامه این قسمت از مقاله ما نکاتی را مطالعه کنید که به شما کمک می‌کند تا مدیتیشن را از همین الان شروع کنید.

  1. فضای آرام و ساکتی را انتخاب کنید

به منظور انجام مدیتیشن ابتدا باید یک فضای آرام را انتخاب نمایید تا باعث حواس‌پرتی شما نشود. این را بدانید که هر چه فضا آرام‌تر و تمیزتر باشد احتمال پرت شدن حواس شما توسط اشیا، صداها و یا افراد دیگر بسیار کمتر است.

پیدا کردن یک فضایی ساکت و آرام ممکن است گاهی بسیار سخت باشد، خصوصاً اگر بخواهید این کار را در خانه و یا محل کارتان انجام دهید اگر اینگونه باشد ممکن است مجبور شوید انجام مدیتیشن خود را به زمانی موکول کنید که فضا کاملاً ساکت‌تر از حد معمول باشد مانند؛ صبح زود و یا آخر شب.

همچنین بهتر است که مدیتیشن را در مکانی انجام دهید که هیچ گونه نوری نباشد تا باعث حواس‌پرتی شما شود به همین منظور اول صبح یا درست قبل از خواب در اتاقتان بهترین مکان و بهترین زمان برای مدیتیشن است.

  1. راحت بنشینید

اگر برای شما هم این سوال پیش آمده است که حالت مدیتیشن چیست؟ باید گفت راه‌ها و حالت‌های زیادی برای نشستن در مدیتیشن وجود دارد که اگر تازه کار هستید بهتر است شیوه‌ای را انتخاب کنید که در ابتدا به نظرتان ساده‌تر می‌رسد. نگران این نباشید که پاهایتان حالت ضربدری شده یا انگشتان شستتان در چه جهتی قرار گرفته‌اند. شما می‌توانید به منظور مدیتیشن حتی روی یک صندلی راحت یا چهارپایه نیز بنشینید.

اگر هم روی زمین یا روی یک بالشتک یا زیر انداز نشسته‌اید سعی کنید تا خیلی راحت و ریلکس باشید. پنج حالت نشستن اصلی برای مدیتیشن وجود دارد که به این ترتیب هستند: نیلوفر آبی کامل، نیمه نیلوفر آبی، زانو زدن، نشستن روی صندلی و دراز کشیدن.

حالت‌های نشسته می‌توانند انعطاف پذیری شما را افزایش دهند. به هر حال هر شیوه‌ای که برای نخستین بار در مدیتیشن از آن استفاده کنید با مرور زمان در صورت مورد پسند واقع نشدن می‌توانید آن‌را به دلخواه‌تان تغییر دهید.

  1. حالت بدنی ثابتی داشته باشید

داشتن حالت بدنی ایستاده و قائم به هنگام مدیتیشن باعث می‌شود تا گردش خون در بدنتان افزایش پیدا کند. رعایت حفظ چنین حالت بدنی به هنگام مدیتیشن ممکن است در ابتدا اندکی برایتان سخت باشد اما نگران نباشید با انجام دادن این کار به صورت روزانه و منظم کم‌کم به آن عادت خواهید کرد. در واقع صاف و آرامش نشستن به هنگام مدیتیشن یکی از اصول کلی انجام آن است.

  1. چشمان خود را ببندید و یا به یک نقطه خیره شوید

انجام این کار با توجه به نوع مدیتیشنی که انجام می‌دهید می‌تواند متفاوت باشد. با این حال بهترین کار این است که سعی کنید در هنگام شروع مدیتیشن همان کاری را انجام دهید که برایتان راحت‌تر است و باعث تمرکز بیشترتان می‌گردد.

انجام مدیتیشن با چشمان بسته طرفداران زیادی در سرتاسر دنیا دارد. همچنین اگر تصمیم گرفته‌اید تا به هنگام مدیتیشن چشمان خود را باز نگه دارید بهتر است تا سعی کنید به نقطه خاصی خیره شوید تا میزان تمرکزتان بالاتر رود. همچنین می‌توانید به منظور پیدا کردن راحت‌ترین راه برای خود هر دو مدل را امتحان نمایید اگر احساس می‌کنید که باز نگهداشتن چشمانتان باعث پرت شدن حواستان می‌شود بهتر است آن را برای یک دقیقه یا همین حدود ببندید.

  1. از یک تایمر استفاده کنید

برای مدت زمانی که قصد دارید بنشینید و مدیتیشن انجام دهید یک تایمر تنظیم کنید. بهتر است تا قبل از شروع مدیتیشن زمان خاصی را برای انجام این کار مشخص نمایید و سعی کنید به آن پایبند باشید. استفاده کردن از یک ساعت و تایمر باعث می‌شود تا طول مدت مدیتیشن شما از یک زمان خاص کوتاه‌تر و بلند‌تر نشود.

  1. روی نفس کشیدن تا مرکز کنید

تمرکز بر روی شیوه تنفستان به شما کمک می‌کند تا راحتتر بتوانید فرآیند مدیتیشن را انجام دهید و کمتر توجه خود را معطوف موارد دیگر کنید. هرچه بیشتر بر روی نحوه نفس کشیدنتان تمرکز کنید راحت‌تر می‌توانید ذهنتان را از هرگونه آلودگی پاک کنید و هر گونه فکر غیرضروری را کنار بگذارید.

  1. به این فکر کنید که دوست دارید از طریق مدیتیشن به چه چیزی برسید.

همانگونه که در ابتدای مقاله در پاسخ به سوال مدیتیشن چیست به شما توضیح دادیم، مدیتیشن از تقویت حافظه تا کاهش اضطراب فواید بسیار زیادی دارد. صرف وقت برای فکر کردن در مورد اینکه چرا دوست دارید مدیتیشن انجام دهید و اینکه از طریق مدیتیشن می‌خواهید چه چیزهایی برسید به شما در حفظ بهتر تمرکزتان کمک خواهد کرد. در انتها نیت و دلیل شما از انجام این کار هرچه که بود سعی کنید به آن پایبند بمانید و متعهد باشید.

  1. یک برنامه ثابت تنظیم کنید

انجام مدیتیشن مخصوصاً برای کسانی که مبتدی هستند و یا مدت طولانی است که مدیتیشن را کنار گذاشته‌اند می‌تواند اندکی دشوار باشد. بسیاری از تاثیرات مدیتیشن تنها پس از گذشت زمان قابل دیدن هستند.

هر چقدر که شما منظم‌تر و مداوم‌تر این کار را انجام دهید مسلماً نتایج بیشتر و بهتری می‌گیرید و پیشرفتان قابل مشاهده خواهد بود. سعی کنید هر روز حداقل مدتی را برای نشستن و مدیتیشن کردن برنامه‌ریزی کنید حتی اگر برای انجام این کار دو دقیقه وقت داشته باشید.

  1. از میزان کم شروع کنید

همانطور که بارها در بالاتر برایتان گفتیم در ابتدا شروع مدیتیشن می‌تواند برایتان اندکی دشوار و گاهاً ناامید کننده باشد. باید بدانید که تحمل سختی‌های مدیتیشن به منظور رسیدن آرامش و پاکسازی ذهن امری زمان‌بر است، به جای اینکه در انجام این کار به خود سخت بگیرید سعی کنید تا در ابتدای کار زمان کوتاهی را به انجام اینکار اختصاص دهید تا بتوانید اندکی به آن عادت کنید.

اکنون که متوجه شدید مدیتیشن یعنی چه باید ذکر کرد که هنگامی که برای اولین بار مدیتیشن می‌کنید می‌توانید فقط با چند دقیقه نشستن این کار را شروع کنید مثلاً دو یا سه دقیقه می‌تواند مناسب باشد. البته میزان زمانی که در ابتدای کارتان به مدیتیشن اختصاص می‌دهید کاملاً بر اساس میزان توانایی‌های شماست و مسلماً هر چقدر توانایی شما بیشتر باشد می‌توانید ساعات بیشتری را به انجام این کار اختصاص دهید.

مراقبه چیست؟

در پاسخ به سوال مراقبه چیست و مراقبه معنوی چیست ؟ باید بیان کرد مراقبه یک سنت باستانی است که هنوز هم در فرهنگ‌های مختلف جهان به منظور ایجاد حس آرامش و هماهنگی درونی مورد استفاده قرار می‌گیرد. اگرچه این عمل با آموزه‌های مختلف دینی نیز ارتباط دارد، اما مراقبه کمتر به ایمان و بیشتر به آگاهی یافتن و رسیدن به آرامش درونی مرتبط است.

این روزها با نیاز بیشتر افراد به کاهش استرس در میان برنامه‌های شلوغ زندگی طاقت‌فرسایشان محبوبیت مراقبه و مدیتیشن رو به افزایش است. اگرچه روش درست یا غلطی برای انجام مراقبه وجود ندارد، اما مهم است که بتوانید این کار را به شیوهای انجام دهید که تمامی نیازهای شما را برآورده سازد و شخصیت شما را تکمیل تر کند.

۹ نوع محبوب مدیتیشن عبارتند از:

  • مراقبه ذهن آگاهی
  • مراقبه معنوی
  • مراقبه متمرکز
  • مراقبه حرکتی
  • مراقبه مانترا
  • مراقبه استعلایی
  • آرامش تدریجی
  • مراقبه مهربانی
  • مراقبه تجسم

این شیوه های مختلف مراقب که به شما معرفی کردیم برای همه افراد مناسب نیستند بلکه شما باید شیوه مناسب به خود را بر اساس مهارت و ذهنیت خود انتخاب کنید.

فواید مدیتیشن چیست؟ مزایای مدیتیشن؟

همان‌طور که گفتیم مدیتیشن فرآیند آموزش ذهن شما برای تمرکز و تغییر مسیر افکار شماست، در در این قسمت از مقاله به شما چند تا از فواید مدیتیشن و مراقبه را معرفی می‌کنیم.

  • استرس را کاهش می‌دهد

کاهش استرس یکی از اصلی‌ترین فواید مدیتیشن است. به طور معمول استرس ذهنی و جسمی باعث افزایش هورمون استرس کورتیزول در بدن شما می‌گردد که می‌تواند عاملی باشد که خوابتان را مختل می‌کند و باعث اضطراب و افسردگی در شما می‌گردد. طی یک مطالعه انجام شده به مدت هشت هفته ثابت شده که یک سبک مدیتیشن بنا به “مراقبه ذهن آگاهی” باعث کاهش میزان چشمگیری از استرس می‌گردد.

  • اضطراب را کنترل می‌کند

از جمله مزایای مدیتیشن کاهش سطح استرس است به این معنی است که اضطراب را نیز می‌تواند کنترل کند. یک متاآنالیز شامل حدود ۱۳۰۰ بزرگسال نشان داده که مدیتیشن می‌تواند به مقدار قابل توجهی اضطراب را در یک فرد کاهش دهد. همچنین یک مطالعه نشان داده که استفاده از مدیتیشن ذهن آگاهی به کاهش علائم اضطراب در افراد مبتلا به اختلال اضطراب عمومی و همچنین افزایش اظهارات مثبت، بهبود واکنش استرس و مقابله با آن کمک می‌کند.

  • سلامت عاطفی شما را ارتقا می‌بخشد

اکنون که می دانید مدیتیشن یعنی چه و مدیتیشن چه فوایدی دارد باید به این نکته توجه کرد که برخی از اشکال مدیتیشن می‌توانند منجر به بهبود دید نسبت به خود و نگرش مثبت به زندگی گردند، به عنوان مثال یک بررسی انجام شده بر روی ۳۵۰۰ بزرگسال نشان داده که مدیتیشن ذهن آگاهی علائم افسردگی را بهبود بخشیده است.

در واقع یکسری مواد شیمیایی و التهابی به نام سیتوکین‌ها در پاسخ به استرس در بدن ما ترشح می‌گردند که می‌توانند بسیار بر خلق و خوی ما تاثیر بگذارند و حتی در مواردی منجر به افسردگی شوند که بررسی چندین مطالعه به ما این را ثابت کرده است که  از مزایای مدیتیشن کاهش این مواد شیمیایی التهابی در بدن ما و در نهایت کاهش افسردگی است.

نتیجه‌گیری

اگر به هر دلیلی به دنبال یافتن آرامش در زندگیتان هستید مدیتیشن می‌تواند یک انتخاب بسیار مناسب باشد. ما در این مقاله سعی کردیم تا به شما توضیح دهیم که مديتيشن چيست؟ و چه فوایدی دارد؟ در واقع همه چیز درباره مدیتیشن را به صورت کامل بررسی کردیم. اکنون شما به خوبی می دانید مراقبه و مدیتیشن چیست

همچنین علاوه بر این که برای‌تان توضیح دادیم مدیتیشن چیست و فواید مدیتیشن چیست به شما گفتیم که می‌توانید به منظور تقویت تواناییتان در زمینه مدیتیشن از مدیتیشن صوتی و فایل‌های آموزشی رایگانی که در سرتاسر اینترنت وجود دارند استفاده نمایید و در ادامه به شما توضیح دادیم که فواید مراقبه چیست. امیدواریم که مطالب ارائه شده در این مقاله مورد توجه و علاقه شما دوستان  قرار گرفته باشد.

برخی از سوالات رایج:

۱. مدیتیشن چیست؟

مدیتیشن یک فعالیت یا حالتی ست که انسان در آن به حالت آرامش روحی و جسمی می رسد. حالتی که می تواند بسیاری از تنش ها را از خود دور کند و تنها به ذهن و بدن خود متمرکز بماند.

۲. برای مدیتیشن چه شرایطی را باید فراهم کرد؟

۱. فضای آرام و ساکت انتخاب کنید.
۲. راحت بنشینید.
۳. چشمان خود را ببندید.
۴. بدنتان را ثابت نگه دارید.

۳. چند مورد از مدیتیشن های محبوب را نام ببرید؟

۱. مراقبه ذهن آگاهی
۲. مراقبه معنوی
۳. مراقبه حرکتی
۴. مراقبه تمرکز
۵. مراقبه تجسم




تاریخ: شنبه 11 آذر 1402برچسب:,
ارسال توسط پول دوست